بررسی علت دوری جوانان از نماز و چگونگی تشویق آنان به این امر
تبهای اولیه
یکی از حساس ترین مسائل تربیتی، تربیت دینی کودکان و نوجوانان است. از نظر اسلام این تربیت باید قبل از تولد شروع شده و از بعد از تولد در سنین کودکی و نوجوانی ادامه یابد. امام صادق(ع) می فرماید: «ما کودکان خود را از سن پنج سالگی به نماز، وا می داریم، شما نیز کودکان خود را از سن هفت سالگی، امر به نماز کنید. ما کودکان خود را از سن 7 سالگی به روزه گرفتن (به مقداری که طاقت دارند)، وا می داریم و وقتی عطش بر آنها غلبه کرد افطار می کنند، شما هم کودکان خود را از سن 9 سالگی به روزه گرفتن امر کنید به مقداری که طاقت دارند....»[1]
برای این که نو جوانان به نماز خواندن علاقه پیدا کنند باید زمینه علاقه را از راه های زیر در آنها ایجاد کرد:
1- آشنا کردن آنها با خداوند مهربان و ملموس کردن محبت خداوند برای آنان و بیان نعمت های بی شماری که به ما داده است و این که نماز وسیله ای است برای تشکر از این نعمت ها و تداوم آنها.
2- آشنایی دانش آموزان با نمازگزاران موفق در رشته های علمی، فرهنگی، هنری، ورزشی و...
3- سهل و آسان جلوه دادن نماز و پرهیز از سخت گیری و زیاده روی.
4- دعوت عملی به نماز، کسی که دانش آموز را به نماز خواندن دعوت می کند اعم از پدر و مادر و مربی و معلم و... باید خود اهل نماز باشد و به آن اهمیت بدهد مثل خواندن نماز به جماعت و در اول وقت، به گونه ای که این اهمیت دادن به نماز در اخلاق و رفتار وی اثر گذاشته باشد. اگر دعوت کننده به نماز خودش یک فرد بی نظم و ناموفق در کار خود، بی اهمیت به مسائل بهداشتی و... باشد، مسلماً دعوت او به نماز تأثیر چندانی نخواهد داشت.
5- ایجاد اعتماد به نفس در دانش آموزان برای مقابله و مواجهه با تمسخرهای افراد نادان. زیرا بعضاً ممکن است نو جوانی که اقدام به خواندن نماز می کند از طرف افراد جاهل مورد تمسخر قرار گیرد که اگر اعتماد به نفس نداشته باشد از میدان بیرون خواهد رفت و نماز را ترک خواهد کرد.
6- تشویق صحیح و مناسب مادی (اعطاء جوایز، برگزاری اردو و...) و معنوی (معرفی کردن به عنوان انسان مورد اعتماد، منظم، متعهد و...)
7- آشنایی نو جوانان با فواید و آثار نماز در قالب هنر هم چون شعر و داستان و... به این معنا که آثار تربیتی ظاهر و باطن نماز برای آنان به نحو جذاب بازگو شود.
در این زمینه می توانید از کتاب های شهید مطهری استفاده کنید و هم چنین کتاب های دیگری که در این سال های اخیر در باره نماز نوشته شده است و از این قبیل می باشد.
کتاب 40 نکته پزشکی پیرامون نماز نوشته دکتر مجید ملک مهری که شما می توانید مطالعه این کتاب را به دانش آموزان توصیه کنید. و اگر تهیه آن برای نو جوان مشکل باشد خود می توانید این کتاب را مطالعه و در فرصت های مناسبی برای آنها بیان کنید.
1- تهذیب، ج20، ص380 – باب الصبیانمتییأمرون بالصلاة.
منبع: پایگاه حوزه
مورد 4ازهمه مهم تراست که اگر آن مورد حل شود تاثیر زیادی دارد به قول آیه الله جوادی آملی (حفظه الله)(به این مضمون)90درصد تبلیغ وتاثیر گذاری درتبلیغ وبیان عملی است
وقتی جوان از کودکی از نماز دور بوده چگونه حالا نمازخوانش کنیم؟
ازش که می پرسی چرا نمی خونی؟میگه :"حالش نیست,حسش نیست!!!من که کار بدی نمی کنم که بخواهم نماز بخونم."
من یک دانشجو هستم و اکثر دانشجویانی که با من هم اتاقی خوابگاه و هم کلاسی دانشگاه هستند زیاد به نماز خواندن اهمیت نمی دهند و خودشان که نماز نمی خوانند عده ای را هم از دین زده می کنند و انها را بی نماز می کنند؟
مثلا می گو یند نماز چی کشک چی جواب ما به این چنین افرادی چه باید باشد؟
کارشناسان محترم پاسخ خود را نیز ارائه دهند
با سلام خدمت شما دوست عزیز
دور شدن از عبادت ممکنه به خاطر این باشه که حاجت هاشون بر آورده نمیشه. معمولا اگر کسی یک حاجت مهم داشته باشه و چند سال به خداالتماس کنه ممکنه بعد از یه مدت به مسائل اعتقادی بی اعتنا بشه.
به خاطر همین یکی از مهمترین سوالاتی که مردم می پرسند اینه که چرا خدا حاجت ما رو نمیده؟
به نظر من دلیل دوم بی اعتنایی جوان ها به نماز و یا حضور در مساجد این است که به اعتقاد و یا احساسات و عواطف جوان اهیمت داده نمیشود. به عنوان مثال میبیند یک جوان مثلا طرفدار دکتر شریعتی است، وقتی به مسجد می رود، روحانی مسجد به کسی که این شخص به او علاقه دارد توهین می کند و همینطور می شود که مردم مخصوصا جوان ها علاقه ای به شرکت در مسجد ندارند.
متاسفانه مشکل ما این است که نمیتوانیم روی مشترکات تاکید کنیم، خوشمون میاد مسائل اختلافی رو مطرح کنیم.
نکته بعدی این است که وقتی جوان انسان های ریا کار را میبینند از نماز زده میشوند. افرادی که با استفاده از نماز و عبادت سعی در جلب منفعت دارند. متاسفانه الان در برخی ادارات برخی کارمندها فقط به خاطر اینکه کارشان را از دست ندهند و یا خودشون رو جلوی رئیس خوب نشون بدن، نماز میخونن. خلاصه میدونه اگر نماز نخونه زیر آبش رو میزنند.
متاسفانه ما در کارهامون به ظاهر افراد و مذهبی بودنشون بیشتر اهمیت میدیم تا به صادق بودن و امانتدار بودن. در حالی که این کار اشتباه است. شایسته سالاری مهم است. در هر کاری باید آن شخصی که بهترین عملکرد را دارد انتخاب شود.
بذارید یه خاطره ای رو از مرحوم آیت الله بروجردی تعریف کنم که توی تلویزیون شنیدم.
موقعی که آیت الله بروجردی میخواستن مسجد اعظم قم رو بسازند، قرار شد برای مسجد چاه و سیستم آب و فاضلاب د رست کنند. به آیت الله بروجردی گفتند یک شرکت هست که متخصص این زمینه است و کارش از دیگر شرکت ها بهتره اما مسئولین اون شرکت زرتشتی هستند. آیت الله بروجردی گفتند فرقی نمیکنه که چه دینی دارند مهم اینه که در این کار بهترین هستند.
خلاصه اون شرکت بعد از اتمام کار از قبول دستمزد امتناع کردند و گفتند ما میخواهیم این کاری که انجام دادیم به عنوان هدیه به مسجد اعظم باشه و آیت الله بروجردی هم قبول کردند. ببینید یک زرتشتی هدیه میده به مسجد و مرجع تقلید شیعه هم قبول میکنه. در حالی که میتونست قبول نکنه بگه مسلمان ها محتاج دیگران نیستند. اما حرف اونها رو زمین ننداخت.
ببینید به این میگن محبت، انسانیت، شایسته سالاری، زندگی مسالمت آمیز ادیان. آیا ما الان در کشورمان چنین جوی داریم؟
متاسفانه الان در برخی ادارات، برای استخدام کردن فرد از رساله توضیح المسائل ازش سوال میپرسن. ( یاد فیلم اخراجی ها افتادم که میگفت کفن چند تیکه است؟) این کار چه معنی داره؟ ما باید ببینیم این شخصی که داره اسخدام میشه آیا انسان امین و صادق است یا خیر؟
خلاصه جوون دوست نداره به خاطر رسیدن به پست و مقام و استخدام و رئیس و معاون و حراست نماز بخونه. جوون دلش پاکه دوست داره عبادتش برای خدا باشه. و وقتی میبینه عده ای از عبادت خدا سوء استفاده میکنن اصلا از عبادت زده میشه.
نکته بعدی اینکه نماز یعنی ارتباط با خدا ولی در نماز های ما این ارتباط با خدا برقرار نمیشه. حالا اینکه چه شکلی باید برقرار بشه، ایشالله در منبر بعدی
سلام علیکم
تاپیکی به موازات موضوع شما در همین بخش ایجاد شده با عنوان:
ایشان بالاعم به دستورات دینی و شما بالاخص به نماز اشاره کرده اید. و هر دو بحث نهاتیا یک نتیجه را خواهد داد. پیشنهاد میکنم مسله را در آن تاپیک ادامه دهید.
با سلام و تبریک سال نو
نداشتن علاقه به نماز و لذت نبردن از نماز به خاطر غرق گناه کردن و قساوت قلب دلبل اصلی نماز نخواندن است
با غریب به اتفاق این انسانها که برخورد داشتم به دلیل این است که پایه و اساس اسلامی خانواده سست است و یا از اجبار بیش از حد ویا از رها کردن بیش از حد می باشد ...بنده حقیر به عینه دیدم که آنهایی که تارک الصلاه هستند اغلب هیچ چیز شرعی برایشان مهم نیست و در خواب غفلت نیستد که تا صدا کنیم بیدار شوند بلکه خود را به خواب زدند چون لذات دنیا ترجیح میدند و اما کاهل نمازان یکم در نماز خواندن تنبلی و کاهلی میکنند چون شناختی به وجود واقعی نماز و عشق بازی با خود در لحظه نماز ندارند و بعضی نماز خوان ها هستند که فقط نماز رو روزمرگی می خوانند و فرزند از این روزمرگی خوشش نمی آید تا آنهم انجام دهد چون نماز با عشقی از مادر یا پدر خود نمی ببیندند...
همین دیروز یکی از بستگان میگفت چرا جوونا نماز رو با ریا نمی خوانند برای اینکه مسائل اقتصادی زیاد شده از دین گریزان شدند که این حرف کاملا خنده دار است اسلام و دین نماز مسئله ی فردیست و نه اجتماعی فقط...
بنام خدا.
سلام.
نظر شخصی من:
1.لقمه حرام.
2.عدم توجه خوب پدر و مادر به تربیت درست فرزند.
3.گناه و کوچک شمردن آن
التماس دعا.
سلام
با عرض تبریک سال نو به همه دوستای عزیزم
راجع به این مسئله دو نکته به ذهن این حقیر میرسه:
1- الان بر خلاف سابق دیگه چیزی به نام تکلیف و وظیفه برای جووونای ما معنا و اهمیت نداره. می بینیم الان میزان قانون گریزی و هنجار شکنی به مراتب نسبت به دهه ها و سالهای قبل بین نسل فعلی بیشتر و بیشتر شده. نگاهی به آمار قانون شکنی از تصادفات و جرایم رانندگی گرفته تا فساد و تجاوز و زورگیری و ... این ادعا رو تأیید می کنه. خب نماز هم یکی از مهمترین قوانین الهیه که نوعی تکلیف و وظیفه اجباریه و {{باید}} خونده بشه و به هیچ عنوان نمیشه ازش شانه خالی کرد. در راستای همون قانون شکنی ، نماز نخوندن هم شکستن قانون الهی هست که با یکبار و دوبار نخوندن دیگه عادت شده و کلاً تارک الصلاه میشه.
2-نکته دوم اینکه انسان بالفطره بدنبال لذت و لذتخواهیه که پایه روانکاوی فروید هست. مخصوصاً لذتهای آنی که سریع انسان رو به حالت وجد میاره مثل لذت جنسی یا لذت استفاده از مواد مخدر و توهم زا و یا رقص ... اما عبادات مثل نماز و روزه و ...نه تنها دارای لذت آنی نیستند، بلکه دارای نوعی مشقت و سختی نیز هستند(که البته با استقامت در انجام اینگونه عبادات انسان به نوعی لذت درونی بی منتها میرسه که قابل مقایسه با هیچ نوع لذتی در دنیا نیست).لذا چون نماز لذتی برای شخص نداره براحتی از اون چشم پوشی میکنه.