جمع بندی نماز از دیدگاه شما...

تب‌های اولیه

23 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
نماز از دیدگاه شما...

نماز سپری است که انسان را در مقابل شیطان محافظت میکند اما این سپر بیشتر به نیت صبح، ظهر، عصر و اشاء است و درصورتی که یکی از وعده های الهی حذف گردد، در مقابل او بی دفاع خواهیم بود در حقیقت همانگونه که جسم ما برای مقابله با گشنگی و تقویت جسم به وعده های غذایی احتیاج دارد روح نیز برای مقابله با شیطان به وعده های الهی نیاز دارد و هیچگاه نمیشود وعده ها را یکبار و یکجا عمل کرد.
برای مثال نماز عصر :
با وجود اینکه زمان کوتاهی از روز، در این مقطع سپری میشود ولی برای آن 4 رکعت در نظر گرفته شده و این نشان دهنده اهمیت آن است و زمانی که حذف گردد روح به مدت کوتاه و حائز اهمیتی بی دفاع خواهد بود و شیطان این فرصت را دارد تا برای وعده های بعدی تلاش کند تا کاملا بی دفاع شویم، برای این است که نمیتوان 17 رکعت را یکجا خواند چون شیطان برای وسوسه یکبار و یکجا تلاش نمیکند...

دیدگاه شما نسبت به این موضوع چیست؟

1- چرا نماز واجب است؟ آیا خدا به آن نیاز دارد؟
2- آیا نماز برای انسان است یا خیر؟ چرا؟
3- چرا نماز 17 رکعت دارد؟ و چرا نمیتوان آن را کم یا زیاد کرد؟

با نام الله





کارشناس بحث: استاد میقات

[="Tahoma"]

for_advent;373198 نوشت:

دیدگاه شما نسبت به این موضوع چیست؟

1- چرا نماز واجب است؟

با سلام و درود

نماز یکی از تکالیف دینی است که در قرآن و در آیات متعدد، دستور به اقامه آن آمده است: «وَ أَقيمُوا الصَّلاةَ» (بقره، 43)

نماز نوعی تشکر از خداوند است.

نقل قول:

آیا خدا به آن نیاز دارد؟

خیر، خداوند به هیچ چیزی نیازمند نیست و اصلا نیاز در وجود او راه ندارد، بلکه همه نیازمندان رو به سوی او آورده و قصد او می کنند: «اللَّهُ الصَّمَدُ» (توحید، 2)

انسان برای رشد و کمال، نیازمند ارتباط با خداوند است، و نماز، یکی از راه های زنده نگهداشتن ذکر و یاد خداوند است:

«إِنَّني‏ أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ أَنَا فَاعْبُدْني‏ وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْري»
من «اللَّه» هستم معبودى جز من نيست! مرا بپرست، و نماز را براى ياد من بپادار. (طه، 14)

نقل قول:

آیا نماز برای انسان است یا خیر؟ چرا؟

اگر منظورتان به نفع انسان بودن است، بله به نفع انسان است:

«وَ أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَر»
و نماز را برپا دار، كه نماز (انسان را) از زشتيها و گناه باز مى‏ دارد. (عنکبوت، 45)

خداوند حکیم است و حکیم به کاری که امر می کند دارای مصلحت است و اگر از کاری نهی می کند دارای مفسده است.

البته برای نماز، مواردی به عنوان فلسفه نماز گفته شده که در صورت تمایل به آن ها هم پرداخته می شود.

نقل قول:

چرا نماز 17 رکعت دارد؟ و چرا نمیتوان آن را کم یا زیاد کرد؟

در مورد فلسفه تعداد رکعات نماز، چیزی نمی دانیم و در قرآن و روایات هم به فلسفه خاصی در این زمینه اشاره نشده است.

تعداد رکعات نماز توقیفی است یعنی از طرف شارع مقدس، چنین دستور داده شده و کسی نمی تواند آن را تغییر بدهد.


نقل قول:
چرا نماز 17 رکعت دارد؟

اگر چه چرایی و فلسفه ی 17 رکعت را شرع مقدس بیان نفرموده اما نماز 50 رکعت بود که در معراج بود اگر اشتباه نکنم که پیامبر اسلام (ص) بواسطه ی گفتهی حضرت موسی که امت تو طاقت ندارند از خدا درخواست کرد کمترش کنه که خدا به 40 رکعت بعد 30 رکعت و در آخر به 10 رکعت در روز رسوند وپیامبر (ص ) خجالت کشیدند و 7 رکعت دیگر از طرف پیامبر اضافه شد.


دیدگاه شما نسبت به این موضوع چیست؟

1- چرا نماز واجب است؟ آیا خدا به آن نیاز دارد؟
2- آیا نماز برای انسان است یا خیر؟ چرا؟
3- چرا نماز 17 رکعت دارد؟ و چرا نمیتوان آن را کم یا زیاد کرد؟



دیدگاه من نسبت به این موضوع اینست:

1.چرا کودک باید شیر مادر بخورد؟ایا مادر برای ادامه ی حیاط خود مجبور به شیر دادن به بچه است؟
2.به نظرم نماز مخصوص اشرف مخلوقات است اما سایر مخلوقات تسبیح گویی مخصوص به خود را نیز دارند.
3.*الله خبیر* به همه چیز است.پس صلاح و درستی و تناسب کار همین بوده است.

میقات;374756 نوشت:
نماز نوعی تشکر از خداوند است.
سلام، طاعاتتان مورد قبول حق باشد انشاالله،
اینکه نماز نوعی تشکر از خداوند است رو قبول دارم اما تشکر، دلیل اصلی اجباری بودن نماز نیست زیرا برای برخی این شبهه را ایجاد میکند که خداوند بی نیاز چه احتیاجی به تشکر ما دارد؟ {درصورتی که برای شکر گزاری باید نماز شکر را بجا آورد که مستحب است} حال چنانچه در دنیای مادی اجبار در چیزی معنی نیاز میدهد درصورتی که خداوند بی نیاز آن را بر ما واجب نموده پس قطعا دلیل واجب بودنش در وجود نیازمندان است.

یک دلیل دیگر که میتوان برای نماز یافت، فطرت وابستگی انسان است، انسان برای زندگی نیازمند پشتوانه محکم است که به آن تکیه کند، بسیار فراوان هستند کسانی که نماز را ترک کرده اند و به مادیات وابسته شده اند و آن را پشتیبان خود کرده اند... و چه پشتیبانی که هیچ ضمانتی برای آینده نداشته باشد... که فرد برای از دست ندادنش خود ضمانت پشتوانه خودش را بعهده گیرد و به بیماری های وسواس، استرس، خصاصت و... دچار میشود... ریشه این بیماری ها عمدتا برای حفظ مادیات است چرا که همیشه نگران از دست دادنش هستند و تنها کسانی که پشتیبان محکم و ابدی(پروردگار) دارند از این بیماری ها در امان اند... خداوند این وعده را میدهد که "همانا پیروزی ازآن مومنین است" وقتی قولی از طرف معتبرترین و قویترین پشتوانه داده میشود بی شک عملی خواهد شد.

[="Tahoma"]

for_advent;375127 نوشت:
سلام، طاعاتتان مورد قبول حق باشد انشاالله،
اینکه نماز نوعی تشکر از خداوند است رو قبول دارم اما تشکر، دلیل اصلی اجباری بودن نماز نیست زیرا برای برخی این شبهه را ایجاد میکند که خداوند بی نیاز چه احتیاجی به تشکر ما دارد؟ {درصورتی که برای شکر گزاری باید نماز شکر را بجا آورد که مستحب است} حال چنانچه در دنیای مادی اجبار در چیزی معنی نیاز میدهد درصورتی که خداوند بی نیاز آن را بر ما واجب نموده پس قطعا دلیل واجب بودنش در وجود نیازمندان است.

با سلام و درود

لزوم تشکر، معقول و منطقی است. افزون بر آن، فطرت هر انسانی، مستقل از شرع، او را به شكر گزاری نسبت به ولی نعمتش فرامی خواند، لذا لزوم تشکر یک وظیفه اخلاقی هم هست.

ارتباطی بین لزوم تشکر و بین نیازمند بودن کسی که از او تشکر می شود نیست.

بی نیازی خداوند در جای خود ثابت شده است لذا همان طور که شما بیان کردید این نیاز در وجود انسان است و خداوند متعال در پاسخ به آن نیاز است که نمازهای پنجگانه را واجب فرموده است.

