جمع بندی چه طور دوستمان را آزمایش کنیم؟
تبهای اولیه
در حدیثی از امام علی (ع) خوندم:
هرکه بدون آزمایش دوستی انتخاب کند به ناچار به همنشینی با بدان گرفتار می شود.
من هم در طول چند سال گذشته بدون آزمایش دوست انتخاب کردم و واقعا پشیمان شدم.
یک سوال مهم دارم
چه طور قبل از انتخاب دوست او را آزمایش کنیم؟
از دوستان و کارشناسان خواهش می کنم به سوالم پاسخ بدهند
کارشناس بحث : بصیر
چه طور قبل از انتخاب دوست او را آزمایش کنیم؟
با سلام و عرض ادب
منظور از این که قبل از انتخاب، او را آزمایش کنیم، یعنی قبل از این که او را دوست حقیقی خطاب کنیم، وی را بیازماییم.
پس ابتدا با دوستی اجمالی او را می آزماییم تا ببینیم، صلاحیت یک انسان مومن را دارد تا دوستی حقیقی با او داشته باشیم. زیرا اگر شخصی مومن باشد، حقوق دوستی تو را رعایت خواهد نمود.
اما آزمایش به سه طریق باید صورت بگیرد، البته این سه روش برای کسی است که بخواهد بهترین دوست را داشته باشد. امام صادق علیه لسلام این سه نکته زیبا را چنین می فرمایند: کسی را دوست خود نشمار، بلکه او را آشنا بدان، مگر این که به سه خصلت او را آزموده باشی، اول این که موجبات خشم او را فراهم کنی و نگاه کنی در هنگام خشم چگونه است؟ آیا او را از دایره حق به سمت باطل خارج می کند؟. دوم این که با او سفر نمایی. (چون در سفربهترین محیطی است که انسان طرف مقابل خود را در شرایط مختلف سفر خواهد شناخت.) سوم او را با مال آزمایش کنی.
....
یعنی ببینی آیا در هنگام سختی و یا حتی رفاه و آسایش، چگونه برای تو مایه می گذارد؟ آیا خود بین و خودخواه هست؟ آیا در اعطای مال به تو دریغ نمی کند؟ مال خود را مال تو می داند یا خیر.
پس از طی کردن این سه مرحله، اگر پیروز بیرون آمد، می توان او را صدیق خطاب کرد، در غیر اینصورت، یک آشنا بیش نیست.
أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا تُسَمِّ الرَّجُلَ صَدِيقاً وَ سَمِّهِ مَعْرِفَةً حَتَّى تُخْبِرَهُ بِثَلَاثِ خِصَالٍ حَتَّى تُغْضِبَهُ فَتَنْظُرَ غَضَبَهُ يُخْرِجُهُ مِنْ حَقٍّ إِلَى بَاطِلٍ وَ تُسَافِرَ مَعَهُ وَ تُخْبِرَهُ بِالدِّينَارِ وَ الدِّرْهَمِ.( مصادقة الإخوان ؛ ؛ ص72)
یه سوال دیگه برام پیش میاد که اگه طبق این چیزی که شما می فرمایید زمینه ی عصبانیتش رو فراهم کنم , آیا این کار گناه نداره؟ چه جوری عصبانیش کنم؟؟؟
سلام
واقعااین حدیث عجیبه وخیلی هم زیباست وبه کارمون میاد،من خودم همه دوستامواین جوری محک میزنم وخداروشکردوستای خوبی دارم .این سفرکردن که دیگه یه چیزه دیگه هستش.:ok:چون واقعاافرادتوی سفرخودشونونشون میدن حسابی
یعنی ببینی آیا در هنگام سختی و یا حتی رفاه و آسایش، چگونه برای تو مایه می گذارد؟ آیا خود بین و خودخواه هست؟ آیا در اعطای مال به تو دریغ نمی کند؟ مال خود را مال تو می داند یا خیر.
سلام
اینجا دروغ مصلحتی جایزه؟
می تونیم بگوییم در تگ دستی هستیم و نیاز به کمک داریم؟:Gol:
سلام
اینجا دروغ مصلحتی جایزه؟
:Gig:
من که فکر نمیکنم اینجور جایی و به چنین دروغی بشه عنوان مصلحتی داد .
اینجا دروغ مصلحتی جایزه؟
می تونیم بگوییم در تگ دستی هستیم و نیاز به کمک داریم؟
سلام خدمت کبوتر حرم الزهرا(س)
دروغ مصلحتی برای رسیدن به خواسته های شخصی نیست، بلکه مواضعی چون اصلاح رابطه بین دو فرد، در جنگ و به عنوان حیله ای برای دشمن، در حفظ جان و خطر جانی یا آبروی مومنی، می باشد. پس به این راحتی نمی توان مصلحت ایجاد نمود.
ابراز تنگدستی هم اگر به عزت شما لطمه ای نمی زند و ناسپاسی از خدا نباشد، می توان از دوست خویش، در خواست نماییم. بلکه این کار پسندیده است که موجب شناخت شما نسبت به او می شود، و هم موجبات تقرب ایشان را حاصل می کند.
یه سوال دیگه برام پیش میاد که اگه طبق این چیزی که شما می فرمایید زمینه ی عصبانیتش رو فراهم کنم , آیا این کار گناه نداره؟ چه جوری عصبانیش کنم؟؟؟
باسلام و عرض ادب
منظور از این که زمینه عصبانیت را فراهم کنیم، این نیست که کارهایی انجام بدهیم که او را عصبانی می کند، این که مردم آزاری است و برای شناخت افراد حق نداریم آنها را بیازاریم، منظور این است در شرایط سختی که معمولا برای هرشخصی در زندگی پیش می آید، مثلا به خواسته هایش نمی رسد، با کمبودهایی مواجه می شود، یا موقعیت هایی برایش پیش می آید که صبر او مورد امتحان واقع می شود،
در این گونه مواقع او را بشناسیم و ببینیم چگونه عمل می کند، نه این که خودمان با دست خود او را به این وادیها بکشانیم.
باسلام و عرض ادب
منظور از این که زمینه عصبانیت را فراهم کنیم، این نیست که کارهایی انجام بدهیم که او را عصبانی می کند، این که مردم آزاری است و برای شناخت افراد حق نداریم آنها را بیازاریم، منظور این است در شرایط سختی که معمولا برای هرشخصی در زندگی پیش می آید، مثلا به خواسته هایش نمی رسد، با کمبودهایی مواجه می شود، یا موقعیت هایی برایش پیش می آید که صبر او مورد امتحان واقع می شود،
در این گونه مواقع او را بشناسیم و ببینیم چگونه عمل می کند، نه این که خودمان با دست خود او را به این وادیها بکشانیم.
سلام علیکم
اجازه بدهید با آنچه این دوستم گفته اس مخالفت کنم.
به این دو حدیث توجه کنید:
مَنْ غَضِبَ عَلَيْكَ مِنْ إِخْوانِكَ ثَلاثَ مَرَّاتٍ فَلَمْيَقُلْ فيكَ مَكْرُوها فَأَعِدَّهُ لِنَفْسِكَ. (تحف العقول: 368) امام صادق (علیهالسلام): هر كس از دوستانت سه بار از تو خشمگين شد و سخن رنج آوري بر زبان جاري نكرد او را براي خودت نگهدار.
إِذا أَرَدْتَ أَنْ تَعْلَمَ صِحَّةَ ما عِنْدَ أَخيكَ فَاغْضِبْهُ فَإِنْ ثَبَتَ لَكَ عَلى المَوَدَّةِ فَهُوَ أَخُوكَ. (تحف العقول: 357) امام صادق (علیهالسلام): زماني كه بخواهي از سلامت دوستيت آگاه شوي، دوستت را خشمگين كن! اگر همچنان بر دوستي با تو ثابت ماند، او واقعاً دوست توست.
حدیث نخست می گوید اگر دوست شما از جایی دیگر عصبانی است ولی عصبانیتش را سر شما خالی نمی کند، او می تواند دوست قابل اعتمادی باشد
حدیث دوم می گوید، شما او را با نقشه قبلی عصبانی اش کن! آنوقت ببین با شما خارج از انصاف رفتار می کند یا خیر؟
اما این که گفتید این مردم آزاری است! قبول. ولی آیا همه مردم آزاری ها مگر بد است؟
وقتی به شما آمپول می زنند، شما آزار می بینید ولی چاره چیست؟
وقتی شما را به اتهامی دستگیر می کنند و از شما بازجویی به عمل می آوردند شما آزار می بینید ولی حب چه باید کرد؟
وقتی شما پشت چراغ قرمز معطل می شوید آزار می بینید ولی راهی بهتر به ذهن شما می رسد!
آن آزاری حرام است که خلاف حق باشد. امام صادق در حدیث دوم می فرماید شما این چنین حقی را داری برای این که دوستی انتخاب کنی که می خواهی یک عمر به او اعتماد کنی حالا کمی هم آزارش بدهی، خب او هم تو را آزار می دهد تا همین امتحان را را روی تو انجام دهد. این که مشکلی نیست!
به نظرم اصلا هم همچین حقی برای آدم نیست که برای اینکه آینده خودش تضمین بشه بگیره دیگران را ناراحت کنه و آنها را عصبانی کنه !!
این اشتباه به نظرم اشتباه محض هست !
اما این که گفتید این مردم آزاری است! قبول. ولی آیا همه مردم آزاری ها مگر بد است؟
باسلام و ادب
ما نگفتیم که همه مردم آزاری ها بد است، گفته شد که این عمل مردم آزاری است که شما هم قبول دارید.
حدیث دوم می گوید، شما او را با نقشه قبلی عصبانی اش کن! آنوقت ببین با شما خارج از انصاف رفتار می کند یا خیر؟
اصلا از حدیث دوم همچین تعبیر استفاده نمی شود که بگوییم « با نقشه قبلی عصبانی اش کن». منظور از حدیث این است، اگر عصبانی شد، او را امتحان کن، نیازی نیست کسی را عصبانی کنیم، برای آدمی زاد، آنقدر اوامر عصبانیت فراهم می شود که بتوانیم از لابه لای آنها، افراد را بشناسیم که دیگر لازم به فراهم کردن عصابنیت دو چندان نباشد.
حدیث دوم می فرماید شما این چنین حقی را داری برای این که دوستی انتخاب کنی که می خواهی یک عمر به او اعتماد کنی حالا کمی هم آزارش بدهی، خب او هم تو را آزار می دهد تا همین امتحان را را روی تو انجام دهد. این که مشکلی نیست!
این همش مشکل است می دانید چرا؟
اگر بنا باشد همه انسانها برای امتحان همدیگر، همدیگر را عصبانی کنند، بعد بگویند که خوب، شما از امتحان، موفق بیرون نیامدی، می دانید چه فضایی در جامعه ایجاد می شود؟! هر کسی به بهانه دوستی اطرافیانش را عصبانی کند!!!!
بعضی از مردم همینطوری اعصابشان خورد هست، خیلی ها هم همینطوری دنبال بهانه می گردند، حالا از این به بعد تا وقتی از دست کسی عصبانی شدیم، سریع خواهد گفت: می خواستم تو را امتحان کنم و الا قصد دیگری نداشتم.
خوب این هم بهانه دست مردم خواهد شد.
بعید به نظر می آید که حضرت، منظورشان این مطلب باشد و هیچ اشکالی هم ندارد که همان مطلبی که ذکر شد، برداشت از حدیث باشد، بلکه به معارف دین، سازگار تر است.
از دوستان که نظرات خود را اعلان کردند، و باعث روشن شدن بحث شد متشکریم.
در حدیثی از امام علی (ع) خوندم:
هرکه بدون آزمایش دوستی انتخاب کند به ناچار به همنشینی با بدان گرفتار می شود.من هم در طول چند سال گذشته بدون آزمایش دوست انتخاب کردم و واقعا پشیمان شدم.
