سلام به همگی.. خصوصا دوست دیرینه ی سبزینه ی ظهور.. دوست من بنده در گیر و دار امر خیرم... دوستان دعا بفرمایید برای عاقبت امر ما... واقعا ممنون از توضیحات لطیفت... شک نکن که برام مفید بود.... در پناه حضرت یار...
[=Arial Narrow]بابا..چی کارش دارین دوست خوبم رو.....؟
مگه ندیدید عصبانی بود.....وقتی ناراحته باید بذاریم حرف دلشو بزنه بعدش که آروم شد..اون وقت بهش راه حل بدید...وبا حرفاتون نظرش رو عوض کنید.....
گست جان بگید.....سنگ صبور این جا زیاد است...:Gol:
نقل قول:
در کل یا خدا :moteajeb:
حالت زورو واقعا بهتون میاداااا
[=Arial Narrow]آره خلبان.....ما خیلی قوی هستیم...لطفا همه ازمون بترسند....هوراااااااااا:khoshali:
یه چیزی....زرو از بدها میگرفت میداد به خوبها.....درفکرم شغلم رو این طوری کنم...این اواخر:Kaf:
[=Arial Narrow]آره ... خلبان.....ما خیلی قوی هستیم...لطفا همه ازمون بترسند....هوراااااااااا:khoshali:
یه چیزی....زرو از بدها میگرفت میداد به خوبها.....درفکرم شغلم رو این طوری کنم...این اواخر:Kaf:
از این به بعد منم به شما میگم ... (...هم بد نیست :Nishkhand: )
خوب ... هر ساله مسابقاتی در کشور و خارج کشور برای دوستان قویمون برگذار میشه ، بنده اونجارو پیشنهاد میدم که استعداداتون تلف نشه :Khandidan!::Khandidan!:
سلام سارا خانم
ناراحت نمیشید یه چیزی بگم .
شما که از همه انتظار دارید چقدر انتظارات دیگرونو برآورده میکنید .
ببخشید یادم رفت خودمو معرفی کنم .
من یکی از هموناییم که یه بار گفتید برای زیاد شدن آمار صلواتاشون میان صلوات میدن و میرن .
البته قصد من از حذف صلواتا این نیست ولی ظاهرا تصور شما اینجوریه . اشکالی نداره شما راحت باش .
ما که از روزی که پستای شما رو اینجا دیدیم همش انتقاد کردید .
خب خیلی از گلای خوش بو خارم دارن شما به خدا هم اعتراض میکنید که چرا گلا خار دارن ؟
به جای این همه اعتراض و هوار کردن بار دلتون رو سر این روزگار بد بخت یه راه حل پیشنهاد بدید که سایت بهتر بشه . البته راه حل های منطقیو قابل اجرا و متناسب با موضوع سایت .
خود من الان 5 ماهه اومدم تو این سایت .پنجاه و خوردی پست حذف شده دارم . حالا منم باید بیام اینجا و ابراز دلخوری کنم ؟
اي بابا يكي به اين بنده خدا خوش آمد بگه
مهدي ؟ (يه دقيقه قبل از من پست ميزني همين ميشه ديگه ، مجبور ميشم ويرايش كنم)
سلام جناب ... چي چي ؟ :Gig:
نفهميدم چيه به هر حال خوش آمديد
sara.tanha;232071 نوشت:
سلام
هی میخوام غر نزنم نمیشه. هی میخوام خوب باشم نمیشه. هی میخوام مثل بقیه اینجا رو خوب تر کنم نمیشه!!!!! امان از این نشدن ها!!!!!!!!!!!!! گفتن بیا عضو شو سایت خوبیه.... مشاور داره دوست و رفیق و آشنا داره.... گفتم باشه میام. اومدم واسه حل مشکلم تاپیک گذاشتم گفتن نمیشه برو خصوصی مطرح کن... گفتم باشه(البته این بار به سادگی نگفتم!!) بهرحال رفتم خصوصی مطرح کردم ایشون از 24/3/91 به این ور تشریف نیاوردند تو سایت!!!!!! خداییش دیگه زور داره بخوام بیام اینجا. الانم که پستم حذف میشه
هی روزگاااااااااااااااااااااااااااااار
عليك سلام
خانم سارا پيغام خصوصي شما به دست يك شخص ميرسه نه به دست يك گروه و اين شخص ميتونه مثل همه ما به هر دليلي نتونه چند روز وارد سايت بشه
در ثاني قسمت مشاوره يكي از بخش هاي بسيار شلوغ سايت هست اميدوارم دوستان هر چه سريعتر فكري به حال اين قسمت بكنند چون واقعاً جناب حامي و همكاران حجم كاري بسيار زيادي دارن
صبا313;232073 نوشت:
خود من الان 5 ماهه اومدم تو این سایت .پنجاه و خوردی پست حذف شده دارم . حالا منم باید بیام اینجا و ابراز دلخوری کنم ؟
من و سركار نكيسا پنجاه و خرده اي تاپيك حذف شده داريم :khandeh!:
هي روزگاااااااااااااااااااار
سلام
هی میخوام غر نزنم نمیشه. هی میخوام خوب باشم نمیشه. هی میخوام مثل بقیه اینجا رو خوب تر کنم نمیشه!!!!! امان از این نشدن ها!!!!!!!!!!!!! گفتن بیا عضو شو سایت خوبیه.... مشاور داره دوست و رفیق و آشنا داره.... گفتم باشه میام. اومدم واسه حل مشکلم تاپیک گذاشتم گفتن نمیشه برو خصوصی مطرح کن... گفتم باشه(البته این بار به سادگی نگفتم!!) بهرحال رفتم خصوصی مطرح کردم ایشون از 24/3/91 به این ور تشریف نیاوردند تو سایت!!!!!! خداییش دیگه زور داره بخوام بیام اینجا. الانم که پستم حذف میشه
هی روزگااااااااااااااااااااا ااااااااار
سلام خانم سارا
من هم همین مشکل رو با قسمت مشاوره داشتم ، بعد از ایجاد تاپیک 4/5 روزی صبر کردم دیدم خبری از دوستان مشاور نشد من هم تاپیک رو بی خیالش شدم.
