به نظر شما مادران امروز چه نسلی را تحویل جامعه خواهند داد؟
تبهای اولیه
سلام دوستان
گرچه موضوع این تاپیک نوعی پیشگویی محسوب میشه ولی دغدغه ی من اینه که از بوجود آمدن چنین مشکلاتی در نسل آینده پیشگیری کنیم یا راه حلّی برای آن ارائه نماییم.
موضوع از این قرار است که به نظر شما این خانم هایی را که در جامعه می بینید و اکثراً از مفاهیم قرآنی و دستورات دینی به دور هستند، پیرو مُد روز و ماهواره اند بدون اینکه مراقب تاثیرات بد آن بر فرزندانشان باشند قرار است چگونه نسلی تحویل جامعه بدهند و چه فرهنگهای جدیدی از غرب به اینجا سرازیر خواهد شد؟
چند روز پیش فرزند کوچیک 3-4 ساله ی یکی از اقواممون به مامانش گفته بود مامانی چرا شما مثل اینا (شبکه ماهواره ای) توی مهمونی نمیایی؟!!!!
کاری به شمال تهران ندارم که چی میگذره ولی ای کاش میتونستیم به دیگران بفهمونیم امثال این بچّه وقتی بزرگ میشن چی میشن؟ در چه مقطعی می توان آنها را اصلاح کرد؟ مادرانی را که بویی از مفاهیم دینی نبرده اند و فقط نماز و روزه را بلدند را چگونه میتوان از عاقبت کارش مطّلع ساخت؟ چه کسی برای این کار باید اقدام کند؟(مدرسه؟ روانشناس (پزشک) خانواده؟ معلمین؟)
نسلی که زمینه سازی می کنند برای ظهور حضرت مهدی باهوش وبا پشتکار
امیدوارم یه کم واقع بین باشیم و احساسی برخورد نکنیم!
کوفیان هم زمینه سازی کردند برای تشکیل مجدد حکومت آل علی!
این دخترایی که 25 سالشون شده
و مامانشون ساعت 10 بیدارشون میکنه و بهشون صبحونه میده
و راهی دانشگاشون میکنه و براشون هر روز عروسک میخرن و...
خدا بخیر کنه
نسلی که زمینه سازی می کنند برای ظهور حضرت مهدی باهوش وبا پشتکار
:Moteajeb!:
شما ایران زندگی می کنی؟؟؟؟
بهتره واقع بین باشیم..!
این جوونهایی که ما داریم می بینیم فرزندان پدر و مادرهای انقلاب و جنگ هستن که این شدن! اکثر جوونها..
وای به حال بچه هاشون!
به نام خداوند بخشایشگر و مهربان
سلام بر شما
نسل امروزی به خاطر مشکلات زیادی که از نظر سیاسی و .... بوجود آمده بر مردم تاثیرات زیادی گذاشته ... مردم را به دور از دین کرده است .... این عین واقعیته .... وقتی می گویم که نماز بخوان (برای مثال به یکی از آشنا ها) او میگوید فلان آخوند فلان کارو می کنه و بعد نماز می خونه ! پس دین الکیه یا ناقصه و ....
مادران و پدران امروز هیچ وقت بد یک بچه را نمی خواهند مگر اینکه مرض داشته باشند ... این بچه ها در اجتماعی زندگی می کنند که مسائل ناهموار و در هم ریخته وجود دارد ، بی قانونی .... و محدودیت ها ، که همین چیزها باعث میشود آن فرزندان به سمت های خلاف کشیده شوند و وقتی که ماجرا به سیاست و اقتصاد میرسد ، وضع بد تر میشود .
پس تمامی تقصیر ها را به دوش مادر و پدر آن فرزند نگذاریم .... ممکنه که هم پدر و هم مادر بسیار نماز خوان و بادین باشند ، ولی آن فرزند از دین زده شود و در سنی که از پدر و مادر جدا شد ، به دنبال عشق و حال و تفریح و آزادی (که منجر به گناه میشود 100%) برود که نمونه اش را خیلی دیدم .
نسل بعدی ای که در پیش داریم ، نسل اسلامی و دینی ای نیست ..... و همچنین بعد ترش که وضعیت بدتر خواهد شد .... مگر اینکه وضعیت کشور خوب شود (از همه نظر) . فقط خدانکنه کار به جایی کشیده بشه که یک انقلابی علیه دین در ایران رخ بده !
نسل امروزی به خاطر مشکلات زیادی که از نظر سیاسی و .... بوجود آمده بر مردم تاثیرات زیادی گذاشته ... مردم را به دور از دین کرده است .... این عین واقعیته .... وقتی می گویم که نماز بخوان (برای مثال به یکی از آشنا ها) او میگوید فلان آخوند فلان کارو می کنه و بعد نماز می خونه ! پس دین الکیه یا ناقصه و ....
کسی که فهم و شعور بالایی داشته باشه اشتباه چنتا اخوند و طلبه و ریشو و تسبیح به دست رو گردن اسلام نمیندازه
به قول دکتر شریعتی اشتباه من رو به پای مکتبم نزارید
الان همه روحانیون جهان هم ضد خدا بشن و بگن دروغه ولی من خدا رو تکذیب نمیکنم و یقین دارم که خالقی بزرگ منو آفریده
و راه منو مشخص کرده
حتی اگر تو اون راه خودم تک باشم
البته از لحاظ ایمان میگم وگرنه تو عمل خیلی ضعیف و اسیر نفسیم
مثل پزشکی که میدونه سیگار بده ولی خب اعتیاد بهش داره و...
مادران و پدران امروز هیچ وقت بد یک بچه را نمی خواهند مگر اینکه مرض داشته باشند ... این بچه ها در اجتماعی زندگی می کنند که مسائل ناهموار و در هم ریخته وجود دارد ، بی قانونی .... و محدودیت ها ، که همین چیزها باعث میشود آن فرزندان به سمت های خلاف کشیده شوند و وقتی که ماجرا به سیاست و اقتصاد میرسد ، وضع بد تر میشود .
ببین دوست عزیز
خاله خرسه مگه بد صاحبشو میخواست؟
خانواده نفهمی که ماهواره میاره تو خونه و به خیال خودش فقط میخواد اخبار ببینه و باز به خیال خودش بقیه شبکه ها به فرض قفل هستن
میدونید چه بلایی داره سر فرزندان میاره؟
من واسه دانش آموزام میگم
بچه دنبال اخبار علمی و مستند نمیره
الان میلش و کنجکاویش فقط مسائل جنسیه
خانواده کم اطلاعی که خودش زمینه انحراف بچه رو فراهم کرده و بعدها داد میزنه میگه چی شد بچم خراب شد و اخرشم میخواد بگه تقصیر آخونداس و...این خانواده فقط زاد و ولد رو بلدن
هیچی از تربیت فرزند نمی دونن!!!
در ضمن محدودیت بد نیست
بلکه واجبه و تو هر جامعه ای هم یه سری محدودیت تعریف شده
از بچگی به شما گفتن زهر و اسید و سم خطرناکه و خوب نیست
آیا شما کنجکاو شدی بری سم بخوری؟ نه هرگز...
پس تمامی تقصیر ها را به دوش مادر و پدر آن فرزند نگذاریم .... ممکنه که هم پدر و هم مادر بسیار نماز خوان و بادین باشند ، ولی آن فرزند از دین زده شود و در سنی که از پدر و مادر جدا شد ، به دنبال عشق و حال و تفریح و آزادی (که منجر به گناه میشود 100%) برود که نمونه اش را خیلی دیدم .
بله
قضیه همون دوستیه خاله خرسه هست
این خانواده هایی که ماهواره دارن مگه کافر و بی دین هستن همشون
نه خیلیاشون هر روز مسجدن و دقیقا همون زمان هم بچه ها از فرصت استفاده کردن و دارن فیلمای مخرب ماهواره و بد اموزی ها رو میبینن
نسل بعدی ای که در پیش داریم ، نسل اسلامی و دینی ای نیست ..... و همچنین بعد ترش که وضعیت بدتر خواهد شد .... مگر اینکه وضعیت کشور خوب شود (از همه نظر) . فقط خدانکنه کار به جایی کشیده بشه که یک انقلابی علیه دین در ایران رخ بده !
