این مقاله برای تبیین گوشه هایی از مسئله حجاب ضمن اشاره ای به پیشینه این مسئله در ملل و نحل و سایر ادیان، به سؤالاتی در خصوص فلسفه حجاب پاسخ داده است. مهم ترین محورهایی که در این مقاله به آن ها پرداخته شده عبارتند از: تأثیر حجاب بر ایجاد امنیت، تحکیم خانواده، و جلوگیری از فحشا. بنابراین، حجاب نه تنها موجب منزوی بودن زن نمی شود، بلکه حضور او را در جامعه راحت تر می سازد.
گوهر اسلام، سعادت و نجات آدمی است و باورهای دینی و احکام اخلاقی و فقهی در راستای این غایت نازل شده اند. در حقیقت، هدف کلیه آموزه هایی که از سوی خالق حکیم صادر می گردند چیزی جز پاسخ گویی به همه نیازهای روحی و جسمی، مادی و معنوی، و فردی و اجتماعی انسان نیست. در نتیجه، احکام الهی مربوط به پوشش زن نیز با توجه به همین غایت و هدف صادر شده اند.
مسئله حجاب از دیرباز مورد توجه و بحث و بررسی دانشمندان و روشن فکران، چه در شرق و غرب عالم و چه در داخل و چه خارج از کشور، بوده است. دامنه این سخنان و گستره عقاید برخاسته از آن، چنان است که گاه گروهی از این اندیشمندان در مقام تحلیل و بررسی، تا آنجا پیش می روند که «حجاب» را شاخصی «محدود» کننده و عامل «تضییع» در زیست فردی و حضور اجتماعی زنان در جامعه اسلامی می دانند و حتی از این رهگذر، خواهان «منع» یا دست کم «اختیاری شدن» آن می شوند و گاه گروهی دیگر، با دفاع نامناسب و ناآگاهانه خود، راه را بر محق جلوه دادن گروه نخستین هموار می کنند.
به راستی، «حجاب» چیست؟ آیا حجاب محدودکننده ای ذاتی در جامعه است؟ یا عاملی مصونیّت بخش است؟ آیا حجاب مخصوص دین اسلام است؟ یا در ملل و اقوام دیگر هم وجود داشته است؟
این مقاله به صورت تحلیلی ـ پژوهشی قصد آن دارد تا در جهت پاسخ گویی به پرسش هایی این چنین، همراه با بهره مندی از دیدی منصفانه و بهره گیری از منابع و سرچشمه های اصیلِ مکتب اسلام، به مسئله «حجاب» در جامعه اسلامی و اقوام و ملل گذشته و فلسفه آن بنگرد تا از این رهگذر، به چشم اندازی درباره وضعیت اجرای این دستور استوار و ارزش مستحکم در جامعه امروزین اسلامی ایران دست یابد.
واکاوی حجاب در اسلام
«حجاب»، این واژه عربی، در نگاهی به معنای پوشیدن، پوشش، پرده و حاجب است که البته در این میان، معنای «پرده» بیشترین کاربرد را دارد و همین امر موجب شده است که عده زیادی گمان کنند که اسلام خواسته است زن همیشه پشت پرده و در خانه محبوس باشد و بیرون نرود.
اندیشمند شهید مرتضی مطهّری در این باره می فرماید: «پوشش زن در اسلام این است که زن در معاشرت خود با مردان، بدن خود را بپوشاند و به جلوه گری و خودنمایی نپردازد. آیات مربوطه همین معنا را ذکر می کند و فتوای فقها هم مؤیّد همین مطلب است. حدود این پوشش را با استفاده از قرآن و منابع سنّت، می توان به دست آورد. در آیات مربوطه، لغت «حجاب» به کار نرفته است. آیاتی که در این باره هست، چه در سوره مبارکه نور و چه در سوره مبارکه احزاب، حدود پوشش و تماس های زن و مرد را ذکر کرده است، بدون آنکه کلمه «حجاب» را به کار برده باشد.»(2)
با توجه به چنین سخنانی، فهرست وار همراه با بیانی کوتاه و سخنی مجمل، به توصیف و تبیین «حجاب اسلامی» یا «پوشش اسلامی» درقالب گزاره های ذیل می پردازیم:
حجاب و فلسفه آن
اگر به انسان و ساختار وجودی او، چه از لحاظ جسمی و چه از نگاه روحی، بنگریم و از این رهگذر، نظری به انگیزه های نهفته و امیال گوناگون خفته در سرشت و خمیرمایه وجودی او، که «فطرت» نامیده می شوند، بیندازیم، به راحتی درمی یابیم که از جمله نیرومندترین، بزرگ ترین و برترین نیروهای موجود در او، غریزه «جنسی» است؛ میلی نیرومند که اگر در مسیر صحیح و راه درست خویش هدایت نشود، به سهولت سرچشمه گناهان بزرگ و معاصی نابخشودنی می گردد و پیامدی جز تبدیل زندگی پرنشاط و پویای انسانی به زندگی سراسر فلاکت و تباهی چیزی در پی ندارد.
اندیشمندان و روشن فکران با توجه به چنین نکته ای، سعی در چاره جویی بنیادین در رویارویی با این غریزه و میل فطری داشته و در این راه، نظریه های متفاوتی ارائه کرده اند. گروهی همچون مانی، بودا و تولستوی گفته اند: این میل نهفته و غریزه ذاتی را بکلی باید از بین برد تا انسان و جامعه انسانی از آسیب های آن در امان باشند و گروهی دیگر همچون فروید عکس این مطلب را بیان نموده اند.
در کشاکش میان این دو نظر، که یکی جانب افراط می پیماید و دیگری جانب تفریط، مکتبی زندگی آفرین همچون اسلام، که همواره از جایگاه اعتدال و گریز از افراط و تفریط سخن می گوید، راه کاری میانه و معتدل ارائه کرده است؛ راه کاری که به رغم گذشت چهارده قرن از پیدایش آن، هنوز بوی تازگی از آن برمی خیزد. اسلام میل جنسی را به رسمیت می شناسد و حتی آن را پلید نیز نمی داند، به شرط آنکه به درستی و با شیوه ای مناسب در مسیر انسان ساز خویش به حرکت درآید.
راه کار مکتب اسلام در چنین اندیشه ای و در مقام عمل به آن، به طور کلی، در دو راهبرد ذیل خلاصه می شود:
الف. راهبردهای کوتاه مدت و میان مدت همچون ازدواج سهل و آسان در جامعه و ترویج فرهنگ آن در میان اقشار گوناگون، به ویژه جوانان.
ب. راهبردهای بلندمدت و اساسی همچون از بین بردن زمینه های به کارگیری ناسالم این میل در جامعه برپایه دستورات و ارزش هایی مانند: حجاب، عفاف، خویشتن داری و پرهیز از اختلاط زنان و مردان.
این دو راهبرد که برگرفته از دستورات صریح و فرمان های روشن پروردگار در قرآن و کلام الهی اند، ما را در بیان فلسفه وجودی و وجوبی حجاب و پوشش، با نکاتی همچون نکات ذیل مواجه می سازند:
1. «امنیت» به تمام معنای آن از جمله مسائلی است که در اندیشه اسلامی به آن توجه کافی شده است. «برهنگی» به معنای عدم پوشش و ناپوشیدگی در جامعه یا تضعیف و کم توجهی به آن، پیامدهایی ناگوار همچون آرایش، خودآرایی، و عشوه گری به همراه دارد و مردان، به ویژه جوانان، را در معرض تحریک دایم عصبی و ایجاد التهاب و هیجان دروغین زودگذر قرار می دهد. این بار هیجان و التهاب آن چنان است که گاه فرد را به بیماری روانی مبتلا می کند و از این رو، او را به اعمالی وامی دارد که سرچشمه بسیاری از مفاسد و معاصی دیگر می شود؛ آن چنان که برخی از دانشمندان با توجه به چنین نکته ای بر این اعتقادند که «هیچ حادثه مهمی را پیدا نمی کنید، مگر آنکه پای زنی در میان است.»
2. نگاهی گذرا به تلاش خانواده ها در جوامع گوناگون و گذری آماری بر دلایل بیشتر «طلاق»ها، این پدیده شوم، نکته ای مسلّم را به خودنمایی وامی دارد: درهم شکستن حریم خانواده و برهنگی روزافزون در جامعه انسانی، جدایی و از هم گسیختگی خانواده ها و در پی آن، پدیده ای تلخ و جانسوز همچون «فرزندان طلاق» را در پی می آورد؛ زیرا در بازار آزاد برهنگی، زنان به صورت «کالای مشترک»، دست کم در مراحل غیرآمیزش جنسی به شمار می آیند و دیگر پیوند زناشویی قداست و پاکی خاص خویش را در میان دو نفر، که به یکدیگر تعلّق خاطر دارند، ندارد؛ چرا که هر روز مردی در دام زنی دیگر و زنی در دام مردی دیگر فرو می افتد و کانون زندگی او را سست می گرداند.
3. بسط و گسترش دامنه فحشا در جامعه و افزایش شمار فرزندان نامشروع از دیگر دلایل فلسفه «وجوبی» حجاب است. نگاهی کوتاه به آمار تولّد فرزندان نامشروع در کشور ایالات متحده آمریکا (سال 1999 میلادی) نشانگر آن است که بسیاری از فرزندان تازه تولّد یافته نامشروع هستند. اگر صادقانه و با انصاف به شکل گیری چنین روندی نظر اندازیم، مشاهده می کنیم که از جمله بسترسازهای اساسی در وقوع چنین فرایندی، «برهنگی» و روابط بی حدّ و حصر میان زنان و مردان است.
4. هنگامی که برهنگی زن در جامعه به ارزش تبدیل شود، پیامد طبیعی آن افزایش روزافزون آرایش و خودنمایی او در جامعه است.
در چنین جامعه ای، زن دیگر از راه علم و آگاهی و دانایی، ارزش نمی یابد، بلکه همچون عروسکی از راه جاذبه جنسی افزون تر به وسیله کسب درآمد گروهی آلوده و فریب کار و دیو صفت تبدیل می شود و کار به جایی می رسد که این اصل در جامعه پای می گیرد که «هر چه جاذبه جنسی افزون تر، ارزش شخصیتی بیشتر!»
حجاب و پاسخ به شبهات
مخالفان پدیده حجاب پرسش هایی مطرح می نمایند؛ همچون مسائل ذیل:
1. با توجه به اینکه نیمی از جمعیت جامعه را زنان تشکیل می دهند، آیا حجاب سبب انزوای این گروه بزرگ و سبب عقب افتادگی این گروه فعّال و در نهایت، تبدیل آنان به نیرویی سربار و مصرف کننده در جامعه نمی شود؟
در پاسخ به این پرسش، باید گفت: حجاب و پوشش هیچ گاه زن را در جامعه منزوی نمی سازد؛ زیرا حضور امروزین او در جایگاه های گوناگون، نادرستی این سخن را به اثبات می رساند.
2. حجاب دست و پاگیر است و زن را از فعالیت سازنده بازمی دارد.
اولاً، این پرسش زمانی درست است که منظور از «حجاب» چادر باشد، ولی اگر حجاب به معنای پوشش باشد، که چادر هم نوعی پوشش است، چنین اشکالی پیش نمی آید؛ زیرا اگر به مناطق گوناگون کشورمان بنگریم، غالب زنان روستایی در شالیزارها و دیگر عرصه های کشاورزی، فعالیت های خود را با حفظ حجاب، انجام می دهند و جالب آنکه حتی این کار را در بسیاری اوقات، بهتر و برتر از مردان به انجام می رسانند.
ثانیا، اگر بپذیریم منظور از حجاب «چادر» است و یا اصلاً حجاب زحمت دارد، چون این اصل برای سلامت و رشد جامعه مفید است، باید آن را تحمّل کرد؛ زیرا مگر دانش اندوزی زحمت ندارد؟ مگر راست گویی و دیگر ارزش های اخلاقی برخی از آزادی ها را سلب نمی کنند؟
3. حجاب طبع حریص مردان را بیشتر تحریک می کند و حرص آنان را شعله ورتر می سازد. آیا این شیوه کارآمد است؟
انسان به چیزی حرص می ورزد که هم از آن منع و هم به سوی آن تحریک شود، اما حجاب و پوشش زن در جامعه چنین نیست، بلکه حجاب از نگاه اسلام، تنها به منزله پوششی است که زن را در برابر تیرهای سهمگین نگاه مرد، که زهر گناه را با خود به همراه دارند، حفظ می کند و به او مصونیت می بخشد.
4. دلیل معقول و منطقی برای حجاب زنان چیست؟
شهید مطهّری رحمه الله می فرماید: «به عقیده ما، ریشه پدید آمدن حریم و حایل میان زن و مرد را در میل به ریاضت، یا میل مرد به استثمار زن یا حسادت مرد، یا عدم امنیت اجتماعی برای زن یا عادت زنانگی نباید جست و لااقل، کمتر در اینجا جست وجو کرد. به طور کلی، بحثی است درباره ریشه اخلاق جنسی زن از قبیل حیا و عفاف و از آن جمله است: تمایل به ستر و پوشش خود از مرد. در اینجا، نظریاتی ابراز شده است با دقیق ترین آن ها این است که حیا و عفاف و ستر و پوشش تدبیری است که خود زن با یک الهام برای گران بها کردن خود و حفظ موقعیت خود در برابر مرد به کار برده است. زن با هوش فطری و با یک حسّ مخصوص به خود دریافته است که از نظر جسمی، نمی تواند با مرد برابری کند و اگر بخواهد در میدان زندگی با مرد پنجه نرم کند، از عهده زور بازوی مرد برنمی آید و از طرف دیگر، نقطه ضف مرد را در همان نیازی یافته است که خلقت در وجود مرد نهاده است که او را مظهر عشق و طلب و زن را مظهر معشوقیّت و مطلوبیّت قرار داده است ... وقتی که زن مقام و موقع خود را در برابر مرد یافت و نقطه ضعف خود دانست، همان طور که متوسّل به زیور و خودآرایی و تجمّل شد که از آن راه قلب مرد را تصاحب کند، توسّل به دور نگه داشتن خود از دسترس مرد نیز جست و دانست که نباید خود را رایگان در اختیار گذارد، بلکه بایست آتش عشق و طلب او را تیزتر کند.»(3)
5. آیا حجاب اختصاصی به دین اسلام دارد یا در ملل و اقوام گذشته هم وجود داشته است؟
قرآن در سوره اعراف، آیه 20 راجع به آدم و حوا می فرماید: وقتی شیطان آن دو را فریفت و آن دو از درخت ممنوعه خوردند و عورت های آن ها آشکار شد، آن ها با برگ های درختان عورت های خود را پوشانیدند. پس مسئله پوشش از اول آفرینش مطرح بوده؛ زیرا کتیبه ها، سکّه ها، تندیس ها، نقاشی ها، فرش ها، ظروف نقره ای و نقش های برجسته تاریخی حاکی از آن هستند که انسان ها از روزی که پا بر این کره خاکی نهاده اند، پوشش را مراعات می کرده اند. از کتاب مقدّس برمی آید که در عهد حضرت سلیمان علیه السلام زنان علاوه بر پوشش بدن، روبند بر صورت می انداختند.(4) و باز از قرآن استفاده می شود که در عهد حضرت سلیمان علیه السلام حتی ملکه سبا، که خورشیدپرست بود، پوشش کامل داشت؛ زیرا از آیات مربوط به داستان ملکه سبا چنین به دست می آید که وقتی او وارد قصر حضرت سلیمان علیه السلام شد و خواست به نزدیک تخت او برود، چون حضرت سلیمان علیه السلام دستور داده بود کاخ را از سنگی آبگینه فرش نمایند، بلقیس دامنش را بالا کشید تا هنگام رد شدن خیس نشود. در زمان حضرت ابراهیم علیه السلام نیز حجاب رایج بود؛ نامزد اسحاق وقتی او را دید، برقع بر صورت انداخت.(5) زنان ایرانی در دوره های گوناگون، از مادها، هخامنشیان، اشکانیان و سامانیان دارای پوشش بودند.
طبق قراین و شواهد موجود در ایران باستان و در میان یهود و احتمالاً در هند، حجاب وجود داشته و از آنچه در قانون اسلام آمده، به مراتب سخت تر بوده است.
ویل دورانت درباره قوم یهود می نویسد: «اگر زنی به نقض قانون یهود می پرداخت؛ چنان که ـ مثلاً ـ بی آنکه چیزی بر سر داشت به میان مردم می رفت و یا در شارع عام نخ می رشت یا میان مردم می رفت و با هر سنخی از مردم درد دل می کرد یا صدایش آن قدر بلند بود که چون در خانه اش تکلّم می نمود همسایگانش می توانستند سخنان او را بشنوند، در آن صورت، مرد حق داشت بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد.»(6)
در زمان زرتشت، زنان منزلتی عالی داشتند و با کمال آزادی و با روی گشاده در میان مردم و جامعه رفت و آمد می کردند. اما پس از داریوش، مقام زن، بخصوص در طبقه ثروتمند، تنزّل پیدا کرد. زنان فقیر، چون برای کار کردن ناچار از آمد و شد در میان مردم بودند، آزادی خود را حفظ کردند، ولی در مورد زنان دیگر، گوشه نشینی زمان حیض، که برایشان واجب بود، به تدریج امتداد پیدا کرد و سراسر زندگی اجتماعی آن ها را فراگرفت. زنان طبقه بالای اجتماع جرئت آن را نداشتند که جز در تخت روان روپوشدار، از خانه بیرون بیایند و حق نداشتند حتی پدران و برادران خود را ببینند؛ زیرا پدران و برادران نسبت به زن شوهردار نامحرم شمرده می شدند. به همین دلیل، در نقش هایی که از ایران باستان بر جای مانده، هیچ صورت و شمایل زنی دیده نمی شود.
پی نوشت:
2. مرتضی مطهّری، مسئله حجاب، چ 43، صدرا، 1375، ص 28.
3. مرتضی مطهری، پیشین، ص 69 ـ 70.
4. کتاب مقدّس (عهد عتیق و عهد جدید) و ترجمه فاضل خان همدانی، ولیام گلن و هنری، کتاب سرود سلیمان، تهران، اساطیر، 1380، فصل پنجم، سفر نشید الاناشید، ب 5، ص 1003، آیه 8.
5. همان، سفر تکوین، باب 24، آیه 66.
6. ویل دورانت، تاریخ تمدّن، ترجمه ابوالقاسم ظاهری، انتشارات فرانکلین و اقبال، کتاب چهارم، «عصر ایمان»، بخش سوم، «عصر عظمت».
خیلی خوشحال میشم اگر کسی اشکالمو بهم بگه و اگر در آن موضوع سوالی داشته باشم میپرسم که ابعاد اونو بدونم . گاهی پیش میاد که میدونم اشکالمو اما یک ضرورت دیگه با اون در تعارض قرار میگیره . مثلا منزل بنده داخل طرح ترافیکه . شهرداری برداشته تمام ورودی خروجیهای طرحو دوربین گذاشته . خوب من چکار کنم . برم بمیرم ؟ میام با ماشین برم بیرون چسب میزنم پلاکو بعضی رهگذرا تیکه میندازن منم بهشون میگم چکار کنم مجبورم . اما ازشون ناراحت نمیشم
دعوا نمیکنم
وقتی کسی با علم به اینکه باحجاب بودن خوبه و تمام مزایای حجاب رو میدونه و با این همه بی حجابی یا بهتر بگم بد حجابی رو انتخاب میکنه که دیگه دوست نداره ارشاد یا تنبیه یا باهاش برخورد بشه ....
خیلی ناراحت میشم و خیلی هم بهم برمیخوره . اگر حجاب خوبه باید خوبیش به من هم برسه یا خوبیش برام قابل لمس و درک باشه تا خودم انتخابش کنم . حجابی که انتخاب خود فرد نباشه مثل عبادتی میمونه که از روی ترس باشه .
خیلی ناراحت میشم و خیلی هم بهم برمیخوره . اگر حجاب خوبه باید خوبیش به من هم برسه یا خوبیش برام قابل لمس و درک باشه تا خودم انتخابش کنم . حجابی که انتخاب خود فرد نباشه مثل عبادتی میمونه که از روی ترس باشه .
بله حرف شما درسته
لطفا خوبی حجاب از دیگاه خودتون بفرمایید
این یه کار پژوهشی - علمی و گسترده رو میطلبه که واقعا بشه محاسن حجاب رو مشخص کرد .
اما اگر فقط تکیه بر تجربیات فردی بخواد باشه ، من میتونم به جلوگیری از نگاه های هیز و به تبع اون شاید افکار هیز اشاره کنم . اینکه به آدم نگاه بد نشه و فکرهای آلوده پشت سرش نباشه ، کم چیزی نیستش .
اما این که این امر نسبی هست یا نه باید همون کار تحقیقاتی علمی گسترده در سراسر دنیا روش صورت بگیره .
... چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید، حال آن که خیرِ شما در آن است. و یا چیزی را دوست داشته باشید، حال آنکه شرِّ شما در آن است. و خدا میداند، و شما نمیدانید.
owner;413938 نوشت:
برادر من سوالتون از بیخ ایراد داره
وقتی کسی با علم به اینکه باحجاب بودن خوبه و تمام مزایای حجاب رو میدونه و با این همه بی حجابی یا بهتر بگم بد حجابی رو انتخاب میکنه که دیگه دوست نداره ارشاد یا تنبیه یا باهاش برخورد بشه ....
اینطور نیست که همه در مورد حجاب علم داشته باشند. حتی برخی تصورات غلط در مورد حجاب دارند. حتی خیلی از دخترها فکر می کنند حجاب واجب نیست چون توی قرآن نیست و این را آخوندها از خودشان در آوردن. این داستان نیست. بنده خودم این را از بعضی دخترهای دانشجو شنیدم.
میگن حجاب توی قرآن نیست.
واقعا همه علم دینی در یک سطح ندارند
کسی که در خانواده اش 24 ساعت ماهواره روشن است و پاش هم توی مسجد نذاشته و از دین چیزی بهش یاد ندادن از کجا علم حجاب را بدست آورده!؟
ماهواره هم که مثل رگبار صبح تا شب مغز ایرانی ها را پر از شبهه میکنه و به دین و آخوندها و رهبر بدبین میکنه.
همش میگن رهبر دیکتاوره اله بله فلانه
:Gig:من همه اش میگم ببینین چطوری زنان ماروبدحجاب کردن ماهم بایددرباحجاب کردنشون همون طوربرخوردکنیم بافرهنگ سازی البته اولش که بازوربوده زورچندان جواب نداده اومدن ازفرهنگ سازی برابدحجابی استفاده کردن.اولم گفته بودم بشریت داره به سمت دوران کهن وانسانهای اولیه پیش میره اونابه سمت لباس ودرنهایت حجاب رسیدن ماحالادوباره داریم برمیگردیم عقب:Gig:
در محکومیت برخورد با حجاب صورت گرفت: دفاع منحصر به فرد بازیگر معروف فرانسوی از زنان محجبه + تصاویر
align: center
یک هنرمند فرانسوی با سرکردن مقنعه و محبوس کردن خود در قفسی شیشیهای، رفتار زننده و ضداسلامی نیروهای پلیس و برخی شهروندان با زنان محجبه کشورش را محکوم کرد. وی در گفتگو با یک شبکه فرانسوی از اهدافش درمورد اجرای این تئاتر خیابانی و واکنشهای جالب شهروندان سخن گفت.
یکی از بازیگران معروف فرانسوی با رعایت پوشش حجاب و اجرای تئاتری خیابانی٬ تبعیض ایجاد شده نسبت به زنان محجبه در این کشور را شهودی سازی کرد.به نوشته پایگاه اینترنتی شبکه فرانسوی "امت"٬ «سونیا مرازگا» با سرکردن مقنعه و محبوس کردن خود در قفسی شیشیهای٬ رفتار زننده و ضداسلامی نیروهای پلیس و برخی شهروندان با زنان محجبه کشورش را محکوم کرد.
این دفاع ابتکاری که به نوع خود منحصر به فرد بود؛ در چند منطقه "پاریس" پایتخت فرانسه از جمله «بلویل»، «بوبورگ» و «موت پیکه گرونل» اجرا شد. وی در گفتگو با این شبکه اظهار داشت: هدف من از این نمایش٬ درک زنان محجبه از سوی شهروندان٬ نیروهای پلیس و مقامات کشور بود. سونیا مرازگا تاکید کرد: این درک باید به جایی برسد که هر زنی حق داشته باشد خودش درمورد نوع پوشش تصمیم گیری کنند. بازیگر معروف فرانسوی خاطرنشان کرد: از سال 2001 برخورد با زنان محجبه در جهان افزایش یافت و در فرانسه این موضوع بیشتر مشاهده میشد و اسلام هراسی به نهایت خود رسید. وی درمورد اقدام دفاعی خود اظهار داشت: "زن محجبه در جعبه" ایده ای بود که در ذهن من جوانه زد و این نماد دستگیری زنان مسلمان و خانه نشینی آنها است. میدانم این حرکت من٬ اولین در نوع خود است. مرازگا در مورد واکنش مردم نیز گفت: مردم یا با نگاه دزدانه (گوشه چشم) و یا تکبیر گویان به سوی من میآمدند. البته عده محدودی هم بی تفاوت از کنارم گذشتند.
بازیگر معروف فرانسوی اضافه کرد: برخی از مسلمانان ابتدا فکر کردند که من برای تمسخر آنان دست به چنین نمایشی زدم ولی در نهایت متوجه نیت من شدند و ابراز خرسندی کردند. وی در مورد بازتاب و تاثیر گذاری تئاتر خیابانی خود گفت: نمی دانم که اثر گذار بوده یا نه ولی مهم این است که توجه مردم به مسئله اسلام هراسی جلب و امیدوارم این حرکت در کشورهای مختلف دنیا نیز انجام شود. مرازگا در پایان اظهار داشت: قصد دارم نتایج این نمایش و بازخوردهای شهروندان فرانسه نسبت به این تئاتر خیابانی را در قالب مستندی تهیه و در آیندهای نزدیک به نمایش درآورم.
به نظر من عقل و شعور تنها قسمتی از راه برای فهمیدنه.
پرسیدن و مشورت کردن و گوش کردن به حرف دیگران و توجه به تجربه دیگران و از همه مهمتر توکل باید در نظر گرفت
شاید ااگر در اختیار افراد با حجاب و بی حجاب امار درستی از خانواده های با خجاب و بی حجاب دهند
افراد خود خواهند توانست انتخاب نمایند
مثلا امار دهند امار طلاق در خانواده های با حجاب بیشتره یا بی حجاب
مریضی و فساددر خانواده های باحجاب بیشتره یا بی حجاب
روانی ها در این خانواده ها بیشترهت یا در ان خانواده ها
....
التماس دعا
بودیم؟؟؟.... خوب من الان بی حجابم!:Cheshmak: و کسایی رو که دوسشون داشتم رو به هین علت از دست دادم!:Ghamgin: اول درست تشریح کنید... (حجاب... یا چادر؟؟؟) بعد هستیم در خدمتتون!:Gig:
سلام اگر منظور شما تذکر یک رهگذره که من واقعا نمیدونم الان با این اوضاعی که هست چطوری باشه که تاثیرگذار باشه. اما فقط یک چیزی رو مطمئنم که تذکر و نهی از منکر آقایون نسبت به خانم های بدحجاب خیلیییییی اثر بدی داره خیلللییی... من به شخصه دیدم که چقدر خانمارو از دین و مذهبیا متنفر میکنه و چه نسبت هایی به این آقایون داده میشه که البته خود منم تا حدیشو موافقم!!!!!! من فکر میکنم بیشترین تاثیر رو در دوستی ها و با تبلیغات غیر مستقیم (مثه خود غرب که کاملا غیر مستقیم حجاب و الگوی برخی خانم های مسلمونو تغییر داد) میشه روی حجاب تاثیر گذاشت اما... اما رسانه ما همراهه با غربه و اکثر فیلم هاش پر از رواج منکره چه برسه به نهی از منکر!
من اگه بی حجاب بودم هرجور به میگفتن بدم میومد.....مگه اینکه غیر مستقیم حالیم میشد وگرنه مستقیم نه!
[="#006400"]
خدا به شما خير بده !
ما در تاپيك حجاب آیا حجاب حق الله است یا حق الناس؟؟؟
مثال اورديم كه بايد غير مستقيم باشه مثلا حتي شده با ياد اوري داستان حتي بزغاله و گرگ مثلا
شنگول و منگول و حبه انگور كه انصافا هر چند سبك ولي تاثير زيادي روي بچه هاي اون دوره در حفظ امنيت و سلامت داشت .
اما بدبختانه اون ارسال هم بخاطر برداشت نادرست پاك شده
اينجا بيشتر داد ميزنم
ما بايد اول ببينيم دليل اينكه بي حجابه چيه ؟
با حجاب و مومن مشكل داره يا انگيزه اي براي اينكار نداره !
بعد بايد ببينيم حد و حدود دركش چيه ! به چي نياز داره ؟ كودك خياله يا بزرگسال ؟
در حال حاضر ميشه گفت متاسفانه اكثر بد حجاباي جامعه اگاهانه چنين كاري ميكنند
چون نياز به توجه بيشتري دارند و اين نياز در خانواده سنجيده و بر طرف نميشه و
طرف ميلي به درك و فهم حق الله و حق الناس نداره !! چون فقر وارد زندگيش شده !
منظورم فقر مادي نيست ! فقر معنوي و مهر قلبي ست كه بايد از طرف پدر و مادر و برادر و .... تامين بشه
و نميشه !!!
چند كلمه محبت اميز !
گردش دسته جمعي خانواده !
دوست بودن با هم بودن و ...
كه خدا رو شكر كم كم داره جا ميفته و همين امسال ديديم كه توي برنامه هاي صدا و سيما
خواهر و برادر اجازه پيدا كردن تا روي همديگرو ببوسن ...
براي امر به معروف هم منو شما ديگه اختيارات و مسئوليت هامون بيشتر ازمامور انتظامي موظف به ارشاد كه نيست !
اونا با درك حجاب و تعريف درست حجاب با روي خوشي كه همه اسلام است چنين چيزي رو به طرف هديه ميكنند !!!
تا بلكن چراغي در راه تاريك شخص روشن بشه و طرف با امنيت و اسايش بيشتري به راهش ادامه بده . [/]
من دوست داشتم وقتى بهم تذكر ميدادن خودشون رو خيلى عالى و خوب و منو خيلى پست نميديدن!البته من كلا از اينكه نصيحتم كنند خوشم مياد.به شرط اينكه عاقلانه باشه و به گونه اى باشه كه موجب نشه ابروى فرد وسط جمعيت از بين بره.مخصوصا كه اين بد حجابى ممكنه به خاطر نا اگاهى باشه
خوهران عزیز یادتون باشه 15-20 سال میتونید برای مردای مردم دلبری و...کنید
یادمون باشه دست بالای دست بسیاره______- یروزی یکی اومد دل شوهرت ر برد یادت باشه اصلا نا راحت نشی ...
خود کرده را تدبیر نیست...
نظر من اینه ک آدمای کم حجاب ضعف شخصیت دارند ...
.
خیلی خیلی ارزون دارند خودشون ر فی سبیل الله(؟؟؟) میفروشند
بالاخره هر کس ی قیمتی داره...
اینا اینقدر میارزند ...
هرکسی را بهر کاری ساختند ..
آنچه مسلم است انسان به انتخاب شخصی خویش بیشترین وفاداری را دارد.
پس چه بهتر که هر یک از ما با کردار و گفتار خود
و در اجتماعات بزرگ تر با تکیه بیشتر بر منشمان
اشتیاق اینگونه زیستن را در افرادی که راهی متفاوت برگزیده اند برانگیزیم.
من با دیدن وقار و شیوا سخن گفتن یک بانوی مسلمان بیشتر به پیروی از روش حضورش در اجتماع ترقیب می شدم.
نکته:گاه می بینیم افرادی از هنگام نماز دیگر نه پاسخ تلفن را می دهند و نه تا یکی دو ساعت می توان آنان را پیدا کرد.
اما هستند افرادی که حتی ایستاده اند برای به پا داشتن نماز و قبل از ورود به نماز تلفن زنگ می زند.... از آنجا که شاید خلقی از ناچاری نیاز به کمک داشته باشد پاسخ را می دهند... اما به محض آنکه متوجه می شوند شرایط در حد اضطرار نیست: با یک جمله :"حی علی الصلاه "... هم ارتباط را به پایان می رسانند و هم بر فرد مد نظر یادآور زمان "نماز" می شوند.
اگر بی حجاب بودید ، دوست داشتید چطوری ارشادتون کنند؟
من به شعور طرف مقابلم احترام میذارم و توقع چنین احترامی رو از طرف مقابلم دارم و همونطور که اجازه ارشاد رو به خودم نمیدم دوست هم ندارم کسی منو ارشاد کنه..
چون این مسائل به خودش مربوطه و من حق دخالت تو امور شخصی کسی رو ندارم
سلام دوست عزیز
امروزه آنچه روی جوانان تاثیرگذار است این است که خودشان چیزی را لمس کنند و بخواهند و تنبیه دیگه تاثیرگذار نیست صد درصد آثار تشویق و تایید و تقویت کننده ها موثرتر از هرچیزی دیگری است. من خودم هرگز از اینکه کسی مستقیما بگویید این کار رو بکن و نکن خوشم نمیاد اگه با کسی باشم که رفتارهاش رو ببینم و صداقت در کلام و رفتارش رو ببینم به خودی خود روم اثر می گذارد. من در زمان دانشجویی این رو لمس کردم هم اتاقیم چادری نبود و از چادری ها شدیدا بدش میمود و می گفت همشون دروغگو هستن و به قول خودش به همین خاطر نماز هم نمیخوند. ولی من هرگز باهاش به تندی برخورد نکردم حتی وقتی این حرف رو زد. سعی کردم خودم باشم. بعد از چندی دیدم داره نماز می خونه. تعجب کردم خودش برام توضیح داد که فکر نمی کردم چادری پیدا بشه که صادق باشه و حرف و عملش یکی باشه بنابر این تصیمیم گرفتم نماز بخونم. من هم خدا رو شکر کردم کمی تاثیرگذار باشم.
من به شعور طرف مقابلم احترام میذارم و توقع چنین احترامی رو از طرف مقابلم دارم و همونطور که اجازه ارشاد رو به خودم نمیدم دوست هم ندارم کسی منو ارشاد کنه..
چون این مسائل به خودش مربوطه و من حق دخالت تو امور شخصی کسی رو ندارم
وایسلی گوجا;492065 نوشت:
چیزی که به سایرین ربط نداره از حوزه انتقاد و پیشنهاد اون ها خارج است حتی اگه خوش لحن باشند!
تازمانی که پوشش نامناسب در چهارچوب خانه و خانواده باشد کسی حق دخالت ندارد.
اما زمانی که این پوشش نامناسب وارد فضای جامعه میشود و به سطح جامعه آسیب می رساند وظیفه ی هر شخصی است که امربه معروف و نهی از منکر کند.
آیات امر به معروف و نهی از منکر در قرآن بسیار زیاد است. وهمچنین در روایات از معصومین(ع) این امر تاکید شده است. و ترکش بدون عذر اشکال دارد.
اما نوع امر به معروف مهم است که میبایست به گونه ای باشد که به شخصیت طرف مقابل توهین نشود.
این امر باید دوستانه باشد ، به دور از توهین باشد ، در حد امکان مستقیم مورد خطاب قرار ندهد و...... (( بستگی به موقعیت و شرایط و موضوع اتفاق دارد ))[/]
تازمانی که پوشش نامناسب در چهارچوب خانه و خانواده باشد کسی حق دخالت ندارد.
اما زمانی که این پوشش نامناسب وارد فضای جامعه میشود و به سطح جامعه آسیب می رساند وظیفه ی هر شخصی است که امربه معروف و نهی از منکر کند.
آیات امر به معروف و نهی از منکر در قرآن بسیار زیاد است. وهمچنین در روایات از معصومین(ع) این امر تاکید شده است. و ترکش بدون عذر اشکال دارد.
اما نوع امر به معروف مهم است که میبایست به گونه ای باشد که به شخصیت طرف مقابل توهین نشود.
این امر باید دوستانه باشد ، به دور از توهین باشد ، در حد امکان مستقیم مورد خطاب قرار ندهد و...... (( بستگی به موقعیت و شرایط و موضوع اتفاق دارد ))
با این استدلال من هم مجاز هستم پوششی که از نظر خودم مناسب نیست رو ارشاد کنم درسته ؟
نامناسب چه تعریفی داره ؟ ارشاد چه تعریفی داره ؟ توهین چه تعریفی داره ؟ وظیفه چی هست ؟
هر کسی تعریف خودش رو ازین واژه ها داره و بر اساس درک خودش تشخیص میده که لازمه تو امور شخصی دیگران دخالت کنه و انجام وظیفه کنه.
دخالت تو امور شخصی یعنی شما حق نداری درباره زندگی خودت تصمیم بگیری من به جای شما فکر میکنم و تشخیص خوب و بد رو میدم چیزی که برای من آزار دهنده هست رو نمی تونم قبول کنم و تو باید کاری رو انجام بدی و طرز فکری رو داشته باشی که من مهر تایید درستی رو روی اون زدم
تبیینی بر مسئله حجاب
این مقاله برای تبیین گوشه هایی از مسئله حجاب ضمن اشاره ای به پیشینه این مسئله در ملل و نحل و سایر ادیان، به سؤالاتی در خصوص فلسفه حجاب پاسخ داده است. مهم ترین محورهایی که در این مقاله به آن ها پرداخته شده عبارتند از: تأثیر حجاب بر ایجاد امنیت، تحکیم خانواده، و جلوگیری از فحشا. بنابراین، حجاب نه تنها موجب منزوی بودن زن نمی شود، بلکه حضور او را در جامعه راحت تر می سازد.
گوهر اسلام، سعادت و نجات آدمی است و باورهای دینی و احکام اخلاقی و فقهی در راستای این غایت نازل شده اند. در حقیقت، هدف کلیه آموزه هایی که از سوی خالق حکیم صادر می گردند چیزی جز پاسخ گویی به همه نیازهای روحی و جسمی، مادی و معنوی، و فردی و اجتماعی انسان نیست. در نتیجه، احکام الهی مربوط به پوشش زن نیز با توجه به همین غایت و هدف صادر شده اند.
مسئله حجاب از دیرباز مورد توجه و بحث و بررسی دانشمندان و روشن فکران، چه در شرق و غرب عالم و چه در داخل و چه خارج از کشور، بوده است. دامنه این سخنان و گستره عقاید برخاسته از آن، چنان است که گاه گروهی از این اندیشمندان در مقام تحلیل و بررسی، تا آنجا پیش می روند که «حجاب» را شاخصی «محدود» کننده و عامل «تضییع» در زیست فردی و حضور اجتماعی زنان در جامعه اسلامی می دانند و حتی از این رهگذر، خواهان «منع» یا دست کم «اختیاری شدن» آن می شوند و گاه گروهی دیگر، با دفاع نامناسب و ناآگاهانه خود، راه را بر محق جلوه دادن گروه نخستین هموار می کنند.
به راستی، «حجاب» چیست؟ آیا حجاب محدودکننده ای ذاتی در جامعه است؟ یا عاملی مصونیّت بخش است؟ آیا حجاب مخصوص دین اسلام است؟ یا در ملل و اقوام دیگر هم وجود داشته است؟
این مقاله به صورت تحلیلی ـ پژوهشی قصد آن دارد تا در جهت پاسخ گویی به پرسش هایی این چنین، همراه با بهره مندی از دیدی منصفانه و بهره گیری از منابع و سرچشمه های اصیلِ مکتب اسلام، به مسئله «حجاب» در جامعه اسلامی و اقوام و ملل گذشته و فلسفه آن بنگرد تا از این رهگذر، به چشم اندازی درباره وضعیت اجرای این دستور استوار و ارزش مستحکم در جامعه امروزین اسلامی ایران دست یابد.
واکاوی حجاب در اسلام
«حجاب»، این واژه عربی، در نگاهی به معنای پوشیدن، پوشش، پرده و حاجب است که البته در این میان، معنای «پرده» بیشترین کاربرد را دارد و همین امر موجب شده است که عده زیادی گمان کنند که اسلام خواسته است زن همیشه پشت پرده و در خانه محبوس باشد و بیرون نرود.
اندیشمند شهید مرتضی مطهّری در این باره می فرماید: «پوشش زن در اسلام این است که زن در معاشرت خود با مردان، بدن خود را بپوشاند و به جلوه گری و خودنمایی نپردازد. آیات مربوطه همین معنا را ذکر می کند و فتوای فقها هم مؤیّد همین مطلب است. حدود این پوشش را با استفاده از قرآن و منابع سنّت، می توان به دست آورد. در آیات مربوطه، لغت «حجاب» به کار نرفته است. آیاتی که در این باره هست، چه در سوره مبارکه نور و چه در سوره مبارکه احزاب، حدود پوشش و تماس های زن و مرد را ذکر کرده است، بدون آنکه کلمه «حجاب» را به کار برده باشد.»(2)
با توجه به چنین سخنانی، فهرست وار همراه با بیانی کوتاه و سخنی مجمل، به توصیف و تبیین «حجاب اسلامی» یا «پوشش اسلامی» درقالب گزاره های ذیل می پردازیم:
حجاب و فلسفه آن
اگر به انسان و ساختار وجودی او، چه از لحاظ جسمی و چه از نگاه روحی، بنگریم و از این رهگذر، نظری به انگیزه های نهفته و امیال گوناگون خفته در سرشت و خمیرمایه وجودی او، که «فطرت» نامیده می شوند، بیندازیم، به راحتی درمی یابیم که از جمله نیرومندترین، بزرگ ترین و برترین نیروهای موجود در او، غریزه «جنسی» است؛ میلی نیرومند که اگر در مسیر صحیح و راه درست خویش هدایت نشود، به سهولت سرچشمه گناهان بزرگ و معاصی نابخشودنی می گردد و پیامدی جز تبدیل زندگی پرنشاط و پویای انسانی به زندگی سراسر فلاکت و تباهی چیزی در پی ندارد.
اندیشمندان و روشن فکران با توجه به چنین نکته ای، سعی در چاره جویی بنیادین در رویارویی با این غریزه و میل فطری داشته و در این راه، نظریه های متفاوتی ارائه کرده اند. گروهی همچون مانی، بودا و تولستوی گفته اند: این میل نهفته و غریزه ذاتی را بکلی باید از بین برد تا انسان و جامعه انسانی از آسیب های آن در امان باشند و گروهی دیگر همچون فروید عکس این مطلب را بیان نموده اند.
در کشاکش میان این دو نظر، که یکی جانب افراط می پیماید و دیگری جانب تفریط، مکتبی زندگی آفرین همچون اسلام، که همواره از جایگاه اعتدال و گریز از افراط و تفریط سخن می گوید، راه کاری میانه و معتدل ارائه کرده است؛ راه کاری که به رغم گذشت چهارده قرن از پیدایش آن، هنوز بوی تازگی از آن برمی خیزد. اسلام میل جنسی را به رسمیت می شناسد و حتی آن را پلید نیز نمی داند، به شرط آنکه به درستی و با شیوه ای مناسب در مسیر انسان ساز خویش به حرکت درآید.
راه کار مکتب اسلام در چنین اندیشه ای و در مقام عمل به آن، به طور کلی، در دو راهبرد ذیل خلاصه می شود:
الف. راهبردهای کوتاه مدت و میان مدت همچون ازدواج سهل و آسان در جامعه و ترویج فرهنگ آن در میان اقشار گوناگون، به ویژه جوانان.
ب. راهبردهای بلندمدت و اساسی همچون از بین بردن زمینه های به کارگیری ناسالم این میل در جامعه برپایه دستورات و ارزش هایی مانند: حجاب، عفاف، خویشتن داری و پرهیز از اختلاط زنان و مردان.
این دو راهبرد که برگرفته از دستورات صریح و فرمان های روشن پروردگار در قرآن و کلام الهی اند، ما را در بیان فلسفه وجودی و وجوبی حجاب و پوشش، با نکاتی همچون نکات ذیل مواجه می سازند:
1. «امنیت» به تمام معنای آن از جمله مسائلی است که در اندیشه اسلامی به آن توجه کافی شده است. «برهنگی» به معنای عدم پوشش و ناپوشیدگی در جامعه یا تضعیف و کم توجهی به آن، پیامدهایی ناگوار همچون آرایش، خودآرایی، و عشوه گری به همراه دارد و مردان، به ویژه جوانان، را در معرض تحریک دایم عصبی و ایجاد التهاب و هیجان دروغین زودگذر قرار می دهد. این بار هیجان و التهاب آن چنان است که گاه فرد را به بیماری روانی مبتلا می کند و از این رو، او را به اعمالی وامی دارد که سرچشمه بسیاری از مفاسد و معاصی دیگر می شود؛ آن چنان که برخی از دانشمندان با توجه به چنین نکته ای بر این اعتقادند که «هیچ حادثه مهمی را پیدا نمی کنید، مگر آنکه پای زنی در میان است.»
2. نگاهی گذرا به تلاش خانواده ها در جوامع گوناگون و گذری آماری بر دلایل بیشتر «طلاق»ها، این پدیده شوم، نکته ای مسلّم را به خودنمایی وامی دارد: درهم شکستن حریم خانواده و برهنگی روزافزون در جامعه انسانی، جدایی و از هم گسیختگی خانواده ها و در پی آن، پدیده ای تلخ و جانسوز همچون «فرزندان طلاق» را در پی می آورد؛ زیرا در بازار آزاد برهنگی، زنان به صورت «کالای مشترک»، دست کم در مراحل غیرآمیزش جنسی به شمار می آیند و دیگر پیوند زناشویی قداست و پاکی خاص خویش را در میان دو نفر، که به یکدیگر تعلّق خاطر دارند، ندارد؛ چرا که هر روز مردی در دام زنی دیگر و زنی در دام مردی دیگر فرو می افتد و کانون زندگی او را سست می گرداند.
3. بسط و گسترش دامنه فحشا در جامعه و افزایش شمار فرزندان نامشروع از دیگر دلایل فلسفه «وجوبی» حجاب است. نگاهی کوتاه به آمار تولّد فرزندان نامشروع در کشور ایالات متحده آمریکا (سال 1999 میلادی) نشانگر آن است که بسیاری از فرزندان تازه تولّد یافته نامشروع هستند. اگر صادقانه و با انصاف به شکل گیری چنین روندی نظر اندازیم، مشاهده می کنیم که از جمله بسترسازهای اساسی در وقوع چنین فرایندی، «برهنگی» و روابط بی حدّ و حصر میان زنان و مردان است.
4. هنگامی که برهنگی زن در جامعه به ارزش تبدیل شود، پیامد طبیعی آن افزایش روزافزون آرایش و خودنمایی او در جامعه است.
در چنین جامعه ای، زن دیگر از راه علم و آگاهی و دانایی، ارزش نمی یابد، بلکه همچون عروسکی از راه جاذبه جنسی افزون تر به وسیله کسب درآمد گروهی آلوده و فریب کار و دیو صفت تبدیل می شود و کار به جایی می رسد که این اصل در جامعه پای می گیرد که «هر چه جاذبه جنسی افزون تر، ارزش شخصیتی بیشتر!»
حجاب و پاسخ به شبهات
مخالفان پدیده حجاب پرسش هایی مطرح می نمایند؛ همچون مسائل ذیل:
1. با توجه به اینکه نیمی از جمعیت جامعه را زنان تشکیل می دهند، آیا حجاب سبب انزوای این گروه بزرگ و سبب عقب افتادگی این گروه فعّال و در نهایت، تبدیل آنان به نیرویی سربار و مصرف کننده در جامعه نمی شود؟
در پاسخ به این پرسش، باید گفت: حجاب و پوشش هیچ گاه زن را در جامعه منزوی نمی سازد؛ زیرا حضور امروزین او در جایگاه های گوناگون، نادرستی این سخن را به اثبات می رساند.
2. حجاب دست و پاگیر است و زن را از فعالیت سازنده بازمی دارد.
اولاً، این پرسش زمانی درست است که منظور از «حجاب» چادر باشد، ولی اگر حجاب به معنای پوشش باشد، که چادر هم نوعی پوشش است، چنین اشکالی پیش نمی آید؛ زیرا اگر به مناطق گوناگون کشورمان بنگریم، غالب زنان روستایی در شالیزارها و دیگر عرصه های کشاورزی، فعالیت های خود را با حفظ حجاب، انجام می دهند و جالب آنکه حتی این کار را در بسیاری اوقات، بهتر و برتر از مردان به انجام می رسانند.
ثانیا، اگر بپذیریم منظور از حجاب «چادر» است و یا اصلاً حجاب زحمت دارد، چون این اصل برای سلامت و رشد جامعه مفید است، باید آن را تحمّل کرد؛ زیرا مگر دانش اندوزی زحمت ندارد؟ مگر راست گویی و دیگر ارزش های اخلاقی برخی از آزادی ها را سلب نمی کنند؟
3. حجاب طبع حریص مردان را بیشتر تحریک می کند و حرص آنان را شعله ورتر می سازد. آیا این شیوه کارآمد است؟
انسان به چیزی حرص می ورزد که هم از آن منع و هم به سوی آن تحریک شود، اما حجاب و پوشش زن در جامعه چنین نیست، بلکه حجاب از نگاه اسلام، تنها به منزله پوششی است که زن را در برابر تیرهای سهمگین نگاه مرد، که زهر گناه را با خود به همراه دارند، حفظ می کند و به او مصونیت می بخشد.
4. دلیل معقول و منطقی برای حجاب زنان چیست؟
شهید مطهّری رحمه الله می فرماید: «به عقیده ما، ریشه پدید آمدن حریم و حایل میان زن و مرد را در میل به ریاضت، یا میل مرد به استثمار زن یا حسادت مرد، یا عدم امنیت اجتماعی برای زن یا عادت زنانگی نباید جست و لااقل، کمتر در اینجا جست وجو کرد. به طور کلی، بحثی است درباره ریشه اخلاق جنسی زن از قبیل حیا و عفاف و از آن جمله است: تمایل به ستر و پوشش خود از مرد. در اینجا، نظریاتی ابراز شده است با دقیق ترین آن ها این است که حیا و عفاف و ستر و پوشش تدبیری است که خود زن با یک الهام برای گران بها کردن خود و حفظ موقعیت خود در برابر مرد به کار برده است. زن با هوش فطری و با یک حسّ مخصوص به خود دریافته است که از نظر جسمی، نمی تواند با مرد برابری کند و اگر بخواهد در میدان زندگی با مرد پنجه نرم کند، از عهده زور بازوی مرد برنمی آید و از طرف دیگر، نقطه ضف مرد را در همان نیازی یافته است که خلقت در وجود مرد نهاده است که او را مظهر عشق و طلب و زن را مظهر معشوقیّت و مطلوبیّت قرار داده است ... وقتی که زن مقام و موقع خود را در برابر مرد یافت و نقطه ضعف خود دانست، همان طور که متوسّل به زیور و خودآرایی و تجمّل شد که از آن راه قلب مرد را تصاحب کند، توسّل به دور نگه داشتن خود از دسترس مرد نیز جست و دانست که نباید خود را رایگان در اختیار گذارد، بلکه بایست آتش عشق و طلب او را تیزتر کند.»(3)
5. آیا حجاب اختصاصی به دین اسلام دارد یا در ملل و اقوام گذشته هم وجود داشته است؟
قرآن در سوره اعراف، آیه 20 راجع به آدم و حوا می فرماید: وقتی شیطان آن دو را فریفت و آن دو از درخت ممنوعه خوردند و عورت های آن ها آشکار شد، آن ها با برگ های درختان عورت های خود را پوشانیدند. پس مسئله پوشش از اول آفرینش مطرح بوده؛ زیرا کتیبه ها، سکّه ها، تندیس ها، نقاشی ها، فرش ها، ظروف نقره ای و نقش های برجسته تاریخی حاکی از آن هستند که انسان ها از روزی که پا بر این کره خاکی نهاده اند، پوشش را مراعات می کرده اند. از کتاب مقدّس برمی آید که در عهد حضرت سلیمان علیه السلام زنان علاوه بر پوشش بدن، روبند بر صورت می انداختند.(4) و باز از قرآن استفاده می شود که در عهد حضرت سلیمان علیه السلام حتی ملکه سبا، که خورشیدپرست بود، پوشش کامل داشت؛ زیرا از آیات مربوط به داستان ملکه سبا چنین به دست می آید که وقتی او وارد قصر حضرت سلیمان علیه السلام شد و خواست به نزدیک تخت او برود، چون حضرت سلیمان علیه السلام دستور داده بود کاخ را از سنگی آبگینه فرش نمایند، بلقیس دامنش را بالا کشید تا هنگام رد شدن خیس نشود. در زمان حضرت ابراهیم علیه السلام نیز حجاب رایج بود؛ نامزد اسحاق وقتی او را دید، برقع بر صورت انداخت.(5) زنان ایرانی در دوره های گوناگون، از مادها، هخامنشیان، اشکانیان و سامانیان دارای پوشش بودند.
طبق قراین و شواهد موجود در ایران باستان و در میان یهود و احتمالاً در هند، حجاب وجود داشته و از آنچه در قانون اسلام آمده، به مراتب سخت تر بوده است.
ویل دورانت درباره قوم یهود می نویسد: «اگر زنی به نقض قانون یهود می پرداخت؛ چنان که ـ مثلاً ـ بی آنکه چیزی بر سر داشت به میان مردم می رفت و یا در شارع عام نخ می رشت یا میان مردم می رفت و با هر سنخی از مردم درد دل می کرد یا صدایش آن قدر بلند بود که چون در خانه اش تکلّم می نمود همسایگانش می توانستند سخنان او را بشنوند، در آن صورت، مرد حق داشت بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد.»(6)
در زمان زرتشت، زنان منزلتی عالی داشتند و با کمال آزادی و با روی گشاده در میان مردم و جامعه رفت و آمد می کردند. اما پس از داریوش، مقام زن، بخصوص در طبقه ثروتمند، تنزّل پیدا کرد. زنان فقیر، چون برای کار کردن ناچار از آمد و شد در میان مردم بودند، آزادی خود را حفظ کردند، ولی در مورد زنان دیگر، گوشه نشینی زمان حیض، که برایشان واجب بود، به تدریج امتداد پیدا کرد و سراسر زندگی اجتماعی آن ها را فراگرفت. زنان طبقه بالای اجتماع جرئت آن را نداشتند که جز در تخت روان روپوشدار، از خانه بیرون بیایند و حق نداشتند حتی پدران و برادران خود را ببینند؛ زیرا پدران و برادران نسبت به زن شوهردار نامحرم شمرده می شدند. به همین دلیل، در نقش هایی که از ایران باستان بر جای مانده، هیچ صورت و شمایل زنی دیده نمی شود.
پی نوشت:
2. مرتضی مطهّری، مسئله حجاب، چ 43، صدرا، 1375، ص 28.
3. مرتضی مطهری، پیشین، ص 69 ـ 70.
4. کتاب مقدّس (عهد عتیق و عهد جدید) و ترجمه فاضل خان همدانی، ولیام گلن و هنری، کتاب سرود سلیمان، تهران، اساطیر، 1380، فصل پنجم، سفر نشید الاناشید، ب 5، ص 1003، آیه 8.
5. همان، سفر تکوین، باب 24، آیه 66.
6. ویل دورانت، تاریخ تمدّن، ترجمه ابوالقاسم ظاهری، انتشارات فرانکلین و اقبال، کتاب چهارم، «عصر ایمان»، بخش سوم، «عصر عظمت».
یک سوال اگر بی حجابی تمدن باشد
متمدن ترین ها کیانند؟
خیلی خوشحال میشم اگر کسی اشکالمو بهم بگه و اگر در آن موضوع سوالی داشته باشم میپرسم که ابعاد اونو بدونم .
گاهی پیش میاد که میدونم اشکالمو اما یک ضرورت دیگه با اون در تعارض قرار میگیره . مثلا منزل بنده داخل طرح ترافیکه . شهرداری برداشته تمام ورودی خروجیهای طرحو دوربین گذاشته . خوب من چکار کنم . برم بمیرم ؟ میام با ماشین برم بیرون چسب میزنم پلاکو بعضی رهگذرا تیکه میندازن منم بهشون میگم چکار کنم مجبورم .
اما ازشون ناراحت نمیشم
دعوا نمیکنم
با عرض معذرت باید بگم حیوانات
برادر من سوالتون از بیخ ایراد داره
وقتی کسی با علم به اینکه باحجاب بودن خوبه و تمام مزایای حجاب رو میدونه و با این همه بی حجابی یا بهتر بگم بد حجابی رو انتخاب میکنه که دیگه دوست نداره ارشاد یا تنبیه یا باهاش برخورد بشه ....
خیلی ناراحت میشم و خیلی هم بهم برمیخوره . اگر حجاب خوبه باید خوبیش به من هم برسه یا خوبیش برام قابل لمس و درک باشه تا خودم انتخابش کنم . حجابی که انتخاب خود فرد نباشه مثل عبادتی میمونه که از روی ترس باشه .
لطفا خوبی حجاب از دیگاه خودتون بفرمایید
این یه کار پژوهشی - علمی و گسترده رو میطلبه که واقعا بشه محاسن حجاب رو مشخص کرد .
اما اگر فقط تکیه بر تجربیات فردی بخواد باشه ، من میتونم به جلوگیری از نگاه های هیز و به تبع اون شاید افکار هیز اشاره کنم . اینکه به آدم نگاه بد نشه و فکرهای آلوده پشت سرش نباشه ، کم چیزی نیستش .
اما این که این امر نسبی هست یا نه باید همون کار تحقیقاتی علمی گسترده در سراسر دنیا روش صورت بگیره .
قرآن مجید میفرمایند:
... وَعَسَىٰ أَن تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ ۖ وَعَسَىٰ أَن تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّكُمْ ۗ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ [٢:٢١٦]
... چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید، حال آن که خیرِ شما در آن است. و یا چیزی را دوست داشته باشید، حال آنکه شرِّ شما در آن است. و خدا میداند، و شما نمیدانید.
اینطور نیست که همه در مورد حجاب علم داشته باشند. حتی برخی تصورات غلط در مورد حجاب دارند. حتی خیلی از دخترها فکر می کنند حجاب واجب نیست چون توی قرآن نیست و این را آخوندها از خودشان در آوردن. این داستان نیست. بنده خودم این را از بعضی دخترهای دانشجو شنیدم.
میگن حجاب توی قرآن نیست.
واقعا همه علم دینی در یک سطح ندارند
کسی که در خانواده اش 24 ساعت ماهواره روشن است و پاش هم توی مسجد نذاشته و از دین چیزی بهش یاد ندادن از کجا علم حجاب را بدست آورده!؟
ماهواره هم که مثل رگبار صبح تا شب مغز ایرانی ها را پر از شبهه میکنه و به دین و آخوندها و رهبر بدبین میکنه.
همش میگن رهبر دیکتاوره اله بله فلانه
:Gig:من همه اش میگم ببینین چطوری زنان ماروبدحجاب کردن ماهم بایددرباحجاب کردنشون همون طوربرخوردکنیم بافرهنگ سازی البته اولش که بازوربوده زورچندان جواب نداده اومدن ازفرهنگ سازی برابدحجابی استفاده کردن.اولم گفته بودم بشریت داره به سمت دوران کهن وانسانهای اولیه پیش میره اونابه سمت لباس ودرنهایت حجاب رسیدن ماحالادوباره داریم برمیگردیم عقب:Gig:
من اگه بی حجاب بودم دوست داشتم جامعه منو نمی پذیرفت و اگه به سمت حجاب میرفتم ددوست داشتم متلک نشنوم.
از طریق آیه های قرآنی
حجاب مهم هست زیرا
هر جا حجاب هست صفا و معنویت هم هست
اره ادامه داستان اون دوستم داست یادم میرفت
میگفت همیشه تو کیفم یک چادر داشتم
پرسیدم چرا؟
گفت وقت سرباز گیری سرم میکردم و مامور ها منو نمی شناختن و ما از دستشون در می رفتیم
سلام و عرض ادب
اگر خدای نکرده زبانم لال بی حجاب بودم اصلا دوست نداشتم کسی بهم تذکر لسانی بده اینجوری لجم در میومد و بدتر میکردم.
در عوض دلم میخواست یک خانم محجبه مومن ( تاکید میکنم مومن که خودش اهل عمل به حرفای خودش باشه ) به من نزدیک بشه و با من طرح دوستی بریزه و ببینه که
اصلا من برای چی بی حجابم؟
چون از حجاب بدم میاد؟
چون بعضی از خانمای با حجاب بد عملند ؟
چون با دین و ایمون مشکل دارم؟
چون اگه حجاب داشته باشم دوستانم تحقیرم میکنند؟
چون از حجاب و با حجاب و آدمایی که راجع به حجاب حرف میزنند ضربه خوردم؟
اصلا میدونم چرا باید حجاب داشت؟
اصلا میدونم محدوده واجب حجاب چقدره یا نه؟
وقتی فهمید کمکم کنه اون مشکلم حل شه تا با حجاب بشم .
در محکومیت برخورد با حجاب صورت گرفت:
دفاع منحصر به فرد بازیگر معروف فرانسوی از زنان محجبه + تصاویر
یکی از بازیگران معروف فرانسوی با رعایت پوشش حجاب و اجرای تئاتری خیابانی٬ تبعیض ایجاد شده نسبت به زنان محجبه در این کشور را شهودی سازی کرد.به نوشته پایگاه اینترنتی شبکه فرانسوی "امت"٬ «سونیا مرازگا» با سرکردن مقنعه و محبوس کردن خود در قفسی شیشیهای٬ رفتار زننده و ضداسلامی نیروهای پلیس و برخی شهروندان با زنان محجبه کشورش را محکوم کرد.
وی در گفتگو با این شبکه اظهار داشت: هدف من از این نمایش٬ درک زنان محجبه از سوی شهروندان٬ نیروهای پلیس و مقامات کشور بود.
سونیا مرازگا تاکید کرد: این درک باید به جایی برسد که هر زنی حق داشته باشد خودش درمورد نوع پوشش تصمیم گیری کنند.
بازیگر معروف فرانسوی خاطرنشان کرد: از سال 2001 برخورد با زنان محجبه در جهان افزایش یافت و در فرانسه این موضوع بیشتر مشاهده میشد و اسلام هراسی به نهایت خود رسید.
وی درمورد اقدام دفاعی خود اظهار داشت: "زن محجبه در جعبه" ایده ای بود که در ذهن من جوانه زد و این نماد دستگیری زنان مسلمان و خانه نشینی آنها است. میدانم این حرکت من٬ اولین در نوع خود است.
مرازگا در مورد واکنش مردم نیز گفت: مردم یا با نگاه دزدانه (گوشه چشم) و یا تکبیر گویان به سوی من میآمدند. البته عده محدودی هم بی تفاوت از کنارم گذشتند.
وی در مورد بازتاب و تاثیر گذاری تئاتر خیابانی خود گفت: نمی دانم که اثر گذار بوده یا نه ولی مهم این است که توجه مردم به مسئله اسلام هراسی جلب و امیدوارم این حرکت در کشورهای مختلف دنیا نیز انجام شود.
مرازگا در پایان اظهار داشت: قصد دارم نتایج این نمایش و بازخوردهای شهروندان فرانسه نسبت به این تئاتر خیابانی را در قالب مستندی تهیه و در آیندهای نزدیک به نمایش درآورم.
به نظر من عقل و شعور تنها قسمتی از راه برای فهمیدنه.
پرسیدن و مشورت کردن و گوش کردن به حرف دیگران و توجه به تجربه دیگران و از همه مهمتر توکل باید در نظر گرفت
شاید ااگر در اختیار افراد با حجاب و بی حجاب امار درستی از خانواده های با خجاب و بی حجاب دهند
افراد خود خواهند توانست انتخاب نمایند
مثلا امار دهند امار طلاق در خانواده های با حجاب بیشتره یا بی حجاب
مریضی و فساددر خانواده های باحجاب بیشتره یا بی حجاب
روانی ها در این خانواده ها بیشترهت یا در ان خانواده ها
....
التماس دعا
بودیم؟؟؟.... خوب من الان بی حجابم!:Cheshmak: و کسایی رو که دوسشون داشتم رو به هین علت از دست دادم!:Ghamgin: اول درست تشریح کنید... (حجاب... یا چادر؟؟؟) بعد هستیم در خدمتتون!:Gig:
حجـــــــــــــــــــــــــــــــاب
کاملا به صورت غیر مستقیم
سلام اگر منظور شما تذکر یک رهگذره که من واقعا نمیدونم الان با این اوضاعی که هست چطوری باشه که تاثیرگذار باشه. اما فقط یک چیزی رو مطمئنم که تذکر و نهی از منکر آقایون نسبت به خانم های بدحجاب خیلیییییی اثر بدی داره خیلللییی... من به شخصه دیدم که چقدر خانمارو از دین و مذهبیا متنفر میکنه و چه نسبت هایی به این آقایون داده میشه که البته خود منم تا حدیشو موافقم!!!!!! من فکر میکنم بیشترین تاثیر رو در دوستی ها و با تبلیغات غیر مستقیم (مثه خود غرب که کاملا غیر مستقیم حجاب و الگوی برخی خانم های مسلمونو تغییر داد) میشه روی حجاب تاثیر گذاشت اما... اما رسانه ما همراهه با غربه و اکثر فیلم هاش پر از رواج منکره چه برسه به نهی از منکر!
من اگه بی حجاب بودم هرجور به میگفتن بدم میومد.....مگه اینکه غیر مستقیم حالیم میشد وگرنه مستقیم نه!
ممکنه یکی از دلایلی که افراد نی پذیرند مطلب شما باشد
لطفا میشه بفرمایید چطوری غیر مستقیم؟
وقتی خانواده ام بر حجاب ارزشی قائل نبودن پس این حقو به دیگرن نمیدادم.....
مثلا اتفاقا حرفی نقلی....مثلا برخی پوسترهای توی خیابون....چون من خودم به شخصه مطالب درو دیوارو خوب میخونم....و بهشون توجه دارم....
