انتقادات حوزه
تبهای اولیه
سلام
به نظر من این اصلأ جالب نیست که کسی یا کسانی که به قول یکی از دوستانم از این جا رونده ، از اونجا مونده میشن برن حوزه علمیه.
یعنی به نظر من باید کسی که وارد حوزه میشه در بعضی زمینه های دیگه هم شاخص باشه.
این مساله روی کسان دیگری که بیرون از حوزه هستند خیلی تاثیر خوبی نداره!
این که تصور دیگران این باشه که اونایی که میرن حوزه دیگه چاره ای نداشتند بده.
به نظر من توی بعضی جوامعی که با دین میانه ی خوبی ندارند یا برای جوان هایی که دین گریز شدند ، یک دانشمند فرضأ فیزیک یا مثلأ یک شیمیدان یا یک پزشک توانا خیلی بهتر می تونه دین رو تبلیغ کنه.
به نظر من کسانی هم که می خوان علوم دینی رو به عنوان رشته ی تخصصی خودشون انتخاب کننند ، باید برای ورود به حوزه از بعضی جهات دیگه هم آزمون بدهند.
شـــــــماها موافق نیستیـــــــــــــــــــن؟! :Gig:
سلام به همگی
در تکمیل فرمایشات جناب طاها عرض میکنم
قسمتی از خاطرات مدیر محترم سابق سایت:
بخش هفدهم
....متون درسي حوزوي خيلي سخت بود به ويژه براي مبتديان ولي چاره اي نبود بايد كم
كم عادت مي كردم .
در اول سال ما هفت نفر بوديم كه تا شش ماه دوم سه نفر بريدند و تاب و تحمل متون
درسي بسيار پيچيده و سخت را نداشتند شديم چهار نفر .....
بنده هم شنیدم که برای درس خواندن در حوزه باید بسیار تلاش کرد و دروس بسیار
سختی داره.یکی از اشناهای ما باشرایطی که شما فرمودید(از اینجا مونده و...)وارد
حوزه شد اما دوام نیاورد!خواندن دروس حوزه به نظر من عشق میخواد وهوش بالا و کار هر
کسی نیست.
البته یه مقداری ورود به حوزه ظاهراً آسون نشون میده ولی فکر نمی کنم اینجور باشه که هر کسی وارد حوزه میشه !
الان شخصاً من خودم با عشق و علاقه و تحقیق زیاد میخوام برم حوزه .. ایشالله :hamdel:
سلام
تصور کنید نخبگانی که در دانشگاه صنعتی شریف درس می خونن حوزوی بشن و تحصیلاتشون رو در زمینه ی دینی قرار بدهند چی میشه؟
باور کنید بنده دوستی دارم صنعتی شریف درس می خونه .ایشون وقتی یک کتاب رو یکبار مطالعه می کنه بدون اغراق عرض می کنم مطالب کتاب که سهله اگر بارکد روی جلد کتاب رو هم بپرسید دقیقاً براتون می گه؟
یعنی دروس حفظی رو اسکن می کنه تو ذهنش نه مطالعه؟
حالا در نظر بگیرید چنین شخصی تحصیلات حوزوی بخواهد داشته باشه و با یه بار مطالعه و دیدن هر متن و عبارت و علامتی اونو بخاطر بسپره.
یا حق:Gol:
با سلام بنده دوستانی دارم که صنعتی شریف درس میخوندند و بعد از اون با اختیار و انتخاب حوزوی شدند و کسی بود که در رشته ریاضی رتبه 600 آورده بود و حوزوی شد.
با سلام بنده دوستانی دارم که صنعتی شریف درس میخوندند و بعد از اون با اختیار و انتخاب حوزوی شدند و کسی بود که در رشته ریاضی رتبه 600 آورده بود و حوزوی شد.
سلام ، خانمی تعریف می کردند که پسرشون از رشته مهندسی عمران دانشگاه سراسری قبول شده بود ، ولی ترجیح داده بود که بره حوزه درس بخونه ، و اینطور گفته بود که من از محیط دانشگاه خوشم نمی یاد و در حوزه راحتتر هستم.....
سلام به نظر من این اصلأ جالب نیست که کسی یا کسانی که به قول یکی از دوستانم از این جا رونده ، از اونجا مونده میشن برن حوزه علمیه. یعنی به نظر من باید کسی که وارد حوزه میشه در بعضی زمینه های دیگه هم شاخص باشه.