علیه دین که محاله حالا حالا ها رخ بده
ولی اگر قرار باشه با تهاجم فرهنگی گسترده مقابله نکنیم کم کم باید شاهد فروپاشی اعتقادات باشیم
با اسم روشنفکری چه ضربه هایی که به مملکت نزدن
مادران و پدران امروز هیچ وقت بد یک بچه را نمی خواهند مگر اینکه مرض داشته باشند ...
قصد من از زدن این تاپیک بررسی همین موضوع بود. بارک الله.
وقتی یک پدر و مادر خوب و بد را تشخیص نمی دهند چگونه می توانند فرزندان خود را به آن امر کنند. افرادی که می بینیم غالباً پولدار بودن را کمال می دانند، غذای با کلاس و فست فود خوردن را کمال می دانند، پس انداز هرچه بیشتر مال و املاک برای آینده ای به خیال خودشان بهتر را کمال می دانند. خوش گذرانی و تفریح و اس ام اس بازی و حاضرجواب بودن را کمال می دانند، آرایش نکردن برای خانمها را عیب میدانند و آنهایی که به دستور دین، در خیابان و مکانهای عمومی آرایش نمی کنند را با لفط دهاتی و امّل صدا می زنند و جالب اینجاست که برای اینها حد و مرزی ندارند، اگر هم مرزی داشته باشد به خاطر آبروی خودشان است نه دین. هواپیمایی که از ایران به سمت اروپا می رود را دیده اید؟ همین که از مرز گذشتند لباسهای خانمها هم مثل اروپاییها می شود.
خلاصه اینکه شیطان بزرگی به نام ماهواره، این مفاهیم و ارزشها را جابجا کرده و چیزهایی که برخی وسیله ی رسیدن به کمال و برخی حتی مضرّ هستند را کمال انسان معرفی می کنند و پدر و مادرهای جوان امروز آنرا پذیرفته اند. دختر 5 ساله شان مثل بییییییپ رقّاصی می کند امّا بلد نیست حتّی صلوات بفرستد!
پدر و مادرهای جوان، خوبی بچّه هایشان را می خواهند امّا در صورتی که خودشان کمال را در چیز دیگری ببینند چکار باید کرد؟
خاله خرسه مگه بد صاحبشو میخواست؟
دقیییییقا همینه. دستت درد نکنه. ای کاش عنوان تاپیک رو میذاشتم دوستی خاله خرسه!
علیه دین که محاله حالا حالا ها رخ بده
ولی اگر قرار باشه با تهاجم فرهنگی گسترده مقابله نکنیم کم کم باید شاهد فروپاشی اعتقادات باشیم
اینجا رو دیگه اشتباه اومدید...
سال 88 هم یک انقلاب بود علیه دین کجای کارید؟! مگه اشکهای آقا یادتون رفته؟ أین عمّار که تبیین حقایق بکنند. اگه به امام حسین هتّاکی نمیکردند که معلوم نبود مردم به صحنه میان یا نه!
مادری که چنین بچه ای تربیت می کند تا زمانیکه خودش تغییر نکند چه بسا به اصطلاح به روز بودن و پیشرفت و ....به فرزندش بباله.خب چنین بچه ای سخت تر به اقدامات فرهنگی جامعه پاسخ خواهد داد.
خوب به نظر شما مشکل والدین جامعه ی ما چیست؟اسلام که عیب و نقصی نداره.کتب و منابع تحقیق و اصلاح زیادی هم وجود داره.پس مشکل از کجاست؟
اشکال تا حد زیادی از خود ما بچه مذهبی هاست.ما درواقع جاذبه های اسلام رو با رفتارهای نسنجیدمون از چشم این افراد می گیریم.درواقع عموم مردم، ما مذهبی ها رو جلوه ی اسلام می دونن.یک برخورد نسنجیده ی ما زیر ذربین ها، زیاد به چشم می آد.
خوب شاید من نتونم همه ی والدین آینده ی کشورم رو اصلاح کنم ولی حتما می تونم ببینم خودم به عنوان یک بچه مذهبی چقدر بوی اسلام می دم.ممنون:ok:
سال 88 هم یک انقلاب بود علیه دین کجای کارید؟! مگه اشکهای آقا یادتون رفته؟ أین عمّار که تبیین حقایق بکنند. اگه به امام حسین هتّاکی نمیکردند که معلوم نبود مردم به صحنه میان یا نه!
سلام
خب سال 88 تا همه فهمیدن قضیه دین هست یکدست شدن و به خودشون اومدن
.وگرنه قبلش فکر میکردن قضیه سیاسیع
خب بعضی مردم شعورشون نمیرسه کل ارض کربلا و کل یوم عاشورا
نمیدونن حضرت علی ع هم تو دوران خلافت مظلوم بود وبعضیا اصلا میگفتن علی ع نمازم نمیخونه
چه برسه تو محراب شهید بشه و...
مهاجرانی وزیر دولت اصلاحات میگه یه لکه خاکستری تو زندگی اقا پیدا نمی کنید
و چند وقت بعد مخملباف تندروی جاهل کافر میاد و فیلمی بی پایه و اساس و خنده دار و غیر واقعی در باره زندگی اقتصادی اقای خامنه ای میسازه
خب اگر قرار باشه کار فرهنگی نکنیم و منتظر شیم که چی پیش میاد
باید اشکهای زیادی رو از بزرگان ببینیم
بزرگتر از مظلومیت امام حسن ع و اسیری زینب س که نیستن...
خدا نکنه به اونجاها بکشه و امام زمان عج بیان
به نام خدا
سلام
با دوستان موافق هستم .
بنظر شما ما ها که واسه جامعه احساس خطر میکنیم توی فضای حقیقی ( خارج از اینترنت ) واسه جامعه چکار میکنیم ؟
خیلی جالبه که تعداد ما ها که نظرمون اسلامی هست توی همین انجمن خیلی زیاد هست . همیشه هم تایپیک های اینچنینی میزنیم ولی باز همدیگرو رها میکنیم و هر کی میره پی زندگی خودش . بعضی موقع ها هم یک غیر مذهبی میاد داخل تایپیک با ماها انقدر بحث میکنه که تایپیکمون قفل میشه میره بسلامت .
انقدر از این تایپیک ها بزنیم بعدش هم همدیگرو رها کنیم که نگو . البته ماهیت این انجمن هم نمیزاره ما خیلی آزادی های خاص داشته باشیم .
حرف کلی من اینه که خیلی راحت داریم همه چیز رو واگذار میکنیم . اگه رزمنده ها اینجوری عمل میکردن الان ما جزو عراق بودیم .
یا حق
کسی از دوستان راهی برای فهموندن خاله خرسه پیدا نکرد؟ :bastan:
بنظر شما ما ها که واسه جامعه احساس خطر میکنیم توی فضای حقیقی ( خارج از اینترنت ) واسه جامعه چکار میکنیم ؟
موضوع یه تاپیک دیگه است! اینجا فعلا بحث نظری هست تا ببینیم از چه دریچه ای باید این خاله خرسه رو فهموند یا راه های دیگه ای غیر از فهموندن خاله خرسه.
اگه اشتباه نکنم روانشناسا به این روش میگن بارش ذهنی یعنی هرکس هرچی به ذهنش میرسه میگه (منطقی و غیر منطقی) بعدش بهترینها رو جمع می کنیم اونوقت عمل.
با سلام و احترام
اینکه دین در آخرالزمان کمرنگتر میشه شکی نیست.
و نگهداری دین در این زمان مثل نگهداری آتشی بر کف دست هست. (دقت کنید خیلی سخته)
در روایات نیز به موضوع رفتار والدین با فرزندان آخرالزمان اشاره شده:
[=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]روي عن النبي ص أنه نظر إلى بعض الأطفال فقال ويل لأولاد آخر الزمان من آبائهم فقيل يا رسول الله من آبائهم المشركين فقال لا من آبائهم المؤمنين لا يعلمونهم شيئا من الفرائض و إذا تعلموا أولادهم منعوهم و رضوا عنهم بعرض يسير من الدنيا فأنا منهم بريء و هم مني براء
روزی پیامبر اکرم (ص) با دیدن بعضی از کودکان فرمود : وای به حال کودکان آخر الزمان از دست پدرانشان. عرض شد: یا رسول الله ، از پدران مشرک آنها ؟ فرمود : نه از پدران مسلمان شان که چیزی از فرائض مذهبی را به آنان نمی آموزند و اگر فرزندان بخواهند خود در صدد آموزش مسائل دینی باشند ، آنان را از این امر باز می دارند و تنها به این دل خوشند که فرزندانشان بهره نا چیزی از دنیا به دست آورند . من از این قبیل پدران بیزارم و آنان نیز از من بیزارند . / [=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]جامع الاخبار ص 105
درجای دیگر حضرت ی فرمایند:
[=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]ويل للاولاد و آخرالزمان من ابائهم لا يعلمونهم الفرائض "
[=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]" وای بر فرزند آخر الزمان از دست پدر و مادرانشان که به آنها فرائض دینی را نمی آموزند.