حجاب
قوام
زندگی
است
چه ربطی به موضوع داشت؟!
رطش اینه اگه یادمون بمونه
دیگه لازم نیست ، اصلا ارشادمون کنند:Gol::Gol:
[="#006400"]
خدا به شما خير بده !
ما در تاپيك حجاب آیا حجاب حق الله است یا حق الناس؟؟؟
مثال اورديم كه بايد غير مستقيم باشه مثلا حتي شده با ياد اوري داستان حتي بزغاله و گرگ مثلا
شنگول و منگول و حبه انگور كه انصافا هر چند سبك ولي تاثير زيادي روي بچه هاي اون دوره در حفظ امنيت و سلامت داشت .
اما بدبختانه اون ارسال هم بخاطر برداشت نادرست پاك شده
اينجا بيشتر داد ميزنم
ما بايد اول ببينيم دليل اينكه بي حجابه چيه ؟
با حجاب و مومن مشكل داره يا انگيزه اي براي اينكار نداره !
بعد بايد ببينيم حد و حدود دركش چيه ! به چي نياز داره ؟ كودك خياله يا بزرگسال ؟
در حال حاضر ميشه گفت متاسفانه اكثر بد حجاباي جامعه اگاهانه چنين كاري ميكنند
چون نياز به توجه بيشتري دارند و اين نياز در خانواده سنجيده و بر طرف نميشه و
طرف ميلي به درك و فهم حق الله و حق الناس نداره !! چون فقر وارد زندگيش شده !
منظورم فقر مادي نيست ! فقر معنوي و مهر قلبي ست كه بايد از طرف پدر و مادر و برادر و .... تامين بشه
و نميشه !!!
چند كلمه محبت اميز !
گردش دسته جمعي خانواده !
دوست بودن با هم بودن و ...
كه خدا رو شكر كم كم داره جا ميفته و همين امسال ديديم كه توي برنامه هاي صدا و سيما
خواهر و برادر اجازه پيدا كردن تا روي همديگرو ببوسن ...
براي امر به معروف هم منو شما ديگه اختيارات و مسئوليت هامون بيشتر ازمامور انتظامي موظف به ارشاد كه نيست !
اونا با درك حجاب و تعريف درست حجاب با روي خوشي كه همه اسلام است چنين چيزي رو به طرف هديه ميكنند !!!
تا بلكن چراغي در راه تاريك شخص روشن بشه و طرف با امنيت و اسايش بيشتري به راهش ادامه بده . [/]
من بکشن هم چادر سر نمی کنم........................................................
اگر بکشنت بهشت میری؟
مخصوصااینکه افرادباحجاب وخوش اخلاق زیادببینم
من دوست داشتم وقتى بهم تذكر ميدادن خودشون رو خيلى عالى و خوب و منو خيلى پست نميديدن!البته من كلا از اينكه نصيحتم كنند خوشم مياد.به شرط اينكه عاقلانه باشه و به گونه اى باشه كه موجب نشه ابروى فرد وسط جمعيت از بين بره.مخصوصا كه اين بد حجابى ممكنه به خاطر نا اگاهى باشه
خوهران عزیز یادتون باشه 15-20 سال میتونید برای مردای مردم دلبری و...کنید
یادمون باشه دست بالای دست بسیاره______- یروزی یکی اومد دل شوهرت ر برد یادت باشه اصلا نا راحت نشی ...
خود کرده را تدبیر نیست...
نظر من اینه ک آدمای کم حجاب ضعف شخصیت دارند ...
.
خیلی خیلی ارزون دارند خودشون ر فی سبیل الله(؟؟؟) میفروشند
بالاخره هر کس ی قیمتی داره...
اینا اینقدر میارزند ...
هرکسی را بهر کاری ساختند ..
[="Blue"]بايد برام فيلمي اسلايدي عكسي چيزي به طور كاملا غير مستقيم دقت كنين كاملا غير مستقيم نشونم بدن خودم ارشاد ميشم![/]
من هم از هیچ چیز به اندازه اینکه یکی بیاد مستقیما بهم بگه چیکار کن چیکار نکن بدم نمیاد
آفرین به تو...:Motehayer:
آنچه مسلم است انسان به انتخاب شخصی خویش بیشترین وفاداری را دارد.
پس چه بهتر که هر یک از ما با کردار و گفتار خود
و در اجتماعات بزرگ تر با تکیه بیشتر بر منشمان
اشتیاق اینگونه زیستن را در افرادی که راهی متفاوت برگزیده اند برانگیزیم.
من با دیدن وقار و شیوا سخن گفتن یک بانوی مسلمان بیشتر به پیروی از روش حضورش در اجتماع ترقیب می شدم.
نکته:گاه می بینیم افرادی از هنگام نماز دیگر نه پاسخ تلفن را می دهند و نه تا یکی دو ساعت می توان آنان را پیدا کرد.
اما هستند افرادی که حتی ایستاده اند برای به پا داشتن نماز و قبل از ورود به نماز تلفن زنگ می زند.... از آنجا که شاید خلقی از ناچاری نیاز به کمک داشته باشد پاسخ را می دهند... اما به محض آنکه متوجه می شوند شرایط در حد اضطرار نیست: با یک جمله :"حی علی الصلاه "... هم ارتباط را به پایان می رسانند و هم بر فرد مد نظر یادآور زمان "نماز" می شوند.
یا حق
سلام
بیحجاب که نیستم، ولی درک میکنم که انتقاد و ایراد گرفتن باید طوری باشه که از ایراد گیرنده باید تشکر کرد،
این تنها زمانی محقق خواهد شد که با رویی باز، و زبانی لین و نرم، و بدون هیچگونه هوای نفسانی باشد...
نقل قول از یه آقا بود....
من اگه بدحجاب بودم دوست داشتم و شوهر داشتم آرزو میکردم شوهر بی غیرتم بمیره ایشالا اما چه کنم که نیستم!!!!!!!!!:ok::ok:
دوست داشتم اصلا ارشاد نمی کردند و ذهنشون درگیر کار و زندگی خودشون بود نه به لباس بقیه!
سلام.
بالحن خوب که ایرادی نداره؟
یه سرسوزن انتقادپذیری بدنیستا:Gig:
من به شعور طرف مقابلم احترام میذارم و توقع چنین احترامی رو از طرف مقابلم دارم و همونطور که اجازه ارشاد رو به خودم نمیدم دوست هم ندارم کسی منو ارشاد کنه..
چون این مسائل به خودش مربوطه و من حق دخالت تو امور شخصی کسی رو ندارم
چیزی که به سایرین ربط نداره از حوزه انتقاد و پیشنهاد اون ها خارج است حتی اگه خوش لحن باشند!
سلام دوست عزیز
امروزه آنچه روی جوانان تاثیرگذار است این است که خودشان چیزی را لمس کنند و بخواهند و تنبیه دیگه تاثیرگذار نیست صد درصد آثار تشویق و تایید و تقویت کننده ها موثرتر از هرچیزی دیگری است. من خودم هرگز از اینکه کسی مستقیما بگویید این کار رو بکن و نکن خوشم نمیاد اگه با کسی باشم که رفتارهاش رو ببینم و صداقت در کلام و رفتارش رو ببینم به خودی خود روم اثر می گذارد. من در زمان دانشجویی این رو لمس کردم هم اتاقیم چادری نبود و از چادری ها شدیدا بدش میمود و می گفت همشون دروغگو هستن و به قول خودش به همین خاطر نماز هم نمیخوند. ولی من هرگز باهاش به تندی برخورد نکردم حتی وقتی این حرف رو زد. سعی کردم خودم باشم. بعد از چندی دیدم داره نماز می خونه. تعجب کردم خودش برام توضیح داد که فکر نمی کردم چادری پیدا بشه که صادق باشه و حرف و عملش یکی باشه بنابر این تصیمیم گرفتم نماز بخونم. من هم خدا رو شکر کردم کمی تاثیرگذار باشم.
[="Black"]اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام.
تازمانی که پوشش نامناسب در چهارچوب خانه و خانواده باشد کسی حق دخالت ندارد.
اما زمانی که این پوشش نامناسب وارد فضای جامعه میشود و به سطح جامعه آسیب می رساند وظیفه ی هر شخصی است که امربه معروف و نهی از منکر کند.
آیات امر به معروف و نهی از منکر در قرآن بسیار زیاد است. وهمچنین در روایات از معصومین(ع) این امر تاکید شده است. و ترکش بدون عذر اشکال دارد.
اما نوع امر به معروف مهم است که میبایست به گونه ای باشد که به شخصیت طرف مقابل توهین نشود.
این امر باید دوستانه باشد ، به دور از توهین باشد ، در حد امکان مستقیم مورد خطاب قرار ندهد و...... (( بستگی به موقعیت و شرایط و موضوع اتفاق دارد ))[/]
با این استدلال من هم مجاز هستم پوششی که از نظر خودم مناسب نیست رو ارشاد کنم درسته ؟
نامناسب چه تعریفی داره ؟ ارشاد چه تعریفی داره ؟ توهین چه تعریفی داره ؟ وظیفه چی هست ؟
هر کسی تعریف خودش رو ازین واژه ها داره و بر اساس درک خودش تشخیص میده که لازمه تو امور شخصی دیگران دخالت کنه و انجام وظیفه کنه.
دخالت تو امور شخصی یعنی شما حق نداری درباره زندگی خودت تصمیم بگیری من به جای شما فکر میکنم و تشخیص خوب و بد رو میدم چیزی که برای من آزار دهنده هست رو نمی تونم قبول کنم و تو باید کاری رو انجام بدی و طرز فکری رو داشته باشی که من مهر تایید درستی رو روی اون زدم