در نزدیکی ده ملا مکان مرتفعی بود که شبها باد می آمد و فوق العاده سرد می...شد.دوستان ملا گفتند: ملا اگر بتوانی یک شب تا صبح بدون آنکه از آتشی استفاده کنی در آن تپه بمانی, ما یک سور به تو می دهیم و گرنه توباید یک مهمانی مفصل به همه ما بدهی.
ملا قبول کرد, شب در آنجا رفت وتا صبح به خود پیچید و سرما را تحمل کرد و صبح که آمد گفت: من برنده شدم و باید به من سور دهید.گفتند: ملا از هیچ آتشی استفاده نکردی؟ملا گفت: نه, فقط در یکی از دهات اطراف یک پنجره روشن بود و معلوم بود شمعی در آنجا روشن است. دوستان گفتند: همان آتش تورا گرم کرده و بنابراین شرط را باختی و باید مهمانی بدهی.
ملا قبول کرد و گفت: فلان روز ناهار به منزل ما بیایید. دوستان یکی یکی آمدند, اما نشانی از ناهار نبود گفتند: ملا, انگار نهاری در کار نیست. ملا گفت: چرا ولی هنوز آماده نشده, دو سه ساعت دیگه هم گذشت باز ناهار حاضر نبود. ملا گفت: آب هنوز جوش نیامده که برنج را درونش بریزم.
دوستان به آشپزخانه رفتند ببیننند چگونه آب به جوش نمی آید. دیدند ملا یک دیگ بزرگ به طاق آویزان کرده دو متر پایین تر یک شمع کوچک زیر دیگ نهاده.گفتند: ملا این شمع کوچک نمی تواند از فاصله دو متری دیگ به این بزرگی را گرم کند. ملا گقت: چطور از فاصله چند کیلومتری می توانست مرا روی تپه گرم کند؟شما بنشینید تا آب جوش بیاید و غذا آماده شود.
با سلام
جستجوی من:
رسول خدا (ص) : خداوند چهارچیز را در چهار چیز قرار داده است : 1.برکت علم را ر احترام به استاد 2.بقای ایمان را در تعظیم خدا به وسیله انجام بی چون چرای دستوراتش 3.لذت و برکت زندگی را در نیکی به پدر و مادر 4.و آزادی از جهنم را در آزار ندادن مردم نصایح صفحه 230
***
حدیثی گهر بار از امام رضا(ع)
هفت چیز بدون هفت چیز مسخره کردن است:
1.آنکه با زبان استغفار می کند ولی دلش پشیمان نیست/خود را مسخره کرده است
2.هر که از خداوند درخواست توفیق کند ولی تلاش نکند/خود را مسخره کرده است
3.هر که می خواهد احتیاط کند ولی پرهیز نکند/خود را مسخره کرده است
4.هر که از خداوند بهشت را درخواست کند ولی بر سختی ها صبر نکند/خود را مسخره کرده است
5.هر که به خداوند از آتش جهنم پناه برد ولی شهوت ها را رها نکند/خود را مسخره کرده است
6.هر که یاد خدا کند ولی برای ملاقات خداوند شتاب نکند/خود را مسخره کرده است
7.هر که یاد مرگ کند ولی آماده نشود/خود را مسخره کرده است منبع:حکایت آفتاب-(سید محمد نجفی یزدی-صص 122-123)
***
1. به راستی راحتی [مطلق] را در بهشت قرار دادم؛ ولی مردم در دنیا دنبال آن می گردند؛
2. به راستی من دانش [و فراگیری آن] را در گرسنگی و تلاش قرار دادم؛ ولی مردم در سیر بودن دنبال آن می گردند؛
3. به راستی من عزَت (و شرف) را در شب بیداری (و نماز شب) قرار دادم؛ ولی مردم عزت را در خانة شاهان می جویند؛
4. به راستی من بلندمرتبگی و مقام را در فروتنی قرار دادم؛ ولی مردم در تکبّر و خودبرتر بینی، دنبال آن می گردند؛
5. به راستی، اجابت دعا را در لقمه حلال قرار دادم؛ ولی مردم در قیل و قال [و داد و فریاد]، دنبال اجابت دعا می گردند؛
6. به راستی من بی نیازی را در قناعت قرار دادم؛ ولی مردم آن را در زیادی مال و ثروت جستجو می کنند، و هرگز آن را نخواهند یافت (و موفق به آنچه می خواهند نخواهند شد).» منبع آخری
بیا که ناشدنی شد به تو رسیدن من
چه ساده می شود اما به من رسیدن تو...
