عذاب چرا؟
تبهای اولیه
وقتی دانشجو بودم یکی از بچه ها همین سوال رو از استاد کرد و استاد جواب داد که:
خداوند عاشق همه ی بندگانش است و زمانی کسی یکی از بندگانش را ناراحت کند و یا به او آزار برساند خداوند از اینکه به عشق او رنجی رسیده است ناراحت میشود و به همین دلیل عامل ناراحتی عشقش را عذاب میکند.
وقتی دانشجو بودم یکی از بچه ها همین سوال رو از استاد کرد و استاد جواد داد که:
خداوند عاشق همه ی بندگانش است و زمانی کسی یکی از بندگانش را ناراحت کند و یا به او آزار برساند خداوند از اینکه به عشق او رنجی رسیده است ناراحت میشود و به همین دلیل عامل ناراحتی عشقش را عذاب میکند.
[="purple"]لطفا اگر کسي دراين باره مي داند جواب علمي تر ارائه نمايد[/]
وقتي خداوند بندگان خود را دوست دارد چگونه ممکن است که آنها را مورد عذاب قرار دهد؟ يا بگوييم که دوستي بين خدا و بندگان نيست؟ يا عذاب ندارد؟
سلام
محبت خداوند تا حدی است که با حکمتش تضاد نداشته باشد.ضمن اینکه مستفاد از اخبار و آیات الهی این است که عذاب اخروی عین اعمال و اخلاق و عقاید دنیوی ما هستند و جهنم محل ظهور و تجلی آنان میباشد.
توضیح اینکه رابطه بین یک جرم و سزای آن میتواند چند گونه باشد:
1- اعتباری و قراردادی مثل آنکه برای تخلف از فلان علامت راهنمایی و رانندگی فلان مبلغ را وضع کرده باشند .
2 - تکوینی مثل آنکه اگر کسی سوزن در چشم خود فرو برد کور خواهد شد.
3 - رابطه عینیت که جزاء عین جرم باشد و تجسم اعمال به همین معنای سوم میباشد
ای دریده پوستین یوسفان***گرگ برخیزی از این خواب گران
گشته گرگان یک به یک خوهای تو***می درانند از غضب اعضای تو
این سخنهای چو مار و کژدمت***مار و کژدم میشوند گیرند دمت
خدای متعال بسیار بخشنده و توبه پذیر است و به انواع مختلف این را برای بندگانش بیان کرده است:
«إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحیمٌ[حجرات/12] خداوند توبه پذیر و مهربان است.»
«إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیمٌ[مزمل/20] خداوند آمرزنده و مهربان است.»
«إِنَّ اللَّهَ كانَ عَفُوًّا غَفُوراً[نساء/43] خداوند، بخشنده و آمرزنده است.»
و حتی توبه پذیری خدای متعال تا بدانجا پیش می رود که زشتی استحاله شده، و به زیبایی تبدیل می شود:
«یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ[فرقان/70] خداوند گناهان آنان را به حسنات مبدّل مى كند.»
اما باید برای فهم صحیح از صفت بخشش و رحمت الهی، از سایر صفات الهی غافل نشویم و اصولا در شناسایی هر صفتی از صفات الهی، باید در نظر داشته باشیم که خدای متعال دارای تمام صفات جمال و جلال است و تمام این صفات با هم وحدت داشته و با ذات او یکی است.
بنابراین زمانی که عفو و بخشش خدا را در نظر می گیریم، نباید آن را به گونه ای بفهمیم که مثلا خلاف حکمت شود. خدای متعال آن قدر بخشنده و مهربان است که می تواند گناهکارترین گناهکاران را نیز بیامرزد و حتی شیطان نیز در رحمت خدا طمع می کند. اما اگر خدا بخواهد همه گناهکاران را بیامرزد، خلقت انس و جن لغو خواهد شد! چون خدای متعال آنها را آفریده تا امتحان نموده و هر کدام را به جزای عمل خویش برساند. و اگر بنا باشد همه را ببخشد، خلقت و امتحان الهی تنها یک بازیچه بوده است، بنابراین ممکن نیست که خدای متعال همه را ببخشد:
«أَ فَمَنْ كانَ مُؤْمِناً كَمَنْ كانَ فاسِقاً لا یَسْتَوُونَ[سجده/18] آیا كسى كه باایمان باشد همچون كسى است كه فاسق است؟! نه، هرگز این دو برابر نیستند.»
