جملات قشنگ و به یاد ماندنی (بخون...فكر كن...اراده كن...عمل كن)

تب‌های اولیه

18626 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

صدور هیچ گذرنامه و ویزایی لازم نیست وقتی به خدا پناهنده می شوید

[FONT=&quot]بهترین دوست، خداست[FONT=&quot][FONT=&quot]. او آنقدر خوب است که اگر یک گل به او تقدیم کنید دسته گلی[FONT=&quot] تقدیمتان می کند و خوب تر از آن است که اگر دسته گلی به آب دادیم، دسته گل هایش را پس بگیرد...

خداوند، گوش ها و چشم ها را در سر قرار داده است تا تنها سخنان و صحنه های بالا و والا را جستجو کنیم...

خدایا من به عنوان بنده حاجتم را گفتم
امیدوارم اگر قرار به برآورده نشدنش هست
از حکمت تو باشد نه بی لیاقتی من...

من از"معبود"یکتایم فقط یک چیز میخواهم،نگیرد هرگز از قلبت امید استجابت را.

دل بی دوست، درخت بی ثمر است

امام علی (ع)

وقتی که دیگر نبود من به بودنش نیازمند شدم. وقتی که دیگر رفت


من به انتظار امدنش نشستم.
وقتی که دیگر نمیتوانست مرا دوست بدارد من او را دوست داشتم. وقتی که او تمام کرد من شروع کردم. وقتی او تمام شد من اغاز شدم. و چه سخت است تنها متولد شدن مثل تنها زندگی کردن است مثل تنها مردن!

دکتر علی شریعتی

.

محبت را وقتی دیدم که کودکی خورشید را در نقاشی اش سیاه کشیده بود که پدرش در زیر

آفتاب نسوزد


پدر کودک را بلند کرد

پدر کودک را در آغوش گرفت

کودک هم میخواست پدر را بلند کند

ولی نتوانست

20 سال بعد

پسر پدر را بلند کرد................


پدر به سبکی یک پلاک و چند استخوان....


یاد همه آلاله های پر پر شده دسته گلی از صلوات هدیه کنید بر محمد و آل محمد


هرچه طلبي اگر نباشد
از مصلحتي به در نباشد
هر نيک و بدي که در شماراست
چون در نگري صلاح کار است
سر رشته ي غيب ناپديد است
بس قفل که بنگري کليد است

همیشه عاشق بهترین ها نباش

بهترین ها باش

تا بهترین ها عاشقت باشـ ن

یک روز رسد غمی به اندازه کوه ، یک روز رسد نشاط ، اندازه دشت، افسانه زندگی چنین است: در سایه کوه باید از دشت گذشت

فریادها را همه می شنوند....هنر واقعی شنیدن صدای سکوت است.......

ساحل دلت را به خدا بسپار ، خودش قشنگ ترین قایق را برایت می فرستد


خدایا همه از تو می خواهند " بدهی " ...
اما من از تو میخواهم " بگیری " ، خستگی ، دلتنگی و غصه ها را از لحظه لحظه روزگار همه آن هایی که دوستشان دارم :Gol::Gol::Gol:

من بروم ؛ آب ار آب تکان نمی خورد !
تو نرو که بی تو دنیا به هم می خورد ...

پشت این بغض بیدی شکسته... که خیال میکرد با این بادها نمیلرزد...

از شیخ ِ بهایے پرسیدند :

خیلے "سخت " مے گذرد ، چـه باید کرد؟

شیخ مے فرماید:

خودت که مےگویے ، سخت "مےگذرد" ،

سخت کــ ه " نمےماند " !

پس خـــدا را شکــر کــ ه مےگذرد و نمےماند .

کاش..
کاش” باران “بگیره
کاش” باران “بگیره و شیشه بخار کنه…
و من همه دلتنگیهامو روش ها کنم…
و با گوشه آستین همه دلتنگی هامو پاک کنم…
و… خلاص…!



میگن هر شکستنی رفع بلاست!
ای دل تحمل کن…

شاید حکمتی باشد…




گوش کن.....خاموش ها گویاترند........
در خموشی من فریادهاست..............

لحظه های سکوتم؛


پـر هیاهو ترین


دقایق زندگیم هستند


مملو از آنچه


می خواهم بگویم


و



نمی گویم...





خــــــــدایا ! ! !

یا خیــلی برگردون عقبــــ یا بــزن بره جــلو!


اینــجای زنــدگی دلــــم خیــــــلی گرفته


مرحوم دولابی...

تمام شیعیان امیر المؤمنین سرانجام با محبت شهید میشوند.

گاهي بايد بگذارند در انتهاي نقطه‌ي نامعلوم نگاهت گم شوي
نبايد صدايت کنند
به شانه‌ات بزنند
تکانت دهند
نبايد به خالي اطراف برت گردانند... گاهي بايد از سکوتت تمام قصه را بخوانند؛
بي‌آنکه بپرسند "نيستي، کجايي؟" تا انتهاي دنياي ديگرت بروند ...
گاهي بايد به دنبالت بيايند ...

خدایا خودت را به ما نشان بدهٰ بگذار قلب ما دچار شما نشود و غیر شما از دل ما برود...

مرحوم حاج اسماعیل دولابی

من از طرح نگاه تو امید مبهمی دارم ، نگاهت را نگیر از من که با آن عالمی دارم ، اگر دورم ز دیدارت دلیل بی وفایی نیست ، وفا آن است که نامت را نهانی زیر لب دارم .

پیامبر خدا حضرت رسول اکرم (ص) فرمودند : هرکس در صباح سه مرتبه با نیت خالص و توجه به معنی بگوید عُوذَ بِالله السَّمیعِ العَلیمَ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم و سپس سه آیه آخر( سوره مبارکه حشر) را بخواند حق سبحانه تبارک و تعالی هفتاد هزار فرشته را بر او موکل می کند تا بر او را از جمیع آفات نگاه دارند و صلوات بر او می فرستند تا شب و اگر در آن روز بمیرد شهید مرده باشد و در قیامت جمیع مومنین و مومنات شفیع او باشند و هم چنین است اگر شب بخواند

َعُوذَ بِالله السَّمیعِ العَلیمَ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم
بِسمِ اللهِ الرَّحمنَ الرَّحیم
هُوَ الله الذَِّی لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ عَالِمُ الغَیبِ وَ الشَّهادَتِ هُوَ الرَّحَمانُ الرَّحیم 22
اوست خدایی یکتا که غیر او خدایی نیست که دانای نهان و آشکار عالم است او خود بخشنده و مهربان است 22
هُوَ الله الذَِّی لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ المَلک القُدُّوسُ السَّلامُ المُومِنُ المُهَیمِنُ العَزِیزُ الجبَّارُ المُتَکَبِّرُ ج سُبحانَ الله عَمَّا یُشرِکُونَ23
اوست خدایی یکتا که غیر او خدایی نیست سلطان مقتدر عالم پاک از هر نقص و آلایش و منزه از هر عیب و ناشایست ایمنی بخش نگهبان جهان و جهانیان غالب و قاهر بر همه خلقان با جبروت و عظمت و بزرگوار و برتر زهی منزه پاک خدای از هر چه بر او شریک پندارند 23
هُوَ الله الخَالِقُ البَارِیءُ المُصَوِّرُ لَهُ الأََسمَاءُ الحُسنَی ج یُسَبِّحُ لَهُ ، ما فیِ السَّماواتِ وَ الأَرضِ وَ هُوَ العَزِیزِ الحَکِیمُ 24
اوست خدایی آفریننده عالم امکان و پدید آورنده جهان و جهانیان نگارنده صورت خلقان او نامهای نیکوتر بسیار است و آنچه در آسمانها و زمین است همه به تسبیح جمال و جلالش مشغولند و اوست یکتا خدای مقتدر حکیم 24




خــــــــدایا ! ! !

یا خیــلی برگردون عقبــــ یا بــزن بره جــلو!


اینــجای زنــدگی دلــــم خیــــــلی گرفته



داداش چقد فاز منفی میدی یکم امیدواری بده خب:Nishkhand:

بودن یا نبودن مهم نیست
مهم به یاد هم بودنه

چقدر آبروی دلم را خریده اند
این سه نقطه ها ...

...

یادت هست که خواستی بشوی سنگ صبورم ؟؟

سنگ شدی و من هنوزم صبور ِ صبورم

گرچه خسته ام گرچه دلشکسته ام باز هم گشوده ام درى به روى انتظار تا بگويمت هنوز هم به آن صداى آشنا اميد بسته ام.

هيچ شباهتی به يوسف ندارم...

نه رسولم,نه زيبايم,نه براي كسي عزيزم,نه چشم به راهي دارم...

فقط... در " چاه " افتاده ام!!!

عیب از کجاست؟ غیبت او بی‌دلیل نیسـت

چون ذاتا آفـــــــــتاب، به مردم بخیل نیست

ما فرع خاک پای تو هستیم ـ ای حبـــــیب

خاکی که سر به سجده نیارد، اصیل نیست

همه شب نماز خواندن،همه روز روزه رفتن
همه ساله از پی حج سفر حجاز کردن
زمدینه تا به کعبه سر وپا برهنه رفتن
دو لب از برای لبیک به گفته باز کردن
شب جمعه ها نخفتن، به خدای راز گفتن
ز وجود بی نیازش طلب نیاز کردن
به مساجد و معابد همه اعتکاف کردن
ز ملاهی و مناهی همه احتراز کردن
به حضور قلب ذکر خفی و جلی گرفتن
طلب گشایش کار ز کارساز کردن
پی طاعت الهی به زمین جبین نهادن
گه و گه به آسمان ها سر خود فراز کردن
به مبانی طریقت به خلوص راه رفتن
ز مبادی حقیقت گذر از مجاز کردن
به خدا قسم که هرگز ثمرش چنین نباشد
که دل شکسته ای را به سرور شاد کردن
به خدا قسم که کس را ثمر آنقدر نبخشد
که به روی نااميدي در بسته باز کردن

رنگ مهتاب نبود
رنگ شب بود و سکوت
که گره های ترک خورده ی عشق
روی تابوت زمان نقش شدند
من نتوانستم که گره ها را باز کنم
چون مرا در قفس دیگری از عشق بینداخت به دام
و تو آزاد و رها ، در تپش پنجره ها غرق شدی ، رنگ تقصیر نداشت
دست خلاق هنرمند جهان قصه ی ما را روی یک بام کشید

ما با تو که روبرو شدیم آقا جان!
پیش تــو بیآبرو شدیم آقا جان!
خواندیم تو را و خودمان خوابیدیم
«چـوپان دروغگو» شدیم آقا جان!
نه شرم و حیا، نه عار داریم از تو
امـا گلة بـیشمـار داریم از تــو
مـا منتظر تـو نیستیم آقـاجــان
تنهـا همه «انتــظار» داریم از تو

بیا آخرین شاهکارت را ببین
مجسمه ای با چشمانی باز
خیره به دور دست
شاید شرق،شاید غرب
مبهوت یک شکست
مغلوب یک اتفاق
مصلوب یک عشق
مفعول یک تاوان
خرده هایش را باد میبرد
و او فقط خاطراتش را نگه داشته..
بیا آخرین شاهکارت را ببین..
مجسمه ای ساخته ای به نام "من"

به یاد نمی آورم چه شد اما
پروانه ندیده بودم اینقدر دلش بگیرد
که برود از نو برای خودش پیله دست و پا کند

انسان زمانیکه به دنیا آمد با دست های گره شده آمد تا بگوید میخواهم همه چیز را با

خودم ببرم.

اما وقتی از دنیا میرفت،با دست های باز از دنیا رفت تا بگوید هیچ چیز نتوانستم ببرم

الهی اگر چه درویشم ولی داراتر از من کیست که تو دارایی منی...!!!

به ياد داشته باش هر وقت دلتنگ شدی به آسمان نگاه كن ... كسی هست كه عاشقانه تو را می نگرد و منتظر توست ...
اشكهای تو را پاك می كند و دستهايت را صميمانه می فشارد ... تو را دوست دارد فقط به خاطر خودت ... و اگر باور داشته باشی مي بينی ستاره ها هم با تو حرف می زنند ...
باور كن كه با او هرگز تنها نيستی ... فقط كافيست عاشقانه به آسمان نگاه كنی...
خدایا بی نهایت عاشقتم ...

[center]بیا دو باره پاک کن زجاده ها غبار را


به عاشقان نوید ده رسیدن بهار را!
تمام لحظه های من فدای یک نگاه تو
بیا و پاک کن زدل حدیث انتظار را! [/center]

لبخند بزن؛
برآمدگی گونه هایت توان آن را دارد که امید رفته را بازگرداند،
تجربه ثابت کرده است که گاه قوسی کوچک ، میتواند معماری بنایی را نجات دهد ...

برآنچه گذشت ،
آنچه شکست ،
آنچه نشد ...

حسرت نخور ؛
زندگی اگر آسان بود با گریه آغاز نمیشد ...

جاذبه سیب ، آدم را به زمین زد
و جاذبه زمین ، سیب را .
فرقی نمیکند؛
سقوط ، سرنوشت دل دادن به هر جاذبه ای غیر از خداست
به جاذبه ای می اندیشم که پروازم میدهد ،
خدا ...

بزرگترین هدیه ایی که میتوان به کسی داد ؛
زمان است !
هنگامیکه برای یک نفر وقت میگذاری ،
قسمتی از زندگیت را به او میدهی
که دیگر باز پس نمیگیری !

ما اغلب مدتها به درهایی که شادی را برما بسته است ، نگاه می کنیم ولی هیچ گاه کسی را که برایمان درهای شادی را می گشاید نمی بینیم

افسوس که گاهی
یک لحظه سوء تفاهم
می تواند باعث شود
هزاران لحظه شیرین و خاطره انگیزی که با هم سپری کرده ایم را
فراموش کنیم ...
افسوس ، افسوس و افسوس ...