عدم اطلاع همسر و ایجاد فرزند در نکاح موقت
تبهای اولیه
با سلام خدمت تمام دوستان
اول عرض کنم که بنده مقلد آییت ا.. مکارم هستم و مواردی که عرض میکنم طبق فتاوای ایشون هست.
تاپیک زیر بسته شده بنابراین مجبور شدم تاپیک دیگری باز کنم
سوالی در مورد ازدواج موقت
بنده اصل تعدد زوجات و اختیار کردن خانم دیگری به عنوان همسر در مقوله ازدواج موقت در عین حالی که همسر دیگری داریم رو قبول دارم اما دوتا سوال دارم
1- چرا اسلام این اجازه رو میده که بدون اطلاع همسر اول ، همسر دیگری اختیار کنیم در حالی که بدون شک همسر اول اگر متوجه این امر بشه دلش شدیدا میشکنه و به مرد خودش بی اعتماد میشه در حالی که اگر این مساله با اطلاع همسر اول و اینکه مثلا بنده نیاز به همسر دیگری دارم باشه اون موقع خیلی بهتر نمیبود؟
2-در ازدواج موقت میشود که نطفه منعقد شود و فرزندی به وجود آید حالا سوالم اینه که تکلیف فرزند دقیقا چه میشود در حالی که همونطور که مطلع هستید میشود ازدواج را در دفتری یا جایی ثبت نکرد پس مثلا پدر فرزند میتونه ادعا کنه که این فرزند مال اونیست و راهی هم برای اثباتش نیست.بهتر نبود که اسلام معقوله انعقاد نطفه رو اجازه نمیداد و فقط نزدیکی رو اجازه میداد؟
با سلام خدمت شما بزرگوار
در دين اسلام خاصيتي وجود دارد كه آن خاصيت با تفقه روشن ميشود يعني در دستورات اين دين ظاهرهايي هست و باطن هايي و يكي از مسائلي كه از صدر اسلام در ميان مسلمين مطرح بوده اين است كه در اين دين حكمي كه تعبّدي محض باشد يعني خالي از هر مصلحت و حكمتي و صرفا يك دستور اختراعي محض باشد وجود ندارد، البته ما بايد به هر دستوري كه ثابت شد از ناحيه دين است عمل كنيم خواه، اين كه حكمتش را فهميده باشيم يا نفهميده باشيم ولي از ناحيه خود دين تعبّد محض وجود ندارد. يعني هيچ دستوري كه خالي از حكمت و مصلحت باشد وجود ندارد. و لذا علما ميگويند: بين حكم عقل و حكم شرع هميشه تلازم هست يعني هر چه در دين حكم به لزوم آن بكند عقل هم حكم ميكند و اگر عقل يك مصلحتي را به صورت يقيني و قطعي كشف كرد،بايد حكم كند كه حتما اسلام دستورش همين است و اسلام ديني است كه مصالح مردم را بلاتكليف نمي گذارد و نيز حساب اهمّ و مهم را ميكند و ميگويد در موقع لزوم، آن چيزي را كه اهميت كمتري دارد فداي چيزي كه اهميت بيشتري دارد بكند[1]
از خصوصيت هاي دين مقدس اسلام اين است كه هميشه روي حاجت هاي ثابت انسان، مهر ثابت زده است اما حاجت هاي متغير انسان را تابع حاجت هاي ثابت قرار داده است[2]: و به تعبير علامه طباطبايي(ره) اسلام مبناي جامعه انساني را بر اساس حيات عقلي بنا نهاده است نه حيات احساسي و لذا آنچه در اسلام و قوانين اجتماعي آن مورد عمل است، صلاح عقلي انسان است نه آن چه كه احساسات و عواطف اقتضاء ميكند. و البته اين به معني كشتن عواطف و احساسات و باطل كردن حكم مواهب الهي و غرايز طبيعي انسان نيست.[3]
اینگونه نیست که اسلام ازدواج موقت را در صورتی اجازه بدهد که همسر اول از ماجرا اطلاع نداشته باشد بلکه مرد می تواند با اطلاع همسر اول مبادرت به ازدواج کند.همچنین دلیلی که آورده اید قابل قبول نیست زیرا شما فرض بر این گرفته اید که همسر اول اگر از جریان خبر دشته باشد بهتر است در حالیکه اگر همسر شما از این ازدواج ناراحت باشد چه او در جریان باشد چه نباشد باز هم این ازدواج تاثیر خود را خواهد گذاشت و دانستن یا ندانستن او تاثیری در دیدگاه او نخواهد داشت.چه بسا گفتن به او از برخی جهات تاثیر بدتری هم بگذارد.
فرزندی هم که از ازدواج موقت حاصل می شود فرزند شرعی و قانونی می باشد و هم اکنون نیز می توان برای این فرزند شناسنامه گرفت.بر فرض هم که ثبت نشود باز هم ارتباطی به حکم اسلام ندارد زیرا امور دفتری و... اموری هستند که مربوط به قانون حکومت است و احکام اسلام تابع قوانین حکومتی نیست که مثلا چون اجازه ثبت دفتری نمیدهند پس اسلام بگوید فرزند دار نشوند و اگر هم اجازه بدهند اسلام بگوید مانعی ندارد که دارای فرزند باشید.
این استثناها نیز همیشه پیش می آید که یکی ادعا کند که فرزند از او نیست هر چند در این زمان این سخن را نمی توان زد زیرا از لحاظ علمی به راحتی می توان مدعای طرف را بررسی کنند و اگر بگویید در قدیم علم اینگونه پیشرفت نداشته است در جواب گفته می شود که در قدیم این احتمال در ازدواج دائم نیز ممکن بود رخ بدهد.
[1] ر.ك مطهري، مرتضي، اسلام و مقتضيات زمان، تهران، صدرا، 1373، چاپ نهم، ج 1، ص 245 ـ 254.
[2] همان، ص 218.
[3] طباطبايي، سيد محمد حسين، تفسير الميزان، قم، اسماعيليان، چاپ پنجم، 1371، ص 184.
تشکر از پاسخ گوییتون.
سوال بنده یه جمله است ، چرا نباید همسر اول مطلع باشد که شوهرش میخواهد زن دیگری اختیار کند؟
خداییش خود شما با این جمله مخالفید ؟" اگر مردی بخواهد همسر دوم اختیار کند اگربشیند و با زنش صحبت کند که به فلان دلیل میخواهم اختیار کنم فرقی با اینکه بعدا همسر از جایی دیگه و وقتی شوهره رفته یه زن دیگه گرفته ، بفهمد ، این دو با هم فرق ندارند؟بدون شک اگر بفهمد شما نیاز به همسر دوم دارید قبول میکند اما اگر همین نیاز وجود داشته باشد اما بدون اطلاع او همسر دیگری اختیار کنید بدون شک قلب یک زن شکسته میشود" دقیقا مثل داستان حضرت ابراهیم و ساره
مورد فرزند هم برای من سوال است که شما میگید حکومت اجازه ثبت دفتری نمیدهد در حالی که خود اسلام اجازه میدهد ثبت دفتری نباشد(استفتائ از دفتر ایت الله مکارم) در حالی که به نظرتان بهتر نبود اصلا اسلام میگفت آقا جون اگر خواستید بچه دار شوید اما حتما جایی ثبت کنید که شما دو نفر روزی با هم مزدوج بودید تا بعدا بچه بلاتکلیف نشود؟
تشکر از پاسخ گوییتون.
سوال بنده یه جمله است ، چرا نباید همسر اول مطلع باشد که شوهرش میخواهد زن دیگری اختیار کند؟
خداییش خود شما با این جمله مخالفید ؟" اگر مردی بخواهد همسر دوم اختیار کند اگربشیند و با زنش صحبت کند که به فلان دلیل میخواهم اختیار کنم فرقی با اینکه بعدا همسر از جایی دیگه و وقتی شوهره رفته یه زن دیگه گرفته ، بفهمد ، این دو با هم فرق ندارند؟بدون شک اگر بفهمد شما نیاز به همسر دوم دارید قبول میکند اما اگر همین نیاز وجود داشته باشد اما بدون اطلاع او همسر دیگری اختیار کنید بدون شک قلب یک زن شکسته میشود" دقیقا مثل داستان حضرت ابراهیم و ساره
مورد فرزند هم برای من سوال است که شما میگید حکومت اجازه ثبت دفتری نمیدهد در حالی که خود اسلام اجازه میدهد ثبت دفتری نباشد(استفتائ از دفتر ایت الله مکارم) در حالی که به نظرتان بهتر نبود اصلا اسلام میگفت آقا جون اگر خواستید بچه دار شوید اما حتما جایی ثبت کنید که شما دو نفر روزی با هم مزدوج بودید تا بعدا بچه بلاتکلیف نشود؟
با سلام خدمت شما
دوست عزیز چه کسی گفته نباید همسر اول مطلع شود؟به نظر متن پاسخ را دقیق نخوندید.هیچ عیب و ایرادی ندارد کسی که قصد ازدواج دارد با خانم خود در میان بگذارد و اشکالی که به شما وارد شد اشکال به دلیل شما بود نه اشکال به در میان گذاشتن موضوع با همسر!
مورد دوم نیز که در مورد ثبت محضری گفته اید از کجای متن بالا در می آید؟کجا گفته شده است ثبت نشود؟نکته دیگری هم وجود دارد و آن اینکه بر فرض هم اگر ثبت محضری نشود زن و شوهر می توانند به صورت دیگری مانند امضاء چند شاهد عادل ثبت کنند.
موفق باشید
تشکر از شما کارشناس عزیز
من متاسفانه مجدد نتوانستم منظورم را برسانم
منظورم اینه علت اینکه ما میتوانیم بدون اطلاع همسر اول همسر دیگری اختیار کنیم.چرا اطلاع همسسر اول نباید اجبازی باشه(به همون علت های پست 5 که گفتم)
یا علت اینکه ما میتوانیم ثبت محضری نداشته باشیم چیست.چرا ثبت محضری نباید اجباری باشه(به همون علت های پست 5)
در واقع به نظر تمام افراد عاقل ، این دو مورد واقعا لازم است به همون علت هایی که در پست 5 گفتم اما اسلام اون ها رو اختیاری قرار داده
تشکر از شما کارشناس عزیز
من متاسفانه مجدد نتوانستم منظورم را برسانم
منظورم اینه علت اینکه ما میتوانیم بدون اطلاع همسر اول همسر دیگری اختیار کنیم.چرا اطلاع همسسر اول نباید اجبازی باشه(به همون علت های پست 5 که گفتم)
یا علت اینکه ما میتوانیم ثبت محضری نداشته باشیم چیست.چرا ثبت محضری نباید اجباری باشه(به همون علت های پست 5)
در واقع به نظر تمام افراد عاقل ، این دو مورد واقعا لازم است به همون علت هایی که در پست 5 گفتم اما اسلام اون ها رو اختیاری قرار داده
سلام دوست عزیز.در مورد اطلاع و اجازه همسر اول بنظر بنده شما خیلی خوشبینانه نگاه میکنید! اکثر خانمها همچین چیزی رو نمیپذیرن حتی اگه اگه همسرشون دلایل متعددی برای این کار داشته باشه!(البته این رفتار خانمهارو تائید نمیکنم،ولی متاسفانه وجود داره دیگه!)بنا بر این اگر اطلاع همسر اول الزامی میشد قطعا" خیلی از زندگی ها از هم میپاشید و این وسط پچه های اون خانواده آسیب میدیدند!
در مورد اجباری بودن ثبت هم به این فکر کنید که شاید یک خانومی نخواد ازدواج موقتش ثبت بشه! شاید دوست نداشته باشه که یه زمانی این ازدواج از طرف مرد قابل اثبات باشه( حالا به هر دلیلی)اونوقت اگه اجباری بود به ضرر خانومها نبود؟! ضمن اینکه هیچ کس نمیتونه خانومی رو مجبور به ازدواج موقت کنه اونم بدون ثبت! اگه یه خانومی میخواد ازدواج موقت داشته باشه و دوست داره ثبت بشه خوب شرط ثبت شدن بذاره اگه مرد قبول نکرد خانوم هم به ازدواج رضایت نده!! علت اینکه تو اینجور مسائل خانمها متضرر میشن نقص حکم شرعی نیست بلکه بدون فکر واحساسی تصمیم گرفتن خانمهاست!
سلام دوست عزیز.در مورد اطلاع و اجازه همسر اول بنظر بنده شما خیلی خوشبینانه نگاه میکنید! اکثر خانمها همچین چیزی رو نمیپذیرن حتی اگه اگه همسرشون دلایل متعددی برای این کار داشته باشه!(البته این رفتار خانمهارو تائید نمیکنم،ولی متاسفانه وجود داره دیگه!)بنا بر این اگر اطلاع همسر اول الزامی میشد قطعا" خیلی از زندگی ها از هم میپاشید و این وسط پچه های اون خانواده آسیب میدیدند!
در مورد اجباری بودن ثبت هم به این فکر کنید که شاید یک خانومی نخواد ازدواج موقتش ثبت بشه! شاید دوست نداشته باشه که یه زمانی این ازدواج از طرف مرد قابل اثبات باشه( حالا به هر دلیلی)اونوقت اگه اجباری بود به ضرر خانومها نبود؟! ضمن اینکه هیچ کس نمیتونه خانومی رو مجبور به ازدواج موقت کنه اونم بدون ثبت! اگه یه خانومی میخواد ازدواج موقت داشته باشه و دوست داره ثبت بشه خوب شرط ثبت شدن بذاره اگه مرد قبول نکرد خانوم هم به ازدواج رضایت نده!! علت اینکه تو اینجور مسائل خانمها متضرر میشن نقص حکم شرعی نیست بلکه بدون فکر واحساسی تصمیم گرفتن خانمهاست!
حرفتون در مورد اطلاع همسر اول دقیقا درسته و اکثریت نمیپذریند اما مطمئن باشید اگر مرد واقعا مجور به انجام ازدواج دیگری باشه و حالا بدون اطلاع همسر این کارو انجام بده ، بدون شک همسر اول روزی متوجه امر خواهد شد و حالا کدومش باعث میشه زندگی بیشتر از هم بپاشه؟گرفتن همسر با اطلاع یا بدون اطلاع؟
در مورد ثبت محضری هم حرفتون دقیقا صحیحه و اکثریت میخواند که مردم متوجه این ازدواج نشند اما فرض بفرمایید دو نفر بدون ثبت محضری ازدواجی انجام دادند(یعنی میخواند کسی از مردم غریبه یا بقیه متوجه این ازدواج نشه)اگر این وسط فرزندی به وجود اومد پس بدون شک هردوی اون ها انکار خواهند کرد که ازدواجی داشتند.حالا تکلیف چیه؟
حرفتون در مورد اطلاع همسر اول دقیقا درسته و اکثریت نمیپذریند اما مطمئن باشید اگر مرد واقعا مجور به انجام ازدواج دیگری باشه و حالا بدون اطلاع همسر این کارو انجام بده ، بدون شک همسر اول روزی متوجه امر خواهد شد و حالا کدومش باعث میشه زندگی بیشتر از هم بپاشه؟گرفتن همسر با اطلاع یا بدون اطلاع؟
در مورد ثبت محضری هم حرفتون دقیقا صحیحه و اکثریت میخواند که مردم متوجه این ازدواج نشند اما فرض بفرمایید دو نفر بدون ثبت محضری ازدواجی انجام دادند(یعنی میخواند کسی از مردم غریبه یا بقیه متوجه این ازدواج نشه)اگر این وسط فرزندی به وجود اومد پس بدون شک هردوی اون ها انکار خواهند کرد که ازدواجی داشتند.حالا تکلیف چیه؟
ببینید من هم عرض کردم که نحوه برخورد خانمها تو اینجور موارد اشتباههو ای کاش همه خانمها این ظرفیت رو داشتن که اگر همسرشون با یه دلیل موجه ومنطقی تصمیم به ازدواج مجدد گرفت درست برخورد کنن.ولی وقتی این ظرفیت نیست خب مردها هم به این فکر میکنن نگن بهتره شاید هیچوقت نفهمه همسرشون!
در مورد ثبت ازدواج هم بهر حال زن نمیتونه ادعا کنه که بچه مال اون نیست بهر حال تو شکم اونه دیگه!!!!!و اگه مرد ادعا کنه مال من نیست خب به مدد پیشرفت علم این قضیه به سادگی قابل حله.
اما بااین حال من خودم اعتقادم اینه که اگه خانومی شرایط ازدواج دائم براش نیست و نیاز داره که ازدواج کنه بهتره که ثبت بشه .اگرم خانومی شرایط ازدواج دائم داره بهتره اصلا" دنبال ازدواج موقت نره.
ولی وقتی این ظرفیت نیست خب مردها هم به این فکر میکنن نگن بهتره شاید هیچوقت نفهمه همسرشون!
این که میگین مرد ها فکر میکنن در واقع شاید بهتره بگیم "اسلام فکر میکنه ممکنه هیچ وقت نفهمه همسر اولت پس بدون اطلاعش ازدواج کن تا اینکه همسر اولت هم آسیب نبینه" غیر از اینه؟اگر غیر از این بود میگفت چه با ناراحتی و چه غیر ایجاد ناراحتی باز هم با اطلاع همسر اول باشه
دوستان من هنوز قانع نشدم چرا در ازدواج موقت اسلام این اجازه رو داده که شما در حالی که همسر دائم داری ، بدون اطلاع او بروی و همسر دیگری را در قالب نکاح موقت اختیار کنی.
نعوذ بالله نکند اسلام میگوید خوب فوقش همسر اولت متوجه نمیشه تو هم به هدفت میرسی؟
دوستان من هنوز قانع نشدم چرا در ازدواج موقت اسلام این اجازه رو داده که شما در حالی که همسر دائم داری ، بدون اطلاع او بروی و همسر دیگری را در قالب نکاح موقت اختیار کنی.
نعوذ بالله نکند اسلام میگوید خوب فوقش همسر اولت متوجه نمیشه تو هم به هدفت میرسی؟
با سلام خدمت شما بزرگوار
احاطه بر همة حكمتهاي احكام ديني براي انسان مخلوق و محدود ميسر نيست. كما اين كه شناخت همة اسرار و رموز عالم آفرينش و تكوين براي بشر ممكن نيست. و ما بايد به ضعف و عجز خود در اين دو وادي واقف باشيم و اعتراف كنيم.
ضمن اين كه راه براي تأمل و تفكر و بررسي انسان باز است، امّا بدون استناد به قرآن و روايات و عقل قطعي نميتوان علّت تشريع احكام را تعيين كرد. كما اين كه مسلمان عاقل نميتواند بگويد من به فلان حكم عمل نميكنم تا اين كه فوايد و حكمت آن را كاملاً بفهمم. و الّا بايد تا آخر عمر و قيامت منتظر اين شناخت بماند. چنان كه اگر مريضي عمل به دستورات پزشك ماهر را متوقف بر اطّلاع از خصوصيات و چگونگي تأثير داروها مي كند، هيچ عاقلي اين كار را تأييد نميكند بلكه نتيجة اين گونه برخورد، ازدياد مرض و نابودي شخص است.[1]
اصل ازدواج موقت نیز از دیدگاه شرع در اختیار خود مرد می باشد و دانستن و یا ندانستن آن حق واقعی برای همسر اول نیست که دانستن یا ندانستن او حرمتی ایجاد کند.مضافا همانطور که مشاهده فرمودید در اصل همین اشکال داشتن اخلاقی نیز برخی از دوستان با شما مخالف بودند و برای اطلاع همسر اول مفاسدی رو نیز متصور بودند.
به هر حال حرمت امری در دست شارع است و اگر مسئله ای وجود داشت که مطابق میل ما نبود نمی توان انتظار داشت شارع آن را باید حرام میکرد.همچنین روشن است هر امر ناپسندی اینگونه نیست که از دید شارع حرام باشد بلکه حرمت اختصاص به برخی از موارد دارد و ممکن است بسیاری از امور ناپسند مکروه باشد.
موفق باشید
[1] ر.ك: صافي گلپايگاني، لطف الله، معارف دين، قم، انتشارات حضرت معصومه ـ سلام الله عليها ـ . ص 265 و 266، و اسدالله لطف، مبادي فقه، قم، انتشارات هجرت، فصل 11
[="Tahoma"][="SeaGreen"]منظورم اینه علت اینکه ما میتوانیم بدون اطلاع همسر اول همسر دیگری اختیار کنیم.چرا اطلاع همسسر اول نباید اجبازی باشه(به همون علت های پست 5 که گفتم)
یا علت اینکه ما میتوانیم ثبت محضری نداشته باشیم چیست.چرا ثبت محضری نباید اجباری باشه(به همون علت های پست 5)
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام
ازدواج به جهت رفع نیاز های انسان از طریق مشروع و قانون مند است(اگر اشتباه است تعریف صحیح رو بفرمایید)
شرایط افراد و افکار افراد فرق دارد
ثبت محضری برای امور قانونی است و می تونه صورت نگیره! و واجب نیست این مربوط میشه به خود زوجین
بعد اگر همسر اول بفهمه اگر منطقی باشه و همسرش رو درک کنه و بگذارد که خب مسئله ایی نیست(با موضوع کنار بیاد)
اگر منطقی نباشه و بر اساس احساس عمل کنه اونوقت اگر اجبار باشد مرد چه کند؟!!
:Gol:[/]
مردی که زن اولش رو میخواد و میخواد بره یکی دیگه بگیره و میترسه زندگیش با زن اولی بهم بخوره اصلا واسه چی میره دنبال زن دیگه ؟
اگه میخواد یکی دیگه بگیره خوب اولی رو طلاق بده
تا اولی عذاب نکشه
سلام
این حکم قرآن سوره نساء واقعا برام حیرت انگیزه که چرا قرآن اجازه داده البته زمانه پیامبران حکمه خوبی بوده ولی برا اون زمان الان عرف عوض شده و قرآن که همه چیزیش هیچ وقت قدیمی یا عوض نمیشه پس چرا این حکم اینطوریه این حکمی که قرآن داده راهو برای بعضی مردان(هوس باز)باز میکنه والان دیگه خانوما نمیتونن یه همچین اوضاعی رو تحمل کنن در صورتی که زمان پیامبر خصوصا عرب ها این حکم عادی بود براشون زن اول+شصتا زنه بعدش!هیج مشکلی ایجاد نمیکرد!و کاملا عدالت براشون یکسان بوده!!!ولی الان عدالت هیچ جوری اجرا نمیشه همون عذابی که زنه اول میکشه کافیه برا بی عدالتی!
و من فک میکنم بنا بر طرز فکری که الان باقدیم فرق میکنه این حکم درست نیست!
البته من که تعیین کننندش نیستم ولی نظرم اینه که دیگه جواب نمیده و نباید باشه....
البته میدونم منظور قران این بوده که زنای بیوه شوهر کنن و خانومای فقیر از اون حالتش داران ولی الان که آقایون اگه بخوان ازدواج کننن فقیر نمیگیرن که بنا بر احتیاط بیوه هم نمیگیرن!():khaneh:
قانون هم که فک میکنم این اجازه رو به آقایون بده ولی این وسط تکلیف زنه اول چی میشه قطعا هیچ زنی حاضر نمیشه شوهرش یه زنه دیگه رو دوست داشته باشه مگه تو شرایط خاص حالا بیخیال اون شرایط خاص میشیم که اونا خوده خانوم اجازه میده ولی شرایط غیر خاص چی ناراحتی و حتی بیماری که زن دچارش میشه یعنی بی عدالتی از طرفه مرد قانون چیزه خاصی درنظر گرفته برا این بی عدالتی؟؟؟:Gig:
قانون هم که فک میکنم این اجازه رو به آقایون بده ولی این وسط تکلیف زنه اول چی میشه قطعا هیچ زنی حاضر نمیشه شوهرش یه زنه دیگه رو دوست داشته باشه مگه تو شرایط خاص حالا بیخیال اون شرایط خاص میشیم که اونا خوده خانوم اجازه میده ولی شرایط غیر خاص چی ناراحتی و حتی بیماری که زن دچارش میشه یعنی بی عدالتی از طرفه مرد قانون چیزه خاصی درنظر گرفته برا این بی عدالتی
[="#006400"]هوالعالم
همه چیز بین اینها باید عادلانه و منصفانه باشه
در غیر اینصورت حق شکایت دارند و باید اقدام کنند ...
اقدام عادلانه ! [/]
با سلام خدمت تمام دوستان
اول عرض کنم که بنده مقلد آییت ا.. مکارم هستم و مواردی که عرض میکنم طبق فتاوای ایشون هست.
تاپیک زیر بسته شده بنابراین مجبور شدم تاپیک دیگری باز کنم
سوالی در مورد ازدواج موقت
بنده اصل تعدد زوجات و اختیار کردن خانم دیگری به عنوان همسر در مقوله ازدواج موقت در عین حالی که همسر دیگری داریم رو قبول دارم اما دوتا سوال دارم
1- چرا اسلام این اجازه رو میده که بدون اطلاع همسر اول ، همسر دیگری اختیار کنیم در حالی که بدون شک همسر اول اگر متوجه این امر بشه دلش شدیدا میشکنه و به مرد خودش بی اعتماد میشه در حالی که اگر این مساله با اطلاع همسر اول و اینکه مثلا بنده نیاز به همسر دیگری دارم باشه اون موقع خیلی بهتر نمیبود؟
2-در ازدواج موقت میشود که نطفه منعقد شود و فرزندی به وجود آید حالا سوالم اینه که تکلیف فرزند دقیقا چه میشود در حالی که همونطور که مطلع هستید میشود ازدواج را در دفتری یا جایی ثبت نکرد پس مثلا پدر فرزند میتونه ادعا کنه که این فرزند مال اونیست و راهی هم برای اثباتش نیست.بهتر نبود که اسلام معقوله انعقاد نطفه رو اجازه نمیداد و فقط نزدیکی رو اجازه میداد؟
[="#006400"]هوالعالم
این امر با گذاشتن شرط و قرار در زمان نکاح , شرعی میشه و همسر دوم حرام !
یا بدون اجازه زن ممنوع و حرام !
خانم ها اگر قبول دارید یا به این باورید
که اسلام گفته ازدواج بدون رضایت همسر اول مانعی ندارد !
پس باید قبول کنید که با مرد مسلمان ازدواج کردید و این اجازه از قبل برای مرد صادر شده و شما هم پذیرفتید
البته اگر اشنا به دین و ایین همسر اینده باشید .
اگر نه کوتاهی از شما بوده و نه از مرد ...
بهترین راهش همون شرط در زمان ازدواجه ...
که بهتره قانونی و دفتری باشه
با عنوان قول وفاداری
که در صورت بروز مشکل این شرط از طرف قانون حذف میشه .
خانمها شرط کنند و اقایان احتیاط !
[/]
بنده اصل تعدد زوجات و اختیار کردن خانم دیگری به عنوان همسر در مقوله ازدواج موقت در عین حالی که همسر دیگری داریم رو قبول دارم اما دوتا سوال دارم
1- چرا اسلام این اجازه رو میده که بدون اطلاع همسر اول ، همسر دیگری اختیار کنیم در حالی که بدون شک همسر اول اگر متوجه این امر بشه دلش شدیدا میشکنه و به مرد خودش بی اعتماد میشه در حالی که اگر این مساله با اطلاع همسر اول و اینکه مثلا بنده نیاز به همسر دیگری دارم باشه اون موقع خیلی بهتر نمیبود؟
2-در ازدواج موقت میشود که نطفه منعقد شود و فرزندی به وجود آید حالا سوالم اینه که تکلیف فرزند دقیقا چه میشود در حالی که همونطور که مطلع هستید میشود ازدواج را در دفتری یا جایی ثبت نکرد پس مثلا پدر فرزند میتونه ادعا کنه که این فرزند مال اونیست و راهی هم برای اثباتش نیست.بهتر نبود که اسلام معقوله انعقاد نطفه رو اجازه نمیداد و فقط نزدیکی رو اجازه میداد؟
باسلام
اسلام هرگزنگفته که بدون اطلاع همسراول ازدواج کنید
ولی این به وجدان مردبرمی گرددکه چنین ازدواجی داشته باشدیااگرداشته باشدبه همسراول اطلاع بدهدیانه.
درموردسوال دوم هم الان علم این کارراراحت کرده وباازمایش دی ان ای معلوم میشودکه پدراین بچه چه کسی است
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا امیرالمومنین(ع)
السلام علیک یا صاحب الزمان(عج)
آجرک الله یا صاحب الزمان(عج)
[=arial black]اسلام به عنوان یکی ازنظام های حقوقی مطرح در جهان حقوق با ارائه راهکارهای مناسب از حقوق طرفین عقد نکاح واستحکام زندگی مشترک وحفظ خانواده پشتیبانی می کند ازجمله این راه کار ها مبحثی به نام شروط ضمن عقد نکاح می باشد .
در تعریف نکاح آمده است که:
[=arial black]((نکاح قراردادی است که به موجب آن زن و مرد درزندگی با یکدیگر شریک و متحد شده ،خانواده ای را تشکیل می دهند))[1]
[=arial black]در مورد فرض سوال شما همسر اول می تواند بادر نظر گرفتن شروطی در ضمن قباله نکاحیه برای خود حقوق ووکالت هایی در نظر بگیرد هم چنان که چندین مورد از این شروط در خود قباله های ازدواج آمده است
در یکی از بند های مندرج در قباله های نکاحیه دائم آمده است که :
[=arial black]12-زوج همسر دیگری بدون رضایت زوجه خود اختیار کند یا این که به تشخیص دادگاه بین همسران خود رعایت عدالت نکند که ماده 1119قانون مدنی به آن اشاره دارد.
[=arial black]
با امضای این شرط از جانب زوج ، در صورتی که زوج به این تعهد عمل نکند زوجه می تواند به استناد این بند امضا شده توسط شوهر و با اجازه دادگاه به وکالت از جانب شوهر خود را مطلقه نماید
اما نمی توان هر شرطی را در ضمن عقد نکاح درج کرد بر فرض مثال من شرط عدم ازدواج مجدد زوج از جانب زوجه از لحاظ حقوقی و فقهی مورد بررسی قرار دادم و نهایتا به این نتیجه رسیدم درج چنین شرطی صحیح نمی باشد و این شرط خلاف کتاب و سنت می باشد.
[=arial black]لذا هر شرطی که خلاف شرع مقدس،کتاب و سنت وقانون....نباشد می توان در ضمن عقد نکاح درج کرد.
[/HR][1] صفایی و امامی، حسین و اسدا...؛مختصر حقوق خانواده،نشر میزان،تهران،چاپ24،تابستان89،ص23.
[=arial black]
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا امیرالمومنین(ع)
السلام علیک یا صاحب الزمان(عج)
آجرک الله یا صاحب الزمان(عج) [=arial black]علت جواز تعدد زوجات در اسلام :
[=arial black]خداوند در آیه سوم سوره نسا می فرماید: اعوذبالله من الشیطان الرجیم [=arial black]وَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُواْ فِي الْيَتَامَى فَانكِحُواْ مَا طَابَ لَكُم مِّنَ النِّسَاء مَثْنَى وَثُلاَثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُواْ فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَلِكَ أَدْنَى أَلاَّ تَعُولُواْ [=arial black]﴿۳﴾[=arial black]
[=arial black]و اگر در اجراى عدالت ميان دختران يتيم بيمناكيد هر چه از زنان [ديگر] كه شما را پسند افتاد دو دو سه سه چهار چهار به زنى گيريد پس اگر بيم داريد كه به عدالت رفتار نكنيد به يك [زن آزاد] يا به آنچه [از كنيزان] مالك شدهايد [اكتفا كنيد] اين [خوددارى] نزديكتر است تا به ستم گراييد [و بيهوده عيالوار گرديد] [=arial black](۳)[=arial narrow]
[=arial black] خوب در این آیه شرطی مهم به نام عدالت آمده است و هم چنین در اسلام قواعد دیگری نیز آمده است
اما بدنیست بدانید که :
در صدر اسلام دو قبیله به نام اوس و خزرج بود که این قبائل بر سر یک راس شتر حدود 40سال جنگیدند و در هر جنگی مردان شرکت می کردند لذا ثمره این جنگ های بیهوده این شده بود که تعدادی قابل توجه از مردان کشته شوند ولذا در نتیجه تعداد مردان کمتر از تعداد زنان ودر واقع نسبت چهار به یک شده بود یعنی به ازای هر مرد حدود 4زن وجود داشت .
عرب جاهلی بت پرست بی فکر تمام سرمایه نداشته خود (عقل نداشته اش ) را به کار انداخت و آخر به نتیجه ای مزحک رسید.
نتیجه فعالیت مغزی این جاهلان برای حل معضل و مشکل جامعه(بالابودن تعداد زنان)این شده بود که دختران را بکشند.
لذا رسم آنان شد که 4دختر به دنیا امده را بکشند و پنجمین دختر را برای ادامه نسل زنده بگذراند و این گونه باعث توازن جمعیت شوند.
لذا همان طور که گفته شد ثمره تفکر آنها قتل و کشتن زنان بود.
اما بعد پیغمبر عظیم الشان اسلام حضرت محمد مصطفی(ص) دستور دادند به جای کشتن زنان بی گناه با آنها ازدواج کنید و ازدواج دائم با 4زن را اسلام مجاز دانست.
به نظر شما راهی بهتر از این راه برای توازن جمعیت پیدا می شود؟
[=arial black]
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا امیرالمومنین(ع)
السلام علیک یا صاحب الزمان(عج)
آجرک الله یا صاحب الزمان(عج)
[=arial black]به دو علت باعث شده است جمعیت دختران در تمام جهان بیش از پسران باشد:
[=arial black]قبل از بیان علل بهتر است بگوییم که به ازای هر 100دختر به دنیا آمده حدود 105 پسر به دنیا می آید،یعنی در تولد تعداد پسر های به دنیا آمده بیشتر از دختران است اما عللی که باعث می شود تعداد دختران بیش از پسران باشد:
الف:بالابودن آمار مرگ و میر در پسران
ب:زودتربودن سن بلوغ وآمادگی جهت ازدواج در دختران یعنی 9سال تمام قمری
لذا در تمام کشورهای دنیا تعداد دختران بیش از تعداد پسران می باشد پس بایستی تعدد زوجات وجود داشته باشد .
البته در کشور چین این موضوع برعکس می باشد،یعنی تعداد مردان 10درصد بیشتر از زنان است؛علت این تورم جمعیت مردان نسبت به زنان در کشور چین این میباشد:
قانونی وضع کرده اند که هر خانواده صرفا حق داشتن یک فرزند دارد.
مردم چین چون مسلمان نیستندو آیین بودایی دارند لذا سقط جنین را مجاز می دانند پس اهتمام خانواده های چینی داشتن فرزند ذکر(پسر)بود.به همین دلیل فرزندان دختر را سقط می کردند.
این روند باعث شد که در چین تعداد مردان بیش از زنان شود و اکنون داشتن دستگاه سونوگرافی در این کشور مجازات اعدام دارد.
سوالی که به ذهن این حقیر متبادر می شود این است که ما وقتی در جمهوری اسلامی ایران مجرمی را که تجاوز به نوامیس مردم می کند ،محاربه و ...را اعدام می کنیم؛ مارامتهم به حقوق بشر می کنند !اما در این کشور صرف داشتن دستگاه سونوگرافی اعدام دارد را نمی بینند!
[=arial black]بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا امیرالمومنین(ع)
السلام علیک یا صاحب الزمان(عج)
آجرک الله یا صاحب الزمان(عج)
[=arial black]متاسفانه در کشور های اروپایی زن دوم به رسمیت شناخته نشده است و صرفا تک همسری را قبول دارند اما از این تاسف بار تر این می باشد که به جای پذیرش زن دوم اصطلاحا چیزی به نام معشوقه را قبول کرده اند.[=arial black]
در اسلام آن خانم یعنی همسر دوم، همسرزوج شناخته می شود ؛خود و فرزندانش دارای حقوقی می باشند و شوهر نسبت به آنها تکلیف دارد اما در غرب این فرد به عنوان معشوقه شناخته می شود و هیچ حقی ندارد و حتی فرزندی که به دنیا می اید نیز حقی نداشته و اصطلاحا باید گفت آن فرزند کان لم یکن شی مذکورا می باشد.
چه توجیهی برخی هاکه مدعی اند در غرب برای زن مقام و جایگاهی وجوددارد می توانند ارائه دهند؟
آیا صرفا به این نگاه می کنند که زن دوم در حقوق مدنی اروپا نیست؟
آیا اصطلاح معشوقه را ندیده اند؟
در همین غرب به ظاهر متمدن اگر زن سرکار نرود و درآمدی نداشته باشد ،حق بیرون کردن اورا داده اند!
آیامدعیان جایگاه والای زن در غرب این مسئله را فراموش کرده اند؟یا اصلا ندیده اند و یا خودرا به نادانی می زنند؟
مرد غربی به دوعلت اختیار همسر می کند:
1.ارضای میل جنسی
2.استفاده از منبع درآمد زن ،یعنی کمک خرج بودن برای زندگی
طبق آمار اعلام شده از سوی کشورمکزیک ؛ ازمیان زنان مطلقه مکزیکی ،آن زنانی زودتر ازدواج می کنند که فرزند دختر داشته باشد.
این آمار نشان دهنده چیست؟مفهوم این آمار چه می باشد؟
آیا مفهومش این نیست که آن مرد با ازدواج خانم مطلقه هم از زن به عنوان منبع درامد و هم از دخترانش استفاده کند؟آیا این استفاده ابزاری از زنان نیست؟
[=arial black]بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا امیرالمومنین(ع)
السلام علیک یا صاحب الزمان(عج)
آجرک الله یا صاحب الزمان(عج)
[=arial black][=arial black]ذیل فصل سوم قانون حمایت خانواده جدید را نگاه کنید:
در مورد سوالی که شما فرمودید مبنی بر این که در فرضی ازدواج ثبت نشده باشد و زوجه باردار شود ، ماده 21 در حالتی که زوحه باردار شود نیز ثبت این نوع نکاح را الزامی می کند
ماده۴۹ـ چنانچه مردی بدون ثبت در دفاتر رسمی به ازدواج دائم، طلاق یا فسخ نکاح اقدام یا پس از رجوع تا یک ماه از ثبت آن خودداری یا در مواردی که ثبت نکاح موقت الزامی است از ثبت آن امتناع کند، ضمن الزام به ثبت واقعه به پرداخت جزای نقدی درجه پنج و یا حبس تعزیری درجه هفت محکوم می شود. این مجازات در مورد مردی که از ثبت انفساخ نکاح و اعلام بطلان نکاح یا طلاق استنکاف کند نیز مقرر است.
http://www.rooznamehrasmi.ir/laws/ShowLaw.aspx?Code=847
هم چنین بد نیست بدانید زمانی که فرزندی از ازدواج موقت حاصل می شود ، رابطه او با پدر و مادرش کانه رابطه فرزند حاصل از ازدواج دائم می باشد و این جا هیچ تفاوتی نمی باشد
و این دلیل نمی شود که مادر و پدر از انجام تکالیف قانونی و شرعی خود نسبت به آن فرزند سرباز زنند و حقوق این فرزند پایمال شود
ضمنا در حالتی که فرمودید نکاح ثبت نشده است و چه طور می شود اثبات کرد که فرزند به دنیا آمده ازآن پدر است ؟
خوب پاسخ به این سوال خیلی آسان است وبا علمی که امروزه بشر به ان دست پیدا کرده است کار ها راحت شده و صرف گرفتن یک آزمایش کار را در مرحله اثبات راحت می کند و قوانین دادرسی در اسلام نیز به نحوی تنظیم شده است که بتوان ادعا را اثبات کرد
[=arial black]
به دو علت باعث شده است جمعیت دختران در تمام جهان بیش از پسران باشد:
در تمام کشورهای دنیا تعداد دختران بیش از تعداد پسران می باشد پس بایستی تعدد زوجات وجود داشته باشد .
البته در کشور چین این موضوع برعکس می باشد،یعنی تعداد مردان 10درصد بیشتر از زنان است؛
با سلام.
فرمایش شما بر اساس آمار جمعیتی کشورها اشتباه است. جسارتاً اطلاعات شما مربوط به چه سالی است؟ چون الآن با زمان اوس و خزرج که اشاره فرمودید خیلی متفاوت است و به طور متوسط در تمام کشورها به ازای هر مرد تقریباً یک زن وجود دارد و تنها چند کشور معدود هستند که از متوسط فاصله دارند.
برای اطلاعات آماری در این خصوص می توانید به لینک های زیر مراجعه بفرمایید:
http://www.geohive.com/earth/pop_gender.aspx
http://www.photius.com/rankings/population/sex_ratio_total_population_2012_1.html
موفق باشید.:Gol:
البته ما بايد به هر دستوري كه ثابت شد از ناحيه دين است عمل كنيم خواه، اين كه حكمتش را فهميده باشيم يا نفهميده باشيم ولي از ناحيه خود دين تعبّد محض وجود ندارد. يعني هيچ دستوري كه خالي از حكمت و مصلحت باشد وجود ندارد. و لذا علما ميگويند: بين حكم عقل و حكم شرع هميشه تلازم هست يعني هر چه در دين حكم به لزوم آن بكند عقل هم حكم ميكند و اگر عقل يك مصلحتي را به صورت يقيني و قطعي كشف كرد،بايد حكم كند كه حتما اسلام دستورش همين است
با سلام.
ببخشید که سؤالم کمی انحرافی است.
اگر کسی بین مصلحت عقلی و قطعی بودن دستوری از جانب دین مردد شد به نظر شما کدام یک را باید برگزیند؟ مصلحت عقل ظنی او برایش حجت است یا دستور مشکوکی که نمی تواند آن را با قطعیت به دین نسبت بدهد؟ کدام یک ملاک بازخواست او در روز قیامت اند؟
با تشکر.
[="Tahoma"][="SeaGreen"]بی عدالتی از طرفه مرد قانون چیزه خاصی درنظر گرفته برا این بی عدالتی؟؟؟
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام
تاجایی که من می دانم عاطفه و دوست داشتن جزء عدالت نیست!!
آخه چطور ممکنه چیزی که بسته بر شرایط ممکنه تغییر کنه جزء عدالت بیاد؟
عقلا درسته؟[/]
از آقای sayedali ممنونم.چیزای جالبی نوشتید.خیلی هاش را نمی دونستم.
مساله این است که خدا ما را آفریده ، و او قوانینی را وضع کرده.درسته که بهتره علت این قوانین را بفهمیم ولی خوب نیست ذره ای شک در دلمان نسبت به این قوانین راه دهیم.
دنبال جواب سوال خود باشید ولی همیشه بگویید "الله اعلم".
من هر وقت خواستم درباره خدا و احکامش شک کنم .اول آیات و نشانه های خدا را برای خودم یادآور شدم.بعد اگر بازم دردلم شکی بود به خودم گفتم:"ببین تو اشرف مخلوقاتی ،ولی خالق چیزی نبودی و نیستی ، عقلت هم کامل نیست ، یعنی عقل تو در برابر کل علم الهی مثل یه فنجون کوچیکه که نمیشه کل آب اقیانوس را با اون کشید (البته بلانسبت) ولی میشه یه ذره از آب اقیانوس را با این فنجون برداری و بچشی ، پس هیچوقت انتظار نداشته باش کنه خدا و احکامش را دریابی.چون تو ظرفیت فهمیدن همه این چیزا را نداری.( یه مثال: امواج رادیویی مختلفی اطراف ما وجود داره که ما اونها رو نمی فهمیم و نمی بینیم ولی یه دستگاهی هست به نام اسیلوسکوپ که اون امواجو بهت نشون میده ، پس وقتی اون دستگاه نیست تو نباید بگی امواجی وجود نداره چون تو در بدنت وسیله ای برای درک اون امواج نداری ، ولی اون اسیلوسکوپ میگه امواجی هست ، پس به حرفش اعتماد کن)
پس به حرف اونی که گفته خیلی چیزا که تو الان نمی فهمی وجود داره ، اعتماد کن چون اون این چیزا رو آفریده و کاربرد و دلیل هر کدوم رو میدونه.مطمئن باش که هم دنیا را داری و هم آخرت را."
انشاءالله امام زمان می یاد و همه ی احکام را برای ما تشریح می کند.
والسلام
من هم تشکر میکنم از کاربر SeyedAli بابات مطالب خوبشون و همچنین از کارشناس محترم تاپیک
1-باور بفرمایید همه ما میدونیم شارع مقدس خیلی از احکامش رو نمیتونیم حکمتش رو بفهمیم اما با توجه به گذر زمان مگر اینطور نیست که احکام رو مراجع تقلید کمی تغییر میدهند
2-بنده با اصل تعدد زوجات مشکلی ندارم
فقط سوالم این است که یه نفر بیاد به من ثابت کنه اینکه اسلام به شما این اجازه رو میده بدون اطلاع همسر اول ، همسر دیگری یا حتی همسر سومی یا چهارمی در قالب نکاح موقت اختیار کنی نسبت به وقتی که با اطلاع همسر اول باشه ، منظورم اجازه گرفتن نیست فقط اطلاع ، با توجیح کردن همسر اول باشه ،حالا میخواد توجیه بشه یا خیر ، بهتره؟خداییش و دور از غرض ورزی اگر اسلام گفته بود باید با اطلاع همسر اول باشه و من میومدم تو تاپیک میگفتم بدون اطلاع هم میتونه اون وقت مطمئنم همه دنیا روی سر من خراب میشدند و میگفتند وقتی با اطلاع همسر اول باشه استحکام خانواده اول بیشتره و فلان و ....
به نظرتون بینی و بین الله غیر از اینه که اسلام میگه بدون اطلاع همسر اول میتونی ازدواج کنی(البته در متن قانونش هم اومده بدون اطلاع و جایی ذکر نکرده که بهتره با اطلاع باشه) چون :
میتونی کاری کنی که همسر اولت نفهمه و هم همسر دوم رو داشته باشی و هم اول وگرنه بدوووووووووون شک اگر همسر اول متوجه بشه شوهرش بدون اطلاع او با زن دیگری در نکاح موقت هست نقطه شروع اختلاف با همسرش میشه و دعوا و جنگ و ....
شما دوستان یک نفر رو نشون من بدید که بفهمه شوهرش بدون اطلاع اون نکاح موقت داشته و حالا هیچ مشکلی نداشته باشه؟
اگر ریگی در کار نیست پس چرا اسلام نمیگه حتما باید اطلاع همسر اول در کار باشه؟
جناب آقای پورازغدی یه سخنرانی راجع به این موضوع داره که کلی به این مسئله ایراد میگیره
اونجا میگه اگه واسه هوس بازی و .. باشه مشکل داره
این حکم واسه وقتی بود که تعداد زنان زیاد بود
ازدواج موقت واسه وقتی بود که کسی پول نداشت ازدواج کنه
یه مدتی حتی پپیامبر حرام کردن
اما الان همش حلال شده
اگه اصلش رو پیگیری کنه به همین راحتی ها هم که این روزا میگن نیست
و توش یه ایراداتی مطرحه
یه حسی تو دل مرد ها فوران میکنه به اسم غیرت ..همون حس رو هم خانوم ها دارن که متاسفانه اسمش و گذاشتن حسادت
در حالی که اینطور نیست ....
یه زن دوست نداره ..محبت خالص شوهرش و با دیگری تقسیم کنه .....شاید با از نظر مالی کنار بیاد ....البته نمیگم حتما ..دقت بفرمایید میگم شاید ..............
اگر مردی میتونه اینقدر با عدالت باشه و محبت اش و بین همسر اول و دوم تقسیم کنه
بسم االه
هر چند بعضی اقایون محبت بین ماشینشون و با همسرشون نمیتونن درست تقسیم کنن چه برسه همسررررررررررررررر
داستانی از کتاب کیمیای محبت - محمدی ری شهری صفحه ی 122
آزردن همسر
هم ایشان نقل کرد که : روزی با شیخ در منزل آقای سید احمد .. بودیم. من به شیخ گفتم : پدرم تقریبا سال 1352 قمری فوت کرده. میخواهم ببینم در چه حالی است؟
فرمود:
یک حمد بخوانید.
سپس توجهی نمود و قدری مکث کرد و گفت:
نمی گذارند بیاید. گرفتار زنش است!
گفتم: اگر ممکن است با خانمش صحبت کنید.
فرمود:
نامادری ات آمد.
او زنی اهل روستا بود که پدرم پس از ازدواج با او، چند همسر دیگر نیز اختیار کرده بود. او تا پایان عمر با پدرم در متارکه بود. وقتی پدرم از این در می آمد، او از در دیگر، خارج میشد. به شیخ گفتم: از او بپرسید باید چه کنم تا از پدرم راضی شود؟
پاسخ داد: چند شکم گرسنه را سیر کند.
گفتم چند نفر؟
پاسخ داد یکصد نفر.
گفتم: این تعداد را نمی توانم. نهایتا تا چهل نفر، پایین آمد. پس از پذیرفتن من، شیخ گفت:
صدای پدرت بلند شد. به محض اینکه آن زن راضی شد، پدرت را آزاد کردند و می گوید: به این پسرم بگو: چرا دو زن گرفتی؟ ببین من به چه بلایی گرفتارم. اکنون دقت کن که عدالت را رعایت کنی.
یکی دیگر از دوستان شیخ میگوید که : از شیخ پرسیدم: پدرم در برزخ، وضعش چگونه است؟
فرمود:
گرفتار مادرت است!
دیدم درست میگوید. پدرم همسر دیگری اختیار کرده بود و مادرم از این بابت، ناراضی بود. رفتم و مادرم را راضی کردم.
سفر دیگری که خدمت جناب شیخ رسیدم ، به محض وارد شدنم، ایشان فرمود:
چقدر خوب است انسان، بین دو نفر آشتی بدهد! پدرت راحت شده است.
یه مثال: امواج رادیویی مختلفی اطراف ما وجود داره که ما اونها رو نمی فهمیم و نمی بینیم ولی یه دستگاهی هست به نام اسیلوسکوپ که اون امواجو بهت نشون میده ، پس وقتی اون دستگاه نیست تو نباید بگی امواجی وجود نداره چون تو در بدنت وسیله ای برای درک اون امواج نداری ، ولی اون اسیلوسکوپ میگه امواجی هست ، پس به حرفش اعتماد کن
سلام و عرض ادب.
مشکل اینه که همیشه نمی تونیم به دستگاه تشخیصمون اعتماد کنیم.
مثل همین مثال جنابعالی: شما تصور می کنید که دستگاه اوسیلوسکوپ داره امواج رادیویی رو بهتون نشون میده و نتیجه می گیرید که اطرافتون امواج رادیویی هست. در حالی که اصلاً کار اوسیلوسکوپ این نیست! کار اوسیلوسکوپ نمایش ولتاژ جریان بر حسب زمان هست!
ملاحظه می فرمایید چقدر راحت آدم ممکنه با اعتماد بیجا به خطا بیفته؟
موفق باشید.:Hedye:
با توجه به گذر زمان مگر اینطور نیست که احکام رو مراجع تقلید کمی تغییر میدهند
سلام.
بعضی احکام در فقه ثابت اند و تغییری نمی کنند. برخی متغیرند و با شرایط زمان تغییر می کنند.
فقط سوالم این است که یه نفر بیاد به من ثابت کنه اینکه اسلام به شما این اجازه رو میده بدون اطلاع همسر اول ، همسر دیگری یا حتی همسر سومی یا چهارمی در قالب نکاح موقت اختیار کنی نسبت به وقتی که با اطلاع همسر اول باشه ، منظورم اجازه گرفتن نیست فقط اطلاع ، با توجیح کردن همسر اول باشه ،حالا میخواد توجیه بشه یا خیر ، بهتره؟
تا جایی که بنده اطلاع دارم اسلام به شما نمی گوید که کدام بهتر است. بلکه هر دو را جایز می داند و انتخاب را بر عهده خود مکلف و شعور اخلاقی او گذاشته است. اما این که برخی قوانین اسلام با عقل امروزی ما جور در نمی آیند را قبول دارم. شاید امام زمان (عج) این احکام را تغییر بدهند یا شرایطی برای آنها بیان کنند که عملاً برای اکثر افراد ازدواج مجدد بدون اطلاع همسر جایز نباشد. البته در حال حاضر اکثر فقها شرط اجازه همسر برای ازدواج مجدد مرد را صحیح نمی دانند.
از جمله آیات عظام امام، بهجت، خامنه اى، فاضل، مکارم و نورى و جوادی آملی (و ظاهراً علوی گرگانی و محقق کابلی) این شرط را صحیح و نافذ نمی دانند و آیت الله وحید خراسانی هم بنابراحتیاط همین نظر را دارند. آیات عظام هادوی تهرانی و صادقی روحانی نیز شرط اجازه همسر را تنها برای برادرزاده یا خواهرزاده همسر صحیح می دانند. اما به عقیده برخی همچون آیات عظام سیستانی، تبریزی، صانعی و صافی گلپایگانی شرط صحیح بوده و لازم الوفاست.
نکته جالب این است که علیرغم فتوای مشهور فقها در قانون جدید حمایت از خانواده مردی که بدون اجازه همسر اول و اجازه دادگاه ازدواج مجدد انجام می دهد و آن را در دفاتر رسمی به ثبت نمی رساند مجرم محسوب شده و به حبس تا یكسال محكوم خواهد شد. این یعنی ازدواج او (بر طبق مشهور فقها) شرعاً صحیح است اما قانونی نیست!
موفق باشید. :Hedye:
یه حسی تو دل مرد ها فوران میکنه به اسم غیرت ..همون حس رو هم خانوم ها دارن که متاسفانه اسمش و گذاشتن حسادت
در حالی که اینطور نیست ....
حکمت 124 نهج البلاغه می فرماید: غیرت زن کفر است و غیرت مرد ایمان است.
زمانى كه حضرات معصومين (عليهم السلام) مى فرمايند: غيرت در زن مذموم است، مراد از غيرت زن، سلحشورى و توانمندى و استوارى زنان نيست، بلكه مقصود، امر نفسانى آنان است كه حسد مى باشد و در مقابل مطلوب دوم شوىِ خود نمود پيدا مىكند. از اين رو حضرات معصومين (عليهم السلام) مى فرمايند: غيرت براى مردان است و غيرت زنان به حسد بر مى گردد و خداوند ايمان زن را به واسطه اين امر آزمايش مى كند [1].
همچنین در یکی از شروح نهج البلاغه [2] در توضیح این حکمت آمده است:
این که مرد بر اساس غیرت خود از ناموسش مواظبت می کند و از نگاه نامحرم به او جلو مینماید و غیرتش اجازه نمیدهد کسی به همسرش نگاه بد نماید و تجاوز نماید، یک اصل عقلی و واجب شرعی و وظیفه دینی خود را عمل کرده است، غیرت او از ایمان محسوب شده است. اما اگر زنی اجازه ندهد که شوهرش شریک دیگری در زندگی برای او پیدا کند و زنی دیگری داشته باشد ،این کار مخالف حکم قرآن است که تعدد زن را برای مرد جائز دانسته است. غیرت زن در واقع یک نوع نه گفتن به حکم قرآن است، از این رو کفر تلقی شده است.
موفق باشید.:Hedye:
_________________________________________________
پی نوشت ها:
[1] محمدرضا نکونام، زن، مظلوم همیشه ی تاریخ، ج 2، ص 38، نشر ظهور شفق، قم، 1384 ش.
[1] مثیم بحرانی، شرح البلاغه، ج 21، ص 189، نشر المکتبه الاسلامیه، تهران.
اگر مردی میتونه اینقدر با عدالت باشه و محبت اش و بین همسر اول و دوم تقسیم کنه
بسم االه
با سلام و احترام.
از مباحث کارشناسان همین سایت یادم هست که رضایت عاطفی همسران لازمه عدالت بین آنها نیست چون هیچ مردی نمی تواند از این نظر عدالت را برقرار کند (حتی کشمکش عاطفی زنان پیامبر اسلام نیز در تاریخ ثبت شده است).
موفق باشید.
سلام و عرض ادب.مشکل اینه که همیشه نمی تونیم به دستگاه تشخیصمون اعتماد کنیم.
مثل همین مثال جنابعالی: شما تصور می کنید که دستگاه اوسیلوسکوپ داره امواج رادیویی رو بهتون نشون میده و نتیجه می گیرید که اطرافتون امواج رادیویی هست. در حالی که اصلاً کار اوسیلوسکوپ این نیست! کار اوسیلوسکوپ نمایش ولتاژ جریان بر حسب زمان هست!
ملاحظه می فرمایید چقدر راحت آدم ممکنه با اعتماد بیجا به خطا بیفته؟
موفق باشید.:Hedye:
سلام دوست عزیز.
انگار شما در این زمینه خیلی حرفه ای هستی.من که توی الکترونیک تازه کارم.
انشاءالله می ریم دانشگاه اطلاعاتمون درست میشه.(ولی ممکنه جاهای دیگمون خراب بشه:Ghamgin:)
باید به جای لفظ اسیلوسکوپ از لفظ گیرنده مثل تلویزیون و موبایل و رادیو استفاده می کردم.
ممنون.
انگار شما در این زمینه خیلی حرفه ای هستی.من که توی الکترونیک تازه کارم.
باید به جای لفظ اسیلوسکوپ از لفظ گیرنده مثل تلویزیون و موبایل و رادیو استفاده می کردم.
سلام و احترام خدمت شما دوست بزرگوار.
بنده هم در زمینه الکترونیک صفر کیلومترم! منتها از شانسم کاربرد اوسیلوسکوپ رو از آزمایشگاه فیزیک دانشگاه یادم بود.
البته مفهوم صحبت شما مهم بود و کلمات خیلی مهم نبودند. منتها بنده چون آدم زبلی هستم :khandeh!: از اشتباه لپی شما حسن استفاده کردم تا نکته دیگری در تکمیل فرمایشتان عرض کنم. :ok:
انشاءالله می ریم دانشگاه اطلاعاتمون درست میشه.(ولی ممکنه جاهای دیگمون خراب بشه)
اطلاعات شما بزرگوار همین الآن هم درسته! ان شاء الله در دانشگاه بیشتر و مؤثرتر هم می شه و با ایمان و مراقبتی که شما دارید خیلی سالم تر و مفیدتر از ما پیرمردها دانش آموخته می شید. :pir:
خدا همیشه پشت و پناه شما باشه.:Hedye:
بهترین راهش همون شرط در زمان ازدواجه ... که در صورت بروز مشکل این شرط از طرف قانون حذف میشه . خانمها شرط کنند و اقایان احتیاط !
خانم ها اگر قبول دارید یا به این باورید
که اسلام گفته ازدواج بدون رضایت همسر اول مانعی ندارد !
پس باید قبول کنید که با مرد مسلمان ازدواج کردید و این اجازه از قبل برای مرد صادر شده و شما هم پذیرفتید
البته اگر اشنا به دین و ایین همسر اینده باشید .
اگر نه کوتاهی از شما بوده و نه از مرد ...
که بهتره قانونی و دفتری باشه
با عنوان قول وفاداری
موقع ازدواج خود عاقد این رو میگه و تو عقد نامه هم فک کنم هس
حالا باید رفت و سند ازدواج رو دید!!!!!
که دست خانواده عروسه و نه دست خود عروس و داماد!
دوستان آخر چرا مثلا من به عنوان یه رن با همسرم قرار بزارم برای ازدواج موقت در آینده حتما باید از من اجازه بگیری؟!!! عملا کدوم دختری همچین کاری میکنه
آخه برای چی و روی چه اصول علمی ، اخلاقی ، عرفانی ، عقلی و .... اسلام این اجازه رو به مردا میده بدون اطلاع همسر اول برند و همسر دیگری اختیار کنند و بعد هم احتمالا تا آخر عمر ازش پنهون کنند که خدای نکرده!!! زندگی اولشون از هم نپاشه
اما این که برخی قوانین اسلام با عقل امروزی ما جور در نمی آیند را قبول دارم. شاید امام زمان (عج) این احکام را تغییر بدهند یا شرایطی برای آنها بیان کنند که عملاً برای اکثر افراد ازدواج مجدد بدون اطلاع همسر جایز نباشد.
امام زمان هرگز احکام ثابت الهی را تغییر نمی دهند. بلکه بنا بر روایات، عقول مردمان در زمان ظهور افزایش می یابد. بنابراین دیگر همسران اول نسبت به همسران بعدی حسادت نمی ورزند و دعوا و مشاجره راه نمی اندازند! و حقی را که خدا برای آنها (همسران بعدی) و برای شوهرشان به رسمیت شناخته به رسمیت می شناسند! و همسران دوم نیز حد خود را می شناسند و برای همسر اول نقشه نمی کشند تا او را کنار بزنند و...! و مردان نیز عدالت شرعی در نفقه و همخوابگی ـ نه تساوی قلبی که ممکن نیست ـ را رعایت کنند و...
چند مطلب مفید در این باره:
امام زمان هرگز احکام ثابت الهی را تغییر نمی دهند. بلکه بنا بر روایات، عقول مردمان در زمان ظهور افزایش می یابد. بنابراین دیگر همسران اول نسبت به همسران بعدی حسادت نمی ورزند و دعوا و مشاجره راه نمی اندازند! و حقی را که خدا برای آنها (همسران بعدی) و برای شوهرشان به رسمیت شناخته به رسمیت می شناسند! و همسران دوم نیز حد خود را می شناسند و برای همسر اول نقشه نمی کشند تا او را کنار بزنند و...! و مردان نیز عدالت شرعی در نفقه و همخوابگی ـ نه تساوی قلبی که ممکن نیست ـ را رعایت کنند و...
سلام و عرض ادب.
بله حلال بودن اصل ازدواج موقت یا مجدد ثابت است. اما آیا عدم توقف آن بر رضایت همسر فعلی (که موضوع این بحث می باشد) نیز از احکام ثابت است؟ یا ممکن است با شرایط زمان تغییر کند؟ چون اگر از احکام ثابت باشد باید تمام فقها شرط رضایت را باطل بدانند در حالی که این طور نیست.
با تشکر.
جناب مومن دقیقا درست میفرمایند
بنده به هیچ وجه نمیتونم قبول کنم با عقل امروزم و در شرایط امروزی و کنونی این حکم که شما میتوانی بدون اطلاع همسر اول ازدواج مجدد داشته باشی و واجب نیست او خبر داشته باشد ، صحیح باشه
اگر نعوذ بالله کاسه ای زیر نیم کاسه نیست ، حکم صحیحه ، و مشکلی در احکام شارع مقدس وجود ندارد پس یه نفر بیاد و ثابت کنه روی چه اصول علمی ، اخلاقی ، فرهنگی و ... میتونی از همسر اولت ازدواج دومت رو پنهان کنی؟
جناب طاهور وقتی میفرمایید که "جمع بندی و بسته میشود" پس لطفا کارشناس محترم را بفرمایید تا موضوع را بیایند و جمع بندی کنند و به سوالات مطرح شده پاسخ دهند
بنده به هیچ وجه نمیتونم قبول کنم با عقل امروزم و در شرایط امروزی و کنونی این حکم که شما میتوانی بدون اطلاع همسر اول ازدواج مجدد داشته باشی و واجب نیست او خبر داشته باشد
احکام شرعی با ذهنیتهای من و شما به وجود نمیاد و با این سنجشها تغییر هم نمی کنه.
اینکه خانوما دوست دارن از همه چیز همسر خصوصا ازدواج دومش! خبر داشته باشن دلیل نمیشه خدا هم همچین چیزی رو بر مرد واجب کرده باشه!
راه آشنایی با احکام خدا سوال از اهلشه نه اینکه هر کسی هر چی براش خوشایند بود بگه واجبه و اگر ناخوشایند بود بگه حرامه!
نامه یک خانم در باره ازدواج مجدد
واقعا جالب بود. ای کاش ما خانوما کمی ذهنیتهامون رو عوض کنیم!
یه جمله چند وقت پیش از یک خانم شوهر مرده دیدم خیلی تکون دهنده بود! حرفش این بود: شما خانومایی که الان یه زندگی خیلی خوبی دارین و دارین کلی کیف می کنین! فقط چند لحظه خودتون بذارین جای من. تصور کنین فردا این شوهر خوبو با یه تصادف از دست میدین و شما میمونین و چند تا بچه با کلی نیاز جسمی و روحی و اقتصادی اونم تو این جامعه ای که به هیچ عنوان حق نداری دومین زن یه مرد دیگه باشی! پسر مجرد هم که سراغت نمیاد. تا آخر عمر باید بسوزی و بسازی!
چون اگر از احکام ثابت باشد باید تمام فقها شرط رضایت را باطل بدانند در حالی که این طور نیست.
برادر گرامی میشه بفرمایین کدوم یک از فقهای عادل معتقد به شرط رضایت زن اول هستن؟
من دوست دارم دینم رو فارغ از احساسات زنانه بشناسم و بپذیرم!
حق نداری دومین زن یه مرد دیگه باشی
شرایط متعه در ایران تاسف باره...
باید ازدواج مجدد و موقت در ایران جا بیوفته