العبــد ...
تبهای اولیه
گفتم کـه الفــــــ ...
گفتم که: الـــف، گفت: دگر؟ گفتم: هیچ
در خانه اگر کس است، یک حـــرف بس است
بارها گفته ام و بار دگر می گویم: « کسی که بداند هر که خــدا را یاد کند، خــدا همنشین اوست، احتیاج به
هیچ وعظـی ندارد، می داند چه باید بکند و چه باید نکند؛ می داند که آنچه را که می داند، باید انجام دهد،
و در آنچه که نمی داند، باید احتیـاط کند. »
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
الاَقَل محمد تقی البهجت
سیـد الطـّائـفـتـین
پیمودن راه خدا با گفتار و کردار
علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی معتقد بودند :
پیمودن راه خدا تنها به حرف و گفتار نیست؛ بلکه توأم با عمل است.
هر مقداری که انسان عمل کند ناجح و صاعد است و به هر مقداری که عمل نکند
عقب افتاده است...
علامه سید محمد حسین طباطبائی :
توبه
پس از آنکه بنده از وظیفه بندگی سرباز زد واجب است هر چه زودتر به درگاه الهی برگردد و از حق تعالی طلب
مغفرت و آمرزش نماید و آمادگی خود را برای فرمانبری اعلام کند.
بر این معنی عقل و نقل گواه و آیات و روایات بسیار است.
در قرآن کریم آمده است: توبوا الی الله جمعیا ایها المؤمنون;
ای مؤمنان همگی به سوی حق تعالی برگردید و توبه کنید .....
« امام باقر(ع) : کسی که از گناه توبه کند بسان کسی است که اصلا گناهی نداشته است. »
بسمه تعالی
حضرت آیت الله سید حسین یعقوبی قائنی حفظه الله تعالی:
حفظ حالات معنوی از تحصیل آن به مراتب مهم تر و مشکل تر است.
در آستان او - جل و علا - آنچه خریدار دارد و با ارزش است همانا ادب و تضرع و بندگی است.
عبادت وقتی روی نفس انسان تاثیر مطلوب می گذارد که با حضور قلب انجام گیرد.
بسمه تعالی
حضرت آیت الله سید حسین یعقوبی قائنی حفظه الله تعالی:
هر قدر انس انسان به محبوب بیشتر باشد سوز و فراق آن بیشتر خواهد بود.
اگر اصول عقاید انسان محکم نباشد ، حالات معنوی نه تنها برای او مفید نیست بلکه به زیان او تمام خواهد شد.
تمام صفات انسانی، عبادت صحیح و اخلاص، متفرع توحید افعالی است .
[FONT=Times New Roman][FONT=Times New Roman]حضرت ایت الله سید علی قاضی ( ره )
توصیه به توبه و استغفار
برادران عزیزم! ـ خداوند متعال شما را برای طاعتش موفق نماید ـ هشیار باشید که به ماههای حرام وارد شده ایم، پس چه بزرگ است
و تمام نعمتهای باری تعالی بر ما؛ پس قبل از هر چیز بر ما واجب و لازم است که توبه نمائیم با شرائط لازم و نمازهای ویژه، سپس از
گناهان کبیره و صغیره به قدر توان دوری نماییم.
پس شب جمعه ـ یا روز شنبه ـ نماز توبه بخوانید ـ شب جمعه یا روز آن ـ سپس روز یکشنبه از روز دوم ماه اعاده کنید آن را. سپس
ملازم باشید به مراقبه صغری و کبری و محاسبه و معاقبه نفس به آنچه که شایسته و لازم است. [ منظور از مراقبه صغری،
محاسبه نفس است از جهت صدور گناه و خطا حتی ترک مستحبات و ارتکاب مکروهات و مراقبه کبری، دوام ذکر و توجه و عدم غفلت در
حد امکان ]. پس همانا در آن یادآوری برای کسی است که اراده دارد متذکر شود یا از خدابترسد. سپس به دلهایتان توجه نمائید
و مرضهایی که در اثر گناه است مداوا کنید و به وسیله استغفار، عیبهای بزرگ تان را کوچک و کم نمائید.
« مرحوم قاضی به همه سفارش می کردند این ذکر را قرائت کنند:
استغفر الله الذی لا اله الا هو من جمیع ظلمی و جوری و إسرافی علی نفسی و أتوب إلیه :
از خداوند که معبودی جز او نیست به خاطر تمامی ظلم ها و گناهانم و ستمی که بر خود روا داشته ام طلب بخشش
می کنم و به سوی او باز می گردم. »
آیت الله عظمی بهجت : اگر کسی هدف خلقت انسان را بفهمد بسیار برایش شیرین است که هفتاد بار زنده شود و دوباره شهید شود.
بسمه تعالی
هیچ ذکری، بالاتر از «ذکر عملی» نیست؛ هیچ ذکر عملی، بالاتر از « ترک معصیت در اعتقادیات و عملیات نیست. »
و ظاهر این است که ترک معصیت به قول مطلق، بدون « مراقبه دائمیه »، صورت نمی گیرد.
والله الموفق
العبد محمد تقی البهجة
این ترک معصیت در اعتقادات به معنای اینست که انسان اعتقادات اشتباه نداشته باشد،برای این منظور لازم است که مومنین اعتقادات خود را بازنگری کنند و در صدر اعتقادات مسأله توحید است که همه امور متفرع بر توحید هستند.
توحید مراتبی دارد و باید سعی شود که به تدریج اعتقادات شرک آلود در مسأله توحید از بین برود.
بسمه تعالی
اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود:
خير من صحبت من ولهك بالاخرى ، وزهدك فى الدنيا، و اعانك على الطاعه ؛ بهترين كسى كه با او مصاحبت و رفاقت مى كنى آن كس كه تو را مشتاق آخرت و متنفر از دنيا گرداند.
شرح
علامه حسن زاده آملی:
رفيق حقيقى و هم صحبت گرامى آن است كه به روح انسان كه از عالم بقاست مساعدت كند و به علم معرفت انسان بيافزايد و گرد و زنگار دنيا را كه منشاء هر خطا و شقاوت است و باطبع همه مردم عادى مشتاق آن اند از دل پاك كند و اشتياق و عشق عالم آخرت را كه اغلب مردم از آن تا دم مرگ غافل اند در آينه دل منعكس گرداند، چنان كس به حقيقت رفيق انسان است ، اين گونه رفيق است كه فرمود: الرفيق ، ثم الطريق
حافظ فرمايد:
دريغ و درد كه تا اين زمان ندانستم
كه كيمياى سعادت رفيق بود رفيق
منبع:سیره چهارده معصوم در آثار علامه حسن زاده آملی
حاج محمد اسماعیل دولابی :
میگویند پسری در خانه خیلی شلوغکاری کرده بود. همهی اوضاع را به هم ریخته بود.وقتی پدر وارد شد،
مادر شکایت او را به پدرش کرد.
پدر که خستگی و ناراحتی بیرون را هم داشت، شلاق را برداشت.
پسر دید امروز اوضاع خیلی بیریخت است، همهی درها هم بسته است، وقتی پدر شلاق را بالا برد،
پسر دید کجا فرار کند؟ راه فراری ندارد!
خودش را به سینهی پدر چسباند. شلاق هم در دست پدر شل شد و افتاد.
شما هم هر وقت دیدید اوضاع بیریخت است به سوی خدا فرار کنید.
«وَ فِرُّوا إلی الله مِن الله»
هر کجا متوحش شدید راه فرار به سوی خداست ...
آقا سید هاشم حداد می فرمود:
روزی برای دیدن شخصی در کاظمین به مسافرخانه اش رفتم، دیدم پس از تعداد زیادی که به حج رفته بود
باز عازم سفر حج می باشد، به وی گفتم: تو که هر روز کربلا می روی، مشهد می روی، مکه می روی،
پس کی به سوی خدا می روی،
وی خوب حرف مرا درک کرد ولی خود را به نادانی زد و با خنده ای درخواست دعای سفر از من کرد و رفت.
بعضی از مردم حتی برخی از کسانی که ادعای سلوک دارند مقصود واقعیشان از این مسافرتها خدا نیست و
برای انس ذهنی به مدارک خود و سرگرمی با گمان و خیال و پندار و شاید برای به دست آوردن مدتی
مکان خلوت با همراه و یا دوستان خود به آن مکانهای مقدس مسافرت می کنند!
و چون به دنبال خدا نرفته و نمی خواهند بروند، از آن مشرب توحید نمی نوشند
و از آب ولایت جرعه ای بر کامشان ریخته نمی شود و تشنه کام باز می گردند.
به همان حکایات و احوال اولیا سرگرم و با اشعار عرفانی و دعاها و
مناجاتهای صوری بدون محتوا عمر خودشان را به پایان می رسانند...
سلام عليكم
اِ .... چرا اسم منو گذاشتید روی تاپیک ؟ :Nishkhand:
[FONT=Traditional Arabic][FONT=Traditional Arabic]
سخنان ايت الله حق شناس ( رحمه الله و رضوانه عليه ) درباره رفیق : ( از من میشنوید از کفتون نره )
«الرفيق ثم الطريق» انسان يك رفيق بيدار ميخواهد، با يك استاد. رفيق براى اين است كه اگر نسيان كردى، فراموش كردى؛ به تو تذكر بدهد.
[FONT=Traditional Arabic]مثلًا مىگويد: ديشب شما وقت نماز جماعت كجا بودى، باباجان؟
[FONT=Traditional Arabic]اگر در راه حق باشى؛ رفيق خوب به شما كمك مىكند، داداش جون!
[FONT=Traditional Arabic]مثلًا مىگويد: اگر مسائلت را بلد نيستى، من يادت مىدهم.كجا بودى ديشب؟ چرا نماز جماعت نيامدى؟ آنجا كه آن حرف را زدى، درست نبود؟
[FONT=Traditional Arabic]رفيق را بايد خدا بدهد.[FONT=Traditional Arabic] «المرء على دين خليله فلينظر احدكم من يتخالف».
[FONT=Traditional Arabic]بعد از شناخت خداوند و انبیاء، عبادتی بالاتر از طلب کردن رفیق عاقل متدینی که عیوب انسان را تذکر بدهد نیست.
[FONT=Traditional Arabic]حضرت فرمود: وقتى انسان اوامر و نواهى الهى را امتثال كند، پروردگار آن رفيقى كه بايد به مصاحبت و مرافقت با او طىِّ طريق كند، به او مىشناساند.
[FONT=Traditional Arabic]آن روزى كه يك استادى براى خودت اختيار كردى، يك رفيقى پروردگار به تو عنايت كرد، همان روز براى تو عيد است، داداش جونم!
[FONT=Traditional Arabic]انسان يك رفيق لازم دارد و يك استاد. مؤمن با يك نفر معاشرت مىكند؛ اما مىبيند كه اين شخص اشباعش نكرد، يكى ديگر را انتخاب مىكند، يكى ديگر را انتخاب مىكند، تا بالأخره پروردگار آن رفيقى را كه باب ميل اوست به او مى دهد، داداش جون![FONT=Traditional Arabic] «ان المومن ليسكن الى المومنكما يسكن الضمأن الى الماء البارد». انسان تشنه وقتى به آب گواراي سرد برسد، تشنگىاش برطرف مىشود. مؤمن هم وقتى به مؤمن رسيد، آرام مىشود.
[FONT=Traditional Arabic]انسان به سه چيز محتاج است و يكى از آنها به منزلهى غذاست كه اگر به انسان نرسد، مىميرد و آن رفيق است. اگر ما مىدانستيم كه رفيق خوب چه ارزشى دارد، ولو در تاريكىها و ظلمات، به دنبالش مىگشتيم.
[FONT=Traditional Arabic]رفيقى كه از او استفاده مىبريد را رها نكنيد.[FONT=Traditional Arabic] «جليس تستفيد مه فالزمه».[FONT=Traditional Arabic][FONT=Traditional Arabic]
[FONT=Traditional Arabic]يك رفيقى هم هست كه از شما استفاده ميكند، او را هم اكرام كنيد.[FONT=Traditional Arabic] «وجليس تفيده فاكرمه».
[FONT=Traditional Arabic]اما از آن همنشينى كه نه شما از او استفاده مىبرديد و نه او از شما استفاده مىكند، فرار كنيد! چرا؟! براى اينكه هيچ خاصيتى بر وجود چنين كسى مترتب نيست، نه فايده مىدهد و نه فايده مىگيرد، از چنين كسى بايد فرار كرد.[FONT=Traditional Arabic] «و جليس لاتفيده و لاتستفيد منه فاهرب عنه».
[FONT=Traditional Arabic]علاقه به رفيق را بايد بزنى! اگر علاقه به رفيق مانع از انجام عبادت شما بشود، بايد اين علاقه را بزنى! دنياى مذموم همين علاقه هاست، آقاجان ز
آقای خالقی موحد تعریف میكردند:
روزی به خدمت آقای مجتهدی رسیدم و به هنگام خداحافظی عرض كردم كه قصد دارم
خدمت آیت الله بهاءالدینی (رحمت الله)
شرفیاب شوم.
فرمودند:
از قول من به آقا بگویید كه چرا برای فرج آقا امام زمان (عج الله تعالی فرج الشریف) دعا نمیكنند؟!
وقتی كه خدمت آیت الله بهاءالدینی شرفیاب شدم و پیام آقای مجتهدی را با ایشان در میان گذاشتم،
دقایقی به فكر فرو رفتند و بعد دست مبارك خود را بر چشم نهادند.
معمولاً در مسجد محل، نماز مغرب و عشا را به ایشان اقتدا میكردم و آن روز نیز این توفیق نصیبم شد.
به هنگام قنوت شنیدم كه
آقا دعای همیشگی خود را عوض كرده و به جای آن دعای فرج میخوانند!
و تا پایان عمر نیز دعای قنوتشان دعای فرج بود:
اللهم كن لولیك الحجة بن الحسن صلواتك علیه و علی آبائه فی هذه الساعة و فی كل ساعة،
ولیاً و حافظاً و قائداً و ناصراً و دلیلاً و
عیناً حتی تسكنه ارضك طوعاً و تمتعه فیها طویلا .
در محضر ایت الله بهجت ره
سوال ) ما آلوده به پستیهای درونی و بیرونی هستیم، ما را طبابت کنید و در پیمودن این طریق ما را راهنمایی بفرمایید.
جواب) بسمه تعالی- زیاد بگوئید «استغفر الله» و خسته نشوید، و خاطر جمع باشید این علاج است .
«داؤکم الذنوب و دواؤکم الاستغفار»
.(کنز العمال، ج 1، ص 479) .
یاسین و طه بخوان!
کربلائی رضای کرمانی، مؤذن آستان قدس رضوی نقل کرده است :
« پس از وفات حاج شیخ، هر روز بین الطلوعین، بر سر مزار او می آمدم و فاتحه می خواندم.
یک روز در همانجا خواب بر من چیره شد، در عالم رؤیا حاج شیخ را دیدم که به من فرمودند:
« فلانی چرا سوره یاسین و طه را برای ما نمی خوانی؟ »
عرض کردم: آقا من سواد ندارم.
فرمودند: « بخوان. »
و سه مرتبه این جمله ها میان ما ردّ و بدل شد. از خواب بیدار شدم، دیدم که به برکت آن مرد بزرگ،
حافظ آن دو سوره هستم. از آن پس تا زنده بودم، هر روز آن دو سوره را بر سر قبر آن مرحوم، تلاوت می کنم . »