یک سوال مهم دارم
چه طور قبل از انتخاب دوست او را آزمایش کنیم؟
از دوستان و کارشناسان خواهش می کنم به سوالم پاسخ بدهندکارشناس بحث : بصیر
[FONT=B Nazanin]امتحان دوست (قسمت اول)
[FONT=B Nazanin]هدف از امتحان دوست
[FONT=B Nazanin]هر یک از «اعتماد» و «محبت» دو گوهر ارزشمندي است كه هر دوستي ميخواهد آن را به دوستش هديه كند، ولي دو سؤال وجود دارد و آن اين كه اعتماد تا كجا؟ و محبت به چه ميزان؟:
[FONT=Symbol]· [FONT=B Nazanin]ميزان اعتماد را، معدلِ موادِّ امتحانيِ كه در پي ميآيد مشخص ميكند.
[FONT=Symbol]· [FONT=B Nazanin]ميزان محبت را، مقدار صفات انساني و ايماني و رفتارهاي متناسب با آن، مشخص مينمايد.
[FONT=B Nazanin]مسئله سومی نیز اینجا وجود دارد و آن مهرورزی است. ابتداء در باره این موضوع مطالبی را مطرح کنیم سپس به دو مسئله دیگر بپردازیم:
[FONT=B Nazanin]حدود مهرورزي
[FONT=B Nazanin]مهرورزي مقولهاي غير از اعتماد و محبت است و اختصاص به دوستان ندارد و لذا نیازی به امتحان و ارزيابي نیز ندارد. ميتوان مثل خداوند، همه را مورد لطف خود قرار داد[FONT=Times New Roman][1]، لطف در: برخورد نيكو[FONT=Times New Roman][2]، و رفع مشكلات و كمكهاي مالي:
[FONT=B Nazanin]برخورد نيكو
[FONT=B Nazanin]برخورد نيكو در رابطه با افراد معصيت كار، كه موعظه ها در آنها اثر نميگذارد[FONT=B Nazanin][FONT=Times New Roman][3][FONT=B Nazanin] و همچنين آنان كه كارشان بدعتگذاري و ترويج تفكرات باطل است[FONT=B Nazanin][FONT=Times New Roman][4][FONT=B Nazanin]، نه تنها موردي ندارد، بلكه بايد برعكس با آنها عبوس و سرد برخورد نمود؛ مگر اين كه ضرورتي مثل:
[FONT=Symbol]· [FONT=B Nazanin]حفظ جان و مال و آبرو[FONT=B Nazanin][FONT=Times New Roman][5][FONT=B Nazanin].
[FONT=Symbol]· [FONT=B Nazanin]ايجاد زمينهاي براي نفوذ و تأثير[FONT=B Nazanin][FONT=Times New Roman][6][FONT=B Nazanin].
[FONT=Symbol]· [FONT=B Nazanin]خويشاوندی فردِ اهلِ معصيت[FONT=B Nazanin][FONT=Times New Roman][7][FONT=B Nazanin].
[FONT=B Nazanin]ايجاب نمايد كه ميزاني از برخورد نيكو را به كار بست.[FONT=B Nazanin].
[FONT=B Nazanin]كمكهاي مادي
[FONT=B Nazanin]لطفهاي مادي را بايد طبق محدوديتهاي مالي[FONT=B Nazanin][FONT=Times New Roman][8][FONT=B Nazanin]، و اولويتهاي ذيل براي نيازمندان و يا مدد جويان تنظيم نمود:
[FONT=Symbol]· [FONT=B Nazanin]پدرو مادر.
[FONT=Symbol]· [FONT=B Nazanin]خود و خانواده.
[FONT=Symbol]· [FONT=B Nazanin]خويشاوندان نيازمند[FONT=B Nazanin].
[FONT=Symbol]· [FONT=B Nazanin]همسايگان نيازمند[FONT=B Nazanin].
[FONT=Symbol]· [FONT=B Nazanin]كارهاي متفرقه خير[FONT=B Nazanin][FONT=Times New Roman][9][FONT=B Nazanin] خصوصاً رسيدگي به عموم مستمندان به ويژه ايتام[FONT=Times New Roman][10].
[FONT=B Nazanin]و در اين ميان آنها كه مؤمن باشند از اولويت ويژهاي برخوردار هستند[FONT=B Nazanin][FONT=Times New Roman][11][FONT=B Nazanin].
[FONT=B Nazanin]حال بپردارزیم به دو مسئله اعتماد و محبت. گفتیم برای شناخت میزان هریک از اعتماد و محبت باید از دوست امتحان به عمل آورد:
[FONT=B Nazanin]امتحان براي اعتماد
[FONT=B Nazanin]دو معنا براي اعتماد
[FONT=B Nazanin]اعتماد در مباحث ذيل به معناي اتكاء در مشكلات[FONT=Times New Roman][12]، آگاهي دادن به اسرار[FONT=B Nazanin][FONT=Times New Roman][13]، سپردن امانات[FONT=B Nazanin][FONT=Times New Roman][14] و برقرار نمودن ارتباط خانوادگي[FONT=Times New Roman][15] است.
[FONT=B Nazanin]معناي ديگري كه براي اعتماد ميشود، آسانگيري در ارتباطات مالي است، اين نوع از اعتماد مد نظر مباحث ذيل نميباشد، چه اين كه توصيه اسلام این است که در ایجاد انضباط مالي، نباید فرقی بين دوست و بيگانه و دشمن گذاشت[FONT=B Nazanin][FONT=Times New Roman][16][FONT=B Nazanin].در طولانيترين آيه قرآن، از همه خواسته شده است تا هرگونه نقل و انتقالات ماليِ مهم را، ثبت نمايند تا اگر اختلافی پیش آمد، مدرک قابل قبولی، مورد استناد قرار گیرد و اختلاف با حداقل تبعات منفی مرتفع گردد[FONT=B Nazanin][FONT=Times New Roman][17][FONT=B Nazanin]؛ و از طرفي نبايد بیشتر از نوشتن يك سند قابل قبول سختگيري نمود[FONT=Times New Roman][18].
[FONT=B Nazanin]قبل از امتحان، هيچ اطمينان و اعتمادي نبايد نمود[FONT=Times New Roman][19] و الا پشيماني به دنبال خواهد داشت[FONT=B Nazanin][FONT=Times New Roman][20] و دوستي را از همان مقدار نفعي هم كه ميتواند داشته باشد، پايينتر آورده و تدريجاً آن را از بين خواهد برد.
[FONT=B Nazanin]مواد امتحاني براي اعتماد
[FONT=Times New Roman]1. [FONT=B Nazanin]خشم: دوست ایدهال، کسی است که هنگام خشم، از سخنان رنجآور[FONT=B Nazanin][FONT=Times New Roman][21][FONT=B Nazanin] و يا بياساس[FONT=Times New Roman][22] پرهیز نموده و رابطه دوستی را سرد نکند[FONT=B Nazanin][FONT=Times New Roman][23][FONT=B Nazanin].
[FONT=Times New Roman]2. [FONT=B Nazanin]خواري: دوست خوب، کسی است که با از بین رفتن موقعیتهای اقتصادی[FONT=B Nazanin][FONT=Times New Roman][24][FONT=B Nazanin] و یا اجتماعیِ دوستش[FONT=B Nazanin][FONT=Times New Roman][25][FONT=B Nazanin]، خللی در ارتباطات دوستانه ایجاد نکند.
[FONT=Times New Roman]3. [FONT=B Nazanin]مصيبت: دوست ارزشمند، فردی است که هنگام مصيبت دوست خود با او همدردی نماید[FONT=B Nazanin][FONT=Times New Roman][26][FONT=B Nazanin].
[FONT=Times New Roman]4. [FONT=B Nazanin]سخاوت: دوست پسندیده، کسی است که هنگام درخواست مالی دوستش، او را ناامید نسازد[FONT=B Nazanin].
[FONT=Times New Roman]5. [FONT=B Nazanin]امانت داري: دوست مؤمن، دوستی است که پس از گرفتن امانت، آن را در موعد مقرر بدون كم و كاست برگرداند.
[FONT=Times New Roman]6. [FONT=B Nazanin]همكاري: دوست همراه، دوستی است که حتی در كارهائی که بر خلاف ميلش میباشد نیز همراهی لازم را داشته باشد[FONT=B Nazanin][FONT=Times New Roman][27][FONT=B Nazanin].
[FONT=Times New Roman]7. [FONT=B Nazanin]قبول دعوت: دوست خوب، فردی است که همراه با اشتیاق، دعوت به خوردن غذا را قبول میکند[FONT=B Nazanin][FONT=Times New Roman][28][FONT=B Nazanin].
[FONT=Times New Roman]8. [FONT=B Nazanin]سفر: دوست واقعی را میتوان در سفر شناخت[FONT=B Nazanin][FONT=Times New Roman][29][FONT=B Nazanin] و سفر مهمترین ماده امتحانی است.
[FONT=B Badr]
[FONT=B Nazanin]امتحان دوست (قسمت دوم)
[FONT=B Nazanin]امتحان براي محبت
[FONT=B Nazanin]خداوند، همه انسانها را، هم احساس با خود، آفریده است بدین معنا که آنها به طور طبیعی راغب به خوبیها و بیزار از بدیها هستند.
[FONT=B Nazanin]حال اگر کسی وارد قلب و دل انسان شود، که دارای خواستههائی مغایر با فطرت خدائی باشد، یقینا فرد مقابل، دچار احساس تناقض شده و آرامش از او سلب میشود[FONT=B Nazanin][FONT=Times New Roman][30][FONT=B Nazanin].
[FONT=B Nazanin]لذا براي حفظ آرامش درونی، بايد ارزیابی دقیقی، از کسانی که قرار است مورد علاقه و محبتِ شاخص ما باشند، انجام گیرد؛ تا مشخص شود آنها تا چه حد از صفات ايماني و انساني برخوردار هستند؛ و این که چقدر میتوانند در مسير رشد، خيرخواه و ايثارگر و كمك كننده ما باشند[FONT=B Nazanin][FONT=Times New Roman][31][FONT=B Nazanin].
[FONT=B Nazanin]عشق مجازي
[FONT=B Nazanin]داشتن دوست، اولین گام برای راهی شدن است[FONT=B Nazanin][FONT=Times New Roman][32][FONT=B Nazanin]، راهی شدن براى رسيدن به یک هدف. اين هدف یا رشد و تکامل است و یا راحتی و احساس آرامش:
[FONT=B Nazanin]اگر هدف رشد معنوي باشد[FONT=Times New Roman][33]، در آن صورت بايد مواظب بود تا دوستي به افراط كشيده نشود زيرا در دوستیهای شدید، چشم و گوش به روي معايب دوست بسته خواهد شد[FONT=B Nazanin][FONT=Times New Roman][34][FONT=B Nazanin] و آنوقت دو دوست نميتوانند آينه يكديگر باشند[FONT=B Nazanin][FONT=Times New Roman][35][FONT=B Nazanin] و براي رشد بهتر به يگديگر كمك نمايند[FONT=B Nazanin][FONT=Times New Roman][36][FONT=B Nazanin].
[FONT=B Nazanin]و اما اگر هدف از دوستي، آرامش يافتن از غصههاي زندگي باشد[FONT=B Nazanin][FONT=Times New Roman][37][FONT=B Nazanin]، باز بايد مرزهاي آن را نگهداشت تا محبت، رويشي هرزه پيدا نكند و راه افراط را پيش نگيرد[FONT=B Nazanin][FONT=Times New Roman][38][FONT=B Nazanin] و الا آنچنان باعث رنج و عذاب خواهد شد[FONT=B Nazanin][FONT=Times New Roman][39][FONT=B Nazanin]، كه خواب را از چشم و راحت را از جان خواهد ربود[FONT=B Nazanin][FONT=Times New Roman][40][FONT=B Nazanin] و چه ها كه بر سر فرد نخواهد آورد![FONT=Times New Roman][41].
