میگویند چرا کوروش هخامنشی را نقد میکنی؟!
تبهای اولیه
میگویند چرا کوروش را نقد میکنی؟!
میگویم کورش را نقد نکردیم که آنقدر برای افرادی
مثل همین که در عکس میبیندش بزرگش کردند، که به جای خداوند جهان آفرین بر قبر
کوروش سجده می کند.
آیا می دانید خیلی از اینها آنقدر به باستان گرایش یافته اند
که به کل منکر حقانیت اسلام شده اند و اسلام را نابودگر باستان رؤیاییشان میدانند؟
که همه را به آنجا ارجاع میدهند که جواب داده ایم آنجا مشاهده کنید، این است برداشت ایشان از وطن!!؟
دقت به نوشته زیر عکس !!
برای من وطن یعنی تن تو ...
.
یا علی ع
.
با سلام
به کوری چشم اسلام ستیزان در آینده ثابت خواهیم کرد که این مقبره ای که خیلی ها به سجده ان افتاده و می افتند گوری از کوروش در ان نیست و این مقبره دست دیگری از جعلیات یهود لعنت الله است
با سلام
به کوری چشم اسلام ستیزان در آینده ثابت خواهیم کرد که این مقبره ای که خیلی ها به سجده ان افتاده و می افتند گوری از کوروش در ان نیست و این مقبره دست دیگری از جعلیات یهود لعنت الله است
سلام
یعنی تو مقبره کوروش کسی وجود ندارد به نام کوروش
سلام
یعنی تو مقبره کوروش کسی وجود ندارد به نام کوروش
با سلام
فعلا این مطلب کوچک را داشته باشید تا بعد کاملا توضیح دهم !
چطور مقبره ا ی که از ان در كتابهاي تاريخي حمداله مستوفي و ديگر سياحان و مورخان قرون گذشته و در ميان مردم محل به " مقبره مادر سليمان" مشهور بوده كه در دوره پهلوي اول آنرا به نام "مقبره كوروش " به مردم معرفي كردند !
میتواند مربوط به کوروش باشد
با سلام
فعلا این مطلب کوچک را داشته باشید تا بعد کاملا توضیح دهم !
چطور مقبره ا ی که از ان در كتابهاي تاريخي حمداله مستوفي و ديگر سياحان و مورخان قرون گذشته و در ميان مردم محل به " مقبره مادر سليمان" مشهور بوده كه در دوره پهلوي اول آنرا به نام "مقبره كوروش " به مردم معرفي كردند !
میتواند مربوط به کوروش باشد
مقبره مادر سلیمان ؟
مگر دوره پهلوی این موضوع باب شده که این مقبره کوروش؟
الان همه می دونند که کوروش چه شخصیتی بوده و اون خیلی بزرگ بوده چطور شده شما الان عرض می کنید مقبره مار سلیمون و توی پهلوی به مردم معرفی کردند/؟
مقبره مادر سلیمان ؟
مگر دوره پهلوی این موضوع باب شده که این مقبره کوروش؟
الان همه می دونند که کوروش چه شخصیتی بوده و اون خیلی بزرگ بوده چطور شده شما الان عرض می کنید مقبره مار سلیمون و توی پهلوی به مردم معرفی کردند/؟
با سلام
خیر آنچه خیلیها میداند در مورد کوروش شخصیت افسانه ای اوست !
دوست عزیز عجله نکنید !منابع را ارائه خواهیم داد
این جنایت فرهنگی به وسیله ی یک مورخ غربی یهودی به نام «دیوید آستروناخ» انجام شده است...
البته چون مطلب مفصلی است ان را در تاپیک دیگری پی گیری خواهیم کرد
ما هم میخواهیم به همین بزرگ بودن پی ببریم اگر بزرگی در کار بوده ما داریم شخصیت حقیقی بعضی از شاهان را نشان میدهم که یهود برای اهداف شیطانی خود آنها را جعل کرده و عده ای هم ساده لوح زود باور چنان غرق در این دروغ پردازیها شده اند که برای بیرون کشیدن آنها نیاز به یک پاد زهر قوی داریم از خود تاریخ !
قدمت اینکه همه میدانند را باید اول بدانید! تا به پاسخ خود برسید که از چه زمانی گفته شد اینجا مقبره کوروش هخامنشی است و چرا؟
[=Century Gothic]با سلام
بررسی نشانههای باستان شناسانه ایران در 2500 سال پیش هیچ گاه توسط منابع مستقل مورد بررسی دقیق قرار نگرفته و به ادعاهای محققین بیگانه که احتمالاً از اتفاق همگی یهودی هستند، اعتماد شده است.
