اصلی ترین مشکل جوان های ما از نظر شما
تبهای اولیه
با سلام
بزرگترین مشکل جوونا واسه ازدواج...:Gol:
چرا باید ازدواج کنیم: 1- مشکلات جنسی 2- مشکلات روحی
چرا ازدواج نمی کنیم: مردان """ 1- نداشتن شغل 2 - نداشتن
مسکن 3 - رقابتهای نادرست در امر زناشویی 4 - اهمیت ندادن
خانواده به امر ازدواج واسه فرزندان دختران"" نبودن شوهر
متناسب با مسائل بالا
"""حل مشکل ازدواج""" ::: 1 - مساله ازدواج رو مدام در خانه
مطرح کردن 2 - تحقیق و پیگیری به امر پیدا کردن همسر مناسب (
دو کفش بیشر پاره کردن) 3 - کمک گرفتن از بزرگ فامیل (پدربزرگ-عمو-دایی...)
نکته: تحمل کردن میل جنسی امر محالی است, اخرت خود را به دنیا
مفروشید. توکل بر خدا کنید
سلام خدمت همه دوستان و کاربران عزیز و محترم
سوالی که شاید ذهن خیلی از دوستان رو هم به خودش مشغول کرده باشه که بلاخره کدوم مشکل اصلیترین مشکل جوونای ما تو زمان حاضر هست؟
ازدواج؟بیکاری؟تحصیلات؟روابط؟عشق؟و....
البته دوستان دقت کنن هر کسی که مشکل اصلی از نظر خودش رو مطرح می کنه لطفا یک راهکار هم درش قرار بده یعنی بهترین و قویترین راهکار
راهکار هم باید درست و عملی و قابل اجرا باشه نه اینکه ناشی از تخیل ما باشه
با تشکر
کارشناس بحث : امیدوار
سلام
بهتره بگيم چالش نه مشكل.
براي هر شخصي توي هر دوره چالش زياده.
تا سن 18 درس و كنكور
بعد دانشگاه رابطه دختر و پسر هم اضافه ميشه به درس
بعد از فارغ التحصيلي بسته به اينكه دختر باشه يا پسر يا سربازي و كار و ادامه تحصيل
ازدواج و مسائل جنسي هم كه همراه همه اين دوران ها براي افراد مختلف زمان هاي مختلفي داره.
دوست عزيز خيلي از اين مسائل توي سايت مطرح شده، جستجو كن اگر سوالي بود تو هر تاپيك مطرح كني شايد زودتر جواب بده
در پناه حق
سلام
بهتره بگيم چالش نه مشكل.
براي هر شخصي توي هر دوره چالش زياده.
تا سن 18 درس و كنكور
بعد دانشگاه رابطه دختر و پسر هم اضافه ميشه به درس
بعد از فارغ التحصيلي بسته به اينكه دختر باشه يا پسر يا سربازي و كار و ادامه تحصيل
ازدواج و مسائل جنسي هم كه همراه همه اين دوران ها براي افراد مختلف زمان هاي مختلفي داره.
دوست عزيز خيلي از اين مسائل توي سايت مطرح شده، جستجو كن اگر سوالي بود تو هر تاپيك مطرح كني شايد زودتر جواب بده
در پناه حق
سلام
ببینید درسته که در هر زمانی ممکنه بعضی از مشکلات بیشتر بوجود بیاد ولی مد نظر من مشکلی هست که مقطعی نیس و از بزرگترین مشکلات هست
مثلا استرس
شما تو هر بیماری نگاه کنید این مشکل هست تو هر جوونی که نگاه کنی این مشکل رو حس می کنه
از نظر من نبود آرامش بزرگترین مشکل جوون های ماست
وقتی آرامش نباشه وجود ما برا اینکه می خواد جای خالی آرامش رو پر کنه رو به موارد و عاداتی میاره که بعضا بسیار ناپسند هست
اما راهکار:از نظر من برای اینکه ما بیایم کمبود آرامش رو که معمولا از دریچه عاطفه و محبت هم هست پر کنیم باید بیاییم راهکارهای مناسب با اونو جایگزین کنیم
همیشه ادم ها دنبال اینن که بتونن ارامش رو کسب کنن اگر به جوونی که مثلا ارامش رو در سیگار کشیدن می بینه بیاییم یه ارامش با درجه بالاتر رو نشون بدیم خود به خود از ارامش پایین تر جدا می شه
باید این فرهنگ سازی بشه که تربیت درست همراه با عشق و علاقه از جانب پدر و مادر می تونه خیلی کمک کننده باشه
وقتی کسانی که خودشون منبعی از ارامش هستن بیاریم و به جوون های خودمون نشون بدیم که این بزرگان چجوری تونستن به این ارامش برسن مسلما تو ذهن جوان نقش می بنده که الگوی من این بزرگ می تونه باشه و سعی می کنه این ارامشو تجربه کنه
یا خودشناسی که متاسفانه خیلی خیلی کم روش سرمایه گذاری کردیم
باید به این درک برسیم که نماز شمرده شمرده خوندن و با توجه بیشتر چقدر می تونه تو ارامش کمک کنه...
سلام...
مشکل جوونای ما کم کاری آقایونی هستند که مثل بنی صدر فقط ادای مسلمون بودن و پاسداری از خون شهدا رو می زنن هستند...
اینقدر که این رهبر دغدغه جوونا رو داره ، هیچ کس نداره...
