قبولم کن من آداب زیارت را نمیدانم نمیدانم چرا این قدر با من مهربانی تو نمیدانم کنارت میزبانم یا که مهمانم
نگاهم روبهروی تو بلاتکلیف میماند که از لبخند لبریزم، که از گریه فراوانم به دریا میزنم، دریا ضریح توست غرقم کن در این امواج پرشوری که من یک قطره از آنم
باید یواشکی رفت...
مثلا یک روز صبح به جای دانشگاه انداخت رفت ترمینال، اولین اتوبوس را سوار شد. پانزده ساعت در ولووی درب و داغان بیست و چند ساله مچاله شد. از لای پردهی چرک تاب آبی و از پشت پنجرهی گرد و خاک گرفته جاده را پایید؛ و منتظر ماند تا هوا تاریک شود و راننده بگوید: «مشهده! رسیدیم. التماس دعا!»
بعد با لبخندی پیاده شد؛ نشست در اتوبوس واحد و یک راست رفت حرم، تا خود صبح در شلوغی های صحن و رواق ها گم شد. آخرش هم از فرط خواب و خستگی و ترس چوب پر خادم و «خانم نخواب!» یک گوشه کز کرد و زانو را جمع کرد داخل شکمُ و چادر را کشید روی صورتُ در همان حال هم خوابید و هم بیکسی و بی پناهی و بیچارگی خود را نشان امام داد و شاید هم یک دل سیر...
بعد صدای نقاره زنی که تمام شد و آفتاب زد، با گردنی کج و قدمهای آهسته از باب الجواد آمد بیرون.. و دوباره ترمینال و اولین اتوبوس ولووی بیست و چند سالهی درب و داغان و... یک دلِ تنگ که آرام گرفته.
سلام
منم خیلی مشهد یواشکی میخواد...
تجربه این "یواشکی" رو برای جمکران دارم تمام چیزهایی که گفتی عین کارهای من بود ولی راهم خیلی دوره من اهوازم
امسال حتی همین جمکران یواشکی رو هم نرفتم راستش عذاب وجدان گرفته بودم که اگه اتفاقی برام تو راه بیفته خونواده هیچ اطلاعی ندارن و بعد اون دنیا چطوری تو چشمهاشون نگاه کنم
ولی اون جمکران یواشکی پارسال خیلی خیلی بهم چسبید خیلی خیلی....
دوست عزیز از این مشهد های یواشکی رفتی باز، سلام منم تو اون خلوتهایی که داری به اقا برسون و بگو منتظره خودت دعوتش کنی ولی داره دیر میشه
خیلی وقت بود لیاقت نداشتم بیام این تاپیک
آخرین پستی که زدم قبل از سفرِ مشهدم بود...
بعدش هربار اومدم بسته بود!
خببب
سفرِ خیلییی خوبی بود...
اونم بعدِ این همه ساااال!...
الانم فقط همینو میتونم بگم که : خیلی دلم تنگ شده، خیلیییییییییییییی :(
...
دوستانِ عزیزِ بی قرارم، منم به رسم ادب و قدردانی از دعاهاتون برای خودم و بقیه بی قراران، حرکت قشنگی رو که دوستان مدتیه باب کردند رو میخوام انجام بدم...
اسامی بعضی دوستان که در خاطرم خواهد ماند... غیر از اون هم هر بزرگواری که تا ظهر فردا زیر این پست اسمش باشه رو حقیر یادداشت خواهم کرد و تمامِ تلاشم رو میکنم که به داخل ضریح برسونم اسامی رو...
...
