دلیل شما برای اعتقاد به خدا
تبهای اولیه
هرکس برای اعتقاد به خدا دلیل یا دلایلی دارد اما اکثرا دلیل مردم برهان علیت و برهان نظم هست. اگر دلیل شما این دلایل هست که هیچ اما اگر دلیل یا دلایل دیگری برای اعتقاد به خدا دارید اینجا مطرح کنید.
هرکس برای اعتقاد به خدا دلیل یا دلایلی دارد اما اکثرا دلیل مردم برهان علیت و برهان نظم هست. اگر دلیل شما این دلایل هست که هیچ اما اگر دلیل یا دلایل دیگری برای اعتقاد به خدا دارید اینجا مطرح کنید.
با سلام وعرض ادب
اگر ما دنبال دلیل برای خدا م گردیم به خاطر شدت وضوح وروشنی وجود خداوند است مایی که لجظه به لحظه زندگی خود را با خداوند هستیم، فأینما تولوا فثم وجه الله(بقره /115)، به هر سورو کنید آنجا روی(به) خداست. اما مهم این است که ما بخواهیم این خدا را ببینیم. امام علی علیه السلام فرمود: عرفت الله بفسخ العزائم وحل العقود ونقض الهمم (نهج البلاغه، صبحی صالح، ص511)، خدا را با فسخ شدن اراده وحل واز بین رفتن عود ونقض شدن همت ها شناختم، ما خیلی وقت ها اراده وانگیزه انجام کاری داریم وتصمیم قطعی بر انجام آن داریم ولی ناگهان نزدیک انجام کار چیزی در دل ما می افتد وما منصرف می کند در حالی که صحبت دهها انسان ما را از انجام آن منصرف نمی کرد، ویا قرادا دهای محکم یکه بین انسانها بسته می شود ولی اتفاقات خاصی پیش می آید که آنها را به هم می زند وهمه اینها نشان می دهد غیر از ماها قدرت دیگری نیز در این عالم تاثیر گذار است وتاثیرش برتر وبالاتر از همه تاثیر ها است که به صرف الهامی اراده انسان را متزلزل می کند واو همان خداست.
خدا را باید از زبان علی (ع) شناخت، تا عظمت او را خوب درک کرد خدایی که امیرالمومنین علیه السلام با آن عظمت وشجاعت وقتی در برابر او می ایستد بدنش می لرزد وغش بر او عارض می شود. واینها نشانگر این است که پس حقیقتی وجود دارد.
برادر بزرگوار چرا باید برهان علیت ونظم را کنار بگزاریم، شما که دغدغه دین دارید وخدا اینقدر برای شما مهم است چرا باید این دلایل که علماء در تبیین وروشن کردن آنها زحمت کشیده اند کنار بگزاریم؟ من توصیه می کنم به کتاب علم ودین ایان باربور مراجعه کنید تا بهتر با برهان نظم وفلسفه کنار گذاشتن آن آشنا شوید.
هرکس برای اعتقاد به خدا دلیل یا دلایلی دارد اما اکثرا دلیل مردم برهان علیت و برهان نظم هست. اگر دلیل شما این دلایل هست که هیچ اما اگر دلیل یا دلایل دیگری برای اعتقاد به خدا دارید اینجا مطرح کنید.
سلام
بنظرم واضحترین دلیل وجود خدا با عنوان خالق مشاهده حدوث اشیائی است که قبلا نبود و بود شد
خود انسان هم این حقیقت را در خود می یابد که نبوده و بعد بود شده پس اورا خالقی است
البته اثبات سایر صفات خالق مثل یگانگی وجوب ذاتی و غیر نیازمند به براهین دیگری است
اما وجود خالق یک نتیجه گیری عقلی و منطقی است که هر پیر و جوانی بدان می رسد
یا علیم
سلام
دلیل اینکه من واقعا قبول کردم خدا وجود داره فقط قران بود
چون بیشتر از 1000 تا دلیل داره که نشون میده حتما قران از طرف خدا امده و نه اینکه یک انسان اون رو نوشته باشه
دلیل مسلمان شدن خیلی از دانشمندان و بزرگان تاریخ ( از جمله انیشتین ) هم فقط قران هستش
یک مطلب خیلی جالب در مورد نظر دانشمندان در مورد قران هستش پیشنهاد میکنم بخونید
چون مطلب جا نمیشد لینکشو میزارم بخونید امیدوارم خوشتون بیاد http://www.mercifulgod.rozblog.com/post/17
ممنون
متقن ترین دلیلی که امامان ما علیهم السلام با کفار در نهایت احتجاج بکار میبردند این بود: (البته متقن ترین بنظر حقیر):
اگر بگوییم خدا هست=>اگر خدا نباشد=>سودی ندارد. ولی اگر بگوییم خدا هست=>اگر باشد=>سود دارد.
اگر بگوییم خدا نیست=>اگر خدا نباشد=>سودی ندارد. ولی اگر بگوییم خدا نیست=>اگر باشد=>سود که ندارد هیچ بلکه ضرر هم دارد.
و نتیجتا که هیچ دانشمندا مادی هنوز نتوانسته صراحتا اظهار کنند که خدایی نیست و نخواهد هم توانست، عقل میگوید که آنچه را گه ضرر ندارد را انتخاب کن.
خلاصه، ایمان به خدا ضرری ندارد اما کفر به خدا احتمال ضرر دارد.
با سلام خدمت همه بزرگواران.
امام علی علیه السلام فرمود: عرفت الله بفسخ العزائم وحل العقود ونقض الهمم (نهج البلاغه، صبحی صالح، ص511)، خدا را با فسخ شدن اراده وحل واز بین رفتن عود ونقض شدن همت ها شناختم، ما خیلی وقت ها اراده وانگیزه انجام کاری داریم وتصمیم قطعی بر انجام آن داریم ولی ناگهان نزدیک انجام کار چیزی در دل ما می افتد وما منصرف می کند در حالی که صحبت دهها انسان ما را از انجام آن منصرف نمی کرد،
روان انسان از خود آگاه و ناخوداگاه تشکیل شده، ناخودآگاه بخشی از روان ماست که مارا مجبور به انجام خیلی از کارها میکنه و خود ما هم متوجه نیستیم چرا! چون از حیطه آگاهی ما خارجه.
خیلی از پشیمون شدن های ما در اثر دخالت ناخودآگاهه، نه الزاما نیرویی جدای از ما.
به شخصه اگر تصمیم به انجام کاری بگیرم و بدون دلیل منطقی اون کار رو انجام ندم، نتیجه میگیرم "پشت کار" لازم رو برای اون کار نداشتم، مثلا ممکنه از شکست در اون کار میترسیدم و ترجیح دادم که اصلا انجامش ندم تا شکستی هم نخورم!
خیلی وقتها تنبلیه که باعث میشه من به تصمیمم عمل نکنم، صحیح نیست بندازمش گردن خدا( هرچند لذت بخشه:khandeh!:)
در این که شکی نیست چیزهایی زیادی در دنیا هستند که در کنترل ما نیستند، اما ایا این الزاما به این معناست که یک موجود "با شعور- آگاه" داره اینها رو مدیریت میکنه! یا صرفا حوادث طبیعی دنیاست؟
مثلا اگر الان برق خونه شما بره یعنی الزاما به دست یه شخص با نیت خاص بوده و یا سیمهای فرسوده در اثر باد و باران پاره شدن؟
----------------------------------------------
بنظرم واضحترین دلیل وجود خدا با عنوان خالق مشاهده حدوث اشیائی است که قبلا نبود و بود شد
خود انسان هم این حقیقت را در خود می یابد که نبوده و بعد بود شده پس اورا خالقی اس
جناب انسان کی{چه زمانی} "نبود" بوده و بعد موجود شده؟ در ابتدا که انسان نطفه مرد و زنه،........ بعد هم غذایی که زن میخوره باعث رشدش میشه، اگر نطفه نباشه و یا بدن زن به جنین غذا نده، ایا انسان به وجود میاد؟
بعد از تولد هم که همه غذا میخورن. پس انسان همون نطفه + غذا و آب و هوا و ... . "عدم" نبوده که
=======================
دلیل اینکه من واقعا قبول کردم خدا وجود داره فقط قران بودچون بیشتر از 1000 تا دلیل داره که نشون میده حتما قران از طرف خدا امده و نه اینکه یک انسان اون رو نوشته باشه
سلام بزرگوار.1000 تا زیاده، لطفا فقط 10 تاش رو نام ببر که درش حرف و حدیثی نیوردن!
اصلا 3 تاش رو بگو.
-----------------------------
متقن ترین دلیلی که امامان ما علیهم السلام با کفار در نهایت احتجاج بکار میبردند این بود: (البته متقن ترین بنظر حقیر):اگر بگوییم خدا هست=>اگر خدا نباشد=>سودی ندارد. ولی اگر بگوییم خدا هست=>اگر باشد=>سود دارد.
اگر بگوییم خدا نیست=>اگر خدا نباشد=>سودی ندارد. ولی اگر بگوییم خدا نیست=>اگر باشد=>سود که ندارد هیچ بلکه ضرر هم دارد.و نتیجتا که هیچ دانشمندا مادی هنوز نتوانسته صراحتا اظهار کنند که خدایی نیست و نخواهد هم توانست، عقل میگوید که آنچه را گه ضرر ندارد را انتخاب کن.
خلاصه، ایمان به خدا ضرری ندارد اما کفر به خدا احتمال ضرر دارد.
شما فرمودی:
از کجا معلوم سود دارد؟؟
انفاقا من میگم اگر ما بیدلیل بگیم خدا وجود داره، و خدایی هم باشه ، در اخرت ممکنه به ما بگه چرا بیدلیل به چیزی ایمان اوردی، چرا بی دلیل حرف زدی؟ و بعد بنده هایی رو که در مورد بود یا نبود خدا نظر خاصی ندادند( ندانم گراها) ببره به بهشت و شما رو عذاب کنه!!! با این استدلال که "ندانم گرا ها" صادق بودند. اما شما غیر منطقی و بی دلیل حرف زدید!!
از طرفی dfffd عزیز ،تمام احتمالات رو بررسی نکردید.
اصلا چرا باید برای خدا مهم باشه که ما بگیم هست یا نیست، شاید برای پاداش و عذاب خداوند دلایل دیگه ای باشه و عذاب کردنش، ربطی به باور داشتن به خدا نداشته باشه!
---
از طرف دیگه، تمام استدلال شما بر پایه اینه که خدایی که وجود داره یک موجود منطقیه.. شاید خدا بر عکس عمل کنه و یا به صورت تصادفی ملت رو به بهشت جهنم بفرسته، کما اینکه ما رو به طور تصادفی در زمانها و مکانهای مختلف در کره زمین پخش کرده!
جناب انسان کی{چه زمانی} "نبود" بوده و بعد موجود شده؟ در ابتدا که انسان نطفه مرد و زنه،........ بعد هم غذایی که زن میخوره باعث رشدش میشه، اگر نطفه نباشه و یا بدن زن به جنین غذا نده، ایا انسان به وجود میاد؟
بعد از تولد هم که همه غذا میخورن. پس انسان همون نطفه + غذا و آب و هوا و ... . "عدم" نبوده که
با سلام. شما به جای انسان بگذار شی.
چرا به جای آنکه چیزی نباشد چیزی هست؟
نکته : اعتقاد به وجود خالق دردی رو دوا نمی کنه. اینکه بگیم مبدا و منشا عالم هستی خداست چه اهمیتی دارد. خدای منشا عالم هستی بود و نبودش فایده ای ندارد. خدایی مهمه و بود و نبودش منشا اثر هست که عذاب بده. پاداش بده. دین نازل کنه. امداد غیبی کنه. عده ای رو نماینده خودش قرار بده ! این خدا مهمه و باید مورد توجه قرار بگیره. و بود و نبودش بررسی بشه. خدای فلاسفه از نوع خدای اول هست و خدای ادیان از نوع خدای دوم.
و من الله توفیق
با سلام خدمت همه بزرگواران.
روان انسان از خود آگاه و ناخوداگاه تشکیل شده، ناخودآگاه بخشی از روان ماست که مارا مجبور به انجام خیلی از کارها میکنه و خود ما هم متوجه نیستیم چرا! چون از حیطه آگاهی ما خارجه.خیلی از پشیمون شدن های ما در اثر دخالت ناخودآگاهه، نه الزاما نیرویی جدای از ما.
به شخصه اگر تصمیم به انجام کاری بگیرم و بدون دلیل منطقی اون کار رو انجام ندم، نتیجه میگیرم "پشت کار" لازم رو برای اون کار نداشتم، مثلا ممکنه از شکست در اون کار میترسیدم و ترجیح دادم که اصلا انجامش ندم تا شکستی هم نخورم!
خیلی وقتها تنبلیه که باعث میشه من به تصمیمم عمل نکنم، صحیح نیست بندازمش گردن خدا( هرچند لذت بخشه:khandeh!:)
سلام. دلایل جنابعالی صحیحه اما منظور ایشون اینا نیست. مثلا فرعون قصد کرده بود همه پسرها رو بکشه. چی باعث شد که فقط از کشتن حضرت موسی منصرف شد؟
خدا با مخلوقاتش حرف میزنه گوش شنوا میخواد که صداشو بشنوه.
کسانیکه نمیخوان به صدای خدا جواب بدن صداشو نمیشنون.
وگرنه خداوند لحظه به لحظه در زندگی ما حاضره و با تمام وجود حسش میکنیم
و هر آن منتظریم اراده اش تعلق بگیره تا جانی که به عاریه بهمون سپرده پس بگیره و بسوی خودش برگردیم
سلام. دلایل جنابعالی صحیحه اما منظور ایشون اینا نیست. مثلا فرعون قصد کرده بود همه پسرها رو بکشه. چی باعث شد که فقط از کشتن حضرت موسی منصرف شد؟
شاید همون دلیلی که یکی از اقوام من در قرعه کشی بانک ، خودرو برنده شد! شانس خوب حضرت موسی!!:ok:
با سلام. شما به جای انسان بگذار شی.
چرا به جای آنکه چیزی نباشد چیزی هست؟
اگر منظورتون از چرا اینه که "به چه منظور و برای چه هدفی" که بحث جداست. اما احتمالا منظورتون اینه "چطور"!
چطور {چگونه} جای آنکه چیزی نباشد چیزی هست؟
یه جواب اینه که خود به خود به وجود اومد، !! اگر فرض کنیم این جواب درست نیست و محال است چیزی از عدم، خود به خود به وجود بیاد اون وقته که:
و پاسخ فلاسفه اینه که "خداوند" از عدم وجود رو ایجاد کرد!
اما، جواب من اینه که "نمیدونم " چطور و چگونه اولین بار جهان (مجموع ماده و انرژی) ایجاد شد!!!
و بعد من حق دارم از فلاسفه بپرسم ، چطور { یا به قول شما چرا} به جای اینکه خداوند نباشد، خداوند هست، به زبان دیگه، خود خداوند چطور و چگونه از عدم ایجاد شد!؟
چون فرض ما این بود که از از عدم خود به خود چیزی وجود نمیاد.
اگر پاسخ بدن که خداوند از ابتدا بوده و از عدم به وجود نیومده که نیاز به خالق داشته باشه، سوال اینه که چرا جهان از ابتدا وجود نداشته باشه؟؟
و به نظر من تنها جواب اینه که خداوند همین جهانه! مجموعه هر چی در جهان هست!!! همین شما و همون فرش زیر پای شما همه جزئی از خداست.
که در این حالت اعتقاد داشتن یا نداشتن به این خدا چه تفاوت مهمی ایجاد میکنه؟!! :Cheshmak:
جناب بی نشان عزیز. سلام بر شما. اول اینکه فرمودی ندانم گراها صادق هستند ولی اونیکه بی دلیل قبول میکنه نیست؟ چه ربطی داشت؟ یعنی هرکی بی دلیل قبول کنه دروغ گو هست؟ فکر میکنم منظور شما این بود که اونها با دلیل ندانم گرا شدن و اون شخص بی دلیل خداگرا، درسته؟ با این وجود بازهم اون شخص خداگرا دلیل داره و متقن ترین دلیلش اینه که اگر ایمان بیاورد به غیب ضرر ندارد ولی اگر به آن کافر شود میتواند مضر باشد. دلیلی بهتر ازین؟ ترس از خدا؟ من با این فرض مطالب بالارو نوشتم که این خدا همان خدای اسلام هست. درین صورت: 1. هم سود دارد. 2. هم این خدا عادل و حکیم است.
روان انسان از خود آگاه و ناخوداگاه تشکیل شده، ناخودآگاه بخشی از روان ماست که مارا مجبور به انجام خیلی از کارها میکنه و خود ما هم متوجه نیستیم چرا! چون از حیطه آگاهی ما خارجه.
خیلی از پشیمون شدن های ما در اثر دخالت ناخودآگاهه، نه الزاما نیرویی جدای از ما.
به شخصه اگر تصمیم به انجام کاری بگیرم و بدون دلیل منطقی اون کار رو انجام ندم، نتیجه میگیرم "پشت کار" لازم رو برای اون کار نداشتم، مثلا ممکنه از شکست در اون کار میترسیدم و ترجیح دادم که اصلا انجامش ندم تا شکستی هم نخورم!
این سخنان شما خود نیاز به توضیح دارد که چطور این ناخوآگاه انسان اینقدر در وجود انسان تاثیر دارد، واینکه با توجه به سخن شما این ناخودآگاه انسان دارای شعور است واینکه چیزی غیر مادی که نه دیده می شود ونه شکل ورنگ خاصی دارد ولی حتما وجود دارد ودر زندگی انسان نیز نقش مهمی دارد. قبول در این حد خود دلیلی است که پس می تواند در این عالم هستی موجود وبا شعوری بالاتر از اون باشد وهمه اینها می توانند نشانی از خدا باشند وانسان را وادار به تحقیق وکشف حقیقت کنند.
اما از اینها گذشته مقصود حضرت آنچیزی که شما برداشت می کنید نیست، بلکه سخن در این است که خیلی وقتها ما برای انجام کاری تا 99درصد جلو می رویم واطمینان داریم که کار انجام گرفته است اما در همان لحظه آخر اتفاق یحالا هر چه باشد پیش می آید وما را منصرف می کند. یا ما را از تصمیم خود منصرف می کند.
سخن در این است اگر خدایی نباشد پس همه کاره باید انسان باشد وزمانی که کاری را با تمام زوایا سنجیده واقدام به انجام آن می کند کار باید صورت بگیرد چون از همه جهت حساب شده است. واین نشان می دهد که همه چیز در دست خود انسان نیست وقدرت دیگری نیز تاثیر گذار است. آن قدرت چیست؟ وکیست؟
در این که شکی نیست چیزهایی زیادی در دنیا هستند که در کنترل ما نیستند، اما ایا این الزاما به این معناست که یک موجود "با شعور- آگاه" داره اینها رو مدیریت میکنه! یا صرفا حوادث طبیعی دنیاست؟
مثلا اگر الان برق خونه شما بره یعنی الزاما به دست یه شخص با نیت خاص بوده و یا سیمهای فرسوده در اثر باد و باران پاره شدن؟
حوادث طبیعی یعنی چی؟ انسان باید برای سوالات خود پاسخ پیدا کند، شما بفرمایید حادثه طبیعی چیست وچه منافاتی با وجود خدا دارد؟ ما فعلا در مورد حوادث دیگر بحث نمی کنیم بلکه در مورد انسانی که دارای شعور است صحبت می کنیم واینکه با منطق وآگاهی عمل می کند، ولی جطور می شود که تمام حساب وکتابهایش به نتیجه نمی رسد. الان بر اساس همین علوم طبیعی می گویند فلانی علاجی ندارد، وبا این اوصاف محکوم به مرگ است. این این مریض دیگر امیدی به حیات ندارد؟ اگر دارد این امید چیست؟ بر خلاف پیش بینی های علمی بعضی مریضان ناعلاج شفا پیدا می کنند واینها بر خلاف قوانین وعقود بشری است، پس از کجا نشات می گیرد؟
انفاقا من میگم اگر ما بیدلیل بگیم خدا وجود داره، و خدایی هم باشه ، در اخرت ممکنه به ما بگه چرا بیدلیل به چیزی ایمان اوردی، چرا بی دلیل حرف زدی؟ و بعد بنده هایی رو که در مورد بود یا نبود خدا نظر خاصی ندادند( ندانم گراها) ببره به بهشت و شما رو عذاب کنه!!! با این استدلال که "ندانم گرا ها" صادق بودند. اما شما غیر منطقی و بی دلیل حرف زدید!!
به همین خاطر هم است که همه علمای ما تاکید می کنند که انسان باید در اصول دین خود مجتهد باشد واز دیگران تقلید نکند بلکه خود با تحقیق وتامل به این باورها رسیده باشد، ودین ما باور بدون تحقی ودلیل را نمی پذیرد. ولی دلایل زیادی برای وجود خدا ونعمتهای او هست، هر چند شنیدن زیاد بعضی از آنها مثل برهان علیت ونظم چنین گمانی به وجود آورده که بیایید دلایل دیگر بگویید مثل اینکه اینها کارایی ندارند در حالی که چنین نیست واگر برای این براهین شبهاتی وارد کرده اند جواب هم دارند
اصلا چرا باید برای خدا مهم باشه که ما بگیم هست یا نیست، شاید برای پاداش و عذاب خداوند دلایل دیگه ای باشه و عذاب کردنش، ربطی به باور داشتن به خدا نداشته باشه!
منظور از توحید وباور خدا صرفا یک لقلقه زبان نیست بلکه بهترین روش ونوع زندگی است، خداوند می فرماید: صبغة الله ومن نحن من الله صبغة ونحن له عابدون(بقره)، رنگ خدایی بگیرید وچه رنگی بهتر از رنگ خدا وما عبادت کننده او هستیم.
یا می فرماید: أأرباب متفرقون خیر أم الله الواحد القهار (یوسف/39) آیا خدایان پراکنده بهترند یا خدای واحد مقتدر، اینکه ما برای خدای واحد قادر مطلق که هیچ بدی نداشته وهمه خوبی ها را یکجا دارد عمل کنیم یا برای خدایان مختلف که هر روز به یه شکلی بر ما آشکار می شوند. یک روز پول وروز دیگر پست ومقام و...
توحید باوری است که به زندگی ما جهت می دهد ومسیر حرکت ما را تعیین وروشن می کند.
از طرف دیگه، تمام استدلال شما بر پایه اینه که خدایی که وجود داره یک موجود منطقیه.. شاید خدا بر عکس عمل کنه و یا به صورت تصادفی ملت رو به بهشت جهنم بفرسته، کما اینکه ما رو به طور تصادفی در زمانها و مکانهای مختلف در کره زمین پخش کرده!
اگر خدایی که قبول می کنیم منطقی است دیگر معنی ندارد انسان خوب را به جهنم بفرستد وانسان بد را به بهشت بفرستد.
نکته : اعتقاد به وجود خالق دردی رو دوا نمی کنه. اینکه بگیم مبدا و منشا عالم هستی خداست چه اهمیتی دارد. خدای منشا عالم هستی بود و نبودش فایده ای ندارد. خدایی مهمه و بود و نبودش منشا اثر هست که عذاب بده. پاداش بده. دین نازل کنه. امداد غیبی کنه. عده ای رو نماینده خودش قرار بده ! این خدا مهمه و باید مورد توجه قرار بگیره. و بود و نبودش بررسی بشه. خدای فلاسفه از نوع خدای اول هست و خدای ادیان از نوع خدای دوم.
برداشت شما نادرست است چون در همین فلسفه گفته می شود که لا مؤثر فی الوجود الّا الله، تاثیر گذار ووموثری در عالم وجود ندارد بجز خداوند واحد. واگر به این سخن خوب دقت کنید می بینید که فلسفه اسلامی مبتنی بر آیات وروایات چیزی خلاف قرآن نمی گوید در باب خدا، البته بنده در مقام دفاع از فلسفه نیستم ولی این را هم می دانم که وقتی گفته می شود تنها موثر عالم خداوند است واین همان خدایی است که مهربان وبخشنده به حال انسانها است وهر چیزی که به نفع آنها باشد دریغ نمی کند.
و به نظر من تنها جواب اینه که خداوند همین جهانه! مجموعه هر چی در جهان هست!!! همین شما و همون فرش زیر پای شما همه جزئی از خداست.
با سلام.
ابن عقیده بسیار نزدیک به عقاید برخی عارفان و فرقه های عرفانی است که به وحدت وجود قایلند. البته وحدت وجود اقسام مختلفی دارد که در حوصله این تاپیک نیست. ولی در جای خود نظر شما قابل احترام و تامل است.
و من الله توفیق
این سخنان شما خود نیاز به توضیح دارد که چطور این ناخوآگاه انسان اینقدر در وجود انسان تاثیر دارد، واینکه با توجه به سخن شما این ناخودآگاه انسان دارای شعور است واینکه چیزی غیر مادی که نه دیده می شود ونه شکل ورنگ خاصی دارد ولی حتما وجود دارد ودر زندگی انسان نیز نقش مهمی دارد.
تربیت دوران کودکی و حوادث و خاطرات اون زمان در شکل دهی شخصیت انسان نقش اساسی داره. حوادث و خاطراتی که شاید ما بخاطر نیاریم ولی در تصمیمات دوران بزرگسالی نقش خیلی مهمی دارند. ناخودآگاه بخشی از شخصیت ماست.
بحث در مورد ناخودآگاه خیلی طولانی میشه....
------------------------
راستش من زیاد متوجه نمیشم جریان از چه قراره!
ببینید اگر من" شخص بی نشان" تصمیم بگیرم فلان کار (کاری ممکن برای من) رو انجام بدم و بعد اون کار اتجام نشه، دو حالت پیش میاد. یا مشکل درونی بوده یا بیرونی.
اگر درونیه. مثلا یه دفعه تصمیمم عوض میشه، خب فاعل این عمل شخص منه. ارتباطی به خدا نداره.
اگر بیرونیه که مربوط به ادمها یا طبیعته و باز اینجا جایی برای خدا نمیمونه.
حوادث طبیعی یعنی چی؟ انسان باید برای سوالات خود پاسخ پیدا کند، شما بفرمایید حادثه طبیعی چیست وچه منافاتی با وجود خدا دارد؟ ما فعلا در مورد حوادث دیگر بحث نمی کنیم بلکه در مورد انسانی که دارای شعور است صحبت می کنیم واینکه با منطق وآگاهی عمل می کند، ولی جطور می شود که تمام حساب وکتابهایش به نتیجه نمی رسد. الان بر اساس همین علوم طبیعی می گویند فلانی علاجی ندارد، وبا این اوصاف محکوم به مرگ است. این این مریض دیگر امیدی به حیات ندارد؟ اگر دارد این امید چیست؟ بر خلاف پیش بینی های علمی بعضی مریضان ناعلاج شفا پیدا می کنند واینها بر خلاف قوانین وعقود بشری است، پس از کجا نشات می گیرد؟
من عرض نکردم حوادث طبیعی با وجود خدا منافات! داره.
من دارم سعی میکنم متوجه بشم منظور شما چیه. شما کمکم کنید.
احتمالا شما میفرمایی که چون ما انتظار داریم فلان پیشامد، پیش بیاد، مثل مرگ بیمار لاعلاج، اما چون همیشه پیش نمیاد و بعضی ها خوب میشن، پس یه قدرت فوق بشری باعث این موضوع شده.