[FONT=B Nazanin]عزيزان! دوست هرچه با تقواتر[FONT=B Nazanin][FONT=Times New Roman][42][FONT=B Nazanin] دوستيش سالمتر و پر ثمرتر[FONT=B Nazanin][FONT=Times New Roman][43][FONT=B Nazanin] و ايثار و فداكاري براي او ارزشمندتر [FONT=B Nazanin]خواهد بود[FONT=B Nazanin][FONT=Times New Roman][44][FONT=B Nazanin]. وقتي دوستي بر محوري غير از تقوا و خدا گردش كند، يقيناً در دو راهيهاي زندگي، راه غير خدا برگزيده خواهد شد[FONT=B Nazanin][FONT=Times New Roman][45][FONT=B Nazanin].
[FONT=B Nazanin]در کنار كشمكشهاي مداوم و توقعهاي رنج آوری که در عشق وجود دارد، احساس غير جاودانگي عشق و انتظار هجران، سختترين درد عشق است[FONT=B Nazanin][FONT=Times New Roman][46][FONT=B Nazanin].
[FONT=B Nazanin]آري در لايههاي عميق دل، بايد حقيقتي جاويد را جاي داد[FONT=B Nazanin][FONT=Times New Roman][47][FONT=B Nazanin] كه سرمد است و ازلي[FONT=B Nazanin][FONT=Times New Roman][48][FONT=B Nazanin] و هر حقيقت ديگري بايد در طول او قرار گيرد تا بماند[FONT=B Nazanin][FONT=Times New Roman][49][FONT=B Nazanin].
[FONT=B Nazanin]نتيجه امتحانِ اعتماد و محبت
[FONT=B Nazanin]قبل از امتحان ميتوان حدس زد كه بسياري از آنها كه خصوصيات يك رفيق را در ظاهر دارند، نميتوانند دوستاني صادق[FONT=B Nazanin][FONT=Times New Roman][50][FONT=B Nazanin] و رفيقاني نرم خو[FONT=B Nazanin][FONT=Times New Roman][51][FONT=B Nazanin] باشند حتي ممكن است چيزهايي از درون آنها هويدا شود كه آنها را به حيوان نزديكتر كند تا به يك انسان[FONT=Times New Roman][52][FONT=B Nazanin].
[FONT=B Nazanin]و این همه بخاطر این است که رعايت حقوق دوستي آنقدر نيازمند به خودسازي و رشد انساني و ايماني هست كه كمتر كسي را ميتوان يافت كه همه این حقوق را رعایت نماید.
[FONT=B Nazanin]شما ميتوانيد با ساختن خود، موفق به يافتن دوستاني ارزشمند شويد، چون خداوند آنهائی را که از پاكي درون به خوبي برخوردار باشند با پاكان رفيق ميسازد[FONT=Times New Roman][53]. و در غير اين صورت نه موفق به شناخت دوستان خوب [FONT=B Nazanin]خواهيد شد[FONT=Times New Roman][54] و نه ميتوانيد پس از شناخت، مجذوب آنها شويد[FONT=Times New Roman][55].
[FONT=B Nazanin]و آنوقت شما ميمانيد و دوستاني كه تنها بدرد بگو و بخند ميخورند[FONT=Times New Roman][56] و شاید دارای میزانی از نفع دنيوي نیز باشند، ولي مثل آتشی هستند كه كمش نفع ميرساند و زيادش ميسوزاند[FONT=B Nazanin][FONT=Times New Roman][57][FONT=B Nazanin].
[FONT=B Nazanin]و لذا اصل امتحان نمودن[FONT=Times New Roman][FONT=Times New Roman][58][FONT=B Nazanin] و داشتن محبت زياد[FONT=Times New Roman][59]، قابل توصيه نيست و بيشتر پيشنهاد ميشود تا تلاش شود تا خود فرد، مورد اعتماد و محبت ديگران واقع شود تا اين كه بخواهد به ديگران اعتماد نموده و به آنها محبت سرشاري داشته باشد[FONT=Times New Roman][60]، البته اين قانون در باره مهرورزي به صورت عكس عمل ميكند، يعني اين كه بيشتر مهرباني كند تا توقع مهرورزي از ديگران داشته باشد[FONT=Times New Roman][FONT=Times New Roman][61][FONT=B Nazanin].[FONT=B Badr]
[FONT=B Badr]امتحان دوست (قسمت سوم) پاورقی ها
[FONT=Cordia New][FONT=Cordia New][1][FONT=B Badr] إنَّ اللهَ لَذو فَضْلٍ عَلَي النَّاسِ (بقره: 243) خداوند به همه جهانيان لطف دارد.
[FONT=Cordia New][FONT=Cordia New][2][FONT=B Badr] عَنْ جَابِرِ بْنِ يَزِيدَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ [FONT=B Badr](عليهالسلام)[FONT=B Badr]: قَالَ فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً قَالَ قُولُوا لِلنَّاسِ أَحْسَنَ مَا تُحِبُّونَ أَنْ يُقَالَ لَكُمْ (وسائل: 341/16) از تفسير [FONT=B Badr]"[FONT=B Badr]قولوا للناس حسنا[FONT=B Badr]"[FONT=B Badr] سؤال شد امام پاسخ دادند: با مردم با بهترين کلامي كه دوست داريد از مردم در برخورد با خودتان بشنويد سخن بگوييد.
[FONT=Cordia New][FONT=Cordia New][3][FONT=B Badr] خَيْرُ العَمَلِ أَنْ تَلْقى أَهْلَ المَعاصى بِوُجُوهٍ مُكْفَهِرَّةٍ. (ورّام: 124/2) امام علي [FONT=B Badr](عليهالسلام)[FONT=B Badr]: بهترين عمل اين است با معصيتكاران با صورتهاي فرورفته برخورد شود.
[FONT=Cordia New][FONT=Cordia New][4][FONT=B Badr] مَنْ تَبَسَّمَ فى وَجْهِ مُبْتَدِع فَقَدْ أَعانَ عَلى هَدْمِ دينِهِ. (مناقب: 251/4) پيامبر اسلام [FONT=B Badr](صلياللهعليهوآله)[FONT=B Badr]: هركس در صورت بدعتگذار لبخند بزند، به نابود شدن دينش كمك نموده است.
[FONT=Cordia New][FONT=Cordia New][5][FONT=B Badr] عَلَيْكُمْ بِمُجَامَلَةِ أَهْلِ الْبَاطِلِ تَحَمَّلُوا الضَّيْمَ مِنْهُمْ (وسائل: 207/16) امام صادق [FONT=B Badr](عليهالسلام)[FONT=B Badr]: وظيفه داريد كه با اهل باطل با ظاهري خوشايند برخورد كنيد تا بتوانيد ظلم آنها را تحمل نماييد.
[FONT=Cordia New][FONT=Cordia New][6][FONT=B Badr] لَا يَنْبَغِي لِلْمُؤْمِنِ أَنْ يَجْلِسَ مَجْلِساً يُعْصَى اللَّهُ فِيهِ وَ لَا يَقْدِرُ عَلَى تَغْيِيرِهِ (وسائل: 260/16) امام صادق [FONT=B Badr](عليهالسلام)[FONT=B Badr]: براي مؤمن درست نيست كه در مجلسي حاضر شود كه در آن گناه ميشود و او نميتواند آن را تغيير دهد.
[FONT=Cordia New][FONT=Cordia New][7][FONT=B Badr] امام موسي كاظم [FONT=B Badr](عليهالسلام)[FONT=B Badr] نقل ميكنند كه: روزي من نزد هارون الرشيد رفتم و به او سلام كردم و او پاسخم را داد و بعد گفت: اي موسي! دوخليفه كه مالياتها را دريافت ميدارند؟!!. من گفتم: اي امير مومنان! تو را در پناه خداوند قرار ميدهم از اين كه گناهي را با گناهي ديگر پاسخ گويي و سخن دشمنان ما را قبول كني، تو يقيناً ميداني كه بعد از رحلت رسول خدا چه دروغها به ما بستند!، اگر براي خودت خويشاوندي نسبت به رسول خدا ميبيني اجازه بده تا برايت از پيامبر خدا حديثي را نقل كنم كه اين حديث را پدرم از پدرانش از جدم برايم نقل نموده است، حضرت ميفرمايند: [FONT=B Badr]"[FONT=B Badr]رَحِم زماني كه تماس با رَحِم بگيرد هيجانزده ميگردد[FONT=B Badr]"[FONT=B Badr]، دستم را بگير! خداوند من را قربان تو كند!. هارون گفت: نزديك بيا، و من نزديكش رفتم و او دستم را گرفت و من را به خودش چسباند و مدتي طولاني دستانش را به گردنم آويخت و بعد گفت: اي موسي! بنشين، دچار مشكلي نخواهي شد، من نگاهش كردم به يكباره چشمانش به اشك نشست و سپس گفت: راست گفتي، جدت نيز راست گفت، احساس كردم خونم به حركت آمد و رگهايم به طپش افتاد تا حدي كه مهرباني بر من چيره گشت و از چشمانم اشك جاري شد..، (عيون: 81/1)
[FONT=Cordia New][FONT=Cordia New][8][FONT=B Badr] يَسْئَلُونَكَ ما ذا يُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ (بقره: 219) از تو سؤال ميكنند كه چه چيز انفاق كنند؟ بگو: ميانه.
[FONT=B Badr][FONT=Times New Roman][9][FONT=B Badr]خَمْسُ تَمَرَاتٍ أَوْ خَمْسُ قُرَصٍ أَوْ دَنَانِيرُ أَوْ دَرَاهِمُ يَمْلِكُها الْانسان وَ هُوَ يُرِيدُ أَنْ يُمْضِيَها فَأَفْضَلُها مَا أَنْفَقَهُ الْانسان عَلَى وَالِدَيْهِ ثُمَّ الثَّانِيَةُ عَلَى نَفْسِهِ وَ عِيَالِهِ ثُمَّ الثَّالِثَةُ عَلَى قَرَابَتِهِ الْفُقَرَاءِ ثُمَّ الرَّابِعَةُ عَلَى جِيرَانِهِ الْفُقَرَاءِ ثُمَّ الْخَامِسَةُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ هُوَ أَخَسُّها أَجْراً (كافي: 65/5) [FONT=B Badr]پيامبر اسلام [FONT=B Badr](صلياللهعليهوآله)[FONT=B Badr]: انساني كه پنج دانه خرما، يا پنج دانه نان، يا پنج دينار، يا پنج درهم در اختيار دارد و ميخواهد آن را انفاق كند، بهترينش اين است كه به والدينش بدهد و در مرتبه بعد براي خود و خانوادهاش خرج كند و سپس به خويشان فقيرش بدهد، و بعد به همسايگان مستمندش انفاق كند و در آخر في سبيل الله (در كارهاي ديگر خير) خرج نمايد و اين رتبه پنجم: كمترين اجر را دارد.
[FONT=B Badr][FONT=Times New Roman][10][FONT=B Badr]يَسْئَلُونَكَ ما ذا يُنْفِقُونَ قُلْ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ خَيْرٍ فَلِلْوالِدَيْنِ وَ الأَْقْرَبِينَ وَ الْيَتامى وَ الْمَساكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ (بقره: 215) [FONT=B Badr]از تو سؤال ميكنند كه چه چيز انفاق كنيم؟ بگو: آنچه از اموال انفاق ميكنيد براي والدين باشد و براي خويشان و ايتام و مستمندان و راهماندگان.
[FONT=Cordia New][FONT=Cordia New][11][FONT=B Badr] مَنْ أَطْعَمَ مُؤْمِناً حَتَّى يُشْبِعَهُ لَمْ يَدْرِ أَحَدٌ مِنْ خَلْقِ اللَّهِ مَا لَهُ مِنَ الْأَجْرِ فِي الْآخِرَةِ لَا مَلَكٌ مُقَرَّبٌ وَ لَا نَبِيٌّ مُرْسَلٌ إِلَّا اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ (كافي: 201/2) امام صادق [FONT=B Badr](عليهالسلام)[FONT=B Badr]: هركس مؤمني را غذا دهد تا اين كه سير شود هيچ يك از مخلوقات خداوند نميدانند كه براي او چه اجري در آخرت هست!، نه فرشتهگان مقرب ميدانند و نه پيامبران مرسل، تنها خداوندِ صاحب جهانيان ميداند.
[FONT=Cordia New][FONT=Cordia New][12][FONT=B Badr] إِذا ضاقَ أَحَدُكُمْ فَلْيُعْلِمْ أَخاهُ وَ لايُعينُ عَلى نَفْسِهِ. (مشكاة: 106) امام صادق [FONT=B Badr](عليهالسلام)[FONT=B Badr]: زماني كه يكي از شما دچار تنگدستي شد بايد به دوستش اطلاع دهد و برخودش سخت نگيرد .
[FONT=Cordia New][FONT=Cordia New][13][FONT=B Badr] مِنْ توفيقِ الرجلِ وَضْعُ سِرِّه عِنْدَ مَن يَسترُهُ و إحسانُه عندَ مَن يَنْشُره (غرر: 320) امام علي [FONT=B Badr](عليهالسلام)[FONT=B Badr]: از جمله توفيقات يك انسان اين است كه سرّش را نزد كسي بگذارد كه آن را پوشانده و احسان به كسي نمايد كه آن را براي ديگران نقل كند.
[FONT=B Badr]*[FONT=B Badr] مَنْ حَصَّنَ سِرَّه مِنْكَ فَقَدِ اتَّهَمَكَ (غرر: 419) [FONT=B Badr]امام علي [FONT=B Badr](عليهالسلام)[FONT=B Badr]: كسي كه رازش را از تو مخفي ميكند تو را متهم به عدم رازداري نموده است
[FONT=Cordia New][FONT=Cordia New][14][FONT=B Badr] مَنْ عَرَفَ مِنْ عَبْدٍ مِنْ عَبِيدِ اللَّهِ كَذِباً إِذَا حَدَّثَ وَ خُلْفاً إِذَا وَعَدَ وَ خِيَانَةً إِذَا ائْتُمِنَ ثُمَّ ائْتَمَنَهُ عَلَى أَمَانَةٍ كَانَ حَقّاً عَلَى اللَّهِ أَنْ يَبْتَلِيَهُ فِيها ثُمَّ لَا يَخْلُفَ عَلَيْهِ وَ لَا يَأْجُرَهُ (مستدرك: 19/14) امام صادق [FONT=B Badr](عليهالسلام)[FONT=B Badr]: كسي كه در رابطه با بندهاي از بندگان خداوند، شناختي منفي پيدا نمود: به اين صورت كه وقتي آن فرد سخني گفت دروغ گفت، وقتي وعدهاي داد خُلْف وعده كرد، و زماني كه مورد اطمينان قرار گرفت خيانت نمود؛ آنوقت به اين فرد دوباره اطمينان نمود، خداوند اين حق را دارد كه او را مبتلا به مشكل نمايد و سپس اين مشكل را نيز حل نكند و هيچ پاداشي برايش در نظر نگيرد.
[FONT=Cordia New][FONT=Cordia New][15][FONT=B Badr] لَيْسَ خُرُوجُهُنَّ بِأَشَدَّ مِنْ إِدْخَالِكَ مَنْ لَا يُوثَقُ بِهِ عَلَيْهِنَّ (نهج: 405) امام علي [FONT=B Badr](عليهالسلام)[FONT=B Badr]: خارج نمودن غير ضروري زنان از منزل، بدتر از داخل نمودن فرد غير قابل اطمينان به منزل نيست.
[FONT=B Badr][FONT=Times New Roman][16][FONT=B Badr] عاشِروا مُعاشَرَةَ الإخوانِ، عامِلوا مُعامَلَةَ الأجانِبِ (مثل برادرها معاشرت كنيد و مثل بيگانهها معامله نماييد.
[FONT=Cordia New][FONT=Cordia New][17][FONT=B Badr] بقره: 282.
[FONT=Cordia New][FONT=Cordia New][18][FONT=B Badr] مَنْ كانَ الرَّهْنُ عِنْدَهُ أَوْثَقُ مِنْ أَخيهِ المُسْلِمِ فَأَنَا مِنْهُ بَرىءٌ (ثواب: 239) امام صادق [FONT=B Badr](عليهالسلام)[FONT=B Badr]: هركس كه رهن از برادر ايمانيش برايش اطمينان آورتر باشد من از او بيزارم.
[FONT=Cordia New][FONT=Cordia New][19][FONT=B Badr] الطُمأْنينَةُ الى كُلِّ أحَدٍ قَبْلَ الإِخْتِبارِ عَجْزٌ. (ورام 297/2) امام علي [FONT=B Badr](عليهالسلام)[FONT=B Badr]: اطمينان نمودن به هركسي قبل از امتحان نمودن او نشان ناتواني فرد است.
[FONT=Cordia New][FONT=Cordia New][20][FONT=B Badr] التدبيرُ قبلَ العَمَلِ يُؤْمِنُ النِّدَمَ (غرر: 354) امام علي [FONT=B Badr](عليهالسلام)[FONT=B Badr]: تدبير نمودن قبل از كار موجب ايمني از پشيماني است.
[FONT=Cordia New][FONT=Cordia New][21][FONT=B Badr] مَنْ غَضِبَ عَلَيْكَ مِنْ إِخْوانِكَ ثَلاثَ مَرَّاتٍ فَلَمْيَقُلْ فيكَ مَكْرُوها فَأَعِدَّهُ لِنَفْسِكَ. (تحف: 368) امام صادق [FONT=B Badr](عليهالسلام)[FONT=B Badr]: هركس از دوستانت سه بار از تو خشمگين شد و سخن رنج آوري بر زبان جاري نكرد او را براي خودت نگهدار.
[FONT=Cordia New][FONT=Cordia New][22][FONT=B Badr] لَا تُسَمِّ الرَّجُلَ صَدِيقاً سِمَةً مَعْرُوفَةً حَتَّى تَخْتَبِرَهُ بِثَلَاثٍ تُغْضِبُهُ فَتَنْظُرُ غَضَبَهُ يُخْرِجُهُ مِنَ الْحَقِّ إِلَى الْبَاطِلِ وَ عِنْدَ الدِّينَارِ وَ الدِّرْهَمِ وَ حَتَّى تُسَافِرَ مَعَهُ (بحار: 180/71) امام صادق [FONT=B Badr](عليهالسلام)[FONT=B Badr]: كسي را به طور خاص دوست ننام مگر اين كه او را از سه راه آزموده باشي: نگاه كن ببين خشمش او را از حق خارج ميسازد؟ و هنگام دينار و درهم و تا زماني كه با او مسافرت كني.
[FONT=B Badr][FONT=Times New Roman][23][FONT=B Badr]إِذا أَرَدْتَ أَنْ تَعْلَمَ صِحَّةَ ما عِنْدَ أَخيكَ فَاغْضِبْهُ فَإِنْ ثَبَتَ لَكَ عَلى المَوَدَّةِ فَهُوَ أَخُوكَ. (تحف: 357) امام صادق [FONT=B Badr](عليهالسلام)[FONT=B Badr]: زماني كه بخواهي از سلامت دوستيت آگاه شوي، دوستت را خشمگين كن! اگر همچنان بر دوستي با تو ثابت ماند، او واقعاً دوست توست.
[FONT=Cordia New][FONT=Cordia New][24][FONT=B Badr] بِئْسَ الْأَخُ أَخٌ يَرْعَاكَ غَنِيّاً وَ يَقْطَعُكَ فَقِيراً. (بحار: 287/46) پيامبر اسلام [FONT=B Badr](صلياللهعليهوآله)[FONT=B Badr]: دوستي كه مراعات رفيقش را هنگام ثروتمندي ميكند و به وقت تنگدستي ارتباطش را با او قطع ميسازد، دوست بدي است.
[FONT=Cordia New][FONT=Cordia New][25][FONT=B Badr] عِنْدَ زَوالِ القُدْرَةِ يَتَبَيَّنُ الصَّديقُ مِنَ العَدُوِّ. (غرر: 424) امام علي [FONT=B Badr](عليهالسلام)[FONT=B Badr]: زماني كه قدرت از بين ميرود، دوست از دشمن شناخته ميشود.
[FONT=Cordia New][FONT=Cordia New][26][FONT=B Badr] لايُعْرَفُ النَّاسُ إِلاَّ بِالإِخْتِبارِ فَاخْتَبِرْ.. صَديقَكَ فى مُصيبَتِكَ.. (ميزان: ش 10329) امام علي [FONT=B Badr](عليهالسلام)[FONT=B Badr]: مردم تنها با آزمودن شناخته ميشوند لذا بيآزما..دوستت را در مصيبتهايي كه بر تو وارد ميشود.
[FONT=Cordia New][FONT=Cordia New][27][FONT=B Badr] يُمْتَحَنُ الصَّديقُ بِثَلاثِ خِصالٍ فَإِنْ كانَ مُؤاتِياً فيها فَهُوَ الصَّديقُ المُصافى وَ إِلاَّ كانَ صَديقُ رَخاءٍ لاصَديقَ شِدَّةٍ، تَبْتَغى مِنْهُ مالاً، أَوْ تَأْمَنُهُ عَلى مالٍ، أَوْ تُشارِكُهُ فى مَكْرُوهٍ. (تحف: 321) امام صادق [FONT=B Badr](عليهالسلام)[FONT=B Badr]: دوست، با سه خصلت مورد امتحان قرار ميگيرد، اگر هماهنگ با اين خصوصيات بود يقيناً دوستي باصفا است، و الا تنها رفيق زمان خوشي است، نه همدم زمان سختي: از او مالي را بخواه، يا مالي را به عنوان امانت در اختيارش قرار ده و يا او را در كاري كه دوست ندارد همراه خود كن.
[FONT=Cordia New][FONT=Cordia New][28][FONT=B Badr] إعْتَبِرْ حُبَّ الرجلِ باكْلِه مِنْ طَعامِ أخِيه (وسائل: 284/24) امام صادق [FONT=B Badr](عليهالسلام)[FONT=B Badr]: بيازما محبت فردي را به خوردنش از غذاي دوستش.
[FONT=Cordia New][FONT=Cordia New][29][FONT=B Badr] رجوع کنید به پا[FONT=B Badr]ورقي 22.
[FONT=Cordia New][FONT=Cordia New][30][FONT=B Badr] عَنِ المُفَضَّلِ قالَ سَئَلْتُ أَباعَبْدِ اللَّهِ [FONT=B Badr](عليهالسلام)[FONT=B Badr]: عَنِ العِشْقِ قالَ: قُلُوبٌ خَلَتْ عَنْ ذِكْرِ اللَّه فَأَذاقَها اللَّهُ حُبّ غَيْرِهِ. (علل: 140) امام صادق [FONT=B Badr](عليهالسلام)[FONT=B Badr]: از امام در باره عشق سؤال شد حضرت پاسخ دادند: قلبهايي كه از ياد خداوند تهي گشته است و لذا خداوند محبت غير خودش را به آنها ميچشاند.
[FONT=Cordia New][FONT=Cordia New][31][FONT=B Badr] تَبْتَنِى الأُخُوَّةُ فِي اللهِ عَلى التَّناصُحِ فِي اللهِ و التَّباذُلِ فِي اللهِ و التََّعاوُنِ عَلى طاعةِ اللهِ و التَّناهِي عَن مَعاصِي اللهِ و التََّناصُرِ فِي اللهِ و إخلاصِ المَحبّةِ (غرر: 422) امام علي [FONT=B Badr](عليهالسلام)[FONT=B Badr]: دوستي در راه خداوند مبتني بر خيرخواهي نمودن در راه خداوند، بذل و بخشش نمودن در راه خداوند، كمك نمودن در اطاعت خداوند، نهي نموده از معاصي خداوند، ياري نمودن در راه خداوند و خالص نموده محبت است
[FONT=Cordia New][FONT=Cordia New][32][FONT=B Badr] الرَّفيقُ ثُمَّ الطَّريقُ. (محاسن: 357) پيامبر اسلام [FONT=B Badr](صلياللهعليهوآله)[FONT=B Badr]: رفيق را بياب سپس راه را.
[FONT=Cordia New][FONT=Cordia New][33][FONT=B Badr] أِذا أَرادَ اللّهُ بِعَبْدٍ خَيْراً جَعَلَ لَهُ وَزيراً صالِحاً أِنْ نَسِىَ ذَكَّرَهُ وَ أِنْ ذَكَرَ أعانَهُ. (عوالى: 284/1) پيامبر اسلام [FONT=B Badr](صلياللهعليهوآله)[FONT=B Badr]: وقتي خداوند بخواهد به كسي خوبي كند فردي را همراهش ميسازد كه اگر خداوند را فراموش نمود به يادش بياورد و زماني هم كه به ياد او بود، براي اطاعت از خداوند او را ياري كند.
[FONT=Cordia New][FONT=Cordia New][34][FONT=B Badr] عَيْنُ الُمحِبِّ عَمِيَّةٌ عَنْ مَعايِبِ الَمحْبُوبِ وَ أُذُنُهُ صَمَّاءُ عَنْ قُبْحِ مَساويهِ. (غرر: 481) امام علي [FONT=B Badr](عليهالسلام)[FONT=B Badr]: [FONT=B Badr]چشم دوستدار نسبت به عيبهاي محبوب كور است و گوشش نسبت به زشتي بديهاي او كر است.
[FONT=B Badr]* مَنْ عَشِقَ شَيْئاً أَعْشَى بَصَرَهُ وَ أَمْرَضَ قَلْبَهُ فَهُوَ يَنْظُرُ بِعَيْنٍ غَيْرِ صَحِيحَةٍ وَ يَسْمَعُ بِأُذُنٍ غَيْرِ سَمِيعَةٍ (نهج: خطبه 109) امام على [FONT=B Badr](عليهالسلام)[FONT=B Badr]: [FONT=B Badr]هركس عاشق چيزي شود چشمانش را شب كور مينمايد، و قلبش را مريض ميگرداند، لذا با چشمي ناسالم مينگرد و با گوشي ناشنوا ميشنود.
[FONT=Cordia New][FONT=Cordia New][35][FONT=B Badr] الْمُؤْمِنُ مِرْآةُ الْمُؤْمِنِ (مستدرك: 105/9) امام علي [FONT=B Badr](عليهالسلام)[FONT=B Badr]: مؤمن آينه مؤمن است.
[FONT=Cordia New][FONT=Cordia New][36][FONT=B Badr] تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوى (مائده: 5) براي نيكي نمودن و پرهيزگاري كمك يگديگر باشيد.
[FONT=Cordia New][FONT=Cordia New][37][FONT=B Badr] الاخوانُ جَلاءُ الهمومِ و الاحزانِ (غرر: 414) امام علي [FONT=B Badr](عليهالسلام)[FONT=B Badr]: دوستان موجب از بين رفتن همّ و غم هستند.
[FONT=Cordia New][FONT=Cordia New][38][FONT=B Badr] إِذا أَحْبَبْتَ فَلاتكْثِرْ. (غرر: 424) امام علي [FONT=B Badr](عليهالسلام)[FONT=B Badr]: زماني كه محبت ميورزي زياد روي نكن!.
[FONT=Cordia New][FONT=Cordia New][39][FONT=B Badr] لايَكُنْ حُبُّكَ كُلْفاً. (ميزان: ش 17508) امام علي [FONT=B Badr](عليهالسلام)[FONT=B Badr]: نبايد محبت تو باعث زحمت باشد.
[FONT=Cordia New][FONT=Cordia New][40][FONT=B Badr] خَمْسَةٌ لَا يَنَامُونَ.. الْمُحِبُّ حَبِيباً يَتَوَقَّع فِرَاقَهُ (الفقيه: 503/1) امام صادق [FONT=B Badr](عليهالسلام)[FONT=B Badr]: پنج كس هستند كه خواب ندارند: ..دوستداري كه انتظار فراق محبوبش را دارد.
[FONT=B Badr][FONT=Courier New][41][FONT=B Badr] امام رضا [FONT=B Badr](عليهالسلام)[FONT=B Badr] فرمودند: هم زنداني حضرت يوسف [FONT=B Badr](عليهالسلام)[FONT=B Badr]به او گفت من تو را دوست دارم! حضرت در پاسخش فرمود: مَا أصابَني الّا مِنَ الحُبِّ هيچ بر سرم نيامده مگر بخاطر محبت!، خاله ام چون من را دوست داشت نسبت دزدي به زد تا بتواند من را يكسال نزد خود نگهدارد و پدرم چون من را دوست داشت، برادرانم به من حسودي كردند، همسرِ عزيز مصر من را دوست داشت كه در نهايت من را به زندان انداخت. (بحار: 12/247).
[FONT=Cordia New][FONT=Cordia New][42][FONT=B Badr] أَحْبِبْ الإِخْوانَ عَلى قَدْرِ التَّقْوى (اختصاص: 236) امام علي [FONT=B Badr](عليهالسلام)[FONT=B Badr]: دوستان را به اندازه تقوايشان دوست بدار.
[FONT=Cordia New][FONT=Cordia New][43][FONT=B Badr] بِالتَّواخِى فِى اللَّهِ تُثْمِرُ الأُخُوَّةُ. (غرر: ص: 137) امام علي [FONT=B Badr](عليهالسلام)[FONT=B Badr]: با دوستي در راه خداوند رفاقت ثمر بخش ميشود.
[FONT=Cordia New][FONT=Cordia New][44][FONT=B Badr] فردي در بصره از امام علي (عليهالسلام) سؤال نمود كه از دوستان به ما خبر بده! حضرت فرمودند: دوستان دو گروه هستند: دوستان مورد اعتماد و دوستان اهل بزم؛ اما دوستان مورد اعتماد، آنها دست و بال و اهل و مال هستند لذا اگر دوستت در حد اعتماد نمودن بود، از مال و از جسمت برايش بذل كن! و با هركس صميمي بود صميمي باش! و با هركس دشمن بود دشمن باش!، رازش را و عيبش را بپوشان! خوبيهاي او را آشكار نما! و بدان اي پرسش كننده! آنها از گوگرد سرخ كمترند و اما دوستان اهل بزم، تو از آنها لذتت را ميبري، لذا با آنها قطع ارتباط نكن و بيش از اين از درونشان چيزي را مجوي! و برايشان همان چيزي كه براي تو بذل ميكنند كه گشاده رويي و شيرين زباني باشد، بذل نما!. [FONT=B Badr](كافي: 2/248).
[FONT=Cordia New][FONT=Cordia New][45][FONT=B Badr] قُلْ إِنْ كانَ آباؤُكُمْ وَ أَبْناؤُكُمْ وَ إِخْوانُكُمْ وَ أَزْواجُكُمْ وَ عَشِيرَتُكُمْ وَ أَمْوالٌ اقْتَرَفْتُمُوها وَ تِجارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسادَها وَ مَساكِنُ تَرْضَوْنَها أَحَبَّ إِلَيْكُمْ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ جِهادٍ فِي سَبِيلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفاسِقِينَ (توبه 24) بگو: اگر پدران و فرزندان و برادران و همسران و خويشان و اموالي را كه بدست آوردهايد و تجارتي كه ميترسيد كساد شود و خانه هايي كه مورد پسند شماست از خداوند و پيامبر او و جهاد در راه او بيشتر دوست داريد پس انتظار كشيد تا فرمان الهي براي شما صادر شود، خداوند گروه فاسق را هدايت [FONT=B Badr]خاص نميكند.
[FONT=Cordia New][FONT=Cordia New][46][FONT=B Badr] الهِجْرانُ عُقُوبَةُ العِشْقِ. (ميزان: ش 12721) امام علي [FONT=B Badr](عليهالسلام)[FONT=B Badr]: هجران عقوبت عشق است.
[FONT=Cordia New][FONT=Cordia New][47][FONT=B Badr] القلبُ حَرَمُ اللهِ فلا تُسْكِنْ حَرَمَ اللهِ غيرَ اللهِ (جامع: 185) امام صادق [FONT=B Badr](عليهالسلام)[FONT=B Badr]: قلب قرقگاه الهي است پس نبايد در آن غير خداوند را جا داد.
[FONT=Cordia New][FONT=Cordia New][48][FONT=B Badr] هُوَ الأوَّلُ و الآخِرُ (حديد: 3) او اول است و آخرست.
[FONT=Cordia New][FONT=Cordia New][49][FONT=B Badr] وُدُّ أبناءِ الآخرةِ يَدومُ لِدوامِ سَبَبِهِ (غرر: 417) امام علي [FONT=B Badr](عليهالسلام)[FONT=B Badr]: دوستي فرزندان آخرت بخاطر دوام علت آن دوام دارد.
[FONT=B Badr]الإِخْوانُ فى اللَّهِ تَعالى تَدُومُ مَوَدَّتُهُم لِدَوامِ سَبَبِها. (غرر: 422) امام علي [FONT=B Badr](عليهالسلام)[FONT=B Badr]: دوستي در راه خداوند بخاطر داومي كه سبب آن دارد تداوم دارد.
[FONT=Cordia New][FONT=Cordia New][50][FONT=B Badr] مَنْ طَلَبَ صَديقَ صِدْقٍ وَفِيّاً طَلَبَ مَا لايُوجَدُ. (غرر: 424) امام علي [FONT=B Badr](عليهالسلام)[FONT=B Badr]: هركس به دنبال دوستي كاملا صادق و با وفا بگردد، به دنبال چيزي است كه يافت نشدني است.
[FONT=Cordia New][FONT=Cordia New][51][FONT=B Badr] إنَّما سُمي الرفيقُ رفيقاً لأنَّه يُرفِقُكَ على صَلاحِ دينِكَ فَمَنْ أعانَكَ عَلَى صَلاحِ دينِكَ فهو الرفيقُ الشفيقُ (غرر: 424) امام علي [FONT=B Badr](عليهالسلام)[FONT=B Badr]: رفيق را رفيق ناميده اند چه اين كه او تورا با رفق و نرمي كمك ميكند تا دينت را سامان بخشي پس چنين كسي واقعا رفيق و دلسوز است.
[FONT=Cordia New][FONT=Cordia New][52][FONT=B Badr] إَنَّ الَّذينَ تَراهُمْ لَكَ أَصْدِقاءُ إِذا بَلَوْتَهُمْ وَجَدْتَهُمْ عَلى طَبَقاتٍ شَتّى فَمِنْهُمْ كَالأَسَدِ فى عِظَمِ الأَكْلِ وَشِدَّةِ الصَّوْلَةِ وَ مِنْهُمْ كَالذِّئْبِ فى المَضَرَّةِ وَ مِنْهُمْ كَالْكَلْبِ فى البَصْبَصَةِ وَ مِنْهُمْ كَالثَّعْلَبِ فى الرَّوْغانِ وَ السِّرْقَةِ،صْوَرُهُمْ مُخْتَلِفَةٌ وَ الحِرْفَةُ واحِدَةٌ، ما تَصْنَع غَداً إِذا تُرِكْتَ فَرْداً وَحيداً لا أَهْلٌ لَكَ وَ لا وَلَدٌ إِلاَّ اللَّهُ رَبُّ العالَمينَ. (اختصاص: 252) امام صادق [FONT=B Badr](عليهالسلام)[FONT=B Badr]: آناني را كه تو دوست ميبيني[FONT=B Badr] زماني كه امتحانشان كني ميبيني چند دسته هستند: بعضي مثل شير پرخور و بيرحمانه سختگيرند و بعضي مثل گرگ آسيب ميرسانند و بعضي چون سگ از ترس ويا طمع دم ميجنبانند و بعضي مثل روباه از روي فريب و به خاطر ربودن اموال، مدام به اين طرف و آن طرف ميروند. صورتهاي آنها مختلف است ولي حرفه آنها يكي است. در فردا روز، زماني كه تنها ماندي چه ميكني؟! نه همسري و نه فرزندي؛ مگر خداوندي كه مالك جهانيان است.
[FONT=Cordia New][FONT=Cordia New][53][FONT=B Badr] الْخَبِيثاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَ الْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثاتِ وَ الطَّيِّباتُ لِلطَّيِّبِينَ وَ الطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّباتِ (نور: 26) زنان خبيث براي مردان خبيث، و مردان خبيث براي زنان خبيث؛ و زنان پاك براي مردان پاك و مردان پاك براي زنان پاك.
[FONT=Cordia New][FONT=Cordia New][54][FONT=B Badr] إنَّما يَعْرِفُ الفضْلَ لأهل الفضْلِ أولُوا الْفضْلِ (غرر: 423) امام علي [FONT=B Badr](عليهالسلام)[FONT=B Badr]: فضيلت اهل فضل را تنها اهل فضل ميدانند.
[FONT=Cordia New][FONT=Cordia New][55][FONT=B Badr] كلُّ شيءٍ يَنْفَرُّ مِنْ ضِدِّه (غرر: 423) امام علي [FONT=B Badr](عليهالسلام)[FONT=B Badr]: هرچيزي از ضد خودش فرار ميكند.
[FONT=Cordia New][FONT=Cordia New][56][FONT=B Badr] رجوع کنید به پاورقي 44.
[FONT=Cordia New][FONT=Cordia New][57][FONT=B Badr] لا تَسْتَكْثِرَنََّّ مِن إخوانِ الدنيا فإنََّك إنْ عَجَزْتَ عنهم تَحَوَّلوا أعداءً و إنَّ مَثَلَهم كَمَثَلِ النّارِ كثيرُها يَحْرَقُ و قليلُها يَنْفَعُ (غرر: 424) امام علي [FONT=B Badr](عليهالسلام)[FONT=B Badr]: به دنبال زياد نمودن دوستان دنيايي هرگز مباش! زيرا وقتي نتوانستي با آنها باشي، دشمنت ميگردند، آنها مثل آتش ميمانند كه زيادش ميسوزاند و كمش نفع ميبخشد.
[FONT=Cordia New][FONT=Cordia New][58][FONT=B Badr] ثَمَرَةُ التَّواضُع[FONT=B Badr]ِِِِِِِ[FONT=B Badr]ِ الُْمحَبَّةُ. (غرر: 249) امام علي [FONT=B Badr](عليهالسلام)[FONT=B Badr]: ثمره فروتني محبت است.
[FONT=Cordia New][FONT=Cordia New][59][FONT=B Badr] إِذا أَحْبَبْتَ فَلاتكْثِرْ. (غرر: 424) امام علي [FONT=B Badr](عليهالسلام)[FONT=B Badr]: زماني كه محبت ميورزي زياد روي نكن!.
[FONT=Cordia New][FONT=Cordia New][60][FONT=B Badr] أُبْذُلْ لِصَديقِكَ كُلَّ المَوَدَّةِ وَ لاتَبْذُلْ لَهُ كُلَّ الطُّمَأْنينَةِ وَ أَعْطِهِ مِنْ نَفْسِكَ كُلَّ المُواساةِ وَ لاتَقُلْ إِلَيْهِ بِكُلِّ أَسْرارِكَ. (غرر: 421) امام علي [FONT=B Badr](عليهالسلام)[FONT=B Badr]: به دوستت تا ميتواني اظهار محبت كن ولي به او اعتماد كامل نداشته باش، او را در حد خودت از نظر اقتصادي بالا بياور ولي همه اسرارت را به او مگو.
[FONT=Cordia New][FONT=Cordia New][61][FONT=B Badr] مَنْ لَمْ يَرْضَ مِنْ صَديقِهِ إِلاَّ بِايثارِهِ عَلى نَفْسِهِ دامَ سَخَطُهُ. (غرر: 425) امام علي [FONT=B Badr](عليهالسلام)[FONT=B Badr]: كسي كه از دوستش راضي نشود مگر به اين كه او ايثار كند، ناراحتيش مداوم است.
[FONT=B Badr]منابع:
[FONT=B Badr]
اصلا از حدیث دوم همچین تعبیر استفاده نمی شود که بگوییم « با نقشه قبلی عصبانی اش کن». منظور از حدیث این است، اگر عصبانی شد، او را امتحان کن، .
این همش مشکل است می دانید چرا؟
اگر بنا باشد همه انسانها برای امتحان همدیگر، همدیگر را عصبانی کنند، بعد بگویند که خوب، شما از امتحان، موفق بیرون نیامدی، می دانید چه فضایی در جامعه ایجاد می شود؟! هر کسی به بهانه دوستی اطرافیانش را عصابنی کند!!!!
بعضی از مردم همینطوری اعصابشان خورد هست، خیلی ها هم همینطوری دنبال بهانه می گردند، حالا از این به بعد تا وقتی از دست کسی عصبانی شدیم، سریع خواهد گفت: می خواستم تو را امتحان کنم و الا قصد دیگری نداشتم.
خوب این هم بهانه دست مردم خواهد شد.
بعید به نظر می آید که حضرت، منظورشان این مطلب باشد و هیچ اشکالی هم ندارد که همان مطلبی که ذکر شد، برداشت از حدیث باشد، بلکه به معارف دین، سازگار تر است.
از دوستان که نظرات خود را اعلان کردند، و باعث روشن شدن بحث شد متشکریم.
این که کسی بخواهد سوءرفتار خود را مستند به روایت و یا حدیثی بکند و از آن فقط این استفاده را بکند دلیل نمی شود که آن روایت را طرح و یا از نص صریح آن عدول کرد.. بلکه این روایت در کنار همه احادیث دیگر که در موضوع مذمت آزار آمده و در واقع می تواند مجوزی باشد برای انجام یک بار آن. یعنی به اصطلاح ذکر خاص بعد از عام که بسیار شایع است در فقه. مثل این که مثل اکل میته که خوردنش در حالت عادی حرام است ولی در حالت اضطرار حلال می شود..
و در واقع نکوهش مخصوص فرد است نه روایت..
مثل این که مثل اکل میته که خوردنش در حالت عادی حرام است ولی در حالت اضطرار حلال می شود..
باسلام و عرض ادب
اکل میته،ناظر به موارد اضطرار است که به این راحتی شرایطش محقق نمی گردد، اما در مقام دوستی، یکی از اموری است که مرتب با آن در زندگی روزمرّه برخورد می کنیم، نمی توان با موارد اکل میته قیاس کرد و سریع برای هر رفاقت و دوستی ای اضطرار درست نمود.
حدیث دوم می گوید: «فاغضبه؛ او را خشمگین ساز!» دیکه از این روشن تر! بعد شما می گویی: «اگر عصبانی شد!!» شما چرا از نص حدیث عدول نمودی؟!
سلام علیکم
عرض شد عبارت «با نقشه قبلی عصبانی اش کن» در حیدث نیست، و منظور از حدیث بود که بیان شد نه عین ترجمه حدیث و گفته شد، منظور این است «اگر عصبانی شد». یا بهتر بگوییم اگر کارهای تو او را عصبانی کرد، کاری کردی که او را عصبانی می کند ولو امر پسندیده ای باشد، نه این که مستقیم او را آزار بدهیم.
عبارت صریح حیدث، درست است که این عبارت است«فاغضبه»، اما شنونده باید عاقل باشد، به این راحتی معنای آزار فهمیده نمی شود، در حالیکه این همه در روایات از ظلم و آزار اجتناب شده، بنده هم قبول دارم که هیچ چیز مانند صریح آیات و روایات نیست، اما روایات با کنار قرار دادن روایات دیگر،معنا می شوند.
خوب دقت بفرمایید که ممکن است حدیث بخواهد بگوید، «او را غضبناک کن» یعنی در راه خدا عملی انجام بده که معمولا انسانها در مقابل آن شرایط ناراحت و عصبانی می شوند مثلا ممکن است بعضی از این که شما تمام موارد دین را مو به مو انجام دهید، ناراحت شوند و بگویند: ای بابا همش می خواهد مستحبات و مکروهات را رعایت کند!
در اینصورت عصبانی شده است و لازم نیست او را با آزردن و ظلم کردن عصبانی نمود، ممکن است منظور از عصبانی کردن، این امور مباح باشد، نه این که واقعا، حقی از او ضایع کنیم یا ولو مقدا کم، خدشه ای به او وارد کنیم، تا آزمایش شود، کجای دین این گونه برخورد را تجویز نموده، در حالیکه از کوچکترین ظلمها هم اجتناب داده است.
همچنین عرض شد انسان در روزمّرگیِ خود با ناملایمات مختلفی روبرو می شود، که خیلی از آنها دست خودِ انسان نیست، و ممکن است، دوست ما از ما رنجور و عصبانی شود، می توان مضمون حدیث را حمل به این گونه موارد کرد.
شما که می دانید ما در قرآن هم آیات مختلفی داریم که نص صریح آنها را با آیات و روایات و عقل می سنجیم نه با خودِ همان آیه. تک بُعدی نگاه نمی شود
پس اگر غیر این باشد باید بگوییم، آیه «الرحمن عرش الاستوی» بدین معناست که خدا بر کرسی نشسته است. اگر هم کسی سوال کرد، بگوییم مگر نمی بینی،نص صریح قرآن برای خدا جا و مکان قائل است. در صورتیکه هیچ عاقلی چنین برداشتی از نصّ این آیه نباید بکند.
مثلا قرآن می گوید«تراهم رکعا سجدا» آنها را در حال رکوع و سجود می بینی. آیا می شود بگوییم صریح قرآن این است که آنها فقط رکوع و سجود می کنند چون قرآن گفته رکوع و سجود و هیچ قید دیگری نزده، و دیگر هیچ کار دیگر انجام نمی دهند حتی استراحت نمی کنند، غذا نمی خورند و ... . همه قیدها را که قرآن نباید بزند، خیلی قیدها را عقل می زند، آیات دیگر می زنند.
یا در آیات اول سوره مومنون که صفات مومنین را بیان می کند می گوید کسانی هستند که در حال نماز خاشعند، از لغو پرهیز می کنند و... . کسی بگوید چرا ولایت امیرالمومنین را نگفت، پس ولایت حضرت علی جز شرایط مومن بودن نیست.
آیا می شود چنین برداشتی کرد؟ ولایت علی از آیات دیگر به عنوان ضرورت فهمیده می شود.
باید توجه داشت، حتی صریح آیات و روایات نیز با کنار گذاشتن سایر مبانی دین و عقل فهمیده می شود به این راحتی نمی توان از عبارت «فاغضبه» «او را عصبانی کن» استفاده نمود که او را آزار بده ولو هرگونه آزاری. باید تأمّل نمود که منظور از عصانی کردن چیست. که مواردی به عنوان احتمال عرض شد.
از احادیث بسیار زیبا که انتخاب نمودید و در پست قرار دادید تشکر می کنم
موفق باشید.
باسلام و عرض ادب
اکل میته،ناظر به موارد اضطرار است که به این راحتی شرایطش محقق نمی گردد، اما در مقام دوستی، یکی از اموری است که مرتب با آن در زندگی روزمرّه برخورد می کنیم، نمی توان با موارد اکل میته قیاس کرد و سریع برای هر رفاقت و دوستی ای اضطرار درست نمود.
لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
با تشکر از شما و برادر گرامی روح بخش
لطفا از شما بزرگواران تقاضی دارم بحث را به طور منظم پیش برید که به نتیجه ای نهایی برسد
و یک برنامه کار بردی اصولی بدید
چون دوستی یک مسئله مهم است که توی رفتار ادمی تاثیر داره چه بسا بسیاری از مشکلات بخاطر عدم انتخاب دوست صحیح باشد
اما یه سوال دارم
ما اینجا امر بیهوده ایی نیست قرار است اشنایی را بیازماییم
حدیث 3 راه گفته
گفته در حالت خشمش
در حال سفر
و در حال تنگ دستی تو
خب حالت تنگ دستی رو میشه با توریه حل کرد درست؟
مثلا در نظر داشت که می خواهم فلان چیز را بخرم
و مبلغ ان بیش از ژول ما باشه و یا هر راهی درست دیگری
اما می ماند راه سفر و راه خشم دوستمون
این دو باید تبیین بشه و درست روش بحث بشه
اگر اجازه می دهید
من هم نظرم رو بگم
به نظرم اینکه دوستمونو خشمگین کنیم نمی تواند کاملا غلط باشد
چرا چون امتحان در پیش است
حرف شما درست است که ما با ادم های زیادی در تماسیم که نیاز داریم
اما لزومی نداره با همه دوست باشیم و می توانیم در حد اشنا باشیم
که با این نکته بگمانم این دلیل ضعف می یابد
بعد اینجا قرار است که دوست برگزینیم پس باید احادیث مربوط به دوست را بیابیم
و ببینیم چه می گوید و همچنین ایات ان
و جمع این ها یکسری المان در دست داریم که با سنجش ان در ظاهر دوست
پی میبریم که اون لایق دوستی است
پس باز در اینجا یکسری افراد کنار می روند و کمتر میشه تعداد افرادی که دوست با ایشان باشیم
خب حالا موقع انتخاب نهایی است
که میرسه به این مراحل
اول تنگدستی امتحان کنیم
که میشه راحت فهمید که اونم روش روش ارائه داده بشه خوبه
و بعد سفر
حال پارکی رستورانی سینمایی که سفر درون شهری است تا برون شهری
که اگر دقت کنیم در سفر درون شهری المان اول هم سنجیده می شه
حال اگر توی این دوقسمت دوستمان عصبانی شد یا به طریقی فهمیدیم عکس العمل ان در موقع خشم چیست
که مرحله سوم هم مرتفع میشه
اگر نه دیگر ناچاریم این مرحله سوم را بیازماییم!!
که این نیاز نیست به عموم مردم اینکار رو انجام بدیم
چون خودتون اشاره کردید که مواردی که ادمی عصبی میشه نا خود اگاه خیلی پیش میاد
مگر در مواقع ضروری که دوستمون مومن است
و مشکلی نداشت از لحاظ دیگر
خب اینجا چه ایرادی دارد که کمی عصبیش کنیم؟
مثلا با خلق و خوی ان در سفر و تنگدستی خودمنو آشنا شدیم و می دانیم که چه چیز ناراحتش می کند
کمی به نیت شوخی اونو میگوییم؟
خب اینگونه هم شوخی کردیم
و هم مرحله سوم را ازمودیم
حال این استدلالی که کردم چه قدر درست است
و چه قدر اشتباه
خوشحال میشم راهنمایی کنید:hamdel::Mohabbat:
خوشحال میشم راهنمایی کنید
باسلام و عرض احترام خدمت شما دوست گرامی
این که چگونه عصبانی اش کنیم، بیان شد. مطالعه بفرمایید.
شوخی هم نباید، مردم آزاری درونش باشه. والا فایده ندارد.«او را غضبناک کن» یعنی در راه خدا عملی انجام بده که معمولا انسانها در مقابل آن شرایط ناراحت و عصبانی می شوند مثلا ممکن است بعضی از این که شما تمام موارد دین را مو به مو انجام دهید، ناراحت شوند و بگویند: ای بابا همش می خواهد مستحبات و مکروهات را رعایت کند!
در روزمّرگیِ خود با ناملایمات مختلفی روبرو می شود، که خیلی از آنها دست خودِ انسان نیست، و ممکن است، دوست ما از ما رنجور و عصبانی شود، بالاخره با این کار هم اورا عصبانی کردیم، در حالیکه نیتمان هم غضبناک کردن او نبوده، می توان مضمون حدیث را حمل به این گونه موارد کرد.
آیا این تعبیر بهتر نیست؟ آیا این گونه با سایر احادیث سازگارتر نیست؟/
همه سخن در این است که عصبانی کردن، به این نیست که کار ناشایست یا غیر قابل انتظار انجام بدهیم تا شخص ناراحت بشود
می توان کار خوب کرد، و شخص ناراحت و عصبانی بشود. مثلا اگر خطایی کرد او را امر و نهی کردیم و او عصبانی شد، سریع پی می بریم که یکی از ویژگیهای دوست را ندارد، زیرا در مقابل وظیفه ای که انجام دادم ناراحت شد.
خیلی روشن است، عصبانی اش کن، یعنی ببین در مقابل اوامر و نواهی الهی چگونه است، آیا از اوامر الهی ناراحت می شود، آیا از نواهی و منکرات خرسند می گردد؟!
لازم نیست کار بد بکنیم تا ناراحت بشود تا او را بشناسیم. خیلی از کارهای خوب هم می تواند طرف را ناراحت و عصبانی کند که ما در این مقام صبر و تحمل او را در مقابل دستورات الهی و معرفت در دوستی خواهیم شناخت.
خیلی روشن است، عصبانی اش کن، یعنی ببین در مقابل اوامر و نواهی الهی چگونه است، آیا از اوامر الهی ناراحت می شود، آیا از نواهی و منکرات خرسند می گردد؟!
لازم نیست کار بد بکنیم تا ناراحت بشود تا او را بشناسیم. خیلی از کارهای خوب هم می تواند طرف را ناراحت و عصبانی کند که ما در این مقام صبر و تحمل او را در مقابل دستورات الهی و کمال معرفت در دوسیت خواهیم شناخت.
سلام
ممنون از پاسختون بله میشه با کار خوبم اینکار رو کرد که دوستمون ناراحت بشه و اینم روش خوبیه
چون یکی از ملاک های دوست خوب عامل بودن به امر اللهی است
حال یه سوال
اگر اینگونه باشد و دوستمون رو با عمل به دستورات اللهی سنجیدیم
اما او فردی تو دار باشد و ما ندانیم او عصبانی می شود چطور؟
شاید او عصبانی نشه و بی تفاوت باشه به اوامر اللهی؟:Gig:
یا توی دلش عصبانی بشه و بخوره
نگه
اینجا کفایت می کنه آزمون همین که عصبانی نشد یعنی خوبه؟
این مربوط به آزمون دوم نیست؟
قسمت سفر کردن باهاش
مکه در انجا خصوصیات اخلاقی رو میشناسیم
آیا اینجا ملاک عصبانیت نحوه بر خورد با ما نیست؟
اینکه چقدر عصبانی بشه هم حد داره؟
چون مثلا دیدیم یک بار عصبانی شد دوست ندانیمش؟:Gig:
شوخی هم نباید، مردم آزاری درونش باشه. والا فایده ندارد.
منظور شوخی های بحق است
نه باطل و اینجور شوخی هایی که طرفو ناراحت می کنه
حال بدانیم که عملی اونو عصبی می کنه
و بدونیم و بتوانیم که اونو رفع کنیم اما نکنیم
چطور؟
منظ.ر اینه که مثلا دوستمون از جوک بدش میاد و عصبی میشه
یکی نمی داند که دوستمون که بهتره بگیم اشنامون از جوک بدش میاد
ما به نیت امتحان بهش نگیم (به طرف) اینم می شه انجام داد؟
چون بالا خره انتخاب دوست یکی از مهم ترین کار هاست که توی همنشینی در قیامت و قبر هم موثر است اینطور نیست؟
و یه سوال جواب ندادید تا الان
اینکه ما لزومی نداره با همه دوست بشیم
همون آشنابودن کافی است
اما خب در اینجا می خواهیم انتخاب کنیم!
یه لباس می خواهیم بخریم اندازه می کنیم می پوشیم و...
دوست که جای خود دارد
تنها ملاک امتحان این سه روش است؟
سنت اللهی برای امتحان بشر چیست
آیا میشه از ان پیروی کرد؟
:Gig:
باسلام و عرض ادب
اکل میته،ناظر به موارد اضطرار است که به این راحتی شرایطش محقق نمی گردد، اما در مقام دوستی، یکی از اموری است که مرتب با آن در زندگی روزمرّه برخورد می کنیم، نمی توان با موارد اکل میته قیاس کرد و سریع برای هر رفاقت و دوستی ای اضطرار درست نمود.
با عرض سلام و احترام
مثال اکل میته که ذکر شد برای ذکر خاص بعد از عام بود.. و غرض این نبود بگوییم امتحان دوست امتحان دوست هم اضطرار است..
عبارت صریح حیدث، درست است که این عبارت است«فاغضبه»، اما شنونده باید عاقل باشد، به این راحتی معنای آزار فهمیده نمی شود، در حالیکه این همه در روایات از ظلم و آزار اجتناب شده، بنده هم قبول دارم که هیچ چیز مانند صریح آیات و روایات نیست، اما روایات با کنار قرار دادن روایات دیگر،معنا می شوند.
اگر به اهمیت داشتن دوست توجه کنیم به حکم عقل هم می توان حقی که در حدیث برای کسی که می خواهد دوست انتخاب کند در نظر گرفته را ثابت کنیم و از نص حدیث عدول نکنیم..
لازم نیست کار بد بکنیم تا ناراحت بشود تا او را بشناسیم. خیلی از کارهای خوب هم می تواند طرف را ناراحت و عصبانی کند که ما در این مقام صبر و تحمل او را در مقابل دستورات الهی و معرفت در دوستی خواهیم شناخت.
سلام علیکم
حدیث مورد بحث در مقام بررسی علت درستی و یا غلط بودن خشم نیست! بلکه فقط در مقام بیان این مطلب است که وقتی دوستی را عصبانی نمودی و او تو را تحمل کرد و زبان به افشای سرت نگشود، می توانی به او اعتماد کنی و اسراری را در اختیارش قرار دهی! و برای عصبانی کردن یک فرد لازم نیست کار حرامی را انجام دهی.
من خودم خاطره ای دارم! وقتی نوجوان بودم، دوست داشتم با یکی از هم سن و سالهایم رفیق صمیمی بشوم و می خواستم ببینم او چقدر من را تحمل می کند. روز جمعه ای رفته بودیم کوه های اخلمد در اطراف مشهد، موقع برگشتن که همه خسته بودیم من پریدم روی کول او و من را انداخت روی زمین و بعد چند تا فحش بارم کرد و همین سبب شد تا از خیر رفاقت صمیمی با او بگذرم! البته نه این که با او قهر کنم!
من به این بنده خدا حق می دهم عصبانی شود، و حتی حق می دهم که من را به زمین بیاندازد و ولی به خودم هم حق می دهم او را اهل ایثار و گذشت ندانم در نتیجه او را تنها در حد «اخوان المُکاشَره، دوستان بگو بخند» بدانم نه «اخوان الثِّقه» که فرمود جانت را هم برایشان بده!
اما اگر دوستی موقعی که امر به معروف و نهی از منکرش نمودی، عصبانی شد، او در واقع از تو عصبانی نشده است. از تو نسبت به خودش کار خطایی ندیده که حال توقع رود، ما را ببخشد و از خود ایثار نشان بدهد! او دربرابر پذیرش حق از خود استکبار نشان داده! البته به این خاطر برای رفاقت نمره منفی گرفته ولی ربطی به آزمون خشم که مورد حدیث است ندارد!
اگر جمع بندی کنیم،در بحث ما(در این تاپیک) دو رای وجود دارد:
1.دوست را عصبانی کنیم،اما با ابزار عصبانیت---->رای جناب روح بخش
2.دوست خود را با امر و نهی و شرایط مختلف،عصبانی بیابیم
حقیقت این است که نص حدیث برای عموم مردم به رای اول نزدیک تر است.اما رای دوم هم
بعید نیست.اما ببینید،اگر من به شما بگویم بروید فلان کس را عصبانی کنید،چه به ذهن شما
میرسد؟ اما از طرفی به نظر با مبانی اسلام جور در نمی آید.
پس دو بحث مطرح میشود:
1.آیا اساساً این حدیث صحت دارد و محکم است؟
2.سیره ی برزگان و علمایی مثل امام خمینی و علامه قاضی ها و طباطبایی ها... در این مورد
به چه صورت بوده؟
شاید از این دو جنبه اگر بررسی شود،نتیجه ای واقعی تر در دسترسمان قرار گیرد
در حدیثی از امام علی (ع) خوندم:
حضرت علی می فرمایند: امتحان کن تا دشمن شوی. یعنی امتحان نکن.
هرکه بدون آزمایش دوستی انتخاب کند به ناچار به همنشینی با بدان گرفتار می شود.
مامون عباسی می گوید: اگر علی این را نگفته بود می گفتم دشمن شو تا امتحان کنی.
روش بنده در پیدا کردن دوست:
1- حلقه آشنایانتو وسیع کن و هیچ کس رو حا نینداز. با ادب و خوش اخلاق باش، از بین اونا یه عدّه خودشون بهت جذب میشن.
2- خودت باش و آشنایانتو امتحان نکن. فقط رصدشون کن. اگه کسایی که جذبت شدن رفتار خوبی دارن یه ذره یه ذره دوستی رو عمیق تر کن. اگه به رفتارای بد و خطرناک رسید دیگه دوستی رو عمیق تر نکن و یه ذره هم عقب بکش. امّا متوقفشم نکن.
1.آیا اساساً این حدیث صحت دارد و محکم است؟
2.سیره ی برزگان و علمایی مثل امام خمینی و علامه قاضی ها و طباطبایی ها... در این مورد
به چه صورت بوده؟
شاید از این دو جنبه اگر بررسی شود،نتیجه ای واقعی تر در دسترسمان قرار گیرد
باسلام و ادب خدمت شما دوست گرامی
حدیث، در کتب مختلف روایی ذکر شده و موثق است.
حتی با مبانی عقلی نیز ناسازگار نیست، اما به ظاهر با برخی مبانی دینی هماهنگ نمی باشد که اگر آن را در کنار سایر روایات بگذاریم، معنای آن هم روشن می شود و امر بعیدی به نظر نخواهد رسید و جمع بین این روایت و روایات دیگر هم ذکر شد، که همان برداشت دومِ شما می باشد.
در سیره بزرگان و علماء نیز، چنین برخوردی که کسی را عصبانی کنند تا برای منافع خودشان دوستی اختیار کنند، دیده نشده است.
شروع موضوع:
در حدیثی از امام علی (ع) خوندم:
هرکه بدون آزمایش دوستی انتخاب کند به ناچار به همنشینی با بدان گرفتار می شود.
من هم در طول چند سال گذشته بدون آزمایش دوست انتخاب کردم و واقعا پشیمان شدم.
یک سوال مهم دارم
چه طور قبل از انتخاب دوست او را آزمایش کنیم؟
از دوستان و کارشناسان خواهش می کنم به سوالم پاسخ بدهند
--------------------
چند راهکار پیشنهاد شد و یکی مورد بررسی دقیق تر قرار گرفت.
از کارشناسان میخواهیم تا موارد دیگری را گوشزد کنند تا
ان شالله بهره ببریم.:Gol::Gol:
من هم در طول چند سال گذشته بدون آزمایش دوست انتخاب کردم و واقعا پشیمان شدم.
یک سوال مهم دارم چه طور قبل از انتخاب دوست او را آزمایش کنیم؟
از دوستان و کارشناسان خواهش می کنم به سوالم پاسخ بدهند
--------------------
چند راهکار پیشنهاد شد و یکی مورد بررسی دقیق تر قرار گرفت. از کارشناسان میخواهیم تا موارد دیگری را گوشزد کنند تا
ان شالله بهره ببریم
باسلام و عرض ادب
یکی از روشهای دیگر برای شناسایی دوست، دقت و مطالعه پیرامون دوستان دیگر او هستند، ببینیم که او با چه کسانی رفت و آمد دارند، دوستان وی در دایره چه افرادی هستند. زیرا هر کسی با شخص و افرادی معاشرت می کند که آنها را دوست می دارد و با عقائد آنها متمایل است. «المرء مع من احب» (مصباح الشریعه، ص 194)
این به عنوان یک اصلی کلی است.
روش دیگر که البته مخصوص افرادی است که بخواهند دوستان مومن داشته باشند و برای هر کسی تجویز نمی شود این است که ببیند، به هنگام نماز چگونه است و نسبت به نماز اول وقت چه حالت و احساسی دارد. دوم، نسبت به اموال خویش و خدمت به خلق خدا و دوستان دیگر خود چگونه است، نسبت به رازداری و حفظ اسرار دوستان خود بالاخص ائمه چگونه برخورد می کند. این سخن برگرفته از فرمایش امام صادق علیه السلام است که فرمودند:
«امْتَحِنُوا شِيعَتَنَا عِنْدَ مَوَاقِيتِ الصَّلَاةِ كَيْفَ مُحَافَظَتُهُمْ عَلَيْهَا، وَ إِلَى أَسْرَارِنَا كَيْفَ حِفْظُهُمْ لَهَا عَنْ عَدُوِّنَا، وَ إِلَى أَمْوَالِهِمْ كَيْفَ مُوَاسَاتُهُمْ لِإِخْوَانِهِمْ فِيهَا»
( الصّدوق في الخصال: 103/ 62، و الدّيلميّ في اعلام الدّين: 130، وعلامه المجلسيّ في البحار 74: 391/ 3.)
سلام !
به نظر من هم میشه به روش های جالب و زیرکانه طوری طرفمون رو عصبی کنیم که هم به روایت عمل کرده باشیم هم دوستمون به دل نگیره!
شیعه باید زیرک باشه! (مثل مختار)
به این صورت که از دوستمون بخواییم برامون تعربف کنه وقتی خیلی عصبانی میشه چیکار میکنه بعد تعریف میکنه و میپرسه چطور مگه؟ بعد به دوستمون همین روایت رو نشون میدیم ! بعد اگر دیدیم خیلی کلاس میذاره و میگه من خودمو کنترل میکنم و فلان....بهش یک پیشنهاد میدیم! میگیم یک روز که اصلا حواست نبود من تو رو عصبانی میکنم از من راضی باش فقط میخوام ببینم راست میگی یا نه! اون هم با کمال میل قبول میکنه ! (اگر قبول نکنه یعنی جنبه عصبانیت نداره)
بعد از چند روز میریم عصبیش میکنیم و عکس العملش رو میسنجیم!
بعد از اون هم بهش میگیم :
یادته اون روز ازت اجازه گرفتم عصبانیت کنم؟
میگه: اوخ اوخ دهنت سرویس .......
بعد هم با یکم خنده و شوخی همه چی تموم میشه!
سوال:
چه طور قبل از انتخاب دوست او را آزمایش کنیم؟اگر با این آزمایش زمینه ی عصبانیتش رو فراهم کنم , آیا این کار گناه نداره؟
پاسخ:
منظور از این که قبل از انتخاب، او را آزمایش کنیم، یعنی قبل از این که او را دوست حقیقی خطاب کنیم، وی را بیازماییم.
پس ابتدا با دوستی اجمالی او را می آزماییم تا ببینیم، صلاحیت یک انسان مومن را دارد تا دوستی حقیقی با او داشته باشیم. زیرا اگر شخصی مومن باشد، حقوق دوستی تو را رعایت خواهد نمود.
اما آزمایش به سه طریق باید صورت بگیرد، البته این سه روش برای کسی است که بخواهد بهترین دوست را داشته باشد. امام صادق (علیه السلام) این سه نکته زیبا را چنین می فرمایند: کسی را دوست خود نشمار، بلکه او را آشنا بدان، مگر این که به سه خصلت او را آزموده باشی، اول این که موجبات خشم او را فراهم کنی و نگاه کنی در هنگام خشم چگونه است؟ آیا او را از دایره حق به سمت باطل خارج می کند؟. دوم این که با او سفر نمایی. (چون در سفربهترین محیطی است که انسان طرف مقابل خود را در شرایط مختلف سفر خواهد شناخت.) سوم او را با مال آزمایش کنی.
یعنی ببینی آیا در هنگام سختی و یا حتی رفاه و آسایش، چگونه برای تو مایه می گذارد؟ آیا خود بین و خودخواه هست؟ آیا در اعطای مال به تو دریغ نمی کند؟ مال خود را مال تو می داند یا خیر.
پس از طی کردن این سه مرحله، اگر پیروز بیرون آمد، می توان او را صدیق خطاب کرد، در غیر اینصورت، یک آشنا بیش نیست.
أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا تُسَمِّ الرَّجُلَ صَدِيقاً وَ سَمِّهِ مَعْرِفَةً حَتَّى تُخْبِرَهُ بِثَلَاثِ خِصَالٍ حَتَّى تُغْضِبَهُ فَتَنْظُرَ غَضَبَهُ يُخْرِجُهُ مِنْ حَقٍّ إِلَى بَاطِلٍ وَ تُسَافِرَ مَعَهُ وَ تُخْبِرَهُ بِالدِّينَارِ وَ الدِّرْهَمِ.[1]
یکی از روشهای دیگر برای شناسایی دوست، دقت و مطالعه پیرامون دوستان دیگر او هستند، ببینیم که او با چه کسانی رفت و آمد دارند، دوستان وی در دایره چه افرادی هستند. زیرا هر کسی با شخص و افرادی معاشرت می کند که آنها را دوست می دارد و با عقائد آنها متمایل است. «المرء مع من احب» [2]
این به عنوان یک اصلی کلی است.
روش دیگر که البته مخصوص افرادی است که بخواهند دوستان مومن داشته باشند و برای هر کسی تجویز نمی شود این است که ببیند، به هنگام نماز چگونه است و نسبت به نماز اول وقت چه حالت و احساسی دارد. دوم، نسبت به اموال خویش و خدمت به خلق خدا و دوستان دیگر خود چگونه است، نسبت به رازداری و حفظ اسرار دوستان خود بالاخص ائمه چگونه برخورد می کند. این سخن برگرفته از فرمایش امام صادق (علیه السلام) است که فرمودند:
«امْتَحِنُوا شِيعَتَنَا عِنْدَ مَوَاقِيتِ الصَّلَاةِ كَيْفَ مُحَافَظَتُهُمْ عَلَيْهَا، وَ إِلَى أَسْرَارِنَا كَيْفَ حِفْظُهُمْ لَهَا عَنْ عَدُوِّنَا، وَ إِلَى أَمْوَالِهِمْ كَيْفَ مُوَاسَاتُهُمْ لِإِخْوَانِهِمْ فِيهَا».[3]
اگر طبق این چیزی که شما می فرمایید زمینه ی عصبانیتش رو فراهم کنم , آیا این کار گناه نداره؟ چه جوری عصبانیش کنم؟؟؟
منظور از این که زمینه عصبانیت را فراهم کنیم، این نیست که کارهایی انجام بدهیم که او را عصبانی می کند، این که مردم آزاری است و برای شناخت افراد حق نداریم آنها را بیازاریم، منظور این است در شرایط سختی که معمولا برای هرشخصی در زندگی پیش می آید، مثلا به خواسته هایش نمی رسد، با کمبودهایی مواجه می شود، یا موقعیت هایی برایش پیش می آید که صبر او مورد امتحان واقع می شود،در این گونه مواقع او را بشناسیم و ببینیم چگونه عمل می کند، نه این که خودمان با دست خود او را به این وادیها بکشانیم.
[/HR][1] ( مصادقة الإخوان ؛ ؛ ص72.
[2] (مصباح الشریعه، ص 194).
[3] الصّدوق في الخصال: 103/ 62، و الدّيلميّ في اعلام الدّين: 130، وعلامه المجلسيّ في البحار 74: 391/ 3.)