و برای همین حکمت و هدفمندی خلقت است که علیرغم رحمت واسعه خدای متعال، وعده جهنم حتمی شده است:
«وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعینَ[هود/119] و فرمان پروردگارت قطعى شده كه: جهنّم را از همه (سركشان و طاغیان) جنّ و انس پر خواهم كرد.»
همچنین می توان با اصلی که بیان شده، ابعاد دیگر مساله غفران الهی را درک کرد. خدای بخشنده و مهربان، غیور نیز هست و کسانی که سنت های او را می شکنند، بدون عقوبت رها نمی کند! خدای متعال منتقم نیز هست و سزای اعمال را به شخص می چشاند و ... .
به عبارت دیگر ما باید بنگریم که محل اصلی تجلی هر صفت کجاست. غفران الهی در جایی متجلی می شود که شخص در صدد اصلاح و جبران باشد و در اینجا خدای جبّار (به معنای جبران کننده مثل شکسته بند) با غفران و رحمت، شخص را در اصلاح مسیر کمک می کند. بنابر همین امکان ندارد که خدای متعال مشرک را ببخشد! چون ذات مشرک هیچ جای اصلاحی باقی نگذاشته است:
«إِنَّ اللَّهَ لا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَكَ بِهِ[نساء/116] خداوند، شرك به او را نمى آمرزد.»
با توج به مطالب بالا، می یابیم که سیستم کاملا نظام مندی در پیش روی انسان است. و نباید بخشش خدای متعال را مانند پارتی بازی و شتر دیدی، ندیدی و ... دانست. بلکه باید دانست در این سیستم حکیمانه، بخشش و مغفرت و جبران، برای کسی است که مسیر خود را تغییر داده و این تغییر مسیر تنها لقلقه زبان نباشد.
با سلام
نوید جان در مورد این سوالات فکر کن شاید جوابتو بگیری:
1-آیا وقتی که معلمی شاگرد خود را و یا پدری فرزند خود را دوست دارد او را تنبیه نمی کند؟ و اگر تنبیه نکند نشانه دوست داشتن اوست؟
2-آیا اگر عذاب خدا نبود امکان زندگی در این دنیا وجود داشت؟ و نظم در زندگی وجود داشت؟ یا دو روزه همه چیز از هم می پاشید؟
3 - عذاب خداوند در واقع سنت الهی است و در واقع نتیجه کارهای خود انسانهاست.
4- آیا به نظر تو بخشش گنهکاران ظلم به به بیگناهان نیست؟ و آیا بخشش گنهکاران با عدالت الهی سازگاری دارد؟
یا علی.
بسمه تعالی
در یک جمله میگم , ایا کسی مثل هیتلر با این همه جنایت بره بهشت , خدا راه و چاه رو به بندش یاد
داده تا متناسب با ان اخرتش را بسازد . """ خداوند عادل است"""
وقتي خداوند بندگان خود را دوست دارد چگونه ممکن است که آنها را مورد عذاب قرار دهد؟ يا بگوييم که دوستي بين خدا و بندگان نيست؟ يا عذاب ندارد؟
با سلام و تشكر:Gol:
در پاسخ به بخش اول سؤالتان لازم بذكر است:
متكلمان، فيلسوفان و عارفان الهى به گونه هاى مختلف، پرده از فلسفه و راز وجود جهنم و عذاب اخروي برداشته، بر آن استدلال كرده اند. برخى تا يازده دليل بر اين مطلب شمرده اند كه به جهت اختصار به ذكر يكى از آنها بسنده مى كنيم:(1)
عذاب جهنم چيزى جز تجسّم عينى كردار انسان نيست. كيفر اخروى مانند كيفرهاى دنيوى، امرى قراردادى و اعتبارى نيست؛ بلكه حقيقتى تكوينى و قهرى است كه از ناحيه خود انسان دامنگير او شده و اين خود انسان است كه شعله هاى آن را برمى افروزد. كيفرهاى اعتبارى قابل وضع و رفع است، اما كيفر تكوينى باطن خود عمل است و عمل و كيفر دو روى يك سكه اند.
در چنين رابطه اى وجود عمل سوء، مساوى با وجود كيفر است و بين آن دو فاصله اى نيست. از اين رو قرآن مى فرمايد: «وَ مَن جاءَ بِالسَّيئه فَكُبَت وُجوُههم فِى النّار هَل تُجزون إِلاّ ما كُنتم تَعمَلون»(2)؛ «آنان كه كردار بد همراه خويش بياورند، به رو در آتش افكنده مى شوند. آيا پاداشى جز آنچه عمل مى كرديد خواهيد داشت؟»
در آيه اي ديگر آمده است: «يا أَيُّها الَّذِين كَفَروُا لا تَعْتَذِروُا اليَوم إِنَّما تُجْزُون ما كُنتم تَعمَلون»(3)؛ «اى كسانى كه كافر شده ايد! امروز پوزش نخواهيد. همانا پاداش كردارتان را مى بينيد». [خداوند براى آنان ابزار سوخت و سوزى غير از اعمالشان فراهم نكرده است؛ بلكه وجود ستمگر خود هيزم و ماده آتش زاى جهنم است: «وَ أَما القاسِطُون فَكانُوا لِجَهنَّم حَطَبا»(4). اين بشر ملحد و ستمگر است كه آتش جهنم را مى افروزد و تنورش را گرم مى سازد.
قرآن به حقيقت و بدون ارتكاب مجاز و استعاره مى فرمايد: «إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوالَ الْيَتامى ظُلْماً إِنَّما يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ ناراً»(5)؛ «در حقيقت كسانى كه اموال يتيمان را از سر ظلم و ستم مى خورند، جز اين نيست كه در شكم هاى خود آتش مى خورند». در واقع خداوند انسان را به عنوان موجودى مختار آفريده است كه مى تواند با كنش خوب خود، بهشتى جاودان بيافريند و همواره با آن زيست كند و يا جهنمى سوزان بسازد و در جهنم كرده هاى خويش، خود را بسوزاند؛ بلكه بالاتر از اين انسان با سوء رفتارش، از وجود خود، جهنمى مى سازد و خود، هيزم جهنم خويش مى شود.(6)
موفق باشيد ...:Gol:
براي مطالعه بيشتر:
1) عدل و معاد، آيت الله علم الهدي، تهران، نشر افتخاريان.
2) ياد يار، آيت الله مكارم شيرازي.
3) حيات پس از مرگ، علي محمد اسدي، قم، مركز انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم.
پاورقي_________________________________________
1) جهت آگاهى بيشتر بنگريد: محمد حسن قدردان ملكى، جهنم چرا؟، قم: بوستان كتاب
2) نمل (27)، آيه 90
3) تحريم (66)، آيه 7.
4) جن (72)، آيه 15.
5) نساء،(4) آيه 10.
6) جهت آگاهى بيشتر بنگريد: الف. معادشناسى (مجموعه چلچراغ حكمت)، حميدرضا شاكرين، تهران، كانون انديشه جوان. ب. معادشناسى، محمد حسن قدردان قراملكى.