این روایات هم هشداریست برای والدین و هم هوشیاری هست برای فرزندان آخرالزمان.
*************
و حالا اینکه در این زمینه چیکار میشه کرد رو اگر وقت کنم در روزهای آینده نظراتی میدم انشاءالله.
از نظرات مفید کاربران گرامی استقبال می کنیم :Gol:
اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا.
ويل للاولاد و آخرالزمان من ابائهم لا يعلمونهم الفرائض "
" وای بر فرزند آخر الزمان از دست پدر و مادرانشان که به آنها فرائض دینی را نمی آموزند.
سلام
من عربیم زیاد خوب نیست ولی فکر میکنم برای ترجمه ی مفهومی اینجوری بهتره:
بیچاره فرزندان آخرالزّمان از دست .....
چون اگه بگیم "وای بر ..." یعنی خود فرزندان هم مقصّرند در صورتی که در ادامه حدیث، کم کاری را از جانب والدین می داند.
[=Microsoft Sans Serif]سلام
پس تمامی تقصیر ها را به دوش مادر و پدر آن فرزند نگذاریم .... ممکنه که هم پدر و هم مادر بسیار نماز خوان و بادین باشند ، ولی آن فرزند از دین زده شود و در سنی که از پدر و مادر جدا شد ، به دنبال عشق و حال و تفریح و آزادی (که منجر به گناه میشود 100%) برود که نمونه اش را خیلی دیدم .
[=Microsoft Sans Serif]اتفاقا صد در صد تقصیر پدر مادراست! چه مذهبی هاش چه غیر مذهبی هاش! اونایی که غیر مذهبین که وضعشون معلومه! اونایی که مذهبین...دین رو اونطوری که باید نشناختن و فقط مسائل ظاهریشو توجه دارن، چون اگه مسائل دینی رو قلبا اعتقاد داشتن مطمئن باشین هیچ وقت چنین فرزندانی از این خانواده ها بیرون نمیومد!!! اینها اسمشون مذهبیه ولی مذهبی واقعی نیستن! اینا به نظرم کارشون خراب تره...
[=Microsoft Sans Serif]پس کلی میگم، صد در صد پدر مادرا مقصرن، حتی همون ماهواره هم پدر و مادرا مقصرن! و خدا به داد مذهبی هایی (مذهبی واقعی!!!) که با این نسلها باید زندگی کنن برسه! به قول یکی از بزرگواران که در آخرالزمان نگه داشتن دین مانند نگه داشتن آتش در کف دسته...:Sham:
پدر مادرایی که از بچه گی مراسم سوگواری برای اهل بیت و دیدن، نماز خون بودن و مثلا مذهبی بودن، با آوردن ماهواره تو خونه هاشون فرهنگ خودشون تغییر کرده.و اعتقاداتشون سست شده
دیگه به بچه هاشون حتی تذکر رعایت مسائل دینی رو هم نمیدن.
به قول یکی از روحانیون:
پدرای قدیم اگه میدیدن مثلا دخترشون یکم موهاش بیرونه حسابی تذکر میدادن و شاید یکم تند برخورد میکردن ولی الان با دیدن دخترش با مانتو روسری آنچنانی آرایشش و... بجای تذکر به فرزندش می باله!!!!
خانومای میان سال زیادی رو اخیرا دیدم که راحت چادرشونو زمین میذارن...
پدر مادرا که این شدن وای به حال بچه ها!!!
همشم بخاطر برنامه های شبکه های ماهواره ایه
چشمشون به دیدن بی حجابی و بی بندوباری عادت کرده.و این تو زندگی و رفتار و اعتقاداتشون هم تاثیر گذاشته.
این فیلمای خارجی و برنامه های ماهواره ای انقدر زرق و برق داره که ایجور آدما رغبت نمیکنن برنامه های شبکه ایران و نگاه کنن با افتخار هم میگن ما اصلا تلویزیون ایران و نگاه نمیکنیم!!!
کشورهای غربی از طریق همین فیلم ها و برنامه ها به طور غیرمستقیم فرهنگ مردم رو تغییر میدن و به اصطلاح تهاجم فرهنگی رو انجام میدن.
آیا 10 سال قبل دوستی دختر پسر انقدر عادی بود؟؟؟
انقدر تو این فیلما دیدن یاد گرفتن و براشون عادی شده.
برای نجات نسل آینده باید با همین فیلمها و برنامه های ماهواره ای رقابت درست و حسابی صورت بگیره.
و توی فیلم ها و برنامه ها بطور غیر مستقیم تشویق به دینداری و اخلاقیات صورت بگیره و نسل آینده رو نجات داد.
به عنوان استارتر تاپیک دو سوال ازتون میپرسم:
[="magenta"]تربیت فرزندان الان وظیفه ی چه اشخاصیه؟[/]
مامان؟
بابا؟
معلّم؟
مدرسه؟
تلویزیون؟
رادیو؟
...
[="magenta"]اگر که اون شخص، وظیفه اش رو درست انجام نداد، چه کسی باید اون رو آگاه بکنه؟[/]
سلام
همشم بخاطر برنامه های شبکه های ماهواره ایه
البته همش که نه! تلویزیون خودمونم ماشالله خیلی اسلامیه! سینما که بیشتر!
به عنوان استارتر تاپیک دو سوال ازتون میپرسم: تربیت فرزندان الان وظیفه ی چه اشخاصیه؟ مامان؟ بابا؟ معلّم؟ مدرسه؟ تلویزیون؟ رادیو؟ ... اگر که اون شخص، وظیفه اش رو درست انجام نداد، چه کسی باید اون رو آگاه بکنه؟
تربیت فرزندان، وظیفه ی همه ی اینایی که گفتین هست ولی پدر و مادر میتونن انقدر نفوذ یا رابطه ی صمیمی داشته باشن که تأثیر جاهای دیگرو خنثی کنن...بهمین خاطر گفتم پدر و مادر مهمترین عاملن! از همون بچگی هم باید تربیت کنن! یه مثال ساده...بنده به شخصه، هیچ وقت زمانی که مثلا 5 6 ساله بودم، بلیز آستین حلقه ای جلوی مردان نپوشیدم...خوب همین یه مورد ساده، باعث شده که اون حیا و عفتم از همون بچگی حفظ بشه...و حالا لباسایی که بیرون میپوشم امکان نداره سایز خودم باشه! حتما یکی دو سایز گشادترن...(این از حجاب). درحالی که زیاد میبینم خونواده های مذهبی ای که، دخترای کوچیکشون لباسای نامناسبی میپوشن...فکرم میکنن بچه باید آزاد باشه تا بچه هست هرکاری خواست بکنه ولی بعد که بزرگ شدن میبینن ای وای! از دستمون در رفت!!! پس خیلی مهمه، از بچگی! از بچگی باید تربیتو شروع کرد...البته باز هم میشه عقب رفت! همونطور که روانشناسان میگن 7 سال قبل از به دنیا اومدن فرزند، رفتار پدر و مادر روش تأثیر میزاره...
اگه اون شخص (ترجیحا پدرومادر) وظیفشو درست انجام نداد، عملا کاری نمیشه کرد! دیگه شخص بالغ رو که نمیشه تغییر داد....مگر اینکه معجزه ای بشه یا خدا بخواد کاری بکنه براش! (به نظر شما کسی میتونه کاری کنه؟)
پدرمادر خیلی مهمن من واقعا ازین پدر مادرا شاکیم! نمیدونن چه نسلی دارن تحویل جامعه میدن!
استاد حسن رحیم پور ازغدی در بین یکی از سخنرانی هایش، خاطره ای از آخرین روزهای جنگ تعریف کرد که قابل تامل بود.
