خرمشهر را خدا آزاد کرد ... به مناسبت عملیات بیت المقدس و فتح خرمشهر
تبهای اولیه
بسم الله الرحمن الرحیم
بسم الله الرحمن الرحیم
با تشکر از تلگرافاتی که در فتح خرمشهر به این جانب رسیده است، سپاس بی حد بر خداوند قادر که کشور اسلامی و رزمندگان متعهد و فداکار آن را مورد عنایت و حمایت خویش قرار داد و نصر بزرگ خود را نصیب ما فرمود؛ و این جانب با یقین به آن که «مَا النصرُ اِلاّ مِن عندِ الله» از فرزندان اسلام و قوای سلحشور مسلح که دست قدرت حق از آستین آنان بیرون آمد و کشور بقیة الله الاعظم ارواحنا لمقدمه الفدا را از چنگ گرگان آدمخوار که آلت هایی در دست ابرقدرتان خصوصاً امریکای جهانخوارند، بیرون آورد و ندای «الله اکبر» را در خرمشهر عزیز طنین انداز کرد و پرچم پرافتخار «لا اله الا الله» را بر فراز آن شهر خرم که با دست پلید جنایتکاران غرب به خون کشیده شده و خونین شهر نام گرفت، - به اهتزاز در آورد – تشکر می کنم و آنان فوق تشکر امثال من هستند.
آنان به یقین مورد تقدیر ناجی بشریت و برپا کننده ی عدل الهی در سراسر گیتی روحی لتراب مقدمه الفدا می باشند. آنان به آرم «ما رمیتَ اِذ رمیتَ و لکنَّ الله رَمی» مفتخرند. مبارک باد و هزاران بار مبارک باد بر شما عزیزان و نورچشمان اسلام این فتح و نصر عظیم که با توفیق الهی و ضایعات کم و غنایم بی پایان و هزاران اسیر گمراه و مقتولین و آسیب دیدگان بدبخت که با فریب و فشار صدام تکریتی این ابرجنایتکار دهر به تباهی کشیده شدند، سرافرازانه برای اسلام و میهن عزیز افتخار ابدی هدیه آوردید و مبارک باد بر فرماندهان قدرتمند که فرماندهان چنین فداکارانی هستند که ستاره درخشنده ی پیروزی های آنان بر تارک تاریخ تا نفخ صور نورافشانی خواهد کرد و مبارک باد بر ملت عظیم الشأن ایران، این چنین فرزندان سلحشور جان بر کفی که نام آنان و کشورشان را جاویدان کردند و مبارک باد بر اسلام بزرگ این متابعانی که در دو جبهه ی جنگ با دشمنان باطنی و دشمن ظاهری پیروزمندانه و سرافراز امتحان خویش را دادند و برای اسلام سرافرازی آفریدند و هان ای فرزندان قرآن کریم و نیروهای ارتشی، سپاهی، بسیجی، ژاندارمری، شهربانی و کمیته ها و عشایر و نیروهای مردمی داوطلب و ملت عزیز، هشیار باشید که پیروزی هر چند عظیم و حیرت انگیز است، شما را از یاد خداوند که نصر و فتح در دست اوست غافل نکند و غرور فتح، شما را به خود جلب نکند که این آفتی بزرگ و دامی خطرناک است که با وسوسه ی شیطان به سراغ آدم می آید و برای اولاد آدم تباهی می آورد و من با آن که به همه ی شما اطمینان تعهد به اسلام دارم، از تذکری که برای مؤمنان نفع دارد باید غفلت نکنم، چنانچه از نصیحت به حکومت های همجوار و منطقه دریغ ندارم و آنان می دانند امروز با فتح خرمشهر مظلوم، دولت و ملت پیروزمند ما از موضع قدرت سخن می گویند و من به پیروی از آنان به شما اطمینان می دهم که اگر از اطاعت بی چون و چرای امریکا و بستگان آن دست بردارید و با ما به حکم اسلام و قرآن کریم رفتار کنید، از ما جز خیر و پشتیبانی نخواهید دید و شما بدانید آن قدر که ابرقدرت ها از صدام این نوکر چشم و گوش بسته پشتیبانی کردند، از شماها که قدرت های کوچک و حکومت های ضعیف هستید، پشتیبانی نمی کنند و شما عاقبت این جنایتکار و هم قطار جنایتکارش شاه مخلوع را به عیان دیده اید.
قدرت های بزرگ پیش از آن که از شما استفاده نمایند، از شما طرفداری نمی کنند و شماها را برای منافع خویش به هلاکت می کشند و من نصحیت برادرانه به شما می کنم که کاری نکنید که قرآن کریم برای برخورد با شما تکلیف نماید و ما به حکم خدا با شما رفتار کنیم، و یقین بدانید که امثال حسنی مبارک مصری و حسین اردنی و دیگر هم جنایتکاران آنان برای شما نفعی ندارند و دین و دنیای شما را تباه می کنند و اگر با نشست های خود بخواهید «طرح کمپ دیوید» یا فهد را که مرده اند، زنده کنید – که ما خطر بزرگ برای کشورهای اسلامی خصوصاً حرمین شریفین می دانیم – اسلام به ما اجازه سکوت نمی دهد و این جانب در پیشگاه مقدس خداوند تکلیف الهی خود را ادا نمودم، اکنون دست تضرع و دعا به سوی خالق یکتا بلند کرده و برای قوای مسلح اسلام و فداکاران قرآن کریم و میهن عزیز ایران دعا می کنم و سلامت و سعادت و پیروزی آنان را خواستار هستم. سلام و درود بی پایان بر فرماندهان قوای مسلح و بر رزمندگان فداکار و بر ملت دلیر ایران عزیز و سرشار از شادی ها.
والسلام علی عباد الله الصالحین
روح الله الموسوی الخمینی
سوم خرداد ماه 1361
بسم الله الرحمن الرحیم
خونین شهر
آسمان ایستاده است
بر ستون های بلند دود
و آفتاب
تاریک می گسترد
نعره های ناگهانی تانک ها
بر استواری دیوارهای سنگ
رسوب می کند
و غرش گلوله ها
دروازه های تاریک آسمان را
می گشایند.
دیگر گلی نمانده است
جز خار بوته های آتش
که افراشته اند
در سرتا سر شهر
و جوانه های زخم
که شکفته اند
براندام های مرگ
***
بردوش لحظه ها
جنازه ها می گذرند
و زنی جوان
بغض نهفته اش را
آرام می بارد:
پلک کدام پنجره را
بگشوده ام
که چشم انداز تباهی را
پایانی نیست؟
***
می ایستم
درعبور ثانیه ها
و آوار عمر را
می گریم.
"ترنج تیمور"
بسم الله الرحمن الرحیم
صدام بعد از آزاد سازی خرمشهر چه حالی داشت؟!!!
یکی از فرماندهان عراقی که از خرمشهر جان سالم به در برده بود د رخاطراتش می نویسد:" تمام تیپ هایی که سالم مانده بودند عقب نشینی کردند. روز بسایر بدی بود ، چون فرماندهی نظامی دستور اعدام تعداد زیادی از افسران را صادر کرد، اما به من و سرهنگ احمد زیدان نشان شجاعت دادند.
هنگام توزیع نشان شجاعت ، صدام گفت: من از مقاوت شما در خرمشهر راضی نیستم . این نشان ها برای سرپوش گذاشتن به تلفات ما در مقابل افکار عمومی است. کاش کشته می شدید و عقب نشینی نمی کردید.
او خشمگین به ما نگاه می کرد . بعد به طرف ما تف انداخت و گفت: چهره ما و چهره تاریخ را سیاه کردید! چرا از سلاح های شیمیایی استفاده نکردید؟ من آرام نمی شوم تا روزی که سرهای شما را زیر چرخ تانک ببینم!
صدام حرف های زیادی زد که نمی توان آنها را بازگو کنم. در این هنگام به سنگدلی صدام پی بردم! شاید در آن زمان خواست خدا بود که توانستیم از چنگ صدام نجات پیدا کنیم . چرا که او به حدی عصبانی بود که لیوانی که دستش بود را به زمین کوبید و قطعاتش به سمت ما پاشید. بعد فریاد زد : ای وای ! خرمشهر از دست رفت . دیگر چطور می توانیم آن را پس بگیریم؟ د راین موقع سرتیپ ستاد برخاست و گفت : بخشید قربان.......
صدام خشمگین به او نگاه کرد و گفت: خفه شو احمق ترسو! همه تان ترسویید و باید اعدام شوید!
من خود را برای مرگ آماده کرده بودم و در دل گفتم: ای کامل ، پسر جابر امشب خواهی مرد و جسدت هم گم و گور خواهد شد.
صدام فریاد زد: " چرا به آن ها شیمیایی نزدید؟" یکی از افسران گفت:" قبران د راین صورت سلاح شیمیایی بر سربازان خودمان هم اثر می کرد ، چون ما نزدیک دشمن بودیم" صدام فریاد زد:" به درک! آیا خرمشهر مهم تر بود یا جان سربازان ، ای مردک پست!!" او یکسره دشنام می داد ، آنقدر که همگیی پی بردیم او بویی از انسانیت نبرده است.
او در پایان صحبت های خود گفت: " من در میان شما مرد نمی بینم ،به خدا قسم که همه تان از زن کمترید. زن های عراقی از شما برترند" باز به صورت ما تف انداخت و رفت و محافظانش با چوب به جان ما افتادند ؛ این درحالی بود که افسران عالی رتبه گریه می کردند و می گفتند:" زنده باد صدام!"
بسم الله الرحمن الرحیم مقام معظم رهبری :doa(9): : هنر بزرگ در استقامت كمنظير ملت ايران در برابر حملات متجاوزين متعلق به مردم خرمشهر است زيرا زنان، مردان، جوانان و نوجوانان اين شهر حماسهاى را آفريدند كه براى هميشه خرمشهر به عنوان يك نام ممتاز و برجسته مطرح خواهد بود.
حضرت آيت الله خامنه اي در گفتگو با خبرنگار صدا و سيما در تاريخ 29/6/65 دلايل ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر را مطرح كردند.
متن پرسش و پاسخ آيت الله العظمي خامنه اي (به عنوان رييس جمهوري و رييس شوراي عالي دفاع در آن زمان) كه دلايل ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر را مطرح ميكنند، در گفتگو با خبرنگار صداوسيما و در تاريخ 1365/6/29 به شرح زير است:
سوال: آقاى خامنهاى سؤالى كه مىشود مطرح كرد مسألهى دفاعى بودن جنگ است. ما از ابتداى جنگ و شروع تجاوز عراق اعلام كرديم كه در حال دفاع هستيم و بعد از اينكه وارد خاك عراق هم شديم اين مسأله را عنوان مىكنيم كه باز جنگ ما يك جنگ دفاعى است. شما اين مسأله را چگونه تعبير مىكنيد؟
بسماللَّهالرّحمنالرّحيم
جنگ ما از آغاز به صورت دفاع شروع شد و تا اين ساعت هم ما در حال دفاع هستيم. علت هم اين است كه حتى ورود ما به خاك عراق، در ادامهى دفاع مقدس ماست. البته دشمن طبعاً مايل است كه هنگامى كه مىتواند و احساس قدرت مىكند، وارد مرزهاى ما بشود، تا هر وقتى كه مىتواند در آنجا بماند، ويرانگرى بكند، تخريب بكند، افراد نظامى و غيرنظامى را به قتل برساند، زندگى را ناامن بكند، هر وقت هم كه تاب نياورد و نتوانست بماند، برگردد و داخل مرزهاى خودش بشود و ما هم با فداكارى و با توانائى مردم، وقتى كه توانستيم او را از مرزها بيرون برانيم، لب مرز بايستيم كه نبادا وارد خاك دشمن بشويم و به حريم دشمن نبادا كه قدم بگذاريم، اين ميل دشمن است.
اما عقل و منطق انسانى، همچنين احكام اسلامى به ما اجازهى اين را نمىدهند. ما دشمن را بايد ببينيم كه چگونه دشمنى است. يك وقت دشمنى است كه آمده براى گرفتن يك تپه، تصرف يك رودخانه، يك موذىگرى مرزى، بعد هم سركوب مىشود برمىگردد سرجايش و قضيه تمام مىشود. اينجا البته بعد از آنى كه دشمن را ما رانديم مسأله تمام شده است. لكن يك وقت دشمن بناى بر قلدرى و زورگوئى دارد. مسألهى او با بيرون رفتن از مرزها، آن هم با قدرتنمائى نيروهاى اسلامى و فداكاريهاى فراوان حل شده و تمام شده نيست. دشمن خيلى اين را مغتنم مىشمارد كه وقتى قصد تجاوز دارد و وارد خاك مىشود، تا جايى كه مىتواند بماند، بعد هم كه رفت بيرون، ما لب مرزها بايستيم او تجديد قواى خودش بكند و هنگامى كه باز لازم دانست و مصلحت دانست برگردد، تجاوز خودش را آغاز كند.
«ما هنوز مناطقى را داريم كه از جمله نفتشهر و بخشى از مراكز ديگر مرزىِ ما كه هنوز در اختيار دشمن هست و ما ادامهى جنگمان ولو براى پس گرفتن اينها هم كه باشد، يك عمل دفاعى است.»
من يك وقتى يك مثالى زدم، گفتم كه دزدى، متجاوزى، وارد خانهى شما مىشود، وارد مزرعهى شما مىشود و ويران مىكند، نابود مىكند، مىدزدد، مىكشد. اگر تحمل كرديد كه مىماند، اگر تحمل نكرديد و با فشار و زور و قدرتنمائى او را بيرون كرديد، هيچكس به شما نمىگويد كه شما از خانهات ديگر پا بيرون نگذار، پا توى مزرعهى او يا خانهى او نگذار كه اين تجاوز به حريم اوست. نه، عقل به شما حكم مىكند كه برويد گريبان اين دشمن را بگيريد، گلوى او را بفشاريد و اولاً: از او بپرسيد چرا اين كار را كرده و مجازاتش كنيد به اين كار و ثانياً: حقتان را بگيريد، آنچه كه تضييع شده از او باز پس بگيريد. اين يك حكم عقلى است. اين چيزى نيست كه اين را ما ابداع كرده باشيم. همهى انسانها و همهى فطرتهاى سالم همين جور فكر مىكنند.
اصولاً وارد شدن به حريم خاك ديگران دو نوع است: يك نوع اين است كه از روى تجاوز، به قصد تصرف و براى زورگوئى است؛ اين تهاجم است، اين تجاوز است. همانطور كه عراق وارد خاك ما شد. دليلى براى اين كار نداشت. يك بهانههايى همان اوّل ذكر كردند، اما حتى خودشان هم كاملاً واقف بودند و مىدانستند كه اينها بهانه است. دنيا هم اين را فهميد. لذا بود كه همهى كسانى كه توى مسأله جنگ وارد شدند، تا امروز هم بما مىگويند، از اوائل هم به ما گفتند كه ما مىدانيم متجاوز كى است، اين تجاوز است. يكجور وارد شدن به خاك دشمن هست كه براى استنقاذ حق است، براى گوشمال دادن به متجاوز است، براى حفظ امنيت است. براى تأمين مرزها از حوادث مشابه بعدى از سوى همين دشمن هست، اين را نمىشود گفت تجاوز.
«دشمن خيلى اين را مغتنم مىشمارد كه وقتى قصد تجاوز دارد و وارد خاك مىشود، تا جايى كه مىتواند بماند، بعد هم كه رفت بيرون، ما لب مرزها بايستيم او تجديد قواى خودش بكند و هنگامى كه باز لازم دانست و مصلحت دانست برگردد، تجاوز خودش را آغاز كند.»
بنابراين ما، تا وقتى كه در پشت مرزهاى خودمان مىجنگيديم كه روشن بود داشتيم دفاع مىكرديم از خاك خودمان. آن وقتى هم كه وارد خاك عراق شديم، باز به دنبالهى همين مسأله است. ما مجازات متجاوز و گوشمال دادن به متجاوز را يكى از هدفهاى ادامهى جنگ ذكر كرديم و همين هم هست. البته اين را هم بايد بگويم كه هنوز در مرزهاى ما، همهى مناطق از دشمن پاكسازى نشده است. ما هنوز مناطقى را داريم كه از جمله نفتشهر و بخشى از مراكز ديگر مرزىِ ما كه هنوز در اختيار دشمن هست و ما ادامهى جنگمان ولو براى پس گرفتن اينها هم كه باشد، يك عمل دفاعى است. اما وقتى اينها را هم پس بگيريم، ما دنبال كردن دشمن و رفتن داخل اعماق خاك او براى گوشمال دادن او، اين را همه، دفاع از خود و مجازات متجاوز مىشناسند. بنابراين دفاعى بودن اين جنگ يك چيز واضحى است.
البته ما اين را گفتيم بارها و همه هم اين را قبول كردند از ما كه ما قصد ماندن در اين مناطق تصرف شدهى از عراق را نداريم. نه فاو، نه جزيره و نه هيچ نقطهى ديگر، نقاطى نيست كه ما اينها را براى خودمان و جزء خاك خودمان دانسته باشيم. نه اينها مال عراق است، مال مردم عراق است، مال هر رژيم صالحى است كه بعدها بر سر كار بيايد در عراق. فعلاً حركت ما، حركتى است كه در دفاع از امنيت ما و در دفاع از آرامش و صلحى است كه براى زندگى دو همسايه كه ما و عراق باشيم، ضرورى و لازم است.
دلايل ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر از نظر رهبر انقلاب
1 خرداد 1391-07:22:46
منبع: سپاه نيوز
غنائم و دست آورد هاي فتح خرمشهر
فرماندهي سپاه سوم ارتش عراق تدابير پدافندي ويژهاي در اين منطقه به مورد اجرا گذاشته بود؛ نحوه آرايش نيروهاي دشمن با توجه به موقعيت زمين، به صورت مثلثي فرضي بود، مثلثي كه ضلع شرقي آن، به طول حدود 100 كيلومتر در امتداد رودخانه كارون از خرمشهر تا آبادي مليحان، واقع در 20 كيلومتري جنوب غربي اهواز قرار داشت؛ ضلع شمالي آن حدود 60 كيلومتر از مليحان در امتداد كرانه جنوبي رودخانه كرخه كور، هويزه، رودخانه نيسان تا هورالعظيم كشيده شده بود و ضلع بزرگ اين مثلث نيز، خط مرزي دو كشور؛ از محل تلاقي رودخانه نيسان با هورالعظيم تا پاسگاه ژاندارمري «حدود» در كرانه نهر خين، به طول 150 كيلومتر بود.
فاصله نيروهاي تاميني و پوششي دشمن از ساحل غربي رودخانه كارون سبب شد كه نيروهاي خودي با تدبير عمليات عبور از رودخانه، نيروهاي دشمن را غافل گير كنند.
در ضلع جنوبي (منطقه خرمشهر) دشمن با نيرويي به استعداد 17 گردان در دو سمت شرقي و شمالي شهر اشغالي خرمشهر آرايش گرفته بود تا هرگونه عمليات عبور از رودخانه در تك جبههاي به داخل خرمشهر و يا ورود به اين شهر از سمت شمال را مهار كند. ايجاد استحكامات در خرمشهر با تخريب ساختمان ها براي جلوگيري از فراهم شدن زمينه مناسب جهت وقوع جنگ شهري و نبرد تن به تن، بخش ديگري از تلاش دشمن براي حفظ خرمشهر بود.
استعداد سپاه سوم ارتش عراق در اين منطقه تا پيش از آغاز عمليات الي بيت المقدس چنين بود:
-لشكر 6 زرهي از جنوب رودخانه كرخه تا شهر اشغالي هويزه
- لشكر 5 مكانيزه از غرب اهواز تا روستاي سيد عبود
- لشكر 11 پياده از سيد عبود تا خرمشهر (تيپ هاي 22، 48 و 44 از لشكر 11 پياده، و نيز تيپ 33 نيرو مخصوص مامور حفاظت از خرمشهر بودند.)
-لشكر 3 زرهي در شمال خرمشهر
-تيپ مستقل 10 زرهي، يگان در احتياط نزديك سپاه سوم، در شرق بصره مستقر .
نتايج عمليات
عمليات بيتالمقدس موجب شد تا كشورهاي عرب منطقه به تقويت مالي و نظامي عراق مبادرت ورزند. بازتاب عمليات بيتالمقدس در رسانههاي بيگانه در جريان آزادسازي خرمشهر و مراحل مختلف عمليات سخنان ضد و نقيضي از خبرپراكني استكبار براي تضعيف روحيه مردم ايران به كار گرفته شد كه فتح خرمشهر خط بطلان بر تمام اين توطئهها كشيد.
مناطق و تأسيسات آزادشده:
آزادشدن شهر بندري خرمشهر، شهر هويزه و پادگان حميد
جاده مهم و تداركاتي اهواز- خرمشهر- كرخه نور
جاده سوسنگرد- هويزه
خارج شدن بخش وسيعي از جنوب ميهن اسلامي از زير آتش دشمن
تصرف و تأمين هشت پاسگاه مرزي
تجهيزات منهدم شده دشمن:
285 دستگاه تانك و نفربر
500 دستگاه خودرو
دهها قبضه توپ سبك و سنگين
مقدار زيادي از انواع تيربار و سلاحهاي سبك و سنگين
دهها انبار مهمات
40 فروند هواپيما
دو فروند هليكوپتر
چندين دستگاه لودر و ماشينآلات مهندسي
غنايم:
105دستگاه تانك و نفربر
دهها انبار مهمات
95000عدد انواع مين
صدها دستگاه خودرو سبك و سنگين
30 دستگاه جيپ حامل توپ106 ميليمتري
تعداد زيادي لودر وبولدوزر و ماشينآلات مهندسي
18 قبضه توپ 130 ميليمتري
هزاران قبضه سلاح انفرادي
منبع: روابط عمومي مركز مطالعات و تحقيقات
به نقل از: پزوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس
خاطرات يك خلبان از روزهاي فتح خرمشهر
[INDENT] تيمسار خلبان كيومرث حيدريان را خيلي ها بخوبي مي شناسند؛رشادتها و دلاوري هاي اين مرد بزرگ در دفاع مقدس شهره خاص و عام است سرآمد اين رشادتها سرنگوني سه فروند جنگنده بعثي ها در يك تعقيب و گريز بر فراز آسمان استان كرمانشاه توسط وي مي باشد
وي در خصوص روزهاي فتح بزرگ خرمشهر نيز خاطراتي براي خبرنگار ايرنا؛بازگو كرد كه تلخي و شيريني در اين خاطرات ملموس است
وي گفت : در همان روزها (آستانه عمليات بيت المقدس ) و در منطقه مشغول صرف ناهار بوديم كه ناگهان يكي از بچه هاي تكاور نيروي دريايي ارتش با حالتي پريشان و آشفته وارد شد؛ خيلي بغض كرده بود و در نهايت نتوانست مانع گريه كردن خود شود
وي افزود: وقتي دليل اين حالت را از وي جويا شديم ؛ اين تكاور كه به سختي حرف مي زد؛ گفت : همين الان از خرمشهر مي آيم ؛ ساعاتي قبل صحنه هايي ديدم كه بسيار تكان دهنده و وحشتناك بود و برايم به كابوسي تبديل شده است
حيدريان ادامه داد: تكاور در خصوص جزييات صحنه هايي كه مشاهده كرده بود؟
گفت : در خرمشهر وقتي بعثي ها حمله كردند؛ من خود را درون يك تانكر خالي از آب پنهان نمودم ؛ تانكر هم به حدي گلوله خورده بود كه سوراخ سوراخ شده بود
تكاور افزود: وقتي از يكي از اين سوراخها بيرون را نگاه مي كردم ؛ ديدم بعثي ها يك دختر پرستار را به اسارت در آورده اند آنها بعد از آزار و
اذيت بسيار به اين دختر معصوم ؛ در نهايت تير خلاصي به سر او زدند و دخترك پرپر شد
تيمسار خلبان حيدريان در حالي كه اين خاطره را با بغض مطرح مي كرد؛ گفت :
در همين لحظه سرلشكر شهيد عباس دوران بسيار متاثر و ناراحت شده بود؛ از جاي برخاست و گفت : زود باشيد بچه ها؛ الان موقعش است كه يك ضربه حسابي به اين نامردها بزنيم و حق آن دختر معصوم را بگيريم
وي گفت : وقتي با عباس به پرواز درآمديم ؛ نزديكي هاي جزيره مينو چادرهاي بعثي ها را مشاهده كرديم و ديديم كه افسرانشان روي صندلي نشسته بودند وساير افراد آنها به صورت چهار رديفي ايستاده بودند و آشپزها مشغول دادن غذا به آنها بودند
تيمسار افزود: در اين هنگام به اتفاق شهيد دوران ؛ آنها را به رگبار مسلسل بستيم و درست مانند يك سفره 100 متري كه از فراز آسمان مشهود است ؛ ديديم كه همه آنها قلع و قمع و بر زمين پهن شدند؛ در اين هنگام ديدم كه دماغهواپيماي شيد دوران چپ و راست مي شود؛ احساس كردم كه هواپيماي وي آسيب ديده اما موضوع اين نبود بلكه اين هم رزم من چنان خشمگين و برآشفته شده بود كه چپ و راست مي رفت و بعثي ها را درو مي كرد
وي گفت : در اين هنگام شهيد دوران فرياد مي زد انتقام آن دختر پرستار را مي گيرم
تيمسار خلبان حيدريان خاطره ديگري از آن روزها را يادآور مي شود هنگامي كه نيروهاي بعثي به درون گمرك خرمشهر رخنه كرده بودند و قصد داشتندخودروهاي تويوتا ي پرشماري كه در آنجا وجود داشتند را با سوئيچ انداختن و يا بكسل كردن ؛ ببرند
وي ادامه داد: وقتي اين خبر به ما رسيد؛ با سه تن ديگر از خلبانان به پرواز درآمديم و تمام نيروهاي عراقي را تار و مار كرديم و اجازه نداديم حتي يك خودرو به دست بعثي ها بيفتد وي به عمليات پيروزمندانه ديگري در منطقه شلمچه اشاره كرد و گفت : بعثي ها در اين منطقه به قدري ضد هوائي كار گذاشته بودند كه حتي در درون خاك خودمان هم كه پرواز مي كرديم ؛ احساس امنيت نداشتيم براي همين تصميم گرفتيم براي هميشه به اين حس ناامني پايان دهيم
وي گفت : در يك عمليات حساب شده و غافلگيرانه چنان ضربه اي به مواضع بعثي ها وارد كرديم كه همه تجهيزات ؛ تاسيسات و ضد هوائي هاي آنها را منهدم كردم البته تنها جايي كه حتي يك گلوله هم به سمت آن شليك نكرديم ؛ مسجدشلمچه بود
به هر روي امنيت امروز و آسايشي كه ما با فراغ بال در كشور داريم مرهون رشادت اين بزرگمردان و آن روزهاي ثبت شده در تاريخ پر از خون و آتش اين مملكت است و اين فرزندان خميني كبير بودند كه با جنگ آوري خود برگهاي زريني به فاتحانه ترين فتحهاي ايران زمين افزودند
ياد و خاطره همه شهدا؛ رزمندگان ؛ ايثارگران و بازماندگان اين روزهاي غرورآفرين گرامي باد شهر خرمشهر در سوم خرداد ماه سال 1361 و در عمليات پيروزمندانه بيت المقدس از نيروهاي اشغالگر بعثي و عوامل سردار پوشالي قادسيه باز پس گرفته شد .
[/INDENT]
فتح خرمشهر فتح خاك نيست، فتح ارزشهاي اسلامي است.
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]خرمشهر شهر لاله هاي خونين است. خرمشهر را خدا آزاد كرد.
بيانات رهبر کبير انقلاب اسلامی، امام خمينی (قدس سره)
فتح خرمشهر (سوم خرداد 1361) در تاريخ جنگ ايران و عراق از
اهميت ويژهاي برخوردار است. خبر آزادي خرمشهر آن چنان شگفتآور بود كه
در سراسر ميهن اسلامي ما مردم را به وجد آورد.
با اعلام خبر فتح خرمشهر مردم ايران بسان خانوادهاي بزرگ كه فرزند از دست رفته
خود را باز يافته است اشكهاي شادي و شعف خودرا نثار روح شهداي حماسهآفرين
صحنههاي شورانگيز اين نبرد كردند. براي پي بردن به عظمت اين نبرد حماسي كافي
است بدانيم كه نيروهاي متجاوز عراق پيش از نبرد سرنوشت ساز رزمندگان ما
براي آزادي خرمشهر در اطلاعيهاي به نيروهاي خود دستور داده بودند كه دفاع از خرمشهر را
به منزله دفاع از بصره، بغداد و تمام شهرهاي عراق محسوب دارند. همچنين تجهيزات
و امكانات دفاعي دشمن در اين منطقه نشان ميداد كه عراق خرمشهر را به عنوان
نماد پيروزي خود در جنگ به حساب آورده و قصد داشته است به هر قيمت، اين شهر را
در تصرف نيروهاي خويش نگهدارد. هنگامي كه مرحله اول و دوم
عمليات بيتالمقدس به پايان رسيد
و رزمندگان ما در اطراف خرمشهر مستقرشدند،
فتح خرمشهر در زماني كمتر از 24 ساعت، موجب شد كه بخش قابل
توجهي از نيروهاي مهاجم عراقي به اسارت نيروهاي جمهوري اسلامي ايران درآيند.
.[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]خرمشهر را [FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]خــــــــــدا[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] [FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]آزاد كرد.
منبع:http://navazeshemolaali.blogfa.com/post-22.aspx
با سلام
نمیخام تو این شور زیبا حرف ناخوشایندی بزنم اما میدانستید که خونین شهر هنوز ابادانی لازم را بدست نیاوده ؟؟؟
مسجد جامع که در تلوزیون نشان میدهد هنوز سرویس بهداشتی مناسب ندارد!
دیگر چیزی نمیگویم............................
مسجد جامع خرمشهر، قلب شهر بود. مسجد جامع، مظهر همه آن آرزوهايي بود كه جز در بازپس گيري شهر برآورده نمي شد. مسجد جامع، همه خرمشهر بود و
:hamdel:خرمشهر همه ی ایران:hamdel:
با نام خدا سردار شهید حاج ابراهیم همت جانشین تیپ 27 محمد رسول الله در عملیات آزادی سازی خرمشهر. شهادت : 17 اسفند 62
بـآ شلـمچــه غـم دِل نغــمه ی گُلـزار گـرفتــــ ایــن همـان کـربــــ و بـلـآ نـیستـــ کـه تـکـرار گرفتـــ ؟؟ آن جـوآنـی کـه چِنـین تـِشنـه ی دیـدار شده از حــسیـن ابـن عـلی (ع) وعـده ی دیـدار گـرفـتــــ ...
فتح خرمشهر تحقق وعده الهي بود / زنده ياد سردار سرلشكر شهيد احمد سوداگر
از نظر وسعت، مقدار آزادسازي زمين در عمليات فتحالمبين بيشتر بود ولي عمليات بيتالمقدس چند ويژگي خاص داشت: يكي از موضوعهايي كه عراقيها بر سر آن حرف داشتند، خرمشهر و آبادان بود. ميگفتند اين دو شهر مال ماست و حتي نامشان را عوض كردند و محمره و عبادان گذاشتند. خرمشهر آخرين برگ برنده در اختيار رژيم عراق بود. عراق روي خرمشهر خيلي تبليغ كرده بود، به گونهاي كه ميتوان گفت، براي آنها پايان جنگ فتح خرمشهر بود. اين را در اذهان سياسي نظامي جا انداخته بودند و ميگفتند، اگر ايران خرمشهر را بگيرد، كليد بصره را تحويل ميدهيم.
سيستمهاي دفاعي پيچيدهاي هم كنار رودخانه كارون درست كرده بود و از اين طرف هم ضد هلي برد آورده بودند. دور خرمشهر به اندازهاي مستحكم شده بود كه بعيد به نظر ميرسيد، نيرويي وارد خرمشهر شود. از نظر تاكتيكي براي نيروهاي ما رودخانه كارون يك رودخانه غير قابل عبور بود.
گذر از رودخانه با عرض ۲۷۰ تا ۴۰۰ متر سخت بود. حتي عراقيها در هجومشان بنا بود كه براي عبور از رودخانه از پل خرمشهر بگذرند، ولي ديدند امكان عبور از پل خرمشهر ندارند. پل را منفجر كردند و با فرصت كافي موانع گذاشتند. عبور از رودخانه براي ما كار جديدي بود. در اين عمليات از ارتش لشكر ۲۱ حمزه لشكر ۹۲ زرهي اهواز لشكر ۱۶ قزوين و لشكر۷۷ خراسان و از سپاه نزديك به ۲۵ تيپ حضور داشتند.
نخستين ويژگي عمليات قطعا وعده الهي بود دومين ويژگي عبور از رودخانه بود كه نخستين مشكل به شمار ميرفت و ما را از حركت از رودخانه به سمت خرمشهر بازداشت و به سمت انرژي اتمي وام السواد كه امكان بيشتري داشت و از نظر دفاعي ضعيفتر بود، هدايت كرد.
سومين ويژگي اين بود كه در عمليات حركت دوران وسيعي صورت گرفت. در قوانين كلاسيك ميخوانيم حركت دوراني در حد يك تيپ و يك لشكر ممكن است، ولي حركت دوراني در حد دو قرارگاه نداريم.
در سمت شرق خرمشهر موانع زيادي بود. در سمت جنوب رودخانه اروند و در شمال هم موانع بيحد بود، به ويژه موانع ضد هلي برد. تنها جايي كه باز بود به سسمت غربي خرمشهر بود. ما تا عمق منطقه تحت تصرف دشمن رفته و از سمت غرب وارد خرمشهر شديم؛ يعني از پشت عراقيها و از سمت بصره آمديم. اين چيزي بود كه براي عراقيها پذيرفته نبود.
از جمله مواردي كه در عمليات بيتالمقدس نقش محوري و اعتقادي رزمندگان را نشان ميداد، حركت بچهها به سمت مسجد جامع بود؛ يعني وقتي مسجد جامع تصرف شد و رزمندگان مستقر شدند، مثل اين بود كه شهر را دوباره گرفتند.
در مسجد هياهوي عجيبي شد. هر كسي براي خودش شادي وشكرگزاري ميكرد. بچهها زمين مسجد را ميبوسيدند. ديوارهاي مسجد را زيارت ميكردند و نماز ميخواندند. پيرامون مسجد بچههاي بسيج دسته دسته حلقه زده بودند؛ مثل اينكه اصلا براي آزادسازي خرمشهر نيامدهاند، بلكه براي آزادسازي مسجد جامع آمدهاند حتي جزيره مينو را فراموش كرديم كه جزيره بخشي از خرمشهر است و بايد آزاد شود.
جزيره مينو نهري داشت كه بايد آزاد ميشد. اين فراموش شده بود. همه دور مسجد جامع حلقه زده بودند و زيارت ميكردند و خاك آن را ميبوسيدند. به اندازهاي اين شادي زياد بود كه انگار عمليات بيتالمقدس، تنها براي آزاد سازي مسجد جامع بود. جاهاي ديگر مثل بانك سينما يا فرمانداري هم بودند، ولي كسي به آن طرف نميرفت و مركز ثقل شهر مسجد جامع بود كه نيروها با اعتقاد و اخلاص دور آن حلقه زده بودند. سرود ميخواندند و به نشانه خوشحالي نيز تير هوايي ميزدند.
برگرفته از كتاب جادههاي سربي، خاطرات سردار سرلشكر شهيد احمد سوداگر
مصاحبه و بازنويسي محمد مهدي بهداروند
شهر من! اي شهر پر آواي درد/ اي نشان پايداري در نبرد
قلب تاريخ زميني شهر من/ غرقه در خون اين چنيني شهر من
زير هر گامي شقايق كاشتيم/ تا كه اين پرچم فرا افراشتيم
عشق جوشیدوخرمشهر سوم خرداد یادآور دلاورمردی های رزمندگان اسلام در فتح غرورآفرین خرمشهر قهرمان مبارک باد
راکد وخموش وخسته نشد
نخل هایش اگرچه خون می خورد
ریشه هایش به غم بسته نشد
[h=2]چرا امام فرمودند : خرمشهر را خدا آزاد کرد.[/h][SPOILER]آقای ارضی در طی سخنرانی ای در پایگاه محلمان چنین فرمودندکه:
صدام که مهره جاسوسی اسرائیل بود نقشه کشید از طرف خرمشهر به ایران حمله کند ویک هفته ای برسد تا تهران ولی نتوانست چون ملت ایران با توکل بر خدا در برابر زیاده خواهی صدام ایستادند و4آبان بعد از 35روز مقاومت خرمشهر سقوط کرد وبه دست بعثی ها افتاد .
امام که این خبر را شنیدند فرمودند:خرمشهر باید آزاد شود....
همه گوش به فرمان رهبر گفتند :لبیک یا خمینی
10 اردیبهشت سال 61ساعت 30دقیقه بامداد عملیات را شروع کردند
خرمشهر از شمال متصل شده به کرخه وچهار طرف آن در صحرا ها را دشمن آب رها کرده بود وبه آن برق وصل کرده بود ایران راهی جز رود اروند نیافت واز آنجا حمله کرد.
عنایت حضرت حق بود که خرمشهر آزاد شد ، امدادهای غیبی اینجا خیلی به داد رزمنده ها رسید.
سال 1342زمانی که امام را تبعید می کردند پرسیدند آقا سربازات کو نجاتت دهند امام فرمودند سربازان من همان طفلان در گهواره هستند
وقتی سابا کی ها آمده بودند امام را ببرند امام می فرمودند من از آنها نترسیدم ولی آنها از من ترسیدند.
بنی صدر کسی که قرار بود بشه رئیس جمهور 20سالگی دعوتش کردند برای اسرائیل سخنرانی کند ببین چی بود ملعون
مردم می گفتند: درود بر خمینی، درود بر خمینی
امام فرمودند:اگر همه اینها هم می گفتند مرگ بر خمینی مرگ بر خمینی ذره ای از اراده من کم نمی شد چون هر کار می کنم فقط برای خداست.
مثل نامه 53نهج البلاغه که امام علی علیه السلام برای مالک اشتر نوشتند.
صیادشیرازی تعریف می کند: بین فرماند هان بحث بود که عملیات را ادامه دهیم یا نه چون هم بچه ها خیلی خسته بودند هم صحنه را نمی شد خالی کرد بعد از جلسه در همین فکر بودم که حالت خاصی به من دست داد ونور سبزی را دیدم بعد شنیدم از بیسیم صدا می آید که خرمشهر آزاد شد همان جا فهمیدم خرمشهر را خدا آزاد کرد
اولین شهید روحانی شهید مظلوم شیخ قنوتی بود
می گم مظلوم چون به طور فجیعی به شهادت رساندنش ومی گفتند ما خمینی را کشتیم
اولین شهید زن هم ناهید فاتحی کرجو بود دختر 17ساله که به خاطر اینکه به امام اهانت نمی کرد سرش را تراشیدند ودر کوچه های اهواز می کشاندندش ولی او با شجاعت تمام با اعتقاداتش ماند تا شهیدش کردند .
در دوران جنگ از 18 کشور دنیا اسیر گرفتیم جنگ ما جنگ بین اسلام وکفر جهانی بود
امام سجاد می فرمایند :خدا را شکر که دشمنان ما احمق ها هستند.
چون هنوز نفهمیدند با ایران از سر تهدید نمی توان وارد شد .
شهادت هم لیاقت می خواهد که به همه نمی دهند
ولی بعضی از شهدا شاید اجرشان هم بیشتر باید یک شیمیایی بعد از 20سال که از پیروزی انقلاب می گذشت می گفت من 20ساله آرزو دارم یک ساعت خواب آرام کنم می دانید یعنی چه خودمان به خاطر یک شب بی خوابی یک روز می خوابیم .
حالا وظیفه ما:
خط مقدم را بیاوریم در خانه امروز خط جبهه در خانه است در برابر ماهواره آثار منفی آن خیلی بیشتر از آثار مثبت آن است امروز وظیفه ما حفاظت از انقلاب وارزشهای اسلامی با شناخت دشمن وتهدید های دشمن است.
سازمان سیا یک طرحی ریخته برای براندازی شیعه که 900میلیون پول پای آن گذاشته است
آمریکا پول می گذارد صهیونیست اجرا می کند یکی از شبکه های بزرگ وپربیننده فارسی بان مدیر آن یک افغانی وهابی از تبار وهابیون ملعون است
اینها کنار هم فیلم می سازند شیعه می بیند .امروز ابزار جنگ تغییر کرده یک نفر هم ماهواره داشته باشد می تواند با گوشی ضبط کند وبلوتوث کند پس نماد بد بازتابش بیشتر است مواظب باشید.
منبع :
http://zeynab-yazd.womenhc.com/?p=21530&more=1&c=1&tb=1&pb=1
[/SPOILER]
آرش بارانپور: :fireworks::fireworks::fireworks:
آه این کشف جاودان خونین شهر را
با کدام زبان باید سرود؟
بگذار جهان بداند
بر این قوم قهرمان چه گذشته است
بر خرمشهر
که درود عشق، هزاران بار
بر خاک مقدس و پاکش باد…
—–
سالرزو آزاد سازی خرمشهر مبارک باد
**سالروز آزاد سازی خرمشهر مبارک** ممـــد نبـــــودی ببیــــنی شـــــهر آزاد گــــشته
خون یــــارانـــــت پر ثــــــمر گـــــــشته
ممــد نبودی ببینی شهر آزاد گشته
خون یارا نت پر ثمر گشته
آه و واویـــــــــــــلا…
کو جهان آرا
تو همچون غنچه های چیده بودی/که در پرپر شدن خندیده بودی مگر راه حیات جاودان را/تو از فهمیده ها، فهمیده بودی:Gol: :goleroz::fireworks::goleroz::fireworks:
سوم خرداد سالروز آزاد سازی خرمشهر گرامی باد..
فتح خرمشهر
خبر آزادی خرمشهر آنچنان شگفت آور بود که در سراسر میهن اسلامی ما مردم را به وجد آورد. با اعلام خبر فتح خرمشهر مردم ایران بسان خانواده ای بزرگ که فرزند از دست رفته خود را بازیافته اشک های شادی و شعف خود را نثار روح شهدای حماسه آفرین صحنه های شورانگیز این نبرد کردند. برای پی بردن به عظمت این نبرد حماسی کافی است بدانیم که نیروهای متجاوز عراق پیش از نبرد سرنوشت ساز رزمندگان ما برای آزادی خرمشهر در اطلاعیه ای به نیروهای خود دستور داده بودند که دفاع از خرمشهر را به منزله دفاع از بصره، بغداد و تمام شهرهای عراق محسوب دارند. فتح خرمشهر ضربه ای سهمگین و کمرشکن به توان رزمی و جنگ طلبی های دشمن مهاجم وارد ساخت که در یک تحلیل فشرده باید گفت: فتح خرمشهر باعث شد تا توان نظامی مورد نظر امریکا در منطقه خاورمیانه برهم بخورد.
به دنبال فتح خرمشهر وزیر امور خارجه « اسبق » امریکا ( الکساندر هیک ) رسما در شورای امور خاورمیانه وزارت خارجه شان گفت: پیروزی های اخیر ایران در جنگ با عراق برای امریکا نگران کننده است و منافع غرب خصوصا امریکا را در منطقه به خطر انداخته است.
آزادی خرمشهر مرهون ایثار کسانی است که مسجد جامع را پایگاه مقاومت مردمی کردند و 6 هزار شهید در خون خود غلتیدند تا تاریخ حماسه خرمشهر جاودانه بماند.
سوم خرداد ماه یادآور حماسه ای پرشکوه از تجلی قدرت ایمان و عظمت اراده رزمندگان فداکاری است که با عینیت بخشیدن به مفهوم والای ایثار و از خودگذشتگی آزادی خرمشهر را به ارمغان آوردند که همواره در تاریخ کشور این ایثارگری ها، رشادت ها و حماسه های پرشور فراموش نشدنی است.
آن روز ها پیر جماران و فرمانده کل قوا به مناسبت این پیروزی فرمودند: فتح خرمشهر فتح خاک نیست، فتح ارزش های اسلامی است، خرمشهر شهر لاله های خونین است، خرمشهر را خدا آزاد کرد. مبارک باد بر ملت عظیم الشان ایران این چنین فرزندان سلحشور و جان بر کفی که نام و کشورشان را جاویدان کردند و مبارک باد بر اسلام بزرگ این متابعاتی که در دو جبهه با دشمن باطنی و دشمنان ظاهری پیروزمندانه و سرافراز امتحان خویش را دادند و برای اسلام سرافرازی آفریدند.
و چه زیبا فرمود خلف شایسته او فرمانده کل قوا مقام معظم رهبری ( مدظله العالی ) که: « حماسه فتح خرمشهر و عملیات بیت المقدس در این کشور خواهد ماند، هم در آن روزی که این حادثه اتفاق افتاد، هم هر وقت که این گونه حوادث برای افکار مردم تشریح گردد.
و در پایان لازم است از اعماق دل فریاد زد: فرا رسیدن سوم خرداد ماه سالروز فتح شهر عشق و شهادت، خونین شهر _ خرمشهر قهرمان و روز مقاومت، ایثار و پیروزی بر امت حزب الله مبارک باد!
منابع: هفته نامه یالثارات الحسین( علیه السلام ) شماره 622
_ منابع بیشتر جهت تحقیق:
_ اطلس راهنما 2
_ خرمشهر در جنگ، تهیه مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ
_ اخبار، فتح خرمشهر
_ نشریه به روایت نزدیک
_ پیام امام خمینی (ره) به مناسبت آزادسازی خرمشهر 61/3/3
_ بیانات مقام معظم رهبری ( مدظله العالی ) 78/3/3
[FONT=Microsoft Sans Serif][FONT=microsoft sans serif] سلام بر تو ای خرمشهر! ای آزاد شده دست خداوند! یادت می آید که در صدای مهیب مسلسل ها و سوت قطار
ای آرزوی گمشده در لابه لای مویه های موبه مو آشفته عاشقان
[FONT=microsoft sans serif]
سلام بر تو ای طراوت تمنای تمام توفان دلان دریایی!
سلام بر تو ای خرمشهر! یادت می آید که کدامین شب،
شب بوها را به رایحه رایج مهربانی ات دعوت کردی.[FONT=microsoft sans serif]
خمپاره ها، چگونه شقایق های شوریده را در آرامش ابدی دعوت می کردی؟
[FONT=microsoft sans serif]
سلام به تو خرمشهر!
هنوز که هنوز است، چهره آفتاب خورده و گرده زخم خورده
تو، یادآور لهجه غلیظ غیرت و غربت تو و بلندی همت هفت آسمانی توست.
[FONT=microsoft sans serif]
[/HR] در روز ۴ آبان ۱۳۵۹ شهرستان خرمشهر در استان خوزستان پس از بیش از یک ماه مقاومت رزمندگان ایرانی و نیروهای محلی، به اشغال کامل ارتش بعثی عراق درآمد.
[/HR]

نیمه شب سوم آبان بود که نیروهای ارتش بعثی با سازماندهی و تجهیز لشکرهای مستقر در جبهه خرمشهر و همچنین فراخوانی نیروهای تازهنفس به این جبهه، هجومی وسیع و گسترده را به شهر آغاز کردند و پس از جنگی نابرابر، وارد خیابانهای خرمشهر شدند. رزمندگان و مردم شهر در اطراف پل خرمشهر که حالا به نام خونینشهر شناخته میشد، تلاش بسیاری کردند تا از پیشروی نیروهای صدام جلوگیری کنند، اما سرانجام در غروب چهارم آبان، غرب خرمشهر به دست دشمن افتاد و تراژدی تلخ خونینشهر رقم خورد. باقیمانده نیروهای مدافع، به سمت شرق شهر عقب نشستند اما با تمام پایداریها، سرانجام خرمشهر سقوط کرد و به اشغال کامل دشمن متجاوز درآمد. این اما به معنای پایان درگیریها نبود که رزمندگان ایرانی همچنان در جبهه شرق با نیروهای متجاوز درگیر بودند.
روزنامه کیهان فردای آن روز در گزارشی از منطقه نوشت: «آخرین گزارشهای رسیده از جبهه جنوب حاکیست که اوضاع جنگ در خونینشهر بحرانی است و رزمندگان دلیر در این شهر در برابر تجاوز دشمن سرسختانه پایداری میکنند. بر اساس آخرین اخبار رسیده از جبهه خونینشهر و آبادان مقاومت مدافعان انقلاب همچنان ادامه دارد و پل خونینشهر به علت آتش شدید دو طرف غیرقابل استفاده است. برتری آتش در این منطقه با متجاوزین است در حالیکه مهاجمین با توپخانه به نیروهای انقلاب حمله میکنند، رزمندگان اسلام بدون در دست داشتن تجهیزات کافی زرهی و توپخانه در مقابل تجاوز مزدوران صدام سرسختانه مقاومت میکنند.»
مدتی پس از اشغال خرمشهر، عملیات متعدد در جهت آزاد سازی خرمشهر، شكست حصر آبادان، آزاد سازی بستان و منطقه غرب شوش و دزفول صورت گرفت كه میتوان به عملیات" نصر"،" توكل"،" ثامن الائمه"،" طریق القدس" و" فتح المبین" اشاره كرد
همزمان با این تحولات و در پی کامل شدن اشغال خرمشهر، نیروهای متجاوز بر فشار خود در جبهههای دیگر افزوده و بخصوص برای تکمیل محاصره آبادان و شکست مقاومت رزمندگان، یورش گستردهای را به این شهر آغاز کردند، چنانکه باران بمب و گلوله تلفات و خسارات فراوانی در آبادان به جای گذاشت. دشمن با فراغت نسبی از جبهۀ خرمشهر، نیروی قابل توجهی به محور آبادان فرستاد. ارتش بعث تلاش میکرد با ایجاد استحکامات نظامی در بخش غربی خرمشهر، از پل ارتباطی خرمشهر- آبادان وارد آبادان شود، اما با پایداری نیروهای ایرانی موفق به انجام این کار نشد. جاده خرمشهر-آبادان، با آنکه زیر آتش شدید توپخانه و خمپارۀ دشمن قرار داشت، اما همچنان رفت و آمد در آن جریان داشت. همان روزها بود که رادیو لندن اعلام کرد: «آبادان به خاطر اهمیتی که در افکار عمومی ایران، عراق و جوامع بینالمللی دارد، به صورت یک هدف مشخص نظامی برای ارتش عراق باقی خواهد ماند و به نظر نمیرسد ایرانیان بتوانند از پیشروی ارتش عراق جلوگیری کنند… اگر تغییر اساسی در کیفیت فعلی محاصره صورت نگیرد، با توجه به اختلافهای دو کشور، باید در انتظار جنگی طولانی بین ایران و عراق بود.» خرمشهر پس از 34 روز مقاومت در برابر دشمن كه در تاریخ 4/8/59 اشغال شده بود، پس از 575 روز و طی 25 روز عملیات در ساعت 11 صبح روز سوم خرداد 61 آزاد شد
در محورهای دیگر هم اوضاع به همین منوال بود و درگیری ادامه داشت. در اهواز یک روز پس از اشغال خرمشهر، عراق بر فشار خود افزود و از اولین ساعات روز با آتش توپخانه و بمباران، قسمتهایی از شهر را ویران کرد. روزنامه کیهان دو روز پس از اشغال خرمشهر نوشت: «عمال بعث عراق از ساعت ۴ و ۳۰ دقیقه بامداد امروز در حالیکه فاصلهشان با شهر اهواز حدود ۲۵ کیلومتر است همچنان با شلیک توپخانه، آتشبارهای خمسه خمسه و خمپاره به حملات جنونآمیز خود به مناطق مسکونی و مردم بیدفاع اهواز ادامه میدهند. ارتش جمهوری اسلامی ایران نیز در اهواز با توپخانه سنگین بر روی مواضع دشمن آتش گشوده و خساراتی را به وی وارد کرده است به طوری که دشمن ناچار به تغییر موضع خود شد. حملات آتشبارهای دو طرف همچنان در اهواز ادامه دارد. شب گذشته شهر اهواز آرام بود و هیچگونه صدای شلیکی به گوش نمیرسید اما از نخستین ساعات بامداد دیروز تا اوایل شب گذشته شهر اهواز در چندین نوبت مورد هجوم حملات وحشیانه مزدوران بعث عراق به وسیله آتش توپخانه و آتشبارهای خمسه خمسه قرار گرفت. بعثیهای مزدور که در منطقه هردان در ۲۵ کیلومتری شهر اهواز موضع گرفته بودند، با شلیکهای بیهدف و پیاپی خود بر روی مناطق مسکونی در صبح و بعدازظهر روز گذشته آتش گشودند که در نتیجه چندین غیرنظامی در حملات دیروز مزدوران شهید و تعدادی مجروح شدند. همچنین چندین خانه مسکونی ویران شد. در پی این حملات ارتش جمهوری اسلامی ایران در اهواز با گشودن آتش توپخانه خود به روی مواضع دشمن آنها را مجبور به عقبنشینی کرد. عمال مزدور بعث عراق در بعدازظهر دیروز شدت حملات خود را به سوی شهر اهواز افزایش دادند و نقاط مسکونی کیانپارس، خیابان منتظری (۲۴متری) و حوالی آن و نیز چند محله دیگر را به زیر آتش توپخانه خود گرفت و تلفات و خساراتی در این مناطق به بار آورد.»
همزمان با این تحولات، در سوسنگرد، خبرها حاکی از تقویت نیروهای عراقی و استقرار آنها در ارتفاعات اللهاکبر بود و در بستان، منازل و مغازهها از سوی نیروهای عراقی و افراد جبهه التحریر، مورد غارت قرار گرفت. در این روز علاوه بر جبههها، شهرهای آبادان، ماهشهر و اهواز نیز بمباران شدند و یک هلیکوپتر عراقی در اطراف ماهشهر، هدف قرار گرفت. هر چند خرمشهر در چهارم آبان ۵۹ سقوط کرد و دشمن بعثی، در ادامه تجاوزات خود، علاوه بر غارت کامل شهر، حتی به منازل خرمشهر رحم نکرد و برخی از آنها را با ۳۰۰ تن تی.ان.تی به طور کلی تخریب نمود اما مقاومت مردم و رزمندگان تا ۲۰ ماه بعد یعنی روزی که رادیو خبر آزادسازی خرمشهر را اعلام کرد، ادامه یافت. در تمام روزهای میانه سقوط و آزادی خرمشهر، اخبار درگیریها و پیشرویهای نیروهای ایرانی به پایتخت میرسید و مردم هر لحظه چشم به راه بازگشت این قطعه از خاک کشور به مام میهن بودند. انتظاری که در سوم خرداد ۱۳۶۱ پایان گرفت.
[h=2]آزاد سازی خرمشهر
[/h] مدتی پس از اشغال خرمشهر، عملیات متعدد در جهت آزاد سازی خرمشهر، شكست حصر آبادان، آزاد سازی بستان و منطقه غرب شوش و دزفول صورت گرفت كه میتوان به عملیات" نصر"،" توكل"،" ثامن الائمه"،" طریق القدس" و" فتح المبین" اشاره كرد كه علیرغم دستاوردهای مهم، همچنان خرمشهر در اسارت بود. در نهایت عملیات بیت المقدس با قرائت رمز مبارك" یا علی بن ابیطالب(ع)" در ساعات اولیه بامداد 10 اردیبهشت ماه61 با هدف آزاد سازی خرمشهر آغاز شد. این عملیات در چهار مرحله انجام پذیرفت. در مرحله اول این عملیات، منطقه" سر پل" به مساحت 800 كیلومتر تصرف شد. در مرحله دوم كه در 16 اردیبهشت 61 صورت گرفت، نیروهای ایرانی در شمال خرمشهر مستقر شده، جاده اهواز ـ خرمشهر و نیز مناطق دیگری را آزاد كردند. مرحله سوم عملیات در 19 اردیبهشت 61 آغاز و تلفات و خسارات سنگینی به دشمن وارد ساخت و نیروهای خودی در دروازه های شهر مستقر شدند. در نهایت مرحله چهارم عملیات در اول خردادماه 61 آغاز و پس از درگیری شدید و محاصره بی امان دشمن،ظ روز سوم خرداد ماه 61 انبوه نیروهای دشمن از مقاومت دست برداشته و با شعارهای" الموت لصدام" و" دخیل الخمینی" تسلیم نیروهای ایرانی شدند.
بدین ترتیب خرمشهر پس از 34 روز مقاومت در برابر دشمن كه در تاریخ 4/8/59 اشغال شده بود، پس از 575 روز و طی 25 روز عملیات در ساعت 11 صبح روز سوم خرداد 61 آزاد شد. آمارها نشان میدهد كه تعداد كل شهدای عملیات بیت المقدس(25 روز عملیات طی چهار مرحله) به 5553 بالغ میشود كه از این میان 1086 نفر نیروی ارتش و مابقی از نیروهای سپاه پاسداران و بسیجیان بودند. گفتنی است كه تعداد مجروحین این عملیات به بیش از هفده هزار نفر بالغ میشود. همچنین مطابق آمار تعداد تلفات دشمن بصورت كشته و زخمی 16 هزار و و اسیر 19 هزار نفر بوده است. فتح خرمشهر در تاریخ جنگ ایران و عراق از اهمیت ویژهای برخوردار است. خبر آزادی خرمشهر آن چنان شگفتآور بود كه در سراسر میهن اسلامی ما مردم را به وجد آورد.
[/HR] منابع : تاریخ ایرانی / پایگاه اطلاع رسانی ارتش جمهوری اسلامی