دل است دیگر
یا شور میزند
یا تنگ میشود
یا میشکند
آخر هم مهر سنگ بودن
میخورد روی پیشانیاش...
گاهی خدا آنقدر صدایت رادوست دارد که سکوت می کند تا بارها بگویی خدای من
آنگاه که دوست داری با من هم سخن شوی ، نماز را به یاد من بخوان. ( طه/14)
آنگاه که سرمست زندگی دنیا و مغرور به آن شدی ،به یاد قیامت باش. (فاطر/5)
اگر گاهی ندانسته به احساس تو خندیدم
و یا از روی خودخواهی فقط خود را پسندیدم
اگر از دست من در خلوت خود گریه کردی ،
اگر بد کردم و هرگز به روی خود نیاوردی
اگر زخمی چشیدی گاهگاهی در زبان من
اگر رنجیده خاطر گشتی در لحن بیان من
گناهم را ببخش مادر...
دل های بزرگ و احساس های بلند
عشق های زیبا و پر شکوه می آفرینند
که جان دادن در کنارش آرزوئی شور انگیز است
اما کدامین معشوق مخاطب راستین
چنین معشوقی خواهد بود و او فقط خداوند است . . .
چنان زندگی کن که کسانی که تو را می شناسند و خدا را نمی شناسند
بواسطه آشنایی با تو ، با خدا آشنا شوند . . .
پشت هر کوه بلند
سبزه زاریست پر از یاد خدا
و در آن باغ کسی می خواند
که خدا هست، دگر غصه چرا؟!؟!...
" ماآمده ایم تا بازندگی کردن قیمت پیداکنیم
نه آنکه به هرقیمتی زندگی کنیم.
هرکس چرایی زندگی را یافت باهر چگونه ای خواهدساخت.
تورا چه به فرهاد؟
یک فرهاد بود و یک بیستون عاشقی!
تو همین یک وجب دیوار را بردار…
من باورت می کنم
در نزدیکی ده ملا مکان مرتفعی بود که شبها باد می آمد و فوق العاده سرد می...شد.دوستان ملا گفتند: ملا اگر بتوانی یک شب تا صبح بدون آنکه از آتشی استفاده کنی در آن تپه بمانی, ما یک سور به تو می دهیم و گرنه توباید یک مهمانی مفصل به همه ما بدهی.
ملا قبول کرد, شب در آنجا رفت وتا صبح به خود پیچید و سرما را تحمل کرد و صبح که آمد گفت: من برنده شدم و باید به من سور دهید.گفتند: ملا از هیچ آتشی استفاده نکردی؟ملا گفت: نه, فقط در یکی از دهات اطراف یک پنجره روشن بود و معلوم بود شمعی در آنجا روشن است. دوستان گفتند: همان آتش تورا گرم کرده و بنابراین شرط را باختی و باید مهمانی بدهی.
ملا قبول کرد و گفت: فلان روز ناهار به منزل ما بیایید. دوستان یکی یکی آمدند, اما نشانی از ناهار نبود گفتند: ملا, انگار نهاری در کار نیست. ملا گفت: چرا ولی هنوز آماده نشده, دو سه ساعت دیگه هم گذشت باز ناهار حاضر نبود. ملا گفت: آب هنوز جوش نیامده که برنج را درونش بریزم.
دوستان به آشپزخانه رفتند ببیننند چگونه آب به جوش نمی آید. دیدند ملا یک دیگ بزرگ به طاق آویزان کرده دو متر پایین تر یک شمع کوچک زیر دیگ نهاده.گفتند: ملا این شمع کوچک نمی تواند از فاصله دو متری دیگ به این بزرگی را گرم کند. ملا گقت: چطور از فاصله چند کیلومتری می توانست مرا روی تپه گرم کند؟شما بنشینید تا آب جوش بیاید و غذا آماده شود.
سلام این سخن از امام علی نبود مگه؟
همه ی اشیاء دارای قیمت هستند؛
و این تنها انسان است که دارای حرمت و منزلت است ...
آرزومند آن مباش چیزی غیر از آنچه که هستی باشی؛
بکوش در کمال آنچه هستی باشی ...!
با سلام
جستجوی من:
رسول خدا (ص) : خداوند چهارچیز را در چهار چیز قرار داده است : 1.برکت علم را ر احترام به استاد 2.بقای ایمان را در تعظیم خدا به وسیله انجام بی چون چرای دستوراتش 3.لذت و برکت زندگی را در نیکی به پدر و مادر 4.و آزادی از جهنم را در آزار ندادن مردم نصایح صفحه 230
***
حدیثی گهر بار از امام رضا(ع)
هفت چیز بدون هفت چیز مسخره کردن است:
1.آنکه با زبان استغفار می کند ولی دلش پشیمان نیست/خود را مسخره کرده است
2.هر که از خداوند درخواست توفیق کند ولی تلاش نکند/خود را مسخره کرده است
3.هر که می خواهد احتیاط کند ولی پرهیز نکند/خود را مسخره کرده است
4.هر که از خداوند بهشت را درخواست کند ولی بر سختی ها صبر نکند/خود را مسخره کرده است
5.هر که به خداوند از آتش جهنم پناه برد ولی شهوت ها را رها نکند/خود را مسخره کرده است
6.هر که یاد خدا کند ولی برای ملاقات خداوند شتاب نکند/خود را مسخره کرده است
7.هر که یاد مرگ کند ولی آماده نشود/خود را مسخره کرده است
منبع:حکایت آفتاب-(سید محمد نجفی یزدی-صص 122-123)
*** 1. به راستی راحتی [مطلق] را در بهشت قرار دادم؛ ولی مردم در دنیا دنبال آن می گردند؛
2. به راستی من دانش [و فراگیری آن] را در گرسنگی و تلاش قرار دادم؛ ولی مردم در سیر بودن دنبال آن می گردند؛
3. به راستی من عزَت (و شرف) را در شب بیداری (و نماز شب) قرار دادم؛ ولی مردم عزت را در خانة شاهان می جویند؛
4. به راستی من بلندمرتبگی و مقام را در فروتنی قرار دادم؛ ولی مردم در تکبّر و خودبرتر بینی، دنبال آن می گردند؛
5. به راستی، اجابت دعا را در لقمه حلال قرار دادم؛ ولی مردم در قیل و قال [و داد و فریاد]، دنبال اجابت دعا می گردند؛
6. به راستی من بی نیازی را در قناعت قرار دادم؛ ولی مردم آن را در زیادی مال و ثروت جستجو می کنند، و هرگز آن را نخواهند یافت (و موفق به آنچه می خواهند نخواهند شد).»
منبع آخری
نشنو از ني، ني حصيري بي نواست
بشنو از دل، دل سراي كبرياست
ني بسوزد تل خاكستر شود
دل بسوزد خانه ي دلبر شود
این دهــان بستی دهــانی باز شـــد
کـو خـورندهی لــقمـه های راز شـــد
لــب فـروبــند از طـعـام و از شـــــــراب
ســـوی خوان آسـمــانی کن شـــتاب
گـر تــو این انبان ز نـان خــالی کـــنی
پـر زگـــوهــــر هـــای اجــــلالی کـــنی
طــفل جـان از شـیر شــیطان بــاز کن
بــــعـــد از آنـــش بـا مـــلک انـــباز کــن
چند خوردی چرب و شیرین از طـعــام
امـــتحـــان کــن چـــند روزی با صــیام
چــند شــب ها خواب را گشتی اسیر
یــک شـــبی بــیدار شــو دولـــت بـگیر
امام محمد باقر (ع)
اگر مومنی را دوست دارید اورا از آمدن ماه رجب با خبر کنید
حلول ماه رجب المرجب بر پیشروان ضیافت الله و ولادت پنجمین اختر
ولایت مبار ک باد
خیال نکن
اگر برای کسی
تمام شدی
امیدی هست
خورشید
از آنجا که غروب می کند
طلوع نمی کند
خدايا!