يا بايد بگوييم که دوستي و محبتي بين خدا و بندگان نيست؟ يا بايد عذابي نباشد؟
لطفا اگر کسي دراين باره مي داند جواب علمي تر ارائه نمايد
سلام مجدد:Gol:
در پاسخ به بخش دوم سؤال شما كه قريب به مضمون، مقصودتان اينست كه: با وجود عذاب الهي و فقر و بيماري و بلاياي دنيوي و دشواري هاي سكرات موت و عقبات عالم برزخ و قيامت، چگونه ممكن است خدا نسبت به بندگانش مهربان باشد؟
در پاسخ گفتني است: با رجوع محققانه و عارفانه به آيات و روايات، مشاهده خواهيم كرد كه خداوند از مادر مهربان تر است كه اساساً بايد گفت: مهر مادري هم موهبتي الهي و جلوه اي از مهرباني خدا به بندگان است.(1)
علاوه بر اينكه مهرباني و دوستي خدا با بندگان از راه هاي ديگري نيز ثابت است:
- از طريق فراهم آوردن همه ي اسباب لازم(عقل و اختيار و ...) براي هدايت انسان و قرار گرفتن وي در مسير سعادت و كمال.
- با ارسال پيامبران و اوصياء الهي و انزال كتب، براي هدايت بشر.
- با ارائه فرصت اصلاح و جبران خطا و اشتباه، از طريق توبه و استغفار و توسل به اولياء الهي و ...(2)
- از طريق سختي ها و مشكلات زندگي، نظير فقر و بيماري و امثال ان، آلودگي هاي روحي و رواني بندگان را پالايش مي كند. در روايات بسياري بيان شده؛ کسی که مرتکب گناهی شود خداوند منان او را در این دنیا گرفتار فقر، بلا، و مصیبت میکند تا از گناهش پاک شود.
پیامبر اعظم(ص) میفرمایند: «هرگاه مؤمن مرتکب گناهانی شود، به سبب آنها به فقر گرفتار شود و اگر آن، گناهانش را پاک نکرد به بیماری مبتلاشود و اگر این نیز گناهانش را پاک نکرد، هنگام مردن به سختی جان دهد تا آن که سرانجام خدا را بدون گناهی که به سبب آن باز خواست شود، دیدار کند و دستور داده شود که او را به بهشت ببرند.» (3) در روايتي ديگر، امام رضا(ع) میفرمایند: «بیماری برای مؤمن، تطهیر و رحمت است و برای کافر، عذاب و لعنت، بیماری همواره با مؤمن هست تا آنکه گناهش بکلی پاک شود.»(4) و نيز پیامبر اکرم(ص) می فرمایند: «لحظات درد کشیدن، لحظه های(لذت هاي) گناهان را از بین میبرد.»(5)
- از طريق كارهاي نيك، فرصت پاك شدن از سيئات را فراهم ساخته، اگر انسان ساعاتی از شبانه روز را به انجام کارهای نیک بپردازد سبب پاکی گناهانش شود. چنانكه خداوند در قرآن فرموده: "
إنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّـيِّئَاتِ"؛ همانا نيکيها، بديها را از ميان می برند.(6) و نيز پیامبر اکرم(ص) میفرمایند: «هرگاه کار بدی کردی، کار نیکي انجام بده که آن بدی را پاک میکند.»(7)- سختي ها و مشكلات سكرات موت، انتقال به عالم برزخ و مراحل برزخ را زمينه و مقدمه ي پاك شدن و پالايش بندگانش قرار داده.(8)
- دشواري هاي روز محشر و عقبه هاي طولاني و هولناك قيامت و حتي آتش جهنم نيز، براي كساني كه در مراحل قبلي روحشان تصفيه نشده در همين راستاست.
- ضمن آنكه شفاعت را براي جبران كاستي هاي اهل ايمان در روز قيامت نيز در نظر گرفته.
همه ي اينها جلوه هاي رحمت و مهرباني الهي است، در حقيقت، اگر نگاهمان را به عالم هستي و فلسفه ي آفرينش تغيير دهيم و شناخت مان را از خدا به بهترين وجه ممكن، بازسازي كنيم، در همه ي هستي چيزي جز رحمت و جلوه اي جز مهرباني خدا نمي بينيم، شري در دو عالم وجود ندارد وقتي همه چيز مخلوق و متأثر از حضرت حق كه خير علي الاطلاق است باشند.
موفق باشيد ...
:Gol:پاورقي_________________________________________
1) نقل كرده اند. روزی پیغمبر اکرم(ص) با کودکی که همراهش بود روبرو شد. مادر گفت: یا رسول الله! خدا ما را چقدر دوست دارد؟ رسول خدا فرمود: از هفتاد پدر و مادر مهربان، مهربانتر است. زن گفت: یا رسول الله! این فرزند من هر قدر بد باشد حاضر نیستم او را در آتش ببینم؛ چطور خدا مرا در آتش می اندازد؟! پیغمبر گریه کرد و فرمود: بله، تا لیاقت باشد تو را در آتش نمی اندازد؛ مگر اینکه توبه نکنی و به جایِ اینکه بروی زیر پرچم خدا، بروی زیر پرچم شیطان تا بمیری، والا خدا همه را می آمرزد ، هرکه باشد و هرچه باشد.
2) به آيات توبه (زمر، 53) و به سخنان حضرت امير ع در باره رحمت و مهرباني خدا(خطبه 233) مراجعه كنيد.
3) محمدی ری شهری، محمد؛ ترجمه میزان الحکمه، مترجم حمید رضا شیخی، قم، دارالحدیث، 1383ش، چاپ چهارم، ج4، ص1906 .
4) شیخ صدوق؛ ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، مترجم صادق حسن زاده، انتشارات فکر آوران، 1384ش، چاپ چهارم، ص443.
5) مجلسی، محمد تقی؛ بحارالانوار، بیروت، دارالوفاء، 1403ق، ج64، ص244.
6) هود، 114.
7) شیخ طوسی؛ امالی ، قم، دارالثقافه، 1414ق، چاپ اول، ص186.
رجوع شود به: محمدی ری شهری، محمد؛ ترجمه میزان الحکمه، مترجم حمید رضا شیخی، قم، دارالحدیث، 1383ش، چاپ چهارم، ج4، ص1906 .
من 1 سوال داشتم كه اصلا مطمئن نيستم اين تاپيك بايدگفته بشه يا نه!
اماخب بايدپرسيد.
مگرخدا نميدونست كه امثال ابوجهل و ابولهب جهنمي ميشن؟
پس اصلا چرا خلقشون كرد؟
چرا بياد خلقشون كنه درحالي كه ميدونه بعدش بايد عذابش كنه!
ضمن تشکر و تایید فرمایشات کارشناسان محترم در راستای این فرمایشات با تمسک به یک حدیث از [="darkgreen"]نبی (ص)[/] ماهیت بهشت و جهنم انتاج خواهد شد:
نبی (ص) فرمودند: [="blue"]رابطه ی دنیا با آخرت مانند رابطه ی رحم مادر با دنیاست[/]. همچنین [="darkgreen"]امام علی (ع)[/] ئر حدیثی مشابه فرمودند : [="blue"]دینا مادر شماست[/].
ما چند نوع تولد از رحم به دنیا داریم؟
5 نوع:
1.[="blue"]تولد سالم[/]
2.[="blue"]تولد قوی[/]
3.[="sienna"]تولد ضعیف[/]
4.[="darkorange"]تولد بیمار[/]
5.[="red"]تولد ناقص[/]
با عنایت به این انواع تولد و دو حدیث فوق می یابیم که [="red"]تولد از دنیا به آخرت هم 5 نوع می باشد[/].
و اما [="red"]جهنم[/].[="red"]چطور است که دنیا برای نوزاد یا فردی که ناقص به دنیا آمده(فرض کنید که دست ندارد و جایش شاخ و دم دارد یا کور و یا دردمند متولد شده) جهنم است همانطور آخرت هم برای روحی که ناقص و ناسالم دنیا آمده جهنم است[/].
در این بین [="red"]افرادی که ناقص به آخرت متولد می شوند(همچون کفار و منافقین و مشرکین) تا ابد در این آتش می سوزند[/] اما [="navy"]کسانی که ضعیف متولد می شوند(مانند مومنین کم معرفتی که غذای روحی کافی نخورده و توشه ی کمی برای آخرت می برند و همچنین با برخی امراض روحی به اخرت متولد میشوند) باید مدتی محدود در آتش بسوزند تا گناهانشان پاک شود و روحشان سالم گردد اما آتش جهنم برای اینان حکم یک بیمارستان را دارد و از رحمت خداست ولی آتش کفار از قهر و غضب خداست[/].
کفار کسانی هستند که به سمت خداوند گرایش داشته و خداوند را دوست دارند ([="teal"]به قول امام (ره) رئیس جمهور آمریکا هم خدارا دوست دارد[/]) مگر غیر از این است که کفار اعتبار و کمال و زیبایی و احترام و قدرت و.. بی نهایت و مطلق را (که البته همان خداست) را میخواهند و دوست دارند؟ پس آنان هم خدارا دوست دارند و در آخرت هم به خداوند می رسند اما به وجه قهار و مغضوب خداوند می رسند نه به وجه رحمان و غفور و رحیمی و... که مومنان می رسند.
همچنین خداوند در سوره ی بقره نمی فرماید که کافران من را دوست نمی دارند بلکه می فرماید که [="navy"]مومنان خداوند را بیشتر دوست دارند و مؤمنين «أشد حب الله» هستند نه اينكه نسبت به ديگران محبت ندارند[/].
[="royalblue"]
[="red"]بدهیست که تولد سالم و بویژه قوی نیازی به درمان و آتش ندارند[/].
الان اين جواب من بود؟
من كاري به تولد ناقص و سالم و اين حرفا ندارم!
من ميگم چرا خدا اينارو خلق كرده؟
خداكه ميدونسته اينا تولدشون ناقص خواهد بود،پس چرا اونا رو خلق ميكنه؟
كه بعدش عذابشون كنه!
خب اگر میشه کسی جواب این سوال رو بده چون چند وقتی هست که خیلی رو مخمه!!
[="times new roman"]
سلام عليكم
شان انسان به قدري است نزد خداي متعال كه اگر او كافر و ملحد به تمام معني باشد و چنين بدنيا بيايد و بميرد باز خداوند به او حق حيات را عطا مينمايد.
از طرفي عدل هم در همين است.
اگر كسي آزمايش نشود و متحاني پس ندهد آيا ميپذيرد كه رفوزه و رد شده ؟ خب مشخص است كه خير
به همين خاطر معلم نياز است او را به خودش نشان بدهد تا او بفهمد كه نمره اي كه حق اوست چيست و آيا شايسته رفوزه و رد شدن بوده يا خير.
بحث را همين جا تمام ميكنم.
اميدوارم موفق باشيد.[/]
قسمت دومي كه در مورد عدل گفتيد:
من نميگم كه خدا 1 راست بفرستتشون جهنم،ميگم اصلا خلقشون نكنه!
و در مورد قسمت اول:
من درك نميكنم كه چرا 1 نفر بايد خلق بشه درحالي كه خدا ميدونه جهنمي بشه.
يعني شأن انسان كافر چقدره؟
حالا تازه جدا از شأنش اصلا من كه قراره جهنمي بشم،چرا بايد خلق بشم كه بعد جهنمي بشم.
خدا ميگذاشت من همون خاكي كه بودم باشم!
من 1 سوال داشتم كه اصلا مطمئن نيستم اين تاپيك بايدگفته بشه يا نه!
اماخب بايدپرسيد.
مگرخدا نميدونست كه امثال ابوجهل و ابولهب جهنمي ميشن؟
پس اصلا چرا خلقشون كرد؟
چرا بياد خلقشون كنه درحالي كه ميدونه بعدش بايد عذابش كنه!
گاهی براتون اتفاق افتاده که از عاقبت کاری که میکنین آگاه باشین و بدونین که این کار به ضرر شماست ولی بایدانجامش بدین؟
مثلا مریض شدی ( البته مثال خوبی به ذهنم نیومد ) میری دکتر و میدونی که مثلا واست دردناک ترین آمپول و مینویسه و خیلی عذابش شدیده اما بازم میری یعنی چاره ای نداری!
خدا همه کارش بر اساس منطق هست.
