[="Tahoma"][="Magenta"]به گزارش خبرگزاری فارس دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی قطعه موسیقی تازهای را با صدای «حامد زمانی» با موضوع دلتنگیهای آرمیتا، دختر شهید رضایینژاد تولید کرد.
دو کشور ایران و عربستان اجازه ندادند پرچمشان به شکل نماد بازی های المپیک 2012 تغییر کند. این نماد که عدد «2012» را به عنوان سال برگزاری بازی ها، به شکل خاصی (کلمه zion به معنی صهیون) نشان می دهد، طوری است که اگر پرچم دو کشور ایران و عربستان با آن تلفیق می شد، کلمه «الله» و «الله اکبر» در پرچم ایران و «لا اله الا الله محمد رسول الله» در پرچم عربستان از حالت خود خارج می شد. به همین دلیل دو کشور ایران و عربستان اجازه نداده اند پرچشمان با عدد «2012» تلفیق شود.
به گزارش خبر معارف،عباسیفر گفت: ساخت ضریح جدید امام حسین(ع) به مراحل پایانی خود نزدیک شده و به زودی در میان شیعیان اباعبدالله الحسین(ع) با یک برنامهریزی دقیق و گسترده به سمت کربلای معلی انتقال داده خواهد شد.
وی اظهار داشت: همچنین طی توافقی که با صدا و سیما صورت گرفته، عملکرد ستاد بازسازی عتبات عالیات و مراحل ساخت ضریح جدید امام حسین(ع) به صورت مستند تهیه و پخش خواهد شد.
عباسیفر افزود: خبر دقیق انتقال ضریح جدید امام حسین(ع) را پلارک اعلام و ویژه برنامههای مربوط به این اثر توسط روابط عمومی بزودی اعلام خواهد شد.
معاون فرهنگی ستاد در ادامه به خدمات ارائه شده توسط ستاد بازسازی در عتبات عالیات اشاره کرد و گفت: با افتتاح مجتمع خدماتی رفاهی سیدالشهداء(ع) با متراژ بنای 13400 متر توجه بسیاری از متخصصین و کارشناسان منطقه و مسئولین عراقی به نقش بی نظیر ایرانیان مسلمان در بازسازی عتبات جلب شد.
عباسی فر گفت: همچنین طرحهای توسعهای دیگر نظیر بیمارستان فوق تخصصی امام سجاد(ع)، یکی پس از دیگری مورد بهره برداری قرار خواهد گرفت.
1391/05/11 [=bmitrabold]طرح های گرافیکی باموضوع فجایع میانمار
پس از انتشار اخبار و تصاویر نسل کشی مسلمانان میانمار توسط بودائیان متعصب در سایه سکوت دولت مرکزی و همچنین مجامع جهانی، بسیاری از فعالین فرهنگی با طراحی و انتشار پوستر در فضای مجازی سعی در انعکاس این فاجعه در رسانه های داشته اند.
برای مشاهده تصاویر با اندازه واقعی بر روی آن ها کلیک کنید.
به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ اتحادیه جمهوری میانمار کشوری است در آسیای جنوب شرقی. میانمار از شمال شرقی با چین، از شرق با لائوس، از جنوب شرقی با تایلند، از غرب با بنگلادش و از شمال غربی با هند مرز مشترک دارد و از جنوب غربی با خلیج بنگال و از جنوب با دریای آندامان محصور است. میانمار با مساحت 678500 کیلومتر مربع دومین کشور بزرگ آسیای جنوب شرقی است. این کشور 1900 کیلوتر مرز آبی دارد. سه رشته کوه اصلی در میانمار وجود دارد که هر سه از شمال (هیمالیا) به جنوب کشیده شدهاند. در سال 1824 برمه توسط بریتانیا اشغال و ضمیمه حکومت هند، مستعمره بریتانیا شد. در سال 1937 بریتانیا برمه را به همراه منطقه "آراکان" که اکنون به آن راخین نیز میگویند، مستعمره ای جدا از حکومت هند خواند و آن را برمه بریتانیا نام نهاد. تا اینکه در سال 1948 بریتانیا اجازه داد تا برمه استقلال یابد و از آن زمان به میانمار تغییر نام یافت.
نظامیان پس از کودتای سال 1962 توسط ژنرال "نِ وین" که منجر به سرنگونی دولت غیرنظامی نخستوزیر "او نو" شد حاکمیت را در این کشور به دست گرفتند. از آن زمان رهبری میانمار تحت کنترل رهبر نظامی درآمد. این شرایط تا سال 2011 ادامه داشت، زمانی که شورا به دنبال انتخابات سال 2010 منحل شد مراسم تحلیف ریاست جمهوری دولت غیرنظامی برگزار شد. میانمار طبق آخرین آمار بدست آمده در سال 2005 از جمعیتی بالغ بر 40 میلیون نفر برخوردار است. تاریخ گسترش اسلام در میانمار به قرن اول هجرى برمىگردد. بعد از ظهور اسلام و گرایش اعراب و ایرانیان به اسلام، دریانوردان عرب و ایرانى مسافرتهاى دریایى خود را به طریق قبلادامه مىدادند و در مسیر خود همچنین دستبه تبلیغ و دعوت مردمبه اسلام مىزدند.
بعدها بازرگانان مسلمان از مسیرهاى زمینى که از منطقه غربى میانمار و ایالت آراکان این کشور مىگذشت به مناطق غربى چین سفرمىکردند. بسیارى از این افراد در منطقه حاصلخیز و مستعد ساحلى آراکان، اقامت کردند و اولین مناطق مسلمان نشین را ایجاد کردند. تاجران چینى در نوشتههاى خود از مناطق ایرانىنشین در مرزهاى بین میانمار و یونن (ایالتى در جنوب غربى چین) در قرنسوم میلادى یاد کردهاند. دولت ژنرال ن وین پس از روی کار آمدن در 1962 رفتن مسلمانان به حج را ممنوع اعلام کرد تا آنکه در 1980 پس از گذشت 18 سال به هفتاد نفر از مسلمانان اجازه داده شد، جهت انجام فرایض حج به مکه مشرف شوند و متعاقب آن عدهاى از مسلمانان نیز جهت شرکت در کنفرانسهاى مختلف اسلامى اعزام شدند.
نشریه انگلیسى «ساندى تایمز» در گزارشى از جنایات هولناک چکمهپوشان میانمارى خاطرنشان مىکند، نظامیان این کشور مردم مسلمان را مورد ضرب و شتم قرار داده، زنان را در جلو چشم دیگران مورد تجاوز قرار مىدهند، مردان را مصلوب مىسازند و به قتل مىرسانند. براساس گزارش این روزنامه، هرروز شمار زیادى از مسلمانان فرارى با سرگذشتى هولناک و داستانهاى تکان دهندهاى از فشارهاى نظامیان میانمارى خود را به اردوگاههاى مرزى که در آنها غذا به اندازه کافى یافت نمىشود و انواع بیماریها رواج دارد مىرسانند. براساس این گزارش، گفته مىشود که نظامیان قصد دارند بودایىها را به ایالت آراکان، در غرب میانمار که در گذشته مسلمان نشین بوده است، گسیلدارند.
هرچند در گذشته نظامیان میانمارى سایر اقلیتهاى قومى را نیز مورد آزار و اذیت قرار دادهاند، از جمله در مورد تایلندىها، خشونت بسیارى روا داشتهاند، لیکن رفتارشان با مسلمانان بسیار خشونت بارتر از رفتار با سایرین بوده است. خشونتهای جدید علیه مسلمانان میانمار در ایالت راخین بعد از کشته شدن 11 مسلمان بیگناه توسط ارتش این کشور در ماه مه 2012 و حمله یک گروه بودائیان به اتوبوس حامل مسلمانان و کشته شدن یک بودائی در پاسخ به این حمله آغاز شد. به دنبال آغاز درگیریها درغرب میانمار، بوداییها با حمله به مناطق مسلماننشین بیش از 2000 منزل مسکونی متعلق به مسلمانان را به آتش کشیدند و بیش از یک صد هزار نفر را آواره و بی خانمان کردند. اغلب آوارگان مسلمان به مرزهای میانمار و بنگلادش پناه بردند و اکنون در شرایط بسیار اسف باری به سر میبرند. آنها نیاز به غذا دارند و به علت بارش بارانهای موسمی و نداشتن سرپناه سلامت و زندگی آنها در خطر است. این درحالیست که دولت میانمار با تامل نیروهای امنیتی خود را در منطقه افزایش داد و بعد از یک هفته در ایالت راخین وضعیت فوق العاده اعلام کرد.
این خشونتها درحالی ادامه دارد که رئیس جمهور میانمار هفته گذشته اعلام کرد که مسلمانان شهروند میانمار نیستند. "تین سین"، رئیسجمهور میانمار جمعیت 800 هزار نفری مسلمان روهینگیا در این کشور را قومیتی خارجی دانست و گفت: مسلمانان یا باید در اردوگاههای آوارگان متمرکز یا اخراج شوند. "آنگ سان سوچی" رهبر مخالفان دولت میانمار نیز که به تازگی از حبس خانگی آزاد شده است و اخیرا در یک تور اروپایی با اغلب رهبران اتحادیه اروپا دیدار و گفتگو داشته و همچنین مورد تمجید بسیاری از همین رهبران به خاطر ژستهای حقوق بشری خود قرار گرفته نیز تاکنون هیچ موضعگیری و اظهار نظری درباره کشتار فجیع مسلمانان به دست هم کیشان خود نکرده است و حتی اعلام کرده است که این افراد میانماری نیستند.
این درحالیست که پخش تصاویر کشتار مسلمانان میانمار به دست بودائیان طی روزهای اخیر که به طرز مشکوکی از جانب رسانههای جریان اصلی جهان نادیده گرفته شده است لزوم توجه جدی و همت کشورها و سازمانهای اسلامی برای حمایت از مسلمانان فراموش شده میانماری را میطلبد.
نامه سرگشاده حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی به مفتیان و علمای جهان اسلام
به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ «حضرت آیت الله العظمی مكارم شيرازي» امروز یکشنبه 8 مردادماه مصادف با نهمین روز از ماه مبارک رمضان در جلسه تفسیر قرآن کریم که با حضور زائران و مجاوران کریمه اهلبیت(ع) در شبستان امام خمینی(ره) برگزار شد، به قرائت نامه اي سرگشاده از سوي خود به تمامي مفتيان كشورهاي اسلامي و علماي انها پرداختند. ايشان هدف از نوشتن اين نامه را اعتراض به سكوت اين عالمان در مقابل كشتارهاي در كشورهاي اسلامي به دست مسلمانان عنوان كرد.
متن نامه ي حضرت آیت الله مکارم شیرازی به شرح زیر است:
السلام عليكم قبولي طاعات و عبادات شما بزرگان را از خداوند خواهانم
به يقين از مشكلات الان جهان اسلام آگاهيد؛ در هيچ زماني از تاريخ اسلام كشتار مسلمانان مانند امروز نبوده است، كشته شدن بيگناهان و زنان و كودكان در ماه رمضان ماه رحمت و رافت، از عراق گرفته كه در يك روز 16 انفجار هولناك با بيش از يكصد كشته و مجروح داد و باز در پاكستان و افغانستان و بحرين رخ ميدهد و از همه وحشتناك تر در سوريه است.
مزدوران از سوي اسراييل و بعضي كشورهاي اسلامي به نام "ارتش آزادي بخش" برادركشي وحشتناكي در سوريه راه مي اندازند. همه روز گروه هاي شيعه و سني، پيكرهاي قطعه قطعه هاي برادران و خواهران خود را در روي زمين مشاهده ميكنند و دشمنان در اروپا و آمريكا شادي ميكنند و كف ميزنند در صورتي كه مي دانيم اسلام دين رحمت و رافت است و همه ما را دعوت به محبت و برادري كرده است.
اين گروه هايي كه با فجيع ترين وضعي برادران مسلمان را به بهانه هاي واهي ميكشتند سخت ترين ضربه را به اسلام و قرآن ميزنند. اسلام را آيين خشونت و بي رحمي معرفي ميكنند و جلوي پيشرفت اسلام را در جهان مي گيرند و ابروي اسلام را در جهان مي ببرند. در چه زماني چنين كشتاري بوده؟ آيا شما از اين مسايل آگاهيد؟ پس چرا زبان به اعتراض نميگشاييد و فرياد نميزنيد؟ همه مي دانيم كه دست دشمنان اسلام و مزدوران در عراق و سوريه و افعانستان پشت اين صحنه است و از همه عجيب تر در كشور ميانمار است كه در آنجا دشمنان فرصت كشتان مسلمانان را پيدا كرده اند.
آيا شما مفتيان و عالمان اسلام سكوت كرده و در مقابل اين اتفاقات؛ كه لكه ای ننگ بر دامن اسلام خواهند گذاشت سكوت مي كنيد؟ آيا نبايد جلوي اين كارها را بگيريد و سران كشورهاي اسلامي را نصيحت كنيد؟ مگر در منابع اسلامي نيامده كه وقتي بدعت ها اشكار گردد علما بايد حرف بزنند چه بدعتي بدتر از كشتار انتحاري؟
در هيچ جاي دنيا كشتار انتحاري نيست. و اين كار توسط وهابيت امده كه ادعاي مبارزه با بدعتها را دارند. در كجاي اسلام آمده كه افراد به خود مواد منفجره ببندند و در بين جمعيت بروند و خود را به جهنم و ديگران را به بهشت بفرستند؟ عذر اين سكوت قابل قبول نيست. بايد هر كدام با سخن گفتن اين بدعت ها را از اسلام برداريم و دشمنان اسلام را مايوس سازيم.
آيا شما مفتيان و عالمان اسلام سكوت كرده و در مقابل اين اتفاقات؛ كه لكه ای ننگ بر دامن اسلام خواهند گذاشت سكوت مي كنيد؟
خدا طول عمر به ايشان بدهد
حقيقتا سكوت علما با وجود اطلاع از اين فجايع خيلي مساله برانگيز است.
انگار كه در قبرهايشان خوابيده اند و نه صدائي در اين دنيا و نه از سراي حساب مي شنوند.
اين سكوت از روي مرگ است. حال يا مرگ باور يا مرگ گمراهي و ضلالت.
دنياي اسلام ( مردم مسلمان ) دارند بد تاواني پس ميدهند . ضعف بصيرت و مسئوليت كار را به جائي رسانده كه آن سوي دنيا سر زنده بودن يا نبودنشان به راحتي تصميم ميگيرند و عمل ميكنند.
اميدوارم روزي برسد كه همه ما طومار جهل و غفلت و طومار حكومت اين حكام فاسق جاهل و ظالم را به حول قوه الهي پيچيده ببينيم.
به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ امامان جماعت "مسجدالحرام" و "مسجدالنبی" پس از برگزاری مراسم نماز تراویح در ماه مبارک رمضان برای پیروزی عناصر سلفی و القاعده در سوریه که علیه حکومت سوریه می جنگند دعا می کنند.
در نمازهای جمعه عربستان هم این کار تکرار می شود.
در جنگ هشت ساله صدام علیه مردم ایران، این دعاها برای پیروزی صدام انجام می شد.
حمله همزمان اسرائیل و نیروهای عربی-اروپایی به سوریه در نطفه خفه شد
[=arial]منبع فرانسوی فاش کرد: [=times news roman]حمله همزمان اسرائیل و نیروهای عربی-اروپایی به سوریه در نطفه خفه شد [=times news roman]خبرگزاری فارس: یک منبع فرانسوی فاش کرد که همزمان با انفجار ساختمان امنیت ملی سوریه و هجوم گروهکهای مسلح به دمشق قرار بود پس از اشغال دمشق چند ارتش عربی و نیروهای غربی همزمان با نیروی مستقر اسرائیل در جولان، به مراکز مهم دمشق و سوریه حمله شود.
به گزارش فارس، یک منبع رسانهای فرانسوی که خواست نامش فاش نشود، به جهینه اعلام کرد که آنچه ساعت صفر مخالفان سوریه نامیده میشد، عملیاتی بود برای محاصره و اشغال دمشق و تسلط یافتن بر ذخایر سلاحهای شیمیایی و موشکی سوریه تا نیروهای نظامی خارجی بتوانند دخالت نظامی در سوریه را از چند محور آغاز کنند بدون اینکه سوریه بتواند [برای نجات خود] منطقه را به آتش بکشد.
این منبع افزود: زمانیکه هیلاری کلینتون از حمله گسترده و فراگیر به سوریه سخن گفت، ارتش صهیونیستی در مرز سوریه در آمادگی کامل بود. ارتش اردن و نیروهای عربی و آمریکایی در جنوب و ارتش ترکیه به همراه نیروهای عربی و آمریکایی در شمال آماده بودند. سواحل ترکیه نیز شاهد تجمع نیروهای دریایی آمریکا بود از جمله ناو هواپیمابر آبراهام لینکولن که در بندر انطاکیه حضور داشت.
این منبع افزود:
نیازی نیست به آرشیو اخبار مراجعه کنیم که ببینیم قبل از سخنان کلینتون چه آرایش نظامی در مرزهای سوریه شکل گرفته بود؛ زمانیکه کلینتون از حمله سخن گفت. از لبنان گرفته که ارتش را در آن برهه مستقر کرد و قبول نکرد اوضاع پناهجویان سوری را سامان بدهد تا عراق که دو سپاه در مرز مستقر کرد و قبل از آنکه به پناهجویان اجازه ورود به خاک عراق بدهد اعلام کرد که نمیتواند آنان را وارد خاک خود کند، نیروهای اردن هم به حرکت در آمدند و نخستوزیر این کشور در سخنانی بیسابقه از مطرح بودن همه گزینهها علیه دمشق سخن گفت. از سویی دیگر هم نیروهای رژیم صهیونیستی در بلندیهای اشغالی جولان تجمع کردند و ایهود باراک وزیر جنگ این رژیم از جولان بازدید کرد و نیروهای آمریکایی در سواحل ترکیه تجمع کرده بودند و نیروهای غربی هم در دریای مدیترانه بودند.
این منبع افزود: البته این خبر در رسانهها منتشر نشد که نیروهای آمریکایی در کنار نیروهای صهیونیستی در بلندیهای جولان حضور یافتند و همراه ارتش اسرائیل بودند و در مرزهای ترکیه و اردن با سوریه در کنار نیروهای سعودی، قطری، اماراتی و نیروهای فرانسوی در مرز لبنان در نزدیکی زبدانی (نزدیک دمشق) و سرغایا حاضر شدند.
به گفته این منبع فرانسوی، «نخستوزیر اردن قبل اینکه این حمله به جنوب دمشق عملی شود، و بعد از استقرار نیروهای اردنی در مرز سوریه، اعلام کرد که گفتوگو سودی به حال بحران سوریه ندارد و همه گزینهها مطرح است اما وی پس از پاکسازی جنوب دمشق از تروریستها
که همه تلاش اردن این است که خود را از آشوب در سوریه دور نگاه دارد و آشکارا از حرفهای خود عقبنشینی کرد.
این منبع ادامه داد: این سخن کلینتون از حمله به سوریه با تجمع نیروهای نظامی در مرزهای سوریه همزمان شد حتی در مرز عراق و لبنان که نیروهای خود را از ورود پناهجویان سوری در مرز مستقر کردند و این امر فقط محدود به مرز با اردن و ترکیه و طرف اسرائیل نشد. زمانی که بر طبل جنگ کوبیده شد، عراق و لبنان، میزبانی پناهجویان سوریه را رد کردند اما پس از پاکسازی دمشق عراق با این امر موافقت کرد و لبنان هم به دنبال او اجازه ورود به پناهجویان را داد اما چرا پس از پاکسازی دمشق موضع خود را تغییر دادند.
این منبع افزود: به حرکت در آمدن ناوگان روسیه در دریایی سیاه به سوری مدیترانه و ناوگان دریای بالتیک و حرکت بیش از 26 شناور روسیه از اقیانوس آرام، تنها پیام روسیه به آمریکا نبود بلکه پیام دیگری هم از طریق سخنان یکی از مقامات بلندپایه نظامی روسیه ارسال شد و گفت که امیدوار استآتش جنگ جهانی سوم را [غربیها] روشن نکنند. او این حرف را در ظاهر درباره کشتی روسی زد که حامل بالگردهای تعمیری برای سوریه بود اما منظور اصلیاش این کشتی که مورد انتقاد غربیها بود، نبود، چرا که سوریه بدون این کشتی هم آماده جنگ بود بلکه منظور او ارسال پیام برای آمریکا بود که نیروهایش را در نزدیکی ترکیه مجتمع کرده بود چه آنکه روسیه تاکید کرد که این محموله خود را از راه هوایی نیز میتواند به سوریه برساند و منظور مسکو از این حرف این بود که روسیه آماده باز کردن پلی هوایی به دمشق در صورت آغاز جنگ بود. در کنار این پیامهای روسیه، زیردریاییهای اتمی روسیه نیز بدون جنجال رسانهای به حرکت در آمدند.
این منبع فرانسوی همچنین گفت:
فکر میکنم که آمریکا همه گروهکهای مسلح را [علیه سوریه] به حرکت در نیاورد بلکه چند هزار نفر از آنان را به جلو راند و به انتحار سوق داد تا نبض روسیه،سوریه، ایران و چین را بسنجد... اما
پدیده گذرا و سطحی نبود. عملکرد نیروهای مسلح سوریه در یکسره کردن کار تروریستها فوقالعاده بود. رسانههای سوریه برای اولین بار بود که تصاویری از اجساد مخالفان را نشان داد و به مثابه پیام جنگ و پاسخ سنجش نبض سوریه از جانب آمریکا بود و پیام دوم سوریه برای جنگ،
در مناصب جدید بود که همه از دشمنان غرب محسوب میشوند.
این منبع تاکید کرد: بر خلاف اینکه نیروهای مسلح سوریه در عملیاتی شگفتآور ستون فقرات [گروهک] ارتش آزاد مورد حمایت آمریکا را شکست، کار هنوز تمام نشده است و آمریکا همچنان تلاش میکند که درگیریها را در مدت حضور ناظران در سوریه، باقی نگاه دارد حال آنکه مقامات سوریه تلاش میکنند با زور آتشبس را تحمیل کنند. این منبع فرانسوی بعید دانست که اوضاع سوریه به جنگی منطقهای تبدیل شود بخصوص اینکه مدیترانه پر است از ناوچههای روسیه و کشتیهای انتقال نیرو در حالی که نیمی از تنگه هرمز در مقابل آمریکا بسته است و نیروهای ایرانی در آمادگی کامل برای آغاز پاتک ساعت صفر هستند و علاوه بر این چینیها در سواحل اقیانوس هند هستند تا سواحل یمن و برای اولین بار ناو هواپیمابر خود را برای ماموریتی تمرینی یک ماهه به حرکت در آوردهاند که از زمان ساخت این ناو، این ماموریت، طولانیترین ماموریت آن است.
این منبع افزود:
در مرزهای شمالی سوریه، روسیه و سوریه مشترکا کاری سری میکنند که نمی توان از آن اطمینان حاصل کرد که راهی بدون بازگشت است یا پیامی است برای تهدید کردن غرب. این موضوع میتواند وضعیت را بکلی برای آمریکا بر هم بزند اگر سوریها آن را در پیش بگیرند. شاید پروژهای با همکاری روسیه، ایران، چین، سوریه و عراق در جریان باشد تا بالهای ناتو در ترکیه چیده شود... هنوز سخن گفتن از نیت سوریه زود است اما این قطعی است که سوریها پس از انفجار دفتر شورای امنیت ملی لباس رزم بر تن کرده اند و آمادهاند حتی بدون پوشش رسانهای بجنگند و این کاملا از تلویزیونهای سوریه معلوم است.
جهینه افزود: ناگفته نماند که تشدید سیاست جهانی علیه سوریه در خلال بحران این کشور، در نوع خود اولین بار نیست. در اواخر سال گذشته نیز شاهد چنین تشدید تنشی بودیم. ناوگان روسیه و آمریکا در مدیترانه به هم برخورد کردند و رئیس جمهوری چین از نیروهای خود خواست برای دفاع از امنیت ملی چین آماده جنگ شوند در حالی که قایقهای ایرانی نیروهای آمریکا در خلیج [فارس] را تحریک کردند و کار با عقبنشینی نیروهای آمریکا در مدیترانه پایان یافت اما از زمان آغاز بحران، گروههای مسلح تروریستی حمله وسیعی به محلات شهرهای سوریه کردند که از پیرامون دمشق آغاز شد و برای اولین بار نیروهای دریایی روسیه و همچنین چین، یکباره به حرکت در آمدند و برای اولین بار بمبافکنهای اتمی روسیه از نزدیکی مرزهای ترکیه عبور کردند و به پرواز در آمدند.
منبع:فارس نیوز
[=Microsoft Sans Serif]خیانت تعدادی از دست اندر کاران گروه سازنده «مختارنامه» با خدمت به سازندگان سریال «دومی*»! [=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif]با گذشت یک هفته از آغاز پخش سریال مسئله دار «دومی» از شبکه mbc، بررسی ها نشان می دهد گروه زیادی از دست اندرکاران سریال مختارنامه در خلق این اثر به خدمت شبکه وهابی mbc درآمده اند.
[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif]تاکنون در محافل خبری نام «عبدالله اسکندری» به عنوان طراح چهره پردازی این سریال موهن شنیده شده است، اما بررسی عنوان بندی آغاز و پایان این سریال و مقایسه آن با عنوان بندی سریال دومی نشان می دهد که «آذر محمدی» و «جلیل فتوحی نیا» طراح لباس و طراح صحنه سریال مختارنامه نیز در ساخت این اثر مشارکت داشته اند. حضور آنان در این سریال آن قدر مهم بوده که نام آنها در عنوان بندی آغازین سریال درج شده است.
طبق اطلاعات به دست آمده «آذر محمدی» همسر «حسن میرباقری» برادر کوچک داوود میرباقری است. محمدی با حضور در سریال های «معصومیت از دست رفته» و «مختارنامه» به عنوان طراح صحنه فعالیت جدی خود را در مقام طراح صحنه آغاز کرد. وی پیش از این فعالیت های بسیار اندک و کم اهمیتی در سینما و تلویزیون داشته و از زمان ارتباط با خانواده میرباقری مراحل رشد و ترقی خود را در تلویزیون طی کرده و حالا با کسب تخصص در تولیدات ایرانی، تجارب خود را درمقابل دریافت پول در اختیار سازندگان این سریال ضد شیعی - ضد ایرانی قرار داده است. طبق آخرین شنیده ها، محمدی قرار است به عنوان طراح صحنه و لباس سریال همسرش، حسن میرباقری که با نام «یلدا» در سیما فیلم مرحله پیش تولید است، حضور داشته باشد که امیدواریم با واکنش درست و به موقع مسئولان سیما فیلم جلوی این حرکت گرفته شود.
ضمناً بررسی عکس های دو سریال نشان می دهد محمدی علاوه بر حضور در این سریال، اغلب طرح های سریال مختارنامه را نیز با اندکی تغییر به عنوان لباس های سریال دومی بر تن بازیگران این اثر عربی دوخته که به نظر می رسد این مسئله نیازمند واکنش حقوقی صدا و سیما و پیگیری موضوع سرقت هنری از سوی مسئولان رسانه ملی است.
نکته جالب توجه دیگر، حضور «جلیل فتوحی نیا» طراح صحنه سریال مختارنامه در سریال دومی است. فتوحی نیا همسر «رؤیا کریمی مجد» از روزنامه نگاران زنجیره ای و دگراندیش و دارای گرایش فمنیستی است که طی چند سال گذشته به جرگه سردبیران رادیو فردا پیوسته است. جالب است بدانید وی در سریال دومی به عنوان طراح آسکساسوار و وسایل صحنه به وهابیون خدمت کرده است و جالب تر آنکه او در طول ساخت سریال مختارنامه برای پیگیری امور مربوط به اقامت در کشور چِک، بارها به همراه همسرش به این کشور سفر کرده و حتی در مقطعی یک ساله نیز همکاری وی با سریال مختارنامه قطع شد، اما بنا به توصیه برخی افراد در این پروژه، وی حتی در مدتی که خارج از ایران پیگیر اقامت خود بوده، از پروژه مختارنامه حقوق دریافت کرده و این حقوق هر ماه به حساب وی واریز شده است.
طبق اطلاعات موثق، «عبدالله اسکندری» در سازماندهی دست اندرکاران مختارنامه برای حضور در سریال ضد شیعی دومی نقشی جدی داشته است و با همراهی او، گروه فراوانی از سازندگان سریال مختارنامه به خدمت این سریال درآمده اند. «بهاره فرج اللهی» دستیار اول طراح لباس مختارنامه، «یوسفعلی احدی» از اعضای تیم لباس و «قدرت الله خرج» دستیار اول طراح چهره پردازی برخی از دست اندرکاران هر دو سریال هستند که احتمالاً در سریال «یلدا» نیز حضور خواهند داشت. «مانی اسکندری»، «شیما اسکندری»، «فرشته موسوی»، «مصطفی کامیاب»، «نازبانو سام خواه»، «اشکان رحیمیان»، «محمد اورنگ»، «زینب تیشه کار» و. . . برخی دیگر از اسامی مشترک ذکر شده در عنوان بندی پایانی سریال عمر هستند که با افتخار نام خود را هم در این اثر ثبت کرده اند و احتمالاً اگر واکنش به موقع رسانه های متعهد نبود، حتماً در روزهای آینده باید شاهد برگزاری میزگردی رسانه ای از سوی این افراد در توضیح دستاوردها و تجارب کسب شده در سریال دومی می بودیم.
تحریف تاریخ ، تحقیر ایرانیان
همکاری سازندگان سریال مختارنامه با سریال دومی در شرایطی رخ می دهد که وهابیون در سال های اخیر جنایت های متعددی را علیه شیعیان انجام داده و حتی کار را به جایی رسانده اند که در فتواهای خود، اعلام کرده اند هر فرد وهابی که یک شیعه را به قتل برساند، در بهشت منزل خواهد داشت!
در چنین شرایطی حتی اگر انگیزه دینی را هم برای دست اندرکاران سریال مختارنامه در نظر نگیریم، باز هم نکته قابل توجه فقدان «عرق ملی» در تیم سازنده فعلی مختارنامه است؛ چراکه در سریال وهابی دومی، علاوه بر تحریف تاریخ و وارونه نشان دادن چهره شیعیان، حمله اعراب به ایران و جنگ های منتهی به شکست ایرانیان نیز به تصویر کشیده شده و این کار با همراهی سازندگان سریال مختارنامه به شکل حرفه ای صورت گرفته است و متأسفانه آنها نسبت به این موضوع نیز واکنشی نشان نداده اند.
امید است در شرایط امروز مسئولان مختلف فرهنگی و رسانه ای، نسبت به این مسئله و نحوه همکاری سازندگان سریال مختار با سریال دومی نیز واکنشی مناسب نشان دهند.
منبع : جوان آنلاین با کمی ویرایش
تنها ویرایش:
[=microsoft sans serif] «دومی* : عمر ملعون[=microsoft sans serif](لعنت الله علیه)»
امید است در شرایط امروز مسئولان مختلف فرهنگی و رسانه ای، نسبت به این مسئله و نحوه همکاری سازندگان سریال مختار با سریال دومی نیز واکنشی مناسب نشان دهند.
لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
امیدوارم رسیدگی بشه
و جک جدیدی نشه
این دوستان به چه نیتی رفتند الله اعلم اما امیدوارم مابقی شون اینطور نباشند[/]
مفتی سوریه در واکنش به تهدیدات اخیر گروه های تروریستی سلفی و وهابی این کشور اعلام کرد که تروریست ها برای هتک حرمت بارگاه حضرت زینب(س) باید از روی جسد من عبور کنند.
به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ «شیخ بدرالدین حسون» مفتی سوریه در صفحه شخصی خود در شبکه اجتماعی فیسبوک خطاب به افراد مسلح و گروه های تروریستی در این کشور گفت: اگر تروریست ها بخواهند به آرامگاه حضرت زینب(س) آسیب برسانند و به آن اهانت کنند باید از جسد من عبور کنند.
گفتنی است چندی پیش شبكه وهابی "وصال" در بیانیه ای با توصیف اعضای ارتش سوریه به نوادگان معاویه و یزید، تاكید كرد: ای نوادگان بنی امیه، ای یاران معاویه و یزید، معبد السیده زینب و السیده رقیه و قبور این چنینی را تخریب كنید.
از سوی دیگر حملات عناصر و گروه های مسلح به منطقه اطراف حرم حضرت زینب(س) درحالی صورت می گیرد که رسانه های وابسته وهابی طی روزهای اخیر با تشدید تبلیغات، خواستار تخریب حرم حضرت زینب در اطراف دمشق شده اند.
هیچکس در فدراسیون المپیک جمهوری اسلامی ایران نمادهای شیطانی موجود در المپیک 2012 لندن را جدی نگرفت.وقتی که خواب غفلت تمام مسلمانان جهان را فرا گرفته است.وقتیکه برادران مسلمان ما را در سکوت رسانه ای و خاموشی تمام در میانمار زنده زنده کباب می کنند.نباید انتظار داشت که کسی نسبت به نمادهای مخفی و رازورزانه که شناختشان مستلزم تفکری عمیقتر است،حساسیتی نشان دهند.
به هر حال ما هم به همراه سایر کشورهای مسلمان جهان،کورکورانه ورزشکاران خود را به این بزرگترین تجمع بشری که مالامال از نمادها،مراسم ها و نشانه های شیطان پرستی است روانه می کنیم تا نشان دهیم که ما نیز با وجود آنکه می دانیم ولی تسلیم شده ایم.می دانیم کجا می رویم ولی باز می رویم.چون ما مسخ شده ایم.
در این مطلب می خواهیم تا کمی در رابطه با نمادهای موجود در بازیهای المپیک بحث کنیم.
آیین حمل مشعل المپیک با مکاتب سری
از آنجایی که در آموزه های سری لوسیفر(شیطان) به عنوان " آورنده روشنی ستاره صبح" شناخته می شود، حضور آن به طور آشکار در مراسم افتتاحیه عظیم ترین رویداد ورزشی جهان از ابتدا مورد توجه مکاتب مخفی بوده است.
لندن خود را برای المپیک تابستان 2012 آماده می کند. جایگذاری مشعل المپیک در هجدهم می 2012 آغاز خواهد شد.
این رویداد تشریفاتی که درآن مردم از طبقات مختلف اجتماعی مشعل المپیک را در سراسر کشور میزبان می گردانند مخصوصاً برای کسانی که این سنت را ابداع نمودند حرکتی نمادین محسوب می شود. در اسطوره شناسی یونان، مشعل دار اصلی "پرومتیوس" بود، خدايگاني که آتش را از ديگر خدایان ربود وبه بشریت داد.
مردم باستان آتش را بارقه ی کوچکی از خورشید می دانستند که به نوعی مظهر مادی خدا بود. بنابراین پرومتیوس با آوردن آتش برای بشریت، انسانها را در تمام ويژگيهاي «الهی» سهیم نمود و حتی به انسانها اجازه داد آرزوی خدا بودن را در سر بپرورانند.
به همین دلیل پرومیتوس از احترام ویژه ای در "جوامع مخفی" برخوردار است، چرا که افسانه ی او نشان دهنده افق نهائی فلسفه و اهداف مکاتب سری است: "عروج به الوهیت و ابدیت از طريق راه های غیر الهی"
رومتیوس در حال حمل مشعل
در آموزه های سري، عمل"حمل مشعل" نماد آگاهی انسان از وجود بارقه ی الهی در خود و نمایانگر اشتیاق او برای نايل شدن به مقام خدائي است. به طور خلاصه این همان هسته مرکزی فلسفه ی نخبگان جهان است که به شدت تحت تاثیر آموزه های هرمسی فراماسونری و تصوف گرايان است. ازاین رو مشعل روشنگر پرومیتوس اغلب در نمادگرایی مخفی نخبگان استفاده می شود.
فوارۀ پرومتیوس در مرکز راکفلر در پشت این فواره نوشته شده است "پرومتئوس٬ آموزگار همه ي فنون٬ آتش را که براي انسان به معناي راهي بسوي آرمانهاي بزرگ است٬ به او اعطا نمود
احتمالا مشهورترین مشعل دار جهان يعني مجسمۀ آزادی را "فراماسونهای معبد گراند اورینت در فرانسه" به ایالات متحده اهدا کردند.
مجسمه ي يک دست که مشعل را نگه داشته بر روی هرم و برفراز " کتابخانه ی مرکزی لس آنجلس" نصب شده است
افسانۀ پرومیتوس از بسیاری جهات به افسانه ی لوسیفر(شیطان)شباهت دارد. نامی که در لاتین به معنای "مشعل دار" یا "روشنی بخش" است. زيرا او با نزول خود از بهشت به زمین٬ نور آگاهي و دانش را نيز به همراه آورد و به همين جهت در آموزه هاي سری از او بعنوان " آورنده ي روشنی ستاره صبح " که همان عقل گرایی و روشنگریست٬ شناخته می شود.
به همین دلیل حضور آن به طور آشکار در مراسم افتتاحیه عظیم ترین رویداد ورزشی جهان نمی تواند چیز عجیبی باشد "
اولین جایگذاری مشعل المپیک در سال 1936 در برلین ودر زمان رژیم نازی برگزار شد. علیرغم این حقیقت که هیتلر سازمان های فراماسونری را از آلمان اخراج نمود(در ظاهر او آنها را خدمتگزار یهودیان می دانست) اما رژیم او از این جوامع مخفی الهام میگرفت و به سمت عقايد آنان گرایش داشت! او برای نمادگرایی وتاسیس جوامع مخفی ارزش بسیاری قائل بود. هرمن روشنینگ در کتاب "از زبان هیتلر" آورده است:
"همۀ آن به اصطلاح پلیدی ها، اسکلت ها وسرهای مردگان، تابوت ها و اسرار، همه فقط بدرد ترساندن کودکان مي خورند. اما تنها یک موضوع خطرناک وجود دارد که من ازآنهاالگو برداري مي کنم. آنها در خود نوعی اصالت و نجابت مقدس دارند.
آنها یک خط مشی سری را برای خود ایجاد کرده اند که نه تنها بخوبي اجرا شده، بلکه اين رويکرد از طريق نمادها واسرار به مرحله ي ظهور درامده است. سلسله مراتب سازماني و آئينهاي نمادين ورود به تشکيلات که می توان گفت بدون تکیه بر نیروی فکر وتنها از طریق کار بر روی تصور وجادوگری ونمادهای یک آیین عمل می کنند. همه اين موضوعات داراي عنصري خطرناک مي باشند٬ عنصري که من به آن غلبه کرده ام. آیا شما نمیدانید که حزب ما باید آن ویژگی را داشته باشد...؟
نظم، که باید وجودداشته باشد - نظم و سلسله مراتب روحانيت سکولار وضددینی ... ما یا فراماسون ها یا کلیسا، تنها یک نفر پیروز این میدان است ونه بیشتر، ما قویترین هستیم و دو گروه دیگر را شکست خواهیم داد. حزب نازی به شدت تحت تاثیر عرفان وتصوف آلمانی قرار داشت. چند عضو این حزب بخشی از جامعه نروژ بودند. یک جامعه ی مخفی که در مونیخ تاسیس شده بود. برخلاف تفاوت های ظاهری با دیگر جوامع مخفی مانند فراماسونری، در نهایت تمامی آموزه های درونی این جوامع یکسان هستند."
اما چه شد که بازیهای المپیک این مراسم تقریبا آیینی حمل مشعل را در خود جای داد؟
تلقی و درک از جایگذاری مشعل این است که می توان آن را نوعی باز آفرینی رسم یونانيان باستان دانست. در واقع این یک رسم در المپیک مدرن است که از بازیهای تابستان 1936 در برلین وبازیهای زمستان 1952 در اسلو آغاز شد اما ایده آن از افسانه ها دلربای یونانی درحدود قرون پنجم و ششم پیش از میلاد نشات می گیرد. بر اساس افسانه ها، پرومیتوس یک خدای دوستدار بشر بود که آتش، عنصر مقدس را ربود و آن را به دور از دید زئوس، پدر خدایان، به انسان بخشید.
شعله از نور خورشید مشتعل می شود، با مشعلهای اضافی که از چند روز قبل برای جلوگیری از خاموش شدن مشعل در هوای ابری وبارانی روشن شده اند.
یونانیان باستان مسابقات دو مشعل(lampadedromia) را برگزار می کردند که درآن تیم برنده یک شعله مقدس را شاید به عنوان بخشی از آیین پرستش پرومیتوس ومخالفت او با خدایان برای بخشش دانش به فانیان روشن می نمود. این جایگذاری مدرن توافقی است با راهبان روشن کنندۀ مشعل و تمدن رقیب روم. این مراسم همچنین روح صلح مقدس را سوگند می دهد. صلحی که در سراسر یونان باستان پیش از مسابقات المپیک ایجاد شد و به واسطه ی دوندگان به تمام کشور رسانده شد.
بنابه گفتۀ کرسیدا رایان (Cressida Ryan) دانشمند ادبیات کهن از دانشگاه آکسفورد، "این مراسم ملغمه اي از خرده اسطوره ها است. توافق برسر حقایق اهميت ندارد، زیرا این حقایق زمان زیادی را تا رسیدن به امروز پشت سر گذاشته اند.
در سال 1928 در بازیهای المپیک آمستردام این مشعل روشن شد. اما از سال 1936 بود که مراسم با مشعل به دستور رژیم نازی و موسس ورزشی کارل دیم شکل تازه ای به خود گرفت. در المپیا مشعلی با استفاده از نور خورشید و یک آینه ای خاص روشن شد و توسط دوندگان از بلغارستان، یوگوسلاوی، مجارستان، اطریش، چک اوسلواکی، کشورهایی که بعدا در قلمرو نازی قرار گرفتند، به برلین برده شد. آتش نماد رژیم هیتلر و مشخصه آن حرکت دسته جمعی برای مشعل بود.
هدف رهبری ایجاد ارتباطی مستقیم با تمدن باستان بود. همانطوری که رایان توضیح می دهد آنها خواستار پلی نمادین میان یونان باستان و آلمان کنونی بودند. نور نماد پاکی است. نور خیره کننده، پاک، سفید و درخشنده یونان باستان بود که به افسانۀ آریایی راه یافت.
آدلف هیتلر، لنی رویفنشتال فیلمساز را برای به تصویر کشیدن این افسانه و ساخت مستندی درباره ی این رویداد در فیلم المپیا در سال 1938 برگزید. پس از جنگ برای مسابقات لندن در سال 1948 برگزار کنندگان مسابقه ایده حمل مشعل را پذیرفتند. جدا از دوره های سخت و تلخ، مشعل در طول مسیر مورد استقبال انبوه مردم قرار می گرفت.
از آن زمان به بعد، هر چهار سال یکبار طرح آن توسط کشور میزبان وبر طبق رسوم آن دهه تغییر می کنند
به تصویر زیر دقت کنید.
دور تا دور استادیوم المپیک لندن با هرمهایی که رئوس آن نورانی خواهند شد احاطه شده است.
راز لوگوی المپیک لندن
آیا تا به حال لوگوی المپلک 2012 که قراره تو شهر لندن برگزار بشه رو دیدید؟
به گفته طراحانش عدد 2012 رو نشون میده ، ضمن این که در داخل عدد 2 نام شهر لندن و در داخل عدد 0 نشان المپیک جا داده شده . اما در رابطه با اون قسمت مرکزی که به شکل مربع طراحی شده چیزی نخوندم . البته در یکی از وبلاگها خوندم که احتمالاً طراح خواسته شکل "چشم" رو ترسیم بکنه .
به تازگی هم در چند وبلاگ داخلی و خارجی مطلبی جالب در مورد این لوگو دیدم ، اون هم این که هر قطعه از این نشان به ضمن این که یک عدد رو نشون میده ، نشانگر یکی از حروف الفبای انگلیسی هم هست .
درواقع اولین عدد 2 حرف Z ، عدد 0 حرف O ، عدد 1 حرف i و در نهایت دومین عدد 2 حرف N رو نشون میده . همونطوری هم که در تصویر مشخصه ، اولین 2 و آخرین 2 (عدد دوی یکان و هزارگان) که دو حرف متفاوت رو نشون میدن به شکلی متفاوت باهم طراحی شدن .
با در کنار هم گذاشتن این حروف کلمه ZION به وجود میاد .
با این فرض که این نشان کلمه ZION رو نشون میده ، وجود اون قطعه مرکزی هم معنی پیدا میکنه .
اما ZION یعنی چه؟
این کلمه بیش از همه برای یهودیان معنی و مفهوم داره . و معادل اون در زبان ما میشه "صهیون" .
نکته خیلی جالب دیگه ای هم در این میان وجود دارد.
و آن شباهت بسیار زیاد این لوگو با نقشه و نمای ساختمان موزه هلوکاست است.
ونلاک و مندویل، Wenlock و Mandeville نام عروسکهای المپیک لندن هستند؛ اما چرا یک چشم دارند؟ آیا نمیتوان گمانهزنی کرد که در پس طراحی این عروسکها، اندیشهای نهان شده است؟
در واقع این دو نماد دو نظر بند و دو طلسم هستند.
این عروسک ها تنها با داشتن یک چشم، ناخودآگاه توجه ما را معطوف به علامت تک چشم دجال می کنند. تک چشم یکی از نمادهای اصلی دجال است و استفاده صریح از این نماد به عنوان یکی از نمادهای المپیک 2012 با توجه به اینکه لوگوی این دوره هم در ارتباط با فراماسونری بوده، می تواند در بردارنده این پیام باشد که می بایست منتظر اتفاقات جدیدی از این دست در برنامه های افتتاحیه و اختتامیه باشیم. برگزاری المپیک در انگستان و شهر لندن (مرکز و مهد فراماسونری در جهان) و آن هم در سال 2012، سالی که صهیونیست ها نگاه ویژه ای به آن دارند، خود نیز بسیار قابل تامل است.
جالبه یکی از آنها دست بند پاور بالانس نیز به دست دارد.دست بندی که هموطنان و هنرمندان و ورزشکاران خرافاتی ما نیز بدون آنکه بداننند چیست به دست دارند.کمی به سایتهای فروش دست بند پاور بالانس سر بزنید و ببینید که چه بازاری به راه انداخته اند.
در پس پرده در رابطه با این دو طلسم می توان نشانه های بسیاری را یافت.
نشانه هایی که از برنامه های ایلومیناتی برای المپیک 2012 به عنوان بزرگتریم مناسک و مراسم شیطانی در قرن جدید ،خبر می دهد.
در انیمیشنی عجیب نشان می دهند که این دو نشان عجیب و غریب تک چشم به مشابه دو قطره مذاب از یک مخزن پر از آهن ذوب شده به زمین می افتند.؟؟؟؟!!!
کمیته بین المللی المپیک در راستای اوامر و دستورات اربابان ایلومیناتی خود در تاریخ 19 مه سال 2011 این نمادها را رسما به عنوان نمادهای المپیک 2012 لندن معرفی کرد.
با نگاه کردن به آنها اولین چیزی که توجه شما را جلب می کند همان "چشم جهان بین" "چشم حوروس" است.به هرمی که در بالای سر عروسک سمت چپی قرار دارد توجه کنید.
مثل اینکه امسال قرار است هرم ناتمام فراماسونری به قرار گرفتن سنگ نهایی به اتمام رسیده و تکمیل شود.شاید علامت "W" در بالای سر این عروسک و درون هرم به نشان WORLD باشد.
برخی از رموز عدید نهفته در این نمادها:
تاریخی که این نشان معرفی شد 5/19/2010 بود.
5/19/2010 = 18 reduces as 666 = 33:33:33
بر سر این عروسکها حروف Wو M هک شده است که قرینه و عکس یکدیگرند.همانند دو مثلثی که ستاره شوم صهیونیست ها را می سازند.
جمع ارزش عددی این دو حرف در علم حروف می شود 33
W & M = 33
بر سر یکی از این دو عروسک هرمی قرار دارد که با سه خط مزین شده است.نشانه ای از سه نقطه و سه خط است.سه 1 و سه 10. 33
عروسک دیگر نیز تاجی بر سر دارد که نشان دهنده دو عدد 3 است که از یکدیگر جدا شده اند.33
شکل بدن عروسک سمت چپی شبیه یک قلب است.قلب و یک هرم در کنار یکدیگر در کابالا و تاروت نشان دهنده روشن بینی و دانشی است که از طرف لوسیفر اهدا می شود.
عروسک سمت راستی بدنی به شکل یک پنتاگرام و 5 ضلعی است.که نشانه ای از جنگ است.
ساختمان پنتاگون نیز به همین دلیل 5 ضلعی است.زیرا مرکز فرماندهی سپاه شیطان برای جنگ افروزی در جهان است.
این دو نماددر کنار یکدیگر می خواهند نشان دهند که جنگی در راه است که در خلال آن عده ای به روشنفکری شیطانی نائل خواهند شد.
ریشه این دو نام در کجاست؟
Wenlock یک اسم ایرلندی است.در ایرلندی به معنی "پسر بچه ای از صومعه مقدس "است.
Mandeville اسمی پسرانه است که ریشه ای فرانسوی دارد و معنی آن "شهر بزرگ "است.Graet town
وقتیکه این دو نام را با هم دیگر بخوانیم بصورت تحت الفظی این جمله خوانده می شود:
آنها می خواهند یک دیو را از بند رها کنند
ایلومیناتی برنامه ای دارد تا ابلیس ،پادشاه تاریکی را آزاد کند.شاید این المپیک پیش پرده اتفاقاتی باشد که در 21 دسامبر 2012 قرار است روی دهد.کسی چه می داند؟
شاید در سال اینده همه زمین را در برابر موجودات بیگانه و فضایی که به زمین حمله می کنند،متحد کنند.
پسر بچه ای که از صومعه مقدس می آید و شهر بزرگ.
عیسی (ع) و مهدی(عج) پادشاهان عالم نور هستند.
ولی در آن سوی ماجرا پادشاه سیاهی و تاریکی برای جلب توجه و ظاهر شدن و اجرای طرح بزرگ نظم نوین جهانی به خون و خونریزی احتیاج دارد.او تشنه یک مناسک و مراسم بزرگ و پر خون است که در آن انسانها قربانی شوند.او از خون های ریخته شده بر زمین انرژی می گیرد.
ممکن است که قتل عام بزرگ و خونین در المپیک لندن و یا در زمان برگزاری این مناسک شیطانی به را افتد.احتمال دارد پروژه ای مشابه ولی بزرگتر از پروژه 11 سپتامبر نیویورک تکرار شود.دروغی بزرگ که عملیات پرچم دروغین دیگری را آغاز دهد.بعید نیست که در این میان ایران را متهم کنند تا کار خود را با ایران یکسره کنند.
در ابتداي امر تشكر فراوان از جناب victoryone بخاطر مطالب روشن گرانه شان.بنده به شخصه همچنان منتظر بيانات شما هستم.
اقدام گوگل، فیس بوك و اپل علیه شبكه حزب الله
شبكه خبری المنار وارد جنگی نرم با وسایل ارتباطی جدید در فضای اینترنت شده چرا كه تلاشهای بسیاری صورت می پذیرد تا این شبكه تحت فشار و بایكوت قرار گیرد.پایگاه خبری المنار اخیرا از طریق شبكه "گوگل پلاس" اقدام به ارسال خبر كرده بود تا علاقه مندان از این طریق نیز در جریان آخرین اخبار قرار گیرند كه این امر نیز با مذاق مدیریت گوگل سازگار نبود و این سرویس برای المنار حذف شد.
همچنین برنامه المنار بر روی گوشی های اپل نیز تنها دو روز قابل استفاده بود اما پس از 48 ساعت، فعالیتش از سوی پشتیبانان این شركت متوقف شد.
این اقدامات در پی ارسال پیامی از سوی یك گروه آمریكایی موسوم به "انجمن مبارزه با اتهام" به مدیریت شركت اپل انجام پذیرفته است.
این انجمن، یك سازمان یهودی بوده كه مقرش در آمریكاست و تمام گزارشها و اخباری را كه از رسانه ها، بویژه رسانه های عربی و اسلامی در رابطه با رژیم صهیونیستی پخش می شود، رصد كرده و پس از تهیه گزارشهایی در این خصوص، آنها را برای مقامات و نمایندگان كنگره آمریكا ارسال می دارد.
"آبراهام فوكسمن" مدیر این انجمن در این پیام گفته كه المنار بازوی رسانه ای حزب الله و پایگاهی بر ضد اسراییل و آمریكا بوده كه پیام هایش دایما در راستای افزایش خشونت است.
یكی از مسئولین شبكه المنار روز پنجشنبه در گفت و گو با روزنامه "الاخبار" اظهار داشت كه این اتفاق امری غیر قابل پیش بینی نبود و ما انتظار آن را داشتیم، چرا كه این مساله در راستای سیاست فشار و جنگ علیه ماست كه از زمان ویرانسازی ساختمان این شبكه در جنگ 33 روزه سال 2006 آغاز شده است.
وی ادامه می دهد: مدعی های دموكراسی و آزادی در غرب تحمل یك شبكه و پایگاه خبری در حد و اندازه المنار را ندارند، البته این بدان معنا نیست كه ما در برابر این فشارهای آنها تسلیم خواهیم شد.
این مسئول المنار با اشاره به اینكه از دسامبر سال 2004، این شبكه در لیست سازمان های تروریستی آمریكا قرار گرفته و پخش آن در این كشور ممنوع است، افزود: پس آز آن فرانسه و دانمارك نیز این سیاست را پی گرفتند و محدودیتهایی بر پخش المنار از ماهواره های اروپایی مقرر شد و طبیعی است كه پایگاه اینترنتی ما نیز از این امور بی بهره نماند كه البته دایما طرحهای آنها به شكست انجامیده است.
دکتر فرحان المالکي از انديشمندان عربستان طي يادداشتي به ديدار خود با شيعيان در کويت و شرق عربستان اشاره کرد و شيعيان را به خاطر پايبندي بر محبت آل البيت ستود، و افزود: دوستي امثال معاويه و حجاج و يزيد و متوکل! (فمن يجادل الله عنهم يوم القيامة)؟ وقت آن فرا رسيده که شيعه را بفهميم. دشنام و ناسزا و تهديد براي ما سودي ندارد کاش صبر و بردباري و اخلاق و معنويت را از آنها بياموزيم! گوارا باد بر شيعه!
به گزارش «شيعه نيوز» ، دکتر فرحان المالکي ظلم هايي که به شيعيان وارد مي شود را اينگونه روايت کرده است:
اول امسال به کويت رفتم، سپس به احساء، فرصت خوبي بود تا با بسياري از برادران ديني و هموطن شيعه ديدار کنم. چقدر خوب و متواضعند و چقدر درباره آنها بد ميگويند! البته من برخي شخصيت هاي آنها را از قبل مي شناختم، اما ديدن آنها از نزديک بهتر است. گوارا باد بر شيعه اين صبر و بردباري در برابر آزار و تهمت ها و توهين هايي که به خاطر دوستي اهل بيت پيامبر(صلي الله عليه و آله) متحمل ميشوند، چه افتخار بزرگي.
از خودم پرسيدم چه چيز باعث شده اينها بر اين همه اذيت و آزار در طول چهارده قرن صبر کنند؟ آيا چيزي به جز محبت خالص به محمد و آل محمد است؟
آيا جز به خاطر محبت و دوستي آل محمد است که اين تيرهاي کينه هر روز بر سر و سينه آنها مينشيند با اين اتهام که آنها مجوس و فرزندان متعه و نجس و ... هستند؟
آيا آنها حق ندارند روز قيامت بگويند: ما در طول اين قرن ها کشته و متهم و تحقير شديم فقط به خاطر دوستي و محبت اهل بيت! به اين دليل که دشمنان آنها به نقد اشتباهات و افراد اکتفا نمي کنند بلکه تهمت مي زنند و تحقير مي کنند و همه اينها فقط به خاطر محبت آل محمد است. البته شيعيان در اين بدنام شدن با پيامبران سهيم هستند که آبرو و نام خود را به حق در راه خدا فدا کردند (لن تنالوا البر حتي تنفقوا مما تحبون).
بردباري شيعه در برابر اين همه ظلم و کشتار و آواره سازي و تبعيد و تکفير در طول اين قرن ها شگفت انگيز است. چه دلهايي دارند! چگونه ميتوانند با اين همه توهين و ظلم و تحريک باز هم اخلاق پسنديده خود را حفظ کنند؟ چون دل هاي آنها از محبت علي سرشار و آرام است!
در قيامت دو گروه مي آيند که هردو آبروي خود را در راه خدا فدا کرده اند: پيامبران و پيروان خالص آنها و اهل بيت(عليهم السلام) و شيعيان آنها. آنها حق را ياري کرده اند. شيعيان حق دارند روز قيامت افتخار کنند و به امام علي و حضرت زهرا بگويند: به خاطر شما به ما ظلم کردند و ما را آواره ساختند و به ما تهمت زدند.
آنها در روز قيامت به خاطر دوستي با منافقان و ظالمان شرمنده نيستند! هرگز در صحيفه دوستان آنها نان ظالمي را نميبيني! اما ما با صحيفه اي پر از دوستان منافق و ستمگر وارد قيامت ميشويم! دوستي امثال معاويه و حجاج و يزيد و متوکل! (فمن يجادل الله عنهم يوم القيامة)؟ وقت آن فرا رسيده که شيعه را بفهميم. دشنام و ناسزا و تهديد براي ما سودي ندارد کاش صبر و بردباري و اخلاق و معنويت را از آنها بياموزيم! گوارا باد بر شيعه!
برای جایگزینی یک محصول داخلی با این نوشابه آمریکایی، مقامات بولیوی قصد دارند با برگزاری جشنی بزرگ، اخراج کوکاکولا را با نوشیدن یک آب هلو طبیعی جشن بگیرند.
طی سالهای اخیر جنبش خودکفایی و اتکا به سرمایه های داخلی در منطقه آمریکای لاتین به شدت اوج گرفته و بسباری از کشورها و مردم این منطقه خواستار استفاده از سرمایه ها و تولیدات داخلی خود به جای محصولات غربی شده اند.
به عنوان مثال طی سالهای اخیر هوگو چاوز رئیس جمهور ونزوئلا به هموطنانش توصیه کرده از مصرف نوشابه های تولیدی شرکت کوکاکولا پرهیز کنند، زیرا باعث خروج ارز از این کشور و اتکا به محصولات خارجی می شود که این توصیه باعث کاهش قابل توجه فروش کوکاکولا در این کشور شده است.
اما مقامات بولیوی پا را از این میزان فراتر گذاشته و در تصمیمی میهن پرستانه اعلام کرده اند رسما کار شرکت غربی کوکاکولا را در کشور تعطیل می کنند.
دیوید چوکوهوانسا وزیر امور خارجه بولیوی اعلام کرده که همه شعبه های کوکاکولا در این کشور از ۲۱ دسامبر (اواخر سال ۲۰۱۲ میلادی) تعطیل خواهند شد.البته برای فرهنگ سازی و جایگزینی یک محصول داخلی با این نوشابه آمریکایی، مقامات بولیوی قصد دارند با برگزاری جشنی بزرگ در«ایسلا دل سل» یکی از بزرگترین جزایر دریاچه «تی تی کاکا» در بولیوی، اخراج شرکت کوکا کولا را با نوشیدن یک آب هلو طبیعی با نام «موکوچین چه» جشن بگیرند.
همراه با کوکا کولا، شرکت های همبرگر مک دونالد و بیگ مکی نیز از بولیوی بیرون می روند تا این کشور، محصولات غربی را با تولیدات داخلی جایگزین کند.
حدود یک سال پیش حزبی به نام حزب خودگرایی با باز کرن صفحه ای در فیس بوک اعلام موجودیت کرد. این حزب با طرف داری از شعاری با عنوان "عفاف بدون حجاب"!!!! و با نمایش وارونه ی مفهوم حجاب سعی در تخریب مفهوم حجاب دارد!نویسندگان ان ادعا میکنند همه ی مشکلات جامعه ما به خاطر حجاب اجباریست!!و بدون توجه و مفهوم عفت و البته بیان نکردن معنای این واژه از نظر خودشان ادعا کردند که حجاب عفت عمومی را نیز از بین می برد!!!!
و شروع به نشر مقالاتی در راستای مقابله با حجاب کردند!نویسندگان این صفحه در ابتدا با بیان اینکه مخالفتی با اسلام و قران ندارند سعی داشتند تا با بیان شبهات و نمایش وارانه ی ایات قران و بیتوجه به احادیث پیامبر صلی الله علیه و اله و ائمه که مفسران اصلی قران اند و با تفسیر به رای اثبات کنند که حجاب از احکام اسلام و مورد تایید قران نیست!!!
و با نمایش عکسی ادعا میکنند که حجابی که قران از زن مسلمان خواسته مطابق با این عکس است!!
انها با ادعای اینکه هیچ کس بعد از گذشت حدود یک سال از انتشار مقاله قادر به پاسخ ان نبوده نظرات مخالفی هم که در پاسخ به شبهاتشان داده میشود را نیز بلاک میکنند!گرچه کتبی که از انها به عنوان منبع در این مقاله استفاده شده مثل : "مساله حجاب" خود پاسخ کامل و واضحی به این بیانات بی پایه و اساس داده!
این حزب با بیان اینکه با نظام هیچ مشکلی ندارد و قصد براندازی ندارد ادعا میکند که تابع رهبریست!!و امید وار است رهبر با پذیرش و یا به قول خودشان لبیک به نماینده ی انها قانون حجاب اجباری را لغو کند!در حالی که هم خود انها و البته همه ی ما میدانیم که ایشان هرگز چنین کاری نخواهند کرد!انها با این ادعا سعی دارند تا بعدها برای ابراز مخالفت های خود با ایشان و البته نظام جمهوری اسلامی بهانه ای داشته باشند!!
از طرفی پر واضح است که سیستم حکومتی ایران در صورتی یک نظام اسلامیست که قوانین اسلام در ان اجرا شود و الا فقط پوسته ای از ان خواهد ماند!!
(که البته در مورد اجبار حجاب اجرای مرحله ی اخر حکم نهی از منکر است که باید توسط حکومت و حاکم اسلامی اجرا شود!)
البته اخیرا با پستهای که در پیج خود قرار دادند افکار زد دینی انها اشکار تر شد! افکاری که البته نه تنها با دین اسلام بلکه در بعضی موارد با دین مسیحیت نیز در تناقض است!
این حزب علاوه بر این با انتشار یک اعلامیه فراخانی برای 23 شهریور ماه داده و از طرف داران خود خواسته تا با تجمع در محل اعلام شده بدون حجاب بیرون بیایند و افرادی رو نیز به عنوان گارد حفاظتی(!!!!) که حدود هشتاد نفرند معرفی کرده!
انها بدون توجه به این حقیقت که حجاب برای جامعه (چه جامعه ی دینی و چه جامعه ای سکولار) لازم است سعی در لغو قانون حجاب اجباری دارند در حالی که این مسئله برای جوامع غربی نیز مشکل ساز شده!
چگونه میتوان مفهوم حجاب را از عفت جدا کرد در حالی که نمونه ی واضح جوامع بدون حجاب که در نهایت همه ی مفهوم عفت و حیا را زیر پا گذاشته اند جلو چشم ماست؟!جوامعی که نداشتن حجاب در انها به از بین رفتن کامل عفت عمومی منجر شده!و این از امار هایی که خود انها از به دنیا امدن کودکان حرام زاده میدهند اشکار است!در امریکا در سال 2007 ار بین هر ده مادری که بچه دار میشد چهار نفر ازدواج نکرده بودند!وضعیتی که در کشور های امریکای جنوبی به مراتب بدتر است!
چه طور میتوان بدون حجاب عفت عمومی را حفظ کرد؟!
در حالی که دو جنس مخالف همواره برای هم جذابیت هایی دارند که هرگز از بین نمیرود!همان طور که در جوامع غربی از بین نرفته!!
اگر با نبود حجاب روابط بین زن و مرد عادی میشد که در جوامع غربی هرگز بین زن و مرد تمایلی برای برقراری رابطه نبود!! در حالی که این میل در این جوامع بسیار بیشتر اشکار است!و انها برای رفع عطش ایجاد شده و نبود هیچ گونه قید بندی (چه قید های فردی و چه اجتماعی!) به روابط نامشروعی رو اورده اند که در درجه ی اول ضرر ان متوجه زنان جامعه و سپس همه ی افراد جامعه (به خصوص نسل های جدید ) خواهد بود!
ایران قبل از انقلاب نیز خود نمونه ی بسیار خوبی برای بیان مشکلات جامعه ی بدون حجاب است!محله های مثل محله ی قلعه شهر نو که به محلی برای تجمع مفاسد جامعه تبدیل شده بود خود گویای این واقعیت است که بدون حجاب نمی توان جامعه ای با حیا داشت! (در حالی که میدانیم تعداد این محله ها بیشتر از این ها بوده!)
ویا جوامع به اصطلاح اسلامی امروز مثل ترکیه و یا کشور های عربی که نظامی غیر دینی اما مردی غالبا مسلمان دارند خود نمونه ی خوبی است که در جامعه ی بدون حجاب نمی توان عفت عمومی را حفظ کرد!
همه ی ما به خوبی میدانیم که اجبار حجاب به هیچ عنوان باعث اعتقاد کسی به حجاب نمیشود!منظور از اجبار ان نیز هرگز ایجاد اعتقاد نیست!این واقعیت که منع هر چیز باعث ایجاد حرص میشود و مورد تایید امیرالمونین نیز هست قابل انکار نیست اما راه حل این مشکل برداشتن ممنوعیت حجاب نیست!چرا که در این صورت باید همه ی قوانین کیفری دیگر را نیز لغو کنیم!باید ممنوعیترانندگی با سرعت بالا را لغو کنیم چون ممکن است افراد جامعه به ان حریص شوند!باید احکام مربوط به تجاوز به عنف را لغو کنیم چون حرص می اورد!!!!!
در مورد حجاب نیز همین طور است!برای حل بخش روانی مسئله نیاز به کار فرهنگیست!نه برداشتن ممنوعیت!کار فرهنگیی که در این سی سال فقط حرف ان را زدیم و عکس انچه که گفتیم عمل کردیم!فیلم های سینماییمان روز به روز بدتر شد!مسئله ی حجاب در کتب درسی که باید از کودکی برای بچه ها بیان میشد و جا میافتاد هر روز کمرنگتر شد و سهم ان از کتب درسیمان شد یک درس از کتاب معارف دبیرستان ، که متن نامناسب ان اگر باعث ایجاد نگاه بد به حجاب نشود در بهبود وضعیت تاثیری نخواهد داشت!
کار فرهنگیمان شد روسریی که از روی اجبار روی سر شخصیت های مونث انیمیشن های ساخته شده ی داخل قرار گرفت که به هیچ عنوان نمایشگر الگویی از یک زن مسلمان نیست!
کار فرهنگی سی ساله مان شد بعضی ادارات دولتی که از شرایط استخدامشان نداشتن پوشش چادر است!
کار فرهنگیمان شد برنامه های کسل کننده تلویزیون داخلی و برنامه های جذاب ماهواره ای که دقیقا بنیان خانواده هایمان را نشانه رفته!....
چرا ما هنوز نتوانسته ایم با افزایش سایتهای (حداقل ) فارسی زبان جو حاکم بر فضای مجازی را به نفع خود تغییر دهیم؟!
چرا در شبکه های اجتماعی پر طرفدار مثل فیس بوک هنوز نباید حتی یک صفحه در حمایت از ارزش هایی مثل حجاب وجود داشته باشد؟!چرا نباید از ابزار هایی که دشمنانمان برای استفاده علیه ما ایجاد کردند به نفع خود استفاده کنیم؟!...
البته وجود بسترهایی که جامعه را به سمت بی عفتی سوق میدهد نیز دلیلی برای برداشتن حجاب اجباری نیست همان طور نمی توان گفت چون در جامعه فقر هست نباید دزدی را ممنوع کرد!ما باید با علت و معلول هم زمان برخورد کنیم!
به هر حال با مطالعه ای هر چند کوچک در مورد جوامعی که در انها نوع پوشش هیچ محدودیتی ندارد میتوان به راحتی فهمید که نبود حجاب به جامعه اسیبی جدی میزند!حتی برای یک جامعه ی سکولار اجبار حجاب لازم و ضروریست!چون مردان و زنانی که این جوامع را تشکیل میدهند همه از همان نوع بشری هستند که جوامع دینی را تشکیل میدهد!در همه ی جوامع تفاوت های مردان و زنان و ویژگی های شخصیتی انها یکسان است!در همه ی جوامع مردان از طریق چشم و زنان از طریق گوش مجذوب جنس مخالف شده یا با اصطلاحی بهتر عاشق میشوند!در همه ی جوامع مردان بسیار تنوع طلب تر از زنان هستند!هرگز نمیتوان مجذوبیت زن برای مرد و مرد برای زن را انکار کرد!پس چطور میتوان بدون حجاب عفیف بود؟!اری وجود حجاب دلیلی بر وجود عفت در رفتار افراد نیست!اما همه ما به خوبی میدانیم که یکی از پایه های عفت حجاب است!بدون حجاب عفت چه معنایی دارد؟!
در واقع در اجباری بودن حجاب اصلا بحث اعتقاد پیدا کردن نیست!
بحث این است که وقتی هر کدام از ما مدتی بیرون از خانه میرویم با صحنه های که فقط باید در حریم خانه و خانواده باشد رو به رو نشویم!
بحث این است که بتوانیم با خیال راحت ساعتی کنار خانواده ی خود تلویزیون نگاه کنیم!
بحث این است که وقتی پدر و مادری رعایت بسیاری رفتار ها را جلو فرزندشان میکنند با نیم ساعت بیرون رفتن فرزندشان همه ی زحمات انها از بین نرود!
مخالفان حجاب اجباری به این نکته توجه نمیکنند که اجبار حجاب اجبار خیلی چیزهای دیگر نیز هست!...
و اگر کسی در جامعه به ان اعتقاد نداشته باشد باز هم نمیتوان به او اجازه داد بدون حجاب در جامعه رفت و امد کند!چون با این رفتار به دیگران اسیب میزند!این مورد مثل جوانی است که هنوز نتوانسته تشخیص بدهد رانندگی با سرعت بالا نادرست است!
ایا باید به او اجازه داد چون به این مسئله اعتقادی ندارد با هر سرعتی که دوست دارد رانندگی کند؟!...
آیت الله وحید خراسانی از ملت ایران اسلامی و همه شیعیان دعوت کردند تا در روز 21 رمضان، در سوگ شهادت امیر مومنان علی (علیه السلام)، بکپارچه سیاه پوش شده و برسر و سینه بزنند. ایشان فرمودند: عزاداری روز 21 ماه رمضان، عزاداری برای شخص خاتم (صلی الله علیه وآله) است. دسته هايی كه بيرون می آيند، برای شهادت خاتم انبيا (صلی الله علیه وآله) بيرون آمدهاند. SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:
به گزارش «شیعه نیوز» ، این مرجع تقلید در گفتاری با اشاره به وظایف همگان در ایام عزاداری امیرمومنان، مولی الموحدین علی بن ابی طالب(علیه السلام)، تاکید کردند: مردم با ید با راه اندازی هیئت ها، به یاد فرق شکافته آن حضرت برسرو سینه زنان به عزاداری پرداخته و قدر این فرصت و نعمت را بدانند.
بر اساس گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله وحید خراسانی، مشروح بیانات معظم له در رثای امیرمومنان علی (علیه السلام) و عزاداری آن حضرت در روز 21 رمضان، بدین شرح است:
مردم عذر می آورند كه روزهاند. با روزه هيئات چه جور بيرون بيايد؟ قدر نعمت را بدانيد. اگر با آن زبان روزه بيرون بيايی و برای فرق شكافته او بر سر و سينه بزنی، وقت مردن خاتم انبيا (صلی الله علیه وآله) سرت را به زانو خواهد گرفت. اين نعمت ها از دست رفته است.
حضرت رسول(صلی الله علیه و آله) فرمود: يا علی! كسی كه تو را كشته، مرا كشته. بعد فرمود: يا علی! تو روح منی! تو مثل جان منی! تو از طينت منی! يعنی چه اين حرفها؟
يعنی عزاداری روز 21 ماه رمضان، عزاداری برای شخص خاتم (صلی الله علیه وآله) است. دسته هايی كه بيرون می آيند، برای شهادت خاتم انبيا (صلی الله علیه وآله) بيرون آمدهاند.
معنای اين كلمه اين است: مجالسی كه منعقد می شود، برای شخص پيغمبر خاتم (صلی الله علیه وآله) است. اگر بشريت بفهمد، نه تنها شيعه، برای امیرمؤمنان علی (علیه السلام) روز بيست و يكم بر سر و سينه می زند. اگر آدميت بفهمد، هر جا انسان است، هر جا بشر است، روز بيست و يكم برای امیرمؤمنان علی (علیه السلام) سياه پوش است
در کشور یمن در چشم کودکی نام مبارک رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم حک و رؤیت شد.
این بار در کشور یمن ناگهان در چشم کودکی نام مبارک رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم حک و رؤیت شد. این حادثه نیز تعجب همگان را برانگیخت و موجب شگفتی چشم پزشکان شده است و تا به این لحظه علت به وجود آمدن این وضعیت را نفهمیده اند.
در کشور یمن در چشم کودکی نام مبارک رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم حک و رؤیت شد.
این بار در کشور یمن ناگهان در چشم کودکی نام مبارک رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم حک و رؤیت شد. این حادثه نیز تعجب همگان را برانگیخت و موجب شگفتی چشم پزشکان شده است و تا به این لحظه علت به وجود آمدن این وضعیت را نفهمیده اند.
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
پسر یا دختر؟
چند سالشه؟
اسمشو چی گذاشتند؟ اسم پدر ش چیه؟ تو یمن به دنیا اومده قطعیه؟[/]
به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ فعالان حقوق بشر عراق اعلام کردند که گروههای مسلح در سوریه اقدام به اعدام یک کودک شیعه عراقی کردند.
بر اساس این گزارش، خانواده این کودک در منطقه "سیدة زینب" در ریف دمشق ساکن بودند که تروریستهای مسلح به منزل این خانواده حمله و پس از کشتار تمام اعضای آن، این کودک را اعدام کردند.
از سوی دیگر شیخ "محمد العریفی" شیخ وهابی سعودی از گروههای مسلح ضد نظام "بشار اسد" خواست که مانع انتشار تصاویر حملات خود علیه نیروهای ارتش و شهروندان سوریه و مخالفان خود شوند.
وی در صفحه خود در شبکه اجتماعی "توییتر" از تروریستهای سوریه خواست که به حملات تروریستی و کشتار و ایجاد رعب و وحشت در میان مردم سوریه ادامه دهند اما مانع انتشار تصاویر جنایات خود شوند.
[="Tahoma"][="DarkRed"]احمدی نژاد دعوت آل سعود را قبول کرد/سند رادیو فردا: «یک مقام مسئول در دفتر ریاست جمهوری ایران روز دوشنبه اعلام کرد که محمود احمدی نژاد در نشست فوق العاده سران کشورهای اسلامی در عربستان شرکت خواهد کرد.»
[-] اندازه متن [+]
به گزارش سرویس سیاسی جام نیوز، سایت رادیو فردا(Radio Farda)، روز دوشنبه 16 مرداد(August 06) نوشت: «یک مقام مسئول در دفتر ریاست جمهوری ایران روز دوشنبه اعلام کرد که محمود احمدی نژاد در نشست فوق العاده سران کشورهای اسلامی در عربستان شرکت خواهد کرد. محمدرضا فرقانی، مدیرکل بین الملل دفتر رئیس جمهوری اسلامی ایران، به خبرگزاری ایرنا گفته است که محمود احمدی نژاد به دعوت ملک عبدالله پادشاه عربستان در این اجلاس حضور خواهد یافت. به گفته وی، قرار است این نشست روزهای 24 و 25 مردادماه و با حضور سران کشورهای اسلامی در شهر مکه تشکیل شود.»
این سایت ادامه داد:«رسانه های عربستان هفته گذشته اعلام کردند که نامه دعوت از رئیس جمهوری اسلامی ایران برای شرکت در نشست مکه از سوی سفیر عربستان در تهران تسلیم اسفندیار رحیم مشایی، رئیس دفتر محمود احمدی نژاد، شده است. بر اساس گزارش هایی که رسانه های ایرانی منتشر کرده اند هدف از برگزاری این نشست، تقویت وحدت و یکپارچگی امت اسلامی اعلام شده و این در حالی است که گمانه زنی ها حاکی از بررسی موضوع سوریه و تحولات این کشور در اجلاس سران کشورهای اسلامی است.»106
چیزی از مطالب این کتاب را برای مسلمانان بازگو نکن زیرا اگر آنان بفهمند که در این کتاب چه مطالبی نوشته شده، دیگر چیزی از بریتانیای کبیر در جهان باقی نخواهد ماند.
به گزارش شیعه آنلاین، یکی از مراجع عظام تقلید در یکی از سخنرانی های خود در مورد فضائل امیرالمؤمنین علی علیه السلام و کتاب "نهج البلاغه" داستانی را مطرح کرد که شنیدن آن خالی از لطف نیست.
وی در این باره گفت: نیمه های قرن گذشته میلادی که انگلیس ها در سراسر جهان از قدرت و نفوذ بالا و بسیار زیادی برخوردار بودند، حادثه ای رخ داد که مسلمانان باید از آن پند و عبرت بگیرند.
این مرجع تقلید افزود: یک دانشجوی مسلمان که در یکی از دانشگاه های انگلیس تحصیل می کرد، نسخه ای از کتاب "نهج البلاغه" را به استاد خود که یک انگلیسی مسیحی بود، هدیه داد. استاد پس از مطالعه چند صفحه اول کتاب، وحشت زده و شگفت زده شد و فورا نزد استاد خود که یک پرفسور سرشناس بود، رفت و ماجرای دریافت "نهج البلاغه" از شاگردش را بیان کرد و گفت: کتابی بدستم رسیده که مطالب عجیبی درباره حکومت داری، اخلاق و مطالب دیگری در آن نوشته شده است.
این مرجع عالیقدر در ادامه گفت: پرفسور که سخنان آن استاد را شنید، دست او را گرفت و با خود به اتاق شخصی اش برد. پس از ورود، استاد متوجه شد که در اتاق پرفسور و بر روی میز وی نیز نسخه ای از "نهج البلاغه" وجود دارد. پرفسور پیش از وی نسخه ای دریافت کرده و مطالعه نموده بود.
پرفسور خطاب به استاد گفت: بنده خودم بارها و بارها این کتاب را مطالعه کرده ام. چیزی از مطالب این کتاب را برای مسلمانان بازگو نکن زیرا اگر آنان بفهمند که در این کتاب چه مطالبی نوشته شده، دیگر چیزی از بریتانیای کبیر در جهان باقی نخواهد ماند.
به نقل از العالم، اخیرا در عربستان و کشورهای عربی منطقه خلیج فارس نسخه هایی از قرآن منتشر شده که برای جلب توجه کودکان و نوجوانان، برگه های این نسخه ها رنگی و معطر هستند.
این درحالی است که علما و مفتیان وهابی سعودی انتشار این نسخه های رنگی قرآن را "بدعت" دانسته اند.
در همین راستا "محمد العریفی" از مبلغان معروف سعودی گفت: «نسخه هایی رنگی و عجیب از قرآن منتشر شده است. در این نسخه ها اسامی خداوند، پیامبران، شهرها و هر جزء رنگی شده است. در خواست می کنم که از بازی با قرآن ما دست بکشید.»
"شیخ محمد بن غثیث الغیث" نیز انتشار این نسخه ها را برخلاف شرع دانست.
"شیخ عبدالرحمن البراک"، معروفترین چهره علمای افراطی سعودی علاوه بر درخواست تحریم، خواستار سوزاندن نسخه های رنگی قرآن شد.
البراک گفت: «این اقدام حرام است زیرا حروف و کلمات کتاب خداوند مانند دیوار و لباس آراسته می شود. توصیه می کنم که هرکس نسخه ای از این قرآن را دارد، آن را بسوزاند.»
البراک پیش از این نیز در فتوایی جنجالی، خواستار تخریب کعبه و ساخت دوباره آن شده بود تا از اختلاط بین زن و مرد جلوگیری شود. از دیگر فتواهای مشهور وی تحریم شرکت زنان در انتخابات است؛ البراک گفته که شرکت زنان در انتخابات تقلید از کفار است.
وی همچنین برای زنانی که رانندگی می کنند، آرزوی مرگ کرده است.
از سوی دیگر، "محمد امین بن خطری"، مدیرکل وزارت امور اسلامی و اوقاف و دعوت و ارشاد مدینه در اظهاراتی مطبوعاتی گفت: «مقادیر بسیاری از این نسخه ها به دست آمده که از طریق مؤسسه چاپ قرآن "ملک فهد" نابود می شوند.»
بن خطری افزود: «به همه ناظران و امامان جماعت و مسئولان به صراحت ابلاغ شده که فقط نسخه های چاپ شده مؤسسه ملک فهد را قبول کنند و هیچ نسخه دیگر را نپذیرند.»
مردان یکی از فرقههای یهودی، برای جلوگیری از نگاه کردن به زنانی که پوشش مناسبی ندارند، عینکهایی را پیشنهاد کردهاند که جلوی دیدشان را تار میکند.
به نقل از هافینگتون پست، مردان یهودی فرقه حریدی در اسرائیل برای جلوگیری از هوسانگیزی جنس مخالف نسخه جدیدی تجویز کردهاند:
عینکهایی که دید آنها را تار میکند تا مجبور نباشند زنانی را که لباسهای مناسبی به تن ندارند، ببینند.
مردان فرقه حریدی که ادعا میکنند باورهایشان به طور مستقیم برگرفته از تورات است، معتقدند پیادهروها باید برای زنان و مردان جدا باشد.
«گشتهای عفت» غیر رسمی این فرقه، اکنون شروع به فروش عینکهایی کرده است که به خاطر نوع خاص لنزش دید فرد را تار کرده تا به این ترتیب از گناهان جنسی جلوگیری کند.
با این عینکها فرد میتواند تا چند متر جلوتر خود را ببیند تا بتواند راه برود اما بیش از این فاصله دید فرد تار میشود و قادر به دیدن چیزی نخواهد بود.
تا کنون مشخص نیست چه تعداد از این عینکها به فروش رفتهاند.
«گشتهای عفت» غیر رسمی این فرقه، اکنون شروع به فروش عینکهایی کرده است که به خاطر نوع خاص لنزش دید فرد را تار کرده تا به این ترتیب از گناهان جنسی جلوگیری کند.
با این عینکها فرد میتواند تا چند متر جلوتر خود را ببیند تا بتواند راه برود اما بیش از این فاصله دید فرد تار میشود و قادر به دیدن چیزی نخواهد بود.
تا کنون مشخص نیست چه تعداد از این عینکها به فروش رفتهاند.
قیمت این عینکها تنها 6 دلار است.
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-= MASAFPORTAL.com
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
بسيار جالب بود.
اي بابا از كنار اين عينك كه ميشود ديد
فقط جلو رو بسته پهلوها بازن
اين راه حل بدي نبود راه حل بهتر اين است كه نفس شان را طهارت كنند تا كار پهلوها را تقوايشان به عهده بگيرد.
آمریکا کارنامه سیاهی در احترام به اولین حق طبیعی هر انسان، «زیستن»، دارد. با اطلاع از انجام جنایاتی در قالب آزمایشهای مختلف و بر اساس مانیفست این نظام شیطان مدار ارتکاب هر گونه جنایت و ظلم و تعدی نسبت به وجود نوع «انسان» در مسیر بسط قدرت تسلیحاتی این نظام مورد تایید سردمداران آن است. گروه گزارش های ویژه مشرق: در این گزارش به فهرست کوتاهی از جنایات ضد بشری و ضد انسانی نظام آمریکا اشاره میشود. نظامی که در ورای دم زدن از حقوق بشر کارنامه سیاهی در احترام به اولین حق طبیعی هر انسان، «زیستن»، دارد. با اطلاع از ارتکاب چنین آزمایشهایی به نظر میرسد که بر اساس مانیفست شیطانی این نظام شیطان مدار هر گونه جنایت و ظلم و تعدی نسبت به وجود نوع «انسان» در مسیر بسط قدرت نظامی و تسلیحاتی این نظام آزاد بوده و مورد تایید سردمداران چپاول گر آن است.
1- آزمایشهای مربوط به کنترل ذهن
در برنامه کنترل ذهن و پروژه موسوم به MKULTRA، سازمان سیا در بخشی از آزمایشها از مواد روان گردان استفاده کرد. هدف کلی این پروژه دست یابی به روشهایی برای تحت تاثیر قرار دادن، کنترل و استخراج اطلاعات از ذهن افراد بود. برای انجام برخی از این آزمایشها دکتر کامرون (Donald Ewen Cameron) که از همکاران سیا بود؛ از بین بیماران پذیرفته شده در کلینیکش استفاده کرد. این بیماران اکثرا به دلیل افسردگی و اضطراب به کلینیک او مراجعه کرده بودند. درمانی که برای انها در نظر گرفته شد بخشی از پروژه سیا بود که زندگی طبیعی آنها را دگرکون کرد.
در طی سالهای ۱۹۵۷ تا ۱۹۶۴ دکتر کامرون به آزمایش شوک الکتریکی ۳۰ تا ۴۰ برابر مقادیر استاندارد بر روی این بیماران پرداخت. او از داروهایی استفاده کرد که بیماران را برای ماهها به کما میبرد. بیماران بسیاری در اثر این آزمایشها توانایی تکلم و حافظه خود را از دست داده، هویت و پدر و مادر خود را فراموش میکردند. به جهت سهولت تدابیر امنیتی برخی از این آزمایشها بر روی کودکان انجام میشد که تا تجاوزات جنسی نسبت به این کودکان توسعه یافته بوده است.
کامرون، شوک الکتریکی ۳۰ تا ۴۰ برابر مقادیر استاندارد را بر روی بیماران آزمایش می کرد.
2- آزمایش گاز خردل بر روی سربازان در اتاقهای گازبا شروع مطالعات بر روی تسلیحات بیولوژیک و شیمیایی در دهه چهل میلادی، ارتش آمریکا برای سنجش کارایی این تسلیحات و به منظور آمادگی در مقابله با حملاتی از این نوع آزمایشهایی را بر روی سربازان خود انجام داد. سربازان در حالی که هیچ اطلاعای از موضوع نداشتند تحت تاثیر گاز خردل و دیگر عوامل شیمیایی قرار گرفتند. برای آزمایش کارایی ماسکها و لباسهای ضد گاز، سربازان را پس از پوشیدن و نصب لوازم مربوطه در اتاقهای گاز در بسته زندانی کرده و عوامل شیمیایی را رها کردند. برخی از این عوامل به راحتی از لباسها عبور کرده و پوست را میسوزاندند. تاولهای دردناک و التهابات پوستی شدید از نتایج تماس این عوامل با پوست بود. در صورت استنشاق ریه سربازان شدیدا ملتهب شده و تنفس برای آنها غیر ممکن میشد. گزارشهایی موجود است که نشان میدهد علاوه بر سربازان از بیماران بستری شده در بیمارستانهای مختلف ارتش نیز به عنوان مدل آزمایشگاهی برای آزمایش مواد شیمیایی و بیولوژیک استفاده شده است.
3- بمباران شیمیایی مردم
برای بررسی چگونگی مدیریت حملههای احتمالی شیمیایی و بیولوژیک، ارتش با کمک سیا و دولت اقدام به رهاسازی برخی از عوامل شیمیایی بر روی شهرهای آمریکا کرد تا به عنوان مدلی برای مقابله با حملههای احتمالی استفاده کند. عوامل سیا در شهر Tampa Bay عامل سیاه سرفه را انتشار دادند که منجر به همه گیری شد و ۱۲ نفر جان خود را از دست دادند. در آزمایشی دیگر نیروی دریایی شهر سانفرانسیسکو را با عوامل بیماری زای باکتریایی آلوده کرد که در نتیجه بسیاری از مردم به پنومونی دچار شدند. ارتش در آوون پارک، ساوانا و چند جای دیگر میلیونها پشه حامل ویروسهای تب زرد و تب دانگو را رها کرد که موجب بیماریهای فراوانی از جمله تیفوئید، تبهای مختلف، مشکلات تنفسی و تولد نوزادان مرده شد. عوامل ارتش تحت عنوان گروههای بهداشتی به منطقه اعزام شدند و به جای کمک رسانی بهداشتی واقعی به بررسی نتایج آزمایش پرداخته و از درمان مردم جلوگیری کردند.
4- آلوده سازی گوآتمالا
در دهه ۴۰ آمریکا اقدام به آزمایش کارایی پنی سیلین برای مقابله با سیفلیس بر روی شهروندان گوآتمالایی کرد. ابتدا از طریق رسوخ دادن فاحشههای آلوده به این بیماری در بین مردم، افراد بیاطلاع و برخی بیماران بستری در کلینیکهای روانی و سربازان آلوده شدند. اما انتشار بیماری با این روش به حدی نرسید که مورد نظر تحقیقات بود. در نتیجه روش آلوده سازی مستقیم انتخاب شد که طی آن باکتریهای سیفلیس بر روی بدن و صورت مردان پاشیده میشد.
در تعدادی از آلوده سازیها باکتری از میان مهرهها به مایع نخاعی افراد تزریق شد. پس از آلوده سازی جمعیت مورد نظر، بررسی روشهای درمانی شروع شد. اما عدهای از افراد آلوده شده بدون درمان رها شدند. در اکتبر ۲۰۱۰ هیلاری کلینتون از بابت انجام این ازمایشها توسط آمریکا عذرخواهی کرد و اعلام کرد بررسیهایی برای یافتن افرادی که احتملا آلوده شده و بدون درمان رها شدهاند شروع خواهد شد!
هیلاری کلینتون پس از 60 سال معذرت خواهی کرد!
5- بررسی اثرات بمب اتمی بر روی انسان
در طی پروژه منهتن که منجر به ساخت و آزمایش اولین بمب اتمی شد، اثرات مواد رادیو اکتیو از طریق تزریق پلوتونیوم به تعدادی از بیماران بیمارستانهای ارتش و بیمارستان شیکاگو بررسی شد. این بیماران از موضوع بیاطلاع بوده و آزمایش کاملا به صورت سری انجام شد. در پروژهای موسوم به Oak Ridge این آزمایشها بر روی تعدادی از سربازان نیز انجام شد. اکثر این افراد در اثر صدمات ناشی از تزریق پلوتونیوم عمر کوتاهی داشته و جان خود را از دست دادند. در ماساچوست دکتر سوئیت (William Sweet) مامور تکرار آزمایش با استفاده از اورانیوم شد. او در سال ۱۹۴۷ بودجهای از طرف پروژه منهتن در اختیار داشت و به بررسی آثار تزریق اورانیوم به بیماران پرداخت.
6- تزریق عامل شیمیایی نارجی (دیوکسیدین) به زندانیان
عامل نارنجی یکی از خطرناکترین مواد شیمیایی در تسلیحات نامتعارف است که آمریکاییها از آن در جنگ ویتنام استفاده کردند. به تصویر کشیدن اثرات این ماده بر روی انسان و همچنین نوزادان متولد شده از زنان در معرض قرار گرفته دشوار است. کمپانی Dow Chemical بعد از دریافت بودجهای برای تولید این عامل با ارتش آمریکا در مورد آزمایش آن بر روی انسان همکاری کرد. دکتر کلیگمن (Dr. Albert Kligman) در یک سری آزمایش دیوکسیدین که ماده اصلی این عامل است را به بدن زندانیان تزریق و اثرات آن را مطالعه کرد. بدیهی است با دیدن تصاویر مربوط به ویتنامیهایی که تحت تاثیر این ماده بودهاند آشکار خواهد بود که تزریق این ماده خطرناک به بدن زندانیان چه بلایی بر سر آنها آورده است.
تاثیر عامل نارنجی بر بدن یک سرباز ویتنامی
7- عملیات پیپر کلیپ Paper Clip
طی این عملیات که بعد از جنگ جهانی دوم انجام گرفت ارتش آمریکا محققین درگیر در آزمایشهای مرتبط با ساخت بمبهای شیمیایی و بیولوژیک و نیز افرادی که در آزمایش بر روی انسان زنده تبحر پیدا کرده بودند را از اروپا به آمریکا منتقل کرده و ضمن حمایت از آنها با اعطای هویتهای جعلی از آنها در آزمایشگاههای خود برای توسعه تسلیحات نامتعارف استفاده کرد. محققین اروپایی آزمایشهای دهشتناکی مانند پیوند جسمی دو قلوها برای ایجاد یک واحد جسمی، تخریب بافت عصبی افراد بدون بیهوش کردن آنها و مطالعه اثرات انفجار بر این افراد انجام داده بودند که برای ارتش آمریکا بسیار جذاب بود. این محققین با امکانات فراهم شده در ارتش آمریکا به جنایات خود علیه بشریت در خاک آمریکا ادامه دادند.
8- مبتلا کردن مردم پورتوریکو به سرطان
در سال ۱۹۳۱ دکتر رودز (Cornelius Rhoads) با دریافت بودجهای از بنیاد راکفلر مامور شد در مورد سرطان تحقیق کند. او برای این کار مردم پورتوریکو را انتخاب کرد و پس از مبتلا کردن ایشان به سرطان به آزمایشهای خود پرداخت. این آزمایشها دهها مورد مرگ را در پی داشت. او بعدها به عنوان نائب رئیس انجمن سرطان آمریکا انتخاب شد.
نظام ضد بشری از رودز تشکر می کند!
9- آزمایشهای پرتودهی بر روی انسان
در دهه ۶۰ میلادی پنتاگون یک سری آزمایشهای پرتودهی انجام داد. برای این کار مردم فقیر سیاه پوست که به سرطان مبتلا بودند انتخاب شدند. به آنها گفته شده بود که نوعی فرایند درمانی بر روی آنها انجام خواهد شد در حالی که هدف، آزمایش اثرات پرتودهی شدید بر روی بدن انسان بود. با ترفندهای گوناگون از این بیماران رضایت نامههایی اخذ شده بود تا بعدا مشکلی پیش نیاید. به همین شکل دکتر سینگر (Eugene Saenger) از طرف آژانس حمایتی دفاع اتمی بودجهای برای آزمایش پرتو X بر روی انسان دریافت کرد که نتیجه تحقیقات او مرگ حداقل ۲۰ انسان فقیر سیاه پوست بود. پرتوهای مضر تقویت شده بافتهای درونی و پوست این بیماران را تخریب میکرد و آنها را در وضعیت فلاکت باری قرار میداد.
سیاه پوستان انتخاب مناسبی برای آزمایش ها تلقی می شدند
10- پروژه کلیماکسطی آن خانههایی در نیویورک و سانفرانسیسکو ساخته شد تا محل مناسبی برای آزمایش اثرات ماده روان گردان LSD بر روی افراد باشد. برای جذب افراد به این خانهها از فاحشههایی که از سیا حقوق میگرفتند استفاده میشد. به افراد پس از ورود به این خانهها به اجبار انواع مختلف مواد روانگردان به خصوص LSDتزریق میشد. سپس در چند روز آینده از خروج آنها جلوگیری شده و متخصصین حاضر در این خانهها به مطالعه رفتار و اثرات این مواد در افراد میپرداختند. در برخی موارد برای مشاهده حد نهایی اثرات، مقادیر فراوان و غیر معمولی از مواد به افراد که اکثرا نیر از جوانان بودند؛ تزریق میشد.
جوانان پس از ورود به خانه های کلیماکس در اختیار کارشناسان مواد روانگردان قرار می گرفتند
11- گرد و غبار اتمی در اقیانوس آرامبعد از موفقیت آمریکا در جنایت بزرگ اتمی در هیروشیما و ناکازاکی، سردمداران این کشور شروع به تست صدها بمب هستهای در اقیانوس آرام کردند. این بار خطر قدرت اتمی شوروی بهانه انجام این آزمایشهای هولناک بود. در ۱۹۵۴ در جزایر مارشال یکی از بزرگترین آزمایشهای اتمی انجام شد. وجود این آزمایشها که تا آن زمان به صورت مخفی انجام میشد در اثر وزش باد و انتقال گرد و غبارهای آلوده با ذرات رادیواکتیو به سوی جزایر اطراف آشکار شد و مخفی کاری آمریکا با شکست مواجه گردید.
مردم جزایری که در معرض این غبارات قرار گرفتند به بیماریهای شدیدی دچار شدند که از جمله آنها نقایص مادر زادی بود. در نسلهای بعدی بیماریهایی همچون سرطان غدد تیروئید و تومورهای مختلف در بین مردم این جزایر دیده شد. آمریکا حتی به این جنایت نیز به صورت فرصتی نگاه کرده و پروژه ¼ را که شامل بررسی آثار غبارهای رادیواکتیو بر روی انسان بود را اجرا کرد. همین موضوع موجب مطرح شدن بحثهایی در مورد عمدی بودن ایجاد و هدایت گرد و غبارهای رادیواکتیو به سوی مردم جزایر اقیانوس آرام شد.
اثر پرتوهای رادیواکتیو بر بدن افراد
12- تاسکیگ:
از سال ۱۹۳۲ تا ۱۹۷۲ محققین ۴۰۰ مرد سیاه پوست را در منطقه تاسکیگ آلاباما برای مطالعه مراحل پیشرفت بیماری سیفلیس به باکتری این بیماری آلوده کردند. در حالی که هیچگاه به این افراد در مورد بیماریشان چیزی گفته نشد. به آنها گفته شده بود که به بیماری جعلی «خون بد» دچار هستند و پزشکان در تلاش برای معالجه آنانند. با اینکه در سال ۱۹۷۴ پنی سیلین به عنوان درمان سیفلیس مطرح شد اما باز قربانیان تاسکیگ از این موضوع بیخبر نگه داشته شدند تا مطالعه این بیماری که اثرات طولانی مدتی بر بدن انسان دارد تا ۳۰ سال ادامه داشته باشد. با روشن شدن جوانب این جنایت اعتراضهای شدیدی انجام گرفت تا جایی که کلینتون مجبور به عذرخواهی رسمی از مردم این کشور گردید و گفت متاسف است که دولت «یک پژوهشنژاد پرستانه را ترتیب داده است«
به آنها گفته شده بود که به بیماری جعلی «خون بد» دچار هستند
یقینا در سالهای آینده شاهد اشکار شدن آزمایشهای ضد انسانی و دهشتناک بیشتری بر روی انسان و دیگر موجودات زنده خواهیم بود. آزمایشهایی که قطعا هم اکنون نیز از سوی بزرگترین داعیه دار حقوق بشر در آزمایشگاههای مخفی ارتش آمریکا و یا در قالب برنامههای مختلف بهداشتی بر روی مردم کشورهای فقیر انجام میشود.
مبتکر نوشتههای قرآنی شهر اشاره: در دنیای خاکستری هزاره سوم که آدمهایش در هیاهوی بوق و دود و سیمان روز به روز ماشینیتر میشوند، هنوز هم میتوان با بوییدن یک شاخه گل، دیدن یک منظره زیبا و خواندن یک جمله کوتاه، لطیف بود و لطیف ماند؛ لطافتی که از ذات احدیت بر گل آدمیت دمیده شده و او را از سایر مخلوقات متمایز کرده است.
شاید با عبور از کنار یک آیه قرآن که بر پایه پل، پشت شیشه تاکسی، داخل ایستگاه اتوبوس، روی نردههای پارک یا بالای سردر یک مغازه نوشته شده است، تلنگری باشد برای اندکی تأمل و اصلاح عملکرد خویش. دقیقاً همان موضوعی که 16 سال پیش «سید محمدحسین طاهریان» را در بازار ابوسفیان شهر مکه مورد تأثیر قرار داد.
بازار ابوسفیان چند سالی است که به خاطر توسعه اطراف حرم الهی تخریب شده است اما آیه «لَئِن شَکَرْتُمْ لأَزِیدَنَّکُمْ» (اگر واقعا سپاسگزارى کنید، نعمت شما را افزون خواهم کرد) نصب شده بالای سردر یکی از مغازههای آن، کافی بود تا «سید محمدحسین» را با اثرگذاری کلام الله مجید آشنا کند.
او پس از بازگشت از دومین سفرش به سرزمین وحی، شروع به گزینش آیات الهی کرد و با نوشتن آنها روی برگه A4 و توزیع رایگان در ادارات و شرکتها، اولین گام در ترویج معارف قرآنی را برداشت.
طاهریان متولد اصفهان و ساکن تهران است. او اکنون 37 سال سن دارد و مدیر یک شرکت محصولات بهداشتی است که البته تأکید میکند تمایلی به درج نام آن ندارد تا مبادا تبلیغی برای شرکتش محسوب شود.
در این شانزده - هفده سال فعالیت قرآنی به لطف خدا بیش از 10 میلیارد ریال هزینه کرده و امیدوار است روزی برسد که تمام فضای محیطی ایران اسلامی مزین به نام و کلام خدا باشد.
* اولین جایی که برای نوشتن آیات قرآن انتخاب کردید، کجا بود؟
- اولین مکانی که یادم میآید کار کردم، بانک سپه میدان امام خمینی(ره) تهران بود. بیشتر مسائل مالی و آیات مرتبط با ربا را نوشتم. اتفاقا مدیر آن وقت بانک از طرح خوشش آمد اما تأکید کرد تابلوی آیاتی که مربوط به ربا هست را برداریم، چرا که به زعم او آن آیات حس بدی در مراجعان به بانک ایجاد میکرد!
از آنجا به کاخ دادگستری رفتم و سپس میدان هفت تیر. پایه پلها هم جزو کارهایمان بود، البته متأسفانه الان اکثر آنها را رنگ کردهاند و طرحهای اسلیمی جایگزین آیات قرآن شده است.
همیشه با مشکل میتوانستیم یک تابلو بزنیم، به طور مثال با کلی دوندگی و نامهنگاری رضایت مدیر وقت را میگرفتیم، بعد که او میرفت و مدیر جدید میآمد، بدون دلیل خاصی با طرح مخالفت میکرد! به هر حال چون هدف ما هدف مشخصی بود در نهایت به نتیجه مطلوب دست مییافتیم. * چگونه آیات را انتخاب میکردید؟
- آیات به صورت موضوعی انتخاب میشد و شخصاً آنها را انتخاب میکردم، همچنین پس از بررسی یک ترجمه در میان 6-5 ترجمه مختلف، روانترین ترجمه را برای مخاطب برمیگزیدم.
برای ترجمه انگلیسی هم از ترجمه مرحوم خانم صفارزاده بهره بردیم.
*** زندان اوین را هم به آیات قرآنی مزین کردیم * قاعدتاً باید کل آیات قرآن را برای انجام این کار میخواندید؟
- آن قدر عشق و علاقه وجود داشت که وقتی وارد کلام الهی میشدم، نه وقت و نه پول میشناختیم و احساس میکردم رضایت الهی در این کار وجود دارد و از جانب خداوند پشتیبانی میشوم. * یعنی اکثر آیات قرآن را برای ارائه آیات کاربردی، جستوجو کردهاید؟
- حداقل، کلمات کلیدی آن را کار کردهایم و واقعاً در این خصوص دقت میکردیم. ما در زندان اوین و دیگر زندانهای کشور از جمله یزد و اصفهان هم کار کردهایم. داخل دادگستریها و نقاط مختلف را رفته و موشکافی میکردیم. 16سال یعنی نزدیک به بیش از یک دهه از عمرم را در راه کلام الهی صرف کردهام و عشق به قرآن و مدد الهی همراه ما شد تا این مسیر را با انرژی بسیار طی کنیم. * به نظر میرسد انتخاب آیات، انتخاب هوشمندانهای است، بهترین آیه و یا سوژهای که دوست داشتید یا مردم از آن استقبال میکردند، کدام است؟
- آیه «أَلَیْسَ اللَّهُ بِکَافٍ عَبْدَهُ؛ آیا خداوند برای بنده خویش کافی نیست؟» و یا آیه «وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکًا؛ هر کس از یاد من دل بگرداند در حقیقت زندگى تنگ و سختى خواهد داشت» خیلی از آدمها میآمدند با ما صحبت میکردند میگفتند تازه میفهمیم مشکل کار ما کجاست! آنها میگفتند در واقع اعراض از یاد و نام اقدس الهی، منشأ بروز بسیاری از مشکلات شده است. * نامی، نشانهای یا ردپایی از خودتان در تابلوها به جا میگذارید؟
- هیچ نام و نشانی در پایان تابلوهای قرآنی و یا حتی برنامههای تلویزیونی نوشته نمیشود، چرا که اعتقاد ما بر این است که نام خدا کفایت این راه را میکند. به لطف خداوند بعد از گذشت بیشتر از یک دهه که از عمر این کار میگذرد، با یک اقبال عمومی مواجه هستیم. یعنی مردم واقعاً آن را قبول کرده و حتی خودشان شروع کردند به انجام این کار، آن هم با هزینه شخصی خودشان! * اشاره داشتید به برنامههای تلویزیونی، مگر با صدا و سیما هم همکاری دارید؟
- بله با صدا و سیما کار مشترک داشتیم؛ یعنی در برنامههای تلویزیونی و رادیویی مشارکت داشتیم، به این صورت که جوایز این برنامهها را تقبل میکردیم. معمولا این جوایز سفر زیارتی به مشهد مقدس بود. *** جمعآوری ناگهانی تابلوهای قرآنی دانشگاه تهران
* آیا برای شبرنگنویسی آیات قرآنی به کسب اجازه از مسئولان نیاز داشتید؟
- البته قبلا هماهنگ کرده و از آنها اجازه میگرفتیم اما از آنجایی که ما پولی نمیگرفتیم، مسئولان مربوطه هم زیاد اشکال نمیگرفتند؛ مثلاً پایههای پل کالج جلوه بصری زیبایی نداشت؛ ما گفتیم رایگان آن را رنگ میزنیم و کلام الهی را روی آن مینویسیم. آنها هم چون نمیخواستند هزینهای کنند با این کار موافقت میکردند.
همچنین این کار را در شهرهایی مانند اصفهان، تهران، مشهد، خوزستان و قم ادامه دادیم. در تهران هزار اتوبوس را به آیات الهی مزین کردیم و بعد که مدیر مربوطه عوض شد، گفتند باید اینها را پاک کنید و متأسفانه پاک کردند البته در شهرهای دیگر هنوز میتوان دستنوشتههای قرآنی ما را روی اتوبوسها مشاهده کرد.
متأسفانه برای تابلوهای دانشگاه تهران هم چنین اتفاقی افتاد. یعنی ما با اجازه مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه تهران تابلوهای قرآنی را روی نردههای دانشگاه مستقر کردیم، اما چندی نگذشت که به دلایل نامعلوم این تابلوها از سوی ریاست دانشگاه جمعآوری شد. * خود شما شخصاً کار تهیه تابلوها را انجام میدهید؟
- کار با شبرنگ را بله اما تابلوها و پایه پلها را خیر، ما آیات را با ترجمه فارسی و انگلیسی در اختیار پیمانکار قرار میدهیم تا او این کار را انجام دهد و هزینهاش را نیز پرداخت میکردیم.
*اتوبوسهای تهران را گفتند باید پاک کنید؟ داخل اتوبوسها هم نوشته بودید؟
- بله پاک کردند، روی شیشهها با شبرنگ نوشته بودیم که الان در مشهد، قم، خوزستان و. .. هست و فقط، مدیران در تهران با انجام این کار مخالفت کردند و گفتند باید پاک شود. *** تابلوهای قرآنی روزی 14 میلیون بیننده دارد
* آیا این اقدام شما مانع تبلیغات آنها میشد؟
- نه، یک نفر بود که تأکید داشت که باید نقش آیات الهی از روی اتوبوسها پاک شود، آنها هم همه را پاک کردند.
* میزان تأثیرگذاری این آثار قرآنی را بر مخاطب چگونه ارزیابی میکنید؟
فکر میکنم حدود 14 میلیون مخاطب و بیننده در شهرهایی چون: تهران، مشهد، اصفهان، گلستان، قم، خوزستان و ... داریم.
یعنی الان به گونهای است که کسی نیست در اصفهان حضور یابد و نام و کلام خدا را نبیند. چون 70درصد پوشش محیطی داریم و اگر حداقل 25 درصد آن را لحاظ کنیم، جمعیت زیادی روزانه در معابر شهری رفت و آمد دارند و به هر حال هر فردی حداقل یک آیه در روز مشاهده میکند. *** فکر میکنم ماهیت تبلیغی این یک میلیارد به اندازه یکصد میلیارد کار فرهنگی جواب داد
* تا کنون چقدر برای انجام این کار هزینه صرف کردهاید؟
ـ بالغ بر یک میلیارد تومان در این راه سرمایهگذاری کردهام. * یک میلیارد تومان رقم بالایی است! همه را خودتان پرداخت کردید؟
- بله، به لطف خدا همه را خودم پرداخت کردم، البته این مبلغ در زمان تقسیم میشود و حدوداً سالی 150 میلیون تومان در این کار سرمایهگذاری میکردم. ماه مبارک رمضان اوج زمان کاری ما بود. برنامههای تلویزیونی و رادیویی، داشتیم. پایههای پل حاف1 کالج، گیشا، کردستان، فجر، در تهران و حدود 5 هزار اتوبوس نصب آیات الهی داشتیم و اگر بخواهیم به لحاظ ماهیت تبلیغی به این یک میلیارد فکر کنیم شاید به اندازه یکصد میلیارد تومان کار فرهنگی جواب داده باشد و چون کلام الهی بود اثرگذار شد.
در انجام کارهای تبلیغاتی، یک میلیارد، هزینهای نیست حساب کنید اگر 20 دقیقه بخواهیم در تلویزیون برنامه داشته باشیم یک میلیارد تومان لازم است. * منظور این بود که چون به طور شخصی این رقم را پرداخت کرده بودید، هزینه بالایی است.
- به هر حال عهدی با خدا بسته بودم و خداوند نیز در این مسیر ما را کمک میکرد و گشایشی برای ما ایجاد میشد و واقعاً توجه من به قرآن در سلسله زندگی یا هزینههایی که انجام میدادم پیش از همه چیز بود. انصافاً شاید حتی از فرزندم هم بیشتر به قرآن اهمیت میدهم و اهمیت آن از زندگی شخصیام بیشتر است و چون این فعالیت، کار پر مسئولیتی هست واقعاً برای آن وقت میگذارم.
عشق و علاقه بسیار به انسان انرژی میدهد، در مسیر زندگی وقتی انسان به یک کاری علاقهمند شود واقعاً خیلی از چیزها را به پای آن فدا خواهد کرد. این موضوع هدف اصلی من در زندگی بود چرا که من معتقدم در 20 سال آینده، جایی در ایران نباشد که نام خدا و حضور کلام الهی در آن نباشد و امیدوارم خیلی فراتر از این حرکت کنیم و گامهای تأثیرگذارتری در این زمینه برداریم. *** تابلوی آیه ربا چهار مرتبه جمعآوری شد
* مشکلات و موانع راه شما چیست؟
- تا اینجا هم با مشکلات فراوانی رو به رو بودهایم مثلا ما در یک مکانی تابلویی نصب میکردیم و آیه قرآن را مینوشتیم، میآمدند پاک میکردند. مجدداً مجبور بودیم که آن را احیا کنیم باز واکنش نشان میدادند و آیات را جمع میکردند. * بیشتر کدام نهادها مخالفت میکردند؟
- ارگانها و ادارت مختلف هستند. مثلاً آیات ربا را نزدیک بانک در معرض دید قرار میدادیم، به مامیگفتند این آیه را اینجا نزنید! میگفتم چرا؟ میگفتند: مردم فکر میکنند ما ربا میخوریم! میپرسیدیم آیا اینکه مردم فکر کنند شما ربا میخورید برای شما مهم است یا کلام خدا؟ جواب میدادند: این آیه اینجا نباشد.
برخی از آیات از جمله آیه رشوه، موافق طبع بعضی از آدمها نبود و ما مجبور شدیم از بس که این آیات را برداشتند و ما نصب کردیم، پایه پل حافظ را برای این آیه برگزینیم. کاخ دادگستری 80 تابلو داشت و فقط این آیه از روی نردههای آن برداشته میشد و ما 4 بار این آیه را جایگزین کردیم. ***آیاتی که با منافع شخصی افراد در تضاد است!
* یعنی در هر جا آیهای که با بعضی از آدمها مرتبط بود به آنها برمیخورد و شما باید آن را بر میداشتید؟
- بله واقعیت این بود که بانکها واکنش نشان میدادند. کلام الهی را که ما نصب میکردیم نمیتوانستند بگویند کلام الهی اشتباه است اما میدیدند که با منافع آنها در تضاد است بنابراین یا خودشان آیات را بر میداشتند یا اینکه از ما خواهش میکردند که فلان آیه را آنجا نزنیم و چون ما نیروهای فرمایشی و دستوری نبودیم و پولی بابت انجام این کار دریافت نمیکردیم، زیر بار برداشتن آیه نمیرفتیم و میگفتیم به هر حال این آیه هم کلام الهی است.
*** ناسزا شنیدن در راه تبلیغ دین شیرین است
* کسی هم بود که بخواهد در این مسیر حرفی به شما بزند و ناراحت شوید؟
- چون مسیر و هدف ما مشخص بود ما ناراحت نمیشدیم و البته دشنام هم داده میشد. * یعنی به شما ناسزا میگفتند؟
- مردم در واکنش ابتدایی، احساس میکردند این یک کار نهادی است بعضیها میگفتند فلان جا منشأ انجام بسیاری از کارهاست و فکر میکردند ما نیروی آنجا هستیم! به ما میگفتند شما اول بروید خودتان را درست کنید! گروه دیگری میگفتند این قدر چاپلوسی نکنید و خود را پشت این آیات، مخفی نکنید.
البته بعد که متوجه میشدند کار شخصی است، کلی از ما تقدیر و تشکر میشد. ضمن اینکه برای اکثر مردم نصب آیات قرآن مهم بود و اینکه از سوی چه کسی این کار انجام میشود، اهمیتی نداشت. *** آنچه را در راه قرآن سرمایهگذاری کردم چندین برابر به زندگیام بازگشت
* برکت این کار برای زندگی شخصی شما چه بود؟
- اولین اتفاقی که با این همه سرمایهگذاری و انرژی که برای این کار گذاشتم صورت گرفت این بود که از زندگی عقب نیفتادم، یعنی مثلاً اگر شما چند روزی را به مسافرت بروی از کار خود عقب خواهی افتاد یا اینکه اگر وقت بیشتری را برای کار گذاری از زندگی و خانوادهات عقب میافتی. اما لطف و عنایت خداوند اینچنین برای ما رقم میزد که با انجام تمام این کارها در زندگی و کارهایم موفق بودم به طوری که آنچه را که من در راه قرآن سرمایهگذاری کردم چندین برابر از تمامی جهات در زندگیام جایگزین شد و درهای رحمت به رویم باز شد و مهمتر از همه تأثیرگذاری در زندگی شخصی افراد بود. * آیا خاطرهای از تاثیر عینی آیات الهی بر روی افراد دارید؟
- شخصی بود که همراه ما کار میکرد و ما نمیدانستیم مواد مخدر مصرف میکند! با اراده خداوند و به لطف قرآن، این مسئله را کنار گذاشت و میگفت: وقتی من با کلام خدا آشنا شدم از خودم بدم آمد و اراده کردم که مواد مخدر را کنار گذارم.
فرد دیگری بود که میگفت: من به دنبال انجام منکر الهی بودم و در مسیر رسیدن به این هدف حرکت میکردم. وقتی نگاهم به آیهای از قرآن در روی یکی از تابلوها افتاد، دیدم که خداوند میفرماید: «وقتی وسوسه شیطان به تو رجوع کرد به من پناه ببر که من شنونده دانایی هستم» همان لحظه من برگشتم و بعد متوجه شدم که آن فرد دارای آلودگی و بیماری ایدز بود و اینچنین خداوند زندگی خودم و همسرم را حفظ کرد.
بنابراین، تأثیراتی که افراد مختلف در آیات قرآن میدیدند همه به ما انرژی میداد، انصافاً چون ما با تمام وجود کار میکردیم بر دل افراد هم مینشست. * غیر از شما شخص دیگری با شما در این کار همراه بوده است؟
- متأسفانه خیر. من واقعاً قرآن را خیلی مظلوم دیدم و نمیتوان گفت قرآن، کمتر از ائمه(ع) مظلوم است در مدتی که کار کردم احساس کردم در ظاهر، همه به قرآن علاقهمند هستند اما تا پای عمل به میان میآید عقب میکشند لذا اگر قرآن منافع آنها را به خطر بیندازد نمیآیند. * آیا مصداقی هم در این زمینه وجود دارد؟
- نمیتوان از جایی اسم برد، خیلی با قرآن نامهربانی میکنند. من با مجوز خودشان رفتم روی هزار تا اتوبوس آیات قرآنی را درج کردم، اما بدون دلیل و اجازه آنها را پاک کردند. حداقل باید به ما میگفتند که میخواهند نام خدا را پاک کنند و این مسئله به همراه پاک کردن آیات قرآن از روی پایه پلها، حداقل 20 تا 30 میلیون برای ما هزینه در بر داشت.
*** احساس میکنم اگر شبهای قدر در کنار تابلوهای قرآنی دعا کنم به اجابت نزدیکتر است
* آیا زمانی که برای نصب آیات الهی با مشکل مواجه شدهاید، به طور جدی از مسئولان درخواست همکاری داشتهاید؟
- بله، زمانی من با آقای قالیباف درباره پل فجر صحبت کردم و گفتم شایسته است پل فجر که هم نام آیات خداست بر روی آن نیز از آیات قرآن بهره ببریم و نام خدا را بر آن نصب کنیم. ایشان گفتند، خیلی خوب است درخواست خود را به صورت کتبی مطرح کنید، من هم نامه زدم و بعد وقتی با مسئول زیباسازی آن منطقه صحبت کردم، طفره رفتند و حاضر به نوشتن نام خداوند بر روی این پل نشدند. * با توجه به اینکه حجم کار بالاست تمهید شما چیست؟ آیا به کارهای انجام شده، سر میزنید و جاهایی که احتیاج به ترمیم داشته باشد را ترمیم میکنید؟
- بله، حتماً شبها که ساعت 10 میشود و خیابانها خلوتتر است، سوار ماشین شده و به تکتک این تابلوها سر میزنم. انگار بزرگترین لذت زندگیام سر زدن به آنها و خلوت کردن با آیات الهی نصب شده در اماکن مختلف است. به هر حال من با این تابلوها انس گرفتهام. باور کنید شبهای قدر، کار من این بود که بروم کنار این آیات بایستم و دعا کنم چرا که معتقدم امکان استجابت دعا در آنجا بیشتر است.
الآن هم در خبرگزاری فارس حضور دارم از اینکه بخواهم رنج این دوران را بازگو کنم تمایلی ندارم چرا که اگر کاری کردهام وظیفهام بود و لطف خدا شامل حال من شده است. امیدوارم تبلیغ و ترویج قرآن به یک امر عمومی تبدیل شود.
انتشار تصویری جعلی از کمک خارجی به زلزلهزدگان استان آذربایجان شرقی، مواضع ضدانقلاب را در شبکه2های اجتماعی، با چالش بزرگی روبرو کرد.
بر اساس این گزارش، انتشار تصویری که ادعا شده بود، نشان دهنده کمکهای فوری ترکیه به زلزلهزدگان استان آذربایجان شرقی است، علاوه بر اثرگذاری سریع، دروغی بزرگ و نقشهای هدفمند را افشا کرد.
همزمان با انتشار خبر زلزله در شمال غربی کشورمان، تمامی محافل ضدانقلاب از جمله سایتها و فعالان خاص شبکههای اجتماعی، اقدام به تبلیغات منفی، بزرگنمایی فاجعه و تبلیغ علیه جمهوری اسلامی ایران کردند.
در این میان، تصویری در بعضی از شبکههای اجتماعی خارجی منتشر شده و ادعا شد که کمکهای ترکیه به زلزلهزدگان ایرانی، در زمانی کوتاه و به فاصله چند ساعت از وقوع زلزله به دست آنها رسیده است، در حالی که حاکمیت ایران، دست روی دست گذاشته و تنها نظارهگر اتفاق بوده است.
اما به فاصلهای اندک معلوم شد که این تصویر متعلق به کمکهای ارسالی ترکیه به مناطق دیگری از جهان (کمکهای ارسالی به مسلمانان برمه) بوده و ارتباطی به زلزله ایران ندارد.
این در حالی است که استان آذربایجان شرقی، نه تنها نیازمند کمک خارجی جهت رفع نیازه
ای زلزلهزدگان نیست، بلکه تاکنون احتیاج چندانی به کمکهای استانهای همچوار خود نیز در امر امداد رسانی به این هموطنان نداشته است.
به نظر میرسد که بعضی فعالان «پانترکیست» با راهنمایی ضدانقلاب، تلاش میکنند تا با سوءاستفاده از فضای مجازی و احساسات پاک هموطنان داغدار، از فضای بهوجود آمده در اثر وقوع زلزله، کمال سوء استفاده را داشته باشند.
گفتنی است بخشی از این برنامه روانی که از سوی ضدانقلاب در فضای اینترنت در حال اجراست، شامل حمله به صداوسیما و تخریب وجهه آن و تبلیغ مستقیم جهت بالا بردن بینندگان شبکههایی مانند «بیبیسی» و «صدای آمریکا» میشود.
بانوی 28 ساله روسی با ابراز خرسندی از اینکه دین اسلام را برگزیده است، خاطرنشان کرد: از نظر من حجاب، به معنای داشتن پوششی مناسب است نه محدودیت. صدای شیعه: آنجلا که پس از مسلمان شدن نام آسیه را برای خود برگزید، در حضور حجتالاسلام شکرالله دانش، معاون فرهنگی، آموزشی و پژوهشی و حجتالاسلام محسن روحانی، مسوول واحد فرق و مذاهب تبلیغات اسلامی فارس، با بهجا آوردن آداب رسما دین اسلام را برگزید. آسیه در این خصوص گفت: «کارشناس موسیقی هستم و از طریق فضای مجازی با اسلام آشنا شده و آن را بهعنوان دین رسمیام انتخاب کردم.» وی اضافه کرد: «اسلام دینی بسیار جذاب است و همین جذابیتها مرا به خود جلب کرد و واداشت تا قبول کنم و مسلمان شوم.» آسیه با ابراز خرسندی از اینکه دین اسلام را برگزیده است، خاطرنشان کرد: «از نظر من حجاب، به معنای داشتن پوششی مناسب است نه محدودیت.» این بانوی تازه مسلمان تصریح کرد: «اسلام برای تمام نیازهای روحی و روانی انسان برنامه و آموزهای خاص دارد.» آسیه با اشاره به اهمیت معرفی بیشتر دین اسلام در فضای مجازی افزود: «جای یک سایت معرفی اسلام مثلا تحت عنوان توریسم اسلامی در فضای مجازی خالی است که امیدوارم کارشناسان مذهبی در این مورد تلاش بیشتری داشته باشند.» جام نیوز [=arial]منبع:صدای شیعه
حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی صبح امروز با حضور سرزده در مناطق زلزلهزدهی استان آذربایجان شرقی ضمن ابراز همدردی با ساكنان این منطقه، از نزدیك در جریان خسارات واردشده و نحوهی كمكرسانی به زلزلهزدگان قرار گرفتند.
روستای سرند از توابع شهرستان هریس یكی از مناطقی بود كه مورد بازدید رهبر انقلاب اسلامی قرار گرفت.
حضرت آیتالله خامنهای سپس با حضور در روستای كویج با مردم این روستا از نزدیك دیدار و گفتگو كردند. رهبر معظم انقلاب اسلامی در جمع مردم كویج، هدف اصلی از سفر به مناطق زلزلهزده را ابراز همدردی و همدلی با مردم این مناطق و عرض تسلیت بیان كردند و تأكید كردند: همهی ملت ایران با ساكنان مناطق زلزلهزده همدرد و همدل هستند.
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: مردم ایران مردمی متحد و یكپارچه هستند و همین اتحاد و یكپارچگی موجب قدرت و نیرومندی ملت شده است. ایشان با توصیهی مردم مناطق زلزلهزده به صبر و بردباری، خاطرنشان كردند: اگر ساكنان این مناطق با یكدیگر همكاری و همدلی داشته باشند این حادثه میتواند به سكوی پرش و دگرگونی چهرهی این منطقه تبدیل شود.
رهبر انقلاب اسلامی خدمترسانی به مردم مناطق زلزلهزده را خوب ارزیابی كردند و افزودند: البته مسئولان برای بازسازی و مقاومسازی مناطق زلزلهزده وظایف سنگینی دارند و مردم این مناطق نیز باید به مسئولان برای انجام این وظایف سنگین كمك كنند.
فابیان» دختر ۲۸ ساله فرانسوی است تا چندی قبل مدل لباس بسیار معروفی بود که شرکتهای بزرگ به خاطر زیباییاش با او قراردادهای کلان میبستند.
عکس او در مجلهها و شبکههای مختلف تلویزیونی به نمایش در میآمد ولی حالا در روستاهای دور دست افغانستان به درمان بیماران میپردازد و از زندگی خودش بسیار راضی و خوشحال است چرا که او حالا اسلام را پذیرفته و یک مسلمان است.
فابیان با اعتماد به نفس کامل گفت: «اگر لطف و رحمت خداوند شامل من نمیشد، هیچ گاه نمیتوانستم مسلمان شوم و تا آخر عمرم مانند یک حیوان زندگی میکردم. من در آن زندگی فقط به دنبال سیراب کردن هوس و شهوتهای خود بودم و هیچ اصول و ارزشی برای خود نداشتم. از کودکی آرزو داشتم پرستار شوم، اکنون که مسلمان شدهام به آرزوی خود رسیدهام.»
بله او به آرزوهای خودش رسیده است و حالا راه هدایت را پیدا کرده است. او تا دیروز همه خواستههای دنیایی را داشت، ثروت و شهرت و … اما حالا حقیقت را داشت، آرامش را داشت، اعتماد به نفس را داشته چیزی را داشت که قبلاً هیچگاه نداشته، «ایمان».
او گفت: «در حال و هوای کودکی همواره خودم را در حالت کمک به کودکان بیمار تخیل میکردم اما وقتی بزرگتر شدم، به دلیل زیبایی ظاهری که دارم ناخودآگاه به سمت دنیای مدل کشیده شدم و از شکل من استفاده ابزاری میشد، دقیقاً مانند یک وسیله مدت دار که بویی از انسانیت در آن نبود.»
این دختر تازه مسلمان شده، همچنین گفت: «تا اینکه برای شرکت در یکی از برنامهها به بیروت پایتخت لبنان دعوت شدم. وقتی به آنجا سفر کردم، صحنههایی دیدم که در همه عمرم مانند آن را ندیده بودم. در آنجا پیش از گذشته از خودم منفور شدم و کم کم به سمت متحول شدن حرکت کردم تا اینکه در نهایت به اسلام که انسانیت واقعی در آن وجود دارد، رسیدم. پس از مسلمان شدن در بیروت به پاکستان سفر کردم و از مرز این کشور به افغانستان رفتم و با کمک به کودکان و مجروحان یکی از آرزوهای دیرینه و کودکی خود را محقق ساختم.»
وقتی فابیان مسلمان شد خیلیها تلاش کردند او را از راهی که انتخاب کرده بود منصرف کنند. «فا بیان» در این باره گفت: «شرکتهای مدل پس از اینکه از مسلمان شدن من با خبر شدند، سعی کردند مرا به راه قبلی باز گردانند از همین رو هدایای بسیار زیادی برایم فرستادند و پیشنهاد دستمزد سه برابری نسبت به قبل را به من دادند اما من که تازه راه اصلی را یافته بودم، هدایا را پس فرستاده و همه پیشنهادات آنان را رد کردم و اکنون احساس میکنم که در خوشبختی کامل به سر میبرم.”
خانواده او هم تلاش زیادی کردند جلوی کار او را بگیرند و اما فابیان برای راهی که انتخاب کرده بود مصمم بود. حالا او زندگیاش را صرف کمک به دیگران میکند تا به ما هم یاد بدهد که مهمترین داشته یک انسان ایمان اوست، به خاطر ایمان حتی میشود از ثروت و شهرت هم گذشت.
با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات در ماه مبارک رمضان
عجيبه كه براي اثبات نام "خليج فارس" فوري هر پتيشني رو امضا ميكنيم ولي براي حمايت از مظلوم (بگذريم كه مسلمون هستند) بعد از چند روز كمتر از 2000 تا امضا جمع ميشه. آخر الزمان به اين ميگن! مطمئن نيستم كه راجع به نام خليج فارس اون دنيا مجبور باشيم حساب پس بديم ولي مطمئنم كه واسه "شنيدن صداي مظلوميت برادر مسلمان و به داد او نرسيدن" هم اين دنيا و هم اون دنيا بد حسابي پس ميديم. ان شاءالله كه كار به اينجاها نكشه
به متن زير توجه كنيد
بسم الله
به گزارش پایگاه *برای مستضعفین میانمار*،به همت دانشجویان ایرانی مقیم هلند هفته آینده تجمع اعتراض آمیزی در اعتراض به فجایع انسانی رخ داده درخصوص مسلمان میانماردر شهر لاهه (پایتخت سیاسی هلند) برگزار خواهدهمراه با این تجمع، یک دادخواست بین المللی به ۵ زبان عربی، فارسی، انگلیسی، آلمانی و هلندی http://www.ipetitions.com/petition/stop-violence-against-muslim-minority-in-myanmar/
>
نیز تهیه شده است که قراراست پس از جمع آوری امضا به حد کافی، به نهادهای ذیربط ارسال و نتایج آن پیگیری گردد. در خصوص اثربخشی این مساله، یکی از دانشجویان ایرانی مقیم هلند گفت: چندی پیش درخصوص عدم صدور و عدم تمدید ویزا دانشجویان ایرانی توسط کشور هلند و اعمال محدودیت های شدید در خصوص دانشجویان ایرانی، مشابه چنین دادخواستی تهیه و از طریق نهادهای ذیربط پیگیری شد که بسیار موثر و اثربخش بود. لذا از کلیه عزیزان مجدد تقاضا دارم که این دادخواست را امضا نموده و آنرا برای سایر دوستان نیز ارسال نمایند
اعتراض به نمایش فیلم ضد اسلامی در مجلس انگلستان
ماوریک گریک وایلدر هلندی ضد اسلام فیلمی را که در آن به مسلمانان توهین شده بود روز جمعه در مجلس انگلستان به نمایش درآورد.
گفته می شود پیش از این نیز نمایش این فیلم در هلند خشم مشلمانان را برانگیخته بود.
نمایش این فیلم 15 دقیقه ای در مجلس انگلستان نیز خشم مسلمانان این کشور را برانگیخته و تعداد بسیاری از مسلمانان با اجتماع در برابر این مجلس شعار "نژاد پرست از کشور ما برو بیرون" سر دادند.
این نماینده مجلس هلند که برای پست نخست وزیری این کشور امید بسته است، با نادیده گرفتن قوانین آزادی عقیده و مذهب گفته است در صورت به قدرت رسیدن تمامی مدارس مسلمانان را تعطیل خواهد کرد.
دستگیری اعضای تیم جاسوسی شایعه پراکن bbc در مناطق زلزله زده
35 نفر از افرادی که در پوشش و با عنوان فریب امداد رسانی به زلزله زدگان استان آذربایجان شرقی اقدام به شایعه پراکنی برای تشویش اذهان مردم زلزله زده می کردند دستگیر شدند. به گزارس باشگاه خبرنگاران؛ این در حالیست که به دنبال افشا این باند و لو رفتن هدف واقعی آنها، برخی سایت های ضد انقلاب به دروغ از بازداشت 35 نفر از افرادی که به قصد کمک به مناطق زلزله زده آذربایجان شرقی رفته بودند خبر دادند اما واقیعت این خبر از منابع مطلع و مستندات منطقه چیزی دیگری را می گوید. پس از وقوع زلزله آذربایجان شرقی یک تشکیلات مخفی برای ارسال گزارش و فروش خبر با عنوان شاهد عینی از شبکه های ضد انقلاب از جمله بی بی سی و voa عازم این استان می شوند تا با شایعه پراکنی ،فروش خبرهای دروغین و تبلیغ بهائیت اقدام به جمع آوری پول های هنگفت کنند. در بین آنان بهایی ها، منافقین، عناصری از کمونیستها و برخی از افراد وابسته به جبهه موسوم به ملی به چشم می خورد که تا بتوانند با ارسال خبرهای دروغین و جعلی از زلزله آذربایجان و نحوه امداد رسانی به آنان را طور دیگری جلوه دهند. نکته قابل توجه اینجاست که برخی از عناصر این شبکه با پول های جمع آوری شده و هزینه تبلیغ اقدام به خرید خودروی لوکس می کنند اما در میانه راه این خودرو تصادف می کند و موجب مجروح شدن سرنشینان آن می شود اما آنان خود را به جای زلزله زدگان معرفی می کنند تا بصورت رایگان درمان شوند. یکی از سرکرده های بهایی این شبکه فردی بنام نوید خانجانی است. نوید خانجانی در بهمن ماه سال89 به دلیل "اقدام علیه امنیت ملی"، "تبلیغ علیه نظام" و "عضویت در جمعیت هایی غیرقانونی وابسته به خارج" به حبس تعزیری و پرداخت جریمه نقدی محکوم می شود. خبرها حاکی است پس از دستگیری این تیم شایعه پراکنی، مواد مخدر صنعتی و مشروبات الکلی نیز از آنان کشف و ضبط شده است.
تابلو هاي تبليغاتي ضد اسلام در ايستگاه هاي متروي امريكا
زمان ارسال : ۱۳۹۱/۶/۲ ۰۵:۳۶:۲۰ - نویسنده : mo-ood
مسافران مترو در حالي كه منتظر قطار صبح در ايستگاه ايستادهاند، ناباوري خودشان را از نصب يك تابلوي تبليغات ضداسلامي در ايستگاه متروي شمال در وسچستر كانتي ابراز ميكنند.
به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، «ابتكار دفاع از آزادي امريكايي»، گروهي كه پالما گلر آن را رهبري ميكند، هزينه نصب اين تابلو را داده است، تابلويي كه دين اسلام را مرتبط با ۱۹۲۵۰ حمله تروريستي ميداند كه افراطگرايان از زمان ۱۱ سپتامبر انجام دادهاند. اين تابلو تبليغاتي در اندازههاي بزرگ و زمينهاي سياه چاپ شده و يك علامت ستاره - *- در كنار عدد ۱۹۲۵۰ قرار گرفته است به نشانه اينكه اين عدد رو به افزايش است. در قسمت زير تابلو هم نوشته شده: «اين اسلامهراسي نيست، اين واقعيت اسلام است.»
به گزارش پوكيپسي ژورنال، ساينتيا ادريس، استاد دانشگاه نيويورك، متخصص در مسائل مربوط به راستگرايي افراطي از ديدن اين تابلو تبليغاتي در ايستگاه لارچمونت شوكه شده است. او ميگويد: «بزرگترين نگراني من مشروعيتبخشي به راستافراطي است.
وقتي كه افراطگرايي وارد جريان اصلي ميشود، تهديدآميزترين مسئله است. وقتي شما چيزهايي شبيه به اين را در اماكن عمومي مانند ايستگاه مترو ببينيد، اين يعني مشروعيت دادن به آن.»
يك سخنگوي مسئول ايستگاه حمل و نقل شهري گفته است كه نقطه نظر منعكس شده در اين تابلو تبليغاتي را تأييد نميكند ولي از ممنوع كردن تبليغات به خاطر محتواي آنها نيز اجتناب مينمايد.
ماه قبل هم مقامهاي مسئول حمل و نقل شهري در واكنش به انتقادهايي كه از تبليغات فلسطيني و در پاسخ آن، تبليغات اسرائيلي در ايستگاه متروي شمالي ابراز شد، به همين نحو موضعگيري كردند. جوزف لهوتا، رئيس و مديرعامل آژانس مسئول حمل و نقل شهري گفته است كه اين آژانس احتمالاً در ماه سپتامبر سياست هايش را درباره تبليغات سياسي بررسي خواهد كرد.
اقدامات گلر، وبلاگنويس و فعال سياسي كه هزينه نصب اين تبليغات را پرداخته، در گذشته نيز مناقشهبرانگيز بوده و گروه متبوعش اخيراً از اداره حمل و نقل شهري به خاطر امتناع از نصب تبليغات روي اتوبوسهاي شهري شكايت كرده بود. آژانس حمل و نقل شهري محتواي اين تبليغات را «داراي لحني نامناسب» توصيف كرده بود ولي يك دادگاه فدرال به نفع گروه گلر رأي داد و اعلام كرد تبليغاتي كه حامي اسرائيل و شكست «جهاد» است، در متمم اول قانون اساسي امريكا به رسميت شناخته شده است.
حالا هم خانم گلر ميگويد كه جديدترين كمپين تبليغاتياش را در تمام امريكا گسترش خواهد داد و هزينههاي آن هم از كمكهايي تأمين ميشود كه به وب سايت او شده است. او در ايميلي كه براي «ژورنالنيوز» فرستاده گفته است: «پيامي كه من سعي دارم برسانم اين است كه مخالفت با تروريسم جهادي، «اسلامهراسي» نيست. من همچنين سعي دارم واقعيت و ابعاد جهاد اسلامي و لاپوشاني رسانههاي جريان اصلي در مورد آن را برجستهنمايي كنم.»
جوان نوشت: مخالفان پيامهاي ضداسلامي حق آزادي بيان را تأييد ميكنند ولي ميگويند كه اين نوع تبليغات هيچ هدف مثبتي ندارد. جان هاريس، رئيس شواري منطقهاي ليگ ضدافتراي نيويورك روز سهشنبه گفت: «كليشهسازي كل يك دين و ايجاد اين شبهه كه هر مسلمان يك جهادي مخفي است، فضايي به وجود ميآورد كه تبعيض نژادي را سادهتر و قابل قبولتر ميكند.»
دستگیری هفت مسلمان آمریکا هنگام عبادت یکی از سازمان های اسلامی لس آنجلس از پلیس به دلیل بازداشت هفت مسلمان به هنگام نماز در یکی از فروشگاه ها شکایت کرد.
پلیس گفته است این افراد را به جرم حرکات مشکوک دستگیر کرده است.
این سازمان اسلامی در شکایت خود مطرح کرده است که ظاهرا پلیس لس آنجلس هنوز تفاوت میان ادای فرایض دینی و حرکات مشکوک را درک نمی کند.
منیرا سید سخنگوی این سازمان اسلامی که یکی از بزرگترین موسسات پیگر مشکلات حقوقی مسلمانان در آمریکا بشمار می رود درباره این شکایت اظهار داشت، نگرانی ما این است که پلیس تنها به دلیل نماز خواندن آنها را دستگیر کرده باشد درحالی که عبادت هیچ کار غیرقانونی به حساب نمی آید.
کیهان نوشت: تصویر امام خمینی و مقام معظم رهبری در اتاق خواننده آمریکایی
رسانه های خبری به تازگی عکسی را از هنرمند تازه مسلمان و فعال ضد سرمایه داری آمریکا منتشر کرده اند که نشان می دهد وی اتاق خود را با عکسی از امام خمینی(ره) و آیت الله خامنه ای مزین کرده است. به گزارش راسخون، به نقل از خبرآنلاین، «جاناتان یوسف علی» موسیقیدان مشهور آمریکایی است که پیش از این بی خدا، مدتی بودایی و سپس مسیحی بود. اما در ادامه تحقیقات خود برای یافتن حقیقت، به دین اسلام و مذهب تشیع پیوسته است. او هم اکنون هنر خود را در خدمت باورهای الهی و آرمان های انسان دوستانه اش قرار داده است. آثار اخیر وی با مضامین معنوی و اخلاقی و در تجلیل از مبارزات ضد سرمایه داری معترضان در غرب و انقلاب مردم بحرین است.
«جاناتان یوسف علی» در گفت وگویی با سایت ضد آمریکایی اوباما با اشاره به دیدار اخیر خود از ایران و فرصت زیارت حرم حضرت امام رضا(ع) و حضرت معصومه(س) می گوید: بهترین نکته سفر من به ایران این بود که فهمیدم به کشوری سفر کرده ام که «در سایه ولایت رهبر بزرگ و فهیمی مانند امام خامنه ای بوده است.»
وی درباره چگونگی گرویدنش به دین اسلام و مذهب شیعه نیز گفت: بعد از باور وجود خدا، احساسم این بود که بایستی از مذهبی پیروی کنم تا به من بگوید که چگونه باورهای خود را به بوته عمل بگذارم. اولین و بدیهی ترین انتخاب مسیحیت بود اما... به اسلام هرگز فکر نکرده بودم تا اینکه در کلاس تاریخ جهان، درباره آن چیزهایی فهمیدم و چند مسلمان را در خوابگاه دانشجویی ملاقات کردم که اتفاقا شیعه بودند. به خاطر روشن بودن مفاهیم عقلی و فلسفی اسلام، به سرعت این دین را انتخاب کردم و سپس شیعه شدم.
وی در ادامه با اشاره به یکی از ترانه های خود که برای مردم بحرین خوانده، عنوان می کند: درباره سرکوب عمومی در بحرین اطلاع دارم و خواستم ترانه ای را در همبستگی با آنهایی بنویسم که در راه حقوق و شرف خود در برابر ظالم برخاسته اند. نمی دانم چه تعداد بحرینی این ترانه را شنیده اند اما دعا می کنم که تاثیر مثبتی روی این انقلاب داشته باشد.
شورشیان سوریه مرقد فرزند امام حسین (ع) در حلب را منفجر کردند
به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ گروهی از عناصر مسلح مرقد "حضرت محسن بن الحسین(ع)" در منطقه "مشهد" شهر حلب را منفجر کردند.
انفجار این مرکز مقدس، چهره طایفه گرای شورشیان سوریه را روشن تر نمود و این خبر که این افراد در صورت پیروزی در شورش خود، حرم مطهر حضرت زینب(س) را تخریب نموده و نام آن منطقه را "یزیدیه" خواهند گذاشت تقویت کرد.
این در حالی است که گفته می شود ارتش سوریه بر 90 درصد "منطقه سيف الدولة" در حلب سیطره پیدا کرده و نیز انبارهای اسلحه تروریستها در "قدسيا" و "داريا" در حومه دمشق را نیز کشف نموده است.
مرقد حضرت محسن بن الحسین(ع) در غرب شهر حلب قرار دارد. گفته می شود که یکی از زنان امام حسین(ع) که بعد از واقعه عاشورا در حالت اسارت به شام آورده شده بود طفلي را که حامله بود در این مکان سقط كرد كه در همانجا دفن شد.
مرقد ایشان در زمان حکومت «سيف الدّوله» امیر شیعه، در حلب بنا گردید.
همچنین در تواریخ حلب آمده است که در هنگام انتقال سر مبارک امام حسین(ع) به دربار شام، در غرب حلب قطره ای از خون آن حضرت بر صخره ای چکید. بعدها در محل آن صخره بارگاهی ساخته و به "مشهد النقطة" معروف شد.
"دوشیزگی (virginity)" نام جدید ترین اثر هالیوودی و ضد ایرانی غرب است که مراحل فیلمبرداری آن آغاز شده و طبق اعلام رسانه های خارجی تا اوایل سال 2013 آماده نمایش خواهد شد.
با درز برخی اخبار و اطلاعات از این پروژه دریافتیم که مضمون کلی این فیلم، روایت زنی ایرانی است که گاه و بی گاه مورد ظلم و غضب همسر و پدرش قرار می گیرد و از این رو به مرور زمان سرخروده و پریشان شده و بارها فکر خود کشی به سرش می زند.
در طول داستان، این زن هر بار که چشمان شوهرش را دور می بیند دست به خطایی بزرگ و ناشایست زده و به نوعی با او و دیگر اعضا خانواده لج بازی می کند.
مهمترین نکته در ساخت چنین فیلمی، ترسیم چهره ای دیو سرشت از مردان ایرانی است که چیزی جز روابط جنسی، انحصار طلبی و خشونت بلد نیستند. در مقابل آن زنان ایرانی موجوداتی سرخورده، بی ارزش و بدون آزادی هستند که تحت هر شرایطی از جانب مردان مورد آذار ، اذیت و سو استفاده قرار می گیرند.
بازیگران اصلی این فیلم ایرانی بوده و در طول فیلمبرداری به زبان فارسی صحبت می کنند. چند بازیگر هالیوودی نیز در کنار ایرانیان به نقش آفرینی می پردازند که البته در کسوت فرشته نجات زن مظلوم داستان ظاهر شده و نماد امید و آگاهی او به حساب می آیند.
سعید خوزه، کارگردانی "دوشیزگی" را برعهده دارد، مردی نه چندان نام آشنا که در کارنامه هنری اش چیزی جز چند کلیپ شوی تصویری و مستند بازیگران قبل از انقلاب به چشم نمی خورد. ما موضوع جالب توجه در این پروژه حضور کامران ملک مطیعی، فرزند ناصر ملک مطیعی از بازیگران سابق سینمای ایران است که مردم او را با نقش آقای دکتر در سری اول سریال زیر آسمان شهر به یاد دارند و در این پروژه نقش پدری بداخلاق و کوردل را بازی می کند.
آنچه مسلم است، هالیوود و دیگر غول های فیلمسازی دنیا، به این زودی ها قصد ندارند دست از سیاه نمایی و تحریف فرهنگ و تمدن ایرانیان بردارند.
ای کاش سینماگران ایرانی به جای سرمایه گذاری در پروژه های پر خرجی چون "لاله" به فکر مقابله با این تیپ حرکت های رسانه های غربی باشند. این فیلم اولین نیست و قرار نیست آخرین مورد آن هم باشد. منبع: قبیله منتظر
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-= WWW.masafportal.COM
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
دقت، تسلط و تأثیر گذاری کلام "علامه سید کمال الحیدری" در پرده برداری مستند از زوایای پنهان اندیشه های وهابیت و اسلام اموی موجب گردیده است که عربستان سعودی به عنوان پایگاه وهابیت، جوایز چندین میلیون دلاری برای پاسخ گفتن به مباحث ایشان تعیین کند.
به گزارش ابنا «علامه سید کمال الحیدری» از مراجع معظم تقلید و علمای برجسته شیعه و از اساتید کم نظیر حوزه های علمیه می باشند. ایشان متولد عراق، از شاگردان شهید سید محمد باقر صدر بوده و سال ها در ایران سکونت دارند.
جامعیت و اشراف بر مباحث فقهی، فلسفی، اصولی، کلامی، عرفانی، اخلاقی و تفسیری، تألیفات ارزشمند و تدریس در همه این زمینه ها در کنار تسلط بی نظیر بر منابع اهل سنت و حافظه فوق العاده، ایشان را به یکی از چهره های پر آوازه جهان اسلام تبدیل کرده است.
در سال های اخیر، حضور در شبکه های ماهواره ای و دفاع قاطع ایشان از حریم تشیع و اسلام ناب محمدی و نیز مقابله با اسلام اموی، بازتاب گسترده ای در جهان اسلام داشته تا جایی که برنامه های ایشان در شبکه های مختلف ماهواره ای و به ویژه برنامه های "مطارحات فی العقیدة" و "الاطروحة المهدویة" در شبکه «الکوثر» صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، یکی از پر بیننده ترین برنامه ها در جهان عرب است.
دقت، تسلط و تأثیر گذاری کلام ایشان در پرده برداری مستند از زوایای پنهان اندیشه های وهابیت و اسلام اموی موجب گردیده است که عربستان سعودی به عنوان پایگاه وهابیت، جوایز چندین میلیون دلاری برای پاسخ گفتن به مباحث ایشان تعیین کند.
ناتوانی تماس گیرندگان با برنامه تلویزیونی «علامه سید کمال حیدری» از کشورهای مختلف عربی، در مناظره با وی به دلیل اطلاعات و پاسخهای منطقی و قاطع وی، موجب شده است که سعودیها جهت تشویق افراد برای شکست دادن این عالم شیعه در مناظره، یک میلیون ریال سعودی (معادل پانصد میلیون تومان) جایزه تعیین کنند.
نماینده سابق مصر در آژانس بین المللی انرژی اتمی ضمن همدردی با خانواده های شهدای ترور هسته ای به آرمیتا و علیرضا فرزندان شهیدان رضایی نژاد و احمدی روشن شاخه گل هدیه کرد.
به گزارش خبرگزاری فارس، «یسری ابوشادی» نماینده سابق مصر در آژانس بین المللی انرژی اتمی در نشست خبری خانواده های شهدای ترور هسته ای که در حاشیه نشست وزرای خارجه شانزدهمین اجلاس سران جنبش عدم تعهد برگزار شد، طی سخنانی ضمن تسلیت به خانواده های شهدای ترور هسته ای، این جنایات را محکوم کرد.
وی تأکید کرد که ایران باید این گونه اقدامات را از طریق دادگاه های بین المللی رسیدگی کند.
ابوشادی با تأکید بر محکومیت این گونه جنایات توسط همه کشورها، تصریح کرد: باید با تروریسم در هر جا مقابله شود.
نماینده سابق مصر در آژانس با بیان اینکه من خود سه ماهه بودم که پدرم را در جنگ با اسرائیل از دست دادم، خطاب به همسران و مادران شهدای هسته ای گفت: شما قوی هستید و می توانید این درد را تحمل کنید و به فرزندانتان دلگرمی بدهید و آنها باید بدانند چه کسانی مسبب این جنایات بودند.
وی به آرمیتا و علیرضا فرزندان شهدا رضایی نژاد و احمدی روشن شاخه گل هدیه داد.
آرمیتا نیز به دو زبان انگلیسی و فارسی گفت: ما زنده ایم و پای خون پدرانمان ایستاده ایم.
همسر شهید رضایی نژاد نیز در این باره گفت: ما تروریسم را محکوم می کنیم و فرزندان ما آگاه هستند و بسیاری از جمله دختر من آرمیتا شاهد ترور پدرانشان بوده اند. پدر آنها بی گناه و تنها به این دلیل که در خدمت کشورشان بودند، ترور شدند.
همسر شهید احمدی روشن نیز گفت: از تمامی نمایندگان کشورهایی که در این اجلاس شرکت کرده اند می خواهم به مبارزه خود با تروریسم ادامه دهند. TABNAK.IR
به گزارش مشرق، در سال روز تخریب قبرستان بقیع و شسکتن قلب هزاران عاشق اهل بیت(ع) بار دیگر این واقعه هولناک تکرار و عرش الهی به لرزه در آمد . قلب جهان اسلام به ویژه تشیع بار دیگر توسط خنجر وهابی های سلفی پاره پاره شد و معروف ترین امام زاده شمال آفریقا و بزرگترین محل تجمع محبین اهل بیت(ع) در کشور لیبی با خاک ، یکسان گردید ولی این فاجعه به این جا ختم نشد و وهابی هامزار این امام زاده شریف را تخریب و عمل قبیح نبش قبر را انجام داده و به جسد ایشان جسارت های بسیاری روا داشتند .
حرم "عبدالسلام الاسمر" امام زاده مظلوم از نوادگان کریم اهل بیت امام حسن مجتبی(ع) به عنوان بزرگترین قطب زیارتی شیعیان در کشور لیبی و شمال آفریقا به حساب می آمد که این واقعه عظیم در آن رخ داده و جهان اسلام را در بهتی عظیم فرو برده است .در این حادثه عظیم 30 نفر از شیعیان لیبی به شهادت رسیده و تعداد 212 نفر نیز مجروح و به بیمارستان منتقل شده اند ، خبر ها حاکی از وخیم بودن حال تعداد زیادی از این مجروحان می باشد.
قبل از تخریب
در سال های اخیر مفتی های وهابی بار ها فتوای تخریب این امام زاده شریف را صادر کرده بودند ولی به دلیل مخالفت های مردمی و دفاع آنان از حریم امام زاده ، تروریست ها کار به جایی نبرده بودند . ولی با سوء استفاده وهابی ها از اوضاع نابسمان و آشفته ی امروز لیبی ، توانستند این جسارت عظیم را در برابر چشم مردم جهان انجام داده و چنین واقعه هولناکی را رقم بزنند .
حرم امام زاده عبد السلام الاسمر مربوط به 800 سال پیش بوده و به عنوان یکی از اماکن تاریخی شیعه نیز مطرح می شود .موقعیت آن در شهر "زلیتن" (160 کیلومتری طرابلس) می باشد که بعد از فشار مفتی های وهابی توسط تروریست های سلفی تخریب و به قبر آن حضرت جسارت های بسیاری شده است . در جوار این حرم شریف کتاب خانه بسیار بزرگی از کتب شیعی و اسناد تاریخی هزاران ساله نگهداری می شد که به گفته وزیر فرهنگ لیبی بزرگترین کتاب خانه در کشور لیبی به حساب می آمده که بعد از تخریب حرم ، این کتابخانه تخلیه و به آتش کشیده شده است . لازم به ذکر است که تخریب امام زاده ها و نبش قبر این حضرات از ابتدای آشوب ها در لیبی به شدت هر چه تمام تر انجام می شد به طوری که در جمعه قبل بخشی از ضریح "الشعاب الدهمانی" از سادات بزرگوار حسنی و قبور دهها سادات دیگر را که در مرکز پایتخت لیبی سال ها زیارتگاه شیعیان بود را منهدم کرده بودند .
انفجار در حرم مطهر
به گفته های "محمد المقریف" رئیس کنگره ملی لیبی در اظهاراتی تلویزیونی، تخریب و سوزاندن بسیاری از اماکن مقدس، اسناد تاریخی و نسخه های خطی در این کشور را محکوم کرده است که نشان می دهد وهابی ها به شدت در حال زدودن تاریخ شیعه و حذف نام آنها از اسناد و کتب تاریخی و خطی موجود در لیبی هستند . یادمان نرفته است زمانی که طالبان در چندین سال قبل مجسمه های بزرگ بودا را تخریب کردند چنان بلوایی در دنیا برپا شد که گویی به یکی از پیامبران الهی جسارت شده ایجاد موج های اعتراضی تمام دنیا را متوجه این حرکت ساخت و در کشور های بودایی مردم به خیابان ها ریختند ولی امروز که شیعه مظلوم تر از هر زمان است در سالروز تخریب قبر چهار امام معصومش به یکی از امام زادگان مطهر و حائز اهمیتشان جسارت شده تمامی دنیا سکوت کرده و زبان در دهان نمی گردادند . لازم به ذکر است فشار های بسیاری از طرف دولت عربستان به کشور لیبی وارد آمده بود تا این حرم شریف را تخریب کنند، این فشار ها به قدری بود که در نشست فوق العاده کشور های اسلامی در عربستان که در هفته گذشته برگزار گردید به دلیل انجام ندادن تخریب این حرم شریف و اعتراض وهابی ها، پرچم لیبی به شکل سر و ته به اهتزاز در آمده بود .
لحظه تخریب حرم مطهر
فشار وهابی ها به قدری زیاد بوده است که ترویست ها برای نشان دادن قدرت وهابیت در سالروز تخریب بقیع که خود آن نیز در سالروز جسارتی دیگر به قبر ائمه (ع) انجام پذیرفته صورت گرفته است . رسم وهابی ها این است که در سالروز ها اعمال شیطانی خود ،جسارت های خود را به نحوی دیگر تکرار کنند . در تخریب مزار شریف امام حسن عسکری (ع) و امام هادی (ع) نیز تخریب کامل را در سالروز اولین بمب گذاری در حرم انجام داده تا نشان دهند که تا چه اندازه در از میان بردن قبور اهل بیت (ع) و نوادگانشان مصر و جدی هستند . امید است جامعه جهانی این خبر را ببیند و برای نابودی تروریست ها که به صاحت مقدس اهل بیت توهین(ع) های بسیار روا می دارند اقدامی انجام دهند .
[="Tahoma"][="Magenta"]به گزارش خبرگزاری فارس دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی قطعه موسیقی تازهای را با صدای «حامد زمانی» با موضوع دلتنگیهای آرمیتا، دختر شهید رضایینژاد تولید کرد.
آرمیتا سروده «محمدمهدی سیار»
حسابش رفته از دستم که امروز
دُرُس چن روزه نیستی دیگه پیشم
دُرُس چن روزه دور از چشم مامان
با قاب عکس تو هم گریه میشم
دُرُس چن روزه که عطر سلامت
نپیچیده یه بارم توی خونه
که رو لبخند تو، تو قاب عکست
میریزه اشکای من دونه دونه:dokhtar:
....
منبع و صفحه پخش فایل[/]
در هر حال
كار بسيار جالبي بود. در تاريخ درج خواهد شد.
ياحق
وی اظهار داشت: همچنین طی توافقی که با صدا و سیما صورت گرفته، عملکرد ستاد بازسازی عتبات عالیات و مراحل ساخت ضریح جدید امام حسین(ع) به صورت مستند تهیه و پخش خواهد شد.
عباسیفر افزود: خبر دقیق انتقال ضریح جدید امام حسین(ع) را پلارک اعلام و ویژه برنامههای مربوط به این اثر توسط روابط عمومی بزودی اعلام خواهد شد.
معاون فرهنگی ستاد در ادامه به خدمات ارائه شده توسط ستاد بازسازی در عتبات عالیات اشاره کرد و گفت: با افتتاح مجتمع خدماتی رفاهی سیدالشهداء(ع) با متراژ بنای 13400 متر توجه بسیاری از متخصصین و کارشناسان منطقه و مسئولین عراقی به نقش بی نظیر ایرانیان مسلمان در بازسازی عتبات جلب شد.
عباسی فر گفت: همچنین طرحهای توسعهای دیگر نظیر بیمارستان فوق تخصصی امام سجاد(ع)، یکی پس از دیگری مورد بهره برداری قرار خواهد گرفت.
پنجشنبه 5 مرداد 1391
منبع: فارس
1391/05/11
[=bmitrabold]طرح های گرافیکی باموضوع فجایع میانمار
پس از انتشار اخبار و تصاویر نسل کشی مسلمانان میانمار توسط بودائیان متعصب در سایه سکوت دولت مرکزی و همچنین مجامع جهانی، بسیاری از فعالین فرهنگی با طراحی و انتشار پوستر در فضای مجازی سعی در انعکاس این فاجعه در رسانه های داشته اند.
برای مشاهده تصاویر با اندازه واقعی بر روی آن ها کلیک کنید.
به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ اتحادیه جمهوری میانمار کشوری است در آسیای جنوب شرقی. میانمار از شمال شرقی با چین، از شرق با لائوس، از جنوب شرقی با تایلند، از غرب با بنگلادش و از شمال غربی با هند مرز مشترک دارد و از جنوب غربی با خلیج بنگال و از جنوب با دریای آندامان محصور است.
میانمار با مساحت 678500 کیلومتر مربع دومین کشور بزرگ آسیای جنوب شرقی است. این کشور 1900 کیلوتر مرز آبی دارد. سه رشته کوه اصلی در میانمار وجود دارد که هر سه از شمال (هیمالیا) به جنوب کشیده شدهاند.
در سال 1824 برمه توسط بریتانیا اشغال و ضمیمه حکومت هند، مستعمره بریتانیا شد. در سال 1937 بریتانیا برمه را به همراه منطقه "آراکان" که اکنون به آن راخین نیز میگویند، مستعمره ای جدا از حکومت هند خواند و آن را برمه بریتانیا نام نهاد. تا اینکه در سال 1948 بریتانیا اجازه داد تا برمه استقلال یابد و از آن زمان به میانمار تغییر نام یافت.
نظامیان پس از کودتای سال 1962 توسط ژنرال "نِ وین" که منجر به سرنگونی دولت غیرنظامی نخستوزیر "او نو" شد حاکمیت را در این کشور به دست گرفتند. از آن زمان رهبری میانمار تحت کنترل رهبر نظامی درآمد. این شرایط تا سال 2011 ادامه داشت، زمانی که شورا به دنبال انتخابات سال 2010 منحل شد مراسم تحلیف ریاست جمهوری دولت غیرنظامی برگزار شد.
میانمار طبق آخرین آمار بدست آمده در سال 2005 از جمعیتی بالغ بر 40 میلیون نفر برخوردار است.
تاریخ گسترش اسلام در میانمار به قرن اول هجرى برمىگردد. بعد از ظهور اسلام و گرایش اعراب و ایرانیان به اسلام، دریانوردان عرب و ایرانى مسافرتهاى دریایى خود را به طریق قبلادامه مىدادند و در مسیر خود همچنین دستبه تبلیغ و دعوت مردمبه اسلام مىزدند.
بعدها بازرگانان مسلمان از مسیرهاى زمینى که از منطقه غربى میانمار و ایالت آراکان این کشور مىگذشت به مناطق غربى چین سفرمىکردند. بسیارى از این افراد در منطقه حاصلخیز و مستعد ساحلى آراکان، اقامت کردند و اولین مناطق مسلمان نشین را ایجاد کردند.
تاجران چینى در نوشتههاى خود از مناطق ایرانىنشین در مرزهاى بین میانمار و یونن (ایالتى در جنوب غربى چین) در قرنسوم میلادى یاد کردهاند.
دولت ژنرال ن وین پس از روی کار آمدن در 1962 رفتن مسلمانان به حج را ممنوع اعلام کرد تا آنکه در 1980 پس از گذشت 18 سال به هفتاد نفر از مسلمانان اجازه داده شد، جهت انجام فرایض حج به مکه مشرف شوند و متعاقب آن عدهاى از مسلمانان نیز جهت شرکت در کنفرانسهاى مختلف اسلامى اعزام شدند.
نشریه انگلیسى «ساندى تایمز» در گزارشى از جنایات هولناک چکمهپوشان میانمارى خاطرنشان مىکند، نظامیان این کشور مردم مسلمان را مورد ضرب و شتم قرار داده، زنان را در جلو چشم دیگران مورد تجاوز قرار مىدهند، مردان را مصلوب مىسازند و به قتل مىرسانند.
براساس گزارش این روزنامه، هرروز شمار زیادى از مسلمانان فرارى با سرگذشتى هولناک و داستانهاى تکان دهندهاى از فشارهاى نظامیان میانمارى خود را به اردوگاههاى مرزى که در آنها غذا به اندازه کافى یافت نمىشود و انواع بیماریها رواج دارد مىرسانند.
براساس این گزارش، گفته مىشود که نظامیان قصد دارند بودایىها را به ایالت آراکان، در غرب میانمار که در گذشته مسلمان نشین بوده است، گسیلدارند.
هرچند در گذشته نظامیان میانمارى سایر اقلیتهاى قومى را نیز مورد آزار و اذیت قرار دادهاند، از جمله در مورد تایلندىها، خشونت بسیارى روا داشتهاند، لیکن رفتارشان با مسلمانان بسیار خشونت بارتر از رفتار با سایرین بوده است.
خشونتهای جدید علیه مسلمانان میانمار در ایالت راخین بعد از کشته شدن 11 مسلمان بیگناه توسط ارتش این کشور در ماه مه 2012 و حمله یک گروه بودائیان به اتوبوس حامل مسلمانان و کشته شدن یک بودائی در پاسخ به این حمله آغاز شد.
به دنبال آغاز درگیریها درغرب میانمار، بوداییها با حمله به مناطق مسلماننشین بیش از 2000 منزل مسکونی متعلق به مسلمانان را به آتش کشیدند و بیش از یک صد هزار نفر را آواره و بی خانمان کردند.
اغلب آوارگان مسلمان به مرزهای میانمار و بنگلادش پناه بردند و اکنون در شرایط بسیار اسف باری به سر میبرند. آنها نیاز به غذا دارند و به علت بارش بارانهای موسمی و نداشتن سرپناه سلامت و زندگی آنها در خطر است.
این درحالیست که دولت میانمار با تامل نیروهای امنیتی خود را در منطقه افزایش داد و بعد از یک هفته در ایالت راخین وضعیت فوق العاده اعلام کرد.
این خشونتها درحالی ادامه دارد که رئیس جمهور میانمار هفته گذشته اعلام کرد که مسلمانان شهروند میانمار نیستند.
"تین سین"، رئیسجمهور میانمار جمعیت 800 هزار نفری مسلمان روهینگیا در این کشور را قومیتی خارجی دانست و گفت: مسلمانان یا باید در اردوگاههای آوارگان متمرکز یا اخراج شوند.
"آنگ سان سوچی" رهبر مخالفان دولت میانمار نیز که به تازگی از حبس خانگی آزاد شده است و اخیرا در یک تور اروپایی با اغلب رهبران اتحادیه اروپا دیدار و گفتگو داشته و همچنین مورد تمجید بسیاری از همین رهبران به خاطر ژستهای حقوق بشری خود قرار گرفته نیز تاکنون هیچ موضعگیری و اظهار نظری درباره کشتار فجیع مسلمانان به دست هم کیشان خود نکرده است و حتی اعلام کرده است که این افراد میانماری نیستند.
این درحالیست که پخش تصاویر کشتار مسلمانان میانمار به دست بودائیان طی روزهای اخیر که به طرز مشکوکی از جانب رسانههای جریان اصلی جهان نادیده گرفته شده است لزوم توجه جدی و همت کشورها و سازمانهای اسلامی برای حمایت از مسلمانان فراموش شده میانماری را میطلبد.
نامه سرگشاده حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی به مفتیان و علمای جهان اسلام
ايشان هدف از نوشتن اين نامه را اعتراض به سكوت اين عالمان در مقابل كشتارهاي در كشورهاي اسلامي به دست مسلمانان عنوان كرد.
متن نامه ي حضرت آیت الله مکارم شیرازی به شرح زیر است:
السلام عليكم
قبولي طاعات و عبادات شما بزرگان را از خداوند خواهانم
به يقين از مشكلات الان جهان اسلام آگاهيد؛ در هيچ زماني از تاريخ اسلام كشتار مسلمانان مانند امروز نبوده است، كشته شدن بيگناهان و زنان و كودكان در ماه رمضان ماه رحمت و رافت، از عراق گرفته كه در يك روز 16 انفجار هولناك با بيش از يكصد كشته و مجروح داد و باز در پاكستان و افغانستان و بحرين رخ ميدهد و از همه وحشتناك تر در سوريه است.
مزدوران از سوي اسراييل و بعضي كشورهاي اسلامي به نام "ارتش آزادي بخش" برادركشي وحشتناكي در سوريه راه مي اندازند. همه روز گروه هاي شيعه و سني، پيكرهاي قطعه قطعه هاي برادران و خواهران خود را در روي زمين مشاهده ميكنند و دشمنان در اروپا و آمريكا شادي ميكنند و كف ميزنند در صورتي كه مي دانيم اسلام دين رحمت و رافت است و همه ما را دعوت به محبت و برادري كرده است.
اين گروه هايي كه با فجيع ترين وضعي برادران مسلمان را به بهانه هاي واهي ميكشتند سخت ترين ضربه را به اسلام و قرآن ميزنند. اسلام را آيين خشونت و بي رحمي معرفي ميكنند و جلوي پيشرفت اسلام را در جهان مي گيرند و ابروي اسلام را در جهان مي ببرند.
در چه زماني چنين كشتاري بوده؟ آيا شما از اين مسايل آگاهيد؟ پس چرا زبان به اعتراض نميگشاييد و فرياد نميزنيد؟ همه مي دانيم كه دست دشمنان اسلام و مزدوران در عراق و سوريه و افعانستان پشت اين صحنه است و از همه عجيب تر در كشور ميانمار است كه در آنجا دشمنان فرصت كشتان مسلمانان را پيدا كرده اند.
آيا شما مفتيان و عالمان اسلام سكوت كرده و در مقابل اين اتفاقات؛ كه لكه ای ننگ بر دامن اسلام خواهند گذاشت سكوت مي كنيد؟ آيا نبايد جلوي اين كارها را بگيريد و سران كشورهاي اسلامي را نصيحت كنيد؟ مگر در منابع اسلامي نيامده كه وقتي بدعت ها اشكار گردد علما بايد حرف بزنند چه بدعتي بدتر از كشتار انتحاري؟
در هيچ جاي دنيا كشتار انتحاري نيست. و اين كار توسط وهابيت امده كه ادعاي مبارزه با بدعتها را دارند. در كجاي اسلام آمده كه افراد به خود مواد منفجره ببندند و در بين جمعيت بروند و خود را به جهنم و ديگران را به بهشت بفرستند؟ عذر اين سكوت قابل قبول نيست. بايد هر كدام با سخن گفتن اين بدعت ها را از اسلام برداريم و دشمنان اسلام را مايوس سازيم.
خدا طول عمر به ايشان بدهد
حقيقتا سكوت علما با وجود اطلاع از اين فجايع خيلي مساله برانگيز است.
انگار كه در قبرهايشان خوابيده اند و نه صدائي در اين دنيا و نه از سراي حساب مي شنوند.
اين سكوت از روي مرگ است. حال يا مرگ باور يا مرگ گمراهي و ضلالت.
دنياي اسلام ( مردم مسلمان ) دارند بد تاواني پس ميدهند . ضعف بصيرت و مسئوليت كار را به جائي رسانده كه آن سوي دنيا سر زنده بودن يا نبودنشان به راحتي تصميم ميگيرند و عمل ميكنند.
اميدوارم روزي برسد كه همه ما طومار جهل و غفلت و طومار حكومت اين حكام فاسق جاهل و ظالم را به حول قوه الهي پيچيده ببينيم.
آمين يا رب العالمين
به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ امامان جماعت "مسجدالحرام" و "مسجدالنبی" پس از برگزاری مراسم نماز تراویح در ماه مبارک رمضان برای پیروزی عناصر سلفی و القاعده در سوریه که علیه حکومت سوریه می جنگند دعا می کنند.
در نمازهای جمعه عربستان هم این کار تکرار می شود.
در جنگ هشت ساله صدام علیه مردم ایران، این دعاها برای پیروزی صدام انجام می شد.
حمله همزمان اسرائیل و نیروهای عربی-اروپایی به سوریه در نطفه خفه شد
[=arial]منبع فرانسوی فاش کرد:
[=times news roman]حمله همزمان اسرائیل و نیروهای عربی-اروپایی به سوریه در نطفه خفه شد
[=times news roman]خبرگزاری فارس: یک منبع فرانسوی فاش کرد که همزمان با انفجار ساختمان امنیت ملی سوریه و هجوم گروهکهای مسلح به دمشق قرار بود پس از اشغال دمشق چند ارتش عربی و نیروهای غربی همزمان با نیروی مستقر اسرائیل در جولان، به مراکز مهم دمشق و سوریه حمله شود.
به گزارش فارس، یک منبع رسانهای فرانسوی که خواست نامش فاش نشود، به جهینه اعلام کرد که آنچه ساعت صفر مخالفان سوریه نامیده میشد، عملیاتی بود برای محاصره و اشغال دمشق و تسلط یافتن بر ذخایر سلاحهای شیمیایی و موشکی سوریه تا نیروهای نظامی خارجی بتوانند دخالت نظامی در سوریه را از چند محور آغاز کنند بدون اینکه سوریه بتواند [برای نجات خود] منطقه را به آتش بکشد.
این منبع افزود: زمانیکه هیلاری کلینتون از حمله گسترده و فراگیر به سوریه سخن گفت، ارتش صهیونیستی در مرز سوریه در آمادگی کامل بود. ارتش اردن و نیروهای عربی و آمریکایی در جنوب و ارتش ترکیه به همراه نیروهای عربی و آمریکایی در شمال آماده بودند. سواحل ترکیه نیز شاهد تجمع نیروهای دریایی آمریکا بود از جمله ناو هواپیمابر آبراهام لینکولن که در بندر انطاکیه حضور داشت.
این منبع افزود:
این منبع افزود: البته این خبر در رسانهها منتشر نشد که نیروهای آمریکایی در کنار نیروهای صهیونیستی در بلندیهای جولان حضور یافتند و همراه ارتش اسرائیل بودند و در مرزهای ترکیه و اردن با سوریه در کنار نیروهای سعودی، قطری، اماراتی و نیروهای فرانسوی در مرز لبنان در نزدیکی زبدانی (نزدیک دمشق) و سرغایا حاضر شدند.
این منبع ادامه داد: این سخن کلینتون از حمله به سوریه با تجمع نیروهای نظامی در مرزهای سوریه همزمان شد حتی در مرز عراق و لبنان که نیروهای خود را از ورود پناهجویان سوری در مرز مستقر کردند و این امر فقط محدود به مرز با اردن و ترکیه و طرف اسرائیل نشد. زمانی که بر طبل جنگ کوبیده شد، عراق و لبنان، میزبانی پناهجویان سوریه را رد کردند اما پس از پاکسازی دمشق عراق با این امر موافقت کرد و لبنان هم به دنبال او اجازه ورود به پناهجویان را داد اما چرا پس از پاکسازی دمشق موضع خود را تغییر دادند.
این منبع افزود: به حرکت در آمدن ناوگان روسیه در دریایی سیاه به سوری مدیترانه و ناوگان دریای بالتیک و حرکت بیش از 26 شناور روسیه از اقیانوس آرام، تنها پیام روسیه به آمریکا نبود بلکه پیام دیگری هم از طریق سخنان یکی از مقامات بلندپایه نظامی روسیه ارسال شد و گفت که امیدوار استآتش جنگ جهانی سوم را [غربیها] روشن نکنند. او این حرف را در ظاهر درباره کشتی روسی زد که حامل بالگردهای تعمیری برای سوریه بود اما منظور اصلیاش این کشتی که مورد انتقاد غربیها بود، نبود، چرا که سوریه بدون این کشتی هم آماده جنگ بود بلکه منظور او ارسال پیام برای آمریکا بود که نیروهایش را در نزدیکی ترکیه مجتمع کرده بود چه آنکه روسیه تاکید کرد که این محموله خود را از راه هوایی نیز میتواند به سوریه برساند و منظور مسکو از این حرف این بود که روسیه آماده باز کردن پلی هوایی به دمشق در صورت آغاز جنگ بود. در کنار این پیامهای روسیه، زیردریاییهای اتمی روسیه نیز بدون جنجال رسانهای به حرکت در آمدند.
این منبع فرانسوی همچنین گفت:
این منبع تاکید کرد: بر خلاف اینکه نیروهای مسلح سوریه در عملیاتی شگفتآور ستون فقرات [گروهک] ارتش آزاد مورد حمایت آمریکا را شکست، کار هنوز تمام نشده است و آمریکا همچنان تلاش میکند که درگیریها را در مدت حضور ناظران در سوریه، باقی نگاه دارد حال آنکه مقامات سوریه تلاش میکنند با زور آتشبس را تحمیل کنند. این منبع فرانسوی بعید دانست که اوضاع سوریه به جنگی منطقهای تبدیل شود بخصوص اینکه مدیترانه پر است از ناوچههای روسیه و کشتیهای انتقال نیرو در حالی که نیمی از تنگه هرمز در مقابل آمریکا بسته است و نیروهای ایرانی در آمادگی کامل برای آغاز پاتک ساعت صفر هستند و علاوه بر این چینیها در سواحل اقیانوس هند هستند تا سواحل یمن و برای اولین بار ناو هواپیمابر خود را برای ماموریتی تمرینی یک ماهه به حرکت در آوردهاند که از زمان ساخت این ناو، این ماموریت، طولانیترین ماموریت آن است.
این منبع افزود:
جهینه افزود: ناگفته نماند که تشدید سیاست جهانی علیه سوریه در خلال بحران این کشور، در نوع خود اولین بار نیست. در اواخر سال گذشته نیز شاهد چنین تشدید تنشی بودیم. ناوگان روسیه و آمریکا در مدیترانه به هم برخورد کردند و رئیس جمهوری چین از نیروهای خود خواست برای دفاع از امنیت ملی چین آماده جنگ شوند در حالی که قایقهای ایرانی نیروهای آمریکا در خلیج [فارس] را تحریک کردند و کار با عقبنشینی نیروهای آمریکا در مدیترانه پایان یافت اما از زمان آغاز بحران، گروههای مسلح تروریستی حمله وسیعی به محلات شهرهای سوریه کردند که از پیرامون دمشق آغاز شد و برای اولین بار نیروهای دریایی روسیه و همچنین چین، یکباره به حرکت در آمدند و برای اولین بار بمبافکنهای اتمی روسیه از نزدیکی مرزهای ترکیه عبور کردند و به پرواز در آمدند.
منبع:فارس نیوز
[="Tahoma"][="Navy"]مرحوم آیت الله العظمی بهجت رحمة الله می فرمودند: این دعا را زیاد بخوانید:
اللهم اشغل الظالمین بالظالم.[/]
[=Microsoft Sans Serif]خیانت تعدادی از دست اندر کاران گروه سازنده «مختارنامه» با خدمت به سازندگان سریال «دومی*»!
[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif]با گذشت یک هفته از آغاز پخش سریال مسئله دار «دومی» از شبکه mbc، بررسی ها نشان می دهد گروه زیادی از دست اندرکاران سریال مختارنامه در خلق این اثر به خدمت شبکه وهابی mbc درآمده اند.
[=microsoft sans serif]تاکنون در محافل خبری نام «عبدالله اسکندری» به عنوان طراح چهره پردازی این سریال موهن شنیده شده است، اما بررسی عنوان بندی آغاز و پایان این سریال و مقایسه آن با عنوان بندی سریال دومی نشان می دهد که «آذر محمدی» و «جلیل فتوحی نیا» طراح لباس و طراح صحنه سریال مختارنامه نیز در ساخت این اثر مشارکت داشته اند. حضور آنان در این سریال آن قدر مهم بوده که نام آنها در عنوان بندی آغازین سریال درج شده است.
طبق اطلاعات به دست آمده «آذر محمدی» همسر «حسن میرباقری» برادر کوچک داوود میرباقری است. محمدی با حضور در سریال های «معصومیت از دست رفته» و «مختارنامه» به عنوان طراح صحنه فعالیت جدی خود را در مقام طراح صحنه آغاز کرد. وی پیش از این فعالیت های بسیار اندک و کم اهمیتی در سینما و تلویزیون داشته و از زمان ارتباط با خانواده میرباقری مراحل رشد و ترقی خود را در تلویزیون طی کرده و حالا با کسب تخصص در تولیدات ایرانی، تجارب خود را درمقابل دریافت پول در اختیار سازندگان این سریال ضد شیعی - ضد ایرانی قرار داده است. طبق آخرین شنیده ها، محمدی قرار است به عنوان طراح صحنه و لباس سریال همسرش، حسن میرباقری که با نام «یلدا» در سیما فیلم مرحله پیش تولید است، حضور داشته باشد که امیدواریم با واکنش درست و به موقع مسئولان سیما فیلم جلوی این حرکت گرفته شود.
ضمناً بررسی عکس های دو سریال نشان می دهد محمدی علاوه بر حضور در این سریال، اغلب طرح های سریال مختارنامه را نیز با اندکی تغییر به عنوان لباس های سریال دومی بر تن بازیگران این اثر عربی دوخته که به نظر می رسد این مسئله نیازمند واکنش حقوقی صدا و سیما و پیگیری موضوع سرقت هنری از سوی مسئولان رسانه ملی است.
نکته جالب توجه دیگر، حضور «جلیل فتوحی نیا» طراح صحنه سریال مختارنامه در سریال دومی است. فتوحی نیا همسر «رؤیا کریمی مجد» از روزنامه نگاران زنجیره ای و دگراندیش و دارای گرایش فمنیستی است که طی چند سال گذشته به جرگه سردبیران رادیو فردا پیوسته است. جالب است بدانید وی در سریال دومی به عنوان طراح آسکساسوار و وسایل صحنه به وهابیون خدمت کرده است و جالب تر آنکه او در طول ساخت سریال مختارنامه برای پیگیری امور مربوط به اقامت در کشور چِک، بارها به همراه همسرش به این کشور سفر کرده و حتی در مقطعی یک ساله نیز همکاری وی با سریال مختارنامه قطع شد، اما بنا به توصیه برخی افراد در این پروژه، وی حتی در مدتی که خارج از ایران پیگیر اقامت خود بوده، از پروژه مختارنامه حقوق دریافت کرده و این حقوق هر ماه به حساب وی واریز شده است.
طبق اطلاعات موثق، «عبدالله اسکندری» در سازماندهی دست اندرکاران مختارنامه برای حضور در سریال ضد شیعی دومی نقشی جدی داشته است و با همراهی او، گروه فراوانی از سازندگان سریال مختارنامه به خدمت این سریال درآمده اند. «بهاره فرج اللهی» دستیار اول طراح لباس مختارنامه، «یوسفعلی احدی» از اعضای تیم لباس و «قدرت الله خرج» دستیار اول طراح چهره پردازی برخی از دست اندرکاران هر دو سریال هستند که احتمالاً در سریال «یلدا» نیز حضور خواهند داشت. «مانی اسکندری»، «شیما اسکندری»، «فرشته موسوی»، «مصطفی کامیاب»، «نازبانو سام خواه»، «اشکان رحیمیان»، «محمد اورنگ»، «زینب تیشه کار» و. . . برخی دیگر از اسامی مشترک ذکر شده در عنوان بندی پایانی سریال عمر هستند که با افتخار نام خود را هم در این اثر ثبت کرده اند و احتمالاً اگر واکنش به موقع رسانه های متعهد نبود، حتماً در روزهای آینده باید شاهد برگزاری میزگردی رسانه ای از سوی این افراد در توضیح دستاوردها و تجارب کسب شده در سریال دومی می بودیم.
تحریف تاریخ ، تحقیر ایرانیان
همکاری سازندگان سریال مختارنامه با سریال دومی در شرایطی رخ می دهد که وهابیون در سال های اخیر جنایت های متعددی را علیه شیعیان انجام داده و حتی کار را به جایی رسانده اند که در فتواهای خود، اعلام کرده اند هر فرد وهابی که یک شیعه را به قتل برساند، در بهشت منزل خواهد داشت!
در چنین شرایطی حتی اگر انگیزه دینی را هم برای دست اندرکاران سریال مختارنامه در نظر نگیریم، باز هم نکته قابل توجه فقدان «عرق ملی» در تیم سازنده فعلی مختارنامه است؛ چراکه در سریال وهابی دومی، علاوه بر تحریف تاریخ و وارونه نشان دادن چهره شیعیان، حمله اعراب به ایران و جنگ های منتهی به شکست ایرانیان نیز به تصویر کشیده شده و این کار با همراهی سازندگان سریال مختارنامه به شکل حرفه ای صورت گرفته است و متأسفانه آنها نسبت به این موضوع نیز واکنشی نشان نداده اند.
امید است در شرایط امروز مسئولان مختلف فرهنگی و رسانه ای، نسبت به این مسئله و نحوه همکاری سازندگان سریال مختار با سریال دومی نیز واکنشی مناسب نشان دهند.
منبع : جوان آنلاین با کمی ویرایش
تنها ویرایش:
[=microsoft sans serif]«دومی* : عمر ملعون[=microsoft sans serif](لعنت الله علیه)»
[="System"][="DarkOrange"] سادات;250516 نوشت:
لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
امیدوارم رسیدگی بشه
و جک جدیدی نشه
این دوستان به چه نیتی رفتند الله اعلم اما امیدوارم مابقی شون اینطور نباشند[/]
به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ «شیخ بدرالدین حسون» مفتی سوریه در صفحه شخصی خود در شبکه اجتماعی فیسبوک خطاب به افراد مسلح و گروه های تروریستی در این کشور گفت: اگر تروریست ها بخواهند به آرامگاه حضرت زینب(س) آسیب برسانند و به آن اهانت کنند باید از جسد من عبور کنند.
گفتنی است چندی پیش شبكه وهابی "وصال" در بیانیه ای با توصیف اعضای ارتش سوریه به نوادگان معاویه و یزید، تاكید كرد: ای نوادگان بنی امیه، ای یاران معاویه و یزید، معبد السیده زینب و السیده رقیه و قبور این چنینی را تخریب كنید.
از سوی دیگر حملات عناصر و گروه های مسلح به منطقه اطراف حرم حضرت زینب(س) درحالی صورت می گیرد که رسانه های وابسته وهابی طی روزهای اخیر با تشدید تبلیغات، خواستار تخریب حرم حضرت زینب در اطراف دمشق شده اند.
پیش به سوی شیطانی ترین المپیک تاریخ - بخش اول
----------------------------------------------------------------------------------------------
از آنجایی که در آموزه های سری لوسیفر(شیطان) به عنوان " آورنده روشنی ستاره صبح" شناخته می شود، حضور آن به طور آشکار در مراسم افتتاحیه عظیم ترین رویداد ورزشی جهان از ابتدا مورد توجه مکاتب مخفی بوده است.
لندن خود را برای المپیک تابستان 2012 آماده می کند. جایگذاری مشعل المپیک در هجدهم می 2012 آغاز خواهد شد.
این رویداد تشریفاتی که درآن مردم از طبقات مختلف اجتماعی مشعل المپیک را در سراسر کشور میزبان می گردانند مخصوصاً برای کسانی که این سنت را ابداع نمودند حرکتی نمادین محسوب می شود. در اسطوره شناسی یونان، مشعل دار اصلی "پرومتیوس" بود، خدايگاني که آتش را از ديگر خدایان ربود وبه بشریت داد.
مردم باستان آتش را بارقه ی کوچکی از خورشید می دانستند که به نوعی مظهر مادی خدا بود. بنابراین پرومتیوس با آوردن آتش برای بشریت، انسانها را در تمام ويژگيهاي «الهی» سهیم نمود و حتی به انسانها اجازه داد آرزوی خدا بودن را در سر بپرورانند.
به همین دلیل پرومیتوس از احترام ویژه ای در "جوامع مخفی" برخوردار است، چرا که افسانه ی او نشان دهنده افق نهائی فلسفه و اهداف مکاتب سری است: "عروج به الوهیت و ابدیت از طريق راه های غیر الهی"
احتمالا مشهورترین مشعل دار جهان يعني مجسمۀ آزادی را "فراماسونهای معبد گراند اورینت در فرانسه" به ایالات متحده اهدا کردند.
افسانۀ پرومیتوس از بسیاری جهات به افسانه ی لوسیفر(شیطان)شباهت دارد. نامی که در لاتین به معنای "مشعل دار" یا "روشنی بخش" است. زيرا او با نزول خود از بهشت به زمین٬ نور آگاهي و دانش را نيز به همراه آورد و به همين جهت در آموزه هاي سری از او بعنوان " آورنده ي روشنی ستاره صبح " که همان عقل گرایی و روشنگریست٬ شناخته می شود.
به همین دلیل حضور آن به طور آشکار در مراسم افتتاحیه عظیم ترین رویداد ورزشی جهان نمی تواند چیز عجیبی باشد "
اولین جایگذاری مشعل المپیک در سال 1936 در برلین ودر زمان رژیم نازی برگزار شد. علیرغم این حقیقت که هیتلر سازمان های فراماسونری را از آلمان اخراج نمود(در ظاهر او آنها را خدمتگزار یهودیان می دانست) اما رژیم او از این جوامع مخفی الهام میگرفت و به سمت عقايد آنان گرایش داشت! او برای نمادگرایی وتاسیس جوامع مخفی ارزش بسیاری قائل بود. هرمن روشنینگ در کتاب "از زبان هیتلر" آورده است:
"همۀ آن به اصطلاح پلیدی ها، اسکلت ها وسرهای مردگان، تابوت ها و اسرار، همه فقط بدرد ترساندن کودکان مي خورند. اما تنها یک موضوع خطرناک وجود دارد که من ازآنهاالگو برداري مي کنم. آنها در خود نوعی اصالت و نجابت مقدس دارند.
آنها یک خط مشی سری را برای خود ایجاد کرده اند که نه تنها بخوبي اجرا شده، بلکه اين رويکرد از طريق نمادها واسرار به مرحله ي ظهور درامده است. سلسله مراتب سازماني و آئينهاي نمادين ورود به تشکيلات که می توان گفت بدون تکیه بر نیروی فکر وتنها از طریق کار بر روی تصور وجادوگری ونمادهای یک آیین عمل می کنند. همه اين موضوعات داراي عنصري خطرناک مي باشند٬ عنصري که من به آن غلبه کرده ام. آیا شما نمیدانید که حزب ما باید آن ویژگی را داشته باشد...؟
نظم، که باید وجودداشته باشد - نظم و سلسله مراتب روحانيت سکولار وضددینی ... ما یا فراماسون ها یا کلیسا، تنها یک نفر پیروز این میدان است ونه بیشتر، ما قویترین هستیم و دو گروه دیگر را شکست خواهیم داد. حزب نازی به شدت تحت تاثیر عرفان وتصوف آلمانی قرار داشت. چند عضو این حزب بخشی از جامعه نروژ بودند. یک جامعه ی مخفی که در مونیخ تاسیس شده بود. برخلاف تفاوت های ظاهری با دیگر جوامع مخفی مانند فراماسونری، در نهایت تمامی آموزه های درونی این جوامع یکسان هستند."
اما چه شد که بازیهای المپیک این مراسم تقریبا آیینی حمل مشعل را در خود جای داد؟
تلقی و درک از جایگذاری مشعل این است که می توان آن را نوعی باز آفرینی رسم یونانيان باستان دانست. در واقع این یک رسم در المپیک مدرن است که از بازیهای تابستان 1936 در برلین وبازیهای زمستان 1952 در اسلو آغاز شد اما ایده آن از افسانه ها دلربای یونانی درحدود قرون پنجم و ششم پیش از میلاد نشات می گیرد. بر اساس افسانه ها، پرومیتوس یک خدای دوستدار بشر بود که آتش، عنصر مقدس را ربود و آن را به دور از دید زئوس، پدر خدایان، به انسان بخشید.
شعله از نور خورشید مشتعل می شود، با مشعلهای اضافی که از چند روز قبل برای جلوگیری از خاموش شدن مشعل در هوای ابری وبارانی روشن شده اند.
یونانیان باستان مسابقات دو مشعل(lampadedromia) را برگزار می کردند که درآن تیم برنده یک شعله مقدس را شاید به عنوان بخشی از آیین پرستش پرومیتوس ومخالفت او با خدایان برای بخشش دانش به فانیان روشن می نمود. این جایگذاری مدرن توافقی است با راهبان روشن کنندۀ مشعل و تمدن رقیب روم. این مراسم همچنین روح صلح مقدس را سوگند می دهد. صلحی که در سراسر یونان باستان پیش از مسابقات المپیک ایجاد شد و به واسطه ی دوندگان به تمام کشور رسانده شد.
بنابه گفتۀ کرسیدا رایان (Cressida Ryan) دانشمند ادبیات کهن از دانشگاه آکسفورد، "این مراسم ملغمه اي از خرده اسطوره ها است. توافق برسر حقایق اهميت ندارد، زیرا این حقایق زمان زیادی را تا رسیدن به امروز پشت سر گذاشته اند.
در سال 1928 در بازیهای المپیک آمستردام این مشعل روشن شد. اما از سال 1936 بود که مراسم با مشعل به دستور رژیم نازی و موسس ورزشی کارل دیم شکل تازه ای به خود گرفت. در المپیا مشعلی با استفاده از نور خورشید و یک آینه ای خاص روشن شد و توسط دوندگان از بلغارستان، یوگوسلاوی، مجارستان، اطریش، چک اوسلواکی، کشورهایی که بعدا در قلمرو نازی قرار گرفتند، به برلین برده شد. آتش نماد رژیم هیتلر و مشخصه آن حرکت دسته جمعی برای مشعل بود.
هدف رهبری ایجاد ارتباطی مستقیم با تمدن باستان بود. همانطوری که رایان توضیح می دهد آنها خواستار پلی نمادین میان یونان باستان و آلمان کنونی بودند. نور نماد پاکی است. نور خیره کننده، پاک، سفید و درخشنده یونان باستان بود که به افسانۀ آریایی راه یافت.
آدلف هیتلر، لنی رویفنشتال فیلمساز را برای به تصویر کشیدن این افسانه و ساخت مستندی درباره ی این رویداد در فیلم المپیا در سال 1938 برگزید. پس از جنگ برای مسابقات لندن در سال 1948 برگزار کنندگان مسابقه ایده حمل مشعل را پذیرفتند. جدا از دوره های سخت و تلخ، مشعل در طول مسیر مورد استقبال انبوه مردم قرار می گرفت.
از آن زمان به بعد، هر چهار سال یکبار طرح آن توسط کشور میزبان وبر طبق رسوم آن دهه تغییر می کنند
به تصویر زیر دقت کنید.
دور تا دور استادیوم المپیک لندن با هرمهایی که رئوس آن نورانی خواهند شد احاطه شده است.
در واقع این دو نماد دو نظر بند و دو طلسم هستند.
بر سر این عروسکها حروف Wو M هک شده است که قرینه و عکس یکدیگرند.همانند دو مثلثی که ستاره شوم صهیونیست ها را می سازند.
W & M = 33
بر سر یکی از این دو عروسک هرمی قرار دارد که با سه خط مزین شده است.نشانه ای از سه نقطه و سه خط است.سه 1 و سه 10. 33
عروسک دیگر نیز تاجی بر سر دارد که نشان دهنده دو عدد 3 است که از یکدیگر جدا شده اند.33
شکل بدن عروسک سمت چپی شبیه یک قلب است.قلب و یک هرم در کنار یکدیگر در کابالا و تاروت نشان دهنده روشن بینی و دانشی است که از طرف لوسیفر اهدا می شود.
عروسک سمت راستی بدنی به شکل یک پنتاگرام و 5 ضلعی است.که نشانه ای از جنگ است.
ساختمان پنتاگون نیز به همین دلیل 5 ضلعی است.زیرا مرکز فرماندهی سپاه شیطان برای جنگ افروزی در جهان است.
این دو نماددر کنار یکدیگر می خواهند نشان دهند که جنگی در راه است که در خلال آن عده ای به روشنفکری شیطانی نائل خواهند شد.
ریشه این دو نام در کجاست؟
Wenlock یک اسم ایرلندی است.در ایرلندی به معنی "پسر بچه ای از صومعه مقدس "است.
Mandeville اسمی پسرانه است که ریشه ای فرانسوی دارد و معنی آن "شهر بزرگ "است.Graet town
وقتیکه این دو نام را با هم دیگر بخوانیم بصورت تحت الفظی این جمله خوانده می شود:
منبع : http://www.silent-truth.com
سلام عليكم
در ابتداي امر تشكر فراوان از جناب victoryone بخاطر مطالب روشن گرانه شان.بنده به شخصه همچنان منتظر بيانات شما هستم.
همچنین برنامه المنار بر روی گوشی های اپل نیز تنها دو روز قابل استفاده بود اما پس از 48 ساعت، فعالیتش از سوی پشتیبانان این شركت متوقف شد.
این اقدامات در پی ارسال پیامی از سوی یك گروه آمریكایی موسوم به "انجمن مبارزه با اتهام" به مدیریت شركت اپل انجام پذیرفته است.
این انجمن، یك سازمان یهودی بوده كه مقرش در آمریكاست و تمام گزارشها و اخباری را كه از رسانه ها، بویژه رسانه های عربی و اسلامی در رابطه با رژیم صهیونیستی پخش می شود، رصد كرده و پس از تهیه گزارشهایی در این خصوص، آنها را برای مقامات و نمایندگان كنگره آمریكا ارسال می دارد.
"آبراهام فوكسمن" مدیر این انجمن در این پیام گفته كه المنار بازوی رسانه ای حزب الله و پایگاهی بر ضد اسراییل و آمریكا بوده كه پیام هایش دایما در راستای افزایش خشونت است.
یكی از مسئولین شبكه المنار روز پنجشنبه در گفت و گو با روزنامه "الاخبار" اظهار داشت كه این اتفاق امری غیر قابل پیش بینی نبود و ما انتظار آن را داشتیم، چرا كه این مساله در راستای سیاست فشار و جنگ علیه ماست كه از زمان ویرانسازی ساختمان این شبكه در جنگ 33 روزه سال 2006 آغاز شده است.
وی ادامه می دهد: مدعی های دموكراسی و آزادی در غرب تحمل یك شبكه و پایگاه خبری در حد و اندازه المنار را ندارند، البته این بدان معنا نیست كه ما در برابر این فشارهای آنها تسلیم خواهیم شد.
این مسئول المنار با اشاره به اینكه از دسامبر سال 2004، این شبكه در لیست سازمان های تروریستی آمریكا قرار گرفته و پخش آن در این كشور ممنوع است، افزود: پس آز آن فرانسه و دانمارك نیز این سیاست را پی گرفتند و محدودیتهایی بر پخش المنار از ماهواره های اروپایی مقرر شد و طبیعی است كه پایگاه اینترنتی ما نیز از این امور بی بهره نماند كه البته دایما طرحهای آنها به شكست انجامیده است.
منبع:http://www.abna.ir/data.asp?lang=1&id=334013
دکتر فرحان المالکي از انديشمندان عربستان طي يادداشتي به ديدار خود با شيعيان در کويت و شرق عربستان اشاره کرد و شيعيان را به خاطر پايبندي بر محبت آل البيت ستود، و افزود: دوستي امثال معاويه و حجاج و يزيد و متوکل! (فمن يجادل الله عنهم يوم القيامة)؟ وقت آن فرا رسيده که شيعه را بفهميم. دشنام و ناسزا و تهديد براي ما سودي ندارد کاش صبر و بردباري و اخلاق و معنويت را از آنها بياموزيم! گوارا باد بر شيعه!
به گزارش «شيعه نيوز» ، دکتر فرحان المالکي ظلم هايي که به شيعيان وارد مي شود را اينگونه روايت کرده است:
اول امسال به کويت رفتم، سپس به احساء، فرصت خوبي بود تا با بسياري از برادران ديني و هموطن شيعه ديدار کنم. چقدر خوب و متواضعند و چقدر درباره آنها بد ميگويند! البته من برخي شخصيت هاي آنها را از قبل مي شناختم، اما ديدن آنها از نزديک بهتر است. گوارا باد بر شيعه اين صبر و بردباري در برابر آزار و تهمت ها و توهين هايي که به خاطر دوستي اهل بيت پيامبر(صلي الله عليه و آله) متحمل ميشوند، چه افتخار بزرگي.
از خودم پرسيدم چه چيز باعث شده اينها بر اين همه اذيت و آزار در طول چهارده قرن صبر کنند؟ آيا چيزي به جز محبت خالص به محمد و آل محمد است؟
آيا جز به خاطر محبت و دوستي آل محمد است که اين تيرهاي کينه هر روز بر سر و سينه آنها مينشيند با اين اتهام که آنها مجوس و فرزندان متعه و نجس و ... هستند؟
آيا آنها حق ندارند روز قيامت بگويند: ما در طول اين قرن ها کشته و متهم و تحقير شديم فقط به خاطر دوستي و محبت اهل بيت! به اين دليل که دشمنان آنها به نقد اشتباهات و افراد اکتفا نمي کنند بلکه تهمت مي زنند و تحقير مي کنند و همه اينها فقط به خاطر محبت آل محمد است. البته شيعيان در اين بدنام شدن با پيامبران سهيم هستند که آبرو و نام خود را به حق در راه خدا فدا کردند (لن تنالوا البر حتي تنفقوا مما تحبون).
بردباري شيعه در برابر اين همه ظلم و کشتار و آواره سازي و تبعيد و تکفير در طول اين قرن ها شگفت انگيز است. چه دلهايي دارند! چگونه ميتوانند با اين همه توهين و ظلم و تحريک باز هم اخلاق پسنديده خود را حفظ کنند؟ چون دل هاي آنها از محبت علي سرشار و آرام است!
در قيامت دو گروه مي آيند که هردو آبروي خود را در راه خدا فدا کرده اند: پيامبران و پيروان خالص آنها و اهل بيت(عليهم السلام) و شيعيان آنها. آنها حق را ياري کرده اند. شيعيان حق دارند روز قيامت افتخار کنند و به امام علي و حضرت زهرا بگويند: به خاطر شما به ما ظلم کردند و ما را آواره ساختند و به ما تهمت زدند.
آنها در روز قيامت به خاطر دوستي با منافقان و ظالمان شرمنده نيستند! هرگز در صحيفه دوستان آنها نان ظالمي را نميبيني! اما ما با صحيفه اي پر از دوستان منافق و ستمگر وارد قيامت ميشويم! دوستي امثال معاويه و حجاج و يزيد و متوکل! (فمن يجادل الله عنهم يوم القيامة)؟ وقت آن فرا رسيده که شيعه را بفهميم. دشنام و ناسزا و تهديد براي ما سودي ندارد کاش صبر و بردباري و اخلاق و معنويت را از آنها بياموزيم! گوارا باد بر شيعه!
برای جایگزینی یک محصول داخلی با این نوشابه آمریکایی، مقامات بولیوی قصد دارند با برگزاری جشنی بزرگ، اخراج کوکاکولا را با نوشیدن یک آب هلو طبیعی جشن بگیرند.
طی سالهای اخیر جنبش خودکفایی و اتکا به سرمایه های داخلی در منطقه آمریکای لاتین به شدت اوج گرفته و بسباری از کشورها و مردم این منطقه خواستار استفاده از سرمایه ها و تولیدات داخلی خود به جای محصولات غربی شده اند.
به عنوان مثال طی سالهای اخیر هوگو چاوز رئیس جمهور ونزوئلا به هموطنانش توصیه کرده از مصرف نوشابه های تولیدی شرکت کوکاکولا پرهیز کنند، زیرا باعث خروج ارز از این کشور و اتکا به محصولات خارجی می شود که این توصیه باعث کاهش قابل توجه فروش کوکاکولا در این کشور شده است.
اما مقامات بولیوی پا را از این میزان فراتر گذاشته و در تصمیمی میهن پرستانه اعلام کرده اند رسما کار شرکت غربی کوکاکولا را در کشور تعطیل می کنند.
دیوید چوکوهوانسا وزیر امور خارجه بولیوی اعلام کرده که همه شعبه های کوکاکولا در این کشور از ۲۱ دسامبر (اواخر سال ۲۰۱۲ میلادی) تعطیل خواهند شد.البته برای فرهنگ سازی و جایگزینی یک محصول داخلی با این نوشابه آمریکایی، مقامات بولیوی قصد دارند با برگزاری جشنی بزرگ در«ایسلا دل سل» یکی از بزرگترین جزایر دریاچه «تی تی کاکا» در بولیوی، اخراج شرکت کوکا کولا را با نوشیدن یک آب هلو طبیعی با نام «موکوچین چه» جشن بگیرند.
همراه با کوکا کولا، شرکت های همبرگر مک دونالد و بیگ مکی نیز از بولیوی بیرون می روند تا این کشور، محصولات غربی را با تولیدات داخلی جایگزین کند.
منبع : http://masafportal.com
حدود یک سال پیش حزبی به نام حزب خودگرایی با باز کرن صفحه ای در فیس بوک اعلام موجودیت کرد. این حزب با طرف داری از شعاری با عنوان "عفاف بدون حجاب"!!!! و با نمایش وارونه ی مفهوم حجاب سعی در تخریب مفهوم حجاب دارد!نویسندگان ان ادعا میکنند همه ی مشکلات جامعه ما به خاطر حجاب اجباریست!!و بدون توجه و مفهوم عفت و البته بیان نکردن معنای این واژه از نظر خودشان ادعا کردند که حجاب عفت عمومی را نیز از بین می برد!!!!
و شروع به نشر مقالاتی در راستای مقابله با حجاب کردند!نویسندگان این صفحه در ابتدا با بیان اینکه مخالفتی با اسلام و قران ندارند سعی داشتند تا با بیان شبهات و نمایش وارانه ی ایات قران و بیتوجه به احادیث پیامبر صلی الله علیه و اله و ائمه که مفسران اصلی قران اند و با تفسیر به رای اثبات کنند که حجاب از احکام اسلام و مورد تایید قران نیست!!!
و با نمایش عکسی ادعا میکنند که حجابی که قران از زن مسلمان خواسته مطابق با این عکس است!!
انها با ادعای اینکه هیچ کس بعد از گذشت حدود یک سال از انتشار مقاله قادر به پاسخ ان نبوده نظرات مخالفی هم که در پاسخ به شبهاتشان داده میشود را نیز بلاک میکنند!گرچه کتبی که از انها به عنوان منبع در این مقاله استفاده شده مثل : "مساله حجاب" خود پاسخ کامل و واضحی به این بیانات بی پایه و اساس داده!
این حزب با بیان اینکه با نظام هیچ مشکلی ندارد و قصد براندازی ندارد ادعا میکند که تابع رهبریست!!و امید وار است رهبر با پذیرش و یا به قول خودشان لبیک به نماینده ی انها قانون حجاب اجباری را لغو کند!در حالی که هم خود انها و البته همه ی ما میدانیم که ایشان هرگز چنین کاری نخواهند کرد!انها با این ادعا سعی دارند تا بعدها برای ابراز مخالفت های خود با ایشان و البته نظام جمهوری اسلامی بهانه ای داشته باشند!!
از طرفی پر واضح است که سیستم حکومتی ایران در صورتی یک نظام اسلامیست که قوانین اسلام در ان اجرا شود و الا فقط پوسته ای از ان خواهد ماند!!
(که البته در مورد اجبار حجاب اجرای مرحله ی اخر حکم نهی از منکر است که باید توسط حکومت و حاکم اسلامی اجرا شود!)
البته اخیرا با پستهای که در پیج خود قرار دادند افکار زد دینی انها اشکار تر شد! افکاری که البته نه تنها با دین اسلام بلکه در بعضی موارد با دین مسیحیت نیز در تناقض است!
این حزب علاوه بر این با انتشار یک اعلامیه فراخانی برای 23 شهریور ماه داده و از طرف داران خود خواسته تا با تجمع در محل اعلام شده بدون حجاب بیرون بیایند و افرادی رو نیز به عنوان گارد حفاظتی(!!!!) که حدود هشتاد نفرند معرفی کرده!
انها بدون توجه به این حقیقت که حجاب برای جامعه (چه جامعه ی دینی و چه جامعه ای سکولار) لازم است سعی در لغو قانون حجاب اجباری دارند در حالی که این مسئله برای جوامع غربی نیز مشکل ساز شده!
چگونه میتوان مفهوم حجاب را از عفت جدا کرد در حالی که نمونه ی واضح جوامع بدون حجاب که در نهایت همه ی مفهوم عفت و حیا را زیر پا گذاشته اند جلو چشم ماست؟!جوامعی که نداشتن حجاب در انها به از بین رفتن کامل عفت عمومی منجر شده!و این از امار هایی که خود انها از به دنیا امدن کودکان حرام زاده میدهند اشکار است!در امریکا در سال 2007 ار بین هر ده مادری که بچه دار میشد چهار نفر ازدواج نکرده بودند!وضعیتی که در کشور های امریکای جنوبی به مراتب بدتر است!
چه طور میتوان بدون حجاب عفت عمومی را حفظ کرد؟!
در حالی که دو جنس مخالف همواره برای هم جذابیت هایی دارند که هرگز از بین نمیرود!همان طور که در جوامع غربی از بین نرفته!!
اگر با نبود حجاب روابط بین زن و مرد عادی میشد که در جوامع غربی هرگز بین زن و مرد تمایلی برای برقراری رابطه نبود!! در حالی که این میل در این جوامع بسیار بیشتر اشکار است!و انها برای رفع عطش ایجاد شده و نبود هیچ گونه قید بندی (چه قید های فردی و چه اجتماعی!) به روابط نامشروعی رو اورده اند که در درجه ی اول ضرر ان متوجه زنان جامعه و سپس همه ی افراد جامعه (به خصوص نسل های جدید ) خواهد بود!
ایران قبل از انقلاب نیز خود نمونه ی بسیار خوبی برای بیان مشکلات جامعه ی بدون حجاب است!محله های مثل محله ی قلعه شهر نو که به محلی برای تجمع مفاسد جامعه تبدیل شده بود خود گویای این واقعیت است که بدون حجاب نمی توان جامعه ای با حیا داشت! (در حالی که میدانیم تعداد این محله ها بیشتر از این ها بوده!)
ویا جوامع به اصطلاح اسلامی امروز مثل ترکیه و یا کشور های عربی که نظامی غیر دینی اما مردی غالبا مسلمان دارند خود نمونه ی خوبی است که در جامعه ی بدون حجاب نمی توان عفت عمومی را حفظ کرد!
همه ی ما به خوبی میدانیم که اجبار حجاب به هیچ عنوان باعث اعتقاد کسی به حجاب نمیشود!منظور از اجبار ان نیز هرگز ایجاد اعتقاد نیست!این واقعیت که منع هر چیز باعث ایجاد حرص میشود و مورد تایید امیرالمونین نیز هست قابل انکار نیست اما راه حل این مشکل برداشتن ممنوعیت حجاب نیست!چرا که در این صورت باید همه ی قوانین کیفری دیگر را نیز لغو کنیم!باید ممنوعیترانندگی با سرعت بالا را لغو کنیم چون ممکن است افراد جامعه به ان حریص شوند!باید احکام مربوط به تجاوز به عنف را لغو کنیم چون حرص می اورد!!!!!
در مورد حجاب نیز همین طور است!برای حل بخش روانی مسئله نیاز به کار فرهنگیست!نه برداشتن ممنوعیت!کار فرهنگیی که در این سی سال فقط حرف ان را زدیم و عکس انچه که گفتیم عمل کردیم!فیلم های سینماییمان روز به روز بدتر شد!مسئله ی حجاب در کتب درسی که باید از کودکی برای بچه ها بیان میشد و جا میافتاد هر روز کمرنگتر شد و سهم ان از کتب درسیمان شد یک درس از کتاب معارف دبیرستان ، که متن نامناسب ان اگر باعث ایجاد نگاه بد به حجاب نشود در بهبود وضعیت تاثیری نخواهد داشت!
کار فرهنگیمان شد روسریی که از روی اجبار روی سر شخصیت های مونث انیمیشن های ساخته شده ی داخل قرار گرفت که به هیچ عنوان نمایشگر الگویی از یک زن مسلمان نیست!
کار فرهنگی سی ساله مان شد بعضی ادارات دولتی که از شرایط استخدامشان نداشتن پوشش چادر است!
کار فرهنگیمان شد برنامه های کسل کننده تلویزیون داخلی و برنامه های جذاب ماهواره ای که دقیقا بنیان خانواده هایمان را نشانه رفته!....
چرا ما هنوز نتوانسته ایم با افزایش سایتهای (حداقل ) فارسی زبان جو حاکم بر فضای مجازی را به نفع خود تغییر دهیم؟!
چرا در شبکه های اجتماعی پر طرفدار مثل فیس بوک هنوز نباید حتی یک صفحه در حمایت از ارزش هایی مثل حجاب وجود داشته باشد؟!چرا نباید از ابزار هایی که دشمنانمان برای استفاده علیه ما ایجاد کردند به نفع خود استفاده کنیم؟!...
البته وجود بسترهایی که جامعه را به سمت بی عفتی سوق میدهد نیز دلیلی برای برداشتن حجاب اجباری نیست همان طور نمی توان گفت چون در جامعه فقر هست نباید دزدی را ممنوع کرد!ما باید با علت و معلول هم زمان برخورد کنیم!
به هر حال با مطالعه ای هر چند کوچک در مورد جوامعی که در انها نوع پوشش هیچ محدودیتی ندارد میتوان به راحتی فهمید که نبود حجاب به جامعه اسیبی جدی میزند!حتی برای یک جامعه ی سکولار اجبار حجاب لازم و ضروریست!چون مردان و زنانی که این جوامع را تشکیل میدهند همه از همان نوع بشری هستند که جوامع دینی را تشکیل میدهد!در همه ی جوامع تفاوت های مردان و زنان و ویژگی های شخصیتی انها یکسان است!در همه ی جوامع مردان از طریق چشم و زنان از طریق گوش مجذوب جنس مخالف شده یا با اصطلاحی بهتر عاشق میشوند!در همه ی جوامع مردان بسیار تنوع طلب تر از زنان هستند!هرگز نمیتوان مجذوبیت زن برای مرد و مرد برای زن را انکار کرد!پس چطور میتوان بدون حجاب عفیف بود؟!اری وجود حجاب دلیلی بر وجود عفت در رفتار افراد نیست!اما همه ما به خوبی میدانیم که یکی از پایه های عفت حجاب است!بدون حجاب عفت چه معنایی دارد؟!
در واقع در اجباری بودن حجاب اصلا بحث اعتقاد پیدا کردن نیست!
بحث این است که وقتی هر کدام از ما مدتی بیرون از خانه میرویم با صحنه های که فقط باید در حریم خانه و خانواده باشد رو به رو نشویم!
بحث این است که بتوانیم با خیال راحت ساعتی کنار خانواده ی خود تلویزیون نگاه کنیم!
بحث این است که وقتی پدر و مادری رعایت بسیاری رفتار ها را جلو فرزندشان میکنند با نیم ساعت بیرون رفتن فرزندشان همه ی زحمات انها از بین نرود!
مخالفان حجاب اجباری به این نکته توجه نمیکنند که اجبار حجاب اجبار خیلی چیزهای دیگر نیز هست!...
و اگر کسی در جامعه به ان اعتقاد نداشته باشد باز هم نمیتوان به او اجازه داد بدون حجاب در جامعه رفت و امد کند!چون با این رفتار به دیگران اسیب میزند!این مورد مثل جوانی است که هنوز نتوانسته تشخیص بدهد رانندگی با سرعت بالا نادرست است!
ایا باید به او اجازه داد چون به این مسئله اعتقادی ندارد با هر سرعتی که دوست دارد رانندگی کند؟!...
آیت الله وحید خراسانی از ملت ایران اسلامی و همه شیعیان دعوت کردند تا در روز 21 رمضان، در سوگ شهادت امیر مومنان علی (علیه السلام)، بکپارچه سیاه پوش شده و برسر و سینه بزنند. ایشان فرمودند: عزاداری روز 21 ماه رمضان، عزاداری برای شخص خاتم (صلی الله علیه وآله) است. دسته هايی كه بيرون می آيند، برای شهادت خاتم انبيا (صلی الله علیه وآله) بيرون آمدهاند.
SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:
به گزارش «شیعه نیوز» ، این مرجع تقلید در گفتاری با اشاره به وظایف همگان در ایام عزاداری امیرمومنان، مولی الموحدین علی بن ابی طالب(علیه السلام)، تاکید کردند: مردم با ید با راه اندازی هیئت ها، به یاد فرق شکافته آن حضرت برسرو سینه زنان به عزاداری پرداخته و قدر این فرصت و نعمت را بدانند.
بر اساس گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله وحید خراسانی، مشروح بیانات معظم له در رثای امیرمومنان علی (علیه السلام) و عزاداری آن حضرت در روز 21 رمضان، بدین شرح است:
مردم عذر می آورند كه روزهاند. با روزه هيئات چه جور بيرون بيايد؟ قدر نعمت را بدانيد. اگر با آن زبان روزه بيرون بيايی و برای فرق شكافته او بر سر و سينه بزنی، وقت مردن خاتم انبيا (صلی الله علیه وآله) سرت را به زانو خواهد گرفت. اين نعمت ها از دست رفته است.
حضرت رسول(صلی الله علیه و آله) فرمود: يا علی! كسی كه تو را كشته، مرا كشته. بعد فرمود: يا علی! تو روح منی! تو مثل جان منی! تو از طينت منی! يعنی چه اين حرفها؟
يعنی عزاداری روز 21 ماه رمضان، عزاداری برای شخص خاتم (صلی الله علیه وآله) است. دسته هايی كه بيرون می آيند، برای شهادت خاتم انبيا (صلی الله علیه وآله) بيرون آمدهاند.
معنای اين كلمه اين است: مجالسی كه منعقد می شود، برای شخص پيغمبر خاتم (صلی الله علیه وآله) است. اگر بشريت بفهمد، نه تنها شيعه، برای امیرمؤمنان علی (علیه السلام) روز بيست و يكم بر سر و سينه می زند. اگر آدميت بفهمد، هر جا انسان است، هر جا بشر است، روز بيست و يكم برای امیرمؤمنان علی (علیه السلام) سياه پوش است
http://www.shia-news.com/fa/news/39131/%D8%A8%D9%87-%DB%8C%D8%A7%D8%AF-%D9%81%D8%B1%D9%82-%D8%B4%DA%A9%D8%A7%D9%81%D8%AA%D9%87-%D8%A2%D9%86-%D8%AD%D8%B6%D8%B1%D8%AA-%D8%A8%D8%B1%D8%B3%D8%B1%D9%88-%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%87-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%B9%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D9%BE%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%B2%DB%8C%D8%AF
نام مبارک 'محمد'درچشم یککودک + تصویر
در کشور یمن در چشم کودکی نام مبارک رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم حک و رؤیت شد.
این بار در کشور یمن ناگهان در چشم کودکی نام مبارک رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم حک و رؤیت شد. این حادثه نیز تعجب همگان را برانگیخت و موجب شگفتی چشم پزشکان شده است و تا به این لحظه علت به وجود آمدن این وضعیت را نفهمیده اند.
چندی پیش خبری
ادامه مطلب ...
[="Tahoma"][="DarkRed"] bafrani;253711 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
پسر یا دختر؟
چند سالشه؟
اسمشو چی گذاشتند؟ اسم پدر ش چیه؟ تو یمن به دنیا اومده قطعیه؟[/]
اعدام کودک شیعه به دست تروریستهای سوریه +عکس
بر اساس این گزارش، خانواده این کودک در منطقه "سیدة زینب" در ریف دمشق ساکن بودند که تروریستهای مسلح به منزل این خانواده حمله و پس از کشتار تمام اعضای آن، این کودک را اعدام کردند.
از سوی دیگر شیخ "محمد العریفی" شیخ وهابی سعودی از گروههای مسلح ضد نظام "بشار اسد" خواست که مانع انتشار تصاویر حملات خود علیه نیروهای ارتش و شهروندان سوریه و مخالفان خود شوند.
وی در صفحه خود در شبکه اجتماعی "توییتر" از تروریستهای سوریه خواست که به حملات تروریستی و کشتار و ایجاد رعب و وحشت در میان مردم سوریه ادامه دهند اما مانع انتشار تصاویر جنایات خود شوند.
[="Tahoma"][="DarkRed"]احمدی نژاد دعوت آل سعود را قبول کرد/سند رادیو فردا: «یک مقام مسئول در دفتر ریاست جمهوری ایران روز دوشنبه اعلام کرد که محمود احمدی نژاد در نشست فوق العاده سران کشورهای اسلامی در عربستان شرکت خواهد کرد.»
[-] اندازه متن [+]
به گزارش سرویس سیاسی جام نیوز، سایت رادیو فردا(Radio Farda)، روز دوشنبه 16 مرداد(August 06) نوشت: «یک مقام مسئول در دفتر ریاست جمهوری ایران روز دوشنبه اعلام کرد که محمود احمدی نژاد در نشست فوق العاده سران کشورهای اسلامی در عربستان شرکت خواهد کرد. محمدرضا فرقانی، مدیرکل بین الملل دفتر رئیس جمهوری اسلامی ایران، به خبرگزاری ایرنا گفته است که محمود احمدی نژاد به دعوت ملک عبدالله پادشاه عربستان در این اجلاس حضور خواهد یافت. به گفته وی، قرار است این نشست روزهای 24 و 25 مردادماه و با حضور سران کشورهای اسلامی در شهر مکه تشکیل شود.»
این سایت ادامه داد:«رسانه های عربستان هفته گذشته اعلام کردند که نامه دعوت از رئیس جمهوری اسلامی ایران برای شرکت در نشست مکه از سوی سفیر عربستان در تهران تسلیم اسفندیار رحیم مشایی، رئیس دفتر محمود احمدی نژاد، شده است. بر اساس گزارش هایی که رسانه های ایرانی منتشر کرده اند هدف از برگزاری این نشست، تقویت وحدت و یکپارچگی امت اسلامی اعلام شده و این در حالی است که گمانه زنی ها حاکی از بررسی موضوع سوریه و تحولات این کشور در اجلاس سران کشورهای اسلامی است.»106
منبع:http://jamnews.ir/NSite/FullStory/News/?Id=100452&Serv=26[/]
وحشت انگلیس ها از نهج البلاغه
چیزی از مطالب این کتاب را برای مسلمانان بازگو نکن زیرا اگر آنان بفهمند که در این کتاب چه مطالبی نوشته شده، دیگر چیزی از بریتانیای کبیر در جهان باقی نخواهد ماند.
به گزارش شیعه آنلاین، یکی از مراجع عظام تقلید در یکی از سخنرانی های خود در مورد فضائل امیرالمؤمنین علی علیه السلام و کتاب "نهج البلاغه" داستانی را مطرح کرد که شنیدن آن خالی از لطف نیست.
وی در این باره گفت: نیمه های قرن گذشته میلادی که انگلیس ها در سراسر جهان از قدرت و نفوذ بالا و بسیار زیادی برخوردار بودند، حادثه ای رخ داد که مسلمانان باید از آن پند و عبرت بگیرند.
این مرجع تقلید افزود: یک دانشجوی مسلمان که در یکی از دانشگاه های انگلیس تحصیل می کرد، نسخه ای از کتاب "نهج البلاغه" را به استاد خود که یک انگلیسی مسیحی بود، هدیه داد. استاد پس از مطالعه چند صفحه اول کتاب، وحشت زده و شگفت زده شد و فورا نزد استاد خود که یک پرفسور سرشناس بود، رفت و ماجرای دریافت "نهج البلاغه" از شاگردش را بیان کرد و گفت: کتابی بدستم رسیده که مطالب عجیبی درباره حکومت داری، اخلاق و مطالب دیگری در آن نوشته شده است.
این مرجع عالیقدر در ادامه گفت: پرفسور که سخنان آن استاد را شنید، دست او را گرفت و با خود به اتاق شخصی اش برد. پس از ورود، استاد متوجه شد که در اتاق پرفسور و بر روی میز وی نیز نسخه ای از "نهج البلاغه" وجود دارد. پرفسور پیش از وی نسخه ای دریافت کرده و مطالعه نموده بود.
پرفسور خطاب به استاد گفت: بنده خودم بارها و بارها این کتاب را مطالعه کرده ام. چیزی از مطالب این کتاب را برای مسلمانان بازگو نکن زیرا اگر آنان بفهمند که در این کتاب چه مطالبی نوشته شده، دیگر چیزی از بریتانیای کبیر در جهان باقی نخواهد ماند.
فتوای علمای وهابی برای قرآنسوزی
این درحالی است که علما و مفتیان وهابی سعودی انتشار این نسخه های رنگی قرآن را "بدعت" دانسته اند.
در همین راستا "محمد العریفی" از مبلغان معروف سعودی گفت: «نسخه هایی رنگی و عجیب از قرآن منتشر شده است. در این نسخه ها اسامی خداوند، پیامبران، شهرها و هر جزء رنگی شده است. در خواست می کنم که از بازی با قرآن ما دست بکشید.»
"شیخ محمد بن غثیث الغیث" نیز انتشار این نسخه ها را برخلاف شرع دانست.
"شیخ عبدالرحمن البراک"، معروفترین چهره علمای افراطی سعودی علاوه بر درخواست تحریم، خواستار سوزاندن نسخه های رنگی قرآن شد.
البراک گفت: «این اقدام حرام است زیرا حروف و کلمات کتاب خداوند مانند دیوار و لباس آراسته می شود. توصیه می کنم که هرکس نسخه ای از این قرآن را دارد، آن را بسوزاند.»
البراک پیش از این نیز در فتوایی جنجالی، خواستار تخریب کعبه و ساخت دوباره آن شده بود تا از اختلاط بین زن و مرد جلوگیری شود. از دیگر فتواهای مشهور وی تحریم شرکت زنان در انتخابات است؛ البراک گفته که شرکت زنان در انتخابات تقلید از کفار است.
وی همچنین برای زنانی که رانندگی می کنند، آرزوی مرگ کرده است.
از سوی دیگر، "محمد امین بن خطری"، مدیرکل وزارت امور اسلامی و اوقاف و دعوت و ارشاد مدینه در اظهاراتی مطبوعاتی گفت: «مقادیر بسیاری از این نسخه ها به دست آمده که از طریق مؤسسه چاپ قرآن "ملک فهد" نابود می شوند.»
بن خطری افزود: «به همه ناظران و امامان جماعت و مسئولان به صراحت ابلاغ شده که فقط نسخه های چاپ شده مؤسسه ملک فهد را قبول کنند و هیچ نسخه دیگر را نپذیرند.»
عینک مخصوص جلو گیری از نگاه به زنان بدحجاب
مردان یکی از فرقههای یهودی، برای جلوگیری از نگاه کردن به زنانی که پوشش مناسبی ندارند، عینکهایی را پیشنهاد کردهاند که جلوی دیدشان را تار میکند.
به نقل از هافینگتون پست، مردان یهودی فرقه حریدی در اسرائیل برای جلوگیری از هوسانگیزی جنس مخالف نسخه جدیدی تجویز کردهاند:
عینکهایی که دید آنها را تار میکند تا مجبور نباشند زنانی را که لباسهای مناسبی به تن ندارند، ببینند.
مردان فرقه حریدی که ادعا میکنند باورهایشان به طور مستقیم برگرفته از تورات است، معتقدند پیادهروها باید برای زنان و مردان جدا باشد.
«گشتهای عفت» غیر رسمی این فرقه، اکنون شروع به فروش عینکهایی کرده است که به خاطر نوع خاص لنزش دید فرد را تار کرده تا به این ترتیب از گناهان جنسی جلوگیری کند.
با این عینکها فرد میتواند تا چند متر جلوتر خود را ببیند تا بتواند راه برود اما بیش از این فاصله دید فرد تار میشود و قادر به دیدن چیزی نخواهد بود.
تا کنون مشخص نیست چه تعداد از این عینکها به فروش رفتهاند.
قیمت این عینکها تنها 6 دلار است.
بسيار جالب بود.
اي بابا از كنار اين عينك كه ميشود ديد
فقط جلو رو بسته پهلوها بازن
اين راه حل بدي نبود راه حل بهتر اين است كه نفس شان را طهارت كنند تا كار پهلوها را تقوايشان به عهده بگيرد.
اينطوري درست ميشود.
:Gol:[=arial]مروری بر آزمایشات هولناک آمریکا بر روی انسان + عکس
آمریکا کارنامه سیاهی در احترام به اولین حق طبیعی هر انسان، «زیستن»، دارد. با اطلاع از انجام جنایاتی در قالب آزمایشهای مختلف و بر اساس مانیفست این نظام شیطان مدار ارتکاب هر گونه جنایت و ظلم و تعدی نسبت به وجود نوع «انسان» در مسیر بسط قدرت تسلیحاتی این نظام مورد تایید سردمداران آن است.
گروه گزارش های ویژه مشرق: در این گزارش به فهرست کوتاهی از جنایات ضد بشری و ضد انسانی نظام آمریکا اشاره میشود. نظامی که در ورای دم زدن از حقوق بشر کارنامه سیاهی در احترام به اولین حق طبیعی هر انسان، «زیستن»، دارد. با اطلاع از ارتکاب چنین آزمایشهایی به نظر میرسد که بر اساس مانیفست شیطانی این نظام شیطان مدار هر گونه جنایت و ظلم و تعدی نسبت به وجود نوع «انسان» در مسیر بسط قدرت نظامی و تسلیحاتی این نظام آزاد بوده و مورد تایید سردمداران چپاول گر آن است.
1- آزمایشهای مربوط به کنترل ذهن
در برنامه کنترل ذهن و پروژه موسوم به MKULTRA، سازمان سیا در بخشی از آزمایشها از مواد روان گردان استفاده کرد. هدف کلی این پروژه دست یابی به روشهایی برای تحت تاثیر قرار دادن، کنترل و استخراج اطلاعات از ذهن افراد بود. برای انجام برخی از این آزمایشها دکتر کامرون (Donald Ewen Cameron) که از همکاران سیا بود؛ از بین بیماران پذیرفته شده در کلینیکش استفاده کرد. این بیماران اکثرا به دلیل افسردگی و اضطراب به کلینیک او مراجعه کرده بودند. درمانی که برای انها در نظر گرفته شد بخشی از پروژه سیا بود که زندگی طبیعی آنها را دگرکون کرد.
در طی سالهای ۱۹۵۷ تا ۱۹۶۴ دکتر کامرون به آزمایش شوک الکتریکی ۳۰ تا ۴۰ برابر مقادیر استاندارد بر روی این بیماران پرداخت. او از داروهایی استفاده کرد که بیماران را برای ماهها به کما میبرد. بیماران بسیاری در اثر این آزمایشها توانایی تکلم و حافظه خود را از دست داده، هویت و پدر و مادر خود را فراموش میکردند. به جهت سهولت تدابیر امنیتی برخی از این آزمایشها بر روی کودکان انجام میشد که تا تجاوزات جنسی نسبت به این کودکان توسعه یافته بوده است.
2- آزمایش گاز خردل بر روی سربازان در اتاقهای گازبا شروع مطالعات بر روی تسلیحات بیولوژیک و شیمیایی در دهه چهل میلادی، ارتش آمریکا برای سنجش کارایی این تسلیحات و به منظور آمادگی در مقابله با حملاتی از این نوع آزمایشهایی را بر روی سربازان خود انجام داد. سربازان در حالی که هیچ اطلاعای از موضوع نداشتند تحت تاثیر گاز خردل و دیگر عوامل شیمیایی قرار گرفتند. برای آزمایش کارایی ماسکها و لباسهای ضد گاز، سربازان را پس از پوشیدن و نصب لوازم مربوطه در اتاقهای گاز در بسته زندانی کرده و عوامل شیمیایی را رها کردند. برخی از این عوامل به راحتی از لباسها عبور کرده و پوست را میسوزاندند. تاولهای دردناک و التهابات پوستی شدید از نتایج تماس این عوامل با پوست بود. در صورت استنشاق ریه سربازان شدیدا ملتهب شده و تنفس برای آنها غیر ممکن میشد. گزارشهایی موجود است که نشان میدهد علاوه بر سربازان از بیماران بستری شده در بیمارستانهای مختلف ارتش نیز به عنوان مدل آزمایشگاهی برای آزمایش مواد شیمیایی و بیولوژیک استفاده شده است.
3- بمباران شیمیایی مردم
برای بررسی چگونگی مدیریت حملههای احتمالی شیمیایی و بیولوژیک، ارتش با کمک سیا و دولت اقدام به رهاسازی برخی از عوامل شیمیایی بر روی شهرهای آمریکا کرد تا به عنوان مدلی برای مقابله با حملههای احتمالی استفاده کند. عوامل سیا در شهر Tampa Bay عامل سیاه سرفه را انتشار دادند که منجر به همه گیری شد و ۱۲ نفر جان خود را از دست دادند. در آزمایشی دیگر نیروی دریایی شهر سانفرانسیسکو را با عوامل بیماری زای باکتریایی آلوده کرد که در نتیجه بسیاری از مردم به پنومونی دچار شدند. ارتش در آوون پارک، ساوانا و چند جای دیگر میلیونها پشه حامل ویروسهای تب زرد و تب دانگو را رها کرد که موجب بیماریهای فراوانی از جمله تیفوئید، تبهای مختلف، مشکلات تنفسی و تولد نوزادان مرده شد. عوامل ارتش تحت عنوان گروههای بهداشتی به منطقه اعزام شدند و به جای کمک رسانی بهداشتی واقعی به بررسی نتایج آزمایش پرداخته و از درمان مردم جلوگیری کردند.
4- آلوده سازی گوآتمالا
در دهه ۴۰ آمریکا اقدام به آزمایش کارایی پنی سیلین برای مقابله با سیفلیس بر روی شهروندان گوآتمالایی کرد. ابتدا از طریق رسوخ دادن فاحشههای آلوده به این بیماری در بین مردم، افراد بیاطلاع و برخی بیماران بستری در کلینیکهای روانی و سربازان آلوده شدند. اما انتشار بیماری با این روش به حدی نرسید که مورد نظر تحقیقات بود. در نتیجه روش آلوده سازی مستقیم انتخاب شد که طی آن باکتریهای سیفلیس بر روی بدن و صورت مردان پاشیده میشد.
در تعدادی از آلوده سازیها باکتری از میان مهرهها به مایع نخاعی افراد تزریق شد. پس از آلوده سازی جمعیت مورد نظر، بررسی روشهای درمانی شروع شد. اما عدهای از افراد آلوده شده بدون درمان رها شدند. در اکتبر ۲۰۱۰ هیلاری کلینتون از بابت انجام این ازمایشها توسط آمریکا عذرخواهی کرد و اعلام کرد بررسیهایی برای یافتن افرادی که احتملا آلوده شده و بدون درمان رها شدهاند شروع خواهد شد!
هیلاری کلینتون پس از 60 سال معذرت خواهی کرد!
5- بررسی اثرات بمب اتمی بر روی انسان
در طی پروژه منهتن که منجر به ساخت و آزمایش اولین بمب اتمی شد، اثرات مواد رادیو اکتیو از طریق تزریق پلوتونیوم به تعدادی از بیماران بیمارستانهای ارتش و بیمارستان شیکاگو بررسی شد. این بیماران از موضوع بیاطلاع بوده و آزمایش کاملا به صورت سری انجام شد. در پروژهای موسوم به Oak Ridge این آزمایشها بر روی تعدادی از سربازان نیز انجام شد. اکثر این افراد در اثر صدمات ناشی از تزریق پلوتونیوم عمر کوتاهی داشته و جان خود را از دست دادند. در ماساچوست دکتر سوئیت (William Sweet) مامور تکرار آزمایش با استفاده از اورانیوم شد. او در سال ۱۹۴۷ بودجهای از طرف پروژه منهتن در اختیار داشت و به بررسی آثار تزریق اورانیوم به بیماران پرداخت.
6- تزریق عامل شیمیایی نارجی (دیوکسیدین) به زندانیان
عامل نارنجی یکی از خطرناکترین مواد شیمیایی در تسلیحات نامتعارف است که آمریکاییها از آن در جنگ ویتنام استفاده کردند. به تصویر کشیدن اثرات این ماده بر روی انسان و همچنین نوزادان متولد شده از زنان در معرض قرار گرفته دشوار است. کمپانی Dow Chemical بعد از دریافت بودجهای برای تولید این عامل با ارتش آمریکا در مورد آزمایش آن بر روی انسان همکاری کرد. دکتر کلیگمن (Dr. Albert Kligman) در یک سری آزمایش دیوکسیدین که ماده اصلی این عامل است را به بدن زندانیان تزریق و اثرات آن را مطالعه کرد. بدیهی است با دیدن تصاویر مربوط به ویتنامیهایی که تحت تاثیر این ماده بودهاند آشکار خواهد بود که تزریق این ماده خطرناک به بدن زندانیان چه بلایی بر سر آنها آورده است.
تاثیر عامل نارنجی بر بدن یک سرباز ویتنامی
7- عملیات پیپر کلیپ Paper Clip
طی این عملیات که بعد از جنگ جهانی دوم انجام گرفت ارتش آمریکا محققین درگیر در آزمایشهای مرتبط با ساخت بمبهای شیمیایی و بیولوژیک و نیز افرادی که در آزمایش بر روی انسان زنده تبحر پیدا کرده بودند را از اروپا به آمریکا منتقل کرده و ضمن حمایت از آنها با اعطای هویتهای جعلی از آنها در آزمایشگاههای خود برای توسعه تسلیحات نامتعارف استفاده کرد. محققین اروپایی آزمایشهای دهشتناکی مانند پیوند جسمی دو قلوها برای ایجاد یک واحد جسمی، تخریب بافت عصبی افراد بدون بیهوش کردن آنها و مطالعه اثرات انفجار بر این افراد انجام داده بودند که برای ارتش آمریکا بسیار جذاب بود. این محققین با امکانات فراهم شده در ارتش آمریکا به جنایات خود علیه بشریت در خاک آمریکا ادامه دادند.
8- مبتلا کردن مردم پورتوریکو به سرطان
در سال ۱۹۳۱ دکتر رودز (Cornelius Rhoads) با دریافت بودجهای از بنیاد راکفلر مامور شد در مورد سرطان تحقیق کند. او برای این کار مردم پورتوریکو را انتخاب کرد و پس از مبتلا کردن ایشان به سرطان به آزمایشهای خود پرداخت. این آزمایشها دهها مورد مرگ را در پی داشت. او بعدها به عنوان نائب رئیس انجمن سرطان آمریکا انتخاب شد.
نظام ضد بشری از رودز تشکر می کند!
9- آزمایشهای پرتودهی بر روی انسان
در دهه ۶۰ میلادی پنتاگون یک سری آزمایشهای پرتودهی انجام داد. برای این کار مردم فقیر سیاه پوست که به سرطان مبتلا بودند انتخاب شدند. به آنها گفته شده بود که نوعی فرایند درمانی بر روی آنها انجام خواهد شد در حالی که هدف، آزمایش اثرات پرتودهی شدید بر روی بدن انسان بود. با ترفندهای گوناگون از این بیماران رضایت نامههایی اخذ شده بود تا بعدا مشکلی پیش نیاید. به همین شکل دکتر سینگر (Eugene Saenger) از طرف آژانس حمایتی دفاع اتمی بودجهای برای آزمایش پرتو X بر روی انسان دریافت کرد که نتیجه تحقیقات او مرگ حداقل ۲۰ انسان فقیر سیاه پوست بود. پرتوهای مضر تقویت شده بافتهای درونی و پوست این بیماران را تخریب میکرد و آنها را در وضعیت فلاکت باری قرار میداد.
سیاه پوستان انتخاب مناسبی برای آزمایش ها تلقی می شدند
10- پروژه کلیماکسطی آن خانههایی در نیویورک و سانفرانسیسکو ساخته شد تا محل مناسبی برای آزمایش اثرات ماده روان گردان LSD بر روی افراد باشد. برای جذب افراد به این خانهها از فاحشههایی که از سیا حقوق میگرفتند استفاده میشد. به افراد پس از ورود به این خانهها به اجبار انواع مختلف مواد روانگردان به خصوص LSDتزریق میشد. سپس در چند روز آینده از خروج آنها جلوگیری شده و متخصصین حاضر در این خانهها به مطالعه رفتار و اثرات این مواد در افراد میپرداختند. در برخی موارد برای مشاهده حد نهایی اثرات، مقادیر فراوان و غیر معمولی از مواد به افراد که اکثرا نیر از جوانان بودند؛ تزریق میشد.
11- گرد و غبار اتمی در اقیانوس آرامبعد از موفقیت آمریکا در جنایت بزرگ اتمی در هیروشیما و ناکازاکی، سردمداران این کشور شروع به تست صدها بمب هستهای در اقیانوس آرام کردند. این بار خطر قدرت اتمی شوروی بهانه انجام این آزمایشهای هولناک بود. در ۱۹۵۴ در جزایر مارشال یکی از بزرگترین آزمایشهای اتمی انجام شد. وجود این آزمایشها که تا آن زمان به صورت مخفی انجام میشد در اثر وزش باد و انتقال گرد و غبارهای آلوده با ذرات رادیواکتیو به سوی جزایر اطراف آشکار شد و مخفی کاری آمریکا با شکست مواجه گردید.
مردم جزایری که در معرض این غبارات قرار گرفتند به بیماریهای شدیدی دچار شدند که از جمله آنها نقایص مادر زادی بود. در نسلهای بعدی بیماریهایی همچون سرطان غدد تیروئید و تومورهای مختلف در بین مردم این جزایر دیده شد. آمریکا حتی به این جنایت نیز به صورت فرصتی نگاه کرده و پروژه ¼ را که شامل بررسی آثار غبارهای رادیواکتیو بر روی انسان بود را اجرا کرد. همین موضوع موجب مطرح شدن بحثهایی در مورد عمدی بودن ایجاد و هدایت گرد و غبارهای رادیواکتیو به سوی مردم جزایر اقیانوس آرام شد.
اثر پرتوهای رادیواکتیو بر بدن افراد
12- تاسکیگ:
از سال ۱۹۳۲ تا ۱۹۷۲ محققین ۴۰۰ مرد سیاه پوست را در منطقه تاسکیگ آلاباما برای مطالعه مراحل پیشرفت بیماری سیفلیس به باکتری این بیماری آلوده کردند. در حالی که هیچگاه به این افراد در مورد بیماریشان چیزی گفته نشد. به آنها گفته شده بود که به بیماری جعلی «خون بد» دچار هستند و پزشکان در تلاش برای معالجه آنانند. با اینکه در سال ۱۹۷۴ پنی سیلین به عنوان درمان سیفلیس مطرح شد اما باز قربانیان تاسکیگ از این موضوع بیخبر نگه داشته شدند تا مطالعه این بیماری که اثرات طولانی مدتی بر بدن انسان دارد تا ۳۰ سال ادامه داشته باشد. با روشن شدن جوانب این جنایت اعتراضهای شدیدی انجام گرفت تا جایی که کلینتون مجبور به عذرخواهی رسمی از مردم این کشور گردید و گفت متاسف است که دولت «یک پژوهشنژاد پرستانه را ترتیب داده است«
به آنها گفته شده بود که به بیماری جعلی «خون بد» دچار هستند
یقینا در سالهای آینده شاهد اشکار شدن آزمایشهای ضد انسانی و دهشتناک بیشتری بر روی انسان و دیگر موجودات زنده خواهیم بود. آزمایشهایی که قطعا هم اکنون نیز از سوی بزرگترین داعیه دار حقوق بشر در آزمایشگاههای مخفی ارتش آمریکا و یا در قالب برنامههای مختلف بهداشتی بر روی مردم کشورهای فقیر انجام میشود.
منابع و مآخذ برای مطالعات بیشتر:
http://www.apfn.org/apfn/experiment.htm
http://rense.com/general36/history.htm
http://www.naturalnews.com/019189.html
http://www.torontoalpha.org/index.php?option=com_content&view=article&id=70&Itemid=124
http://www.heatherwokusch.com/index.php?name=News&file=article&sid=137
http://www.mnwelldir.org/docs/history/experiments.htm
http://www.chemtrails911.com/docs/- 2007/Chemical and Biological Testing on Human beings.htm
https://www.wsws.org/articles/2002/nov2002/arti-n13.shtml
http://www.rense.com/general32/cvvf.htm
http://www.prisonplanet.com/news_alert_100802_biological.htm
مردی که 10میلیارد وقف ترویج قرآن کرد
مبتکر نوشتههای قرآنی شهر
اشاره:
در دنیای خاکستری هزاره سوم که آدمهایش در هیاهوی بوق و دود و سیمان روز به روز ماشینیتر میشوند، هنوز هم میتوان با بوییدن یک شاخه گل، دیدن یک منظره زیبا و خواندن یک جمله کوتاه، لطیف بود و لطیف ماند؛ لطافتی که از ذات احدیت بر گل آدمیت دمیده شده و او را از سایر مخلوقات متمایز کرده است.
شاید با عبور از کنار یک آیه قرآن که بر پایه پل، پشت شیشه تاکسی، داخل ایستگاه اتوبوس، روی نردههای پارک یا بالای سردر یک مغازه نوشته شده است، تلنگری باشد برای اندکی تأمل و اصلاح عملکرد خویش. دقیقاً همان موضوعی که 16 سال پیش «سید محمدحسین طاهریان» را در بازار ابوسفیان شهر مکه مورد تأثیر قرار داد.
بازار ابوسفیان چند سالی است که به خاطر توسعه اطراف حرم الهی تخریب شده است اما آیه «لَئِن شَکَرْتُمْ لأَزِیدَنَّکُمْ» (اگر واقعا سپاسگزارى کنید، نعمت شما را افزون خواهم کرد) نصب شده بالای سردر یکی از مغازههای آن، کافی بود تا «سید محمدحسین» را با اثرگذاری کلام الله مجید آشنا کند.
او پس از بازگشت از دومین سفرش به سرزمین وحی، شروع به گزینش آیات الهی کرد و با نوشتن آنها روی برگه A4 و توزیع رایگان در ادارات و شرکتها، اولین گام در ترویج معارف قرآنی را برداشت.
طاهریان متولد اصفهان و ساکن تهران است. او اکنون 37 سال سن دارد و مدیر یک شرکت محصولات بهداشتی است که البته تأکید میکند تمایلی به درج نام آن ندارد تا مبادا تبلیغی برای شرکتش محسوب شود.
در این شانزده - هفده سال فعالیت قرآنی به لطف خدا بیش از 10 میلیارد ریال هزینه کرده و امیدوار است روزی برسد که تمام فضای محیطی ایران اسلامی مزین به نام و کلام خدا باشد.
* اولین جایی که برای نوشتن آیات قرآن انتخاب کردید، کجا بود؟
- اولین مکانی که یادم میآید کار کردم، بانک سپه میدان امام خمینی(ره) تهران بود. بیشتر مسائل مالی و آیات مرتبط با ربا را نوشتم. اتفاقا مدیر آن وقت بانک از طرح خوشش آمد اما تأکید کرد تابلوی آیاتی که مربوط به ربا هست را برداریم، چرا که به زعم او آن آیات حس بدی در مراجعان به بانک ایجاد میکرد!
از آنجا به کاخ دادگستری رفتم و سپس میدان هفت تیر. پایه پلها هم جزو کارهایمان بود، البته متأسفانه الان اکثر آنها را رنگ کردهاند و طرحهای اسلیمی جایگزین آیات قرآن شده است.
همیشه با مشکل میتوانستیم یک تابلو بزنیم، به طور مثال با کلی دوندگی و نامهنگاری رضایت مدیر وقت را میگرفتیم، بعد که او میرفت و مدیر جدید میآمد، بدون دلیل خاصی با طرح مخالفت میکرد! به هر حال چون هدف ما هدف مشخصی بود در نهایت به نتیجه مطلوب دست مییافتیم.
* چگونه آیات را انتخاب میکردید؟
- آیات به صورت موضوعی انتخاب میشد و شخصاً آنها را انتخاب میکردم، همچنین پس از بررسی یک ترجمه در میان 6-5 ترجمه مختلف، روانترین ترجمه را برای مخاطب برمیگزیدم.
برای ترجمه انگلیسی هم از ترجمه مرحوم خانم صفارزاده بهره بردیم.
*** زندان اوین را هم به آیات قرآنی مزین کردیم
* قاعدتاً باید کل آیات قرآن را برای انجام این کار میخواندید؟
- آن قدر عشق و علاقه وجود داشت که وقتی وارد کلام الهی میشدم، نه وقت و نه پول میشناختیم و احساس میکردم رضایت الهی در این کار وجود دارد و از جانب خداوند پشتیبانی میشوم.
* یعنی اکثر آیات قرآن را برای ارائه آیات کاربردی، جستوجو کردهاید؟
- حداقل، کلمات کلیدی آن را کار کردهایم و واقعاً در این خصوص دقت میکردیم. ما در زندان اوین و دیگر زندانهای کشور از جمله یزد و اصفهان هم کار کردهایم. داخل دادگستریها و نقاط مختلف را رفته و موشکافی میکردیم. 16سال یعنی نزدیک به بیش از یک دهه از عمرم را در راه کلام الهی صرف کردهام و عشق به قرآن و مدد الهی همراه ما شد تا این مسیر را با انرژی بسیار طی کنیم.
* به نظر میرسد انتخاب آیات، انتخاب هوشمندانهای است، بهترین آیه و یا سوژهای که دوست داشتید یا مردم از آن استقبال میکردند، کدام است؟
- آیه «أَلَیْسَ اللَّهُ بِکَافٍ عَبْدَهُ؛ آیا خداوند برای بنده خویش کافی نیست؟» و یا آیه «وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکًا؛ هر کس از یاد من دل بگرداند در حقیقت زندگى تنگ و سختى خواهد داشت» خیلی از آدمها میآمدند با ما صحبت میکردند میگفتند تازه میفهمیم مشکل کار ما کجاست! آنها میگفتند در واقع اعراض از یاد و نام اقدس الهی، منشأ بروز بسیاری از مشکلات شده است.
* نامی، نشانهای یا ردپایی از خودتان در تابلوها به جا میگذارید؟
- هیچ نام و نشانی در پایان تابلوهای قرآنی و یا حتی برنامههای تلویزیونی نوشته نمیشود، چرا که اعتقاد ما بر این است که نام خدا کفایت این راه را میکند. به لطف خداوند بعد از گذشت بیشتر از یک دهه که از عمر این کار میگذرد، با یک اقبال عمومی مواجه هستیم. یعنی مردم واقعاً آن را قبول کرده و حتی خودشان شروع کردند به انجام این کار، آن هم با هزینه شخصی خودشان!
* اشاره داشتید به برنامههای تلویزیونی، مگر با صدا و سیما هم همکاری دارید؟
- بله با صدا و سیما کار مشترک داشتیم؛ یعنی در برنامههای تلویزیونی و رادیویی مشارکت داشتیم، به این صورت که جوایز این برنامهها را تقبل میکردیم. معمولا این جوایز سفر زیارتی به مشهد مقدس بود.
*** جمعآوری ناگهانی تابلوهای قرآنی دانشگاه تهران
* آیا برای شبرنگنویسی آیات قرآنی به کسب اجازه از مسئولان نیاز داشتید؟
- البته قبلا هماهنگ کرده و از آنها اجازه میگرفتیم اما از آنجایی که ما پولی نمیگرفتیم، مسئولان مربوطه هم زیاد اشکال نمیگرفتند؛ مثلاً پایههای پل کالج جلوه بصری زیبایی نداشت؛ ما گفتیم رایگان آن را رنگ میزنیم و کلام الهی را روی آن مینویسیم. آنها هم چون نمیخواستند هزینهای کنند با این کار موافقت میکردند.
همچنین این کار را در شهرهایی مانند اصفهان، تهران، مشهد، خوزستان و قم ادامه دادیم. در تهران هزار اتوبوس را به آیات الهی مزین کردیم و بعد که مدیر مربوطه عوض شد، گفتند باید اینها را پاک کنید و متأسفانه پاک کردند البته در شهرهای دیگر هنوز میتوان دستنوشتههای قرآنی ما را روی اتوبوسها مشاهده کرد.
متأسفانه برای تابلوهای دانشگاه تهران هم چنین اتفاقی افتاد. یعنی ما با اجازه مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه تهران تابلوهای قرآنی را روی نردههای دانشگاه مستقر کردیم، اما چندی نگذشت که به دلایل نامعلوم این تابلوها از سوی ریاست دانشگاه جمعآوری شد.
* خود شما شخصاً کار تهیه تابلوها را انجام میدهید؟
- کار با شبرنگ را بله اما تابلوها و پایه پلها را خیر، ما آیات را با ترجمه فارسی و انگلیسی در اختیار پیمانکار قرار میدهیم تا او این کار را انجام دهد و هزینهاش را نیز پرداخت میکردیم.
*اتوبوسهای تهران را گفتند باید پاک کنید؟ داخل اتوبوسها هم نوشته بودید؟
- بله پاک کردند، روی شیشهها با شبرنگ نوشته بودیم که الان در مشهد، قم، خوزستان و. .. هست و فقط، مدیران در تهران با انجام این کار مخالفت کردند و گفتند باید پاک شود.
*** تابلوهای قرآنی روزی 14 میلیون بیننده دارد
* آیا این اقدام شما مانع تبلیغات آنها میشد؟
- نه، یک نفر بود که تأکید داشت که باید نقش آیات الهی از روی اتوبوسها پاک شود، آنها هم همه را پاک کردند.
* میزان تأثیرگذاری این آثار قرآنی را بر مخاطب چگونه ارزیابی میکنید؟
فکر میکنم حدود 14 میلیون مخاطب و بیننده در شهرهایی چون: تهران، مشهد، اصفهان، گلستان، قم، خوزستان و ... داریم.
یعنی الان به گونهای است که کسی نیست در اصفهان حضور یابد و نام و کلام خدا را نبیند. چون 70درصد پوشش محیطی داریم و اگر حداقل 25 درصد آن را لحاظ کنیم، جمعیت زیادی روزانه در معابر شهری رفت و آمد دارند و به هر حال هر فردی حداقل یک آیه در روز مشاهده میکند.
*** فکر میکنم ماهیت تبلیغی این یک میلیارد به اندازه یکصد میلیارد کار فرهنگی جواب داد
* تا کنون چقدر برای انجام این کار هزینه صرف کردهاید؟
ـ بالغ بر یک میلیارد تومان در این راه سرمایهگذاری کردهام.
* یک میلیارد تومان رقم بالایی است! همه را خودتان پرداخت کردید؟
- بله، به لطف خدا همه را خودم پرداخت کردم، البته این مبلغ در زمان تقسیم میشود و حدوداً سالی 150 میلیون تومان در این کار سرمایهگذاری میکردم. ماه مبارک رمضان اوج زمان کاری ما بود. برنامههای تلویزیونی و رادیویی، داشتیم. پایههای پل حاف1 کالج، گیشا، کردستان، فجر، در تهران و حدود 5 هزار اتوبوس نصب آیات الهی داشتیم و اگر بخواهیم به لحاظ ماهیت تبلیغی به این یک میلیارد فکر کنیم شاید به اندازه یکصد میلیارد تومان کار فرهنگی جواب داده باشد و چون کلام الهی بود اثرگذار شد.
در انجام کارهای تبلیغاتی، یک میلیارد، هزینهای نیست حساب کنید اگر 20 دقیقه بخواهیم در تلویزیون برنامه داشته باشیم یک میلیارد تومان لازم است.
* منظور این بود که چون به طور شخصی این رقم را پرداخت کرده بودید، هزینه بالایی است.
- به هر حال عهدی با خدا بسته بودم و خداوند نیز در این مسیر ما را کمک میکرد و گشایشی برای ما ایجاد میشد و واقعاً توجه من به قرآن در سلسله زندگی یا هزینههایی که انجام میدادم پیش از همه چیز بود. انصافاً شاید حتی از فرزندم هم بیشتر به قرآن اهمیت میدهم و اهمیت آن از زندگی شخصیام بیشتر است و چون این فعالیت، کار پر مسئولیتی هست واقعاً برای آن وقت میگذارم.
عشق و علاقه بسیار به انسان انرژی میدهد، در مسیر زندگی وقتی انسان به یک کاری علاقهمند شود واقعاً خیلی از چیزها را به پای آن فدا خواهد کرد. این موضوع هدف اصلی من در زندگی بود چرا که من معتقدم در 20 سال آینده، جایی در ایران نباشد که نام خدا و حضور کلام الهی در آن نباشد و امیدوارم خیلی فراتر از این حرکت کنیم و گامهای تأثیرگذارتری در این زمینه برداریم.
*** تابلوی آیه ربا چهار مرتبه جمعآوری شد
* مشکلات و موانع راه شما چیست؟
- تا اینجا هم با مشکلات فراوانی رو به رو بودهایم مثلا ما در یک مکانی تابلویی نصب میکردیم و آیه قرآن را مینوشتیم، میآمدند پاک میکردند. مجدداً مجبور بودیم که آن را احیا کنیم باز واکنش نشان میدادند و آیات را جمع میکردند.
* بیشتر کدام نهادها مخالفت میکردند؟
- ارگانها و ادارت مختلف هستند. مثلاً آیات ربا را نزدیک بانک در معرض دید قرار میدادیم، به مامیگفتند این آیه را اینجا نزنید! میگفتم چرا؟ میگفتند: مردم فکر میکنند ما ربا میخوریم! میپرسیدیم آیا اینکه مردم فکر کنند شما ربا میخورید برای شما مهم است یا کلام خدا؟ جواب میدادند: این آیه اینجا نباشد.
برخی از آیات از جمله آیه رشوه، موافق طبع بعضی از آدمها نبود و ما مجبور شدیم از بس که این آیات را برداشتند و ما نصب کردیم، پایه پل حافظ را برای این آیه برگزینیم. کاخ دادگستری 80 تابلو داشت و فقط این آیه از روی نردههای آن برداشته میشد و ما 4 بار این آیه را جایگزین کردیم.
***آیاتی که با منافع شخصی افراد در تضاد است!
* یعنی در هر جا آیهای که با بعضی از آدمها مرتبط بود به آنها برمیخورد و شما باید آن را بر میداشتید؟
- بله واقعیت این بود که بانکها واکنش نشان میدادند. کلام الهی را که ما نصب میکردیم نمیتوانستند بگویند کلام الهی اشتباه است اما میدیدند که با منافع آنها در تضاد است بنابراین یا خودشان آیات را بر میداشتند یا اینکه از ما خواهش میکردند که فلان آیه را آنجا نزنیم و چون ما نیروهای فرمایشی و دستوری نبودیم و پولی بابت انجام این کار دریافت نمیکردیم، زیر بار برداشتن آیه نمیرفتیم و میگفتیم به هر حال این آیه هم کلام الهی است.
*** ناسزا شنیدن در راه تبلیغ دین شیرین است
* کسی هم بود که بخواهد در این مسیر حرفی به شما بزند و ناراحت شوید؟
- چون مسیر و هدف ما مشخص بود ما ناراحت نمیشدیم و البته دشنام هم داده میشد.
* یعنی به شما ناسزا میگفتند؟
- مردم در واکنش ابتدایی، احساس میکردند این یک کار نهادی است بعضیها میگفتند فلان جا منشأ انجام بسیاری از کارهاست و فکر میکردند ما نیروی آنجا هستیم! به ما میگفتند شما اول بروید خودتان را درست کنید! گروه دیگری میگفتند این قدر چاپلوسی نکنید و خود را پشت این آیات، مخفی نکنید.
البته بعد که متوجه میشدند کار شخصی است، کلی از ما تقدیر و تشکر میشد. ضمن اینکه برای اکثر مردم نصب آیات قرآن مهم بود و اینکه از سوی چه کسی این کار انجام میشود، اهمیتی نداشت.
*** آنچه را در راه قرآن سرمایهگذاری کردم چندین برابر به زندگیام بازگشت
* برکت این کار برای زندگی شخصی شما چه بود؟
- اولین اتفاقی که با این همه سرمایهگذاری و انرژی که برای این کار گذاشتم صورت گرفت این بود که از زندگی عقب نیفتادم، یعنی مثلاً اگر شما چند روزی را به مسافرت بروی از کار خود عقب خواهی افتاد یا اینکه اگر وقت بیشتری را برای کار گذاری از زندگی و خانوادهات عقب میافتی. اما لطف و عنایت خداوند اینچنین برای ما رقم میزد که با انجام تمام این کارها در زندگی و کارهایم موفق بودم به طوری که آنچه را که من در راه قرآن سرمایهگذاری کردم چندین برابر از تمامی جهات در زندگیام جایگزین شد و درهای رحمت به رویم باز شد و مهمتر از همه تأثیرگذاری در زندگی شخصی افراد بود.
* آیا خاطرهای از تاثیر عینی آیات الهی بر روی افراد دارید؟
- شخصی بود که همراه ما کار میکرد و ما نمیدانستیم مواد مخدر مصرف میکند! با اراده خداوند و به لطف قرآن، این مسئله را کنار گذاشت و میگفت: وقتی من با کلام خدا آشنا شدم از خودم بدم آمد و اراده کردم که مواد مخدر را کنار گذارم.
فرد دیگری بود که میگفت: من به دنبال انجام منکر الهی بودم و در مسیر رسیدن به این هدف حرکت میکردم. وقتی نگاهم به آیهای از قرآن در روی یکی از تابلوها افتاد، دیدم که خداوند میفرماید: «وقتی وسوسه شیطان به تو رجوع کرد به من پناه ببر که من شنونده دانایی هستم» همان لحظه من برگشتم و بعد متوجه شدم که آن فرد دارای آلودگی و بیماری ایدز بود و اینچنین خداوند زندگی خودم و همسرم را حفظ کرد.
بنابراین، تأثیراتی که افراد مختلف در آیات قرآن میدیدند همه به ما انرژی میداد، انصافاً چون ما با تمام وجود کار میکردیم بر دل افراد هم مینشست.
* غیر از شما شخص دیگری با شما در این کار همراه بوده است؟
- متأسفانه خیر. من واقعاً قرآن را خیلی مظلوم دیدم و نمیتوان گفت قرآن، کمتر از ائمه(ع) مظلوم است در مدتی که کار کردم احساس کردم در ظاهر، همه به قرآن علاقهمند هستند اما تا پای عمل به میان میآید عقب میکشند لذا اگر قرآن منافع آنها را به خطر بیندازد نمیآیند.
* آیا مصداقی هم در این زمینه وجود دارد؟
- نمیتوان از جایی اسم برد، خیلی با قرآن نامهربانی میکنند. من با مجوز خودشان رفتم روی هزار تا اتوبوس آیات قرآنی را درج کردم، اما بدون دلیل و اجازه آنها را پاک کردند. حداقل باید به ما میگفتند که میخواهند نام خدا را پاک کنند و این مسئله به همراه پاک کردن آیات قرآن از روی پایه پلها، حداقل 20 تا 30 میلیون برای ما هزینه در بر داشت.
*** احساس میکنم اگر شبهای قدر در کنار تابلوهای قرآنی دعا کنم به اجابت نزدیکتر است
* آیا زمانی که برای نصب آیات الهی با مشکل مواجه شدهاید، به طور جدی از مسئولان درخواست همکاری داشتهاید؟
- بله، زمانی من با آقای قالیباف درباره پل فجر صحبت کردم و گفتم شایسته است پل فجر که هم نام آیات خداست بر روی آن نیز از آیات قرآن بهره ببریم و نام خدا را بر آن نصب کنیم. ایشان گفتند، خیلی خوب است درخواست خود را به صورت کتبی مطرح کنید، من هم نامه زدم و بعد وقتی با مسئول زیباسازی آن منطقه صحبت کردم، طفره رفتند و حاضر به نوشتن نام خداوند بر روی این پل نشدند.
* با توجه به اینکه حجم کار بالاست تمهید شما چیست؟ آیا به کارهای انجام شده، سر میزنید و جاهایی که احتیاج به ترمیم داشته باشد را ترمیم میکنید؟
- بله، حتماً شبها که ساعت 10 میشود و خیابانها خلوتتر است، سوار ماشین شده و به تکتک این تابلوها سر میزنم. انگار بزرگترین لذت زندگیام سر زدن به آنها و خلوت کردن با آیات الهی نصب شده در اماکن مختلف است. به هر حال من با این تابلوها انس گرفتهام. باور کنید شبهای قدر، کار من این بود که بروم کنار این آیات بایستم و دعا کنم چرا که معتقدم امکان استجابت دعا در آنجا بیشتر است.
الآن هم در خبرگزاری فارس حضور دارم از اینکه بخواهم رنج این دوران را بازگو کنم تمایلی ندارم چرا که اگر کاری کردهام وظیفهام بود و لطف خدا شامل حال من شده است. امیدوارم تبلیغ و ترویج قرآن به یک امر عمومی تبدیل شود.
تبلیغ پان ترکیسم میان زلزله آذربایجان
انتشار تصویری جعلی از کمک خارجی به زلزلهزدگان استان آذربایجان شرقی، مواضع ضدانقلاب را در شبکه2های اجتماعی، با چالش بزرگی روبرو کرد.
بر اساس این گزارش، انتشار تصویری که ادعا شده بود، نشان دهنده کمکهای فوری ترکیه به زلزلهزدگان استان آذربایجان شرقی است، علاوه بر اثرگذاری سریع، دروغی بزرگ و نقشهای هدفمند را افشا کرد.
همزمان با انتشار خبر زلزله در شمال غربی کشورمان، تمامی محافل ضدانقلاب از جمله سایتها و فعالان خاص شبکههای اجتماعی، اقدام به تبلیغات منفی، بزرگنمایی فاجعه و تبلیغ علیه جمهوری اسلامی ایران کردند.
در این میان، تصویری در بعضی از شبکههای اجتماعی خارجی منتشر شده و ادعا شد که کمکهای ترکیه به زلزلهزدگان ایرانی، در زمانی کوتاه و به فاصله چند ساعت از وقوع زلزله به دست آنها رسیده است، در حالی که حاکمیت ایران، دست روی دست گذاشته و تنها نظارهگر اتفاق بوده است.
اما به فاصلهای اندک معلوم شد که این تصویر متعلق به کمکهای ارسالی ترکیه به مناطق دیگری از جهان (کمکهای ارسالی به مسلمانان برمه) بوده و ارتباطی به زلزله ایران ندارد.
این در حالی است که استان آذربایجان شرقی، نه تنها نیازمند کمک خارجی جهت رفع نیازه
ای زلزلهزدگان نیست، بلکه تاکنون احتیاج چندانی به کمکهای استانهای همچوار خود نیز در امر امداد رسانی به این هموطنان نداشته است.
به نظر میرسد که بعضی فعالان «پانترکیست» با راهنمایی ضدانقلاب، تلاش میکنند تا با سوءاستفاده از فضای مجازی و احساسات پاک هموطنان داغدار، از فضای بهوجود آمده در اثر وقوع زلزله، کمال سوء استفاده را داشته باشند.
گفتنی است بخشی از این برنامه روانی که از سوی ضدانقلاب در فضای اینترنت در حال اجراست، شامل حمله به صداوسیما و تخریب وجهه آن و تبلیغ مستقیم جهت بالا بردن بینندگان شبکههایی مانند «بیبیسی» و «صدای آمریکا» میشود.
منبع : خبرگزاری دانشجو
بانوی 28 ساله روسی با ابراز خرسندی از اینکه دین اسلام را برگزیده است، خاطرنشان کرد: از نظر من حجاب، به معنای داشتن پوششی مناسب است نه محدودیت.
صدای شیعه: آنجلا که پس از مسلمان شدن نام آسیه را برای خود برگزید، در حضور حجتالاسلام شکرالله دانش، معاون فرهنگی، آموزشی و پژوهشی و حجتالاسلام محسن روحانی، مسوول واحد فرق و مذاهب تبلیغات اسلامی فارس، با بهجا آوردن آداب رسما دین اسلام را برگزید.
آسیه در این خصوص گفت: «کارشناس موسیقی هستم و از طریق فضای مجازی با اسلام آشنا شده و آن را بهعنوان دین رسمیام انتخاب کردم.»
وی اضافه کرد: «اسلام دینی بسیار جذاب است و همین جذابیتها مرا به خود جلب کرد و واداشت تا قبول کنم و مسلمان شوم.»
آسیه با ابراز خرسندی از اینکه دین اسلام را برگزیده است، خاطرنشان کرد: «از نظر من حجاب، به معنای داشتن پوششی مناسب است نه محدودیت.»
این بانوی تازه مسلمان تصریح کرد: «اسلام برای تمام نیازهای روحی و روانی انسان برنامه و آموزهای خاص دارد.»
آسیه با اشاره به اهمیت معرفی بیشتر دین اسلام در فضای مجازی افزود: «جای یک سایت معرفی اسلام مثلا تحت عنوان توریسم اسلامی در فضای مجازی خالی است که امیدوارم کارشناسان مذهبی در این مورد تلاش بیشتری داشته باشند.»
جام نیوز
[=arial]منبع:صدای شیعه
حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی صبح امروز با حضور سرزده در مناطق زلزلهزدهی استان آذربایجان شرقی ضمن ابراز همدردی با ساكنان این منطقه، از نزدیك در جریان خسارات واردشده و نحوهی كمكرسانی به زلزلهزدگان قرار گرفتند.
روستای سرند از توابع شهرستان هریس یكی از مناطقی بود كه مورد بازدید رهبر انقلاب اسلامی قرار گرفت.
حضرت آیتالله خامنهای سپس با حضور در روستای كویج با مردم این روستا از نزدیك دیدار و گفتگو كردند. رهبر معظم انقلاب اسلامی در جمع مردم كویج، هدف اصلی از سفر به مناطق زلزلهزده را ابراز همدردی و همدلی با مردم این مناطق و عرض تسلیت بیان كردند و تأكید كردند: همهی ملت ایران با ساكنان مناطق زلزلهزده همدرد و همدل هستند.
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: مردم ایران مردمی متحد و یكپارچه هستند و همین اتحاد و یكپارچگی موجب قدرت و نیرومندی ملت شده است. ایشان با توصیهی مردم مناطق زلزلهزده به صبر و بردباری، خاطرنشان كردند: اگر ساكنان این مناطق با یكدیگر همكاری و همدلی داشته باشند این حادثه میتواند به سكوی پرش و دگرگونی چهرهی این منطقه تبدیل شود.
رهبر انقلاب اسلامی خدمترسانی به مردم مناطق زلزلهزده را خوب ارزیابی كردند و افزودند: البته مسئولان برای بازسازی و مقاومسازی مناطق زلزلهزده وظایف سنگینی دارند و مردم این مناطق نیز باید به مسئولان برای انجام این وظایف سنگین كمك كنند.
منبع:khamenei.ir
حجاب
فابیان» دختر ۲۸ ساله فرانسوی است تا چندی قبل مدل لباس بسیار معروفی بود که شرکتهای بزرگ به خاطر زیباییاش با او قراردادهای کلان میبستند.
عکس او در مجلهها و شبکههای مختلف تلویزیونی به نمایش در میآمد ولی حالا در روستاهای دور دست افغانستان به درمان بیماران میپردازد و از زندگی خودش بسیار راضی و خوشحال است چرا که او حالا اسلام را پذیرفته و یک مسلمان است.
فابیان با اعتماد به نفس کامل گفت: «اگر لطف و رحمت خداوند شامل من نمیشد، هیچ گاه نمیتوانستم مسلمان شوم و تا آخر عمرم مانند یک حیوان زندگی میکردم. من در آن زندگی فقط به دنبال سیراب کردن هوس و شهوتهای خود بودم و هیچ اصول و ارزشی برای خود نداشتم. از کودکی آرزو داشتم پرستار شوم، اکنون که مسلمان شدهام به آرزوی خود رسیدهام.»
بله او به آرزوهای خودش رسیده است و حالا راه هدایت را پیدا کرده است. او تا دیروز همه خواستههای دنیایی را داشت، ثروت و شهرت و … اما حالا حقیقت را داشت، آرامش را داشت، اعتماد به نفس را داشته چیزی را داشت که قبلاً هیچگاه نداشته، «ایمان».
او گفت: «در حال و هوای کودکی همواره خودم را در حالت کمک به کودکان بیمار تخیل میکردم اما وقتی بزرگتر شدم، به دلیل زیبایی ظاهری که دارم ناخودآگاه به سمت دنیای مدل کشیده شدم و از شکل من استفاده ابزاری میشد، دقیقاً مانند یک وسیله مدت دار که بویی از انسانیت در آن نبود.»
این دختر تازه مسلمان شده، همچنین گفت: «تا اینکه برای شرکت در یکی از برنامهها به بیروت پایتخت لبنان دعوت شدم. وقتی به آنجا سفر کردم، صحنههایی دیدم که در همه عمرم مانند آن را ندیده بودم. در آنجا پیش از گذشته از خودم منفور شدم و کم کم به سمت متحول شدن حرکت کردم تا اینکه در نهایت به اسلام که انسانیت واقعی در آن وجود دارد، رسیدم. پس از مسلمان شدن در بیروت به پاکستان سفر کردم و از مرز این کشور به افغانستان رفتم و با کمک به کودکان و مجروحان یکی از آرزوهای دیرینه و کودکی خود را محقق ساختم.»
وقتی فابیان مسلمان شد خیلیها تلاش کردند او را از راهی که انتخاب کرده بود منصرف کنند. «فا بیان» در این باره گفت: «شرکتهای مدل پس از اینکه از مسلمان شدن من با خبر شدند، سعی کردند مرا به راه قبلی باز گردانند از همین رو هدایای بسیار زیادی برایم فرستادند و پیشنهاد دستمزد سه برابری نسبت به قبل را به من دادند اما من که تازه راه اصلی را یافته بودم، هدایا را پس فرستاده و همه پیشنهادات آنان را رد کردم و اکنون احساس میکنم که در خوشبختی کامل به سر میبرم.”
خانواده او هم تلاش زیادی کردند جلوی کار او را بگیرند و اما فابیان برای راهی که انتخاب کرده بود مصمم بود. حالا او زندگیاش را صرف کمک به دیگران میکند تا به ما هم یاد بدهد که مهمترین داشته یک انسان ایمان اوست، به خاطر ایمان حتی میشود از ثروت و شهرت هم گذشت.
عجيبه كه براي اثبات نام "خليج فارس" فوري هر پتيشني رو امضا ميكنيم ولي براي حمايت از مظلوم (بگذريم كه مسلمون هستند) بعد از چند روز كمتر از 2000 تا امضا جمع ميشه. آخر الزمان به اين ميگن! مطمئن نيستم كه راجع به نام خليج فارس اون دنيا مجبور باشيم حساب پس بديم ولي مطمئنم كه واسه "شنيدن صداي مظلوميت برادر مسلمان و به داد او نرسيدن" هم اين دنيا و هم اون دنيا بد حسابي پس ميديم. ان شاءالله كه كار به اينجاها نكشه
به متن زير توجه كنيد
بسم الله
به گزارش پایگاه *برای مستضعفین میانمار*،به همت دانشجویان ایرانی مقیم هلند هفته آینده تجمع اعتراض آمیزی در اعتراض به فجایع انسانی رخ داده درخصوص مسلمان میانماردر شهر لاهه (پایتخت سیاسی هلند) برگزار خواهدهمراه با این تجمع، یک دادخواست بین المللی به ۵ زبان عربی، فارسی، انگلیسی، آلمانی و هلندی
http://www.ipetitions.com/petition/stop-violence-against-muslim-minority-in-myanmar/
>
نیز تهیه شده است که قراراست پس از جمع آوری امضا به حد کافی، به نهادهای ذیربط ارسال و نتایج آن پیگیری گردد. در خصوص اثربخشی این مساله، یکی از دانشجویان ایرانی مقیم هلند گفت: چندی پیش درخصوص عدم صدور و عدم تمدید ویزا دانشجویان ایرانی توسط کشور هلند و اعمال محدودیت های شدید در خصوص دانشجویان ایرانی، مشابه چنین دادخواستی تهیه و از طریق نهادهای ذیربط پیگیری شد که بسیار موثر و اثربخش بود. لذا از کلیه عزیزان مجدد تقاضا دارم که این دادخواست را امضا نموده و آنرا برای سایر دوستان نیز ارسال نمایند
برای اینکه بتوانیم صدای این مردم بی پناه را به گوش جامعه جهانی رسانده و
مانع خشونت بیشتر علیه ایشان باشیم دادخواستی به شرح لینک زیر تهیه شده است.
امضا کنید و برای رفقاتون هم بفرستید
. http://www.ipetitions.com/petition/stop-violence-against-muslim-minority-in-myanmar/
>
ان شاءالله باعث شادی قلب مولا علی(ع) شویم... یا علی مدد
اعتراض به نمایش فیلم ضد اسلامی در مجلس انگلستان
ماوریک گریک وایلدر هلندی ضد اسلام فیلمی را که در آن به مسلمانان توهین شده بود روز جمعه در مجلس انگلستان به نمایش درآورد.
گفته می شود پیش از این نیز نمایش این فیلم در هلند خشم مشلمانان را برانگیخته بود.
نمایش این فیلم 15 دقیقه ای در مجلس انگلستان نیز خشم مسلمانان این کشور را برانگیخته و تعداد بسیاری از مسلمانان با اجتماع در برابر این مجلس شعار "نژاد پرست از کشور ما برو بیرون" سر دادند.
این نماینده مجلس هلند که برای پست نخست وزیری این کشور امید بسته است، با نادیده گرفتن قوانین آزادی عقیده و مذهب گفته است در صورت به قدرت رسیدن تمامی مدارس مسلمانان را تعطیل خواهد کرد.
دستگیری اعضای تیم جاسوسی شایعه پراکن bbc در مناطق زلزله زده
35 نفر از افرادی که در پوشش و با عنوان فریب امداد رسانی به زلزله زدگان استان آذربایجان شرقی اقدام به شایعه پراکنی برای تشویش اذهان مردم زلزله زده می کردند دستگیر شدند.
به گزارس باشگاه خبرنگاران؛ این در حالیست که به دنبال افشا این باند و لو رفتن هدف واقعی آنها، برخی سایت های ضد انقلاب به دروغ از بازداشت 35 نفر از افرادی که به قصد کمک به مناطق زلزله زده آذربایجان شرقی رفته بودند خبر دادند اما واقیعت این خبر از منابع مطلع و مستندات منطقه چیزی دیگری را می گوید.
پس از وقوع زلزله آذربایجان شرقی یک تشکیلات مخفی برای ارسال گزارش و فروش خبر با عنوان شاهد عینی از شبکه های ضد انقلاب از جمله بی بی سی و voa عازم این استان می شوند تا با شایعه پراکنی ،فروش خبرهای دروغین و تبلیغ بهائیت اقدام به جمع آوری پول های هنگفت کنند.
در بین آنان بهایی ها، منافقین، عناصری از کمونیستها و برخی از افراد وابسته به جبهه موسوم به ملی به چشم می خورد که تا بتوانند با ارسال خبرهای دروغین و جعلی از زلزله آذربایجان و نحوه امداد رسانی به آنان را طور دیگری جلوه دهند.
نکته قابل توجه اینجاست که برخی از عناصر این شبکه با پول های جمع آوری شده و هزینه تبلیغ اقدام به خرید خودروی لوکس می کنند اما در میانه راه این خودرو تصادف می کند و موجب مجروح شدن سرنشینان آن می شود اما آنان خود را به جای زلزله زدگان معرفی می کنند تا بصورت رایگان درمان شوند.
یکی از سرکرده های بهایی این شبکه فردی بنام نوید خانجانی است. نوید خانجانی در بهمن ماه سال89 به دلیل "اقدام علیه امنیت ملی"، "تبلیغ علیه نظام" و "عضویت در جمعیت هایی غیرقانونی وابسته به خارج" به حبس تعزیری و پرداخت جریمه نقدی محکوم می شود.
خبرها حاکی است پس از دستگیری این تیم شایعه پراکنی، مواد مخدر صنعتی و مشروبات الکلی نیز از آنان کشف و ضبط شده است.
تابلو هاي تبليغاتي ضد اسلام در ايستگاه هاي متروي امريكا
زمان ارسال : ۱۳۹۱/۶/۲ ۰۵:۳۶:۲۰ - نویسنده : mo-ood
مسافران مترو در حالي كه منتظر قطار صبح در ايستگاه ايستادهاند، ناباوري خودشان را از نصب يك تابلوي تبليغات ضداسلامي در ايستگاه متروي شمال در وسچستر كانتي ابراز ميكنند.
به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، «ابتكار دفاع از آزادي امريكايي»، گروهي كه پالما گلر آن را رهبري ميكند، هزينه نصب اين تابلو را داده است، تابلويي كه دين اسلام را مرتبط با ۱۹۲۵۰ حمله تروريستي ميداند كه افراطگرايان از زمان ۱۱ سپتامبر انجام دادهاند.
اين تابلو تبليغاتي در اندازههاي بزرگ و زمينهاي سياه چاپ شده و يك علامت ستاره - *- در كنار عدد ۱۹۲۵۰ قرار گرفته است به نشانه اينكه اين عدد رو به افزايش است. در قسمت زير تابلو هم نوشته شده: «اين اسلامهراسي نيست، اين واقعيت اسلام است.»
به گزارش پوكيپسي ژورنال، ساينتيا ادريس، استاد دانشگاه نيويورك، متخصص در مسائل مربوط به راستگرايي افراطي از ديدن اين تابلو تبليغاتي در ايستگاه لارچمونت شوكه شده است. او ميگويد: «بزرگترين نگراني من مشروعيتبخشي به راستافراطي است.
وقتي كه افراطگرايي وارد جريان اصلي ميشود، تهديدآميزترين مسئله است. وقتي شما چيزهايي شبيه به اين را در اماكن عمومي مانند ايستگاه مترو ببينيد، اين يعني مشروعيت دادن به آن.»
يك سخنگوي مسئول ايستگاه حمل و نقل شهري گفته است كه نقطه نظر منعكس شده در اين تابلو تبليغاتي را تأييد نميكند ولي از ممنوع كردن تبليغات به خاطر محتواي آنها نيز اجتناب مينمايد.
ماه قبل هم مقامهاي مسئول حمل و نقل شهري در واكنش به انتقادهايي كه از تبليغات فلسطيني و در پاسخ آن، تبليغات اسرائيلي در ايستگاه متروي شمالي ابراز شد، به همين نحو موضعگيري كردند. جوزف لهوتا، رئيس و مديرعامل آژانس مسئول حمل و نقل شهري گفته است كه اين آژانس احتمالاً در ماه سپتامبر سياست هايش را درباره تبليغات سياسي بررسي خواهد كرد.
اقدامات گلر، وبلاگنويس و فعال سياسي كه هزينه نصب اين تبليغات را پرداخته، در گذشته نيز مناقشهبرانگيز بوده و گروه متبوعش اخيراً از اداره حمل و نقل شهري به خاطر امتناع از نصب تبليغات روي اتوبوسهاي شهري شكايت كرده بود. آژانس حمل و نقل شهري محتواي اين تبليغات را «داراي لحني نامناسب» توصيف كرده بود ولي يك دادگاه فدرال به نفع گروه گلر رأي داد و اعلام كرد تبليغاتي كه حامي اسرائيل و شكست «جهاد» است، در متمم اول قانون اساسي امريكا به رسميت شناخته شده است.
حالا هم خانم گلر ميگويد كه جديدترين كمپين تبليغاتياش را در تمام امريكا گسترش خواهد داد و هزينههاي آن هم از كمكهايي تأمين ميشود كه به وب سايت او شده است. او در ايميلي كه براي «ژورنالنيوز» فرستاده گفته است: «پيامي كه من سعي دارم برسانم اين است كه مخالفت با تروريسم جهادي، «اسلامهراسي» نيست. من همچنين سعي دارم واقعيت و ابعاد جهاد اسلامي و لاپوشاني رسانههاي جريان اصلي در مورد آن را برجستهنمايي كنم.»
جوان نوشت: مخالفان پيامهاي ضداسلامي حق آزادي بيان را تأييد ميكنند ولي ميگويند كه اين نوع تبليغات هيچ هدف مثبتي ندارد. جان هاريس، رئيس شواري منطقهاي ليگ ضدافتراي نيويورك روز سهشنبه گفت: «كليشهسازي كل يك دين و ايجاد اين شبهه كه هر مسلمان يك جهادي مخفي است، فضايي به وجود ميآورد كه تبعيض نژادي را سادهتر و قابل قبولتر ميكند.»
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
WWW.masafportal.COM
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
دستگیری هفت مسلمان آمریکا هنگام عبادت
یکی از سازمان های اسلامی لس آنجلس از پلیس به دلیل بازداشت هفت مسلمان به هنگام نماز در یکی از فروشگاه ها شکایت کرد.
پلیس گفته است این افراد را به جرم حرکات مشکوک دستگیر کرده است.
این سازمان اسلامی در شکایت خود مطرح کرده است که ظاهرا پلیس لس آنجلس هنوز تفاوت میان ادای فرایض دینی و حرکات مشکوک را درک نمی کند.
منیرا سید سخنگوی این سازمان اسلامی که یکی از بزرگترین موسسات پیگر مشکلات حقوقی مسلمانان در آمریکا بشمار می رود درباره این شکایت اظهار داشت، نگرانی ما این است که پلیس تنها به دلیل نماز خواندن آنها را دستگیر کرده باشد درحالی که عبادت هیچ کار غیرقانونی به حساب نمی آید.
کیهان نوشت:
تصویر امام خمینی و مقام معظم رهبری در اتاق خواننده آمریکایی
رسانه های خبری به تازگی عکسی را از هنرمند تازه مسلمان و فعال ضد سرمایه داری آمریکا منتشر کرده اند که نشان می دهد وی اتاق خود را با عکسی از امام خمینی(ره) و آیت الله خامنه ای مزین کرده است.
به گزارش راسخون، به نقل از خبرآنلاین، «جاناتان یوسف علی» موسیقیدان مشهور آمریکایی است که پیش از این بی خدا، مدتی بودایی و سپس مسیحی بود. اما در ادامه تحقیقات خود برای یافتن حقیقت، به دین اسلام و مذهب تشیع پیوسته است. او هم اکنون هنر خود را در خدمت باورهای الهی و آرمان های انسان دوستانه اش قرار داده است. آثار اخیر وی با مضامین معنوی و اخلاقی و در تجلیل از مبارزات ضد سرمایه داری معترضان در غرب و انقلاب مردم بحرین است.
«جاناتان یوسف علی» در گفت وگویی با سایت ضد آمریکایی اوباما با اشاره به دیدار اخیر خود از ایران و فرصت زیارت حرم حضرت امام رضا(ع) و حضرت معصومه(س) می گوید: بهترین نکته سفر من به ایران این بود که فهمیدم به کشوری سفر کرده ام که «در سایه ولایت رهبر بزرگ و فهیمی مانند امام خامنه ای بوده است.»
وی درباره چگونگی گرویدنش به دین اسلام و مذهب شیعه نیز گفت: بعد از باور وجود خدا، احساسم این بود که بایستی از مذهبی پیروی کنم تا به من بگوید که چگونه باورهای خود را به بوته عمل بگذارم. اولین و بدیهی ترین انتخاب مسیحیت بود اما... به اسلام هرگز فکر نکرده بودم تا اینکه در کلاس تاریخ جهان، درباره آن چیزهایی فهمیدم و چند مسلمان را در خوابگاه دانشجویی ملاقات کردم که اتفاقا شیعه بودند. به خاطر روشن بودن مفاهیم عقلی و فلسفی اسلام، به سرعت این دین را انتخاب کردم و سپس شیعه شدم.
وی در ادامه با اشاره به یکی از ترانه های خود که برای مردم بحرین خوانده، عنوان می کند: درباره سرکوب عمومی در بحرین اطلاع دارم و خواستم ترانه ای را در همبستگی با آنهایی بنویسم که در راه حقوق و شرف خود در برابر ظالم برخاسته اند. نمی دانم چه تعداد بحرینی این ترانه را شنیده اند اما دعا می کنم که تاثیر مثبتی روی این انقلاب داشته باشد.
به نقل از راسخون
شورشیان سوریه مرقد فرزند امام حسین (ع) در حلب را منفجر کردند
به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ گروهی از عناصر مسلح مرقد "حضرت محسن بن الحسین(ع)" در منطقه "مشهد" شهر حلب را منفجر کردند.
انفجار این مرکز مقدس، چهره طایفه گرای شورشیان سوریه را روشن تر نمود و این خبر که این افراد در صورت پیروزی در شورش خود، حرم مطهر حضرت زینب(س) را تخریب نموده و نام آن منطقه را "یزیدیه" خواهند گذاشت تقویت کرد.
این در حالی است که گفته می شود ارتش سوریه بر 90 درصد "منطقه سيف الدولة" در حلب سیطره پیدا کرده و نیز انبارهای اسلحه تروریستها در "قدسيا" و "داريا" در حومه دمشق را نیز کشف نموده است.
مرقد حضرت محسن بن الحسین(ع) در غرب شهر حلب قرار دارد. گفته می شود که یکی از زنان امام حسین(ع) که بعد از واقعه عاشورا در حالت اسارت به شام آورده شده بود طفلي را که حامله بود در این مکان سقط كرد كه در همانجا دفن شد.
مرقد ایشان در زمان حکومت «سيف الدّوله» امیر شیعه، در حلب بنا گردید.
همچنین در تواریخ حلب آمده است که در هنگام انتقال سر مبارک امام حسین(ع) به دربار شام، در غرب حلب قطره ای از خون آن حضرت بر صخره ای چکید. بعدها در محل آن صخره بارگاهی ساخته و به "مشهد النقطة" معروف شد.
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
WWW.masafportal.COM
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
دوشیزگی (virginity) ، اثر هالیوودی جدید
http://www.qm313.com/uploads/posts/2012-08/thumbs/1344961903_239771_255.jpg
"دوشیزگی (virginity)" نام جدید ترین اثر هالیوودی و ضد ایرانی غرب است که مراحل فیلمبرداری آن آغاز شده و طبق اعلام رسانه های خارجی تا اوایل سال 2013 آماده نمایش خواهد شد.
با درز برخی اخبار و اطلاعات از این پروژه دریافتیم که مضمون کلی این فیلم، روایت زنی ایرانی است که گاه و بی گاه مورد ظلم و غضب همسر و پدرش قرار می گیرد و از این رو به مرور زمان سرخروده و پریشان شده و بارها فکر خود کشی به سرش می زند.
در طول داستان، این زن هر بار که چشمان شوهرش را دور می بیند دست به خطایی بزرگ و ناشایست زده و به نوعی با او و دیگر اعضا خانواده لج بازی می کند.
مهمترین نکته در ساخت چنین فیلمی، ترسیم چهره ای دیو سرشت از مردان ایرانی است که چیزی جز روابط جنسی، انحصار طلبی و خشونت بلد نیستند. در مقابل آن زنان ایرانی موجوداتی سرخورده، بی ارزش و بدون آزادی هستند که تحت هر شرایطی از جانب مردان مورد آذار ، اذیت و سو استفاده قرار می گیرند.
بازیگران اصلی این فیلم ایرانی بوده و در طول فیلمبرداری به زبان فارسی صحبت می کنند. چند بازیگر هالیوودی نیز در کنار ایرانیان به نقش آفرینی می پردازند که البته در کسوت فرشته نجات زن مظلوم داستان ظاهر شده و نماد امید و آگاهی او به حساب می آیند.
سعید خوزه، کارگردانی "دوشیزگی" را برعهده دارد، مردی نه چندان نام آشنا که در کارنامه هنری اش چیزی جز چند کلیپ شوی تصویری و مستند بازیگران قبل از انقلاب به چشم نمی خورد.
ما موضوع جالب توجه در این پروژه حضور کامران ملک مطیعی، فرزند ناصر ملک مطیعی از بازیگران سابق سینمای ایران است که مردم او را با نقش آقای دکتر در سری اول سریال زیر آسمان شهر به یاد دارند و در این پروژه نقش پدری بداخلاق و کوردل را بازی می کند.
آنچه مسلم است، هالیوود و دیگر غول های فیلمسازی دنیا، به این زودی ها قصد ندارند دست از سیاه نمایی و تحریف فرهنگ و تمدن ایرانیان بردارند.
ای کاش سینماگران ایرانی به جای سرمایه گذاری در پروژه های پر خرجی چون "لاله" به فکر مقابله با این تیپ حرکت های رسانه های غربی باشند. این فیلم اولین نیست و قرار نیست آخرین مورد آن هم باشد.
منبع: قبیله منتظر
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
WWW.masafportal.COM
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
جایزه میلیونی سعودیها برای پاسخ به عالم شیعه
دقت، تسلط و تأثیر گذاری کلام "علامه سید کمال الحیدری" در پرده برداری مستند از زوایای پنهان اندیشه های وهابیت و اسلام اموی موجب گردیده است که عربستان سعودی به عنوان پایگاه وهابیت، جوایز چندین میلیون دلاری برای پاسخ گفتن به مباحث ایشان تعیین کند.
به گزارش ابنا «علامه سید کمال الحیدری» از مراجع معظم تقلید و علمای برجسته شیعه و از اساتید کم نظیر حوزه های علمیه می باشند. ایشان متولد عراق، از شاگردان شهید سید محمد باقر صدر بوده و سال ها در ایران سکونت دارند.
جامعیت و اشراف بر مباحث فقهی، فلسفی، اصولی، کلامی، عرفانی، اخلاقی و تفسیری، تألیفات ارزشمند و تدریس در همه این زمینه ها در کنار تسلط بی نظیر بر منابع اهل سنت و حافظه فوق العاده، ایشان را به یکی از چهره های پر آوازه جهان اسلام تبدیل کرده است.
در سال های اخیر، حضور در شبکه های ماهواره ای و دفاع قاطع ایشان از حریم تشیع و اسلام ناب محمدی و نیز مقابله با اسلام اموی، بازتاب گسترده ای در جهان اسلام داشته تا جایی که برنامه های ایشان در شبکه های مختلف ماهواره ای و به ویژه برنامه های "مطارحات فی العقیدة" و "الاطروحة المهدویة" در شبکه «الکوثر» صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، یکی از پر بیننده ترین برنامه ها در جهان عرب است.
دقت، تسلط و تأثیر گذاری کلام ایشان در پرده برداری مستند از زوایای پنهان اندیشه های وهابیت و اسلام اموی موجب گردیده است که عربستان سعودی به عنوان پایگاه وهابیت، جوایز چندین میلیون دلاری برای پاسخ گفتن به مباحث ایشان تعیین کند.
ناتوانی تماس گیرندگان با برنامه تلویزیونی «علامه سید کمال حیدری» از کشورهای مختلف عربی، در مناظره با وی به دلیل اطلاعات و پاسخهای منطقی و قاطع وی، موجب شده است که سعودیها جهت تشویق افراد برای شکست دادن این عالم شیعه در مناظره، یک میلیون ریال سعودی (معادل پانصد میلیون تومان) جایزه تعیین کنند.
نماینده سابق مصر در آژانس بین المللی انرژی اتمی ضمن همدردی با خانواده های شهدای ترور هسته ای به آرمیتا و علیرضا فرزندان شهیدان رضایی نژاد و احمدی روشن شاخه گل هدیه کرد.
به گزارش خبرگزاری فارس، «یسری ابوشادی» نماینده سابق مصر در آژانس بین المللی انرژی اتمی در نشست خبری خانواده های شهدای ترور هسته ای که در حاشیه نشست وزرای خارجه شانزدهمین اجلاس سران جنبش عدم تعهد برگزار شد، طی سخنانی ضمن تسلیت به خانواده های شهدای ترور هسته ای، این جنایات را محکوم کرد.
وی تأکید کرد که ایران باید این گونه اقدامات را از طریق دادگاه های بین المللی رسیدگی کند.
ابوشادی با تأکید بر محکومیت این گونه جنایات توسط همه کشورها، تصریح کرد: باید با تروریسم در هر جا مقابله شود.
نماینده سابق مصر در آژانس با بیان اینکه من خود سه ماهه بودم که پدرم را در جنگ با اسرائیل از دست دادم، خطاب به همسران و مادران شهدای هسته ای گفت: شما قوی هستید و می توانید این درد را تحمل کنید و به فرزندانتان دلگرمی بدهید و آنها باید بدانند چه کسانی مسبب این جنایات بودند.
وی به آرمیتا و علیرضا فرزندان شهدا رضایی نژاد و احمدی روشن شاخه گل هدیه داد.
آرمیتا نیز به دو زبان انگلیسی و فارسی گفت: ما زنده ایم و پای خون پدرانمان ایستاده ایم.
همسر شهید رضایی نژاد نیز در این باره گفت: ما تروریسم را محکوم می کنیم و فرزندان ما آگاه هستند و بسیاری از جمله دختر من آرمیتا شاهد ترور پدرانشان بوده اند. پدر آنها بی گناه و تنها به این دلیل که در خدمت کشورشان بودند، ترور شدند.
همسر شهید احمدی روشن نیز گفت: از تمامی نمایندگان کشورهایی که در این اجلاس شرکت کرده اند می خواهم به مبارزه خود با تروریسم ادامه دهند.
TABNAK.IR
حرم "عبدالسلام الاسمر" امام زاده مظلوم از نوادگان کریم اهل بیت امام حسن مجتبی(ع) به عنوان بزرگترین قطب زیارتی شیعیان در کشور لیبی و شمال آفریقا به حساب می آمد که این واقعه عظیم در آن رخ داده و جهان اسلام را در بهتی عظیم فرو برده است .در این حادثه عظیم 30 نفر از شیعیان لیبی به شهادت رسیده و تعداد 212 نفر نیز مجروح و به بیمارستان منتقل شده اند ، خبر ها حاکی از وخیم بودن حال تعداد زیادی از این مجروحان می باشد.
قبل از تخریب
حرم امام زاده عبد السلام الاسمر مربوط به 800 سال پیش بوده و به عنوان یکی از اماکن تاریخی شیعه نیز مطرح می شود .موقعیت آن در شهر "زلیتن" (160 کیلومتری طرابلس) می باشد که بعد از فشار مفتی های وهابی توسط تروریست های سلفی تخریب و به قبر آن حضرت جسارت های بسیاری شده است . در جوار این حرم شریف کتاب خانه بسیار بزرگی از کتب شیعی و اسناد تاریخی هزاران ساله نگهداری می شد که به گفته وزیر فرهنگ لیبی بزرگترین کتاب خانه در کشور لیبی به حساب می آمده که بعد از تخریب حرم ، این کتابخانه تخلیه و به آتش کشیده شده است . لازم به ذکر است که تخریب امام زاده ها و نبش قبر این حضرات از ابتدای آشوب ها در لیبی به شدت هر چه تمام تر انجام می شد به طوری که در جمعه قبل بخشی از ضریح "الشعاب الدهمانی" از سادات بزرگوار حسنی و قبور دهها سادات دیگر را که در مرکز پایتخت لیبی سال ها زیارتگاه شیعیان بود را منهدم کرده بودند .
انفجار در حرم مطهر
لحظه تخریب حرم مطهر
نبش قبر امام زاده
شجره نامه
منبع: فرهنگ نیوز