سلام تصور کنید نخبگانی که در دانشگاه صنعتی شریف درس می خونن حوزوی بشن و تحصیلاتشون رو در زمینه ی دینی قرار بدهند چی میشه؟
با عرض سلام به جنابِMaryam91 وديگران؛
به نظر مي رسد كه شما وديگر همفكران شما مشكلتان عدم دسترسي به روحانيت است كه مقداري گفت و شنود بااين قشر فرهيخته و وروشنفكرِ روحاني مشكل شما را حل خواهد كرد.
سلام
الان افرادی که در حوزه وارد می شوند اغلب از استعدادهای خوبی گزینش می شوند در مدرسه معصومیه افرادی که از فوق دیپلم به بالا تا دکتری هستند مشغول دروس حوزوی هستند.
از سوی دیگر برخی از افراد حوزوی که در کنکور دانشگاه شرکت می کنند با رتبه های بسیار خوبی قبول می شوند به عنوان مثال یکی از دوستان ما در روان شناسی رتبه سوم ارشد آورد و..
نکته دیگر
امروز برخی اشکال می کنند که در گزینش افراد دقت بیشتری کنید محو گزینش افراد با استعداد نشوید
افراد با استعداد با درون مایه های معنوی قوی را گزینش کنید یعنی این که دنبال افراد با استعداد هستند اصل است
ســـــــــــــــــــلام
ممنونم!
منظورتون از بی مقدمه چیه؟
ببخشید! اشتباه نشه ! من خودم توی یک خانواده ی کاملأ مذهبی بزرگ شدم.
این تفکر که هرکس از اینجا رونده .... تفکر افرادی است که اطراف من زندگی می کنند. چون محیط زندگی ما کاملأ با محیط خانواده من فرق می کنه.
من خودم تیزهوشان درس می خونم و حتی تصمیم داشتم بعد از اتمام درس خودم تو دانشگاه وارد حوزه بشم یا حداقل علوم قرآن و حدیث بخونم که علاقه هم دارم.
یادمه 4 سال پیش با دوستانم کنار هم نشسته بودیم و من همین تصمیمم رو گفتم. همون موقع یکی از دوستانم یه حرفی زد که مضمونش این بود که حوزه هم جاست که آدم بره؟ حالا دیگه خودتون تصور کنید که من چه حالی شدم...!
شماهایی که تو محیط مذهبی زندگی می کنید یا حداقل چار تا آدم دور و بر خودتون پیدا می کنید که مسخره تون نکنند ، با جو محیط هایی که زیاد دور و بر دین نمی یان یا حتی دین گریز شده اند آشنا نیستین.
من هم این حرف شما رو قبول دارم که دروس حوزوی خیلی سخت هستند.
در ضمن کسانی که علامه شدند هیچ وقت جزء از اینجا رونده ، از اونجا مونده ها نبودند ولی در بعضی موارد واقعأ این موضوع صدق می کنه.
جامعه ای که دین گریزه و تعالیم دینی رو به دور از فرهنگ و تمدن می دونه بیشتر نیاز به دین داره یا جامعه ای که خودش هم دنبال دینه؟!
من میگم روی جامعه ی اول ، افرادی که حوزوی نباشند تأثیر بیشتری دارند.
چون تفکر افراد اون جامعه اینه که یه فرد حوزوی باید هم از دین بگه ، انتظاری جز این ازش نمیره. چون خودش این راه رو انتخاب کرده و تحت اینگونه تعالیم قرار گرفته.
ولی یه نفر که حوزوی نباشه و از دین بگه این نشون میده که دین که فقط مال حوزه نیست ، فقط مال روحانی ها نیست.
یه نفر که حوزه نرفته و اصلأ تو این وادی ها هم نبوده ولی میاد از دین می گه کسانی که باهاش در ارتباطند میگن حتمأ دین یه چیزی داره که از هر قشری بهش گرایش دارند.
یکی مشکلات جوامعی که از دین دور شده اند و فکر می کنند خیلی هم متمدن اند اینه که فکر می کنند دین فقط مال روحانی ها و حجت الاسلام هاست.
سلام ، به نظر من یک فرد حوزوی باید با تمام ایدئولوژی های موجود در دنیا و جوامع انسانی و تمام ایسم ها آشنایی عمیقی داشته باشه تا راحتتر بتونه به تمام سوالات و دغدغه های جوانان پاسخگو باشه ، اگر نتونه پاسخگو باشه خدایی نکرده شاید جوانان جذب ایسم ها بشن ....