می ماند این که چگونه از خدا تشکر کنیم و چگونه با او در ارتباط باشیم، که خداوند خودش این شیوه را با نماز خواندن ـ به همین شکل و ظاهر ـ تعلیم فرموده است.

سید حسین موسوی;374926 نوشت:
اگر چه چرایی و فلسفه ی 17 رکعت را شرع مقدس بیان نفرموده اما نماز 50 رکعت بود که در معراج بود اگر اشتباه نکنم که پیامبر اسلام (ص) بواسطه ی گفتهی حضرت موسی که امت تو طاقت ندارند از خدا درخواست کرد کمترش کنه که خدا به 40 رکعت بعد 30 رکعت و در آخر به 10 رکعت در روز رسوند وپیامبر (ص ) خجالت کشیدند و 7 رکعت دیگر از طرف پیامبر اضافه شد.

نماز شايد اصلا ركعت نداشته باشد و فقط قرائت قرآن در هنگام نماز واجب باشد

میقات;374756 نوشت:
در مورد فلسفه تعداد رکعات نماز، چیزی نمی دانیم و در قرآن و روایات هم به فلسفه خاصی در این زمینه اشاره نشده است.

مقام معظم رهبری تاکید کردند که در قرآن و اسرار الهی پژوهش کنید و بنده فکر میکنم مبحث رکعت های نماز حاوی اسراری است که میتواند در زندگی مفید باشد چنانچه نمیتوان در آیات و روایات چیزی پیدا کرد باید آن را در زندگی پیدا کنیم چون هیچ چیزی در دنیا بی دلیل نیست مخصوصا اگر در رابطه با خدا باشد، میتواند برای ما مفید واقع شود. مثلا شاید فرمولی که برای رکعت های نماز بکار رفته است، برای ورزش و یا کارهای دیگر مناسب باشد.

[="Tahoma"]

for_advent;375168 نوشت:
مقام معظم رهبری تاکید کردند که در قرآن و اسرار الهی پژوهش کنید و بنده فکر میکنم مبحث رکعت های نماز حاوی اسراری است که میتواند در زندگی مفید باشد چنانچه نمیتوان در آیات و روایات چیزی پیدا کرد باید آن را در زندگی پیدا کنیم چون هیچ چیزی در دنیا بی دلیل نیست مخصوصا اگر در رابطه با خدا باشد، میتواند برای ما مفید واقع شود. مثلا شاید فرمولی که برای رکعت های نماز بکار رفته است، برای ورزش و یا کارهای دیگر مناسب باشد.

با سلام و درود

بله، خوب است دستورات الهی را از جهات و زوایای مختلف مورد بررسی قرار داد ولی باید توجه داشت که در تعبدیات ـ که غالبا عبادات از تعبدیات هستند ـ عمل بر اساس دستور الهی و تسلیم بودن در برابر او، اعم از این که دلیل یا فلسفه و حکمت آن را بدانیم یا ندانیم، ارزشمند است؛ یعنی در تعبدیات لزومی ندارد که حتما برای هر دستوری به فلسفه یا حکمتی برسیم. بلکه اگر به هیچ حکمت و فلسفه ای هم نرسیم، باز هم ارزش و اعتبار آن دستور الهی سر جای خودش باقی است و چیزی از آن کم نمی شود.

مطلب دیگر این که برداشت از آیات قرآن و دستورات الهی، بایستی پشتوانه ای معتبر از خود قرآن یا روایات و ... داشته باشد تا بتوان آن را به خدا و دین نسبت داد، و الا فقط باید بر اساس احتمال مطرح نمود.

[="Tahoma"]

آزاد انديش;375163 نوشت:
نماز شايد اصلا ركعت نداشته باشد و فقط قرائت قرآن در هنگام نماز واجب باشد

با سلام و درود

به اتفاق شیعه و سنی، نمازهای یومیه به همین شکل و با همین رکعات، از صدر اسلام و به دستور خداوند توسط پیامبرش به مردم ابلاغ و واجب شده است.

بله، برخی افعال نماز، وجوب رکنی و برخی وجوب غیر رکنی دارند که احکام هر کدام متفاوت است و جای پرداختن به آن در این جا نیست.

لذا علاوه بر قرائت، نماز واجبات دیگر هم دارد.