درست متوجه شدم؟
اگر بله، باید بگم که وقتی میگن فلان بیماری لا علاجه، یک موضوع احتمالاتی رو مظرح میکنن. یعنی طبق انتظار احتمال مرگ خیلی خیلی بیشتر از زتده ماندنه! اما نمیگن که زنده ماندن این بیمار محاله ممکنه. پس اگر این شخص زنده بمونه یه احتمال کم به وقوع پیوسته. که طبیعیه! احتمالات کم هم پیش میاند.!!
------------------
منظور از توحید وباور خدا صرفا یک لقلقه زبان نیست بلکه بهترین روش ونوع زندگی است، خداوند می فرماید: صبغة الله ومن نحن من الله صبغة ونحن له عابدون(بقره)، رنگ خدایی بگیرید وچه رنگی بهتر از رنگ خدا وما عبادت کننده او هستیم.
یا می فرماید: أأرباب متفرقون خیر أم الله الواحد القهار (یوسف/39) آیا خدایان پراکنده بهترند یا خدای واحد مقتدر، اینکه ما برای خدای واحد قادر مطلق که هیچ بدی نداشته وهمه خوبی ها را یکجا دارد عمل کنیم یا برای خدایان مختلف که هر روز به یه شکلی بر ما آشکار می شوند. یک روز پول وروز دیگر پست ومقام و...
توحید باوری است که به زندگی ما جهت می دهد ومسیر حرکت ما را تعیین وروشن می کند.
به نظرم این دفع خطر احتمالی ایرادات خیلی زیادی داره که خودش یه تاپیک جدا نیاز داره. اگر خواستید توضیح بیشتری میدم.
جناب بی نشان عزیز. سلام بر شما. اول اینکه فرمودی ندانم گراها صادق هستند ولی اونیکه بی دلیل قبول میکنه نیست؟ چه ربطی داشت؟ یعنی هرکی بی دلیل قبول کنه دروغ گو هست؟ فکر میکنم منظور شما این بود که اونها با دلیل ندانم گرا شدن و اون شخص بی دلیل خداگرا، درسته؟ با این وجود بازهم اون شخص خداگرا دلیل داره و متقن ترین دلیلش اینه که اگر ایمان بیاورد به غیب ضرر ندارد ولی اگر به آن کافر شود میتواند مضر باشد. دلیلی بهتر ازین؟ ترس از خدا؟ من با این فرض مطالب بالارو نوشتم که این خدا همان خدای اسلام هست. درین صورت: 1. هم سود دارد. 2. هم این خدا عادل و حکیم است.
dfffd جان، منظورم اگر شخصی برای بود یا نبود یه چیزی دلیلی نداشته باشه ولی بگه فلان چیز وجود داره، آیا صداقت رو رعایت کرده؟
شما میای از من راجع خوب بودن آقای@ سوال میکنی. من نمیدونم @ خوبه و یا بده. در اینجا جواب صادقانه چیه؟ نمیدونم!
==========
همین فرضی که شما میگیری همه چیز رو عوض میکنه. شما برای این فرض دلیل داری؟ اگر نه چرا این فرض رو گرفتی؟ اگر بنا به بیدلیل فرض گرفته
من فرض میگیرم خدایی که هست دیوانه است و کسایی رو که بهش معنقدند مجازات میکنه!
پس عقل میگه به وجود خدا اعتقاد نداشته باش!! همه چی عوض شد!:khandeh!:
اگه یه تاپیک بود که فقط راجع به این موضوع دفع خطر احتمالی بود بیشتر توضیح میدادم
هرکس برای اعتقاد به خدا دلیل یا دلایلی دارد اما اکثرا دلیل مردم برهان علیت و برهان نظم هست. اگر دلیل شما این دلایل هست که هیچ اما اگر دلیل یا دلایل دیگری برای اعتقاد به خدا دارید اینجا مطرح کنید.
هیچوقت نتونستم با این دوتا برهان قلبمو آروم کنم
کلاً استدلال هایی رو که در پاسخ به یک چرا آورده میشد نمیتونستم مطلق بپذیرم
دلیلی که تو زندگیم باور کردم خدا هست، یه جمله ی ظاهراً ساده و خیلی سنگینه که میترسم بگم و مطلب شهید شه
فقط خلاصش بگم:یه کمی مرید مکتب ولایت شدم و اول امام علی رو باور کردم و از ایشون به خدا رسیدم
و از اون روز تا حالا که شاید4-5سال میگذره شکرخدا، هیچ شبهه ای نتونسته منو از اعتقادم برگردونه
از اون موقع، تازه طعم آرامش رو چشیدم:ok:
هرکس برای اعتقاد به خدا دلیل یا دلایلی دارد اما اکثرا دلیل مردم برهان علیت و برهان نظم هست. اگر دلیل شما این دلایل هست که هیچ اما اگر دلیل یا دلایل دیگری برای اعتقاد به خدا دارید اینجا مطرح کنید.
من در یک خانواده کاملا مذهبی بزرگ شدم و از بچگی در مسجد و مراسم دعا و چیزهایی از این قبیل بودم ولی هیچ وقت نتونستم یک دلیل حتی یک دلیل برای قبول کردن اینکه این داستان ها واقعیت است داشته باشم. از وجود خدا گرفته تا اسلام و همه مخلفات. یک سری براهین هست که همگی جای اشکال دارند. به علاوه از خدا رسیدن به حقانیت اسلام هم جای سوال بزرگ دارد (و فقط وابسته به قبول معجزاتی است که همه سوال بر انگیز هستند). و همینطور دلایل و براهین قوی برای عدم وجود خدای دانا و مهربان و توانا وجود داره.
عدم اعتقاد برای من خیلی مشکلات در زندگی و با خانواده درست کرده ولی من هیچ طور قادر نیستم وقتی اعتقاد ندارم به اسلام به خاطر ظاهر سازی روزی 5 بار نماز بخونم و یک ماه گرسنگی و تشنگی بکشم و روابطم رو با بقیه انسان ها محدود کنم و به خودم حقوق اولیه انسانی رو ندم. اگه خدا وجود داره و خودش به من عقل داده فکر نمی کنم بعدا منو مجازات کنه که چرا از این عقل استفاده کردم و با بیشترین توانایی که داشتم کاملا صادقانه جهان اطراف رو بررسی کردم ولی به نتیجه نامحتمل بودن وجودش رسیدم.
همین فرضی که شما میگیری همه چیز رو عوض میکنه. شما برای این فرض دلیل داری؟ اگر نه چرا این فرض رو گرفتی؟ اگر بنا به بیدلیل فرض گرفتهسلام. تشکر. به نکته خوبی اشاره کردی. ببین، قبول هنوز جای اثبات خدای اسلام تو این تاپیک خالیه. اما اصل اینو میپذیری که با وجود خدایی حکیم کار کافران تمومه؟
من فرض میگیرم خدایی که هست دیوانه است و کسایی رو که بهش معنقدند مجازات میکنه!
پس عقل میگه به وجود خدا اعتقاد نداشته باش!! همه چی عوض شد!اگه یه تاپیک بود که فقط راجع به این موضوع دفع خطر احتمالی بود بیشتر توضیح میدادم
سلام. تشکر. به نکته خوبی اشاره کردی. ببین، قبول هنوز جای اثبات خدای اسلام تو این تاپیک خالیه. اما اصل اینو میپذیری که با وجود خدایی حکیم کار کافران تمومه؟
خواهش میکنم.
خیر
با این فرضیات که
اگر خدایی باشه و حکیم هم باشه، اما نشانه ای برای شناخته شدنش در اختیار انسان نذاشته باشه اون وقت
این خدای حکیم در آخرت نباید فرق خاصی بین کافران و مومنین قائل باشه، چون حکیمه و اگر برایش مهم بود که ما بهش ایمان داشته باشیم بر اساس همین حکمتش میبایست نشانه هایی رو برای ما قرار میداد.
نتیجه میگیریم در این حالت برای خدا مهم نیست که ما به وجودش اعتقاد داشته باشیم یا نه، زیرا اکه اگر میبود میبایست نشانه هایی رو برای ما قرار میداد.
===============================
در ضمن خیلی دارید روی این مانور میدید که خدا دوست داره ما بهش ایمان داشته باشیم!
من متوجه نمیشم و برام خنده داره که بزرگترین گناه شرک شمرده میشه! اگر این حسادت بچگانه نیست {که به خدا نسبت داده میشه} پس چیه؟:Gol:
این خدای حکیم در آخرت نباید فرق خاصی بین کافران و مومنین قائل باشه، چون حکیمه و اگر برایش مهم بود که ما بهش ایمان داشته باشیم بر اساس همین حکمتش میبایست نشانه هایی رو برای ما قرار میداد.بذار یکی یکی بریم جلو، شما فرمودی شرک اما جاش اینجا نیست.
نتیجه میگیریم در این حالت برای خدا مهم نیست که ما به وجودش اعتقاد داشته باشیم یا نه، زیرا اکه اگر میبود میبایست نشانه هایی رو برای ما قرار میداد.