فکر نمی کنم که برنامه ی پیشنهادی من مدنظر حوزه باشه
اگر هست بفرمایید
سلام
ببخشید ایسم یعنی چی؟! :gig:
سلام ، به زبان ساده ، ایسم ها مکاتبی هستند که به پیروان خود ، بینش و جهان بینی خاصی رو نسبت به دنیا و آنچه که در آن هست می دهند، و پیروان این مکاتب اخلاق و اعمال خود رو با اصول این مکاتب تطبیق می دهند ، این مکتب ها اغلب ماتریالیست (مادی گرا) و غیر خدایی می باشند
مانند کمونیسم، لیبرالیسم، سوسیالیسم، پلورالیسم، اومانیسم، اگزیستانسیالیسم و ......
اگر سوالی بود بپرسید
[FONT=Comic Sans MS]با عرض سلام به جنابِMaryam91 وديگران؛(دیگران استعاره ازmahnaz)
[FONT=Comic Sans MS]به نظر مي رسد كه شما وديگر همفكران شما مشكلتان عدم دسترسي به روحانيت است كه مقداري گفت و شنود بااين قشر فرهيخته و وروشنفكرِ روحاني مشكل شما را حل خواهد كرد.
سلام و عرض ادب استاد اسراء:Gol:
مشکل بنده ی حقیر این است که تصور فرمودید همین جوری رو هوا یه چیزی بیان نمودم.
نه بنده به روحانیت دسترسی دارم.
خوب حالا که مشخص شد بنده به روحانیت دسترسی دارم حالا حقیر می خواد یه سئوال برای روشن شدن موضوع بیان کنم؟
بله بنده قبول دارم دروس حوزوی از یه جایی به بعد یا بهتره عرض کنم یه سطح خاصی به بعد مشکل می شوند.خوب حالا جنابعالی که به روحانیت دسترسی دارید بفرمایید : برای ووووورررررررووووووودددددد به حوزه چقدر باید هزینه کرد.چقدر باید کلاس های مختلف تست زنی و آزمون های مختلف شرکت کرد و از اساتید مجرب بهره گرفت و چقدر باید شب زنده داری کشید .
لطفاً اینکه بنده عرض می کنم باید در گزینش حوزه اصلاحاتی صورت گیرد را حمل بر توهین نکنید.بلکه خداوند رو شاهد می گیرم نیت و مقصود حقیر چیز دیگری است.
وقتی که شخصی که شهرت خوبی از نظر اخلاقی در شهر ندارد.با لبخند می گوید که می خواهم روحانی شوم و نیت ایشان نیت سوئی است ولی به راحتی و بدون هیچ مشکلی در آزمون های حوزه قبول گزینش و به مقصود خود می رسد. حال اگر ایشان می خواست تحصیلات دانشگاهی داشته باشد فکر می کنید به این راحتی به هدف خود می رسید ؟
یا حق:Gol:
با عرض سلام و تشکر خدمت شما دوستان بزرگوار
موضوعی که مطرح شده از سه بعد می توانیم نگاه کنیم
یکی سیستم گزینش حوزه
دو رفتار بعض از خروجی های حوزه
سه انتظارات مردم
در بخش اول : گزینش حوزه گرچه 10 یا 20 سال پیش با توجه به آداب و رسوم و حس اعتماد عمومی به افرادی که وارد حوزه می شدند به صورت مدرن و امروزی نبوده و با یک نامه ای از یک روحانی یا معتمد محلی گزینش انجام می شده است اما حداقل 6 یا 7 سالی است که علاوه بر تحقیقات دقیق و جزیی محلی سنجش هوش و استعداد هم اضافه شده است .
در بخش دوم : رفتار بعض از خروجی های حوزه است به هر این خروجی های شامل معمم و غیر معمم هستند و بعضی هم درس را رها کرده و به کاسبی یا ریاست های مختلف ارگان ها و نهاد ها در می آیند که اگر خطایی کنند می گویند ایشان هم درس حوزه خونده ها عده ای هم در لباس روحانیت هستند که از نظر صنفی در این مجموعه هستند و خارج از صنف خود فعالیتی ندارند این افراد هم به دلی اینکه انسانند و جزء چهارده معصوم:Khandidan!: نیستند دچار لغزشهایی هستند که این لغزش ها در تمام صنوف دیده میشود .
در بخش سوم انتظارات مردم است : انتظارات مردم در هر قوم و قبله ، شهر و یا روستا ، با توجه میزان آگاهی و شناخت شان متفاوت است در بعضی مناطق اگر روحانی برای قضای حاجت به دست شویی برود کافر است و باید خلغ لباس شود بعضی از افراد قابل به اینند که اگر روحانی حتی اگر از راه وراثت هم پول و پنه ای گیر آورد باید نان خشک بخورد و غیر از ژیان وسیله ای دیگر سوار نشود:Khandidan!: و باید مادام العمر با اعمال شاقه به زندگی ادامه دهد پس باید اننتظارات همه مردم نسبت به آخوندها متعادل شود و بعضی از آخوندها نسبت به نگرش های مردم که شاید واقع بینانه هم نباشد قدری حساس بود ولی سعی کنند نگرش های مردم را با گفتگو حل کنند.
سلام
خانواده و اطرافیان من مذهبی نیستندوفکرمی کنندافرادحوزوی ،افرادی درس نخوانندکه به اجبار(راه دیگری نداشتند)در این زمینه تحصیل می کنند،وتقریبابه این دلیل به من اجازه تحصیل در حوزه را ندادند(بااینکه درامتحان ومصاحبه های ورودی باامتیازبالاقبول شدم،الان اجبارادردانشگاه تحصیل میکنم).
سلام دوستان
کسانی که به این مکانها یعنی حوزه ها راه پیدا می کنند که ظرفیت وطاقت اولا سختی درسها وبعد هم طاقت سختی راه دین را تحمل بیشتری میکنند و مسئولیت انها هم زیاد است ومعمولا افراد مخالف این عزیزان کسانی هستند که بی بندو باری وبه اصطلاح خودشان ازادی را دوست دارند ودوست ندارند کسانی که علم قران را میشکافند از انها الگو بگیرند
سلام دوستان
معمولا افراد مخالف این عزیزان کسانی هستند که بی بندو باری وبه اصطلاح خودشان ازادی را دوست دارند ودوست ندارند کسانی که علم قران را میشکافند از انها الگو بگیرند
عده دیگر مخالفان هم ناآگاهان هستند....
سلام
این طرزفکر، واقعا نادرست است ، اماوجود دارد
چرامدرک حوزه درنظرمردم معتبرنیست ، با اینکه دروس آن به مراتب از دروس دانشگاهی سخت تر و عمیق تر است
آیا راهی برای تغییر این دیدگاه نادرست وجود دارد
سلام
این طرزفکر، واقعا نادرست است ، اماوجود دارد
چرامدرک حوزه درنظرمردم معتبرنیست ، با اینکه دروس آن به مراتب از دروس دانشگاهی سخت تر و عمیق تر است
آیا راهی برای تغییر این دیدگاه نادرست وجود دارد
سلام
من احساس می کنم روحانی ها زیاد توی وادی های دیگه سرک نمی کشند.
یعنی فقط میشه در مورد دین ازشون پرسید.
در مورد همه مصداق نداره ها ولی توی جامعه ی ما که حداقل روحانیون زیاد فعال نیستند.
فقط دور و بر دین می چرخند. و در مورد خیلی از زمینه های دیگه صاحب نظر نیستند.
سلام
من احساس می کنم روحانی ها زیاد توی وادی های دیگه سرک نمی کشند.
یعنی فقط میشه در مورد دین ازشون پرسید.
در مورد همه مصداق نداره ها ولی توی جامعه ی ما که حداقل روحانیون زیاد فعال نیستند.
فقط دور و بر دین می چرخند. و در مورد خیلی از زمینه های دیگه صاحب نظر نیستند.
سلام بزرگوار:Gol:
منظورتان از صاحب نظر بودن در زمینه های دیگر چیست؟(پزشکی ،نظامی ، اقتصادی ،سیاسی)
تا آنجایی که حقیر مطلع هستم اسلام به تمامی این موضوعات پرداخته(البته بصورت کلی) ولی برخی ملاحظات و مقتضیات زمان اجازه ورود را به روحانیت در هر زمینه ی را نمی دهد.
یا حق:Gol:
یه چیز دیگه که الآن به ذهن من رسید اینه که درست که دروس حوزه سختند ولی یک روحانی که روی منبر می ره که برای مردم از اون دروس سخت حرف نمی زنه .
