جهنم را برایم توضیح دهید .

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
جهنم را برایم توضیح دهید .

به نام خداوند بخشایشگر و مهربان

یک سوال در ذهنم پیش آمد و ممکن است مسخره به نظر آید ولی خب سوال است چه کنیم !

من در حال خواندن بودم درباره جهنم ، با اطلاعاتی که از قبل داشتم ، مثلا میگه که آتش از جانشان شعله می کشد . این آتش ها حاصل عمل خود انسان هاست . در جایگاهی تنگ قرار می گیرند .

خب من انسان که یک حرارت بسیار کوچیک بر نوک انگشتم باعث میشه که داغ کنه و باد کنه ! چطور می شه که این بدن در آتش به این وحشتناکی اصلا دوام بیاره ؟
یعنی جهنمیان از اون روز اول تا ابد یا تا مدتی که تعیین شده فقط آتیش می گیرند ؟ ! این معنی میده اصلا ؟

همین جوری در این دنیا روی پیشانی یک نفر گناهکار اسلحه می گذاریم ، به غلط کردن می افته تا آخر عمرش ! (البته احتمال خیانت هم هست)

می خوام بدونم ، آیا این کلمات قرآن درباره جهنم ، به ظاهر به این شکل نیست یعنی منظورش از آتش زندگی بسیار سخت و دشوار هست یا همون آتش که آدم رو از بین می بره ؟
البته اشاره ای به بهشتی ها نکردم چون میدونم از توضیحات قرآن هم تصویری بهتر و والا تر در انتظارشونه یا همان توضیحات در انتظارشونه و در کل چیزای خوبی براشون هست ! خوب که پرسیدن نداره !

ممنون اگر جواب من را بدهید

رجوع شود به لینک:
http://www.askdin.com/thread499.html

الآن از من سوال کردید ؟
اگر از من پرسیدید ، خب من خودم دارم سوال می کنم ! پس قطعا یا جواب را کامل نمی دانم یا اصلا هیچی نمی دونم ! (کامل نمی دانم)

اگر هم از دیگران بود ! خب یک پست بوده مخصوص شما .

اگر در روايات و يا آيات ،نعمت‌هاي بهشت و يا رنج‌هاي جهنم بگونه‌اي تعريف شده كه انسان مشابه آنها را در دنيا مي‌بيند مثلا درباره بهشت سخن از نهرها، باغ‌ها، ميوه‌ها و مانند آن مطرح است. و يا درباره جهنم سخن از آتش مطرح است. همه براي تفهيم بشر است وگرنه، نه نعمت‌هاي بهشتي و نه آتش جهنم هيچ كدام با امور دنيا قابل مقايسه نيست كه در اين جا به عنوان نمونه درباره جهنم به مطالبي اشاره مي‌شود:

وصف جهنم

درباره وصف جهنم بسياري از عرفا و بزرگان سخن گفته‌‌اند اما در اين جا از بيان حضرت امام خميني (ره) استفاده مي‌شود كه فرمود:

... تمام آتش دوزخ و عذاب قبر و غيره آنها را شنيدي و قياس كردي به آتش دنيا و عذاب دنيا، اشتباه فهميدي، بد قياس كردي، آتش اين عالم يك امر عرضي سردي است، عذاب اين عالم خيلي سهل و آسان است، ادراك تو در اين عالم ناقص و كوتاه است، اگر همه آتش‌هاي اين عالم را جمع كنند، روح انسان را نمي‌تواند بسوزاند، آن جا آتش علاوه بر اين كه جسم را مي سوزاند روح را مي سوزاند قلب را ذوب مي‌كند، خدا مي‌داند عقل من و تو و فكر همه بشر از تصورش عاجز است، اگر مراجعه به اخبار و آثار اهل بيت ـ عليهم السلام ـ نمايي مي‌فهمي كه قضيه عذاب آن عالم چيست؟

روزي رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ نشسته بود جبرئيل آمد در خدمتش، در صورتي كه افسرده و محزون بود و رنگش متغير بود، پيغمبر ـ صلي الله عليه و آله ـ فرمود: اي جبرئيل چرا تو را افسرده و محزون مي‌بينم، گفت: اي محمد، چرا چنين نباشم در صورتي كه امروز گذاشته شد دمهاي جهنم، پيغمبر خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ گفت: چه چيز است دمهاي جهنم؟ عرض كرد، همانا خداي تعالي امر فرمود به آتش برافروخته شد هزار سال تا سرخ شد. بعد از آن امر فرمود به آن افروخته شد هزار سال تا سفيد شد، پس از آن امر فرمود به آن، افروخته شد هزار سال تا سياه شده و الان سياه و تاريك است، پس اگر يك حلقه از زنجيري كه بلندي آن هفتاد ذراع است گذاشته شود به دنيا، هر آينه ذوب مي‌شود دنيا از حرارت آن، و اگر قطره‌هاي از زقوم و ضريع آن بچكد در آب‌هاي اهل دنيا، همه مي‌ميرند از گند آن، پس گريه كرد رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ و جبرئيل گريان شد پس خداي تعالي فرستاد به سوي آنها فرشته‌اي و عرض كرد خداي شما سلام مي‌رساند به شما و مي‌فرمايد من ايمن كردم شما دو تن را از اين كه عذاب شويد.
حضرت امام (ره) در مورد اين حديث فرموده: اين حديث تازه در صدد بيان جهنم اعمال است كه از ساير جهنمها سردتر است(1)

و امير مومنان ـ عليه السلام ـ در باره جهنم فرمود: «فاحذروا نارا قعرها بعيدٌ و حرّها شديدٌ و عذابها جديدٌ»(2)يعني بترسيد از آتشي كه گودي و گرمي آن بي اندازه است، و عذاب و گرفتاري آن تازه است.

و در قرآن كريم نيز آمده: «به زودي آنان را در آتشي اندازم كه چون پوستهاشان سوخته شود آنها را تبديل به پوستهاي ديگر كنيم تا آنكه عذاب و رنج را بچشند.»(3)

حالا ديگر قضاوت با شماست كه چنين رنج و عذابي براي كسي عادي و معمول و تكراري خواهد شد. گذشته از آنكه در كلام علي ـ عليه السلام ـ تعبير آن بود كه فرمود: «عذابها جديد». از مجموع اين گونه روايات و آيات به خصوص روايت ياد شده به خوبي معلوم مي‌شود كه عذاب جهنم هر لحظه به گونه‌اي است كه با لحظه قبل متفاوت است پس چنين عذابي هرگز يكنواخت و عادي نخواهد شد.


پاورقی:
1. موسوي خميني، سيد روح الله، چهل حديث، موسسه نشر آثار امام، ص 22 ـ 24.
2. نهج‌البلاغه، نامه 22، بند 10.
3. نساء: 56.

" كافران را به آتش مى‏افكنيم و هر زمان پوستهاى تن آنها سوخته شود پوستهاى ديگرى بر آنها مى‏رويانيم تا به حد كافى مجازات پروردگار را بچشند".

(إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآياتِنا سَوْفَ نُصْلِيهِمْ ناراً كُلَّما نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْناهُمْ جُلُوداً غَيْرَها لِيَذُوقُوا الْعَذابَ) نسا/56

علت اين تبديل پوستها ظاهرا اين است كه به هنگام سوخته شدن پوست ممكن است درد كمتر احساس شود اما براى اينكه مجازات آنها تخفيف نيايد و درد و الم را كاملا احساس كنند پوستهاى تازه‏اى بر بدن آنها مى‏رويد و اين نتيجه اصرار در زير پا گذاشتن حق و عدالت و انحراف از فرمان خدا است.

خب ، گفته های شما درست ... ممنون

ولی ، شما اکنون حساب کنید چند نفر در این دنیا زندگی می کنند ؟ چند نفر در واقع بهشتی اند ؟ ! در قیاس با بد های این عالم خیلی کم هستن ! پس یعنی این همه آدم در این آتش ترسناکی که گفته شده در قرآن می سوزند ؟

یعنی اگر من بخواهم تصویری از جهنم در ذهن داشته باشم ، مانند بقیه یک جایگاه بسیار داغ و تاریک که آتش در آن بر افروخته میشود و انسان ها در ان داد و جیغ می زنند ؟

یک سوال دیگه که مرتبط هم هست .... حال چرا خداوند سوزاندن را مجازات اصلی جهنم قرار داده ؟ چرا برای مثال به افرادی که بد هستند ، یک زندگی ابدی با بدترین شرایط ، محدودیت ها و سختی ها و ... نداده که خود انسان هر لحظه را هزار بار آرزوی برگشت یا حتی مرگ و تولد دوباره بکند ؟

خب ، اگر تعاریف قرآن را برای جهنم در ظاهر در نظر بگیریم ف معلوم میشود که جهنم چقدر جای ساده ایست ولی با همان سادگی ، پر درد و رنج ترین جاست !

بعد یک مسئله دیگر هم اینه که مگر نمی گویند ، زندگی ابدی پس از مرگ ؟ خب زندگی ای که توسط قرآن یا حدیث ها به تصویر کشیده شده برای جهنمی ها ، یک زندگی به حساب نمی آید و فقط مانند این است که در هر لحظه هی انسان رو بجوشونند و بجوشونند ! ؟ جالب اینجاست که زندگی ای هم که در بهشت از آن تعریف شده یک زندگی به حساب نمی اید ! فقط مانند یک جاییست که یک انسان هر چی بخواد براش بیاد و همش شاد باشه ! ....

با سلام و عرض ادب
در مورد عذاب جهنم )كه بيش از هفتاد بار در قرآن تكرار شده است( بايد گفت:عذابهای جهنم دوگونه‏اند، همچنان که معاد هم دو جنبه دارد، جسمانى و روحانى. مجازات‏هاى جسمانى عبارت است از:

الف) مجازات‏هاى جسمانى دوزخيان:
1. شدت فوق‏العاده عذاب‏هاى دوزخيان.[1]
امام صادق (علیه السلام) مى‏فرمايد: اين آتش شما جزئى از هفتاد جزء از آتش دوزخ است كه هفتاد مرتبه با آب خاموش شده باز شعله‏ور گرديده و اگر چنين نبود، هيچ انسانى قدرت تحمل آن را نداشت؛ يعنى نمى‏توانست در كنار آن قرار بگيرد.[2]
2. غذاها و نوشيدنى‏هاى مرگبار دوزخيان.[3]
يكى از بدترين مجازات‏هاى دوزخيان غذاها و نوشيدنى‏ها است؛ يعنى درست همان چيزى كه انسان بايد از آن لذت ببرد، مايه درد و رنج شديد او مى‏شود.[4]
3. لباس دوزخيان و عذاب به سبب آن. [5]
4. بادهاى كشنده و سايه‏هاى سوزان. [6]
5. زندان‏هاى انفرادى دوزخ. [7]
6. ساير عذاب‏هاى جسمانى در دوزخ.[8]

