اطلاع از نوع عقود بانکی
تبهای اولیه
با سلام. میدونیم که اگر معاملات بانکی و سود اون بر اساس عقود شرعی باشه حلال هست. با این وجود از کجا میشه فهمید عقود بانکی شرعی هست؟
طبق نظر آیت الله خامنه ای اگر نتونیم تشخیص بدیم که بر اساس عقود شرعی هست میتونیم حمل بر صحت کنیم. نظر آیت الله جوادی آملی در این باره چی هست؟
با سلام. میدونیم که اگر معاملات بانکی و سود اون بر اساس عقود شرعی باشه حلال هست. با این وجود از کجا میشه فهمید عقود بانکی شرعی هست؟
طبق نظر آیت الله خامنه ای اگر نتونیم تشخیص بدیم که بر اساس عقود شرعی هست میتونیم حمل بر صحت کنیم. نظر آیت الله جوادی آملی در این باره چی هست؟
قرار داد معاملات معمولا در بانکها ارائه میگردد پس با ملاحظه ی ان در صورت مطابقت ان قرار داد با عقود اسلامی ،حکم به شرعی بودن معامله میشود ودر صورت عم مطابقت حکم بعدم شرعیت ان.
نظر ایت الله جوادی در این خصوص در دسترس حقیر نبود.ولی در پی ان خواهم بود انشاء الله
با سلام. میدونیم که اگر معاملات بانکی و سود اون بر اساس عقود شرعی باشه حلال هست.
سلام علیکم
"اگر" بر اساس عقود شرعی باشد که مسلما حلال است.
ولی مسئله اصلی بر سر این اگر است که آیا عقود شرعی واقعی است یا کلاه شرعی و فقط اسمش عقود شرعی است؟
جای بسی تاسف است که علما هم به جای وارد شدن در گود و اعتراض جدی یا تحریم بانکها برای واقعی کردن عقود شرعی و ایجاد یک انقلاب در بانکداری نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران به گفتن یک اگر بسنده میکنند و خیال خودشان را راحت میکنند. یا اینکه یک وام حج را که سود زیاد دارد حرام اعلام میکنند تا بانک مجبور شود سودش را کم کند!
با این وجود از کجا میشه فهمید عقود بانکی شرعی هست؟
با تحقیق و تفحس از آن بانک مربوطه. مثلا میتوانید از مدیران یا کارمندان رده بالای آن بانک که از مسائل پشت پرده بانک با خبر هستند و می دانند که بانک واقعا با پولها چه کار میکند و آیا راست میگوید یا ظاهر سازی میکند میتوان فهمید که واقعا به شرعی بودن عقود پایبنده هستند یا اینکه فقط دنبال ظاهر سازی هستند و در پشت پرده کارهای غیرشرعی میکنند.
طبق نظر آیت الله خامنه ای اگر نتونیم تشخیص بدیم که بر اساس عقود شرعی هست میتونیم حمل بر صحت کنیم.
این در صورتی است که شما تلاش خودتان را در مورد تحقیق و تفحس کافی از آن بانکی که با آن حساب دارید انجام داده باشید و واقعا نتوانید تشخیص بدید. نه اینکه بدون هیچ تحقیقی بگید ایشالا که شرعی است. اگر بدون تحقیق کافی باشد در حقیقت شما دارید برای خودتان کلاه شرعی درست میکنید. در ضمن مراکز دولتی و نظارتی و مجلس هم وظیفه دارند از صحت ادعاهای بانکها مبنی بر شرعی بودن تحقیق و تفحس کافی انجام دهند چراکه آنها نماینده مردم هستند. نه اینکه آنها هم به طرفداری از بانکها بپردازند که این خیانت به ملت مومن و مسلمان ایران است.
نظر آیت الله جوادی آملی در این باره چی هست؟
نمدانم. ولی ایشان در سخنرانی هایشان به بانکها زیاد حمله میکنند و میگویند با لقمه حرام موعظه در مردم اثر نمیکند و میگویند امام حسین علیه السلام در عاشورا به لشکر دشمن گفتند که شکمهای شما از حرام پر شده و حرفهای من در شما اثر نمیکند.
ایشان در سخنرانی هایشان چندین بار به این مسئله پرداخته اند.
ولی مسئله این است که بدون دلیل و مدرک کافی نمیشود یک بانک را به رباخواری متهم کرد. مثل این است که شما میدانید یک نفر از خانه شما دزدی کرده ولی مدرک دادگاه پسند بر علیه او ندارید و بنابراین جرات نمیکنید از او شکایت کنید چون در اینصورت شما در دادگاه نمیتوانید ادعای خودتان را ثابت کنید و ممکن است او بر علیه شما شکایت کند و ادعای اعاده حیثیت کند.
بانکها وکیلهای بسیار وارد و گردن کلفت استخدام کرده اند و با تسلط واو به واو به متن قوانین ضعیف و ناقص جمهوری اسلامی ایران راهکارهای دور زدن قوانین بانکداری اسلامی را بلدند و با به کار گرفتن آنها ظاهر کار را شرعی می کنند و در باطن به همان کار خود مشغولند.
مثلا برای اینکه ربا نباشد میگویند این درصد سودی که ما تعیین میکنید علی الحساب است (مثلا میگن این 20% سود قطعی نیست. فعلا علی الحساب است تا آخر سال مالی سود واقعی مشخص شود و مابه التفاوت آن را بعدا پرداخت میکنیم تا شرعی بشود). ولی بانکها یا هیچوقت این مابه التفاوت را پرداخت نمیکنند یا اینکه یک مبلغ بسیار جزئی پرداخت میکنند تا ظاهر شرعی شود و دهان معترضان به ربا بسته شود. ولی سوال این است که بانکها چطور میتوانند سود یک سال آینده خود را اینقدر دقیق با این اوضاع نابه سامان اقتصادی و تحریمها پیش بینی کنند؟
آیا شما میدانید در طول یک سال آینده چقدر از کار خودتان سود میکنید؟
متاسفانه همه میدانند که بانکها دارند ظاهرسازی میکنند ولی انگار همه به این وضع راضی هستند و یک جوری آن را توجیه میکنند.
یم عالمی هم در یک منبر گفته بوده که کار بانکها درست نیست ولی شما قسطهایی که با سود به بانکها میدهید را سر وقت ندهید و بگذارید تا بانک خودش بگیرد تا به این ترتیب اشکال نداشته باشد!
مثل اینکه یکی به دوستاش بگه بیایید دستهای من را ببندید و به زور به من شراب بدهید بخورم تا اشکال نداشته باشد!
آقا اگر واقعیتش را میخواهید بانکها زورشان زیاد است و بازار لابی هم در مجلس و جاهای دیگر داغ است و بانکها هم پول خرج میکنند و یکی مثل امام خمینی میخواد که برعلیه آنها قیام کند. متاسفانه ما گیر آدمهای بی بخار افتادیم که خودشان در همین بانکها حسابهای کوتاه مدت و بلند مدت دارند و دارند از بانکها سود میگیرند. همچین آدمهایی نه تنها هیچوقت بر علیه بانک اقدام عملی جدی نمیکنند بلکه با درست کردن کلاه شرعی به نفع بانکها یک جوری دریافت سود یا وام خودشان را تضمین میکنند. با آب آلوده نمیتوان لباس کثیف را تمیز کرد.
آن کس که میخواهد با ربا برخورد کند خودش دارد از بانکها وام سود دار یا سود حساب دریافت میکند!
جای بسی تاسف است که علما هم به جای وارد شدن در گود و اعتراض جدی یا تحریم بانکها برای واقعی کردن عقود شرعی و ایجاد یک انقلاب در بانکداری نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران به گفتن یک اگر بسنده میکنند و خیال خودشان را راحت میکنند.
وظیفه ی مراجع بیان احکام است که در ان کوتاهی نکرده اند و انچه از اگر و چنانچه که در بیان مسائل شرعی فرموده اند ،بدون اغماض و کوتاهی بوده و این نبوده که از احکام الله دست برداشته باشند و یا اینکه حرام خدا را حلال کرده باشند .
یا اینکه یک وام حج را که سود زیاد دارد حرام اعلام میکنند تا بانک مجبور شود سودش را کم کند!
اتفاقا وام حج مزبور سودش بسیار کم بوده و 4درصد بود و از کم سود ترین وامهای بانکی بوده ،انچه باعث حرمت ان بود این بود که تحت هیچ یک از عقود شرعی و اسلامی نبود .
این در صورتی است که شما تلاش خودتان را در مورد تحقیق و تفحس کافی از آن بانکی که با آن حساب دارید انجام داده باشید و واقعا نتوانید تشخیص بدید. نه اینکه بدون هیچ تحقیقی بگید ایشالا که شرعی است. اگر بدون تحقیق کافی باشد در حقیقت شما دارید برای خودتان کلاه شرعی درست میکنید. در ضمن مراکز دولتی و نظارتی و مجلس هم وظیفه دارند از صحت ادعاهای بانکها مبنی بر شرعی بودن تحقیق و تفحس کافی انجام دهند چراکه آنها نماینده مردم هستند. نه اینکه آنها هم به طرفداری از بانکها بپردازند که این خیانت به ملت مومن و مسلمان ایران است.
قاعده ی حمل فعل مسلم بر صحت خلاف فرمایش شما را میگوید : اصل بر صحت فعل مومن است -حتی بدون تفحص -مگر اینکه بصورت اتفاقی خلاف ان برای شما ثابت شد .
نمدانم. ولی ایشان در سخنرانی هایشان به بانکها زیاد حمله میکنند
ضمن عرض ادب و احترام
بهتر است در مورد بزرگان دین تعابیر محترمانه ومودبانه تری بکار بریم
بانکها وکیلهای بسیار وارد و گردن کلفت استخدام کرده اند و با تسلط واو به واو به متن قوانین ضعیف و ناقص جمهوری اسلامی ایران راهکارهای دور زدن قوانین بانکداری اسلامی را بلدند و با به کار گرفتن آنها ظاهر کار را شرعی می کنند و در باطن به همان کار خود مشغولند.
مثلا برای اینکه ربا نباشد میگویند این درصد سودی که ما تعیین میکنید علی الحساب است (مثلا میگن این 20% سود قطعی نیست. فعلا علی الحساب است تا آخر سال مالی سود واقعی مشخص شود و مابه التفاوت آن را بعدا پرداخت میکنیم تا شرعی بشود). ولی بانکها یا هیچوقت این مابه التفاوت را پرداخت نمیکنند یا اینکه یک مبلغ بسیار جزئی پرداخت میکنند تا ظاهر شرعی شود و دهان معترضان به ربا بسته شود. ولی سوال این است که بانکها چطور میتوانند سود یک سال آینده خود را اینقدر دقیق با این اوضاع نابه سامان اقتصادی و تحریمها پیش بینی کنند؟
آیا شما میدانید در طول یک سال آینده چقدر از کار خودتان سود میکنید؟
متاسفانه همه میدانند که بانکها دارند ظاهرسازی میکنند ولی انگار همه به این وضع راضی هستند و یک جوری آن را توجیه میکنند
اتفاقا قوانین بانکها اگر رعایت شود توسط کارمند و مشتری ،بسیار دقیق و مشروع است و از لبه تیز دقتهای شورای محترم نگهبان که متشکل از 6فقیه دین شناس است و 6حقوقدان گذشته ،پس ایراد گرفتن به قوانین بانکی و زیر سوال بردن قوانین ان کار ساده ای نیست و ادعایی است بزرگ،مطلبی هم که در باره ی سود 20درصد علی الحساب فرمودید مضاربه است و هیج اشکالی ندارد توضیح ان این که:
مثلا بنده بشما پولی میدهم شما میگویید از سود این پول مثلا 30درصدش مال شما ولی علی الحساب ماهیانه 17هزار تومان بشما میدهم تا وقتی پایان سال شد حساب کنم چقدر سود کرده دام و 30 درصد سهم شما را (سود قطعی )پرداخت کنم ،این را هیچ کس اشکال نکرده است .
یم عالمی هم در یک منبر گفته بوده که کار بانکها درست نیست ولی شما قسطهایی که با سود به بانکها میدهید را سر وقت ندهید و بگذارید تا بانک خودش بگیرد تا به این ترتیب اشکال نداشته باشد!
کدام عالم؟این حرف علمی نیست حتما مطلب گونه ی دیگری بوده است و در نقل خطا یی رخ داده.
آقا اگر واقعیتش را میخواهید بانکها زورشان زیاد است و بازار لابی هم در مجلس و جاهای دیگر داغ است و بانکها هم پول خرج میکنند و یکی مثل امام خمینی میخواد که برعلیه آنها قیام کند. متاسفانه ما گیر آدمهای بی بخار افتادیم که خودشان در همین بانکها حسابهای کوتاه مدت و بلند مدت دارند و دارند از بانکها سود میگیرند. همچین آدمهایی نه تنها هیچوقت بر علیه بانک اقدام عملی جدی نمیکنند بلکه با درست کردن کلاه شرعی به نفع بانکها یک جوری دریافت سود یا وام خودشان را تضمین میکنند. با آب آلوده نمیتوان لباس کثیف را تمیز کرد.
آن کس که میخواهد با ربا برخورد کند خودش دارد از بانکها وام سود دار یا سود حساب دریافت میکند!
اگر منظورتان مراجع تقلید است هیچ گاه مراجع عظام تقلید بخاطر نیازشان به سود بانکی - که مورد ادعای شماست- هرچند ایشان نیازمند ان نیستند،احکام حلال خدا را حرام و یا حرام را حلال اعلام نمیدارند ، بحمد الله مراجع شیعه علمای ربانی و مطیع امر مولای خود هستند و حتی ملاحظه ی روابط و مسایل از این قبیل را در نظام هم نمیکنند و بدون هیچ رو دربایستی بارها دیده ایم که ایرادات و خطاهای نظام و مسوولین را صراحتا اعلام نموده اندو این از افتخارات علمای شیعه است که نان به نرخ روز خور نیستند برخلاف برخی مذاهب و ادیان دیگر ،
امیدوارم خداوند تقوای در گفتار و ترس از خدا در سخن گفتن را بما عطا بفرماید و این فهم را بما عطا کند که سخنان ما هم از اعمال ما محسوب میشود و باید در روز حساب پاسخگوی ان باشیم
ارادتمند شما
وظیفه ی مراجع بیان احکام است که در ان کوتاهی نکرده اند و انچه از اگر و چنانچه که در بیان مسائل شرعی فرموده اند ،بدون اغماض و کوتاهی بوده و این نبوده که از احکام الله دست برداشته باشند و یا اینکه حرام خدا را حلال کرده باشند .
وظیفه آنها فقط بیان احکام نیست. امام خمینی (ره) مرجع بود. میتوانست به جای انقلاب کردن فقط بگوید اگر شاه طبق شرع رفتار کند کارهایش اشکالی ندارد. شاه مسلمان است و اصل بر صحت فعل مومن است.
ولی به جای این کار زندان و تبعید و مبارزه را به جان خرید و به گفتن احکام بسنده نکرد.
لطفا این متن را نیز مطالعه فرمائید تا بدانید وقتی علما به گفتن احکام بسنده کنند و واقعیات جامعه را نادیده بگیرند چه بلایی بر سر جامعه میاید:
http://farsi.khamenei.ir/others-note?id=24298
اتفاقا وام حج مزبور سودش بسیار کم بوده و 4درصد بود و از کم سود ترین وامهای بانکی بوده ،انچه باعث حرمت ان بود این بود که تحت هیچ یک از عقود شرعی و اسلامی نبود .
این را چه کسی به شما گفته است؟ مثل اینکه فراماسونها خوب کار میکنند.
مثل اینکه اشتباه به عرضتان رسانده اند. بنده در جریان آن بودم و تا جایی که یادم است دلیل اصلی آن سنگین بودن سود آن بود و وقتی که سودش کم شد علما یک جوری حلش کردند و حلال شد.
مثلا اینجا را بخوانید:
یکی دیگر از شهروندان که اقدام به دریافت وام برای ثبت نام کرده است به مهر گفت: برای ثبت نام از یک بانک دولتی 500 هزار تومان وام گرفته ام که باز پرداخت آن حدود700 هزار تومان است.وی افزود: این سود سنگین آن هم برای حج شهروندانی که اغلب توان مالی ندارند جای تامل دارد.
منبع
دفتر حضرت ایت الله العظمی وحید خراسانی اعلام کرد اگر سود دریافتی کمتر از ۴ درصد باشد می توان گرفتن این وام را بلا اشکال است و مردم نیز سود چهار درصدی را تحت عنوان کارمزد با بانک ها مصالحه می کنند.
منبع
ربا وقتی 4% بشه حلال میشه؟
کارمزد یعنی مزد کار و باید متناسب با کار انجام شده باشد (مانند تشکیل پرونده، صدور دفترچه قسط، حقوق کارمندان و...). کارمزد چه ربطی به مبلغ وام دارد؟ بانک برای یک وام یک میلیون تومانی و یک وام 10 میلیون تومانی یک کار ثابت انجام میدهد پس چرا باید کارمزد بر اساس درصدی از مبلغ وام محاسبه شود؟ ربا رباست حتی اگر 1% باشد.
در ضمن بانکها برای همه وامهایشان یک سری رویه مشخص دارند. چطور شده که برای حج علما اینقدر فعالیت کردند ولی در مورد بقیه وامها اینقدر فعالیت ندارند؟
قاعده ی حمل فعل مسلم بر صحت خلاف فرمایش شما را میگوید : اصل بر صحت فعل مومن است -حتی بدون تفحص -مگر اینکه بصورت اتفاقی خلاف ان برای شما ثابت شد .
مشکل شما این است که این بانکها را که صدای علما و مراجع را در آورده مومن! حساب میکنید. از کی تا حالا مومن یعنی بانک؟
مومن به یک فرد گفته میشود. بانک مومن تا به حال نشنیده بودیم.
واقعا چقدر این علما هوای بانکها را دارند.
کاش هوای بقیه کارخانجات و شرکتها را هم اینقدر داشتند و آنها هم مومن حساب میکردند.
شما یا وقعیات بانکها را نمیبینید یا اینکه میبینید و خودتان را به ندیدن زدید که دارید آنها را مومن حساب میکنید.
کسی که وام حرام میدهد و مراجع وام حج را حرام اعلام میکنند چطور مومن حساب میشود؟
مومن از نظر شما یعنی چی؟
ضمن عرض ادب و احترام
بهتر است در مورد بزرگان دین تعابیر محترمانه ومودبانه تری بکار بریم
درست میفرمائید. البته "حمله کردن" عبارت غیرمحترمانه نیست. شما اگر عبارت محترمانه تری سراغ دارید که همین منظور را برساند لطفا بفرمائید.
اتفاقا قوانین بانکها اگر رعایت شود توسط کارمند و مشتری ،بسیار دقیق و مشروع است و از لبه تیز دقتهای شورای محترم نگهبان که متشکل از 6فقیه دین شناس است و 6حقوقدان گذشته ،پس ایراد گرفتن به قوانین بانکی و زیر سوال بردن قوانین ان کار ساده ای نیست و ادعایی است بزرگ،مطلبی هم که در باره ی سود 20درصد علی الحساب فرمودید مضاربه است و هیج اشکالی ندارد توضیح ان این که:
مثلا بنده بشما پولی میدهم شما میگویید از سود این پول مثلا 30درصدش مال شما ولی علی الحساب ماهیانه 17هزار تومان بشما میدهم تا وقتی پایان سال شد حساب کنم چقدر سود کرده دام و 30 درصد سهم شما را (سود قطعی )پرداخت کنم ،این را هیچ کس اشکال نکرده است .
مسئله این است که این قوانین فقط روی کاغذ و ظاهرسازی است. در عمل با انواع کلاه شرعی این قوانین را دور میزنند و علما بصورت پویا و بروز با این حقه های بانکها برخورد نمیکنند و فرض را بر این میگیرند که بانکها در عمل به این قوانین عمل میکنند. در صورتی که اینطور نیست.
یعنی اگر قرار باشد که ربا آزاد شود تغییر خاصی در عملکرد بانکها نخواهد بود.
بانکها سود قطعی را یا پرداخت نمیکنند یا اینکه یک مبلغ بسیاری جزئی بصورت صوری پرداخت میکنند.
بنده خودم از یک بانک سوال کردم که در سال گذشته سود قطعی که شما پرداخت کردید چقدر بوده است؟ گفت چندین سال است که هیچ سود قطعی پرداخت نکرده ایم. واقعیت جامعه مهم است. نه آنچه روی کاغذ است و عمل نمیشود.
کدام عالم؟این حرف علمی نیست حتما مطلب گونه ی دیگری بوده است و در نقل خطا یی رخ داده.
این را یک روحانی در یکی از مساجد اراک گفته است. به هر حال این کلاه شرعی را به مردم یاد میدهند.
اگر منظورتان مراجع تقلید است هیچ گاه مراجع عظام تقلید بخاطر نیازشان به سود بانکی - که مورد ادعای شماست- هرچند ایشان نیازمند ان نیستند،احکام حلال خدا را حرام و یا حرام را حلال اعلام نمیدارند
درست است. صراحتا نمیگوید ربا حلال است. ولی با درست کردن راه حلهایی همان سود را وجهه شرعی به آن میدهند. بطوری که اگر قرار باشد ربا آزاد باشد باز هم بانکها همین رویه را ادامه میدهند و فقط اسمش عوض شده. یعنی باطن یکی است با اسم متفاوت.
در ضمن آیا شما مطمئنید که مراجع خودشان در بانکها برای وجوهات حساب سود دار ندارند و سود دریافت نمیکنند؟
بحمد الله مراجع شیعه علمای ربانی و مطیع امر مولای خود هستند و حتی ملاحظه ی روابط و مسایل از این قبیل را در نظام هم نمیکنند و بدون هیچ رو دربایستی بارها دیده ایم که ایرادات و خطاهای نظام و مسوولین را صراحتا اعلام نموده اندو این از افتخارات علمای شیعه است که نان به نرخ روز خور نیستند برخلاف برخی مذاهب و ادیان دیگر ،
امیدواریم که واقعا اینطور باشد ولی همه مراجع یکجور نیستند. اگر واقعا اینطور است چرا همانطور که وام حج را حرام اعلام کردند در مورد بقیه وامها اینطور حساس نیستند و اقدام عملی نمیکنند؟ مگر وام حج چه فرقی دارد؟ برای بانکها موضوع وام مهم نیست که برای حج باشد یا برای کارخانه یا کار دیگر. آنها سود مشخص خود را میگیرند و یک اسم عقود شرعی هم روش میگذارند.
امیدوارم خداوند تقوای در گفتار و ترس از خدا در سخن گفتن را بما عطا بفرماید و این فهم را بما عطا کند که سخنان ما هم از اعمال ما محسوب میشود و باید در روز حساب پاسخگوی ان باشیم
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلاً سَدِيداً ﴿70﴾
امیدوارم خداوند ترس از سخن حق نگفتن را هم به ما بدهد. واقعیت جامعه این است که بانکها دارند به مردم جامعه ظلم میکنند و روز به روز با گرفتن این سودها مثل قارچ شعبه های میلیاردی جدید تاسیس میکنند. مراجع هم یک وام حج را حرام اعلام کردند و با فشار آوردن به بانکها سودش را از 14% کردند 4% . بقیه وامها را بانکها دارند به همان روال و با سودهای سنگین به مردم میدهند. حتی سودهای بالای 30-40 درصد. برای اخذ یک وام به چندین مسئول هم باید هدیه داد تا امضا کنند هم همچنین بخشی از وام را در حساب نگه داشت و بر نداشت که با احتساب آنها سود بالای 40% هم میشود. در بین کارمندان بانک معروف است که در بانک هر میزی یک قیمتی دارد.
فقه نباید از واقعیت ها دور شود:
http://farsi.khamenei.ir/others-note?id=24298
لطفا با مدیرعامل چند شرکت یا کارخانه خصوصی که با بانکها برای وام سر و کار دارند صحبت کنید تا کمی با واقعیات کثیف موجود در بانکها آشنا شوید. مطالعه این سایت هم مفید است:
reba.ir
لو لا... اخذ الله على العلماء ان لا يقارّوا على كظّة ظالم و لا سغب مظلوم لا لقيت حبلها على غاربها
ارادتمند شما
برادر بنا نداریم جواب همدیگر را به هر نحوی هست بدهیم و بدنبال حق هستیم :
علت تحریم وام حج بهیچ وجه سود ان نبود بلکه بعلت این بود که وامهای بانکی همگی مصداق یکی از عقود و معاملات شرعی هستند ولی وام حج تحت هیچ عقد شرعی نبود ،بله بخش فقهی حقوقی بانک ان وام را تحت عنوان جعاله تعریف کرده بود و مصداق جعاله دانسته بود که اکثر مراجع این مصداقیت را قبول نداشتند هرچند در همان زمان ایت الله سیستانی اشکال شرعی در ان وام نمیدانستند و بنده از نزدیک مرتبط بودم با دفاتر مراجع ،پس از انکه سود وام 4درصد شد دیگر نیازی نبود که تحت عنوان عقود و معاملات باشد زیرا قرض الحسنه بود و 4در صد در واقع کارمزد فعالیت و تلاشی است که بانک در قبال هزینه های مصروفه برای اعطای وام از قبیل حقوق کارمندان در حسابرسی و دفترچه درست کردن و دریافت اقساط و... میگیرد ،تازه مراجع این را هم بدون قیدو شرط حلال ندانسته اند،بعنوان مثال پاسخ دفتر مقام معظم رهبری را بنگرید:
سوال :ایا گرفتن وام قرض الحسنه با کارمزد 4درصد جایز است؟
جواب :اگر این مقدار سودی که در یافت میکنند واقعا مزد کار انها و هزینه ی واقعی انهاست جایز است و الا رباست و حرام .
موفق باشید .
برادر بنا نداریم جواب همدیگر را به هر نحوی هست بدهیم و بدنبال حق هستیم :
موفق باشید .
باور کنید بنده هم همین نیت را دارم. ولی با شما اختلاف نظر دارم. شما با خوشبینی زیادی به مراجع نگاه میکنید ولی بنده همچین خوشبینی ندارم. از نظر بنده غیرممکن نیست که مراجع (نه هه آنها) به دلایل دنیوی برخی فتواها را مخصوصا در رابطه با بانکها بدهند. ولی از نظر شما شاید غیرممکن باشد. بنده مراجع را معصوم نمیدانم. البته این به معنای دنیا پرست بودن آنها نیست. بلکه همانطور که حدیث میفرماید "آخر ما یخرج من قلب الصدیق حب الجاه" ممکن است برخی مراجع به دلیل جب جاه و از ترس از دست دادن وجوده دهندگان (که به مراجع فشارهایی میاورند که مثلا سود فلان وام حج زیاد است) ممکن است در اثر این مسائل فتوایی بدهند. در صورتی اگر آن حب جاه واقعا نباشد آن فتوا را نمیدادند یا جور دیگری آن فتوا را میدادند. به نظر شما آیا واقعا نیاز است که 150 مرجع 150 رساله در ایران پخش کنند و وجوهات دریافت کنند؟ آیا یک مرجع تقلید کافی نیست؟
به هر حال شما حق دارید با خوش بینی به مراجع نگاه کنید. ولی بنده این خوش بینی را ندارم.
هرچند در همان زمان ایت الله سیستانی اشکال شرعی در ان وام نمیدانستند
علت تحریم وام حج بهیچ وجه سود ان نبود
این را بنده باور نمیکنم. دلیل آن هم این است که همانطور که در بالا آورده شد مراجع صراحتا از اول گفتند که سود اگر بیاید 4 درصد اشکالی ندارد. اینطور نبوده که بانک خودش سود را بیاورد 4% بعد مراجع بگویند حالا که 4% شد دیگر اشکالی ندارد. گرچه 4% لزوما به معنای قرض الحسنه نیست. چون اگر راست میگویند کارمزد را نباید بصورت درصدر حساب کنند.
آنچه در واقع اتفاق افتاد این بود که مراجع به بانکها فشار آوردند که چرا سود این وام حج زیاد است؟ بعد سودش کم شد و بعد مراجع دیگر ساکت شدند.
اگر راست میگویید و مراجع کاری به درصد سود نداشتند و به نوع عقود وام کار داشتند پس چرا به درصد سود بالای آن اعتراض داشتند؟ (نمونه آن هم در بالا ذکر شد.) اگر اینطور است که شما میگویید پس در اعتراضات مراجع نباید هیچ حرفی از درصد سود میامد و فقط از نوع عقود حرف میزدند.
لطفا شما اعتراضات آن موقع مراجع را بیاورید که هیچ حرفی از درصد نزده باشند و فقط حرف از نوع عقود آن زده باشند تا شاید بشود حرف شما را باور کرد.
بلکه بعلت این بود که وامهای بانکی همگی مصداق یکی از عقود و معاملات شرعی هستند ولی وام حج تحت هیچ عقد شرعی نبود ،بله بخش فقهی حقوقی بانک ان وام را تحت عنوان جعاله تعریف کرده بود و مصداق جعاله دانسته بود که اکثر مراجع این مصداقیت را قبول نداشتند
خوب لطفا سند و مدرک این حرفتان را بیاورید. یعنی اینکه مراجع به درصد کاری نداشتند و فقط به عقود شرعی آن کار داشتند. یعنی واقعا درصد سود وام برای مراجع اصلا مطرح نبود؟ شما خوتان این را باور میکنید؟!
وقتی یکی از مراجع میگوید: "اگر سود دریافتی کمتر از ۴ درصد باشد می توان گرفتن این وام را بلا اشکال است و مردم نیز سود چهار درصدی را تحت عنوان کارمزد با بانک ها مصالحه می کنند."
این کجایش به نوع عقود کار دارد؟
البته دیگر مراجع هم چنین حرفهای مشابهی را زده اند که بیشتر به درصد آن کار داشتند تا به نوع عقود. این که میگویید به نوع عقود کار داشتند لطفا منبع آن را بیان فرمائید.
اگر واقعا نوع عقودش مشکل داشته چرا ایشان اشکال در آن وام نمیدانستند؟! آیا این خود دلیل دیگری نیست که بحث مراجع در مورد نوع عقود آن نبوده است؟
و بنده از نزدیک مرتبط بودم با دفاتر مراجع ،پس از انکه سود وام 4درصد شد دیگر نیازی نبود که تحت عنوان عقود و معاملات باشد زیرا قرض الحسنه بود
شما از کجا فهمیدید که قرض الحسنه بود؟ مگر سود 4% از نظر شرع مبین اسلام قرض الحسنه است؟!
در ضمن شما از کجا فهمیدید که دلیل ساکت شدن مراجع قرض الحسنه شدن آن بود و نه کم شدن درصد آن؟! واقعا خودتان این حرف خودتان را باور میکنید؟
یعنی اگر وام به قرض الحسنه 14% تبدیل میشد دیگر مراجع هیچ اعتراضی نداشتند؟
و 4در صد در واقع کارمزد فعالیت و تلاشی است که بانک در قبال هزینه های مصروفه برای اعطای وام از قبیل حقوق کارمندان در حسابرسی و دفترچه درست کردن و دریافت اقساط و... میگیرد
به به شما هم دارید کار بانکها را توجیه میکنید؟ شما از کجا میدانید که مزد کار بانکها دقیقا 4% میشود؟ از کجا میدانید که 4.5% نمیشه؟ شاید 2% بشه. شما از کجا مزد کارهای بانکها را حساب کردید؟ در ضمن بانک برای یک وام یک میلیون تومانی و یک وام دو میلیون تومانی کار یکسان انجام میدهد چطور است که مزد یکی دوبرابر دیگری است؟ چون 4% سالیانه از مبلغ وام برای یک وام دو میلیون دوبرابر میشود.
شما واقعا این حرفها را که میزنید خودتان باور دارید؟!
،تازه مراجع این را هم بدون قیدو شرط حلال ندانسته اند،بعنوان مثال پاسخ دفتر مقام معظم رهبری را بنگرید:
سوال :ایا گرفتن وام قرض الحسنه با کارمزد 4درصد جایز است؟
جواب :اگر این مقدار سودی که در یافت میکنند واقعا مزد کار انها و هزینه ی واقعی انهاست جایز است و الا رباست و حرام .
خوب واقعا بانکها این شرط را رعایت میکنند؟ بنده با جرات میگویم رعایت نمیکنند. چطور است وقتی که بانکها سود 14% درصد میگیرند مراجع وارد مصادیق میشوند و به بانکها فشار میآورند و در آنجا مصادیق به مراجع مربوط است. ولی وقتی 4% درصد میشه دیگه بانکها درستکار میشن و مسائل شرعی را رعایت میکنند و مراجع اصل را بر این میگذارند که بانکها مسائل قرض الحسنه را رعایت میکنند؟
آیا واقعا این کار مراجع یک بام و دو هوا نیست؟
یعنی وقتی سود 14% است مراجع انواع و اقسام ایرادات شرعی را به بانکها میگیرند و وام را حرام اعلام میکنند و وارد تعیین مصداق میشوند (در حالی در حالت معمول مراجع فقط فتوا میدهند و میگویند ما به مصداق کاری نداریم) و فرض را بر این میگذارند که بانک عقود شرعی را رعایت نمیکند. ولی وقتی 4% میشود دیگر مراجع کاری به بانک ندارند و فرض را بر این میگذارند که بانکها مسائل شرعی را رعایت میکنند. و نمیگویند که 4% مصداق کارمزد نیست. یا اینکه دیگر کاری ندارند که این 4% چطور میتواند کارمزد واقعی باشد.
به هر حال شما اگر این حرفها را در مورد مراجع باور میکنید بنده باور نمیکنم.
به نظر بنده مراجع د رمقابل بانکها منفعل شده اند و به جای مبارزه با بانکها دارند با بانکها کنار میایند و زندگی مسالمت آمیز با بانکها را از درگیر شدن با بانکها ترجیح میدهند.
بنده هیچ تعارفی با مراجع ندارم چون نان خور آنها نیستم. بلکه آنها نان خور بنده هستند (مگر اینکه از وجوهات هیچ چیزی نخورند) و با رعایت احترام به آها انتقاد و اعتراض میکنم.
امام علی علیه السلام در نهج البلاغه خودش را از نصیحت مردم بی نیاز نمیداند و به مردم میگوید که او را نصیحت کنند.
امیدوارم که ما با سکوت در برابر بانکها و چشم پوشی از چشم پوشی های مراجع از کارهای اشتباه بانکها روزی مصداق این آیه نباشیم:
اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللَّهِ
البته این انتقادات به این معنا نیست که مراجع در همه فتاوایشان دارند اشتباه میکنند. بلکه ممکن است که یک مرجع در یک حکم خاص اشتباه کند یا توجیهات شرعی درست کند برای درگیر نشدن با بانکها و دنبال دردسر نگشتن ولی دیگر نظرات فقهی او درست باشد. یک اشتباه یک مرجع به معنای اشتباه بودن کل حرفهای او نیست.
امیدوارم اگر حرفهای بنده اشتباه است با دلیل و مدرک و نه با ادعای صرف اشتباه بودن آن را ثابت کنید و اگر درست است بدون توجیه و طرفداری کورکورانه از هیچ شخص غیرمعصومی قبول کنید و اگر لازم است از مراجع با حفظ احترام و اصول اخلاقی انتقاد کنید.
کارشناس محترم بحث با تشکر از پاسخ شما من یک سوأل دیگه داشتم:
من به بانکی که حسابم رو توش بازکرده بودم زنگ زدم و پرسیدم این سپرده ها چگونه و تحت چه معاملاتی سود میگیرند و ایشون گفتن به دو روش :مضاربه و مشارکت مدنی در ساخت مسکن. حالا به نظر شما من حمل بر صحت کنم یا احتیاط پیشه کنم؟
خدا بالای سرمون هست ...شما به من بفرمائید تکلیف شرعی من چی هست در حال حاضر؟ اعتماد کنم به صحبتشون یا نه؟ این پول اگه حرام باشه من بدون اینکه بفهمم سر از جهنم در میارم خواهشن راهنمایی کنید. منتظر پاسخ هستم با تشکر
کارشناس محترم بحث با تشکر از پاسخ شما من یک سوأل دیگه داشتم:
من به بانکی که حسابم رو توش بازکرده بودم زنگ زدم و پرسیدم این سپرده ها چگونه و تحت چه معاملاتی سود میگیرند و ایشون گفتن به دو روش :مضاربه و مشارکت مدنی در ساخت مسکن. حالا به نظر شما من حمل بر صحت کنم یا احتیاط پیشه کنم؟
خدا بالای سرمون هست ...شما به من بفرمائید تکلیف شرعی من چی هست در حال حاضر؟ اعتماد کنم به صحبتشون یا نه؟ این پول اگه حرام باشه من بدون اینکه بفهمم سر از جهنم در میارم خواهشن راهنمایی کنید. منتظر پاسخ هستم با تشکر
انصافا اگر به شما بگویند تکلیف شرعی شما این است که این کار را نکنید شما گوش میدهید؟ یا اینکه گیر سه پیچ میدهید و بهانه های مختلف جور میکنید که به هر طریقی شده و هر طور شده به شما بگویند اشکال ندارد؟
احتیاط پیشه کردن که نیاز به اجازه و نظر کسی ندارد. شما همیشه و در هر کاری میتوانید احتیاط پیشه کنید و آن کاری که احتمال میدهید به تقوا نزدیک تر است را انجام دهید. این سودها حتی اگر حرام نباشند شبهه ناک که هستند و احتیاط در ترک شبهه است.
احتیاط پیشه کردن در مواردی که خدا اون رو حلال کرده تقوا نیست. مضاربه و مشارکت مدنی قطعن حلال هست و راهی هست که دین اسلام برای رونق کسب و کار و رشد اقتصادی مسلمانان پیشنهاد داده و اگر بهش پرداخته بشه برکت و رحمت و روزی رو از طرف خدا به همراه خواهد داشت . حالا اگر همه ی مسلمانان بیان بگن این قبیل سودها شبهه ناک هست... ازدواج موقت شبهه ناک هست ... حجامت کردن شبهه ناک هست... توسل به اهل بیت شبهه ناک هست... انگشتر عقیق ، ورزش بانوان ، موسیقی های غیر غنا و ... شبهه ناک هست ، اونوقت بسیاری چیزها رو بر خودمون حرام کردیم و این خودش گناه بزرگی هست نه ورع و تقوا. پس یادمون نره از ان طرف بام نیفتیم و به خیال تقوا از جانب راست مورد حمله ی شیطان قرار نگیریم .چه بسا ممکنه اینگونه کارها آسیب شدیدتری به جامعه و دین و خودمون بزنه و نوعی بدعت منفی هست.
احتیاط پیشه کردن در مواردی که خدا اون رو حلال کرده تقوا نیست.
درست است. ولی در مواردی که ظاهرا حلال است و شواهد زیادی دال برا حرام بودن آن هست چی؟ آیا باید چشممان را به واقعیات جامعه ببندیم؟
مگر مراجع وام حج را حرام اعلام نکردن؟ این یعنی چی؟ یعنی به عملکرد بانکها نمیتوان اعتماد کرد و بانکها لزوما مسائل شرعی را رعایت نمیکنند. البته این فقط یک مورد است و موارد زیاد دیگری هست که انسان در حلال بودن کارهای بانکها شک کند. و همین شک یعنی شبهه ناک شدن. شما اگر مطمئنید که حلال است درست میفرمائید و هیچ نیازی به احتیاط نیست.
مضاربه و مشارکت مدنی قطعن حلال هست
بر منکرش لعنت. ولی در صورتی که واقعا مضاربه و مشارکت مدنی باشد و نه فقط اسمش. اگر یک گرگ لباس گوسفند بپوشه و بیاد به شما بگه من گوسفندم و شما دم گرگ را ببینی شما چی میگی؟
حالا اگر همه ی مسلمانان بیان بگن این قبیل سودها شبهه ناک هست... ازدواج موقت شبهه ناک هست ... حجامت کردن شبهه ناک هست... توسل به اهل بیت شبهه ناک هست... انگشتر عقیق ، ورزش بانوان ، موسیقی های غیر غنا و ... شبهه ناک هست ، اونوقت بسیاری چیزها رو بر خودمون حرام کردیم و این خودش گناه بزرگی هست نه ورع و تقوا. پس یادمون نره از ان طرف بام نیفتیم و به خیال تقوا از جانب راست مورد حمله ی شیطان قرار نگیریم .چه بسا ممکنه اینگونه کارها آسیب شدیدتری به جامعه و دین و خودمون بزنه و نوعی بدعت منفی هست.
ازدواج موقت حلال است و شبهه ناک نیست.
حجامت حلال است و شبهه ناک نیست.
توسل به اهل بیت شبهه ناک نیست وهابی ها میگن اشکال دارد. اگر شما از آنها تقلید میکنید به حرف آنها گوش بدید ولی از شیعیان کی گفته شبهه ناک است؟!
انگشتر عقیق حلال است
ورزش بانوان به خودی خود حلال است ولی بی حجابی در ورزش مسئله دیگری است.
موسیقی های غیر غنا شبهه ناک نیست. ولی اگر شک داشته باشیم که آیا غنا هست یا نیست شبهه ناک است.
پس یادمون نره از ان طرف بام نیفتیم و به خیال تقوا از جانب راست مورد حمله ی شیطان قرار نگیریم .چه بسا ممکنه اینگونه کارها آسیب شدیدتری به جامعه و دین و خودمون بزنه و نوعی بدعت منفی هست
درست است. ما هم الکی نمیگیم. شواهد و دلایل در این زمینه کم نیست.
از آن یکی ور بام هم نباید بیفتیم که بگیم هر چی اسمش حلال بود واقعا حلال است و دیگر هیچ نیازی به تحقیق و اطمینان در مورد ماهیتش هم نیست.
ماهیت یک عقد شرعی باید مضاربه باشد. نه فقط اسمش روی کاغذ.
درست است. ولی در مواردی که ظاهرا حلال است و شواهد زیادی دال برا حرام بودن آن هست چی؟ آیا باید چشممان را به واقعیات جامعه ببندیم؟
مگر مراجع وام حج را حرام اعلام نکردن؟ این یعنی چی؟ یعنی به عملکرد بانکها نمیتوان اعتماد کرد و بانکها لزوما مسائل شرعی را رعایت نمیکنند. البته این فقط یک مورد است و موارد زیاد دیگری هست که انسان در حلال بودن کارهای بانکها شک کند. و همین شک یعنی شبهه ناک شدن. شما اگر مطمئنید که حلال است درست میفرمائید و هیچ نیازی به احتیاط نیست.
درست است. ما هم الکی نمیگیم. شواهد و دلایل در این زمینه کم نیست.
از آن یکی ور بام هم نباید بیفتیم که بگیم هر چی اسمش حلال بود واقعا حلال است و دیگر هیچ نیازی به تحقیق و اطمینان در مورد ماهیتش هم نیست.
ماهیت یک عقد شرعی باید مضاربه باشد. نه فقط اسمش روی کاغذ.
خب مرد مومن خودت جواب خودتو و همه ی صحبتهاتو دادی دیگه . منم اومدم نظر مراجع رو بدونم دیگه. منم در حال تحقیق هستم دیگه .
خب مرد مومن خودت جواب خودتو و همه ی صحبتهاتو دادی دیگه . منم اومدم نظر مراجع رو بدونم دیگه. منم در حال تحقیق هستم دیگه .
ببینید مراجع فقط نظر فقه اسلامی را میگن. مراجع دیگه خبر ندارند یا خبر دارند ولی کاری ندارند که بانکها مسائل شرعی را رعایت میکنند یا نه.
اگر دقت کرده باشید مراجع در مورد مسائل بانکی با "اگر" جواب میدهند. یعنی میگویند اگر طبق عقود شرعی باشد اشکالی ندارد. چون کار مرجع این نیست که بیاید از درون بانکها تحقیق کند.
مراجع قعلی فقط حکم را میگویند و کاری به مصادیق حکم ندارند. البته در مورد وام حج کار به مصادیق داشتند و آن را حرام اعلام کردند. دلیلش را خدا بهتر میداند که چرا بعضی وقتها کار به مصادیق دارند و بعضی وقتها کار ندارند. به هر حال فعلا که مراجع میگن ما فقط حکم شرعی را میگیم و کاری به مصادیق آن جکم شرعی نداریم.
شما هم اگر میخواهید در مورد عملکرد بانکها تحقیق کنید نباید از مراجع این مورد را تحقیق کنید. به هر حال فعلا که اینطور شده که مراجع میگن ما فقط حکم را میگیم و بقیش به ما ربطی نداره.
یعنی مراجع فقط میگن اگر اینطوری باش ربا است و اگر اینطوری نباشد ربا نیست. حالا اینکه بانکها رعایت میکنند یا نمیکنند و یا احکام را باکلاه شرعی دور میزنند یا نه را مراجع میگن به ما ربطی نداره. البته نظر شخصی بنده این است که میدانند ولی چون دنبال دردسر نمیگردند چشمشان را بسته اند.
طبق گفته امام علی علیه السلام در نهج البلاغه:
لو لا حضور الحاضر و قیام الحجه بوجود الناصر و ما اخذ الله علی العلماء ان لا یقاروا علی کظه ظالم و لا سغب مظلوم لالقیت حبلها علی غاربها
علما وظیفه دارند که در مقابل ظالمان (که یک مصداق آن الان بانکها هستند) ساکت نباشند. به هر حال بنده این حرف را که ما کاری به مصادیق نداریم را قبول ندارم. آنها باید کار داشته باشند و حتی اگر لازم باشد در راه مبارزه با ربا زندانی شوند یا تبعید شوند یا حتی کشته شوند. همانطور که امام میتوانست ساکت بنشیند و بگوید شاه اگر طبق مسائل شرعی رفتار کند اشکالی ندارد و چون مسلمان است ما حمل بر صحت میکنیم.
به هر حال اگر شما دنبال این هستید که مراجع فعلی به شما بگویند که آیا کار بانکها شرعی هست یا نیست چیزی ازشان در نمیاد. فقط با اگر و مبهم حرف میزنند. مبهم یعنی شما با حرف آنها نمیتوانی بفهمی کار بانکها حرام است یا حلال. آنها فقط حکم شرعی را میگویند و بس. البته در یک مواقعی که خودشان لازم بدانند وارد کار میشوند و یک وام را حرام اعلام میکنند که دلیل واقعیش را خدا میداند.
به هر حال به اندازه کافی شواهد و دلایل هست که سودهای بانکی را حتی اگر نگوییم حرام شبهه ناک باشند. همین که جریمه دیرکرد میگیرند مگر مراجع نمیگویند حرام است؟ ولی بانکها با کمال پررویی میگیرند. این یعنی مسائل شرعی ذره ای برای بانکها اهمیت ندارند. اگر هم یک اسم اسلامی روی آن میگذارند ظاهر سازی است.
ببینید مراجع فقط نظر فقه اسلامی را میگن. مراجع دیگه خبر ندارند یا خبر دارند ولی کاری ندارند که بانکها مسائل شرعی را رعایت میکنند یا نه.
اگر دقت کرده باشید مراجع در مورد مسائل بانکی با "اگر" جواب میدهند. یعنی میگویند اگر طبق عقود شرعی باشد اشکالی ندارد. چون کار مرجع این نیست که بیاید از درون بانکها تحقیق کند.
مراجع قعلی فقط حکم را میگویند و کاری به مصادیق حکم ندارند. البته در مورد وام حج کار به مصادیق داشتند و آن را حرام اعلام کردند. دلیلش را خدا بهتر میداند که چرا بعضی وقتها کار به مصادیق دارند و بعضی وقتها کار ندارند. به هر حال فعلا که مراجع میگن ما فقط حکم شرعی را میگیم و کاری به مصادیق آن جکم شرعی نداریم.
شما هم اگر میخواهید در مورد عملکرد بانکها تحقیق کنید نباید از مراجع این مورد را تحقیق کنید. به هر حال فعلا که اینطور شده که مراجع میگن ما فقط حکم را میگیم و بقیش به ما ربطی نداره.
یعنی مراجع فقط میگن اگر اینطوری باش ربا است و اگر اینطوری نباشد ربا نیست. حالا اینکه بانکها رعایت میکنند یا نمیکنند و یا احکام را باکلاه شرعی دور میزنند یا نه را مراجع میگن به ما ربطی نداره. البته نظر شخصی بنده این است که میدانند ولی چون دنبال دردسر نمیگردند چشمشان را بسته اند.
طبق گفته امام علی علیه السلام در نهج البلاغه:
لو لا حضور الحاضر و قیام الحجه بوجود الناصر و ما اخذ الله علی العلماء ان لا یقاروا علی کظه ظالم و لا سغب مظلوم لالقیت حبلها علی غاربها
علما وظیفه دارند که در مقابل ظالمان (که یک مصداق آن الان بانکها هستند) ساکت نباشند. به هر حال بنده این حرف را که ما کاری به مصادیق نداریم را قبول ندارم. آنها باید کار داشته باشند و حتی اگر لازم باشد در راه مبارزه با ربا زندانی شوند یا تبعید شوند یا حتی کشته شوند. همانطور که امام میتوانست ساکت بنشیند و بگوید شاه اگر طبق مسائل شرعی رفتار کند اشکالی ندارد و چون مسلمان است ما حمل بر صحت میکنیم.
به هر حال اگر شما دنبال این هستید که مراجع فعلی به شما بگویند که آیا کار بانکها شرعی هست یا نیست چیزی ازشان در نمیاد. فقط با اگر و مبهم حرف میزنند. مبهم یعنی شما با حرف آنها نمیتوانی بفهمی کار بانکها حرام است یا حلال. آنها فقط حکم شرعی را میگویند و بس. البته در یک مواقعی که خودشان لازم بدانند وارد کار میشوند و یک وام را حرام اعلام میکنند که دلیل واقعیش را خدا میداند.
به هر حال به اندازه کافی شواهد و دلایل هست که سودهای بانکی را حتی اگر نگوییم حرام شبهه ناک باشند. همین که جریمه دیرکرد میگیرند مگر مراجع نمیگویند حرام است؟ ولی بانکها با کمال پررویی میگیرند. این یعنی مسائل شرعی ذره ای برای بانکها اهمیت ندارند. اگر هم یک اسم اسلامی روی آن میگذارند ظاهر سازی است.
اینقدر این مسائل وام و سپرده گذاری و سود و خمس و مالیات و .... تو جامعه ما مورد سوال هستش که آدم دیگه قاطی میکنه. من خودم سالهاست پیگیر پرداخت خمس و... هستم اما وقتی میبینم از یه طرف خمس میدیم اما از طرف دیگه پول شبه ناک تو زندگیمون میاد تنمون میلرزه. اینکه میگن "اگر"!! وام طبق فلان عقد باشد و دیگه خودشون رو راحت میکنند و بعضی میگن لازم نیست راجب صحت عملکردش تحقیق کنید و این دست صحبتها ما رو بیشتر دور خودمون میچرخونه.
واقعا که! بارک الله به همه ما مسلمونا. از مردم مقلد تا مراجع محترم تقلید. همه چی طبق روال قرآن و حکم خدا پیش میره و همه دلخوشیم.
بانک ها طبق قانون معروف سال ۶۲ دارن طبق شرع عمل میکنند. مردم ربا نمیخورن و حمل بر صحت میگذارند، ان شاء الله خدا هم میگذره ازما! یکی بیاد بگه معنی سود چیه؟ مگه نباید بانک با پول کار کنه و سود واقعی رو بده؟ آیا واقعا سود علی الحساب رعایت میشه؟ حتی اگر رعایت بشه بازهم با افزودن اون مبلغ اضافی که سود واقعی محقق نمیشه. چرا خودمون رو گول میزنیم. چرا عقود شرعی تابع قوانین بانک شدن؟ بانک بابت هر مقدار افزایش وام چه کار بیشتری متحمل میشه که کارمزدش هم بیشتر میشه؟ اصلا این عدد چهار درصد از کجا اومده؟ شما رو به خدا جواب واقعی بدید نه جوابهایی که تا الان شنیدیم.
امیدوارم در نطق اخیر بنده و در جواب این دوست عزیز، از طرف من توهین به کسی نشده باشه، و اگر شده پوزش از همه مخاطبین پوزشمیطلبم. اما واقعا اینها دغدغه های من بود.