بگذریم: بحث اصلی، شما میفرمایی خدای حکیم باید خودشو بشناسونه؟ بدرسته؟ پس تا اینجاشو که خدایی هست و درصورت حکمت خودشو میشناسونه رو قبول دارید درسته؟
خب حالا بیا بگردیم ببینیم آیا این خدا تلاش کرده برای شناسوندنش؟ مسلما جواب مثبته. شما ادیان ابراهیمی رو با این سطح گسترش و قدمت برای شناسوندن خدای حکیم کافی نمی دونی؟
بحث اصلی، شما میفرمایی خدای حکیم باید خودشو بشناسونه؟ بدرسته؟ پس تا اینجاشو که خدایی هست و درصورت حکمت خودشو میشناسونه رو قبول دارید درسته؟خب حالا بیا بگردیم ببینیم آیا این خدا تلاش کرده برای شناسوندنش؟ مسلما جواب مثبته. شما ادیان ابراهیمی رو با این سطح گسترش و قدمت برای شناسوندن خدای حکیم کافی نمی دونی؟
خیر. عرض نکردم که خدای حکیم الزاما باید وجودش رو به بندهاش نشون بده. صحبتم اینه که اگر { اگر} خدای از ما انتظار داشته باشه که به وجود او ایمان داشته باشیم در این صورت باید برای این ایمان به ما شواهدی نشون بده.
اما ایا خدا الزاما همچین انتظاری خواهد داشت؟
========
اگر طرف بحث شما این تلاشهای ادیان ابراهیمی رو قبول داشته باشه که نیاز به استفاده از این برهان{ دفع خطر احتمالی } نداری.
در اینجا اون طرف بحث این ادیان رو قبول نداره.
سلام.
در اینجا اون طرف بحث این ادیان رو قبول نداره،(ادامه فرمایش شما) ولی دنبال یک نشانه از خداست درسته؟
خدا احتیاج به قبولش توسط ما ندارد، بلکه ما این احتیاج را داریم و خدا حکیم این امر(شناخته شدن را) برای ما تسهیل میکند.
اصولا کسانی که ترغیبی به اسلام ندارند و همچنین به خدا، یه ظاهر منظقی رو حمل کرده و بی دلیل حرفی نمیزنند که بر علیهشون استعمال شه اما این حرف ناپخته:
و همینطور دلایل و براهین قوی برای عدم وجود خدای دانا و مهربان و توانا وجود داره.باید اثبات بشه، آیا واقعا دلیل قوی وجود داره؟ که بزرگترین کسی که دنبال محو خدا از قوانین فیزیک هست هاوکینگ به صراحت این جمله بالارو تکذیب میکنه؟
بحث سر اثبات وجود رو بگذاریم کنار. بزرگترین دانشمندان منکر خدا، درین مرحله__اثبات عدم وجود__معترفند که وا مانده اند. یعنی اگر فرض بگیریم اثبات وجود خدا سخت است، یه فرد با کمترین دانش امروزی براحتی پی میبرد به اینکه اثبات عدم وجود سخت تر است.
شرک حسادت خدا نیست ! شرک چشم پوشی بر روی حقیقت توحید است. انسان مخیر است که تسلیم حقیقت باشد (مسلمان) و یا چشمش را بر روی حقیقت ببندد (کافر). تمام موجودات عالم مسلمانند اما انسان سرکشی می کند. به ضرر خودش هست. این ماشین مشخصات خاص خودش را دارد نمی توان در هر شرایط و جاده ای ازش استفاده کرد. خراب می شود. مستهلک می شود. در نهایت هم به مقصد نمی رسد.
اگه خدا رو با دلتون شناختید،
دیگه برای اثبات خدا نیاز به هیچ دلیل و برهانی پیدا نمیکنید
یه سوال
شما در وقت سختی و نیاز چه کار میکنید؟ یکی رو صدا نمیزنید؟؟ اون همون خداست
یا زهرا
با سلام خدمت همه دوستان وتشکر از مطالبی که بیان کردند.
بنده به خاطر اینکه سخنان مختلفی مطح شد مواردی را در جواب عرض می کنم.
اینکه بعضی از دوستان می گویند دلیلی برای وجود خدا پیدا نکرده اند، یا اینکه خداوند متعال برای شناساندن خود اقدامی نکرده است. حرف درستی به نظر نمی رسد.
این همه برهان ودلیلی که بر وجود خدا مثل: برهان امکان ووجوب، صدیقین، محرک اول، علیت، نظم، حدوث و... با کدام دلیل قانع کننده برای کسانی که می گویند دلیلی وجود ندارد رد شده است؟
متاسفانه بعضی از بزرگواران بدون استناد ودلیلی می گویند دلیلی ذکر کنید که غیر از براهین رایج وگفته شده باشد، مگر این براهین چه ایرادی در دلالت خود دارند؟ مگر با گذشت زمان یک دلیل وسخن اعتبار خود را از دست می دهد ومثل مواد غذایی است که تاریخ مصرف داشته باشد؟!
وقتی خود ما به تعبیر یک یاز سروران در ناخود آگاه خود با دیدن اثر پی به موثر می بریم وهر در که این اثر حیرت انگیز باشد شناخت شخصیت آن برای ما جذاب تر است، ولی این همه اثر ونشانه موجود د رعالم هستی از ستاره وسیاره گرفته تا جنگل ودشت وصحرا نشانه وجود خدا محسوب نمی شود؟ خلاصه یا این خلقت خالقی دارد ویا خود به خود به وجود آمده، شق دوم که با عقل هیچکدام ا زما سازگار نیست، جواب شق اول چیست؟ با توجه به این نکته که عظمت و وبزرگی مخلو ق نشانه بزرگی وعلم وعظمت خالق است وامروزه با رشد علم هنوز هم این بشر از شبیه سازی خلقت وموجود کوچکی ناتوان است، شما هنوز هم نمی تونید با تمام رشد علمی یک سیب ومیوه با طعم طبیعی آن به وجود بیاورید، تازه نمونه آن را هم دارید، پس این همه شگفتی وعظمت را چه کسی خلق کرده است واگر بر وجود خدا دلالت نمی کند پس بر چه چیزی دلالت می کند؟!
خداوند در آیه 19 سوره ملک می فرماید: أو لم یروا إلی الطیر فوقهم صافات ویقبضن ما یمسکهن إلّا الرحمن إنه بکل شئ بصیر، آیا در بالای سر خود به پرندگان نمی نگرند که گاه بال می گسترند وگاه بال می زنند، جز خدای رحمان آنها را نگه نمی دارد، او به هر چیزی بینا است.
هواپیما هنوز هم برای انسان جذاب وحیرت انگیز است که چطور در آسمان حرکت می کند اما دیدن این همه پرنده که بدون داشتن موتور سوخت در آسمان به راحتی حرکت می کنند ومی چرخند ومشکل فنی هم پیدا نمی کنند که سقوط کنند، سوال انگیز نیست؟ الان مخترعین هواپیما برای همه آشنا هستند وبچه ها نیز آنها را می شناشند وبه خوبی از آنها یاد می شود، هر چند این هواپیما گاهی بعضی ها را به کشتن می دهد اما کسی آنها را مقصر نمی داند، اما خداوندی که مخلواتی چنین آفریده که بدون ابزار مکانیکی در آسمان به راحتی حرکت می کنند وبالتبع هواپیما نیز مدلی بر گرفته از همین شکل پرواز پرندگان است نباید سازنده ای داشته باشند؟
یه بچه کوچولو رو نگاه کنین... چطور کسی بخودش جرات میده که فکر کنه حتی فکرشو کنه این بچه بانمک، بخاطر تصادم چهارتا سنگ پاره و خودبخود الکی و بی هیچ و پوچ این طوری شکل گرفته... کی فکرشو میکنه؟
با سلام خدمت همه دوستان وتشکر از مطالبی که بیان کردند.
بنده به خاطر اینکه سخنان مختلفی مطح شد مواردی را در جواب عرض می کنم.
اینکه بعضی از دوستان می گویند دلیلی برای وجود خدا پیدا نکرده اند، یا اینکه خداوند متعال برای شناساندن خود اقدامی نکرده است. حرف درستی به نظر نمی رسد.
این همه برهان ودلیلی که بر وجود خدا مثل: برهان امکان ووجوب، صدیقین، محرک اول، علیت، نظم، حدوث و... با کدام دلیل قانع کننده برای کسانی که می گویند دلیلی وجود ندارد رد شده است؟متاسفانه بعضی از بزرگواران بدون استناد ودلیلی می گویند دلیلی ذکر کنید که غیر از براهین رایج وگفته شده باشد، مگر این براهین چه ایرادی در دلالت خود دارند؟ مگر با گذشت زمان یک دلیل وسخن اعتبار خود را از دست می دهد ومثل مواد غذایی است که تاریخ مصرف داشته باشد؟!
این براهین قانع کننده نبودند.
وقتی خود ما به تعبیر یک یاز سروران در ناخود آگاه خود با دیدن اثر پی به موثر می بریم وهر در که این اثر حیرت انگیز باشد شناخت شخصیت آن برای ما جذاب تر است، ولی این همه اثر ونشانه موجود د رعالم هستی از ستاره وسیاره گرفته تا جنگل ودشت وصحرا نشانه وجود خدا محسوب نمی شود؟ خلاصه یا این خلقت خالقی دارد ویا خود به خود به وجود آمده، شق دوم که با عقل هیچکدام ا زما سازگار نیست، جواب شق اول چیست؟ با توجه به این نکته که عظمت و وبزرگی مخلو ق نشانه بزرگی وعلم وعظمت خالق است وامروزه با رشد علم هنوز هم این بشر از شبیه سازی خلقت وموجود کوچکی ناتوان است، شما هنوز هم نمی تونید با تمام رشد علمی یک سیب ومیوه با طعم طبیعی آن به وجود بیاورید، تازه نمونه آن را هم دارید، پس این همه شگفتی وعظمت را چه کسی خلق کرده است واگر بر وجود خدا دلالت نمی کند پس بر چه چیزی دلالت می کند؟!
این اشتباه ماست که ندانسته فکر می کنیم هر چیزی خالقی دارد. وگرنه ابری که در آسمان به شکل صورت یک انسان است طی روند پروسه های طبیعی پدید آمده ولی مغز ما شباهت ها را پیدا می کند و در گذشته فکر می کردیم آن ها خدایان هستند! فکر نمی کنم عدم توانایی ما در توضیح چگونگی جهان دلیلی برای وجود خالق باشد. احساس های درونی ما خیلی مواقع درست کار می کنند و بعضی مواقع هم اشتباه و ابزار قابل اعتمادی نیستند.
خداوند در آیه 19 سوره ملک می فرماید: أو لم یروا إلی الطیر فوقهم صافات ویقبضن ما یمسکهن إلّا الرحمن إنه بکل شئ بصیر، آیا در بالای سر خود به پرندگان نمی نگرند که گاه بال می گسترند وگاه بال می زنند، جز خدای رحمان آنها را نگه نمی دارد، او به هر چیزی بینا است.
هواپیما هنوز هم برای انسان جذاب وحیرت انگیز است که چطور در آسمان حرکت می کند اما دیدن این همه پرنده که بدون داشتن موتور سوخت در آسمان به راحتی حرکت می کنند ومی چرخند ومشکل فنی هم پیدا نمی کنند که سقوط کنند، سوال انگیز نیست؟ الان مخترعین هواپیما برای همه آشنا هستند وبچه ها نیز آنها را می شناشند وبه خوبی از آنها یاد می شود، هر چند این هواپیما گاهی بعضی ها را به کشتن می دهد اما کسی آنها را مقصر نمی داند، اما خداوندی که مخلواتی چنین آفریده که بدون ابزار مکانیکی در آسمان به راحتی حرکت می کنند وبالتبع هواپیما نیز مدلی بر گرفته از همین شکل پرواز پرندگان است نباید سازنده ای داشته باشند؟
حرف های شما اصولا غلط و اشتباه است.
پرندگان ابزار مکانیکی در بدن دارند، بال ها و ماهیچه ها و حرکت آن ها باعث پرواز می شود. پرندگان موتور دارند، سیستمی که سوخت آن ها (غذایی که می خورند) را به انرژی تبدیل می کند تا بتوانند ماهیچه های خود را حرکت دهند. پرندگان هم مشکل فنی پیدا می کنند (بیماری، آسیب دیدگی، شکستن بال و گرفتگی ماهیچه) و بعد از مشکل پیدا کردن نمی توانند پرواز کنند.
حتی اگر هیچ چیز از نحوه پرواز پرندگان نمی دانستیم و حتی اگر پرندگان بدون هیچ سیستمی پرواز می کردند باز هم این دلیلی برای قبول وجود خداوند نبود. در آن صورت ما فقط می گفتیم نمی دانیم پرندگان چگونه پرواز می کنند نه اینکه عدم توانایی ما در توضیح پدیده ها در جهان هستی را دلیلی برای وجود خداوند تصور می کردیم. همین نحوه تفکر شما بود که هزاران سال رعد و برق و باران و زلزله و خورشید گرفتگی و سیل را عذاب خدایان تصور می کرد. اگر دنیا مثل شما فکر می کرد و هر پدیده ای را که قادر به توضیح دادن نبود به خداوند نسبت می داد ما هنوز در غار ها زندگی می کردیم و متوسط عمر ما انسان ها 15 سال می بود و از هر 20 کودک 19 تا در خردسالی به خاطر بیماری کشته می شد.
اگه خدا رو با دلتون شناختید،
دیگه برای اثبات خدا نیاز به هیچ دلیل و برهانی پیدا نمیکنیدیه سوال
شما در وقت سختی و نیاز چه کار میکنید؟ یکی رو صدا نمیزنید؟؟ اون همون خداست
یا زهرا
من پدرم رو صدا می زنم. طبق استدلال شما پدر من باید خدا باشد!
یه بچه کوچولو رو نگاه کنین... چطور کسی بخودش جرات میده که فکر کنه حتی فکرشو کنه این بچه بانمک، بخاطر تصادم چهارتا سنگ پاره و خودبخود الکی و بی هیچ و پوچ این طوری شکل گرفته... کی فکرشو میکنه؟
هیچ کس البته تصور کردنش از تصور کردن خدا ساده تر است.
یه بچه کوچولو رو نگاه کنین... چطور کسی بخودش جرات میده که فکر کنه حتی فکرشو کنه این بچه بانمک، بخاطر تصادم چهارتا سنگ پاره و خودبخود الکی و بی هیچ و پوچ این طوری شکل گرفته... کی فکرشو میکنه؟
اگه منظور شما اینه که بچه به این دقیقی چطوری به وجود اومده !؟ وقتی توشکم مادر هست بعد از اینکه مغز تشکیل بشه خود مغز کدهای ژنتیکی و دستورات و مختصات و در کل همه اطلاعات رشد رو میده . ولی قبل از اینکه مغز به وجود بیاد ؟! همینکارو کدهای ژنتیکی انجام میدن . یـــــــــعنی
کدهای ژنتیکی دستورات و مختصات همه اطلاعات رشد رو میدن
پس اینم دلیل کاملی نمیشه باشه !
.....
ولی اینو در نظر بگیرید شاید بدن انسان اینطوری باشه و از قبل برنامه ریزی شده باشه . ولی به نظرتون نظم فوقالعاده پیچیده در کهکشان ها چیزی غیر از خدا میتونه باشه؟؟
یکی از دانشمندا تقریبا 3-4 سال پیش میگفت : طبق عقیده ما دنیا از انفجار بیگ بنگ به وجود امده . خوب انفجار هیچوقت باعث ایجاد نظم و انظبات اونم در این حد نمیشه بلکه باعث به هم ریختگی هم میشه . ولی به نظرتون چطوری بعد از بزرگترین انفجار بشریت دنیا انقدر منظم تشکیل شد
اوناییم که به خدا اعتقاد ندارن یعنی قرانو قبول ندارن . یه علومی در قران اومده که شاید 15-16 سال پیش کشفش کردن .. ماشالله یدونم نیست که بگیم پیامبر شانسی گفته . بیشتر از 1000 تاست
حتما این علوم هم در قران . هم شانسی بوده ؟؟
1.بیگ بنگ در قران ( انفجار بزرگ )
2.نسبت مساحت دریاها با خشکیها
3.جاذبه عمومی
4.انبساط فضا
5.زوجیت گیاهان
6.کاهش اکسیژن و تنگ شدن نفس با افزایش ارتفاع
7.علوم خیلی خفن زیستی در قران !!
8.هفت لایه بودن جو زمین !!!!!!!!!!!!!!!
9.تاریکی اعماق دریا
10.جدایی دو دریا در قران ( خیلی عجیبه )
11.حرکت کوه ها در قران
12.قسم به دریای سراسر اتش . امیدوارم بدونید منظورش چیه
13.وجود جو به عنوان سقف زمین
1400 سال فکر میکردن زمین صافه . به نظرتون ممکنه یه انسان اونم تو 1400 سال پیش اینارو گفته باشه !؟؟؟؟ جل الخالق
اینا شاید 1 درصد از علوم قران بود . بسته یا بازم بگم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
در این صورت هرکی قرانو قبول نکنه دور از جون (مشکل مغزی داره ):ok:
خوب حالا همه اینارو بیخیال . ! سیاه چاله های کیهانی و ستاره های نوترونی در قران:Kaf::Kaf:
جواب اون دوستی هم که گفتن خدا چرا هیچ نشانه ای برای اثباتش در دنیا نزاشته ! عزیزم همه این علوم کشکه ؟؟؟؟؟؟
به خدا قران همچین خودشو اثبات کرده که ادم باید با کله به خدا ایمان بیاره
ما کی هستیم که بخوایم خدارو اثبات کنیم :khaneh:
با اینهمه حرفی که زدم کسی هست که قرانو دور از جون ناحق بدونه !؟
البته شبهه هایی که تو برنامه هایی مثل ( من خدا هستم ) ایجاد میکنن باعث شده خیلی ها دینشونو از دست بدن :Ghamgin:
.
.
.
نمی تونم کسی رو که تو تنهایی و دلتنگی و غصه پا به پای من درد می کشه و اذیت می شه... نادیده بگیرم! :deldari:
نمی تونم کسی رو که منتظرمه... چشم به راهمه...بی تابمه رو... نادیده بگیرم!
گاهی خـــــــیلی دلم ازش می شکنه... ولی خوب... به خودم که نمی تونم دروغ بگم... دوسِش دارم... دست خودم نیست... نمی تونم رهاش کنم... ازم برنمیاد!
اگه از قلبم حذفش کنم... می پُکَم!
100 بار تصمیم گرفتم رهاش کنم... بدون اون... بی خدا... ادامه بدم.................................................................. نشد!!!
نشد... دلم بازم خواستِش!