ب) مجازات‏هاى روحى:
منظور از دردها و كيفرهاى روحى، مجموعه امورى است كه روح و جان انسان را در فشار قرار مى‏دهد، هر چند تأثيرى در جسم او ظاهراً نداشته يا كم دارد.
برخى از اين مجازات‏ها عبارت است از:
1. عذاب خوار كننده.[9]
2. رسوايى دوزخيان. [10]
3. غم و اندوه دامنه‏دار.[11]
4. تحقير و سرزنش فراوان.[12]
5. صداى وحشتناك و خشم آلود جهنم.[13]
6. حضور مأموران خشن و سخت‏گير؛ [14]
7. گفت و گوى حسرت آور بهشتيان با جهنميان؛[15][16]
لذا جهنمیان (البته درجات عذاب افراد مختلف است که جهنم نیز بر هفت طبقه است) با جمیع عذابها (نه یک عذاب)عقوبت می شوند؛ همچنان که بهشتیان با تمام نعمتها پاداش می بینند. اما اینکه کسی جهنمی شود با رحمت گستردۀ خداوند متعال، و اینکه در مراحل قبل آن اعم از سختیهای دنیا و سکرات موت و گرفتاری های برزخ پاک نشده باشد و مشمول شفاعت گسترده پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و اولیای دین و...نشود، خود بیانگر اوج انحراف و قساوت اوست، البته اگر کسی یک عمل صالح داشته باشد وایمان به خدا نیز داشته باشد، در نهایت مشمول نجات از آتش جهنم خواهد شد«فَمَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحاتِ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلا كُفْرانَ لِسَعْيِهِ وَ إِنَّا لَهُ كاتِبُون»؛[17]و هر كس چيزى از اعمال شايسته بجا آورد، در حالى كه ايمان داشته باشد، كوشش او ناسپاسى نخواهد شد و ما تمام اعمال او را (براى پاداش) مى‏نويسيم.
نکتۀ دیگر اینکه بهشت بر خلاف جهنم سرای کمالات است، سرایی که جای خستگی و ملال نیست، که انسان بهشتی هر چه را ارده نماید برایش مهیا است؛لذا لحظه به لحظه نعمت و کمالی جدید برای او حاصل خواهد شد.

[=Calibri][1]. معارج، آيه 11- 14؛ فجر، آيه 25- 26؛ غاشيه، آيه 24؛ مرسلات، آيه 30- 33؛ اعلى، آيه 11- 13.

[2]. علامه مجلسى، بحارالانوار، ج 8، ص 288.

[3]. دخان، آيه 43- 46؛ صافات، آيه 62- 66؛ حاقه، آيه 35- 37؛ غاشيه، آيه 4- 7؛ كهف، آيه 29؛ نبأ، آيه 21- 25؛ ابراهيم، آيه 15- 17.

[4]. ر. ك: ناصر مكارم شيرازى و همكاران، پيام قرآن، ج 6، ص 430- 443.

[5]. حج، آيه 19- 22؛ ابراهيم، آيه 49- 50.

[6]. واقعه، آيه 41- 44.

[7]. فرقان، آيه 13- 14.

[8]. نساء، آيه 56؛ توبه، آيه 34- 35؛ فرقان، آيه 13- 14؛ مؤمنون، آيه 104؛ مؤمن، آيه 71- 72 و 49- 50.

[9]. حج، آيه 57.

[10]. آل‏عمران، آيه 192.

[11]. آل‏عمران، آيه 192.

[12]. مؤمنون، آيه 107- 108.

[13]. فرقان، آيه 12.

[14]. تحريم، آيه 6.

[15]. اعراف، آيه 44.

[16]. برگرفته از نرم افزار پرسمان.

[17].الانبیاء،آیه94.

[QUOTE=Kamran;191996]به نام خداوند بخشایشگر و مهربان

یک سوال در ذهنم پیش آمد و ممکن است مسخره به نظر آید ولی خب سوال است چه کنیم !

من در حال خواندن بودم درباره جهنم ، با اطلاعاتی که از قبل داشتم ، مثلا میگه که آتش از جانشان شعله می کشد . این آتش ها حاصل عمل خود انسان هاست . در جایگاهی تنگ قرار می گیرند .

خب من انسان که یک حرارت بسیار کوچیک بر نوک انگشتم باعث میشه که داغ کنه و باد کنه ! چطور می شه که این بدن در آتش به این وحشتناکی اصلا دوام بیاره ؟
یعنی جهنمیان از اون روز اول تا ابد یا تا مدتی که تعیین شده فقط آتیش می گیرند ؟ ! این معنی میده اصلا ؟

همین جوری در این دنیا روی پیشانی یک نفر گناهکار اسلحه می گذاریم ، به غلط کردن می افته تا آخر عمرش ! (البته احتمال خیانت هم هست)

می خوام بدونم ، آیا این کلمات قرآن درباره جهنم ، به ظاهر به این شکل نیست یعنی منظورش از آتش زندگی بسیار سخت و دشوار هست یا همون آتش که آدم رو از بین می بره ؟
البته اشاره ای به بهشتی ها نکردم چون میدونم از توضیحات قرآن هم تصویری بهتر و والا تر در انتظارشونه یا همان توضیحات در انتظارشونه و در کل چیزای خوبی براشون هست ! خوب که پرسیدن نداره !

ممنون اگر جواب من را بدهید

پاسخ : با سلام وآرزوی موفقیت برای شما .در باره مسله مورد پرسش باید گفت :
آنچه در قرآن درباره جهنم و یا هر چیز دیگری بیان شده، نه صورت نمادین، بلکه تبیین چیستی، آثار و پیامد آن ها است، تمام آنچه در قرآن در همه مسایل اعتقادی و عملی انسان آمده، گر چه بدون تردید در صدد بیان حقایق آن امور است، ولی به اندازه فهم و درک بشری بیان شده، چون بسیاری از مسایل که در قرآن و یا روایات اشاره شده ،کنه و حقیقت آن ها برای بشر عادی قابل درک و شناخت نیست. از این رو حقایق قرآنی و آموزه های وحیانی به گونه‌ای بیان شده که انسان کامل از عمق و ژرفای آن امور بر اساس همان آموزه‌های وحیانی می تواند آگاه شود، ولی سایر مردم هر کدام به اندازه درک و عقل خود می‌توانند از آن آموزه‌ها حقایقی را بفهمد. بنابراین ماجرای جهنم از این قاعده بیرون نیست. عمق درد و رنج‌های دوزخ آن گونه که برای بشر در قالب الفاظ قابل درک بوده ،در قرآن آمده است .به عنوان نمونه فرمود:
«لینبذن فی الحطمه و ما ادراک مالحطمه نارالله الموقده التی تطلع علی الافئده؛ (1)
محققا به آتش دوزخ خرد کننده در افتد و چه می دانی آتش خرد کننده چیست؟ آتش برافروخته الهی است، شراره آن بر دل‌ها شعله ور است».
در این آیه ضمن این که به عمق دردناکی جهنم اشاره گردید و تصریح شده که آتش دوزخ نه تنها بدن بلکه قلب را نیز می‌سوزاند، و این کنایه از عمق شدت آن است، به این نکته اشاره گردیده که ماهیت و کنه آتش جهنم برای بشر قابل درک نیست. گفتنی است آنچه در قرآن درباره جهنم به اشاره و اجمال آمده ،در روایات با تفصیل بیش تر بیان شده،در روایتی آمده:
روزی جبرئیل در حالی به حضور پیامبر رسید که بسیار اندوهگین بود، حضرت سبب اندوه او را پرسید. او گفت: امروز دم های جهنم زده شد و خداوند امر فرمود آتش دوزخ افروخته گردد. اگر یک حلقه از آن بر عالم دنیا گذاشته شود، همه آن از هستی ساقط می شود و ذوب می‌گردد . اگر قطره‌ای از آن بر دریاهای دنیا بریزد ،همه می‌میرند، آن گاه پیامبر گریه‌ای نمود و جبرئیل گریان شد. (2)
امام خمینی بعد از بیان این حدیث می‌گوید: تدبر در مضمون کمرشکن این حدیث موجب می‌شود که انسان همواره از خوف قرار نداشته باشد. (3) باتوجه به آن چه گفته شد باید گفت که جسم انسان در اخرت همانند آتش آن جا مناسب هم اند لذا آن جسم توان تحمل آن آتش را دارد
«کلّما نضجت جلودهم بدّلناهم غیرها لیذوقوا العذاب إنّ الله کان عزیزاً حکیما؛(1) در آتشی سوزان درآوریم که هرچه پوست‌شان بریان گردد، پوست‌های دیگری برجایش نهیم تا عذاب را بچشند».
پی‌نوشت‌ها:
1-همزه (104) آیه 6-4
2-علم الیقین، مقصد 4 ،باب 15 ،فصل 1 ،ص 1032
3- چهل حدیث ،ص 24
4. نساء (4) آیه 56

موضوع قفل شده است