نماز وصل به انرژی حیات بخش هستی و گرفتن انرژِی از ان منبع بی پایان است

سلام استاد میقات، یکی بهم گفت وقتی نماز میشه همون اول وقت میخونم تا راحت بشم انگار میخوام با اکراه نماز بخونم، آیا اینگونه نماز را سبک شمرده ام؟
البته من هم همین حس رو دارم ولی برای اینکه از مسئولیتی که وظیفم هست رها بشم اینکار رو میکنم، فکر نمیکنم کسی که نگران وظیفش باشد ربطی به سبک شمردن نماز داشته باشه، نظر شما چیه؟

من به نماز این طوری نگاه می کنم اگه یکی یه لیوان آب برات بیاره بهش حتما میگی ممنون مگه نه؟
حالا من چطوری میتونم کسی که یه بدن سالم بهم داده اصلا همین قلب ،همین ضربان قلبم که بی اختیار داره میزنه من هر روز تعظیم صاحبشو نکنم من کاری با واجب ومستحب ندارم از لحاظ عقلی گفتم

[="Tahoma"]

for_advent;377393 نوشت:
سلام استاد میقات، یکی بهم گفت وقتی نماز میشه همون اول وقت میخونم تا راحت بشم انگار میخوام با اکراه نماز بخونم، آیا اینگونه نماز را سبک شمرده ام؟
البته من هم همین حس رو دارم ولی برای اینکه از مسئولیتی که وظیفم هست رها بشم اینکار رو میکنم، فکر نمیکنم کسی که نگران وظیفش باشد ربطی به سبک شمردن نماز داشته باشه، نظر شما چیه؟

با سلام و درود

یک موقع راحت شدن به معنای خلاص شدن است که نوعی اکراه و نارضایتی در آن است، بله این شایسته نیست و چنین شخصی بایستی به ابعاد روحی و معنوی نماز بیشتر بپردازد و معرفت کسب کند.

یک موقع هم هست که شخص به خاطر اهمیت نماز است که توجه بیشتری به آن دارد و می خواهد هر چه زودتر این وظیفه و واجب الهی را از عهده اش بر دارد. در این صورت، زود انجام دادن نماز علاوه بر این جهت، به خاطر ثواب بیشتر اول وقت بودن آن هم هست؛ که این سبک شمردن نیست.

خداوند از قلب و اسرار باطنی ما خبر دارد لذا نگران نباشید. خود خداوند می داند که ما اگر نماز را زود انجام می دهیم، به جهت دوم است، نه جهت اول.

نوع نگاه به نماز

آنچه در مورد نماز مهم است، زاويه ای است كه با آن به نماز می نگريم.

يك نگاه و ديد آن است كه نماز را صرف يكسری افعال بدانيم. خم و راست شدن و زمزمه كردن چند كلمه، بدون اين كه براي اين افعال روح و معنويتی در نظر بگيريم. با اين ديد اگر ارزشی براي نماز متصور باشد، ورزش كردن است و بس.

اما اگر با ديد و از زاويه ديگری به نماز نگاه كنيم، می بينيم كه اين افعال و اذكار روح و معنويت مؤثری دارند.

انسان در پيچ و خم زندگی و مواجهه با عواملی كه او را به خود می خوانند و موجب غفلت و جهالت آدميند، نياز دارد كه هر روز چند بار هدف و وسيله را به خود گوشزد نمايد. و نماز اين نياز انسان را برآورده می كند.

نماز خواندن اظهار خضوع و خشوع در برابر پروردگار و خالق عالميان است. نماز صحبت كردن با خالق هستی است. ركوع آن، سر تعظيم فرود آوردن در برابر خداوند، و سجود آن به خاك افتادن و شريفترين موضع بدن (پيشانی) را بر خاك سائيدن، و تشهد او فرود آمدنی است كه اوج اين سفر معنوی است، جايی كه به سلام منتهی می گردد.

با اين ديد جلوه ای از جلوه های معنوی نماز آشكار می شود. جلوه آگاهی بخشی و يادآوری.

نماز رعایت ادب است در مقابل پروردگار،ادب!

نماز ، اتصال متنجس به آب کر است.

خلاصه از هر دید بخواهیم به نماز نگاه کنیم، مفید است.
یه چیزی هم که تازگی فهمیدم، حرکات نماز است که شبیه به کلمه "احمد" لقب حضرت محمد (ص) است و یا اینکه پنجه های دست و پاهای ما کلمه "الله" را نشان میدهد بدین معنی که مالک بدن ما خداست که امانتی به ما داده.

سلام دوستان: این توضیحات تحلیل من از استادم است:
1- انسان در بدن مادر قبل از تولد، برای زندگی دنیوی آماده می شود ( گوش ، چشم ، ...) ،و بعد از تولد ،برای زندگی فانی ؛ ،یکی از مهمترین اهداف تمام ادیانی که از جانب خدا برای ما اومده ،آماده کردن انسان برای زندگی فانی و رسیدن او (در حین این آماده کردن) به کمال است ،انسان در درجه اول با جسم نمی تونه به کمال برسه بلکه روح انسان است که او را به کمال میرساند( جسم در طول زمان دچار تغییر و کهنگی می شود)، نماز هم یکی از اصلی ترین این امور است که انسان را به کمال سوق میدهد، چون در نماز ما به توحید ،معادو... شهادت میدهیم و از خدا می خوایم که ما را به راه راست هدایت کند، به همین علت ،خدا که از مادر بر ما مهربانتر است ( من به این موضوع اعتقاد دارم چون پیامبر ما رحمت للعالمین است ،پیامبری که برای مردم زمان خودش عذاب نخواست ،و پیامبر فقط یکی از بهترین بندگان او است ) با توفیق اجباری می خواد ما را به کمال سوق دهد چون من تا چند سال اول که نماز می خوندم دلیل و نیازمندیم رو به این 17 رکعت نمیدونستم ،ولی الان متوجه ام که خدا این امر رو واجب کرد که تمام معتقدینش انرا انجام دهند تا به راه راست هدایت شوند

[=arial]حسرتش به دلم مونده،
[=arial]که یکبار نمازی قسمتم بشه ،

[=arial]بدون یادی از دنیا ؛ پر از یاد خدا !

[=arial] دلم به دو رکعتش هم راضیست ...

[=arial]

پرسش:
آیا خدا چون به نماز ما نیاز دارد ،آن را واجب کرده است؟

پاسخ:
با سلام و درود
نماز یکی از تکالیف دینی است که در قرآن و در آیات متعدد، دستور به اقامه آن آمده است: «وَ أَقيمُوا الصَّلاةَ»(1)
نماز نوعی تشکر از خداوند است.

خیر، خداوند به هیچ چیزی نیازمند نیست و اصلا نیاز در وجود او راه ندارد، بلکه همه نیازمندان رو به سوی او آورده و قصد او می کنند: «اللَّهُ الصَّمَدُ».(2)
انسان برای رشد و کمال، نیازمند ارتباط با خداوند است، و نماز، یکی از راه های زنده نگهداشتن ذکر و یاد خداوند است: «إِنَّني‏ أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ أَنَا فَاعْبُدْني‏ وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْري»؛ من «اللَّه» هستم معبودى جز من نيست! مرا بپرست، و نماز را براى ياد من بپادار.(3)

اگر منظورتان به نفع انسان بودن است، بله به نفع انسان است:
«وَ أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَر»؛ و نماز را برپا دار، كه نماز (انسان را) از زشتيها و گناه باز مى‏ دارد.(4)
خداوند حکیم است و حکیم به کاری که امر می کند دارای مصلحت است و اگر از کاری نهی می کند دارای مفسده است.
البته برای نماز، مواردی به عنوان فلسفه نماز گفته شده که می توان با مراجعه به کتب مربوطه، آن ها را مطالعه نمود.

در مورد فلسفه تعداد رکعات نماز، چیزی نمی دانیم و در قرآن و روایات هم به فلسفه خاصی در این زمینه اشاره نشده است.
تعداد رکعات نماز توقیفی است یعنی از طرف شارع مقدس، چنین دستور داده شده و کسی نمی تواند آن را تغییر بدهد.

لزوم تشکر، معقول و منطقی است. افزون بر آن، فطرت هر انسانی، مستقل از شرع، او را به شكر گزاری نسبت به ولی نعمتش فرا می خواند، لذا لزوم تشکر یک وظیفه اخلاقی هم هست.
ارتباطی بین لزوم تشکر و بین نیازمند بودن کسی که از او تشکر می شود نیست.
بی نیازی خداوند در جای خود ثابت شده است لذا همان طور که شما بیان کردید این نیاز در وجود انسان است و خداوند متعال در پاسخ به آن نیاز است که نمازهای پنجگانه را واجب فرموده است.
می ماند این که چگونه از خدا تشکر کنیم و چگونه با او در ارتباط باشیم، که خداوند خودش این شیوه را با نماز خواندن ـ به همین شکل و ظاهر ـ تعلیم فرموده است.

بله، خوب است دستورات الهی را از جهات و زوایای مختلف مورد بررسی قرار داد ولی باید توجه داشت که در تعبدیات ـ که غالبا عبادات از تعبدیات هستند ـ عمل بر اساس دستور الهی و تسلیم بودن در برابر او، اعم از این که دلیل یا فلسفه و حکمت آن را بدانیم یا ندانیم، ارزشمند است؛ یعنی در تعبدیات لزومی ندارد که حتما برای هر دستوری به فلسفه یا حکمتی برسیم. بلکه اگر به هیچ حکمت و فلسفه ای هم نرسیم، باز هم ارزش و اعتبار آن دستور الهی سر جای خودش باقی است و چیزی از آن کم نمی شود.
مطلب دیگر این که برداشت از آیات قرآن و دستورات الهی، بایستی پشتوانه ای معتبر از خود قرآن یا روایات و ... داشته باشد تا بتوان آن را به خدا و دین نسبت داد، و الا فقط باید بر اساس احتمال مطرح نمود.

به اتفاق شیعه و سنی، نمازهای یومیه به همین شکل و با همین رکعات، از صدر اسلام و به دستور خداوند توسط پیامبرش به مردم ابلاغ و واجب شده است.
بله، برخی افعال نماز، وجوب رکنی و برخی وجوب غیر رکنی دارند که احکام هر کدام متفاوت است و جای پرداختن به آن در این جا نیست.
لذا علاوه بر قرائت، نماز واجبات دیگر هم دارد.

یک موقع راحت شدن به معنای خلاص شدن است که نوعی اکراه و نارضایتی در آن است، بله این شایسته نیست و چنین شخصی بایستی به ابعاد روحی و معنوی نماز بیشتر بپردازد و معرفت کسب کند.
یک موقع هم هست که شخص به خاطر اهمیت نماز است که توجه بیشتری به آن دارد و می خواهد هر چه زودتر این وظیفه و واجب الهی را از عهده اش بر دارد. در این صورت، زود انجام دادن نماز علاوه بر این جهت، به خاطر ثواب بیشتر اول وقت بودن آن هم هست؛ که این سبک شمردن نیست.
خداوند از قلب و اسرار باطنی ما خبر دارد لذا نگران نباشید. خود خداوند می داند که ما اگر نماز را زود انجام می دهیم، به جهت دوم است، نه جهت اول.
نوع نگاه به نماز:
آنچه در مورد نماز مهم است، زاويه ای است كه با آن به نماز می نگريم.
يك نگاه و ديد آن است كه نماز را صرف يكسری افعال بدانيم. خم و راست شدن و زمزمه كردن چند كلمه، بدون اين كه براي اين افعال روح و معنويتی در نظر بگيريم. با اين ديد اگر ارزشی برای نماز متصور باشد، ورزش كردن است و بس.
اما اگر با ديد و از زاويه ديگري به نماز نگاه كنيم، می بينيم كه اين افعال و اذكار روح و معنويت مؤثری دارند.
انسان در پيچ و خم زندگی و مواجهه با عواملی كه او را به خود می خوانند و موجب غفلت و جهالت آدميند، نياز دارد كه هر روز چند بار هدف و وسيله را به خود گوشزد نمايد. و نماز اين نياز انسان را برآورده می كند.
نماز خواندن اظهار خضوع و خشوع در برابر پروردگار و خالق عالميان است. نماز صحبت كردن با خالق هستی است. ركوع آن، سر تعظيم فرود آوردن در برابر خداوند، و سجود آن به خاك افتادن و شريفترين موضع بدن (پيشانی) را بر خاك سائيدن، و تشهد او فرود آمدنی است كه اوج اين سفر معنوی است، جايی كه به سلام منتهی می گردد.
با اين ديد جلوه ای از جلوه های معنوی نماز آشكار می شود. جلوه آگاهی بخشی و يادآوری.

_______________

  1. بقره، 43.
  2. توحید، 2.
  3. طه، 14.
  4. عنکبوت، 45.
موضوع قفل شده است