حجابم را دوست دارم چون...
تبهای اولیه
بسمهتعالي
با عرض سلام و تحيت محضر دوستان و كاربران عزيز
رعايت حجاب ميتونه معلول عوامل مختلفي باشه مثل باورهاي ديني و مذهبي، هنجارهاي اجتماعي، فرهنگ خانوادگي و...
با لحاظ اين نكته از خواهران محترم اسك ديني دعوت ميكنم، تا جمله " حجابم را دوست دارم چون..." را از نگاه خودشون كامل كنن.
البته اگه اقايون هم افتخار دادند و شركت كردند، از نگاه خودشون به قضيه نگاه كنن چون طبعا حجاب تنها به خانمها اختصاص نداره!
با تشكر منتظر حضور گرم شما هستم
و آخر دعوانا ان الحمدالله رب العالمين
[FONT=microsoft sans serif]سلام و تشکر بابت تایپک تون :Gol:
حجابم رو دوست دارم چون خدایی که من رو زیبا افریده ..
برای درامان ماندن از نگاه های الوده اون رو به من واجب کرده
حجابم رو دوست دارم چون اگه افتخار دارم که عاشق شهدا هستم
باید به وصیت هاشون هم که حفظ حجاب هست عمل کنم
با سلام خدمت استاد گرامی
و تشکر از تاپیک مفیدشون.
بنده اوایل که چادر رو انتخاب کردم زیاد معنای چادر رو نمی فهمیدم صرفا برای خدا پوشیدم چون بنظرم میومد که خدا اینجور راضیتره و باورتون نمیشه وقتی میپوشیدم یک احساس دورنی میکردم که انگار بزرگم نه فقط از نظر سنی بلکه انگار یه جایگاهی بود یه احساس درونی بود و چرا این حس بهم دست میداد نمیدونم.
اما حالا که چادر رو حتی جلو شوهر خواهرهام هم دوست ندارم در بیارم ، بازم دلیلش اینه که خدا راضی تره منتها الان چادر جزیی از وجودم شده انگار اصلا نمیشه درش بیارم ان شاءالله که هیچوقت هم همچین اتفاقی نیفته.
در پرتو این چادر پوشیدن ، احساس آرامش و امنیت بیشتری دارم ، و خودمو یه جورایی مثل یک سرباز میبینم و کلا به چادری بود خودم راضیم.
ان شاءالله تمام کارای دیگه هم مثل چادر پوشیدنم خوب بشه.
با عرض معذرت از خواهرهای محترم که به جاشون نظر میدم:
حجابشونو دوس دارن چون باعث ارزشمندی و سنگینی وجودشون میشه.
الله
سلام علیکم
ممنونم استاد گرامی و تشکر از تاپیک مفیدتون...:Gol:
راستش انجور که یادمه از دوم ابتدایی روسری پوشیدم،چادر نه ها...چادر برای سنم خیلی سنگین بود...همون روسری و لباس استین بلند عادی...
احساس بهتری داشتم وقتی میپوشیدمش...با اون سن کمم حجابو دوست داشتم.احساس امنیت و ارامش بیشتری داشتم...
از همون روز اولش تو فامیل مشهور شدم:khandeh!:
جدا از فامیل های پدریم که مسخرم میکردن فامیلای مادریم استقبالشون عالی بود...
سوم بودم که لباسمو در اوردم و مانتویی شدم.ریزه بودم و مانتو برام پیدا نمیشد ولی خب بالاخره پیدا کردم و پوشیدم.
انقدر تشویق شدم و از چادر و حجاب خوشم اومد که پنجم چادری شدم...
مسخره کردنا بیشتر شد ولی خب حرفای اونا در برابر علاقم به چادر هیچ بود...و البته هست...
بزرگتر که شدم چند بار خواستم چادرو کنار بذارم...ولی نذاشتم تا الان:ok:
هر وقت توی خیابون راه میرم بعضی موقع ها نگاه مردم با تحقیره..بعضی موقع ها تحسین...ولی برام نه تعریفشون مهمه نه تحقیرشون...
مهم خودمم...مهم خدامه که برای اون دارم چادر میپوشم.
اگه تو نگاه خدا تحسینو ببینم برام کافیه.
خیلی خوشحالم که مایه ی لذت بردن مردای هیز نمیشم...مایه ای میشم که اصلا نگامم نکنن.
خداروشکر:Gol:
همین دیگه:Nishkhand:
ایشالا همینجوری ادامه بدم...
یاعلی:Gol:
با عرض معذرت از خواهرهای محترم که به جاشون نظر میدم:
حجابشونو دوس دارن چون باعث ارزشمندی و سنگینی وجودشون میشه.
الله
سلام علیکم برادر بزگوار
بله،حرف شما هم درسته:Kaf:
ممنون از نظرتون
یاعلی:Gol:
چون باشخصیتم شناخته میشم نه ظاهرم
من به خاطرچادرم هیچ وقت حس حقارت نکردم بلکه باعث افتخارمه
من دوسال دورازخانواده ام توخوابگاه شهری که هیچ اشنایی نداشتم تادرصورت انجام دادن گناه به خانواده ام اطلاع بدن همه جوره پاک موندم وحتی یک بارهم بدون چادر توخیابون های اون شهرنرفتم چون حجابم اجبارخانواده ام نیست علاقه خودمه
با سلام و احترام
لفظ قلم: حجابم رو دوست دارم چون با مخفی کردن ظاهرم، گوهر انسانیتم رو به نمایش می ذاره.
خودمونی: پوشش درست و حسابی و مخصوصا چادر ابهت خاصی به خانما می ده... منم خیلی ذوق می کنم وقتی تو جمع آقایون هستم و اونا ازم حساب می برن و احترام خاصی می ذارن، می دونی؟!!!!....
از حجابم متنفرم چون از بچگی تا حالا به زور بهم اعمال شده.
http://http://www.askdin.com/thread15525-25.html#post386988
http://www.askdin.com/thread15525-26.html
منم یه روزی از چادرم متنفر بودم ...باعث شده بود که از شوهرم بدم بیاد ..بخوام طلاق بگیرم و .......
اما الان چادرم و دوست دارم و از همسرم سپاسگزارم که منو مجبور به پوشیدن چادر کرد
حجابم و دوست دارم چون ....... بهم ازادی میده
حجابم و دوست دارم چون .......کسی تو خیابون به خودش اجازه نمیده مزاحمت ایجاد کنه
حجابم و دوست دارم ...چون یه حس امنیت و ارامش بهم میده
حجابم و دوست دارم ....چون باعث میشه خانوم تر جلوه کنم
حجابم و دوست دارم ....چون باعث میشه از نگاه ها بد در امان باشم
حجابم و دوست دارم ...جون باعث میشه همکلاسیم اجازه ی جزوه ی الکی خواستن و نمیده
حجابم و دوست دارم ...چون باعث میشه خانوم صدام بزنن نه هوی .. نه ببین .....نه خانومی ...
حجابم و دوست دارم ...چون خدا ازم خواسته و با جون و دل انجامش میدم
حجابم و دوست دارم ...چون به خاطر اینکه الان داشته باشیم اش خون ها ریخته شده
حجابم و دوست دارم ..چون مثل خاریه تو چشم دشمن ها
حجابم و دوست دارم ...چون هیچ وقت از مد نمی افته
حجابم و دوست دارم ...چون میراث حضرت فاطمه ی زهرا س
حجابم و دوست دارم ...چون باعث میشه دل هیچ ادم هرزه ای واسم نتپه
حجابم و دوست دارم ...چون ارزشش اونقدر زیاده که شبکه های خارجی دارن خودشون و میکشن و کلی هزینه میکنن که از چشم من بندازنش ...ولی نمیتونن
حجابم و دوست دارم چون ....با وجود سن کم منو حاج خانوم صدا میزنن
حجابم و دوست دارم چون ....داشتنش توفیق میخواد
حجاب من همون چادرمه .... من چادرم و دوست دارم
با سلام و تشکر از موضوع زیبایی که انتخاب کردید.
از کلاس پنجم به اجبار پدرم چادری شدم خیلی سخت بود ولی به خاطر پدرم تحمل می کردم.
در سن 16 سالگی کتاب حجاب شهید مطهری رو خوندم. تا الان که33 سالمه چادر رو کنار نزاشتم با اینکه شوهرم منو در این مورد آزاد گذاشته.
چادرمو دوست دارم چون وصیت نامه ی شهداییه که به خاطرش پرپر شدم. میخوام بعداز مرگم شرمنده ی شهدا نباشم.
چادرمو دوست دارم چون شبیه مادرم زهرا(س) میشم و به این شباهت می بالم.
و قشنگتر از این چادرمو دوست دارم چون هیچکی نگام نمیکنه اما خدا منو با لبخند نگاه میکنه و این به تمام دنیا می ارزه.
یا حق
بسمهتعالي
با عرض سلام و تحيت محضر دوستان و كاربران عزيز
رعايت حجاب ميتونه معلول عوامل مختلفي باشه مثل باورهاي ديني و مذهبي، هنجارهاي اجتماعي، فرهنگ خانوادگي و...
با لحاظ اين نكته از خواهران محترم اسك ديني دعوت ميكنم، تا جمله " حجابم را دوست دارم چون..." را از نگاه خودشون كامل كنن.
البته اگه اقايون هم افتخار دادند و شركت كردند، از نگاه خودشون به قضيه نگاه كنن چون طبعا حجاب تنها به خانمها اختصاص نداره!
با تشكر منتظر حضور گرم شما هستمو آخر دعوانا ان الحمدالله رب العالمين
سلام و عرض ادب
اول یک یادآوری کنم که جناب امیدوار فرمودند حجاب نه چادر پس خانمهایی که چادری نیستند اما محجبه هستند هم میتونند در بحث شرکت کنند .
دوم اینکه هر کس برای برگزیدن حجاب برای خودش انگیزه های مختلف داره .
مهمترین و اولین دلیلم برای حجاب فرمان خداونده
دوم اینکه حجاب به من عزت و شخصیت و احترام میده .
سوم احساس امنیت و آزادی به من میده که باعث میشه بتونم آزادانه در اجتماع آمد و شد کنم .
و البته دلایل دیگه که برخی دوستان بهش اشاره کردند و لازم نمیدونم ذکر کنم .
دقیقا نمیدونم چادرمو واسه چی دوست دارم اما میدونم همینطوری که وجودمو دوست دارم چادرمم دوست دارم.
چون حالا دیگه چادرم همه وجودم شده.با تمام وجودم دوسش دارم وبه اون افتخار میکنمو....
:Gol::Gol::Gol::Gol::Gol:
سلام و عرض ادباول یک یادآوری کنم که جناب امیدوار فرمودند حجاب نه چادر پس خانمهایی که چادری نیستند اما محجبه هستند هم میتونند در بحث شرکت کنند .
.
بسمهتعالي
با عرض سلام و تحيت
ضمن تشكر از همه سروران به خاطر لطف و بزرگواري در مشاركت در اين تاپيك، همانطور كه سركار تا ساحل آرامش اشاره فرمودند، بنده عنوان " حجاب " رو انتخاب كردم و نه " چادر " تا هم شامل آقايون بشه و هم خواهران محجبهاي كه از چادر استفاده نميكنند.
با تشكر
و آخر دعوانا ان الحمدالله رب العالمين
[FONT=arial black]سلام
به نظرم حجاب داشتن به انسان آرامش ميده ،آرامشي كه در درجه اول حاصل از اطاعت از فرمان خداست و ثانيا باعث امنيت فرد ميشه،فرق نميكنه مرد باشي يا زن.وقتي زننده لباس نپوشي (كه مصداق حجاب همين عدم جلب توجه است) به دليل ظاهرت بهت نگاه نميشه و اون موقع است كه اگر كسي بهت نگاه كرد حس ميكني چيزي فراتر از بعد حيواني وجود آدمي را داشتي كه ارزش ديده شدن داره.
حجاب دارم چون اين آرامش را دارم.توي سن هاي پايين تر كه متوجه فرق نگاهها نميشدم و دوست داشتم فقط و فقط ديده بشم و دليلش برايم مهم نبود و فقط تو چشم بودنه برام ملاك بود حجاب را نميپسنديدم اما الآن كه دوست دارم با ديدي فراتر ازبعد حيواني وجود آدمي بهم نگاه بشه حجاب را ميپسندم .
حجاب دارم چون مسيرم و هدفم تو زندگي را با نگاه اول به اطرافيانم نشون ميده و ميگه اين آدم تو زندگيش چي ميخاهد ،ميخاهد به كجا برسه و همه ي چيزهايي كه شخصيتم را ساخته و مبناي تفكرم را به همه نشون ميده.
هم می دونم چرا و هم نمی دونم... ولی دوستش دارم... خیلی...
باید بگم گاهی اوقات هم وجودش برام بی اهمیت میشه (برای خودم خیلی جالبه که این زمان ها دقیقا زمان هاییه که تقریبا افسرده م!)...
به نظر من حجاب "انسان" رو " آدم " میکنه (به زبون خودمونی: توی راه رسیدن به کمال کمکت میکنه, یعنی موقعیت ها رو برات جور می کنه...!)
فعلا همین!
با ارزوی بهترین ها
اول یک یادآوری کنم که جناب امیدوار فرمودند حجاب نه چادر پس خانمهایی که چادری نیستند اما محجبه هستند هم میتونند در بحث شرکت کنند .
سلام.
نکته ی خیلی خوبیه.حجاب مهمه نه صرفا چادری بودن...
من حجاب رو قبول دارم ولی چادر نه...
من حجابمو دوست دارم چون واسه چشمای ناپاک و ذهن های بیمار محدودیت ایجاد میکنه.
ذهن ها و چشم هایی که الان دیگه خیییییییییلی زیاد شدن...
[FONT=times new roman]من حجابمودوست دارم چون خداوندواهل بیت ع اون رودوست دارند.چون دوست دارن من باحجاب باشم
حجابمو دوس دارم چون به من امنیت خاطر میده :Gol:
به من احساس ارامش میده :Gol:
دوسش دارم چون از حضرت زهرا بهمون به ارث رسیده :Gol:
دوسش دارم چون امام زمان دوست داره و میدونم اگه من حجاب داشته باشم دلش شاد میشه :Gol:
من از دیروز شروع کردم... یعنی دیشب ک مهمونی بودیم من هدبند داشتم. قبلشم مواظب بودم لباسام خ تنگ و کوتاه نباشن برا همین دیشب یه لباس بلند تر پوشیدم . خیلی احساس خوبی داشتم! دلم میخواد خدا بهم کمک کنه بتونم هر روز بهتر شم... حجابمو دوس دارم چون بهم احساس امنیت میده...
هوالمحبوب
باسلام وتحیت الهی...!
کوشا جونم منم مث شما به اجبار فرهنگ محیطم چادر سر کردم وتا پام رسید به دانشگاه تو شهر بزرگ براتنوع برش داشتم اولا راحت بودم از نظر خودم اما بعدرفته رفته نگاههای آذار دهنده روحس کردم,نگاهی که به صاحباشون جرئت میداد به حریمم تعرض کنن وناگفته نماند خودمم گاهن وسوسه میشدم تا برا رقابت بادوستامم که شده تیپ بزنم وازهدف اصلیم تو دانشگاه کمی منحرف بشم خلاصه یهو دیدم اون ابهتیکه قبلن داشتموندارم.این شد+چنتا تجربه تلخ که دوباره برگشتم وچادرمو محکمتر کشیدم سرم.میگن آدم موفق کسیه که از تجربه دیگران پند بگیره.خاهرم وسوسه دشمن دیرینمون ابلیسونشنیده بگیروبه ارزش وجودی چادر عمیق فکر کن!
حق میهمان همیشگی دلت
یا علی
بسم هو...
الحمدلله رب العالمین که توفیق حضور در چنین جمعی یافتیم!
حجابمو دوست دارم چون ازدسترس شیطان ودوستانش دور میکنه و پیام روشنی به اطرافیانم میرسونه:اینکه خواهرم وبرادرم من مراقب خودم هستم شماهم مراقب رفتارت باش واینگونه کیلومترها با امنیت کامل تنهایی راه میروم.
یاعلی
الان خیلی خوشحال ترم چون خیلی درباره حجاب مطالعه کردم این چند روز و راغب به سر گرفتن چادرم اما انگار یه آرزوی محاله تقریبا!!:khandeh!: دعا کنید تو این راه پا برجا بمونم.... :Ghamgin:
دیروز با یه چادر به اسم جلابیب آشنا شدم خیلی خوشم اومد ازش با یکی از دوستام قراره بریم اونو بخریم :hamdel::Kaf: به زودی منم چادری میشم :Mohabbat::Kaf:
به نظر من چادر به زن شخصیت و امنیت میده وقتی بد حجابها رو نگاه می کنم میبینم چقدر باید بی ارزش باشن و بی شخصیت که خودشون رو در معرض دید مردهای پست و چشم چرون می ذارن که چی رو به دست بیارن...
من مثل مروارید میبینم که باید خودم رو در چادر (صدف)گران قدر بدون تا باارزش بشم وبه دست آوردنم خیلی سختتر نه مثل جلبک و لجن که کنار ساحل باهر پایی لگدمال بشن و بی ارزش بشن و دست آوردن اونها بسیار راحت
من امشب به لطف خدا و مادر عزیزم حضرت فاطمه(س) رسما چادری شدم ... و عاشق چادرم هستم و به خودم و خدا قول دادم هیچوقت چادرمو از سرم برندارم....ایشالا خدا به هممون توفیق بندگی بده... آمین ....
[h=3]چـادرِ مـن[/h] [h=3]نـه بـرای نشـان دادن فقـر در سریال های کشورم است …
[/h] [h=3]نـه لبـاس متهمـان ِ دادگـاه و زنـدان هـا …
[/h] [h=3]چـادر مـن تـاج بنـدگـی مـن است …
[/h] [h=3]سنـد زهـرایی بـودنـم را امضــا میکنـد …!
[/h]
بیزارم از حجاب !
بایدی که هیچ وقت فلسفه شو نفهمیدم و هیچ منفعت و تاثیری تو زندگیم نداشته!
سلام ، مطعنا بیزار نیستید ، حتما هدفی از گفتن این جمله داشتید.
تو دین اسلام هیچ بایدی وجود نداره. عقل و اندیشه دارید ، فکر کنید بعد تصمیم بگیرید.
