توسل به اموات فقط از لحاظ قرآن

تب‌های اولیه

116 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

یا سلام
شاید بعضی ها ناراحت بشن اما منظوری ندارم
بنده خدایی از اوصاف شتر داد سخن داده بود که شتر چنین است وچنان پرسیدم شتر چه شکلیه گفت عجب نمی دونی چه شکلیه مثل ماهی دوتا شاخ داره بعد چرخید و با دست به یه گاو اشاره کرد گفت اونها دیدیش!!!
چه نتیجه ای میگیریم؟ طرف نه شتر رو میشناخت نه ماهی رو نه گاو رو
ربطش به این بحث چی بود؟ مه پیامبر رو میشناسند نه میدونن توسل چیه نه برزخ چطوریه
از کجا سرچشمه میگیره ؟ از روزی که پیامبر دوات خواست و .... البته قبلش هم بود
چاره کار چیه؟ باید یکی یکی از اول حروف الفبا رو با هم هجی کنیم تا شاید به یه جایی برسیم که قران یه ظاهری داره و یه باطنی
ظاهرش برای همه دسترسه اما باطنش فقط یه عده خاص دسترسی دارند لا يَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ (79واقعه )
مطهرون کیا هستند؟ إِنَّما يُريدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهيراً (33احزاب )
می رسیم به اهل بیت
اینجا حدیث ثقلین معنی پیدا میکنه که قران و اهل بیت از هم جدا شدنی نیستند تا وارد بر من شود در کنار حوض کوثر
خدایا ما را از قران و اهل بیت انی جدا مفرما

بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام

عقیل;29547 نوشت:
اول از هر چیزی بگم که منظور من در همین تاپیک بود که جواب داده شده است و در موضوع آیا مردگان صدای ما را می شنوند؟ پس از بحث زیاد دوستان وقتی دیدند نمی تونند پاسخ دهند تاپیک را قفل کردند و من هم نتوانستم جواب دهم پاسخ: اولا ما می خواستیم این بحث قرآنی باشد...

جناب عقیل یکی از قواعد بحث اینه مطلبی که هم بحث میذاره خونده بشه بعد پاسخ داده بشه، شما گفتید مطالب مرا نخوانده ای من ضمن عذر خواهی مطالب مرتبط با موضوع را تو این تایپیک و تاپیکهای دیگه خوندم و پاسخ اشکال شما را در دو قسمت، یکی از قول سید مهدی و یکی هم از طرف خودم براتون نوشتم ولی شما آنها را نخونده جواب دادید که اگر خونده بودید دوباره اشکال را به عنوان پاسخ جوابهای داده شده نمی گذاشتید، تاپیک(( آیا مردگان صدای ما را می شنوند؟ )) قفله و نتونستید جواب سید مهدی را بدهید اینجا که بازه بسم الله
در مورد قرآنی بودن بحث هم قسمت اول جواب سید مهدی در مورد تفاسیر فریقین را ندید گرفته بقیه را که اتفاقاً سید مهدی با استدلالی شبیه خود شما اشکال رسیدن به عقیده کفر را بیان کرده جواب بدهید.

[=tahoma][=arial][=&quot]بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي سيدنا خير النبين و سيد المرسلين و علي آله الطيبين الطاهرين و اللعن الدائم علي ظالميهم أجمعين إلي أبد الآبدين .[/][/][/]

توسل از قرآن امر ثابت شده و از مسلمات هشتش .

این بنده خدا داره مغالطه می کنه .

توسل به شخص یعنی شفیع قرار دادن آن چه در دنیا و چه برزخ و چه آخرت امری است مسلم و مورد پذیرش قرآن کریم است .

فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَليظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلينَ . آل‏عمران : 159

امر کننده در این جا خداست و همچنین مشفوع عنده .

شفیع یا واسطه النبی الأقدس صلی الله علیه و آله و سلم است .

مشفوع له کی هستن " عنهم "

دوستان دیگه ادامه ندن چون به ضرر شما است

یه چیز را ثابت کنه برامون .

خدواند متعال مقام شفاعت را به نبی مکرمش صلی الله علیه و آله و سلم داده

شما به چه دلیلی و برهانی در دنیا براش قائل هستید ولی در برزخ یا بهشت ازش نفیش می کنید .

دلیل برام بیار اون هم دلیل صریح نه بازی با آیات .

فرضم اینه که حیات بزرخی برات روشنه دیگه و گرنه آدم چی بگه ...

سلام بر زلزله فقه و عقاید گرامی

زلزله فقه و عقائد;29862 نوشت:
فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَليظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلينَ . آل‏عمران : 159

اگر من ظلمی را در حق شخص شما انجام دهم .
سپس به اشتباه خودم پی ببرم و نزد شما بیام و عذر بخوام.
و شما اگر از اولیاء خدا باشید از من می گذری هیچ به خداوند عرض می کنی من از گناهشان گذشتم (از حق الناسی که کرده بودند ) و حق الله باقی می ماند که فقط خداوند مجازات می کند و می بخشد و شما بعنوان اولیاء خدا هیچ دخل و تصرفی در حق الله ندارید و فقط دعا می کنید.
همانطور که همه دعا می کنند در حق دیگران.
این آیه دلیل بر توسل نیست

یاحق

[=arial][=&quot]بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي سيدنا خير النبين و سيد المرسلين و علي آله الطيبين الطاهرين و اللعن الدائم علي ظالميهم أجمعين إلي أبد الآبدين .

سلام به شما جناب bina88

بزار بیشتر کمکت کنم توضیح بدم .

در فرهنگ قرآن ما دو نوع حق داریم 1 - حق الله جل و علا 2 - حق الناس

در دومی فرهنگ قرآن اینه که انسان به صاحب حق رجوع کنه و ازش حلالیت بطلبه این مطلب کاملا درست و مورد تایید قرآن است .

در حق الله تعالی فرهنگ قرآن دو جور است 1 - انسان مستقیما به خدا رجوع کند و استغفار بطلبد و حاجت بخوات که راه ضعیفتر این است .

2 - واسطه و شفیع قرار دهد و این راهی است که قرآن به عنوان راه اکمل و اتم قرار داده است و تقریر فرموده .

شما هم ای کاش بیشتر به آیه فکر می کردید .

پس شما کجایید آنجا که می فرمایید " فاعف عنهم " تمام شد در اینجا رسول أکرم صلی الله علیه و آله و سلم از حقش گذشت و و آنها را عفو کرد .

دوما : خداوند متعال می فرماید " و استغفر لهم " نفرمود و اغفر لهم و استغفر بر باب استفعل یعنی طلب کن براشون استغفار را از من .

ثالثا : آیات دیگر زیادی هست که صراحتا بیان می فرماید :

فَاعْلَمْ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ اللَّهُ وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَ لِلْمُؤْمِنينَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ مُتَقَلَّبَكُمْ وَ مَثْواكُمْ . محمد : 19

طلب استغفار کن برای خودت و برای مومنین

بنابراین النبی الأکرم صلی الله علیه و آله و سلم واسطه شد و خداوند شفیع بودن آن را تثبیت کرده است .

بر می گردیم به سوال خودمون از جناب سنی .

شفیع بودن پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در حیات خودش نزد شما ثابت است چی شد چه اتفاقی افتاد که حالا بعد از رحلتش و در برزخ منکر اون شدید .

در اینجا باید دلیل اقامه کنید برای ما منتظریم .

[=tahoma][=tahoma][=tahoma][=arial][=&quot]بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي سيدنا خير النبين و سيد المرسلين و علي آله الطيبين الطاهرين و اللعن الدائم علي ظالميهم أجمعين إلي أبد الآبدين .[/][/][/][/][/]

إِنَّ الَّذينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ عِبادٌ أَمْثالُكُمْ فَادْعُوهُمْ فَلْيَسْتَجيبُوا لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صادِقينَ .
الأعراف : 194

أَ لَهُمْ أَرْجُلٌ يَمْشُونَ بِها أَمْ لَهُمْ أَيْدٍ يَبْطِشُونَ بِها أَمْ لَهُمْ أَعْيُنٌ يُبْصِرُونَ بِها أَمْ لَهُمْ آذانٌ يَسْمَعُونَ بِها قُلِ ادْعُوا شُرَكاءَكُمْ ثُمَّ كيدُونِ فَلا تُنْظِرُونِ . الأعراف : 195

جناب عقیل خدا وکیلی چطوری خجالت نکشیدی با این آیه که در رابطه با اصنام و بتهااست استفاذه کنی و آنها را با أولیاء اللهی مقایسه کنی .

یه کم فکر کن اول ببین آیه دقیقا چی می خوات بگه

اصلا شما هیچ معنای آیه رو نفهمیدی اومدی بهش استدلال می کنی .

زلزله فقه و عقائد;30036 نوشت:
پس شما کجایید آنجا که می فرمایید " فاعف عنهم " تمام شد در اینجا رسول أکرم صلی الله علیه و آله و سلم از حقش گذشت و و آنها را عفو کرد .

با عرض سلام
از حقش درگذشت همانطور که ممکن است شما یا من درگذریم

زلزله فقه و عقائد;30036 نوشت:
دوما : خداوند متعال می فرماید " و استغفر لهم " نفرمود و اغفر لهم و استغفر بر باب استفعل یعنی طلب کن براشون استغفار را از من .

این آیه تعبیر و تفسیر دیگری نیز دارد
منظور این بوده که با استغفار خواستن برای آنها نشان بده که هیچ کینه شخصی ای در دل نداری برعکس اعراب جاهلیت از لحاظ کینه جوئی می دانیم حتی بعد از بخشش به لفظ کینه داشتند

ثانیا

زلزله فقه و عقائد;30036 نوشت:
ثالثا : آیات دیگر زیادی هست که صراحتا بیان می فرماید : فَاعْلَمْ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ اللَّهُ وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَ لِلْمُؤْمِنينَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ مُتَقَلَّبَكُمْ وَ مَثْواكُمْ . محمد : 19 طلب استغفار کن برای خودت و برای مومنین بنابراین النبی الأکرم صلی الله علیه و آله و سلم واسطه شد و خداوند شفیع بودن آن را تثبیت کرده است .

من هم برای مومنین ومومنات دعا می کنم که این حکم خداوند برای مومنین است همچنانکه همه مومنین این کار را انجام می دهند و این امر عجیب و یگانه ای نیست شاید شما این را رسم ندانید

حال تا عقیل گرامی بخواهد مشکل را با علمای اهل سنت حل کند من یک سئوال از جناب زلزله عقائد بکنم تا ایشان تشریف بیارن.

جناب زلزله عقائد در دعای توسل چرا شما به پیامبر و ائمه دستور می دهید که شفیع شما باشند ؟
منظورم این بخش است

مثلا اینجا با کلمه اشفع که کلمه ای امری است و در ابتدای جمله که قرار بگیرد دلیل بر تاکید است پیامبر را مخاطب قرار داده اید

یا رَسوُلَ اللّهِ يا اِمامَ الرَّحمَةِ يا سَيِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِليَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَينَ يَدَی حاجاتِنا
یا وَجيهاً عِندَاللّهِ

اِشفَع لَنا عِندَاللّه

یاحق:Gol:

مهربانی;29698 نوشت:
یا سلام شاید بعضی ها ناراحت بشن اما منظوری ندارم بنده خدایی از اوصاف شتر داد سخن داده بود که شتر چنین است وچنان پرسیدم شتر چه شکلیه گفت عجب نمی دونی چه شکلیه مثل ماهی دوتا شاخ داره بعد چرخید و با دست به یه گاو اشاره کرد گفت اونها دیدیش!!! چه نتیجه ای میگیریم؟ طرف نه شتر رو میشناخت نه ماهی رو نه گاو رو ربطش به این بحث چی بود؟ مه پیامبر رو میشناسند نه میدونن توسل چیه نه برزخ چطوریه از کجا سرچشمه میگیره ؟ از روزی که پیامبر دوات خواست و .... البته قبلش هم بود چاره کار چیه؟ باید یکی یکی از اول حروف الفبا رو با هم هجی کنیم تا شاید به یه جایی برسیم که قران یه ظاهری داره و یه باطنی ظاهرش برای همه دسترسه اما باطنش فقط یه عده خاص دسترسی دارند لا يَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ (79واقعه ) مطهرون کیا هستند؟ إِنَّما يُريدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهيراً (33احزاب ) می رسیم به اهل بیت اینجا حدیث ثقلین معنی پیدا میکنه که قران و اهل بیت از هم جدا شدنی نیستند تا وارد بر من شود در کنار حوض کوثر خدایا ما را از قران و اهل بیت انی جدا مفرما

نمی خوام درباره ی چیزهایی که گفتی صحبت کنیم فقط شما یک روایت از نهج البلاغه یا صحیفه ی سجادیه بیارید که آنها به غیر خدا خدا متوسل شده باشند
عبدالکریم;29773 نوشت:
جناب عقیل یکی از قواعد بحث اینه مطلبی که هم بحث میذاره خونده بشه بعد پاسخ داده بشه، شما گفتید مطالب مرا نخوانده ای من ضمن عذر خواهی مطالب مرتبط با موضوع را تو این تایپیک و تاپیکهای دیگه خوندم و پاسخ اشکال شما را در دو قسمت، یکی از قول سید مهدی و یکی هم از طرف خودم براتون نوشتم ولی شما آنها را نخونده جواب دادید که اگر خونده بودید دوباره اشکال را به عنوان پاسخ جوابهای داده شده نمی گذاشتید، تاپیک(( آیا مردگان صدای ما را می شنوند؟ )) قفله و نتونستید جواب سید مهدی را بدهید اینجا که بازه بسم الله در مورد قرآنی بودن بحث هم قسمت اول جواب سید مهدی در مورد تفاسیر فریقین را ندید گرفته بقیه را که اتفاقاً سید مهدی با استدلالی شبیه خود شما اشکال رسیدن به عقیده کفر را بیان کرده جواب بدهید.

دوست عزیز در این تاپیک فقط به قرآن استناد می شود نه به تفاسیر. بنده هم جواب استدلال قرآنی ایشان را دادم
زلزله فقه و عقائد;29862 نوشت:
توسل از قرآن امر ثابت شده و از مسلمات هشتش . این بنده خدا داره مغالطه می کنه . توسل به شخص یعنی شفیع قرار دادن آن چه در دنیا و چه برزخ و چه آخرت امری است مسلم و مورد پذیرش قرآن کریم است . فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَليظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلينَ . آل‏عمران : 159 امر کننده در این جا خداست و همچنین مشفوع عنده . شفیع یا واسطه النبی الأقدس صلی الله علیه و آله و سلم است . مشفوع له کی هستن " عنهم " دوستان دیگه ادامه ندن چون به ضرر شما است یه چیز را ثابت کنه برامون . خدواند متعال مقام شفاعت را به نبی مکرمش صلی الله علیه و آله و سلم داده

اولا با تشکر از شرکت شما در مباحثه
دوما هیچ کس نگفته که توسل به دعای اشخاص زنده شرک است.
زلزله فقه و عقائد;29862 نوشت:
شما به چه دلیلی و برهانی در دنیا براش قائل هستید ولی در برزخ یا بهشت ازش نفیش می کنید . دلیل برام بیار اون هم دلیل صریح نه بازی با آیات . فرضم اینه که حیات بزرخی برات روشنه دیگه و گرنه آدم چی بگه ...

وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّن يَدْعُو مِن دُونِ اللَّهِ مَن لَّا يَسْتَجِيبُ لَهُ إِلَى يَومِ الْقِيَامَةِ وَهُمْ عَن دُعَائِهِمْ غَافِلُونَ(5)
وَإِذَا حُشِرَ النَّاسُ كَانُوا لَهُمْ أَعْدَاء وَكَانُوا بِعِبَادَتِهِمْ كَافِرِينَ(6)
چه کسى گمراهتر است از آن کس که معبودى غير خدا را مى‏خواند که تا قيامت هم به او پاسخ نمى‏گويد و از خواندن آنها (کاملا)ً بى‏خبر است؟! (و صداى آنها را هيچ نمى‏شنود!)
و هنگامى که مردم محشور مى‏شوند، معبودهاى آنها دشمنانشان خواهند بود؛ حتّى عبادت آنها را انکار مى‏کنند!
(در ضمن ترجمه مال آیت الله مکارم شیرازی است)
در این آیه خداوند خواندن انسان هایی را که صدای ما را نمی شنوند شرک می داند
و قبلا دلایل فراوانی را ذکر کرده ام که انبیا از دنیا بی خبرند حالا هم یکی از آنها را ذکر می کنم
ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ كَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قَالَ بَل لَّبِثْتَ مِئَةَ عَامٍ (بقره 259)
سپس زنده کرد؛ و به او گفت: «چه‏قدر درنگ کردى؟» گفت: «يک روز؛ يا بخشى از يک روز.» فرمود: «نه، بلکه يکصد سال درنگ کردى.
در اینجا حضرت عزیر پس از زنده شدن از دنیا خبر ندارد و فکر می کند یک روز خوابیده
ا

عقیل;30553 نوشت:
نمی خوام درباره ی چیزهایی که گفتی صحبت کنیم فقط شما یک روایت از نهج البلاغه یا صحیفه ی سجادیه بیارید که آنها به غیر خدا خدا متوسل شده باشند

دوست عزیز در این تاپیک فقط به قرآن استناد می شود نه به تفاسیر. بنده هم جواب استدلال قرآنی ایشان را دادم

اولا با تشکر از شرکت شما در مباحثه
دوما هیچ کس نگفته که توسل به دعای اشخاص زنده شرک است.

وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّن يَدْعُو مِن دُونِ اللَّهِ مَن لَّا يَسْتَجِيبُ لَهُ إِلَى يَومِ الْقِيَامَةِ وَهُمْ عَن دُعَائِهِمْ غَافِلُونَ(5)
وَإِذَا حُشِرَ النَّاسُ كَانُوا لَهُمْ أَعْدَاء وَكَانُوا بِعِبَادَتِهِمْ كَافِرِينَ(6)
چه کسى گمراهتر است از آن کس که معبودى غير خدا را مى‏خواند که تا قيامت هم به او پاسخ نمى‏گويد و از خواندن آنها (کاملا)ً بى‏خبر است؟! (و صداى آنها را هيچ نمى‏شنود!)
و هنگامى که مردم محشور مى‏شوند، معبودهاى آنها دشمنانشان خواهند بود؛ حتّى عبادت آنها را انکار مى‏کنند!
(در ضمن ترجمه مال آیت الله مکارم شیرازی است)
در این آیه خداوند خواندن انسان هایی را که صدای ما را نمی شنوند شرک می داند
و قبلا دلایل فراوانی را ذکر کرده ام که انبیا از دنیا بی خبرند حالا هم یکی از آنها را ذکر می کنم

عقیل;30553 نوشت:
ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ كَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قَالَ بَل لَّبِثْتَ مِئَةَ عَامٍ (بقره 259)
سپس زنده کرد؛ و به او گفت: «چه‏قدر درنگ کردى؟» گفت: «يک روز؛ يا بخشى از يک روز.» فرمود: «نه، بلکه يکصد سال درنگ کردى.
در اینجا حضرت عزیر پس از زنده شدن از دنیا خبر ندارد و فکر می کند یک روز خوابیده
ا


جواب اوّل


جناب آقای عقيل كدام مسلمان تا به حال يافت شده است كه قرآن بدون سنت راقبول داشته باشد ،شاید فرقۀ جدیدی تأسیس شده که ما خبر نداریم ،شیخ الاسلام شما ابن تیمیه مسأله سماع اموات را قبول می کند اما شما قبول نمی کنید؟!! ومنکر علم انبیاء هستید .البته در جات انبیاء یکسان نیست وما هم تا بحال به حضرت عزیر متوسل نشده ایم بلکه به پیامبر اکرم«صلی الله علیه وآله» که اشرف موجودات عالم است و هر روز مسلمانان عالم در تمام لحظات به ایشان به صیغه خطاب سلام می کنند و اهلبیت آن حضرت علیهم السلام توسل میکنیم و این توسلات مصداق بارز وابتغوا الیه الوسیله است.

سخن جنابعالی در کنار گذاشتن روایات پیامبر «صلی الله علیه وآله»تكذیب قرآن کریم است؛ چون قرآن پیامبر را مبیّن قرآن می داندورجوع به آن حضرت و اطاعت از آن حضرت را واجب می داند واین مختص به زمان حیات دنیوی حضرت نیست .

1-وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ[1]؛و ما اين ذكر (قرآن) را بر تو نازل كرديم تا آنچه به سوى مردم نازل شده است براى آنها تبيين كنى، شايد انديشه كنند.

2- وَ ما أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ إِلاَّ لِتُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي اخْتَلَفُوا فِيهِ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ[2] .ما قرآن را بر تو نازل نكرديم مگر براى اينكه آنچه را در آن اختلاف دارند براى آنها تبيين كنى و مايه هدايت و رحمت است براى گروهى كه ايمان دارند.

---------------------------

3-«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فِي شَيْ‏ءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ ذلِكَ خَيْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْوِيلا».[3]


اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! اطاعت كنيد خدا را و اطاعت كنيد پيامبر خدا و صاحبان امر را، و هر گاه در چيزى نزاع كرديد آن را به خدا و پيامبر ارجاع دهيد اگر ايمان به خدا و روز رستاخيز داريد، اين براى شما بهتر و عاقبت و پايانش نيكوتر است.

4-«مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ وَ مَنْ تَوَلَّى فَما أَرْسَلْناكَ عَلَيْهِمْ


کسی که از پیامبر خدا اطاعت کند به تحقیق از خدا اطاعت نموده كه سرباز زند تو در برابر او مسئول نيستى».[4]

5-«وَماآتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقابِ ؛آنچه را رسول خدا براى شما آورده بگيريد و اجرا كنيد، و آنچه را از آن نهى كرده خوددارى نمائيد، و از مخالفت خدا بپرهيزيد كه خداوند شديد العقاب است».[5]

6-«وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى‏ (3) إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْيٌ يُوحى‏».[6]




[=&quot][1] .نحل/44.
[=&quot][2] .نحل/64.
[=&quot][3] .نساء/59.
[=&quot][4] .نساء/80.
[=&quot][5] .حشر/7.
[=&quot][6] .نجم/3و4.

اما در جواب استدلال به آیه شریفه (که ترجمه آنرا از آیت الله مکارم شیرازی (حفظه الله) آوردید ما هم شما رابه بهتر از آن ،تفسیر نمونه جلد 21ص304 ،ارجاع می دهیم که ببینید مراد از خواندن چیست؟)نکاتی یاد آور می شوم:



1-قبل از آیه ای که آوردید مخاطب مشخص است که مشرکین اند و شما خیلی کم لطفی فرمودید.



«قُلْ أَ رَأَيْتُمْ ما تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَرُونِي ما ذا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ أَمْ لَهُمْ شِرْكٌ فِي السَّماواتِ ائْتُونِي بِكِتابٍ مِنْ قَبْلِ هذا أَوْ أَثارَةٍ مِنْ عِلْمٍ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ (4) وَ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ يَدْعُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ مَنْ لا يَسْتَجِيبُ لَهُ إِلى‏ يَوْمِ الْقِيامَةِ وَ هُمْ عَنْ دُعائِهِمْ غافِلُونَ (5) وَ إِذا حُشِرَ النَّاسُ كانُوا لَهُمْ أَعْداءً وَ كانُوا بِعِبادَتِهِمْ كافِرِينَ »[1]



به آنها بگو به من خبر دهيد معبودهايى را كه غير از خدا پرستش مى‏كنيد نشان دهيد چه چيزى از زمين را آفريده‏اند؟ يا شركتى در آفرينش آسمانها دارند؟ كتابى آسمانى پيش از اين، يا اثر علمى از گذشتگان براى من بياوريد (كه دليل صدق گفتار شما باشد) اگر راست مى‏گوئيد.


چه كسى گمراه‏تر است از آنها كه غير خدا را پرستش مى‏كنند كه اگر تا قيامت هم آنان را بخوانند پاسخشان نمى‏گويند، و اصلا صداى آنها را نمى‏شنوند! 6- و هنگامى كه مردم محشور مى‏شوند معبودهاى آنها دشمنانشان خواهند بود، حتى عبادت آنها را انكار مى‏كنند.



2-نکتۀ دوم اینکه :



مخاطب قرآن مشرکین زمان پیامبر اند نه مسلمانان ! کسانی که بتها وفرشتگان را می پرستیدند «تدعون من دون الله»آیا هر خواندنی مساوی با پرستش است؟در این صورت همه انسانها از جمله خود شما مشرکند



[=&quot][1] .احقاف/5.

نکته سوم:


در تمام استعمالات قرآن که لفظ یدعون یا تدعون به همراه الله «یادر مواردی به تنهایی آمده که مجموعا بیش از 50 مورد است»آمده مراد پرستش«که دارای دو رکن اساسی است1-انجام فعلی که گویای خضوع و تذلّل باشد2-اعتقاد به الوهیّت ویا ربوبیّت شخصی که بر او خضوع می کند.والا باید خضوع بر والدین هم شرک باشد:واخفض لهما جناح الذّل من الرحمة[1]» است که نمونه هایی بیان می شود:



1-«قُلْ إِنِّي نُهِيتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ قُلْ لا أَتَّبِعُ أَهْواءَكُمْ قَدْ ضَلَلْتُ إِذاً وَ ما أَنَا مِنَ الْمُهْتَدِينَ- بگو من از پرستش كسانى كه غير از خدا مى‏خوانيد نهى شده‏ام، بگو من از هوى و هوسهاى شما پيروى نمى‏كنم اگر چنين كنم گمراه شده‏ام و از هدايت يافتگان نخواهم بود»[2].


--------------------------------


2-«إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ عِبادٌ أَمْثالُكُمْ فَادْعُوهُمْ فَلْيَسْتَجِيبُوا لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ ؛أَ لَهُمْ أَرْجُلٌ يَمْشُونَ بِها أَمْ لَهُمْ أَيْدٍ يَبْطِشُونَ بِها أَمْ لَهُمْ أَعْيُنٌ يُبْصِرُونَ بِها أَمْ لَهُمْ آذانٌ يَسْمَعُونَ بِها قُلِ ادْعُوا شُرَكاءَكُمْ ثُمَّ كِيدُونِ فَلا تُنْظِرُونِ»[3]



آنهايى را كه غير از خدا مى‏خوانيد (و پرستش مى‏كنيد) بندگانى همچون خود شما هستند، آنها را بخوانيد و اگر راست مى‏گوئيد بايد به شما پاسخ دهند (و تقاضايتان را بر آورند).


آيا (آنها لا اقل همانند خود شما) پاهايى دارند كه با آن راه بروند؟ يا دستهايى دارند كه با آن چيزى را بگيرند (و كارى انجام دهند)؟ يا چشمانى دارند كه با آن ببينند؟ يا گوشهايى دارند كه با آن بشنوند؟ (نه، هرگز، هيچكدام) بگو (اكنون كه چنين است) اين بتهايى را كه شريك خدا قرار داده‏ايد (بر ضد من) بخوانيد و براى من نقشه بكشيد و لحظه‏اى مهلت ندهيد (تا بدانيد كارى از آنها ساخته نيست!)


------------------------




[=&quot][1] .اسری/24.

[=&quot][2] .انعام/56.

[=&quot][3] .اعراف/194-195.


3-«وَ يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطاناً وَ ما لَيْسَ لَهُمْ بِهِ عِلْمٌ وَ ما لِلظَّالِمِينَ مِنْ نَصِيرٍ ؛وَ إِذا تُتْلى‏ عَلَيْهِمْ آياتُنا بَيِّناتٍ تَعْرِفُ فِي وُجُوهِ الَّذِينَ كَفَرُوا الْمُنْكَرَ يَكادُونَ يَسْطُونَ بِالَّذِينَ يَتْلُونَ عَلَيْهِمْ آياتِنا قُلْ أَ فَأُنَبِّئُكُمْ بِشَرٍّ مِنْ ذلِكُمُ النَّارُ وَعَدَهَا اللَّهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ ؛يا أَيُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَنْ يَخْلُقُوا ذُباباً وَ لَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ وَ إِنْ يَسْلُبْهُمُ الذُّبابُ شَيْئاً لا يَسْتَنْقِذُوهُ مِنْهُ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَ الْمَطْلُوبُ ؛ ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ »[1]


آنها غير از خداوند چيزهايى را مى‏پرستند كه خدا هيچگونه دليلى براى آن نازل نكرده است، و چيزهايى كه علم و آگاهى به آن ندارند، و براى ظالمان ياور و راهنمايى نيست.

و هنگامى كه آيات روشن ما بر آنها خوانده مى‏شود در چهره كافران آثار انكار مشاهده مى‏كنى، آن چنان كه نزديك است برخيزند و با مشت به كسانى كه آيات ما را بر آنها مى‏خوانند حمله كنند! بگو: آيا شما را به بدتر از اين خبر دهم؟ همان آتش سوزنده (دوزخ) است كه خدا به كافران وعده داده، و بدترين جايگاه است! اى مردم مثلى زده شده است گوش به آن فرا دهيد: كسانى را كه غير از خدا مى‏خوانيد هرگز نمى‏توانند مگسى بيافرينند، هر چند براى اين كار دست به دست هم دهند و هر گاه مگس چيزى از آنها بربايد نمى‏توانند آن را باز پس گيرند، هم اين طلب كنندگان ناتوانند و هم آن مطلوبان (هم اين عابدان و هم آن معبودان).


آنها خدا را آن گونه كه بايد بشناسند نشناختند، خداوند قوى و شكست ناپذير است.


------------------------------



4-«قُلْ أَ رَأَيْتُمْ شُرَكاءَكُمُ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَرُونِي ما ذا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ أَمْ لَهُمْ شِرْكٌ فِي السَّماواتِ أَمْ آتَيْناهُمْ كِتاباً فَهُمْ عَلى‏ بَيِّنَةٍ مِنْهُ بَلْ إِنْ يَعِدُ الظَّالِمُونَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً إِلاَّ غُرُوراً »[2].


بگو آيا فكر نمى‏كنيد اين معبودانى را كه شريك خدا قرار داده‏ايد به من نشان دهيد چه چيزى از زمين را آفريده‏اند؟ يا اينكه شركتى در (آفرينش و مالكيت) آسمانها دارند؟ يا به آنها كتابى (آسمانى) داده‏ايم و دليلى از آن براى (شرك) خود دارند؟ نه هيچيك از اينها نيست، ظالمان فقط وعده‏هاى دروغين به يكديگر مى‏دهن





5-«وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ قُلْ أَ فَرَأَيْتُمْ ما تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ أَرادَنِيَ اللَّهُ بِضُرٍّ هَلْ هُنَّ كاشِفاتُ ضُرِّهِ أَوْ أَرادَنِي بِرَحْمَةٍ هَلْ هُنَّ مُمْسِكاتُ رَحْمَتِهِ قُلْ حَسْبِيَ اللَّهُ عَلَيْهِ يَتَوَكَّلُ الْمُتَوَكِّلُونَ »[3].


و اگر از آنها بپرسى چه كسى آسمانها و زمين را آفريده؟ حتما مى‏گويند: خدا، بگو آيا هيچ در باره معبودانى كه غير از خدا مى‏خوانيد انديشه مى‏كنيد كه اگر خدا زيانى براى من بخواهد آيا آنها مى‏توانند آن را بر طرف سازند؟ و يا اگر رحمتى براى من اراده كند آيا آنها توانايى دارند جلو رحمت او را بگيرند؟


بگو: خدا مرا كافى است، و همه متوكلان بايد بر او توكل كنند.



6-«وَ لا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَيْرِ عِلْمٍ كَذلِكَ زَيَّنَّا لِكُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلى‏ رَبِّهِمْ مَرْجِعُهُمْ فَيُنَبِّئُهُمْ بِما كانُوا يَعْمَلُونَ »[4]



(معبود) كسانى را كه غير خدا را مى‏خوانند دشنام ندهيد مبادا آنها (نيز) از روى ظلم و جهل خدا را دشنام دهند، اين چنين براى هر امتى عملشان را زينت داديم سپس بازگشت آنها به سوى پروردگارشان است و آنها را از آنچه عمل مى‏كردند آگاه مى‏سازد (و پاداش و كيفر مى‏دهد)




لذا لطف فرموده بیشتر دقت کنید و آیاتی را که از بحث توسل تخصّصا خارج اند و ربطی به بحث ندارد را وارد بحث نکنید لااقل تفاسیر اهل سنت را مطالعه کنید.




















[=&quot][1] .حج/73.

[=&quot][2] .فاطر /40.

[=&quot][3] .زمر/38.

[=&quot][4] .انعام/108.

عقیل;30553 نوشت:
نمی خوام درباره ی چیزهایی که گفتی صحبت کنیم فقط شما یک روایت از نهج البلاغه یا صحیفه ی سجادیه بیارید که آنها به غیر خدا خدا متوسل شده باشند

قسمت دوم:توسل در کتب صحیفه سجادیة و نهج البلاغة






دعای: 49، (و كان من دعائه عليه السلام في دفاع كيد الأعداء، و رد بأسهم:)



(16) اللَّهُمَّ فَإِنِّي أَتَقَرَّبُ إِلَيْكَ بِالْمُحَمَّدِيَّةِ الرَّفِيعَةِ، وَ الْعَلَوِيَّةِ الْبَيْضَاءِ، وَ أَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ بِهِمَا أَنْ تُعِيذَنِي مِنْ شَرِّ كَذَا وَ كَذَا، فَإِنَّ ذَلِكَ لَا يَضِيقُ عَلَيْكَ فِي وُجْدِكَ، وَ لَا يَتَكَأَّدُكَ فِي قُدْرَتِكَ وَ أَنْتَ عَلَى كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ (17) فَهَبْ لِي- يَا إِلَهِي- مِنْ رَحْمَتِكَ وَ دَوَامِ تَوْفِيقِكَ مَا أَتَّخِذُهُ سُلَّماً أَعْرُجُ بِهِ إِلَى رِضْوَانِكَ، وَ آمَنُ بِهِ مِنْ عِقَابِكَ، يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ.



------------------------------



نهج البلاغه خطبه:110 و من خطبة له علیه السلام في أركان الدين‏



الإسلام‏



إِنَّ أَفْضَلَ مَا تَوَسَّلَ بِهِ الْمُتَوَسِّلُونَ إِلَى اللَّهِ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى الْإِيمَانُ بِهِ وَ بِرَسُولِهِ وَ الْجِهَادُ فِي سَبِيلِهِ فَإِنَّهُ ذِرْوَةُ الْإِسْلَامِ وَ كَلِمَةُ الْإِخْلَاصِ فَإِنَّهَا الْفِطْرَةُ وَ إِقَامُ الصَّلَاةِ فَإِنَّهَا الْمِلَّةُ وَ إِيتَاءُ الزَّكَاةِ فَإِنَّهَا فَرِيضَةٌ وَاجِبَةٌ وَ صَوْمُ شَهْرِ رَمَضَانَ فَإِنَّهُ جُنَّةٌ مِنَ الْعِقَابِ وَ حَجُّ الْبَيْتِ وَ اعْتِمَارُهُ فَإِنَّهُمَا يَنْفِيَانِ الْفَقْرَ وَ يَرْحَضَانِ الذَّنْبَ وَ صِلَةُ الرَّحِمِ فَإِنَّهَا مَثْرَاةٌ فِي الْمَالِ وَ مَنْسَأَةٌ فِي الْأَجَلِ وَ صَدَقَةُ السِّرِّ فَإِنَّهَا تُكَفِّرُ الْخَطِيئَةَ وَ صَدَقَةُ الْعَلَانِيَةِ فَإِنَّهَا تَدْفَعُ مِيتَةَ السُّوءِ وَ صَنَائِعُ الْمَعْرُوفِ فَإِنَّهَا تَقِي مَصَارِعَ الْهَوَانِ أَفِيضُوا فِي ذِكْرِ اللَّهِ فَإِنَّهُ أَحْسَنُ الذِّكْرِ وَ ارْغَبُوا فِيمَا وَعَدَ الْمُتَّقِينَ فَإِنَّ وَعْدَهُ أَصْدَقُ الْوَعْدِ وَ اقْتَدُوا بِهَدْيِ نَبِيِّكُمْ فَإِنَّهُ أَفْضَلُ الْهَدْيِ وَ اسْتَنُّوا بِسُنَّتِهِ فَإِنَّهَا أَهْدَى السُّنَنِ‏



-------------------



خطبه 4



بِنَا اهْتَدَيْتُمْ فِي الظَّلْمَاءِ وَ تَسَنَّمْتُمْ الْعَلْيَاءِ وَ بِنَا انْفَجَرْتُمْ عَنِ السَّرَارِ وُقِرَ سَمْعٌ لَمْ يَفْقَهِ الْوَاعِيَة...



----------------------



خطبه 100



أَلَا إِنَّ مَثَلَ آلِ مُحَمَّدٍ ( صلى‏الله‏عليه‏وآله )كَمَثَلِ نُجُومِ السَّمَاءِ إِذَا خَوَى نَجْمٌ طَلَعَ نَجم فکانکم قد تکاملت من الله فیکم الصنائع...





بیان مواردی از توسل در کتاب شریف کافی و امالی شیخ صدوق«ره»



عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ أَبَانٍ وَ مُعَاوِيَةَ بْنِ وَهْبٍ قَالا قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام إِذَا قُمْتَ إِلَى الصَّلَاةِ فَقُلِ اللَّهُمَّ إِنِّي أُقَدِّمُ إِلَيْكَ مُحَمَّداً صلی الله علیه وآله بَيْنَ يَدَيْ حَاجَتِي وَ أَتَوَجَّهُ بِهِ إِلَيْكَ فَاجْعَلْنِي بِهِ وَجِيهاً عِنْدَكَ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ اجْعَلْ صَلَاتِي بِهِ مَقْبُولَةً وَ ذَنْبِي بِهِ مَغْفُوراً وَ دُعَائِي بِهِ مُسْتَجَاباً إِنَّكَ أَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ



الكافي ج‏2 545 باب الدعاء قبل الصلاة ..... ص 545



-----------------------------------------



الكافي ج‏3 478 باب صلاة الحوائج ..... ص : 476



عَنْ أَبِي إِسْمَاعِيلَ السَّرَّاجِ عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ شُرَحْبِيلَ الْكِنْدِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ إِذَا أَرَدْتَ أَمْراً تَسْأَلُهُ رَبَّكَ فَتَوَضَّأْ وَ أَحْسِنِ الْوُضُوءَ ثُمَّ صَلِّ رَكْعَتَيْنِ وَ عَظِّمِ اللَّهَ وَ صَلِّ عَلَى النَّبِيِّ صلی الله علیه وآله وَ قُلْ بَعْدَ التَّسْلِيمِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِأَنَّكَ مَلِكٌ وَ أَنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ مُقْتَدِرٌ وَ بِأَنَّكَ مَا تَشَاءُ مِنْ أَمْرٍ يَكُونُ اللَّهُمَّ إِنِّي أَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ بِنَبِيِّكَ مُحَمَّدٍ نَبِيِّ الرَّحْمَةِ «صلی الله علیه وآله» يَا مُحَمَّدُ يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنِّي أَتَوَجَّهُ بِكَ إِلَى اللَّهِ رَبِّكَ وَ رَبِّي لِيُنْجِحَ لِي طَلِبَتِي اللَّهُمَّ بِنَبِيِّكَ أَنْجِحْ لِي طَلِبَتِي بِمُحَمَّدٍ ثُمَّ سَلْ حَاجَتَك‏.



----------------------------------------------



أمالي الصدوق 39 المجلس العاشر



6 حَدَّثَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ الْمُؤَدِّبُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْكُوفِيُّ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ بَشَّارٍ عَنْ عُبَيْدِ اللَّهِ الدِّهْقَانِ عَنْ دُرُسْتَ بْنِ أَبِي مَنْصُورٍ الْوَاسِطِيِّ عَنْ عَبْدِ الْحَمِيدِ بْنِ أَبِي الْعَلَاءِ عَنْ ثَابِتِ بْنِ دِينَارٍ عَنْ سَعْدِ بْنِ ظَرِيفٍ الْخَفَّافِ عَنِ الْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَةَ قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام أَنَا خَلِيفَةُ رَسُولِ اللَّهِ وَ وَزِيرُهُ وَ وَارِثُهُ أَنَا أَخُو رَسُولِ اللَّهِ وَ وَصِيُّهُ وَ حَبِيبُهُ أَنَا صَفِيُّ رَسُولِ اللَّهِ وَ صَاحِبُهُ أَنَا ابْنُ عَمِّ رَسُولِ اللَّهِ وَ زَوْجُ ابْنَتِهِ وَ أَبُو وُلْدِهِ وَ أَنَا سَيِّدُ الْوَصِيِّينَ وَ وَصِيُ‏



سَيِّدِ النَّبِيِّينَ أَنَا الْحُجَّةُ الْعُظْمَى وَ الْآيَةُ الْكُبْرَى وَ الْمَثَلُ الْأَعْلَى وَ بَابُ النَّبِيِّ الْمُصْطَفَى أَنَا الْعُرْوَةُ الْوُثْقَى وَ كَلِمَةُ التَّقْوَى وَ أَمِينُ اللَّهِ تَعَالَى ذِكْرُهُ عَلَى أَهْلِ الدُّنْيَا



:Gol:



الكافي ج‏4 570 ، دعاء آخر عند قبر أمير المؤمنين ع ..... ص : 570



ِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ أَشْهَدُ أَنَّكَ كَلِمَةُ التَّقْوَى وَ بَابُ الْهُدَى وَ الْعُرْوَةُ الْوُثْقَى وَ الْحَبْلُ الْمَتِينُ وَ الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِيمُ وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ حُجَّةُ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ وَ شَاهِدُهُ عَلَى عِبَادِهِ وَ أَمِينُهُ عَلَى عِلْمِهِ وَ خَازِنُ سِرِّهِ وَ مَوْضِعُ حِكْمَتِهِ وَ أَخُو رَسُولِهِ .
:Gol::Gol::Gol:



«لا إِكْراهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى‏ لا انْفِصامَ لَها وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ »بقره/256



در قبول دين، اكراهى نيست. (زيرا) راه درست از راه انحرافى، روشن شده است. بنا بر اين، كسى كه به طاغوت [بت و شيطان، و هر موجود طغيانگر] كافر شود و به خدا ايمان آورد، به دستگيره محكمى چنگ زده است، كه گسستن براى آن نيست. و خداوند، شنوا و داناست.


سلام


اعتقادات عقيل و سوالات عجيب و غريب


1- با اينكه مي داند راه رسيدن به سعادت همراهي قرآن و سنت است ؛


[quote=عقیل;17518]من هم می دانم که تنها با قرآن به سعادت نمی رسیم و سنت صحیح پیامبر نیز مهم است [/quote]


باز هم مي گويد فقط از قرآن بگوييد .



[quote=عقیل;17369]گفتم توسل در قرآن پس لطفا استناد به احادیث نکنید[/quote]


2- با اينكه سخنان پيامبر را مخالف قرآن نمي داند ، و با احاديث هم مخالف نيست ؛


[quote=عقیل;17518]من هرگز با احادیث مخالف نیستم و قطعا سخنان پیامبر هم مخالف قرآن نیست [/quote]


باز هم به بهانه عجيب وقت گير بودن بررسي احاديث نمي خواهد به حقيقت پي ببرد .


quote=عقیل;17369]موضوع حدیث و روایت وقت مفصل می خواهد [/quote]


3-توسل را به جايز و مردود تقسيم مي كند ؛


[quote=عقیل;17518]توسل جایز: به توسلی می گویند که فرد از کسانی که در قید حیات هستند طلب کمک و یا دعای خیری کند البته در حد توانایی شان توسل مردود: به توسلی می گویند که به اشیاء و اموات توسل و طلب کمکی کند.[/quote]


و البته چه دلايل عجيبي را ارائه مي دهند .


[quote=عقیل;17518]دوست عزیز چرا ما باید به مردگان توسل کنیم در حالی که خدایی داریم که از رگ گردن با ما نزدیک تر است نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ و خداوند خودش می فرماید که هرگاه خواستید توبه کنید به من روی آورید که من توبه پذیرم .[/quote]


[quote=عقیل;17518]و در حالی که خدا به بندگانش توصیه می کند که مرا بخوانید ما دیگران را بخوانیم آیا این نافرمانی از الله تعالی نیست وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُواْ لِي وَلْيُؤْمِنُواْ بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ (186 بقره)[/quote]


اگر خدا از رگ گردن نزديكتر است و خدا توصيه كرده مرا بخوانيد چه فرقي بين توسل به زنده و مرده است ؟؟؟


فعلا خدا حافظ:Mohabbat:


ادامه دارد


بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام

صدرا;30710 نوشت:
البته در جات انبیاء یکسان نیست وما هم تا بحال به حضرت عزیر متوسل نشده ایم بلکه به پیامبر اکرم«صلی الله علیه وآله» که اشرف موجودات عالم است و هر روز مسلمانان عالم در تمام لحظات به ایشان به صیغه خطاب سلام می کنند و اهلبیت آن حضرت علیهم السلام توسل میکنیم و این توسلات مصداق بارز وابتغوا الیه الوسیله است.
صدرا;30710 نوشت:
البته در جات انبیاء یکسان نیست وما هم تا بحال به حضرت عزیر متوسل نشده ایم بلکه به پیامبر اکرم«صلی الله علیه وآله» که اشرف موجودات عالم است و هر روز مسلمانان عالم در تمام لحظات به ایشان به صیغه خطاب سلام می کنند و اهلبیت آن حضرت علیهم السلام توسل میکنیم و این توسلات مصداق بارز وابتغوا الیه الوسیله است.

مگر حضرت عزیر پیامبر نبود مگر شما ادعا نمی کنید همه ی پیامبران زنده اند و صدای ما را می شنوند پس چه فرقی می کند چه کوچک ترین پیامبران این را گفته باشد چه بزرگترین آنها.
البته بنده قبلا هم دلایل زیادی آورده بودم که حتی حضرت عیسی و تمام پیامبران از دنیا بی خبرند
صدرا;30710 نوشت:
سخن جنابعالی در کنار گذاشتن روایات پیامبر «صلی الله علیه وآله»تكذیب قرآن کریم است؛ چون قرآن پیامبر را مبیّن قرآن می داندورجوع به آن حضرت و اطاعت از آن حضرت را واجب می داند واین مختص به زمان حیات دنیوی حضرت نیست .

بله قرآن به تنهایی کافی نیست اما چون در این مسئله گفتم بحث قرآنی باشد برای این بود دوستان بدانند که از قرآن هیچ دلیلی ندارند ان شاء الله در آینده در مورد توسل در سنت هم بحث می کنیم
صدرا;30730 نوشت:
قسمت دوم:توسل در کتب صحیفه سجادیة و نهج البلاغة دعای: 49، (و كان من دعائه عليه السلام في دفاع كيد الأعداء، و رد بأسهم:) (16) اللَّهُمَّ فَإِنِّي أَتَقَرَّبُ إِلَيْكَ بِالْمُحَمَّدِيَّةِ الرَّفِيعَةِ، وَ الْعَلَوِيَّةِ الْبَيْضَاءِ، وَ أَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ بِهِمَا أَنْ تُعِيذَنِي مِنْ شَرِّ كَذَا وَ كَذَا، فَإِنَّ ذَلِكَ لَا يَضِيقُ عَلَيْكَ فِي وُجْدِكَ، وَ لَا يَتَكَأَّدُكَ فِي قُدْرَتِكَ وَ أَنْتَ عَلَى كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ (17) فَهَبْ لِي- يَا إِلَهِي- مِنْ رَحْمَتِكَ وَ دَوَامِ تَوْفِيقِكَ مَا أَتَّخِذُهُ سُلَّماً أَعْرُجُ بِهِ إِلَى رِضْوَانِكَ، وَ آمَنُ بِهِ مِنْ عِقَابِكَ، يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ.

در این جا امام سجاد مستقیما با خدا سخن گفته اند و با پیامبر اکرم (ص) و علی (ع) سخن نگفته اند و این نوع دعا شرک نیست هر چند درباره این نوع دعا اختلاف است یا مثلا بگویی به حق محمد و آل محمد ولی هیچ کس نگفته این نوع دعا شرک است ولی بعضی می گویند بدعت است
صدرا;30730 نوشت:
نهج البلاغه خطبه:110 و من خطبة له علیه السلام في أركان الدين‏ الإسلام‏ إِنَّ أَفْضَلَ مَا تَوَسَّلَ بِهِ الْمُتَوَسِّلُونَ إِلَى اللَّهِ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى الْإِيمَانُ بِهِ وَ بِرَسُولِهِ وَ الْجِهَادُ فِي سَبِيلِهِ فَإِنَّهُ ذِرْوَةُ الْإِسْلَامِ وَ كَلِمَةُ الْإِخْلَاصِ فَإِنَّهَا الْفِطْرَةُ وَ إِقَامُ الصَّلَاةِ فَإِنَّهَا الْمِلَّةُ وَ إِيتَاءُ الزَّكَاةِ فَإِنَّهَا فَرِيضَةٌ وَاجِبَةٌ وَ صَوْمُ شَهْرِ رَمَضَانَ فَإِنَّهُ جُنَّةٌ مِنَ الْعِقَابِ وَ حَجُّ الْبَيْتِ وَ اعْتِمَارُهُ فَإِنَّهُمَا يَنْفِيَانِ الْفَقْرَ وَ يَرْحَضَانِ الذَّنْبَ وَ صِلَةُ الرَّحِمِ فَإِنَّهَا مَثْرَاةٌ فِي الْمَالِ وَ مَنْسَأَةٌ فِي الْأَجَلِ وَ صَدَقَةُ السِّرِّ فَإِنَّهَا تُكَفِّرُ الْخَطِيئَةَ وَ صَدَقَةُ الْعَلَانِيَةِ فَإِنَّهَا تَدْفَعُ مِيتَةَ السُّوءِ وَ صَنَائِعُ الْمَعْرُوفِ فَإِنَّهَا تَقِي مَصَارِعَ الْهَوَانِ أَفِيضُوا فِي ذِكْرِ اللَّهِ فَإِنَّهُ أَحْسَنُ الذِّكْرِ وَ ارْغَبُوا فِيمَا وَعَدَ الْمُتَّقِينَ فَإِنَّ وَعْدَهُ أَصْدَقُ الْوَعْدِ وَ اقْتَدُوا بِهَدْيِ نَبِيِّكُمْ فَإِنَّهُ أَفْضَلُ الْهَدْيِ وَ اسْتَنُّوا بِسُنَّتِهِ فَإِنَّهَا أَهْدَى السُّنَنِ‏

متاسفم شما که این خطبه را خوانده اید دوباره به مردگان توسل می کنید چرا ترجمه نکردید؟ ای کاش ترجمه می کردید تا دوستان بفهمند که که نظر حضرت علی در مورد توسل چیست؟
این هم ترجمه حتما بخوانید:
همانا بهترين چيزي که انسانها مي‏توانند با آن به خداي سبحان نزديک شوند، ايمان به خدا و ايمان به پيامبر (ص) و جهاد در راه خداست، که جهاد قله بلند اسلام، و يکتا دانستن خدا، بر اساس فطرت انساني است، برپا داشتن نماز آيين ملت اسلام، و پرداختن زکات تکليف واجب الهي، و روزه ماه رمضان سپري برابر عذاب الهي است، و حج و عمره، نابودکننده فقر و شستشودهنده گناهان است. و صله رحم مايه فزوني مال و طول عمر، و صدقه‏هاي پنهاني نابودکننده گناهان، و صدقه آشکارا، مرگهاي ناگهاني و زشت را باز مي‏دارد، و نيکوکاري، از ذلت و خواري نگه مي‏دارد.

همانا بهترين چيزي که انسانها مي‏توانند با آن به خداي سبحان نزديک شوند، ايمان به خدا و ايمان به پيامبر (ص) و جهاد در راه خداست، که جهاد قله بلند اسلام، و يکتا دانستن خدا، بر اساس فطرت انساني است، برپا داشتن نماز آيين ملت اسلام، و پرداختن زکات تکليف واجب الهي، و روزه ماه رمضان سپري برابر عذاب الهي است، و حج و عمره، نابودکننده فقر و شستشودهنده گناهان است. و صله رحم مايه فزوني مال و طول عمر، و صدقه‏هاي پنهاني نابودکننده گناهان، و صدقه آشکارا، مرگهاي ناگهاني و زشت را باز مي‏دارد، و نيکوکاري، از ذلت و خواري نگه مي‏دارد.

همانا بهترين چيزي که انسانها مي‏توانند با آن به خداي سبحان نزديک شوند، ايمان به خدا و ايمان به پيامبر (ص) و جهاد در راه خداست، که جهاد قله بلند اسلام، و يکتا دانستن خدا، بر اساس فطرت انساني است، برپا داشتن نماز آيين ملت اسلام، و پرداختن زکات تکليف واجب الهي، و روزه ماه رمضان سپري برابر عذاب الهي است، و حج و عمره، نابودکننده فقر و شستشودهنده گناهان است. و صله رحم مايه فزوني مال و طول عمر، و صدقه‏هاي پنهاني نابودکننده گناهان، و صدقه آشکارا، مرگهاي ناگهاني و زشت را باز مي‏دارد، و نيکوکاري، از ذلت و خواري نگه مي‏دارد.

دیدید که حضرت علی توسل به این اعمال را هما توسل واقعی می داند همان وسیله ای که در آیه ی 35 مائده است در این جا حضرت علی منظور از وسیله را ایمان به خدا و پیامبر و جهاد می دانند نه خوانده اهل بیت و ...

صدرا;30730 نوشت:
بِنَا اهْتَدَيْتُمْ فِي الظَّلْمَاءِ وَ تَسَنَّمْتُمْ الْعَلْيَاءِ وَ بِنَا انْفَجَرْتُمْ عَنِ السَّرَارِ وُقِرَ سَمْعٌ لَمْ يَفْقَهِ الْوَاعِيَة...

در اینجا که اصلا از توسل خبری نیست.در این جا امام علی در خطبه ای که می خواند به مردم می گوید:

در تاريکى ، راه خود را به هدايت ما يافتيد و بر قله عزّت و سرورى فرا رفتيد و از شب سياه گمراهى به سپيده دم هدايت رسيديد

صدرا;30730 نوشت:
خطبه 100 أَلَا إِنَّ مَثَلَ آلِ مُحَمَّدٍ ( صلى‏الله‏عليه‏وآله )كَمَثَلِ نُجُومِ السَّمَاءِ إِذَا خَوَى نَجْمٌ طَلَعَ نَجم فکانکم قد تکاملت من الله فیکم الصنائع...

معنی:
مثل آل محمد (ص) چونان ستارگان آسمان است، اگر ستاره‏اي غروب کند، ستاره ديگري طلوع خواهد کرد (تا ظهور صاحب‏الزمان (ع)). گويا مي‏بينم در پرتو خاندان پيامبر (ع) نعمتهاي خدا بر شما تمام‏شده.(ترجمه دشتی)
در این جا هم همان طور که ملاحظه می کنید از موضوع توسل خبری نیست. استاد صدرا زیاد عجله نکنید در پاسخ دادن یه کم صبر کنید یک بار هم خودتان بخوانید بعد بفرستید

صدرا;30731 نوشت:
بیان مواردی از توسل در کتاب شریف کافی و امالی شیخ صدوق«ره» عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ أَبَانٍ وَ مُعَاوِيَةَ بْنِ وَهْبٍ قَالا قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام إِذَا قُمْتَ إِلَى الصَّلَاةِ فَقُلِ اللَّهُمَّ إِنِّي أُقَدِّمُ إِلَيْكَ مُحَمَّداً صلی الله علیه وآله بَيْنَ يَدَيْ حَاجَتِي وَ أَتَوَجَّهُ بِهِ إِلَيْكَ فَاجْعَلْنِي بِهِ وَجِيهاً عِنْدَكَ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ اجْعَلْ صَلَاتِي بِهِ مَقْبُولَةً وَ ذَنْبِي بِهِ مَغْفُوراً وَ دُعَائِي بِهِ مُسْتَجَاباً إِنَّكَ أَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ الكافي ج‏2 545 باب الدعاء قبل الصلاة ..... ص 545 ----------------------------------------- الكافي ج‏3 478 باب صلاة الحوائج ..... ص : 476 عَنْ أَبِي إِسْمَاعِيلَ السَّرَّاجِ عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ شُرَحْبِيلَ الْكِنْدِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ إِذَا أَرَدْتَ أَمْراً تَسْأَلُهُ رَبَّكَ فَتَوَضَّأْ وَ أَحْسِنِ الْوُضُوءَ ثُمَّ صَلِّ رَكْعَتَيْنِ وَ عَظِّمِ اللَّهَ وَ صَلِّ عَلَى النَّبِيِّ صلی الله علیه وآله وَ قُلْ بَعْدَ التَّسْلِيمِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِأَنَّكَ مَلِكٌ وَ أَنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ مُقْتَدِرٌ وَ بِأَنَّكَ مَا تَشَاءُ مِنْ أَمْرٍ يَكُونُ اللَّهُمَّ إِنِّي أَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ بِنَبِيِّكَ مُحَمَّدٍ نَبِيِّ الرَّحْمَةِ «صلی الله علیه وآله» يَا مُحَمَّدُ يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنِّي أَتَوَجَّهُ بِكَ إِلَى اللَّهِ رَبِّكَ وَ رَبِّي لِيُنْجِحَ لِي طَلِبَتِي اللَّهُمَّ بِنَبِيِّكَ أَنْجِحْ لِي طَلِبَتِي بِمُحَمَّدٍ ثُمَّ سَلْ حَاجَتَك‏. ---------------------------------------------- أمالي الصدوق 39 المجلس العاشر 6 حَدَّثَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ الْمُؤَدِّبُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْكُوفِيُّ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ بَشَّارٍ عَنْ عُبَيْدِ اللَّهِ الدِّهْقَانِ عَنْ دُرُسْتَ بْنِ أَبِي مَنْصُورٍ الْوَاسِطِيِّ عَنْ عَبْدِ الْحَمِيدِ بْنِ أَبِي الْعَلَاءِ عَنْ ثَابِتِ بْنِ دِينَارٍ عَنْ سَعْدِ بْنِ ظَرِيفٍ الْخَفَّافِ عَنِ الْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَةَ قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام أَنَا خَلِيفَةُ رَسُولِ اللَّهِ وَ وَزِيرُهُ وَ وَارِثُهُ أَنَا أَخُو رَسُولِ اللَّهِ وَ وَصِيُّهُ وَ حَبِيبُهُ أَنَا صَفِيُّ رَسُولِ اللَّهِ وَ صَاحِبُهُ أَنَا ابْنُ عَمِّ رَسُولِ اللَّهِ وَ زَوْجُ ابْنَتِهِ وَ أَبُو وُلْدِهِ وَ أَنَا سَيِّدُ الْوَصِيِّينَ وَ وَصِيُ‏ سَيِّدِ النَّبِيِّينَ أَنَا الْحُجَّةُ الْعُظْمَى وَ الْآيَةُ الْكُبْرَى وَ الْمَثَلُ الْأَعْلَى وَ بَابُ النَّبِيِّ الْمُصْطَفَى أَنَا الْعُرْوَةُ الْوُثْقَى وَ كَلِمَةُ التَّقْوَى وَ أَمِينُ اللَّهِ تَعَالَى ذِكْرُهُ عَلَى أَهْلِ الدُّنْيَا الكافي ج‏4 570 ، دعاء آخر عند قبر أمير المؤمنين ع ..... ص : 570 ِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ أَشْهَدُ أَنَّكَ كَلِمَةُ التَّقْوَى وَ بَابُ الْهُدَى وَ الْعُرْوَةُ الْوُثْقَى وَ الْحَبْلُ الْمَتِينُ وَ الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِيمُ وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ حُجَّةُ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ وَ شَاهِدُهُ عَلَى عِبَادِهِ وَ أَمِينُهُ عَلَى عِلْمِهِ وَ خَازِنُ سِرِّهِ وَ مَوْضِعُ حِكْمَتِهِ وَ أَخُو رَسُولِهِ . «لا إِكْراهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى‏ لا انْفِصامَ لَها وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ »بقره/256 در قبول دين، اكراهى نيست. (زيرا) راه درست از راه انحرافى، روشن شده است. بنا بر اين، كسى كه به طاغوت [بت و شيطان، و هر موجود طغيانگر] كافر شود و به خدا ايمان آورد، به دستگيره محكمى چنگ زده است، كه گسستن براى آن نيست. و خداوند، شنوا و داناست.

شرط ما این بود که از نهج البلاغه و صحیفه ی سجادیه مدرک بیاورید نه از هر کتابی.

با عرض سلام

جناب عقیل اگر توسل به اموات روا نیست و آنها از این دنیا بی اطلاعند
اول
ولاتحسبن الذین فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون
این مطلب مطلق نبودن مرگ را ثابت می کند
و بعضی ها پس از مرگ زنده اند

و در بعد از آن ما اکثرا خوابهائی می بینیم از اموات که در امری مربوط به دنیا ما را نصیحت می کنند
آیا این دلیل بر رد مسئله قطع ارتباط نیست؟

یاحق

سلام
ایا رسول الله از دنیا بیخبر است؟ اگه بیخبر چطور خداوند متعال رسول را شاهد ما در این ایه معرفی میکنه؟؟

لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهيداً عَلَيْكُمْ وَ تَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ فَأَقيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ اعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلاكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلى‏ وَ نِعْمَ النَّصيرُ (78حج )

عقیل;30857 نوشت:
البته بنده قبلا هم دلایل زیادی آورده بودم که حتی حضرت عیسی و تمام پیامبران از دنیا بی خبرند

السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ عَنِّي وَ عَنِ ابْنَتِكَ النَّازِلَةِ فِي جِوَارِكَ وَ السَّرِيعَةِ اللَّحَاقِ بِك‏
این هم از نهج البلاغه سلام به کسی که نیست و بی خبره چه معنی داره؟

بسم الله الرحمن الرحیم

با عرض سلام خدمت همه عزیزان

اینکه در ارتباط با مذهب تشیع سوالاتی مطرح بشه عملی بسیار پسندیده است.
شبهات مطرح شده خیلی کمک می کند 1- به اشخاصی مثل من که از اموردینی کم اطلاع و یا بی اطلاع هستند و با طرح این شبهات این اشخاص مسائل را به بهترین نحو ممکنه می آموزند.
2- به اساتید و علمائی که در علوم مختله دینی فعال هستند در بخش پاسخگوئی به شبهات آن مطالب را نیز ذکر کرده و یا در مورد مطالبی که احتمالا اشکالی در آنها باشد تصحیحشان می کنند.

ولی گاهی شبهه مطرح کردن با لحنی توهین آمیز و تحقیر آمیز است .
اگر کسانیکه این شبهات را مطرح می کنند با این شکل مسلمان حداقل بدنیا آموه اند باید این را بدانند در دین اسلام خلق نیکو حتی در برابر دشمنان نیز توصیه گردیده و این توصیه نه حرف من نوعی باشد توصیه پیامبر است .
خوشا بحال گوش شنوا
در بحث دیگر دوستمان عقیل زحمات زیادی کشیدند تا مباحث متعدد تحلیل شود و من به نوبه خودم از ایشان سپاسگذارم و حال نوبت ما شیعیان است که این محبت را جبران نمائیم.

بسم الله الرحمن الرحیم
برادر گرامی جناب عقیل
در بحث توسل به اموات مراتب زیادی ذکر گردید و این مسئله از طرف شمامطرح شد که در تسنن توسل به اموات جائز نیست.
همانطوریکه در بالا عرض کردم و مسائلی که جناب مهربانی ذکر فرمودند
(جناب عقیل اگر توسل به اموات روا نیست و آنها از این دنیا بی اطلاعند
اول
ولاتحسبن الذین فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون
این مطلب مطلق نبودن مرگ را ثابت می کند
و بعضی ها پس از مرگ زنده اند

و در بعد از آن ما اکثرا خوابهائی می بینیم از اموات که در امری مربوط به دنیا ما را نصیحت می کنند
آیا این دلیل بر رد مسئله قطع ارتباط نیست؟

السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ عَنِّي وَ عَنِ ابْنَتِكَ النَّازِلَةِ فِي جِوَارِكَ وَ السَّرِيعَةِ اللَّحَاقِ بِك‏
این هم از نهج البلاغه سلام به کسی که نیست و بی خبره چه معنی داره؟

و

مهربانی;30882 نوشت:
ایا رسول الله از دنیا بیخبر است؟ اگه بیخبر چطور خداوند متعال رسول را شاهد ما در این ایه معرفی میکنه؟؟ لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهيداً عَلَيْكُمْ وَ تَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ فَأَقيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ اعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلاكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلى‏ وَ نِعْمَ النَّصيرُ (78حج )

این حکم فقهی ایراد دارد پاسخ شما در این رابطه چیست؟

یاحق:Gol:

عقیل;30857 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام

مگر حضرت عزیر پیامبر نبود مگر شما ادعا نمی کنید همه ی پیامبران زنده اند و صدای ما را می شنوند پس چه فرقی می کند چه کوچک ترین پیامبران این را گفته باشد چه بزرگترین آنها.
البته بنده قبلا هم دلایل زیادی آورده بودم که حتی حضرت عیسی و تمام پیامبران از دنیا بی خبرند

بله قرآن به تنهایی کافی نیست اما چون در این مسئله گفتم بحث قرآنی باشد برای این بود دوستان بدانند که از قرآن هیچ دلیلی ندارند ان شاء الله در آینده در مورد توسل در سنت هم بحث می کنیم

در این جا امام سجاد مستقیما با خدا سخن گفته اند و با پیامبر اکرم (ص) و علی (ع) سخن نگفته اند و این نوع دعا شرک نیست هر چند درباره این نوع دعا اختلاف است یا مثلا بگویی به حق محمد و آل محمد ولی هیچ کس نگفته این نوع دعا شرک است ولی بعضی می گویند بدعت است

متاسفم شما که این خطبه را خوانده اید دوباره به مردگان توسل می کنید چرا ترجمه نکردید؟ ای کاش ترجمه می کردید تا دوستان بفهمند که که نظر حضرت علی در مورد توسل چیست؟
این هم ترجمه حتما بخوانید:
همانا بهترين چيزي که انسانها مي‏توانند با آن به خداي سبحان نزديک شوند، ايمان به خدا و ايمان به پيامبر (ص) و جهاد در راه خداست، که جهاد قله بلند اسلام، و يکتا دانستن خدا، بر اساس فطرت انساني است، برپا داشتن نماز آيين ملت اسلام، و پرداختن زکات تکليف واجب الهي، و روزه ماه رمضان سپري برابر عذاب الهي است، و حج و عمره، نابودکننده فقر و شستشودهنده گناهان است. و صله رحم مايه فزوني مال و طول عمر، و صدقه‏هاي پنهاني نابودکننده گناهان، و صدقه آشکارا، مرگهاي ناگهاني و زشت را باز مي‏دارد، و نيکوکاري، از ذلت و خواري نگه مي‏دارد.

همانا بهترين چيزي که انسانها مي‏توانند با آن به خداي سبحان نزديک شوند، ايمان به خدا و ايمان به پيامبر (ص) و جهاد در راه خداست، که جهاد قله بلند اسلام، و يکتا دانستن خدا، بر اساس فطرت انساني است، برپا داشتن نماز آيين ملت اسلام، و پرداختن زکات تکليف واجب الهي، و روزه ماه رمضان سپري برابر عذاب الهي است، و حج و عمره، نابودکننده فقر و شستشودهنده گناهان است. و صله رحم مايه فزوني مال و طول عمر، و صدقه‏هاي پنهاني نابودکننده گناهان، و صدقه آشکارا، مرگهاي ناگهاني و زشت را باز مي‏دارد، و نيکوکاري، از ذلت و خواري نگه مي‏دارد.

همانا بهترين چيزي که انسانها مي‏توانند با آن به خداي سبحان نزديک شوند، ايمان به خدا و ايمان به پيامبر (ص) و جهاد در راه خداست، که جهاد قله بلند اسلام، و يکتا دانستن خدا، بر اساس فطرت انساني است، برپا داشتن نماز آيين ملت اسلام، و پرداختن زکات تکليف واجب الهي، و روزه ماه رمضان سپري برابر عذاب الهي است، و حج و عمره، نابودکننده فقر و شستشودهنده گناهان است. و صله رحم مايه فزوني مال و طول عمر، و صدقه‏هاي پنهاني نابودکننده گناهان، و صدقه آشکارا، مرگهاي ناگهاني و زشت را باز مي‏دارد، و نيکوکاري، از ذلت و خواري نگه مي‏دارد.

دیدید که حضرت علی توسل به این اعمال را هما توسل واقعی می داند همان وسیله ای که در آیه ی 35 مائده است در این جا حضرت علی منظور از وسیله را ایمان به خدا و پیامبر و جهاد می دانند نه خوانده اهل بیت و ...

در اینجا که اصلا از توسل خبری نیست.در این جا امام علی در خطبه ای که می خواند به مردم می گوید:

در تاريکى ، راه خود را به هدايت ما يافتيد و بر قله عزّت و سرورى فرا رفتيد و از شب سياه گمراهى به سپيده دم هدايت رسيديد

معنی:
مثل آل محمد (ص) چونان ستارگان آسمان است، اگر ستاره‏اي غروب کند، ستاره ديگري طلوع خواهد کرد (تا ظهور صاحب‏الزمان (ع)). گويا مي‏بينم در پرتو خاندان پيامبر (ع) نعمتهاي خدا بر شما تمام‏شده.(ترجمه دشتی)
در این جا هم همان طور که ملاحظه می کنید از موضوع توسل خبری نیست. استاد صدرا زیاد عجله نکنید در پاسخ دادن یه کم صبر کنید یک بار هم خودتان بخوانید بعد بفرستید

شرط ما این بود که از نهج البلاغه و صحیفه ی سجادیه مدرک بیاورید نه از هر کتابی.


جناب آقای عقیل


جنابعالی 1-کار شیعیان را در توسل تشبیه به کار مشرکین صدر اسلام نموده بودید وخواسته بودید آنها را گمراهترین افراد معرفی کنید و جواب داده شد دیگر چنین مقایسۀ بی منطقی نفرمائید و از حریم ادب خارج نشوید.


2- بیان داشتید مواردی از توسل از صحیفه سجادیه و نهج البلاغه بیان کنید که بیان شد لاکن شما جوابی لطف فرمودید .که امید وارم عملکرد شما همانند قوم بنی اسرائیل نشود هنگامی که در جواب موسی علیه السلام گفتند:


وَ إِذْ قالَ مُوسى‏ لِقَوْمِهِ إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تَذْبَحُوا بَقَرَةً قالُوا أَ تَتَّخِذُنا هُزُواً قالَ أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْجاهِلِينَ (67) قالُوا ادْعُ لَنا رَبَّكَ يُبَيِّنْ لَنا ما هِيَ قالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّها بَقَرَةٌ لا فارِضٌ وَ لا بِكْرٌ عَوانٌ بَيْنَ ذلِكَ فَافْعَلُوا ما تُؤْمَرُونَ (68) قالُوا ادْعُ لَنا رَبَّكَ يُبَيِّنْ لَنا ما لَوْنُها قالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّها بَقَرَةٌ صَفْراءُ فاقِعٌ لَوْنُها تَسُرُّ النَّاظِرِينَ (69) قالُوا ادْعُ لَنا رَبَّكَ يُبَيِّنْ لَنا ما هِيَ إِنَّ الْبَقَرَ تَشابَهَ عَلَيْنا وَ إِنَّا إِنْ شاءَ اللَّهُ لَمُهْتَدُونَ (70) قالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّها بَقَرَةٌ لا ذَلُولٌ تُثِيرُ الْأَرْضَ وَ لا تَسْقِي الْحَرْثَ مُسَلَّمَةٌ لا شِيَةَ فِيها قالُوا الْآنَ جِئْتَ بِالْحَقِّ فَذَبَحُوها وَ ما كادُوا يَفْعَلُونَ .



3-شما در مورد دعای امام زین العابدین علیه السلام) اللَّهُمَّ فَإِنِّي أَتَقَرَّبُ إِلَيْكَ بِالْمُحَمَّدِيَّةِ الرَّفِيعَةِ، وَ الْعَلَوِيَّةِ الْبَيْضَاءِ، وَ أَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ بِهِمَا گفته اید:


در این جا امام سجاد مستقیما با خدا سخن گفته اند و با پیامبر اکرم (ص) و علی(ع) سخن نگفته اند و این نوع دعا شرک نیست هر چند درباره این نوع دعا اختلاف است یا مثلا بگویی به حق محمد و آل محمد ولی هیچ کس نگفته این نوع دعا شرک است ولی بعضی می گویند بدعت است .


.در پاسخ شما عرض می شود :1-در تمام ادعیۀ مأثوره مخاطب حقیقی خدا است اگر تدّبر بفرمائید، اما دعا کردن آدابی دارد که یکی از آنها واسطه قرار دادن اهل بیت علیهم السلام است لذا امام در این دعا پيامبراكرم «صلي الله عليه وآله» و امیرالمؤمنین «علیه السلام» را واسطه قرار داده اند و فرموده اند:خداوندا !من با توسل به مقام بلند محمدی و موقعیّت در خشان علوی به تو تقرب می جویم و به واسطه آن دو رو به سوی تو می آورم...و این حقیقت توسل است .در کدام دعا مخاطب اصلی، اهل بیت علیهم السلام، منهای خدایند؟




4- گفته اید این نوع دعا شرک نیست ولی بعضی گفته اند بدعت است .


سؤال؟ابتداءمی گوئید این سخن گفتن مستقیم با خدااست بعد می گوئید بعضی می گویند بدعت است آن بعض چه کسانی اند که افضل واعلم و اسلام شناس تر وبا اصل و نسب تر از اهل بیت شده اند؟! نمی دانم چرا پیامبر «صلی الله علیه وآله»آن بعض را به مردم معرفی ننمود تا مردم دچار بدعت و انحراف در دین نشوند ؟شما و آن بعض می خواهید به اهل بیتی که در خانه وحی بزرگ شده اند درس توحیدبدهید؟! آیا می دانید نتیجۀ بدعت چیست ؟؛«کل بدعةضلالة و کل ضلالة فی النار».آیا فعل سید الساجدین «علیه السلام »نعوذباالله نتیجه اش ضلالت و آتش است و کار شما توحید و رستگاری است؟! آیا نشنیده اید پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمودند: فلا تسبقوهم فتهلكوا، و لا تعلموهم فهم أعلم منكم.دوری از مکتب اهل بیت مگر نتیجه ای جز این دارد ،فما لکم کیف تحکمون؟


-در جواب استدلال به نهج البلاغه گفته اید: متاسفم شما که این خطبه را خوانده اید دوباره به مردگان توسل می کنید چرا ترجمه نکردید؟ ای کاش ترجمه می کردید تا دوستان بفهمند که که نظر حضرت علی در موردتوسل چیست؟



منظورتان از مردگان چه کسانی اند ؟مگر شیعه جز به پیامبر اکرم«صلی الله علیه وآله» و اهل بیت آنحضرت و اولیای الهی توسل می کند ؟آیا پیامبر اکرم «صلی الله علیه وآله» و اهل بیت او «علیهم السلام» مرده اند و شما و همفکران سلفیتان زنده اید،امروز شیعه را متوسل به مردگان خطاب می کنید و فردا مرده پرست ومشرك و خارج از دین و...خداوند متعال در مورد شهدا می فرماید گمان نکنید آنها مرده اند بلکه زنده اند ودر نزد خداوند روزی می خورند این مقام شهید است چه رسد به مقام اهل البیت علیهم السلام .



مرده کسی است که تعالیم الهی و رسولش دردل سختش تآثیر نگذارد« إِنَّكَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتى‏ وَ لا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعاءَ إِذا وَلَّوْا مُدْبِرِينَ (80،نمل) مخاطب تو زندگانند، آنها كه روحى زنده و بيدار و حق طلب دارند، نه مردگان زنده‏نما كه تعصب و لجاجت و استمرار بر گناه، فكر و انديشه آنها را تعطيل كرده است.



حتى كسانى كه زنده‏اند اما گوشهاى آنها كر است نمى‏توانى سخن خود را به آنها برسانى، مخصوصا هنگامى كه پشت كنند و از تو دور شوند.



4-در مورد فقرۀ خطبه نهج البلاغه؛حضرت می فرمایند برتر چیز ی که متوسلا ن به خداوند سبحان به آن توسل می جویند عبار ت است از ایمان به خدا وایمان به رسول او... ،ایمان به رسول ،یعنی ایمان به مجموعۀ دستوراتی که پیامبر اکرم «صلی الله علیه وآله »آورده است که از جمله دستورات آن حضرت بحث توسل است كه براي نمونه موردي را از منابع اهل سنت نقل مي كنم.ابو داود در سنن خود نقل می کند:



«حَدَّثَنَا مُسَدَّدٌ حَدَّثَنَا يَحْيَى عَنْ أَبِي غِفَارٍ حَدَّثَنَا أَبُو تَمِيمَةَ الْهُجَيْمِيُّ وَأَبُو تَمِيمَةَ اسْمُهُ طَرِيفُ بْنُ مُجَالِدٍ عَنْ أَبِي جُرَيٍّ جَابِرِ بْنِ سُلَيْمٍ قَالَ:



رَأَيْتُ رَجُلًا يَصْدُرُ النَّاسُ عَنْ رَأْيِهِ لَا يَقُولُ شَيْئًا إِلَّا صَدَرُوا عَنْهُ قُلْتُ مَنْ هَذَا قَالُوا هَذَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قُلْتُ عَلَيْكَ السَّلَامُ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَرَّتَيْنِ قَالَ لَا تَقُلْ عَلَيْكَ السَّلَامُ فَإِنَّ عَلَيْكَ السَّلَامُ تَحِيَّةُ الْمَيِّتِ قُلْ السَّلَامُ عَلَيْكَ قَالَ قُلْتُ أَنْتَ رَسُولُ اللَّهِ قَالَ أَنَا رَسُولُ اللَّهِ الَّذِي إِذَا أَصَابَكَ ضُرٌّ فَدَعَوْتَهُ كَشَفَهُ عَنْكَ وَإِنْ أَصَابَكَ عَامُ سَنَةٍ فَدَعَوْتَهُ أَنْبَتَهَا لَكَ وَإِذَا كُنْتَ بِأَرْضٍ قَفْرَاءَ أَوْ فَلَاةٍ فَضَلَّتْ رَاحِلَتُكَ فَدَعَوْتَهُ رَدَّهَا عَلَيْكَ ،الحديث»[1].جابر بن سلیم می گوید :به شهر مدینه وارد شدم شخصی را دیدم که مردم گفتار و نظرات اورا گوش نموده و از او فرا می گیرندو هیچ کلامی از او صادر نمی شود مگر اینکه آن را ضبط می نمودند .گفتم :این شخص کیست؟گفتند: رسول خدا صلی الله علیه وآله است .می گوید:گفتم :علیک السلام یا رسول الله و این تحیت را دو بار تکرار نمودم . آن حضرت فرمودند:این گونه سلام نکن زیرا این تحیّت مردگان است .بگو:السلام علیک.گفتم شما رسول خدا هستید؟فرمود:من فرستادۀ الهی هستم . همان کسی که اگر ضرر و صدمه ای به تو رسد و او را بخوانی آن را برطرف می کند.واگر قحطی نازل شود به او توسل بجویی گیاهان را خواهد رویانید و اگر در بیابان خشک قرار گرفتی و شتر سواری خود را گم کرده باشی واز او درخواست کمک کنی آن را به تو باز می گرداند.از این روایت استفاده می شود پیامبر اکرم «صلی الله علیه وآله»واسطۀما با خداوند است و وسیلۀ برآمدن حاجات ما ؛ از دفع ضرر گرفته تا رو ئیدن گیاه ،آمدن باران وپیدا شدن گم شده.فتامل.




[=&quot][1] .سنن ابی داود،ج4ص98حدیث4086،دارالکتب العربی.و...

در مورد فقرات بعدی:«بِنَا اهْتَدَيْتُمْ فِي الظَّلْمَاءِ وَ تَسَنَّمْتُمْ ذُرْوَةَ الْعَلْيَاءِ»



موقعى كه در تاريكى گمراهى و نادانى بوديد بسبب ما هدايت شديد و براه راست قدم نهاديد، و بر كوهان بلندى سوار شديد .



َ«إِنَّ مَثَلَ آلِ مُحَمَّدٍ ( صلى‏الله‏عليه و آله )كَمَثَلِ نُجُومِ السَّمَاءِ إِذَا خَوَى نَجْمٌ طَلَعَ نَجْم‏»



آگاه باشيد مثل آل محمّد صلّى اللّه عليه و آله (ائمّه عليهم السّلام) مانند ستارگان آسمان است كه هر زمان ستاره‏اى ناپديد شد ستاره‏اى دیگر آشكار مى‏گردد .



کار ستارگان هدایت در تاریکی ها و ظلمات است و هر کس تابع اهل بیت علیهم السلام باشد عملا به آنها متوسل شده است وبه هدایت رسیده است و آن کس که از آنها دور شود در تاریکی و گمراهی سرگردان است.لذا حضرت امیر علیه السلام خود را دستگیره محکم الهی بیان می دارند :«انا الحجة العظمى والآية الكبرى والمثل الاعلى وباب النبي المصطفى انا العروة الوثقى وكلمة التقوى وامين الله تعالى ذكره على أهل الدنيا».[1]



اگر اعمال ناقص و بي روح بندگان می تواند وسیله واقع شود آنکس که هادی بشر است و بشر را از ظلمت به نور می برد و به برکت او بلا ها دفع می شود نمی تواند وسیله واقع شود.


4-نکته ای که قابل تذکر به شما است این است که مبنای شیعه در بحث صاحبان کتب و تصانیف همانند اهل سنت نیست . اهل سنت بر این باورند که آنچه در صحیحین آمده مطلقا صحیح است لذا بحث سندی پیرامون صحیحین محلی از اعراب ندارد .اما در شیعه چنین امری در کتب روایی دیده نمی شود و ملاک اتصال حدیث به معصوم به طریق صحیح است با شرایطی که آمده. بنابراین مهم صحت سند روایت است.روایاتی که بیان شد وشما در جواب گفتید (نه از هر کتابی) از این قبیل اند.یاد آوررمی شوم مر حوم سید رضی(متوفای/406) تمام سخنان امیر المؤمنین علیه السلام را در نهج نیاورده اند بله سخنانی را آورده اند که دارای فصاحت و بلاغت بیشتری اند .لذا کامل برخی از خطبه های نهج البلاغه را در کتاب اساتیدش همچون شیخ مفید می یابیم.حال توجه دوباره شما را به روایتی که کلینی(متوفای/328) با سند صحیح از حضرت باقر العلوم«علیه السلام» همان کس که جابر بن عبد الله انصاری سلام پیامبر«صلی الله علیه وآله» را به او رسانید و دست و پای آنحضرت را بوسید جلب می کنم.



الكافي ج‏3 478 باب صلاة الحوائج ..... ص : 476



عَنْ أَبِي إِسْمَاعِيلَ السَّرَّاجِ عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ شُرَحْبِيلَ الْكِنْدِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ إِذَا أَرَدْتَ أَمْراً تَسْأَلُهُ رَبَّكَ فَتَوَضَّأْ وَ أَحْسِنِ الْوُضُوءَ ثُمَّ صَلِّ رَكْعَتَيْنِ وَ عَظِّمِ اللَّهَ وَ صَلِّ عَلَى النَّبِيِّ صلی الله علیه وآله وَ قُلْ بَعْدَ التَّسْلِيمِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِأَنَّكَ مَلِكٌ وَ أَنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ مُقْتَدِرٌ وَ بِأَنَّكَ مَا تَشَاءُ مِنْ أَمْرٍ يَكُونُ اللَّهُمَّ إِنِّي أَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ بِنَبِيِّكَ مُحَمَّدٍ نَبِيِّ الرَّحْمَةِ «صلی الله علیه وآله» يَا مُحَمَّدُ يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنِّي أَتَوَجَّهُ بِكَ إِلَى اللَّهِ رَبِّكَ وَ رَبِّي لِيُنْجِحَ لِي طَلِبَتِي اللَّهُمَّ بِنَبِيِّكَ أَنْجِحْ لِي طَلِبَتِي بِمُحَمَّدٍ ثُمَّ سَلْ حَاجَتَك‏.



مضمون روایت این است که حضرت نحوۀ بیان حاجت و طلب آنرا از خدا می آموزند وبیان می دارند هنگامیکه از خدا حاجتی را مسألت داری وضوی خوب ونیکو بگیر .سپس دو رکعت نماز بگزار و خدا را با عظمت یاد نما و درود بر پیامبرش بفرست و بعد از سلام و درود بر پیامبرش «صلی الله علیه وآله»بگو:پروردگارا من از تو مسألت می نمایم به اینکه تو فرمانروا هستی و تو بر هر چیزی قادر و مقتدری و هر کاری را اراده نمایی محقق می شود .پروردگارا من به سوی تو توجه می کنم به واسطه نبی رحمتت«صلی الله علیه وآله». ای رسول خدا من به واسطه تو به رو به سوی خدا می آورم...

خداوندا ما را با محبت اهل البیت علیهم السلام زنده بدار و با محبت آنها بمیران وبامحبت آنها محشور بفرما.
[=&quot][1] .مستدرک نهج البلاغة،میرجهانی.ج2ص.امالی صدوق،ص92..ینابیع المودة،قندوزی حنفی،از قول پیامبرصلی الله علیه وآله : أنت العروة الوثقى،ج1ص404.مناقب خوارزمی ،ص61.

داستان حضرت عزیر انشاءالله به زودی می آید

بسم الله الرحمن الرحيم
سلام خدمت همه

bina88;30868 نوشت:
با عرض سلام جناب عقیل اگر توسل به اموات روا نیست و آنها از این دنیا بی اطلاعند اول ولاتحسبن الذین فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون این مطلب مطلق نبودن مرگ را ثابت می کند و بعضی ها پس از مرگ زنده اند

پس چرا خدا به پیامبر می فرماید
انک میت و انهم میتون
مگر این آیه شامل پیامبر نمی شود.
چرا خدا به بندگانش می گوید
ولاتحسبن الذین فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون
اما خود الله تعالی می گوید انک میت و انهم میتون مگر خدا سخن خودش را فراموش می کند
در ضمن در این جا عند ربهم آمده یعنی در نزد خدا زنده اند و در زمین مرده اند ولی حیات برزخی دارند
اگر اهل بیت زنده اند پس این قبر و بارگاه ها در مشهد و قم چیستند چرا آنها را بیرون نمی آورند مگر این چیزی جز زنده به گور کردن است
چرا خداوند فرموده روزی می خورند و نگفته روزی می دهند اگر آنها نمی توانند روزی خود را تامین کنند چطور می توانند روزی مردم را بدهند
bina88;30868 نوشت:
و در بعد از آن ما اکثرا خوابهائی می بینیم از اموات که در امری مربوط به دنیا ما را نصیحت می کنند آیا این دلیل بر رد مسئله قطع ارتباط نیست؟

مگر قراره ما هر چیزی که در خواب می بینیم یعنی او با ما ارتباط دارد اگر من در خواب با صدام حرف بزنم یعنی او با من ارتباط دارد
مهربانی;30882 نوشت:
لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهيداً عَلَيْكُمْ وَ تَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ فَأَقيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ اعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلاكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلى‏ وَ نِعْمَ النَّصيرُ (78حج )

اگر این آیه دلالت بر حاضر و ناظر بودن پیامبر بر ما است پس تمام صحابه هم حاضر و ناظرند
آیا رسول خدا (ص) از اعمالی که امروزه مسلمانان انجام می دهند ناراحت نمی شوند چطور خداوند پیامبرش را ناراحت می کند؟ آیا پیامبران امروزه در سرور و شادی اند یا غم و رنج؟
مهربانی;30888 نوشت:
السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ عَنِّي وَ عَنِ ابْنَتِكَ النَّازِلَةِ فِي جِوَارِكَ وَ السَّرِيعَةِ اللَّحَاقِ بِك‏ این هم از نهج البلاغه سلام به کسی که نیست و بی خبره چه معنی داره؟

سلام یعنی امنیت و سلامتی و در واقع این سلام دادن نوعی دعا برای میت است چون وقتی که وارد قبرستان می شوی باید بگویی السلام علیک اهل ....

bina88;31159 نوشت:
ولی گاهی شبهه مطرح کردن با لحنی توهین آمیز و تحقیر آمیز است . اگر کسانیکه این شبهات را مطرح می کنند با این شکل مسلمان حداقل بدنیا آموه اند باید این را بدانند در دین اسلام خلق نیکو حتی در برابر دشمنان نیز توصیه گردیده و این توصیه نه حرف من نوعی باشد توصیه پیامبر است . خوشا بحال گوش شنوا

اگر بنده هر توهینی به هر کسی کرده ام همین حالا از او معذرت می خواهم اما بنده همیشه این آیه را در نظر می گیرم
ادْعُ إِلِى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ

با حکمت و اندرز نيکو، به راه پروردگارت دعوت نما! و با آنها به روشى که نيکوتر است، استدلال و مناظره کن!
و هرگز به خود اجازه توهین به هیچ کس را نمی دهم

صدرا;31195 نوشت:
جناب آقای عقیل جنابعالی 1-کار شیعیان را در توسل تشبیه به کار مشرکین صدر اسلام نموده بودید وخواسته بودید آنها را گمراهترین افراد معرفی کنید و جواب داده شد دیگر چنین مقایسۀ بی منطقی نفرمائید و از حریم ادب خارج نشوید.

ای کاش استاد صدرا شما هم مثل بینا و مهربانی بدون عصبانیت سخن می گفتید.
صدرا;31195 نوشت:
-شما در مورد دعای امام زین العابدین علیه السلام) اللَّهُمَّ فَإِنِّي أَتَقَرَّبُ إِلَيْكَ بِالْمُحَمَّدِيَّةِ الرَّفِيعَةِ، وَ الْعَلَوِيَّةِ الْبَيْضَاءِ، وَ أَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ بِهِمَا گفته اید: دراین جا امام سجاد مستقیما با خدا سخن گفته اند و با پیامبر اکرم (ص) و علی(ع) سخن نگفته اند و این نوع دعا شرک نیست هر چند درباره این نوع دعا اختلافاست یا مثلا بگویی به حق محمد و آل محمد ولی هیچ کس نگفته این نوع دعا شرکاست ولی بعضی می گویند بدعت است . .در پاسخ شما عرض می شود :1-در تمام ادعیۀ مأثوره مخاطب حقیقی خدا است اگر تدّبر بفرمائید، اما دعا کردن آدابی دارد که یکی از آنها واسطه قرار دادن اهل بیت علیهم السلام است لذا امام در این دعا پيامبراكرم «صلي الله عليه وآله» و امیرالمؤمنین «علیه السلام» را واسطه قرار داده اند و فرموده اند:خداوندا !من با توسل به مقام بلند محمدی و موقعیّت در خشان علوی به تو تقرب می جویم و به واسطه آن دو رو به سوی تو می آورم...و این حقیقت توسل است .در کدام دعا مخاطب اصلی، اهل بیت علیهم السلام، منهای خدایند؟

اما این نوع دعا با دعا هایی که شما می کنید فرق می کند مثلا می گویید" یا علی مدد" یا "یا مهدی ادرکنی" در این جا شما مستقیما از خود اهل بیت درخواست می کنید و اصلا واسطه ای در کار نیست
صدرا;31195 نوشت:
4- گفته اید این نوع دعا شرک نیست ولی بعضی گفته اند بدعت است . سؤال؟ابتداءمی گوئید این سخن گفتن مستقیم با خدااست بعد می گوئید بعضی می گویند بدعت است آن بعض چه کسانی اند که افضل واعلم و اسلام شناس تر وبا اصل و نسب تر از اهل بیت شده اند؟! نمی دانم چرا پیامبر «صلی الله علیه وآله»آن بعض را به مردم معرفی ننمود تا مردم دچار بدعت و انحراف در دین نشوند ؟شما و آن بعض می خواهید به اهل بیتی که در خانه وحی بزرگ شده اند درس توحیدبدهید؟! آیا می دانید نتیجۀ بدعت چیست ؟؛«کل بدعةضلالة و کل ضلالة فی النار».آیا فعل سید الساجدین «علیه السلام »نعوذباالله نتیجه اش ضلالت و آتش است و کار شما توحید و رستگاری است؟! آیا نشنیده اید پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمودند: فلا تسبقوهم فتهلكوا، و لا تعلموهم فهم أعلم منكم.دوری از مکتب اهل بیت مگر نتیجه ای جز این دارد ،فما لکم کیف تحکمون؟

من هرگز قبول ندارم که این دعا از امام سجاد است و لطفا بحث را متشنج نکنید
صدرا;31197 نوشت:
-در جواب استدلال به نهج البلاغه گفته اید: متاسفم شما که این خطبه را خوانده اید دوباره به مردگان توسل می کنید چرا ترجمه نکردید؟ ای کاش ترجمه می کردید تا دوستان بفهمند که که نظر حضرت علی در موردتوسل چیست؟ منظورتان از مردگان چه کسانی اند ؟مگر شیعه جز به پیامبر اکرم«صلی الله علیه وآله» و اهل بیت آنحضرت و اولیای الهی توسل می کند ؟آیا پیامبر اکرم «صلی الله علیه وآله» و اهل بیت او «علیهم السلام» مرده اند و شما و همفکران سلفیتان زنده اید،امروز شیعه را متوسل به مردگان خطاب می کنید و فردا مرده پرست ومشرك و خارج از دین و...خداوند متعال در مورد شهدا می فرماید گمان نکنید آنها مرده اند بلکه زنده اند ودر نزد خداوند روزی می خورند این مقام شهید است چه رسد به مقام اهل البیت علیهم السلام . مرده کسی است که تعالیم الهی و رسولش دردل سختش تآثیر نگذارد« إِنَّكَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتى‏ وَ لا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعاءَ إِذا وَلَّوْا مُدْبِرِينَ (80،نمل) مخاطب تو زندگانند، آنها كه روحى زنده و بيدار و حق طلب دارند، نه مردگان زنده‏نما كه تعصب و لجاجت و استمرار بر گناه، فكر و انديشه آنها را تعطيل كرده است. حتى كسانى كه زنده‏اند اما گوشهاى آنها كر است نمى‏توانى سخن خود را به آنها برسانى، مخصوصا هنگامى كه پشت كنند و از تو دور شوند.

در این مورد مفصلا شرح دادم

صدرا;31197 نوشت:
4-در مورد فقرۀ خطبه نهج البلاغه؛حضرت می فرمایند برتر چیز ی که متوسلا ن به خداوند سبحان به آن توسل می جویند عبار ت است از ایمان به خدا وایمان به رسول او... ،ایمان به رسول ،یعنی ایمان به مجموعۀ دستوراتی که پیامبر اکرم «صلی الله علیه وآله »آورده است که از جمله دستورات آن حضرت بحث توسل است كه براي نمونه موردي را از منابع اهل سنت نقل مي كنم.ابو داود در سنن خود نقل می کند: «حَدَّثَنَا مُسَدَّدٌ حَدَّثَنَا يَحْيَى عَنْ أَبِي غِفَارٍ حَدَّثَنَا أَبُو تَمِيمَةَ الْهُجَيْمِيُّ وَأَبُو تَمِيمَةَ اسْمُهُ طَرِيفُ بْنُ مُجَالِدٍ عَنْ أَبِي جُرَيٍّ جَابِرِ بْنِ سُلَيْمٍ قَالَ: رَأَيْتُ رَجُلًا يَصْدُرُ النَّاسُ عَنْ رَأْيِهِ لَا يَقُولُ شَيْئًا إِلَّا صَدَرُوا عَنْهُ قُلْتُ مَنْ هَذَا قَالُوا هَذَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قُلْتُ عَلَيْكَ السَّلَامُ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَرَّتَيْنِ قَالَ لَا تَقُلْ عَلَيْكَ السَّلَامُ فَإِنَّ عَلَيْكَ السَّلَامُ تَحِيَّةُ الْمَيِّتِ قُلْ السَّلَامُ عَلَيْكَ قَالَ قُلْتُ أَنْتَ رَسُولُ اللَّهِ قَالَ أَنَا رَسُولُ اللَّهِ الَّذِي إِذَا أَصَابَكَ ضُرٌّ فَدَعَوْتَهُ كَشَفَهُ عَنْكَ وَإِنْ أَصَابَكَ عَامُ سَنَةٍ فَدَعَوْتَهُ أَنْبَتَهَا لَكَ وَإِذَا كُنْتَ بِأَرْضٍ قَفْرَاءَ أَوْ فَلَاةٍ فَضَلَّتْ رَاحِلَتُكَ فَدَعَوْتَهُ رَدَّهَا عَلَيْكَ ،الحديث»[1].جابر بن سلیم می گوید :به شهر مدینه وارد شدم شخصی را دیدم که مردم گفتار و نظرات اورا گوش نموده و از او فرا می گیرندو هیچ کلامی از او صادر نمی شود مگر اینکه آن را ضبط می نمودند .گفتم :این شخص کیست؟گفتند: رسول خدا صلی الله علیه وآله است .می گوید:گفتم :علیک السلام یا رسول الله و این تحیت را دو بار تکرار نمودم . آن حضرت فرمودند:این گونه سلام نکن زیرا این تحیّت مردگان است .بگو:السلام علیک.گفتم شما رسول خدا هستید؟فرمود:من فرستادۀ الهی هستم . همان کسی که اگر ضرر و صدمه ای به تو رسد و او را بخوانی آن را برطرف می کند.واگر قحطی نازل شود به او توسل بجویی گیاهان را خواهد رویانید و اگر در بیابان خشک قرار گرفتی و شتر سواری خود را گم کرده باشی واز او درخواست کمک کنی آن را به تو باز می گرداند.از این روایت استفاده می شود پیامبر اکرم «صلی الله علیه وآله»واسطۀما با خداوند است و وسیلۀ برآمدن حاجات ما ؛ از دفع ضرر گرفته تا رو ئیدن گیاه ،آمدن باران وپیدا شدن گم شده.فتامل. [1] .سنن ابی داود،ج4ص98حدیث4086،دارالکتب العربی.و...

لطفا از نهج البلاغه و صحیفه ی سجادیه و قرآن دلیل بیاورید و دوباره دست به دامن روایات نشوید البته همیشه که کم می آورید این کار را می کنید
اما در مورد خطبه امام علی:
چرا حضرت علی نگفتند که یکی از این وسایل توسل به پیامبر است در حالی که مدعی فصاحت وبلاغت نهج البلاغه هستید

صدرا;31198 نوشت:
در مورد فقرات بعدی:«بِنَا اهْتَدَيْتُمْ فِي الظَّلْمَاءِ وَ تَسَنَّمْتُمْ ذُرْوَةَ الْعَلْيَاءِ» موقعى كه در تاريكى گمراهى و نادانى بوديد بسبب ما هدايت شديد و براه راست قدم نهاديد، و بر كوهان بلندى سوار شديد . َ«إِنَّ مَثَلَ آلِ مُحَمَّدٍ ( صلى‏الله‏عليه و آله )كَمَثَلِ نُجُومِ السَّمَاءِ إِذَا خَوَى نَجْمٌ طَلَعَ نَجْم‏» آگاه باشيد مثل آل محمّد صلّى اللّه عليه و آله (ائمّه عليهم السّلام) مانند ستارگان آسمان است كه هر زمان ستاره‏اى ناپديد شد ستاره‏اى دیگر آشكار مى‏گردد . کار ستارگان هدایت در تاریکی ها و ظلمات است و هر کس تابع اهل بیت علیهم السلام باشد عملا به آنها متوسل شده است وبه هدایت رسیده است و آن کس که از آنها دور شود در تاریکی و گمراهی سرگردان است.

چرا فکر می کنید تبعیت از یک نفر یعنی توسل به او!!!
صدرا;31198 نوشت:
.لذا حضرت امیر علیه السلام خود را دستگیره محکم الهی بیان می دارند :«انا الحجة العظمى والآية الكبرى والمثل الاعلى وباب النبي المصطفى انا العروة الوثقى وكلمة التقوى وامين الله تعالى ذكره على أهل الدنيا».[1]

این مطلب در نهج البلاغه وجود ندارد
صدرا;31198 نوشت:
4-نکته ای که قابل تذکر به شما است این است که مبنای شیعه در بحث صاحبان کتب و تصانیف همانند اهل سنت نیست . اهل سنت بر این باورند که آنچه در صحیحین آمده مطلقا صحیح است لذا بحث سندی پیرامون صحیحین محلی از اعراب ندارد .اما در شیعه چنین امری در کتب روایی دیده نمی شود و ملاک اتصال حدیث به معصوم به طریق صحیح است با شرایطی که آمده. بنابراین مهم صحت سند روایت است.روایاتی که بیان شد وشما در جواب گفتید (نه از هر کتابی) از این قبیل اند.یاد آوررمی شوم مر حوم سید رضی(متوفای/406) تمام سخنان امیر المؤمنین علیه السلام را در نهج نیاورده اند بله سخنانی را آورده اند که دارای فصاحت و بلاغت بیشتری اند .لذا کامل برخی از خطبه های نهج البلاغه را در کتاب اساتیدش همچون شیخ مفید می یابیم.حال توجه دوباره شما را به روایتی که کلینی(متوفای/328) با سند صحیح از حضرت باقر العلوم«علیه السلام» همان کس که جابر بن عبد الله انصاری سلام پیامبر«صلی الله علیه وآله» را به او رسانید و دست و پای آنحضرت را بوسید جلب می کنم. الكافي ج‏3 478 باب صلاة الحوائج ..... ص : 476 عَنْ أَبِي إِسْمَاعِيلَ السَّرَّاجِ عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ شُرَحْبِيلَ الْكِنْدِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ إِذَا أَرَدْتَ أَمْراً تَسْأَلُهُ رَبَّكَ فَتَوَضَّأْ وَ أَحْسِنِ الْوُضُوءَ ثُمَّ صَلِّ رَكْعَتَيْنِ وَ عَظِّمِ اللَّهَ وَ صَلِّ عَلَى النَّبِيِّ صلی الله علیه وآله وَ قُلْ بَعْدَ التَّسْلِيمِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِأَنَّكَ مَلِكٌ وَ أَنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ مُقْتَدِرٌ وَ بِأَنَّكَ مَا تَشَاءُ مِنْ أَمْرٍ يَكُونُ اللَّهُمَّ إِنِّي أَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ بِنَبِيِّكَ مُحَمَّدٍ نَبِيِّ الرَّحْمَةِ «صلی الله علیه وآله» يَا مُحَمَّدُ يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنِّي أَتَوَجَّهُ بِكَ إِلَى اللَّهِ رَبِّكَ وَ رَبِّي لِيُنْجِحَ لِي طَلِبَتِي اللَّهُمَّ بِنَبِيِّكَ أَنْجِحْ لِي طَلِبَتِي بِمُحَمَّدٍ ثُمَّ سَلْ حَاجَتَك‏. مضمون روایت این است که حضرت نحوۀ بیان حاجت و طلب آنرا از خدا می آموزند وبیان می دارند هنگامیکه از خدا حاجتی را مسألت داری وضوی خوب ونیکو بگیر .سپس دو رکعت نماز بگزار و خدا را با عظمت یاد نما و درود بر پیامبرش بفرست و بعد از سلام و درود بر پیامبرش «صلی الله علیه وآله»بگو:پروردگارا من از تو مسألت می نمایم به اینکه تو فرمانروا هستی و تو بر هر چیزی قادر و مقتدری و هر کاری را اراده نمایی محقق می شود .پروردگارا من به سوی تو توجه می کنم به واسطه نبی رحمتت«صلی الله علیه وآله». ای رسول خدا من به واسطه تو به رو به سوی خدا می آورم... خداوندا ما را با محبت اهل البیت علیهم السلام زنده بدار و با محبت آنها بمیران وبامحبت آنها محشور بفرما. [1] .مستدرک نهج البلاغة،میرجهانی.ج2ص.امالی صدوق،ص92..ینابیع المودة،قندوزی حنفی،از قول پیامبرصلی الله علیه وآله : أنت العروة الوثقى،ج1ص404.مناقب خوارزمی ،ص61.

پس قبول دارید که در نهج البلاغه مدرکی در رابطه با توسل وجود ندارد اما حدیث کلینی این حدیث کاملا مخالف دعاهای قرآنی و خود نهج البلاغه است که در آینده در این مورد بیش تر شرح می دهم و مدارک را نشان می دهم

من به طور کلی با عقیل موافقم

وقتی طبق قرآن باید به کتاب آسمانی زنده و گویا ( قرآن) چنگ زد و تمسک جست دیگر چه توجیهی دارد به ضریح رفتگان چنگ بزنیم و توسل بجوییم

وَالَّذِينَ يمَسِّكُونَ بِالْكِتَابِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ إِنَّا لَا نُضِيعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِينَ(الأعراف/170)
و کساني که به کتاب [آسماني] چنگ درمي‏زنند و نماز برپا داشته‏اند [بدانند که] ما اجر درستکاران را تباه نخواهيم کرد

[="red"]شفیع [/]ما الان عمل به آیات قرآن است حتی در زمان [="red"]حیات

پیامبر [/] قرآن هم شفیع بوده :

وَأَنْذِرْ بِهِ الَّذِينَ يخَافُونَ أَنْ يحْشَرُوا إِلَى رَبِّهِمْ لَيسَ لَهُمْ مِنْ دُونِهِ وَلِي وَلَا شَفِيعٌ لَعَلَّهُمْ يتَّقُونَ(الأنعام/51)

سلام
ضمن اینکه استاد صدرا را تائید میکنم ادامه میدم
عقیل جان حیات و ممات دارا ی مراتب است این را با کمک ایات قران برات توضیخ میدم هر چند می دونم بر خلاف زبونت گوشت از شنیدن ابا داره
زنده بودن عقیل جان بر خلاف نظر سخیف شما فقط نفس کشیدن و خوردن و خوابیدن علامت زنده بودن نیست میشه ادم در عین حالی که زنده فیزیکی باشه مرده معنوی باشه واین از مردن فیزیکی که شما میشناسی خیلی بدتره دلیل بنده این ایه از ایات متقن قرانه :

يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اسْتَجيبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاكُمْ لِما يُحْييكُمْ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ وَ أَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ (24انفال )

نکته اول خطاب به مومنین است
نکته دوم دعوت رسول در کنار دعوت خداست
نکته سوم هم باید به خدا لبیک بگیم هم رسول
نکته چهارم نتیجه این استجابت حیات است

در دید قرانی کسانی که به خدا و پیامبر لبیک بگویند دارای حیات میشوند ایا مرده فیزیکی میتواند جواب خدا و پیامبر رو بده تا دارای زندگی بشه؟؟؟!!!!!! پس میشه انسان در ظاهر زنده باشه ولی روحش و روانش مرده اگر کسی تونست در زمان حیات فیزیکی روح مرده خودش رو بوسیله اطاعت محض از نسخه شفا بخش قران که ثقل اهل بیت و یادگار پیامبر زنده کنه دیگه مردن فیزیکی نمیتونه باعث مرگ معنوی فرد بشه و این همون نکته ظریفیه که شما ازش غفلت کردی
این تازه مقدمه بود
ادامه دارد....

از همه مهمتر وقتی اطاعت از رسول که اطاعت از خداست میتونه به انسان حیات بده به طریق اولی و خیلی اولی خود پیامبر باید دارای این حیات باشه
پس ما به یک همچین پیامبری متوسل میشیم
باز هم نکته مهم دیگه ای که باید در موردش تامل کنی اینه که اهل ایمان که طرف خطاب این ایه هستند فقط مومنین زمان پیامبر نیست بلکه همه مومنین تا قیامت رو شامل میشه یعنی من و شما هم اگر بخوایم زنده بشیم باید دعوت خدا و پیامبر رو اجابت کنیم دعوت خدا و پیامبر چیه
چقدر زیبا خود قران جواب داده

مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى‏ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما كانُوا يَعْمَلُونَ (97نحل )

عمل صالح در عین ایمان
دقیقا باز همون سوال اینجا تکرار میشه مگر مرده فیزیکی عمل صالح میتونه ازش سر بزنه؟ یا باید ما نظرمون رو در مورد حیات عوض کنیم؟؟

همانطور که قبلا قول داده بودم حالا می خواهم چگونگی دعای اهل بیت را بررسی کنم
دعا از ديدگاه امام علی رضي الله عنه «واعلم أن الذي بيده خزائن السموات والأرض قد أذن لك في الدعاء، وتكفّل لك بالإجابة، وأمرك أن تسأله ليعطيك، وتسترحمه ليرحمك، ولم يجعل بينه وبينك من يحجبك عنه، ولم يلجئك إلى من يشفع لك إليه.
ولم يمنعك إن أسأت من التوبة، ولم يعاجلك بالنقمة، ولم يفضحك إن تعرّضت للفضيحة، ولم يشدد عليك في قبول الإنابة، ولم يناقشك بالجريرة، ولم يؤيسك من الرحمة، بل جعل نزوعك عن الذنب حسنة، وحسب سيئتك واحدة، وحسب حسنتك عشرًا، وفتح لك باب المتاب، وباب الاستعتاب، فإذا ناديته سمع نداك، وإذا ناجيته علم نجواك، فأفضيت إليه بحاجتك، وأبثثته ذات نفسك، وشكوت إليه همومك، واستكشفته كروبك، وسألته من خزائن رحمته ما لا يقدر على إعطائه غيرُه؛ من طول الأعمار، وصحة الأبدان، وسعة الأرزاق».(نامه 31)
بدان، خدايي که گنجهاي آسمان و زمين در دست اوست، به تو اجازه درخواست داده، و اجابت آن را بعهده گرفته است، تو را فرمان داده که از او بخواهي تا عطا کند، درخواست رحمت کني تا ببخشايد، و خداوند بين تو و خودش کسي را قرار نداده تا حجاب و فاصله ايجاد کند، و تو را مجبور نساخته که به شفيع و واسطه‏اي پناه ببري، و در صورت ارتکاب گناه در توبه را مسدود نکرده است، در کيفر تو شتاب نداشته، و در توبه و بازگشت، بر تو عيب نگرفته است، در آنجا که رسوايي سزاوار توست، رسوا نساخته، و براي بازگشت بخويش شرائط سنگيني مطرح نفرموده است، در گناهان تو را به محاکمه نکشيده، و از رحمت خويش نااميدت نکرده، بلکه بازگشت تو را از گناهان نيکي شمرده است. هر گناه تو را يکي، و هر نيکي تو را ده بحساب آورده، و راه بازگشت و توبه را به روي تو گشوده است، هرگاه او را بخواني، ندايت را مي‏شنود، و چون با او راز دل گويي راز تو را مي‏داند، پس حاجت خود را با او بگوي، و آنچه در دل داري نزد او باز گوي، غم و اندوه خود را در پيشگاه او مطرح کن، تا غمهاي تو را برطرف، و در مشکلات تو را ياري رساند.
شرائط اجابت دعا و از گنجينه‏هاي رحمت او چيزهايي را درخواست کن که جز او کسي نمي‏تواند عطا کند، مانند عمر بيشتر، تندرستي بدن، و گشايش در روزي

خواهش می کنم این خطبه را کامل و با دقت بخوانید حضرت علی نمی گوید در دعا کردن واسطه و وسیله اختیار کن بلکه می گوید
خداوند بين تو و خودش کسي را قرار نداده تا حجاب و فاصله ايجاد کند، و تو را مجبور نساخته که به شفيع و واسطه‏اي پناه ببري
و در خطبه 186 می فرماید
َاسْتَفْتِحُوهُ وَاسْتَنْجِحُوهُ، وَاطْلُبُوا إِلَيْهِ وَاسْتَمْنِحُوهُ، فَمَا قَطَعَکُمْ عَنْهُ حِجَابٌ، وَلاَ أُغْلِقَ عَنْکُمْ دُونَهُ بَابٌ،
از خدا درخواست پيروزي و رستگاري کنيد، از او بخواهيد و عطاي او را درخواست کنيد، که ميان او و شما پرده و مانعي نيست، و دري بروي شما بسته نمي‏گردد.

در اینجا هم حضرت علی از ما می خواهد که در دعا مستقیما نیازهایمان را از الله تعالی بخواهیم نه از انسانی که خود مخلوق است
و در حکمت 361 می فرماید

اذا کانت لک الى الله سبحانه حاجة- فابدا بمسالة الصلاة على رسوله ص- ثم سل حاجتک- فان الله اکرم من ان يسال حاجتين- فيقضي احداهما و يمنع الاخرى

هر گاه از خداى سبحان درخواستى دارى، ابتدا بر پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله و سلّم درود بفرست، سپس حاجت خود را بخواه، زيرا خدا بزرگوارتر از آن است که از دو حاجت درخواست شده، يکى را برآورد و ديگرى را باز دارد.
دعا از ديدگاه امام علی رضي الله عنه امام علي -رضي الله عنه- کسي را که حاجتي دارد اينگونه راهنمايي مي‌کند که ابتدا بر پيامبر -صلى الله عليه وآله وسلم- درود بفرستد، سفارش نمي‌کند که به قبر پيامبر -صلى الله عليه وآله وسلم- و يا به قبرهاي انبياء و اولياء پناه ببرد.
و در دعای شماره 54 صحیفه سجادیه آمده است
[=&quot][/](اللهم! من أصبح له ثقة أو رجاء غیرک، فقد أصبحت وأنت ثقتی ورجائی فی الأمور کلها).
[=&quot][/]«بار خدایا! اگر دیگران اعتماد و امیدی به غیر تو دارند، من در تمامی امور اعتماد و امیدم به توست، لذا جز تو کسی را نمی‌خوانم و جز تو به کسی امید ندارم».[=&quot] [/]
[=&quot][/](اللهم! بک أستغیث وإیاک أرجو ولک أدعو وإلیک ألجأ وبک أثق وإیاک أستعین!). دعای شماره (52).
«پروردگارا! تنها به درگاه تو پناه می‌برم، فقط به تو امید می‌بندم، تو را می‌خوانم و به تو پناه می‌جویم و اعتماد تنها به توست، و فقط از تو یاری می‌خواهم».
اللهم! إنی رأیت أن طلب المحتاج إلی المحتاج سفهٌ من رأیه وضلة عن عقله). دعای شماره (28).
«پروردگارا! من بر این باورم که حاجت خواهی یک نیازمند از نیازمندی دیگر نشانه کم‌خردی در رأی و گمراهی در عقل است».

[=&quot][/]

[=&quot][/]

عقیل;31340 نوشت:
مهربانی عزیز این ها همه حرف های بدون مدرک شماست و شما از روی ذهنیات خود نتیجه گیری کردی مثلا
سلام برادر گلم
یعنی قبول نداری مومنی که عمل صالح انجام بده خدا بهش حیات طیبه میده؟ ؟
و همچنین قبول نداری که اطاعت خدا و رسول نتیجش زنده شدنه؟؟
و همچنین قبول نداری که این ایات از هر مدرکی اعتبارش بیشتره؟؟
اینها که فقط ترجمه ایات روشن قران بود عزیزم
اگه قبول داری پس سوال : چطور خدا به کسی که زنده است دوباره زندگی میده؟
سوال واضحتر و شفافتر بپرسم؟؟؟

جناب عقیل عزیز

یا شما کلام حق را می خواهید یا اینکه می خواهید از باطل دفاع کنید

کل نفس ذائقه الموت ثم الینا ترجعون

من که منکر واقع شدن مرگ نشدم که شما آیه اثبات مرگ برای من می آورید
من یکبار دیگه عرض می کنم

مرگ امری نسبی است همانا که در آیه ولا تحسبن مشخص است

وقتی مرگ نسبی باشد شما نمی توانی در احکام مرده را از زنده جدا کنی چرا که این حکم بر اساس تصور است.

بله ما تصور می کنیم که که شهدا مرده اند
ما تصور می کنیم عقیل

قطعیت مرگ در مورد نیکان وجود ندارد پیامبر زنده است و نزد خداوند روزی می خورد
شهدا زنده اند و نزد خدا روزی می خورن

و

لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهيداً عَلَيْكُمْ وَ تَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ فَأَقيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ اعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلاكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلى‏ وَ نِعْمَ النَّصيرُ (78حج )

یاحق:Gol:

عقیل;31342 نوشت:
دعا از ديدگاه امام علی رضي الله عنه «واعلم أن الذي بيده خزائن السموات والأرض قد أذن لك في الدعاء، وتكفّل لك بالإجابة، وأمرك أن تسأله ليعطيك، وتسترحمه ليرحمك، ولم يجعل بينه وبينك من يحجبك عنه، ولم يلجئك إلى من يشفع لك إليه. ولم يمنعك إن أسأت من التوبة، ولم يعاجلك بالنقمة، ولم يفضحك إن تعرّضت للفضيحة، ولم يشدد عليك في قبول الإنابة، ولم يناقشك بالجريرة، ولم يؤيسك من الرحمة، بل جعل نزوعك عن الذنب حسنة، وحسب سيئتك واحدة، وحسب حسنتك عشرًا، وفتح لك باب المتاب، وباب الاستعتاب، فإذا ناديته سمع نداك، وإذا ناجيته علم نجواك، فأفضيت إليه بحاجتك، وأبثثته ذات نفسك، وشكوت إليه همومك، واستكشفته كروبك، وسألته من خزائن رحمته ما لا يقدر على إعطائه غيرُه؛ من طول الأعمار، وصحة الأبدان، وسعة الأرزاق».(نامه 31)

سلام عقیل یا این متنتو پاک کن یا برو توبه کن
برادر عزیزتر از جانم شما همین الان برای توضیح منظورت کمک گرفتی ما به این کار میگیم توسل
ما روی کلمات بحث و جدل نداریم که!!!!
ایا این کار اگه از طرف شما باشه عین ثوابه از طرف شیعه باشه کفر و شرکه؟
فتامل
عقیل;31342 نوشت:
خداوند بين تو و خودش کسي را قرار نداده تا حجاب و فاصله ايجاد کند، و تو را مجبور نساخته که به شفيع و واسطه‏اي پناه ببري

بنظرم شما هیچ مدرکی نداشته باشی که شیعه گفته باشه ما مجبوریم به کسی توسل کنیم از کجا یه همچین برداشتی کردی فدات شم؟

غلامعلی نوری *;31293 نوشت:
من به طور کلی با عقیل موافقم وقتی طبق قرآن باید به کتاب آسمانی زنده و گویا ( قرآن) چنگ زد و تمسک جست دیگر چه توجیهی دارد به ضریح رفتگان چنگ بزنیم و توسل بجوییم وَالَّذِينَ يمَسِّكُونَ بِالْكِتَابِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ إِنَّا لَا نُضِيعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِينَ(الأعراف/170) و کساني که به کتاب [آسماني] چنگ درمي‏زنند و نماز برپا داشته‏اند [بدانند که] ما اجر درستکاران را تباه نخواهيم کرد

ببینید جناب غلامعلی عزیز

توسل جستن وسیله برای قربتا الی الله است قرآن را نیز ما قبول داریم

واعتصموا بحبل الله جمیعا ولا تفرقوا

حبل الله فقط قرآن نیست چراکه قرآن مثل آب خوردن توطس وهابیت دارد تحریف می گردد. آیا ما که مهارتی در این مطلب نداریم می توانیم آنرا متوجه شویم ؟

شیخ البراک علامه وهابیت اعتقاد نداشتن به خلافت را دلیل کفر و همان را دلیل شرک می کند و طبق فتاوای وهابی کشتن مشرک حلال است آیا این دین اسلام است ؟

مگر همینها را از قرآن استنتاج نکرده اند ؟

من نمی خواهم بگویم قرآن منحرف کننده و ناقص است بلکه با تاکید می گویم کسانی هستند که دارند قرآن را تحریف می کنند تا تفاسیر به رای و به نفع

درد مسلمانان این است که جاهلیت بدست مدعیان اسلام راستین بازگشته.

مگر پیامبر بعد از ورود به مکه هنده را کشت ؟

مگر شکمش را پاره کرد و یا سر ابی سفیان را برید که وهانیها چنین می کنند ؟

کسانیکه چنین می کنند و به خدا و قرآن و رسول خدا اینچنین تهمت می بندند که مشرک ترند تا شیعه ای که خودشان آنها را رافضی نام نهاده اند.

چه کسی مشرک است ؟


قال رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم:

الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم

یاحق:Gol:


:Sham:داستان زنده شدن حضرت عزیر و استدلال وهابیان بر اطلاع نداشتن او از عالم دنیا:Sham:



«أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلى‏ قَرْيَةٍ وَ هِيَ خاوِيَةٌ عَلى‏ عُرُوشِها قالَ أَنَّى يُحْيِي هذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِها فَأَماتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قالَ كَمْ لَبِثْتَ قالَ لَبِثْتُ يَوْماً أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قالَ بَلْ لَبِثْتَ مِائَةَ عامٍ فَانْظُرْ إِلى‏ طَعامِكَ وَ شَرابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ وَ انْظُرْ إِلى‏ حِمارِكَ وَ لِنَجْعَلَكَ آيَةً لِلنَّاسِ وَ انْظُرْ إِلَى الْعِظامِ كَيْفَ نُنْشِزُها ثُمَّ نَكْسُوها لَحْماً فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ[1] ».



ترجمه: يا همانند كسى كه از كنار يك آبادى (ويران شده) عبور كرد، در حالى كه ديوارهاى آن، به روى سقفها یش فرو ريخته بود، (و اجساد و استخوانهاى اهل آن، در هر سو پراكنده بود، او با خود) گفت:" چگونه خدا اينها را پس از مرگ، زنده مى‏ كند؟!" (در اين هنگام،) خدا او را يكصد سال ميراند، سپس زنده كرد، و به او گفت:



" چه قدر درنگ كردى؟" گفت:" يك روز، يا بخشى از يك روز." فرمود:" نه، بلكه يكصد سال درنگ كردى!



نگاه كن به غذا و نوشيدنى خود (كه همراه داشتى، با گذشت سالها) هيچگونه تغيير نيافته است! (خدايى كه يك چنين مواد فاسدشدنى را در طول اين مدت، حفظ كرده، بر همه چيز قادر است!) ولى به الاغ خود نگاه كن (كه چگونه از هم متلاشى شده! اين زنده شدن تو پس از مرگ، هم براى اطمينان خاطر توست، و هم) براى اينكه تو را نشانه‏اى براى مردم (در مورد معاد) قرار دهيم. (اكنون) به استخوانها (ى مركب سوارى خود) نگاه كن كه چگونه آنها را برداشته، به هم پيوند مى‏ دهيم، و گوشت بر آن مى‏پوشانيم!" هنگامى كه (اين حقايق) بر او آشكار شد، گفت:" مى‏دانم خدا بر هر كارى توانا است.



تفسیر مختصری از آیه:



آيه اشاره به سرگذشت كسى مى‏كند كه در اثناى سفر خود در حالى كه بر مركبى سوار بود و مقدارى آشاميدنى و خوراكى همراه داشت از كنار يك آبادى گذشت در حالى كه به شكل وحشتناكى در هم ريخته و ويران شده بود و اجساد و استخوانهاى پوسيده ساكنان آن به چشم مى‏ خورد هنگامى كه اين منظره وحشت‏زا را ديد گفت چگونه خداوند اين مردگان را زنده مى‏كند؟



البته اين سخن از روى انكار و ترديد نبود بلكه از روى تعجب بود زيرا قرائن موجود در آيه نشان مى‏دهد كه او يكى از پيامبران بوده كه در ذيل آيه‏



مى‏ خوانيم خداوند با او سخن گفته است و روايات نيز اين حقيقت را تاييد مى‏ كند چنان كه بعدا اشاره خواهيم كرد.



در اين هنگام خداوند جان او را گرفت و يكصد سال بعد او را زنده كرد و از او سؤال نمود چقدر در اين بيابان بوده‏اى؟ او كه خيال مى‏كرد مقدار كمى بيشتر در آنجا درنگ نكرده فورا در جواب عرض كرد: يك روز يا كمتر! به او خطاب شد كه يكصد سال در اينجا بوده‏اى اكنون به غذا و آشاميدنى خود نظرى بيفكن و ببين چگونه در طول اين مدت به فرمان خداوند هيچگونه تغييرى در آن پيدا نشده است و با گذشت آن همه سال، گويى سال و زمانى بر آن نگذشته و تغييرى در آن حاصل نشده اشاره به اينكه خدايى كه مى‏تواند غذا و نوشيدنى تو را كه قاعدتا بايد زود فاسد گردد، به حال او نگه دارد، زنده كردن مردگان براى او مشكل نيست. زيرا ادامه حيات چنين غذاى فاسدشدنى كه عمر آن معمولا بسيار كوتاه است، در اين مدت طولانى ساده‏تر از زنده كردن مردگان نيست



در اينكه اين غذا و نوشيدنى چه بوده در آيه منعكس نيست، بعضى غذاى او را انجير و نوشيدنى او را يك نوع آب ميوه ذكر كرده‏اند و مى‏دانيم كه هر دو بسيار زود فاسد مى‏شوند، و بقاى آنها در مدت طولانى موضوع مهمى است، بعضى هم آن را انگور و شير ذكر كرده‏اند.



ولى براى اينكه بدانى يكصد سال از مرگ تو گذشته است نگاهى به مركب سوارى خود كن و ببين از هم متلاشى و پراكنده شده و مشمول قوانين عادى طبيعت گشته و مرگ آن را از هم متفرق ساخته است سپس نگاه كن و ببين چگونه اجزاى پراكنده آن را جمع‏آورى كرده و زنده مى‏كنيم او هنگامى كه اين منظره را ديد گفت مى‏دانم كه خداوند بر هر چيزى توانا است يعنى هم اكنون آرامش خاطر يافتم و مساله رستاخيز مردگان در نظر من شكل حسى به خود گرفت.



از قرائن چنين استفاده مى‏شود كه در اين ماجرا كسى همراه آن پيامبر نبود، و هنگامى كه چشمش به استخوانهاى متلاشى شده اهل قريه افتاد، به آنها اشاره كرد و اين سؤال را از خويشتن نمود كه چگونه خداوند اينها را بعد از مرگشان زنده مى ‏كند؟



نکات:



1-اكثر مفسران چنين فهميده‏اند كه خداوند جان آن پيامبر را گرفت و بعد از يكصد سال، از نو زنده كرد، و جمله" اماته" كه از ماده موت به معنى مرگ است، همين مفهوم را مى‏بخشد.



ولى بعضى از مفسران به اصطلاح روشنفكر مانند نويسنده" المنار" و همچنين مراغى، اصرار دارند كه آن را اشاره به يك نوع خواب و فقدان حس و حركت بدانند، كه دانشمندان امروز آن را" سبات" مى‏نامند و آن اين است كه موجودى زنده براى مدتى طولانى در يك نوع خواب عميق فرو رود، اما شعله‏ هاى حيات در او خاموش نشود.



2-جمله" لَبِثْتُ يَوْماً أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ"، نشان مى‏دهد كه آن پيامبر، موقع مرگ و زنده شدنش در دو ساعت مختلف از روز بوده، مثلا مرگ او پيش از ظهر بوده و زنده شدنش بعد از ظهر و لذا به شك افتاد كه آيا يك شبانه روز بر او گذشته يا تنها چند ساعتى از يك روز به همين دليل با ترديد گفت يك روز يا قسمتى از يك روز، ولى بزودى به او خطاب شد كه نه بلكه يكصد سال در اينجا مانده‏اى.ابن کثیر سلفی در تفسیر خود همین سخن را می گوید این قسمت آیه می گوید:



«لبِثْتُ يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْم » قالوا: وذلك أنه مات أول النهار ثم بعثه الله في آخر نهار، فلما رأى الشمس باقية ظن أنها شمس ذلك اليوم فقال: { أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قَالَ بَلْ لَبِثْتَ مِائَةَ عَامٍ فَانْظُرْ إِلَى طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ } وذلك: أنه كان معه فيما ذكر عنب وتين وعصير فوجده كما فقده لم يتغير منه شيء، لا العصير استحال ولا التين حمض ولا أنتن ولا العنب تعفن { وَانْظُرْ إِلَى حِمَارِك } أي: كيف يحييه الله عز وجل وأنت تنظر { وَلِنَجْعَلَكَ آيَةً لِلنَّاسِ } أي: دليلا على المعادالكتاب : تفسير القرآن العظيم [ج1ص688



المؤلف : أبو الفداء إسماعيل بن عمر بن كثير القرشي الدمشقي [ 700 -774 هـ ]



لذا قریب به اتفاق مفسرین در این آیه یک نظر را دارند.




[=&quot][1] .بقره/259.


جواب اول:

:Gol:«وَ إنَّ‌یوماً‌عِندَ رَبِّکَ کَاَلْفِ سَنَةٍ‌مِمّا تَعُدّونَ.[1]»:Gol:

و یک روز نزد پروردگارت، همانند هزار سال از سال هایی است که شما می‌شمرید.

اولین جوابی که در رابطه با عدم اطلاع حضرت عزیر از اینکه چه مدت در دنیا نبوده ،جوابی فلسفی و عقلی مبتنی بر آیات الهی است و آن این است که :گذر زمان امری مطلق و ثابت نیست، بلکه سرعت یا کندی آن در شرایط گوناگون متفاوت است.

هنگامی که می‌گوییم اتومبیلی با سرعت 180 کیلومتر در یک جاده حرکت می‌کند، در حقیقت، مقدار حرکت را نسبت به اشیاء و اشخاص ساکن سنجیده‌ایم و گرنه همین اتومبیل، نسبت به اتومبیل دیگر که با سرعت 100 کیلومتر در ساعت حرکت می‌کند، تنها 80 کیلومتر سرعت دارد. هم‌چنین سرعت آن نسبت به اتومبیل سومی که سرعتش 180 کیلومتر در ساعت است، صفر خواهد بود. حال اگر سرعت آن را نسبت به هواپیمایی بسنجیم که 800 کیلومتر در ساعت حرکت می‌کند، سرعت آن برابر منهای620 کیلومتر در ساعت خواهد بود.

این مقایسه‌ها و نسبت سنجی‌ها در قلمرو جهان مادّی و طبیعی است. همین مقایسه را می‌توان عیناً نسبت به جهان غیرمادّی ومجرّد نیز منظور داشت. آیا زمان در جهان مادّی و غیرمادّی به طور یکسان جریان دارد؟ آیا اصولاً در جهان غیرمادّی،زمان جریان دارد؟ به بیان دیگر، رابطه‌ی زمانی میان جهان مادّی و جهان مجرّد (مثلاً عالَم برزخ) چگونه است؟

این‌ها مسایلی است که دست ما به آسانی، به آسمان بلند آن نمی‌رسد، ولی آیاتی در این باره وجود دارد که چشم اندازهای روشنی را فراروی ما قرار می‌دهد. برخی از این آیات، آن‌هایی هستند که به مسأله‌ی «نسبیت زمان» اشاره دارند :

«وَیسْتَعْجِلوَنَک بِالعَذابِ ولَن یخِلفَ‌وَعْدَهُ ‌وإنَّ‌یوماً عِندَ رَبِّکَ کَألفِ سَنَةٍ‌مِمّا تَعُدّونَ»[2]

آنان از تو می‌خواهندکه در عذاب دادنشان شتاب شود؛ در حالی که خداوند هرگز از وعده‌ی خود تخلّف نخواهد کرد و یک روز نزد پروردگارت، همانند هزار سال از سال‌هایی است که شما می‌شمرید.

چنان که در این آیه می‌بینیم یک روز قیامت به اندازه‌ی هزار سال قلمداد شده است.

به راستی، اگر از ما بپرسند قیامت کی بر پا خواهد شد، چه پاسخی خواهیم داد: هزار سال دیگر؟ یک میلیون سال دیگر یا یک میلیارد سال دیگر؟گروهی همین پرسش را از پیامبر (صلی الله علیه وآله) پرسیدند:

«یسْئَلونَکَ عَنِ السّاعَةِ أیانَ مُرسیها قُلْ إنّما عِلمُها عِنْدَ رَبّی لایجَلّیها لِوَقِتها إلاّهُوَ»[3].

درباره‌ی قیامت از تو می‌پرسند که کی فرا می‌رسد؟ بگو: «علمش تنها نزد پروردگار من است و هیچ کس جز او [نمی تواند] وقت آن را آشکار سازد.»

در این آیه، تکیه بر این است که علم به زمانِ برپایی قیامت، تنها در اختیار خداوند است و بس.

آیات دیگر به همین پرسش، به گونه‌ی دیگری پاسخ می‌دهند:

«إنَّهُم یرَونَهُ‌بعیداً وَ نَراهُ قریباً.»[4]

آن‌ها آن روز را دور می‌بینند و ما آن را نزدیک می‌بینیم.

چرا چنین است؟ چرا مردم، قیامت را دور می‌بینند، ولی خداوند نزدیک می‌بیند؟ آیا جز این است که گذر زمان، نزد خداوند و مردم یکسان نیست؟



[=&quot][1] .حج/47.
[=&quot][2] .همان.
[=&quot][3] .اعراف/187.
[=&quot][4] .معارج/6و7.

به راستی، اگر از ما بپرسند قیامت کی بر پا خواهد شد، چه پاسخی خواهیم داد: هزار سال دیگر؟ یک میلیون سال دیگر یا یک میلیارد سال دیگر؟گروهی همین پرسش را از پیامبر (صلی الله علیه وآله) پرسیدند:
«یسْئَلونَکَ عَنِ السّاعَةِ أیانَ مُرسیها قُلْ إنّما عِلمُها عِنْدَ رَبّی لایجَلّیها لِوَقِتها إلاّهُوَ»[1].
درباره‌ی قیامت از تو می‌پرسند که کی فرا می‌رسد؟ بگو: «علمش تنها نزد پروردگار من است و هیچ کس جز او [نمی تواند] وقت آن را آشکار سازد.»در این آیه، تکیه بر این است که علم به زمانِ برپایی قیامت، تنها در اختیار خداوند است و بس.آیات دیگر به همین پرسش، به گونه‌ی دیگری پاسخ می‌دهند:
«إنَّهُم یرَونَهُ‌بعیداً وَ نَراهُ قریباً.»[2]آن‌ها آن روز را دور می‌بینند و ما آن را نزدیک می‌بینیم.چرا چنین است؟ چرا مردم، قیامت را دور می‌بینند، ولی خداوند نزدیک می‌بیند؟ آیا جز این است که گذر زمان، نزد خداوند و مردم یکسان نیست؟همین تفاوت گذر زمان (نسبیت زمانی) را در داستان اصحاب کهف به روشنی می‌بینیم. هنگامی که جوانان یکتا پرست در عهد دقیانوس برای برپایی دین خویش به پا خاستند و آنان را تعقیب می‌کردند مأموران چاره‌ای نیافتند جز آن که در انزوا و خلوت کوه پناه گیرند. آنان به قدرت خداوند، در خوابی بس دراز فرو رفتند و پس از سیصد و نه سال که از خواب برخاستند، یکی از آنان پرسید: چه مدّت خوابیدید؟
«قالَ قائَُِل مِنهُم کَمْ لَبِثْتُم قالوا لَبِثنا یوْماً أو بَعْضَ یومٍ[3]»
گفتند: یک روز یا بخشی از یک روز.یک روز و بخشی از یک روز کجا و سیصد و نه سال کجا؟ به راستی، آیا زمان برای کسانی که زندگی عادی و معمولی را سپری می‌کردند با جوانانی که در دل غار خفته بودند، یکسان می‌گذشت؟فردی را در نظر بگیریم که از نیمه‌ی شب (ساعت 12) تا بامداد (6 صبح) درخواب بوده است. فرد دیگری به طور هم زمان، کنار او همان مدّت را بیدار مانده است. آیا گذشت زمان در نظر این دو نفر یکسان خواهد بود یا آن که فرد بیدار، زمان را طولانی تر احساس می‌کند؟ آیا زمان برای دو نفر، که هر‌دو در خواب به سر می‌برند ولی یکی از آنان خواب‌های خوش و شیرین می‌بیند و دیگری که دچار کابوس و خواب‌های وحشتناک شده است، یکسان می‌گذرد؟ هرگز. علّت این تفاوت در ارزیابی‌ها چیست؟اگر از ما درباره‌ی عمر «برزخی»‌اولین انسان هایی که در کره ی زمین از دنیا رفته‌اند بپرسند، خواهیم گفت: (مثلاً) چندین هزار سال گذشته است. اگر همین پرسش را از خود کسانی که در عالم برزخ به سر می‌برند بپرسیم، چه پاسخی خواهند داد؟ این مدّت طولانی در نظر آنان،چیزی بیش از یک تا ده روز نبوده است. به این آیه توجّه کنید:
«یتَخاَفتُونَ بَینَهُمْ إِن لَّبِثْتُم إلاّ عَشْراً. نَحْنُ أعْلَم ُ‌بِما یقولونَ إذْ یقولُ أمْثَلُهُم طَریقَةً‌إن لَبِثْتُمْ إلاّ یوْماً.»[4]آنان آهسته با هم گفت و گو می‌کنند.[بعضی می‌گویند:] ‌تنها ده شبانه روز [در عالم برزخ] توقف کردید. ما به آن چه آنان می‌گویند، آگاه‌تریم؛ هنگامی که نیکو روش ترین آنان می‌گوید: شما تنها یک روز درنگ کردید.

حال می گوئیم :ادراك طولاني بودن يا كوتاه بودن برزخ هر كسي بسته به عقايد، كردار و تعلقات او به دنياست اگر آدمي دردنيا تعلقش به دنيا كمتر باشد و گرفتار معاصي و عقايد فاسده نباشد مكث اودر برزخ كمتر خواهد بود. به عبارت ديگر هر چه سبكبارتر باشد و بي توجه به اعتبارات دنيوي باشد برزخ او كوتاه تر خواهد بود.
امام راحل (ره) ميفرمايد: «... خود تعلق به دنيا و محبت به آن اسباب گرفتاري است بلكه ميزان در طول كشيدن عالم قبر و برزخ همين تعلقات است هرچه آنها كمتر باشد برزخ وقبر انسان روشن تر و گشاده تر و مكث انسان در آن كمتر است و لهذا براياولياء بيشتر از سه روز ـ چناچه در بعضي روايات است ـ عالم قبر نيست آن هم براي همان علاقه طبيعي و تعلق جبلي است.[5]
با توجه به این نکات می گوئیم اگر در برزخ زمان فرض شود«چون بر طبق مبنای حکما در برزخ وعالم مثال زمان وجود نداد چون زمان تابع حرکت است» زمان آنجا با اینجا متفاوت است و درک آن نیز نسبی خواهد بود و برای حضرت عزیر یک روز یا قسمتی از روز طول کشیده است و اشکال بر عدم علم ایشان از دنیا اساسا مردود خواهد بود.حتی بر فرض کسی این سخنان رانپذیرد سؤال این است آیا طول کشیدن شب و روز در کرات این عالم (چه رسد به عالم دیگر) یکسان است؟ برای مثال گفته اند مقدار شب و روز در کره ماه دوازده برابر زمین است یعنی یک روز آنجا دوازده روز زمین است .

[=&quot][1] .اعراف/187.

[=&quot][2] .معارج/6و7.

[=&quot][3] .کهف/19.

[=&quot][4] .طه/103.

[=&quot][5] .جهل حدیث،ص124.

بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام خدمت مهربانی و بینا 88 و صدرا

مهربانی;31365 نوشت:
سلام برادر گلم یعنی قبول نداری مومنی که عمل صالح انجام بده خدا بهش حیات طیبه میده؟ ؟ و همچنین قبول نداری که اطاعت خدا و رسول نتیجش زنده شدنه؟؟ و همچنین قبول نداری که این ایات از هر مدرکی اعتبارش بیشتره؟؟ اینها که فقط ترجمه ایات روشن قران بود عزیزم اگه قبول داری پس سوال : چطور خدا به کسی که زنده است دوباره زندگی میده؟ سوال واضحتر و شفافتر بپرسم؟؟؟

خیلی خوب چرا پیامبران در برزخ از دنیا بی اطلاع اند و خبری ندارند مثلا در آیه ی کریمه ی 116 مائده
وَإِذْ قَالَ اللّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ أَأَنتَ قُلتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِي وَأُمِّيَ إِلَهَيْنِ مِن دُونِ اللّهِ قَالَ سُبْحَانَكَ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أَقُولَ مَا لَيْسَ لِي بِحَقٍّ إِن كُنتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ تَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِي وَلاَ أَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِكَ إِنَّكَ أَنتَ عَلاَّمُ الْغُيُوبِ
و آنگاه که خداوند به عيسى بن مريم مى‏گويد: «آيا تو به مردم گفتى که من و مادرم را بعنوان دو معبود غير از خدا انتخاب کنيد؟!»، او مى‏گويد: «منزهى تو! من حق ندارم آنچه را که شايسته من نيست، بگويم! اگر چنين سخنى را گفته باشم، تو مى‏دانى! تو از آنچه در روح و جان من است، آگاهى؛ و من از آنچه در ذات (پاک) توست، آگاه نيستم! بيقين تو از تمام اسرار و پنهانيها باخبرى.
در این جا حتی حضرت عیسی از امتش که یکتا پرستی را رها کرده اند خبر ندارد
یا در این آیه
يَوْمَ يَجْمَعُ اللّهُ الرُّسُلَ فَيَقُولُ مَاذَا أُجِبْتُمْ قَالُواْ لاَ عِلْمَ لَنَا إِنَّكَ أَنتَ عَلاَّمُ الْغُيُوبِ
(از) روزى (بترسيد) که خداوند، پيامبران را جمع مى‏کند، و به آنها مى‏گويد: «(در برابر دعوت شما،) چه پاسخى به شما داده شد؟»، مى‏گويند: «ما چيزى نمى‏دانيم؛ تو خود، از همه اسرار نهان آگاهى.»
که در این جا هم این معلمان تاریخ و افضل ترین انسان ها از دنیا خبر ندارند
bina88;31370 نوشت:
قطعیت مرگ در مورد نیکان وجود ندارد پیامبر زنده است و نزد خداوند روزی می خورد شهدا زنده اند و نزد خدا روزی می خورن

بله در نزد خدا روزی می خورند و در زمین هم نیستند و روزی هم نمی دهند آیا امکان نمی دهید که آنها در دارالسلام باشند چرا که درالسلام هم نزد خداست
لهم دار السلام عند ربهم (مائده 127)
مهربانی;31372 نوشت:
سلام عقیل یا این متنتو پاک کن یا برو توبه کن برادر عزیزتر از جانم شما همین الان برای توضیح منظورت کمک گرفتی ما به این کار میگیم توسل ما روی کلمات بحث و جدل نداریم که!!!! ایا این کار اگه از طرف شما باشه عین ثوابه از طرف شیعه باشه کفر و شرکه؟ فتامل

تو رو به خدا خودت فکر می کنی جوابت منطقیه؟ اگر پاسخی ندارید چرا اصرار دارید حتما چیزی بنویسید حتی اگر هم غیر منطقی ترین جواب هم باشد
bina88;31393 نوشت:
حبل الله فقط قرآن نیست چراکه قرآن مثل آب خوردن توطس وهابیت دارد تحریف می گردد

!!!
bina88;31393 نوشت:
شیخ البراک علامه وهابیت اعتقاد نداشتن به خلافت را دلیل کفر و همان را دلیل شرک می کند و طبق فتاوای وهابی کشتن مشرک حلال است آیا این دین اسلام است ؟ مگر همینها را از قرآن استنتاج نکرده اند ؟ من نمی خواهم بگویم قرآن منحرف کننده و ناقص است بلکه با تاکید می گویم کسانی هستند که دارند قرآن را تحریف می کنند تا تفاسیر به رای و به نفع درد مسلمانان این است که جاهلیت بدست مدعیان اسلام راستین بازگشته. مگر پیامبر بعد از ورود به مکه هنده را کشت ؟ مگر شکمش را پاره کرد و یا سر ابی سفیان را برید که وهانیها چنین می کنند ؟ کسانیکه چنین می کنند و به خدا و قرآن و رسول خدا اینچنین تهمت می بندند که مشرک ترند تا شیعه ای که خودشان آنها را رافضی نام نهاده اند. چه کسی مشرک است ؟ قال رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم: الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم

بنده وهابی نیستم و این وهابیت ابزاری فقط برای سرکوب مسلمانان واقعی شده است تا جایی هم که اطلاع دارم آقای نوری هم بارها این تهمت ها را قبول نکرده اند
............
جناب صدرا که این همه نوشتی سوالی دارم آیا حضرت عزیر در این صد سال صدای مردم را می شنید یا نه؟
لطفا صریح بی ابهام پاسخ دهید
و در آخر هم از دوستان می خواهم تعریف مشخصی برای توسل به صالحان ذکر کنند؟

عقیل;31340 نوشت:
اگر می شه یکی از سخنان منطقی ایشان را بفرمایید ایشان هیچ وقت به سوالات بنده پاسخ نمی دهند اما بنده به تک تک سوالات پاسخ می دهم

با سلام جناب عقيل شما مطمئنيد به تك تك سوالات پاسخ داديد ؟! چون بنده و ديگر دوستان هنوز منتظر جواب سوالاتمان ميباشيم ! اما شما در جايي كه پاسخي نداريد بحث را ناتمام رها ميكنيد !
از جمله سوالات بدون پاسخ بنده از صفحه 3:
ايه 31 سوره بقره را شما ادعا تلقي ميكنيد! كه خداوند فرمودند اين علم را به حضرت ادم عليه السلام ان هم در زمان حياتشان اموختند ؟!
ايا اگر كسي متاسفانه معتقد باشد خداوند در بهشت قابل رويت است و خداوند در ان جهان ديده ميشود اين ايا شرك نيست؟!
كسي كه قرار است شفاعت كند بايد از اعمال انسان اگاه باشد يا نه؟
ايه 40 سوره نمل را مطالعه بفرماييد ايا او هم جن بود؟!!

عقیل;31518 نوشت:
بله در نزد خدا روزی می خورند و در زمین هم نیستند و روزی هم نمی دهند آیا امکان نمی دهید که آنها در دارالسلام باشند چرا که درالسلام هم نزد خداست لهم دار السلام عند ربهم (مائده 127)

مگر جای زندگان دارالسلام است ؟

کربلا مشهد و مدینه ... هم نیست .

جای زندگان نزد خداوند است و خداوند هم به من و شما از رگ گردن نزدیکتر.
البته این حرفها را نمی زن تا بگویم هر نوع توسلی جایز است بلکه توسلی همانند دو برادر دینی که به هم می گویند التماس دعا.
و پیامبر کلام مستدعی دعا را می شنود.
من این پیامبر و بزرگانی را که برای برادران مسلمانشان هنوز که هنوزه دعای خیر می کنند دور از خود نمی بینم.

جناب عقیل تسنن تا حدودی مفهوم توسل صحیح را می داند ولی توسل به مردهجایز نیست فتوائی اشتباه است.
توسلی جایز نیست که برای شخص متوسل شونده قدرت تکوینی قائل شده باشیم و او را قادری بدانیم غیر از خداوند متعال و به او پناه ببریم.
این توسل جایز نیست.

یاحق:Gol:

عقیل;31518 نوشت:
خیلی خوب چرا پیامبران در برزخ از دنیا بی اطلاع اند

سلام
مدرک شما چیه کجای این ایه به بی اطلاعی اشاره داره؟
عقیل;31518 نوشت:
و آنگاه که خداوند به عيسى بن مريم مى‏گويد: «آيا تو به مردم گفتى که من و مادرم را بعنوان دو معبود غير از خدا انتخاب کنيد؟!»، او مى‏گويد: «منزهى تو! من حق ندارم آنچه را که شايسته من نيست، بگويم! اگر چنين سخنى را گفته باشم، تو مى‏دانى! تو از آنچه در روح و جان من است، آگاهى؛ و من از آنچه در ذات (پاک) توست، آگاه نيستم! بيقين تو از تمام اسرار و پنهانيها باخبرى.

کجای این ایه دلیل بود؟؟؟
ما هم ادعا داریم هم الان هم بعد از این دنیا از انچه در ذات خداست بی خبریم
الان که شما زنده ای از ذات خدا خبر داری که حضرت عیسی بعد از مردنش بی خبره؟
در ثانی این ایه در مورد قیامته نه برزخ درسته؟

با عرض سلام

اینکه انسان آن چیزی را که نمی بیند بگوید نیست متعلق به مادی گراها (متریالیستها) است.
متاسفانه فقهای اهل سنت هرکه را که می میرد فکر می کنند ارتباطش از دنیا قطع شده و این تفکری سطحی است در معنویات.

اگر بگویند بعد از مرگ اختیار از او سلب شده و نمی تواند برای کسی دع کند باز یک چیزی ولی اینکه مرده پس نیست و یا مرده پس از این دنیا اطلاع ندارد بدون اساس و پایه است .

یاحق:Gol:

عقیل;31342 نوشت:
همانطور که قبلا قول داده بودم حالا می خواهم چگونگی دعای اهل بیت را بررسی کنم
دعا از ديدگاه امام علی رضي الله عنه «واعلم أن الذي بيده خزائن السموات والأرض قد أذن لك في الدعاء، وتكفّل لك بالإجابة، وأمرك أن تسأله ليعطيك، وتسترحمه ليرحمك، ولم يجعل بينه وبينك من يحجبك عنه، ولم يلجئك إلى من يشفع لك إليه.
ولم يمنعك إن أسأت من التوبة، ولم يعاجلك بالنقمة، ولم يفضحك إن تعرّضت للفضيحة، ولم يشدد عليك في قبول الإنابة، ولم يناقشك بالجريرة، ولم يؤيسك من الرحمة، بل جعل نزوعك عن الذنب حسنة، وحسب سيئتك واحدة، وحسب حسنتك عشرًا، وفتح لك باب المتاب، وباب الاستعتاب، فإذا ناديته سمع نداك، وإذا ناجيته علم نجواك، فأفضيت إليه بحاجتك، وأبثثته ذات نفسك، وشكوت إليه همومك، واستكشفته كروبك، وسألته من خزائن رحمته ما لا يقدر على إعطائه غيرُه؛ من طول الأعمار، وصحة الأبدان، وسعة الأرزاق».(نامه 31)
بدان، خدايي که گنجهاي آسمان و زمين در دست اوست، به تو اجازه درخواست داده، و اجابت آن را بعهده گرفته است، تو را فرمان داده که از او بخواهي تا عطا کند، درخواست رحمت کني تا ببخشايد، و خداوند بين تو و خودش کسي را قرار نداده تا حجاب و فاصله ايجاد کند، و تو را مجبور نساخته که به شفيع و واسطه‏اي پناه ببري، و در صورت ارتکاب گناه در توبه را مسدود نکرده است، در کيفر تو شتاب نداشته، و در توبه و بازگشت، بر تو عيب نگرفته است، در آنجا که رسوايي سزاوار توست، رسوا نساخته، و براي بازگشت بخويش شرائط سنگيني مطرح نفرموده است، در گناهان تو را به محاکمه نکشيده، و از رحمت خويش نااميدت نکرده، بلکه بازگشت تو را از گناهان نيکي شمرده است. هر گناه تو را يکي، و هر نيکي تو را ده بحساب آورده، و راه بازگشت و توبه را به روي تو گشوده است، هرگاه او را بخواني، ندايت را مي‏شنود، و چون با او راز دل گويي راز تو را مي‏داند، پس حاجت خود را با او بگوي، و آنچه در دل داري نزد او باز گوي، غم و اندوه خود را در پيشگاه او مطرح کن، تا غمهاي تو را برطرف، و در مشکلات تو را ياري رساند.
شرائط اجابت دعا و از گنجينه‏هاي رحمت او چيزهايي را درخواست کن که جز او کسي نمي‏تواند عطا کند، مانند عمر بيشتر، تندرستي بدن، و گشايش در روزي

خواهش می کنم این خطبه را کامل و با دقت بخوانید حضرت علی نمی گوید در دعا کردن واسطه و وسیله اختیار کن بلکه می گوید
خداوند بين تو و خودش کسي را قرار نداده تا حجاب و فاصله ايجاد کند، و تو را مجبور نساخته که به شفيع و واسطه‏اي پناه ببري
و در خطبه 186 می فرماید
َاسْتَفْتِحُوهُ وَاسْتَنْجِحُوهُ، وَاطْلُبُوا إِلَيْهِ وَاسْتَمْنِحُوهُ، فَمَا قَطَعَکُمْ عَنْهُ حِجَابٌ، وَلاَ أُغْلِقَ عَنْکُمْ دُونَهُ بَابٌ،
از خدا درخواست پيروزي و رستگاري کنيد، از او بخواهيد و عطاي او را درخواست کنيد، که ميان او و شما پرده و مانعي نيست، و دري بروي شما بسته نمي‏گردد.

در اینجا هم حضرت علی از ما می خواهد که در دعا مستقیما نیازهایمان را از الله تعالی بخواهیم نه از انسانی که خود مخلوق است
و در حکمت 361 می فرماید

اذا کانت لک الى الله سبحانه حاجة- فابدا بمسالة الصلاة على رسوله ص- ثم سل حاجتک- فان الله اکرم من ان يسال حاجتين- فيقضي احداهما و يمنع الاخرى

هر گاه از خداى سبحان درخواستى دارى، ابتدا بر پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله و سلّم درود بفرست، سپس حاجت خود را بخواه، زيرا خدا بزرگوارتر از آن است که از دو حاجت درخواست شده، يکى را برآورد و ديگرى را باز دارد.
دعا از ديدگاه امام علی رضي الله عنه امام علي -رضي الله عنه- کسي را که حاجتي دارد اينگونه راهنمايي مي‌کند که ابتدا بر پيامبر -صلى الله عليه وآله وسلم- درود بفرستد، سفارش نمي‌کند که به قبر پيامبر -صلى الله عليه وآله وسلم- و يا به قبرهاي انبياء و اولياء پناه ببرد.
و در دعای شماره 54 صحیفه سجادیه آمده است
[=&quot][/](اللهم! من أصبح له ثقة أو رجاء غیرک، فقد أصبحت وأنت ثقتی ورجائی فی الأمور کلها).
[=&quot][/]«بار خدایا! اگر دیگران اعتماد و امیدی به غیر تو دارند، من در تمامی امور اعتماد و امیدم به توست، لذا جز تو کسی را نمی‌خوانم و جز تو به کسی امید ندارم».[=&quot] [/]
[=&quot][/](اللهم! بک أستغیث وإیاک أرجو ولک أدعو وإلیک ألجأ وبک أثق وإیاک أستعین!). دعای شماره (52).
«پروردگارا! تنها به درگاه تو پناه می‌برم، فقط به تو امید می‌بندم، تو را می‌خوانم و به تو پناه می‌جویم و اعتماد تنها به توست، و فقط از تو یاری می‌خواهم».
اللهم! إنی رأیت أن طلب المحتاج إلی المحتاج سفهٌ من رأیه وضلة عن عقله). دعای شماره (28).
«پروردگارا! من بر این باورم که حاجت خواهی یک نیازمند از نیازمندی دیگر نشانه کم‌خردی در رأی و گمراهی در عقل است».

[=&quot][/]

[=&quot][/]


:Sham::Sham::Sham::Sham::Sham::Sham::Sham::Sham::Sham::Sham::Sham::Sham::Sham::Sham:


آیا سخن امام علی «علیه السلام » در نامه سی و یکم منافاتی با توسل دارد وتوسل را رد می کند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!:


از شبهاتی که وهابیّت علیه شیعه مطرح نموده و خواسته اند شیعه را برطبق سخنان اهل بیت«علیهم السلام»محکوم نمایند و بگویند که ائمه شیعه مخالف بحث توسل بوده اند و شیعه از طریق آنها خارج شده اند قسمتی از نامه سی ویکم است.

در این فراز امام «علیه السلام»می فرمایند:

«واعلم ان الذی بیده خزائن السماوات و الارض قد اذن لک فی الدعاء و تکفّل لک بالاجابة،و امرک أن تسأله لیعطیک،و تسترحمه لیرحمک،ولم یجعل بینک وبینه من یحجبک عنه،و لم یلجئک الی من یشفع لک الیه،ولم یمنعک إن أسأت من التوبة...».


ترجمۀاین فراز با سه بیان :


1-ترجمۀ آیت الله مکارم شیرازی :بدان همان كسى كه گنجهاى آسمانها و زمين در اختيار دارد به تو اجازه دعا و درخواست را داده است و اجابت آن را نيز تضمين نموده، به تو امر كرده كه از او بخواهى تا به تو عطا كند و از او در خواست رحمت نمائى، تا رحمتش را بر تو فروفرستد.

خداوند بين تو و خودش را كسى قرار نداده كه حجاب و فاصله باشد و تو را مجبور نساخته كه بشفيع و واسطه‏اى پناه ببرى.


2-ترجمۀ دین پرور:به هوش باش آن كه گنجينه‏هاى آسمان و زمين در اختيار اوست، تو را رخصت نيايش داده و اجابت آن را ضمانت كرده است، بلكه تو را فراخوانده است كه دست نياز به سوى آن بى‏نياز بر آرى تا جودش بر تو فرو ريزد، و مهربانى خواهى تا بر تو مهر ورزد.

خداوند بر آستان مقدّسش دربانى نگماشته است تا بين تو و مهر او حجابى گردد، و تو را ناگزير به آوردن ميانجى نكرده،



3-ترجمۀ فیض الاسلام :و بدان آن خدائى كه بدست (قدرت و توانائى) او است خزانه‏هاى آسمانها و زمين دعاء و درخواست را به تو اجازه داده، و پذيرفتن را ضامن گشته است، و به تو فرموده كه از او بخواهى تا ببخشد، و رحمت و مهربانى بطلبى تا مهربانى كند، و بين تو و خود كسي را نگذاشته كه او را از تو بپوشد، و ترا ناچار نگردانيده كه نزد او شفيع و ميانجى ببرى،




:Gol:همچنان که مشاهده میشود قسمت آخر این بیانات متضمّن دو امر است::Gol:



1-خداحاجب و دربان ندارد که مانع از رسیدن شخص به خدا شود:

خداوند بین خودش وبندگانش حاجب و دربان نگذاشته چون ذات او منزّه از این امراست،خداوند که جسم نیست که محتاج دربان باشد.حاجب و دربان برای موجود محتاج و نیازمند است در حالی که خداوند مستغنی از این امور است و او کمال مطلق است.


2- بندگان را مجبور به آوردن شفیع ننموده.در اینجا سخن از اجبار است نه جواز یا استحباب.

توضیح اینکه قاطبه مسلمانان معتقد به جوازتوسل اند و اختلافی در اینکه آن امری مطلوب است ندارند بجز وهابیون که منکر آن هستند و توسل را شرک می دانند لذا محل بحث این است که آیا توسل جایز است یا خیر ؟که در صورت عدم جواز شرک محسوب شود.مسلمانان معتقد به جواز و وهابیت قائل به عدم جوازند . شیعه این اعتقاد را ندارد که برای رسیدن به خدا توسل واجب است واگر نروید دعای شما پذیرفته نیست . بلکه روایات نبوی «صلی الله علیه وآله» که از فریقین نقل شده و روایات اهل بیت «علیهم السلام »توجه به مطلوبیّت آن شده و اینکه اهل البیت«علیهم السلام» نیز یکی از مصادیق وسیله اند و کار وسیله نیز رساندن به مطلوب است نه مانع بودن وکسی که اهلبیت پناه برد در واقع به خدا پناه برده است چون خدا چنین دستوری را داده:


ِ وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحِيماً [1](نساء/64)


و اگر آنها هنگامى كه به خويشتن ستم كردند نزد تو مى‏آمدند، آن گاه از خداوند آمرزش مى‏خواستند و رسول خدا نيز براى آنها طلب آمرزش مى‏كرد بى‏ترديد خدا را بسيار توبه‏پذير و مهربان مى‏يافتند.


«يَا أَبانَا استَغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا إِنّا کُنّا خاطِئين قالَ سَوفَ استَغْفِرُ لَکُمْ رَبّي انَّهُ هُوَ الغَفُورُ الرَّحيم».[2]


«ای پدر ما، براي مغفرت گناهانمان از خداوند طلب آمرزش کن؛ ما خطاکار بوديم.[يعقوب]گفت: (سوف) از پروردگارم طلب مغفرت خواهم کرد، همانا او آمرزنده و رحيم است».



اگر وجود شفیع مأذون حجاب و فاصله است چرا خداوند دستور می دهد به پیامبر «صلی الله علیه وآله» رجوع شود آیا این امر نقض غرض نمی شود .یا چرا حضرت یعقوب فرزندانش را نهی نکرد بلکه سخن آنها را تثبیت نمود و گفت به زودی برایتان استغفار میکنم آیا حضرت یعقوب مانع بود یا انها را به مطلوبشان رسانید؟
واسطه در سخن حضرت امیر علیه السلام که آنرا نفی نموده اند واسطه غیر مأذون است
«وَ يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا يَضُرُّهُمْ وَ لا يَنْفَعُهُمْ وَ يَقُولُونَ هؤُلاءِ شُفَعاؤُنا عِنْدَ اللَّهِ قُلْ أَ تُنَبِّئُونَ اللَّهَ بِما لا يَعْلَمُ فِي السَّماواتِ وَ لا فِي الْأَرْضِ سُبْحانَهُ وَ تَعالى‏ عَمَّا يُشْرِكُونَ»[3].

و غير از خدا چيزهايى را پرستش مى‏كنند كه نه به آنها زيان مى‏رساند و نه سودى به آنان مى‏دهد، و مى‏گويند اينان شفيعان ما نزد خدا هستند بگو: آيا خداوند را به چيزى خبر مى‏دهيد كه در آسمانها و زمين سراغ ندارد؟ منزه است او، و برتر است از آن شريكهايى كه قرار مى‏دهند.

در فقرات بعدی که آقای عقیل روایات امیرالمؤمنین علیه السلام را نقل می کند .حضرت می فرمایند قبل از دعا به پیامبرش صلوات بفرستید .چرا؟؟؟؟؟؟چون پیامبر «صلی الله علیه وآله » واسطه فیض اند.آیا این واسطه نشد که شما در پی نفی آنید؟؟؟؟؟؟؟؟؟



[=Times New Roman][1][=Times New Roman] .نساء/64.
[=Times New Roman][2][=Times New Roman] .یوسف/97و98
[=Times New Roman][3][=Times New Roman] .یونس/18.

باز این روایت را«از دهها روایتی که در منابع عامه است» که ابو داود وغیر او نقل نموده اند را باب توسل نقل میکنم اگر این روایت در منابع شیعه بود اقایان لابد شیعه را کافر و خونشان را مباح می دانستند.

:Sham:ابو داود در سنن خود نقل می کند::Sham:
«حَدَّثَنَا مُسَدَّدٌ حَدَّثَنَا يَحْيَى عَنْ أَبِي غِفَارٍ حَدَّثَنَا أَبُو تَمِيمَةَ الْهُجَيْمِيُّ وَأَبُو تَمِيمَةَ اسْمُهُ طَرِيفُ بْنُ مُجَالِدٍ عَنْ أَبِي جُرَيٍّ جَابِرِ بْنِ سُلَيْمٍ قَالَ:
رَأَيْتُ رَجُلًا يَصْدُرُ النَّاسُ عَنْ رَأْيِهِ لَا يَقُولُ شَيْئًا إِلَّا صَدَرُوا عَنْهُ قُلْتُ مَنْ هَذَا قَالُوا هَذَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قُلْتُ عَلَيْكَ السَّلَامُ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَرَّتَيْنِ قَالَ لَا تَقُلْ عَلَيْكَ السَّلَامُ فَإِنَّ عَلَيْكَ السَّلَامُ تَحِيَّةُ الْمَيِّتِ قُلْ السَّلَامُ عَلَيْكَ قَالَ قُلْتُ أَنْتَ رَسُولُ اللَّهِ قَالَ أَنَا رَسُولُ اللَّهِ الَّذِي إِذَا أَصَابَكَ ضُرٌّ فَدَعَوْتَهُ كَشَفَهُ عَنْكَ وَإِنْ أَصَابَكَ عَامُ سَنَةٍ فَدَعَوْتَهُ أَنْبَتَهَا لَكَ وَإِذَا كُنْتَ بِأَرْضٍ قَفْرَاءَ أَوْ فَلَاةٍ فَضَلَّتْ رَاحِلَتُكَ فَدَعَوْتَهُ رَدَّهَا عَلَيْكَ ،الحديث»[1].

:Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol:
جابر بن سلیم می گوید :به شهر مدینه وارد شدم شخصی را دیدم که مردم گفتار و نظرات اورا گوش نموده و از او فرا می گیرندو هیچ کلامی از او صادر نمی شود مگر اینکه آن را ضبط می نمودند .گفتم :این شخص کیست؟گفتند: رسول خدا صلی الله علیه وآله است .می گوید:گفتم :علیک السلام یا رسول الله و این تحیت را دو بار تکرار نمودم . آن حضرت فرمودند:این گونه سلام نکن زیرا این تحیّت مردگان است .
بگو:السلام علیک.گفتم شما رسول خدا هستید؟فرمود:من فرستادۀ الهی هستم .
همان کسی که اگر ضرر و صدمه ای به تو رسد و او را بخوانی آن را برطرف می کند.واگر قحطی نازل شود به او توسل بجویی گیاهان را خواهد رویانید و اگر در بیابان خشک قرار گرفتی و شتر سواری خود را گم کرده باشی واز او درخواست کمک کنی آن را به تو باز می گرداند.
از این روایت استفاده می شود پیامبر اکرم «صلی الله علیه وآله»واسطۀما با خداوند است و وسیلۀ برآمدن حاجات ما ؛ از دفع ضرر گرفته تا رو ئیدن گیاه ،آمدن باران وپیدا شدن گم شده.


در کتب فقهی شیعه در باب آداب دعا به صورت فراوان بحث توسل وجود دارد آقا تصور نموده اند که شیعیان فقط حضرت علی علیه السلام را امام خود می دانند نه ما دوازده امامی هستیم جناب عقیل نه یک امامی .

الكافي ج‏3 478 باب صلاة الحوائج ..... ص : 476
عَنْ أَبِي إِسْمَاعِيلَ السَّرَّاجِ عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ شُرَحْبِيلَ الْكِنْدِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ إِذَا أَرَدْتَ أَمْراً تَسْأَلُهُ رَبَّكَ فَتَوَضَّأْ وَ أَحْسِنِ الْوُضُوءَ ثُمَّ صَلِّ رَكْعَتَيْنِ وَ عَظِّمِ اللَّهَ وَ صَلِّ عَلَى النَّبِيِّ صلی الله علیه وآله وَ قُلْ بَعْدَ التَّسْلِيمِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِأَنَّكَ مَلِكٌ وَ أَنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ مُقْتَدِرٌ وَ بِأَنَّكَ مَا تَشَاءُ مِنْ أَمْرٍ يَكُونُ اللَّهُمَّ إِنِّي أَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ بِنَبِيِّكَ مُحَمَّدٍ نَبِيِّ الرَّحْمَةِ «صلی الله علیه وآله» يَا مُحَمَّدُ يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنِّي أَتَوَجَّهُ بِكَ إِلَى اللَّهِ رَبِّكَ وَ رَبِّي لِيُنْجِحَ لِي طَلِبَتِي اللَّهُمَّ بِنَبِيِّكَ أَنْجِحْ لِي طَلِبَتِي بِمُحَمَّدٍ ثُمَّ سَلْ حَاجَتَك‏.



مضمون روایت این است که حضرت نحوۀ بیان حاجت و طلب آنرا از خدا می آموزند وبیان می دارند هنگامیکه از خدا حاجتی را مسألت داری وضوی خوب ونیکو بگیر .سپس دو رکعت نماز بگزار و خدا را با عظمت یاد نما و درود بر پیامبرش بفرست و بعد از سلام و درود بر پیامبرش «صلی الله علیه وآله»بگو:پروردگارا من از تو مسألت می نمایم به اینکه تو فرمانروا هستی و تو بر هر چیزی قادر و مقتدری و هر کاری را اراده نمایی محقق می شود .پروردگارا من به سوی تو توجه می کنم به واسطه نبی رحمتت«صلی الله علیه وآله». ای رسول خدا من به واسطه تو به رو به سوی خدا می آورم...

[=Times New Roman][1][=Times New Roman] .سنن ابی داود،ج4ص98حدیث4086،دارالکتب العربی.و...

عقیل;31518 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام خدمت مهربانی و بینا 88 و صدرا

خیلی خوب چرا پیامبران در برزخ از دنیا بی اطلاع اند و خبری ندارند مثلا در آیه ی کریمه ی 116 مائده
وَإِذْ قَالَ اللّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ أَأَنتَ قُلتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِي وَأُمِّيَ إِلَهَيْنِ مِن دُونِ اللّهِ قَالَ سُبْحَانَكَ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أَقُولَ مَا لَيْسَ لِي بِحَقٍّ إِن كُنتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ تَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِي وَلاَ أَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِكَ إِنَّكَ أَنتَ عَلاَّمُ الْغُيُوبِ
و آنگاه که خداوند به عيسى بن مريم مى‏گويد: «آيا تو به مردم گفتى که من و مادرم را بعنوان دو معبود غير از خدا انتخاب کنيد؟!»، او مى‏گويد: «منزهى تو! من حق ندارم آنچه را که شايسته من نيست، بگويم! اگر چنين سخنى را گفته باشم، تو مى‏دانى! تو از آنچه در روح و جان من است، آگاهى؛ و من از آنچه در ذات (پاک) توست، آگاه نيستم! بيقين تو از تمام اسرار و پنهانيها باخبرى.
در این جا حتی حضرت عیسی از امتش که یکتا پرستی را رها کرده اند خبر ندارد
یا در این آیه
يَوْمَ يَجْمَعُ اللّهُ الرُّسُلَ فَيَقُولُ مَاذَا أُجِبْتُمْ قَالُواْ لاَ عِلْمَ لَنَا إِنَّكَ أَنتَ عَلاَّمُ الْغُيُوبِ
(از) روزى (بترسيد) که خداوند، پيامبران را جمع مى‏کند، و به آنها مى‏گويد: «(در برابر دعوت شما،) چه پاسخى به شما داده شد؟»، مى‏گويند: «ما چيزى نمى‏دانيم؛ تو خود، از همه اسرار نهان آگاهى.»
که در این جا هم این معلمان تاریخ و افضل ترین انسان ها از دنیا خبر ندارند

بله در نزد خدا روزی می خورند و در زمین هم نیستند و روزی هم نمی دهند آیا امکان نمی دهید که آنها در دارالسلام باشند چرا که درالسلام هم نزد خداست
لهم دار السلام عند ربهم (مائده 127)

تو رو به خدا خودت فکر می کنی جوابت منطقیه؟ اگر پاسخی ندارید چرا اصرار دارید حتما چیزی بنویسید حتی اگر هم غیر منطقی ترین جواب هم باشد

!!!

بنده وهابی نیستم و این وهابیت ابزاری فقط برای سرکوب مسلمانان واقعی شده است تا جایی هم که اطلاع دارم آقای نوری هم بارها این تهمت ها را قبول نکرده اند
............
جناب صدرا که این همه نوشتی سوالی دارم آیا حضرت عزیر در این صد سال صدای مردم را می شنید یا نه؟
لطفا صریح بی ابهام پاسخ دهید
و در آخر هم از دوستان می خواهم تعریف مشخصی برای توسل به صالحان ذکر کنند؟


داستان سؤال از حضرت عیسی چه ربطی به عدم علم ایشان از دنیا دارد ؟؟؟؟؟؟؟. آیه اصلا در مقام بیان آنچه که شما به دنبال آن هستید نمی باشد. همچنین آیه بعدی .اگر می خواهید استدلال کنید در هر حوزه ای از متخصصین آن فن هم شاهد بیاورید و فقط دنبال جمع آوری سطحی شبهه از سایتهای دیگر نباشید . ببینید آیا در مفسرین کسی این برداشتها را نموده یا خیر بعد شبهه را با ذکر دلیل و اقوال و مؤیدات بیان کنید .

در مورد سؤال شما که آیا حضرت عزیر صدا را می شنید یا خیر ؟شما بیان داشتید پیامبری که نمی داند چقدر درنگ نموده چگونه آگاه از مسائل است . جواب کامل بیان شد دوستان مراجعه بفرمایند .در مورد نشنیدن صدا در مورد انبیاء شما یک مخالف از اهل سنت را بیان کنید که قائل به عدم سماع باشد ؟ خود ابن تیمیه مساله سماع الموتی چه رسد به سماع انبیاء را می پذیرد در صحیح بخاری و .... دهها روایت در مورد سماع وجود دارد . راستی حیاتی که بدون سمع باشد چه حیاتی است. ؟


:Gol:بسم الله الرحمن الرحیم:Gol:

:Mohabbat:با سلام حضور همه دوستان عزیز:Mohabbat:

با توجه به طولانی شدن مطالب این فصل و اینکه ممکن است نتیجۀ مطلوبی از عنوان بحث حاصل نشود لذا برای دوری از حاشیه رفتن و مشغول شدن به مسائل انحرافی که قائلی جز افرادی خاص ندارد، از دو ستان تقاضا می شود اگر مطلبی را برای جمع بندی نهایی دارند بیان کنند تا ما از مجموع پرسشهاو پاسخهای مطرح شده جمع بندی نهایی را اعلام کنیم و در موضوع جدیدی همچون بحث توسل وحیات برزخی اولیاء از دیدگاه علمای اهل سنت و شیعه و منابع روایی فریقین در خدمت دوستان عزیزباشیم.
موفق باشید.

عقیل;32028 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام
من هم با صحبت صدرا موافقم چون ب بحث داره از خط اصلیش خارج می شود و دوستان به جای پاسخ دادن همه اش تهمت می زنن و متلک گن و من را نصیحت می کنند که من جهنمی هستم و ...
من دو تاسوال دارم و آنها را می پرسم لطفا اگر کسی جوابی ندارد هیچی ننویسد
1.آیا ائمه و پیامبران با دیدن اعمال ما غمگین و ناراحت نمی شوند و آیا این عدالت است که آنها پس از زندگی پر درد و رنج در برزخ هم در ناراحتی باشند؟
2-آیا حضرت عزیر در صد صد سال مرگش صدای مردم را می شنیدند یا نه؟
والسلام علی من اتبع الهوی


جناب آقاي عقيل: سلام عليكم

:Sham:جواب شما را از منابع اهل سنت مي دهم: :Sham:

1-ابن قيم جوزيه «شاگرد ابن تیمیة»در كتاب الروح خود كه در رابطۀ با حیات برزخی نوشته شده « توصیه می کنم این کتاب را داشته باشید کتاب قابل استفاده ای است تا حداقل دیدگاه سلف خود را بدانید و سخن وهابیان را نگوئید»در مورد اموات انسانهای عادی می گوید:

«وقد شرّع النبي لأمته إذا سلّموا على أهل القبور أن يسلموا عليهم سلام من يخاطبونه فيقول السلام عليكم دار قوم مؤمنين وهذا خطاب لمن يسمع ويعقل ولولا ذلك لكان هذا الخطاب بمنزلة خطاب المعدوم والجماد.پیامبراکرم«صلی الله علیه وآله» برای امتش تشریع و بیان نموده هنگامی که به قبرستان می روید با صیغه خطاب به آنها سلام نمائید..ومعلوم است این خطاب برای کسی است که شعور و شنوائی دارد و اگر این دو صفت نباشد کأنه اینکه با جماد و معدوم سخن بگویید«واین امر عقلایی نمی باشد که پیامبر دستور داده باشند با جمادات صحبت نماییم».وی سپس می گوید گذشتگان ما بر این مطلب اجماع دارند ومخالفی یافت نمی شودکه: میت زیارت وحضور انسانهای زنده را درک می کند و از این زیارت شادمان می شود :

والسلف مجمعون على هذا وقد تواترت الآثار عنهم بأن الميت يعرف زيارة الحي له ويستبشر به ».

وی همچنین این روایت را ذکر می کند که در تمام مجامع روائی عامه آمده که پیامبر اکرم فرمودند:میت صدای کوبیده شدن کفشهای مشیعین را می شنود هنگامی که برمی گردند:

«وثبت عنه صلى الله وآله وسلم أن الميت يسمع قرع نعال المشيعين له إذا انصرفوا عنه».

:hamdel:

2-شنقیطی نیز در اضواءالبیان«ج6ص129» می گوید:

«أنّ سماع الموتی ثبت عن النبی صلی الله علیه وسلم فی أحادیث متعددة ثبوتا لا مطعن فیه ،ولم یذکر صلی الله علیه وسلم أنّ ذلک خاص بانسان ولا بوقت».اینکه اموات صداها را می شنوند امری است که از پیامبر «صلی الله علیه وآله» ثابت است و اشکالی بر این امر نیست و آن حضرت نیز این امر را برای افراد خاصی یا زمان خاصی بیان نفرموده اند( لذا عمومیّت از جهت افراد و زمانها ثابت است).

:hamdel:

3-در مورد انبیاء: روایات متواتری در منابع عامه وجود داد که آنها در قبورشان زنده اند و نماز می گذارند .[=&quot] «الأنبياءأحياء في قبورهم يصلون[=&quot] »کسی در این مساله اختلافی ندارد و و قتی درقبورشان زنده بودند وحیات داشتند آیا امکان داردکه نشنوند؟حضرت عزیر هم از انبیاء بوده و داخل در حکم این عام است وابتدای حیات انبیاء بعد از حیات مادی اشان نیز هنگام صدور این خبر نبوده و این صفت برای تمام انبیاء از آدم تا خاتم «صلی الله علیه وآله» ثابت بوده و هست مگر اینکه مصداقی از تحت این عموم «برفرض حضرت عزیربخاطر حکمتی»خارج شود که آن هم احتیاج به دلیل قطعی دارد وبر فرض وجود ،منحصر به آن مصداق خواهد بود وحکم عام را نمی تواند نقض نماید .

:hamdel:

4-در مورد اینکه آیا پیامبر«صلی الله علیه وآله » از اعمال ما با خبر است و ایا گناهان ما ایشان را اذیت نمی کند قرآن کریم می فرماید:

«وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ سَتُرَدُّونَ إِلى‏ عالِمِ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ »(105/توبه )بگو عمل كنيد، خداوند و فرستاده او و مؤمنان اعمال شما را مى‏بينند و به زودى به سوى كسى باز مى‏ گرديد كه پنهان و آشكار را مى ‏داند و شما را به آنچه عمل مى‏كرديد خبر مى‏دهد.آن حضرت یکی از شاهدان روز قیامت است. شاهدی که امری را ندیده چگونه می خواهد شهادت دهد آنهم در محضر ربوبی؟؟؟؟

:hamdel:

5-در حال حیات مادی پیامبر بزرگوار اسلام«صلی الله علیه وآله » ،شدت دلسوزی آن حضرت به قدری بود که قرآن کریم در وصف آن می فرماید : فَلَعَلَّكَ باخِعٌ نَفْسَكَ عَلى‏ آثارِهِمْ إِنْ لَمْ يُؤْمِنُوا بِهذَا الْحَدِيثِ أَسَفاً (کهف/6)گويى مى‏ خواهى خود را از غم و اندوه بخاطر اعمال آنها هلاك كنى، اگر آنها به اين گفتار ايمان نياورند.و این دوام حزن آن حضرت را می رساند در حالی که برای آن حضرت حالاتی بود که هیچ ملک مقرب و نبی مرسلی ادراک آن حالات را نمی تواند بنماید.

لي مع الله وقت لا يسعني فيه ملك مقرب ولا نبي مرسل (الملل والنحل شهرستانی ج2ص44) لذا ابعاد وجودی آن بزرگواران مختلف است و آنها جامع اضدادند و این امر سخت تر از جمع ارادۀ تشریعیةو تکوینیة در بحث خلق افعال عباد نیست.

در احادیث اهل بیت«علیهم السلام» مساله عرضه اعمال متواتراآمده است .در منابع اهل سنت این حدیث آمده که آلوسی ،سیوطی،عجلونی،ابن سعد،ابن کثیر ،هیثمی ودیگران نقل نموده اند كه پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله فرمودند:
:Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol:
«حياتي خير لکم تحدثون و تحدث لکم و وفاتي خيرلکم تعرض علي اعمالکم فما رأيت من خير حمدت الله عليه و ما رايت من شرّ استغفرت الله لکم»
:Sham:
در زندگي من براي شما خير وجود دارد؛ زيرا با هم گفتگو میکنیم و در وفات من هم براي شما خير وجود دارد؛ زيرا اعمال شما پيش من عرضه خواهد شد. هرگاه در اعمال شما نيکي را ببينم، خوشحال مي‌شوم و شکر خدامي‌کنم و هرگاه بدي شما را نگاه کنم، براي شما استغفار مي‌کنم .
والسلام علی من اتبع الهدی

:Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol:


صلوات بر پیامبر و آلش و اصحابش که همگی مرده اند !
چرا برای کسی که مرده و صدایم را نمی شنود سلام و درود بفرستم ؟

حضرت سلیمان ص به اذن خدا روی عصا فوت کردند تا کار شهر را جنها و انسانها تمام کنند.
چراکه آنها اگر می فهمیدند حضرت فوت کرده دست از کار می کشیدند و آنها هم فکر می کردند او از این دنیا بی اطلاع است لذا خداوند مقرر فرمود تا پایان کار شهر حضرت بر عصا تکیه زده بماند و بعد از آن موریانه ها عصا را خوردند.

این مثل در قرآن کریم مبین یکی از مطالبی است که ما بر آن تکیه داریم.

حال اگر انسانی زنده باشد

ایا می شود به او توسل جست به این شکل که
1- برای او قدرت تکوینی قائل شد؟
2- به او پناه بر و او را مجیر و تنها پناه خود دانست ؟

یاحق


:Gol:بسم الله الرحمن الرحیم:Gol:

:Mohabbat:با سلام حضور همه دوستان عزیز:Mohabbat:

با توجه به طولانی شدن مطالب این فصل و اینکه ممکن است نتیجۀ مطلوبی از عنوان بحث حاصل نشود لذا برای دوری از حاشیه رفتن و مشغول شدن به مسائل فرعی از دو ستان تقاضا می شود اگر مطلبی را برای جمع بندی نهایی دارند بیان کنند تا ما از مجموع پرسشهاو پاسخهای مطرح شده جمع بندی نهایی را اعلام کنیم و در موضوع جدیدی همچون بحث توسل وحیات برزخی اولیاء از دیدگاه علمای اهل سنت و شیعه و منابع روایی فریقین در خدمت دوستان عزیزباشیم.
موفق باشید.


موضوع قفل شده است