پرسشی از خدا پرستان درباره منشا وجود ومنشا هستی
تبهای اولیه
پرسشی از خدا پرستان درباره منشا وجود ومنشا هستی
خدا پرستان معتقدند: خدا جهان را از « عدم » آفريد، بنابر اين چگونه «عدم» مى تواند منشأ «وجود» باشد و «نيستى» سرچشمه «هستى» گردد؟
مخالف;2434 نوشت:
خدا پرستان معتقدند: خدا جهان را از « عدم » آفريد، بنابر اين چگونه «عدم» مى تواند منشأ «وجود» باشد و «نيستى» سرچشمه «هستى» گردد؟
سلام
عدم در گزاره فوق بنابر همان دلیل عقلی که اشاره کردید عدم به معنای حقیقی نیست
از آنجا که خداوند٬ وجودی نامحدود است تمام هستی را پر کرده است و
تمام موجوداتی که در جهان مشاهده می شوند در حقیقت به گونه ای٬ شکلی از همان
وجود مطلق هستند و از خارج از این وجود نیامده اند
و اینطور نیست که خداوند ماده موجودات را از جای دیگری به عاریت گرفته و به آنها شکل بخشیده باشد
چون چنین جایی قابل فرض و تصور نیست
این معنای خلق از عدم از دید من است.
نقل قول:
پس بنابراین همه ی مخلوقات خوب و شاید باید بگوییم "عالی" هستند و هیچ آدم ضد خدایی وجود ندارد.آیا این جا این سوال پیش نمی آید که وقتی خدا انسانی در جهنم را شکنجه می کند در واقع دارد وجودی از خودش ( بخشی از وجود خودش) را شکنجه می کند؟؟
تمام موجوداتی که در جهان مشاهده می شوند در حقیقت به گونه ای٬ شکلی از همان
وجود مطلق هستند و از خارج از این وجود نیامده اند
مخالف;2434 نوشت:
خدا پرستان معتقدند: خدا جهان را از « عدم » آفريد، بنابر اين چگونه «عدم» مى تواند منشأ «وجود» باشد و «نيستى» سرچشمه «هستى» گردد؟
با سلام
مفهوم(هر چیزی که در ذهن انسان تصور میشود) اگر در جهان هستی، وجود و هستی برای آن ضرورت و حتمیت داشته باشد به آن واجب الوجود گفته میشود مانند وجود خدا و اگر نیستی و عدم برای آن ضرورت داشته باشد و قابل پذیرش هستی نباشد ممتنع الوجود گفته میشود مانند مفهوم شریک الباری و اگر قابل پذیرش وجود و عدم هر دو باشد به آن ممکن الوجود گفته میشود مانند مفهوم جهان، انسان، حیوان، جماد و ...
از اینرو جهان جزو معدومات و ممتنع الوجود نبوده تا وجود برایش ممکن نباشد بلکه جهان و موجودات آن همه ممکن الوجودند و بواسطۀ ارادۀ خدا وجود برایشان ضرورت یافته است.
موفق باشید ...:Gol: