چرا برخی جوانان از روحانيون و انقلاب فاصله گرفته اند؟
تبهای اولیه
چرا برخی جوانان از روحانيون و انقلاب فاصله گرفته اند؟ چه باید کرد؟
متأسفانه به رغم وجود ارزشهاى والاى انسانى و غناى مسائل فرهنگى و معنوى در جامعه ما، نسل اوّل انقلاب، دستگاههاى فرهنگى و... در انتقال اين ارزشها به نسل دوم و سوم انقلاب و حتى تعميق آنها براى خودِ نسل اول انقلاب، سهلانگارى و متأسفانه عليرغم هشدارها و توصيههاى شديد مقام معظم رهبرى و بزرگان حوزه به مسؤولان نسبت به اوضاع وخيم و اسفناك فرهنگى جامعه و روند تغيير ارزشهاى اسلامى كه جلوههاى بارز آن در برخى توليدات و محصولات هنرى و سينمايى به وضوح قابل مشاهده مىباشد و برخى اقدامات صورت گرفته در اين خصوص مانند استعفاى وزير پيشين وزارت ارشاد، جلوگيرى از پخش و اكران برخى فيلمها و...، همچنان ما شاهد گسترش اين روند در جامعه مىباشيم كه اين خود نيازمند بررسى و شناخت دقيق عوامل و زمينههاى به وجود آورنده آن و ارائه راهكارهاى اصولى و مناسب مىباشد. در هر صورت آنچه در پاسخ اين سؤال مىتوان گفت اين است كه برخى از اين قبيل معضلات مربوط به عملكرد دستگاههاى فرهنگى نظام مىباشد. وزارت ارشاد بود و برخى به صدا و سيما. در مورد اقدامات مربوط به وزارت ارشاد بايد گفت كه متأسفانه عملكرد اين وزارت خانه - خصوصاً در سالهاى اخير - به هيچ وجه مطلوب نبوده و مقام معظم رهبرى به كرّات نارضايتى خود را از آن اعلام نمودهاند كه منجر به تعويض وزير آن وزارتخانه گرديد. ايشان در 24 آذر 78 در ديدار شوراى عالى انقلاب فرهنگى فرمودند: «... سؤال من اين است كه وزارت ارشاد چند كتاب براى تقويت تفكر اسلامى چاپ كرده است؟ چند فيلم براى تقويت فكرى اسلامى و انقلاب ساخته است؟ الان مرتب در سالنهاى وابسته به ارشاد نمايش داده مىشود، بعضىها صد در صد ضد دين است، ضد انقلاب است. اگر در كنار اين همه چند نمونه تئاتر و فيلم اسلامى مىساختند كه اين مبلّغ اسلام است، من اعتراض نمىكردم. بنده اهل رمان خواندن بودم، و الان هم با رمان بى ارتباط نيستم، خبر دارم كه در دنياى رمان چه خبر است فاسدترين رمانها الان منتشر مىشود و...». اما در مورد صدا و سيما هم معظم له تذكراتى داشتهاند. ايشان در اين باره فرمودند: «... من به صدا و سيما هفتهاى يك بار يا كمتر، اعتراض مىكنم و پيغام تند مىدهم؛ اما صدا و سيما كارهاى زيادى به عنوان اسلام انجام داده و برنامههاى اسلامى درست كرده است. برنامههاى هنرى، اسلامى، گزارش و علمى، اگر خطا دارد تلاش هم دارد...»،ولى در هر صورت كاركرد صدا و سيما هم مانند ساير دستگاهها خالى از عيب و نقص نمىباشد، اما با توجه به اهميت اين رسانه و نقش مهم و تأثيرگذار آن بر افكار عمومى، عقايد و نگرشهاى جامعه و وظايف سنگينى كه اين رسانه ملى خصوصاً بعد از انقلاب در جهت گسترش و تثبيت ارزشهاى اسلامى و الهى در جامعه و زدودن فرهنگ فاسد پهلوى و مقابله با تهاجم فرهنگى بر عهده دارد، رفع مشكلات و معضلات اين رسانه و بهبود كيفى و كمى برنامههاى آن، آن هم در حدى كه زيبنده حكومت اسلامى باشد و بتوان از آن به عنوان يك دانشگاه انسانسازى نام برد از اولويت بسزايى برخوردار مىباشد. اما در مورد انتقاداتى كه شما نام برديد مىتوان گفت كه بخشى از اينها مربوط به وزارت ارشاد و صدا و سيما و اصلاح كاركردهاى آن مىباشد و بخشى هم مربوط به افراد بيننده و مخاطبين آن مىباشد. كمكارىهايى داشتهاند كه، انضمام، جماعت فاصله گرفتن تدريجى برخى از جوانان از ارزشهاى اسلامى شده است. بعضى از اين عوامل عبارت است از: 1. مشكلات پس از انقلاب (مانند جنگ و توجّه به مسائل امنيتى و دفاعى و...) كه نتيجه طبيعى آن فقدان برنامهريزىهاى دقيق و كارشناسى شده براى نهادينه سازى و تثبيت ارزشها و معارف اسلامى است. 2. تغيير هنجارهاى اجتماعى از ارزشهاى دينى و معنوى به ارزشهاى مادى و سودگرايى، در اثر بعضى از اقدامات اقتصادى و در پيش گرفتن مدل توسعه، باعث بروز تضادهاى ارزشى و فاصله گرفتن جامعه از ارزشهاى اسلامى گرديده است. 3. عملكرد منفى و نامطلوب بعضى از دستگاههاى فرهنگى در سالهاى اخير و ميدان دادن به افراد و عناصرى كه غير معتقد به نظام اسلامى و ترويج فرهنگ غربى از سوى آنان. 4. پارهاى برخوردهاى نسنجيده و نامطلوب و يا همراه با زيادهروى و افراط توسط بعضى از افراد مذهبى دلسوز در مقابله با ناهنجارىها و منكرات جامعه. 5. كمكارىبرخىاز افرادمذهبى در نشاندادن چهره واقعى و محبتآميز اسلام و برطرف نمودن ديدگاه منفى ايجاد شده در عمل. 6. كمكارى نيروها و دستگاههاى انقلابى، در توليد برنامههاى سالم، جذّاب و مفيدى كه بتواند اوقات فراغت جوانان را پر كند و آنان را از توجّه به برنامههاى ضد اخلاقى و فاسد فرهنگ بيگانه باز دارد. 7. تهاجم فرهنگى غرب در جهت بى هويت كردن نسل جوان، تضعيف باورهاى عقيدتى مردم، ايجاد شكاف ميان نسل جوان و مسؤولان حكومتى و ايجاد ترديد نسبت به كارآيى مديريت فقهى، شكست نظام اسلامى در ايران با استفاده از پيشرفتهترين وسايل تكنولوژى و... 8. پيروى از اميال و هواهاى نفسانى كه ناشى از عوامل محيطى، تربيت ناصحيح با بى اعتنايى، به ارزشهاى معنوى و... است. اين مشكل ناشى از اراده و اختيار خود انسان است. خداوند مىفرمايد: إِنَّا هَدَيْناهُ اَلسَّبِيلَ إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً{w1-8w}{I76:3I}/}، (انسان، آيه 3). متأسفانه بسيارى از افراد تحت تأثير هواى نفس و پيروى از اميال و خواهشهاى نفسانى، راه ضلالت و گمراهى را بر مىگزينند. قرآن در اين زمينه فرموده است: لَقَدْ خَلَقْنَا اَلْإِنْسانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ * ثُمَّ رَدَدْناهُ أَسْفَلَ سافِلِينَ{w1-10w}{I95:5-4I}/}، (تين، آيه 4 و 5). متأسفانه اين عوامل، باعث فاصله گرفتن برخى جوانان از ارزشها و مسائل معنوى و دورى آنان از روحانيان و مساجد شده است. هر چند مردم و جوانان تيز بين و آگاه ما همواره كمال ارادت را به شخصيتهاى روحانى مانند حضرت امام و مقام معظم رهبرى و بسيارى از شخصيتهاى ديگر كه هيچ گونه حقوقى از دولت دريافت نكرده و زندگى كاملاً ساده و در سطح خيلى پايينى داشته و همواره در خدمت انقلاب بودهاند، دارند. 9. تأثيرگذارى جريانات التقاطى و يا روشنفكرى وابسته و سكولار در داخل كشور در جهت ايجاد بدبينى نسبت به اسلام و روحانيت.
جدايى عدهاى از جوانان از روحانيون ممكن است دلايل ديگرى هم داشته باشد، از جمله: 1. عملكرد و رفتار ناشايست گروهى از شاغلان در دستگاهها و نهادهاى دولتى و حكومتى باعث پيدا شدن تعارض و شكاف بين گفتار و عمل آنان شده و موجب بدبينى به تمامى روحانيت گشته است. 2. برخى از رفتارها و برخوردهاى ناصحيح و مخالف شرع در بيان احكام شرعى، موجبات بدبينى عدهاى از افراد - خصوصاً جوانان - را فراهم آورده است، حضرت امام(ره) و رهبر معظم انقلاب بارها خطر اين گونه افراد را متذكر شده و در اين خصوص مىفرمايند: «معناى تحجر آن است كه كسى كه مىخواهد از مبانى اسلام و فقه اسلام، براى بناى جامعه استفاده كند، به ظواهر احكام اكتفا كند و نتواند كشش طبيعى احكام و معارف اسلامى را در آن جايى كه قابل كشش است درك كند و براى نياز يك ملّت و يك نظام و يك كشور كه نياز لحظه به لحظه است، نتواند علاج و دستور روز را نسخه كند و ارائه بدهد، اين بلاى بزرگى است»، (روزنامه جمهورى اسلامى، 17/3/1376). 3. اختلافات جناحى و سليقهاى در مسائل اقتصادى، سياسى و اجتماعى، جايگاه و منزلت روحانيت را پايين آورده است. 4. حل نشدن برخى از مشكلات و معضلات اجتماعى، فرهنگى و اقتصادى (مانند اشتغال، مسكن و رفاه)، و عدم اجراى ارزشهاى اسلامى در جامعه به صورت كامل (مانند عدالت اجتماعى، مبارزه با مظاهر فساد و...)، باعث شده كه مردم اين مشكلات را همواره از چشم روحانيت ببينند و انتظارات غير واقعى و بيش از حد از آنان داشته باشند. مجموعه اين عوامل باعث شده تا دشمنان اسلام و انقلاب اسلامى با تهاجم فرهنگى، و درشت نمايى مشكلات، به القاى انديشه نسبى بودن ارزشها، جدايى دين از سياست، ناكارآمدى مديريت فقهى، اسلام منهاى روحانيت پرداختهاند. اما براى مقابله با اين روند، كارها و اقدامات متعددى انجام شده كه آنها را مىتوان در دو بعد، مورد بررسى قرار داد.
الف) اقدامات نظرى و انديشهاى:
1- تقويت و تثبيت ارزشهاى اسلامى و ايمان مذهبى و ترسيم چهره واقعى و محبتآميز اسلام از طريق برگزارى جلسات پرسش و پاسخ و مشاوره بصورت شفاهى و كتبى براى حل مشكلات و شبهات عقيدتى و برگزارى جلسات روح بخش دعا و سخنرانىهاى مفيد و پرمحتوى نماز جماعت در مؤسسات و ادارات برگزارى و گسترش برنامه روح بخش اعتكاف در سطح شهرها خصوصاً دانشگاهها بطوريكه هر سال با استقبال بيشترى روبرو بوده است. 2- ايجاد و تقويت هويت جوانان از طريق شناخت استعدادها و تواناييهاى بالقوهاى كه دارند آشنا نمودن آنها با گذشته درخشان اسلامى و ملى خود و دستاوردهايى كه در دوران انقلاب و بعد از آن داشتهاند و آگاهى دادن نسبت به عقايد شوم دشمنان و خطرات ناشى از انحرافات اخلاقى و اعتياد و بالا بردن درك و شناخت و قدرت تحليل جوانان و شناساندن عوامل مشكلات اقتصادى و معضلات اجتماعى و جدا نمودن برخى افراد روحانىنما و متحجر از ساير روحانيون وارسته، دلسوز و متعهد. 3- از آنجا كه تهاجم فرهنگى بيشتر فكر و فرهنگ و انديشه افراد يك جامعه را مورد هجوم خود قرار مىدهد در اين راستا مؤسسات و دستگاههاى فرهنگى اقدامات بسيار شايستهاى را در جهت مصونيت بخشيدن و زدودن آثار مخرب فكرى و فرهنگى تهاجم فرهنگى با استفاده از محققين و متفكران و صاحب نظران علوم انسانى انجام دادهاند كه به برخى از آنان اشاره مىنماييم :به عنوان نمونه در سال 1377 تعداد 3609 عنوان كتاب در مورد دين و معارف اسلامى با تيراژى در حدود 20779935 جلد و همچنين دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم تاكنون بيش از هزار عنوان كتاب با تيراژ بالا در زمينههاى مختلف فرهنگى و علوم اسلامى منتشر نموده است هم اكنون بيش از 180 مؤسسه در سطح قم در زمينههاى تحقيقاتى اطلاع رسانى و... با همكارى محققين زبده فعال مىباشد. نتايج و دستاوردهاى بسيار چشمگير و مثبتى را به دنبال داشتهاند و در ارائه معارف دينى وانديشههاى اسلامى از پيشرفتهترين تكنولوژىهاى پيشرفته و با جديدترين شيوه استفاده مىشود سعى شده با استفاده از اينترنت مجموعه آثار فرهنگى اسلامى را به اين شبكه جهانى منتقل نموده و راه آشنايى ملتهاى ديگر را با فرهنگ اسلامى فراهم سازند تا اوائل سال 79 تعداد 15 سايت (پايگاه) جهانى به وسيله شيعيان و 13 سايت توسط اهل سنت ايجاد شده است (به نقل از مجله نگاه حوزه شماره 62، 59 ص 151). يكى از ملموسترين اثرات و پيامدهاى اين اقدامات فكرى و انديشهاى ناكارامدى تهاجم فرهنگى دشمن براى القاء شبهه در خصوص ناكارامدى دين در اداره جامعه و تئورى حكومت دينى و تلاش در جهت سكولار كردن و لائيك نمودن جامعه دينى ايران بود چنانكه شاهد هستيم به خاطر ارائه پاسخهاى دقيق علمى و مستدل در اين زمينهها عناصر شبهه افكن مانند سالهاى قبل ديگر مجال و عرصهاى براى جولان دادن نمىيابند و در واقع در مهمترين ركن تهاجم فرهنگى دشمن دچار شكست شده است و اين در حالى است كه اكثريت قريب به اتفاق افراد جامعه ما همه خواهان اجرا و تحقق حكومت عدل علوى و عمل شدن به ارزشها و احكام اسلامى مىباشد و انتقادهايى نيز كه به مسؤلين ايراد مىنمايند در اين خصوص مىباشد كه اين خود يكى از آثار مثبت نامگذارى سال 79 به نام سال على(ع) و سال 80 به نام رفتار علوى(ع) كه بواسطه معرفى شيوهها و ارزشهاى حكومتى امام على(ع) كه از طريق مقالات و كتابهاى متعددى كه در اين زمينه ارائه شد مىباشد. 