واقعا سرشون شلوغه و ما هم کمی بی صبر هستیم ، البته حق هم داریم چون بلا تکلیفی خیلی بدتره ، اما خوب باید صبر کرد :Sham:
اما اگه فکری به حال قسمت مشاوره بشه خیلی بهتره چون 4/5 روز ، یا ... ، صبر کردن خیلی زیاده. لطفا مسئولین به فکر باشن:Sham:[/]
سلام بر گست عزیز
دوست خوبم فک نمیکنی داری چیزی که مال بعضی از آدماس به خدا نسبت میدی ؟:Narahat az:
سلام به همگی:hamdel:
این شعر اومده بود مایلم خوب؟! بعد همینجوری که داشتم میخوندم کپی کردم تو پاتوق حواسم نبود تو کلید ارسال کلیک کردم یعنی حواسم بودا اینترنتم قطع بود خواستم اینجوری ببینم هستم یا نه دیدم کلا صفحه برام باز نشد
گفتم حتما پستم نیومده و اینترنت قطع بوده :Gig:
حالا چجوری اومده اینجا خدا میدونه :khandeh!:
بعدشم شعر شوخی هستش من فقط خندم گرفت نمیدونستم انقد بد بوده:khandeh!:
سلام خيلي خوش آمديد از اسمتون و گربه هاي خندانتون معلومه كه پر از احساسات هستيد،اميد وارم بتونيد اينجا به بهترين شكل ازش استفاده كنيد. سايت خوبيه،اما به حرف بزرگتر ها گوش كنيد وگرنه اون لبخند نامتون برعكس ميشه و گل بقل لپتون هم پر پر!!!!!(شوخي بود)
[=Georgia]این بار برای آمدنت تمام ثواب های اعمالم را از خدایم باز گرفتم...و به بهای ازدست دادن بهشتم آنچه که بود دادم وکلید آمدنت را خریدم..
بخشش خدا بود که با بهای اندک اعمالم باز کلید را به دستم ...با تبسمی.... تحسین کرد عشقم را..
[=Georgia] وگناهانم را پوشاند..
[=Georgia] ومن با تمام خوشحالی وجودم ؛در وصل را گشودم..به یک باره نجوای زیبای تو تمام
:parandeh:نگاههای کودکیم را بی هیچ چتری به بازی عشق درکوچه های گونه هایم واداشت..:parandeh:
باز خوشحال به دیدار آمدنت تمام درختان قلبم را ،به پارچه نذر گره بستم:goleroz:
..بیا آسمانم(عج) که صدای نبض های مقدس قلبت می آید..
وای چقدر دل نشین است مهر پدرانه تو..:Sham:
:Gol:به امید دیدن لبخند دوباره ات تمام وجود لب هایم را به جشن خنده واداشتم..:Gol:
اما..
آه!
تو که آمدی جز غم بر لب هایت هیچ نبود..:Ghamgin:
[=Georgia]باز چه شده آسمانم؟نکند کوله بار گناهان من؟..یا که شاید..؟
[=Georgia] بازتو درسکوت تمام کائنات رابه گریه واداشتی....همه برایت می گریند....
به یکباره :Sham:غم هایت:Sham: را به من بسپاروجانم رابگیر..تمام باران اشک هایم،دریای غم شدند....
وتوباز درسکوت با آن قلب بزرگت انگشتر شکسته را نشان میدهی...و به غم می نشینی..بی هیچ سخن. آه..همه خوبان مثل همند...بی هیچ حرف ازپی ات می گذرند..
دروصلم رابستم...ودرتنهایی با انگشتر شکسته ات با هم گریستیم..
فكرم همه جا هست، ولي پيش خدا نيست
سجاده زردوز كه محراب دعا نيست
گفتند سر سجده كجا رفته حواست؟
انديشه سيّال من ـ اي دوست ـ كجا نيست؟!
از شدت اخلاص من عالم شده حيران
تعريف نباشد، ابداً قصد ريا نيست!
از كميت كار كه هر روز سه وعده
از كيفيتش نيز همين بس كه قضا نيست
يك ذره فقط كندتر از سرعت نور است
هر ركعت من حائز عنوان جهاني ست!
اين سجده سهو است؟ و يا ركعت آخر؟
چندي ست كه اين حافظه در خدمت ما نيست
اي دلبر من! تا غم وام است و تورم
محراب به ياد خم ابروي شما نيست
بي دغدغه يك سجده راحت نتوان كرد
تا فكر من از قسط عقب مانده جدا نيست
هر سكه كه دادند دوتا سكه گرفتند
گفتند كه اين بهره بانكي ست، ربا نيست!
از بس كه پي نيم وجب نان حلاليم
در سجده ما رونق اگر هست، صفا نيست
به به، چه نمازي ست! همين است كه گويند
راه شعرا دور ز راه عرفا نيست
از نسل سوم ضميمه ي روزنامه كيهان
گفتم باشه(البته این بار به سادگی نگفتم!!) بهرحال رفتم خصوصی مطرح کردم ایشون از 24/3/91 به این ور تشریف نیاوردند تو سایت!!!!!! خداییش دیگه زور داره بخوام بیام اینجا. الانم که پستم حذف میشه
هی روزگااااااااااااااااااااا ااااااااار
با سلام
هر وقت یه چنین موضوعی پیش اومد
با مدیر محترم سایت یا اجرایی
یا همکار مدیر سایت تماس بگیرید
ممنونم[/]
با سلام هر وقت یه چنین موضوعی پیش اومد با مدیر محترم سایت یا اجرایی یا همکار مدیر سایت تماس بگیرید ممنونم
ظاهرا باید تو صف وایسیم!!!! نیازی به تماس نیست. چون احتمالا پاسخ میدن که منتظر باشید!! و منم مزاحم وقت شون نمیشم.
صبا313;232073 نوشت:
سلام سارا خانم
ناراحت نمیشید یه چیزی بگم .
شما که از همه انتظار دارید چقدر انتظارات دیگرونو برآورده میکنید .
ببخشید یادم رفت خودمو معرفی کنم .
من یکی از هموناییم که یه بار گفتید برای زیاد شدن آمار صلواتاشون میان صلوات میدن و میرن .
البته قصد من از حذف صلواتا این نیست ولی ظاهرا تصور شما اینجوریه . اشکالی نداره شما راحت باش .
ما که از روزی که پستای شما رو اینجا دیدیم همش انتقاد کردید .
خب خیلی از گلای خوش بو خارم دارن شما به خدا هم اعتراض میکنید که چرا گلا خار دارن ؟
به جای این همه اعتراض و هوار کردن بار دلتون رو سر این روزگار بد بخت یه راه حل پیشنهاد بدید که سایت بهتر بشه . البته راه حل های منطقیو قابل اجرا و متناسب با موضوع سایت .
خود من الان 5 ماهه اومدم تو این سایت .پنجاه و خوردی پست حذف شده دارم . حالا منم باید بیام اینجا و ابراز دلخوری کنم ؟
هرکس وقتی وارد جایی میشه انتظاراتی داره منم انتظار داشتم به جواب سوالاتم برسم. تا حدی که بتونم انتظارات دیگران رو براورده می کنم. فکر کنم دوستای زیادی هستن که اینجا تعریف کنن و بالاخره باید انتقادات هم باشه. من میگم سایت به این خوبی به این پر محتوایی(اینا تعریفا) چرا کارشناس باید کم داشته باشه؟؟؟ اگر کارشناس کم دارین سعی کنید کاربرای کمتری داشته باشید اگه کاربراتون زیاده ازشون استفاده کنید. قرار نیست که کارشناس از فضا بیاد!!
خار گل رو وقتی میشه تحمل کرد که گلش گل باشه!!! خاری هر گلی را نباید تحمل کرد. شما 5 ماهه اومدی من از تیر 89 اینجا عضو بودم.اونوقتی که دکمه صلوات سپاس بود. قدیمیا یادشون میاد.البته با یه اسم کاربری دیگه. متاسفانه پسوردمو گم کردم. البته با این اسم راحت ترم. چون خیلی به شخصیتم نزدیک تره!! درضمن اون قدیمیا می اومدیم اینجا درد ودل می کردیم. منم به این حساب اومدم وگرنه نمی خواستم خاطر شما عزیز رو مکدر کنم!!!!!!!
درپناه حق باشید.