برای همین خیلی از مردم شاید فکر کنند روحانی ها فقط میرن حوزه که یاد بگیرن اصول دین چیه ، فروعش چیه ، اگه بین رکعت سوم و چهارم شک کردی چی کار کن ، مبطلات روزه چیه...
سلام بزرگوار:Gol:
منظورتان از صاحب نظر بودن در زمینه های دیگر چیست؟(پزشکی ،نظامی ، اقتصادی ،سیاسی)
تا آنجایی که حقیر مطلع هستم اسلام به تمامی این موضوعات پرداخته(البته بصورت کلی) ولی برخی ملاحظات و مقتضیات زمان اجازه ورود را به روحانیت در هر زمینه ی را نمی دهد.
یا حق:Gol:
حرفم رو پس می گیرم . خیلی استدلال محکمی نبود!
:Rose:
با سلام و تشکر از همۀ دوستان:Gol:
با احترام به نظرات همۀ دوستان، چند نکته ای تقدیم می کنم:
1. یکی از مشکلات ما در ورود و خروج، نقد و بررسی و قضاوت در بارۀ افراد، مجموعه ها و امور مختلف، عموماً عدم علم و آگاهی کامل و دقیق نسبت به حوزۀ مورد بحث است.
2. قضاوت های کلی در خصوص افراد، مجموعه ها و موضوعات مختلف، بدون توجه به اصل تفکیک و تقسیم بندی حیطه های هر موضوع، از دیگر مشکلات این مسأله است.
3. بی شک، محدودیت علم و آگاهی ما در خصوص بسیاری از موضوعات، منتفی نیست، اما این امر، دلیل بر وارد نشدن در مباحث نیست اما آنچه در این خصوص حائز اهمیت است اینکه دامنۀ آگاهی خود را مشخص نموده و بگونه ای سخن نرانیم که حاکی از احاطه و تسلط ما داشته باشد.
4. در نقد مسائل، جانب انصاف و تقوا را رعایت کنیم، به عبارتی چنان به نقد و بررسی نقاط ضعف و منفی سرگرم نشویم که از نقاط قوت و مثبت آن غافل شویم و حتی در این جریان، ناخواسته اصل موضوع را هم زیر سؤال ببریم.
5. در مواردی که اطلاع و آگاهی دقیقی از آن نداریم به حکم قرآن توقف کنیم "و لا تقف ما لیس لک به علم ..." و از اهل ذکر (عالمان) بپرسیم "واسئلوا اهل الذکر ان کنتم لا تعلمون".
6. بدانیم که در برابر سخنانی که بر اساس علم، یا ظن و گمان و یا عدم آگاهی می زنیم مسئولیم و باید در برابر خداوند و کسانی که متأثر از سخنان ما دچار گمراهی یا تردید شده اند پاسخگو باشیم. "ان السمع والبصر والفؤاد کل اولئک کان عنه مسئولاً".
7. در قضاوت هایمان نسبت به امور، ملاک و معیارهای حقیقی (قرآن، سیره و سنت و مکتب پیامبر اکرم و اهل بیت عصمت و طهارت (ع) و عقل سلیم) را مد نظر قرار دهیم، و ملاک های اعتباری و قراردادی را در درجۀ دوم و به نسبت قرابت و نزدیکی و تأییدی که از ملاک های حقیقی کسب کرده اند در قضاوت هامان دخالت دهیم.
8. در مواجهه با اندیشه و کلام دیگران، با تعجیل و شتابزدگی، بر آن مهر تأیید و یا رد نزنیم بلکه علاوه بر قرار دادن در کنار ملاک های حقیقی که بر شمردیم، دیگر نظرات حول محور آن موضوع، را نیز بشنویم و آنگاه نظرات موافق و مخالف را با یکدیگر مقایسه و به قضاوت بنشینیم.
9. اگر در فرایند گفتمان، به افراط و تفریط و یا اشتباه نظرات قبلی مان پی بردیم، جرأت و جسارت پذیرش آن را داشته باشیم، بدون شک، پذیرش اشتباه، نه تنها یک وجه نقصانی نیست بلکه وجه کمالی دارد و علاوه بر اینکه نفس ما را رشد و تعالی می بخشد، از تداوم اشتباه جلوگیری می کند، صداقت و انصاف ما را در نظر مخاطبان ثابت می کند بلکه در ادامۀ بحث تأثیر اندیشۀ صواب ما در مخاطبین را بشدت افزایش می دهد.
10. و در پایان این مجموعه، برای به حداقل رساندن اشتباهات و خطاها و جهت منطقی دادن به مباحث و در نهایت به نتیجۀ مطلوب رسیدن، حرکت بر سبیل اعتدال و میانه روی، بهترین و استوار ترین شیوه و روش است. پس میانه رو باشید تا طعم شیرین تقوا را بچشید.
موفق باشید ...:Gol::Gol::Gol:
سلام دوستان
همانطور كه مي دانيد حوزه هاي علميه امروز بيش از قبل مسوليت سنگيني در دفاع از دين دارند به نظر شما امروزه مشكلات يا انتقادات حوزه چيست و راه حل ان چيست؟چه انتقاداتي از حوزه داريد؟
سلام دوستان
همانطور كه مي دانيد حوزه هاي علميه امروز بيش از قبل مسوليت سنگيني در دفاع از دين دارند به نظر شما امروزه مشكلات يا انتقادات حوزه چيست و راه حل ان چيست؟چه انتقاداتي از حوزه داريد؟
سلام علیکم
جناب nooredel در این خصوص تاپیک های متعددی در سایت زده شده
لطفا به مطالعه ی آنها بپردازید و اگر جایی برای شبه باقی مانده بود کارشناسان و اعضای فهیم سایت در برای مشارکت رد بحث در کنار شما هستند
کاربران گرامی لطفا از بررسی موضوعات تکراری بپرهیزید
جناب nooredel در این خصوص تاپیک های متعددی در سایت زده شده
لطفا به مطالعه ی آنها بپردازید و اگر جایی برای شبه باقی مانده بود کارشناسان و اعضای فهیم سایت در برای مشارکت رد بحث در کنار شما هستند
سلام و درود:Gol:
لطفاً لینک همشون رو بزارید:Cheshmak:
می خوام همشون رو بیارم تو اسکرول:Cheshmak::khandeh!:
کاربران گرامی لطفا از بررسی موضوعات تکراری بپرهیزید
آخه هیجان انتقاد از حوزه خیلی زیاده :Cheshmak::khandeh!:
ما هم که طالب هیجانیم :khandeh!:
یا علی
سلام علیکم
جناب nooredel در این خصوص تاپیک های متعددی در سایت زده شده
لطفا به مطالعه ی آنها بپردازید و اگر جایی برای شبه باقی مانده بود کارشناسان و اعضای فهیم سایت در برای مشارکت رد بحث در کنار شما هستند
لطفا لينكها را قرا بدهيد تا استفاده كنيم. و ما قصد ايجاد شبه هم نداريم سوال با شبه فرق مي كند
با سلام خدمت مريم گرامي
من هر چقدر گشتم نتوانستم تاپيكهايي را كه ذكر كرديد را پيدا كنم . لطفا انها را در اينجا قرار دهيد.
و ضمنا مگر انتقاد يك مدت زمان مشخصي دارد و بعد از ان كسي نبايد انتقاد داشته باشد. شايد دوستان در اين تاپيك انتقادات جديدي را مطرح نمايند.
با سلام خدمت مريم گرامي
من هر چقدر گشتم نتوانستم تاپيكهايي را كه ذكر كرديد را پيدا كنم . لطفا انها را در اينجا قرار دهيد.
و ضمنا مگر انتقاد يك مدت زمان مشخصي دارد و بعد از ان كسي نبايد انتقاد داشته باشد. شايد دوستان در اين تاپيك انتقادات جديدي را مطرح نمايند.
سلام علیکم
جناب نور دل
چشم من تا جایی که بتونم براتون میارم
ظارهرا متوجه منظور من نشدید
بنده عرض کردم مطالبی که در اون تاپیکها آمده مطالعه بفرمایید و اگر هنوز جاش شک و شبه ای باقی مانده ذکر بفرمایید تا پاسخ داده بشه
خیر.شبه زمان نداره ولی وقتی جایی درباره اش بحث شده دوباره شروع کردن اون بحث تلف کردن وقت خود و دیگرانه
باز هم تاکید میکنم اون مطالب رو مطالعه بفرمایید اگر دوباره جای بحث بود بفرمایید تا کارشناسان محترم و دوستان باهاتون همکاری کنن
یا علی
سلام
نیز اگر می خواهید این انتقادات را ببینید به پایان نامه زیر رجوع کنید
تهیه و ساخت آزمون هدف در زندگی با تکیه بر اسلام موسسه امام خمینی (قم)
بسم الله
در این تایپک به بحث پیرامون مواد درسی که در حوزه تدریس میشه پرداخته شده(که بی ارتباط با مسایل خود حوزه نیست)
سلام علیکم
اگر هنوز جاش شک و شبه ای باقی مانده ذکر بفرمایید تا پاسخ داده بشه
خیر.شبه زمان نداره ولی وقتی جایی درباره اش بحث شده دوباره شروع کردن اون بحث تلف کردن وقت خود و دیگرانهیا علی
با سلام خدمت مريم گرامي و تشكر از شما
در سه سطر ببينيد چقدر كلمه با بار معنايي منفي استفاده كرديد. خوب اگر كسي مي بينه كه اين سوال(نه شبه) تلف كردن وقتش هست جواب نده مجبورش كه نكردند.