4- تهيه برنامههاى جذاب مفيد و سالم و تفريحى از طريق دستگاههاى فرهنگى و صدا و سيما به عنوان نمونه راديو جوان با برنامههاى جذاب و متنوع به صورت سراسرى در سال 77 در حدود 7616 ساعت برنامه داشته كه از مجموع آن 1701 ساعت فرهنگى و 1238 ساعت معارف اسلامى و 859 ساعت اجتماعى بوده است در همان سال مجموعه شبكههاى اول و دوم و سوم و چهارم و شبكه تهران و مراكز شهرستانها 3859 ساعت فرهنگى 2980 ساعت معارف اسلامى و 7153 ساعت اجتماعى و شبكههاى سحر و جام جم 386 ساعت برنامههاى فرهنگى 587 ساعت برنامههاى اجتماعى و 283 ساعت معارف اسلامى داشتهاند. (منبع گزارش فرهنگى كشور 1377 مركز آمار و برنامهريزى پژوهشهاى فرهنگى و هنرى).
ب ) اقدامات عملى: 1- برخورد قانونى با عوامل داخلى دشمن از قبيل روزنامهها و گروههاى معاند و شبهه افكن. 2- تقويت نيروهاى نظامى و انتظامى از نظر كمى و كيفى در مقابله با باندهاى فساد و اشرارى كه در صدد ايجاد ناامنى در مناطق مرزى كشور بوده و سعى در گسترش اعتياد و بزهكارى در ميان جوانان در راستاى اهداف شوم تهاجم فرهنگى داشتهاند كه در اين زمينه نيروى انتظامى بيش از سه هزار شهيد تقديم انقلاب مىنمايد كه اين خود نشانگر عزم نظام در مقابله با مظاهر و ابعاد مختلف تهاجم فرهنگى مىباشد. 3- از آن جا كه فقر و مشكلات اقتصادى و اجتماعى از زمينههاى مهم در تأثيرگذارى تهاجم فرهنگى مىباشد برنامهريزىهاى گستردهاى در جهت حل مشكلات اقتصادى و اجتماعى مردم خصوصاً قشر جوان از قبيل (اشتغال، مسكن، ازدواج و...) انجام شده و يا در دست اقدام مىباشد. 4- مبارزه با مفاسد ادارى و مالى و برخورد قاطع با متخلفان كه در اين راستا فرمان مبارزه با فساد مقام معظم رهبرى به سران سه قوه در تاريخ 10 /2 /1380 صادر شد و همچنين دقت بيشتر در گزينشهاى مسؤولين و اعمال نظارت شديد بر عملكرد آنان. 5- برگزارى مسابقات حفظ و قرائت قرآن مجيد و نهجالبلاغه و اردوهاى سياحتى، زيارتى و تفريحى خصوصاً در ايام تعطيل و عيد به مناطق جنگى كه با استقبال ميليونى جوانان و دانشجويان هر ساله روبرو بوده و در انتقال ارزشهاى اسلامى و انقلابى به قشر جوان تأثير زيادى داشته. در پايان ذكر اين نكته لازم است كه اقدامات فوق به معناى عدم آسيب پذيرى افراد جامعه از تهاجم فرهنگى نمىباشد زيرا قطعاً تهاجم فرهنگى توانسته است برخى آسيبهاى اجتماعى و فرهنگى را به كشور ما وارد كند همچنانكه متأسفانه ما شاهد تقليد برخى از جوانان كشورمان از الگوهاى فرهنگ غرب در قالب گروههاى موسوم به رپ و هوى متال و.. مىباشيم اما در مقام ارزيابى و قضاوت بايد با ديدى كلان مسأله را مورد بررسى قرار داد لذا: اولاً، بايد اين قبيل معضلات و ناهنجارىها را با اهداف دشمن (شكست نظام اسلامى و دور نمودن جامعه از دين) و بودجهها و اقدامات وسيع نرمافزارى و سختافزارى او سنجيد. ثانياً، نقاط مثبت و خيلى عظيم جوانان پاك و با تقوى را ديد كه در مقابل اين طوفان سهمگين تهاجم فرهنگى پايدار و مقاوم ماندهاند. ثالثاً، حمايت مردم از نظام جمهورى اسلامى ايران را در انتخابات، مراسم انقلاب، راهپيماييها، استقبالها، شركت آنها در مراسم مذهبى، وفادارى و عشق به ولايت فقيه و... را در نظر گرفت. رابعاً، هر نظامى به فرموده مقام رهبرى ريزشها و رويشهايى دارد عدهاى در اثناء راه از آن كناره مىگيرند و منحرف مىشوند و عدهاى به آن مىپيوندند ولى مهم آن است كه نظام اسلامى با تمامى توان در صدد مقابله با چالشها اعم از فرهنگى و سياسى، اقتصادى و.. بوده و با قدرت به مسير خود در جهت دستيابى به جامعهاى امن سرشار از معنويت وارزشهاى اسلامى و توسعه يافته حركت مىكند. حال با در نظر گرفتن مجموع اين مسائل شما خود قضاوت نماييد كه آيا دشمن توانسته است موفق باشد خير هرگز به فرموده قرآن باطل مانند كف روى آب است كه زود نابود مىشود در هر صورت تهاجم فرهنگى خطرى جدى مىباشد و مقابله با آن نيز مانند ساير توطئههاى دشمن ايمان به خدا و همكارى و همدلى همه دستگاهها و جناحها و گروههاى سياسى، پيروى از خط امام و رهبرى و حضور فعال و مؤثر مردم در صحنه را مىطلبد.
ر.ك: آيت الله مصباح يزدى، تهاجم فرهنگى، ص 157 - آسيبشناسى انقلاب مجموعه مقالات ص 150و 330 - حسن واعظى ايران و آمريكا ص 175.
چرا برخی جوانان از روحانيون و انقلاب فاصله گرفته اند؟ چه باید کرد؟
به نظر من اینجور جوانها همه چیز رو قبول دارن ولی نمیخوان بپذیرند ....فاصله اونا هم به همین خاطر هر روز بیشتر میشه ..!!
شما قبل از اینکه بپرسید چرا جوانان فاصله گرفته اند باید بپرسید چرا بسیاری از روحانیون ما از انسانیت و حکومت علی فاصله گرفته اند ؟چه باید کرد؟
من یک فردی هستم که نماز را به موقع وتقریبا همیشه در مسجد با جماعت می خوانم عاشق رهبری و اسلام وخدا ومهدویت هستم و همیشه دعا برای فرج امام زمان می خوانم به حکومت اسلامی وانقلاب عزیز اعتقاد کامل دارم ولی با 85% اخوند ها کامل مخالف و بعضی از مراجع تقلید وروحانیون وعلما را به اندازه سر سوزن قبول ندارم در ضمن من الان بر سر مرجع تقلید به دو گانگی افتاده ام میخوام رهبر گران قدر انقلاب سید خراسانی حضرت خامنه ای را انتخاب هیچ کس جز مقام عظمای ولایت اطمینان ندارم البته به ایت الله بهجت هم اطمینان داشتم که فوت کردند ولی رهبر عزیز ما رساله ندارند وفقط استفتائات دارند که نمیدانم چه کنم اگر خواستید دلیل مخالفت با اخوند ها را به شما می گویم
چرا برخی جوانان از روحانيون و انقلاب فاصله گرفته اند؟ چه باید کرد؟
آنچه که مردم از یک روحانی انتظار دارند این است که در مسیر پیامبران الهی و ائمه معصومین علیهم السلام قدم بردارد.یکی از خصوصیات پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله این بود که ایشان طبیب دوار بودند. یعنی خودشان به سراغ مردم می رفتند و اخلاق حسنه ایشان که در قرآن مجید با این بیان «انک لعلی خلق عظیم » آمده در جذب قلوب مردم مخصوصا جوانان بسیار موثربود.در تاریخ است که جوانی دائمابه محله زنان مفسد می رفت.یک روز در راه پیامبر را دید پیامبر از او پرسید از کجا می آیی؟جوان سرش را زیر انداخت و شرمنده شد. فردای آن روز که می خواست دوباره به همان محله برود با خود گفت اگر در راه پیامبر را ببینم به او چه خواهم گفت؟اگر راستش را بگویم عقوبت دارد و اگر دروغ بگویم او بر نهان من آگاه است لذا از رفتن به آن محله منصرف شد.
اما اینکه دوست عزیزمان می گوید بسیاری از روحانیون از انسانیت و حکومت حضرت علی علیه السلام فاصله گرفتند دور از انصاف است چرا که ایشان تمام روحانیون را بررسی نکردند و بعضی از روحانیون همه روحانیت نیستند. ما باید در نوشتار و گفتار و عملمان تقوای الهی را رعایت کنیم..یک مسلمان باید ببیند خدای متعال چه از او می خواهد و تسلیم امر او باشدنه اینکه ببیند دلش چه می خواهد، از که خوشش می آیدو از که خوشش نمی آید. «بَلى مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُون»بقره،112
باسمه تعالی
با سلام به دوست عزیز
آنچه که مردم از یک روحانی انتظار دارند این است که در مسیر پیامبران الهی و ائمه معصومین علیهم السلام قدم بردارد.یکی از خصوصیات پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله این بود که ایشان طبیب دوار بودند. یعنی خودشان به سراغ مردم می رفتند و اخلاق حسنه ایشان که در قرآن مجید با این بیان «انک لعلی خلق عظیم » آمده در جذب قلوب مردم مخصوصا جوانان بسیار موثربود.در تاریخ است که جوانی دائمابه محله زنان مفسد می رفت.یک روز در راه پیامبر را دید پیامبر از او پرسید از کجا می آیی؟جوان سرش را زیر انداخت و شرمنده شد. فردای آن روز که می خواست دوباره به همان محله برود با خود گفت اگر در راه پیامبر را ببینم به او چه خواهم گفت؟اگر راستش را بگویم عقوبت دارد و اگر دروغ بگویم او بر نهان من آگاه است لذا از رفتن به آن محله منصرف شد.
