ازدواج باکسی که ملاک هاتو نداره!!! (همسر هم‌كفو و موردنظرم پيدا نميشه!)

تب‌های اولیه

24 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
ازدواج باکسی که ملاک هاتو نداره!!! (همسر هم‌كفو و موردنظرم پيدا نميشه!)

با سلام!
یه سوال متفاوت دارم؛دختری که توی خانواده ای بزرگ شده که مذهبی نیستند و توی اقوام هم حتی یه نفر مثبت پیدا نمیشه، طبیعتا هیچ کدوم از خواستگاراش مثبت نیستند و ملاک های اون رو ندارند؛مثلا موسیقی گوش میکنند،نماز اول وقت براشون مهم نیست،غیبت کردن هم براشون چندان تلخ نیست،و ...
اون دختر باید چکار کنه؟!!! آیا باید تمام خواستگاراش رو رد کنه به انتظار یکی که با ایمان باشه و تمام ملاک های اون رو داشته باشه؟ولی گاهی وقتا واقعا نمیشه.
حتما میگین اون دختر باید مراسم مذهبی شرکت کنه تا دیده بشه.اما اگه نشد چی؟
آیا باید پا روی تمام ملاک هاش بذاره و با یکی از همون خواستگارایی که به قول خودشون معمولی اند و افراط نمی کنند،ازدواج کنه؟آیا به مشکل بر نمی خوره؟تکلیفش چیه؟

سلام

اینا ملاک های ازدواجه اینگونه راحت تر میتوانید به جواب پرسشتون برسید هم عقلی هستند هم شرعی
ویژگی های همسر دلخواه
ده مورد همساني در ازدواج موفق:
1-همجواري 2-تناسب سني 3-هماهنگي قد و وزن وظاهر فرد 4-همساني هوش 5 -مذهب و اعتقادات مشترك 6-سطوح نزديك تحصيلات 7-هم طبقه اجتماعي-اقتقصادي 8-خلق و عواطف مكمل هم 9-هم افقي شخصيت و منش 10-توافق و جور بودن خانواده هاي طرفين


1-مجاورت

عامل مجاورت به ما مي گويد نزديكي محل سكونت يك عنصر مؤثر براي نزديكي دو نفر است. از طرفي ديده شده است انانكه با فردي غير بومي ازدواج مي كنند يا حتي با فردي از كشوري ديگر ازدواج مي كنند پس از چند سال به دلايل مختلف از جمله دوري از وطن و خانواده ، تفاوت در آداب و سنن و تفاوت هاي فرهنگي و ملي دچار ناسازگاري مي شوند.

2- تناسب سني

سن زن و شوهر بايد به هم نزديك باشد و حداقل و حداكثر آن را روان شناسان مشاوره اي و خانواده چنين تخمين زده اند : حداقل تفاوت سني 3 سال و حداكثر 7 سال . مردان بزرگتر از زنان باشند.

آنان كه با تفاوت سني بالائي ازدواج مي كنند بعدها ممكن است به مشكلات مختلفي ناشي از اين تفاوت دچار شوند.

اينك كه فاكتور سني را ارزيابي مي كنيم خوب است نتيجه چند تحقيق را بصورت اطلاعات داشته باشيم .- مردان مايلند با زناني كوچكتر و جوان تر از خود ازدواج كنند و هر اندازه مرد هنگام ازدواج سالمند تر باشد.دختر 20 ساله شود . اما بالعكس در ازدواج زنان بيوه با مرد مجرد ، مرد ، معمولا جوان تر از زن است . مرد و زني هم كه يك بار قبلا ازدواج كرده اند بخواهند مجددا ازدواج كنند در آنها فاصله سني محسوس است . مردها در اين شرايط بين سن 40 تا 50 سالگي قرار دارند.

3-هماهنگي قد و وزن وظاهر فرد

ميزان قد و وزن زن و مرد خوب است متناسب و تا حدودي نزديك به هم باشد و مردان عموما قدري بلندتر از زنان باشند ، فاصله بين قد و وزن اگر زياد باشد درست نيست ، در ظاهر جسماني نيز طوري باشند كه به اصطلاح به هم بخورند . با اين وجود ميزان نمره و رتبه اي را كه قد ، وزن و ظاهر جسماني ، نسبت به عامل شخصيت خانواده دارد بسيار نازل است مثلا اگر به همساني در شخصيت 300 نمره داده شود به همساني ظاهر جسماني نمره تعلق مي گيرد.

جور بودن

در يك سن نرم و هنجار ازدواج كردن و با آگاهي همسر خود را انتخاب نمودن ، سبب مي گردد تا زوجين با هم جور يا به اصطلاح (Matching) باشند.

4-همساني هوش

هوش به معناي توانا ئي عمومي حل مسئله و قدرت سازگاري فرد با محيط است. اين قابليت و استعداد ژنتيكي است و قابل تغيير در اثر آموزش و يا يادگيري نيست . يك فرد اگر بتواند در محيط سالم و تربيتي مناسب قرار گيرد تنها مي تواند 5 الي 7 درصد استعداد هوشي خود را ترقي دهد. نرم يا حد متوسط هوش در ميان مردم «90تا 110 »پيش بيني شده است بنابر اين فردي با بهره هوشي 150، تيز هوش و بالعكس فرد با بهره هوشي 70 كودن و عقب مانده قلمداد مي شود و چون برخورد ما با محيط ، نوع رفتار ما و چگونگي فهم و حل مسئله بستگي به ميزان هوش ما دارد، اگر فردي با بهره هوشي 130 با فردي با بهره هوشي 90 وصلت كند ، به احتمال قوي در برخورد با مسائل زندگي ، درك متقابل و تفكر درباره مسائل مشترك اختلافات جدي پيدا مي كنند از اينرو زن و شوهر پيش از اينكه به يك سطح فرهنگي نزديك نائل شوند لازم است به لحاظ هوشي هم سطح باشند.

5-مذهب و اعتقادات مشترك

يك ضرب المثل فرانسوي مي گويد: آن ها كه با هم دعا مي كنند ، با هم زندگي مي كنند بسياري از باورها، رفتارها و وجدان اخلاقي متاثر از عقايد ديني و اعتقادات ملي و سنتي ماست . حتي اگر به آن سنت ها و عقايد پايبند نباشيم، آنان در وجود ما رخنه كرده اند و در اينجا و آنجاي زندگي ما خود را نمايان مي سازند. اينكه شخصي با يك فرد با مذهب و اعتقادات متفاوت ازدواج كند احتمال اينكه در آينده مشكل داشته باشند زياد است، سعي كنيد شما با كسي ازدواج كنيد كه قبلا هم دين و هم كيش بوده ايد.


6-سطوح نزديك عمليات


بهتر است تحصيلات مرد مساوي يا بالاتر از زن باشد.


7-تناسب طبقه اجتماعي ـ اقتصادي


- همگوني سطح تحصيلات و طبقه اجتماعي زوجين در موفقيت اغمر زناشوئي بارز است. در كشور ما عموما سطح تحصيلي مرد نسبت به همسرش كمي بالاتر است ، اگر سطح تحصيلي طرفين تفاوت زيادي داشته باشد، اختلاف در ايده ها و اهداف را سبب مي شود و بالعكس در سنخيت تحصيلي خيلي از اوقات تشابه ايده ها و اهداف را شاهديم . گاهي ديده مي شود مردي كه همسرش درجه تحصيلي بالاتر دارد، به عنوان مثال مرد ديپلم است و زن ليسانس ، مرد بنوعي زن و مدرك تحصيلي اش را به تمسخر مي گيرد. يا با دلايلي غير منطقي ادامه تحصيلي را غير ضروري و بي فايده مي شمارد ، اين برخورد نوعي مكانيسم دفاعي ناخود آگاهانه است كه در مقابل عدم اعتماد نفس و خود كم بيني در مقابل زن بوجود مي آيد.


8- مكمل بودن در خلق و عواطف


عامل خلق و عواطف بلعكس عوامل ديگر كه نيازمند همساني و شباهتند ، مكمل بودن وحتي تفاوت را مي طلبد. اينگونه بنظر مي رسد كه هر قدر افراد بيشتر صاحب گوناگووني هاي عاطفي ولي مكمل هم (متفاوت ولي كامل كننده هم) باشند، انتخاب همسر در نزد آنان با كاميابي هاي بيشتري قرين است. از اينرو تمايل افراد همواره در انتخاب همسري است كه از نظر عاطفي همانند و شبيه آنها نباشند بطور مثال فردي كه هيجان پذيري بيشتر و عدم ثبات عاطفي و از حساسيت بالاتري برخوردار است (مثلا زود خشمگين مي شود، از كوره در مي رود يا سريع برانگيخته مي گردد ) علاقمند است با فردي آشنا شود كه در اين زمينه از هيجان پذيري و حساسيت كمتري برخوردار باشد (مثلا بردبارتر و صبورتر ) باشد.


9-هم افقي در شخصيت


شخصيت ، عامل بسيار مهم و تعيين كننده در الگوهاي رفتاري آدمي ونيز تعاملات اجتماعي اوست ودر خوشنودي ،توفيق امر زناشوئي نيز نقش شخصيت طرفين بسيار برجسته است، همچنين در بين عوامل دهگانه امتياز بالائي دارد و هم سنگ عامل توافق و جور بودن خانواده هاي طرفين (بين 200تا 300 نمره )مي باشد.


در تعريف شخصيت ، روان شناسان مي گويند؛ عبارت است از مجموعه صفات ، خصوصيات و ويژگي هاي فرد كه نسبتا ثابت و پايدارند و از فردي به فرد ديگر متفاوت است.اين خصوصيات و صفات در يك فرد متفاوت و گونه گون است اما نسبتا دائمي و هميشگي اند، چنانچه شما فرد را هواره در همان غالب و ويژگي ها مي بينيد و مي شناسيد .در واقع ساختمان شخصيت ،شامل الگوهاي ثابت رفتاري ، نظام فكري و باورها، معيارهاي تثبيت شده ارزشي و اخلاقي ، نوع انگيزه ها و نحوه برانگيختگي ،نحوه عملكرد استعدادهائي چون هوش ، حافظه و ادراك در يك فرد است.در شكل دهي شخصيت دو عامل ژنتيك و محيط اوليه زندگي يعني خانواده و نوع تعليم و تربيت دوران كودكي بيسار موثر و تعيين كننده است از اينرو تغيير آن در بزرگسالي مشكل و گاهي بعيد به نظر مي رسد.


وقتي دو نفر با هم روبرو مي شوند در واقع مي توان گفت شخصيت هاي آنان با هم روبرو مي شوند و در تعامل يكديگر قرار مي گير. از اينرو بسيار مهم است كه دو نفر بلحاظ شخصيتي با هم جور باشند . در غير اينصورت خوشبين بودن به ايجاد تغيير در آن در طول زندگي آينده طرز تفكري غير عاقلانه و غير منطقي است.


10-توافق و جور بودن خانواده هاي طرفين


خانواده از پدر ، مادر و فرزنداني تشكيل مي شود كه همگي دريك تعامل و ارتباط متقابل تنگا تنگ و مستمر فضا و جوي ايجاد مي كنندكه روان شناسان بدان جو خانواده (Environment Family) گويند. در واقع هر خانه و خانواده اي داراي يك جو بخصوص و منحصر بفرد است و اتفاقا براي سنجش جو خانواده نيز آزموني وجود دارد و ده عامل مهم جو خانواده را مي سنجد . بطور مثال ممكن است در يك خانواده جو مذهبي و در ديگري جو دمكراتيك بودن و در ديگري جو خشونت و تندي حكمفرما باشد.


به هر صورت چون فردي كه مي خواهيم با او ازدواج كنيم خود بطور مستقيم تحت تاثير جو خانواده خودي است، در آن تربيت شده است و بعد از ازدواج نيز بگونه اي با آن در ارتباط است بنابر اين مهم است كه در گزينش همسر اين جو مورد ارزيابي قرار گيرد. بعلاوه در انتخاب همسر لازمست بدانيم، جلب رضايت خانواده خودي و طرف مقابل نيز بسيار مهم است و در كنار عامل شخصيت توافق خانواده ها از بالاترين نمره و امتياز برخوردار است. اشخاصي كه تصور مي كنند بدون جلب رضايت خانواده و حتي گاهي با مخالفت آنها مي توانند اقدام به ازدواج كنند و زندگي موفقي داشته باشند در اشتباهند . خصوصا در جوامعي چون ما كه حمايت اقتصادي و عاطفي خانواده از فرزندان خود حتي پس از ازدواج مهم است.


بنابر اين در انتخاب همسر ضمن اينكه نيم نگاهي به طرف مقابل داريد، نيمه نگاه ديگر خود را معطوف به خانواده كنيد و به هنگام تصميم گيري جدي حتما خانواده ها را مطلع كنيد و آنها را در اين انتخاب مشاركت دهيد.

يك نكته و يك اندرز مهم:

در پايان مبحث همسان همسري توجه شما را به اين نكته معطوف مي سازيم ،همانگونه كه يك عنصر مثبت براي خرسندي زناشويي كافي نيست، يك عنصر منفي نيز براي ناخرسندي و از هم پاشيدگي زندگي كافي نيست، بنابراين است با شخصي كه مي خواهيم ازدواج كنيم در بعضي از عوامل بر شمرده، اشتراكات كافي را نداشته باشيم، اين امر تهديد كننده نيست ، مهم اين است كه در مجموع و از ميانگين امتيازات عوامل دهگانه ، از نمره بالئي برخوردار باشيم ولي اين را بدانيم كه يك عامل منفي، همواره ممكن است در ذخيره زندگي باقي بماند تا عوامل ناخرسندي ديگري رخ دهد و بعد واكنش صورت گيرد مثل عملكرد يك ويروس . تنها يك ويروس و يا ميكروب شما را بيمار نمي كند بلكه عوامل دروني ديگري ازجمله ضعف و پائين بودن مقاومت بدن شما لازم است كه تا بيماري حاصل شود بنابر اين ممكن است يك يا چند عامل ناهمسان در ذخيره بماند و هرگز آنچنان اجازه در هم شكستن زندگي شما را پيدا نكند ولي اگر مجموعه شما زوجين بگونه اي است كه زمينه هاي ديگري نيز داريد كه اختلاف شما را زياد كند آنگاه آن عامل ناهمسان بطور جدي شما را تهديد مي كند.

گمنام;185375 نوشت:
بهتر است تحصيلات مرد مساوي يا بالاتر از زن باشد.

سلام
آن وقت میگن چرا سن ازدواج رفته بالا
الان اکثرا لیسانس را دارن
پس طبق نظر شما پسر باید حد اقل فوق لیسانس را داشته باشد
دستش هم که باید توی جیبش برود
این هم چند سال اضافه بر سالهای تحصیل
معلومه نتیجه چیه

hoomanb;185380 نوشت:
سلام
آن وقت میگن چرا سن ازدواج رفته بالا
الان اکثرا لیسانس را دارن
پس طبق نظر شما پسر باید حد اقل فوق لیسانس را داشته باشد
دستش هم که باید توی جیبش برود
این هم چند سال اضافه بر سالهای تحصیل
معلومه نتیجه چیه

سلام پست شماره 2 و نکاتش رو اگر مطالعه کنید به جوابتان خواهید رسید

گمنام;185374 نوشت:
سلام

اینا ملاک های ازدواجه اینگونه راحت تر میتوانید به جواب پرسشتون برسید هم عقلی هستند هم شرعی
ویژگی های همسر دلخواه
ده مورد همساني در ازدواج موفق:
1-همجواري 2-تناسب سني 3-هماهنگي قد و وزن وظاهر فرد 4-همساني هوش 5 -مذهب و اعتقادات مشترك 6-سطوح نزديك تحصيلات 7-هم طبقه اجتماعي-اقتقصادي 8-خلق و عواطف مكمل هم 9-هم افقي شخصيت و منش 10-توافق و جور بودن خانواده هاي طرفين

1-مجاورت

عامل مجاورت به ما مي گويد نزديكي محل سكونت يك عنصر مؤثر براي نزديكي دو نفر است. از طرفي ديده شده است انانكه با فردي غير بومي ازدواج مي كنند يا حتي با فردي از كشوري ديگر ازدواج مي كنند پس از چند سال به دلايل مختلف از جمله دوري از وطن و خانواده ، تفاوت در آداب و سنن و تفاوت هاي فرهنگي و ملي دچار ناسازگاري مي شوند.

2- تناسب سني

سن زن و شوهر بايد به هم نزديك باشد و حداقل و حداكثر آن را روان شناسان مشاوره اي و خانواده چنين تخمين زده اند : حداقل تفاوت سني 3 سال و حداكثر 7 سال . مردان بزرگتر از زنان باشند.

آنان كه با تفاوت سني بالائي ازدواج مي كنند بعدها ممكن است به مشكلات مختلفي ناشي از اين تفاوت دچار شوند.

اينك كه فاكتور سني را ارزيابي مي كنيم خوب است نتيجه چند تحقيق را بصورت اطلاعات داشته باشيم .- مردان مايلند با زناني كوچكتر و جوان تر از خود ازدواج كنند و هر اندازه مرد هنگام ازدواج سالمند تر باشد.دختر 20 ساله شود . اما بالعكس در ازدواج زنان بيوه با مرد مجرد ، مرد ، معمولا جوان تر از زن است . مرد و زني هم كه يك بار قبلا ازدواج كرده اند بخواهند مجددا ازدواج كنند در آنها فاصله سني محسوس است . مردها در اين شرايط بين سن 40 تا 50 سالگي قرار دارند.

3-هماهنگي قد و وزن وظاهر فرد

ميزان قد و وزن زن و مرد خوب است متناسب و تا حدودي نزديك به هم باشد و مردان عموما قدري بلندتر از زنان باشند ، فاصله بين قد و وزن اگر زياد باشد درست نيست ، در ظاهر جسماني نيز طوري باشند كه به اصطلاح به هم بخورند . با اين وجود ميزان نمره و رتبه اي را كه قد ، وزن و ظاهر جسماني ، نسبت به عامل شخصيت خانواده دارد بسيار نازل است مثلا اگر به همساني در شخصيت 300 نمره داده شود به همساني ظاهر جسماني نمره تعلق مي گيرد.

جور بودن

در يك سن نرم و هنجار ازدواج كردن و با آگاهي همسر خود را انتخاب نمودن ، سبب مي گردد تا زوجين با هم جور يا به اصطلاح (matching) باشند.

4-همساني هوش

هوش به معناي توانا ئي عمومي حل مسئله و قدرت سازگاري فرد با محيط است. اين قابليت و استعداد ژنتيكي است و قابل تغيير در اثر آموزش و يا يادگيري نيست . يك فرد اگر بتواند در محيط سالم و تربيتي مناسب قرار گيرد تنها مي تواند 5 الي 7 درصد استعداد هوشي خود را ترقي دهد. نرم يا حد متوسط هوش در ميان مردم «90تا 110 »پيش بيني شده است بنابر اين فردي با بهره هوشي 150، تيز هوش و بالعكس فرد با بهره هوشي 70 كودن و عقب مانده قلمداد مي شود و چون برخورد ما با محيط ، نوع رفتار ما و چگونگي فهم و حل مسئله بستگي به ميزان هوش ما دارد، اگر فردي با بهره هوشي 130 با فردي با بهره هوشي 90 وصلت كند ، به احتمال قوي در برخورد با مسائل زندگي ، درك متقابل و تفكر درباره مسائل مشترك اختلافات جدي پيدا مي كنند از اينرو زن و شوهر پيش از اينكه به يك سطح فرهنگي نزديك نائل شوند لازم است به لحاظ هوشي هم سطح باشند.

سلام!ممنونم!ولی هیچ کدوم از اینا پاسخ سوال من نبودند!
یک بار دیگه تایپیک اول رو بخونین!!بنده ملاک های ازدواج رو نخواستم،ملاک های من مشخصه.مشکل من چیز دیگه است.

سلام میدونید برای چی ملاک ها رو بیان کردم چون خودتان به جواب سوالتون برسید اینگونه راحت تر با مشکلتون کنار می یاید

یا خیر حبیب و محبوب
سلام علیکم
بزرگان معتقدند اول و آخر قضیه ازدواج به دست خداست اینطور نیست که شما فکر کنید اگر در خانواده مذهبی بودید حتما خواستگارهای خیلی خاص و مذهبی داشتید من افرادی را سراغ دارم که هم خودشون خیلی مذهبی هستند هم خانوادشون اما خواستگارهایی که دارند اغلب خانواده های مذهبی دارند اما خودشون کاملا معمولیند و همینطور که شما گفتید موسیقی گوش می کنند و به نماز اول وقت اهمیتی نمی دهند و هزار نکته دیگه انگار این فراگیر شده!
اما این دلیل نمیشه که شما و امثال شما و ما از ملاکهای خود کوتاه بیاییم
ازدواج قسمتی است که به دست خداست باید سعی کنیم وظیفه خود را به درستی انجام دهیم اما درعین حال از دعا و توسل غافل نشویم مخصوصا نماز امام زمان (عج) و نماز حضرت زهرا (س) و چله زیارت عاشورا بسیار توصیه شده برای اینکه همسر متاسب و دلخواه قسمت شود انشاالله
انشاالله همه جوانان خوشبخت و عاقبت به خیر بشن:khandeh!:

یا خیر حبیب و محبوب

از محضر آیت الله بهجت در مورد مشکل ازدواج دختری سوال شد، آن بزرگوار در جواب سؤال اظهار داشت:

نماز جعفر طیار بخواند و پس از آن، دعایی که در کتاب زادالمعاد مجلسی آمده که در این هنگام خوانده شود، بخواند و در پی آن، به سجده رود و تلاش کند که حتما گریه کند - گرچه به مقدار کم - و همین که چشمش را اشک گرفت، حاجتش را از خدا بخواهد.

با سلام و احترام

سوال يكي از كاربران محترم كه با موضوع اين تاپيك مناسبت داره رو با اجازه خودشون اينجا ميذارم تا كارشناسان گرامي سوال ايشون رو هم پاسخگو باشند:

منم به عنوان يك پسر تقریبا یه همچین مشکلی دارم.
من یک همسر مذهبی و محجبه میخوام که وفادار باشه و رابطه ای با نامحرم نداشته باشه، مهربان و با عاطفه باشه، اهل ماهواره و بزن برقص نباشه ،اعضای اصلی خونوادش آدم های سالم و با اصالتي باشن،تحصیلات دانشگاهی نداشته باشه مهم نیست ولی با فهم و شعور باشه، اهل تجملات نباشه و ساده زیست باشه، زیبایی چندان مهم نیست ولی قدو هیکلش با من متناسب(کوچکتر يا مساوی)باشه ،سنشم از من کمتر باشه...

ولي خانواده من نسبت به بعضی مسائل دینی و اجتماعی با من اختلاف نظر دارند، مثلا بحث خمس یا حجاب یا نحوه و کیفیت برگزاری مراسم عقد و عروسی و نبود رقص و موسیقی و...یا یکی از شروطی که من قبل از خواستگاری رفتن هر دختری دارم اینست که درمحیط مختلط یا بعضی محیط های زنانه (مثل آرایشگاه) شاغل نباشه ، از نظر فرهنگی هم ما ترک زبانیم و یه سری آداب و رسوم خاص خودمون رو داریم برای همین من در انتخاب فرد مورد نظرم از یک طرف باید به همتایی و هم‌سطح بودن نسبی دو خانواده و اعضای اصلی‌شان توجه کنم و از طرف دیگه باید فرد مورد نظرم معیارهای منو داشته باشه و در رابطه با دیدگاه های من نظر مثبت داشته باشه ، این یکی از مهمترین مشکلات من در انتخاب همسر هست ،شاید دخترانی باشند که در ظاهر درصد زیادی از ملاکهای مورد نظر منو داشته باشن ولی در خانواده ای هستن که با خانواده ما ازلحاظ مذهبی،فرهنگی و اجتماعی همخوانی ندارن و من میترسم این مسئله جدای از پذیرش یا عدم پذیرش من از طرف آن خانواده مشکلات زیادی برای هر دو خانواده درست کنه...

با سلام و احترام

اين سوال خيلي از جووناي مذهبي هست
به طور كلي من فكر مي كنم كه اين مشكل در جامعه خيلي فراگير شده، موقعيت ازدواج خصوصاً براي افراد مذهبي (اعم از دختر و پسر) خيلي سخت‌تر شده.

خيلي از افراد هستند كه ادعاي مذهبي بودن ميكنند ولي در اعمال و رفتار و اينجور مراسم‌هاشون دين جايگاه خاصي نداره!
يعني هم خدا رو ميخوان و هم خرما!
ادعا مي كنند دختر نجيب ميخوايم، ولي در مرحله عمل كم ميارن و درخواست مي كنند در برخي امور و روابط كوتاه بياين و سخت گيري نكنيد!
حالا در مجالس زن و مرد مختلط بشينند كه اشكالي نداره!
برخي امور رسم هست و بايد انجام بشه...

خانم‌هاي متدين معمولاً دوست دارند همسرشون مقيدتر از خودشون باشه...
واقعا بايد چيكار كرد؟!
آيا بايد در برخي ملاك‌ها كوتاه اومد؟!!

و در اين بين مسلما براي افرادي كه خانوادهٔ خودشون باهاشون هم‌عقيده نيستند موقعيت خيلي سخت و دشوارتر هست.

لطفا كارشناسان گرامي راهنمايي كنند.

هوالعالم

اکثرا به دنبال نیمه ی گمشده ی خود هستند
و غافلند ازینکه نیمه ی گمشده تنها یک خصوصیت یا جذابیتی خاص بوده که ممکنه در زمانهای مختلف در وجود هر انسانی نمایان بشه

مهم تر از همه چیز
باید گفت این نوشکفته با توجه ما و خود شخص جون میگیره و رشد میکنه و با نام ملاکه و معیار وجود و شخصیت من و شما رو شکل میده

همینطور ممکنه بر اثر کم توجهی از بین بره
تا بهار بعدی وجود ما

بجای طمع روی خوبیها بهتره از بد و بدیها دوری کنیم .

خیلی از اقایان در کلام بدنبال همسر افتاب مهتاب ندیده اند و در عمل خود به هر بامی پریده اند!
بعضی هم وقتی خدا گوهر افتاب و مهتاب ندیده نصیبشون میکنه خیلی زود وصله خنگی و ساده لوحی بهش میچسبونن و با وسوسه و القای شیطان به نادان دو هوا میشن و ... کلی مشکل .

اما فکر نمیکنند که مرد یا زنی که پرنده وار در قفس یا پناهگاه به امید روز پرواز با هم پرواز نشسته افتاب مهتاب ندیده اس و تجربه کافی برای پریدن و چرخیدن نداره ! و این خودش یک ازمایش و امتیاز برای ماست ...

تمرین پرواز به سبک خودمون ؟ یا انگه ساده لوحی و خنگی و ... ؟ اونهم به چیزی که عمری ارزو داشتیم که بهش برسیم .

از اقایان گفتم چون حق و جسارت بیشتری در انتخاب دارند

ازدواج با نیتی غیر از کمال و تکامل
یعنی نصف شدن خرد شدن له شدن

نیت که به سمت کمال برگرده همه چی خوب و زیبا میشه ...

ya zahra;185371 نوشت:
با سلام!
یه سوال متفاوت دارم؛دختری که توی خانواده ای بزرگ شده که مذهبی نیستند و توی اقوام هم حتی یه نفر مثبت پیدا نمیشه، طبیعتا هیچ کدوم از خواستگاراش مثبت نیستند و ملاک های اون رو ندارند؛مثلا موسیقی گوش میکنند،نماز اول وقت براشون مهم نیست،غیبت کردن هم براشون چندان تلخ نیست،و ...
اون دختر باید چکار کنه؟!!! آیا باید تمام خواستگاراش رو رد کنه به انتظار یکی که با ایمان باشه و تمام ملاک های اون رو داشته باشه؟ولی گاهی وقتا واقعا نمیشه.
حتما میگین اون دختر باید مراسم مذهبی شرکت کنه تا دیده بشه.اما اگه نشد چی؟
آیا باید پا روی تمام ملاک هاش بذاره و با یکی از همون خواستگارایی که به قول خودشون معمولی اند و افراط نمی کنند،ازدواج کنه؟آیا به مشکل بر نمی خوره؟تکلیفش چیه؟

خواهر عزیز زیاد نا امید نباشین
1- توکل به خدا و توسل یه فاطمه زهرا
2-بازم توکل بر خدا و دعا
3-گفتن ملاک هاتون به دوستای قابل اعتماد تون و خواسته ها از همسر آیندتون(حکم تیلیغ داره البته با توکل برخدا(نرجس خاتون مادر آقامون شاهزاده روم بود،اما چون پاک بود خدا هواشو داشت.پس نامید نباشین خدا حواسش به همه چیز هست)
4-شرکت در مراسم های مذهبی با حفظ نهایت متانت،حجاب و ...
5-زیاد سخت نگیرین نمیشه که آدم صد در صد شبیه خودتون پیدا کنین کسی که 50 درصد هم ملاک های شما رو داشت یا پتانسیل حرکت به سمت مذهب رو هم داشت خوبه
یک سری ملاک ها هست که باید وجود داشته باشه و خیلی از ملاک های دیگه رو تو زندگی مشترک میتونین بهش برسین.اگر طرفتون شیعه هست و ائمه و قرآن رو قبول داره و حرام حلال و رعایت میکنه می تونه کیس خوبی باشه.حالا اگه آهنگ گوش میده یا غیبت میکنه و .. شما می تونین روش تاثیر بزارین با منطق و استدلال و تکیه بر اعتقادات مشترکتون
چرا از این نظر نگاه نمیکنین که بتونین کمک کسی باشین برای زندگی بهتر و سالم تر
خلاصه توکل کنین و زیاد سخت نگیرین

ya zahra;185371 نوشت:
با سلام!
یه سوال متفاوت دارم؛دختری که توی خانواده ای بزرگ شده که مذهبی نیستند و توی اقوام هم حتی یه نفر مثبت پیدا نمیشه، طبیعتا هیچ کدوم از خواستگاراش مثبت نیستند و ملاک های اون رو ندارند؛مثلا موسیقی گوش میکنند،نماز اول وقت براشون مهم نیست،غیبت کردن هم براشون چندان تلخ نیست،و ...
اون دختر باید چکار کنه؟!!! آیا باید تمام خواستگاراش رو رد کنه به انتظار یکی که با ایمان باشه و تمام ملاک های اون رو داشته باشه؟ولی گاهی وقتا واقعا نمیشه.
حتما میگین اون دختر باید مراسم مذهبی شرکت کنه تا دیده بشه.اما اگه نشد چی؟
آیا باید پا روی تمام ملاک هاش بذاره و با یکی از همون خواستگارایی که به قول خودشون معمولی اند و افراط نمی کنند،ازدواج کنه؟آیا به مشکل بر نمی خوره؟تکلیفش چیه؟

یا الله
سلام همشهری خودم...
اینکه ما خدا رو تو همه ی امور زندگیمون دخیل بدونیم..واینکه خیالمون راحت باشه او داره خداییش رو میکنه...خیلی از نگرانی ها رو برطرف میکنه..
راست میگی و بنده باور دارم که دختری در چنین شرایط خیلی سختشه...و حتی زمان براش به کندی میگذره ونگران بالا رفتن سن و از این حرفاست...ولی باور داشته باش که یقینا خدا برای همین صبوری هم پاداش در نظر گرفته...و تمام ایمانت این باشه که خدا قطعا به وقتش واست میسازه...
خودتم همونطور که گفتی در مجالس در شان شرکت کن...روابط اجتماعیت رو گسترش بده .البته با اهلش...والبته هیچکدوم از این موارد رو هم فقط برای همسر یابی انجام نباید داد...همینکه روابط اجتماعی گسترده تر شه کلی روحیه آدم عوض میشه و فرد از طریق دیگران کلی میتونه آسیب شناسی رفتاری کنه خودش رو....در راستای اینا هم ممکنه انسان به مطلوبش برسه...انشاالله
پس
توکل
صبر
اعتماد به خدا
و نا امید نشدن

سلام دوست عزیز.نود درصد دخترانی که در این خانواده ها بزرگ شده اند هیچ وقت دین شیعه رانمیبینند و فرهنگشون ملاک شوهر کردن میشه.مثلاخوشتیپی پسر,آیا انگشتر داره؟گردنبند پسرونه دوره سرش داره.آیا شلوارش پارست.آیا ماشین داره.
اما ده درصد بعدی که شوهرانی مذهبی میخواهند باید بدانند خدا برای هرکسی سرنوشتی را قرار داده.
این دختر چون فکر شوهر خوب میکنه پس یه شوهر خوب رو داره جذب میکنه وبهش میرسه
امیدوارم متوجه شده بشید.

چه مرد و چه زن وقتی وظیفه دارد ازدواج کند که انسان شده باشد سپس بگردد و انسانی هم کفو را پیدا کند و ازدواج کند اگر پیدا نشد باید صبر کند وگرنه اگر تسلیم حرف اطرافیان و فشار های سن بالا و تنهایی و ... شد و با فردی غیر مومن و حیوانی انسان نما ازدواج کرد حتما دچار مشکل خواهد شد و بدبخت می شود شک نکنید .

تازه مهمترین هدف ازدواج تحویل و تربیت انسان یا انسانهایی به جامعه بشری است نه تحویل یک مشت حیوان.در صورتی می توان به این هدف رسید که دو طرف انسان باشند.

ملاک اول انسانیت و حق گرایی و خدا گرایی باید باشد در عمل نه فقط در ظاهر .

در ضمن اگر انسان صبر کند و واقعا دنبال یک مومن باشد حتما خداوند او را کمک کرده و خواهد یافت البته در صورتی که واقعا با تقوی و حق گرا باشد.

خدا به فضل خود شما را بی نیاز می کند.انشا ا... و خدا با صابران است.

در ضمن این را بدان که مردهای مومنی با شرایط شما وجود دارند که خانواده و فامیل مومنی ندارند و دنبال دختر مومن هستند.

نکته دیگر اینکه با گذشت زمان فساد وانحراف بصورت تصاعدی بالا خواهد رفت و فقط مومنین واقعی که دین را از روی علم فهمیده اند منحرف و فاسد نخواهند شد و کسانی که به تقلید از خانواده یا احساسی دیندار ند روزی در اینده نه چندان دور کنار می گذارند. ادم هایی هم که الان کمتر منحرفند بر اثر امدن شرایط انحرافی شدید تر منحرف خواهند شد .

خداوند شرایطی را ایجاد خواهد کرد تا همه ذات خود را ظاهر کنند (بدون مانع خارجی و ترس) و الان اگر کسانی را می بینی که زیاد بد نیستند در اینده اینطور نخواهند ماند. اینها آزمایش الهی است .

سلام!
از همکاری همه دوستان ممنونم!
بله ،میدونم با توکل به خدا و ائمه ،همه گرفتاری ها حل میشه ؛البته من هنوز، سن زیادی ندارم !
اما واقعا گاهی وقتا ،کوتاه آمدن نسبت به ملاک ها،خیلی سخته!
انشاالله برای هیچ کس این موقعیت پیش نیاد.

حضرت خدیجه ع تا 40 سالگی ازدواج نکرد چون هم کفو خود را پیدا نکرده بود در حالیکه بسیار ثروتمند و خانواده دار بود و خواستگاران فراوانی از بزرگان داشت ولی با حضرت محمد ص ازدواج کرد که با هم کفویت داشتند.

هم کفو یعنی مثل خودت باشد و خیلی واضح است ادم مومن با مثل خودش اختلافی ندارد و سعادتمند می شود.

انسان مومن با کسی که مثل خودش نیست سعادتمند نمی شود زیرا این انسان نما ها که خوی حیوانی دارند با خوی انسانی مومن سازگاری ندارند.

ya zahra;189648 نوشت:

واقعا گاهی وقتا ،کوتاه آمدن نسبت به ملاک ها،خیلی سخته!

انشاالله برای هیچ کس این موقعیت پیش نیاد.

یا الله

[=impact]سلام آبجی

[=courier new]به این فکر کن که قراره با همسری که نصیبت میشه نسلی رو تربیت کنید

[=courier new]نسلی خدمتگذار به صاحب الزمان(عج) و دیندار...

[=courier new]اگه این رو تو ذهنت داشته باشی از ملاک های [=courier new]مهمّت نخواهی گذشت...:Labkhand:

[=courier new]بنده خودم حاضرم تا آخر عمر ازدواج نکنم اگر هم کفوی مرا نیابد...
[=courier new](همدردت زیاده،فقط نباس امید رو از دست داد:ok::Esteghfar:)

[=courier new]شما هم تا میتونی خودت رو بساز و برسون تا
[=courier new]اون حدی که فرد ایده آل شما از شما انتظار داره...
[=courier new]این روزای صبر، فرصت خوبی برای کسب مهارت و ارتقای ایمانه
[=courier new]منتظر شنیدن خبرای خوب ازت هستیم...:deldari:

سلام خدمت دوستان!
پاسخ های دوستان خوب بود؛اما خداییش آقایون مثبت و مذهبی ،خیلی کم حاضرند با دختری ازدواج کنند که خانوادش مثبت نیستند؛فکر میکنند با مشکل مواجه میشن،هرچند که دخترخانم ،دختر خوب و مثبتی باشه.شاید از صدتا ،فقط یک نفر حاضر باشه با دختری با این شرایط ازدواج کنه.همه دلشون میخواد خانواده طرف هم مثبت باشن.
راستشو بگین ؛راست نمی گم؟؟؟

مسلما اگر خانواده یک دختر مومن هم مومن باشند که نور علی نور است وعالیست ولی افراد مومنی نیز با خانواده غیر مومن وجود دارند درست مثل شما. پس در محیط های مثبت حضور پیدا کنید تا شانس پیدا کردن فرد دلخواه را بیابید.

البته باید از برخی مذهبی های غیر مومن بترسید زیرا نماز وروزه و حج و .... را انجام میدهند و ریشی هستند و التماس دعا دارند ولی اعمالشان با کسانیکه این اعمال را انجام نمی دهند فرقی ندارد چه بسا بدتر هم باشد.
باید به صداقت و و خوش قولی و امانتداری او بسیار توجه داشت. باید دید در عمل هم انسان است یا بازیگر است و نفاق دارد. ولایت پذیری او هم مهمترین است.

[=&quot]رسول اكرم صلى‏ الله‏ عليه ‏و ‏آله و سلم[/]




[=&quot]لا تَنْظُروا اِلى كَثْرَةِ صَلاتِهِم وَ صَوْمِهِم وَ كَثْرَةِ الحَجِّ وَالْمَعروفِ وَ طَنْطَنَتِهِم بِاللَّيْلِ، وَلكِنِ انْظُرُوا اِلى صِدْقِ الحَديثِ وَ اَداءِ الاَمانَةِ؛[/]




[=&quot](جهت شناخت واقعی افراد) به زيادى نماز و روزه و حج و نيكى و مناجات و گریه و زاری شبانه آنهانگاه نكنيد،[/]




[=&quot]بلكه به راستگويى(پایبندی به قول و حرفشان) و امانتدارى آنان توجه نماييد[/].


مجموعه پست های کاربر
ya zahra در این تاپیک، جهت پاسخ گویی کارشناسان:

ya zahra;185371 نوشت:
با سلام!
یه سوال متفاوت دارم؛دختری که توی خانواده ای بزرگ شده که مذهبی نیستند و توی اقوام هم حتی یه نفر مثبت پیدا نمیشه، طبیعتا هیچ کدوم از خواستگاراش مثبت نیستند و ملاک های اون رو ندارند؛مثلا موسیقی گوش میکنند،نماز اول وقت براشون مهم نیست،غیبت کردن هم براشون چندان تلخ نیست،و ...
اون دختر باید چکار کنه؟!!! آیا باید تمام خواستگاراش رو رد کنه به انتظار یکی که با ایمان باشه و تمام ملاک های اون رو داشته باشه؟ولی گاهی وقتا واقعا نمیشه.
حتما میگین اون دختر باید مراسم مذهبی شرکت کنه تا دیده بشه.اما اگه نشد چی؟
آیا باید پا روی تمام ملاک هاش بذاره و با یکی از همون خواستگارایی که به قول خودشون معمولی اند و افراط نمی کنند،ازدواج کنه؟آیا به مشکل بر نمی خوره؟تکلیفش چیه؟

ya zahra;189648 نوشت:
سلام!
از همکاری همه دوستان ممنونم!
بله ،میدونم با توکل به خدا و ائمه ،همه گرفتاری ها حل میشه ؛البته من هنوز، سن زیادی ندارم !
اما واقعا گاهی وقتا ،کوتاه آمدن نسبت به ملاک ها،خیلی سخته!
انشاالله برای هیچ کس این موقعیت پیش نیاد.

ya zahra;191611 نوشت:
سلام خدمت دوستان!
پاسخ های دوستان خوب بود؛اما خداییش آقایون مثبت و مذهبی ،خیلی کم حاضرند با دختری ازدواج کنند که خانوادش مثبت نیستند؛فکر میکنند با مشکل مواجه میشن،هرچند که دخترخانم ،دختر خوب و مثبتی باشه.شاید از صدتا ،فقط یک نفر حاضر باشه با دختری با این شرایط ازدواج کنه.همه دلشون میخواد خانواده طرف هم مثبت باشن.
راستشو بگین ؛راست نمی گم؟؟؟

و همچنین سوال مربوطه یکی از کاربران گرامی که به صورت خصوصی ارسال شده بود:

;187190 نوشت:
با سلام و احترام

سوال يكي از كاربران محترم كه با موضوع اين تاپيك مناسبت داره رو با اجازه خودشون اينجا ميذارم تا كارشناسان گرامي سوال ايشون رو هم پاسخگو باشند:

منم به عنوان يك پسر تقریبا یه همچین مشکلی دارم.
من یک همسر مذهبی و محجبه میخوام که وفادار باشه و رابطه ای با نامحرم نداشته باشه، مهربان و با عاطفه باشه، اهل ماهواره و بزن برقص نباشه ،اعضای اصلی خونوادش آدم های سالم و با اصالتي باشن،تحصیلات دانشگاهی نداشته باشه مهم نیست ولی با فهم و شعور باشه، اهل تجملات نباشه و ساده زیست باشه، زیبایی چندان مهم نیست ولی قدو هیکلش با من متناسب(کوچکتر يا مساوی)باشه ،سنشم از من کمتر باشه...

ولي خانواده من نسبت به بعضی مسائل دینی و اجتماعی با من اختلاف نظر دارند، مثلا بحث خمس یا حجاب یا نحوه و کیفیت برگزاری مراسم عقد و عروسی و نبود رقص و موسیقی و...یا یکی از شروطی که من قبل از خواستگاری رفتن هر دختری دارم اینست که درمحیط مختلط یا بعضی محیط های زنانه (مثل آرایشگاه) شاغل نباشه ، از نظر فرهنگی هم ما ترک زبانیم و یه سری آداب و رسوم خاص خودمون رو داریم برای همین من در انتخاب فرد مورد نظرم از یک طرف باید به همتایی و هم‌سطح بودن نسبی دو خانواده و اعضای اصلی‌شان توجه کنم و از طرف دیگه باید فرد مورد نظرم معیارهای منو داشته باشه و در رابطه با دیدگاه های من نظر مثبت داشته باشه ، این یکی از مهمترین مشکلات من در انتخاب همسر هست ،شاید دخترانی باشند که در ظاهر درصد زیادی از ملاکهای مورد نظر منو داشته باشن ولی در خانواده ای هستن که با خانواده ما ازلحاظ مذهبی،فرهنگی و اجتماعی همخوانی ندارن و من میترسم این مسئله جدای از پذیرش یا عدم پذیرش من از طرف آن خانواده مشکلات زیادی برای هر دو خانواده درست کنه...


سلام
ممنون از اعتمادتون
قبل از اين كه وارد پاسخ شوم تقاضا دارم تاپيك زير را كه ارتباط زيادي با اين بحث دارد مطالعه كنيد:
http://www.askdin.com/post211415-22.html
اگر به سئوالات دقت كنيم خواهيم ديد كه اين مشكل به خواهران تنها اختصاص ندارد. برداراني هم هستند كه همين مشكل را دارند.
در واقع قسمتي از پاسخ روشن مي شود كه اين گونه افراد بايد نيمه گمشده خود باشند تا پازل زندگي شان حل شود. البته دختر متناسب جنسيت خود بايد دنبال باشد و پسر متناسب جنسيت خود. البته دختر بايد غير مستقيم ولي فعال جستجو گر باشد.
براي رسيدن به موفقيت بزرگ به تناسب همان حوصله و صبر و دعا و تلاش و حركت لازم است.
اگر دختر يا پسري از كل خانواده مانند تافته اي جدا بافته شود خب اين روشن است كه هركسي نمي تواند شريك زندگي او شود چون حتما با خانواده اختلاف و مشاجره هايي طبيعتاً خواهد داشت بنابراين نمي توانيم افراد را تشويق كنيم كه كاملا بدون توجه به كل خانواده سراغ جز برود. چون اگر آن فرد نتواند خانواده را با خود وفق دهد يا قدرت سازگاري نداشته باشد ممكن است به زودي از زندگي مشترك خسته شود و سرناسازگاري بگذارد.
اگر چه بهترين وجه اين است كه دختر و پسر و كل خانواده بايد با هم سنخيت داشته باشند ولي قرآن به مؤمنان اشاره كرده كه قدرت اراده خودتان را هم كم نگيريد. فردي مانند زن فرعون با اين كه در مهد كفر بوده ولي الگو مؤمنان مي شود و برعكس همسر لوط بيراهه مي رود.

وضرب اللّه مثلاً للذين آمنوا امراة فرعون اذ قالت ربّ ابنِ لي عندك بيتاً في الجنّة ونجّني من فرعون وعمله ونجّني من القوم الظالمين

براى كسانى كه ايمان آوردند خداوند همسر فرعون را مَثَل آورده آنگاه كه گفت: پروردگارا پيش خود در بهشت براى من خانه اى بساز ومرا از فرعون وكردارش نجات بخش ومرا از دست مردم ستمگر برهان.
( تحريم /11)

حامی;211423 نوشت:
البته دختر بايد غير مستقيم ولي فعال جستجو گر باشد.

براي توضيح جمله بالا يه مثال مي زنم:
تصور كنيد به دو شناگر بگويند اين زير مرواريد هست. يكي مي نشيند به اميد اين ك موج يكي را بالا بياورد و دومي به غير از اين كار تدابيري مي انديشد به دنبال لباس غواصي مي رود يا شيرجه مي زند و تا نفسش ياري مي كند به دنبال مرواريد مي گردد به نظرتان كدام احتمالا توفيق بيشتري دارد؟

بله در روايت آمده من جد وجد جوينده يابنده است.
خانمي كه افسرده و نااميد است همان توفيق معمولي و عادي خود را هم از دست مي دهد چون چهره اش خانم را از خود دور مي كند و هر واسطه اي هم كه او را ببينيد مي ترسد او را به كسي معرفي كند مي ترسد فردا به او گير دهند كه اين كيه اين كه نشاط نداره و دست و پا نداره براي كار كردن و ارتباط با اقوام.
ولي دختر خانمي كه بانشاط است روابط با شوري با اقوام دارد، كتابخانه شهر عضو است، گاهي كارهاي هنري انجام مي دهد و از بين خانم هاي به او رجوع مي كنند به هرحال احتمال زياد دارد كه مرواريد خود را بيابد.

موضوع قفل شده است