سيد احمد الحسن فرستادهء امام مهدی (ع)

تب‌های اولیه

467 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

بسم الله الرّحمن الرّحيم
سلام عليكم
آقاي سيد احمد الحسن كي هستند؟والان كجان؟
من زياد وقت نكردم پست ها رو بخونم جدآ زياده خسته نباشيد دوستان ولي به نظر مياد جناب/سركار بقيه السلام ...
بنده اطلاعاتم در زمينه مسائل ظهور كمه شما برمبناي چه رواياتي به ايشان ايمان آورديد ؟
ازهمه دوستان ميخواهم فقط درصورت يقين به مطلبي آن را به زبان اورند در غير اين صورت حساب دشواري مي شود

سلام به شما دوست عزیز :Gol:

شخصی به نام جناب احمد الحسن 13 سال است که اعلام کردند یمانی موعود هستند و فرستاده ی امام زمان ع به سوی مردم .
ایشان از بصره این دعوت رو شروع کردند.
انشالله شما مطالب همه دوستان و پست های من و کارشناس مقداد رو مطالعه کنید و سوالی داشتید فقط یکی یکی انشالله بپرسید , اگر بتوانم پاسخ میدهم.

ولی سعی کنید پست های قبلی رو بخونید که دیگه بحث تکرار نشه , اکثر سوالات و شبهات مطرح شده.

موفق باشید:Gol:

دوستان حتما بخوانید بسیار آموزنده است

با تشکر.
مطلب بسیار خوب و جالبی بود.
البته در یک مسئله دقت بیشتری کرد.
آیا همه این افراد عمدا قصد فریب مردم را دارند؟ چه هدفی از این کار دارند؟ چرا باب زمانی که محکوم به اعدام شد توبه نکرد و از کار خود پشیمان نشد؟ غیر از این است که توهم حقانیت داشت؟ بنده خود شخصا با یکی از همین افراد از نزدیک آشنا هستم. افرادی که در حوزه مهدویت ادعاهایی دارند. از نزدیک او را می شناسم. می دانم که هدف و قصدی غیر از رضای خدا ندارد. نه تنها از این ادعایش سودی مادی نبرده که تمام زندگی اش را هم بر باد داده است. ولی باز دست از ادعایش بر نداشته است. به اعتقاد بنده اینگونه افراد توهم حقانیت دارند. انسانهای بدی نیستند. خیرخواه هستند. ولی ناآگاه. بدون علم کافی ادعا می کنند. اکثرا هم اتفاقاتی برایشان افتاده نظیر امدادهای غیبی یا نظیر آن که خیال کردند مورد توجه خاص خداوند قرار گرفته اند و مسئولیتی خطیر بر عهده دارند.
به اعتقاد بنده دروغ گویی 2 وجه دارد. دروغ منطقی و دروغ اخلاقی. در دروغ منطقی شخص دروغگو اگر چه ادعایش دروغ است ولی خود نمی داند. ولی در دروغ اخلاقی فرد اخلاقا دروغگوست. یعنی با علم به اینکه ادعایش دروغ است چنین ادعایی می کند.
و من الله توفیق

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم....

پس شما معتقدید گاطعی امام است؟؟؟!!!!!

یعنی 13 امام یا بیشتر داریم؟!! خیلی جالب شد!!

پیشگویی عجیب امام صادق سلام الله علیه درباره ی اعتقاد گاطعیون به 13 امام یا بیشتر

فی حدیث طویل...
محمد بن علي بن حاتم ، عن أحمد بن عيسى الوشاء البغدادي ، عن أحمد بن طاهر ، عن محمد بن يحيى بن سهل ، عن علي بن الحارث ، عن سعد بن منصور الجواشني ، عن أحمد بن علي البديلي ، عن أبيه ، عن سدير الصيرفي قال : دخلت أنا والمفضل بن عمر وأبوبصير وأبان بن تغلب ، على مولانا أبي عبدالله جعفر ابن محمد عليه السلام .....

( مولانا أبي عبدالله جعفر ابن محمد عليه السلام) قال :

... وأما غيبة عيسى عليه السلام فان اليهود والنصارى اتفقت على أنه قتل وكذبهم الله عزوجل بقوله : "وما قتلوه وما صلبوه ولكن شبه لهم "كذلك غيبة القائم عليه السلام فان الامة تنكرها ( لطولها ) فمن قائل بغير هدى بأنه لم يولد وقائل يقول :إنه ولد ومات وقائل يكفر بقوله إن حادي عشرنا كان عقيما وقائل يمرق بقوله إنه يتعدى إلى ثالث عشر فصاعدا وقائل يعصي الله عزوجل بقوله : إن روح القائم عليه السلام ينطق في هيكل غيره....

بحار الانوار ، جلد 51 ، صفحه 220و 221

ترجمه:

...و اما در غیبت عیسی عیله السلام ، به درستی که یهودیان و مسیحیان هم داستان شدند بر این که او کشته شده ، ولی خداوند عزوجل آنان را تکذیب نمود و فرمود او را نکشتند و به دار نیاویختند ولی مطلب بر آنان مشتبه شد . "

غیبت قائم علیه السلام نیز همین گونه است که سر انجام ، این امت آن را انکار می ورزند در اثر طولانی شدن آن ، بعضی از هدایت نیافتگان قائلمی شوند که آن حضرت اصلا متولد نشده ، و برخی دیگر خواهند گفت که او متولد شد و از دنیا رفت و گروهی کافر می شوند ، به خاطر این که می گویند یازدهمین نفر از ما بدون فرزند بوده
{{و کسانی دیگر سرکش خواهند شد به خاطر این اعتقاد که امامت را به سیزده نفر و بیشتر سرایت دهند }}
و بعضی هم خداوند عزوجل را عصیان و نافرمانی می کنند به این که میگویند روح امام قائم علیه السلام در پیکر شخصی دیگر وارد شده و سخن می گوید...

لعنة الله علی الکذابین

بازم که در روز روشن دروغ گفتی برادر، بنده نگفتم گاطعی امام است بنده گفتم بلکه کذاب است گاطعی(البته گاطعی اوهام شما)، لذا امام احمد الحسن وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلام صلوات خدا بر آن باد امام است.

ملاحظه در روایت برادر امین در نقل قول: برادر عزیز امین باز که در روایت تدلیس و زورگویی می کنی!!! سبحان الله چرا کار همیشگی شما شده این تدلیس؟؟؟؟ قسمتی رو به هوای خودت تاویل و تفسیر می کنی و قسمتی رو ترک می کنی؟

به روایت زیر خوب دقت کنید که مطابق روایت فوق است. و بعد تدلیس شما را در بین توضیحات بیان می کنیم

عن المفضل بن عمر، قال: سمعت أبا عبدالله عليه السلام يقول: إن لصاحب هذا الأمر غيبتين، إحداهما تطول حتى يقول بعضهم: مات. و بعضهم يقول: قتل. و بعضهم يقول: ذهب. فلا يبقى على أمره من أصحابه إلا نفر يسير لا يطلع على موضعه أحد من ولده و لا غيره، إلا المولى الذي يلي أمره. الغيبه الكبرى ج1 ص 55 غيبة الطوسي ص162

از مفضل بن عمر گوید: از امام صادق (ع) شنیدم که می فرماید: براى صاحب اين امر، دو غيبت است كه يكى از آن دو به قدرى طولانى مى شود كه بعضى مى گويند: او وفات كرده است، و بعضى مى گويند: كشته شده است، و بعضى مى گويند: رفته است; به طورى كه كسى از اصحاب او بر اعتقاد به امامت وى باقى نماند، مگر افراد اندكى، و از مكان او كسى از فرزند و غير فرزند آگاه نمى شود، جز مولائى كه امر آن حضرت را بعد او بدست می گیرد.

روایت: عن المفضل بن عمر الجعفي، عن أبي عبد الله الصادق (عليه السلام) قال: " إن لصاحب هذا الامر غيبتين إحديهما تطول حتى يقول بعضهم: مات، وبعضهم يقول: قتل، وبعضهم يقول: ذهب، فلا يبقى على أمره من أصحابه إلا نفر يسير، لا يطلع على موضعه أحد من ولي ولا غيره إلا المولى الذي يلى أمره.

ترجمه روایت فوق نسبت به ترجمه روایت سابق با این تفاوت که در روایت اول "ولده" و در روایت فوق "ولی" می باشد، ما هر دو را صحیح می دانیم، و از نظر ما اشکالی ندارند ولی متاسفانه بعضی ها ایراد نا به جا می گیرند،

و اما...

روایت که برادر عزیزمان امین درج کردند مشابه روایتهای فوق می باشد و این روایتها دقیقا مانند ماجرای حضرت عیسی ع را بیان می کنند، که نمی دانند مرده است، رفته است، و... که روایتهایی که درج کردیم مشابه روایت مزبور است،

و اما در مورد "ثالث عشر فصاعدا" خوب دقت کنید این در زمان شخص زمامداری امامت امام حسن عسکری و همچنین امام مهدی می باشد، چرا که روایت اشاره ای خیلی جالبی بر این موضوع دارد، یعنی اینکه اگر کسی ادعا کند امام سیزدهم و مسقیم امام مهدی علیه السلام، یعنی فرزند مباشر امام باشد، آن دروغگو است، چرا که امامت دوزاده نفر هر کدام بر مبنای وصیت رسول خدا تسلیم ذکر شده گان در وصیت میباشند، از امام علی ع تا امام مهدی علیه السلام، لذا تمام روایتهایی که قائل به فرزند بودن امام مهدی می باشد، در دوره عصر ظهور می باشد، و اگر کسی ادعا کند که فرزند مستقیم و همچنین ادعای امامت کند کذاب است، چرا که روایت به صراحت این را می گوید، و نگفته است که برای امام مهدی فرزندی نیست، لذا امام سیزدهم و مستقیم امام مهدی را تکذیب می کند، نه اینکه نسل در نسل..!!! لذا امام احمد الحسن ع فرزند مستقیم امام نمی باشد، این را هم ایشان بیان کرده اند، و شاهد کلام ما با توجه به تطبیق روایتها، این عبارت می باشد " إن روح القائم عليه السلام ينطق في هيكلغيره " روح قائم در کسی دیگر نطق می کند،و این کسی دیگر کیست؟ که متاسفانه برادر عزیزمان امین از توضیح این قسمت خودشان را تبرئه کردند، این قسمت از روایت با روایتهایی که بیان کردیم در فوق بنا به قسمتهای آخر روایتها، که می گیوند: " إلا المولى الذي يلي أمره " و این به صراحت قائل به این است که آن مولا از طرف امام مهدی علیه السلام است و از طرف امام مهدی علیه السلام نطق می کند، و روح امام مهدی که همان امر ایشان است در آن مولا نطق می کند.
حالا روایتهایی داریم که می گویند امامت نیز مجددا تکرار می شود و آن هم صحیح السند، که امامت از فرزند مستقیم امام مهدی نیست بلکه در نسلهای آن امام بزرگوار می باشد.

عن أبي عبد الله عليه السلام قال : لا تعود الامامة في أخوين بعد الحسن والحسين عليهما السلام أبدا ، إنها جرت من علي بن الحسين عليهما السلام كما قال عزوجل : وَأُوْلُو الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ فِي كِتَابِ اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُهَاجِرِينَ. فلا تكون بعد علي بن الحسين عليهما السلام إلا في الاعقابوأعقاب الاعقاب

امام صادق (ع) فرمود : پس از حسن و حسین (ع) امامت هرگز به دو برادر بر نمی گردد . بلکه از علی بن الحسین (ع) آن گونه جریان پیدا کرد که خداوند تبارک و تعالی فرموده است : و بعضی از خویشاوندان در کتاب خدا نسبت به بعضی دیگر اولی تر هستند و نیز از مومنان و مهاجرین مقدم هستند. پس بعد از علی بن الحسین (ع) نخواهد بود مگر در اعقاب ، یعنی نسل هاو اعقاب اعقاب ، یعنی نسل های نسل ها

الكافي ج 1 ص 285 ح 1 . الغیبة الطوسی ص 226 ح 192 . كمال الدين ص 414 ح 1 . إثبات الهداة ج 1 ص 85 ح 48 . بحار الانوار ج 25 ص 252 ح 8

ان شاء الله برادر عزیزمان متوجه شده باشد که منظور از ثالث عشر و فصاعدا در روایت، فرزند مستقیم است نه در فرزند غیر مستقیم...لذا امام احمد الحسن علیه السلام فرزند غیر مستقیم است، و روایت دلالت بر کسی که بگوید من فرزند مستقیم امام مهدی و من امام سیزدهم باشم، این کذاب است...

برادر عزیز امین کافیست، چندبار تدلیست را بیان و توضیح دادم ولی چکارت کنم حقیقت رو نمی خواهی، بنده که زوری بر شما ندارم، لذا عزیزانی که این مطالب را می خوانند قضاوت می کنند.

و الحمد لله رب العالمین و لعنة الله علی الکاذبین الحاسدین

با سلام خدمت همه دوستان علی الخصوص اقایان بقیه السلام و انوشیروان.

سلام به شما جناب شریعت عقلانی خوش حال شدم دیدم وارد بحث شدید :Gol:

بعضی از دوستان خیال میکنند من متعصبانه طرفدار ایشون هستم و یا به هر قیمتی شده حتی اگر دلیل هم بیارند و قانع کننده باشه از عقیده ام بر نمیگردم , در صورتی که اینطور نیست.

و من با اینکه اعقاد بسیار بالایی به ایشون دارم , سخن قرانی و حدیثی و منطقی بهتر رو می پذیرم و از اعتقاد قبلیم بر می گردم.

این تاپیک نیاز به افرادی دارد که اگر چه طرفدار یکی هستند , اما در بحث 100% بی طرف باشند تا بتونند انتخاب کنند سخن بهتر رو.

نه اینکه نتیجه بحث واسه هر شخص , واسه خودش مشخص باشه , اینطوری دیگه وقت تلف کردن است.

انشالله بحث رو دنبال کنید...بحث خوبی هست اگر بعضی دوستان با توهین و بی ادبی , اون رو خراب نکنند.

موفق باشید :Gol:

سلام به شما جناب شریعت عقلانی خوش حال شدم دیدم وارد بحث شدید بعضی از دوستان خیال میکنند من متعصبانه طرفدار ایشون هستم و یا به هر قیمتی شده حتی اگر دلیل هم بیارند و قانع کننده باشه از عقیده ام بر نمیگردم , در صورتی که اینطور نیست. و من با اینکه اعقاد بسیار بالایی به ایشون دارم , سخن قرانی و حدیثی و منطقی بهتر رو می پذیرم و از اعتقاد قبلیم بر می گردم. این تاپیک نیاز به افرادی دارد که اگر چه طرفدار یکی هستند , اما در بحث 100% بی طرف باشند تا بتونند انتخاب کنند سخن بهتر رو. نه اینکه نتیجه بحث واسه هر شخص , واسه خودش مشخص باشه , اینطوری دیگه وقت تلف کردن است. انشالله بحث رو دنبال کنید...بحث خوبی هست اگر بعضی دوستان با توهین و بی ادبی , اون رو خراب نکنند.

با سلام خدمت شما.
اگر امکان دارد یکی از کتب ایشان که به فارسی ترجمه شده را در سایت بگذارید تا ما هم بخوانیم ببینیم ایشان چه گفته اند. بنده به سایت انصار دسترسی ندارم. آدرس سایتش را هم بگذارید. ممنون
و من الله توفیق

با عرض پوزش از برادر سید مهدی انصاری شما چرا از حقیقت فرار می کنی برادر امین ز می خواهد شما رو از این ظلمات بیاره بیرون اما شما باز هم به توجیهات خودتون که بطان اونها واضحتر از خورشید است ادامه داید ایشان یک روایت صریح بر عدم وجود امام سیزدهم برای شما نقل کرد و الان شما باید در باب رد بر این روایت باید یک روایت صریح که بگوید امام سیزدهم وجود دارد را بیاورید. اما روایت الا المولی الذی یلی امره هیچ ربطی به بحث ندارد واین به این معناست که هیچ یک از مکان امام خبر ندارد مگر غلامی که کارها وحوائج امام را برطرف کند

بنده تمام کلام برادر سید مهدی انصاری را قبلا ازآقای انصارالله در بالتاک شنیدم وگویی که ایشان مسول پخش کلمات برادر انصارالله هستند


با عرض پوزش از برادر سید مهدی انصاری شما چرا از حقیقت فرار می کنی برادر امین ز می خواهد شما رو از این ظلمات بیاره بیرون اما شما باز هم به توجیهات خودتون که بطان اونها واضحتر از خورشید است ادامه داید ایشان یک روایت صریح بر عدم وجود امام سیزدهم برای شما نقل کرد و الان شما باید در باب رد بر این روایت باید یک روایت صریح که بگوید امام سیزدهم وجود دارد را بیاورید. اما روایت الا المولی الذی یلی امره هیچ ربطی به بحث ندارد واین به این معناست که هیچ یک از مکان امام خبر ندارد مگر غلامی که کارها وحوائج امام را برطرف کند

سلام به شما دوست عزیز

کسی امام است در خاندان پیامبر ص که سلاح به دست او برسد.

کسی از خودش امام سیزدهم نساخته و ما بر اساس روایات داریم صحبت می کنیم.

ظاهرا به این پست های بنده شما توجه نکردید :

پست 333 را حتما بخوانید :

((((((((((( http://www.askdin.com/post335994-333.html ))))))))))))

و همچنین پست های : 225 - 226 -227 -228

اول اینکه جناب سید مهدی جوابشون رو دادند.
دوم اینکه جناب امین.ز روایات رو درست نقل و ترجمه نمیکنند .
سوم اون کسایی که سرکشی کردند طبق این روایت و زیاده روی و سرکشی و افراط کردند و یک شخص رو امام کردند بدون اینکه امام باشند و امام ساختی ساختند واسه خودشون, بدونه اینکه وصیت و پرچم و سلاح داشته باشند ایشان , ما نکرده ایم و ما نیستیم و ما زیاده روی نمیکنیم و سرکشی و افراط نمیکنیم و طبق گفته ی ائمه عمل میکنیم و امام از نظر ما طبق فرموده ی امام صادق ع کسی هست که در خاندان پیامبر ص سلاح به اون برسد و لاغیر.

فلذا بنده طبق روایات در پست هایی که اشاره کردم ( 333-225-226-227-228) , مشخص کردم که شخصی که از مشرق می آید و جوان یمنی و یمانی که باید از او تبعیت شود قطعا طبق فرموده ی پیامبر ص سلاح دارد , و هر کس سلاح داشته باشد , امام هست در خاندان پیامبر ص , طبق فرموده ی امام صادق ع.

اصلا کار ندارم که کی هست جناب احمد الحسن هست یا نیست , این روایاتی که گفتم به ما می فهماند که اون شخص و جوان یمنی و مشرقی امام است.

موفق باشید

دوستان دیگه نمیتونم پاسخ به کسی بدم تا زمانی که آخرین پست کارشناس جناب مقداد رو بخونم و بررسی کنم و اگر سوالی داشتم از ایشان بپرسم.
پس لطفا دوستان صبر کنند اگر میخواین من جواب بدم به سوالاتی که طرفشون من هستم.
سپاسگذارم :Gol::Gol:

بسم الله الرّحمن الرّحیم

(((شیعه ی اثنی عشری)))
شاید بدترین بدعتی که گاطعی ها قصد دارند در شیعه ی اثنی عشری ایجاد کنند جعل یک امام دیگر بر دوازده امام و قائل شدن به سیزده امام است.

این آقایان بدون داشتن دلیلی محکم و منطقی و فقط با ترجمه و تفسیر اشتباه چند روایت متشابه در مقابل روایات فراوان محکم و متواتر و دلایل عقلی و حتی قرآنی، قد علم کرده و لجوجانه به این بدعت نامبارک دامن می زنند و به طرز عجیبی تعصب می ورزند. و صد البته بسیار بعید است که این پافشاری از جهل آنان باشد.

جالب اینجاست که در تفسیر آیه ی مبارکه ی انّ عدّة الشهور عند الله اثنا عشر شهراً في كتاب الله يوم خلق السموات و الارض منها اربعة حُرُم ذلك الدين القيم فلا تظلموا فيهنّ انفسكم)
در احاديث اهل بيت عليهم السلام رسيده است ـ عبارت مي‌شود از چهار امامي كه نامشان علي است: علي بن ابي طالب عليه السلام، علي بن الحسين عليه السلام، علي بن موسي الرضا عليه السلام و علي بن محمد الجواد عليه السلام (عروسي حويزي، 1412: ج2، ص187؛ بحراني، 1417: ج1، ص404).

یعنی خداوند متعال تعداد ائمه را به 12 نفر حصر نموده است.

اصل این روایات توسط استاد مقداد جمع آوری گردید و حقیر جند روایت دیگر و نکاتی قرآنی به آن اضافه نموده و در اختیار حق طلبان قرار می دهم.



در مورد حصر امامت بر امامت ائمه اطهار علیهم السلام چند روایت بیان می شود انشاءالله تفقه بفرمایند و موثر افتد.
* زیارت آل یاسین که مستقیماً از ناحیه ی حضرت ولی عصر ارواحنا له الفداء است:

وَ اُشْهِدُكَ یا مَوْلاىَ اَنَّ عَلِیّاً اَمیرالْمُؤْمِنینَ حُجَّتُهُ وَالْحَسَنَ حُجَّتُهُ


و گواه گیرم تو را اى مولاى من كه على امیر مؤمنان حجت خدا است و حسن حجت او است


وَالْحُسَیْنَ حُجَّتُهُ وَعَلِىَّ بْنَ الْحُسَیْنِ حُجَّتُهُ وَمُحَمَّدَ بْنَ عَلِی حُجَّتُهُ


و حسین حجت او است و على بن الحسین حجت او است و محمد بن على حجت او است


وَجَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍّ حُجَّتُهُ وَموُسَى بْنَ جَعْفَرٍ حُجَّتُهُ وَعَلِىَّ بْنَ موُسى


و جعفر بن محمد حجت او است و موسى بن جعفر حجت او است و على بن موسى


حُجَّتُهُ وَمُحَمَّدَ بْنَ عَلِی حُجَّتُهُ وَعَلِىَّ بْنَ مُحَمَّدٍ حُجَّتُهُ وَالْحَسَنَ بْنَ


حجت او است و محمد بن على حجت او است و على بن محمد حجت او است و حسن بن


عَلِی حُجَّتُهُ وَاَشْهَدُ اَ نَّكَ حُجَّةُ اللَّهِ اَنْتُمُ الاَْوَّلُ وَالاْ خِرُ وَاَنَّ رَجْعَتَكُمْ


على حجت او است و گواهى دهم كه تو حجت خدایى ، شمایید اول و آخر و مسلماً بازگشت شما

*أَبُو الْمُفَضَّلِ الشَّيْبَانِيُّ وَ أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْجَوْهَرِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ لَاحِقٍ الْيَمَانِيِّ عَنْ إِدْرِيسَ بْنِ زِيَادٍ عَنْ إِسْرَائِيلَ بْنِ يُونُسَ بْنِ أَبِي إِسْحَاقَ السَّبِيعِيِّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ الزُّبَيْرِ عَنِ الْقَاسِمِ عَنْ سَلْمَانَ الْفَارِسِيِّ قَالَ خَطَبَنَا رَسُولُ اللَّهِ ص فَقَالَ مَعَاشِرَ النَّاسِ إِنِّي رَاحِلٌ عَنْكُمْ عَنْ قَرِيبٍ وَ مُنْطَلِقٌ إِلَى الْمَغِيبِ أُوصِيكُمْ فِي عِتْرَتِي خَيْراً وَ إِيَّاكُمْ وَ الْبِدَعَ فَإِنَّ كُلَّ بِدْعَةٍ ضَلَالَةٌ وَ كُلُّ ضَلَالَةٍ [الضَّلَالَةُ] وَ أَهْلُهَا فِي النَّارِ مَعَاشِرَ النَّاسِ مَنِ افْتَقَدَ الشَّمْسَ فَلْيَتَمَسَّكْ بِالْقَمَرِ وَ مَنِ افْتَقَدَ الْقَمَرَ فَلْيَتَمَسَّكْ بِالْفَرْقَدَيْنِ وَ مَنِ افْتَقَدَ الْفَرْقَدَيْنِ فَلْيَتَمَسَّكْ بِالنُّجُومِ الزَّاهِرَةِ بَعْدِي أَقُولُ قَوْلِي وَ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ لِي وَ لَكُمْ قَالَ فَلَمَّا نَزَلَ عَنِ الْمِنْبَرِ ص تَبِعْتُهُ حَتَّى دَخَلَ بَيْتَ عَائِشَةَ فَدَخَلْتُ إِلَيْهِ وَ قُلْتُ بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي يَا رَسُولَ اللَّهِ سَمِعْتُكَ تَقُولُ إِذَا افْتَقَدْتُمُ الشَّمْسَ فَتَمَسَّكُوا بِالْقَمَرِ وَ إِذَا افْتَقَدْتُمُ الْقَمَرَ فَتَمَسَّكُوا بِالْفَرْقَدَيْنِ وَ إِذَا افْتَقَدْتُمُ الْفَرْقَدَيْنِ فَتَمَسَّكُوا بِالنُّجُومِ الزَّاهِرَةِ فَمَا الشَّمْسُ وَ مَا الْقَمَرُ وَ مَا الْفَرْقَدَانِ وَ مَا النُّجُومُ الزَّاهِرَةُ فَقَالَ أَمَّا الشَّمْسُ فَأَنَا وَ أَمَّا الْقَمَرُ فَعَلِيٌّ فَإِذَا افْتَقَدْتُمُونِي فَتَمَسَّكُوا بِهِ بَعْدِي وَ أَمَّا الْفَرْقَدَانِ فَالْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ فَإِذَا افْتَقَدْتُمُ الْقَمَرَ فَتَمَسَّكُوا بِهِمَا وَ أَمَّا النُّجُومُ الزَّاهِرَةُ فَالْأَئِمَّةُ التِّسْعَةُ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ ع وَ التَّاسِعُ مَهْدِيُّهُمْ ثُمَّ قَالَ إِنَّهُمْ هُمُ الْأَوْصِيَاءُ وَ الْخُلَفَاءُ بَعْدِي أَئِمَّةٌ أَبْرَارٌ عَدَدَ أَسْبَاطِ يَعْقُوبَ وَ حَوَارِيِّ عِيسَى قُلْتُ فَسَمِّهِمْ لِي يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ أَوَّلُهُمْ وَ سَيِّدُهُمْ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ وَ سِبْطَايَ وَ بَعْدَهُمَا زَيْنُ الْعَابِدِينَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ وَ بَعْدَهُ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ بَاقِرُ عِلْمِ النَّبِيِّينَ وَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ وَ ابْنُهُ الْكَاظِمُ سَمِيُّ مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ وَ الَّذِي يُقْتَلُ بِأَرْضِ الْغُرْبَةِ عَلِيٌّ ابْنُهُ ثُمَّ ابْنُهُ مُحَمَّدٌ وَ الصَّادِقَانِ عَلِيٌّ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُجَّةُ الْقَائِمُ الْمُنْتَظَرُ فِي غَيْبَتِهِ فَإِنَّهُمْ عِتْرَتِي مِنْ دَمِي وَ لَحْمِي عِلْمُهُمْ عِلْمِي وَ حُكْمُهُمْ حُكْمِي.
کفایه الاثر، ص40 / بحارالأنوار، ج 36، صص289و290

ترجمه: سلمان فارسی، خطبه­ای از رسول خدا نقل می­کند که فرمود: "ای مردم، من به زودی از میان شما خواهم رفت. در مورد اهل بیتم به نیکی­کردن وصیّت می­کنم. مبادا به بدعت در دین بگرایید که هر بدعتی، ضلالت است. ای مردم، هرکه خورشید را از دست دهد، به ماه متمسّک می­­شود و هرکه ماه را از دست دهد، به فرقدَین متمسّک می­شود و هرکه فرقدَین را از دست دهد، به ستارگان درخشنده­ی پس از من، پناه می­آورد." سلمان می­گوید پس آن­گاه که رسول خدا از منبر پایین آمد، دنبالش رفتم تا این­که وارد منزل عایشه شد. پس من نیز وارد شدم و گفتم: پدر و مادرم به فدای شما، خورشید و ماه و فرقدان و ستارگان درخشنده، چیستند؟ فرمود: "خورشید، منم و ماه، علی است. پس آن­گاه که مرا از دست دادید، به او تمسّک جویید. و اما فرقدان، حسن و حسین هستند. وقتی ماه را از دست دادید، به آن دو تمسّک کنید. و اما ستارگان درخشنده، امامان 9 گانه از صُلب حسین­اند و نُهمین آن­ها، مهدیِ آن­هاست. آن­ها اوصیاء و خلفای پس از من هستند و امامان ابرارند که به تعداد فرزندان یعقوب و حواریّون عیسی­اند". گفتم: اسم ایشان را برای من بازگو. فرمود: اوّلین­شان و سرورشان، علی بن ابی­طالب است و سپس، دو نوه من و سپس علی بن حسین، زینت عبادت­کنندگان و سپس محمّد بن علی، شکافنده علوم انبیاء و سپس جعفر بن محمّد، و سپس فرزندش کاظم که به اسم حضرت موسی نامیده شده و سپس فرزندش علی، آن کس که در سرزمین غربت کشته خواهد شد، و سپس فرزندش محمّد و سپس دو صادق یعنی علی و حسن و سپس حجّت قائم مورد انتظار. اینان اهل بیت من و از گوشت و خون من هستند. عِلمشان علم من و حکمشان حکم من است.

*عَنِ الشَّيْخِ الْمُفِيدِ یَرفَعُهُ ... قَالَ رسول الله ص: ... لَمَّا عُرِجَ بِي إِلَى السَّمَاءِ وَ بَلَغْتُ سِدْرَةَ الْمُنْتَهَى وَدَّعَنِي جَبْرَئِيلُ ع قُلْتُ يَا جَبْرَئِيلُ حَبِيبِي أَ فِي هَذَا الْمَكَانِ تُفَارِقُنِي فَقَالَ إِنِّي لَا أَجُوزُهُ فَتَحْتَرِقَ أَجْنِحَتِي ثُمَّ زُخَّ بِي فِي النُّورِ مَا شَاءَ اللَّهُ وَ أَوْحَى اللَّهُ إِلَيَّ يَا مُحَمَّدُ إِنِّي اطَّلَعْتُ إِلَى الْأَرْضِ اطِّلَاعَةً فَاخْتَرْتُكَ مِنْهَا فَجَعَلْتُكَ نَبِيّاً ثُمَّ اطَّلَعْتُ اطِّلَاعَةً فَاخْتَرْتُ مِنْهَا عَلِيّاً وَ جَعَلْتُهُ وَصِيَّكَ وَ وَارِثَ عِلْمِكَ وَ الْإِمَامَ بَعْدَكَ وَ أُخْرِجُ مِنْ أَصْلَابِكُمَا الذُّرِّيَّةَ الطَّاهِرَةَ وَ الْأَئِمَّةَ الْمَعْصُومِينَ خُزَّانَ عِلْمِي فَلَوْلَاكُمْ مَا خَلَقْتُ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةَ وَ لَا الْجَنَّةَ وَ لَا النَّارَ يَامُحَمَّدُ أَ تُحِبُّ أَنْ تَرَاهُمْ قُلْتُ نَعَمْ يَا رَبِّ فَنُودِيتُ يَا مُحَمَّدُ ارْفَعْ رَأْسَكَ فَإِذَا أَنَا بِأَنْوَارِ عَلِيٍّ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ وَ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ وَ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ وَ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الْحُجَّةِ يَتَلَأْلَأُ مِنْ بَيْنِهِمْ كَأَنَّهُ كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ فَقُلْتُ يَا رَبِّ مَنْ هَذَا قَالَ يَا مُحَمَّدُ هُمُ الْأَئِمَّةُ مِنْ بَعْدِكَ الْمُطَهَّرُونَ مِنْ صُلْبِكَ وَ هَذَا الْحُجَّةُ الَّذِي يَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا وَ يَشْفِي صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِينَ.
کفایه الاثر، ص69 / ارشاد القلوب، ج2، ص415 / بحارالأنوار، ج 36، صص 302و303

ترجمه: رسول خدا میفرمایند آنگاه که به معراج رفتم و به سدره المنتهی رسیدم جبرئیل با من وداع کرد گفتم ای جبرئیل آیا در چنین مکانی با من خداحافظی می­کنی گفت من نمی­توانم از این­مقام بالاتر بیایم و إلا سوخته خواهم شد سپس به من وحی شد ای محمّد تو را بر اهل زمین برگزیدم و پیامبرت نمودم سپس از زمینیان علی را برگزیدم و او را وصیّ تو و وارث علم تو و امام پس از تو قرار دادم و در صُلب شما دو نفر ذریّه پاک و امامان معصومین را قرار دادم که خزانه­های علم من هستند اگر شما نبودید دنیا و آخرت را خَلق نمی­کردم ای محمّد آیا دوست داری که ایشان را ببینی گفتم بله ای پروردگار من پس ندا آمد ای محمّد، سرت را بالا بیاور ناگاه دیدم که در مقابل انوار وجود علی و حسن وحسین و علی بن حسین و محمّد بن علی و جعفر بن محمّد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمّد بن علی و علی بن محمّد و حسن بن علی و حجّت م ح م د بن حسن هستم که در میان آن­ها می­درخشد. گفتم خدایا این چیست فرمود ای محمّد ایشان امامان بعد از تو و پاکان از صُلب تو هستند و این حجّتی است که زمین را پر از عدل و داد می­کند و سینه­های مؤمنین را شفا می­بخشد

* روى في الكافي:1/336 ، بسند صحيح أن الإمام الكاظم عليه السلام قال لأولاده وأرحامه: إذا فقد الخامس من ولد السابع فالله الله في أديانكم لا يزيلكم عنها أحد . يابنيَّ إنه لا بد لصاحب هذا الأمر من غيبة حتى يرجع عن هذا الأمر من كان يقول به ! إنما هي محنة من الله عز وجل امتحن بها خلقه . لو علم آباؤكم وأجدادكم ديناً أصحَّ من هذا لاتبعوه . قال فقلت: يا سيدي مَن الخامس من ولد السابع ؟ فقال: يا بني عقولكم تصغر عن هذا وأحلامكم تضيق عن حمله ، ولكن إن تعيشوا فسوف تدركونه) .
ومثله النعماني/154، والهداية/361 . وفي رواية أن أخاه علي بن جعفر سأله:فنموت بشك منه؟ قال: لا ، أنا السابع وابني علي الرضا الثامن ، وابنه محمد التاسع ، وابنه علي العاشر ، وابنه الحسن حادي عشر ، وابنه محمد سمي جدي رسول الله صلى الله عليه وآله وكنيته المهدي الخامس بعد السابع ، قلت: فرج الله عنك يا سيدي كما فرجت عني) . وإثبات الوصية/224 ، وكمال الدين:2/359 وعلل الشرائع:1/244 وكفاية الأثر/264، ودلائل الإمامة/292، وغيبة الطوسي/104، و204، وإعلام الورى/406

*امام علي«عليه السلام» در حديثي طولاني چنين فرمودند:
«...
فانّ لهذه الأمة اثناعشر اماماً هادين مهديين، لايضرّهم خذلان من خذلهم»؛ ... همانا براي اين امّت دوازده امام هدايتگر هدايت شده است کسي که در صدد خواري آنها باشد به آنان ضرر نمي رساند

*شيخ صدوق به سندش از رسول خدا«صلي الله عليه وآله» نقل نموده که آنحضرت فرمودند: «انا سيّد النبيين وعلي بن ابي طالب سيّد الوصيين، وانّ اوصيائي بعدي اثني عشر، اوّلهم علي بن ابي طالب عليه السلام وآخرهم القائم عليه السلام»؛ من سيد انبيا وعلي بن ابي طالب سيد اوصيا است. و همانا اوصيای بعد از من دوازده نفرند: اوّل آنها علي بن ابي طالب و آخر آنها قائم است .

*و عن الحسين بن محمد عن معلى بن محمد عن الوشاء عن أبان عن زرارة قال: سمعت أبا جعفر«عليه السّلام» يقول:«نحن اثنا عشر إماما منهم حسن و حسين، ثم الأئمة من ولد الحسين عليه السّلام»؛ما دوازده امام هستیم ، حسن و حسین«علیهم السلام» از جملۀ ائمه اند و امامان از نسل حسین علیه السلام اند .

*امام علی علیه السلام به ابن عباس فرمودند: «إن ليلة القدر في كل سنة وأنه ينزل في تلك الليلة أمر السنة ، ولذلك الامر ولاة بعد رسول الله صلى الله عليه وآله فقال ابن عباس : من هم ؟ قال : أنا وأحد عشر من صلبي أئمة محدثون»؛ امام علی«علیه السلام» به ابن عباس فرمودند:«به حقیقت شب قدر در هر سال وجود دارد و امر سال در آن شب نازل می شود و به راستی برای آن امر صاحبان امری است بعد از رسول خدا«صلی الله علیه وآله»ابن عباس عرض کرد:آنان چه کسانی هستند؟ فرمود:من و یازده [امام] از نسل من که [همه] امامانی محدث می باشند

*امام علی علیه السلام در خطبه ای که در مدح پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و ائمه بیان نمودند فرمودند:«... والأئمةوبمهدينا تقطع الحجج فهو خاتم الأئمة ومنقذ الأمة »

*در روایتی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می خوانیم:«معاشر الناس : انى نبي وعلي وصي ألا إن خاتم الأئمة منا القائم المهدی »

*إسماعيل بن علي نقل می کند:« دخلت على العسكري في المرض الذي مات فيه ، فقال لخادمه : ادخل البيت فإنك ترى صبيا ساجدا فائتني به ، فدخلت فوجدته ساجدا رافعا سبابته إلى السماء فسلمت فأوجز في صلاته ، فقلت : سيدي يأمرك بالخروج ، فجاءت أمه فأخرجته إليه ، فقال :أبشر أنت صاحب الزمان المهدي ، حجة الله في أرضه ، وأنت وصيي ، وأنت م ح م د وعد آباءه إلى علي عليهم السلام ثم قال : أنت خاتم الأئمة الطاهرين »

*در روایتی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله خطاب به اماام حسین علیه السلام فرمودند:«قال رسول الله صلى الله عليه وآله : يا حسين أنت الإمام ابن الإمام تسعة من ولدك امناء معصومون والتاسع مهديهم ، فطوبى لمن أحبهم والويل لمن أبغضهم »

*عبدالله بن مسعود روایت می کند: سمعت رسول الله صلى الله عليه وآله يقول :« الأئمة بعدي اثنا عشر ، تسعة من صلب الحسين والتاسع مهديهم »

*ودرروایتی دیگر آمده است:« فإذا افتقدتم الفرقدين فتمسكوا بالنجوم الزاهرة ، وقال صلی الله علیه و آله : وأما النجوم الزاهرة فالأئمة التسعة من صلب الحسين والتاسع مهديهم »

*در زیارت حضرت حجت علیه السلام می خوانیم(البته اگر خوانده باشید):«السلام على الحق الجديد والعالم الذى علمه لا يبيد السلام على محيى المؤمنين ومميت الكافرين السلام على مهدى الامم وجامع الكلم السلام على خلف السلف و صاحب الشرف السلام على حجة المعبود وكلمة المحمود السلام على معز الاوليآء ومذل الاعداء السلام على وارث الانبياء و خاتم الاوصيآء
*وروى القاسم عن سلمان رضي الله عنه :فإذا افتقدتم الفرقدين فتمسكوا بالنجوم الزاهرة ، ثم قال : وأما النجوم الزاهرة ، فهم الأئمة التسعة من صلب الحسين ، والتاسع مهديهم

*عن غيلان الكلابي قال : حدثني أبو نصر طريف خادم سيدي أبي محمد عليه السلام قال : دخلت على صاحب الزمان إليه التسليم ، فقال يا طريف علي بالصندل الأحمر فاتيته به ، فقال : أتعرفني قلت : نعم ، قال : من انا قلت : مولاي وابن مولاي قال : ليس عن هذا أسألك قلت : جعلني الله فداك عما سألتني ،قال : انا خاتم الأوصياء وبي يرفع الله البلاء عن أهلي وشيعتي القوام بدين الله.[10] که در این روایت امام زمان علیه السلام خود را خاتم اوصیاء معرفی می نمایند.

*امام علی علیه السلام به سلیم فرمودند:«يا سليم ،إن أوصيائي أحد عشر رجلا من ولدي أئمة هداة مهديون كلهم محدثون . قلت : يا أمير المؤمنين ، ومن هم ؟ قال : ابني هذا الحسن ، ثم ابني هذا الحسين ، ثم ابني هذا - وأخذ بيد ابن ابنه علي بن الحسين وهو رضيع - ثم ثمانية من ولده واحدا بعد واحد . وهم الذين أقسم الله بهم فقال : ( ووالد وما ولد ) ( فالوالد رسول الله صلى الله عليه وآله وأنا ، و ( ما ولد ) يعني هؤلاء الأحد عشر وصيا صلوات الله عليهم . قلت : يا أمير المؤمنين ، فيجتمع إمامان ؟ قال : نعم ، إلا أن واحدا صامت لا ينطق حتى يهلك الأول

*عن عباية بن ربعي مرفوعا :« أنا سيد النبيين وعلي سيد الوصيين . إن أوصيائي بعدي إثنا عشر أولهم علي وآخرهم القائم المهدي »

*عن ابن عباس رفعه :« إن أوصيائي وحجج الله على الخلق بعدي الاثنا عشر ، أولهم أخي وآخرهم ولدي . قيل : يا رسول الله من أخوك ؟ قال : علي . قيل : من ولدك ؟ قال : المهدي الذي يملأ الأرض قسطا وعدلا كما ملئت جورا وظلما »

*ابن عباس عن النبي صلى الله عليه وسلم أنه قال : «أنا سيد النبيين وعلي سيد الوصيين ، إن أوصيائي بعدي اثنا عشر أولهم علي وآخرهم القائم المهدي »

*عن جابر بن عبد الله الأنصاري ، عن النبي صلى الله عليه وآله وسلم :«يا جابر إن أوصيائي وأئمة المسلمين من بعدي ، أولهم علي ثم الحسن ، ثم الحسين . . . ثم ذكر الأئمة التسعة من أولاد الحسين بأسمائهم ابتداء بعلي بن الحسين وانتهاء بالإمام المهدي بن الحسن العسكري عليهم السلام».

* پیامبر گرامی صلی‌اللّه‌علیه‌وآله آنگاه که امامان دوازده‌گانه را معرفی می‌کنند‚ چنین می‌فرمایند: یملک هذه الا‌مة اثنا عشر خلیفة کعدد نقباء بنی اسرائیل زمام امور این امت را دوازده جانشین من به دست می‌گیرند که تعداد آنان با تعداد نقباء بنی اسرائیل برابر است.


(((اینها تعدادی از روایات بود که بنده یافتم که اگر کسی در این زمینه تحقیق نماید روایات متعددی دال بر حصر ائمه دوازده نفر خواهد یافت)))

برای اطلاعات بیشتر مراجعه بفرمایید به کتاب:


(دوازده جانشین، پژوهشی در باب احادیث خلفای اثنی عشر)
این کتاب اثر غلامحسین زینلی است که توسط پژوهشکده فلسفه و کلام اسلامی تهیه و توسط پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در چاپ دوم در سال 1388، منتشر شده است.

سه نکته ی ظریف قرآنی:
بیان ائمه ی دوازده گانه به صورت رمز در قرآن کریم :

1- این لینک:

http://vahabiat.porsemani.ir/content/%D8%A7%D8%AB%D8%A8%D8%A7%D8%AA-%D8%A7%D8%A6%D9%85%D9%87-%D8%AF%D9%88%D8%A7%D8%B2%D8%AF%D9%87-%DA%AF%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%B4%DB%8C%D8%B9%D9%87-%D8%A8%D8%A7-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%86%D8%A7%D8%AF-%D8%A8%D9%87-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86-%DA%A9%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D9%88-%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D9%86%D8%A8%D9%88%DB%8C

2- در آیه 32 سوره فاطر:"ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا..." اشاره به وارثان کتاب خاتم النبیین(ص) دارد ولی تعدادشان را مشخص نکرده،امّا با یک جستجوی ساده عبارت "صطف" که به معنای "برگزید" است،متوجه میشوید که این عبارت 12 بار در قرآن آمده است.

3- به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) – ابنا – «دکتر مجدی وهبه الشافعی» با استفاده از آیات کلام الله مجید، تعداد ائمه(ع) را به اثبات رسانده است.
بر اساس این گزارش وی ثابت کرده است که امامان برحق از امیرالمومنین علی(ع
) شروع شده و به قائم آل محمد(عج) پایان می پذیرد و تعداد امامان را 12 نفر اعلام می کند.
در این مطلب که از سوی یک مجله خبری مصر منتشر شده، آمده است: «شکی نیست که هر تعداد از آیات قرآن دلیل خاصی دارد مثلا کلمه "یوم" (به معنی روز) که در قرآن 365بار تکرار شده است نشاندهنده تعداد روزها در یک سال و همچنین کلمه"شهر" (به معنی ماه) که 12 بار آمده به معنای وجود 12 ماه در طول یک سال است
».
در ادامه آمده است: «کلماتی که از ماده "الامامة" گرفته شده اند نیز 12 بار در قرآن آمده اند که به معنای 12 امامی است که بر اساس روایتی که از پیامبر نقل شده است از امام علی(ع) وامام حسن(ع) و امام حسین(ع) آغاز شده و
9 فرزند امام سوم شیعیان را شامل می شود».
در ادامه این مطلب 12 آیه قرآنی که ماده "امام و امامت" در آن ذکر شده است را می آورد که عبارتند از
:
1-
سورة البقرة، الآیة 124: {وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَاماً قَالَ وَمِن ذُرِّیَّتِی قَالَ لاَ یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِین}.
2-
سورة التوبة، الآیة 12: {وَإِن نَّکَثُواْ أَیْمَانَهُم مِّن بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَطَعَنُواْ فِی دِینِکُمْ فَقَاتِلُواْ أَئِمَّةَ الْکُفْرِ إِنَّهُمْ لاَ أَیْمَانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ یَنتَهُونَ}.
3-
سورة هود، الآیة17: {أَفَمَن کَانَ عَلَى بَیِّنَةٍ مِّن رَّبِّهِ وَیَتْلُوهُ شَاهِدٌ مِّنْهُ وَمِن قَبْلِهِ کِتَابُ مُوسَى إَمَاماً وَرَحْمَةً أُوْلَـئِکَ یُؤْمِنُونَ بِهِ وَمَن یَکْفُرْ بِهِ مِنَ الأَحْزَابِ فَالنَّارُ مَوْعِدُهُ فَلاَ تَکُ فِی مِرْیَةٍ مِّنْهُ إِنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّکَ وَلَـکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لاَ یُؤْمِنُونَ }.
4-
سورة الاسراء، الآیة70: {یَوْمَ نَدْعُو کُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ فَمَنْ أُوتِیَ کِتَابَهُ بِیَمِینِهِ فَأُوْلَـئِکَ یَقْرَؤُونَ کِتَابَهُمْ وَلاَ یُظْلَمُونَ فَتِیلا}.
5-
سورة الانبیاء، الآیة 72: {وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَیْنَا إِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلاةِ وَإِیتَاء الزَّکَاةِ وَکَانُوا لَنَا عَابِدِین}.
6-
سورة القصص، الآیة 5: {وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الاَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِین}.
7-
سورة الحجر، الآیة 79: {فَانتَقَمْنَا مِنْهُمْ وَإِنَّهُمَا لَبِإِمَامٍ مُّبِینٍ }.
8-
سورة السجدة، الآیة 24: {وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَکَانُوا بِآیَاتِنَا یُوقِنُون}.
9-
سورة یس، الآیة 12: {إِنَّا نَحْنُ نُحْیِی الْمَوْتَى وَنَکْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ وَکُلَّ شَیْءٍ أحْصَیْنَاهُ فِی إِمَامٍ مُبِینٍ }.
10-
سورة القصص، الآیة 41: {وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً یَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَیَوْمَ الْقِیَامَةِ لا یُنصَرُون}.
11-
سورة الفرقان، الآیة 74: {وَالَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْیُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَاماً}.
12-
سورة الأحقاف، الآیة 12: {وَمِن قَبْلِهِ کِتَابُ مُوسَى إِمَاماً وَرَحْمَةً وَهَذَا کِتَابٌ مُّصَدِّقٌ لِّسَاناً عَرَبِیّاً لِّیُنذِرَ الَّذِینَ ظَلَمُوا وَبُشْرَى لِلْمُحْسِنِینَ}.


با سپاس از استاد مقداد
جهت سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان ارواحنا فداه صلوات

سلمنا جناب استاد!

اما وقتی عده ای هدفشان از بحث، نه کشف حقیقت بلکه ستر حقیقت است تکلیف چیست؟

حضرتعالی پست های بنده را ملاحظه بفرمایید که چند بار یک ایراد تکراری را جواب داده ام. کسی که دنبال حقیقت باشد ایراد تکراری می گیرد؟ یا به دنبال هدفی دیگر است؟

علی ای حال امر حضرتعالی مطاع است.

با عرض سلام و ادب خدمت شما دوست بزرگوار

قبل از هر چیز از لطف و بزرگواری شما سپاسگزارم.

بنده متوجه موضوع هستم،از مطالب شما هم بهره مند می شوم،هر چند طرفداران این شخص قصد قانع شدن و پذیرفتن سخن حق را نداشته باشند،ما موظفیم آنچه حق است را با دلایل مستند و علمی مطرح کنیم چرا که شاید دوستان دیگری باشن که در این رابطه شبهاتی داشته باشند و با مطالعه مطالب ما آن شبهات برطرف شود.

لذا ما باید مطالب متقن و مستند خود را بدونه هرگونه توهین و اهانت مطرح کنیم و قضاوت را به خوانندگان مطالب واگذار کنیم.

با تشکر

بازم که در روز روشن دروغ گفتی برادر، بنده نگفتم گاطعی امام است بنده گفتم بلکه کذاب است گاطعی(البته گاطعی اوهام شما)، لذا امام احمد الحسن وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلام صلوات خدا بر آن باد امام است.


زیاد گیر الفاظ نباش.
امام احمد الحسن وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلام (از نظر شما) = گاطعی از نظر ما

ان شاء الله برادر عزیزمان متوجه شده باشد که منظور از ثالث عشر و فصاعدا در روایت، فرزند مستقیم است نه در فرزند غیر مستقیم...لذا امام احمد الحسن علیه السلام فرزند غیر مستقیم است، و روایت دلالت بر کسی که بگوید من فرزند مستقیم امام مهدی و من امام سیزدهم باشم، این کذاب است...

باور کن خیلی خندیدم!!! بابا پرروئی هم حدی داره!!!

دوستان می بینید توجیهات خندا دار رو؟؟

هر کدام از حق طلبان که امر کنند برایش توضیح بدم وگرنه بحث با این آقا معلومه که اتلاف وقته.

پیش بینی استراتژیک!: الان این مهدی انصاره توی بوق و کرنا میکنه که ای جماعت دیدید فرار کرد؟؟!!! دیدید در برابر امام گاطعی کم آورد؟ بعدش میگه الحمدلله وحده وحده وحده


قال الباقر سلام الله علیه:
من یدعی هو ابن لامام المهدی فالعنوه

اینجا هم لابد منظور امام فرزند مستقیمه نه غیر مستقیم!!!

باور کن از دلایل شما میشه کتاب جک نوشت!!!

ضمناً پست 361 رو حتماً بخون شاید خدا هدایتت کرد!


بسم الله الرحمن الرحیم

از همه ی عزیزانی که شبهه ای در مورد تعداد ائمه هدی علیهم السلام دارند و ممکن است گمان کنند که این امکان وجود دارد که به جای 12 امام، 13 امام یا بیشتر وجود داشته باشد خواهشمندیم به منابع زیر مراجعه بفرمایند:

1) پست 361 همین بحث

2) این لینک اثبات ائمه 12 گانه در قرآن کریم:
http://vahabiat.porsemani.ir[FONT=&quot]/[FONT=&quot]content[FONT=&quot]/%[FONT=&quot]D8%A7%D8%AB%D8%A8%D8%A7%D8%AA[FONT=&quot]-%[FONT=&quot]D8%A7%D8%A6%D9%85%D9%87-%D8%AF%D9%88%D8%A7%D8%B2%D8%AF%D9%8[FONT=&quot]7-%[FONT=&quot]DA%AF%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8[FONT=&quot]%[FONT=&quot]B4%DB%8C%D8%B9%D9%87-%D8%A8%D[FONT=&quot]8%[FONT=&quot]A7-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%86%D8%A7%D8%AF-%D8%A8%D9%87-%D9%8[FONT=&quot]2%[FONT=&quot]D8%B1%D8%A2%D9%86-%DA%A9%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D9%88-%D8%B1%D[FONT=&quot]9%88%[FONT=&quot]D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%AA[FONT=&quot]-%[FONT=&quot]D9%86%D8%A8%D9%88%DB%8C

3) اصول کافی جلد دوم باب ما جاء في الاثنى عشر والنص عليهم، عليهم السلام یعنی باب آنچه که در باره ی امامان دوازده گانه و تصریح به آنها آورده شده

( کتاب اصول کافی و ترجمه اش را به راحتی می توانید دانلود کنید)

و برای اینکه بدانید اگر کسی پیروی امامی ناحق را کند به چه مصیبتی دچار خواهد شد این را بخوانید:

4) غیبت نعمانی باب 7
(ترجمه ی غیبت نعمانی هم در اینترنت به راجتی قابل دانلود است)

برای سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان ارواحنا فداه صلوات

برادر امین ز .سلام علیکم. از زحماتی که برای هدایت این افراد می کشید کمال تشکر را می کنم وحقیقتا وقتی اشخاصی مثل شما رو مشاهده میکنیم روحیه ما دو چندان میشود واقعا نمیدونم اونها با چه رویی می گن می خواهیم با لماء مناظره کنیم آخه علماء بیان با کسانی مناظره کنن که از دین و مذهب خود جز چندتا حرف بلد نباشند؟؟؟ شما تا به الان با یکی از سربازان امام الزمان جناب برادر امین ز نتونستید دوام بیارید چگونه می خواهید با سردم داران ولایت وحامیان شریعت رو به رو بشید. نکته برای برادرم امین: برادر این افراد احتیاج به توجیه دارند شما سعی کنید اونها رو از خودتون دور نکنید شاید هدایت بشن. ومن دعا می کنم که لااقل یک راه برگشتی را برای خود باقی بگذارند (یک کلامی که الان از امام خودشون احمد الحسن{گاطعی}بینشون رایج است اینه که طالب حق یک روایت برایش کافیست و الا کافی برایش کافی نیست )ومن الان به اونها میگم برادران شما تا الان چندتا روایت بر خروج یمانی از یمن دیدید و چند روایت بر حصر امامان در 12 نفر نیز دیدید پس یکم بیشتر دقت کنید و یک راه برگشت برای خودتون باقی بذارید و اگه شما خودتون رو حق وصاحب عقیده حقه دانستید دقیقا مثل اقایان وهابی می شوید که با اینکه عقیدشون درست نیست ولی اعتقاد دارند که صحیح است ودر مقابل شنیدن حرف حق سعی بر تحریف آن می کنند. پس بیشتر مواطب باشید (امر نیست بلکه نصیحت است)

سلام علیکم
ممنون برادر انشاء الله صاحب الزمان گوشه ی چشمی هم این بنده ی کمترین کنه
باور کن وقتی می بینم این گاطعیون اصلاً و ابداً اسمی از صاحب الزمان عج نمیارن و فقط میگن گاطعی گاطعی قلبم به درد میاد. اینها مقام گاطعی رو بالاتر از امام صاجب الزمان میدونند اما حاشا می کنند. الان بهشون بگین روایاتی که درباره ی امام زمان روحی فداه است که موقع ظهور چه می کنند؟ سکوت می کنند. میدونین چرا؟ چون تقریباً همه ی روایاتی که درباره ی ایشون است به گاطعی نسبت دادند.

انشاءالله خداوند متعال عاقبت همه ر ا ختم بخیر بفرماید. یا علی مدد

یا علی مدد

ز همه ی عزیزانی که شبهه ای در مورد تعداد ائمه هدی علیهم السلام دارند و ممکن است گمان کنند که این امکان وجود دارد که به جای 12 امام، 13 امام یا بیشتر وجود داشته باشد خواهشمندیم به منابع زیر مراجعه بفرمایند:

ما کی گفتیم یمانی(ع) امام سیزدهم است؟
ما گفتیم یمانی(ع) مهدی اول از مهدیین 12 گانه است که پس از فوت امام دوازدهم یعنی امام مهدی(عج)، حکومت را از امام مهدی(ع) تحویل میگیرند و انها حجت خدا بر مردم هستند.

اگر اعتراضی به مهدیین دارید، پس شما به وصیت رسول الله(ص) اعتراض دارید.
اگر اعتراضی به مهدیین دارید ، پس شما به روایتهای متواتر معصومین در مورد مهدیین(ع) اعتراض دارید.
و تمامی احادیث مربوط به نام ائمه 12 گانه ، محتوی وصیت رسول الله(ص) را تصدیق میکند.
و دقت کنید در تمام احادیث و روایات مربوط به امامت ائمه 12 گانه ، جانشینی رسول الله(ص) در این 12 نفر حصر نشده است یعنی حدیثی با کلمه "انما" نمیتوانید پیدا کنید یا حدیثی که جانشینان رسول الله(ص) فقط و فقط 12 نفرند و لا غیر.
الحمد لله رب العالمین

با تشکر. مطلب بسیار خوب و جالبی بود.

سلام علیکم و رحمة الله
این مطلب را یکی از دوستان عزیز بنده نوشته اند و در اختیار حقیر قرار دادند.

آیا همه این افراد عمدا قصد فریب مردم را دارند؟ چه هدفی از این کار دارند؟ چرا باب زمانی که محکوم به اعدام شد توبه نکرد و از کار خود پشیمان نشد؟ غیر از این است که توهم حقانیت داشت؟ بنده خود شخصا با یکی از همین افراد از نزدیک آشنا هستم. افرادی که در حوزه مهدویت ادعاهایی دارند. از نزدیک او را می شناسم. می دانم که هدف و قصدی غیر از رضای خدا ندارد. نه تنها از این ادعایش سودی مادی نبرده که تمام زندگی اش را هم بر باد داده است. ولی باز دست از ادعایش بر نداشته است. به اعتقاد بنده اینگونه افراد توهم حقانیت دارند. انسانهای بدی نیستند. خیرخواه هستند. ولی ناآگاه. بدون علم کافی ادعا می کنند. اکثرا هم اتفاقاتی برایشان افتاده نظیر امدادهای غیبی یا نظیر آن که خیال کردند مورد توجه خاص خداوند قرار گرفته اند و مسئولیتی خطیر بر عهده دارند.

البته کلام شما حق است برادر و باید بین معاند و فریب خورده فرق گذاشت. انشاءالله روش ما چنین باشد.متاسفانه این مدعی با کلک رویای صادقه و استخاره عده ای جوانان دلپاک را فریفته. سخنرانی هایش را با اکو پخش میکند که به شنونده توهم روحانی بودن القا کند!

عده ای را هم با سوء استفاده از اصل«دفع خطر احتمالی» فریفته است.عده ای را هم با تقطیع و تحریف و تدلیس در روایات که نمونه بارزش را در همین بحث می بینید.

بنده مدتی است مشغول مبارزه با این فرقه هستم. به اندازه ای که سوادم قد دهد در خدمت شما هستم. یا علی مدد

ما کی گفتیم یمانی(ع) امام سیزدهم است؟ ما گفتیم یمانی(ع) مهدی اول از مهدیین 12 گانه است که پس از فوت امام دوازدهم یعنی امام مهدی(عج)، حکومت را از امام مهدی(ع) تحویل میگیرند و انها حجت خدا بر مردم هستند.

نظر دوستتان مهدی انصاری که این نیست! به جمع بندی نرسیده اید؟!

اگر اعتراضی به مهدیین دارید، پس شما به وصیت رسول الله(ص) اعتراض دارید.

از 2 حالت خارج نیست:
1- یا وصیت غیر قابل قبول است. زیرا وصیت فقط و فقط باید در دست امام معصوم باشد و لاغیر

2- یا احمد اسماعیل کذاب است که با این وصیت احتجاج می کند.چون احمد اسماعیل به اعتراف خودتان امام نیست

حالا شما بفرما کدام یک از این موارد است؟؟ منتظر چوابیم

و دقت کنید در تمام احادیث و روایات مربوط به امامت ائمه 12 گانه ، جانشینی رسول الله(ص) در این 12 نفر حصر نشده است یعنی حدیثی با کلمه "انما" نمیتوانید پیدا کنید یا حدیثی که جانشینان رسول الله(ص) فقط و فقط 12 نفرند و لا غیر.

جواب سوال بالا را بدهید تا جواب این را بگویم

البته کلام شما حق است برادر و باید بین معاند و فریب خورده فرق گذاشت. انشاءالله روش ما چنین باشد.متاسفانه این مدعی با کلک رویای صادقه و استخاره عده ای جوانان دلپاک را فریفته. سخنرانی هایش را با اکو پخش میکند که به شنونده توهم روحانی بودن القا کند! عده ای را هم با سوء استفاده از اصل«دفع خطر احتمالی» فریفته است.عده ای را هم با تقطیع و تحریف و تدلیس در روایات که نمونه بارزش را در همین بحث می بینید. بنده مدتی است مشغول مبارزه با این فرقه هستم.

تمامی ادله دعوت قرانی است و ادله دعوت همان ادله انبیا و حجج الهی است بنده عرض کردم اگر قصد اثبات باطل بودن دعوت را دارید، دلایل دعوت را با استناد به قران و روایات معصومین(ع) رد کنید ولی چون نمیتوانید ، روشهای منکران در برابر دعوتهای حق را درپیش گرفته اید یعنی توهین ،استهزا ، ایجاد هیاهو و جنجال

روشهای شناخت رسولان و انبیا و اوصیا و بطور کلی حجج الهی در قران عبارتند از :
1- وصیت
2- علم و حکمت
3- دعوت به شناخت و اطاعت الله واحد و سبحان و نفی هرگونه شرک
- بشارت مومنان به بهشت و انذار کفار و مشرکین از عقوبت و عذاب الهی پس ازمرگ(معاد)
4-معجزات،کرامات و اخبار غیبی
5- مباهله
6- وقوع عذاب در این دنیا برای کافران و مشرکان بعد از انکار و مسخره کردن دعوت و رویگردانی و عدم قبول آن.
7- شهادت خدا و ملائکه در عالم ملکوت برای صاحب دعوت حق الهی و مصداق آن میتواند رویای صادقه،مکاشفه در بیداری و استخاره به قران کریم باشد که قران صادق الامین بوده و شیاطین را در ان راهی نیست و خدای سبحان بهترین وکیل و بهترین مشاور است و رسول الله(ص) و اوصیا ایشان را از طریق قران تایید میکند.

پس برای اثبات باطل بودن این دعوت باید شما و کلیه مخالفان بتوانند ثابت کنند:

1- رسول الله(ص) در شب وفاتشان وصیت نکرده و یا محتوی وصیت مطلب دیگری است .
2-باید بتواند علمی که یمانی(ع) ارائه میکنند را به چالش بکشند و حتی یک مورد از مطالب ایشان را با استفاده از قران و احادیث معتبر معصومین(ع) یا حتی تورات و انجیل رد علمی کند مثلا ثابت کند تفسیر حروف مقطعه ایشان یا متشابهاتی که ایشان انرا محکم کرده اند و یا اثبات حقانیت از طریق علم حروف و... اشتباه است
3- یمانی (ع) در کتابها و خطبه هایشان توحید ناب و واقعی را به مردم معرفی میکند و مردم را به اطاعت کامل از خدا و حاکمیت خدا دعوت میکند، مخالفان باید نشان دهد که مطالب ایشان اشتباه است و یا چه فرقی بین دعوت به توحید ایشان با دعوت نوح(ع) وابراهیم(ع) و موسی(ع) و عیسی(ع) و محمد(ص) و سایر رسل و انبیا ذکر شده در قران وجود دارد.
4- اخبار و مستندات متواتر و غیر قابل انکاری از وقوع کرامات و اخبار غیبی از یمانی موجود است ، مخالفان باید قادر باشد با دلایل عقلی و مستندات ثابت کند که این مسائل دروغ و ساختگی و اوهام و خیالات و یا اتفاقی بوده است مثلا ظاهر شدن کلمه کافر در عمامه خالد وصابی در پخش زنده تلوزیونی یا تحقق دو معجزه ای که شیخ کورانی در برنامه زنده طلب کرد و یا رسوایی اخلاقی عدنان عرعور و یا هلاکت علی شکری که به یمانی(ع) توهین کرد و تهمت زد و خدا را شاهد گرفت که حق را گفته و یا ظاهر شدن کلمه احمد با دود ناشی از اتشفشان ایسلند و یا دعوت رسمی ایشان از علما برای طلب معجزه ای همانند معجزات پیامبران پیشین و مطابق با قران و...آیا همه اینها اتفاقی یا ساختگی است؟

5- دعوت ایشان از علما برای مباهله مطابق قران کریم و یا اظهار قسم برائت و یا قسم حضرت ابولفضل(قسمی معروف در شیعه)، آیا آقایان علما و مخالفان که به باطل بودن دعوت یقین دارند حاضرند قسم برائت اظهار کنند؟( هر کس بدروغ این قسم را بخورد در کمتر از چند روز هلاک میشود همانند حیدر مشتت که قسم برائت را در مجله اش منتشر کرد و مدتی بعد هلاک شد و یا علی شکری که در شب تاسوعا در منبر بصره پس از توهین و تهمت قسم خورد که حق را میگوید و احمد الحسن دروغگو و باطل است و شش روز بعد در حادثه تصادف هلاک شد و تمامی سرنشینان اتومبیل سالم ماندند ولی علی شکری مغزش متلاشی شد)

6- در چند سال اخیر شاهد رشد تصاعدی نزول انواع عذاب بر زمین از انواع مختلف زلزله، آتشفشان ،سونامی،طوفان،سیل، برخورد شهاب سنگ ، خشک شدن دریاچه ها ،شور شدن ابها، قرمز شدن رنگ دریاچه ها و رودها، قحطی ،گرسنگی، جنگ ، گرانی ، آتش سوزی جنگلها ، اب شدن یخهای قطبها از بین رفتن محصولات بحرانهای اقتصادی جهانی ، افزایش بیماریهای جسمی و روانی رشد بی سابقه امار انواع جرم و جنایت و....بوده ایم که همه اینها مقدمه و هشداری برای عذابی بزرگ و فراگیر است ، حال با توجه به قران و تغییر ناپذیری سنت الهی و اینکه عذاب بر مردم نازل نمیشود مگر اینکه رسولی الهی بین انها بوده و دعوتی داشته باشد و از طرف مردم مسخره و انکار شده باشد، پس این رسول کیست و این دعوت چیست؟

7- رویاهای صادقه هزاران نفر از مومنین که رسول خدا(ص) و یا ائمه اطهار(ع) را در خواب دیده اند که شهادت بر حق بودن دعوت یمانی(ع) داده اند و یا توسل به خدا و استخاره و طلب مشورت از طریق قرآن که صادق الامین میباشد و شیاطین را بر آن راهی نیست که همگی بر حقانیت و صدق این دعوت گواهی میدهند. حال اقایان باید از طریق دلایل عقلی غیر قابل انکار متکی بر ثقلین بتوانند ثابت کنند که رویای صادقه و توکل و توسل به خدا از طریق قران همگی دروغ و باطل است.

چرا اقایان علما دعوت به مناظره و مباهله و قسم برائت و طلب معجزه از طرف ایشان را نپذیرفتند تا این مدعی دروغین رسوا شود؟ ، همانگونه که مدعیان دروغین پیشین رسوا شدند.

و خلاصه اینکه آقایان علما و کارشناسان مخالف باید مشخص کنند که یک دعوت دروغین و باطل چگونه اینهمه پشتوانه حق قرانی دارد که در دعوتهای مشابه مدعیان دروغین پیشین وجود نداشت؟

الحمد لله رب العالمین

تمامی ادله دعوت قرانی است و ادله دعوت همان ادله انبیا و حجج الهی است بنده عرض کردم اگر قصد اثبات باطل بودن دعوت را دارید، دلایل دعوت را با استناد به قران و روایات معصومین(ع) رد کنید ولی چون نمیتوانید ، روشهای منکران در برابر دعوتهای حق را درپیش گرفته اید یعنی توهین ،استهزا ، ایجاد هیاهو و جنجال

بازهم ایرادهای تکراری

منتظر پاسخ پست368 هستم

از 2 حالت خارج نیست: 1- یا وصیت غیر قابل قبول است. زیرا وصیت فقط و فقط باید در دست امام معصوم باشد و لاغیر 2- یا احمد اسماعیل کذاب است که با این وصیت احتجاج می کند.چون احمد اسماعیل به اعتراف خودتان امام نیست حالا شما بفرما کدام یک از این موارد است؟؟ منتظر چوابیم

وصیت میتواند در دست هر یک از صاحبان ان باشد، و یمانی(ع) نیز یکی از صاحبان آن است و نام ایشان صریحا در وصیت و بعنوان مهدی اول(ع) موجود است و ایشان با همان وصیت احتجاج میکند و قبلا به شما نشان دادیم که کسی غیر از صاحب وصیت نمیتواند به ان احتجاج کند.
الحمد لله رب العالمین

با سلام...

برادر امین ز .سلام علیکم. از زحماتی که برای هدایت این افراد می کشید کمال تشکر را می کنم وحقیقتا وقتی اشخاصی مثل شما رو مشاهده میکنیم روحیه ما دو چندان میشود واقعا نمیدونم اونها با چه رویی می گن می خواهیم با لماء مناظره کنیم آخه علماء بیان با کسانی مناظره کنن که از دین و مذهب خود جز چندتا حرف بلد نباشند؟؟؟ شما تا به الان با یکی از سربازان امام الزمان جناب برادر امین ز نتونستید دوام بیارید چگونه می خواهید با سردم داران ولایت وحامیان شریعت رو به رو بشید.
نکته برای برادرم امین: برادر این افراد احتیاج به توجیه دارند شما سعی کنید اونها رو از خودتون دور نکنید شاید هدایت بشن.
ومن دعا می کنم که لااقل یک راه برگشتی را برای خود باقی بگذارند (یک کلامی که الان از امام خودشون احمد الحسن{گاطعی}بینشون رایج است اینه که طالب حق یک روایت برایش کافیست و الا کافی برایش کافی نیست )ومن الان به اونها میگم برادران شما تا الان چندتا روایت بر خروج یمانی از یمن دیدید و چند روایت بر حصر امامان در 12 نفر نیز دیدید پس یکم بیشتر دقت کنید و یک راه برگشت برای خودتون باقی بذارید و اگه شما خودتون رو حق وصاحب عقیده حقه دانستید دقیقا مثل اقایان وهابی می شوید که با اینکه عقیدشون درست نیست ولی اعتقاد دارند که صحیح است ودر مقابل شنیدن حرف حق سعی بر تحریف آن می کنند. پس بیشتر مواطب باشید (امر نیست بلکه نصیحت است)

برادر عزیز ضمن خسته نباشید.

بزرگوار بنده سوال شما را در تاپیک شماره 329 در صفحه شماره 33 دادم، ظاهرا فقط بلدید تهمت بزنید...!!! یا اینکه پاسخ ندارید؟... منتظر پاسختون هستم. یا علی مدد.

موفق باشید

با سلام...


زیاد گیر الفاظ نباش.
امام احمد الحسن وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلام (از نظر شما) = گاطعی از نظر ما

قال الباقر سلام الله علیه:
من یدعی هو ابن لامام المهدی فالعنوه

اینجا هم لابد منظور امام فرزند مستقیمه نه غیر مستقیم!!!

ما شاء الله امین.ز از خانواده کپی پیست در مقابل انصار هستند و از جواب دادن به سوالات فرار می کنند، بله فرار کردی از استدلال انصار امام مهدی اتباع امام احمد الحسن علیه السلام و این مایه سرافرازی است.
در ضمن ممنون می شم این روایتی که در نقل قول کلام شما است رو برای بنده کامل بیاری اخه هر کجا بزنم یافت نمی شود، ممکنه بازم از تدلیس شما باشه!!!! چون عادت کردی به دروغ گفتن....

لطفا و خواهشن و التماس می کنم ازت این روایت رو کامل بیار، "من یدعی هو ابن لامام المهدی فالعنوه" نترس ابروت نمی ره درجش کن کامل یا اینکه لینک کتابی بده خودمون بگردیم داخل کتاب، با برش روایت مانند وهابیها کاری که پیش نمیره هیچ مردم رو گمراهتر می کنی برادر عزیز. کمی انصاف داشته باش روایت رو کامل درج کن.

در ضمن بله روایت رو هم بنا به توضیح قبلی که دادم خدمتتان و فرار از جوابش رو بر قرار ترجیح دادی، کاملا شبیه به این هست، لذا منتظر شما می مونم تا این روایت رو کامل بیاری، بدون کم و زیاد............ انتظار می کشیم ببینم کی این روایت رو کامل می یاری...

در ضمن الفاظ و غلط املایی ها خیلی مهم هستند برادر، شما با دست کم گرفتن همین الفاظ یک جامعه رو ممکنه بدبخت کنی و جهنمی، مثلا بگی جِنَّة و جَنَّة و این خیلی فرق دارند با اختلاف اعراب، حالا برادر عزیز بنده تدلیست رو بیان کردم چرا عصبی می شی؟ حقیقت تلخه؟؟؟؟؟؟ شاید!!!!!! یکی بیاد ابروت رو ببره چون ادعات می شه و ابروت رو ببره لذا منتظر ابرو ریزی مجدد در روایتی که منتظرش هستیم کامل بیاریش.

موفق باشید

نقل نمایش پست ها نوشته اصلی توسط : سیدرضا هاشمی برادر امین ز .سلام علیکم. از زحماتی که برای هدایت این افراد می کشید کمال تشکر را می کنم وحقیقتا وقتی اشخاصی مثل شما رو مشاهده میکنیم روحیه ما دو چندان میشود واقعا نمیدونم اونها با چه رویی می گن می خواهیم با لماء مناظره کنیم آخه علماء بیان با کسانی مناظره کنن که از دین و مذهب خود جز چندتا حرف بلد نباشند؟؟؟ شما تا به الان با یکی از سربازان امام الزمان جناب برادر امین ز نتونستید دوام بیارید چگونه می خواهید با سردم داران ولایت وحامیان شریعت رو به رو بشید. نکته برای برادرم امین: برادر این افراد احتیاج به توجیه دارند شما سعی کنید اونها رو از خودتون دور نکنید شاید هدایت بشن. ومن دعا می کنم که لااقل یک راه برگشتی را برای خود باقی بگذارند (یک کلامی که الان از امام خودشون احمد الحسن{گاطعی}بینشون رایج است اینه که طالب حق یک روایت برایش کافیست و الا کافی برایش کافی نیست )ومن الان به اونها میگم برادران شما تا الان چندتا روایت بر خروج یمانی از یمن دیدید و چند روایت بر حصر امامان در 12 نفر نیز دیدید پس یکم بیشتر دقت کنید و یک راه برگشت برای خودتون باقی بذارید و اگه شما خودتون رو حق وصاحب عقیده حقه دانستید دقیقا مثل اقایان وهابی می شوید که با اینکه عقیدشون درست نیست ولی اعتقاد دارند که صحیح است ودر مقابل شنیدن حرف حق سعی بر تحریف آن می کنند. پس بیشتر مواطب باشید (امر نیست بلکه نصیحت است) سلام علیکم ممنون برادر انشاء الله صاحب الزمان گوشه ی چشمی هم این بنده ی کمترین کنه باور کن وقتی می بینم این گاطعیون اصلاً و ابداً اسمی از صاحب الزمان عج نمیارن و فقط میگن گاطعی گاطعی قلبم به درد میاد. اینها مقام گاطعی رو بالاتر از امام صاجب الزمان میدونند اما حاشا می کنند. الان بهشون بگین روایاتی که درباره ی امام زمان روحی فداه است که موقع ظهور چه می کنند؟ سکوت می کنند. میدونین چرا؟ چون تقریباً همه ی روایاتی که درباره ی ایشون است به گاطعی نسبت دادند. انشاءالله خداوند متعال عاقبت همه ر ا ختم بخیر بفرماید. یا علی مدد یا علی مدد

جواب شما در پست 315 داده شده لینک http://www.askdin.com/post335799-315.html

ولی ظاهرا شما آقایان خود را به ندیدن زدید !
در صورتیکه یک اشتباه املایی انصار را پیراهن عثمان میکنید
منتظر جواب شما هستیم!

الحمد لله رب العالمین

ما شاء الله امین.ز از خانواده کپی پیست در مقابل انصار هستند و از جواب دادن به سوالات فرار می کنند، بله فرار کردی از استدلال انصار امام مهدی اتباع امام احمد الحسن علیه السلام و این مایه سرافرازی است.

پست های خودتو ببین. وقتی ایرادات رو کپی پست می کنی منم جوابهاتو کپی پست میکنم. این منطقیه دیگه!

لطفا و خواهشن و التماس می کنم ازت این روایت رو کامل بیار، "من یدعی هو ابن لامام المهدی فالعنوه" نترس ابروت نمی ره درجش کن کامل یا اینکه لینک کتابی بده خودمون بگردیم داخل کتاب، با برش روایت مانند وهابیها کاری که پیش نمیره هیچ مردم رو گمراهتر می کنی برادر عزیز. کمی انصاف داشته باش روایت رو کامل درج کن.

این روایت کامله و ماقبل و مابعد نداره . برات متأسفم تتبع روایی نداری و بدون شک تا الان این روایت رو ندیدی و فقط دنبال سفسطه و تهمت و تشنج هستی وگرنه این حرف رو نمیزدی. بعضی از دوستان هم مسلک شما وقتی دیدند چاره ای ندارند از سلسله رجال راویان ایراد گرفتند!!! که البته ثابت کردیم از این نظر نیز درسته:

بسم الله الرحمن الرحیم


با توجه به اینکه برخی گاطعیون به دلیل ناآشنایی با منابع روایی بر رجال روایت زیر ایراد گرفتند توضیحاتی پیرامون این موضوع بیان میشود:

در کتاب الرد علی اهل البدعة نوشته ی ابوالحسن علی بن ابی سهل حاتم بن ابی حاتم قزوینی ص 431 :

حدثنا محمد بن یعقوب عن ابی زراج عن ابو یوسف بغدادی عن طلحة بن زراق عن صیامر بن جبیر عن محمد بن جعفر عن ابویوسف نجلی عن ابراهیم بن یعقوب عن عن ابی سأکت عن ابیه عن محمدبن علی سلام الله علیه قال :

((من یدعی انه ولدٌ للامام المهدی فالعنوه))


ترجمه
:هرکس ادعاکندکه من فرزندامام مهدی (عج)هستم اورالعنت کنید


بررسی رجال:

محمدبن یعقوب: از راویان ابن حجر هیثمی و ذهبی و همجنین استبصار شیخ طوسی است و اینان درباره اش گفته اند: هذه ثقة

ابی زراج: استاد محمدبن یعقوب است و زمخشری و کشی درباره ی او گفته اند : هذه ثقة

ابو یوسف بغدادی: دایی و استاد ابی زراج و در شرح مسند احمد بن حنبل و همجنین در کشی آمده که : هذه ثقه. و او از راویان کلینی است ابن حجر در قتح الباری از او روایت نقل میکند و میگوید ایشون مورد وثوق هستن و در علوم ید بسط دارند

طلحة بن زراق : ذهبی و شیخ طوسی درباره ی او گفته اند : هذه ثقة

صیامر بن جبیر : شیخ طوسی درباره ی او گفته : هذه ثقة

محمد بن جعفر : کشی درباره ی او گفته : هذه ثقة

ابو یوسف نجلی: استاد صابر بن جبیر و محمد بن جعفر است و از راویان کتاب استبصار شیخ طوسی و اصول کافی کلینی می باشد.


ایشان برای اولین بار صیحفه سجادیه را گرد آوردی کرد.

ابراهیم بن یعقوب : استاد ابو یوسف نجلی است و شیخ صدوق و شیخ طوسی و کشی درباره ی او گفته اند : هذه ثقة

ابی سأکت: از روایان حدیثی است که شیخ طوسی از او حدیث نقل کرده . اسم اصلی اش احمد بن عیسی است و در المحضر ابوالحسن بن عبدالعزیز العکبری آمده که : هذه ثقه

منابع دیگر:

المختصرج2ص23

/الروادع النفوس ص29/الحجة البیضاء ص187/الکفایة فی شرح الغیبه ج2ص1


در ضمن الفاظ و غلط املایی ها خیلی مهم هستند برادر، شما با دست کم گرفتن همین الفاظ یک جامعه رو ممکنه بدبخت کنی و جهنمی، مثلا بگی جِنَّة و جَنَّة و این خیلی فرق دارند با اختلاف اعراب، حالا برادر عزیز بنده تدلیست رو بیان کردم چرا عصبی می شی؟ حقیقت تلخه؟؟؟؟؟؟ شاید!!!!!! یکی بیاد ابروت رو ببره چون ادعات می شه و ابروت رو ببره لذا منتظر ابرو ریزی مجدد در روایتی که منتظرش هستیم کامل بیاریش.

دیگه شما به بزرگی خودت غلط های املایی ما رو ببخش. گمان هم نکنم با این غلط های املایی جامعه رو بدبخت کنم!



جهت سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان ارواحنا فداه صلوات

وصیت میتواند در دست هر یک از صاحبان ان باشد، و یمانی(ع) نیز یکی از صاحبان آن است و نام ایشان صریحا در وصیت و بعنوان مهدی اول(ع) موجود است و ایشان با همان وصیت احتجاج میکند و قبلا به شما نشان دادیم که کسی غیر از صاحب وصیت نمیتواند به ان احتجاج کند.

نخیر وصیت در دست امام معصوم است. اگه ایشان رو امام معصوم می دونین خجالت نکشین و بگین

منتظر ارائه مدرکی پیرامون زنده بودن این مدعی هستم، نبود؟

ما کی گفتیم یمانی(ع) امام سیزدهم است؟
ما گفتیم یمانی(ع) مهدی اول از مهدیین 12 گانه است که پس از فوت امام دوازدهم یعنی امام مهدی(عج)، حکومت را از امام مهدی(ع) تحویل میگیرند و انها حجت خدا بر مردم هستند.

اگر اعتراضی به مهدیین دارید، پس شما به وصیت رسول الله(ص) اعتراض دارید.
اگر اعتراضی به مهدیین دارید ، پس شما به روایتهای متواتر معصومین در مورد مهدیین(ع) اعتراض دارید.
و تمامی احادیث مربوط به نام ائمه 12 گانه ، محتوی وصیت رسول الله(ص) را تصدیق میکند.
و دقت کنید در تمام احادیث و روایات مربوط به امامت ائمه 12 گانه ، جانشینی رسول الله(ص) در این 12 نفر حصر نشده است یعنی حدیثی با کلمه "انما" نمیتوانید پیدا کنید یا حدیثی که جانشینان رسول الله(ص) فقط و فقط 12 نفرند و لا غیر.
الحمد لله رب العالمین

با عرض سلام و ادب

جناب خادم الیمانی!

اتفاقاً تمام این اشکالاتی که شما بر مخالفین خود وارد کرده اید با قوت و قدرتی بیشتر متوجه شماست:

اولاً شما با چه دلیل و مدرک و روایت معتبری می فرمایید که یمانی،مهدی اول است؟؟؟؟ تا جایی که ما در روایات دیده ایم یمانی بعنوان مهدی معرفی نشده است،بلکه از شخصیت هایی معرفی شده اند که همراه با سفیانی و سید خراسانی خروج می کند و به امام زمان(عج) دعوت می کند و با سفیانی به جنگ و نبرد می پردازد.

ثانیاً بر فرض که سخن شما درست باشد - که نیست- خودتان می فرمایید مهدی اول بعد از فوت امام زمان(عج) حکومت را از آن حضرت تحویل می گیرد.پس چرا یمانی شما الان که هنوز ظهور اتفاق نیفتاده و مشخص هم نیست که چند سال دیگر اتفاق خواهد افتاد،نمایان شده است؟؟؟؟؟

ثالثاً میشه بفرمایید از کی روایات مهدیین به حد تواتر رسیده اند؟ حال آنکه این روایات علاوه بر ضعف سند،در تعداد مهدیین هم با هم اختلاف دارند.

رابعاً در تواتر و حقیقت بودن روایاتی که ائمه دوازده گانه را معرفی می کنند،هیچ شک و شبهه ای وجود ندارد،اما بنده متوجه نشدم که این روایات چگونه مهدیین را ثابت می کنند؟؟؟؟

خامساً مگر فقط باید در عبارتی کلمه انّما باشد تا از آن حصر فهمیده شود؟؟!! به نظر شما اینکه رسول الله(ص) در مقام بیان و معرفی جانشینان خود بودند و فقط 12 نفر را معرفی کرده اند،به چه معنی ای می باشد؟؟!!!

یعنی شما می فرمایید جانشینان پیامبر(ص) بیشتر بوده اند،ولی آن حضرت بدون هیچ دلیلی با اینکه در مقام بیان بوده اند،بقیه را نام نبرده اند؟

اینکه اینهمه روایات تعداد دوازده عدد را ذکر کرده اند،حصر را نمی رساند؟؟اینکه در روایات متعدد به نام اولین و آخرین وصی تصریح شده است،حصر را نمی رساند؟؟؟؟؟؟!!!!

بحث از اینکه آیا جانشینان پیامبر خدا(ص) در 12 نفر منحصر هستند یا خیر،در جای خودش مفصلاً بحث شده است و دوستان لینکهایی را هم معرفی کرده اند که می توانید مراجعه بفرمایید.

وصیت میتواند در دست هر یک از صاحبان ان باشد، و یمانی(ع) نیز یکی از صاحبان آن است و نام ایشان صریحا در وصیت و بعنوان مهدی اول(ع) موجود است و ایشان با همان وصیت احتجاج میکند و قبلا به شما نشان دادیم که کسی غیر از صاحب وصیت نمیتواند به ان احتجاج کند.
الحمد لله رب العالمین

با عرض سلام و یادب

جناب خادم الیمانی!

میشه لطف کنید بفرمایید شما به چه دلیل و مدرکی می فرمایید وصیت می تواند در دست هر کسی باشد؟؟؟؟!!!!

و اینکه شما از کجا می فرمایید یمانی یکی از آن شخصیتهایی است که وصیت در دستان اوست؟؟؟؟؟

و نیز می شود لطف کنید متن روایتی که به نام یمانی بعنوان صاحب وصیت و اولین مهدی تصریح شده است را بفرمایید؟؟؟؟؟

تا جایی که بنده به روایات پیرامون یمانی و مهدیین مراجعه کرده ام،به روایتی که فرمایشات شما را تأیید کند برخورد نکرده ام.

آنچه که در روایات پیرامون یمانی آمده است این است که قطعاً قیام او یکی از علائم حتمی ظهور است که در آستانه ظهور امام زمان(عج) و همزمان با خروج سفیانی و قیام سید خراسانی اتفاق می افتد.

نکته دیگری که از روایات استفاده می شود این است که خروج یمانی از یمن است نه عراق.

ممنون خواهم شد روایاتی که فرمایشات شما را تأیید می کنند،بیان بفرمایید.

سرکار بقیه الاسلام/
شما تا الان هیچ روایتی صریح نیاوردید وبهتر است که در نقل رویات دقت کنید چرا که شیوه نقل شما از روایات و احادیث و قطع کردن متنی از آن و یا تفسیر خود سرانه از آنها باعث می شود ما در سوء استفاده کردن شما از احادیث برای فریب دیگران استفاده می کنید

جواب شما در پست 315 داده شده لینک http://www.askdin.com/post335799-315.html

ولی ظاهرا شما آقایان خود را به ندیدن زدید !
در صورتیکه یک اشتباه املایی انصار را پیراهن عثمان میکنید
منتظر جواب شما هستیم!

الحمد لله رب العالمین

برادر خادم الیمانی شما کجا جواب دادید من یک روایت صریح می خوام یک روایت اگر بیارید من با احمد اسماعیل بیعت می کنم .یک روایت بیارید که یمانی از بصره ظهور می کند والله وبالله وتالله من اگر این روایت رو ببینم به احمد اسماعیل ایمان میارم. یعنی وقتی که شما حتی یک روایت بر ادعای خود ندارید با چه جرأتی از اون پیروی می کنید . من روایت صریح می خوام . و کپی پیست کردن رو اصلا نمی خونم.

سلام به شما دوست عزیز

کسی امام است در خاندان پیامبر ص که سلاح به دست او برسد.

کسی از خودش امام سیزدهم نساخته و ما بر اساس روایات داریم صحبت می کنیم.

ظاهرا به این پست های بنده شما توجه نکردید :

پست 333 را حتما بخوانید :

((((((((((( http://www.askdin.com/post335994-333.html ))))))))))))

و همچنین پست های : 225 - 226 -227 -228

اول اینکه جناب سید مهدی جوابشون رو دادند.
دوم اینکه جناب امین.ز روایات رو درست نقل و ترجمه نمیکنند .
سوم اون کسایی که سرکشی کردند طبق این روایت و زیاده روی و سرکشی و افراط کردند و یک شخص رو امام کردند بدون اینکه امام باشند و امام ساختی ساختند واسه خودشون, بدونه اینکه وصیت و پرچم و سلاح داشته باشند ایشان , ما نکرده ایم و ما نیستیم و ما زیاده روی نمیکنیم و سرکشی و افراط نمیکنیم و طبق گفته ی ائمه عمل میکنیم و امام از نظر ما طبق فرموده ی امام صادق ع کسی هست که در خاندان پیامبر ص سلاح به اون برسد و لاغیر.

فلذا بنده طبق روایات در پست هایی که اشاره کردم ( 333-225-226-227-228) , مشخص کردم که شخصی که از مشرق می آید و جوان یمنی و یمانی که باید از او تبعیت شود قطعا طبق فرموده ی پیامبر ص سلاح دارد , و هر کس سلاح داشته باشد , امام هست در خاندان پیامبر ص , طبق فرموده ی امام صادق ع.

اصلا کار ندارم که کی هست جناب احمد الحسن هست یا نیست , این روایاتی که گفتم به ما می فهماند که اون شخص و جوان یمنی و مشرقی امام است.

موفق باشید

خدمت برادر یا خواهر بقیه السلام. نمی دانم شما چقدر از مذهب تشیع خبر دارید ؟؟؟ نکنه شما مستبصر هستید یعنی قبلا سنی بودید والان شیعه هستید که اینگونه عقاید شیعه را خوب بلد نیستید واقعا به شما نصیحت می کنم که قبل از ایمان آوردن به این شخص اول برید پای درس علماء ویا حداقل بیایید پیش بنده که یک مختصر عقیده ی شیعیان خدمت شما بدهم واقعا از حرف زدن شما معلوم است که فرد خیلی ساده هستید واینطوری در دریای احادیث غوطه ور شدن از دست هر کس بر نمیاد.مواظب باشید که جهنمی از بین نروید.

سلام به شما دوست عزیز

کسی امام است در خاندان پیامبر ص که سلاح به دست او برسد.

کسی از خودش امام سیزدهم نساخته و ما بر اساس روایات داریم صحبت می کنیم.

ظاهرا به این پست های بنده شما توجه نکردید :

پست 333 را حتما بخوانید :

((((((((((( http://www.askdin.com/post335994-333.html ))))))))))))

و همچنین پست های : 225 - 226 -227 -228

اول اینکه جناب سید مهدی جوابشون رو دادند.
دوم اینکه جناب امین.ز روایات رو درست نقل و ترجمه نمیکنند .
سوم اون کسایی که سرکشی کردند طبق این روایت و زیاده روی و سرکشی و افراط کردند و یک شخص رو امام کردند بدون اینکه امام باشند و امام ساختی ساختند واسه خودشون, بدونه اینکه وصیت و پرچم و سلاح داشته باشند ایشان , ما نکرده ایم و ما نیستیم و ما زیاده روی نمیکنیم و سرکشی و افراط نمیکنیم و طبق گفته ی ائمه عمل میکنیم و امام از نظر ما طبق فرموده ی امام صادق ع کسی هست که در خاندان پیامبر ص سلاح به اون برسد و لاغیر.

فلذا بنده طبق روایات در پست هایی که اشاره کردم ( 333-225-226-227-228) , مشخص کردم که شخصی که از مشرق می آید و جوان یمنی و یمانی که باید از او تبعیت شود قطعا طبق فرموده ی پیامبر ص سلاح دارد , و هر کس سلاح داشته باشد , امام هست در خاندان پیامبر ص , طبق فرموده ی امام صادق ع.

اصلا کار ندارم که کی هست جناب احمد الحسن هست یا نیست , این روایاتی که گفتم به ما می فهماند که اون شخص و جوان یمنی و مشرقی امام است.

موفق باشید


واقعا هرچه به حرفاتون نگاه می کنم واقعا یک ذره علم در وجود کلمات شما نمیبینم

بسم الله الرّحمن الرّحیم

(((شیعه ی اثنی عشری)))
شاید بدترین بدعتی که گاطعی ها قصد دارند در شیعه ی اثنی عشری ایجاد کنند جعل یک امام دیگر بر دوازده امام و قائل شدن به سیزده امام است.

این آقایان بدون داشتن دلیلی محکم و منطقی و فقط با ترجمه و تفسیر اشتباه چند روایت متشابه در مقابل روایات فراوان محکم و متواتر و دلایل عقلی و حتی قرآنی، قد علم کرده و لجوجانه به این بدعت نامبارک دامن می زنند و به طرز عجیبی تعصب می ورزند. و صد البته بسیار بعید است که این پافشاری از جهل آنان باشد.

جالب اینجاست که در تفسیر آیه ی مبارکه ی انّ عدّة الشهور عند الله اثنا عشر شهراً في كتاب الله يوم خلق السموات و الارض منها اربعة حُرُم ذلك الدين القيم فلا تظلموا فيهنّ انفسكم)
در احاديث اهل بيت عليهم السلام رسيده است ـ عبارت مي‌شود از چهار امامي كه نامشان علي است: علي بن ابي طالب عليه السلام، علي بن الحسين عليه السلام، علي بن موسي الرضا عليه السلام و علي بن محمد الجواد عليه السلام (عروسي حويزي، 1412: ج2، ص187؛ بحراني، 1417: ج1، ص404).

یعنی خداوند متعال تعداد ائمه را به 12 نفر حصر نموده است.

اصل این روایات توسط استاد مقداد جمع آوری گردید و حقیر جند روایت دیگر و نکاتی قرآنی به آن اضافه نموده و در اختیار حق طلبان قرار می دهم.

در مورد حصر امامت بر امامت ائمه اطهار علیهم السلام چند روایت بیان می شود انشاءالله تفقه بفرمایند و موثر افتد.

برادر این یکی دیگر از روایتی که صراحت دارد امام مهدی فرزند امام عسکری آخرین خلیفه روی زمین است :

في إثبات الهداة:3/569 ، عن الفضل بن شاذان في كتابإثبات الرجعة ، عن محمد بن عبد الجبار قال: قلت لسيدي الحسن بن علي عليه السلام : يا ابن رسول الله جعلني الله فداك: أحب أن أعلم من الإمام وحجة الله على عباده منبعدك؟ فقال: إن الإمام وحجة الله من بعدي ابني سميُّ رسول الله صلى الله عليه وآلهوكنِيُّه ، الذي هو خاتم حجج الله وآخر خلفائه ، قلت: ممن هو يا بن رسول الله؟قال:من ابنة ابن قيصر ملك الروم ألا إنه سيولد ويغيب عن الناس غيبة طويلة ثم يظهر.
یعنی واقعا این روایت صراحت در آخرین خلیفه بودن امام مهدی را نمی رساند؟؟؟؟؟
وآخر خلفائه (وآخر خلفائه )وآخر خلفائه (وآخر خلفائه ) در روایت این کلام آمده است فرزند امام حسن عسکری (م ح م د) آخرین خلیفه خدااست.
نمی دانم اینها دیگر چه روایتی صریحتر از این روایات که برایشان نقل میکنیم بیاوریم که از ....... بیان پایین!!!

جناب بقیة السلام!

برای آخرین بار چند نکته را خدمت شما و دوستان عزیز عرض می کنم،چرا که ظاهراً شما آنچنان به احمد الحسن ایمان آورده اید که هیچ سخنی از ائمه(ع) که بیانگر حداقل شک و تردید در درستی ادعای این شخص داشته باشد را نمی پذیرید،پس ادامه دادن بحث جز تلف کردن وقت دوستان فایده دیگری نخواهد داشت.

امیدوارم خداوند متعال همه را به راه راست هدایت فرماید.

سلام به شما جناب مقداد خدا قوت :Gol:

جناب مقداد مطمئن باشید , حداقل من , اگر برام ثابت شود هر باطلی, خیلی راحت اگر اون عقیدم باشه , از عقیدم بر میگردم و من طرف سخنی هستم که , قرانی و حدیثی و عقلی و منطقی باشد.

1. طبق توقيع امام زمان عليه السلام به علي بن محمد سمري آخرين نايب حضرت در غيبت صغري مدعی ولاقت و نیابت آن حضرت در عصر غیبت کبری،كذاب است:

... و سياتي شيعتي من يدعي المشاهدة الا فمن ادعي المشاهدة قبل خروج السفياني والصيحة فهو كذاب مفتر ...[1]
چه بسا افرادي از شيعيان ادعاکنند که مرا مشاهده نموده اند، آگاه باشيد هر کس قبل از خروج سفيانی و صيحه آسماني، چنين ادعايي کند درغگو وافترا زننده است...

انشالله همراه با نوشته ی زیر چند مورد هست که نیاز به توضیح و پاسخ و سوال دارد , که می نویسم.

جناب بقیة السلام!!

مگر این مطلب فرمایش مولایتان امام زمان(عج) نیست؟؟؟؟؟!!!!!!!!.( ظاهراً شما ما را دشمنان آن حضرت می دانید)

آیا سفیانی خروج کرده است که جناب احمد الحسن شما ادعای ملاقات و نیابت از امام زمان(عج) دارد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

آیا صیحه آسمانی اتفاق افتاده است؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!

توقیع سمری ره :

جناب مقداد , بله و فرمایش امام زمان ع هست و بنده آن را و هیچ روایتی که از ائمه به من میرسد نمیتوانم کنار بگذارم.

اگر چه مطالبی که الان می خوام بنویسم واسه خودم مهم نیست , یعنی من روایت رو قبول دارم , اما چون شما راجعبه ضعیف بودن روایاتی که من دادم صحبت فرمودید , منم نکاتی رو در مورد این توقیع سمری ارائه می دهم :

1-درسند این روایت اشکال وجود دارد . و حتی اگر سند این روایت صحیح باشد باز هم نمیتواند موجب و دلیل یک اعتقاد استفاده شود مگر اینکه روایاتی بعنوانه پشتوانه همراه آن بیاید. که بتوان ازآن به یقین واعتقاد صدور انها رسید .

2-متن توقیع متشابه است ، و درک از روایت توسط علمای مختلف که به آن تمسک جسته اند متفاوت میباشد، وهرکدام یک درک خاصی ازاین روایت دارند .

3-این روایت مسوره نیست و این باعث میشود که در کلیت روایت اشکال وتشابه بوجود بآید.

4-این روایت بوسیله روایات و امورات زیادی نقض شده است و ازاین روایات , روایت یمانی و دیگر روایات وزیرمهدی و جوان مشرقی و مهدیین است و یا نامه های زیادی که به دست شیخ مفید از امام (ع) رسیده است و 100 داستان ملاقات و صحبت های علمای امروز خودمون و غیره... .

5- خبر واحد است و خبری است که از آن در شک وتردید استفاده می شود و در علم ویقین از ان استفاده نمی شود.خبر واحد را نمی توان برای اثبات عقاید به کار برد وبه آن عمل کرد . مگر به شرط وجود علم ویقین در آن خبر بلکه فقط در فقه به آن عمل می شود و از این مورد معلوم می شود که نفی مشاهده وروئیت امام (ع)بواسطه این روایت صحیح نیست بخاطر اینکه آن یک خبر ظنی وگمانی است که نمی تواند برای مسئله مهمی که در رابطه با امامت می باشد مورد استدلال قرار گیرد چون امامت یک امر عقائدی است که بواسطه یک خبر واحد ظنی وگمانی ثابت نمی شود .

6-راوی این روایت مجهول است و روایت از لحاظ سند ضعیف ونمی تواند مورد استفاده قرارگیرد. ومجهول در علم رجال مورد ترجمه وفهم قرار نگرفته، وسید خوئی در کتاب معجم رجال الحدیث در بحثی که در خصوص توقیع سمری آورده است فقط آنرا ذکر کرده است وآنرا ترجمه وتوضیح نداده است وشخص نقل کننده را بنام احمد بن حسن المکتب ذکر کرده است درحالیکه می بینیم صاحب کتاب مکیال المکارم یک مورد قابل توجه را ذکر می کند که در آن می گوید که کسی که از وی توقیع سمری روایت شده است , احمد بن الحسن المکتب نیست بلکه او حسن بن احمد المکتب است . وبا توجه به انکه صاحب کتاب مکیال المکارم از مشایخ شیخ صدوق همانطوری که سید خوئی در کتاب معجم رجال الحدیث ذکر کرده است می باشد . واین در حالیست که صاحب کتاب مستدرکات علم رجال الحدیث در خصوص راوی حدیث توقیع سمری ذکر می کند که راوی توقیع (حسن بن احمد المکتب )می باشد همانطوری که صاحب کتاب مکیال المکارم درخصوص مجهولیت راوی نص صریحی را ذکر می کند .

**بین اینکه شخص راوی احمد بن حسن المکتب است وآن طبق نظر بعضی از علما مجهول است یا اینکه شخص راوی حسن بن احمد المکتب است که او باید از مشایخ شیخ صدوق طبق نظر سید خویی وصاحب کتاب مکیال المکارم میباشد وبا توجه به نظر نمازی صاحب کتاب مستدرکات علم رجال الحدیث شخص راوی مجهول می باشد .

**از جمله کسانی که ضعیف بودن سند این روایت را گفته است :سید محمد صدر (رحمه الله)می باشد که گفته (واما اینکه این روایت خبر مرسل است پس غیر صحیح می باشد).

**از جمله کسانی که به مرسل بودن این روایت تصریح نمود علامه مجلسی میباشد که بعد از ایرادی که به حدیث شریف گرفت گفت :(((که این حدیث خبر واحد مرسل است.))) .

وگذشته از عقاید حتی در فقه با توجه به گفته علامه مجلسی هم نمی توان به این توقیع استناد نمود.

7-اکثر روایات تصریح می کند که امکان روئیت ومشاهده امام مهدی (ع)در زمان غیبت کبری وجود دارد.
**شیخ طوسی می گوید : در غیبت اولی اخبارش وکتابهایش برای مردم روشن میگردد و درغیبت دوم که طولانی است ودر آن کتابها ویا اخبارش قطع میشوند وکسی ازمحل او اطلاع ندارد مگر کسی که از خواص وی باشد .

**مفضل بن عمر گوید : شنیدم امام صادق (ع) می فرمود : برای صاحب این امر دو غیبت است . یکی از آنها طولانی شود تا بعضی از آنها بگویند مرده است و بعضی گویند کشته شده است و بعضی دیگر بگویند رفته و بازگشتی ندارد . تا این که بر امرش جز عده ی اندکی از اصحابش باقی نمانند . از موضع و مکان ایشان اطلاعی ندارد ، چه از فرزندانش و چه دیگران ، مگر آن """" مولی """" که امر او را بر عهده می گیرد . الغیبة الطوسی ص 161 . الغيبة النعماني ص 176 . منتخب الأنوار المضيئة ص 155 . بحار الأنوار ج 52 ص 152 . إثبات الهداة ج 3 ص 500 . منتخب الاثر ص 251

** ومحدث نوری در کتاب النجم الثاقب یکصد داستان که اصحاب امام مشاهده امام زمان (ع)را در آن ذکر کردند را نوشته است .

**شیخ محمدصادق صدر ذکر کرده است که می گوید : پس مدعی مشاهده امام اگر اموری باطل ومنحرف از قول امام (ع)نقل بکند دروغگو ومتقلب است .ولی اگر مدعی مشاهده برخلاف این امر باشد یعنی امور باطل ومنحرف را نقل نکند پس توقیع شریف بربطلان شخص دلالت نمی کند خواه اموری را که نقل می کند برطبق قواعد اسلامی اموری صحیح باشد ویا اقلا" محتمل بر صحیح باشد ویا حتی اگر مطلقا" چیزی نقل نکند.

________________________________________

و نتیجه اینکه : به نظرم با توجه به مطالب گفته شده و هم اینکه روایات زیادی داریم که قبل از ظهور شخصی می آید و اطاعتش واجب است , بهتره صرفا تکیه به این روایت نکنیم و همه ی روایات دیگر رو در این باره نادیده بگیریم.

در این باره توضیحاتی در پست های = 225 تا 228 دادم. صفحه 23

ادامه دارد انشالله...
.
.
.

.
.
.
ادامه پست قبلی...

و اما جناب مقداد عزیز یک مثالی از قران می زنم :

«وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَیْبِ لا یَعْلَمُها إِلاَّ هُوَ[انعام/59] كلیدهاى غیب، تنها نزد اوست و جز او، كسى آنها را نمى ‏داند.»
«قُلْ لا یَعْلَمُ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ الْغَیْبَ إِلاَّ اللَّهُ[نمل/65] بگو: كسانى كه در آسمانها و زمین هستند غیب نمى‏ دانند جز خدا»

اما در جای دیگر از قران چنین می بینیم :

«عالِمُ الْغَیْبِ فَلا یُظْهِرُ عَلى‏ غَیْبِهِ أَحَداً * إِلاَّ مَنِ ارْتَضى‏ مِنْ رَسُولٍ[جن/26-27] داناى غیب اوست و هیچ كس را بر اسرار غیبش آگاه نمى ‏سازد* مگر رسولانى كه آنان را برگزیده»

جناب مقداد این صحیح است که ما یک آیه را بخوانیم و بگوییم علم غیب نزد خداست و تمام ؟
و بعد دیگر آیات رو نخونیم ؟ و بذاریم کنار ؟

و یا بگیم قران تناقض دارد ؟

البته که صحیح نیست و ما با مواجهه با احادیث هم همینطور هستیم و قران های ناطق(ائمه ع) هم میتونه شیوه ی گفتنشون متشابه و هم مثل قران باشه و قطعا میبینیم که همینطوره و ما طبق گفته ی خود معصومین حق نداریم روایات رو انکار کنیم حتی اگر خیلی واسمون عجیب باشند.

پس همانطور که می گوییم , منظور خدا این و آن و منظور کل غیب هست نه همش و دلایل دیگه و به احادیث مراجعه می کنیم, واسه روایات هم همینطور میتونه باشه و ما نباید فقط به روایت سمری تکیه کنیم.

و علاوه بر گفته های بالا به این مورد هم می پردازیم :

آیا سفیانی خروج کرده است که جناب احمد الحسن شما ادعای ملاقات و نیابت از امام زمان(عج) دارد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

آیا صیحه آسمانی اتفاق افتاده است؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!

جناب مقداد :

مورد خروج سفیانی که بی فایده است , چون ما نمیتونیم بفهمیم سفیانی چه کسی هست که بعد منتظر باشیم خروج کند.
پس مورد اول که هیچی.

مورد دوم صیحه هست و باز همین مورد هم ما نمیتونیم به طور قطع بگیم چی هست و چه طور هست و اگر با قران بررسی شود , صیحه که بیاد , دیگه کار تمام هست.
و ما واقعا نمیدونیم اون صیحه چی هست و خصوصیتش چی هست و کسی نمیدونه و باز هم جای بحث زیاد داره که این صیحه چی هست چه طوری زده میشه و غیره... .

پس واقعا ما واسه این دو مورد هم مشکل جدی داریم.

و در مورد خروج سفیانی هم که در یک روز با یمانی هست , در روایات میبینیم و صحبت کردیم که باید لشکر این یمانی تشکیل شده باشد و زمانی که فرمان خروج داد همه باهاش خروج کنند نه اینکه بهانه بیارند و میدان جنگ رو خالی کنند و الا دعوت یمانی از قبل شروع شده و اون شخصی که دعوت میکنه که من توضیح دادم در پست های 225 تا 228 و دیگر پست ها , خلیفه ی مهدی و وزیر و مهدی و پرچم مهدی ع دارد و به سوی صاحب دعوت میکند و غیره... اطاعتش واجب است و اطاعت از فرزندان حسین ع است و کسی که وصیت و سلاح و پرچم داشته باشه.

پس به هر حال قبل از خروج سفیانی , یمانی و جوان یمنی و وزیر مهدی آمده و دعوت کرده و لشکر تشکیل داده.

با این حال من تصور میکنم چسبیدنه به توقیع سمری ره به صورت تنها و فقط توکل به آن , باعث گمراهی است و ما باید همه ی جوانب رو در نظر بگیریم.

سعی کردم توضیحات هم " قرانی باشد هم حدیثی و هم منطقی " .

انشالله شما نظرتون رو در این باره بفرمایید.:Gol:

2. مگر شما به روایاتی که به آمدن دوازده مهدی اشاره دارند توجه نکرده اید که همگی بر فرض صحت و درستی می گویند بعد از امام دوازدهم،دوازده مهدی خواهد آمد.یک نمونه را می آورم:عن الإمام الصادق (ع) قال:إن منا بعد القائم (ع) اثنى عشر مهديا من ولد الحسين (عليه السلام):همانا از ما بعد از قائم(ع) دوازده مهدى از فرزندان حسین(ع) می باشند .

آیا امام دوازدهم(عج) ظهور کرده و از دنیا رفته اند که اولین مهدی که شما معتقدید جناب احمد الحسن اولین مهدیست آمده است.شاید هم جناب احمد الحسن صبرشان تحمل شده و نتوانستند بیش از این منتظر بمانند تا امام دوازدهم(عج) ظهور کنند.

جناب مقداد , من قبلا این مورد رو توضیح دادم و ظاهرا خوب توضیح ندادم.:Gol:

من مشکلی نمیبینم واسه اینکه خداوند میداند ظهور امام زمان ع مثلا 10 سال آینده است و حال به کسی نمیگوید , حتی امام زمان ع , اما , به امام زمان ع دستور میدهد که یمانی و همان وزیر خودش رو به سوی مردم بفرستد , همانی که قطعا طبق روایاتی که در پست های قبلی دادم , معصوم و امام هست , حال 10 سال بعد , ظهور می شود و همان وزیر امام زمان ع و یمانی که 10 سال قبل از ظهور , به سوی مردم آمده بود , بعد از ظهور توسط امام زمان ع , به عنوان جانشین و مهدی اول معرفی می شود.

طبق روایت وصیت , هنگامی که وقت وفات امام زمان ع رسید , خلافت را به فرزندش اولین مهدیین میدهد.

قبل قیام قائم خمس علامات محتومات : الیمانی.

توضیحات در پست های 225 تا 228 .

3. شمایی که مدعی هستید سخنان منطقی و مبتنی بر آیات و روایات را خواهید پذیرفت و ما را متهم کرده اید به بیان مطالب غیر مستند به آیات و روایات،مگر در روایات بیان نشده است که خروج یمانی،سفیانی و سید خراسانی در یک سال و یک ماه و یک روز خواهد بود؟؟!!!!!

درسته و خروج هر سه در یک روز هست , تازه اگر بدا نشود که اون نیز ممکن است , اما بحث اینجاست که یمانی و همان توضیحاتی که راجعبه پرچم های مشرق و وزیر مهدی و جوان یمنی که اطاعت واجب است دادم , قبل از خروج باید بیاید...

حال چه خروج در یک روز باشد که نباشد. بلاخره اگر در یک روز هم خروج باشد , یمانی قطعا و عقلا وطبق احادیث باید از قبل دعوت کند و سرباز جمع کند.

یک روایت:حضرت رضا(ع) در سخني ديگر، حركت يماني را هم‌زمان با شورش سفياني و خراساني در يك سال، يك ماه و يك روز بيان مي‌كنند و مي‌فرمايند: «خروج سفياني، يماني و خراساني در يك سال، يك ماه و يك روز و ترتيب آنها همچون رشته مهره‌ها پشت سر هم خواهد بود. سختي از هر سو پديد آيد، واي بر كسي كه با آنها مخالفت و دشمني كند».[2]

آیا سفیانی و سید خراسانی خروج کرده اند؟؟؟؟؟!!!! یا جناب احمد الحسن که به اعتقاد شما یمانی است،باز هم عجله کرده و زودتر از موعد مقرر خروج کرده است؟

ما هرگز نمیتونیم خودمون متوجه بشیم , سفیانی و خراسانی کی هستند.
مگر در حد ظن و گمان بگیم شاید اون باشه شاید فلانی باشه.

فلذا ما نمیدونیم منتظر خروج کیا هستیم و نمی شناسیمشون. پس چطور منتظر خروجشون باشیم؟

پس بهتره ما منتظر همان وزیر مهدی ع و کسی باشیم که باید از فرزندان حسین ع باشد و همان یمانی که اطاعتش واجب است و باید :

1- وصیت رسول خدا
2-پرچم رسول خدا
3- سلاح رسول خدا

را داشته باشد باشیم.

و در آخر یاد آوری میکنم روایت سمری را با تمام توضیحاتی که دادم رد نمیکنم ولی فقط به همین تک روایت هم با تمام توضیحاتی که دادم , توکل نمی کنم.

منتظر پاسخ های قرانی و حدیثی و منطقی شما هستم جناب مقداد :Gol:

موفق باشید :Gol:

اولاً شما با چه دلیل و مدرک و روایت معتبری می فرمایید که یمانی،مهدی اول است؟؟؟؟ تا جایی که ما در روایات دیده ایم یمانی بعنوان مهدی معرفی نشده است،بلکه از شخصیت هایی معرفی شده اند که همراه با سفیانی و سید خراسانی خروج می کند و به امام زمان(عج) دعوت می کند و با سفیانی به جنگ و نبرد می پردازد.

علیکم السلام کارشناس محترم، جناب مقداد
هر چند جواب بیشتر سئوالات شما قبلا توسط برادران انصار داده شده ولی برای روشن شدن مطلب چشم.
طبق حدیث معروف امام باقر(ع) یمانی
1- هدایتگرترین پرچم
2- دعوت کننده بسوی صاحبمان(امام مهدی(عج))
3-دعوت کننده به حق مطلق(الحق یعنی تمام حق نه قسمتی از ان) و دعوت کننده به صراط مستقیم
4-کسی است که بموقع قیامش تجارت اسلحه حرام است
5- کسی است که هیچ مسلمانی حق ندارد در مقابل او بایستد وگرنه اهل جهنم است

و صفات فوق بخصوص موارد( 1و3و4و 5) یعنی صفات اهلبیت(ع) یعنی معصوم.

و همین امام محمد باقر(ع) در حدیث دیگری میفرمایند:
امام باقر (ع) فرمود: «اگر هر چيزي براي شما ايجاد اشكال يا شبهه كند، وصيت و پرچم و سلاح پيامبر خدا (ص) جاي هيچ گونه شبهه و اشكال برايتان باقي نمي‌گذارد. بر حذر باشيد از كساني كه خود را به دروغ به آل محمد نسبت مي‌دهند. كه همانا براي آل محمد و علي (ع) يك پرچم است و براي ديگران پرچم‌ها. پس در جاي خودت ثابت باش و ابداً از هيچ‌كس تبعيت نكن تا مردي را از فرزندان حسين (ع) ببيني كه با او وصيت رسول الله(ص) و پرچم او و سلاح او باشد.» تفسير العياشي ج1 ص64، بحار الأنوار ج52 ص222، الزام الناصب ج۲ ص96

در حدیث اول میفرماید از یمانی(ع) اطاعت کنو اطاعت او واجب است و در حدیث دوم میفرماید از هیچ کس تبعیت مکن مگر کسی که دارای وصیت و سلاح و پرچم رسول الله(ص) باشد

پس یمانی باید ، صاحب وصیت و سلاح و پرچم رسول الله(ص) باشد وگرنه دو حدیث دچار تناقض میشود و تناقض باطل است و سخن معصوم(ع) حق و هدایت است و بدور از تناقض.

و یمانی با سلاح رسول الله(ص) یعنی علم بر ما احتجاج میکند.
و یمانی با پرچم رسول الله(ص) یعنی معرفی توحید واقعی و نفی هر گونه شرک بر ما احتجاج میکند(بیعت لله)

و یمانی با وصیت رسول الله بر ما احتجاج میکند و نام یمانی در وصیت رسول الله(ص) احمد است و بعنوان اول مهدیین و اولین مومنین به پدرش امام مهدی (عج) در وصیت ذکر شده است. یعنی اولین 313 نفر.



"يا علي! بعد از من دوازده امام مي‌باشند و بعد از آنها دوازده مهدي. پس تو يا علي اوّلين دوازده امام هستي..........و چون وفات او برسد، آن را به فرزندش م ح م د كه مستحفظ از آل محمّد (ص) است، تسليم كند، و ايشان دوازده امامند. بعد از آن دوازده مهدي مي‌باشند. پس وقتي كه زمان وفاتش فرا رسيد، خلافت را به فرزندش كه اوّلين مهديين است مي‌سپارد، و براي او سه نام است. يك نامش مانند نام من، و نام ديگرش نام پدر من است و آنها عبدالله و احمد، و نام سوّمين مهدي است و او اوّلين مؤمنان است.)


و بديهي است كه مهدي اول چون اولين ايمان آورنده به امام مهدي (ع) است، در زمان ظهور امام مهدي (ع) حضور دارد. پس یمانی بر مهدی اول از طریق وصیت تطبیق میشود
.
و با توجه به حدیث امام باقر(ع) ،از دلایل حتمیه ظهور امام مهدی(ع) یمانی است و یمانی قبل از ظهور امام مهدی(عج) دعوتی وقیامی دارد
و از طرفی دیگر یمانی همان مهدی اول است پس این جواب سئوالات اولا و ثانیا شماست که چگونه یمانی بر مهدی اول تطبیق میشود و چرا اول مهدیین قبل از ظهور امام مهدی(ع) ظاهر میشود.


ثالثاً میشه بفرمایید از کی روایات مهدیین به حد تواتر رسیده اند؟ حال آنکه این روایات علاوه بر ضعف سند،در تعداد مهدیین هم با هم اختلاف دارند.
امام باقر عليه السلام فرمودند: «عمر بن خطاب از اميرالمؤمنين عليه السلام پرسيد: آيا اسم مهدي را به من مي‌گوييد؟ حضرت فرمودند: تحقيقا حبيب من شاهد است و از من عهد گرفته است تا نام او را نگويم تا زماني كه خدا او را مبعوث نمايد.» غيبت طوسي، ص470 ح487
و همه مي‌دانيم كه اسم محمد بن الحسن ع را همه مي‌دانستند، پس اين مهدي، همان مهدي اول است كه تا زمان بعثتش قرار بوده اين امر مخفي بماند و وسيله‌ي آزمايشي سخت براي شيعيان اخرالزمان باشد.

امام باقر (ع) فرمود: قائم دو نام دارد نامي مخفي و نامي آشكار، «نام مخفي احمد و نام آشكار محمد است.» كمال الدين و تمام النعمه ج2 ص653
از حدیث وصیت و حدیث فوق نتیجه میشود ، نامهای مهدی و قائم به یمانی(احمد یا مهدی اول) نیز اطلاق میشود.و حدیث فوق مضمون وصیت و وجود مهدیین را نیز تایید میکند

امام صادق (ع) فرمودند: «از نسل ما بعد از قائم (ع) يازده مهدي (ع) از فرزندان حسين (ع) مي‌باشند.» بحارالانوار ج53ص 145
و با توجه به اینکه در حدیث قبلی مشخص شد که قائم به یمانی(احمد) نیز اطلاق میشود پس منظور از قائم در این حدیث یمانی(ع) است.

امام صادق (ع) فرمودند: «از نسل ما بعد از قائم (ع) دوازده مهدي (ع) از فرزندان حسين (ع) مي‌باشند.» بحارالانوار ج53 ص148، برهان ج3 ص310، غيبت شيخ طوسي ص385
قائم در این حدیث امام مهدی(عج) است.
اين دو روايت اخير با هم تعارضي ندارند، چرا كه منظور از قائم در روايت اول «امام مهدي (ع)» و در روايت دوم «مهدي اول» است، زيرا كه پس از امام مهدي (ع) دوازده مهدي مي‌باشد و پس از مهدي اول يازده مهدي.

امام باقر (ع) مي‌فرمايد: «براي خداي تعالي گنجي در طالقان است، كه از طلا و نقره نيست. بلكه دوازده هزار نفر در خراسانند، كه شعارشان احمد، احمد است. رهبر آنها جواني از بني هاشم سوار بر قاطري سپيد رنگ است و پيشاني بندي قرمز رنگ بر پيشاني بسته است، گويي به او مي‌نگرم كه از رود فرات هم مي‌گذرد، اگر دعوت او را شنيديد به سوي او بشتابيد، حتي اگر مجبور باشيد سينه خيز بر روي يخ‌ها حركت كنيد.» منتخب الانوار المضيئه ص343

باز هم احمد که باید سینه خیز بسویش شتافت یعنی مهدی اول یعنی یمانی (وصیت امام باقر(ع))یعنی تایید نام ذکر شده در وصیت رسول الله(ص) و تایید وصیت. و احمدی که الله سبحان نامش را با دود اتشفشان ایسلند بر فراز اورپا نوشت یعنی اشاره به "رسول مبین" ذکر شده در سوره دخان.
ترکیبی که در کل قران یکبار بکار رفته "رَسُولٌ مُّبِينٌ " و ان سوره دخان است و اگر مایل باشید نشان خواهم داد که این رسول همان "احمد الحسن" است با علم جفر و سایر دلایل انشا الله !

حذيفه گويد: شنيدم كه رسول الله (ص) درباره‌ي مهدي فرمود: «همانا با او بين ركن و مقام بيعت مي‌كنند و اسمش احمد و عبد الله و مهدي است. اين سه اسم، نام‌هاي او مي‌باشند.» الغيبه الطوسي ص454، الغيبه الطوسي ص470، بحار الأنوار ج52 ص291
در این حدیث نیز قائم و نامهایش اشاره به مهدی اول است ذکر شده در وصیت است و وصیت(مهدیین) را تایید میکند.

از امير مؤمنان (ع) در خبري طولاني كه در آن اصحاب قائم (ع) را ذكر مي‌كند آمده است كه: «اولين آنها از بصره و آخرين آنها از ابدال (تبديل شدگان مانند حر) مي‌باشد.» بشارة الاسلام ص233
در این حدیث منظور از قائم امام مهدی(عج) است و اولین یاران اشاره به اولین 313 نفر است و مشخص کننده شهرش(بصره) .

امام سجّاد (ع) فرمود: «قائم ما قيام مي‌كند، سپس بعد از او دوازده مهدي خواهند بود.» شرح الاخبار ج3 ص400
تایید کننده مهدیین ذکر شده در وصیت

ابي بصير چنين روايت كرده است: به امام صادق جعفر بن محمّد (ع) گفتم: اي پسر رسول خدا از پدرتان امام باقر (ع) شنيدم كه فرمود: «پس از قائم دوازده امام مي‌باشند.» امام صادق (ع) فرمود: «بلكه ايشان فرمود: دوازده مهدي و نگفت دوازده امام و ايشان از شيعيان ما مي‌باشند كه مردم را به ولايت ما و شناساندن حق ما دعوت مي‌كنند.» كمال الدين و تمام النعمه ج2 ص358، بحار الانوار ج53 ص145
تایید کننده مهدیین ذکر شده در وصیت

رسول الله (ص) فرمود: «اجل اين امت نمي‌رسد، تا زماني كه دوازده خليفه بيايند كه همه‌ي آنها از اهل نبي (ص) هستند. همه آنها عاملان به حق و دين هدايت هستند. در آنها دو نفر هستند كه يكي از آنان چهل سال و ديگري سي سال حكومت مي‌كند.» شرح الاخبار ج3 ص400
از آن جا كه هيچ يك از امامان شيعه حكومتي با اين طول زمان نداشته‌اند،و با توجه به جمله (اجل اين امت نمي‌رسد) که اشاره به آخر الزمان دارد، پس اين روايت در مورد ۱۲ امام نمي‌باشد.و اشاره به 12 مهدی است.

امام مهدي (ع) فرمود: بر محمد و آل محمد (ص) اين گونه صلوات بفرستيد:
... وَ صَلِّ عَلَي وَلِيِّكَ وَ وُلَاةِ عَهْدِكَ وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ وَ مُدَّ فِي أَعْمَارِهِمْ وَ زِدْ فِي آجَالِهِمْ وَ بَلِّغْهُمْ أَقْصَي آمَالِهِمْ دِيناً وَ دُنْيَا وَ آخِرَةً إِنَّكَ عَلي كُلِّ شَيْءٍ قَدِير
«... خداوندا بر وليت (امام مهدي) و واليان عهد او و امامان از فرزندان او درود فرست و عمرشان را زياد كن و زندگيشان را طولاني گردان و آنان را به دورترين آرزوهاي ديني و دنيايي و اخرويشان برسان كه تو بر هر چيزي توانايي.» الغيبه الطوسي ص273، بحار الانوار ج52 ص17، دلائل الامامه ص300، مستدرك الوسائل ج16 ص89، اثبات الهداه ج3 ص685، بحار الانوار ج94 ص78، جمال الاسبوع السيد بن طاووس ص494، المصباح الكفعمي ص546، مفاتيح الجنان اعمال روز جمعه در صلوات ضراب اصفهاني
یعنی اشاره به مهدیین از فرزندان امام مهدی(عج)

امام حسن عسكري (ع) فرمود: «سوم شعبان روز تولد امام حسين (ع) است. پس اين دعا را بخوانيد: خدايا از تو مي‌خواهم به حق كسي كه در اين روز به دنيا آمده..... همانا كه امامان از نسل او هستند ..... و اوصياي بعد از قائم و غيبتش نيز از عترت و فرزندان او(حسین ع) هستند......» المصباح للكفعمي ص543. مصباح المتهجد الطوسي ص826، مفاتيح الجنان اعمال روز سوم شعبان
یعنی اوصیای بعد از قائم از فرزندان امام حسین(ع) هستند ،و با توجه به اینکه اولین رجعت کننده امام حسین(ع) است پس متوجه میشویم رجعت پس از امام مهدی(عج) نمیباشد یعنی رجعت بعد از آخرین قائم (مهدی دوازدهم) صورت خواهد گرفت ، و از طرفی رجعت امری عظیم و نشانه قیامت و متصل به ان است.

تمامی احادیث فوق ، که بررسی شد فقط قسمتی از احادیثی بود که دارای تواتر معنایی(اشاره به مهدیین ) و همگی موافق با حدیث وصیت است.


یعنی شما می فرمایید جانشینان پیامبر(ص) بیشتر بوده اند،ولی آن حضرت بدون هیچ دلیلی با اینکه در مقام بیان بوده اند،بقیه را نام نبرده اند؟
و نیز می شود لطف کنید متن روایتی که به نام یمانی بعنوان صاحب وصیت و اولین مهدی تصریح شده است را بفرمایید؟؟؟؟؟
و قائم(ع) با امری جدید می اید و ان امر جدید مهدیین میباشند، و از طرفی مهدی یعنی هدایت کننده به امری مخفی پس این سر عظیم و امر مخفی چه بوده است؟؟؟ مشخص است که با سری بودن امر نمیشد انرا بطور واضح بیان کرد ، از خود غیبت امام مهدی(عج) چقدر سواستفاده شده، فرض کنید ،در طول غیبت مسئله مهدیین(ع) هم اشکار بود تصور بکنید چه فاجعه ای برای شیعه رخ میداد!!!!؟؟؟

ابوخالد از امام باقر (ع) درخواست كرد كه: نام قائم را هم به من بگوييد تا آن حضرت را به نام مباركشان بشناسم. حضرت فرمود: «اي ابو خالد! به خدا سوگند! سوال بسيار سختي پرسيدي، كه تاكنون به احدي نگفته‌ام و اگر به احدي گفته بودم، به تو نيز مي‌گفتم، از امري پرسيدي كه حتي اگر فرزندان فاطمه او را بشناسند، نسبت به او حريص مي‌شوند، تا وي را تكه تكه كنند.» الغيبه الطوسي ص333 ح278، بحار الانوار ج52 ص98 ح21، إثبات الهداه ج3 ص509 ح328، الغيبه النعماني ص288 ح2

نام امام مهدی(ع) که مشخص بود ، پس منظور نام مهدی اول(احمد) است که به نیابت از طرف پدرش امر(دعوت و قیام ) را بر عهده میگیرد.

احمد بن ابى نصر بزنطى گفت : از امام رضا عليه السّلام درباره خوابي سؤالى نمودم. حضرت از پاسخ دادن خوددارى كردند . سپس فرمود : اگر آنچه شما از ما مي‌خواستيد به شما بدهيم يا بگوئيم براى شما بد بود و گردنِ صاحب الامر به باد مي رفت . مختصر بصائر الدرجات، ص 104
که البته با توجه به سئوال انجام شده ،اشاره به رویای صادقه و ارتباط ان با امر قائم(ع) نیز دارد.


در تواتر و حقیقت بودن روایاتی که ائمه دوازده گانه را معرفی می کنند،هیچ شک و شبهه ای وجود ندارد،اما بنده متوجه نشدم که این روایات چگونه مهدیین را ثابت می کنند؟؟؟؟

تمامی احادیث متواتر که ائمه 12 گانه را معرفی میکند ولی انرا حصر نمیکند ، صحت متن وصیت را تصدیق میکند یعنی به وصیت تواتر معنایی میدهد، و وصیت امر مهدیین را معین میکند علاوه بر تواتر معنایی احادیث مهدیین که بدقت بررسی شد .
معنی دقیق انما( بدرستی که و جز این نیست) میباشد. مثال :(انما المومنون اخوه)


میشه لطف کنید بفرمایید شما به چه دلیل و مدرکی می فرمایید وصیت می تواند در دست هر کسی باشد؟؟؟؟!!!!

بنده نگفتم دست هر کسی! گفتم فقط صاحبان ان میتوانند ان را ادعا کنند چون عهدی الهی و محافظت شده است.
امام صادق (ع) فرمودند: «آيا ديديد كه وصيت كننده از ما به هركس كه خودش بخواهد وصيت كند؟ نه به خدا سوگند، در صورتي كه وصيت عـهدي از خداوند و رسولش (ص) است به مردي بعد از مرد ديگر تا اين كه امر به صاحبش برسد.» (الكافي ج1 ص307)
امام صادق (ع) در كلامي طولاني فرمود: «... اي كسي كه ما را به وصـيت اختصاص نمودي (وصيت را مخصوص ما كردي) و علم گذشته و آينده را به ما دادي و دل‌هاي بعضي از مردم را متوجه ما نمودي و ما را وارث پيامبران قرار دادي...» بصائر الدرجات ص129

و محال است كسي غير از صاحب وصيت بتواند به اين وصيت احتجاج و استدلال نمايد:
امام صادق (ع) فرمود: «به درستي كه كسي غير از صاحب اين امر ادعاي آن را نمي‌كند، مگر آن كه خدا (رشته) عمرش را قطع مي‌كند.»
كافي ج1 ص373، الإمامه و التبصره ص136

و الله تعالی در قران میفرماید:
وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِيلِ * لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْيَمِينِ * ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتينَ
اگر به دروغ برخی سخنان را به ما می بست * محققا او را(به قهر و انتقام)با قدرت
می گرفتيم * و شاهرگش را قطع می كرديم

از امام باقر (ع) سوالي شد كه مضمون آن چنين است: «چگونه ممكن است كه صفات صاحب اين امر را فرد ديگري نداشته باشد و كسي نتواند به اين نشانه‌ها احتجاج كند؟»

ببينيد كه امام چگونه پاسخ فرمودند:
مالك جهني گويد به امام باقر (ع) گفتم: ما صاحب اين امر را با صفتي وصف مي‌كنيم كه احدي از مردم چنان نيست. امام باقر (ع) فرمود: نه بوالله قسم كه چنين نخواهد بود (و كسي اين صفات را ندارد) تا زماني كه خودش بيايد و بر شما به آنها احتجاج كند و شما را به خود دعوت كند. غيبت نعماني ص337
يعني امام باقر ع با قسم جلاله كه بالاترين سوگند است قسم ياد مي‌كنند كه تا زماني كه صاحب اين امر نيايد امكان ندارد كسي بتواند به اين صفات احتجاج و استدلال كند و ديگران را به سوي خود دعوت كند.


نکته دیگری که از روایات استفاده می شود این است که خروج یمانی از یمن است نه عراق.
برای جواب به پست 315
لینک http://www.askdin.com/post335799-315.html

مراجعه فرمایید.

آقای مقداد من به تمام شبهات شما دقیقا پاسخ دادم ، روایی و منطقی، درست مثل اثبات قضیه ریاضی ! پس خواهشا آنرا با دقت مطالعه فرمایید ، باز هم اگر سئوال یا شبهه ای بود در خدمتیم.
الحمد لله رب العالمین




برادر این یکی دیگر از روایتی که صراحت دارد امام مهدی فرزند امام عسکری آخرین خلیفه روی زمین است : في إثبات الهداة:3/569 ، عن الفضل بن شاذان في كتابإثبات الرجعة ، عن محمد بن عبد الجبار قال: قلت لسيدي الحسن بن علي عليه السلام : يا ابن رسول الله جعلني الله فداك: أحب أن أعلم من الإمام وحجة الله على عباده منبعدك؟ فقال: إن الإمام وحجة الله من بعدي ابني سميُّ رسول الله صلى الله عليه وآلهوكنِيُّه ، الذي هو خاتم حجج الله وآخر خلفائه ، قلت: ممن هو يا بن رسول الله؟قال:من ابنة ابن قيصر ملك الروم ألا إنه سيولد ويغيب عن الناس غيبة طويلة ثم يظهر. یعنی واقعا این روایت صراحت در آخرین خلیفه بودن امام مهدی را نمی رساند؟؟؟؟؟ وآخر خلفائه (وآخر خلفائه )وآخر خلفائه (وآخر خلفائه ) در روایت این کلام آمده است فرزند امام حسن عسکری (م ح م د) آخرین خلیفه خدااست. نمی دانم اینها دیگر چه روایتی صریحتر از این روایات که برایشان نقل میکنیم بیاوریم که از ....... بیان پایین!!!


قال رسول الله(ص) :يا علي ما سألت ربّي شيئاً إلاّ سألت لك مثله غير أنّه قال : لا نبوّة بعدك أنت خاتم النبيين وعلي خاتم الوصيين )

روى أيضاً ابن أبي الحديد في «شرح نهج البلاغة» عن حكيم بن جبير أنّه قالَ :
خَطَبَ عَلِيّ عَلَيهِ السّلامُ فَقَالَ فِي أثناءِ خُطبَتِهِ :
أَنَا عَبْدُاللَهِ وَ أَخُو رَسُولِهِ لَايَقُولُهَا أَحَدٌ قَبْلِي وَلَا بَعْدِي إلّا كَذّابٌ . وَرِثتُ نَبِيّ الرّحْمَةِ وَ نَكَحْتُ سَيّدَةَ نِساءِ هَذِهِ الأُمّةِ ، وَ أنا خاتَمُ الْوَصِيّينَ ...

عن علي بن حكيم ، عن الربيع بن عبدالله ، عن عبدالله بن حسن ، عن أبي جعفر محمد بن علي صلى الله عليهما قال : بينا النبي صلى الله عليه وآله ذات يوم ورأسه في حجر علي عليه السلام إذنام رسول الله صلى الله عليه وآله ولم يكن علي عليه السلام صلى العصر ، فقامت الشمس تغرب ، فانتبه رسول الله صلى الله عليه وآله فذكر له علي عليه السلام شأن صلاته ، فدعا الله فرد عليه الشمس كهيئتها في وقعت العصر ، وذكر حديث رد الشمس فقال : يا علي قم فسلم على الشمس وكلمها فإنها ستكلمك ، فقال له : يا رسول الله كيف أسلم عليها ؟ قال : قل : السلام عليك يا خلق الله ، فقالت : وعليك السلام يا أول يا آخر يا ظاهر يا باطن يا من ينجي محبيه ويوبق مبغضيه ، فقال له النبي صلى الله عليه وآله ماردت عليك الشمس وكان علي كاتما عنه ، فقال له النبي صلى الله عليه وآله : قل ما قالت لك الشمس ، فقال له ما قالت ، فقال النبي صلى الله عليه وآله : إن الشمس قد صدقت وعن أمر الله نطقت ، أنت أول المؤمنين إيمانا وأنت آخر الوصيين ، ليس بعدي نبي ولا بعدك وصي ، وأنت الظاهر على أعدائك ، وأنت الباطن في العلم الظاهر عليه ، ولا فوقك فيه أحد ، أنت عيبة علمي وخزانة وحي ربي ، وأولادك خير الاولاد ، وشيعتك هم النجباء يوم القيامة

یا برای احادیث مشهوری که اهلبیت(ع) را پنج تن آل عبا توصیف میکند یعنی:
1- محمد(ص)2-علی(ع)3-فاطمه(س)4- حسن(ع)5- حسین(ع)

که چگونه وصایت پس از علی(ع) ، و اهلبیت بعد از حسین(ع) را نیز شامل میشود؟

اگر برای اینها جواب داشتی ، جوابت را خواهم داد.

الحمد لله رب العالمین

مورد دوم صیحه هست و باز همین مورد هم ما نمیتونیم به طور قطع بگیم چی هست و چه طور هست و اگر با قران بررسی شود , صیحه که بیاد , دیگه کار تمام هست. و ما واقعا نمیدونیم اون صیحه چی هست و خصوصیتش چی هست و کسی نمیدونه و باز هم جای بحث زیاد داره که این صیحه چی هست چه طوری زده میشه و غیره...

سلام برادر بقیت السلام ، خسته نباشید و خدا قوت و خدا شما را خیر دهد.
در مورد نشانه های ظهور و بخصوص صیحه ، بحث بسیار علمی ،منطقی،آرام و بدور از جنجال در تاپیک
http://www.askdin.com/thread27014.html
با کارشناس محترم و سایر عزیزان در جریان است ، که عزیزان میتوانند آن را مطالعه کنند .
الحمد لله رب العالمین

قال رسول الله(ص) :يا علي ما سألت ربّي شيئاً إلاّ سألت لك مثله غير أنّه قال : لا نبوّة بعدك أنت خاتم النبيين وعلي خاتم الوصيين ) روى أيضاً ابن أبي الحديد في «شرح نهج البلاغة» عن حكيم بن جبير أنّه قالَ : خَطَبَ عَلِيّ عَلَيهِ السّلامُ فَقَالَ فِي أثناءِ خُطبَتِهِ : أَنَا عَبْدُاللَهِ وَ أَخُو رَسُولِهِ لَايَقُولُهَا أَحَدٌ قَبْلِي وَلَا بَعْدِي إلّا كَذّابٌ . وَرِثتُ نَبِيّ الرّحْمَةِ وَ نَكَحْتُ سَيّدَةَ نِساءِ هَذِهِ الأُمّةِ ، وَ أنا خاتَمُ الْوَصِيّينَ ... عن علي بن حكيم ، عن الربيع بن عبدالله ، عن عبدالله بن حسن ، عن أبي جعفر محمد بن علي صلى الله عليهما قال : بينا النبي صلى الله عليه وآله ذات يوم ورأسه في حجر علي عليه السلام إذنام رسول الله صلى الله عليه وآله ولم يكن علي عليه السلام صلى العصر ، فقامت الشمس تغرب ، فانتبه رسول الله صلى الله عليه وآله فذكر له علي عليه السلام شأن صلاته ، فدعا الله فرد عليه الشمس كهيئتها في وقعت العصر ، وذكر حديث رد الشمس فقال : يا علي قم فسلم على الشمس وكلمها فإنها ستكلمك ، فقال له : يا رسول الله كيف أسلم عليها ؟ قال : قل : السلام عليك يا خلق الله ، فقالت : وعليك السلام يا أول يا آخر يا ظاهر يا باطن يا من ينجي محبيه ويوبق مبغضيه ، فقال له النبي صلى الله عليه وآله ماردت عليك الشمس وكان علي كاتما عنه ، فقال له النبي صلى الله عليه وآله : قل ما قالت لك الشمس ، فقال له ما قالت ، فقال النبي صلى الله عليه وآله : إن الشمس قد صدقت وعن أمر الله نطقت ، أنت أول المؤمنين إيمانا وأنت آخر الوصيين ، ليس بعدي نبي ولا بعدك وصي ، وأنت الظاهر على أعدائك ، وأنت الباطن في العلم الظاهر عليه ، ولا فوقك فيه أحد ، أنت عيبة علمي وخزانة وحي ربي ، وأولادك خير الاولاد ، وشيعتك هم النجباء يوم القيامة یا برای احادیث مشهوری که اهلبیت(ع) را پنج تن آل عبا توصیف میکند یعنی: 1- محمد(ص)2-علی(ع)3-فاطمه(س)4- حسن(ع)5- حسین(ع) که چگونه وصایت پس از علی(ع) ، و اهلبیت بعد از حسین(ع) را نیز شامل میشود؟ اگر برای اینها جواب داشتی ، جوابت را خواهم داد.
قال رسول الله(ص) :يا علي ما سألت ربّي شيئاً إلاّ سألت لك مثله غير أنّه قال : لا نبوّة بعدك أنت خاتم النبيين وعلي خاتم الوصيين ) روى أيضاً ابن أبي الحديد في «شرح نهج البلاغة» عن حكيم بن جبير أنّه قالَ : خَطَبَ عَلِيّ عَلَيهِ السّلامُ فَقَالَ فِي أثناءِ خُطبَتِهِ : أَنَا عَبْدُاللَهِ وَ أَخُو رَسُولِهِ لَايَقُولُهَا أَحَدٌ قَبْلِي وَلَا بَعْدِي إلّا كَذّابٌ . وَرِثتُ نَبِيّ الرّحْمَةِ وَ نَكَحْتُ سَيّدَةَ نِساءِ هَذِهِ الأُمّةِ ، وَ أنا خاتَمُ الْوَصِيّينَ ... عن علي بن حكيم ، عن الربيع بن عبدالله ، عن عبدالله بن حسن ، عن أبي جعفر محمد بن علي صلى الله عليهما قال : بينا النبي صلى الله عليه وآله ذات يوم ورأسه في حجر علي عليه السلام إذنام رسول الله صلى الله عليه وآله ولم يكن علي عليه السلام صلى العصر ، فقامت الشمس تغرب ، فانتبه رسول الله صلى الله عليه وآله فذكر له علي عليه السلام شأن صلاته ، فدعا الله فرد عليه الشمس كهيئتها في وقعت العصر ، وذكر حديث رد الشمس فقال : يا علي قم فسلم على الشمس وكلمها فإنها ستكلمك ، فقال له : يا رسول الله كيف أسلم عليها ؟ قال : قل : السلام عليك يا خلق الله ، فقالت : وعليك السلام يا أول يا آخر يا ظاهر يا باطن يا من ينجي محبيه ويوبق مبغضيه ، فقال له النبي صلى الله عليه وآله ماردت عليك الشمس وكان علي كاتما عنه ، فقال له النبي صلى الله عليه وآله : قل ما قالت لك الشمس ، فقال له ما قالت ، فقال النبي صلى الله عليه وآله : إن الشمس قد صدقت وعن أمر الله نطقت ، أنت أول المؤمنين إيمانا وأنت آخر الوصيين ، ليس بعدي نبي ولا بعدك وصي ، وأنت الظاهر على أعدائك ، وأنت الباطن في العلم الظاهر عليه ، ولا فوقك فيه أحد ، أنت عيبة علمي وخزانة وحي ربي ، وأولادك خير الاولاد ، وشيعتك هم النجباء يوم القيامة یا برای احادیث مشهوری که اهلبیت(ع) را پنج تن آل عبا توصیف میکند یعنی: 1- محمد(ص)2-علی(ع)3-فاطمه(س)4- حسن(ع)5- حسین(ع) که چگونه وصایت پس از علی(ع) ، و اهلبیت بعد از حسین(ع) را نیز شامل میشود؟ اگر برای اینها جواب داشتی ، جوابت را خواهم داد.

معنای کلمه « خاتم الوصیین » :

پیامبر (ص) خاتم پیامبران است ، و پیامبری بعد از او نیست که وصی و جانشینی داشته باشد و از این جهت حضرت علی (ع) خاتم وصییناست . یعنی چون پیامبر دیگری وجود ندارد ، طبعاً جانشین دیگری هم که وصی آن پیامبرباشد ، وجود ندارد و حضرت علی از جهت اینکه وصی آخرین پیامبر است ، طبعاً آخرین وصیهم هست . بنابراین خاتم الوصیین مقایسه شده با دیگر اوصیا پیامبران و چون ، پیامبراسلام (ص) خاتم پیامبران است و پیامبری بعد از او نخواهد آمد پس علی بن ابی طالبخاتم اوصیا است . نه آنکه علی بن ابیطالب (ع) با دیگر ائمه (ع) مقایسه شده باشد . همانگونه که پیامبر (ص) با دیگر پیامبران مقایسه شده است ، علی بن ابیطالب به عنوانوصی با دیگر اوصیا پیامبران مقایسه شده است کما اینکه از حدیث : « قال رسول الله (ص) : انا خاتم النبیین و علی خاتم الوصیین » ( عیون اخبار الرضا ج 2 ص 74 ) یعنیمن خاتم پیامبرانم و علی (ع) خاتم اوصیا است مشخص و پیداست . فکر می کردم گاطعیون

فقط در معنای آیات قرآن اشتباه و یا تحریف می کند ولی با توجه به این حدیث معلوم میشود به هر وسیله ای برای رسیدن به اهداف خود متوسل می شود . ای کاش قبل از نوشتن این مطلب معنای صحیح این احادیث و آیات را از کسانی که دارای این علوم هستند ، میپرسید ، که به این وضع فجیع دچار اشتباه نشود والحمدلله .

معنای کلمه « خاتم الوصیین » :

پیامبر (ص) خاتم پیامبران است ، و پیامبری بعد از او نیست که وصی و جانشینی داشته باشد و از این جهت حضرت علی (ع) خاتم وصییناست .

سلام به شما

خوب خدا خیرت بده , واسه مهدیین هم همینطور است. چطور میخواید بگید اینطور نمیتونه باشه ؟
امام 12 خاتم یک چیز و خاتم 12 امام و شروع کننده ی چیز دیگر مهدیین. همانطور که فرمودید واسه پیامبر ص و امام علی ع.
واسه امام زمان ع و اولین مهدیین هم همینطور.
واسه همین بعد از 12 امام , دیگه 13 امامی وجود ندارد و بلکه 12 مهدی وجود دارد , که مشاهده می شود ائمه همش می فرمایند نامشان 12 مهدی است, یعنی دیگه به آن معنا 12 امام وجود ندارد , و طبق توضیحات و روایاتی که دادیم , به مهدیین خلافت و سلاح می رسد و اطاعتشان واجب است , پس اگر چه نامشان 12 مهدی هست , اما امام نیز هستند( به خاطر سلاح و خلافت در خاندان پیامبر ص که بهشون میرسد) طبق فرموده ی امام صادق ع.

و این خیلی جالب است که امام علی ع خاتم الوصیین است و امام زمان ع هم خاتم الاوصیا است.
با این حال هرگز نمیتونیم منکر مهدیین بشیم بخاطر این استدلال.
موفق باشید :Gol:

منتظر ارائه مدرکی پیرامون زنده بودن این مدعی هستم،

نبود؟

قال رسول الله(ص) :يا علي ما سألت ربّي شيئاً إلاّ سألت لك مثله غير أنّه قال : لا نبوّة بعدك أنت خاتم النبيين وعلي خاتم الوصيين )

روى أيضاً ابن أبي الحديد في «شرح نهج البلاغة» عن حكيم بن جبير أنّه قالَ :
خَطَبَ عَلِيّ عَلَيهِ السّلامُ فَقَالَ فِي أثناءِ خُطبَتِهِ : [size=12]
أَنَا عَبْدُاللَهِ وَ أَخُو رَسُولِهِ لَايَقُولُهَا أَحَدٌ قَبْلِي وَلَا بَعْدِي إلّا كَذّابٌ . وَرِثتُ نَبِيّ الرّحْمَةِ وَ نَكَحْتُ سَيّدَةَ نِساءِ هَذِهِ الأُمّةِ ، وَ أنا خاتَمُ الْوَصِيّينَ ...


[/size]

برادر نمی دانم شما واقعا نمی خواهید قبول کنید یا خیر؟؟؟ روایتی که من آوردم کلمه آخر خلفاء ه در آن ذکر شده و این مطلب غیر از خاتم الاوصیاء و یا آخر الاوصیاء.چون هیچ کدام از این دو دلالت بر اتمام وصایت یا خلافت نمی کنند اما حدیثی که در آن آخر خلفاءه ذکر شده به این معنی است که بعد از او هیچ خلیفه ای نخواهد بود!!!!!!

با سلام...


این روایت کامله و ماقبل و مابعد نداره . برات متأسفم تتبع روایی نداری و بدون شک تا الان این روایت رو ندیدی و فقط دنبال سفسطه و تهمت و تشنج هستی وگرنه این حرف رو نمیزدی. بعضی از دوستان هم مسلک شما وقتی دیدند چاره ای ندارند از سلسله رجال راویان ایراد گرفتند!!! که البته ثابت کردیم از این نظر نیز درسته:

بسم الله الرحمن الرحیم
با توجه به اینکه برخی گاطعیون به دلیل ناآشنایی با منابع روایی بر رجال روایت زیر ایراد گرفتند توضیحاتی پیرامون این موضوع بیان میشود:
در کتاب الرد علی اهل البدعة نوشته ی ابوالحسن علی بن ابی سهل حاتم بن ابی حاتم قزوینی ص 431 :
حدثنا محمد بن یعقوب عن ابی زراج عن ابو یوسف بغدادی عن طلحة بن زراق عن صیامر بن جبیر عن محمد بن جعفر عن ابویوسف نجلی عن ابراهیم بن یعقوب عن عن ابی سأکت عن ابیه عن محمدبن علی سلام الله علیه قال :

((من یدعی انه ولدٌ للامام المهدی فالعنوه))
ترجمه :هرکس ادعاکندکه من فرزندامام مهدی (عج)هستم اورالعنت کنید

بررسی رجال:
محمدبن یعقوب: از راویان ابن حجر هیثمی و ذهبی و همجنین استبصار شیخ طوسی است و اینان درباره اش گفته اند: هذه ثقة

ابی زراج: استاد محمدبن یعقوب است و زمخشری و کشی درباره ی او گفته اند : هذه ثقة

ابو یوسف بغدادی: دایی و استاد ابی زراج و در شرح مسند احمد بن حنبل و همجنین در کشی آمده که : هذه ثقه. و او از راویان کلینی است ابن حجر در قتح الباری از او روایت نقل میکند و میگوید ایشون مورد وثوق هستن و در علوم ید بسط دارند

طلحة بن زراق : ذهبی و شیخ طوسی درباره ی او گفته اند : هذه ثقة

صیامر بن جبیر : شیخ طوسی درباره ی او گفته : هذه ثقة

محمد بن جعفر : کشی درباره ی او گفته : هذه ثقة

ابو یوسف نجلی: استاد صابر بن جبیر و محمد بن جعفر است و از راویان کتاب استبصار شیخ طوسی و اصول کافی کلینی می باشد.
ایشان برای اولین بار صیحفه سجادیه را گرد آوردی کرد.

ابراهیم بن یعقوب : استاد ابو یوسف نجلی است و شیخ صدوق و شیخ طوسی و کشی درباره ی او گفته اند : هذه ثقة

ابی سأکت: از روایان حدیثی است که شیخ طوسی از او حدیث نقل کرده . اسم اصلی اش احمد بن عیسی است و در المحضر ابوالحسن بن عبدالعزیز العکبری آمده که : هذه ثقه

منابع دیگر:

المختصرج2ص23 /الروادع النفوس ص29/الحجة البیضاء ص187/الکفایة فی شرح الغیبه ج2ص1

بسم الله الرحمن الرحیم

با توجه به اینکه برخی گاطعیون بهدلیل ناآشنایی با منابع روایی بر رجال روایت زیر ایراد گرفتند توضیحاتی پیرامون اینموضوع بیان میشود:

[COLOR=black]در کتاب الرد علی اهل البدعة نوشته یابوالحسن علی بن ابی سهل حاتم بن ابی حاتم قزوینی ص 431 :

حدثنا محمد بن یعقوب عن ابی زراج عن ابو یوسف بغدادی عن طلحة بن زراق عنصیامر بن جبیر عن محمد بن جعفر عن ابویوسف نجلی عن ابراهیم بن یعقوب عن عن ابی سأکتعن ابیه عن محمدبن علی سلام الله علیه قال :

((من یدعی انهولدٌ للامام المهدی فالعنوه))

ترجمه:هرکس ادعاکندکه من فرزندامام مهدی (عج)هستم اورالعنتکنید

[/COLOR]

دقت کنید و عجله نکنید.

بررسی رجال:

محمدبن یعقوب: از راویان ابن حجر هیثمی و ذهبی و همجنین استبصار شیخطوسی است و اینان درباره اش گفته اند: هذه ثقة


ابن حجر هیثمی سنی است

ذهبی سنی است

ابیزراج: استاد محمدبن یعقوب است و زمخشری و کشی درباره ی او گفته اند : هذهثقة

پاسخ سید مهدی الانصاری:

ترجمه ای از این شخص در کتب رجالی موجود نیست: مجهول

ابو یوسف بغدادی: دایی و استاد ابی زراج و در شرحمسند احمد بن حنبل و همجنین در کشی آمده که : هذه ثقه. و او از راویان کلینی استابن حجر در قتح الباری از او روایت نقل میکند و میگوید ایشون مورد وثوق هستن و درعلوم ید بسط دارند


پاسخ سید مهدی الانصاری:

ترجمه ای از این شخص در کتب رجالی موجود نیست، مجهول شرح مسند احمد بن حنبل هم سنی میباشد. و همچنین ابن حجر عسقلانی صاحب کتاب فتح الباری فی شرح صحیح البخاری نیز سنی است.

طلحة بن زراق : ذهبی و شیخ طوسیدرباره ی او گفته اند : هذه ثقة

پاسخ سید مهدی الانصاری:

ترجمه ای از این شخص در کتب رجالی و خصوصا در رحال طوسی موجود نیست. همچنین ذهبی سنی است. مجهول

صیامر بن جبیر : شیخ طوسی درباره ی او گفته : هذه ثقة


پاسخ سید مهدی الانصاری:

ترجمه ای از این شخص در کتب رجالی و خصوصا رجال طوسی موجود نیست:مجهول در کتاب رجال طوسی مراجعه شده لذا این شخص موجود نیست، اگر ممکن است خودتان آن را بیاورید یا یه جوری اثبات کنید این شخص ثقه است،

محمد بن جعفر : کشی درباره ی او گفته : هذه ثقة

محمد بن جعفر به دلیل وجود نامهای مختلف و مشابه با این، نمی توانیم بر یکی بر ظن و گمان حمل کنیم.

ابو یوسف نجلی: استاد صابر بن جبیر و محمد بن جعفر است و از راویان کتاب استبصار شیخ طوسی و اصولکافی کلینی می باشد.

ایشان برای اولین بار صیحفه سجادیه راگرد آوردی کرد.


پاسخ سید مهدی الانصاری:

ترجمه ای از این شخص در کتب رجالی و خصوصا شیخ طوسی موجود نیست.مجهول

ابراهیم بن یعقوب : استاد ابویوسفنجلی است و شیخ صدوق و شیخ طوسی و کشی درباره ی او گفته اند : هذه ثقة


پاسخ سید مهدی الانصاری:

ترجمه ای از این شخص در کتب رجالی و خصوصا شیخ طوسی موجود نیست. مجهول

ابی سأکت: از روایان حدیثی است که شیخ طوسی از او حدیث نقل کرده . اسم اصلی اش احمد بن عیسی است و در المحضر ابوالحسن بن عبدالعزیز العکبری آمده که : هذه ثقه

پاسخ سید مهدی الانصاری:

ترجمه ای از این شخص در کتب رجالی و خصوصا شیخ طوسی موجود نیست.مجهول

محمدبن علی سلام الله علیه

پاسخ سید مهدی انصاری:

تاج سر همه بنده گان خداست صاحب نام فوق. امام فرزند امام است

لینکهای زیر حاوی کتب علم رجال از نجاسی و رجال طوسی و فهرست رجال طوسی، می توانید جهت تبیین خودتان مراجعه کنید و اگر مشاهده کردید آنها را به صورت عکس برای ما درج کنید.

[FONT=Simplified Arabic]http://soubhan.com/fatemya83/30/31.html

http://soubhan.com/fatemya83/30/35.html

http://soubhan.com/fatemya83/30/34.html

در ضمن کلمه "هذه " برای مونث می باشد، و در هیچ کتاب رجالی در مورد رجال نوشته شده باشد " هذه " حالا این عبارت از کجا آورده شده نمی دانیم....!!!!!

خودتون برید مراجعه به کتب رجالی و خودتون انصاف بدهید اگر اشخاصی که در فوق ذکر شده اند در ترجمه رجالی باشند، ما را نیز با خبر کنید، در غیر این صورت با شعور مردمی که به کتب دسترسی ندارند بازی نکنید، و شما حتی صفحه کتابی که اذعان دارید راوی ذکر شده "ثقه " است را ذکر نکردید، و این یعنی تدلیس و تزویر و بهتان بر اهل بیت علیهم صلوات ربی اجمعین، می باشد، برادر عزیز خودت به خودت انصاف می دادی قبل از اینکه روایت را مورد استدلال قرار می دادی کمی به روایت دقت می کردی، حالا با توجه به علم رجال، شما دلاس و کذاب "لعنت خدا بر کذابین" هستید.

چرا انصار را با دروغی که خودتان آن را می نویسید متهم می کنید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


دیگه شما به بزرگی خودت غلط های املایی ما رو ببخش. گمان هم نکنم با این غلط های املایی جامعه رو بدبخت کنم!


نمیشه برادر !!!!!


جهت سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان ارواحنا فداه صلوات


اللهم صل علی محمد و آل محمد الائمه و المهدیین و سلم تسلیما

حال با توجه به روایت فوق که اکثر روات آن مجاهیل هستند، مشاهده می کنید که چگونه بر اهل بیت علیهم السلام دروغ می بندند، و بر روایتی که اکثر روات آن مجهول یا از طریق اهل سنت هستند، استدلال می کنند.

قضاوت با خواننده گان.

و الحمد لله وحده وحده وحده

یمانی از یمن می باشد !!!

در روایات زیادی آمده است که شخص یمانی از کشور یمن است به یکی از این روایات که صراحت بسیاری در این مطلب دارد اشاره می کنیم
(البته قبل از نقل این روایت باید بدانیم که همگی ما طالب حقیقت هستیم واگر روزی حق بر ما آشکار شد باید آن را بپذیریم هر چند بر خلاف ذائقه ما باشد)
اما روایت :
حدثنا سعيد أبو عثمان عن جابر عن أبي جعفر قال إذا ظهر الأبقع مع قوم ذوي أجسام فتكون بينهم ملحمة عظيمة ثم يظهر الأخوص السفياني الملعون فيقاتلها جميعا فيظهر عليهما جميعا ثم يسير إليهم منصور اليماني من صنعاء بجنوده وله فورة شديدة يستقتل الناس قتل الجاهلية.( فتن ابن حمادجزء 1 ص174)
در این حدیث می بینیم که امام باقر علیه السلام می فرمایند که یمانی از صنعاء پایتخت یمن می آید .
حالا سوال ما از آقای احمد اسماعیل این است ما این روایت و روایات زیاد دیگری داریم که بر این مطلب اشاره می کنند حال اگر شما برای این روایت توجیه می آورید ومی گویید که این یمانی ، آن یمانی موعود نیست اجتهاد فی قبال النص کرده اید و باید کلام ماکه روایت امام باقر است را با کلام اهل البیت رد بکنید پس نتیجه این است که اگر شما یک روایت حتی اگر ضعیف باشد را برای بنده بیاورید که بگوید یمانی از بصره ظهور می کند به خدا قسم می خورم که همین امروز با شما به این شخص ایمان می آورم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
البته بازهم دلایل زیادی است ثابت می کند شخص یمانی یمنی است ولی منتظر می مانیم تا زمانی که برادران انصار احمد اسماعیل برای ما یک روایت صریح بیاورند.
لازم بذکر است که شما لازم نیست توجیه احمد اسماعیل راجب این روایت را برای مانقل بکنید که می گوید این یمانی مرد ظالمی است که در این حدیث ذکر شده یستقتل الناس . پس ما منتظر روایت هستیم واگر شما حرف خود واستدلال خود را بیاورید ، بنده وقت خواندن تایپیک شما را ندارم پس فقط باروایت حرف بزنید

نکته : ( روایت : ومن البصرة احمد ربطی به بحث ما ندارد )چون اسم پدر این شخص با اسم پدر احمد اسماعیل نمی خواند، وهیچ ربطی با یمانی ندارد.کما اینکه چیز واضحی است.


در جواب گفتیم:

با سلام.

849 - حدثنا سعيد أبو عثمان عن أبي جعفر قال إذا ظهر الأبقع مع قوم ذوي أجسام فتكون بينهم ملحمة عظيمة ثم يظهر الأخوص السفياني الملعون فيقاتلهما جميعا فيظهر عليهما جميعاثم يسير إليهم منصور اليماني من صنعاء بجنوده وله فورة شديدةيستقتل الناس قتل الجاهليةفيلتقي هو والأخوص وراياتهم صفر وثيابهم ملونة فيكون بينهما قتال.... الفتن نعيم بن حماد. روایت شماره 849

ملاحظه: قسمت قرمز رنگ را توضیح و بررسی می کنیم.

ثم يسير إليهم منصور اليماني من صنعاء بجنوده وله فورة شديدة يستقتل الناس قتل الجاهلية:اگر به روایت دقت شود مشاهده می کنید که چگونه منصور یمانی مردم را مانند جاهلیت قتل عام می کند با این حال می بینیم که امام باقر ع یمانی را تعریف می کند که"هدایتگرین پرچمهاست" "سرپیچی از آن گناه است و جهنم" "و... حال می بینیم که این شخص "منصور یمانی" مردم را به مانند جاهلیت قتل عام می کند.
عن النبي (ص): (... وسيخرج من هذا – أي علي (ع) – فتى يملأ الأرض قسطاً وعدلاً فإذا رأيتم ذلك فعليكم بالفتى اليمني، فإنه يُقبل من المشرق، وهو صاحب راية المهدي).(المهدي المنتظر الموعود/ ب4: 107).

از رسول خدا ص : ... و از این – امام علی ع – جوانی خارج می شود که زمین را پر از عدل داد می کند پس اگر آن جوان یمنی را دیدید به سوی او بروید پس آن از مشرق می آید و او صاحب پرچم امام مهدی عج می باشد.

[font=tahoma][color=#333333]ملاحظه:جوانی یمنی که از فرزندان امام علی علیه السلام زمین را نیز پر از عدل و داد می کند و همچنین در توجه به روایت این قسمت را دقت کنید " پس اگر آن جوان یمنی را دیدید به سوی او بروید پس آن از مشرق می آید و او صاحب پرچم امام مهدی عج می باشد" حال چه کسی پرچشمش هدایتگرترین پرچمهاست؟‍ و پرچم امام مهدی ع در نزد چه کسی است؟ مگر یمانی نیست که قبل از امام مهدی ظهور و سپس قیام می کند سه امر از این روایت بر محققان سایت "مهدییون واجب است توضیح دهند که حریص هدایت مردم هستند.

اولا: آن جوان از فرزندان علی و یمنی می باشد.

دوما: مبدا آمدن وی از مشرق است. نه یمن که جنوب باشد.

سوما: صاحب پرچم امام مهدی می باشد.

در ضمن قابل توجه عزیزان خواننده این افراد در تلاش هستند که این دعوت را خدشه دار کنند حال با بریدن روایتها یا کذب و افترا فرقی به حالشان ندارد قضاوت را در اختیار شما قرار می دهیم در راه خدا انصاف به خرج دهید و خود قضاوت کنید.

شرح إحقاق الحق ج29ص620 قال الامام الصادق ع: (...فيخرج الله على السفياني من أهل المشرق وزير المهدي، فيهزم السفياني الى الشام).

شرح احقاق حق ج29 ص 620.امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند: (پس خدا برای سفيانی از اهل مشرق وزير مهدی را خارج می كند، پس سفیانی را به طرف شام فراری می دهد.

ملاحظه:در روایتهای متواتر همانگونه که بیان کردیم کسی جز یمانی سفیانی را مهزوم و آن را نمی کشد. حال اگر به روایت فوق دقت کنید می بینید که در اینجا یمانی از وزیر امام مهدی علیه السلام یاد شده است. که سفیانی را فراری می دهد. و جالب اینکه این وزیر از سمت مشرق می آید همانگونه که در روایت قبلی ذکر شده است " جوان یمنی" " از مشرق می آید و صاحب پرچم امام مهدی علیه السلام است"

912- (4) حدثنا عبد الله بن مروان عن العلاء عن عتبة عن الحسن أن رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم ذکر بلاء يلقاه أهل بيته حتي يبعث الله راية من المشرق سوداء، من نصرها نصره الله، و من خذلها خذله الله حتي يأتوا رجلا اسمه کاسمي، فيوليه أمرهم، فيؤيده الله و ينصره. فتن ابن حماد ص 247

رسول خدا ص در ذکر بلاها که اهل بیتش می بینند فرمود: تا اینکه خداوند پرچمی سیاه از مشرق را مبعوث کند. هر کس آن را نصرت بخشید خداوند نصرتش دهد و هر کس از آن رو کرد خداوند از او رو خواهد کرد تا اینکه به نزد مردی که نامش مانند نام من است که امر را تسلیمش می کنند و خداوند با نصرتش آن را تائید می کند.

ملاحظه:روایت فوق اشاره ای مستقیم روایت باقر علیه السلام دارد. چون که روایت یمانی می گوید: " جایز نیست از او سرپیچی شود" این روایت می گوید: " هر کس از او رو کرد خداوند از او رو خواهد کرد" روایت امام باقر علیه السلام فرمود: "هدایتگرترین پرچمهاست" این روایت می گوید: " تا اینکه خداوند پرچمی سیاه از مشرق را مبعوث کند. هر کس آن را نصرت بخشید خداوند نصرتش دهد" لذا هر دو روایت ما را از عدم تبعیت این پرچم بر حذر کردند که مبادا از آنها سرپیچی کنیم. لذا با تطبیق کردن روایتها مشاهده می کنیم که یمانی همان صاحب پرچم مشرقی است.

915- (2) حدثنا محمد بن بعد الله أبو عبد الله التيهرني عن عبد الرحمن بن زياد بن أنعم عن مسلم بن يسار عن سعيد بن المسيب قال: قال رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم: «يخرج من المشرق رايات سود لبني العباس، ثم يمکثون ما شاء الله، ثم تخرج رايات سود صغار تقاتل رجلا من ولد أبي سفيان و أصحابه من قبل المشرق، يؤدون الطاعة للمهدي». الفتن ابن حماد ص 248

از رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: پرچمهای سیاه رنگ از مشرق برای فرزندان بنی عباس خروج می کنند... سپس پرچمهای کوچک از سمت مشرق خروج می کنند که با فرزندان ابی سفیان و اصحابش جنگ می کنند. و طاعت را برای امام مهدی به سرانجام می رسانند.

ملاحظه:با تامل در روایت فوق می بینیم که پرچمهای کوچک از مشرق که طاعت را برای امام مهدی به سرانجام می رسانند بر علیه سفیانی که از فرزندان ابی سفیان می باشد جنگ می کنند که خروج آن پرچمها از مشرق می باشد. لذا سرکرده این پرچمها کسی جز یمانی نیست چرا که به سرانجام رساندن طاعت برای امام مهدی علیه السلام فقط دست یمانی است لاغیر و این را روایت امام باقر علیه السلام می فرماید: " لانه یدعو الی صاحبکم" زیرا او شما را به سوی صاحبتان دعوت می کند " لا یحل لمسلم ان یلتوی علیه" بر هیچ مسلمانی جایز نیست از او سرپیچی کند. پس به سرانجام رساندن طاعت مقرن به یمانی علیه السلام است

و دیگر روایتهایی که اشاره بر خروج پرچم حق از مشرق دارند.

ورد عن رسول الله (ص): (... حتى ترتفع رايات سود من المشرق فيسألون الحق فلا يعطونه، ثم يسألونه فلا یعطونه، ثم يسألونه فلا يعطونه، فيقاتلون فينصرون. فمن أدركه منكم، أو من أعقابكم فليأت إمام أهل بيتي، ولو حبواً على الثلج، فإنها رايات هدى، يدفعونها الى رجل من أهل بيتي يواطئ اسمه اسمي، واسم أبيه اسم أبي، فيملك الأرض فيملؤها قسطاً وعدلاً كما ملئت جوراً وظلما) ( معجم أحاديث الإمام المهدي ج1ص382).

عن الامام علی علیه السلام قال: ... و یخرج قبله (المهدی) رجل من أهل بیته بأهل المشرق، یحمل السیف على عاتقه ثمانیة أشهر....

امام علی (ع) فرمود: ... و مردی قبل از او (مهدی) از فرزندانش به اهل مشرق خروج می كند. او شمشیر را هشت ماه بر دوشش حمل می كند....الملاحم ابن طاووس ص 66 باب 133 . الفتن ابن حماد ص 96 . عقد الدرر ص 129 . جمع الجوامع ج 2 ص 103 . برهان المتقی ص 103 . كنز العمال ج 14 ص 589

و عن مسعدة بن صدقة، قال: سمعت أبا عبد اللّه جعفر بن محمّد ـ عليهما السلام – يقول: خطب الناس أمير الموَمنين (عليه السلام) ـ بالكوفة ـ فحمد اللّه و أثنى عليه. .. إلى قوله: و اعلموا أنَّكم إن أطعتم طالع المشرق سلك بكم منهاج رسول اللّه صلَّى اللّه عليه و آله و سلَّم، فتداويتم من الصّمم، و استشفيتم من البكم، و كفيتم موَنة التعسّف و الطلب، و نبذتم الثقل الفادح عن الاَعناق. فلا يبعد اللّه إلاّ مَنْ أبى الرحمة، و فارق العصمة، "و سيعلم الّذينَ ظلموا أيَّ منقلب ينقلبون). البحار:ج51/111ـ 112. و عقيدة المسلمين في المهدي ج1 ص304 و روضة الكافي ح22.

ازمسعده گوید: از اماصائدق (ع) شنیدم که فرمود: امیر مؤمنان خطبه ای در کوفهگفت و فرمود: (....بدانيد اگر شما از انقلاب‌ گر مشرق پيروی كنيد، او شما را به راه و روش پيامبر راهنمايی می ‌كند و از بيماری كری و كوری و گنگی رهايی می ‌بخشد، تا از رنج طلب و ظلم آسوده شوید و بار سنگین را از شانه‏ هایتان بر زمین نهید، خداوند از درگاه خود نراند جز آن كس را كه تسليم حق نباشد و ظلم و ستم پيشه كند و آنچه را كه حق او نيست برگيرد."و کسانی که ظلم کردند بزودی خواهند دانست که به کدام بازگشتگاه خواهند برگشت.

علي بن أحمد، عن عبيدالله بن موسى، عن عبدالله بن محمد، عن محمد بن خالد، عن الحسن بن المبارك، عن أبي إسحاق الهمداني، عن الحارث عن علي (عليه السلام) أنه قال: (المهدي أقبل، جعد، بخده خال، يكون مبدأه من قبل المشرق، و إذا كان ذلك خرج السفياني فيملك قدر حمل امرأة تسعة أشهر يخرج بالشام فينقاد له أهل الشام إلا طوائف من المقيمين على الحق، يعصمهم الله من الخروج معه، و يأتي المدينة بجيش جرار، حتى إذا انتهى إلى بيداء المدينة خسف الله به و ذلك قول الله عز و جل في كتابه: " وَ لَوْ تَرَى إِذْ فَزِعُوا فَلَا فَوْتَ وَ أُخِذُوا مِن مَّكَانٍ قَرِيبٍ). تاريخ الامام الثاني عشر ج 2 ص263

ازعلی (ع) فرمود: (مهدی مخمور العین، پیچیده موی است و در گونه آن حضرت خالی است و مبداء ظهور مبارکش از طرف شرق است. و اگر آنچنان شد سفيانى خروج خواهد نمود و سلطنت او به مدت باردارى يك زن يعنى نه ماه مى باشد. از شام قيام مى كند و اهالى آنجا همگى به او مى پيوندند مگر گروهى كه بر حق استوارند و خداوند ايشان را از خروج با سفيانى حفظ مى كند، آنگاه سفيانى با لشگرى بسيار عظيم به سوى مدينه حركت مى كند تا اينكه به دشت و صحرا اطراف مدينه مى رسد در اين موقع زمين به دستور خدا با ايجاد شكاف بزرگى لشكر او را مى بلعد، و آن فرموده ی خدای تعالی در قرآن است: "و اى كاش مى ‏ديدى هنگامى را كه [كافران] وحشت ‏زده ‏اند [آنجا كه راه] گريزى نمانده است و از جايى نزديك گرفتار آمده ‏اند.

فعن الإمام الباقر (ع)، قال: إن لله كنوزاً بالطالقان، ليس بذهب ولا فضة؛ إثنا عشر ألفاً بخراسان شعارهم: أحمد..أحمد، يقودهم شاب من بني هاشم على بغلة شهباء، عليه عصابة حمراء، كأني أنظر إليه عابر الفرات، فإذا سمعتم بذلك فسارعوا إليه ولو حبواً على الثلج. منتخب الأنوار المضيئة: 343.

امام باقر(ع) فرمود: (براى خداى تعالى گنجى در طالقان است نه طلاست و نه نقره بلکه دوازده هزار نفر در خراسان اند که شعارشان "احمد. .. احمد" است و رهبر آنها جوانى از بنى هاشم سوار بر قاطرى سپيد رنگ است و پيشانى بندی قرمز رنگ بر سر بسته است، گويی به او مى نگرم که از رود فرات هم مى گذرد اگر دعوت او را شنيديد بسوى او بشتابيد حتى اگر مجبور باشيد سينه خيز بر روی يخها حرکت کنيد.

نام صریح احمد را در روایت فوق مشاهده می کنید

ورد عن رسول الله (ص): (... حتى ترتفع رايات سود من المشرق فيسألون الحق فلا يعطونه، ثم يسألونه فلا يعطونه، ثم يسألونه فلا يعطونه، فيقاتلون فينصرون. فمن أدركه منكم، أو من أعقابكم فليأت إمام أهل بيتي، و لو حبواً على الثلج، فإنها رايات هدى، يدفعونها الى رجل من أهل بيتي يواطئ اسمه اسمي، و اسم أبيه اسم أبي، فيملك الأرض فيملؤها قسطاً و عدلاً كما ملئت جوراً و ظلما). معجم أحاديث الإمام المهدي ج1ص382.

از رسول الله (ص) فرمود: (...تا آن كه پرچم‏ هايى سياه در مشرق سر بلند كنند. حق را طلبند و بديشان ندهند، در برهه‏ اى ديگر حق را طلب كنند و بديشان ندهند، و باز نيز چنين شود، پس آن گاه نبرد كنند و پيروز شوند. سپس فرمود: هر كه از شما يا فرزندان‏تان چنين روزى را درك كردنزد امامى كه از خاندانم مى‏ باشد حاضر شود- اگر چه جامه به خود پيچد و بر برف گام نهد- زيرا اين پرچم‏ ها پرچم‏ هاى هدايتند كه آن‏ها را به مردى از خاندانم تقديم كنند، نام او همانند اسم من است، و اسم پدرش همانند اسم پدر من است، پس زمین را حاکم می شود و آن را پر از عدل و داد می کند بعد از آنکه از ظلم و ستم پر شود.

عن الإمام الباقر (ع): (كأني بقوم قد خرجوا بالمشرق يطلبون الحق فلا يعطونه، ثم يطلبونه فلا يعطونه، فإذا رأوا ذلك وضعوا سيوفهم على عواتقهم فيعطون ما سألوه فلا يقبلونه حتى يقوموا، و لا يدفعونها إلا الى صاحبكم، قتلاهم شهداء، أما إني لو أدركت صاحب ذلك لاستبقيت نفسي لصاحب هذا الأمر). غيبة النعماني: 281.

ابو خالد كابلى، از امام محمد باقر (ع) روايت كرده است كه فرمود: (گويى مردمى را كه از مشرق قيام كرده‌ اند مى ‌بينيم، آنان حق را طلب مى ‌كنند و به آنها داده نمى ‌شود، باز آن را طلب مى ‌كنند و به آنان داده نمى ‌شود. هنگامى كه وضع را چنين مى ‌بينند، شمشيرهايشان را برگردن (دشمنان)‌ شان مى گذارند، پس آنچه مى ‌خواهند به آنان داده مى ‌شود، ولى مقصود خود را هنوز برآورده نمى ‌بينند و به قيام خود ادامه داده و شمشيرها و سلاح خود را زمين نمى ‌گذارند، تا آنجا كه همه آنها را در اختيار صاحب شما [يعني مهدي موعود (ع)] و در ياری او قرار دهند. كشته شدگانشان شهيدند. آگاه باشيد اگر من آن زمان را درك كنم، خود را براي صاحب اين امر نگاه می دارم.

و عن السيد ابن طاووس في ملاحمه: (إذا رأيتم الرايات السود خرجت من قبل خراسان فأتوها و لو حبواً على الثلج، فإن فيها خليفة المهدي). الملاحم و الفتن: 52.

از سيد ابن طاووس در كتاب ملاحم: (موقعى كه ديديد پرچمهای سياه از طرف خراسان خارج شدند خود را به آنها برسانيد حتی اگر با دست و سينه از روى برف برويد، چون كه در آن خليفه مهدى است.

عن رسول الله (ص): (يقتل عند كنزكم ثلاثة كلهم ابن خليفة، ثم لا تصير الى واحد منهم ثم تطلع الرايات السود من قبل المشرق فيقاتلونهم قتالاً لا يقاتله قوم، ثم ذكر شاباً فقال: إذا رأيتموه فبايعوه فإنه خليفة المهدي) (بشارة الإسلام: 30).

عن ثوبان قال: قال رسول الله - صلى الله عليه وسلم: يقتتل عند كنزكم ثلاثة , كلهم ابن خليفة , ثم لا يصير إلى واحد منهم, ثم تطلع الرايات السود من قبل المشرق, فيقتلونكم قتلا لم يقتله قوم,( ثم يجيء خليفة الله المهدي, فإذا سمعتم به فأتوه فبايعوه, ولو حبوا على الثلج, فإنه خليفة الله المهدي ). كما في العرف الوردي في اخبار المهدي ج1 ص64

ملاحظه: فکر کنم این روایتها برای اثبات اینکه یمانی از یمن نمی باشد کافی است، که فقط به آنها بسنده کردیم، و همچنین اثبات می گردد که چگونه اهل بیت ما را از عدم تبعیت این پرچم بر حذر می کنند، و واجب شدن تبعیت و همراهی این پرچم مشرقی برای کسی نیست جز یمانی، زیرا فقط یمانی مصداق این روایتها است که پرچمش پرچم هدایت است، و بر هیچ کس جایز نیست از او سپیچی کند، که از مشرق ظهور و سپس قیام می کند.

البته قسمتی از توضیحات فوق در تالار انصار می باشد که همین شبهه سابقا توضیح داده شده است.

موفق باشید [/color][/font]

برادر عزیز چرا موضوعات بنده را جواب نمیدهی سوال کردی، جوابت را دادیم، پاسخی نداری؟ چند بار گوشزد کردم که اسخ بدی، و ندادی، الحمدلله رب العالمین، هنوز نیومدی شدی اولین مهزوم...!!!!

الحمد لله رب عالمین...

برادر خادم الیمانی شما کجا جواب دادید من یک روایت صریح می خوام یک روایت اگر بیارید من با احمد اسماعیل بیعت می کنم .یک روایت بیارید که یمانی از بصره ظهور می کند والله وبالله وتالله من اگر این روایت رو ببینم به احمد اسماعیل ایمان میارم. یعنی وقتی که شما حتی یک روایت بر ادعای خود ندارید با چه جرأتی از اون پیروی می کنید . من روایت صریح می خوام . و کپی پیست کردن رو اصلا نمی خونم.

برادر چرا شلوغش می کنی؟ چندین بار گفتیم جواب شما را دادیم ولی ظاهرا چشمتان ضعیف است؟؟؟؟ برادر به تاپیک قبلی مراجعه کنید لطفا....

نمی دانم چرا شیعه نمی خواهد با سید احمد الحسن بیعت کند؟:Cheshmak:

واقعا هرچه به حرفاتون نگاه می کنم واقعا یک ذره علم در وجود کلمات شما نمیبینم

صحیح

قُلْ كَفَى بِاللّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ ﴿۴۳ رعد﴾

بگو كافي است كه خداوند و كسي كه علم كتاب (و آگاهي بر قرآن) نزد او است , گواه بین من و شما باشد.

صحیح

قُلْ كَفَى بِاللّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ ﴿۴۳ رعد﴾

بگو كافي است كه خداوند و كسي كه علم كتاب (و آگاهي بر قرآن) نزد او است , گواه بین من و شما باشد.

لابد الان می خواهید بگید که شاهد وگواه همان احمد الحسن است.؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

نمی دانم چرا شیعه نمی خواهد با سید احمد الحسن بیعت کند؟:cheshmak:

فکر کنم شما از شبکه کلمه وهابی هستید که با احمد اسماعیل بیعت کردید؟؟؟ کما اینکه می بینم میگی شیعه کی میخواد....... یعنی شما خودتون رو از شیعه حساب نمی کنید والحمدلله

برادر چرا شلوغش می کنی؟ چندین بار گفتیم جواب شما را دادیم ولی ظاهرا چشمتان ضعیف است؟؟؟؟ برادر به تاپیک قبلی مراجعه کنید لطفا....

کل روایت را که نگاه بکنیم شما حتی یک روایت که دلالت بر خروج یمانی از بصره باشد را نیاوردید؟؟؟؟ جواب خیلی خوبی نوشتی والحمدلله چشمام خیلی قویه ومی بینه که چطور کپی پیست میکنی!!! آقای انصاری ( (( کپی پیست )))

موضوع قفل شده است