ببينيد شبه بار معنايي مثبتي نداره كمتر از اين واژه استفاده كنيد شبه به سوالي گفته مي شه كه در پشت ان يك نيت بدي وجود داره به جاي شبه بگيد سوال!
2- من يك انتقاد اساسي به شما و ديگر دوستان كارشناس دارم ببينيد اين خوبه كه در اينجا افراد مخصوصا جوانها مي ايند و سوال مي پرسند ولي برخورد دوستان خيلي جالب نيست شما بايد خوشحال شويد كه كسي بياد و سوال بپرسه. نحوه ي جواب دادن به دوستان بايد بهتر از اين باشه كاري نكنيد كه كسي جرات سوال پرسيدن نداشته باشه . تا ادم سوال مي پرسه استفاده از كلمات شبه، غرض، تعصب، گمراهي و ... شروع مي شه و متاسفانه كارشناسها هم بيشتر از اين كلمات استفاده مي كنند. لطفا بهتر از اين با بقيه برخورد كنيد. بعد از عمري جايي پيدا كرديم كه سوالاتمون رو بدون ترس بپرسيم
با تشكر
با تشكر از مريم گرامي براي راهنمايي
من تاپيك ها را ديدم و مقداري هم مطالعه كردم تاپيك انتقاد از جوانان حوزوي قفل شده است و به نتيجه مشخصي هم نرسيده
من در اين تاپيك مي خواهم دوستان افت هاي را كه در حوزه يا در بين حوزويان مي بينند بگويند تا به انها پرداخته شود.به نظر من يكي از ايرادات اساسي امروز حوزه اين است كه بر خلاف قبل بسياري از كساني (نه همه انها) كه وارد حوزه مي شوند دغدغه ديني ندارند و فقط مي روند انجا تا شغلي داشته باشند و چون از اول علاقمند نيستند قاعدتا نمي توانند در اينده يك روحاني خوب شوند. روحاني بودن بسيار مسئوليت سنگيني است و با ديگر احاد فرق مي كند مردم حق دارند كه از حوزه بخواهند افرادي صالح و عالم تربيت كند اگر يك مهندس يا دكتر فرد صالحي نباشد خيلي براي مردم مشكل ساز نيست ولي اگر يك روحاني رفتار و عمل درستي نباشد نه. من به وضوح مي بينم كه در جامعه ما ديد مردم نسبت به حوزوي ها تغيير مي كند و ان توجه و احترامي كه قبلا به انها داشتند الان ندارند و اين هم علتهاي دارد.من كساني را مي شناسم كه انسانهاي درستي نبودند و وقتي راه به جايي نبردند وارد حوزه شدند خوب با اين شرايط اينده اين نهاد مهم مشخص است.بايد كاري انجام شود كه افراد علاقمند به دين و ديندار وارد حوزه شوند. مشكل بيكاري كه امروزه هست خيلي ها را به حوزه سوق مي دهد. كميت مهم نيست كيفيت مهم است. وقتي اين افراد به حوزه مي روند و فردا ملبس مي شوند و كسي از انها سوالي مي پرسد و انها قادر به جواب ان نيستند مردم ان را به حساب عدم اگاهي او نمي گذارند بلكه به پاي اسلام مي گذارند. من فكر مي كنم كه اهميت اين بحث اينقدر باشد كه دوباره مطرح شود .
بسم الله
در این تایپک به بحث پیرامون مواد درسی که در حوزه تدریس میشه پرداخته شده(که بی ارتباط با مسایل خود حوزه نیست)
[/center]
اين هم انصافا در مورد انتقادات حوزه نيست در مورد رشته هاي موجود در حوزه است و من اگر در انجا مطلبي بنويسم در مورد نقد ار حوزه خواهند گفت كه به موضوع بي ربط است و حق هم دارند
حوزویان اکثرا انتقاد پذیر نیستند زیادی خود را خسته نکنید.
سلام و درود:Gol:
وقتی حوزوی ها انتقاد پذیر نیستند :Cheshmak: چطوره ما دانشگاهی ها انتقاد پذیر باشیم:khandeh!:
وقتی می فرمایند تاپیکی با این موضوع زده شده بحث و همون جا ادامه بدیم:khandeh!:
نه اینکه ....:khandeh!:
آخه می ترسم اونوقت حوزوی ها هم مصداقی داشته باشند که ما رو متهم به عدم انتقاد پذیری کنند:Khandidan!:
یا علی
حوزویان اکثرا انتقاد پذیر نیستند زیادی خود را خسته نکنید.:Gol:
سلام
شما که انتقاد پذیرید :Mohabbat:
یه انتقاد کوچلو دارم:Sham:
با کدام تحقیق آماری چنین حکمی فرمودید:Sokhan:"حوزویان اکثرا انتقاد پذیر نیستند "
با چند حوزوی از جمع زیاد حوزویان مرتبط بوده اید:Labkhand:
سلام
شما که انتقاد پذیرید :mohabbat:
یه انتقاد کوچلو دارم:sham:
با کدام تحقیق آماری چنین حکمی فرمودید:sokhan:"حوزویان اکثرا انتقاد پذیر نیستند "
با چند حوزوی از جمع زیاد حوزویان مرتبط بوده اید:labkhand:
سلام
تحقیق آماری در کشور ما ممکن نیست و این خود دلیلی بر انتقاد پذیر نبودن است.
با خیلی از حوزوی ها ارتباط داشته ام.
یا حق
ببينيد شبه بار معنايي مثبتي نداره كمتر از اين واژه استفاده كنيد شبه به سوالي گفته مي شه كه در پشت ان يك نيت بدي وجود داره به جاي شبه بگيد سوال!
2- من يك انتقاد اساسي به شما و ديگر دوستان كارشناس دارم ببينيد اين خوبه كه در اينجا افراد مخصوصا جوانها مي ايند و سوال مي پرسند ولي برخورد دوستان خيلي جالب نيست شما بايد خوشحال شويد كه كسي بياد و سوال بپرسه. نحوه ي جواب دادن به دوستان بايد بهتر از اين باشه كاري نكنيد كه كسي جرات سوال پرسيدن نداشته باشه . تا ادم سوال مي پرسه استفاده از كلمات شبه، غرض، تعصب، گمراهي و ... شروع مي شه و متاسفانه كارشناسها هم بيشتر از اين كلمات استفاده مي كنند. لطفا بهتر از اين با بقيه برخورد كنيد. بعد از عمري جايي پيدا كرديم كه سوالاتمون رو بدون ترس بپرسيم
با تشكر
سلام
کی گفته شبهه بار منفی داره؟
من خودم ذهنم پر شبهه است و تلاش می کنم رفع کنم
باز تعمیم !!!!!!!!!!!!!!!!من خودم کارشناسم و از این کلمات هم برای احدی استفاده نکردم اولین بارش را برای شما خرج می کنم:Khandidan!:
چرا این شبهات تو ذهنوتون لونه کرده اند:Gig:
با کدام تحقیق آماری چنین حکمی فرمودید:Sokhan:"حوزویان اکثرا انتقاد پذیر نیستند "
سلام و درود بر جناب مستطاب استاد حامی:Gol:
استاد بنده هم یه انتقاد ریزه میزه دارم:Cheshmak::khandeh!:
تو دانشگاه که حکم صادر نمیشه ما فرضیه مطرح می کنیم:khandeh!:
البته استاد شما هم دانشگاه خوندید هم حوزه پس هم حکم می تونید صادر کنید هم فرضیه:Khandidan!:
با چند حوزوی از جمع زیاد حوزویان مرتبط بوده اید:Labkhand:
فکر کنم تو شوخ طبعی و حکایات طلبگی چیزی خونده باشند:Khandidan!:
سلام
دلایل بساری دارم ولی از آنجا که میدانم انتقاد نتیجه ای در بر ندارد وقتتان را نمیگیرم.
باتشکر از درایت شما:Khandidan!: