همجنس گرایی خوب یا بد
تبهای اولیه
بسیاری میگویند رابطهی جنسی هم-جنسی “غیرطبیعی” است. اما غیرطبیعی به چه معناست؟ اندیشمندان مسلمان، معانی چندی برای آن پیشنهاد دادهاند:
· یک. آن چه نامعمول یا ناهنجار باشد غیرطبیعی است. به سخن دیگر، آن چیزی غیرطبیعی است که از هنجار، یعنی از چیزی که عموم مردم میکنند، منحرف میشود. با این همه، فراوانی آماری یک کنش، تعیینکنندهی جایگاه اخلاقی آن نیست. برای نمونه، نوشتن با دست چپ هنجار نیست. آیا این بدان معنی است که با دست چپ نوشتن اخلاقا نادرست است؟
· دو. آن چه حیوانات دیگر انجام نمیدهند غیرطبیعی است. پیشینهی این تعریف به افلاطون میرسد. مطابق دیدگاه افلاطون، همجنسگرایی نادرست است چون هیچ حیوانی چنین رفتاری را از خود نشان نمیدهد. با این همه، این ادعا پذیرفتنی نیست، زیرا:
· نخست، این ادعا بر اصل نادرستی استوار است. پژوهشهای بیشماری هست که نشان میدهد برخی از حیوانات جفت-گیری همجنسگرا دارند.
· دوم، حتی اگر حیوانات همجنسگرایانه رفتار نکنند نیز ثابت نمیکند که همجنسگرایی غیراخلاقی است. از این گذشته، حیوانات خوراکشان را نمی پزند، دندانهایشان را نمیشویند، نیایش دینی ندارند، به دانشگاه نمیروند. این ایده اساسا نادرست است که حیوانات میتوانند برای ما استاندهها و استانداردهای اخلاقی فراهم آورند.
.
· سه. آن چه بر اساس میل ذاتی انجام نمیشود غیرطبیعی است. با این همه، برخی از دانشمندان میگویند همجنسگرایان همجنسگرا زاده میشوند، و بنابراین طبیعی خواهد بود که ایشان رابطهی همجنسگرایانه داشته باشند. برخی دیگر از دانشمندان میگویند همجنسگرایی یک انتخاب برای نوع زیستن است، که بنابراین غیرطبیعی (و در نتیجه اخلاقا بد و نادرست) است.
· اما هر دوی این دیدگاهها، پیوندی میان خاستگاه جهتگیری جنسی همجنسگرایانه و جایگاه اخلاقی فعالیت همجنسگرایانه میزنند. هر دوی این دیدگاهها نادرست میباشند چرا که در این پنداشت همبهره هستند. دیدگاه نخست (که تصدیقکنندهی همجنسگرایی است) بر این باور است: “همجنسگرایان همجنسگرا زاده میشوند، پس همجنسگرایی طبیعی و خوب است.” این استنباط میپندارد که همهی تمایلات ذاتی تمایلات خوبی هستند (یعنی، ایشان باید بر طبق آن تمایلات عمل کنند.) اما این پنداشت، آشکارا نادرست است. پژوهشها نشان میدهند که برخی از انسانها با تمایلی به خشونت زاده میشوند، اما این بدان معنی نیست که چنین انسانهایی بیشتر از دیگر انسانها حق دارند همسایهی خویش را خفه کنند. از سوی دیگر، از این واقعیت که این نوع تمایل ذاتی نیست نمیتوان نتیجه گرفت که ما نباید بر اساس آن تمایل عمل کنیم. احتمال دارد من هیچ گرایش ذاتی برای نوشتن با دست چپ نداشته باشم، اما این را نباید نتیجه گرفت که نوشتن با دست چپ برای من غیراخلاقی است.
.
· چهار. آن چه از هدف اصلی یک ارگان (اندام) سرپیچی کند غیرطبیعی است. شاید هنگامی که مردم میگویند رفتار همجنسگرایی غیرطبیعی است منظورشان آن باشد که این رفتار نمیتواند منتج به تولیدمثل شود. ایدهی پشتیبانِ این استدلال آن است که هر ارگانِ تنِ انسان برای خودش هدفی دارد: چشم برای دیدن است، گوش برای شنیدن، و اندامهای جنسی برای تولیدمثل. طبق این استدلال، هرگاه ارگانی از هدف اصلیاش سرپیچی کند، کاربردش غیراخلاقی است. این، عمومیترین برداشتی است که دانشپژوهان مسلمان از مفهوم “طبیعی” در این زمینه دارند.
· با این همه، در این برداشت چند مشکل وجود دارد:
· نخست، بسیاری از ارگانهای تن ما هدفهای چندگانهای دارند. شما دهانتان را برای سخن گفتن، خوردن، نفس کشیدن، لیسیدن تمبر، آدامس جویدن، و … به کار میبندید. کدام یک از اینها هدف اصلی است؟ درست است که ارگانهای جنسی انسانها برای تولیدمثل به کار میرود، اما این به دست نمیآید که ایشان نباید آنها را برای اهداف دیگری به کار بندند. به نظر میرسد ارگانهای جنسی میتوانند به خوبی برای ابزار عشق، برای لذت دادن و گرفتن، برای گرامی داشتن و تجدید و بهبود یک رابطه به کار روند –حتی اگر عامل تولیدمثل در آن رابطه مطرح نباشد.
· دوم، آیا مخالفان همجنسگرایی آماده هستند زوجهای دگرجنسگرایی را محکوم کنند که ابزار جلوگیری از آبستنی را به کار میبرند؟ اگر هدف اصلی ارگان جنسی چیزی جز تولیدمثل نیست، پس به نظر میآید هر رفتار دگرجنسگرانهای که به این هدف انجام یا رهنمون نمیشود باید محکوم شود. آیا این بدان معنی است که زوجهای نازا نباید آمیزش جنسی داشته باشند؟ دربارهی آمیزش جنسی در طول بارداری چه؟ هیچ کدام از این رفتارهای جنسی نمیتواند به تولیدمثل رهنمون شود. گویی نزدیکی و لذت جنسی اهداف اخلاقا مشروعی برای آمیزش جنسی هستند، حتی در مواردی که تولیدمثل ناممکن باشد. پس آمیزش جنسی همجنسگرایی (که نمیتواند به این هدف (تولیدمثل) دست یابد) نیز نباید محکوم شود.
· پنج. آن چه نفرتانگیز یا توهینآمیز باشد غیرطبیعی است. اغلب دیده میشود وقتی مردم همجنسگرایی را “غیرطبیعی” مینامند منظورشان آن است که همجنسگرایی نفرتانگیز است. اما بسیاری از فعالیتهایی که اخلاقا بیطرف میباشند برای برخی از مردم نفرتانگیز است، فعالیتهایی مانند به دست گرفتن مار، خوردن حلزون، کالبدشکافی، شستن توالت. از این گذشته، سدهها بود که بیشتر مردم روابط بین-نژادی را نفرتانگیز میدانستند، اما اکنون به سختی میتوان اثبات کرد که چنین روابطی نادرست هستند.
·
البته این را هم عرض کنم که من همجنس گرا هستم و علاقه ای به جنس مخالفم ندارم.گرایش من شامل رابطه ی جنسی نمی شود بلکه یک جور عشق افلاطونی است.آرزویم این است که در آینده بتوانم با هم جنس خودم زندگی مشترکی را آغاز کنم.
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
در غیر این صورت رفتاری را که توضیح دادید رفتار قوم لوط حال چه افلاطونی چه غیر آن است.
نمونه ای از آیات الهی در مورد نهی از عمل قوم لوط :
( توصیف دقیق این قوم در نصی صریح جای بحثی را باقی نمی گذارد)
1 - وَلُوطًا إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الْفَاحِشَةَ مَا سَبَقَكُمْ بِهَا مِنْ أَحَدٍ مِنَ الْعَالَمِينَ(
العنکبوت/28)و لوط را فرستاديم هنگامي که به قوم خود گفت: «شما عمل بسيار زشتي انجام ميدهيد که هيچ يک از مردم جهان پيش از شما آن را انجام نداده است!
2- إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ شَهْوَةً مِنْ دُونِ النِّسَاءِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ(
الأعراف/81)آيا شما از روي شهوت به سراغ مردان ميرويد، نه زنان؟! شما گروه اسرافکار (و منحرفي) هستيد!
3- وَلُوطًا إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَتَأْتُونَ الْفَاحِشَةَ وَأَنْتُمْ تُبْصِرُونَ(
النمل/54)و لوط را (به ياد آور) هنگامي که به قومش گفت: «آيا شما به سراغ کار بسيار زشتي ميرويد در حالي که (نتايج شوم آن را) ميبينيد؟!
4- وَلُوطًا آتَينَاهُ حُكْمًا وَعِلْمًا وَنَجَّينَاهُ مِنَ الْقَرْيةِ الَّتِي كَانَتْ تَعْمَلُ الْخَبَائِثَ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمَ سَوْءٍ فَاسِقِينَ(
الأنبياء/74)و لوط را (به ياد آور) که به او حکومت و علم داديم؛ و از شهري که اعمال زشت و کثيف انجام ميدادند، رهايي بخشيديم؛ چرا که آنها مردم بد و فاسقي بودند!
....
....
و
كَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ الْمُرْسَلِينَ(الشعراء/160)
قوم لوط فرستادگان (خدا) را تکذيب کردند،
إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيهِمْ حَاصِبًا إِلَّا آلَ لُوطٍ نَجَّينَاهُمْ بِسَحَرٍ(
القمر/34)ما بر آنها تندبادي که ريگها را به حرکت درميآورد فرستاديم (و همه را هلاک کرديم)، جز خاندان لوط را که سحرگاهان نجاتشان داديم!
یاحق
بسیاری میگویند رابطهی جنسی هم-جنسی “غیرطبیعی” است. اما غیرطبیعی به چه معناست؟ اندیشمندان مسلمان، معانی چندی برای آن پیشنهاد دادهاند:
· یک. آن چه نامعمول یا ناهنجار باشد غیرطبیعی است. به سخن دیگر، آن چیزی غیرطبیعی است که از هنجار، یعنی از چیزی که عموم مردم میکنند، منحرف میشود. با این همه، فراوانی آماری یک کنش، تعیینکنندهی جایگاه اخلاقی آن نیست. برای نمونه، نوشتن با دست چپ هنجار نیست. آیا این بدان معنی است که با دست چپ نوشتن اخلاقا نادرست است؟
· دو. آن چه حیوانات دیگر انجام نمیدهند غیرطبیعی است. پیشینهی این تعریف به افلاطون میرسد. مطابق دیدگاه افلاطون، همجنسگرایی نادرست است چون هیچ حیوانی چنین رفتاری را از خود نشان نمیدهد. با این همه، این ادعا پذیرفتنی نیست، زیرا:
· نخست، این ادعا بر اصل نادرستی استوار است. پژوهشهای بیشماری هست که نشان میدهد برخی از حیوانات جفت-گیری همجنسگرا دارند.
· دوم، حتی اگر حیوانات همجنسگرایانه رفتار نکنند نیز ثابت نمیکند که همجنسگرایی غیراخلاقی است. از این گذشته، حیوانات خوراکشان را نمی پزند، دندانهایشان را نمیشویند، نیایش دینی ندارند، به دانشگاه نمیروند. این ایده اساسا نادرست است که حیوانات میتوانند برای ما استاندهها و استانداردهای اخلاقی فراهم آورند.
.
· سه. آن چه بر اساس میل ذاتی انجام نمیشود غیرطبیعی است. با این همه، برخی از دانشمندان میگویند همجنسگرایان همجنسگرا زاده میشوند، و بنابراین طبیعی خواهد بود که ایشان رابطهی همجنسگرایانه داشته باشند. برخی دیگر از دانشمندان میگویند همجنسگرایی یک انتخاب برای نوع زیستن است، که بنابراین غیرطبیعی (و در نتیجه اخلاقا بد و نادرست) است.
· اما هر دوی این دیدگاهها، پیوندی میان خاستگاه جهتگیری جنسی همجنسگرایانه و جایگاه اخلاقی فعالیت همجنسگرایانه میزنند. هر دوی این دیدگاهها نادرست میباشند چرا که در این پنداشت همبهره هستند. دیدگاه نخست (که تصدیقکنندهی همجنسگرایی است) بر این باور است: “همجنسگرایان همجنسگرا زاده میشوند، پس همجنسگرایی طبیعی و خوب است.” این استنباط میپندارد که همهی تمایلات ذاتی تمایلات خوبی هستند (یعنی، ایشان باید بر طبق آن تمایلات عمل کنند.) اما این پنداشت، آشکارا نادرست است. پژوهشها نشان میدهند که برخی از انسانها با تمایلی به خشونت زاده میشوند، اما این بدان معنی نیست که چنین انسانهایی بیشتر از دیگر انسانها حق دارند همسایهی خویش را خفه کنند. از سوی دیگر، از این واقعیت که این نوع تمایل ذاتی نیست نمیتوان نتیجه گرفت که ما نباید بر اساس آن تمایل عمل کنیم. احتمال دارد من هیچ گرایش ذاتی برای نوشتن با دست چپ نداشته باشم، اما این را نباید نتیجه گرفت که نوشتن با دست چپ برای من غیراخلاقی است.
.
· چهار. آن چه از هدف اصلی یک ارگان (اندام) سرپیچی کند غیرطبیعی است. شاید هنگامی که مردم میگویند رفتار همجنسگرایی غیرطبیعی است منظورشان آن باشد که این رفتار نمیتواند منتج به تولیدمثل شود. ایدهی پشتیبانِ این استدلال آن است که هر ارگانِ تنِ انسان برای خودش هدفی دارد: چشم برای دیدن است، گوش برای شنیدن، و اندامهای جنسی برای تولیدمثل. طبق این استدلال، هرگاه ارگانی از هدف اصلیاش سرپیچی کند، کاربردش غیراخلاقی است. این، عمومیترین برداشتی است که دانشپژوهان مسلمان از مفهوم “طبیعی” در این زمینه دارند.
· با این همه، در این برداشت چند مشکل وجود دارد:
· نخست، بسیاری از ارگانهای تن ما هدفهای چندگانهای دارند. شما دهانتان را برای سخن گفتن، خوردن، نفس کشیدن، لیسیدن تمبر، آدامس جویدن، و … به کار میبندید. کدام یک از اینها هدف اصلی است؟ درست است که ارگانهای جنسی انسانها برای تولیدمثل به کار میرود، اما این به دست نمیآید که ایشان نباید آنها را برای اهداف دیگری به کار بندند. به نظر میرسد ارگانهای جنسی میتوانند به خوبی برای ابزار عشق، برای لذت دادن و گرفتن، برای گرامی داشتن و تجدید و بهبود یک رابطه به کار روند –حتی اگر عامل تولیدمثل در آن رابطه مطرح نباشد.
· دوم، آیا مخالفان همجنسگرایی آماده هستند زوجهای دگرجنسگرایی را محکوم کنند که ابزار جلوگیری از آبستنی را به کار میبرند؟ اگر هدف اصلی ارگان جنسی چیزی جز تولیدمثل نیست، پس به نظر میآید هر رفتار دگرجنسگرانهای که به این هدف انجام یا رهنمون نمیشود باید محکوم شود. آیا این بدان معنی است که زوجهای نازا نباید آمیزش جنسی داشته باشند؟ دربارهی آمیزش جنسی در طول بارداری چه؟ هیچ کدام از این رفتارهای جنسی نمیتواند به تولیدمثل رهنمون شود. گویی نزدیکی و لذت جنسی اهداف اخلاقا مشروعی برای آمیزش جنسی هستند، حتی در مواردی که تولیدمثل ناممکن باشد. پس آمیزش جنسی همجنسگرایی (که نمیتواند به این هدف (تولیدمثل) دست یابد) نیز نباید محکوم شود.
· پنج. آن چه نفرتانگیز یا توهینآمیز باشد غیرطبیعی است. اغلب دیده میشود وقتی مردم همجنسگرایی را “غیرطبیعی” مینامند منظورشان آن است که همجنسگرایی نفرتانگیز است. اما بسیاری از فعالیتهایی که اخلاقا بیطرف میباشند برای برخی از مردم نفرتانگیز است، فعالیتهایی مانند به دست گرفتن مار، خوردن حلزون، کالبدشکافی، شستن توالت. از این گذشته، سدهها بود که بیشتر مردم روابط بین-نژادی را نفرتانگیز میدانستند، اما اکنون به سختی میتوان اثبات کرد که چنین روابطی نادرست هستند.
·
البته این را هم عرض کنم که من همجنس گرا هستم و علاقه ای به جنس مخالفم ندارم.گرایش من شامل رابطه ی جنسی نمی شود بلکه یک جور عشق افلاطونی است.آرزویم این است که در آینده بتوانم با هم جنس خودم زندگی مشترکی را آغاز کنم.
[=century gothic]با سلام
دوست گرامی اگه آمدید که مطالب بی پایه و بی اساس نسبت بی همجنسگرایی را تکرار کنید باید بگویم که در[=century gothic] این[=century gothic] تاپیک دقیقا جواب خودتان را گرفتید!!
با صلوات بر محمد وال محمد
با با این کثافت کاریها چیه ؟ زن و مرد مانند پازل هستند که همدیگر رو کامل می کنند .
خست، این ادعا بر اصل نادرستی استوار است. پژوهشهای بیشماری هست که نشان میدهد برخی از حیوانات جفت-گیری همجنسگرا دارند.
ما حیوان نیستیم
شما اومانیسمی فکر می کنید و ان هم راه به جایی ندارد خداوند تمام اعضار را افرید برای رسیدن به سعادت نه اینکه چشم هر چه را خواست ببیند و زبان هر حرفی رو خواست بزند