[SPOILER]
به یادتون بودم و اسامی رو داخلِ پنجره فولاد انداختم...
setsoko - سیده رقیه - مهر... - سیده راضیه - آدینه - مبصر - افلاکیان - منتظر منتقم - آرزوی پرواز - سوگل - eslamic 110 - یاس - narges* - یامین - n@rcis - niyaz - Nova - لعیا - یانور - مهم نیست - محب الرحمن - محب الحسین - پرستوی کمیل - نرگس الزهرا - راحیل محشر - کنیز فاطمه - کوثر الزهرا - Z A H R A - آیسودا - حق تعالی - خاتون مهر - خار مغیلان - سبزینه ظهور - ستیلا - همره - شمیم نرگس - شوق وصال - شیعه ی یاس - آرامش - طلوع ستاره - TAHOOR - سلیله الزهرا - Pariya - Parisa
[h=1]دلم هوای تو کرده، شه خراسانی [/h]
[h=1] چه می شود که بیایم حرم، به مهمانی[/h]
[h=1] دلم زکثرت زشتی، بریده آقاجان[/h]
[h=1] عنایتی که بیایم، تویی که درمانی… [/h]
[FONT=times new roman] [FONT=times new roman] [FONT=times new roman] [FONT=times new roman] [FONT=times new roman] [FONT=times new roman] [FONT=times new roman] [FONT=times new roman] [FONT=times new roman] [FONT=times new roman] [FONT=times new roman] [FONT=times new roman] [FONT=times new roman]
واژه هام از تو نوشتند و هیاهو كردند خواستم عاشقی ام پیش خودم باشد و تو گریه هایم... چه كنم دست مرا رو كردند تو شهادت بده این عشق فقط كار خداست تا نگویند مرا پیش تو جادو كردند بعد از آن هر چه عسل ریخت ز كندوی غزل همه را نذر تو یا ضامن آهو كردند خادمان تو نگفتند برای تو مگر؟ چقدر اشك كه از صحن تو جارو كردند در حریم حرم امن تو مولای رؤف صید و صیّاد چه دلداده به هم خو كردند بی جهت نیست تو را قبله ی هفتم گویند كعبه را با خم ابروی تو همسو كردند «آنچه خوبان همه دارند تو تنها داری» حُسن را هر چه كه پیش تو ترازو كردند من از آن ها كه نجستند تو را در عجبم كه از این باغ بهشتی به كجا رو كردند؟
چشمه های خروشان تو را می شناسند موجهای پریشان تو را می شناسند
پرسش تشنگی را تو آبی، جوابی ریگهای بیابان تو را می شناسند نام تو رخصت رویش است و طراوت زین سبب برگ و باران تو را می شناسند از نشابور بر موجی از «لا» گذشتی ای که امواج طوفان تو را می شناسند اینک ای خوب فصل غریبی سر آمد چون تمام غریبان تو را می شناسند کاش من هم عبور تو را دیده بودم کوچه های خراسان تو را می شناسند
روزی که خاک صحــــن رضا آفـــــریده شد
مهـــــــر سجود اهل سما آفــــــریده شد
خورشیــــد از درون ضریحــــش طلوع کرد
تا گنبدش رسیــــــد و طلا آفــــــریده شد
آواےآسمانـــــــــــــے نقاره خـــانه اش
پیچیــــــــد تا فضا و صدا آفــــــریده شد
از حلقـــــه های پنجـــــره فولاد محشرش
عیســـــی جان گرفت و شفا آفــــریده شد
موســــی ز دست خادم و دربان صحـــن او
وقتـــــــی مدد گرفت عصا آفـــــریده شد
از سایبــــــان گوشهء صحــــــن مطهرش
راهـــــے به سوی کَرْبُ بَلا آفـــــریده شد
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا المرتضی یا امام رئوف یا امام غریب
گویند جواز کربلا دست رضاست
شاهی که تجلیگه الطاف خداست
آنجا که برات کربلا میگیرند
بی شک پنجره فولا رضاست
آقا جون آقا جون دستم به دامانت ....دستم به دامانت.
همیشه قبل هر حرفی برایت شعر میخوانم
قبولم کن من آداب زیارت را نمیدانم
نمیدانم چرا این قدر با من مهربانی تو
نمیدانم کنارت میزبانم یا که مهمانم
نگاهم روبهروی تو بلاتکلیف میماند
که از لبخند لبریزم، که از گریه فراوانم
به دریا میزنم، دریا ضریح توست غرقم کن
در این امواج پرشوری که من یک قطره از آنم
مدتی بود نیومده بودم اینجا سر قرار همیشگیم
چه قدر دلم تنگ شده بود :Ghamgin:
از همه ی دوستای عزیز التماس دعا دارم
دوستان واقعا جاتون خالی
چندروز پیش رفته بودم حرم روبه روی ضریح ایستادم وبه پهنای صورت اشک ریختم به معنای واقعی کلمه آروم شدم
[h=2]یک مشهد یواشکی لطفا....[/h]

باید یواشکی رفت...
مثلا یک روز صبح به جای دانشگاه انداخت رفت ترمینال، اولین اتوبوس را سوار شد. پانزده ساعت در ولووی درب و داغان بیست و چند ساله مچاله شد. از لای پردهی چرک تاب آبی و از پشت پنجرهی گرد و خاک گرفته جاده را پایید؛ و منتظر ماند تا هوا تاریک شود و راننده بگوید: «مشهده! رسیدیم. التماس دعا!»
بعد با لبخندی پیاده شد؛ نشست در اتوبوس واحد و یک راست رفت حرم، تا خود صبح در شلوغی های صحن و رواق ها گم شد. آخرش هم از فرط خواب و خستگی و ترس چوب پر خادم و «خانم نخواب!» یک گوشه کز کرد و زانو را جمع کرد داخل شکمُ و چادر را کشید روی صورتُ در همان حال هم خوابید و هم بیکسی و بی پناهی و بیچارگی خود را نشان امام داد و شاید هم یک دل سیر...
بعد صدای نقاره زنی که تمام شد و آفتاب زد، با گردنی کج و قدمهای آهسته از باب الجواد آمد بیرون.. و دوباره ترمینال و اولین اتوبوس ولووی بیست و چند سالهی درب و داغان و... یک دلِ تنگ که آرام گرفته.
سلام
منم خیلی مشهد یواشکی میخواد...
تجربه این "یواشکی" رو برای جمکران دارم تمام چیزهایی که گفتی عین کارهای من بود ولی راهم خیلی دوره من اهوازم
امسال حتی همین جمکران یواشکی رو هم نرفتم راستش عذاب وجدان گرفته بودم که اگه اتفاقی برام تو راه بیفته خونواده هیچ اطلاعی ندارن و بعد اون دنیا چطوری تو چشمهاشون نگاه کنم
ولی اون جمکران یواشکی پارسال خیلی خیلی بهم چسبید خیلی خیلی....
دوست عزیز از این مشهد های یواشکی رفتی باز، سلام منم تو اون خلوتهایی که داری به اقا برسون و بگو منتظره خودت دعوتش کنی ولی داره دیر میشه
السلام علیک یاعلی ابن موسی الرضا المرتضي:Sham:
السّلام عليك ايّها الامام الرّئوف:Sham:
به دعا آمدهام، هم به دعا باز روم
كه وفا با تو قرين باد و خدا ياور ما
یا امام رضا:Ghamgin:
لا حول و لا قوة الا بالله
اینجا بهشت روی زمین ، مشهد الرضاست
قشنگترین نقطه دنیا
کنج گوهر شاد
با خاطراتش ...
باز هم سه شنبه شد
باز هم هوای حرم
باز هوای امام رضااااااا
[/HR]
[SPOILER]
از آسمان شبت یک ستاره می خواهم
برای درد دلم راه چاره می خواهم
میان خمره ی چشمت شراب نوشیدم
از آن شراب نداری؟...دوباره می خواهم
سر دو ابروی تو این دلم مردد شد
برای این دو دلی استخاره می خواهم
اگر که گوشه کنار دل شما جا هست
فقط کمی زدلت را اجاره می خواهم
ببین که بار گناهم خمیده ام کرده
برای آدمیت یک اشاره می خواهم
میان راه زیارت مرا بکش آقا
به خاطرت سفر نیمه کاره می خواهم
دوباره قصه ی این ماجرای تکراری
دوباره قصه ی شاه و گدای تکراری
به لطف مظهر غربت دلم کجا رفته؟
کنار پنجره فولاد٬خسته وا رفته
دلم به شوق زیارت هزار تکٌه شده
به صحن های حریمت جدا جدا رفته
کنار پنجره فولاد و موج بیماران
ویاد طفل مریضی که در کما رفته
واین دلی که به شوق زیارت ارباب
از این مسیر خدایی به کربلا رفته
شب زیارتی انگار مثل "ابن شبیب"
دلم شبیه سری روی نیزه ها رفته
دوباره روضه ی "الشمر"...خنجر کهنه
که روضه خواندن ما به امام رضا رفته...
[/SPOILER][/HR]
[/HR]
یا الله*
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا ع
خیلی وقت بود لیاقت نداشتم بیام این تاپیک
آخرین پستی که زدم قبل از سفرِ مشهدم بود...
بعدش هربار اومدم بسته بود!
خببب
سفرِ خیلییی خوبی بود...
اونم بعدِ این همه ساااال!...
الانم فقط همینو میتونم بگم که : خیلی دلم تنگ شده، خیلیییییییییییییی :(
[SPOILER]
به یادتون بودم و اسامی رو داخلِ پنجره فولاد انداختم...
setsoko - سیده رقیه - مهر... - سیده راضیه - آدینه - مبصر - افلاکیان - منتظر منتقم - آرزوی پرواز - سوگل - eslamic 110 - یاس - narges* - یامین - n@rcis - niyaz - Nova - لعیا - یانور - مهم نیست - محب الرحمن - محب الحسین - پرستوی کمیل - نرگس الزهرا - راحیل محشر - کنیز فاطمه - کوثر الزهرا - Z A H R A - آیسودا - حق تعالی - خاتون مهر - خار مغیلان - سبزینه ظهور - ستیلا - همره - شمیم نرگس - شوق وصال - شیعه ی یاس - آرامش - طلوع ستاره - TAHOOR - سلیله الزهرا - Pariya - Parisa
جناب امیرخانی - کبوتر حرم - رحیمی - مفتقر - Aviny - حق دوست - گل لیلا - دایی حسن - رضوی - اویس - استاد - majid-torabi -تائب1392 - felfely - حامی - شفا - مدیر چت باکس - مهدی - نور
[/SPOILER]
اللهم الرزقنا زیاره الرضا ع و زیاره الحسین ع و زیاره البقیع ...
آمییین یا رب العالمین*
در پناه الله*
[h=1]دلم هوای تو کرده، شه خراسانی
[/h]
[h=1] چه می شود که بیایم حرم، به مهمانی[/h]
[h=1] دلم زکثرت زشتی، بریده آقاجان[/h]
[h=1] عنایتی که بیایم، تویی که درمانی…
[/h]
[FONT=times new roman]
[FONT=times new roman]
[FONT=times new roman]
[FONT=times new roman]
[FONT=times new roman]
[FONT=times new roman]
[FONT=times new roman]
[FONT=times new roman]
[FONT=times new roman]
[FONT=times new roman]
[FONT=times new roman]
[FONT=times new roman]
[FONT=times new roman]
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
لطف آقاي خراسان ز همه بيشتر است
هر زمان از دلِ پُر درد صدا برخيزد
یا امام رضا:Ghamgin:
ای بابا چقد هفته ها زود میگذره
زود زود این تاپیک باز میشه وبدجور مارو هوایی حرم میکنه
هوایی صبح های دلنشین حرم و صدای نقاره خونه......
اخی یادش بخیر:Graphic (61):
خداااااااا دلمون تنگه برا امام رضااااااااا:geryan::geryan::ashk::ashk::Graphic (61):
السلام علیک یا امام الرئوف، یا سلطان علی بن موسی الرضا (ع)
به حلقه های ضریحت دلم گره خورده
گره گشای من، این بار گره مگشای...
:hey:
التماس دعای زیاااد...
[FONT=comic sans ms]
[FONT=comic sans ms]
http://www.aparat.com/v/qcbyE
[FONT=comic sans ms]کسی قدم به حرم بی مدد نخواهد زد
بدون واسطه دم از احد نخواهد زد
گدای کوی رضا شو که آن امام رئوف
به سینه ی احدی دست رد نخواهد زد
[SPOILER]
[/SPOILER]
شعرهایم به تو ای جان جهان خو كردند
واژه هام از تو نوشتند و هیاهو كردند
خواستم عاشقی ام پیش خودم باشد و تو
گریه هایم... چه كنم دست مرا رو كردند
تو شهادت بده این عشق فقط كار خداست
تا نگویند مرا پیش تو جادو كردند
بعد از آن هر چه عسل ریخت ز كندوی غزل
همه را نذر تو یا ضامن آهو كردند
خادمان تو نگفتند برای تو مگر؟
چقدر اشك كه از صحن تو جارو كردند
در حریم حرم امن تو مولای رؤف
صید و صیّاد چه دلداده به هم خو كردند
بی جهت نیست تو را قبله ی هفتم گویند
كعبه را با خم ابروی تو همسو كردند
«آنچه خوبان همه دارند تو تنها داری»
حُسن را هر چه كه پیش تو ترازو كردند
من از آن ها كه نجستند تو را در عجبم
كه از این باغ بهشتی به كجا رو كردند؟
[SPOILER]عباس شاه زیدی[/SPOILER]
به نام خدا
السلام عليك يا علي ابن موسي الرضا
دلم بچگي مي كند ...
پشت كدام مغازه پا بكوبم تا برايم آرامش بخرند ؟
آرامشي از جنس حريم تو ... !
چشمه های خروشان تو را می شناسند
موجهای پریشان تو را می شناسند
پرسش تشنگی را تو آبی، جوابی
ریگهای بیابان تو را می شناسند
نام تو رخصت رویش است و طراوت
زین سبب برگ و باران تو را می شناسند
از نشابور بر موجی از «لا» گذشتی
ای که امواج طوفان تو را می شناسند
اینک ای خوب فصل غریبی سر آمد
چون تمام غریبان تو را می شناسند
کاش من هم عبور تو را دیده بودم
کوچه های خراسان تو را می شناسند
رضا جان عمریست که گوشه نشین محبتم
این گوشه را به وسعت دنیا نمی دهم
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
یا امام رئوف
با نوحه های این دهه ی آخر صفر
شب ها چقدر سینه زدی پا به پای من
ای خوش حساب مزد مرا زودتر بده
بعد از دو ماه چه شد کربلای من؟
[b]content[/b]
التماس دعا
[SPOILER]به بهانه ی شهادت امام رئوف علیه السلام, قرار بی قراران تا غروب روز شهادت, میزبان زائران مجازی حضرت است.[/SPOILER]
قربون صفات برم،از راه دوری اومدم؛ زیارت آنلاین حرم امام رضا (علیه السلام)
:Sham:التماس دعا:Sham:
بسم الله الرحمن الرحیم
روزی که خاک صحــــن رضا آفـــــریده شد
مهـــــــر سجود اهل سما آفــــــریده شد
خورشیــــد از درون ضریحــــش طلوع کرد
تا گنبدش رسیــــــد و طلا آفــــــریده شد
آواےآسمانـــــــــــــے نقاره خـــانه اش
پیچیــــــــد تا فضا و صدا آفــــــریده شد
از حلقـــــه های پنجـــــره فولاد محشرش
عیســـــی جان گرفت و شفا آفــــریده شد
موســــی ز دست خادم و دربان صحـــن او
وقتـــــــی مدد گرفت عصا آفـــــریده شد
از سایبــــــان گوشهء صحــــــن مطهرش
راهـــــے به سوی کَرْبُ بَلا آفـــــریده شد
[b]content[/b]