وي مي گفت: وقتی که می خواستیم از جبهه برگردیم یکی از رزمندگان که تقریبا تمام سال های دفاع مقدس را در جبهه حضور داشت، داخل ماشین ما بود. بعد از این که سر صحبت باز شد درددل های زیبایی را از کسانی که درگیر جنگ و دفاع مقدس بودند، تعريف كرد:
[="black"]اين رزمنده دوران دفاع مقدس می گفت: [="red"]«[/]این آدم ها سه دسته اند، سیاهپوستان، سرخپوستان و سفید پوستان؛ سیاهپوستان ما بودیم که اول جنگ، کار و زندگی مان را رها کردیم و به جبهه آمدیم و چون ماه ها در جبهه و دور از خانه مانده بودیم وقتی به مرخصی می رفتیم باید دوباره با زنمان عقد می کردیم تا به هم حلال شویم! و خودمان را دوباره به بچه هایمان معرفی کنیم تا بچه هایمان به اشتباه به ما نگویند «عمو!». بعد از جنگ هم حتماً بیکار و بی سواد خواهیم بود و کنار گذاشته می شویم؛ چون در این هشت سال هم شغلمان را از دست داده ایم و هم سواد کمی داریم. سرخپوستان هم شما دانشجویان و طلبه ها بودید که هم به جبهه آمدید و جهاد کردید و هم در فرصت هایی که پیش آمد، کم و بیش به تحصیلتان ادامه دادید و بعد از جنگ هم می توانید عقب ماندگی ها را جبران کنید. اما[="red"] سفیدپوستان کسانی بودند که از انقلابی بودن فقط ظاهر و ریش آن را داشتند [/]و هنگام جهاد و عملیات که می رسید، خط مقدم جبهه شان صف اول دعای کمیل شب های جمعه مسجد جامع اهواز بود و از آن جلوتر نمی آمدند و از آنجا که مثل رزمنده های دیگر درگیر جبهه و جنگ نبودند از فرصت استفاده کرده و ادامه تحصیل دادند؛ اینها چون هیچ گاه دشواری های دفاع و فداکاری های رزمندگان را به درستی درک نکردند، قدر ارزش های انقلاب را نیز نخواهند دانست. بعد از جنگ هم چون هم باسوادتر هستند و هم ظاهر انقلابی دارند، قطعاً پست های حکومتی را خواهند گرفت.[="red"]»[/]
[="red"]این رزمنده در ادامه درددل هایش با لحنی دلسوزانه به ما گفت: «نگذارید انقلاب به دست سفید پوستان بیفتد.»[/]
واقعیت این است که همچنان که این دسته بندی در نسل اول و دوم انقلاب وجود داشت، در نسل سوم – یعنی نسل من و تو – نیز مشهود است؛ جوانک هایی که مقام سیاسی پدرجانشان در اولویت های دهم و بیستم به بعد مدیریت کشور قرار دارد نیز خود را در جرگه «آقازادگان» دانسته و پدر خود را از صاحبان انقلاب و پایه های نظام به حساب می آورند.
اینان از آنجا که ملت ایران را مدیون پدر خود می شمارند!! برخورداری از شرایط ویژه، امکانات مخصوص و امر و نهی کردن را حق طبیعی و بی چون و چرای خود می دانند.
این ها همان کسانی اند که نه طعم فقر را چشیده اند و نه در راه حفظ ارزش های انقلاب به زحمت افتاده اند و نه در این مسیر، گردی بر لباسشان نشسته است؛ اینان همان ابن الوقت هایی هستند که تفرعون را می توان از سبک سخن گفتن، رفتار و لباس پوشیدن، اتومبیل و خانه و حساب های بانکی شان تشخیص داد.
این ها همان ورژن جدید سفیدپوستان هستند که به مدد مقام سیاسی پدرجان و حساب های بانکی پر و پیمان از تغذیه مناسب و تن سالم، تحصیل در دانشگاه های معتبر، پوشش آراسته، سلامت روان و شغل رزرو شده برخوردارند و اگر بر کرسی مدیریت تکیه زنند ـ که مدت هاست می زنند ـ هرگز مشکلات رنج دیدگانی همچون من و تو را درک نخواهند کرد و اگر پایش بیفتد مصالح انقلاب را قربانی مطامع خود می کنند.
ریش داران بی ریشه ای که هم دعای کمیل می خوانند و هم هنگام خرید به کمتر از لباس مارک دار رضایت نمی دهند، هم برای دیگران نسخه زهد و عبودیت می پیچند و هم برای خود برنامه پُرخوردن و خوب سفر کردن می چینند.
اما من و تو، از آنجا که نمی توانیم و عقیده مان اجازه نمی دهد که سر در لاک خویش کرده و نسبت به اطرافمان بی تفاوت باشیم، هم باید «ابوذر»وار در راه حفظ فرهنگ اسلامی تلاش کنیم و هم در عرصه علم به وظیفه «ابن سینا»یی خویش عمل کنیم.
پر واضح است که خودخواهان صرفاً وظیفه دوم را از آنجا که امروزه سودآورتر و فاخرانه تر است، برمی گزینند، اما... اما چه می توان کرد که تار و پود فرزندان شیعه با راه و رسم ابوذر و عمار عجین شده است و از منفعت طلبی و خودخواهی به دورند.
بر دوش گرفتن هر دوی این وظایف عزمی راسخ می خواهد و بنیه ای قوی تا زانوان مان در این مسیر طولانی نلرزد.
ای برادر! آگاه باش که من و تو باید برای این انقلاب هم ابوذر باشیم و هم ابن سینا تا نگذاریم انقلاب به دست سفیدپوستان بیفتد.[/]
منبع: حماسه نیوز
--------------------------------------------------------------------------------
این تقسیم بندی مال زمان نسل دوم بود، همانهایی که زمان جبهه، جوان بودند! بحث ما سر نسل 4 است.
ادامه دارد...
عنوان : انقلاب اسلامي و مواجهه با نسل سوم
موضوعات مقالات :انقلاب اسلامي
انقلاب اسلامي و مواجهه با نسل سوم
نويسنده:عليرضا محمدي
[="arial"]
تغيير و تحول نسل ها، يكي از مباحث مهم در حوزه جامعه شناسي است در آموزه هاي اسلامي نيز به اين مسئله اهتمام زيادي شده است ،چنان كه امام علي (ع ) مي فرمايد: (لا تقسروا اولادكم علي اخلاقكم ،فانهم مخلوقون لزمان غير زمانكم ); فرزندانتان را به اخلاق (آداب ) وخوي هاي خودتان منحصر و مقيد مسازيد; چه آنها براي زماني جز زمان شما آفريده شده اند.1 انقلاب اسلامي از آغاز شكل گيري تاكنون ،نسل هاي متعددي را پشت سر گذاشته و در سال هاي اخير، شاهد كاربردبرخي اصطلاحات ،نظير (نسل سوم )، (تفاوت نسل ها) و (شكاف ياانقطاع نسل )، در برخي مطبوعات و محافل فرهنگي هستيم . اينكه نسل سوم چيست و از چه ويژگي ها و خواسته هايي برخوردار است و آيامسئله شكاف نسلي در جامعه ما واقعيت داشته و براي جلوگيري از بروزآن چه بايد كرد؟ موضوع اصلي نوشته حاضر است كه تلاش شده ، بااستفاده از نظرات كارشناسان و صاحب نظران ، به بررسي آن پرداخته شود.[/]
[="red"] تعريف نسل[/]
اختلافات فردي و گروهي و نيز توضيح فرهنگ و منافع و رفتار، به اندازه (طبقه اجتماعي ) اهميت دارد. منظور از واژه نسل ، فاصله ميان تولد والدين و تولد فرزندان است كه معمولا سي سال گرفته مي شود;يعني سه نسل در صد سال يا يك قرن .2
[="red"] تفاوت نسل ها[/]
از ديدگاه روان شناختي و جامعه شناختي ، بين بينش ها، منش ها وخواسته هاي دو نسل ، تفاوت وجود دارد; به صورت طبيعي ، هيچ نسلي آينه تمام نماي آرمان هاي نسل قبل ، به ويژه انعكاس دهنده خصلت هاو منش هاي آنها نيست . هر نسلي شرايط و خصوصيات رواني اجتماعي خاص خود را دارد كه قطعا جنبه هاي مثبت و منفي را در بر مي گيرد.تحول اقتضا دارد كه نسل جديد در منش ، خصلت و بينش ، تابلوي نسل قبل نباشد; به خصوص با توجه به اينكه سرعت تحولات در تمامي عرصه هاي زندگي بشري ، شتاب فزاينده و رو به تزايدي يافته است ; ازاين رو تفاوت نسل ها بيشتر از گذشته ، احساس مي شود3 و حالت مخاطره آميز اين وضعيت ، شكاف و گسست نسلي است كه به معناي دورشدن تدريجي دو يا سه نسل پياپي از يك ديگر، از حيث جغرافيايي ،عاطفي ، فكري ، و ارزشي است و وضعيت جديدي را ايجاد مي كند كه اصطلاحٹ گسست نسل ها ناميده مي شود. در اين وضعيت ، غالبانوجوانان و جوانان مي كوشند، تا آخرين پيوندهاي وابستگي خود را ازوالدين يا نسل بالغ بگسلند و اغلب در اين راه ، به گردن كشي وطغيانگري مي پردازند.4 بر روي يك لوح سنگي كه از تمدن هاي قديم به دست آمده ، نوشته شده است كه نسل جوان ما نسلي نظام گسيخته است ، نظام گسيخته عمل مي كند و اين مسئله ممكن است كه تمدن مارا بر باد دهد.5
[="red"]مجموعه تفاوت هايي كه ميان دو نسل وجود دارد عبارت است از:[/]
1. تفاوت در آرمان ها و هدف هاي دو نسل .