چقدر رهبری گفت کرسی آزاد اندیشی برای دانشگاه ها راه بندازین
پس کو؟
نتیجه چی شد؟
فتنه 88
بابا این همه رهبر داره می گه
جوونای این دوره از جوون دهه شصت و پنجاه بهتره
این جوونا رو در یابید...
مادر و پدرها هم شدن کاسه داغ تر از آش...
همش بچه هاشون رو با دوره خودشون مقایسه می کنن...
که حدیث داریم که بچه هاتون واسه دوره خودشون متولد شدن...
فقط شیعه بودن رو یدک می کشیم...
و باز هم می گم و خواهم گفت:
جوونا ،
تمام مشکلات شما ، مشکلات جامعه، همش
بر می گرده به اینکه شهدا رو به خاک سپردیم ولی به یاد نسپردیم...
کدوم شهید مثل مسئول امروز کم کاری کرد
بابا جان
شهید صیاد شیرازی برای آزاد سازی خرمشهر
سه شبانه روز نخوابید
می دونید چجوری خوابش برد بعد سه روز
موقعی که نماز خوند
سجده آخرش رو طولانی کرد چون وسط عملیات بود
وقتی سجدشو طولانی کرد
بیهوش شد...
چون دیگه سیستم بدنیش جواب گو نبود
یا یه فرمانده دیگه وقتی از قرار گاه داشت به سمت خط حرکت می کرد
بیهوش میشه و می افته روی زمین..
حالا کدوم مسئول حاضره برای حل مشکل این مردم شبانه روز کار کنه
یه پل می خوان بزنن
دو تا نسل عوض میشه ولی اون پل همچنان درست نمیشه...
این کجاش با فرهنگ شهدا همخونی داره؟
تا وقتی اون فرهنگ نیاد تو اداره ها وضع بدتر میشه ، بهتر نمیشه...
ما که تا نفس داریم ، داد می زنیم ، و خواهیم زد...
جوونا
تو جنگ
همینجور که بنی صدر کم کاری می کرد
ولی جنگ پیش رفت
یه میلی متر از خاک رو ندادیم
به عراقی که ثابت شده 36 کشور بهش کمک کردن...
جوونا شما هم مثل شهدا به خدا توکل کنید...
پیش خواهید رفت...
و بنی صدری ها رو به خاک سیاه خواهیم نشاند
و دماغ نامردشون رو به خاک خواهیم مالاند...
کارتون رو بکنید
با سختی ها بسازید...
خدا رو دارید غم نداشته باشید...
اصلا" از خدا پارتی کلفت تر پیدا میشه؟!:Nishkhand:
مشکل جوونای ما کم کاری آقایونی هستند که مثل بنی صدر فقط ادای مسلمون بودن و پاسداری از خون شهدا رو می زنن هستند... اینقدر که این رهبر دغدغه جوونا رو داره ، هیچ کس نداره...
مگه در این کشور رهبر همه کاره نیستند؟ چرا دستور نمیدهند که یا کار کنند یا بروند؟
من نمیدونم چرا شما اینقدر راحت حرف میزنی ... فرمودید اینقدر که رهبر دغدقه جوونها رو داره هیچ کس نداره ... ..
...
سلام...
من کجا راحت حرف زدم، من که گفتم گلوم رو دارم پاره می کنم از بس داد زدم، وضعیت مملکت رو خیلی خوبم می بینم... چیزایی می دونم که شماها خبر ندارین، گرونی رو هم می بینم چون پدر خودم کارگر هست، تصمیم های اشتباه رو هم تو حرفای قبلیم بهش اشاره کردم،
مگه من چی گفتم؟
مگه من حرف خلاف واقعیت جامعه زدم...
رهبری برای همین سینمایی که ما فکر می کنیم اصلا" نگاهی بهش نمی کنه چقدر کارگردانان رو دعوت کرد و گفت برید کتاب خاک های نرم کوشک رو بخونید و واسه شهدا فیلم درست و حسابی بسازید
منظورشون این بود فیلم رو از روی کتاب خاک های نرم کوشک بسازید چون کتاب خاک های نرم کوشک دقیق هست...
شما انتظار داری بلند شه یکی یک سیلی تو گوش همه بزنه بگه کار کنین؟
من بازم سر حرفم هستم ، دوری از اون فرهنگ شهدا باعث این حال و روز ما شده...
شما نظرتو بگو تا من مجدد مثال های دیگه رو بزنم
من فکر می کنم شما خوب حرفای منو متوجه نمیشی...
من صحبت هام بر اساس واقعیت امروز جامعه بود...
مگه در این کشور رهبر همه کاره نیستند؟ چرا دستور نمیدهند که یا کار کنند یا بروند؟
سلام
شما بهتره وظایف رهبری که در قانون مشخص شده رو بخونید...
ما می خواییم رهبری بلند شه جلو جمع بزنه تو گوش فلانی تا مثلا"...
این روش کدوم پیامبر بوده؟ :Narahat az:
ما قرار نیست مسئولین باهم گلاویز بشن که دشمن خوشحال بشه و ...
داریم روایتی از شهید بهشتی که وقتی بنی صدر داشت سخنرانی می کرد و شهید بهشتی هم پای تلویزیون بود یه بنده خدایی شروع کرد به توهین کردن به بنی صدر
شهید بهشتی برگشت به اون بنده خدا گفت: توهین نکن، ما و او مسلمونیم...
آیا شهید بهشتی دل خوشی از بنی صدر داشت؟
اون همه براش دشمن درست کرد بنی صدر...
ولی هدف شهید بهشتی از اینکه نذاشت به بنی صدر توهین بشه
چیزی غیر از این بود که جلوگیری بکنه از خوشحالی دشمن؟
بارها و بارها رهبری گفتن مسئولین هر چند باهم هم رای نیستند
ولی با هم دعوا نکنید و گلاویز نشین...
این همه پیامبران ما خون دل خوردن... هیچ وقت دیدین گلاویز بشن با کسی؟
یه خورده مطالعه هم خوبه داشته باشیم
این همه رهبری جلسه می زارن با مسئولین مختلف هدفشون چیه؟
خدا شاهده الان رهبری از خیلی از وزرا بیشتر از وضع مردم خبر دارن...
نمونه بارزش رو اگه خواستید بگید تا درج کنم...
جناب سیره شهدا ...
خواهش میکنم شما اول معروف رو بشناسید سپس امر به معروف کنید . منکر رو بشناسید سپس نهی از منکر کنید . شما میگید حرف دلمون رو بزنیم ... میشه بگین کجا ... ...
سلام...
آدرس وبلاگم زیر امضام هست
یا هم همینجا به صورت خصوصی ... بپرس
مخلص محسن آقای گل هم هستیم
اصلی ترین مشکل جوان های ما از نظر شما
سلام
نیاز به جنگ و نبرد آنها تامین نمی گردد،برای همین همه افسرده هستند!
با سلام و تشکر
به نظر بنده مهمترین مشکل جوانان نداشتن هدف در زندگی است منظور از هدف ، هدف منطقی که شامل هدف های کوتاه مدت و دراز مدت می شود و در این هدف هم پیشرفت فردی و هم پیشرفت اجتماعی مورد نظر قرار می گیرد.
با سلام و تشکر
به نظر بنده مهمترین مشکل جوانان نداشتن هدف در زندگی است منظور از هدف ، هدف منطقی که شامل هدف های کوتاه مدت و دراز مدت می شود و در این هدف هم پیشرفت فردی و هم پیشرفت اجتماعی مورد نظر قرار می گیرد.
سلام
جناب حاج آقای امیدوار سرکار خانم امیدوار:Gig: برادر امیدوار خواهر امیدوار...
ای ن ِ ن ِه...:khaneh:
شما که می گی مهم هدفه
مگه شما ها نمی گین شخصیت انسان در کودکی و در سنی زیر 8 سال شکل می گیره؟
وقتی پدر و مادری که همه هم غمشون پر کردن شکم بچشونه
و اینکه امکانات رفاهی براش فراهم کنه تا بچه نکنه یه وقت غصه بخوره
به نظر شما این بچه فردا که بزرگ شد با مشکلاتی که واسش پیش میاد
پیش روانشناس که هیچ ، پیش امام زمان عج هم برود
مشکلاتش حل میشه عمو جان!؟
چرا چون
گر نهد خشت اول معمار کج...
پدر و مادر امروز اگه تونست مثل والدین شهدا بچشو تربیت کنه
شک نکنه که اون بچه هر جور شده موفق میشه...:Kaf: فدای شهدا بشم من...
از پدر و مادر شهید فهمیده در یه برنامه تلویزیونی
پرسیدن شما بچتون رو چجوری تربیت کردین که شد شهید فهمیده
پدرش گفت: زندگی ما خیلی ساده بود ، ما به اون چه که می دونستیم عمل کردیم ، و...
حالا امروز فراخوان میزنه فلان اپراتور تلفن همراه که ای دانش آموزان بشتابید سیم کارت رایگان بگیرید
خوب به نظر شما یه دانش آموز تو دوره راهنمایی چه دختر و چه پسر
وقتی گوشی موبایل دستش باشه
با این تبلیغات دشمن
از اون تلفن همراه می تونه درست استفاده کنه!؟
آیا
پدر و مادر وقتی اون گوشی رو برای بچش گرفت
آموزش می ده که چجوری استفاده کنه که ...
مو یکی طبق قرار دادی که با شهدا داروم...
و قراره فردای قیامت جوابگو باشوم
کوتاه نخواهوم آمد
حتی اگه به خاطر حرفای سیاسی وبلاگوم
خودوم بخوام از عرصه اجتماعی حذف بوشوم...
راه ما راه شهداس...
سید علی تنها نخواهد ماند
بهترین نوع زندگی = الگوی تمام و کمال= شهدا:Sham:
شادی روح همشون صلوات
به نام خدا.
به نظر من اصلی ترین مشکل جوانان ما تعطیل کردن قوه "استدلال و تحلیل" و تاسیس کردن قوه "نشخوار نظریات بقیه" است.
با تشکر ، ستایشگر :Gol:
به نظر بنده حوانان امروز که کودکان دیروز هستند، به غلط باور کردند که اونها وظیفه ای جز تفریح و خوشگذرانی ندارند، و تامین امنیت، آب و غذا، بهداشت، مسکن ... به عهده ی آنان نیست.
خدا رحم کرد بنده تو این مملکت کاره ای نشدم! وگرنه پوست از تن جوانان می کندم.
البته پوست تنبلی رو!
بسم الله الرحمن الرحيم
اگر مشكلاتي كه به خودشان مربوط است منظور باشد:
قانون مدار نبودن،عدم داشتن تفكر ي مستقل وبا بنيه وازطرفي هم انجماد فكري(اگر توجه شود فردي كه فكر ي مستقل داشته باشد حتمآ هدف وشيوه اي بر اساس اصول در زندگي اش خواهد داشت)
اصلي ترين مشكل جوانان اصلي ترين :
مانوس نبودن انها با دین و احادیث اهل بیت- روحی فداهم- است همین. همه مشکالات از این سرچشمه می گیرد
سلام...
به نظر من مهم ترین مشکلی که جوونای این دوره زمونه دارن اینه که اونا از دین فاصله گرفتن.
بیایید مشکل رو ریشه یابی کنیم :
دین چیست؟
شاید یه پاسخ خوب این باشد که دین عملی ترین و بهترین راه برای رسیدن به خوشبختی دنیا و آخرت است.خوب حالا این برنامه ی جامع و کاربردی (دین) باید برای فعال ترین و تا حدودی پربازده ترین قشر جامعه یعنی جوونا برنامه ای داشته باشه یا نه؟؟؟؟؟
خب خدایی که این بشر رو آفریده مسلمآ میدونه این بشر در یک دوره ی مهم زندگیش یعنی جوونی به خیلی مساءل برخورد میکنه پس حتمآ مهم ترین نیاز های بنده هاشو در غالب یک سری دستورات و شاید مستحبات در اختیار ما قرار داده.
خدا مسلما میدونست جوون به الگو نیاز داره،امام علی(ع) و حضرت فاطمه(س) رو برامون گذاشت.
میدونست جوون به انگیزه نیاز داره،امام زمان(عج) را برامون قرار داد.
میدونست به هدف نیازداره،رسیدن به قرب الهی رو یک هدف متعالی برای همه ی انسان ها گذاشت.
خدا خیلی چیز های دیگه رو هم میدوست و میدونه
و اون وقت من و شاید شما..........
آب در کوزه و ما گرد جهان میگردیم.
- و حالا اینکه چرا جوونا ازدین فاصله گرفتن خودش یه موضوع دیگه است که من بیشتر دوست دارم بحث پیرامون این موضوع بچرخه.
سلام
مشکل جوانان ما کار نیست!
مشکل جوانان ما تحصیل نیست!
مشکل جوانان ما خونه نیست!
مشکل جوانان ما ازدواج نیست!
مشکل اینه که نمی تونن جهاد کنند جهاد اکبر ...چـــرا ؟
چون کار هر کسی نیست دیوی به اندازه گوزیلا رو بکشد!
برای رفع این مشکل نیاز بسیار مبرم به جهاد اصغر است!
جنگ با امریکا نزدیک هست و ان شاءالله نجات همه جوانان ایران زمین!
سلاممشکل جوانان ما کار نیست!
مشکل جوانان ما تحصیل نیست!
مشکل جوانان ما خونه نیست!
مشکل جوانان ما ازدواج نیست!مشکل اینه که نمی تونن جهاد کنند جهاد اکبر ...چـــرا ؟
چون کار هر کسی نیست دیوی به اندازه گوزیلا رو بکشد!برای رفع این مشکل نیاز بسیار مبرم به جهاد اصغر است!
جنگ با امریکا نزدیک هست و ان شاءالله نجات همه جوانان ایران زمین!
به نام خدا.
شما به صورت غیر مستقیم داری میگی راه حل مشکلات جوانان حذف فیزیکی جوانهاست؟
با آرزوی سلامتی ، ستایشگر :Gol:
بسم الله
سلام
من مشکل جوانان رو در برنامه ریزی دراز مدت کشور میدونم
در یک جمله(پیشرفت علمی به شکل موجود)
کلاس اول ..... دیپلم ...... کنکور ...... دانشگاه ....... لیسانس..... کنکور..... فوق حالا 25سالمه
خدمت نرفتم...... کار ندارم...... درآمد ندارم........
برم خدمت بر گردم میشم 27 ساله
کار ندارم........ کار آفرینی بلد نیستم...... هرجا میرم با سابقه کار ازم میخوان با بند(پ)
راستی یادم رفت مشکل کجا بود (شما بگید)
[="Black"][="mediumturquoise"]يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ عَلَيْكُمْ أَنفُسَكُمْ[/]
به نام یار
شما که می گی مهم هدفه
مگه شما ها نمی گین شخصیت انسان در کودکی و در سنی زیر 8 سال شکل می گیره؟وقتی پدر و مادری که همه هم غمشون پر کردن شکم بچشونه
و اینکه امکانات رفاهی براش فراهم کنه تا بچه نکنه یه وقت غصه بخوره
به نظر شما این بچه فردا که بزرگ شد با مشکلاتی که واسش پیش میاد
پیش روانشناس که هیچ ، پیش امام زمان عج هم برود
مشکلاتش حل میشه عمو جان!؟
چرا چون
گر نهد خشت اول معمار کج...
دوست عزیز اگه این جوری باشه که همه اونایی که خانواده خوبی ندارن و پدر مادرشون درست حسابی نیستن فاتح شون خوندس که ...
شما فکر می کنی همه اینایی که میان توی این سایت یا این که ادم های درست حسابی هستند ، همشون پدر و مادر درست حسابی دارند؟
نمی خوام نقش پدر مادر رو نادیده بگیرم ولی دوست عزیز خیلی ها با داشتن پدر و مادر ناحسابی خودشن به جاهای خیلی خوبی تونستند برسند. و 100% عجر و ارزش این جور ادما بیشتر از اونهایی هست که همین راه رو اسون تر و با خانواده خوب اومدن
این طور نیست ؟؟؟؟؟
[="blue"]ماها مشکلمون خودمونیم[/] ، [="red"]هر کسی مشکلش خودشه[/] ( ببینید زود نتیجه گیری نکنید )
توی بد ترین شرایط هم میشه اگه خودمون بخواهیم خوب بار بیاییم.
جوون ایرانی (بصورت کلی) مشکل اینه که اگاه نیست یا بهتر بگم اگاهش نکردند. حالا که باید اگاه میشد و نشده باید خودش دست به کار بشه و بگرده دنبال سوالاتش.
اگاه نشده از اینکه توی این دنیا برای چی اومده ، هدفش باید چی باشه ، به کجا باید برسه ، شغل ایندنش باید بر اساس چه چیز هایی باشه و ...
من جوون اگه بدونم و بفهمم و بهم گفته بشه که باید چی کار کنم ( اون هم از راهش نه با اجبار و زور و ...) معلومه که میام توی راه .
معلومه که وقتی در مورد خودم اگاهی داشته باشم با مشکلی به نام بی کاری مواجه نمیشم ( هرچند بی کاری که از طرف دولت و بی کفایتی بعضی ها داره روی مردم اعمال میشه رو نباید نادیده گرفت ) با همه این اوصاف اگه به یه سطح از اگاهی ، از خودم رسیده باشم بلخره یه راهی پیدا میکنم و همه ی مقوله های دیگه هم همین جور مثل تحصیل ، ازدواج و ...
[="red"]مشکل ما خودمون هستیم[/][/]
بسمه تعالی
مشکلات ازدواج جوانان در جامعه امروز ایران
بخش نخست این نشست گروه مطالعات زنان به موضوع مشکلات ازدواج جوانان در جامعه امروز ایران اختصاص داشت. در این زمینه، دکتر افسر افشار نادری بحث خود را اینگونه آغاز کرد: کشور ما از یک شاخص جمعیت جوان برخوردار است. این امتیاز یعنی جوان بودن جمعیت میتواند برای هر نظام عامل برندهای در رشد و توسعه به شمار آید؛چرا که حضور جوانان در عرصههای مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی بسیار تعیین کننده است. پس جا دارد که مشکلات آنها مورد تحلیل و تبیین قرار گیرد و توجه جامعه بر روی مشکلات آنها سبب شود تا این مشکلات دردستور کار دولت قرار گرفته و خط مشیهای لازم در این رابطه اتخاذ شود.
وی افزود: برای بررسی به مشکلات جوانان، اول باید جامعه موجود مورد مطالعه قرار گیرد. بررسیها نشان میدهند که وجود آنومی در جامعه ایران از مهمترین مشکلات کنونی است که نمود بارز آن در از هم پاشیدگی معیارهای حاکم بر روابط وتعاملات اجتماعی دیده میشود. در واقع، مفهوم آنومی حاصل شکاف موجود میان تفسیر عمل اجتماعی در سطح فردی با تفسیر آن در سطح ساختار اجتماعی و پیوند میان آنهاست.
افشار نادری با اشاره به تئوری دورکیم در این زمینه گفت: بنا بر نظریه این متفکر اجتماعی، وقتی فقدان التزام اجتماعی به قوانین، هنجارها و قواعد به وجود میآید، افراد احساس میکنند راهنمایی در انتخابهای خود ندارند و این تضعیف هنجارهای نظم دهنده به رفتار، وضعیت آنومیک خوانده میشود که دو دلیل عمده در شکلگیری و بروز آن، موثر است؛
گسترش بیمهار صنعتی شدن و سلطة اقتصاد بر نهادهای اجتماعی.
وی ادامه داد: در عین حال، ازجمله شرایطی که وضعیت اجتماعی را متاثر میسازد، بی نظمی در نیازها و خواستههای اجتماعی است. در چنین شرایطی، محدودیتهای اجتماعی از بین رفته، وضعیت زندگی فعلی فرد در مقایسه با رویا و آرمانهایش بیارزش به نظر رسیده و دائماً از سوی جامعه به او القا میشود که فقط تعداد اندکی توان موفقیت را دارند و در پی آن، به تدریج، آنومی پدید آمده ناشی از زوال نیروهای نظم دهندة جامعه در اثر پیشرفت اقتصادی آشکار میشود.
سخنران نشست گروه زنان در بخش دیگری از سخنان خود، از جمله مهمترین مشکلات موجود در جامعه ایران را در چنین شرایطی، تاثیر مثبت درآمد پدر بر فرزندان پسردانست که به گفته او، سبب شده این پسران کمتر اعتقاد به موفقیت از طریق شیوههای متداول داشته باشند و یا به دلیل برخوردار نبودن از شرایط مناسب اقتصادی جهت تشکیل خانواده، به سمت راهها و شیوههای غیر متداول و ناهنجار برای دستیابی به اهداف و پیشرفت در جامعه تمایل پیدا کنند. به تعبیر دیگر، بدبینی و ناامیدی نسبت به آینده و دستیابی به آرزوها و زندگی مطلوب آنان را بیانگیزه و بیتفاوت ساخته و باعث شده این تمایل در ایشان بهوجود آید که بدون توجه به قواعدبازی، برنده آن باشند.