[="Tahoma"][="Black"]و بعد همچنان که دانشمندان بزرگ که از ما بیشتر می فهمند! - مردانی چون ارسطو می گویند که برخی برای بردگی و گروهی برای آقایی به این دنیا می آیند- یقین کردم که ما برای بردگی به دنیا آمده ایم و سرنوشت مقدرمان باربری و تازیانه خوردن و تحقیر شدن و نجس تلقی شدن است. اما برادر! ناگهان خبر یافتیم که مردی از کوه فرود آمده است و در کنار معبدی فریاد زده است:" من از جانب خدا آمده ام." و من باز بر خود لرزیدم که باز فریبی تازه برای ستمی تازه اما چون زبان به گفتن گشود، باورم نشد: "من از جانب خدا آمده ام که خدا اراده کرده است تا بر همه بردگان و بیچارگان زمین منت بگذارد و آنان را پیشوایان جهان و وارثان زمین قرار دهد." شگفتا! چگونه است که خدا با بردگان و بیچارگان سخن می گوید و به آنها مژده نجات و نوید رهبری می دهد؟ باورم نشد. گفتم:" او نیز چون پیامبران دیگر شاهزاده ای است که به قدرت رسیده تا با قدرتمندی هم پیمان شود و قدرتی تازه بیافریند." گفتند:" نه! یتیمی بوده است و در پشت کوه گوسفندان را می چرانیده است." گفتم: عجبا! چگونه است که خداوند فرستاده اش را از میان چوپانان برگزیده است؟" گفتند:" او آخرین حلقه ازسلسله چوپانان است و اجدادش همه رسولان چوپان." از شوق یا از هراسی گنگ بر خود می لرزیدم که برای نخستین بار از میان ما پیامبری برخاسته است. به او ایمان آوردم، چراکه همه برادرانم را گرد او دیدم. بلال، برده ای برده زاده از پدر و مادری بیگانه از حبشه. سلمان، آواره ای به بردگی گرفته شده از ایران. ابوذر، فقیر درمانده گمنام. ایمان آوردم چراکه کاخش چند اتاق گلی بود و بارگاه و تختش تکه چوبی بود انباشته از برگهای خرما. این همه دستگاه او بود و همه فشاری بود که برای ساختن خانه اش بر مردم وارد کرده بود! و تا بود چنین بود و چنین مرد. " آری این چنین بود برادر" دکتر علی شریعتی
نبض هستي لرزه بر رگ‌هاي كوهِ نور زد
باغبان انبياء گل نغمه‌اي مسرور زد
چشمِ كوه‌هاي دگر پيش حرا تاريك بود
چشم خورشيدي او علت بر اين مشهور زد
بسكه شيرين بود وصلِ يار در غارِ حرا
صد ملك با بال‌هاي سر درش را تور زد
هم نبوت را به دست آورد و هم ختم الرسل
فكر را از نو بنا كرد و دم از معمور زد
با چنين والا مقامي چشم‌ها را خيره كرد
تيرها بر ديدگانِ دشمنانِ كور زد
ديگر از حرف يتيمي و شباني نيست حرف
سيلي سنگين بعثت بر رخِ مغرور زد
دست شيطان را ببست و شاهكاري را گشود
گفت اسلام و همه ابليسيان را دور كرد
جان جهان و فخر زمان است مصطفی قدرش فزون تر از رمضان است مصطفی آن خاتم و امام و امید و رسول دین یکتا سپهر کون و مکان است مصطفی
عید سراسر نور و برکت مبعث خاتم الانبیاء و المرسلین حضرت محمد ابن عبد الله علیه آلاف التحیه و الثنا را به محضر نورانی حضرت ولیعصر ارواحنا لتراب مقدمه الفداء ، مقام معظم رهبری مدظله العالی و خانواده بزرگ اسک دین تبریک و تهنیت عرض میکنم
از خداوند منان توفیق زیارت حرم نبوی را در دنیا و شفاعت آن حضرت را در آخرت خواستارم و همچنین از خداوند متعال توفیق ادب بندگی خالصانه بدرگاهش را برای همگان مسئلت مینمایم
کاربر مهمان خوش آمدید
قال رسول الله (ص):
:Gol::Gol:آمین:Gol::Gol:
مگه ندیدید عصبانی بود.....وقتی ناراحته باید بذاریم حرف دلشو بزنه بعدش که آروم شد..اون وقت بهش راه حل بدید...وبا حرفاتون نظرش رو عوض کنید.....
گست جان بگید.....سنگ صبور این جا زیاد است...:Gol:
یه چیزی....زرو از بدها میگرفت میداد به خوبها.....درفکرم شغلم رو این طوری کنم...این اواخر:Kaf:
[=Arial Narrow]چقدر خوب.......همه ترسیدن......همینو میخواستم.....دیگه عمو...
البته دیگه جنگ باشمشیر وتفنگ گذشت..الان جنگ کلامه تو دنیا....
که فکر کنم جنگ باشمشیرش بهتربود:Ghamgin:
خوب ... هر ساله مسابقاتی در کشور و خارج کشور برای دوستان قویمون برگذار میشه ، بنده اونجارو پیشنهاد میدم که استعداداتون تلف نشه :Khandidan!::Khandidan!:
شغل هم:Gig:
چه مورد های مد نظر حضرتعالی هستش؟
فعلا می خوام برم توی کار تولید کالا
[=Book Antiqua]کالای تواضع:
[=Arial Narrow]:hadyeh:[=Arial Narrow]این کالای مرغوب در بازار شلوغ خیال توسط نا اهلانش شبیه سازی میشود:آن ها کالای
بد خود کم بینی را (برای ایجاد سلطه برشما)مشابه کالای تواضع ساخته ودربازار عرضه
میکنند..برای شناسایی کالای اصلی لطفا به برچسب استاندارد
[=Arial Narrow]تعادل درغرور توجه نمودهوبه آرم مخصوص هدف برای رضای خدا روی کالا توجه فرمایید..
برای شناسایی بیشتر:
[=Arial Narrow]تاریخ مصرف کالای خود کم بینی (ریشه درگذشته ما)از حالت طبیعی خارج شده است
وغیر قابل مصرف است..جنس کالا ازنوع سرکوب های شدید بر طیف تفریط وافراط می
باشد..اثر مصرف این کالا:بعد ازمصرف چشمان پاداش دهنده فرد کورشده وباعث عقب
افتادگی انسان ازشکوفایی استعدادهایش میشود
.
مراقب انتخاب کالا موقع خرید باشیم.دوستان ایشون به هیچ کس نبودند جز من اصلا نگران نباشید :Narahat az:
:Gol:سلام دوستان گلم
سلام
هی میخوام غر نزنم نمیشه. هی میخوام خوب باشم نمیشه. هی میخوام مثل بقیه اینجا رو خوب تر کنم نمیشه!!!!! امان از این نشدن ها!!!!!!!!!!!!! گفتن بیا عضو شو سایت خوبیه.... مشاور داره دوست و رفیق و آشنا داره.... گفتم باشه میام. اومدم واسه حل مشکلم تاپیک گذاشتم گفتن نمیشه برو خصوصی مطرح کن... گفتم باشه(البته این بار به سادگی نگفتم!!) بهرحال رفتم خصوصی مطرح کردم ایشون از 24/3/91 به این ور تشریف نیاوردند تو سایت!!!!!! خداییش دیگه زور داره بخوام بیام اینجا. الانم که پستم حذف میشه
هی روزگاااااااااااااااااااااااااااااار
سلام سارا خانم
ناراحت نمیشید یه چیزی بگم .
شما که از همه انتظار دارید چقدر انتظارات دیگرونو برآورده میکنید .
ببخشید یادم رفت خودمو معرفی کنم .
من یکی از هموناییم که یه بار گفتید برای زیاد شدن آمار صلواتاشون میان صلوات میدن و میرن .
البته قصد من از حذف صلواتا این نیست ولی ظاهرا تصور شما اینجوریه . اشکالی نداره شما راحت باش .
ما که از روزی که پستای شما رو اینجا دیدیم همش انتقاد کردید .
خب خیلی از گلای خوش بو خارم دارن شما به خدا هم اعتراض میکنید که چرا گلا خار دارن ؟
به جای این همه اعتراض و هوار کردن بار دلتون رو سر این روزگار بد بخت یه راه حل پیشنهاد بدید که سایت بهتر بشه . البته راه حل های منطقیو قابل اجرا و متناسب با موضوع سایت .
خود من الان 5 ماهه اومدم تو این سایت .پنجاه و خوردی پست حذف شده دارم . حالا منم باید بیام اینجا و ابراز دلخوری کنم ؟
سلام
عرض ادب و احترام
به سایت اسک دین خوش امدید
امیدوارم شاهد حضور فعال شما باشیم
با تشکر
لا حول و لا قوة الا بالله
اي بابا يكي به اين بنده خدا خوش آمد بگه
مهدي ؟ (يه دقيقه قبل از من پست ميزني همين ميشه ديگه ، مجبور ميشم ويرايش كنم)
سلام جناب ... چي چي ؟ :Gig:
نفهميدم چيه به هر حال خوش آمديد
عليك سلام
خانم سارا پيغام خصوصي شما به دست يك شخص ميرسه نه به دست يك گروه و اين شخص ميتونه مثل همه ما به هر دليلي نتونه چند روز وارد سايت بشه
در ثاني قسمت مشاوره يكي از بخش هاي بسيار شلوغ سايت هست اميدوارم دوستان هر چه سريعتر فكري به حال اين قسمت بكنند چون واقعاً جناب حامي و همكاران حجم كاري بسيار زيادي دارن
من و سركار نكيسا پنجاه و خرده اي تاپيك حذف شده داريم :khandeh!:
هي روزگاااااااااااااااااااار
[="Tahoma"][="Black"]
[/]
[="Black"] (✿◠ ‿ ◠);232044 نوشت:
خوش اومدین :Gol:[/]
[="Black"][="MediumTurquoise"]يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ عَلَيْكُمْ أَنفُسَكُمْ[/]
سلام خانم سارا
من هم همین مشکل رو با قسمت مشاوره داشتم ، بعد از ایجاد تاپیک 4/5 روزی صبر کردم دیدم خبری از دوستان مشاور نشد من هم تاپیک رو بی خیالش شدم.
واقعا سرشون شلوغه و ما هم کمی بی صبر هستیم ، البته حق هم داریم چون بلا تکلیفی خیلی بدتره ، اما خوب باید صبر کرد :Sham:
اما اگه فکری به حال قسمت مشاوره بشه خیلی بهتره چون 4/5 روز ، یا ... ، صبر کردن خیلی زیاده. لطفا مسئولین به فکر باشن:Sham:[/]
سلام به همگی:hamdel:
این شعر اومده بود مایلم خوب؟! بعد همینجوری که داشتم میخوندم کپی کردم تو پاتوق حواسم نبود تو کلید ارسال کلیک کردم یعنی حواسم بودا اینترنتم قطع بود خواستم اینجوری ببینم هستم یا نه دیدم کلا صفحه برام باز نشد
گفتم حتما پستم نیومده و اینترنت قطع بوده :Gig:
حالا چجوری اومده اینجا خدا میدونه :khandeh!:
بعدشم شعر شوخی هستش من فقط خندم گرفت نمیدونستم انقد بد بوده:khandeh!:
باشه
من تسلیم
صبر می کنم!!!
سلام
خيلي خوش آمديد
از اسمتون و گربه هاي خندانتون معلومه كه پر از احساسات هستيد،اميد وارم بتونيد اينجا به بهترين شكل ازش استفاده كنيد.
سايت خوبيه،اما به حرف بزرگتر ها گوش كنيد
وگرنه اون لبخند نامتون برعكس ميشه و گل بقل لپتون هم پر پر!!!!!(شوخي بود)
ان الله مع الصابرين
(در اين لحظه خدا بيش از پيش با شماست)
بخشش خدا بود که با بهای اندک اعمالم باز کلید را به دستم ...با تبسمی.... تحسین کرد عشقم را..
[=Georgia] ومن با تمام خوشحالی وجودم ؛در وصل را گشودم..به یک باره نجوای زیبای تو تمام
:parandeh:نگاههای کودکیم را بی هیچ چتری به بازی عشق درکوچه های گونه هایم واداشت..:parandeh:
باز خوشحال به دیدار آمدنت تمام درختان قلبم را ،به پارچه نذر گره بستم:goleroz:
..بیا آسمانم(عج) که صدای نبض های مقدس قلبت می آید..
وای چقدر دل نشین است مهر پدرانه تو..:Sham:
:Gol:به امید دیدن لبخند دوباره ات تمام وجود لب هایم را به جشن خنده واداشتم..:Gol:
اما..
آه!
تو که آمدی جز غم بر لب هایت هیچ نبود..:Ghamgin:
[=Georgia] بازتو درسکوت تمام کائنات رابه گریه واداشتی....همه برایت می گریند....
به یکباره :Sham:غم هایت:Sham: را به من بسپاروجانم رابگیر..تمام باران اشک هایم،دریای غم شدند....
وتوباز درسکوت با آن قلب بزرگت انگشتر شکسته را نشان میدهی...و به غم می نشینی..بی هیچ سخن.
آه..همه خوبان مثل همند...بی هیچ حرف ازپی ات می گذرند..
دروصلم رابستم...ودرتنهایی با انگشتر شکسته ات با هم گریستیم..
چه شده آسمانم؟ومن می ترسم..
:Doaa:فكرم همه جا هست، ولي پيش خدا نيست
سجاده زردوز كه محراب دعا نيست
گفتند سر سجده كجا رفته حواست؟
انديشه سيّال من ـ اي دوست ـ كجا نيست؟!
از شدت اخلاص من عالم شده حيران
تعريف نباشد، ابداً قصد ريا نيست!
از كميت كار كه هر روز سه وعده
از كيفيتش نيز همين بس كه قضا نيست
يك ذره فقط كندتر از سرعت نور است
هر ركعت من حائز عنوان جهاني ست!
اين سجده سهو است؟ و يا ركعت آخر؟
چندي ست كه اين حافظه در خدمت ما نيست
اي دلبر من! تا غم وام است و تورم
محراب به ياد خم ابروي شما نيست
بي دغدغه يك سجده راحت نتوان كرد
تا فكر من از قسط عقب مانده جدا نيست
هر سكه كه دادند دوتا سكه گرفتند
گفتند كه اين بهره بانكي ست، ربا نيست!
از بس كه پي نيم وجب نان حلاليم
در سجده ما رونق اگر هست، صفا نيست
به به، چه نمازي ست! همين است كه گويند
راه شعرا دور ز راه عرفا نيست
از نسل سوم ضميمه ي روزنامه كيهان
سخنرانی حجت الاسلام شیخ علی بهجت در عید مبعث
بسمه تعالی
بمناسبت فرا رسیدن خجسته سالرزوز عید مبعث مراسمی شادی و سرور برگزار میگردد.
سخنران: حجت الاسلام و المسلمین شیخ علی بهجت
(فرزند حضرت آیت الله العظمی بهجت «ره»)
زمان: دوشنبه 30/3/91 بعد از نماز مغرب و عشا
مکان: مسجد فاطمیه کیانپارس
( اهواز کیانپارس خیابان موحدین غربی نبش فرعی اول)
[="blue"]با سلام و درود
خوبید انشاءالله
وفات حضرت ابوطالب علیه السلام تسلیت
از لفظ عمو-عمه و نسبت های این جوری جدا پرهیز کنید
متشکرم
التماس دعا[/]
[="blue"] (✿◠ ‿ ◠);232044 نوشت:
به نام خدا
عرض سلام ودرود
خوش اومدید
التماس دعا[/]
[="blue"] sara.tanha;232071 نوشت:
با سلام
هر وقت یه چنین موضوعی پیش اومد
با مدیر محترم سایت یا اجرایی
یا همکار مدیر سایت تماس بگیرید
ممنونم[/]
ظاهرا باید تو صف وایسیم!!!! نیازی به تماس نیست. چون احتمالا پاسخ میدن که منتظر باشید!! و منم مزاحم وقت شون نمیشم.