2. تفاوت در مفاهيم دو نسل .
3. تفاوت در الگويابي و گروه هاي مرجع .
4. تفاوت در اصطلاحات روز مره دو نسل .
5. تفاوت در ظاهر، پوشش و نوع سخن گفتن در ميان دو نسل .
6. تفاوت در انتظار از زندگي و به تبع آن تفاوت در سبك زندگي 6.
همچنين تفاوت ها و ويژگي هاست كه نوعي ماهيت جديد، تازه ومتفاوت از نسل هاي گذشته را براي نسل جديد ايجاد مي كند. درشكل گيري اين فاصله و تفاوت ميان نسل ها، عوامل گوناگوني نقش دارند كه برخي طبيعي (نظير اقتضائات سني ) و برخي ناشي از شرايطخاص جامعه و جهان كنوني است .
ادامه دارد...
[="red"]نسل هاي انقلاب اسلامي[/]
انقلاب اسلامي از آغاز شكل گيري تاكنون ، [="red"]با چهار نسل [/]مواجه است :
1. نسل اول ،كساني هستند كه در سال 1342 جوان بودند و بخشي ازعمر خود را در مبارزه با استبداد رژيم منفور سابق گذراندند و به همراه امام (ره ) موجب به وجود آمدن انقلاب اسلامي شدند و جمهوري اسلامي را تشكيل دادند. اين نسل را مي توان فداكارترين مجموعه وفادار به آرمان هاي انقلاب نام نهاد كه در دشوارترين روزهاي انقلاب ،مديريت جامعه را به عهده گرفت و به رغم چالش ها و توطئه هاي گوناگون ، موفق شد كه انقلاب را از مسير انحراف نجات دهد.
2. نسل دوم كه پرورده نسل اول است ، كساني هستند كه موتور حركت انقلاب اسلامي بودند و جنگ تحميلي را اداره كردند و با كمترين امكانات ، توانستند بر ارتش مزدور صدام پيروز شوند و حماسه هاي جاودانه اي از خود به يادكار بگذارند و در واقع نسل انقلاب و جنگ نام دارند. اين افراد كساني هستند كه تجربه پيروزي انقلاب 1357 را دارند وبا تجربه جنگ وارد ميدان سازندگي شدند و در ارائه طرح هاي كلان عمراني كه كشور پس از جنگ به آن نياز داشت ، ساختار مديريتي نظام را به عهده گرفتند و در حال حاضر، بيشتر مسئولان و مديران جامعه ازاين نسل هستند.
3. نسل سوم ، فرزندان نسل دوم هستند و تجربه پيش از انقلاب ،انقلاب و جنگ را ندارند.
4. [="red"]نسل چهارم ، فرزندان نسل سوم هستند. اينها نسلي هستند كه درواقع در آينده به نسل تبديل خواهند شد و در حال حاضر كودك هستند وتقريبا ده سال ديگر، در عرصه جامعه ظاهر خواهند شد.[/]
ادامه دارد...
ويژگي هاي نسل سوم
وضعيت كلي جوانان كشور نشان مي دهد كه 70 درصد جمعيت جامعه ،زير 30 سال و 35 درصد آنها در گروه سني جوانان قرار دارند; اگر سن جوان را بين 15 تا 28 سال تعريف كنيم ، 25 ميليون جوان داريم كه به عنوان يك سرمايه بسيار عظيم ، بخش مهمي از جامعه كنوني را شكل داده ، 20 سال آينده كشور نيز در اختيار همين جوانان نسل سوم انقلاب است . از اين رو، شناخت صحيح اين نسل و ويژگي هاي آنان ، از اهميت بسيار ويژه اي برخوردار بوده و ضرورت توجه به آن را در بخش هاي سياستگذاري و اجرايي كشور خاطر نشان مي سازد.
دريك دسته بندي ، ويژگي هاي نسل سوم عبارت است از:
1. به لحاظ شخصيتي ، هويتي شكل يافته تر و مستقل تر دارند.
2. در توجه به مظاهر ديني ، گزينش گرند و مظاهر اساسي را ترجيح مي دهند و بيش از آنكه به مظاهر ديني تكيه كنند به جوهر و گوهر دين تكيه دارند.
3. بيشتر ترجيح مي دهند، آن گونه كه هستند، ديده شوند و كمتر به پنهان كاري در رفتارها تمايل دارند.
4. با خوش بيني ، به تعامل با جهان و فرهنگ هاي مختلف مي انديشند.
5. بيشتر واقع گراست و طرح و برنامه هاي فردي و اجتماعي را بيشتر ازنسل گذشته ، با ملاك قابليت در دسترس ، عملي بودن ، راهگشا بودن مي سنجد.
6. بر خلاف دسته اي ازبرداشت هاي جامعه شناسي سياسي ، اين نسل براساس تجارب تاريخي ، به جدايي دين از سياست تمايل نشان نخواهد داد، بلكه به تعديل ارتباط آن دو تمايل دارد.9
7. از سياست زدگي گريزان است ; بي آنكه به احزاب و افراد سياسي وابستگي جناحي داشته باشد، خود جوش در جهت تداوم انقلاب اسلامي گام بر مي دارد و بي درگيري در مجادلات سياسي ، به رشد وتوسعه خدمتگذاري مردم همت مي گمارد.
8. تمايل زيبايي شناختي و هنري اين نسل ، در مقايسه با نسل گذشته بيشتر است .
9. صميمي تر و راحت با ديگران مراوده و معاشرت مي كند.
10. ويژگي هاي اين نسل ، پويايي و روحيه انتقادگري است كه درمقابل انحرافات احتمالي و كجروي ها به سرعت از خود واكنش نشان مي دهد و بدون توسل به خشونت ، خطاها را اصلاح مي كند.
11. مدار حركت اين نسل بر شناخت ، تجزيه و تحليل حوادث سياسي جهان ، موضع گيري صحيح و مقابله سريع با تهديدات بيگانگان استواراست . شرايط جهاني ، انفجار اطلاعاتي و گردش سريع اطلاعات ، پويايي و قدرت تحليل بالايي به اين نسل بخشيده است .
12. ميزان تبعيت و تأثير پذيري نسل سوم از ديگران بسيار بالاست ;در نتيجه نسل سوم به الگوي مناسب نياز دارد.
13. اين نسل به فرهنگ و سنت هاي ايراني علاقه مند است . همچنين به دين و اخلاق پاي بند است و ابعاد فرهنگي ، هنري و زيباشناسي فرهنگ ايراني براي آنها بسيار جذابيت دارد.
نسل سوم و انقلاب اسلامي
بررسي واقعيات موجود پيرامون نسل هاي انقلاب اسلامي ، روشن گراين نكته مهم است است كه بخشي از تفاوت هاي موجود بين نسل ها،كاملا طبيعي است . آرمان ها، نيازها و احساسات نسل جوان هرجامعه اي ، با نسل پيش متفاوت است ; به اين معني كه معمولا نسل هاي جديد، بخش هايي از ديدگاه هاي نسل هاي قبلي را تعديل مي كنند ياتغيير مي دهند و برخي مواقع اين تغيير و تعديل ها، بسيار جدي است .اين تفاوت اگر به درستي شناخته شود و با شيوه هاي صحيح با آن برخورد گردد، نه تنها عارضه اي به دنبال نخواهد داشت كه موجب پختگي و ارتقاي نسل هاي آينده خواهد شد.