می دونی... حریف دلم نیستم ، زورکی خدا می خواد! :doosti: :Ebraz Doosti:
.
.
.
نمی تونم کسی رو که تو تنهایی و دلتنگی و غصه پا به پای من درد می کشه و اذیت می شه... نادیده بگیرم! :deldari:نمی تونم کسی رو که منتظرمه... چشم به راهمه...بی تابمه رو... نادیده بگیرم!
گاهی خـــــــیلی دلم ازش می شکنه... ولی خوب... به خودم که نمی تونم دروغ بگم... دوسِش دارم... دست خودم نیست... نمی تونم رهاش کنم... ازم برنمیاد!
اگه از قلبم حذفش کنم... می پُکَم!
100 بار تصمیم گرفتم رهاش کنم... بدون اون... بی خدا... ادامه بدم.................................................................. نشد!!!
نشد... دلم بازم خواستِش!می دونی... حریف دلم نیستم ، زورکی خدا می خواد! :doosti: :Ebraz Doosti:
از صحبت های شما برداشت می کنم شما کاری با حقیقت و اینکه آیا واقعا خدایی وجود دارد یا خیر ندارید. به خدا اعتقاد دارید چون این اعتقاد احساس خوبی به شما می دهد و دوست ندارید فکر کنید خدا ممکن است وجود نداشته باشد!
من هم چاره ای ندارم جز اینکه به وجود حساب بانکی خودم که 100 میلیارد تومان دارد معتقد باشم. حریف دلم نیستم، دلم 100 میلیارد تومن پول می خواد. اما واقعیت اینه که من همچین پولی ندارم هرچقدر هم که معتقد باشم وجود داره یا نتونم زندگیم رو بدون وجود این پول تصور کنم! حقیقت جهان ربطی به چیزی که من میخوام یا نمیخوام و تمایل دل و احساسات من نداره.
از صحبت های شما برداشت می کنم شما کاری با حقیقت و اینکه آیا واقعا خدایی وجود دارد یا خیر ندارید. به خدا اعتقاد دارید چون این اعتقاد احساس خوبی به شما می دهد و دوست ندارید فکر کنید خدا ممکن است وجود نداشته باشد!من هم چاره ای ندارم جز اینکه به وجود حساب بانکی خودم که 100 میلیارد تومان دارد معتقد باشم. حریف دلم نیستم، دلم 100 میلیارد تومن پول می خواد. اما واقعیت اینه که من همچین پولی ندارم هرچقدر هم که معتقد باشم وجود داره یا نتونم زندگیم رو بدون وجود این پول تصور کنم! حقیقت جهان ربطی به چیزی که من میخوام یا نمیخوام و تمایل دل و احساسات من نداره.
از اون تحلیلا بودا!!! :Moteajeb!: !!!
چه ایرادی داره بنده ای برای اعتقاد به خداوندگار... دنبال دلایل عقلی نباشه..؟... گاهی حس خدا داشتن هم انسان رو معتقد و زاهد می کنه! :fekr:
خدا در قرآن فرموده: کیست که با من معامله کند؟ تا از معامله سود ببرد؟
(پس خود خدا هم منفعت طلبی انسان رو نکوهش نکرده و حتی ازش استقبال هم کرده!) :hamdel:
بله... بنده برای حفظ منافعم می خواهم خدا داشته باشم!
منفعت من در خدا داشتن است!
خدا داشته باشم... که آرام و با دل قرص زندگی کنم!
خدا داشته باشم که دلگرم باشم!
که پیروز و سعادتمند باشم!
که همیشه برنده باشم... (با خدا باش... پادشاهی کن!) :ok:
بلی... منفعت من در باخدایی است... حتی اگر اینگونه منفعت طلبی غلط است!:Gol:
از اون تحلیلا بودا!!! :moteajeb!: !!!چه ایرادی داره بنده ای برای اعتقاد به خداوندگار... دنبال دلایل عقلی نباشه..؟... گاهی حس خدا داشتن هم انسان رو معتقد و زاهد می کنه! :fekr:
خدا در قرآن فرموده: کیست که با من معامله کند؟ تا از معامله سود ببرد؟
(پس خود خدا هم منفعت طلبی انسان رو نکوهش نکرده و حتی ازش استقبال هم کرده!) :hamdel:بله... بنده برای حفظ منافعم می خواهم خدا داشته باشم!
منفعت من در خدا داشتن است!
خدا داشته باشم... که آرام و با دل قرص زندگی کنم!
خدا داشته باشم که دلگرم باشم!
که پیروز و سعادتمند باشم!
که همیشه برنده باشم... (با خدا باش... پادشاهی کن!) :ok:
بلی... منفعت من در باخدایی است... حتی اگر اینگونه منفعت طلبی غلط است!:gol:
من که نگفتم ایرادی داره. صحبت من این بود که دل من و شما معیار قضاوت درباره حقیقت جهان نیست و استدلال دلیل منطقی برای اعتقاد به x نیست. دل من و شما می تونه خیلی چیزها بگه که واقعی نیستند.
من برای شما احترام قائل هستم چون صادقانه میگید دلیل اعتقادتون به خدا اینه که خودتون حس خوبی می کنید و مدعی نیستید به خدا اعتقاد دارید چون این حقیقت محض جهان است که شما به شیوه عجیبی از طریق دلتون به اون آگاه شدید.
از صحبت های شما برداشت می کنم شما کاری با حقیقت و اینکه آیا واقعا خدایی وجود دارد یا خیر ندارید. به خدا اعتقاد دارید چون این اعتقاد احساس خوبی به شما می دهد و دوست ندارید فکر کنید خدا ممکن است وجود نداشته باشد!من هم چاره ای ندارم جز اینکه به وجود حساب بانکی خودم که 100 میلیارد تومان دارد معتقد باشم. حریف دلم نیستم، دلم 100 میلیارد تومن پول می خواد. اما واقعیت اینه که من همچین پولی ندارم هرچقدر هم که معتقد باشم وجود داره یا نتونم زندگیم رو بدون وجود این پول تصور کنم! حقیقت جهان ربطی به چیزی که من میخوام یا نمیخوام و تمایل دل و احساسات من نداره.
میشه بگید با وجود اینهمه دلیل و معجزه . یکیش قران . چرا میگید ممکنه خدا وجود نداشته باشه ؟؟؟
به جز این حتی از دلایل علمی هم ثابت شده که خدا وجود داره .
میشه بگید با وجود اینهمه دلیل و معجزه . یکیش قران . چرا میگید ممکنه خدا وجود نداشته باشه ؟؟؟به جز این حتی از دلایل علمی هم ثابت شده که خدا وجود داره .
چون حتی اگه معجزه ای اتفاق افتاده باشه (که مشخص نیست اتفاق افتاده یا خیر)، معجزه یک شیوه منطقی برای پذیرش حقایق نیست. اینکه یک شخص کاری انجام بده که بقیه از فهمش عاجز باشند معنی نمی ده هر چیزی اون شخص درباره هر موضوعی میگه حقیقت محض است. شخص باید هر ادعای خودش رو بطور مستقل اثبات کنه.
وجود خداوند هم بطور علمی ثابت نشده. اگر ثابت شده بود اکثریت جامعه دانشمندان دنیا خداناباور نبودند. به هر حال اگر اثباتی علمی برای وجود خداوند دارید لطفا ارائه کنید و من آماده تغییر نظر خودم هستم چون هدفم یافتن حقایق است.
چون حتی اگه معجزه ای اتفاق افتاده باشه (که مشخص نیست اتفاق افتاده یا خیر)، معجزه یک شیوه منطقی برای پذیرش حقایق نیست. اینکه یک شخص کاری انجام بده که بقیه از فهمش عاجز باشند معنی نمی ده هر چیزی اون شخص درباره هر موضوعی میگه حقیقت محض است. شخص باید هر ادعای خودش رو بطور مستقل اثبات کنه.وجود خداوند هم بطور علمی ثابت نشده. اگر ثابت شده بود اکثریت جامعه دانشمندان دنیا خداناباور نبودند. به هر حال اگر اثباتی علمی برای وجود خداوند دارید لطفا ارائه کنید و من آماده تغییر نظر خودم هستم چون هدفم یافتن حقایق است.
عزیز منظور من از معجزه همون قرانه
بعدشم شما نرفتین تحقیق کنید . چقدر مدرک براتون بیارم که کلی از دانشمندان کاندایی و امریکایی قبول کردن که خدا هست ؟؟
مستند اخراج شدگان رو بینید !! دانشمندا تو امریکا جرعت ندارن بگن خدا هست چون ..........
در یکی از دانشگاهای امریکا و استاد زیست . شاگرد از معلم میپرسه امکان داره خدایی وجود داشته باشه ؟؟ معلم با کلی دلیل علمی بهش اثبات میکنه که غیر ممکنه خدا نباشه . فردای همون روز وقتی داشته میرفته دانشگاه مدیر جلوشو میگیره . هم از دانشگاه اخراجش میکنن و هم اسمش میره در لیست سیاه و هیچ جای امریکا بهش کار نمیدن
100 نفر دیگه هم این اتفاق براشون افتاده . برا همین دیگه کسی جرعت نداره حرف از خدا بزنه
بعدشم شما چرا قبول نمیکنید ؟؟؟ تاپیک بالایی منو دیدید ؟؟؟ همین قران میتونه ثابت کنه خدا هست .