هرکس وقتی وارد جایی میشه انتظاراتی داره منم انتظار داشتم به جواب سوالاتم برسم. تا حدی که بتونم انتظارات دیگران رو براورده می کنم. فکر کنم دوستای زیادی هستن که اینجا تعریف کنن و بالاخره باید انتقادات هم باشه. من میگم سایت به این خوبی به این پر محتوایی(اینا تعریفا) چرا کارشناس باید کم داشته باشه؟؟؟ اگر کارشناس کم دارین سعی کنید کاربرای کمتری داشته باشید اگه کاربراتون زیاده ازشون استفاده کنید. قرار نیست که کارشناس از فضا بیاد!!
خار گل رو وقتی میشه تحمل کرد که گلش گل باشه!!! خاری هر گلی را نباید تحمل کرد. شما 5 ماهه اومدی من از تیر 89 اینجا عضو بودم.اونوقتی که دکمه صلوات سپاس بود. قدیمیا یادشون میاد.البته با یه اسم کاربری دیگه. متاسفانه پسوردمو گم کردم. البته با این اسم راحت ترم. چون خیلی به شخصیتم نزدیک تره!! درضمن اون قدیمیا می اومدیم اینجا درد ودل می کردیم. منم به این حساب اومدم وگرنه نمی خواستم خاطر شما عزیز رو مکدر کنم!!!!!!!
درپناه حق باشید.
:Kaf:
عزیزم با اسم کاربری دیگه ای قبلا بودم. حالا بیخیال.... مربوط میشه به صفحات اول تاپیک.
سلام برعموی بزرگوار کارشناس محترم مدیرفرهنگی..
بسیار متشکرم ازتذکرشما.....
درتعریف کسانی که اهل [=Arial Narrow]معرفت و غبرت و مردانگی باشند بنظرم عمو میشن دیگه....
ناجوان مردها(نا عموها) بروند به جهنم(با عرض پوزش)اگر هدایت نمیشن.
خداروشکر اینجا همه عمو های بزرگوار اهل تعادل هستند...
من فقط واسه تاکید این موضوع ازاین (ذکر)استفاده کردم..
حالا اشکال نداره همه برادران سایت عموی من باشن؟:Kaf:
اجازه؟یه دونه بیشترنداریم..
اما چشم.... باتوجه به تذکر بجای شما فکرکنم بهتره کمتر استفاده بشه....خوبه
بیشتر متمرکز موضوعات انجمن باشیم...
چه جالب...
البته حرکتش که کمترازسرعت نورمیشه مربوط به سرعت موجوداتی مثل فرشتگان میشه که کمی ذره دارند..
اما سرعت ذکرانسان در مراتبی به بیش ازسرعت نور...به مراتب بیشترازسرعت نور.....خواهدبود.
[="Tahoma"][="Black"]و بعد همچنان که دانشمندان بزرگ که از ما بیشتر می فهمند! - مردانی چون ارسطو می گویند که برخی برای بردگی و گروهی برای آقایی به این دنیا می آیند- یقین کردم که ما برای بردگی به دنیا آمده ایم و سرنوشت مقدرمان باربری و تازیانه خوردن و تحقیر شدن و نجس تلقی شدن است.
اما برادر!
ناگهان خبر یافتیم که مردی از کوه فرود آمده است و در کنار معبدی فریاد زده است:" من از جانب خدا آمده ام."
و من باز بر خود لرزیدم که باز فریبی تازه برای ستمی تازه اما چون زبان به گفتن گشود، باورم نشد: "من از جانب خدا آمده ام که خدا اراده کرده است تا بر همه بردگان و بیچارگان زمین منت بگذارد و آنان را پیشوایان جهان و وارثان زمین قرار دهد."
شگفتا! چگونه است که خدا با بردگان و بیچارگان سخن می گوید و به آنها مژده نجات و نوید رهبری می دهد؟
باورم نشد. گفتم:" او نیز چون پیامبران دیگر شاهزاده ای است که به قدرت رسیده تا با قدرتمندی هم پیمان شود و قدرتی تازه بیافریند."
گفتند:" نه! یتیمی بوده است و در پشت کوه گوسفندان را می چرانیده است."
گفتم: عجبا! چگونه است که خداوند فرستاده اش را از میان چوپانان برگزیده است؟"
گفتند:" او آخرین حلقه ازسلسله چوپانان است و اجدادش همه رسولان چوپان."
از شوق یا از هراسی گنگ بر خود می لرزیدم که برای نخستین بار از میان ما پیامبری برخاسته است. به او ایمان آوردم، چراکه همه برادرانم را گرد او دیدم. بلال، برده ای برده زاده از پدر و مادری بیگانه از حبشه. سلمان، آواره ای به بردگی گرفته شده از ایران. ابوذر، فقیر درمانده گمنام. ایمان آوردم چراکه کاخش چند اتاق گلی بود و بارگاه و تختش تکه چوبی بود انباشته از برگهای خرما. این همه دستگاه او بود و همه فشاری بود که برای ساختن خانه اش بر مردم وارد کرده بود! و تا بود چنین بود و چنین مرد.
" آری این چنین بود برادر"
دکتر علی شریعتی
باغبان انبياء گل نغمه‌اي مسرور زد
چشمِ كوه‌هاي دگر پيش حرا تاريك بود
چشم خورشيدي او علت بر اين مشهور زد
بسكه شيرين بود وصلِ يار در غارِ حرا
صد ملك با بال‌هاي سر درش را تور زد
فكر را از نو بنا كرد و دم از معمور زد
با چنين والا مقامي چشم‌ها را خيره كرد
تيرها بر ديدگانِ دشمنانِ كور زد
ديگر از حرف يتيمي و شباني نيست حرف
سيلي سنگين بعثت بر رخِ مغرور زد
دست شيطان را ببست و شاهكاري را گشود
گفت اسلام و همه ابليسيان را دور كرد
[="Times New Roman"][="Black"]پيامبر صلى الله عليه وآله:
[/]
«اَلا اِنَّ خَيرَ الرِّجالِ مَن كانَ بَطى ءَ الغَضَبِ سَريعَ الرِّضا»
بدانيد كه بهترين انسان ها كسانى هستند كه دير به خشم آيند و زود راضى شوند.
نهج الفصاحه، ح 469
سلام
عید همگی مبارک. انشالله خانه ی دلتون از نور محمد و آل محمد (ص) روشن.:Gol:
قدرش فزون تر از رمضان است مصطفی آن خاتم و امام و امید و رسول دین
یکتا سپهر کون و مکان است مصطفی
از خداوند منان توفیق زیارت حرم نبوی را در دنیا و شفاعت آن حضرت را در آخرت خواستارم و همچنین از خداوند متعال توفیق ادب بندگی خالصانه بدرگاهش را برای همگان مسئلت مینمایم
والسلام علی جمیع عباد الله الصالحین :Gol:
سلام!
انشاالله فردا همه یه عیدی خوب از حضرت محمد(ص) و دختر گرامی شون
حضرت فاطمه(س) دریافت کنید.
مرسی ازت اقا مهدی گل
به نام خدا
سلام
جناب مدیر فرهنگی گرامی
توی ویژه نامه ها هم میتونیم پست ایجاد کنیم و مثلا تبریک بگیم یا بهتره ایجاد نکنیم و جایی مثل پاتوق تبریک بگیم ؟ توصیه شما چیه ؟
یا حق
مـهـدی
كبوتر حرم
غارنشین
مسیحا
مدیر فرهنگی
تشکر از همگی دوستان التماس دعا چشم سعی میکنمب چه ارومی باشم و حرف گوش کن کوچیک همه تون هستیم
عید مبعث رو به همه تون تبریک میگم
ان شاءالله که هر روزتون عید باشه .
جناب(✿◠ ‿ ◠) به اسک دین خوش آمدید .
صبا313
تشکر ازتون صبا عزیز انشالله موفق باشید مرسی
شما خوب هستید
سلام (✿◠ ‿ ◠)
خوش اومدید1
چه اسم جالبی داید، ولی اسمتون یکمی تلفظش سخته!:Cheshmak:
مجبوریم کپی پیست کنیم.
شرمنده زیتون عزیز ببخشید به زحمت افتادید کوچیک شما هر چی دوست ارید صدام بکنید اشکالی نداره
نهنیکم بمعث من انشق له القمر و سجد له الشجر و سلم علیه الحجر وهام به قلب البشر سید الکائنات محمد المصطفی(صلی الله علیه و آله و سلم)
با سلام
عید بزرگ مبعث مبارک
منتخبین طرح فراخوان مسابقات ویژه میلاد امیرالمومنین علی(ع)
http://www.askdin.com/post232470-76.html
سلام علیکم ورحمة الله
عید بزرگ مبعث مبارک باشه
هر دو وانه
یعنی هر جفتش
ولی ویژه چون مطالب منتخب مناسباته
به نظر خیلی بهتر باشه
التماس دعا
اینم یه طنز برای تنوع که امروز جشنه ملت بخندند
(حذفش نکنین دلم می شکنه:khandeh!:)
پسر جمله را گفت و چیزی ندید
سر آن پسر را شکسته جمیل
نگویی دگر جمله‌ای اینچنین!
که دختر جماعت به این دشمن است.»
سرش چون انار رسیده شکافت
که گفته که من از شما بهترم؟!
ز جن تا پری از همه سرتر است
که برتر ز دختر بیاید پدید!»
که یک مغز معیوب شد جا به جا
:Gol: :Gol: :Gol: :Gol: :Gol:
همیشه شاد باشید