بخش ديگري از اين فاصله ، نه تنها طبيعي كه مطلوب است و نشانه تحول خواهي ، نوگرايي و سرزندگي نسل جوان است . چنان كه از امام صادق (عليه السلام ) نقل شده است كه فرزندان خود را نه براي امروز،بلكه براي بيست سال آينده تربيت كنيد; يعني در واقع بيست سال بعد،مانند امروز نخواهد بود و فضاي معنايي بيست سال بعد نيز با فضاي معنايي امروز تفاوت خواهد داشت . بنابراين ، دگرگوني در نسل هاي بعدي تا اندازه زيادي طبيعي خواهد بود; اما اگر شكاف نسل ها را به معني انقطاع و انقلاب نسل ها بدانيم ، يعني اينكه پديده نسل ها، ممكن است از مسير سيلان عادي خود خارج شود و در شرايط خاص ، دچاردگرديسي ناگهاني شود و اين دگرديسي به گونه اي باشد كه بتوان از كلمه انقلاب در نسل ها استفاده كرد كه در آن تمام مفاهيم ، گزاره ها، سليقه هاو غيره به طور ناگهاني تغيير مي يابند، در آن صورت به قطع مي توانيم ادعا كنيم كه اين امر، يك واقعيت نيست ، بلكه يك توهم بيش نخواهدبود، چرا كه انقلاب در نسل ها زماني است كه هنجارها و ارزش هاي قديمي از بين بروند و ارزش هاي جديد هم وجود نداشته باشد. آنگاه جامعه دچار انقلاب مي شود. اين امر در جمهوري اسلامي قابل تصورنيست و نخواهد بود. مقام معظم رهبري در تبيين رابطه نسل سوم باانقلاب اسلامي مي فرمايند:
(يكي از حرف هايي كه امروز، محور جنگ رواني دشمن است ـ كه لازم است آن را بگويم ـ اين است كه مي گويند نسل سوم انقلاب ، از ايده هاي انقلاب جدا شده است € بعد به دنبالش يك فلسفه هم مي گذارند; مثل همه فلسفه هاي قلابي و دروغين و جعلي كه فقط براي توجيه يك حرف دروغ و غلط درست مي كنند، تا كسي جرأت نكند بگويد، اين حرف غلطاست . مي گويند اين حرف متكي به يك فلسفه است € آن فلسفه چيست ؟آن فلسفه اين است كه همواره در همه انقلاب ها، نسل سوم از آن انقلاب رو برگردانده اند€حرف دروغ ، حرف غلط ،حرف چرند€ كدام انقلاب ها رامي گوييد؟ در سال 1789 در فرانسه انقلاب شده ; اما نه نسل سوم ، نه نسل دوم ، بلكه همان نسل اول از انقلاب برگشتند€ بعد از چهار، پنج سال ، يك حركت عليه انقلابيون اول به وجود آوردند و سه ، چهار سال قدرت را قبضه كردند; باز بعد از چهار، پنج سال عليه آنها فعاليت شد. به سال 1802 كه رسيد، آن چنان ماهيت اين انقلاب دگرگون شده بود كه كسي مثل ناپلئون ، توانست بيايد و تاج پادشاهي را روي سرش بگذارد€... بعد هم تا نزديك به هشتاد، نود سال رژيم هاي سلطنتي ـالبته سلطنت هاي گوناگون و سلسله هاي مختلف ـ در فرانسه پا بر جا بودكه دائما در حال جنگ و ابتذال و فساد بودند€ آن انقلاب به نسل سوم كه هيچ ، به نسل دوم هم نرسيد; چون پايه هاي انقلاب پايه هاي سستي بود. امروز بعد از گذشت دو قرن ، بعضي ها در جمهوري اسلامي ، خجالت نمي كشند مي آيند، ايده هايي كه در زمان خودش يك انقلاب را نتوانسته بود، به سامان برساند، با تيتر درشت به انقلابيون ايران تقديم مي كنند;انقلابيوني كه توانسته اند، عظيم ترين انقلاب را با پايه هاي مستحكم به وجود بياورند و سال هاي متمادي آن را در مقابل طوفان ها حفظ كنند.
انقلاب اكتبر شوروي هم به نسل سوم نرسيد; هنوز شش ،هفت سال ازپيروزي انقلاب نگذشته بود كه استالينيسم سر كار آمد;... حكومت به اصطلاح كارگري كه براي طبقات ضعيف تشكيل شده بود، به حكومت استبداد مطلق فردي تبديل شد... بنابراين مسئله نسل دوم و سوم و اين حرف ها نبود; همان اوايل كار، همه چيز از دست رفته بود. اين كدام فلسفه است ، با كدام انقلاب تطبيق شده و در كجا تجربه شده كه نسل هاي سوم انقلاب ، از انقلاب بر مي گردند؟ نخير، اين بسته به اين است كه ايده آن انقلاب چه باشد. اگر ايده هاي يك انقلاب بتواند، نسل دوم و سوم و دهم را به خاطر اصالت و صحت خود قانع كند، آن انقلاب عمر ابدي خواهد داشت . ايده هاي انقلاب اسلامي ، ايده هايي هستند كه عمر ابد دارند. عدالتخواهي ، هيچ وقت كهنه نمي شود; آزادي خواهي واستقلال خواهي ، هيچوقت كهنه نمي شود; مبارزه با دخالت بيگانگان ،هيچ وقت كهنه نمي شود; اينها چيزهايي است كه هميشه براي نسل هاجاذبه دارد... مطمئن باشند، همان شور و هيجان و ايمان و عواطفي كه در نسل جوان آن روز وجود داشت و توانست آن كار را بكند، در اين نسل جوان هم موجود است )10.
خواسته هاي نسل سوم
اگر نسل سوم درك شده ، مشكلات و نيازهايشان شناخته شود و بسترمناسبي براي رفع خواسته هايشان فراهم گردد، مجال خود شكوفايي خواهند يافت . كاوشي گذرا در متون روان شناسي ، بيانگر اين واقعيت است كه نسل جوان و نوجوان ،داراي نيازهاي خاصي هستند كه از اين قرار است : نياز به دوستي و مهرباني ، امنيت وآسايش ، احساس تعلق ،مقبوليت و احترام ، استقلال ، قدرداني ، داشتن هدف مشخص در زندگي ،احساس هويت و شناخت خود، احساس رشد، كمال و خود شكوفايي ،معنويت و مذهب 11.
از ديدگاه (آبراهام مزلو) ،نيازهاي انساني اهميت نهادي داشته وداراي سلسله مراتب هستند.( سلسله مراتب نيازها) ي مزلو، شامل نيازهاي : فيزيولوژيكي (طبيعي )، ايمني ، تعلق و عشق ، حرمت (عزت نفس و احترام ) و خود شكوفايي هستند و براي رسيدن به اين (خودشكوفايي )، نخست بايد با فراهم بودن شرايط اجتماعي ، اقتصادي وسياسي مناسب ، جوان از درگيري با نيازهاي رده هاي پايين تر رها شود،تا بتواند به نيازهاي عالي فكر كند.12اگر به صورت دقيق تر، بخواهيم نيازها و خواسته هاي نسل سوم راشناسايي كنيم ، مي توانيم اين نيازها را در سه بعد فرهنگي ، اقتصادي اجتماعي و سياسي دسته بندي كنيم .
نيازهاي فرهنگي
نسل سوم ، همه نيازهاي نسل هاي قبلي ، از نيازهاي پايه اي سطح اول تا نيازهاي عالي انساني را داراست ; ولي اگر اين نيازها را اولويت بندي كنيم ، مهم ترين آنها اين است كه يك جوان ، نياز دارد تا به رسميت شناخته شود و او را باور كنيم . نياز دارد كه شنيده شود و در عصر كنوني كه عصر تكنولوژي و سرعت است ، به مسائل فكري ، عاطفي رواني وشخصيتي وي توجه بيشتري شود.جوان به اقتضاي خصلت غريزي وطبع جواني ، در طلب آگاهي ، نشاط و آزادي و زيبايي است .در قرآن كريم ، متجاوز از ششصد بار به علم و آگاهي توصيه شده است ;اما در بيان راه و هدف از تحصيل علم هيچ محدوديتي جز خير و صلاح انسان ها در اين جهان و سعادت ابدي در آن جهان وجود ندارد; از اين روآگاهي و شناخت صحيح پيرامون تمامي موضوعات ، از مسائل ديني گرفته تا مسائل مربوط به جامعه ، حق و نياز نسل سوم است و (بايد بااطلاع رساني به جا، درست ، صادقانه و مهربانانه ، نسل سوم انقلاب را ازحوادث پيش از انقلاب و جريانات پس از آن آگاه كرد.13.
منظور از آزادي ، رهايي از قيد و بندهاي اخلاقي نيست ; آزادي ، برترين ساز و كار فعال كردن همه توانايي ها و ظرفيت هاي انساني است . به گفته امام موسي صدر، (آزادي حقيقي ، دقيقا رهايي از عوامل فشار خارجي وعوامل فشار داخلي است و به تعبير امام علي (ع ): (من ترك الشهوات ،كان حرا); يعني آزاده كسي است كه شهوات را ترك كند... آزادي والاترين شيوه براي شكوفا كردن قابليت ها، ظرفيت ها و استعدادهاي جامعه است ...).14شادي ، نشاط و تفريحات سالم هم ، موجب فعاليت بيشتر و بهتر انسان مي شود; چون در حالت انبساط و شادي و نشاط كار انسان بهتر پيش مي رود; چه كار بدني ، چه كار روحي و چه كار فكري . اگر فرح و انبساطي باشد كه طبعا از حصول نعمتي و مطلوبي حاصل مي شود، موجب اين مي شود كه انسان به فعاليت بيشتري بپردازد; بديهي است كه منظور ازنشاط، عيش و طرب هاي تهوع آور نيست .
آفرينندگي كه از صفات ذات باري است و در وجود انسان به وديعه نهاده شده است ، در هنر به معناي عام آن تجلي مي يابد. هر توليد هنري كه تجلي روح آفريدگاري انسان است ، نمي تواند از زيبايي بي بهره باشد.خلق يك تابلوي زيبا، ايجاد يك كالاي نفيس و دلاويز، تصنيف يك سمفوني با شكوه يا يك سروده دل انگيز و نيز بنياد يك بناي مسحوركننده و يك اثرهوش ربا و نظاير آن ، تماما جلوه هايي از روح زيبايي خلاقيت انسان است .15
نيازهاي اقتصادي و اجتماعي
نسل سوم ، به برقراري عدالت ، استقلال و آباداني كشور مي انديشد وبراساس تحقيقات ، ازدواج ، اشتغال ، تامين مسكن ، ادامه تحصيل ،رسيدن به مدارج بالاي علمي ، و ساير خواسته هاي اوليه براي تشكيل يك زندگي معقول و آبرومند، از ابتدايي ترين خواسته هاي اين نسل است .16
نيازهاي سياسي
نسل سوم ، نسلي سياسي و خواستار مشاركت و ايفاي نقش بيشتر درجامعه است ; نسل امروز، به بركت استقلال و آزادي پديد آمده از انقلاب اسلامي ، نه تنها در فضاي مدارس و دانشگاه ها حضوري فعال و موثردارد، بلكه در عرصه هاي سياسي و اجتماعي جامعه ، انتخابات متعددخبرگان رهبري ، رياست جمهوري ، نمايندگان مجلس ، شوراها و...حضوري تعيين كننده دارند. اين نسل كه در دوران پر شور و تحرك پس از پيروزي انقلاب رشد كرده ، حضور در عرصه هاي مختلف اجتماعي ودخالت در تعيين سرنوشت كشور را حق خود مي داند و با توجه به جمعيت به شدت رشد يافته خود، با استفاده از آزادي و اختياري كه از مواهب انقلاب به اوست ، بيش ترين نقش را در بسياري تصميم گيري هاي مبتني بر آراي مردم دارد.17
اين نسل اكنون 65 تا 70 درصد از جامعه ايراني را تشكيل مي دهد ودر آينده ، بدنه اصلي نظام را به وجود خواهد آورد، و به دليل برخورداري ازقدرت تحليل و آگاهي به تحولات سياسي ، اميد مي رود كه بهتر از دونسل پيشين ، كشور را در جهت تحقق اهداف انقلاب اداره كند.18
از نگاه انديشمندان سياسي يكي از معيارهاي نهادمندي يك سازمان يا نظام سياسي ، پشت سر گذاشتن نسل هاي پي در پي است و (هر چه يك سازمان مسئله جانشيني مسالمت آميز را بيشتر پشت سر گذاشته باشد و رهبري بيشتري را به خود ديده باشد، درجه نهادمندي آن نيزبيشتر است ) 19.از سوي ديگر، چشم انداز 20 ساله ، در حقيقت سندي است كه دو نسل گذشته آن را تنظيم كرده اند; ولي بايد با كمك نسل سومي ها آن را پياده كرد. در نهايت كساني كه بايد در اين 20 سال آن را تحقق بخشند،همين جوان هاي امروز هستند.
[="red"] آسيب شناسي[/]
نسل سوم كه پس از انقلاب رشد كرده است ، داراي تمايلات ، آمال وآرزوهايي هستند كه مقداري با تمايلات نسل انقلابي و پيش تر از آن متفاوت است ; به عبارت ديگر، اگر چه جوانان هنوز به انقلاب و مباني آن وفادار هستند; ليكن اين اميد تا زماني است كه واقعيت ها و انتظارات آنها تا حد قابل ملاحظه اي تحقق يابد; در غير اين صورت تضميني وجود ندارد كه به آنچه شعار و هدف اصلي انقلابيون نسل اول انقلاب بوده است ، وفادار بمانند. نسل فعلي از انقلاب اسلامي انتظاراتي دارد كه مهم ترين آنها تأمين نيازهاي مادي و معنوي آنهاست . حال چنانچه اين نسل در سال هاي آينده ، به صورتي گسترده وارد سيستم اجرايي وسياسي كشور شود و نظام مبتني بر انقلاب ، نتواند پاسخ گوي نيازهاي مادي و معنوي آنها باشد، شبهات و دغدغه هاي فكري و روحي آنها را به نحو شايسته پاسخ ندهد و با نسل انقلابي و جنگ ديده ، ارتباط عاطفي وروحي صحيحي نداشته باشد، آيا در باور و اعتقاد خود به انقلاب اسلامي ترديد نخواهند كرد؟20
در هر صورت ، براي جلوگيري از اينكه انقلاب اسلامي در اثر تحول وتبديل نسل عامل انقلاب ، دچار آسيب نشود، نخست بايد به همين واقعيت ، يعني تحول كمي و كيفي جمعيت نوجوان و جوان جامعه توجه وآگاهي پيدا كنيم . گام بعدي شناخت صحيح نسل كنوني جوانان ونيازهاي واقعي آنان است ; براي شناخت جوانان امروز، بايد با آنان معاصر شد و فهميد كه در ذهن نسل جوان امروز چه مي گذرد; آنان چه پرسش هايي دارند و چه نگراني ها و دغدغه ها و حساسيت هايي ؟
پرسش هاي ذهني جوانان امروز،همان پرسش هاي جوانان بيست وسي سال پيش نيست . در مباحث اعتقادي و ديني ، آنچه ديروز شبهه محسوب مي شد، از اذهان محو شده و در عوض شبهات جديد بسياري پديد آمده كه بايد در دفاع از اسلام و انقلاب اسلامي بدان پاسخ داده شود. علاوه بر ذهن جوانان ، زبان آنان نيز عوض شده و بايد با آنان بازبان خودشان صحبت كرد. بايد دانست كه زبان جوانان امروز از طريق چه عواملي شكل مي گيرد و ساخته مي شود; بخش عظيمي از جوانان امروز، به شدت تحت تاثير اموري از قبيل هنر و ورزش قرار دارند و بدون آگاهي از اين امور، آگاهي از ذهن و زبان جوانان ممكن نيست .21
وظيفه ديگر بر عهده دو نسل اول انقلاب اين است كه خود در نظر وعمل انقلاب باقي بمانند و ارزش هاي انقلاب را در وجود خود و درزندگاني و رفتار خود، بر پايه همان شعارهاي اصيل انقلاب حفظ كنند تانسل سوم انقلاب را در وجود نسل انقلاب كننده ، به صورت عيني وواقعي ديده و آن را الگوي خود قرار دهد. چنان كه استاد مطهري مي فرمايد: (اگر نسل سوم ما بين گفتار و كردار رهبران ديني تضادي ببيند، نمي تواند به انديشه و فكر آنان اعتماد كند و از آنان پيروي نمايد،پس بايد براي هدايت و رهبري نسل سوم ، گام هاي نظري و عملي برداريم تا بتوانيم نسل سوم را با مسائل ديني آشنا سازيم ).22
وظيفه مهم ديگر نسل ديروز آگاه ساختن هر چه بيشتر و هر چه دقيق تر و صحيح تر نسل امروز، از حقايق و واقعيات مربوط به انقلاب اسلامي است . نسل سوم بايد بداند كه در سال هاي ستم شاهي بر وطن او چه گذشته ، چرا پدرانش انقلاب كردند و صدها هزار نفر جان خود رافداي انقلاب كرده اند. او بايد ضمن آگاهي از توطئه هاي ديروز و امروزانقلاب ، با دستاوردهاي درخشان انقلاب در عرصه هاي مخلفت فكري ،فرهنگي ، سياسي ، اقتصادي ، اجتماعي ، صنعت ، تكنولوژي و امنيت ورفاه عمومي كه به همت و تلاش خستگي ناپذير مردان و زنان اين مرز وبوم در شهرها و روستاهاي كشور پديد آمده ، با خبر شود. همچنين ضعف ها، كاستي ها و اشكالات را بشناسد و خود را براي تحقق هر چه بهتر اهداف انقلاب اسلامي ، در جهت شكوفايي و پيشرفت مادي ومعنوي ميهن اسلامي عزيزمان آماده سازد. بالاخره اينكه براي تأمين نيازهاي مادي و معنوي نسل سوم ، برنامه ريزي هاي جامعي لازم است ، وتمامي سياست هاي خرد و كلان بايد در جهت شكوفا كردن ابعاد مثبت شخصيتي نسل سوم باشد. سياست هاي نظام بايد به گونه اي باشد كه بتواند، حداقل ها را براي تشكيل يك زندگي آبرومند، فراهم سازد; البته در سال هاي اخير، جهش هاي بسيار خوبي در اين زمين صورت گرفته ;ليكن نيازمند شتاب بيشتري است .
پي نوشت ها:
1. ر.ك : ده گفتار، مرتضي مطهري ; دنياي جوان ، علامه سيد محمدحسين فضل الله ، ترجمه مجيد مرادي ، ص 106.
2. فرهنگ علوم سياسي ، علي آقا بخشي ، تهران : چاپار، 1383، ص 267.
3. مفاهمه بين نسلي ، دكتر علي اصغر كاكوجويباري ، بازتاب .
4. پرورش فرزند در عصر دشوار، بنجامين اسپاك ، ص 259.
5. جوان و بحران هاي اجتماعي ، مرتضي منطقي ، تجربه غرب وايران .
6. شكاف نسلي يا تفاوت نسلي ، امين بزرگيان ، نشريه نامه ، شماره 39.
7. ر. ك : شكاف ، فاصله يا تحول ؟، علي ذوعلم ، حلقه نقد و پاسخ .
8. شكاف نسل ها; واقعيت يا توهم ؟، علي اختر شهر، حلقه نقد و پاسخ .
9. ر.ك : مفاهمه بين نسلي ، دكتر علي اصغر كاكوجويباري بازتاب .
10. بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي در جمع دانشجويان و اساتيددانشگاه صنعتي امير كبير، 9/12/1379.
11. ر.ك : نيازهاي نسل نو، گفت و گو با دكتر احمد بر جعلي ، مجله حديث زندگي ، ش 17.
12. همان و ر.ك : روانشناسي خودباوري و ارتباط آن با موفقيت ، تقي ابوطالبي احمدي ، تهران : وحيد، 1382.
13. آيت الله جوادي آملي ، بازتاب ، بهمن .
14. صيانت از آزادي ، امام موسي صدر.
15. نازطلبي جوان ، صادق طباطبايي ، سايت بازتاب ، 10/8/1383.
16. سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران ، مركز تحقيقات ،مطالعات و سنجش برنامه اي و ر.ك : جوانان ، اسير چالش هاي ناشي ازسوء برنامه ريزي € منبع : خبرگزاري مهر 24/5/1383.
17. تحول جمعيتي جوانان جامعه ايران ، غلامعلي حداد عادل ،آسيب شناسي انقلاب اسلامي ، تهران : نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه صنعتي شريف ، 1379، ص 431.
18. نسل سوم ، احمد اسماعيل تبار; خانواده سبز، ش 81.
19. سامان سياسي در جوامع دستخوش دگرگوني ، ساموئل هانتينگتون ، ترجمه محسن ثلاثي ، تهران : نشر علم ، 1375، ص 26.
20. جوانان و آينده انقلاب ، علي اكبر آقايي ، كتاب راه انقلاب ، ص 426.
21. تحول جمعيتي جوانان جامعه ايران ، غلامعلي حداد عادل ،آسيب شناسي انقلاب اسلامي ، تهران : نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه صنعتي شريف ، 1379، ص 435.
22. مرتضي مطهري ، ده گفتار، تهران : صدرا.
خوب منبع مطالبی که در مورد نسل 3 (ما جوون ها :khaneh:) گفته شد ساید navideshahed.com بود.
حالا می خواهیم در مورد نسل چهارم صحبت کنیم یعنی داداش کوچیکه و آبجی کوچیکه تون. میتونید نسل چهارم رو با بقیه نسلها مقایسه کنید، نقش مادر در خانواده را در آنها بررسی کنید، تاثیر مدرسه را بررسی کنید و خلاصه هر چیزی که به ذهنتون میرسه. ولی به اون مطالبی که در مورد نسل 2 و 3 گفته شد توجه کنید.
با تشکّر
باعرض سلام و تشکر
موضوع بسیار جالبی است و از نوشته های دوستان استفاده کردم به هر حال هر کسی به اندازه وسعی و توانایی خود می تواند سهمی در اصلاح این گونه سبک های فرزند پروری داشته باشد البته ناگفته نماد ما پدر و مادرها امروزی فرزندان پدر و مادر های سخت گیر و متعصب و سنتی قدیم هستیم که این نکته جای بسی تأمل دارد در بعضی از موارد یک نسل باید تباه شود تا نسل دیگر رشد سالم داشته باشد الان به نظر می رسد گرایش به دین و دینداری واقعی روبه افزایش است در حالی که در گذشته دینداری تقلیدی بوده اما الان تفکر و تعقل در دین گسترش پیدا کرده که باید به فال نیک گرفت پس هر فرد در ارتباط چهار گانه خود ( خودش ، دیگران ، طبیعت و خدا ) وظیفه اش مشخص است و خداوند به اندازه وسعش از او انتظار دارد بعضی از موارد فرد باید گلیم خودش را از آب بکشد .
بسم الله الرحمن الرحيم
به نظرم ربطي ندارد مادر يك بچه با اسلام آشنا باشد ومقيدبه قيود الهي باشد يا نباشد. مشكلي كه بنده الان ميبينم اينه كه اصلآ جوانان ما داراي فكر نيستند هر فكري. يعني يك انديشه منسجم براي خود ندارند.به دين مربوط نميشود انسان ارزشها را تشخيص ميدهد وبر مبناي ان وتجربيات وعقلش تفكر واعتقاداتي برايش شكل ميگيرد.اين انسان اهل بحث ومنطق است ميشود باهاش حرف زد واز اسلام برايش گفت وچه بسا بپذيرداما جوانان امروز پيروي از مد وتفكر ورفتار اكثريت را الگو كرده است.فقط به جلوه بيشتر توجه دارد واينكه با ديگران همراه شود مبادا كم بياورد اين يعني اين فرد تفكري در نحوه زندگي ندارد.اعتماد به نفس وعزت نفس ندارد نميداند كرامت انساني چيست اگر اين كرامت انساني براي ما جا بيافتد همه چيز حل است ان شاء الله.هرچند اگر اسلام باشد كه خيلي بهتر اما منظورم اينه كه مشكل نبود انديشه است در عين اينكه فكر ميكنند خيلي روشنفكر! هستند .البته زمانه به گونه اي شده كه انديشه ها رادارند تسخير ميكنند وهمه جا حاكمان وسردمداران تلاش دارند انگونه كه به نفعشونه فكر عوام را جهت دهند .
اللهم اجعل عواقب امورنا خيرا