با این همه ورود مستقل با مباحثی که توسط این عده بیان شده و بررسی موردی مسایل طرح شده تناقضهای شگفت آوری را با حقایق تاریخی و بدتر از آن جعلیات فراوانی را آشکار میسازد که مایه شرمساری مراکز دانشگاه غرب است.:Sham:
دامنه این جعلیات بیحد و مرز بوده و غیرقابل تصور است تا حدی که شاهدیم دانشمندان پرادعای غرب از دانشگاههایی که مرتب بر طبل بیطرفی علم و کار علمی آزاد کوبیده و هر مخالفتی با اندیشههایشان را با صفاتی مانند ضدعلمی، ایدئولوژیگرایی، جزم اندیشی و... محکوم و طرد میکنند.
در مورد تاریخ ایران باستان ما شاهد جعلیات گستردهای هستیم که همین مدعیان کار علمی انجام دادهاند و آنها را وسیلهای برای اختلاف افکنی بین مردم مسلمان ایران با سایر مسلمانان جهان قرار دادهاند.
بررسی این تاریخ سازی جاعلانه در مجموعه «پاسارگاد» هر انسان منصف و پیراسته از تعصب کور را قانع میسازد که یک کانون توطئهگر بین المللی چگونه به کار پلید جعل آثار تاریخی برای منحرف کردن اذهان مردم مسلمان ایران، پرداخته است.
[=Century Gothic]بررسی شخصیت تاریخی «کوروش» به عنوان پادشاه هخامنشی و کسی که بابل را فتح کرد، یهودیان را آزاد نمود و سلسله موسوم به هخامنشی را بنیان گذارد، با توجه به آرایههای مادی تاریخی قابل اثبات و پرهیز از خیالبافی، ما را با یکی از حقایق هولناک در زمینه خیانت فرهنگی و دروغ پردازی آشنا میکند.
[=Century Gothic] این جنایت فرهنگی به وسیله یک مورخ غربی یهودی به نام «دیوید آستروناخ» انجام شده است.
آستروناخ در فاصله سالهای 1340 تا 1343 در مجموعه پاسارگاد کاخهایی ساخت و آنها را به کوروش هخامنشی در 2500 سال پیش نسبت داد تا به این شخصیت مورد علاقه یهودیان هویت تاریخی مادی و قابل اثبات بخشد.
برای اثبات این جعل به تصاویر و توضیحات مرتبط با آن، توجه فرمایید.
[=Century Gothic]
[=Century Gothic]این تصویر سکههای یافته شده در مجموعه پاسارگاد را نشان میدهد که به کل یونانی هستند.
تصاویر و نوشتههای موجود بر سکهها تماماً به خط یونانی بوده و اشکال نیز متعلق به تمدن، «هلنی» هستند.
حتی یک سکه هخامنشی نیز در این مکان که آن را به کوروش میبخشند، یافت نشده است.
آستروناخ به عنوان کسی که کار پلید و گناه نابخشودنی ساخت جاعلانه پاسارگاد را انجام داد نیز به یونانی بودن سکهها که از زمان «اسکندر» آغاز شده و تا دوران سایر فرمانروایان سلوکی ادامه مییابد، اشاره میکند.
وی آنها را به دو گروه تقسیم کرده و مینویسد: «الف؛ سکههای ضرب شده برای اسکندر مقدونی در خلال زندگی و بلافاصله بعد از مرگ وی و ب؛ سکههای سلوکوس اول از نوعی که بعدها در تخت جمشید، ضرب شده است.[1] ادامه دارد .....
[=Century Gothic] این اولین پست در سال جدید است گفتم تبریکی هم به تمامی عزیزان و حق پژوهان داشته باشیم :Gol:
[=Century Gothic] سلامت و شاد باشید
[=Century Gothic]
تصویر شماره 2:
[=Century Gothic]برای منتسب کردن بنای پاسارگاد به کوروش از هیچ گونه فریبکاری از جمله نسبت دادن نقشهای بیربط به وی، کوتاه نکردهاند.
این موضوع که مورد اقرار خود آنها نیز هست جالب توجه میباشد.
«تفاوت دیگر میان تخت جمشید و پاسارگاد در مضامین مجسمهها است. در کاخ R همزادی که چهار بال و لباسی ایلامی بر تن و تاجی بیگانه و احتمالاً مصری بر سر دارد در آستانه در ایستاده است.
عدهای این نقش را تصویر کوروش دانستهاند که پنداشتی کاملاً خطا است.»[2] اما هم اکنون این مجسمه کوروش فرض شده و به این بهانه که دارای بال است آن را با ذوالقرنین که در قرآن آمده است، یکی دانستهاند.
به این موضوع در انتهای گزارش پرداخته میشود.
کار پاسارگادسازی به دلیل وسیع بودن دامنه جعل، دل هر جاعلی را وحشت زده میکرد.
هرتسفلد که در ابتدا برای این کار درنظر گرفته شده بود از انجام آن سر باز زد و هزینه آن را نیز پرداخت. :Sham:
گزارش هرتسفلد از محوطه موسوم به پاسارگاد برای جاعلین پشت صحنه، جالب نبود و آنها اقدام وی را برنتابیدند، زیرا برای اجرای نقشه پاسارگادسازی اعلام آمادگی نکرد و پاسارگادسازی را بسیار زشت و سرزنش آیندگان را بسیار عظیم میدانست، به همین دلیل از آن سر باز زد و به همین خاطر به جرمی که بیشتر به یک شوخی شبیه بود از ایران اخراج شد.
وی را به قاچاق اشیای عتیقه متهم کرده و از ایران اخراج کردند.
لازم به ذکر نیست که اگر شیوه بر مجازات عاملان غربی اشیای عتیقه باشد، باید انبوه از مستشرقین، سیاستمداران و جهانگردان غربی را مجازات نمود.
هرتسفلد به شکل مرموزی در حالت انزوا درگذشت.
وی در اواخر عمر با آگاه از خطری که او را تهدید میکرد، نوشت: «اوضاع روز به روز بدتر میشود و دیگر بازگشت به آلمان هم برایم بسیار دشوار است، وضع خطرناکی است و هیچ امیدی برای تحقیقات علمی با تفکر آزاد وجود ندارد.»[3]
اما ببینیم این پاسارگاد که به کوروش منتسب میشود، چه ویژگیهایی دارد.
آن را از جهات مختلفی میتوان، ارزیابی کرد.
ادامه دارد .....
سلام علیکم جمیعا
حقیر سال نو را خدمت استاد رضای گرامی و همه عزیزان تبریک و تهنیت عرض میکنم.
و از همه دوستان تمنا دارم با صبر و تحمل بیشتری موضوع را دنبال کنند.
و این را در نظر داشته باشند نقد چند وجهه دارد که در اکثر وجهه ها مفید است و تنها در یک وجهه آنهم مغرضانه دروغپردازی کردن بقصد تخریب صحیح نیست که حتی نمیتوان نام این حالت را نقد گذاشت.
کوروش شخص قابل احترامی است برای ایرانیان و بخصوص برای استاد رضای عزیز . اگر ایشان چیزی را مطرح میکنند هرگز منظورشان این نیست که میخواهند ارزشهای یک ملت (که ملیت خودشان هم هست) را از بین ببرند
که البته باید ببینیم در تاریخ این شخص ارزش بوده یا نه
کاملا بر عکس میخواهند از حقیقت در برابر تحریفات دفاع کنند.
کمی صبر کنید خودتان شاهد خواهید بود.
ومن الله التوفیق
یاحق
[=Century Gothic]
وجود اثر ماشین بر سنگهای بنای موسوم به کاخ S در مجموعه پاسارگاد که نشان میدهد این پایه ستونها چنانکه ادعا میشود قدمتی 2500 ساله نداشته و تازه تراش هستند شگفت آور است.
سازندگان بنا هرجا به کمبود مصالح برخوردهاند (مصالح پاسارگادسازان از غارت معبد یونانی جنوب تخت جمشید که به آن اشاره میشود، تأمین شده است) یا کار را رها کرده و یا تا حد امکان به ساختن مصالح با استفاده از ماشینهای جدید پرداختهاند. این کار که به چند پایه ستون محدود میشود نمیتواند این جورچینی را پوشش دهد و خلا عدم وجود آوار، دیوارها، سرستون، پنجره و ... را پر نماید.
[=Century Gothic]
این عکس هوایی نشان میدهد که محوطه مورد اشاره تنها یک دشت کاشت چغندر بوده است و بس.
در این دشت خالی از هرگونه اثری از کاخهای موجود، بدون حفاری و هرگونه عملیات باستان شناسی به یک باره شاهد رویش قلمه ستون و پایه ستونهایی چند بر کف دشت هستیم.
این سؤال ابتدایی و ساده هرگز برای روشنفکران باستان پرست ایرانی مطرح نشده است که این ستونها به یکباره از کجا آمدهاند و چهطور بدون اینکه حفاری صورت گرفته باشد، شاهد ظهور تعدادی پایه ستون، قلمه ستون و کف سازی شدهایم. به ظاهر این عده هرگز در یک محل باستانی حاضر نشدهاند.
در محلهای باستان در همه جای دنیا عموماً وقتی وارد آنها میشویم تنها شاهد یک تپه هستیم، مانند تپههای باستانی ایرانی که به وفور در همه جا وجود دارد. زیرا وجود آوار ناشی از تخریب ابنیه در طی صدها و هزاران سال تمام بنا را میپوشاند و تنها میتوان با حفاری آثار باستانی را از زیر خاک بیرون کشید.
ادامه دارد .....
[=Century Gothic]
[=Century Gothic]
این تصویر که تنها چند لاشه سنگ است و نه بیشتر، آستروناخ، کوشک B نام نهاده است و چنانکه مشاهده میکنید در فاصله آن تا بنای زندان سلیمان چیزی وجود ندارد.
عملیات پاسارگادسازی آستروناخ یهودی در فاصله این بنا تا زندان سلیمان شکل گرفت.
این بنا غیر از این کف نصفه نیمه، چیز دیگری ندارد.
[=Century Gothic]
[=Century Gothic]
آستروناخ برای پاسارگادسازی تصمیم میگیرد که محل مزبور را از انظار پنهان کرده و سپس کار را آغاز کند.
در این تصویر گرداگرد محل مزبور دیواری کشیدهاند تا آن را از چشمهای کنجکاو مردم محلی بپوشانند.
چنانکه شاهدیم تعدادی از پایه ستونها کار گذاشته شده و قلمه ستونهایی که گویی با کامیون به اینجا حمل شدهاند در گوشهای روی هم انبار گشتهاند تا در جایی که آستروناخ و گروه یهودی همکارش معین میکنند، کار گذاشته شوند.
این کاخ هم اکنون به کاخ پی(P) موسوم است.
به محل بنای موسوم به زندان سلیمان در قسمت بالا و راست تصویر توجه فرمایید.
[=Century Gothic]
تصویر شماره 7 ادامه کار پاسارگادسازی را به خوبی نشان میدهد.
کف سازی، چیدن پایه ستونها و کاشتن قلمه ستونها بر دشت صاف محوطه در حال پیشرفت است.
عدم شفته ریزی برای پی، نشان میدهد که سازندگان برای اتمام کار شتاب بسیار داشتهاند.
[=Century Gothic]
چنانکه در این تصویر به روشنی میتوان دید، قلمه ستونهایی که به محل آورده شدهاند در حال استقرار هستند.
پایه ستونها بسیار صاف، یک دست و در واقع پایه ستونهایی تازه تراش هستند. شکل خاص شال، ستونهای یک بنای یونانی را نشان میدهد که در بناهای کهن منطقه از جمله در تخت جمشید، نمونه ندارد.
به این معنی که بنای تخت جمشید که دارای آرایههای آشوری است با بنای کاخ P که دارای آرایههای یونانی است، متفاوت میباشد و بنای زندان به خوبی قابل مشاهده است.
[=Century Gothic] کار پاسارگادسازی به خوبی ادامه دارد. قلمه ستونها در دشت بر یک جورچینی ساده کاشته میشوند و کار دنبال میشود.
[=Century Gothic]
[=Century Gothic]
[=Century Gothic]در این تصویر با اتمام کار، دیوار اطراف برچیده شده و بنا آماده رونمایی است. آستروناخ توانسته است برای کوروش یک کاخ بنا کند که البته تنها شامل چند قلمه ستون و پایه ستون میشود.
نه اثری از دیوار، آوار و نه اثری از سایر قسمتهای ضروری برای یک کاخ مانند سرستون و ... وجود دارد اما به ظاهر همین جورچینی ساده نیز برای تحمیق عدهای کافی است! ادامه دارد .....
[=Century Gothic]
[=Century Gothic]چنانکه شاهد هستیم، بر دشت صاف منطقه و کاملاً هم عرض با زمینهای اطراف، کاخی برای کوروش بنا شده است که به خوبی جعلی بودن آن قابل اثبات است.
بدین ترتیب بدون حتی یک سانتیمتر حفاری با چیدن چند قطعه سنگ برای کوروش کاخی ساخته شده است که هیچ اثری از لوازم مرسوم یک بنا در آن وجود ندارد. نه دیواری، نه سرستونی، نه در و درگاه و نه هیچ چیز دیگری. تنها چند پایه ستون و چند قلمه ستون به چشم میخورد و بس.
با این حال برخی در ایران دوست دارند باور کنند که این جورچینی کودکانه متعلق به کوروش است.
این بنا با این وضعیت ناقص که تردیدی در جعلی بودن آن وجود ندارد به سرعت به ثبت جهانی یونسکو نیز رسیده است و احتمالاً برخی در ایران آن را دستآوردی ملی میدانند.
چرا یونسکو مشتاقتر از باستان پرستان ایرانی برای ثبت جهانی این بنا بوده است؟
[=Century Gothic]
[=Century Gothic]چنانکه گفته شد، دامنه جعل در پاسارگاد حد و مرزی نمیشناسد.
در این کتیبه که با کمال شگفتی میبینیم که رو به کاخ کوروش باز میشده است! شاهد غلط املایی هستیم.
یعنی این شاه که سند حقوق بشر منتشر میکرده از معرفی خود بدون غلط املایی عاجز است.
«درباره اینکه چه کسی این کتیبه را نقر کرده عقاید مختلفی وجود دارد. به عقیده بنده اگر خود کوروش این کتیبه را نوشته بود امکان نداشت اجازه دهد این اشتباه در کتیبه باقی بماند و حتماً با تعمیر سنگ اشتباه را جبران میکرد.[4]
[=Century Gothic]
[=Century Gothic]
همین سنگ کتیبهدار که در تصویر شماره 12 نشان داده شد بر هیچ استوار شده است و به جایی متصل نیست، این موضوع به راحتی نشان میدهد که متعلق به این محل نبوده و از جای دیگری به اینجا منتقل شده است.
چنانکه میبینیم کاخ موسوم به P نه کاخی 2500 ساله که بنایی ساخته شده به وسیله آستروناخ یهودی در سال 1343 هجری شمسی است.
این اشتیاق یهود در تاریخ سازی برای ایران باستان، برای چیست؟:Sham:
ادامه دارد .....
[=Century Gothic]
[=Century Gothic]
این تصویر، کاخ موسوم به S را نشان میدهد که به کاخ بارعام معروف است! حال چرا بارعام نیازی به دلیل نیست، همچنانکه برای سایر نامگذاریها در این محوطه و سایر محوطههای هخامنشی دلیلی ارایه نمیشود.
در اینجا نیز با ریختن تعدادی قلمه ستون برای کوروش کاخی دیگر ساختهاند. تنها تک ستون بلند در کل این محوطه در این کاخ مورد استفاده قرار گرفته است.
[=Century Gothic]
[=Century Gothic]
این نقشه (کاخ S) را آستروناخ تهیه کرده که شامل کاخی با 116 ستون میشود. از این همه ستون تنها یک ستون بلند باقی مانده است.
در جنوب غربی تخت جمشید معبدی یونانی وجود داشته است که اکنون از آن چیزی باقی نمانده است. در واقع تمام اجزا این محوطه که به بزرگی تخت جمشید بوده به پاسارگاد منتقل شده است.
[=Century Gothic]
[=Century Gothic]
[=Century Gothic]
در این تصویر چنانکه مشاهده میکنید در قسمت جنوب غربی تخت جمشید با یک بنای به وسعت تخت جمشید مواجهایم که اکنون اثری از آن وجود ندارد و تمام مصالح آن به جز تعدادی پاره سنگ را برای ساختن کاخهایی برای کوروش به پاسارگاد منتقل کردهاند.
این بنا یونانی بوده و کتیبههای یونانی زیادی با اسامی خدایان یونانی از آن به دست آمده است.
بنا برای جعل پاسارگاد به مصرف رسیده و از بین رفته است. چنانکه پیشتر اشاره شد شکل شال ستونهای پاسارگاد کاملاً یونانی هستند.
ادامه دارد .....
[=Century Gothic]
[=Century Gothic]
[=Century Gothic]این تنها ستون باقی مانده که ذکر آن گذشت در رسامیهای قدیمی در نزدیکی تخت جمشید دیده میشود و آستروناخ در کاخ S به کار برده است.
[=Century Gothic]
[=Century Gothic]
[=Century Gothic]
این تصویر که در ابتدای نوشتار بدان اشاره شد و شخصی بالدار با لباس عیلامی را نشان میدهد، بهانه عدهای برای کوروش دانستن آن و ارتباط دادن کوروش با ذوالقرنین که در قرآن کریم آمده، تبدیل کرده است. از اینگونه تصاویر در بین النهرین و ایران فراوان وجود دارد و همه آنها بسیار قدیمیتر از دوره موسوم به هخامنشی هستند.
[=Century Gothic]
[=Century Gothic]
این نقش آشوری، نمونهای از نقشهای با انسانهای بالدار است که البته شاید باستان پرستان ایرانی بخواهند همه آنها را ذوالقرنین و ذوالقرنین را نیز کوروش معرفی کنند، اما بدون شک با ادعاهای بیپایه و اساس نمیتوان حقیقت و مجاز را درهم آمیخت.
بدین ترتیب در مجموعه پاسارگاد یک جعل وحشتناک و یک دروغ پردازی بی اساس روی داده است.
این اسناد ما را با صنعت جعل تاریخ ایران باستان مواجه میکند و مهمترین رسالتی که بر دوش هر انسان آزادهای قرار میدهد کشف دلایل این همه تلاش برای جعل و دروغ سازی توسط مورخین یهودی و کنار زدن این همه گزارههای مجعول تفرقه ساز است.
حداقل انتظار از جامعه دانشگاه و نظام فرهنگی کشور این است که علیه این دروغ پردازان و جاعلان دست به کار شده و آنها را رسوا کنند و در مجامع بین المللی آنها را محاکمه نمایند.
-----------------------------------------
پی نوشت:
[1]. آستروناخ – پاسارگاد – 252
[2]. هرتسفلد – ایران در شرق باستان – صفحه 262
[3]. هرتسفلد – نامهای به برستو – هشتم آوریل 1925
[4]. شاپور شهبازی-پاسارگاد-صفحات 52 و 82
گزارش از: فضل الله موحد
منبع: برهان
در ادامه طرح سوالهایی میکنیم که بیشتر به ماهیت این جعلیات پی میبریم
به نظر شما چرا آستروناخ این کار رو انجام داد ؟
درست کردن مقبره و کاخ برای کوروش اونم در زمان پهلوی اول چه نفعی به حال یهودیان داشته که چنین هزینه ای صرف اینکار شده؟
به نظر شما چرا آستروناخ این کار رو انجام داد ؟درست کردن مقبره و کاخ برای کوروش اونم در زمان پهلوی اول چه نفعی به حال یهودیان داشته که چنین هزینه ای صرف اینکار شده؟
[=Century Gothic]با سلام
[=Century Gothic]تأكيد مقام معظم رهبري بر بازنگري در حوزهي علوم انساني كه در طي سالهاي گذشته همواره وجود داشته و البته نارضايتي ايشان نيز متأسفانه همچنان وجود دارد، چنانكه ايشان دربارهي كرسيهاي آزادانديشي فرمودند: «عملاً آن كاري كه من گفته بودم انجام نشده است، نه در حوزه و نه در دانشگاه»، نشان ميدهد كه در آغاز راهي بزرگ قرار داريم كه تأخير در انجام آن پذيرفتني نيست. چيزي كه با نام علوم انساني از غرب به سوغات رسيده، سرشار از فريبكاري و دروغ است و به هيچ وجه زيبندهي يك جامعهي اسلامي كه ميخواهد در پرتو آموزههاي الهي زندگي كند، نيست. دامنهي آسيبهاي وارده در شاخههاي مختلف علوم انساني، وسيع و بي پايان است.
[=Century Gothic]
برای جواب به سوال زیبای شما بنده [=Century Gothic]۴[=Century Gothic] مطلب را عنوان میکنم که دوستان کمی [=Century Gothic]تمرکز روی این سخنان [=Century Gothic] داشته باشند و بعد به ادامه خواهیم پرداخت !
۱-دشمنی علنی یهود از زمان پیامبر ص تا به الان
۲-برای از بین بردن دین و مذهب یک جامعه [=Century Gothic]و [=Century Gothic]او [=Century Gothic]را[=Century Gothic] به سکولار بردن[=Century Gothic] طرح عواملی ضروریست که این خود خیلی مسائل را در بر میگیرد, اما ما در مورد انتخاب کوروش و پاسارگاد سخن میگویم [=Century Gothic]ی[=Century Gothic]ک نگاهی به تاریخ مذهبی مردم در قبل از دوره پهلوی بیاندازید تا برایتان مشخص شود که برای عوض کردن ذهنیت و فرهنگ یک مردم باید خیلی موزیانه عمل کرد تا نتیجه گرفت
[=Century Gothic] 3-وجود نداشتن دین و مذهب مشخصی برای کوروش هخامنشی که سوالات زیادی را با این جعلیات و امیال یهود نمایان میکند که وقتی در تاریخ این پازلها را به هم وصل میکنیم به نتیجه ای میرسیم بسیار موزیانه که یهود از کی و تاکجا پیش رفته و ما خوابیم:Sham:
[=Century Gothic]گفته شدن سخنانی از جانب کوروش هخامنشی که او را منتسب [=Century Gothic]به[=Century Gothic] هیچ دینی و مذهبی نمیکند و او را یک شخصیت انسانی که به درجه روحانی خود رسیده معرفی کند (درست گفته [=Century Gothic]کابالائیستها[=Century Gothic])
[=Century Gothic]۴-نیاز به جا و مکانی که بشود ان را بزرگ نمایی کرد و به ان احترام گذاشت [=Century Gothic] و به مردم معرفی کرد [=Century Gothic]!تا مکانهای مقدس [=Century Gothic]کمرنگ شود
با عرض سلام
هرچند بیم ممیزی میرود اما مینویسم
1- به فرض اینکه این نظریه توطئه (که برگرفته از نوشته های شخصی است به نام ناصر پورپیرار) درست باشد، تنها میتواند یک دلیل داشته باشد و آن هم این است که چون نام کورش کبیر در کتاب یهودیان ذکر شده است آنها سعی در برجسته کردن این شخصیت تاریخی ایرانی داشته اند.
2- اصولاً زمانی که آنها دست به این اقدام زدند هیچ تضادی بین هویت ایرانی و اسلامی ایرانیان وجود نداشت، شکل گیری این تضاد مربوط به دوران پس از مشروطه است. پس دشمنی یهود با اسلام در اینجا مصداق ندارد.
3- در دنیایی که کشورها برای خود اصالت های دروغین میتراشند، شایسته نیست ما با بزرگان قوم خود چنین رفتار کنیم. لازم به یادآوری نیست که بزرگانی چون علامه طباطبایی ذوالقرنین را همان کوروش کبیر دانسته اند.
4- مقصود رهبری از بحث بازنگری در علوم انسانی چنین بحث هایی نبوده است.
5- قضاوت تاریخ را فراموش نکنید.
مطلب من 5 عنوان داشت دلیل یکیش رو ذکر کردید بقیش چی؟؟!
گفتیم مطلب علمی !
لطف کرده و تاپیک را منحرف نکنید سخنی دارید علمی بیان کنید
اینکه کوروش بزرگ شما بوده!!سخن علمیست!!
یا اینکه این نظریه را آقای دیگری هم داده؟
یا اینکهچون نام کورش کبیر در کتاب یهودیان ذکر شده است سخن علمیست!!
جالبه که با منبع توضیح میدهیم باز میگوید قضاوت تاریخ !!
تاریخی که با جعل کردن یهود باشد تاریخ نیست
چرا تاپیکی نمیزنید تا دشمنی یهود را در تمام زمانها بر ضد اسلام برای شما ثابت کنیم؟
لطف کرده و به شعور مخاطب خود احترام بگذارید
[=Century Gothic]با سلام[=Century Gothic][=Century Gothic]میگویند چرا کوروش را نقد میکنی؟!
[=Century Gothic][=Century Gothic] میگویم کورش را نقد نکردیم که آنقدر برای افرادی
[=Century Gothic][=Century Gothic] مثل همین که در عکس میبیندش بزرگش کردند، که به جای خداوند جهان آفرین بر قبر
[=Century Gothic][=Century Gothic] کوروش سجده می کند.
[=Century Gothic][=Century Gothic]آیا می دانید خیلی از اینها آنقدر به باستان گرایش یافته اند
[=Century Gothic][=Century Gothic] که به کل منکر حقانیت اسلام شده اند و اسلام را نابودگر باستان رؤیاییشان میدانند؟
[=Century Gothic]
[=Century Gothic][=Century Gothic] اینهم توضیح وبلاگ یکی از کاربران همین سایت خودمان ...که گویا ایشان از هخامنشیان هستند اما از نوع جعلی !!
که همه را به آنجا ارجاع میدهند که جواب داده ایم آنجا مشاهده کنید، این است برداشت ایشان از وطن!!؟
دقت به نوشته زیر عکس !!
[=Century Gothic]
برای من وطن یعنی تن تو ...
[=Century Gothic].
[=Century Gothic]
یا علی ع.
[=century gothic]با سلام
به کوری چشم اسلام ستیزان در آینده ثابت خواهیم کرد که این [=century gothic]مقبره ای[=century gothic] که خیلی ها به سجده ان افتاده و می افتند گوری از کوروش در ان نیست و این مقبره دست دیگری از جعلیات یهود لعنت الله است
[=Century Gothic]با سلام
[=Century Gothic]در سده نوزدهم میلادی، فرانسویان در ایران و انگلیسیان در عثمانی (بینالنهرین و دیگر سرزمینهای میان ایران تا اروپا) امتیاز انحصاری حفاری و فعالیتهای عتیقهیابی را به دست آوردند.:Sham:
[=Century Gothic] با اینکه فعالیتهای فرانسویان در ایران محدود به پیدا کردن آثار باستانی و انتقال قانونی و غیرقانونی آنها به موزه لوور در پاریس بود، اما فعالیت انگلیسیان از این فراتر رفت و به جعل آثار باستانی و به ویژه جعل کتیبههای باستانی نیز منجر شد.
[=Century Gothic]
[=Century Gothic]سه انگیزه اصلی برای چنین جعلهایی وجود داشته است:
[=Century Gothic]القای مفاهیمی که مورد نیاز استعمارگران در کشورهای استعمارزده بوده است؛ ساخت نسخه بدل و رونوشت از کتیبهها؛ و سوداگری از محل فروش آثار باستانی قلابی که در آن زمان موزهها و مجموعهداران فراوانی در سراسر دنیا خواهان آنها بودهاند.
[=Century Gothic]در سده نوزدهم، عده زیادی از اتباع بریتانیا در بینالنهرین به شغل ساختن یا دلالی آثار باستانی مجعول و به ویژه کتیبههای میخی و مُهرهای غلطان مشغول بودهاند.
[=Century Gothic]با اینکه برخی از این آثار از اصل و اساس قلابی هستند، اما بیشتر آنها کپیکاری و رونوشتی از اصل هستند.
[=Century Gothic]این عده به اندازهای در کار خود مهارت و تجربه کسب کرده بودند، که هنوز هم آثاری که آنان ساخته بودهاند، در موزهها و مجموعههای گوناگون جهان وجود دارند و تشخیص اصالت و هویت آنها حتی برای مجربترین متخصصان دشوار و گاه ناممکن است.
[=Century Gothic]مشهورترین و حرفهایترین این اشخاص، برادران «ردی» (Ready) بودند که سالیان سال در بغداد به این کار میپرداختند و در نهایت به استخدام موزه بریتانیا در لندن در میآیند تا سفارشهای موزه برای ساخت کپیهای بدلی از آثار باستانی و کتیبههای میخی را انجام دهند.
[=Century Gothic]نخستین نمونههای کتیبههای جعلی از خانه یک عتیقهفروش و دلال انگلیسی آثار باستانی در بغداد پدیدار شد و پس از آن رونق بسزایی یافت.
[=Century Gothic]:Narahat az:این شخص کلودیوس جیمز ریچ (Claudius James Rich) نام داشت و برای منافع تجاری کمپانی انگلیسی هند شرقی در بغداد کار میکرد. :Cheshmak::Cheshmak:
[=Century Gothic]:Sham::Narahat az:ریچ همان شخصی است که گویا برای نخستین بار مدعی شد بنای موسوم به مشهد مادرسلیمان در دشت مرغاب آرامگاه کورش بزرگ هخامنشی است.:Narahat az::Sham:
[=Century Gothic]نظریهای که جیمز موریه و کرپورتر- سیاح آلمانی همزمان با او- آنرا پذیرفتند و سپس آنرا بیاساس دانستند.
[=Century Gothic]کتیبههای جعلی متعلق به اواخر سده نوزدهم و اوایل سده بیستم میلادی به مراتب حرفهایتر از نمونههای متعلق به اوایل سده نوزدهم هستند.
[=Century Gothic] در این نمونههای ناشیانه حتی به این نکته توجه نشده که نوشتههای دو طرف الواح میخی باستانی میباید در جهت مخالف یکدیگر باشند.
[=Century Gothic] یعنی برای خواندن روی دیگر کتیبه، نباید آنرا مانند کتاب بطور افقی ورق زد، بلکه میباید بطور عمودی آنرا از بالا به پایین برگرداند.
[=Century Gothic]تعداد و تنوع آثار باستانی و کتیبههای میخی که در حدود سده نوزدهم میلادی در بینالنهرین ساخته شدهاند، بسیار بیش از آنست که به تصور آید.
[=Century Gothic] عموم موزههای دنیا سعی میکنند تا به منظور حفظ اعتبار موزه و اشیای آن، چنین بررسیها و مطالعاتی را بدون جنجال و سروصدا پیگیری کنند و در مواقع لازم به حداقلی از یک خبررسانی مبهم قناعت کنند.
[=Century Gothic]هر چند که در برخی مواقع نمیتوانند جزئیات آنرا از چشم تیز خبرنگاران زیرک و شکاک و کارکُشته پنهان نگاه دارند.
[=Century Gothic]تعداد و تنوع فراوان کتیبههای جعلی و آثار عتیقه که عمدتاً ساخت اتباع انگلیس هستند، موجب شده که بسیاری از کتیبهها و آثار موجود در موزهها و مجموعهها دارای اصالت قطعی و بلاتردید نباشند و همواره هالهای از ابهام بر گرد آنها در گردش باشد.
[=Century Gothic]برای آگاهی بیشتر در این موارد و بخصوص در باره فعالیت برادران ردی و کلودیوس جیمز ریچ بنگرید به کتابی که انتشارات دانشگاه کالیفرنیا منتشر کرده است:
[=Century Gothic]Walker, C. B. F., Cuneiform, University of California Press, 1987.
رضا مرادی غیاث آبادی
[=BYekan] باورهای مردم فارس نسبت به مقبره مادر سليمان (ع) تنها دريك كتاب فارسی به نام فارسنامه ابن بلخی كه در سالهای 500 تا 510 هـ.ق. تأليف گشته، ذكر شده ودر آن تنها يك باور ثبت شده است.
بقيه باورهايی كه در اين جا آمده، از مآخذ اروپايی است كهسياحان به صورت سفر نامه نوشتهاند.[=BYekan] اگر در زمان ابن بلخی مردم باورهای ديگری نسبت به اين آرامگاه داشتند، اين مؤلف ذكر می كرد.
افرون بر آن، به نظر می رسد كه در سده هفتم هجری در دوره اتابكان سلغری اتفاقی مانند كرامات درمورد اين آرامگاه رخ داده باشد كه اتابك زنگی در آن جا مسجد و مدرسه می سازد و در داخل اتاِآرامگاه، محرابی حجاری می شود و با اين ساختمانها، باورهای مردم روز به روز زيادتر و بيشترمی گردد و نشان می دهد كه همواره اين مكان، محل عبادت و تقدس بوده است.