كودكان گل فروش راميبيني؟
مردان خانه به دوش؛زبانهاي عشق فروش؛انسانهاي آدم فروش.
همه را ميبيني؟
ميخواهم يك تكه آسمان كلنگي بخرم!
ديگرزمينت بوي زندگي نميدهد...
هر کودکی با این شعار به دنیا می آید
که:
هنوز خداوند از انسان ناامید نشده است.
یک شبی مجنون نمازش را شکست,بی وضو در کوچه ی لیلا نشست
عشق آن شب,مست مستش کرده بود,فارغ از جام الستش کرده بود
گفت یارب! از چه خوارم کرده ای؟!بر صلیب عشق دارم کرده ای؟!
مرد این بازیچه دیگر نیستم,این تو و لیلای تو,من نیستم!
گفت:ای دیوانه لیلایت منم!در رگت پیدا و پنهانت منم!
سال ها با جور لیلا ساختی,من کنارت بودم و نشناختی...!
درخت، «دافعه» دارد كه سيب ميافتد.
وگرنه هيچ سقوطي نشان «جاذبه» نيست...!
پرندگان آنقدر سرگرم دانه خوردن ميشوند كه پريدن را از ياد ميبرند.
گاهي سنگ كودكي بازيگوش يادآور "پرواز" است ...
زیر این آسمان ابری به معنای نامش فکر میکند
گل آفتابگردان!
اگر کتابی بود که عکس اشیا را نشان می داد، آن کتاب همین قرآن است که بهشت و جهنم را نشان می دهد.
العبد محمد تقی بهجت(ره)
خدا می داند قرآن برای اهل ایمان – مخصوصاً اگر اهل علم باشند – چه معجزه ها و کراماتی دارد و چه چیزهایی از آن خواهند دید!
العبد محمد تقی بهجت(ره)
اگر قرآن را به صورت واقعی اش ببینیم، آن گاه معلوم می شود که دست از ترنج می شناسیم یا نه!
العبد محمد تقی بهجت(ره)
برنامۀ قرآن، آخرین برنامۀ انسان سازی است که در اختیار ما گذاشته شده است، ولی ما از آن قدردانی نمی کنیم!
العبد محمد تقی بهجت(ره)
به حق رسیدن غروب لیلة الرغائب
عجل لولیک الفرج
به نام حق
مردی نبود فتاده را پای زدن
گر دسته فتاده برگیری مردی...
افشــاگرى خشــم
تاوان حرف هایی که نمیتونی بگی
تارهای سفیدیه که یه شبه لا به لای موهات به وجود میاد...
اندیشیدن به تو خزان فکر منو بهار میکنه
الله
اگر به قرآن عمل می کردیم، دیگران را به اسلام و قرآن جذب می نمودیم؛ زیرا قرآن، جامع کمالات همۀ انبیای اولوا العزم (علیهم السلام) است.
العبد محمد تقی بهجت(ره)
الله
اگر درست به قرآن عمل می کردیم، با عمل خود دیگران را جذب می کردیم؛ زیرا مردم غالباً – به جز عدّۀ معدود – خواهان و طالب نور هستند.
العبد محمد تقی بهجت(ره)
الله
قرآن، انسان را به غایت کمال انسانی می رساند. ما قدردان قرآن و عدیل آن: اهل بیت (علیهم السلام) نیستیم.
العبد محمد تقی بهجت(ره)
الله
مدام به قرآن نگاه کردن، دوای درد چشم است.
العبد محمد تقی بهجت(ره)
الله
اگر از قرآن استفاده نمی کنیم، برای آن است که یقین ما ضعیف است.
العبد محمد تقی بهجت(ره)
سالها ثانیه را بشمارم
بر سر عهدی که با تو دارم
از همان روز که گفتی فردا
سالها رفته و امیدوارم