اما اینکه دوست عزیزمان می گوید بسیاری از روحانیون از انسانیت و حکومت حضرت علی علیه السلام فاصله گرفتند دور از انصاف است چرا که ایشان تمام روحانیون را بررسی نکردند و بعضی از روحانیون همه روحانیت نیستند. ما باید در نوشتار و گفتار و عملمان تقوای الهی را رعایت کنیم..یک مسلمان باید ببیند خدای متعال چه از او می خواهد و تسلیم امر او باشدنه اینکه ببیند دلش چه می خواهد، از که خوشش می آیدو از که خوشش نمی آید. «بَلى مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُون»بقره،112
برادر من هم نگفتم همه را گفتم 85% یعنی از نصف بیشتر و حتی 60% مراجع تقلید را اصلا ولی کاملا با جمهوری اسلامی قران خدا واهلبیت را دوست وبسیار قبول دارم و کاملا ولایت فقیه را قبول دارم احکام دینی هم تا انجا که میت وانم به صورت احسن اجرا میکنم
چند دلیل برای رد کردن بیشتر علما:
1-تا حالا به نماز جمعه رفته اید من در شیراز زندگی میکنم نماز جمعه هم بعضی وقت ها می روم شیراز دارای کم کم 1000 اخوند است که در شیراز خانواده ایت الله دستغیب افراد دیگر وجود دارند شما ده ماه پشت سر هم به نماز جمعه بروید وبشمارید چند اخوند می ایند به هفته ای 20 تا نمی رسد حتی از خانواده دستغیب که بزرگ شهر هستند یک نفر می اید شاید بگویید به خاطر امام جمعه است ولی در زمان اقای حائری هم نمی امدند انها می گفتند که باید رهبری امام جماعت را بعد از شهید دستغیب به ما می داد به همین علت اخوند اخوند را قبول ندارد شاید بگویید یک خانواده ولی گفتم اخوند های دیگری هستند که با دستغیب هستند 20 عدد خیلی کم است در صورتی که در روایتی از امام صادق داریم هرکس 3 هفته نرود ملعون است
دلیل 2- این همه اخوند در قم چه می کنند اخوند سن به اندازه ای بالا رفته که توان صحبت ندارد وقتی می گوییم چه کار می کنید گویند می گوید داریم تلمز (حالا نمی دونم با کدوم ز است) داریم تلمز می کنیم برای کی داری تلمز می کنی جوانان ما نیاز به اگاهی دارند باور کنید اخوند که درست مسائل اعتقادی در شیراز تبیین کند کم یاب که هیچ نایاب است فقط دو نفر حجت الاسلام انجوی که واقعا عالی هستند و ا حجت الاسلام حدائق در بقیه مساجد که هیچ در احکام اخلاقی و هم مشکل داریم مثلا در مثلا در یکی از مساجد اخوند گفت حکومت ما امری است ولایت فقیه را بسیار کم یا هیچ قبول ندارند زکات علم نشر ان است در صورتی که در مساجد شهر ما بی سواد ترین اخوند ها وجود دارند در شب شهادت امام می گوییم در باره امام بگو می گوید امادگی ندارم حوضه علمیه فقط دارد اخوند تحویل جامعه می دهد بعضی از افراد می رود ده تا تجدید می اورد می بیند نمیکشد می رود طلبه می شود من 30 بار دیدم صدای اذان در خیابان امد ولی اخوند نرفت نماز جماعت و1000 بار دیدم در مسجد بودم و اخوند نماز فرادا خواند یعنی اخوند کم پیش میاد پشت سر اخوند معمولی در رده خودش نماز بخونه در جریان انتخابات هم که دیدیم اخوند به کاندید اخوند رای نداد گه کمه باز دلیل بگم
چند دلیل برای رد کردن بیشتر علما:
1-تا حالا به نماز جمعه رفته اید من در شیراز زندگی میکنم نماز جمعه هم بعضی وقت ها می روم شیراز دارای کم کم 1000 اخوند است که در شیراز خانواده ایت الله دستغیب افراد دیگر وجود دارند شما ده ماه پشت سر هم به نماز جمعه بروید وبشمارید چند اخوند می ایند به هفته ای 20 تا نمی رسد حتی از خانواده دستغیب که بزرگ شهر هستند یک نفر می اید شاید بگویید به خاطر امام جمعه است ولی در زمان اقای حائری هم نمی امدند انها می گفتند که باید رهبری امام جماعت را بعد از شهید دستغیب به ما می داد به همین علت اخوند اخوند را قبول ندارد شاید بگویید یک خانواده ولی گفتم اخوند های دیگری هستند که با دستغیب هستند 20 عدد خیلی کم است در صورتی که در روایتی از امام صادق داریم هرکس 3 هفته نرود ملعون است.
پاسخ:
با سلام دوست عزیز
پیش از ورود به بحث، لازم است فرق دلیل و مدعا را گفتگو کنیم، دلیل آن است که بر سبیل حجت و استدلال استوار است و در قالب قضایای منطقی و با یک یا چند صغری و کبرای صحیح و دارای اسلوب منطقی منتج به نتیجه می شود و در این حال گام اول یعنی بررسی دلایل آغاز می شود. و مدعا آن است که عاری از دلیل و حجت و فاقد قضایای صحیح منطقی بوده و از اینرو نتیجه اش اگر چه قابل بررسی اما مخدوش و غیر قابل قبول است.
در نتیجه مطالب شما عاری از دلایل متقن و از قسم دوم است یعنی نوعی مدعا محسوب می شود، با این ورود، مطالب شما را به بحث می نشینیم:
اگر چه وجود چنین مسائلی در جامعۀ اسلامی آن هم از سوی کسانی که باید الگو و سرمشق باشند پذیرفتنی و ممدوح نیست. و مردم خوب و متدین کشور عزیزمان ایران، انتظار بیشتری خصوصاً از قشر روحانیت دارند و البته انتظار بجائی هم هست. اما قبل از قضاوت و پیشداوری توجه به چند نکته حائز اهمیت است:
1. اگر چه حضور در نماز جمعه این پایگاه سیاسی، عبادی علاوه بر اهمیت، فضیلت بسیاری هم دارد، و عدم حضور در نماز جمعه بدون عذر، خصوصاً در شرایط بحرانی و فتنه انگیز که جریانات نفاق در حال فعالیت هستند، موجه و پذیرفتنی نیست، اما اگر چنان باشد که گفتید و آماری که ارائه نمودید مطابق واقع باشد، باید گفت: عدم حضور روحانیان در نماز جمعه بمنزلۀ مخالفت ایشان با این جایگاه و یا با شخص امام جمعه نیست.
2. در مسائلی از این دست، باید مراقب باشیم دچار سوء ظن و گمان ناصواب در بارۀ یکدیگر نشویم، و حتی تجسس و تحقیق در بارۀ آنها نیز غیر خداپسندانه است، چرا که معمولاً به غیبت و تهمت می انجامد، و غیبت و تهمت معمولاً زمینه ساز اختلاف و فتنه است. چنانکه خداوند در سورۀ حجرات می فرماید: "یا ایها الذین آمنوا اجتنبوا کثیراً من الظن ان بعض الظن اثمٌ و لا تجسسوا و لا یغتب بعضکم بعضا ..." بعلاوه اینکه، رعایت این دستور اخلاقی قرآن مقدم و مهم تر از نتیجه ای است که احیاناً عدم حضور گروهی از روحانیان در نماز جمعه در پی دارد.
3. مضافاً اینکه؛ گروهی از روحانیان، بدلیل یک رشته وظایف و مسئولیت هائی که در مناطق مختلف شهرها و روستاها، نظیر شرکت در مراسمات و مجالس مردمی از قبیل ترحیم، شادی و ... و نیز خدمت رسانی به مردم، بر عهده دارند و این قبیل مجالس معمولاً در روزهای حمعه رواج بیشتری دارد، از شرکت در نماز جمعه محرومند.
و البته در مواجهه با هر کدام از روحانیان دلایلی مطرح است که اگر چه ممکن است در نظر من و شما موجه نباشد اما در نظر خود ایشان که مکلف است موجه می نماید، حال با توجه به این مطلب، به نظر شما در انجام تکلیف، دلیل باید برای مکلف عندالله موجه باشد یا برای سایرین؟
پر واضح است که دلیل مکلف، باید بین خود و خدایش موجه باشد نه توجیهی برای سایرین.
4. وانگهی؛ عدم حضور در نماز جمعه، حتی بدون دلیل موجه و عامه پسند، نمی تواند ملاک مخالفت و عدم همراهی و همگامی با انقلاب و ارزشهای آن باشد، بلکه روحانیت متعهد و پایبند به اصول اسلامی و انقلابی (صرفنظر از برخی عناصر فریب خورده) در طول تاریخ انقلاب، با حضور خود در راهپیمائی ها، انتخابات ها، با انجام رسالت خویش در ایام تبلیغی محرم و صفر و رمضان و ...، و حمایت همه جانبه از راه امام (ره)، اصل ولایت فقیه، ارزشهای اسلامی و انقلابی و حقوق مادی و معنوی مردم، نشان داده است که با گذشت 30 سال از انقلاب، هنوز پایبند و متعهد به ارزشها و پشت سر رهبری انقلاب است.
5. اگر چه اشکالاتی به جامعۀ آماری و شیوۀ آمارگیری شما وارد است و به جِدّ و قطع، می توان به علمیت و صحت آن، اشکال وارد ساخت. اما به فرض اینکه ظاهر آمار شما درست باشد. و ما از ابعاد باطنی و معنوی و بررسی دقیق و تحلیل دلایل وضعیت مذکور صرفنظر کنیم، باید بگوییم: این آمار تنها در شهر و منطقه و جامعۀ آماری مورد نظر شما صادق است و هر نتیجه ای که بدست آورده شود را نمی توان به دیگر مناطق و شهرها تعمیم داد، مگر آنکه با تحقیق و بررسی خلاف آن ثابت شود.
دلیل 2- این همه اخوند در قم چه می کنند اخوند سن به اندازه ای بالا رفته که توان صحبت ندارد وقتی می گوییم چه کار می کنید گویند می گوید داریم تلمز (حالا نمی دونم با کدوم ز است) داریم تلمز می کنیم برای کی داری تلمز می کنی جوانان ما نیاز به اگاهی دارند باور کنید اخوند که درست مسائل اعتقادی در شیراز تبیین کند کم یاب که هیچ نایاب است فقط دو نفر حجت الاسلام انجوی که واقعا عالی هستند و ا حجت الاسلام حدائق در بقیه مساجد که هیچ در احکام اخلاقی و هم مشکل داریم مثلا در مثلا در یکی از مساجد اخوند گفت حکومت ما امری است ولایت فقیه را بسیار کم یا هیچ قبول ندارند زکات علم نشر ان است در صورتی که در مساجد شهر ما بی سواد ترین اخوند ها وجود دارند در شب شهادت امام می گوییم در باره امام بگو می گوید امادگی ندارم حوضه علمیه فقط دارد اخوند تحویل جامعه می دهد بعضی از افراد می رود ده تا تجدید می اورد می بیند نمیکشد می رود طلبه می شود من 30 بار دیدم صدای اذان در خیابان امد ولی اخوند نرفت نماز جماعت و1000 بار دیدم در مسجد بودم و اخوند نماز فرادا خواند یعنی اخوند کم پیش میاد پشت سر اخوند معمولی در رده خودش نماز بخونه در جریان انتخابات هم که دیدیم اخوند به کاندید اخوند رای نداد گه کمه باز دلیل بگم
پاسخ:
- پاسخ برخی از مطالب مورد ادعای دوم شما در بخش اولین ارائه گردید.
- علیرغم اینکه برخی از موارد مورد اشاره شما مطابق واقع است اما باید گفت کلیت و عمومیت ندارند. بعلاوه اینکه اینگونه مشکلات در همۀ نظام ها و تشکیلات کم و بیش وجود دارد که برخی به سیستم آموزشی و برنامه ها و هدف گذاری های تشکیلات بر می گردد و برخی نیز متوجه دانش آموختگان است. نمی توان همۀ مشکلات را به پای سیستم و یا به حساب دانش آموختگان نگاشت.
- اینکه کسانی بدلیل ناکامی در تحصیلات آکادمیک و غیر حوزوی، به حوزه روی می آورند، اگر چه از نظر مصداق محدود بوده اما منتفی نیست و نتیجه گیری اینچنینی شما از این قضیه مخدوش و نشانگر دو چیز است:
ثانیاً مصادیقی که به زعم شما از شکست در سایر امور و کارها به حوزه پناه می آورند نیز دچار همین خطا و ناآگاهی مبنائی هستند و چون در انگیزه و هدف دچار اشکالند، یا به زودی حوزه را رها می کنند و عطایش را به لقایش می بخشند یا معمولاً همان طیف مورد اشارۀ شما و روحانیان منفعل حوزه را تشکیل می دهند. که البته بر مسئولان و متولیان حوزه است که به آسیب شناسی این پدیده بپردازند.
- در خصوص نماز اول وقت و اقامۀ جماعت، بر همگان و خصوص بر روحانیت معزز که رسالت سنگین تری دارند، تکلیفی روشن و بدیهی است، لکن حساب نمونه هائی که بر خلاف انتظار می بینیم را نباید به حساب جامعۀ روحانیت گذاشت، چرا که بدون شک، اگر تحقیقی دقیق و مبنائی در این خصوص انجام شود، خلاف ادعای شما ثابت خواهد شد.
در جواب قسمت
1-اوالا بهتر است تصاویر نماز جمعه در زمان ایت الله دستغیب و تعداد اخوند ها وبعد از نمایش داده شود در ضمن من با اخوند هم بحث کردم این جواب را دادند: حضور در نماز جمعه در زمان امام امت لازم است وگفت در حدیث امام صادق هم اختلاف است من باید این جواب را به این اخوند دادم که ایا قران برای همه ی زان ها مگر نیست و مگر نمی گوید در سوره جمعه (اذا نودی للصلاه من یوم الجمعه فاسعو الیذکر الله و ذرو البیع ذلکم خیرلکم ان کنت متعلمون) من باور نمیکنم یک سوره قران در رابطه با این موضوع باشد و فط در یک برهه زمانی باشد
2- تهمت نیست عداوت یکی از افراد خانواده دستغیب با ولایت عظمای ولایت فقیه مشهود است چنانکه اگر در شیراز بودید نامه کل علما روحانیون مداحان ورزشکاران استادان وکلا قضات بر ضد ان فرد نوشته اند وامضا هم کرده اند اگر در شیراز بودید از اوضاع خبر داشتید این حرف را نمی زدید
3- توجیه یعنی چه یعنی از 10 اخوندی که من میشناسم که مطمئن هستم نمی روند به جایی این توجیه پذیر ونیز از 1000 اخوند شیراز 980 تای انها مجلس دارند اقا این چه حرفی است میزنید
- جواب 4 در قسمت 2 داده شد
5-در منطقه عزیز من شیراز هستم سومین شهر مذهبی ایران بنا به گفته مقام معظم رهبری جایی که اگر بزرگترین شهر ایران نباشد جزو 4 الی5 شهر ایران است جایی بسیاری خانواده های مذهبی دارد
[/size]پاسخ:
پاسخ برخی از مطالب مورد ادعای دوم شما در بخش اولین ارائه گردید.
موفق باشید ...
- علیرغم اینکه برخی از موارد مورد اشاره شما مطابق واقع است اما باید گفت کلیت و عمومیت ندارند. بعلاوه اینکه اینگونه مشکلات در همۀ نظام ها و تشکیلات کم و بیش وجود دارد که برخی به سیستم آموزشی و برنامه ها و هدف گذاری های تشکیلات بر می گردد و برخی نیز متوجه دانش آموختگان است. نمی توان همۀ مشکلات را به پای سیستم و یا به حساب دانش آموختگان نگاشت.
من هیچ وقت مشکل را به پای نظام نمی گزارم اگر حتی یک اخوند سالم هم وجود نداشته باشد باز من می گویم حکومت جمهوری اسلامی همان طور که رهبر عزیزمان فرمودند افراد را به پای نظام نمی توان گذاشت اگر یادتان باشد من در کلیه صحبت های چند بار گفتم کاملا با حکومت جمهوری اسلامی ایران به رهبری مقام معظم رهبری را بسیار بسیار قبول دارم پس لطفا دیگر نفرماییدکه مشکل را من به پپای سیستم گزاشته ام
من هیچ وقت مشکل را به پای نظام نمی گزارم اگر حتی یک اخوند سالم هم وجود نداشته باشد باز من می گویم حکومت جمهوری اسلامی همان طور که رهبر عزیزمان فرمودند افراد را به پای نظام نمی توان گذاشت اگر یادتان باشد من در کلیه صحبت های چند بار گفتم کاملا با حکومت جمهوری اسلامی ایران به رهبری مقام معظم رهبری را بسیار بسیار قبول دارم پس لطفا دیگر نفرماییدکه مشکل را من به پپای سیستم گزاشته ام
سلام
دوست عزیز
ما هم در پاسخ ها چنین مطلبی را به شما نسبت نداده ایم، نوشته های شما و شیوۀ طرح مسأله از سوی شما، بهترین دلیل و گویاترین سند مبنی بر دلسوزی شما نسبت به نظام و جریانات وابسته به نظام است.
اما در پاسخ به پست قبلی شما گفتنی است:
ما نیز وجود چنین پدیده هائی را در جامعه بطور کلی رد نکرده و نمی کنیم اما وضعیت جامعه و حقیقت مطلب، به این حدت و شدتی که شما بیان می کنید، نیست. که مطالب لازم در پست قبلی ارائه گردید.
موفق باشید ...
چند دلیل برای رد کردن بیشتر علما:
1-تا حالا به نماز جمعه رفته اید من در شیراز زندگی میکنم نماز جمعه هم بعضی وقت ها می روم شیراز دارای کم کم 1000 اخوند است که در شیراز خانواده ایت الله دستغیب افراد دیگر وجود دارند شما ده ماه پشت سر هم به نماز جمعه بروید وبشمارید چند اخوند می ایند به هفته ای 20 تا نمی رسد حتی از خانواده دستغیب که بزرگ شهر هستند یک نفر می اید شاید بگویید به خاطر امام جمعه است ولی در زمان اقای حائری هم نمی امدند انها می گفتند که باید رهبری امام جماعت را بعد از شهید دستغیب به ما می داد به همین علت اخوند اخوند را قبول ندارد شاید بگویید یک خانواده ولی گفتم اخوند های دیگری هستند که با دستغیب هستند 20 عدد خیلی کم است در صورتی که در روایتی از امام صادق داریم هرکس 3 هفته نرود ملعون است
دلیل 2- این همه اخوند در قم چه می کنند اخوند سن به اندازه ای بالا رفته که توان صحبت ندارد وقتی می گوییم چه کار می کنید گویند می گوید داریم تلمز (حالا نمی دونم با کدوم ز است) داریم تلمز می کنیم برای کی داری تلمز می کنی جوانان ما نیاز به اگاهی دارند باور کنید اخوند که درست مسائل اعتقادی در شیراز تبیین کند کم یاب که هیچ نایاب است فقط دو نفر حجت الاسلام انجوی که واقعا عالی هستند و ا حجت الاسلام حدائق در بقیه مساجد که هیچ در احکام اخلاقی و هم مشکل داریم مثلا در مثلا در یکی از مساجد اخوند گفت حکومت ما امری است ولایت فقیه را بسیار کم یا هیچ قبول ندارند زکات علم نشر ان است در صورتی که در مساجد شهر ما بی سواد ترین اخوند ها وجود دارند در شب شهادت امام می گوییم در باره امام بگو می گوید امادگی ندارم حوضه علمیه فقط دارد اخوند تحویل جامعه می دهد بعضی از افراد می رود ده تا تجدید می اورد می بیند نمیکشد می رود طلبه می شود من 30 بار دیدم صدای اذان در خیابان امد ولی اخوند نرفت نماز جماعت و1000 بار دیدم در مسجد بودم و اخوند نماز فرادا خواند یعنی اخوند کم پیش میاد پشت سر اخوند معمولی در رده خودش نماز بخونه در جریان انتخابات هم که دیدیم اخوند به کاندید اخوند رای نداد گه کمه باز دلیل بگم
اما درباره نماز جمعه این حدیث شریف مربوط به زمان ظهور است . التماس دعا
ببخشید یعنی ما فقط مربوط به زمان ظهور است که اگر نرویم پس اتحاد و قوی کردن نظام اسلامی چه و جواب دشمن شکنانه چه می شود همچنین پس ایه قران نیز در موقع ظهور است نمی شود برای یک موقع بگویند انهم یک سوره قران پس اینکه می گویند در زمان غیبت امام از پیشوایان دینی اوللامر تبعیت کنیم چیست
4412م به این حدت و شدتی که شما بیان می کنید، نیست. که مطالب لازم در پست قبلی ارائه گردید.
موفق باشید ...
برادر شدت را در میزان اگاهی جوانان میزان وضع جامعه بکار بردن تعالیم دینی در جامعه من فقط این را میگویم یک مورد همه علما و اخوندها نباید در قم باشند باید هر شهری که بیشتر از مسیر اسلام وانقلاب انحطاط پیدا کرده دارای علمای بیشتر و باسواد تر برای تبیین باشد و نیز در مشاجد اخوند های که مشکل در تبیین علم و حتی مشکل با حکومت دارند به قم فرستاده شوند و جایگزین انها افراد باسواد و متدین گردند
شما قبل از اینکه بپرسید چرا جوانان فاصله گرفته اند باید بپرسید چرا بسیاری از روحانیون ما از انسانیت و حکومت علی فاصله گرفته اند ؟چه باید کرد؟ من یک فردی هستم که نماز را به موقع وتقریبا همیشه در مسجد با جماعت می خوانم عاشق رهبری و اسلام وخدا ومهدویت هستم و همیشه دعا برای فرج امام زمان می خوانم به حکومت اسلامی وانقلاب عزیز اعتقاد کامل دارم ولی با 85% اخوند ها کامل مخالف و بعضی از مراجع تقلید وروحانیون وعلما را به اندازه سر سوزن قبول ندارم در ضمن من الان بر سر مرجع تقلید به دو گانگی افتاده ام میخوام رهبر گران قدر انقلاب سید خراسانی حضرت خامنه ای را انتخاب هیچ کس جز مقام عظمای ولایت اطمینان ندارم البته به ایت الله بهجت هم اطمینان داشتم که فوت کردند ولی رهبر عزیز ما رساله ندارند وفقط استفتائات دارند که نمیدانم چه کنم اگر خواستید دلیل مخالفت با اخوند ها را به شما می گویم
با سلام خدمت دوست وبرادر عزيزم جناب ايرانيان
در جواب سوال محمد عزيز كه چرا جوانان از انقلاب فاصله كرفته اند شما مطالبي را فرموده ايد كه درد دل همه انقلاب دوستان و عاشقان اسلام است
اما عزيز برادر چاره چيست ؟
انچه فرموده ايد را همه كساني كه اندكي به اسلام و انقلاب ارزش مي نهند به وضوح مي بينند
برادر عزيز راه چاره چيست؟
انچه به ذهن اين حقير مي رسد اين است كه ما در معرفيه دين و اسلام به افراد تيكه نكنيم و زود سراغ افراد نرويم هرچند بزرگان دين قابل احترام اند و دست بوس همه و ارادتمند عالمان دين هستيم ولي بايد در معرفي دين به سراغ اشخاص نرويم كه متاسفانه رفته ايم يا رفته اند !!!
اگر ما اين راه اشتباه را كه در زمان حضرت علي (ع) مردم رفته بودند برويم در تشخيص حق و باطل دوباره دچار اشتباه خواهيم شد.
مگر در معركه جنگ نبود كه سراغ حضرت امد و راه چاره در تشخيص حق و باطل بين ام المومنين و علي (ع) خواست حضرت حوابي دادند
كه اگر حالا هم اطاعت از اين امر كنيم دير نيست فرمودند اشتباه تو ان است كه حق و باطل را با افراد مي سنجي اول حق و باطل را بشناس و بعدا افراد را با اين معيار محك بزن.
عزيز برادر
اكر ما به جوانان حق و باطل را بياموزيم به جاي اين كه افراد را معرفي مي كرديم حال اين چنين مستاصل در جواب سوالي كه خودمان طرح كرديم نمي مانديم
جان برادر
به جز معصومين (ع) كه معصوم از خطا يند تمام انسانها هركس كه مي خواهد باشد در معرض خسران است وزيان( ان الانسان لفي خسر ) ومن وتو را كه به دنبال ايشان افتادن كه حال با لغزش آنها به فكر راه حل براي هدايت دوباره جوانها باشيم
البته علماي دين از ايات الهي اند و نائبان عام حجت خداوند بروي زمين اند.و احترامشان واجب و اطاعتشان در امور ديني به حكم امام معصوم واجب است.
ايشان انتشار دهنده احكام الهي بر روي زمين انتد و محافظان دين الهي دربين افراد بشر.
عزیز من همه گفتند وگفتند وگفتند درست گفتند .من مگم اخرالزمان است و دین داری سخت سخت.کلاه خودتو قرص بگیر به دیگران کار نداشته باش .علی یارت دست حق به همراهت.
شما قبل از اینکه بپرسید چرا جوانان فاصله گرفته اند باید بپرسید چرا بسیاری از روحانیون ما از انسانیت و حکومت علی فاصله گرفته اند ؟چه باید کرد؟
من یک فردی هستم که نماز را به موقع وتقریبا همیشه در مسجد با جماعت می خوانم عاشق رهبری و اسلام وخدا ومهدویت هستم و همیشه دعا برای فرج امام زمان می خوانم به حکومت اسلامی وانقلاب عزیز اعتقاد کامل دارم ولی با 85% اخوند ها کامل مخالف و بعضی از مراجع تقلید وروحانیون وعلما را به اندازه سر سوزن قبول ندارم در ضمن من الان بر سر مرجع تقلید به دو گانگی افتاده ام میخوام رهبر گران قدر انقلاب سید خراسانی حضرت خامنه ای را انتخاب هیچ کس جز مقام عظمای ولایت اطمینان ندارم البته به ایت الله بهجت هم اطمینان داشتم که فوت کردند ولی رهبر عزیز ما رساله ندارند وفقط استفتائات دارند که نمیدانم چه کنم اگر خواستید دلیل مخالفت با اخوند ها را به شما می گویم
خدای متعال در قرآن کربم می فرماید:«اعدلوا هو اقرب للتقوی» یعنی شما نسبت به دوستان و دشمنانتان عدالت كنيد كه به تقوى نزديكتر است.لذا نباید تنها قسمت خالی لیوان را نگاه کرد. عدالت آن است که به همه لیوان نگاه کنی بعد منصفانه قضاوت کنی. بنده قبل از طلبگی دانشجوی شهر شما بودم در رشته عمران،وقتی مشکلات دینی و معنوی جامعه را دیدم تصمیم گرفتم به جای ساختن خانه های مردم اول خانه ایمان خودم و سپس جامعه خودم را بسازم وبنده یکی از هزاران طلبه ای هستم که سرگذشتی مثل بنده داشتند.اگر شهر شما آن چنان است که شما توصیف می کنی پس بر شما بنابر آیه نفر «وَ ما كانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُون»واجب است که به تفقه در دین بپردازی تا خود و جامعه خود را بسازی انشا الله.