اگر فکر میکنید چیزی که خدا گفته بی دلیل هست و الکی واسه دور هم بودن گفته شده ، بدون حجاب باشید.!
یک نکته مهم :
اگر به اخرت ایمان دارید باید بگم که زندگی دنیایی و حرفا و حدیث های مردم باده هواست.
مهم خداست که گفته رعایت کنی براتون بهتره.
از اینجا به بعد حرفام رو به شخص خاصی نمیگم کلی هست :
اگر دوست دارید مورد لذت بعضی از اقا پسرا و مردات متاهل قرار بگیرید به نکته های زیر توجه کنید :
1. مانتو کوتاه بپوشید و شلوار تنگ و چسبان و از جلوی دره یک مغازه رد بشید ،اینجوری اون اقا پسر یا اون مرد متاهلی که اونجا حضور داره ،تا موقعی که شما توی افق محو بشید یه دل سیر از پشت به شما نگاه میکنه.
2. موهای خود را رنگ کنید از هر نوی که خواستید بعد بزارید بیرون شال یا روسری خودتون ، ارایش یادتون نره فقط. بعدش از جلو اقا پسرا رد بشید با این کارتون تنها حال اقا پسر رو بد میکنید ،بلکه باعث میشید این اقا پسر در خفا در تنهایی خودش دست به بعضی از کارایی که نباید بزنه ، بزنه.
3. میتونید با دوستان خودتون جمع بشید دوره همی برید کوه ، پارک ،بستنی بخرید دوره هم بشنید بگید و بخندید ،تا میتونید فدای هم بشید . خیلی خوش میگذره نه؟ احساس ارامش و ازادی میکنید درسته؟
حس میکنید دیگه بزرگ شدید ، خیلی از کاراو میکنید انجام بدید ، به دختره چادری هم که از اونجا رد میشه یه تیکه بندازید و بگید ( نگا کن ، بپا شصت پات نره تو چشمت ،به پا چادر زیر پات گیر نکنه بیفتی )
ولی باید بهتون بگم ، همون اقا پسرایی که شما رو تو این وضع دیدن میدونید دور هم پیش خودشون چی میگن؟فکر میکنید شما رو تصدیق میکنن؟
خیلیا فکر میکنن وقتی یه پسر بهشون پیشنهاد دوستی داده به خاطر این کاراش بوده :
پسر وقتی خیالش راحت باشه که طرف بهش پا میده میره جلو!! میره جلو چون خیالش راحته که این دختره این کارس!
اون پسر هیچ وقت سراغ یک دختر با حجاب که اهل این قرتی بازیا نیست نمیره! چون میدونه میخوره با سر به دیوار! چون میدون به هدفی که تو سرش داره نمیرسه!
مگه غیر اینه که به خاطر نیاز هایی که داره اون پسر میاد جلو؟ نیاز عاطفی ،جنسی ؟ نیاز هایی که میخواد بدون ازدواج برطرف کنه!
یعضی اقا پسرایی هم که تقوا پیشه کردن وقتی این دخترخانوما رو میبینن فحش و لعنت میفرستند بهشون، همین فحش و لعنت ها کافیه واسه از بین رفتن اخرت یک ادم.
من نمیگم همه دخترای این مدلی هرزه هستن یا یه موقع دختره بدی هستن ، خیلیا فقط قصدشون خوش گذرونی هست. ولی خب..
اگر به فکر خودتون نیستید به فکر دیگران باشید ، حجاب برای شما ارزش میاره ، نه تنها حجاب ظاهر
بلکه حجاب دل ،زبان ،چشم..
کمترین منفعتی که حجاب میتونه داشته بشه اینه که خیالت راحته که به حرف خدا گوش دادی. اگر فکر میکنی خدا بدون دلیل تو قران گفته ای پیامبر به زنان خود بگو خودشون رو بپوشونن ، بسم الله
از الان تو ازادی......................................
سلام ، مطعنا بیزار نیستید ، حتما هدفی از گفتن این جمله داشتید.
تو دین اسلام هیچ بایدی وجود نداره. عقل و اندیشه دارید ، فکر کنید بعد تصمیم بگیرید.
اگر فکر میکنید چیزی که خدا گفته بی دلیل هست و الکی واسه دور هم بودن گفته شده ، بدون حجاب باشید.!یک نکته مهم :
اگر به اخرت ایمان دارید باید بگم که زندگی دنیایی و حرفا و حدیث های مردم باده هواست.
مهم خداست که گفته رعایت کنی براتون بهتره.
درود
نه نظرم این بود و منظورتون رو از هدف متوجه نشدم نظرم رو مثل بقیه نسبت به حجاب گفتم
در دین اسلام باید وجود داره اگر وجود نداشت من الان مجبور نبودم از سن 6 سالگی تا اخر عمرم چیزی رو که ازش متنفر هستم و با عقل و اندیشم جور نیست رو به زور بپذیرم
خیلی دوست دارم حجاب نداشته باشم ولی به خاطر اجباری که از طرف اسلام برام هست باید داشته باشم!
اعتقاد ندارم
از اینجا به بعد حرفام رو به شخص خاصی نمیگم کلی هست :
اگر دوست دارید مورد لذت بعضی از اقا پسرا و مردات متاهل قرار بگیرید به نکته های زیر توجه کنید :
1. مانتو کوتاه بپوشید و شلوار تنگ و چسبان و از جلوی دره یک مغازه رد بشید ،اینجوری اون اقا پسر یا اون مرد متاهلی که اونجا حضور داره ،تا موقعی که شما توی افق محو بشید یه دل سیر از پشت به شما نگاه میکنه.
2. موهای خود را رنگ کنید از هر نوی که خواستید بعد بزارید بیرون شال یا روسری خودتون ، ارایش یادتون نره فقط. بعدش از جلو اقا پسرا رد بشید با این کارتون تنها حال اقا پسر رو بد میکنید ،بلکه باعث میشید این اقا پسر در خفا در تنهایی خودش دست به بعضی از کارایی که نباید بزنه ، بزنه.
3. میتونید با دوستان خودتون جمع بشید دوره همی برید کوه ، پارک ،بستنی بخرید دوره هم بشنید بگید و بخندید ،تا میتونید فدای هم بشید . خیلی خوش میگذره نه؟ احساس ارامش و ازادی میکنید درسته؟
حس میکنید دیگه بزرگ شدید ، خیلی از کاراو میکنید انجام بدید ، به دختره چادری هم که از اونجا رد میشه یه تیکه بندازید و بگید ( نگا کن ، بپا شصت پات نره تو چشمت ،به پا چادر زیر پات گیر نکنه بیفتی )
ولی باید بهتون بگم ، همون اقا پسرایی که شما رو تو این وضع دیدن میدونید دور هم پیش خودشون چی میگن؟فکر میکنید شما رو تصدیق میکنن؟
بعضی ها که فحش و لعنت میفرستند به دخترایی که باعث میشن اینا به راه های گناه الود برسن ، همین فحش و لعنت ها کافیه واسه از بین رفتن دنیای یک ادم.من نمیگم همه دخترای این مدلی هرزه هستن یا یه موقع دختره بدی هستن ، خیلیا فقط قصدشون خوش گذرونی هست. ولی خب..
اگر به فکر خودتون نیستید به فکر دیگران باشید ، حجاب برای شما ارزش میاره ، نه تنها حجاب ظاهر
بلکه حجاب دل ،زبان ،چشم..کمترین منفعتی که حجاب میتونه داشته بشه اینه که خیالت راحته که به حرف خدا گوش دادی. اگر فکر میکنی خدا بدون دلیل تو قران گفته ای پیامبر به زنان خود بگو خودشون رو بپوشونن ، بسم الله
از الان تو ازادی......................................
ازون حرفایی بود که از همون 6 سالگی تا الان شنیدم ..
بعضی نه همه آقایون چون آقایون در کشور های اسلامی 24 ساعته در حال لذت و تحریک هستن و چیزایی که به بی حجابی و مانتو مدل مو نسبت دادین با حجاب کامل هم وجود داره پس ربطی به این مسائل نداره
در ضمن اون قسمت متلک به دختر چادری یکم برعکس توضیح دادین والا تا بوده ما از چادری و با حجاب فحش و بد و بیراه و تیکه شنیدیم
[quote]من نمیگم همه دخترای این مدلی هرزه هستن یا یه موقع دختره بدی هستن ، خیلیا فقط قصدشون خوش گذرونی هست. ولی خب..[/quote]
نه خواهش میکنم بگین راحت باشین
دل اون پسرایی که توصیف کردین همیشه در حال لرزش و خطاس کلا به زن جماعت حساسیت دارن باید مشکل و بیماریشون رو حل کنن در ضمن ما ازین فحش و توهین و لعنت ها ازین قشر مومن و خداترس زیاد شنیدیم ..
حرف و نظر و اعتقاد و ایده شخصی کسی به من ارتباطی نداره پس آزاد هست هر چیزی دلش می خواد بگه همونطور که پشت سر دختران باحجاب و چادری حرف های زیادی زده میشه و اهمیتی نداره!
اعتقاد ندارم ..
از الان تو ازادی
کاش بودنش هم به اندازه نوشتنش آسون بود ..
درود
نه نظرم این بود و منظورتون رو از هدف متوجه نشدم نظرم رو مثل بقیه نسبت به حجاب گفتم
در دین اسلام باید وجود داره اگر وجود نداشت من الان مجبور نبودم از سن 6 سالگی تا اخر عمرم چیزی رو که ازش متنفر هستم و با عقل و اندیشم جور نیست رو به زور بپذیرم
خیلی دوست دارم حجاب نداشته باشم ولی به خاطر اجباری که از طرف اسلام برام هست باید داشته باشم!
اعتقاد ندارم
سلام ، هدفی نبوده وگرنه منظور منو از اون کلمه هدف متوجه میشدید.
خب میشه برای من بگید عقل و اندیشه شما چی میگه؟
چرا از حجاب بدش میاد؟ همشو بگید.
ازون حرفایی بود که از همون 6 سالگی تا الان شنیدم ..
بعضی نه همه آقایون چون آقایون در کشور های اسلامی 24 ساعته در حال لذت و تحریک هستن و چیزایی که به بی حجابی و مانتو مدل مو نسبت دادین با حجاب کامل هم وجود داره پس ربطی به این مسائل نداره
در ضمن اون قسمت متلک به دختر چادری یکم برعکس توضیح دادین والا تا بوده ما از چادری و با حجاب فحش و بد و بیراه و تیکه شنیدیم
شما چند بار به کشور های خارجی سفر کردید میشه تجربه هاتون رو برای من بگید؟ توی اون سفر های خارجی اقا پسرا چه شکلی بودن؟
مدل مو و رنگ مو که بله! یک خانوم با حجاب هم داره! منظورم از اون حرف این بود که اون موی رنگ کرده رو بزارید بیرون! ارایش هم کنید! توصیف یک خانوم بود!
نه خواهش میکنم بگین راحت باشیندل اون پسرایی که توصیف کردین همیشه در حال لرزش و خطاس کلا به زن جماعت حساسیت دارن باید مشکل و بیماریشون رو حل کنن در ضمن ما ازین فحش و توهین و لعنت ها ازین قشر مومن و خداترس زیاد شنیدیم ..
اینو قبول دارم که پسرای مومن جامعه ما ، همش در حال ترس هستن که مبادا به گناه الوده بشن ، ولی بیماری نیست!
کاش بودنش هم به اندازه نوشتنش آسون بود ..
جایی که من زندگی میکنم هست! بعضی از خانوما مملکت ما تنها موی سرشون معلومه بلکه به پایین تر از اونم میرسه! دیگه بیشتر از این ازادی؟
یه جمله هم بگم :
هر کی ریش گذاشت مسلمان نیست هر کی یک تسبیح گرفت دستش مومن نیست خیلی از گرگ ها هستن تو لباس میش فعالبت میکنن!
من با استثنا ها کاری ندارم کلی میگم.
به نظر من وقتی اجبار تو هر مساله ای باشه باعث میشه طرف دلزده بشه.
نمیزاریم بر عده خودش ،ببینه ،دربارش تحقیق کنه.
همیشه از بچگی یه چیزا رو تو ذهن بچه دیکته میکنیم ،نظر ها و عقیده های خودمون رو بهش میگیم.
ممکنه یکی مذهبی باشه و عقیقده های خودشو دیکته کنه ، ممکن هست بر عکس این باشه.
ما از اول شیعه بودیم ، از اول باید دختران ما حجاب رعایت میکردن تو مدارس و بیرون از اون ، باید چون دین اسلام بوده نماز میخوندیم.
تو اسلام گفته شده با عقلت تصمیم بگیر ما راه رو به تو نشون دادیم ولی دیگه ببین از نظر خودت چی درسته.
شاید اگه از اول خیلی از سخت گیری ها نبود ،خیلی از اجبار ها نبود وضعیت جامعه بهتر از این بود. شاید در اون صورت حقیقت واقعی حجاب درک میشد.
حجاب علاقه میخواد باید از ته دل دوستش داشته باشی.
وگرنه حجابی که به زور باشه و عقیده هم توش نباشه ، پیش خدا قبول نیست.
بیزارم از حجاب !بایدی که هیچ وقت فلسفه شو نفهمیدم و هیچ منفعت و تاثیری تو زندگیم نداشته!
حجاب امري ظاهري و در ارتباط با جسم است و عمل به اين امرظاهري برخاسته از اعتقادات و باورهاي دروني افراد است. پوشش ظاهري افراد، به ويژه زنان را حجاب ميگويند، كه مانع از نگاه نامحرم به آنان ميشود.
حدّ لازم در پوشش اسلامي: اگر بخواهيم از حجاب اسلامي سخن بگوئيم، بيترديد حجاب طبيعي و كامل همان است كه در متون ديني اسلام مانند قرآن و حديث ذكر شده است كه بحث بسيار مفصل و دقيق دارد. از اين رو، لازم است به صورت مختصر توضيح دهيم.
دستور حجاب در اسلام، در دو بخش عمده آمده است:
الف. پوشاندن بدن، به جز جاهايي كه شرع مقدس اجازه داده است.
ب. پنهان داشتن زينتها
بنابراين پوشش اسلامي در واقع بدون آن كه جسم انسان را به نمايش بگذارد، تجلي ارزشهاي روحي و رواني است. عفاف، شخصيت زن و متانت و وقار وي را نمودار ميكند و زن با حجاب از طمع و آرزوهاي پست ديگران در امان ميباشد. قانون آفرينش است كه هر چه موجود لطيفتر باشد محافظت از آن جديتر است. موجود هرچه گران بهاتر باشد بيشتر آن را محافظت مي كنند، درّ گرانبها همیشه در صدف نگهداری می شود .
حضرت علي ـ عليه السّلام ـ در بيان نقش پوشش كامل به عنوان حفظ ارزش و احترام زن ميفرمايد: «فانّ شدّة الحجاب ابقي عليهنّ. همانا حجاب و پوشش كامل، زنان را سالمتر و پاكتر نگاه خواهد داشت.» (1)
رهبر معظم انقلاب اسلامي آيت الله خامنه اي در اين باره ميفرمايند: «من ميگويم چادر، هم بهترين نوع حجاب است و هم نشانه ملّي ماست كه هيچ منافاتي با هيچ نوع تحرّكي از زن ندارد. اگر واقعاً كار اجتماعي و كار سياسي و كار فكري به معناي تحرّك باشد، لباس رسمي زن ميتواند چادر باشد كه بهترين نوع حجاب است. البته ميتوان محجّبه بود و چادر هم نداشت. منتها همين جا هم بايد آن مرز را پيدا كرد. عده اي از چادر فرار ميكنند به خاطر اين كه هجوم تبليغاتي غرب دامن گيرشان نشود. امّا از چادر فرار ميكنند به آن حجاب واقعي بدون چادر هم رو نمي آورند چون آن را هم غرب مورد تهاجم قرار ميدهد. تصور نكنيد اگر ما فرضاً چادر را كنار گذاشتيم آن مقنعه كذايي را... درست كرديم، دست از سرما برميدارند.
نه،آنها به اين چيزها قانع نيستند، بلكه ميخواهند همان فرهنگ منحوس را در اين جا مثل زمان شاه كه زن اصلاً حجاب و پوشش نداشت عمل بشود.» (2)
ـــــــــــــــــــ
2. برگرفته از سخنان مقام معظم رهبري حضرت آيت الله خامنه اي، فرهنگ تهاجم فرهنگي، تهران، سازمان مدارك فرهنگ انقلاب اسلامي، ص 261 ـ 262.
بسم الله الرحمن الرحیم
بیزارم از حجاب !بایدی که هیچ وقت فلسفه شو نفهمیدم و هیچ منفعت و تاثیری تو زندگیم نداشته!
سلام و عرض ادب
قصد قانع کردن شما رو ندارم !
ولی احساس می کنم هر چند هم منفعتی ندیده باشید دلیلی محکمی بر بیزاری شما نیست...
پس خودتان هستید و خودتان، بگردید دنبال علت بیزاری از حجاب!
حجابم را دوست دارم چون خیلی از نگاه های مریض حسرت دیدن و لذت بردن از من و داشته های فیزیکی ایم وزیبایی هام را ندارند .
حجابم را دوست دارم چون احترام و حرمتی که در صحبت کردن ها هست با ظاهرم مشخصه که چه جور حجاب کلامی را انتظار دارم.
خیلی دلیل داره اقای امیدوار انقد که تا این سن هرگز غیرمحارمم ی تار مو ازم ندیدند.
بعضی چیز ها دلیل نمی خواد برای دوست داشتن و یا اینقدر خوب بودنش معلومه که نیازی به فلسفه چینی نیست
حجاب از نظر من از این جمله اموره هر کی ردش میکنه نه اینکه ذاتا قبولش نداشته باشه فکر می کنم نفسش نمیذاره قبول کنه این نفسی که عاشق خود نماییی وتوجه
جدای اینکه دستور محبوبه وباید به عشق خودش چشم بسته بگیم چشم ولی کافیه یه نفر یک دفعه بیحجاب بودن و یکدفعه با حجاب بودن رو تجربه کرده باشه اونوقت تفاوت تو نگاه هرزه بعضی آدما
و شخصیت عجیبی که حجاب به یه زن میده رو حتما تجربه کرده که دیگه بهش به دید ابزاری برای لذت جویی نگاه نمی کنن و اون موقع می تونن توانایی ها و شخصیت زن رو ببینن
حجابم حسی به من میده که قابل وصف نیست :hamdel:
بسمه تعالی
با سلام و عرض ادب و احترام:Gol:
برای روشن شدن پاسخ توجه به چند نکته ضروی است:
1. زنان و مردان از جهاتی مانند؛ خلقت از یک ذات و گوهر[1]، و بهره مندی از حقوق اجتماعی همچون؛ ازدواج، تعلیم و تربیـت، احقاق حقوق، آزادی اندیشه، بیان و قلم و ... مساوی هستند.
2. زن و مرد در عین این که از جهات متعدد مساویند از جهات متعدد دیگر با هم اختلاف دارند.
علامه طباطبایی در این مورد چنین می فرمایند :«زن در عین دارا بودن مشترکات، از جهاتی با مرد اختلاف دارد، چون ویژگی های ساختمانی متوسط زنان نظیر: مغز ، قلب ، شریانها ، اعصاب ، قامت و وزن ، طبق آن چه که در کالبد شناسی توضیح داده شده است از متوسط مردان در همان ویژگی ها مؤخرتر است و این مسئله موجب شده است که جسم زن لطیفتر و نرم تر از مرد باشد و در مقابل، جسم مرد درشت تر و سخت تر باشد. و احساساتی لطیف نظیر: دوستی ، رقت قلب ، زیباگرایی و آرایش جویی در زن بیشتر و اندیشه گرایی در مرد فزون تر شود . بنابر این؛ زندگی زن « احساس گرا » و زندگی مرد « اندیشه گرا » است».[2]
3. اصل پوشش مخصوص خانمها نیست و بر مردان نیز تا حدودی لازم است[3].
4. به نظر ما فلسفه پوشش برای بانوان به چند چیز برمی گردد. بعضی از آنها جنبه روانی دارد و بعضی جنبه خانوادگی و بعضی دیگر جنبه اجتماعی.
الف). از جنبه روانی حجاب به بهداشت روانی اجتماع کمک میکند.
ب). از جنبه خانوادگی حجاب سبب تحکیم روابط افراد خانواده و برقراری صمیمیت کامل بین زوجین میگردد.
ج). از جنبه اجتماعی حجاب موجب حفظ و استیفای نیروی کار و فعالیت اجتماع میگردد.
به عبارت دیگر اسلام میخواهد انواع التذاذهای جنسی، چه بصری و لمسی و ...، به محیط خانوادگی و در کادر ازدواج قانونی اختصاص یابد، و اجتماع منحصرا برای کار و فعالیت باشد. بر خلاف سیستم غربی عصر حاضر که کار و فعالیت را با لذت جوییهای جنسی به هم میآمیزد اسلام میخواهد این دو محیط را کاملا از یکدیگر تفکیک کند.[4]
5. دلیل لزوم پوشش بیشتر و کامل برای زنان علاوه بر نکات گفته شده ویژگی های خاصی است که در خانم ها وجود دارد؛ زیرا زن مظهر جمال و مرد مظهر شیفتگی است. قهرا به زن باید بگویند خود را در معرض نمایش قرار نده نه به مرد. لذا با این که دستور پوشیدن برای مردان (مثل زنان) مقرر نشده است عملا مردان پوشیدهتر از زنان از منزل بیرون میروند، زیرا تمایل مرد به نگاه کردن و چشم چرانی است نه به خودنمایی، و بر عکس تمایل زن بیشتر به خودنمایی است نه به چشم چرانی.
تمایل مرد به چشم چرانی، بیشتر زن را تحریک به خودنمایی میکند و به همین جهت «تبرج» (بزک نمودن) از مختصات زنان است.»[5]
نکته ی پایانی این که پوشش بیشتر زن، سبب میگردد تا ارزش زن در برابر مرد بالا رود. حریم نگهداشتن زن میان خود و مرد یکی از وسائل مرموزی بوده است که زن برای حفظ مقام و موقع خود در برابر مرد از آن استفاده کرده است. اسلام زن را تشویق کرده است که از این وسیله استفاده کند. اگر اسلام تاکید کرده است که زن متینتر و با وقارتر و عفیف تر حرکت کند و خود را در معرض نمایش برای مردان نگذارد برای آن است که بر احترام زن افزوده شود و همچون کالای بی ارزشی تلقی نگردد که به راحتی در اختیار همگان است.[6]
بعبارت دیگر؛ پوشیده بودن زن ، در همان حدودی که اسلام تعیین کرده، موجب کرامت واحترام بیشتر اوست؛ زیرا او را از تعرض افراد جلف و فاقد اخلاق مصون می دارد، پس حجاب محدودیت نیست بلکه مصونیت است هم مصونیت زن را در پی دارد و هم مصونیت جامعه را در آلوده شدن به گناه.
برای مطالعه بیشتر ، نک:
1. آیت الله احمد محسنی گرگانی ، "در ناب در صدف حجاب " انتشارات علوم اسلامی .
2. محمدی اشتهاردی ؛محمد؛حجاب بیانگرشخصیت ،چاپ اول نشر معاونت مبارزه با مفاسداجتماعی ناجا.
3. رزاقی،احمد،عوامل فساد وبد حجابی وشیوه های مقابله با آن ،چاپ چهارم ،نشر سازمان تبلیغات اسلامی ،1371ش.
4. شجاعی ،محمد درّوصدف،چاپ سوم ،نشرــ 1378ش.
5. مطهر ی،مرتضی ،مسئله حجاب ،نشر صدرا .
6. قرائتی ،محسن ،پوشش زن دراسلام ،چاپ نهم ،نشر ناصر ،1370ش.
7. جوادی آملی ،زن درآئینه جلال وجمال ،چاپ دوم ،نشر فرهنگی رجاء 1371ش.
8. فتاحی زاده ،فتحیه ،حجاب از دیدگاه قرآن وسنت ،چاپ دوم ،نشر دفتر تبلیغات اسلامی ،1376ش.
-------
[1] نساء، 1 "یا ایها الناس اتقوا ربکم الذی خلقکم من نفس واحدة و خلق منها زوجها و بث منهما رجالا کثیرا و نساء و اتقوا الله الذی تسالون به و الارحام ان الله کان علیکم رقیبا".
[2] ترجمه المیزان، ج2، ص 416.
[3] مثلا پوشش عورت واجب است و پوشش بقیه بدن در صورتی که در معرض نگاه نامحرم و سبب فتنه وفساد شود نیز واجب است مگر آن مقداری که به صورت متعارف (مثل سر و صورت) آشکار است. مسائل جدید، ج3، ص227 و 228.
[4] مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج 19، ص 432.
[5] مطهری، مرتضی، مجموعه آثار ج 19، مسأله حجاب، ستر عورت.
[6] نک: همان، با اندکی تغییر.
بایدی که هیچ وقت فلسفه شو نفهمیدم و هیچ منفعت و تاثیری تو زندگیم نداشته!
سلام علیکم :Gol:
مفهوم و ابعاد حجاب
مفهوم حجاب چيست و از نظر قرآن و حديث، حجاب و پوشش اسلامي داراي چه ابعاد و اقسامي است؟
حجاب در لغت به معناي مانع، پرده و پوشش آمده است[1]. استعمال اين كلمه، بيشتر به معني پرده است[2]. اين كلمه از آن جهت مفهوم پوشش ميدهد كه پرده، وسيلهي پوشش است، ولي هر پوششي حجاب نيست؛ بلكه آن پوششي حجاب ناميده ميشود كه از طريق پشت پرده واقع شدن صورت گيرد[3].
در اين نوشتار مراد ما از حجاب، پوشش اسلامي است، و مراد از پوشش اسلامي زن، به عنوان يكي از احكام وجوبي اسلام، اين است كه زن، هنگام معاشرت با مردان، بدن خود را بپوشاند و به جلوهگري و خودنمايي نپردازد.
بنابراين، حجاب، به معناي پوشش اسلامي بانوان، داراي دو بُعد ايجابي و سلبي است. بُعد ايجابي آن، وجوب پوشش بدن و بُعد سلبي آن، حرام بودن خودنمايي به نامحرم است؛ و اين دو بُعد بايد در كنار يكديگر باشد تا حجاب اسلامي محقق شود؛ گاهي ممكن است بُعد اول باشد، ولي بُعد دوم نباشد، در اين صورت نميتوان گفت كه حجاب اسلامي محقق شده است.
گاهي مشاهده ميكنيم كه بسياري از زنان محجبه در پوشش خود از رنگهاي شاد و زيبا و تحريك برانگيز استفاده ميكنند كه به اندامشان زيبايي خاصي ميبخشد و در عين پوشيده بودن بدن زن، زيبايياش آشكار است، گويي كه اصلاً لباس نپوشيده است[4]؛ و اين دور از روح حجاب است.
اگر به معناي عام، هر نوع پوشش و مانع از وصول به گناه را حجاب بناميم، حجاب ميتواند اقسام و انواع متفاوتي داشته باشد. يك نوع آن حجاب ذهني، فكري و روحي است؛ مثلاً اعتقاد به معارف اسلامي، مانند توحيد و نبوت، از مصاديق حجاب ذهني، فكري و روحي صحيح است كه ميتواند از لغزشها و گناههاي روحي و فكري، مثل كفر و شرك جلوگيري نمايد.
علاوه بر اين، در قرآن از انواع ديگر حجاب كه در رفتار خارجي انسان تجلي ميكند، نام برده شده است؛
مثل حجاب و پوشش در نگاه كه مردان و زنان در مواجهه با نامحرم به آن توصيه شده اند:
قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ[5]؛ اي رسول ما به مردان مؤمن بگو تا چشمها را از نگاه ناروا بپوشند.
قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ[6]؛ اي رسول به زنان مؤمن بگو تا چشمها را از نگاه ناروا بپوشند.
نوع ديگر حجاب و پوشش قرآني، حجاب گفتاري زنان در مقابل نامحرم است:
فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ[7]؛ پس زنهار نازك و نرم با مردان سخن نگوييد؛ مبادا آن كه دلش بيمار (هوا و هوس) است به طمع افتد.
نوع ديگر حجاب و پوشش قرآني، حجاب رفتاري زنان در مقابل نامحرم است. به زنان دستور داده شده است به گونهاي راه نروند كه با نشان دادن زينتهاي خود باعث جلب توجه نامحرم شوند:
وَ لا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ ما يُخْفِينَ مِنْ زِينَتِهِنَّ[8]؛ و آن طور پاي به زمين نزنند كه خلخال و زيور پنهان پاهايشان معلوم شود.
از مجموع مباحث طرح شده به روشني استفاده ميشود كه مراد از حجاب اسلامي، پوشش و حريم قايل شدن در معاشرت زنان با مردان نامحرم در انحاي مختلف رفتار، مثل نحوهي پوشش، نگاه، حرف زدن و راه رفتن است.
رابطه ي حجاب و عفاف
چشم و دل را پرده ميبايست امّا از عفاف
چادر پوسيده بنياد مسلماني نبود[9]
شبهه: بعضي با تمسك به شعر فوق، ادعا نمودهاند كه بين حجاب و عفاف رابطهاي نيست؛ عفاف لازم است، اما حجاب لازم نيست. گاه همين مطلب با تمسك به حجاب و پوشش زنان روستايي و زنان شاليزار شمال كشور توجيه ميشود كه آنها حجاب كامل ندارند، ولي عفيف هستند.[10] آيا ادعاي مذكور صحيح است؟
پاسخ: قبلاً ذكر شد كه حجاب در كتابهاي لغت به معناي پوشش، پرده و مانع آمده است. به نگهبان، حاجب ميگويند؛ چون مانع ورود اغيار و بيگانگان در يك حريم و محيط خاص ميگردد.
بنابراين، حجاب و پوشش زن نيز به منزلهي يك حاجب و مانع در مقابل افراد نامحرم است كه قصد نفوذ و تصرف در حريم ناموس ديگران را دارند. همين مفهوم منع و امتناع در ريشهي لغوي عفت نيز وجود دارد[11]؛ بنابراين، دو واژهي «حجاب» و «عفت» در اصل معناي منع و امتناع مشتركاند. تفاوتي كه بين منع و بازداري حجاب و عفت است، تفاوت بين ظاهر و باطن است؛ يعني منع و بازداري در حجاب مربوط به ظاهر است، ولي منع و بازداري در عفت، مربوط به باطن و درون است؛ چون عفت يك حالت دروني است، ولي با توجه به اين كه تأثير ظاهر بر باطن و تأثير باطن بر ظاهر، يكي از ويژگيهاي عمومي انسان است؛[12] بنابراين، بين حجاب و پوشش ظاهري و عفت و بازداري باطني انسان، تأثير و تأثّر متقابل است؛ بدين ترتيب كه هرچه حجاب و پوشش ظاهري بيشتر و بهتر باشد، اين نوع حجاب در تقويت و پرورش روحيهي باطني و دروني عفت، تأثير بيشتري دارد؛ و بالعكس هر چه عفت دروني و باطني بيشتر باشد باعث حجاب و پوشش ظاهري بيشتر و بهتر در مواجهه با نامحرم ميگردد. قرآن مجيد به شكل ظريفي به اين تأثير و تأثّر اشاره فرموده است. نخست به زنان سالمند اجازه ميدهد كه بدون قصد تبرّج و خودنمايي، لباسهاي رويي خود، مثل چادر را در مقابل نامحرم بردارند، ولي در نهايت ميگويد: اگر عفت بورزند، يعني حتي لباسهايي مثل چادر را نيز بر ندارند، بهتر است.
وَ الْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ اللاَّتِي لا يَرْجُونَ نِكاحاً فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُناحٌ أَنْ يَضَعْنَ ثِيابَهُنَّ غَيْرَ مُتَبَرِّجاتٍ بِزِينَةٍ وَ أَنْ يَسْتَعْفِفْنَ خَيْرٌ لَهُنَّ وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ.[13]
علاوه بر رابطهي قبل، بين پوشش ظاهري و عفت باطني، رابطهي علامت و صاحب علامت نيز هست؛ به اين معنا كه مقدار حجاب ظاهري، نشانهاي از مرحلهي خاصي از عفت باطني صاحب حجاب است. البته اين مطلب به اين معنا نيست كه هر زني كه حجاب و پوشش ظاهري داشت، لزوماً از همهي مراتب عفت و پاكدامني نيز برخوردار است.
با توجه به همين نكته، پاسخ اين اشكال و شبههي افرادي كه براي ناكارآمد جلوه دادن حجاب و پوشش ظاهري، تخلفات بعضي از زنان با حجاب را بهانه قرار ميدهند آشكار ميگردد؛ زيرا مشكل اين عده از زنان، ضعف در حجاب باطني و فقدان ايمان و اعتقاد قوي به آثار مثبت حجاب و پوشش ظاهري است و قبلاً گذشت كه حجاب اسلامي ابعادي گسترده دارد و يكي از مهمترين و اساسيترين ابعاد آن، حجاب دروني و باطني و ذهني است كه فرد را در مواجهه با گناه و فساد، از عقايد و ايمان راسخ دروني برخوردار ميكند؛ و اساساً اين حجاب ذهني و عقيدتي، به منزلهي سنگ بناي ديگر حجابها، از جمله حجاب و پوشش ظاهري است؛ زيرا افكار و عقايد انسان، شكل دهندهي رفتارهاي اوست.
البته، همانگونه كه حجاب و پوشش ظاهري، لزوماً به معناي برخورداري از همهي مراتب عفاف نيست، عفاف بدون رعايت پوشش ظاهري نيز قابل تصور نيست. نميتوان زن يا مردي را كه عريان يا نيمه عريان در انظار عمومي ظاهر ميشود عفيف دانست؛ زيرا گفتيم كه پوشش ظاهري يكي از علامتها و نشانههاي عفاف است، و بين مقدار عفاف و حجاب، رابطهي تأثير و تأثّر متقابل وجود دارد.[14] بعضي نيز رابطهي عفاف و حجاب را از نوع رابطهي ريشه و ميوه دانستهاند؛ با اين تعبير كه حجاب، ميوهي عفاف، و عفاف، ريشهي حجاب است. برخي افراد ممكن است حجاب ظاهري داشته باشند، ولي عفاف و طهارت باطني را در خويش ايجاد نكرده باشند. اين حجاب، تنها پوسته و ظاهري است. از سوي ديگر، افرادي ادعاي عفاف كرده و با تعابيري، مثل «من قلب پاك دارم، خدا با قلبها كار دارد»، خود را سرگرم ميكنند؛ چنين انسانهايي بايد در قاموس انديشهي خود اين نكتهي اساسي را بنگارند كه درون پاك، بيروني پاك ميپروراند و هرگز قلب پاك، موجب بارور شدن ميوهي ناپاكِ بيحجابي نخواهد شد.[15]
وَ الْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَباتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَ الَّذِي خَبُثَ لا يَخْرُجُ إِلاَّ نَكِداًً؛[16] زمين پاك نيكو گياهش به اذان خدا نيكو برآيد و زمين خشن ناپاك بيرون نياورد، جز گياه اندك و كم ثمر.
هدف و فلسفهي حجاب
هدف از تشريع حجاب اسلامي و فلسفهي حجاب و پوشش چيست؟
هدف اصلي تشريع احكام در اسلام، قرب به خداوند است كه به وسيلهي تزكيهي نفس و تقوا به دست ميآيد:
إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ؛[17] بزرگوار و با افتخارترين شما نزد خدا با تقواترين شماست.
هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ4؛
اوست خدايي كه ميان عرب امّي (قومي كه خواندن و نوشتن هم نميدانستند) پيغمبري بزرگوار از همان قوم برانگيخت، تا بر آنان وحي خدا را تلاوت كند و آنها را (از لوث جهل و اخلاق زشت) پاك سازد و كتاب سماوي و حكمت الهي بياموزد؛ با آن كه پيش از اين، همه در ورطهي جهالت و گمراهي بودند.
از قرآن كريم استفاده ميشود كه هدف از تشريع حكم الهي، وجوب حجاب اسلامي، دستيابي به تزكيهي نفس، طهارت، عفت و پاكدامني است. آياتي همچون:
قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ يَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِكَ أَزْكى لَهُمْ؛[18] اي رسول ما مردان مؤمن را بگو تا چشمها از نگاه ناروا بپوشند و فروج و اندامشان را محفوظ دارند، كه اين بر پاكيزگي جسم و جان ايشان اصلح است.
وَ إِذا سَأَلُْتمُوهُنَّ مَتاعاً فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ ذلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ؛[19] و هرگاه از زنان رسول متاعي ميطلبيد از پس پرده بطلبيد، كه حجاب براي آن كه دلهاي شما و آنها پاك و پاكيزه بماند بهتر است.
وَ الْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ اللاَّتِي لا يَرْجُونَ نِكاحاً فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُناحٌ أَنْ يَضَعْنَ ثِيابَهُنَّ غَيْرَ مُتَبَرِّجاتٍ بِزِينَةٍ وَ أَنْ يَسْتَعْفِفْنَ خَيْرٌ لَهُنَّ وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ؛[20] و زنان سالخورده كه از ولادت و عادت بازنشستهاند و اميد ازدواج و نكاح ندارند، بر آنان باكي نيست كه اگر اظهار تجملات و زينت خود نكنند، نزد نامحرمان جامههاي خود را از تن برگيرند و اگر بازهم عفت و تقواي بيشتر گزينند، بر آنان بهتر است و خدا به سخنان خلق شنوا و آگاه است.
يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً؛[21] اي پيغمبر با زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو كه خويشتن را به چادرهاي خود فروپوشند كه اين كار براي اين كه آنها به عفت و حريت شناخته شوند تا از تعرض و جسارت (هوسرانان) آزار نكشند بر آنان بسيار بهتر است و خدا در حق خلق، آمرزنده و مهربان است.
چون نگاه به نامحرم توسط مردان، باعث تحريك و تهييج جنسي آنان و در نتيجه منجر به فساد ميشود، خداوند در كنار دستور حجاب و پوشش بدن به بانوان، به مردان نيز دستور به حجاب و پوشش چشم داده و نگاه به نامحرم را بر آنان حرام كرده است؛ چنانكه از امام رضا(ع) نقل شده است:
حُرّم النظر الي شعور النساء المحجوبات بالازواج و غيرهنّ من النساء لما فيه من تهييج الرجال و ما يدعوا التهييج الي الفساد و الدخول فيما لا يحلّ و لا يجمل؛[22] نگاه به موهاي زنان با حجاب ازدواج كرده و بانوان ديگر، از آن جهت حرام شده است كه نگاه، مردان را برميانگيزد و آنان را به فساد فرا ميخواند در آنچه كه ورود در آن نه حلال است و نه شايسته.
از مجموع آيات و حديث فوق به خوبي استفاده ميشود كه هدف و فلسفهي وجوب حجاب اسلامي، ايجاد تزكيهي نفس، طهارت و عفت و پاكدامني در بين افراد جامعه، و ايجاد صلاح و پيشگيري از فساد است.
آثار و فوايد حجاب در ابعاد مختلف
حجاب و پوشش داراي چه آثار و فوايدي است؟
حجاب و پوشش، در ابعاد مختلف، داراي آثار و فوايد زيادي است كه بعضي از مهمترين فوايد آن عبارتاند از:
الف) فايدهي حجاب در بُعد فردي
يكي از فوايد و آثار مهم حجاب در بُعد فردي، ايجاد آرامش رواني بين افراد جامعه است كه يكي از عوامل ايجاد آن عدم تهييج و تحريك جنسي است؛ در مقابل، فقدان حجاب و آزادي معاشرتهاي بيبندوبار ميان زن و مرد، هيجانها و التهابهاي جنسي را فزوني ميبخشد و تقاضاي سكس را به صورت عطش روحي و يك خواست اشباع نشدني درميآورد. غريزهي جنسي، غريزهاي نيرومند، عميق و دريا صفت است كه هرچه بيشتر اطاعت شود بيشتر سركش ميگردد؛ همچون آتشي كه هرچه هيزم آن زيادتر شود شعلهورتر ميگردد. بهترين شاهد بر اين مطلب اين است كه در جهان غرب كه با رواج بيحيايي و برهنگي، اطاعت از غريزهي جنسي بيشتر شده است، هجوم مردم به مسئلهي سكس نيز زيادتر شده و تيراژ مجلات و كتب سكسي بالاتر رفته است. اين مطلب پاسخ روشن و قاطع به افرادي است كه قايلاند همهي گرفتاريهايي كه در كشورهاي اسلامي و شرقي بر سر غريزهي جنسي وجود دارد، ناشي از محدوديتهاست؛ و اگر به كلي هرگونه محدوديتي برداشته شود و روابط جنسي آزاد شود، اين حرص و ولعي كه وجود دارد، از بين ميرود.
البته از اين افراد بايد پرسيد؛ آيا غرب كه محدوديت روابط زن و مرد و دختر و پسر را برداشته است، حرص و ولع جنسي در بين آنان فروكش كرده است يا افزايش يافته است؟![23]
پاسخ هر انسان واقعبين و منصفي به اين سؤال اين است كه نه تنها حرص و ولع جنسي در غرب افزايش يافته است، بلكه هر روز شكلهاي جديدتري از تمتّعات و بهرهبرداريهاي جنسي در آنها رواج و رسميت مييابد.
يكي از زنان غربي منصف، وضعيت جامعهي غرب را در مواجهه با غريزهي جنسي اينگونه توصيف كرده است:
كساني ميگويند مسئلهي غريزهي جنسي و مشكل زن و حجاب در جوامع غربي حل شده است؛ آري، اگر از زن رويگرداندن و به بچه و سگ و يا همجنس روي آوردن حل مسئله است، البته مدتي است اين راه حل صورت گرفته است!![24]
ب) فايدهي حجاب در بُعد خانوادگي
يكي از فوايد مهم حجاب در بُعد خانوادگي، اختصاص يافتن التذاذهاي جنسي، به محيط خانواده و در كادر ازدواج مشروع است. اختصاص مذكور، باعث پيوند و اتصال قويتر زن و شوهر، و در نتيجه استحكام بيشتر كانون خانواده ميگردد؛ و برعكس، فقدان حجاب باعث انهدام نهاد خانواده است. يكي از نويسندگان، تأثير برهنگي را در اضمحلال و خشكيدن درخت تنومند خانواده، اين گونه بيان كرده است:
در جامعهاي كه برهنگي بر آن حاكم است، هر زن و مردي، همواره در حال مقايسه است؛ مقايسهي آنچه دارد با آنچه ندارد؛ و آنچه ريشهي خانوده را ميسوزاند اين است كه اين مقايسه آتش هوس را در زن و شوهر و مخصوصاً در وجود شوهر دامن ميزند. زني كه بيست يا سي سال در كنار شوهر خود زندگي كرده و با مشكلات زندگي جنگيده و در غم و شادي او شريك بوده است، پيداست كه اندك اندك بهار چهرهاش شكفتگي خود را از دست ميدهد و روي در خزان ميگذارد. در چنين حالي كه سخت محتاج عشق و مهرباني و وفاداري همسر خويش است، ناگهان زن جوانتري از راه ميرسد و در كوچه و بازار، اداره و مدرسه، با پوشش نامناسب خود، به همسر او فرصت مقايسهاي ميدهد؛ و اين مقدمهاي ميشود براي ويراني اساس خانواده و بر باد رفتن اميد زَني كه جواني خود را نيز بر باد داده است؛ و همهي خواهران جوان لابد ميدانند كه هيچ جواني نيست كه به ميانسالي و پيري نرسد و لابد ميدانند كه اگر امروز آنان جوان و با طراوتاند در فرداي بيطراوتي آنان، باز هم جواناني هستند كه بتوانند براي خانوادهي فرداي آنها، همان خطري را ايجاد كنند كه خود آنان امروز براي خانوادهها ايجاد ميكنند.[25]
ج) فايدهي حجاب در بُعد اجتماعي
يكي از فوايد مهم حجاب در بُعد اجتماعي، حفظ و استيفاي نيروي كار در سطح جامعه است. در مقابل، بيحجابي و بدحجابي باعث كشاندن لذتهاي جنسي از محيط و كادر خانواده به اجتماع، و در نتيجه، تضعيف نيروي كار افراد جامعه ميگردد. بدون ترديد، مردي كه در خيابان، بازار، اداره، كارخانه و … همواره با قيافههاي محرّك و مهيّج زنان بدحجاب و آرايش كرده مواجه باشد، تمركز نيروي كار او كاهش مييابد. برخلاف نظامها و كشورهاي غربي، كه ميدان كار و فعاليتهاي اجتماعي را با لذتجوييهاي جنسي درهم ميآميزند،[26] اسلام ميخواهد با رعايت حجاب و پوشش، محيط اجتماع از اينگونه لذتها پاك شده، و لذتهاي جنسي، فقط در كادر خانواده و با ازدواج مشروع انجام شود[27].
د) فايدهي حجاب در بُعد اقتصادي
استفاده از حجاب و پوشش، به ويژه در شكل چادر مشكي، به دليل سادگي و ايجاد يكدستي در پوشش بانوان در بيرون منزل، ميتواند از بُعد اقتصادي نيز تأثير مثبت در كاهش تقاضاهاي مدپرستي بانوان داشته باشد؛ البته به شرط اينكه خود چادر مشكي دستخوشِ اين تقاضاها نگردد. متأسفانه بعضاً مظاهر مدپرستي در چادرهاي مشكي نيز مشاهده ميگردد، به گونهاي كه برخي از بانوان به جاي استفاده از چادرهاي مشكي متين و باوقار، به چادرهاي مشكي، توري، نازك و داراي طرحهاي جِلف و سبك كه با هدف و فلسفه حجاب و پوشش تناسبي ندارند روي ميآورند.
يكي از دانشجويان محجبه دربارهي رواج فرهنگ مدگرايي در خاطرات قبل از انقلاب خود گفته است:
يادم ميآيد آن وقتها كه حجاب نداشتم، اگر دو روز پشت سر هم قرار بود كه به خانهي كسي بروم، لباسي را كه امروز پوشيده بودم، حاضر نميشدم فردا بپوشم! احساس ميكردم مسخره است و سعي داشتم حتي اگر شده، لباس ديگران را به عاريه بگيرم و بپوشم، تا من هم با لباس جديدي رفته باشم. اين كارها واقعاً رفاه حال و راحتي را از خانمها سلب كرده بود.[28]
علاوه بر فوايد ياد شده، به طور فهرستوار فوايد و آثار ديگري نيز براي حجاب و پوشش ميتوان نام برد، كه مهمترين آنها عبارتند از:
ـ حفظ ارزشهاي انساني؛ مانند عفت، حيا و متانت در جامعه و كاهش مفاسد اجتماعي.
ـ هدايت،كنترل و بهرهمندي صحيح و مطلوب از اميال وغرايز انساني.
ـ تأمين و تضمين سلامت و پاكي نسل افراد جامعه.[29]
____________
[1] . جوهري، صحاح اللغه، الحجاب: الستر؛ فيومي، المصباح المنير، حجبه حجباً من باب قتل: منعه و منه قيل للستر الحجاب لانه يمنع المشاهده.
[2] . در قرآن اين كلمه در هشت مورد به كار رفته كه بيشتر به معناي حاجز، مانع، حايل و پرده است.
[3] . استاد مطهري، مسئلهي حجاب، ص 78.
[4] . علامه سيدمحمدحسين فضل الله، مجلهي پيام زن، «جوانان، ورزش و حجاب» شمارهي 74، ص 19.
[5] . سورهي نور (24)، آيهي 30.
[6] . سورهي نور (24)، آيهي 31.
[7] . سورهي احزاب (33)، آيهي 32.
[8] . سورهي نور (24)، آيهي 31.
[9] . پروين اعتصامي، ديوان شعر، ص 154.
[10] . كيهان لندن، 11/3/1374.
[11] . الف) العفة: الكفِّ عما لا يحلّ و لا يجمل؛ ابن منظور، لسان العرب، واژهي عفّت.
ب) العفة: حصول حالة للنفس تمتنع بها عن غلبة الشهوة، راغب اصفهاني، معجم مفردات الفاظ القرآن، واژهي عفّت.
ج) عفّ عن الشيء: امتنع عنه؛ فيومي، المصباح المنير، واژهي عفّت.
[12] . ر. ك: خسرو باقري، «نگاهي دوباره به تربيت اسلامي»، بحث ويژگيهاي عمومي انسان، ص66 - 73.
[13] . سورهي نور، آيهي 60؛ اين كه ثياب در آيهي شريفه را به چادر معنا كرديم، به علت روايات متعددي است كه آن را به جلباب تفسير كرده است. و در مباحث آينده آشكار خواهد شد كه جلباب به معناي چادر است. براي آشنايي با رواياتي كه ثياب در آيهي شريفه را به جلباب تفسير كردهاند، ر.ك: وسائل الشيعه، ج 14، ابواب مقدمات نكاح، باب 110، باب القواعد من النساء.
[14] . ر.ك: مهريزي، حجاب؛ سيدعلي سادات فخر «حجاب ارزش يا روش»، كتاب نقد، ش 17 (فمينيزم) و ناهيد طيبي، «حجاب و عفاف، مروري دوباره» مجلهي پيام زن، ش 95 و 96. مؤسسه فرهنگي دارالحديث، مجلهي حديث زندگي، ويژهي عفاف. شمارهي 6، مرداد و شهريور 1381.
[15]. ناهيد طيبي، «حجاب و عفاف مروري دوباره»، مجلهي پيام زن، شمارهي 95، ص 75 (با كمي دخل و تصرف.)
[16] . سورهي اعراف (7)، آيهي 58. 4. سورهي جمعه (62)، آيهي 2.
[17]. سورهي حجرات (49)، آيهي 13.
[18] . سورهي نور (24)، آيهي 30.
[19] . سورهي احزاب (33)، آيهي 53.
[20] . سورهي نور (24)، آيهي 60.
[21] . سورهي احزاب (33)، آيهي 59.
[22] . مجلسي، بحارالانوار، ج 104، ص 34.
[23]. براي آگاهي از ابعاد گسترش اين حرص و ولع ر.ك: جلال رفيع، يادداشتها و رهآوردهاي سفر نيويورك، در بهشت شدّاد آمريكاي متمدن، آمريكاي متوحش.
[24]. احمد صبوري اردوباري، آيين بهزيستي اسلام، ج 3، ص 302.
[25] . غلامعلي حداد عادل، فرهنگ برهنگي و برهنگي فرهنگي، ص 69ـ70.
[26]. براي آگاهي از گسترهي كشانده شدن لذتهاي جنسي به محيطهاي كاري و اجتماع، و اعترافات صريح بعضي از زنان كشورهاي غربي دربارهي مزاحمتهاي جنسي نسبت é ê به زنان و كودكان، ر.ك: احمد صبوري اردوباري، بهايِ يك نگاه؛ محمدتقي فلسفي، كودك از نظر وراثت و تربيت، ج 2، و روحالله حسينيان، حريم عفاف.
[27] . سه بُعد قبل، از كتاب مسئلهي حجاب، استاد مطهري، ص 84ـ94، (با دخل و تصرف) اقتباس شده است.
[28]. ر.ك: احمد اردوباري، آيين بهزيستي اسلام، ج 3، ص 222.
[29]. براي آگاهي بيشتر دربارهي آثار و فوايد حجاب و پوشش ر.ك: مجموعه مقالات پوشش و عفاف، دومين نمايشگاه تشخص و منزلت زن در نظام اسلامي؛ همچنين دربارهي ضررهاي بدحجابي ر.ك: اسدالله محمدينيا، آنچه بايد يك زن بداند، بخشهاي 3، 4 و 5.
ولی احساس می کنم هر چند هم منفعتی ندیده باشید دلیلی محکمی بر بیزاری شما نیست...پس خودتان هستید و خودتان، بگردید دنبال علت بیزاری از حجاب!
درود
من درباره حجاب اجباری خودم صحبت می کنم نظری درباره حجاب و پوشش دیگری ندارم چون : به من ربطی ندارد
دلیل نفرت و بیزاری یا علاقه مندی و اشتیاق من تاثیر منفعت حجاب نیست
برای درک دلیل نفرت و بیزاری من تصور کنید من عقیده و طرز فکرم رو به شما اجبار کنم و شمارو وادار کنم مطابق نظر و اعتقاد من حجاب نداشته باشین و بعد از مزایا و خوبی های این تحمیل عقیده و اجبار براتون صحبت کنم فکر کنم با این فرض بتونید بهتر دلیل بیزاری و نفرت رو درک کنید..
برای نفرت وبیزاری از چیزی چه دلیلی بالاتر از اینکه من به حق انسانی کسی (آزادی اندیشه و اعتقاد) تجاوز کنم و اعتقاد و نظر و اندیشه خودم رو بهش تحمیل کنم و وادارش کنم مطابق اعتقاد من زندگی کنه و برای تخلفش از پذیرش اجباری اعتقادم مجازاتش کنم!
من اعتقاد و نظر شما رو ندارم و مثل تمام انسان های دنیا متنفرم از پذیرش اجباری چیزی که بهش اعتقادی ندارم!
اینجا فقط کسانی که حجاب رو دوست دارند باید نظر بدن یا بقیه هم میتونن
منم هیچ وقت نتونستم حجاب رو دوست داشته باشم ولی چون واجبه سعی میکنم تا جایی که ممکنه رعایت کنم ولی کاش واجب نبود
بدم میاد از اینکه از صبح تا شب سرکار دستم باید به روسریم باشه و با هر کی صحبت میکنم در حال درست کردن روسریم باشم از کنار هر شیشه و آینه ای که رد میشم باید نگاه کنم ببینم حجابم کامله
و اینکه هیچ خبری ناگوارتر از عروسی برام نباشه چون دو راه بیشتر ندارم از آنجایی که به اعتقاد پدرم از خانواده ما حتما باید نماینده ای حضور داشته باشه و چون برادرهام زیاد گوش نمیدن میمونه من و خواهرم یا مجبوریم به حرف پدر گوش کنیم و بریم بعدش متفاوت تر از پوشش همه مهمان ها یه گوشه ای رو پیدا کنیم کسی متوجه حضور ما نشه و سرزنش نشیم یا اینکه به حرف پدر گوش ندیم و تا صد سال بعدش قهر و کنایه هاش رو تحمل کنیم