موفق باشید
بعدش به نظرتون نظم در این جهان هم خود به خودی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
این 2 کلیپی نگاه کنید
عزیز منظور من از معجزه همون قرانهبعدشم شما نرفتین تحقیق کنید . چقدر مدرک براتون بیارم که کلی از دانشمندان کاندایی و امریکایی قبول کردن که خدا هست ؟؟
مستند اخراج شدگان رو بینید !! دانشمندا تو امریکا جرعت ندارن بگن خدا هست چون ..........در یکی از دانشگاهای امریکا و استاد زیست . شاگرد از معلم میپرسه امکان داره خدایی وجود داشته باشه ؟؟ معلم با کلی دلیل علمی بهش اثبات میکنه که غیر ممکنه خدا نباشه . فردای همون روز وقتی داشته میرفته دانشگاه مدیر جلوشو میگیره . هم از دانشگاه اخراجش میکنن و هم اسمش میره در لیست سیاه و هیچ جای امریکا بهش کار نمیدن
100 نفر دیگه هم این اتفاق براشون افتاده . برا همین دیگه کسی جرعت نداره حرف از خدا بزنه
بعدشم شما چرا قبول نمیکنید ؟؟؟ تاپیک بالایی منو دیدید ؟؟؟ همین قران میتونه ثابت کنه خدا هست .
موفق باشید
آمریکا کشور مذهبی است و اگه کسی بگه به خدا اعتقاد نداره حتی پست و مقام دولتی یا ایالتی در حد مدیر مدرسه هم نمی تونه بگیره. حرف شما عجیب است. این همه دانشمند تراز اول هست که به خدا اعتقاد دارند و در هیچ لیست سیاهی هم نرفتند و هنوز هم پست و کارشون رو در دانشگاه ها دارند و در جامعه علمی هم بهشون احترام گذاشته میشه ولی اثبات علمی برای وجود خدا (که شما مدعی شدید وجود داره) ارائه نکردند.
دلیل شما برای وجود خدا این بود که مدعی هستید یک تئوری توطئه در جهان در کار است که مدارک و شواهد وجود خدا رو دفن می کنه. درست میگم؟ لطفا دلیل بهتری بیارید :ok:
عزیز این حرفارو از خودم نگفتم
امریکا ظاهرش اینطوریه . این حرفارو از مستندی دیدم که با بزرگترین دانشمندا حرف میزنن
بعدشم شما چرا هی بحثو عوض میکنید
تاپیک بالای منو که دیدید ! با اینهمه دلیل که قران برتر هست . چرا باز میگید قران اشتباه میکنه ؟
بعدش به نظرتون نظم در این جهان هم خود به خودی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟این 2 کلیپی نگاه کنید
نظم جهان من نمی دانم به چه دلیل است (و اصلا تعریف نظم چیست) و هرگز نمی گویم خود به خودی است ولی ناتوانی من در توضیح دادن نظم جهان چگونه اثبات وجود خدا هست را من نمی فهمم.
ویدیو ها را هم قبلا دیده بودم و متاسفانه متقاعد کننده نیستند. پر از اطلاعات غلط و ادعاهایی درباره چیزهایی که ما از آن ها هیچ چیز نمی دانیم و سو استفاده از نقل قول های دانشمندان و در آوردن آن ها بدون در نظر گرفتن جملات قبلی و بعدی. به این کار صنعت مغالطه گفته می شود!
عزیز این حرفارو از خودم نگفتمامریکا ظاهرش اینطوریه . این حرفارو از مستندی دیدم که با بزرگترین دانشمندا حرف میزنن
بعدشم شما چرا هی بحثو عوض میکنید
تاپیک بالای منو که دیدید ! با اینهمه دلیل که قران برتر هست . چرا باز میگید قران اشتباه میکنه ؟
لطفا اسم بزرگ ترین دانشمندان رو بیارید و دلایلشون برای وجود خدا.
من پست قبلی شما را دیدم، اکثرا اطلاعات غلط و غیرواقعی یا اطلاعات تابلو هستند. من در قرآن چیزی را ندیدم که بیان کننده آگاهی قوی از علم باشد و حتی اگر هم باشد باز هم دلیلی بر آسمانی بودن قرآن نیست. فقط نتیجه می دهد نویسنده آن کتاب اطلاعات علمی قوی داشته و خداوند تنها توضیح ممکن برای داشتن اطلاعات علمی فراتر از زمان خود نیست. من اگر الان یک کتاب بنویسم که از نظر علمی 3000 سال از حال حاضر جلو باشد باز هم نتیجه نمی دهد من فرستاده خدا هستم.
عزیز شما که میگید من قرانو قبول ندارم و جاییش ندیدم که همچین چیزی گفته باشه . برید قرانو بخونید . یاهم یه سرچ کنید تو اینترنت
بعدشم پیامبر 1 فرد بیسواد بوده . اگه تمام قرانو خودش نوشته باشه یعنی 10000 برابر انیشتین مغز داشته و پیش بینی هاشم درست بوده پس یه جورایی خدا بوده :khaneh:
من بخاطر اینکه از این چیزا زیاد سرم نمیشه .فقط یه سوال از شما دارم . قران 1400 سال پیش اینهمه پیش بینی کرد همشون به حقیقت پیوستن . اینهمه علم ت وقرانه که شاید 10-20 سال پیش کشف شده باشه
حتما شما میگید قرانو هر روز بروز رسانی میکنن ؟:khaneh::khaneh:
اولا که همه به حقیقت نپیوستند. دوم پیش بینی دقیقی در قرآن نیست، اگر قرآن گفته بود در فلان روز فلان ساعت این اتفاق می افته بله! یک پیشبینی گنگ از وقایع آینده که احتمال وقوعشان بالاست کار خاصی نیست و باز هم اگه پیشبینی دقیقی بود فقط می توانستیم بگوییم پیشبینی دقیقی صورت گرفنه نه اینکه خدا وجود دارد! قرآن هر روز بروزرسانی نمیشه ولی هر روز ازش تفسیر های جدید میشه تا با علم روز مطابق باشه. چیزی که گنگ است و به تفسیر باز است قطعا می تونه با همه چیز مطابق بشه فقط اگه اونطور که ما دوست داریم تفسیر بشه.
اینقدر هم من را به ندانستن و مطالعه و تحقیق نکردن متهم نکنید. من سال هاست تحقیق می کنم و به دلیل این پرسش چندین هزار صفحه کتاب دینی و فلسفی و علمی مطالعه کردم.
خوب معذرت میخوام اگه توهین کردم
عزیز یکی از این پیش بینی ها . فقط یکی . شکست ایران از روم بود
خودتون میدونید جنگ اول رو ایران پیروز شد . سوره روم نازل شد . رومیان شکست خوردند ولی در جنگ بعد پیروز میشنو از این حرفا
و همین اتفاق افتاد
نکنه حتما پیامبر با روم و ایران دست به یکی کرده بودند ؟>:khaneh:یاهم پیامبر حدس زده بود :Khandidan!:
داداش واقعا عذر میخوام اگه حرف بدی زدم . :Gol:
بدن فرعون چی ؟
بعد از اینکه بدنشو کشف کردن . با اینکه چند سال تو اب بود و بعد مومیایی شد . ولی بدنش از مومیایی های دیگه خیلی خیلی سالم تره
« و بنی اسرائیل را از دریا عبور دادیم. فرعون و سپاهیان وی بیدرنگ مسلحانه و فراتر از حد خود آنها را دنبال کردند، تا وقتی که داشت غرق میشد گفت: ایمان آوردم به اینکه خدائی غیر از خدائیکه بنی اسرائیل (فرزندان یعقوب) به او ایمان اوردند وجود ندارد و همیشه مسلمان خواهم بود ـــ حالا! در حالیکه تا پیش از این از سپردن بنی اسرائیل سرباز زدی و همیشه نیز مفسد بودی ـــ امروز فقط بدن تو را نجات میدهیم تا برای افراد پس از خودت درسی باشد. هر چند خیلی از مردم از آیات ما غافلند».
خوب معذرت میخوام اگه توهین کردمعزیز یکی از این پیش بینی ها . فقط یکی . شکست ایران از روم بود
خودتون میدونید جنگ اول رو ایران پیروز شد . سوره روم نازل شد . رومیان شکست خوردند ولی در جنگ بعد پیروز میشنو از این حرفا
و همین اتفاق افتاد
نکنه حتما پیامبر با روم و ایران دست به یکی کرده بودند ؟>:khaneh:یاهم پیامبر حدس زده بود :Khandidan!:
داداش واقعا عذر میخوام اگه حرف بدی زدم . :Gol:
این که پیشبینی بزرگی نیست. در تاریخ هزاران نفر بودند که نتیجه جنگ ها رو پیشبینی کرده بودند. استاندارد ها برای این که قبول کنیم یک کتاب حرف خداست خیلی بالاتر است. به قول کارل ساگان ادعاهای بزرگ شواهد بزرگ هم می خواهند. پیشبینی صحیح نتیجه یک جنگ به ویژه توسط پیامبر اسلام که یکی از بزرگ ترین ژنرال های جنگ تاریخ بشریت بود دلیل کافی برای آسمانی بودن این کتاب نیست.
خواهش می کنم. ناراحت نشدم فقط این حرف که شیوه مناسبی برای بحث نیست. :Gol: