دختر کوچولویی هر روز پیاده به مدرسه اش می رفت . با اینکه وضعیت هوای آن روز صبح مشخص نبود و آسمان ابری بود , راه هر روزش را به مدرسه ادامه داد . هنگام بعد از ظهر ؛ ابرها همراه با رعد و برق همه جا را پوشاندند . مادر فکر کرد ممکن است بچه اش هنگام آمدن از مدرسه بترسد و حتی خودش هم ترسید که مبادا رعد و برق طوفان به بچه اش صدمه بزند.
صدای غرش رعد و برق مانند برق تیغه و شمشیر آسمان را می شکافت . به این دلیل , فورا سوار ماشینش شد و به طرف مدرسه ی دخترش رفت . وقتی به آنجا رسید , دید دخترش پیاده می آید و رعد و برق هم پی در پی می زد , اما با هر رعد و برقی می ایستاد و نگاه می کرد و لبخند می زد.
وقتی ماشین کنار دختر ایستاد , مادر پنجره را پایین کشید و داد زد :” چه کار می کنی ؟ چرا می ایستی؟”
دختر جواب داد : ” دارم ژست قشنگ می گیرم , آخا خدا می خواهد عکسم را بردارد”
مگر خدا کمک کند تا امروز با طوفان هایی که در سر راه مان قرار می گیرد . لبخند را فراموش نکنیم.
از سوسک می ترسیم..................................................از له کردن شخصیت دیگران مثل سوسک نمی ترسیم.
از عنکبوت می ترسیم..................................از اینکه تمام زندگیمون تار عنکبوت ببندد نمی ترسیم.
از شکستن لیوان می ترسیم.........................از ;شکستن دل آدمها نمی ترسیم.
به نام خدا
بوی محرم امده مارا صدا کنید
وقتش شده که روضه ی خودرا به پا کنید
قلبم برای سینه زدن تنگ امده
رخصت دهید و در دلمان کربلا کنید
شال عزا به گردن من بسته مادرم
دارم امید درد مرا هم دوا کنید
چشم انتظار اذن علمدار مانده ایم
خواهید جان دهیم یا سر جدا کنید
محرم که میآید؛
دلت را با خودش میبرد.
میبرد و آن را منزه میکند، از زنگارهای روزگارمیشوید.
، عطرآگین میکند، صیقل میدهد، پاک میکند.
محرم که میآید؛
دلها خدایی میشود،
چشمها هم...
و آن را دلیلی نیست، به جز معجزهی خون خدا.
خونی که شرارههای آن، تا قیام قیامت در دل ظلمستیزان میجوشد....
بجای " تاج گل بزرگی " که پس از مرگم برای تابوتم می آوری، شاخه ای از آن را همین امروز به من هدیه کن! - شکسپیر این جمله زبان حال خیلی از آدمهای این زمونه ست ...
برخلاف آنچه که تصور می شود: یاد امام حسین علیه السلام فقط مخصوص یک روز ، یک دهه و یک ماه نیست ... یک زندگی، او را در قلب و ذهنت داشته باش ؛ بگذار پیام و عطر گل سرخی بی نظیر ، یک عمر معطرت کند ...
گفتم: خدایا از همه دلگیرم گفت: حتی از من؟ گفتم :خدایا دلم را ربودند گفت:پیش از من؟ گفتم خدایا چقدر دوری! گفت: تو یا من؟! گفتم:خدایاتنها ترینم گفت:پس من؟ گفتم:خدیا کمک خواستم گفت:از غیر من؟؟؟ گفتم: خدایا دوستت دارم گفت:بیش از من؟؟؟ گفتم: خدایا انقدر نگو من گفت:من توام ، تو من...
در محرم قلب سوزان میخرند
در محرم چشم گریان میخرند
در محرم هر که شد محرم به دوست
عطر و بوی کربلا در قلب اوست
در محرم دل هوائی میشود
با نگاهی کربلایی میشود
در محرم شیعیان زاری کنند
همره مهدی عزاداری کنند
حلول ماه عزای سرور احرار عالم تسلیت باد امید که در دو سرا مورد لطفشان قرار گیریم :ok:
دانش که چرا چوب شود قسمت اتش؟
بی حرمتیش بر لب و دندان حسین است
دانی که چرا اب فراط است گل الود؟
شرمندگی اش از لب عطشان حسین است
دانی که چرا خانه ی حق گشته سیه پوش؟
زیرا که خدا نیز عزادار حسین است *
ای کربلاییان ماه محرم است
ذکر فرشتگان گلبانگ ماتم است
ماهی که فاطمه با موج اشک و اه
بر دیدن حسین اید به قتلگاه
ماهی که بر تن زینب بلا رسید
بیند به روی خاک هجده گل شهید *
برایت از طلا تختی مسیری رو به خوشبختی
برایت عمر نوحی را وقاری همچ کوهی را
برایت صبر ایوبی
حیاتی مملو از خوبی
برایت شاد بودن را
فقط ازاد بودن را
محبت را
شرافت را دعا کردم
دعایم کن ...........................
از انسان ها غمی به دل نگیر
زیرا خود نیز غمگینند
با انکه تنهایند ولی از خود می گریزند
زیرا به خود وعشق خود و به حقیقت خود نیز مشکوکند
پس دوستشان بدار اگر چه دوستت نداشته باشند
دکتر علی شریعتی
حکایت ان مرد را شنیده اید که نزد روان پزشک مشهور شهر رفت و از غم بزرگی که در دل داشت گفت؟
دکتر در جوابش گفت به فلان سیرک برو شنیده ام انجا دلقکی هست بسیار شوخ و شاد انقدر بخندانتت تا هر چه غم داری از یادت برود ... مرد لبخند تلخی زد و گفت:من همان دلقکم......!
آرزومندترین مردم، بد کردارترین مردم است.
(امام علی(ع))
مومن از کوه محکم تر است.
(امام باقر(ع))
چادر مشکی تو
برایت امنیت می آورد
خیالت راحت،
گرگ ها همیشه به دنبال شنل قرمزی هستند...
صدای غرش رعد و برق مانند برق تیغه و شمشیر آسمان را می شکافت . به این دلیل , فورا سوار ماشینش شد و به طرف مدرسه ی دخترش رفت . وقتی به آنجا رسید , دید دخترش پیاده می آید و رعد و برق هم پی در پی می زد , اما با هر رعد و برقی می ایستاد و نگاه می کرد و لبخند می زد.
وقتی ماشین کنار دختر ایستاد , مادر پنجره را پایین کشید و داد زد :” چه کار می کنی ؟ چرا می ایستی؟”
دختر جواب داد : ” دارم ژست قشنگ می گیرم , آخا خدا می خواهد عکسم را بردارد”
مگر خدا کمک کند تا امروز با طوفان هایی که در سر راه مان قرار می گیرد . لبخند را فراموش نکنیم.
:Gol:بهترین داستانهای تکان دهنده
چشمک های خداوند
[/right]
[/right]
[/right]
[/right]
[/right]
[/right]
[/color][/right]
[/color][/right]
[/color][/right]
[/color][/right]
[/color]
سلام
بر همه همراهان کلبه کوچک حرفهای قشنگ.....
واقعا چقدر زود دیر میشود....
انگار که همین دیروز بود
صدای ربنا .... ماه مبارک تو گوشمون زمزمه میشد
و به سرعت فطر آمد .... که نوشتیم....
امسال قوت غالبمان غصه بود ؛ درد فطریهاش میشود چقدر ؟!
رفت و به سرعت با دیدن پارچه های مشکی و لامپ های سبز....
محرم رسید ...
محرمی که منتظر ش بودیم
اما نمیدونم قسمت نبود هیئت بره کربلا یا واقعا قیمت دلار روی ایمانمون تاثیر گذاشت
ولی خدا را شکر حج فقرا هست بازم شکر
بی قرارم ؛
تا با "تو" قرار بگذرام
زیر ایوان ...
صحن گوهر شاد ...
اونجایی که هیچ جا نوشته نیست گنهکار نیاد....
کبوتر هم که نبودیم
شاید هم کلاغ هم نباشم و...
ببخشید طولانی شد
مارا در شبهای عشق فراموش نکنید ....
یا حسین ...
[/color][/size][/font]
[/color][/size][/font]
رویشـان کم نمیشــود…!
.
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]افسانه[FONT=arial, helvetica, sans-serif] ها را رهــــــــا کن
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]دوری و دوستی کدام است؟؟
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]فاصله هایند که دوستی را میبلعند !!!
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]تـــــــــــو اگر نباشی
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]دیگری جایت را پر میکند…
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]به همین ســــــــــــادگی…
از سوسک می ترسیم..................................................از له کردن شخصیت دیگران مثل سوسک نمی ترسیم.
از عنکبوت می ترسیم..................................از اینکه تمام زندگیمون تار عنکبوت ببندد نمی ترسیم.
از شکستن لیوان می ترسیم.........................از ;شکستن دل آدمها نمی ترسیم.
آدم وقتی فقیر میشود خوبیهایش هم حقیر میشوند .اما کسی که زر دارد یا زور دارد عیبهایش هم هنر دیده میشوند و چرندیاتش هم حرف حسابی بحساب می آیند...
[size=14][color=#ff0000] در شهری که خورشید را به قیمت شمعی نمی خرند ،پروانه شدن یعنی تباهی !
[/color][/size]
"دکتر شریعتی "
وقتي كه بچه بودم هر شب دعا ميكردم كه خدا يك دوچرخه به من بدهد. بعد فهميدم كه اينطوري فايده ندارد. پس يك دوچرخه دزديدم و دعا كردم كه خدا مرا ببخش!!
تا بی پناه نگردم،پناهم نخواهی داد
تا نیفتم،دستم را نخواهی گرفت
می دانم تشنه ای اما.....
اما این دریا را در کوزه نمی توان کرد
[center]به دنبال واژه ها مباش....کلمات فریبمان می دهند
[center]وقتی اولین حرف الفبا کلاه سرش برود، فاتحه کلمات را باید خواند
به نام خدا
بوی محرم امده مارا صدا کنید
وقتش شده که روضه ی خودرا به پا کنید
قلبم برای سینه زدن تنگ امده
رخصت دهید و در دلمان کربلا کنید
شال عزا به گردن من بسته مادرم
دارم امید درد مرا هم دوا کنید
چشم انتظار اذن علمدار مانده ایم
خواهید جان دهیم یا سر جدا کنید
کاش از دلبر نشانی داشتیم
بر سر کویش مکانی داشتیم
از برای مهدی صاحب زمان
کاش دردل جمکرانی داشتیم
التماس دعا
محرم که میآید؛
دلت را با خودش میبرد.
میبرد و آن را منزه میکند، از زنگارهای روزگارمیشوید.
، عطرآگین میکند، صیقل میدهد، پاک میکند.
محرم که میآید؛
دلها خدایی میشود،
چشمها هم...
و آن را دلیلی نیست، به جز معجزهی خون خدا.
خونی که شرارههای آن، تا قیام قیامت در دل ظلمستیزان میجوشد....
از عرش ، از میان حسینیهء خدا
آمد صدای نالهء « حی علی العزاء »
جمع ملائکه همه گریان شدند و بعد
گفتند تسلیت همه بر ساحت خدا
جبریل بال خدمت خود را گشود و گفت :
" یا رب اجازه هست ، شوم فرش این عزا "
آدم ز جنت آمد و ناله کنان نشست
در بزم استجابت بی قید هر دعا
او که هزار بار به گریه نشسته بود
یک یا حسین گفت و همان لحظه شد به پا
آری تمام رحمت خود را خدا گرفت
گسترد بر مُحرم این اشک و گریه ها
آن گاه گفت روضه بخوان « ایها الرسول »
جانم فدای تشنه لب دشت کربلا
تا قیامت ز قیام تو قیامت برپاست
از قیام تو پیام تو عیان است هنوز
همه ماه است محرم ، همه جا کرب و بلاست
در جهان موج جهاد تو روان است هنوز . . .
آغاز محرم و ایام سوگواری حسینی تسلیت باد
خدایا مرا به خاطر گناهانی که در طول روز با هزاران قدرت عقل توجیهشان میکنم ببخش!
شهید مصطفی چمران
هر کاری می خواهید ، حالا انجام دهید ،
فردا های زیادی در کار نیست ...
بجای " تاج گل بزرگی " که پس از مرگم برای تابوتم می آوری، شاخه ای از آن را همین امروز به من هدیه کن!
- شکسپیر
این جمله زبان حال خیلی از آدمهای این زمونه ست ...
برخلاف آنچه که تصور می شود:
یاد امام حسین علیه السلام فقط مخصوص یک روز ، یک دهه و یک ماه نیست ...
یک زندگی، او را در قلب و ذهنت داشته باش ؛
بگذار پیام و عطر گل سرخی بی نظیر ، یک عمر معطرت کند ...
آسمان
پرده ای است
پرده ای آویخته از پنجره
و خدا
پشت سر ابرها
غرق تماشای ماست
آن طرف آسمان :
پنجره هایی غریب
این طرف:
بوی درختان سیب
وخدا
گفتم: خدایا از همه دلگیرم
گفت: حتی از من؟
گفتم :خدایا دلم را ربودند
گفت:پیش از من؟
گفتم خدایا چقدر دوری!
گفت: تو یا من؟!
گفتم:خدایاتنها ترینم
گفت:پس من؟
گفتم:خدیا کمک خواستم
گفت:از غیر من؟؟؟
گفتم: خدایا دوستت دارم
گفت:بیش از من؟؟؟
گفتم: خدایا انقدر نگو من
گفت:من توام ، تو من...
برای حیات زیبا تلاش کن ...
نه برای حیاط زیبا!
در محرم قلب سوزان میخرند
در محرم چشم گریان میخرند
در محرم هر که شد محرم به دوست
عطر و بوی کربلا در قلب اوست
در محرم دل هوائی میشود
با نگاهی کربلایی میشود
در محرم شیعیان زاری کنند
همره مهدی عزاداری کنند
حلول ماه عزای سرور احرار عالم تسلیت باد امید که در دو سرا مورد لطفشان قرار گیریم :ok:
دانش که چرا چوب شود قسمت اتش؟
بی حرمتیش بر لب و دندان حسین است
دانی که چرا اب فراط است گل الود؟
شرمندگی اش از لب عطشان حسین است
دانی که چرا خانه ی حق گشته سیه پوش؟
زیرا که خدا نیز عزادار حسین است *
فدای اون بی سوادی که وقتی ازش پرسیدند عشق چند حرفه؟
گفت 4 حرف همه بهش خندیدند اما زیر لب زمزمه میکرد:حسین ...حسین...السلام علیک یا اباعبدالله
پیچیده شمیم تنت ای پیکر بی سر چون شیشه ی عطری که سرش گم شده باشد
یاحسین:Sham:
بر گوش جانم میرسد اوای زنگ قافله
این قافله تا کربلا دیگر ندارد فاصله
یک زن میان محملی اندر غم و تاب و تب است
یا رب صدایش اشناست این گریه های زینب است
ای کربلاییان ماه محرم است
ذکر فرشتگان گلبانگ ماتم است
ماهی که فاطمه با موج اشک و اه
بر دیدن حسین اید به قتلگاه
ماهی که بر تن زینب بلا رسید
بیند به روی خاک هجده گل شهید *
برایت از طلا تختی مسیری رو به خوشبختی
برایت عمر نوحی را وقاری همچ کوهی را
برایت صبر ایوبی
حیاتی مملو از خوبی
برایت شاد بودن را
فقط ازاد بودن را
محبت را
شرافت را دعا کردم
دعایم کن ...........................
برای محبت هایی که عمیقند ندیدن و نبودن هرگز بهانه ای برای از یاد بردن نیست
قلبم را 40 تکه و هر تکه را همراه با40 شاخه گل تقدیم مهربانیت میکنم*
دوستی من شبیه باران نیست
که گاهی می اید و گاهی نمی اید دوستی من شبیه هواست
بعضی وقتها ساکت اما همیشه در اطراف توست
از انسان ها غمی به دل نگیر
زیرا خود نیز غمگینند
با انکه تنهایند ولی از خود می گریزند
زیرا به خود وعشق خود و به حقیقت خود نیز مشکوکند
پس دوستشان بدار اگر چه دوستت نداشته باشند
دکتر علی شریعتی
وفادار تر از خدا سراغ ندارم
به رسم همین وفاداری است که شما را به او میسپارم
حکایت ان مرد را شنیده اید که نزد روان پزشک مشهور شهر رفت و از غم بزرگی که در دل داشت گفت؟
دکتر در جوابش گفت به فلان سیرک برو شنیده ام انجا دلقکی هست بسیار شوخ و شاد انقدر بخندانتت تا هر چه غم داری از یادت برود ... مرد لبخند تلخی زد و گفت:من همان دلقکم......!