افشار نادری معتقد است که افزایش و شدت یافتن این احساس در میان جوانان بازخوردی برای تقویت و تشدید شرایط آنومیک جامعه خواهد بود. در عین حال، از آنجا که مسائل جوانان در ایران همگام با پدیدة جهانی شدن و رخدادهای اقتصادی و اجتماعی چند دهة گذشته دستخوش دگرگونی شده؛ جوانان امروز در این جامعه، از لحاظ احساسات، اعتقادات، نگرشها و رفتارها با نسلهای دیگر متفاوتند و مسایل آنان هم به تبع تحولات پدید آمده متفاوت خواهد بود.
وی تاکید کرد: طبق یافتههای موجود، سردرگمی جوانان در گزینش روش زندگی و روشن نبودن معیارها برای تشخیص راهها و شیوههای درست و نادرست سبب شده که آنها علاوه بر احساس آنومی اقتصادی دچار مشکلات جدی در انتخاب هنجارها و تبعیت از قواعد رفتاری شوند. از سوی دیگر، در چنین جامعهای عدم تناسب افراد برای ازدواج، سبب تغییر وضعیت در عرضه و تقاضای بازار آن و افزایش فعالیت جنسی خارج از ازدواج و بدون تعهد گشته که این خود انتظارات خارج از قاعدهای را برای پسران به همراه داشته است. علاوه بر این، بالا بودن آمار طلاق و دیدن زندگیهای اضطراری به لحاظ نادیده گرفته شدن حقوق زنان در جامعه، ترس از تشکیل زندگی را هم در دل آنها جا انداخته و موجب بیاعتمادی نسبت به طرف مقابل و ناامیدی نسبت به آینده نامعلوم شده است.
وی در بخش دیگری از سخنان خود خاطرنشان کرد که در چنین شرایطی در جامعه، نحوه نگرش دختران نیز نسبت به ازدواج و وضعیتهای مرتبط با آن تغییر کرده است؛ چنانچه دختران امروز، از اندرونی بیرون آمده، تحصیل کرده، وارد بازار کار شدهو دیگر از "آقا" توقع ناندهی و فرمانروایی ندارند. این در حالی است که با وجود همه این تحولات، همچنان از آنها انتظارمیرود که منتظر خواستگار بنشینند و در اطرافشانهنوز از ازدواج فامیلی و ازدواجهای از قبل تنظیم شده و همسر شناخته شده صحبت میشود. بدیهی است که در چنین شرایطی، این بخش از جامعهالگو و هویت خود را گم میکنند؛ آنها نمیدانند باید سنتی باشندیا از الگوهای مدرن تبعیت کنند؛ باید پول و نان به خانه بیاورند یا اینکه بهتر است خانهدار و نجیب بمانند وهنوز زیر گوش آنها زمزمه میشود که "مهریه کلان، سنگینی دختر بوده و ضمانت زندگی او را تضمین میکند". از سوی دیگر، همچنان خانوادهها خود را ملزم میدانند که علاوه بر هزینة سرسام آور مدارس غیر انتفاعی، دانشگاه آزاد و دیگر دانشگاههای پولی، دغدغه تهیه جهیزیه و یا مراسم سنگین ازدواج را نیز داشته باشند.
افشار نادری تاکید کرد: این در حالی است که در جوامع پیشرفته، با شکلگیری نهادهای جدید،این نهادها جایگزین نهادهای قبلی شدهاند. در چنین شرایطی، پسران جامعه نیز نمیدانند چه دختری را باید انتخاب کنند و دیگر الگوهای نسلهای پیشین یا زنان ماهوارهای ملاکی برای آنها نیست. حال آنکه در جامعه امروز ایران، علاوه بر حکومت معیارهای سنتی، رسانههای چند فرهنگی نیز از سوی دیگری، اجازه انتخاب فرهنگ منحصر به فرد را از جوانان گرفته و آنها را با مشکل ابهام در هویت روبرو کرده است.
وی همچنین با اشاره به تاثیرگذار بودن تجارب کلی نسل جدید در فرهنگ این نسل برای رویارویی با مسائل و مشکلات، دگرگونیهای اقتصادی، تکنولوژی و سیاسی در جامعه را عاملی موثر در تحولات فرهنگی نسل جوان دانست.
افشار نادری در عین حال گفت: تمایل به جنس مخالف که مبنای ازدواج را تشکیل میدهد، تابع شرایط زیست شناختی و رشد است. زمان ایجاد این تمایل در هر دو جنس تحت عنوان "سن بلوغ" معرفی میشود اما همة ازدواجها در سنین بلوغ انجام نمیگیرد. از سوی دیگر، هنوز در ایران ارتباط نکاحی بین دو نفر بر مبنای توافق جمعی بوده و قواعد اجتماعی حاکم بر ازدواج مرسوم در زمانهای مختلف، صورت میگیرد و الزامات اقتصادی و اجتماعی هر دوره، زمان تشکیل خانوده و الگوهای آن را تعیین میکند. علاوه بر این، ارزشها و الگوهای فرهنگی و زمان بر بودن اصلاح ساختار اقتصادی در جهت نیروهای آماده برای کار نیز باعث تقویت وضعیت فوق میشود.