همانطور که اگه علم پیشرفتکنه و بهداشت بره بالا نوزاد ناقصی متولد نمیشه اگه آگاهی بره بالا ما م بیچاره نمیشیم.
در ضمن هرچیز گرانبهایی یه هزینه ای داره...
خوبی در کنار بدی
بدی نباشه خوبی هم نیست...
قسمت دومي كه در مورد عدل گفتيد:
من نميگم كه خدا 1 راست بفرستتشون جهنم،ميگم اصلا خلقشون نكنه!
و در مورد قسمت اول:
من درك نميكنم كه چرا 1 نفر بايد خلق بشه درحالي كه خدا ميدونه جهنمي بشه.
يعني شأن انسان كافر چقدره؟
حالا تازه جدا از شأنش اصلا من كه قراره جهنمي بشم،چرا بايد خلق بشم كه بعد جهنمي بشم.
خدا ميگذاشت من همون خاكي كه بودم باشم!
[="times new roman"]
سلام عليكم
اين سوال به ظاهر ساده شما با كمي كم و زياد باعث خلطي ميان عقلاء و اهل عرفان شده كه شنيدني است.
البته اين را هم ذكر كنم كه
عرفاء و حكماء ميگويند مردم خيلي ميدانند در عين اينكه ساده صحبت ميكنند.
دليل اين امر به عقيده حقير فطرتشان است . بگذريم.
بگذاريد اين بحث را اينطور باز گشائي كنيم و خلط آن دسته از عرفاء را هم ذكر نمائيم.
[="red"]شيطان و ابولهب و ابوجهل و يهود سامري الي الانتهاء اطباعشان طبق نص صريح قرآن كريم در برابر امر خداي متعال طغيان كرده با مومنين دشمني كرده و ميكنند
آنها مخالفت مينمايند و منافقانه در بين مسلمين فتنه ايجاد ميكنند و مردم را فريب ميدهند.
.[/]
[="blue"]خداوند متعال با قدرت كامله الهي با صفاتي همچون مكر و حكمت و تقدير ...- فتنه و حيله و دشمني ايشان را تبديل به پله صعود بندگان خالص و مايه هدايت بندگان تعالي خواه ميگرداند[/]
مثلا
وقتي يزيد بن معاويه حضرت سيد الشهداء و يارانش را به قتل رساند بزرگي جهاد امام حسين و يارانش نمايان گرديد
اگر يزيدي نبود
پس عاشورائي نبود. و اگر ابوسفيان نبود پس 30 غزوه پيامبر و اتفاقات در پي آن و شهادت بهترين ها و هدايت هرچه بيشتر مردم كج فهم بيابان نشين عرب جاهلي صورت نميگرفت.
در جريان اين فتنه ها و كينه هاست كه خداوند متعال با قدرت كامله اش فعل تباه آنرا تبديل به راهي براي سعادت و هدايت بندگان ميفرمايد.
اميدوارم بحث را زياد كش نداده باشم.
در هر حال اين تغئير پليد به فرصت تعالي طرفداران ابن عربي را به خلط انداخته كه نكند يزيد از طرف خدا مامور بوده ..:Gol:
[/]
ومن الله التوفيق
منظورتون رو فهميدم اما1سوال ديگه پيش مياد،پس خدا با وجود اينكه ميدونست ابولهب جهنمي ميشه خلقش كرد تا بقيه پيشرفت كنن؟
حالا فرضا ابولهب نميتونه بگه كه خدا تو ميدونستي كه من بعدا با اختيارم اين اشتباهات رو انجام ميدم چرا من رو وسيله قرار دادي؟
حالا اصلا وسيله قراردادن به كنار،چرا الان توي جهنم داري عذابم ميكني؟
و قراره خالدين فيها هم باشم توش؟
1مثال ميزنم:
فرض كنيد ما به زور 1 نفر رو بياريم سر 1 كاري بعد بهش بگيم حالا اگر اشتباه كني عذابت ميكنيم!
و جالبتراينكه ازقبل بدونيم طرف اشتباه ميكنه يانه!
1مثال ميزنم:
فرض كنيد ما به زور 1 نفر رو بياريم سر 1 كاري بعد بهش بگيم حالا اگر اشتباه كني عذابت ميكنيم!
و جالبتراينكه ازقبل بدونيم طرف اشتباه ميكنه يانه!
فرض شما درست هست ولی یه اشکال خیلی بزرگ داره:
اگه طرف ظرفیتشو نداشته باشه و ظرفیت اون کار و نداشته باشه آوردن تو اون کار اتباهه!
اما اونایی که ظالم شدن تمام شرایط خوب و داشتن و میتونستن یکی از افراد بسیار نیکوکار بشن!
سلام عليكم جميعا و رحمه الله و بركاته
منظورتون رو فهميدم اما1سوال ديگه پيش مياد،پس خدا با وجود اينكه ميدونست ابولهب جهنمي ميشه خلقش كرد تا بقيه پيشرفت كنن؟
حالا فرضا ابولهب نميتونه بگه كه خدا تو ميدونستي كه من بعدا با اختيارم اين اشتباهات رو انجام ميدم چرا من رو وسيله قرار دادي؟
حالا اصلا وسيله قراردادن به كنار،چرا الان توي جهنم داري عذابم ميكني؟
و قراره خالدين فيها هم باشم توش؟1مثال ميزنم:
فرض كنيد ما به زور 1 نفر رو بياريم سر 1 كاري بعد بهش بگيم حالا اگر اشتباه كني عذابت ميكنيم!
و جالبتراينكه ازقبل بدونيم طرف اشتباه ميكنه يانه!
[="times new roman"]
[="red"]1-[/] اما در مورد اينكه اينها با اين شرايط قرباني به نظر ميرسند.
اگر ما انسان ها را مجبور بدانيم بله اين استدلال صحيح است ولي موضوع اين است كه انسان در عين اينكه پس از انتخابش مجبور است قبل انتخاب مختار بوده.
مثلا
كسي يك روز به سرش ميزند دزدي كند. وقتي دزدي ميكند با اختيار خودش انجام ميدهد ولي حوادث پس از آن و مكافات عملش جبر عمل زشت اوست.
[="red"]2-[/] امثال ابولهب پس از انتخاب هاي از روي آگاهي
در برابر خداوند طغيان ميكنند و روز يوم الحساب خود بر سركشي هاي خود اعتراف مينمايند.
يعني خود آنها بر مذنب بودن خود گاهند و هيچ بهانه اي باقي نمي ماند. و همگي معترف به عدل و رحمت الهي اند.
[="red"]3-[/] عذاب چرا ؟
عذاب امري است حاصل از انتخاب ما.
آتش جهنم از گناهي كه خودمان از روي آگاهي و انتخابمان در اين دنيا انجام ميدهيم مشتعل ميشود والا جهنمي وجود نخواهد داشت.
مثال:
فرضا به كودكي ميگويند دستهايت را قبل از غذا بشور
نميشويد و دل درد ميگيرد.
دل درد وجود خارجي نداشت اگر كودك بهداشت را رعايت ميكرد.
پس مجازات امثال ابولهب حال فعل خودشان است و خداوند تنها عدالت را اجرا و آنها را به حال خود رها ميكند .
اين رها كردن يعني مجازات الهي و دعوت كردن ووارد كردن در قرب الهي يعني بهشت
مانند كسي كه به خواست خودش در بيابان سوزان است و كسي كه به انتخاب خودش در باغي سرسبز
خب دليل آسيب ديدن آنكسي كه در برهوت است انتخاب خودش است و آن كسي كه در بهشت است انتخاب خودش[/]
ياحق
خوشبختانه فعلا احساس ميكنم اشكال حل شد!
حالاتا بعدكه يكم بيشتر فكر كنم شايد يه چيزاي ديگه اي به ذهنم رسيد
خوشبختانه فعلا احساس ميكنم اشكال حل شد!
حالاتا بعدكه يكم بيشتر فكر كنم شايد يه چيزاي ديگه اي به ذهنم رسيد
من فکر میکنم مشکل شما حالات شخصیتون باشه!