یک حکمت یا پند حکیمانه از خودتان ابداع کنید
تبهای اولیه
با سلام:Gol:
برای جلب مشارکت دوستان، اولین حکمت را خودم تقدیم می کنم:
"اگر دوست داری دیگران علاقه شان را خالصانه به تو ابراز کنند، به کسانی که دوستشان داری علاقه ات را خالصانه ابراز کن".:Gol:
با سلام و تشکر از جناب صدیق بزرگوار بابت استارت ؛ ببخشید !! شروع این تاپیک زیبا
این جمله ای را که به شما تقدیم می کنم نتیجه تجربه خودم از زندگی است:
یه شعر هم از حافظ ضمیمه این جمله حکیمانه خودم می کنم:
سخت می گیرد جهان بر مردمان سخت کوش
یه نکته کوچیک :
سلام مجدد
از دوستان عزیز، کاربران و کارشناسان محترم، دیگر کسی نیست که حکمت یا پندی میهمانمان کند.
پس باز هم خودم تقدیمتان می کنم:
"اگر به قدرت و تأثیر ازلی و لم یزلی خداوند در همۀ امور عالم، اعم از زمانی و مکانی و ... معتقدی، و می خواهی گشایش و توفیق، بیش از این رفیق راهت باشد و زمان و مکان، یار و مددکار و ناصر تو باشند در وقتی را که برای خدا و به عبادت او اختصاص می دهی، دقت کن، بهترین وقت ها و با حضور و آرامش، بدون تعجیل و شتاب زدگی و در اوج خضوع و خشوع باشد."
البته دعای خیر برای دوستان و مؤمنان هم بی تأثیر نیست.
التماس دعا ...:Gol:
با سلام
جناب صديق به نظرم خيلي ها دوست دارند در اين تاپيك شركت كنند اما خوب يك مقدار هم مشكل هست.انشاءالله كه من بعد از جملات دوستان هم بهره مند شويم.
جمله اين حقير را پذيرا باشيد:
مبادا دغدغه ارشاد و هدايت ديگران ما رو از ارشاد و هدايت نفس خودمون غافل کنه
که اون روز بازنده واقعي خودمون خواهيم بود
:Ghamgin:
افکار منفی و ناامید کننده بدترین دشمنان جسم و روحمان هستند.
سلام
قبل از اینکه از دیگران انتظار محبت داشته باشید به دیگران محبت کنید.
(البته آین از جایی خوندم)
خداوند عالمترین ، صبورترین و بهترین معلم و مربی هست ، پس بیایید به خواسته ها و نظراتش احترام بذاریم و عمل کنیم. ان شاء الله
در کوی خرابات به هرکس ندهند می
با خرقه صدرنگ به ناکس ندهند می
آن باده که هردم دل عشاق بساید
بیگانه نبیند خم و میخانه آن می
و تا زمانیکه انسان جاهل است شیطان در کنار او حاضر
باید بگوئیم که علم همان وحی ای است که دین نامیده می شود
و عالم کسی است که به آن وحی یقین یافته و بغیر از آن عمل نمی کند.
یاحق
انسان آن زمانی جاهلتر است که احساس می کند عالم ترین است در امری.
و آن زمانی جاهلتر می گردد که به این مطلب یقین پیدا می کند.
و اگر بر او ثابت شد که اینچنین نبوده و او تعصب به خرج داد
نهایتا علمش ضایع و منحرف می گردد.
و بهترین راه بدست آوردن یقین طلب است.
و اگر نمی دانیم که طلب چگونه است بهتر است نگاه کنید به کودکی که از فرط گرسنگی پستان مادرش را می جوید.
آن کودک در طلبش دروغ نمی گوید. نیازش بانی طلبش گردیده و اگر نیاز نبود طلبی نبود. پس ز خوردن شیر که گرسنگی اش را رفع می کند خود را در آغوش هیچ کسی بغیر از مادر نمی خواهد.
و در جمع می توان درک کرد که این گرسنگی هم جسمانی است که به شیر قانع می گردد.
و هم معنوی است چرا که پس از رفع گرسنگی در آغوش مادرش آرام گرفته.
در آسمانها و زمین نشانه هائی است برای آنها که اهل تعقل و تفکرند.
درست گفت خداوند بزرگ و بلند مرتبه
یاحق