وی در ادامه با طرح این مساله که در شرایطی که برای مهارت سادهای چون رانندگی داشتن گواهی نامه الزامی است؛ چگونه برای امر مهمی چون تشکیل زندگی، دارا بودن گواهینامه صلاحیت ضرورتی ندارد؛ گفت: نباید فراموش کرد که زندگی در دنیای امروز اقتضاهای تازهای را پیش آورده که هر ملتی ناگزیر به مطابقت با آن است. در چنین شرایطی طبیعی است که اخلاق میتواند تغییر سبک بدهد ولی نباید ناپدید شود و این مساله نقش بسزایی در زندگی دو انسان کاملا متفاوتیدارد که هدف مشترکی را برای خود انتخاب کردهاند. بنابراین اگر ضرورت ارزشهای اخلاقی برای بقای جامعه مورد قبول است؛ پس باید کاری کرد که اقتضاها در مسیر درست بیافتند و به گونهای باشند که هم با صلاح جامعه و هم با اقتضاهای دنیای امروز همخوانی داشته باشند.
دکتر افسر افشار نادری در خاتمه سخنان خود تاکید کرد که سلامت خانواده و جامعه در گرو ازدواج سالم بوده و ازدواج سالم، خانواده سالم را میسازد تا خانوادة سالم نیز جامعهای سالم را به وجود آورد.
در ادامه...
تحلیل روابط پیش از ازدواج
در ادامه این نشست، شهین زاهدی فر از زاویهای دیگر به مساله ازدواج در جامعه امروز ایران پرداخت و موضوع روابط پیش از ازدواج را مورد تحلیل قرار داد. او گفت: در روان شناسی، ازدواج را به عنوان یکی از رویدادهای زندگی انسان مورد بررسی قرار میدهد و اهمیت آن را در این میداند که فرد را به طرف پذیرش مسئولیتهای دوره بزرگسالی هدایت میکند.
وی با اشاره به اینکه در مباحث روانشناسی ازدواج، بررسی عوامل موثر و به ویژه عوامل ارتقا دهنده،شرایط کیفی و مهمتر از همه، مساله رضایتمندی از ازدواج مورد توجه قرار میگیرد؛ گفت:مساله رضایت از ازدواج از آنجا که با بهداشت جسمی و روانی همسران مرتبط بوده و در عین حال، با عملکرد اجتماعی متناسب با نقش های اجتماعیای که افراد در جامعه ایفا میکنند، رابطه دارد؛ از اهمیت فراوانی برخوردار است.در واقع، منابع نیروی انسانی در شرایطی میتواند بر روند توسعه اجتماعی اثر گذار بوده و عملکرد مثبتی ارائه دهد که زندگی شاد و بانشاطی داشته وبا انگیزه به وظایف خود بپردازد. تنها در چنین شرایطی انسان فاقد اضطراب بوده و احساس امنیت میکند و بالطبع خلاقیت و نوآوری پیامد آن خواهد بود. این در حالی است که یک ازدواج ناموفق و ناخرسند میتواند از یک سو،اثرات منفی اجتماعی زیادی را ایجاد کرده و از سوی دیگر فرد را به سوی رفتارهایی تحت عنوان "رفتارهای خود شکن، از قبیل سوء مصرف الکل و مواد تخدیری و دارو، رانندگی با سرعتهای غیر مجاز، اعمال رفتارهای ایذایی و خشونت و ... سوق دهد.
زاهدیفر در بخش دیگری از سخنان خود، با اشاره به تغییرات جدید در جامعه ایران، از قبیل کاهش نرخ ازدواج، افزایش شمار افراد مجرد، افزایش شمار افرادی که "رابطه پیشاز ازدواج" دارند و افزایش شمار افرادی که پس از طلاق، تنهایی یا رابطه بدون ازدواج را انتخاب میکنند، یکی از مهمترینعوامل تغییرات جامعه فعلی را "گذار از ازدواج سنتی و نادیده گرفتن برخی ارزشها و هنجار های مربوط به آن " معرفی کرد.
او سپس با طرح این پرسش که "آیا به راستی در فرایند ازدواج سنتی جایی برای روابط پیش از ازدواج وجود نداشته است؟" ازدواج سنتی را شامل چند مرحله آشنایی (تبادل اطلاعات دو خانواده از طریق بستگان عروس و داماد)، انتخاب و خواستگاری (عمدتاً از طریق خانوادهها)، نامزدی (رابطه پیش از ازدواج کنترل شده و مشروع از نظر خانوادهها) و عقد و عروسی دانست و در عین حال تاکید کرد که در این نوع ازدواج،هر چند معمولاً جامعه با درصد پایین طلاق روبرو است، اما در عرصه خصوصی اغلب با زوجهای ناخرسندیمواجهیم که زندگیشان را به خاطر مصلحتهایی ادامه میدهند.
زاهدیفر افزود: طبق نظر "اریکسون" بین هویتیابی و صمیمیت جویی در فرایند رشد روانی- اجتماعی ما رابطه وجود دارد. بنابراین معمولاً نوجوانی که هویت از پیش تعیین شدهای دارد، نوع ازدواج سنتی را بیشتر پذیرابوده و عمدتاً همانگونه که والدین خود را به عنوان مرجع پذیرفته و با آنان همانند سازی کرده است، مثل آنها هم ازدواجکرده و وابسته به خانواده باقی میماند. این در حالی است که نوجوانی که با چالشهایی به هویت یابی دست یافته است، استقلال طلبی بیشتری در کارهایش میطلبد وبه همین دلیل ازدواج سنتی را پذیرا نیست و ترجیح میدهد که در مورد ازدواج هم خودش متناسب با علایق و خواستههایش فردی را انتخاب کند و به همین دلیل، برخلاف فرایند ازدواج سنتی خود به جستوجو در محیطپرداخته و در اغلب موارد بر اساس "اصل مجاورت" و یا "ملاک جذابیت" (ظاهری، شخصیتی، اجتماعی، شباهتی و تفاوتی)آشنایی و انتخاب انجام شده، تبادل اطلاعات بین طرفین صورت میگیرد و دو نفر با هم صمیمی و نزدیک میشوند و روابط آنان تا مرحله عقد، یعنی تا حد مسائل خصوصی پیشروی میکند. البته باید توجه داشت که آنها معمولاً بدون نظارت والدین اقدام به روابطی میکنند که تا حدودی میتوان آن را زندگی مشترک تلقی کرد اما به دلیل عدم مشروعیت فرهنگی و عدم پذیرش از طرف خانوادهها،این نوع روابطمعمولاً در خفا صورت میپذیرد؛ چنانچهدر شرایط فعلی جامعه، چنین روندی به عنوان عناصر فرهنگ مدرن، در نسل جوان پذیرفته شده است. شایان توجه است که از بعد روانشناسی اجتماعی نیز این تغییر میتوانند به عنوان رفتاری "جراتورز" از سوی جوانان و با این توجیه که ارضای نیاز خویش مقدم بر سرکوبی آن به دلایل اجتماعی است؛ مطرح شود.
این پژوهشگر در بخش دیگری از سخنان خود، این دو مساله را مورد بررسی قرار داد که آیا اساساًچنین تغییری برای نسل جوان کاملاً به عنوان یک باور قطعی و یک رفتار موجه پذیرفته شده و در عین حال، تا چه حد کلیشههای جنسیتی در پذیرش آن موثر هستند. او در پاسخگویی به این سوالات، به تجارب کلینیکی خود به عنوان مستنداتی در این زمینه اشاره کرد و گفت: بسیاری از این روابط، از ابتدا با قصد ازدواج، پیش رفته، بین یک تا چهار سال دوام داشته ودامنه آنها معمولاً به رابطه خصوصی و نزدیک ختم شده است، اما بعد از گذشت زمان معمولاً مردان در مقابل یادآوری زنان درمورد قصد ازدواج، طفره رفتهاند و تمایل به ادامه روابط جنسی بدون ازدواج را مطرح کردهاند. در این زمینه بدبینی و سوء ظن، یکی از مهمترین دلایلی است که از سوی مردان جوان ذکر میشود.
وی افزود:با وجود آنکه روابط پیش از ازدواج در نسل جوان به عنوان یکی از مولفههای مدرنیسم، مسالهای ظاهراً پذیرفته شده و معمول است، اما پسران جوان معمولاً در هنگام انتخاب نهایی خود، تاکید بر انتخاب دختری دارند که با کسی رابطه نداشته است. این امر، حاکی از دوگانگی پذیرشیاست که از یک سو، آنها را به انجام رفتارهای مدرن سوق میدهد، ولی از سوی دیگر همچنان نشان از پایبندی ذهنی در آنها نسبت به مولفههای فرهنگ سنتی دارد. بدیهی است که در چنین شرایطی، پیامد این "دوگانگی در تفکر و عمل" باعث آسیبپذیری دختران و زنان میشود و این استنباط را به همراه دارد که در جامعه ما پذیرش باورهای مدرن نیز در قالب کلیشههای جنسیتی صورت میگیرد؛ به طوری که فرهنگ جامعه این باور را در مورد مردان با اغماض مینگرد وحتی آن را "تمرینی برای نقشآفرینی در وظایف زناشویی" میداند؛ در صورتی که در مورد زنان، همین مساله با نگرش منفی و انگزنی به آنان همراه است که از یک سو موجب طرد و تحقیر اجتماعی آنهاشده و از سوی دیگر، نوعی احساس گناه را در آنها بهوجود میآورد که مستعد اغلب آسیبهای روانی نظیر اختلالات خلقی و اضطراباست. در عین حال، این مساله، احساس بیعدالتی ناشی از نابرابری اجتماعی بین دو جنس را در جامعه دامن میزند.
زاهدیفر خاطرنشان کرد که گرچه چنین مسائلی درغرب دهه 60 نیز مطرح بوده که حتی تحت با عنوان "انقلاب جنسی" شناخته شده و به معنی برداشتن تابوهای اجتماعی در مورد رفتار جنسی مردان و زنان بوده است؛ ولی در دهه 70 با نقدی که بر این نظریه صورت گرفت، به این نتیجه رسیدند که این مساله نه تنها بر اساس هدف خود، منجر به هویتیابی زنان نشده بلکه زمینهساز "شئی سازی جنسی" آنانبوده است. از این رو بنا بر نظر"الن ویلیس" کمرنگ شدن یا حتی نابودی محدودیتها در این زمینه کافی نبوده و این امر باید با حضور مثبت شرایط روانی و اجتماعیای که میتوانند به روابط جنسی "رضایت بخش" میدان دهند، همراه باشد.