آیا ابراز تمایل کردن به مرد نا محرم متاهل گناه است؟

تب‌های اولیه

241 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

چیزی که خدا اجازه داده شما میگی را؟
شاه میبخشه شاه قلی نمیبخشه؟

شاه گفته بگو بنده خدا زنشو طلاق بده

خدایی یه خانومی بیاد مخ باباتو بزنه

بابات مامانتو طلاق بده خوشت میاد؟

:Gig:

آدم که می خواد زن دوم شه فکر خدام هس حتی نباید بد زن اولو بگه که خدا نکرده اونا سرد نشن از هم...

شما انگار تا حالا عاشق نشدی
بعدشم وقتی گناه نیست چه اشکالی داره/؟

من سعی میکنم اول فک کنم بعد عاشق شم

کلا اسم عشق تو یه نظر و بدون فکرو میذارم هوس... ببخشیدا


شما اصلا توجه به عرض بنده هم نمیفرمایید.
اخلاق دینی = احکام دینی
ما اخلاق دینی نداریم. لطفا این تعریف را فراموش کنید. امکان دارد؟


لطفا بفرمایید از کجا فهمیدید که ما اخلاق دینی نداریم؟ از کدام یک از منابع دینی چنین استخراج کردید؟

هم بنده و هم کارشناس محترم پاسخ این حرف شما را دادیم.


(در پست 84 و 875 ) گویا قرار نیست کسی چیزی را خلاف آن چه که قبول دارد ببیند چه برسه به اینکه قبولش کنه.....


سلام و عرض ادب؛
با کسب اجازه از محضر جناب استاد سجاد :gol: :
قصد ورود به بحث را نداشتم اما از آن جایی که در چندین پست نسبت به بررسی این موضوع از نظر اخلاق نظراتی مطرح شده که بعضا نادرست و برخی برداشت غلط است، مناسب که به نکاتی اشاره کنم:
1. دین مجموعه معارف، عقاید، اخلاق و احکامی است که خداوند توسط پیامبران به بشر آموزش داده ، آراسته شدن بدان اخلاق را خواسته، عمل کردن به احکام را دستور داده است؛ به تعبیر دیگر :
دین مجموعه‌ای است که از جانب خداوند بر پیامبر وحی شده تا او به بشر ابلاغ گرداند و این مجموعه از سه قسم است:
اوّل:
باورها، بیان این که جهان مبدأ و معاد دارد . مبدأ جهان یگانه‌ای است . خصوصیات و صفات آن مبدأ بلند مرتبه و بیان و معرفی وسائط فیض خداوند، یعنی ملائکه و بیان معاد و خصوصیات آن.
دوم:
اخلاق یعنی بیان ویژگی‌ها و ارزش‌های ثابت روحی و معنوی که خداوند از بندگانش می‌خواهد و می‌پسندد، یا بیان ویژگی‌های ناپسند روحی که وجود آنان در بنده‌اش را خوش نمی‌دارد.
سوم:
احکام یعنی دستور عمل‌های خدا راجع به موضوعات مختلف.

با توجه به این نکته :
هر چند حوزه احکام دین ازحوزه اخلاق جداست اما بی ارتباط هم نیستند. از این رو همانگونه که استاد محترم جناب سجاد فرمودند:

این همان ارتباط اخلاق و احکام دین است.


آخه چرا تندی تنور رو داغ میکنین ... وقتی بحثه این پیش میاد که یه مرد 4 تا زن بگیره ... و 40 تا صیغه ای ... همه میگین شرعی هست و مشگل نداره و خدا طبیعت مرد رو اینجوری خلق کرده و خلاف شریعت نمیکنه و ...
ولی وقتی یه خانوم میخواد دست بزاره رو یه مرده شوهر دار ... همه کاسه داغ تر از آش میشین و ...
خوب اگر یه زن دست رو یه مرده شوهر دار نزاره که اون مرده نمیتونه 4 تا زن بگیره ...

در ضمن ... شرط عقد من این هست که زن قبلیش رو باید طلاق بده ... کاره خلاف شرعی انجام دادم ؟؟؟ آیا نمیتونم این خواسته رو داشته باشم ؟؟؟

من که فعل حرامی انجام ندادم ... هزاران نفر هم بدبخت و بچاره شدن ... به من چه !!! من که مسئول نیستم ....

خیلی موقع ها همچین قضایایی پیش میاد ... مثلا دیه زن نصفه دیه مرد هست ... شاید به نظره ما این ایراد داشته باشه ولی حکم حکمه خداست ...

اگر خدا این عمل رو حروم ندونه ... چرا انجامش ندم ؟؟؟

سلام فاطمه جون خوبی؟:Gol: من تاپیک رو که خوندم اولش متعجب شدم و الان به این پست که رسیدم متوجه شدم ماجرا چیه :ok: آره دیگه . باید زن بود تا فهمید چی به چیه :khandeh!:

من هم قبلا چنین سوالی رو پرسیده بودم ، یه مرد چنین میکنه تا زنی رو بدست بیاره ، و جوابی که گرفتم برعکس جوابی که شما داری میگیری که گناهه ، گناه نبود و در نهایت چیزی که نصیبم شد این بود که :

درسته که با طلاق عرش خدا به لرزه در میاد! ولی زن اول میتونه طلاق بگیره و خودشو خلاص کنه و حکم دین اینه اگر نمیتونه با اون مرد سر کنه

بله ! این جوابی بود که به بنده دادند و طبق معمول برعکس میشه ... این گناهه چون اینبار زن وارد ماجرا شده . کلا همه چی برای ما حرام اندر حرامه ولی تو بگو مرد اینو انجام بده ، میشه حق شرعی و در نهایت بذار اینبار خودم اینو بگم : چرا جلوی حکم خدا سنگ میندازی دختر ؟ بذار یه زن دیگه به خوشیش برسه :khandeh!:

حالا اینجاها رو هم بیخیال که پیامبر ص و ائمه ع دنبال سرپرست گرفتن بودند ولی الان یارو میره دنبال زن جوونتر از همسر خودش یعنی میره سراغ دختر از نوع باکره و اسمش میشه دینداری و حق و همسر شرعی که خدا بهش اجازه ش رو داده و 40 تا صیغه -ببخشید که محدودش کردم با 40 تا، باید میگفتم بینهایت :khandeh!:- هم از اون ور که مبادا به گناه بیفته و سراغ زنا بره یا خود ارضایی . و هنوز هم هیچ چیز این حرف برای من عدالت رو یادآور نمیشه . امروزه هم همش یاد گرفتن میگن تعداد زنها بیشتره . نگاه هم نمیکنن که برعکسه :khaneh: و مردها بیشتر هستن . حالا فکرشو بکن یکی 4 تا بگیره یکی هیچی گیرش نیاد .

و در نهایت به قول خودم اون آیه ای که خداوند گفته اگر نتونستید ازدواج کنید دامان خودتونو حفظ کنید و با حیا بمونید این برای زنه چون به قول شهید مطهری آدم امروزه با هیچی میتونه بینهایت متعه بگیره که باز به قول ایشون هارون الرشید چنین وضعیتی نداشت با اون همه مالش . چرا میگم برای زن ؟ چون مرد میتونه 4 زن و بینهایت صیغه در هر زمانی داشته باشه. بالاخره حکم دینه و گناهی هم در اون نیست .

از مرجع تقلیدم میپرسم آیا مرد متاهل میتونه متعه کنه ؟ میگه آره ولی مکروهه . میگم یعنی گناه نداره ؟ میگه نه . کلا بساط عیش و نوش جور است . یارو یه روز میره تو شهر بغلی ، دور از همسرش ، حالا هوس و شهوت هم بهش دست نداده هاااا ، ولی گناه که نیست ، میره حال میکنه چون میلش کشیده . خیلی هم خوب بود حتما .

نمی دونم چرا این یادم اومد رفتم کتابو آوردم و نوشتم..
[SPOILER]
امام حسین ( ع ) فرمود:
( ای عمر سعد! آیا تو مرا می کشی؟
و خیال می کنی برای اینکار زنا زاده فرزند زنا زاده حکومت "ری" و "گرگان" را بتو خواهد داد؟ سوگند بخدا! هرگز به این آرزو نخواهی رسید. این پیمان نوشته الهی است....ادامه دارد)

کتاب "فرهنگ سخنان امام حسین (ع )" صفحه ی 169 - دو خط اول صفحه.

[/SPOILER]

شما میخواهید باتعریف دو عبارت اخلاق دینی و اخلاق عیر دینی به زعم خودتان بفرمایید که کار مذکور اخلاق دینی را نفی نمیکند و فقط با اخلاق غیر دینی منافات دارد!!! کلک خوبی است ولی فقط خودتان را فریب میدهید.
عرض کردم:
1- احکام دین
2- احکام اخلاقی
این دو را مخلوط نکنید تا بلکه بتوانید بگویید که در کار مذکور اخلاق دینی را رعایت کردید و به نحوی عبارت(اخلاق را رعایت کردم) را بکار ببرید!

شما بدون هیچ دلیل موجهی اخلاق را از دین جدا میکنید و برای رسیدن به مقصود خود میخواهید بگویید چنین کاری دینی هست اما اخلاقی نیست. در صورتیکه همانطور که بارها و بارها توضیح داده شد ، چنین کاری مود تایید دین هم نیست، چه شما اخلاق را از ضروریات دین بدانید و چه ندانید

کار شما (یا شما نوعی) کاملا امری غیراخلاقی است..والسلام.

بنابراین ببینید پایبند دین هستید یا اخلاق؟ اگر دین، که انجام دهید، گناهش خیلی نیست!!!!

شما از کجا چنین حکمی را صادر کردید که از نظر دینی گناهش خیلی نیست؟ چرا پاسخ پست 85 را ندادید؟ چگونه میشود یک گناه کبیره باشد و برای آن وعده عذاب داده باشند اما گناهش خیلی نباشد؟

ولی اگر اخلاقی هستید ، سقوط اخلاقی شدیدی در انتظار شماست. البته کار مذکور مشکلات حاد روانشناسی خانواده هم برای شما (یا شمای نوعی) خواهد داشت که مورد بحث نیست

البته که ایشان را همان اخلاق غیردینی اذیت میکند!!! اگر مثل شما برای اخلاق غیردینی جایگاهی قائل نبودند که مشکلی نداشتند چون از نظر ایشان اخلاق دینی در آن کار رعایت شده!!
به عرایض مخلص هم توجه نکردید:


با عرض معذرت این شما هستید که برای اخلاق ، جایگاه غیر دینی قائلید.

در نهایت با شاخص عقل جمعی و بدون دخالت دین.
حتی عقل فردی هم هیچ کاه در تشخیص امر اخلاقی و غیراخلاقی مشکلی ندارد. همه متفق‌القول هستند که فداکاری خوب است. کمک به دیگران خوب است. دزدی کار بدی است. محبت به همسایه خوب است. ظلم بد است. دروغ بد است. قتل بد است. تجاوز به حقوق انسانها بد است. برده داری و داشتن کنیز مشمئز کننده است. انسانها را بر مبنای نزاد و یا جنسیت شان طبقه بندی کردن تهوع آور است! باز هم عرض کنم؟ یا کافی است؟

در صورتیکه اگر اینها را یک بی دین هم رعایت کند به جهت اینست که خداوند آن را در فطرت بشری نهاده تا تمایل به خوبیها داشته باشند نه بدیها

و غرضتان اینست که بگویید این کار خانم محمدی از نظر دین اشکال چندانی ندارد ولی از نظر اخلاقی بسیار بد است.

دیگر اینکه بفرمایید چرا من باید برای اخلاق غیر دینی جایگاهی قائل باشم؟
از کدام یک از صحبتهای بنده چنین برداشتی کردید؟

اخلاق غیر دینی همان چیزیست که خانم محمدی با آب و تاب ازش تعریف کرده و دربارش گفتند
"خواستگاه دین و اخلاق با هم متفاوت هست" یعنی در دین اخلاق جایگاهی ندارد و عمل حضرت نوح غیر اخلاقی بوده و کار اخلاقی اینست که سوار چنین کشتیی نشد و اخلاقی اینست که با آن مشرکین در دریا غرق شویم

خواستگاه دین و اخلاق با هم متفاوت هست ... به نظره من .

اجازه بده یه مثالی برات بزنم ... فرض کن تو حضرت نوح بودی ... و 40 سال و به تعبیری 120 سال یه کشتی رو میساختی .... بعدش بارون الهی میومد و خداوند به تو امر میکرد که برو و سوار کشتی بشو ... تو حاضر بودی برادر . خواهر . مادر . دوستان و آشنایان . حیوانات . اهالی روستا بمیرن ... اونم به صرفه اینکه به خدا اعتقاد ندارن ؟؟؟ حاضر بودی تو و یه عده ای دیگه زنده بمونین ... آیا سواره اون کشتی میشدی ؟؟؟ یا اینکه خودت رو مینداختی تو دریا ؟؟؟

خواستگاه دین و اخلاق با هم متفاوت هست ...

کسی که به دنبال دین هست ... به دنباله راضی کردن پروردگار خویش است ... و میداند اگر قصدی دیگر داشته باشد از او پذیرفته نمیشود ... هر فعلی را که انجام میدهد برای رضای او انجام میدهد ... اما کسی که به دنبال اخلاق هست ... به دنبال رفتاری برمبنای ... هوشمندی ... احترام به حقوق همنوع ... زرنگی ... رعایت تعاملات با همنوع خویش هست ...

پس بنابراین اخلاقی که مبنای دینی داشته باشد با اخلاقی که به صورته روزمره به کار میبریم تفاوت دارد ...

از نظره من ...

اگر اخلاق رو از ریشه دین بنگریم ... به دنبال اخلاق دینی باشیم ... هیچ مشگلی در این تصمصم من وجود نخواهد داشت ... چون فرمان الهی رو نقض نکردم .
اما اگر اخلاق رو همون چیزه عرفی که در جامعه هست بنگریم ... من گناهکارم ...

سلام فاطمه جون خوبی؟:Gol: من تاپیک رو که خوندم اولش متعجب شدم و الان به این پست که رسیدم متوجه شدم ماجرا چیه :ok: آره دیگه . باید زن بود تا فهمید چی به چیه :khandeh!: .

این بحثها فقط درباره ی زنی نیست که چنین میکند ، درباره ی مردها هم هست. اگر شما هم مثل ایشان هر چیزی را که دوست دارید نمیخوانید و هر چیزی را که دوست ندارید نادیده بگیرید

کجاخدا اجازه داده خاله باجی .چرا چیزی رو ندونسته به زبون میارید.


با سلام

چرا خدا اجازه داده، ازدواج رو در صورتیکه راه دیگری نباشه و به حرام ختم بشه ... باید به هم محرم باشند، ولی شرط طلاق همسر اول، دیگه زیاده خواهیه

همه متفق‌القول هستند که فداکاری خوب است. کمک به دیگران خوب است. دزدی کار بدی است. محبت به همسایه خوب است. ظلم بد است. دروغ بد است. قتل بد است. تجاوز به حقوق انسانها بد است. برده داری و داشتن کنیز مشمئز کننده است. انسانها را بر مبنای نزاد و یا جنسیت شان طبقه بندی کردن تهوع آور است! باز هم عرض کنم؟ یا کافی است؟

که متفق القول اند!! خوب پس در جهان بهشتی زندگی میکنیم و خودمان خبر نداریم. اصلا ظلم هم داریم در جهان؟ مملکت های غرب حق کشورهای دیگر را میخورند و دو قورت نیم هم رویش میخورند.... این است اخلاق بدون دین.

بله هنوز هم هستند افرادی که مشغول مبارزه با ظلم و نژاد پرستی اند اما در مقابل جمعیت گم هستند. بفرمایید کدام کشور در مقابل زور گویی یک مشت استعمارگر آمریکایی ایستاد؟ امام خمینی و دینش را میشناسید؟ این است اسلام ما و شما هنوز اندر خم یک کوچه.....

پس کجایند انسان های بی دین اخلاق مداری که در مقابل ظلم بایستند و بجنگند و در راه اخلاق شهید شوند؟

به تاریخ نگاه کنید
در زمان خلیفه دوم عمر، عربهای مسلمان وقتی که به ایران رسیدند ، دسته دسته ، فوج فوج این دختران زیبا و نجیب و شریف ایرانی را گرفتند و نامشان را گذاشتند کنیز! بعد هم تا خود عربستان به اینها تجاوز کردند و جلو شترها اینها را تا مدینه منوره دوانیدند ، آنجا هم فروختند به عربهای هم کیش خودشان!
شما میفرمایید اینها به معاد و توحید و سایر احکام دین اعتقاد نداشتند؟ مگر به زعم خودشان مرتکب گناه شده بودند؟

« انی بعثت لاتمم المکارم الاخلاق » ؛ من مبعوث شدم تا مکارم اخلاق را تکمیل کنم

بله چه میدانید عرب جاهلیت آن زمان چه بوده و بعد از اسلام چه شده؟؟ متاسفانه مثالهایی را آوردید که مربوط به زمان خودش بود و کسی نمیتواند قضاوتی کند....چه بسا اخلاق مداران بی دین آن دوران مشغول غلط های دیگری بودند که زنانشان را اعراب به کنیزی گرفتند و ککشان هم نگزیده.....والله اعلم.

همین امروز گروهی مسلمان به خودشان بمب میبندند و اداره و سازمان و خانه و زن و کودک و همه را به هوا میفرستند! اینها هم مشغول جهاد هستند.

مطمئن هستید تفاوت میان مسلمان و صهیونیست را میدانید شما؟

عمه من زن دوم شده. با همه مخالفتا

الان کلا احترامشو از دست داده همه جا
شخصیتشم از دست داده

اوایل با خانم اول شوهرش این قد بد نبود حالا این قد کوچیک شده که به مرگ بنده خدام راضیه

از لحاظ اعصابم که نمیشه باهاش حرف زد....

شاه گفته بگو بنده خدا زنشو طلاق بده

خدایی یه خانومی بیاد مخ باباتو بزنه

بابات مامانتو طلاق بده خوشت میاد؟

سلام. ورود شما رو به این سایت تبریک میگم هرچند من دیگه از این سایت میرم.

قصد من به هیچ وقت تشویق مردانی مثل شوهر عمه شما نبود.
خودمم میمونم باید وقتی یه چیز فرهنگش داره از بین میره حکمشو گفت یا نه.
به این نتیجه رسیدم که این کارو نکنم.
و به فرهنگ سازی بهتر و ساختن جامعه بهتر کمک کنم.
دیگه هیچ جا وارد این بحثا نمیشم.
همونطور که دین عرفی امروز مردم ما از دید همون عرف بسیار زیبا به نظر میرسه و قاطی خیلی چیزا نشده.

یکی از کاربران هم که فرمودند گناه کبیره است و وعده عذاب داده شده (احتمالا عذاب به آتش منظورشونه که فرمودن گناه کبیره است)

من دیگه حرفی ندارم.
ضمن خوشامدگویی به شما، از اسک دین هم خداحافظی میکنم.

مساله این است که هر انسانی اینها را میداند به جز انسان متدینی که به حکم دین اخلاق را دور بزند. مشکل اینجاست. بنابراین من را و خودتان را گیج نفرمایید.
این کاربر محترم و خواهر نازنین انگشت روی مساله ای گذاشته اند که معرف اساسی ترین فاجعه است. میخواهید به بخشی اشاره کنم؟
اصلا اجازه بدهید لب مطلبی که مد نظرم هست را عرض کنم.

به نظر مخلص خطرناکترین و چه بسا کثیف ترین انسانهای روی زمین انسانهای متدین بی اخلاق هستند!

خیلی حرف بدی زدید.

یعنی از نظر شما هیچ مردی حق نداره با بیشتر از یک زن از راه حلال ارتباط داشته باشه؟

پس اگر جایی نیاز بود و کسی از راه شرعی ازدواج کرد انسان کثیفی هست !!! اما اگر همون فرد با آلوده شدن به گناه به غرایزش پاسخ داد اشکالی نداره و کار اخلاقیی کرده؟

یا اینکه از نظر شما هیچ مردی حتی در صورت لزوم حق نداره با بیش از یک زن رابطه داشته باشه و اگر خواست چنین کند یک فاجعه رخ داد؟

این طرز فکرها بوی عقاید یهودیان و مسیحیان را میدهد که به هر گناهی آلوده میشوند اما حلال خدا را حرام میکنند.

اما کلام الهی اینست که رهبانیتی که آنها اختراع کردند ما آن را مقرر نکردیم


یکی از کاربران هم که فرمودند گناه کبیره است و وعده عذاب داده شده (احتمالا عذاب به آتش منظورشونه که فرمودن گناه کبیره است)

.



به نظر میاد شما اشتباه برداشت کردید

این صحبتها در پاسخ سوال استارتر تاپیک هست که گناه جدایی انداختن بین زن و شوهر را با دروغ و غیبت مقایسه کرده بودند



گر من به مردی ابراز تمایل کردم و اون مرد متاهل بود ... اگر شرط من برای ازدواج این باشه که همسره اولش رو طلاق بده ... ( با اینکه فرزند داشته باشه ) و اون شخص هم قبول بکنه ... آیا برای من گناهی نوشته میشه ؟؟؟
3- اگر گناه هست امکانش هست یه مقایسه ای بین گناه حاصل از انجام این اعمال با { دروغ گفتن . غیبت کردن } عنوان کنین ... میخوام بدونم که چقدر گناهکار میشم ؟؟؟

سلام و عرض ادب
این خواست شما
نه غیر قانونی هست و نه حرام شرعی
تنها غیر اخلاقی است
عمل به خواسته خودتان هم بستگی به این دارد که خود را بیشتر ملزم به کدام سو ببینید
یا اینکه تشخیص بدهید منافع شما را کدام یک از گزینه های ذیل فراهم میکند
اخلاق
قانون
شریعت
و بعد ببینید آیا برای همیشه پایبند عواقب گزینه خود هستید یا اینکه نان به نرخ روز خور هستید
یکروز منفعت شما ایجاب میکند پیرو اخلاق باشید و دیگر روز پیرو قانون بودن منفعت شما را و یا روز دیگر شریعت
نگران نباشید نان به نرخ روز خوردن و دنبال منفعت شخصی هم بودن نوعی اخلاق و رفتار طبیعی است
به آن اخلاق ماکیاولی یا قانون طبیعی جنگل میگویند

سلامت و کامروا باشید


با سلام

چرا خدا اجازه داده، ازدواج رو در صورتیکه راه دیگری نباشه و به حرام ختم بشه ... باید به هم محرم باشند، ولی شرط طلاق همسر اول، دیگه زیاده خواهیه

سلام منم منظورم همون ظلاق زن اول به خاطر هوس است مگه این ظلم نیست در حق اون بچه و زن .مگه حق اون بچه ازبین نمیره پس میشه حق الناس .

سلام

سوالی دارم از جناب کارشناس محترم

اگر مردی یا زنی پس از ازدواج و حتی داشتن بچه دید که همسرش او را از نظر جنسی و روحی قانع نمی کنه
تکلیف این مرد و زن چیست ؟

با تشکر

این بحثها فقط درباره ی زنی نیست که چنین میکند ، درباره ی مردها هم هست. اگر شما هم مثل ایشان هر چیزی را که دوست دارید نمیخوانید و هر چیزی را که دوست ندارید نادیده بگیرید

مطلع هستم ولی اگر ادامه ش هم میخوندید میفهمیدید چرا این تفاوت هست و نیازی نبود من دوباره بگم دوباره خوانی کنید تا معنای حرف من رو بفهمید که منظورم تفاوت این کار در زمانی بود که از مرد سر میزنه و زمانی که از زن سر میزنه ... امضای من هم اگر بخونید بد نیست

لطفا اشتباه نشه...

من نگفازدواج دوم گناهه...

اما درخواست شما از اون آقا برای بر هم زدن زندگی شون چرا


زن باید بپزیره که وقتی همسر دوم میشه یه مرد رو با یه زن دیگه شریک میشه
و باید صبر داشته باشه

و گر نه حکم شرعی شو به اهلش واگذار می کنم

مقدمه یعنی چی؟

به پست های قبل این جانب مراجعه کنید

با عرض سلام و احترام خدمت همه دوستان و بزرگواران

با خواندن تک تک پست های شما خصوصا در جواب پست های برخی از بزرگواران ، مطالبی را قابل عرض دانستم که تقدیم می کنم :

آیا فقه و اخلاق با هم تناقض و تضادی دارند؟


  • روی صحبت ما اخلاق دینی است و کاری با اخلاق غیر دینی در این تاپیک نداریم !

  • اخلاق و فقه حوزه های متفاوتی در دین دارند.

همه گزاره های فقهی را می توان به نوعی جزء اخلاق شمرد [1] اما همه گزاره های اخلاقی لزوما فقهی نیستند به تعبیر دیگر اخلاق که به فرموده پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله هدف اصلی بعثت و دین داری است [2] کل بنای رفیع دین بوده که پایه و اساس آن فقه است .

3. فقه به عنوان یک قانون اساسی نگاه جامعه نگر دارد.
فقه با وجود احکامی که لاجرم برای اصلاح رفتار فردی وضع کرده است ، در پی ساختن جامعه دینی حداقلی است ، اما اخلاق بیشتر نگاه فردی دارد و در حوزه روحی و روانی در پی تضمین بخشی به عمل فقهی مکلف بوده و هم در پی تکمیل کردن آن است .
فقه قانون می گذارد و اخلاق تشویق به رعایت کامل آن کرده و در جهت انعطاف پذیری آن و رفع نواقص ناگزیر هر قانونی در ناحیه اجرای آن ، تلاش می کند .
فقه می گوید مرد حق دارد زن را طلاق دهد اما اخلاق می گوید طلاق بی جهت مذموم و خروج از قاعده انصاف است !

4. اخلاق جای خالی فقه را پر می کند.
این امر بدین معناست که وقتی قانون که در هنگام وضع طبعا نگاه کلان و کلی و جامعه نگر دارد نتواند فردی از افراد جامعه را پوشش دهد اخلاق می تواند با ورود به حوزه فردی او به رعایت حدود مجابش نماید مثلا مردی که بی جهت همسرش را از رفتن به بیرون منزل منع می کند ، آیا چنین حقی دارد قانون فقه به جهت نگاه کلان و قانونی خود این حق را به همه از جمله او داده است [3] و استثناء کردن امثال او از میان افراد جامعه ، هنگام وضع قانون و از نگاه حقوقی ، ممکن نیست چون قانون نمی تواند به صورتی وضع شود که مفری برای قانون گریزی ایجاد کند.
در همینجا اخلاق می آید و توصیه به چنین مردی می کند که رضای خداوند را در نظر داشته باشد و رعایت جوانب عدالت و انصاف را بکند و بی جهت زن بیچاره را حبس و زندانی نسازد !
پس فقه و اخلاق نه تنها تضاد و تناقضی با هم ندارند بلکه بر اساس تدبیر حکیمانه الهی به صورتی در کنار هم قرار گرفته اند که قوانین الهی به بهترین صورت اجرا شود و بنده معتقدم اگر در جایی تضادی یا تناقضی احساس شده ناشی از عدم فهم دقیق و تمایز درست بین این حوزه ها و کارکرد آنهاست.
نتیجه دیگری هم که می توان از این مباحث گرفت این است که عدم هماهنگی و عدم تلازم بین جواز و عدم جواز بین فقه و اخلاق و اینکه جایی فقه بگوید جایز است و اخلاق بگوید حرام است ، لزوما به معنای تناقض نیست که مطرح شده است.

5. عمل نکردن به حکم اخلاقی هم عقاب دارد !
عمل نکردن به احکام اخلاقی هم همانند احکام فقهی بدون عقاب نخواهد بود (و خود این نشاندهنده جزء دین بودن آن و هماهنگی گزاره های اخلاقی با احکام فقهی است) اما نوع عقاب و عذاب آن متفاوت است :
"در روايت آمده است: «الحسد ياکل الايمان کما ياکل النار الحطب؛ [4] حسد آن‌چنان‌كه آتش هيزم را مي‌خورد، ايمان را مي‌خورد و نابود مي‌کند.» آيا چنين چيزي با نگاهي به نامحرم قابل مقايسه است؟ اما چون عمل خارجي نيست جاي بحث آن در اخلاق است و در فقه از آن بحث نمي‌شود. اين بدان معنا نيست که مسائل اخلاقي ثواب و عقاب ندارد، بلکه نتايج اخلاق اموري است که از سنخ ثواب و عقاب افعال نيست. همان‌گونه که مسائل اخلاقي از افعال مکلف مهم‌تر است ثواب و عقاب آن‌ها هم مهم‌تر هستند. ثواب و عقاب اخلاقي هم‌سنخ خوب و بدهاي اخلاقي هستند، بدين معنا که حالاتي روحاني و نفساني‌اند و از اين سنخ‌اند که انسان از چشم محبوب خويش بيافتد. کساني که با هم رابطه عاطفي دارند اگر احساس کنند رفيق‌شان ديگر به آن‌ها اعتنايي ندارد اين بالاترين شکنجه براي آن‌هاست. بي‌اعتنايي محبوب گرچه کتک نيست، اما از هر کتکي بدتر است. هنگامي‌که خداوند مي‌خواهد بگويد کسي اوضاع بسيار بدي دارد مي‌فرمايد: «لاَ يَنظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ؛ [5] خداوند در روز قيامت به آن‌ها نگاه نمي‌کند.» اين نگاه نکردن از هزار آتش جهنم سوزانده‌تر است. اکنون ما شدت اين عذاب را درک نمي‌کنيم، اما وقتي تشنه اين نگاه شويم شدت آن را درک خواهيم کرد. مي‌خواهم عرض کنم: غير از ثواب و عقاب‌هايي که براي اعمال واجب و حرام فقهي هست ثواب و عقابي متناسب با واجب و حرام‌هاي اخلاقي هم وجود دارد. اگر گفته مي‌شود: تا زماني که حسد را اظهار نکرده‌ايد کار حرامي انجام نداده‌ايد بدين معناست که کاري انجام نداده‌ايد که عذاب جهنم را به دنبال داشته باشد، اما مقصود اين نيست که در اين صورت با حالت نداشتن حسد مساوي هستيد، بلکه در اين صورت عقاب خداوند به اين صورت است كه به شما اعتنا نکرده، توفيقي به شما نمي‌دهد و جذب‌تان نمي‌کند. [6]

6. در پایان باید بگویم که نگاهی حتی گذرا به مجموعه آیات و احادیث اهل بیت علیهم السلام و حجم عظیم آیات و احادیث اخلاقی ، اثبات کننده این مسئله است که تمام گزاره های اخلاقی قطعا قسمتی از خواست الهی و برنامه ای است که حضرت حق برای کمال بشر تنظیم نموده است .
خداوند در قرآن کریم فرموده است:
إِنَّ اللّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإِحْسَانِ وَإِيتَاء ذِي الْقُرْبَى وَيَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ وَالْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ [7]
در حقيقت، خدا به دادگرى و نيكوكارى و بخشش به خويشاوندان فرمان مى‏دهد و از كار زشت و ناپسند و ستم باز مى‏دارد. به شما اندرز مى‏دهد، باشد كه پند گيريد. [8]
بسیاری از دستورات آیه شریفه اگر نگوییم همه آن ، گزاره های اخلاقی هستند که خداوند متعال به آن امر نموده است .

همیشه سلامت و موفق باشید


[/HR][1] برخی از احکام فقهی رسما و برخی عینا در علم اخلاق هم مطرح است در فقه گفته مي‌شود: نماز خواندن از واجبات است ، غیبت کردن از محرمات است و.... در کتاب‌هاي اخلاق هم گفته مي‌شود: نماز واجب است و غیبت حرام است.

[2] رسول اكرم صلى الله عليه و آله: إنَّما بُعِثتُ لاُتَمِّمَ مَكارِمَ الاخلاقِ؛. براستى كه من براى به كمال رساندن مكارم اخلاق مبعوث شده ام.
در تفسیر مجمع البيان اثر والای امين الاسلام طبرسى در ذيل آيه‏ى «وانك لعلى خلق عظيم»(قلم / 4) آمده است :
وقيل : سمى خلقه عظيما لاجتماع مكارم الاخلاق فيه، و يعضده ما روى عنه قال : انما بعثت لاتمم مكارم الاخلاق.
و گفته شده : خلق پيامبر عظيم ناميده شد به سبب گرد آمدن مكارم اخلاق در آن حضرت ، و اين معنى را تأييد مى‏كند آن‏ چه از حضرت روايت شده است كه فرمود : جز اين نيست که فرستاده شدم تا مكارم اخلاق را تمام كنم ! (طبرسى، مجمع البيان، ج‏9 و10، ص 500.)

[3] عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَيُّمَا امْرَأَةٍ خَرَجَتْ مِنْ بَيْتِهَا بِغَيْرِ إِذْنِ زَوْجِهَا فَلَا نَفَقَةَ لَهَا حَتَّى تَرْجِع‏
از حضرت صادق از پدرش عليهما السّلام روايت شده كه رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله فرموده است: هر بانوئى كه بدون إذن همسرش از منزل بيرون رود نفقه و مخارج او با شوهر نيست تا زمانى كه باز گردد.(من لايحضره الفقيه ج 3 ص 439)
عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ‏ اِنَّ رَجُلًا مِنَ الْأَنْصَارِ عَلَى عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ ص خَرَجَ فِي بَعْضِ حَوَائِجِهِ وَ عَهِدَ إِلَى امْرَأَتِهِ عَهْداً أَلَّا تَخْرُجَ مِنْ بَيْتِهَا حَتَّى يَقْدَمَ قَالَ وَ إِنَّ أَبَاهَا مَرِضَ فَبَعَثَتِ الْمَرْأَةُ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَتْ إِنَّ زَوْجِي خَرَجَ وَ عَهِدَ إِلَيَّ أَنْ لَا أَخْرُجَ مِنْ بَيْتِي حَتَّى يَقْدَمَ وَ إِنَّ أَبِي مَرِيضٌ فَتَأْمُرُنِي أَنْ أَعُودَهُ فَقَالَ لَا اجْلِسِي فِي بَيْتِكِ وَ أَطِيعِي زَوْجَكِ قَالَ فَمَاتَ فَبَعَثَتْ إِلَيْهِ فَقَالَتْ يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّ أَبِي قَدْ مَاتَ فَتَأْمُرُنِي أَنْ أُصَلِّيَ عَلَيْهِ فَقَالَ لَا اجْلِسِي فِي بَيْتِكِ وَ أَطِيعِي زَوْجَكِ قَالَ فَدُفِنَ الرَّجُلُ فَبَعَثَ إِلَيْهَا- رَسُولُ اللَّهِ ص أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ قَدْ غَفَرَ لَكِ وَ لِأَبِيكِ بِطَاعَتِكِ لِزَوْجِك‏
عبد اللّه بن سنان گويد: امام صادق عليه السّلام فرمود: در زمان رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله مردى از انصار بطلب حاجتى از خانه‏اش بيرون شده بمسافرت رفت و با زوجه‏اش پيمان بسته بود كه در نبودن وى از منزل خارج نشود تا مرد باز گردد، و اتّفاقا پدرش مريض شد، زن كسى را نزد رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله فرستاد و گفت شوهرم بسفر رفته و با من پيمان بسته كه از خانه‏ام خارج نشوم تا باز گردد، و اكنون پدرم مريض شده شما اجازه مى‏فرمائيد بعيادتش روم؟ فرمود: نه، در خانه‏ات بنشين و بفرمان شوهرت عمل كن، فرمود: پدرش از دنيا رفت باز از رسول خدا سؤال كرد پدرم وفات كرد شما اجازه ميدهى در نمازش شركت كنم، فرمود: نه، در منزل خود بمان و اطاعت امر شوهر نما، فرمود: پدر را دفن كردند رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله كسى را نزد زن فرستاد و پيغام داد كه خداوند عزّ و جلّ بدون شك تو و پدرت هر دو را بجهت اطاعتى كه از فرمان شوهر بردى بيامرزيد.(من لا يحضره الفقيه، ج‏3، ص: 442)

[4] علامه مجلسی ، بحارالانوار، ج 70 ص244.

[5] آل‌عمران، 77.

[6] http://mesbahyazdi.ir/node/3726

[7] نحل ، 90.

[8] ((عثمان بن مظعون )) كه از صحابه معروف پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) است مى گويد: ((من در آغاز، اسلام را تنها به طور ظاهرى پذيرفته بودم نه با قلب و جان ، دليل آن هم اين بود كه پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) كرارا پيشنهاد اسلام به من كرد و من هم از روى حيا پذيرفتم ، اين وضع همچنان ادامه يافت تا اينكه روزى خدمتش بودم ، ديدم سخت در انديشه فرو رفته است ناگهان چشم خود را به طرف آسمان دوخت ، گوئى پيامى را دريافت ميدارد، وقتى به حال عادى بازگشت از ماجرا پرسيدم ، فرمود: آرى هنگامى كه با شما سخن ميگفتم ناگهان جبرئيل را مشاهده كردم كه اين آيه را براى من آورد ان الله يامر بالعدل و الاحسان و ايتاء ذى القربى … پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) آيه را تا آخر براى من خواند، چنان محتواى آيه در قلب من اثر گذاشت كه از همان ساعت اسلام در جان من نشست ، من به سراغ ابو طالب عموى پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) آمدم و جريان را به او خبر دادم ، فرمود: اى طايفه قريش از محمد (صلى الله عليه و آله و سلم ) پيروى كنيد كه هدايت خواهيد شد، زيرا او شما را جز به مكارم اخلاق دعوت نميكند، سپس به سراغ وليد بن مغيره (دانشمند معروف عرب و يكى از سران شرك ) آمدم و همين آيه را بر او خواندم ، او گفت اگر اين سخن از خود محمد (صلى الله عليه و آله و سلم ) است بسيار خوب گفته و اگر از پروردگار او است باز هم بسيار خوب است (مجمع البيان ذيل آيه مورد بحث)

- اگر من به مردی ابراز تمایل کردم و اون مرد متاهل بود ... اگر شرط من برای ازدواج این باشه که همسره اولش رو طلاق بده ... ( با اینکه فرزند داشته باشه ) و اون شخص هم قبول بکنه ... آیا برای من گناهی نوشته میشه ؟؟؟
سلام ،کار به گناهش ندارم
ولی مردی که زن و بچه ش رو ول میکنه میاد با یکی دیگه ازدواج میکنه ،پس فردا هم یکی بهترش رو دید اینم ول میکنه و میره سراغ بعدی
این جور مردا وجدان هم ندارن
من خیلی از مردها رو دیدم که حتی 3فرزند هم داشتن و رفتن دنبال زن دیگه و الان که همه همسایه ها فهمیدن زن اولش اصلا نمیتونه از در خونه بیرون بیاد
همه براش دل میسوزونن
تازه خیلی هم مهربون و خوشکل و بچه های نازی هم داشت
ولی زن دوم طرف ..... توصیف نکنم بهتره

از حضرت روايت شده است كه فرمود : جز اين نيست که فرستاده شدم تا مكارم اخلاق را تمام كنم ! (طبرسى، مجمع البيان، ج‏9 و10، ص 500.)

این موضوع را وقتی در برابر 4 زن و بی نهایت صیغه ای که مرد می تواند داشته باشد قرار دهم ، هیچ چیزش منطقی به نظر نمیرسد در حالیکه هر دو کار -مکارم اخلاق و حرم سرای شرعی- توسط خداوند و پیامبر ص پایه ریزی شده اند. این کجایش با عدالت و اخلاق سازگار است که یک مرد هر وقت میلش بکشد -نه برای رضای خدا بلکه از روی هوس- با جواز شرعی این همه ارضا شود و خدا راه را برای سوء استفاده کنندگان این همه باز بگذارد و گناهی هم در آن نیست و منع هم نشده اند . زیرا در احادیث هم دیده ام که یک مرد میتواند بی نهایت متعه کند ! بلکه اگر خداوند میفرمود اگر از روی هوس اینکار را بکند حرام است و اگر ازدواج کرد یا متعه کرد فرقی با زنا ندارد ، ان وقت صحیح بود واگر اینطور نباشد میشود همان حرم سرای شرعی . به خاطر خدا بگویید کدام مرد امروزه میرود سرپرست کسی را به عهده بگیرد که بچه هم دارد ؟ همه شان حتی در زمان قدیم سراغ دخترهای جوانتر و باکره می رفتند . این چه عدالتی است که خدا حتی به خودش زحمت نداده جلوی این سوء استفاده کننده ها را بگیرد با یک حکم تا اینکه نه تنها دین بازیچه دست اینها نشود بلکه زن هم اینقدر از دین زده نشود؟ ولی من فکر میکنم نگفتنش دلیل این است که خداوند نیز راضی است

ولی مردی که زن و بچه ش رو ول میکنه میاد با یکی دیگه ازدواج میکنه ،پس فردا هم یکی بهترش رو دید اینم ول میکنه و میره سراغ بعدی

حق با شماست و اگر اشتباه نکنم ، فاطمه جان دقیقا میخوان همین منظور رو برسونند . ولی سوال اصلی اینجاست ، آیا چنین مردی گناه کرده ؟ رفته و خرجی بچه هاش رو میپردازه که مثلا اگر 500 هزار تومان حقوق میگرفته و کم خانواده ش هم بوده الان رفته یه زن دیگه گرفته و علاوه بر 3 تا بچه ی قبلیش باید خرج جدیدها هم بده ! حالا برسونه یا نرسونه ، این گناه نیست چون بعدش میگن پول نداشن که گناه نیست !

حق با شماست و اگر اشتباه نکنم ، فاطمه جان دقیقا میخوان همین منظور رو برسونند . ولی سوال اصلی اینجاست ، آیا چنین مردی گناه کرده ؟ رفته و خرجی بچه هاش رو میپردازه که مثلا اگر 500 هزار تومان حقوق میگرفته و کم خانواده ش هم بوده الان رفته یه زن دیگه گرفته و علاوه بر 3 تا بچه ی قبلیش باید خرج جدیدها هم بده ! حالا برسونه یا نرسونه ، این گناه نیست چون بعدش میگن پول نداشن که گناه نیست !

به نظر من که گناه کرده (منظورم با فاطمه خانوم نیستا)،کانون گرم خانواده ای رو به هم زده ،نعمت همسر بودن برای زنی و پدر بودن برای بچه ای رو از خانواده ای گرفته

الان باب شده تو بحث خانومها که پول مرد رو باید تموم مکرد و نباید بذاری جمع بشه
اگه جمع کنی خودت بدبخت میشی و از این حرفا
و میگن مرد اگه خیالش راحت باشه میره 10تا دیگه هم میگیره

در کل کاری ندارم ولی خیلی خیلی خیلی خیلی باعث تاسف هست که مرد به خاطر خودش میره زن میگیره نه کمک مالی(بهونشونه)
اینهایی که هی میگن پیامبر (ص)زن داشتن ،درمورد پیامبر (ص)اطلاعات ندارن
ایشان با افراد بیوه ازدواج میکردن و بیشتر فقط خرجی میدادن نه اینکه باهاشون زندگی بکنن و همچنین در جهت پیوند قبایلی که با هم اختلاف داشتن و.... که کارشناسان بیشتر واردن

به نظر من که گناه کرده (منظورم با فاطمه خانوم نیستا)،کانون گرم خانواده ای رو به هم زده ،نعمت همسر بودن برای زنی و پدر بودن برای بچه ای رو از خانواده ای گرفته

الان باب شده تو بحث خانومها که پول مرد رو باید تموم مکرد و نباید بذاری جمع بشه
اگه جمع کنی خودت بدبخت میشی و از این حرفا
و میگن مرد اگه خیالش راحت باشه میره 10تا دیگه هم میگیره

در کل کاری ندارم ولی خیلی خیلی خیلی خیلی باعث تاسف هست که مرد به خاطر خودش میره زن میگیره نه کمک مالی(بهونشونه)
اینهایی که هی میگن پیامبر (ص)زن داشتن ،درمورد پیامبر (ص)اطلاعات ندارن
ایشان با افراد بیوه ازدواج میکردن و بیشتر فقط خرجی میدادن نه اینکه باهاشون زندگی بکنن و همچنین در جهت پیوند قبایلی که با هم اختلاف داشتن و.... که کارشناسان بیشتر واردن

از نظر من هم گناهه ولی تا حالا یاد گرفتم هر چیزی از نظر بنده گناهه از نظر اسلام نیست . نمیدونم چرا ؟ :Gig: مثلا همین مورد. و اگر کسی منکرش هست مننون میشم حدیثی چیزی نشونم بدین که چنین ازدواجی رو باطل شمرده باشه و اگر باطل نشمرده یعنی بهش اهمیت نداده و صحیح میدونن این قضیه رو .

در خصوص پیامبر صحیح میفرمایید. این که چیز مشخصیه. وگرنه کدوم مرد امروزی میره با پیرزن ازدواج میکنه و سرپرستی خودش و بچه هاشو بگیره ؟


اگر منظور شما از ابراز تمایل کردن،نزدیکی به او یا نشست و برخاست با اوست،پاسخ واضح است.ولی اگر مقصودتان خواستگاری است،حقیر فکر نمی کنم مرتکب گناهی شوید.منتهی این که برای مثال باعث شوید یک زن و شوهر طلاق بگیرند،گناه است به همان دلیل که ایجاد تفرقه و دو به هم زنی بین دو نفر،و از بین بردن محبت میان این دو،گناه است.به هر حال ازدواج بر پایه محبت است.

لبیک یا مهدی
و من الله توفیق

با عرض سلام ...
جناب بن موسی ... من میتونم 2 تا کار بکنم ...

حالت اول :
1- ابراز تمایل کردن به ایشون ... و سپس گذاشتن شرط ازدواج . و تمام سعی و همتم آن باشد که خود را بهتر از همسر فعلی ایشان نشون بدم .

------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
حالت دوم :
1- ابراز تمایل کردن به ایشون ...
2- نقشه کشیدن ... مثلا این کارها رو بکنم :
.... هر چند وقت یک بار مزاحم تلفنی بشم .
.... یک رمال استخدام کنم ... یه سری چیزها از اون آقاهه به این رمال بگم و بگم یواش یواش خودت رو به همسره ایشون نزدیک کن و ...
و هزاران کاره دیگری که نمیخوام اینجا عنوانشون کنم .
3- نزدیک کردن خودم به این آقاهه و ...

خوب !!!
من به هیچ وجه منظورم گزینه و راه و روش دوم نیست ... من فقط خودم رو بهتر از همسره ایشون نشون میدم . خودم رو همدل تر و مهربان تر نشون میدم ... هیچ فتنه ای ... نقشه ای نمیکشم ... آیا به نظره شما باز هم کاره من مشگل خواهد داشت ؟؟؟

ممنون .

باز هم اگر فرمايشان كارشناس احكام را نيز قبول نداريد ، به فرموده شهيد مطهري به عنوان يك اسلام شناس كه من و امثال من در محضر وي قطره اي و بلكه هيچ هستيم،‌توجه كنيد :
ايشان مي فرمايد :
«تك همسرى» طبيعى ترين فرم زناشويى است. در تك همسرى روح اختصاص يعنى مالكيت فردى و خصوصى- كه البته با مالكيت خصوصى ثروت متفاوت است- حكمفرماست. در تك همسرى هر يك از زن و شوهر احساسات و عواطف و منافع جنسى ديگرى را «از آنِ» خود و مخصوص شخص خود مى‏داند.
نقطه مقابل تك همسرى «چندهمسرى» يا زوجيت اشتراكى است. چندهمسرى يا زوجيت اشتراكى به چند شكل ممكن است فرض شود.(1)

پي نوشت :
1. شهيدمطهرى،مجموعه‏ آثاراستاد،‌انتشارات صدرا، تهران، ج‏19، ص: 300.

سلام جناب نسیم رحمت ...
امیدوارم که خوب و سلامت باشین ...

احتمال میدهم که شما با اینگونه جملات بیشتر از من آشنایی داشته باشین ... معمولا اشخاص . وقتی میخوان در مورده چیزی بحث کنند همینگونه آغاز میکنند ... چند نمونه مثال ...

1- بستنی خیلی خوب و خوشمزه است ... ولی عزیزم نخور ممکن هست مرضه قند یگیری .
2- تحصیلات دانشگاهی بسیار خوب و عالی است و اینکه خانوم ها بتوانند تحصیلات عالی داشته باشند در اسلام نیز تاکید شده است ... اما ...

گفته های چنین اشخاصی هم از این مدل رفتاری پیروی میکنه ... صحبت سره این هست که باید کل اون کتاب خونده بشه ... و تمام اون جملات خونده بشه و سپس بشه تصویر درستی از نظر ایشون ارائه کرد ... و گرنه اینکه شما بیاین و یک جمله از اون کتاب عنوان کنین که مقصود نیست .

این اتفاق رو هم که براتون عنوان میکنم خواندنی هست ....

چندین سال پیش ... تقریبا 10 ساله پیش ... شخصی به نام مستر سین یا مستر بین ایران ظهور میکنه ... احتمال میدم که ویدیو هاش رو دیده باشین . سالن هایی رو میگرفت و شروع میکرد به خندوندن مردم .... و خیلی به خندیدن و ... تاکید میکرد ... یه روز من داشتم به صورته ناخودآگاه تلویزیون نگاه میکردم ... یه شخصی که در رتبه "آیت الله" بود و امام جمعه موقت "قم" بود داشت صحبت میکرد ... مدت زمان زیادی رو خرج تقبیه کردن این عمل کرد ... " از جملاتی ماننده اینکه مومن باید محزون باشه استفاده میکرد" و درنهایت در دعا ها گفت خداوندا مکر این انسانها رو به خودشون برگردون ... و گفت : انشالله تمام کسانی که این رسم رو راه اندازی کردند به چنان دردی مبتلا بشن ... ( نام ایشان محفوظ است)

چند وقت پیش استاد حامی ... کتابی رو عنوان کردند و در درون سایت گذاشتند ... در مورده فایده های خنده ... که توش پر از احادیث و ... بود که امام های مختلف این عمل رو تشویق کردند و ...

مشگلی که من با این نوع طرز دید دارم همینه ...
وقتی یه مردی میره ازدواج مجدد میکنه ... و همسره اولش میره از دستش شکایت میکنه ... میگین حقه شرعیشه گناه نکرده ... و قوانین کشورمون هم اون رو تایید میکنه ...
وقتی کسایی مثله من میخوان با یه مرد متاهل ازدواج کنن شروع به تقبیح عمل میکنین و ...

کمی انصاف داشته باشین .

از نظر من هم گناهه ولی تا حالا یاد گرفتم هر چیزی از نظر بنده گناهه از نظر اسلام نیست . نمیدونم چرا ؟ مثلا همین مورد. و اگر کسی منکرش هست مننون میشم حدیثی چیزی نشونم بدین که چنین ازدواجی رو باطل شمرده باشه و اگر باطل نشمرده یعنی بهش اهمیت نداده و صحیح میدونن این قضیه رو .

در خصوص پیامبر صحیح میفرمایید. این که چیز مشخصیه. وگرنه کدوم مرد امروزی میره با پیرزن ازدواج میکنه و سرپرستی خودش و بچه هاشو بگیره ؟

تا حالا یاد گرفتم هر چیزی از نظر بنده گناهه از نظر اسلام نیست . نمیدونم چرا ؟

چه خوب میشه که پیگیر همین چرا هم بشید
نه هرچیز صرفا بشه گفت ،ولی بیشتر اوقات اکثر انسانها هر چیزی رو که دلشون میخواد رو با اسلام منطبق نمیبینن میگن اسلام ....ولی جایی که باهاشون یار باشه میگن اسلام ...:ok:

اگر کسی منکرش هست مننون میشم حدیثی چیزی نشونم بدین که چنین ازدواجی رو باطل شمرده باشه و اگر باطل نشمرده یعنی بهش اهمیت نداده و صحیح میدونن این قضیه رو .

به عرف بر میگرده خواهر(البته همه این حرفا از خودم هست ها)کارشناسی نیست و اگر سوالتون اساسی هست از کارشناس بپرس چون من علمم در حد خودمه و کار خودم رو فقط راه میندازه:ok:

ولی این بحث زن گرفتن رو هم باید در عرف هم دید


شما اصلا توجه به عرض بنده هم نمیفرمایید.
اخلاق دینی = احکام دینی
ما اخلاق دینی نداریم. لطفا این تعریف را فراموش کنید. امکان دارد؟

شما میخواهید باتعریف دو عبارت اخلاق دینی و اخلاق عیر دینی به زعم خودتان بفرمایید که کار مذکور اخلاق دینی را نفی نمیکند و فقط با اخلاق غیر دینی منافات دارد!!! کلک خوبی است ولی فقط خودتان را فریب میدهید.

عرض کردم:
1- احکام دین
2- احکام اخلاقی

این دو را مخلوط نکنید تا بلکه بتوانید بگویید که در کار مذکور اخلاق دینی را رعایت کردید و به نحوی عبارت(اخلاق را رعایت کردم) را بکار ببرید!

کار شما (یا شما نوعی) کاملا امری غیراخلاقی است..والسلام.
بنابراین ببینید پایبند دین هستید یا اخلاق؟ اگر دین، که انجام دهید، گناهش خیلی نیست!!!! ولی اگر اخلاقی هستید ، سقوط اخلاقی شدیدی در انتظار شماست. البته کار مذکور مشکلات حاد روانشناسی خانواده هم برای شما (یا شمای نوعی) خواهد داشت که مورد بحث نیست

با عرض سلام خدمته شما دوست ارجمند ...

من شدیدا با شما مخالف هستم .
دین و مذهب از اون اموری هستند که شالوده تفکرات ما رو تعیین میکنند ... و اصلا یک انسانی که مذهب گرا هست با انسانی که مذهب گرا نیست تفاوت اساسی دارد .

بزار 2 نفر رو با هم مقایسه کنیم ( فرضی ) هر دو میخواهند سیاستمدار باشند ....

1- نفر اول : انسان مومن و معتقد به خدا ... این شخص در زمان جنگ میان ایران و عراق به 18 سالگی میرسه ... دو دو تا 4 تا های زندگیش رو میکنه و میخواد سیاست مدار بزرگی باشه ... میفهمه که الان یه فرصت بزرگی داره به نام شهادت ... تندی از درس و مدرسه فرار میکنه و خودش رو با هزار بدبختی و دم اینو و اون رو دیدن به صف اول جبهه میرسونه . بعدش وقتی لشگر میخواد از رویه میدون میرن رد بشه ... میبینه که الان وقتشه ... میره و تندی از فرصتش استفاده میکنه و به بالاترین سطح کمالی که یه انسان میتونسته برسه میرسه .

2- نفر دوم : رئیس سابق بانک ملی : که 3000 میلیارد تومن اختلاص کرد و گذاشت رفت ... روابط ایجاد کرد . از فرصتش استفاده کرد و ...

هر دو این انسانها سیاست مدار بودن ... اما این کجا و آن کجا ... به خاطر این هست که دین بر رویه همه چیز اثر میزاره و تعریفش رو عوض میکنه ... دو انسانی که سیاستمدار مذهبی هستن رو میشه با هم مقایسه کرد ولی مقایسه فردی که سیاستمدار غیر مذهبی است با کسی که سیاستمدار مذهبی است کاری اشتباه است .

به نظره من اخلاق هم همینگونه است ...
فرق است بین کسی که به دنبال رضای الهی است با کسی که به دنبال تعامل با انسانهاست ...

چه خوب میشه که پیگیر همین چرا هم بشید
نه هرچیز صرفا بشه گفت ،ولی بیشتر اوقات اکثر انسانها هر چیزی رو که دلشون میخواد رو با اسلام منطبق نمیبینن میگن اسلام ....ولی جایی که باهاشون یار باشه میگن اسلام ...

حقیقت اینه که من اینطور نیستم ولی اگر بخوایم صحیح ببینیم عدالت خدا نباید برای هیچ کسی سوال ایجاد کنه. اما در مورد این مسئله همونطور که گفتم حدیثی و چیزی هم نیست که نشان دهنده گناه باشه ولی میبینید که از نظر من و شما گناهه و همه انسان های که عقل دارند گناهه . پس یا خداوند قران رو برای ما نفرستاده چون این مسئله با منطق هیچ کسی نمیخونه و جور نیست یا ... هزار تا یا و سوال دیگه

به عرف بر میگرده خواهر(البته همه این حرفا از خودم هست ها)کارشناسی نیست و اگر سوالتون اساسی هست از کارشناس بپرس چون من علمم در حد خودمه و کار خودم رو فقط راه میندازه

ولی این بحث زن گرفتن رو هم باید در عرف هم دید

ولی اخه 4 زن و بینهایت صیغه عرف نیست . دستور خداوند هست . حالا یک مردی لطف کنه ! انجامش نده ... انجام ندادن این امر توسط مردها دلیل نمیشه که دستور خدا حذف بشه . من اینطوری به قضیه گاه میکنم . حقیقتا خواهان این هستم که بفهمم گناهی داره یا خیر .

ولی اخه 4 زن و بینهایت صیغه عرف نیست . دستور خداوند هست . حالا یک مردی لطف کنه ! انجامش نده ... انجام ندادن این امر توسط مردها دلیل نمیشه که دستور خدا حذف بشه . من اینطوری به قضیه گاه میکنم . حقیقتا خواهان این هستم که بفهمم گناهی داره یا خیر .
بزرگوار اصلا اینجا مسئله چند زنه شدن اقا نیست.سعی کنید بتونید موضوع هارو از هم تفکیک کنید.انچه که مورد اشکال است به هم زدن رابطه ی زن و شوهر و بر هم زدن خانواده توسط این خانومه.مسلم است این کار حرامه.جناب سجاد هم توضیح دادن این رو این مورد در مورد اقایون هم هست که اگر با عملشون خانواده ای رو به هم بریزن گناه بزرگی کردند این مورد در توضیح المسائل امام هست: مسئله 2061[FONT=B Mitra]- اگر مرد، زنى را گول بزند كه از شوهر طلاق بگيرد و زن او شود طلاق و عقد صحيح است، ولى هر دو معصيت بزرگى كرده‏اند.

جدا از مسئله ی فقهی وجدان انسان کجا رفته؟انقدر راحت در مورد به هم ریختن خانواده ی دیگران صحبت کنه.یک بچه ی طلاق به جامعه تحویل بده و....ایشان الان درگیر احساسند و متوجه فاجعه ای که ممکنه عملشون به بار بیاره نیستن متاسفانه.

سلام جناب نسیم رحمت ...
امیدوارم که خوب و سلامت باشین ...

احتمال میدهم که شما با اینگونه جملات بیشتر از من آشنایی داشته باشین ... معمولا اشخاص . وقتی میخوان در مورده چیزی بحث کنند همینگونه آغاز میکنند ... چند نمونه مثال ...

1- بستنی خیلی خوب و خوشمزه است ... ولی عزیزم نخور ممکن هست مرضه قند یگیری .
2- تحصیلات دانشگاهی بسیار خوب و عالی است و اینکه خانوم ها بتوانند تحصیلات عالی داشته باشند در اسلام نیز تاکید شده است ... اما ...

گفته های چنین اشخاصی هم از این مدل رفتاری پیروی میکنه ... صحبت سره این هست که باید کل اون کتاب خونده بشه ... و تمام اون جملات خونده بشه و سپس بشه تصویر درستی از نظر ایشون ارائه کرد ... و گرنه اینکه شما بیاین و یک جمله از اون کتاب عنوان کنین که مقصود نیست .

این اتفاق رو هم که براتون عنوان میکنم خواندنی هست ....

چندین سال پیش ... تقریبا 10 ساله پیش ... شخصی به نام مستر سین یا مستر بین ایران ظهور میکنه ... احتمال میدم که ویدیو هاش رو دیده باشین . سالن هایی رو میگرفت و شروع میکرد به خندوندن مردم .... و خیلی به خندیدن و ... تاکید میکرد ... یه روز من داشتم به صورته ناخودآگاه تلویزیون نگاه میکردم ... یه شخصی که در رتبه "آیت الله" بود و امام جمعه موقت "قم" بود داشت صحبت میکرد ... مدت زمان زیادی رو خرج تقبیه کردن این عمل کرد ... " از جملاتی ماننده اینکه مومن باید محزون باشه استفاده میکرد" و درنهایت در دعا ها گفت خداوندا مکر این انسانها رو به خودشون برگردون ... و گفت : انشالله تمام کسانی که این رسم رو راه اندازی کردند به چنان دردی مبتلا بشن ... ( نام ایشان محفوظ است)

چند وقت پیش استاد حامی ... کتابی رو عنوان کردند و در درون سایت گذاشتند ... در مورده فایده های خنده ... که توش پر از احادیث و ... بود که امام های مختلف این عمل رو تشویق کردند و ...

مشگلی که من با این نوع طرز دید دارم همینه ...
وقتی یه مردی میره ازدواج مجدد میکنه ... و همسره اولش میره از دستش شکایت میکنه ... میگین حقه شرعیشه گناه نکرده ... و قوانین کشورمون هم اون رو تایید میکنه ...
وقتی کسایی مثله من میخوان با یه مرد متاهل ازدواج کنن شروع به تقبیح عمل میکنین و ...

کمی انصاف داشته باشین .

سلام ،
من نسبت به نوشته شما قضاوتی نمی کنم، اما توصیه می کنم بقیه بخش های کتاب و سخنان استاد شهید را نیز مطالعه بفرمائید.

بزرگوار اصلا اینجا مسئله چند زنه شدن اقا نیست.سعی کنید بتونید موضوع هارو از هم تفکیک کنید.انچه که مورد اشکال است به هم زدن رابطه ی زن و شوهر و بر هم زدن خانواده توسط این خانومه.مسلم است این کار حرامه.جناب سجاد هم توضیح دادن این رو این مورد در مورد اقایون هم هست که اگر با عملشون خانواده ای رو به هم بریزن گناه بزرگی کردند این مورد در توضیح المسائل امام هست: مسئله 2061[FONT=B Mitra]- اگر مرد، زنى را گول بزند كه از شوهر طلاق بگيرد و زن او شود طلاق و عقد صحيح است، ولى هر دو معصيت بزرگى كرده‏اند.

جدا از مسئله ی فقهی وجدان انسان کجا رفته؟انقدر راحت در مورد به هم ریختن خانواده ی دیگران صحبت کنه.یک بچه ی طلاق به جامعه تحویل بده و....ایشان الان درگیر احساسند و متوجه فاجعه ای که ممکنه عملشون به بار بیاره نیستن متاسفانه.

سلام جناب هورشید ...
1- ابتدائا در مورده حرام بودن این عمل صحبت کردین در صورته امکان شماره پستی که این عمل رو حرام عنوان شده است رو قید کنین تا من بررسیش کنم ... همچنین در مورده گناه بودن این عمل صحبت شده که اینجور که من فهمیدم گناه این عمل ماننده طلاق گرفتن میمونه ... وطلاق گویا امری مکروه هست ... البته من شریک جرم میشم . نه اینکه مقصر اصلی . چون به هر حال شخصی که اشتباه میکنه ... آقایی هست که عمل طلاق رو انجام میده .... من شریک جرم در عملی مکروه میشوم ...

2- در مورده اون مساله ای که شما قید کردین در مورده مردی که زنی را از رابطه زانشویی خارج میکند تا خودش با او ازدواج کند ... هیچ دخلی به بحث ما ندارد .... مگر شما میتوانید فرض کنید که زن و مرد با هم برابر هستند ... اگر شما جرات دارین یه بار یه همچین حرفی بزنین ببینین چجوری عین مور و ملخ میریزن سرتون و ...

3- مساله آخری که میخوام در موردش صحبت کنم این هست که { الاعمال بالنیات } من میتونم به شما تضمین بدم که من هیچ قصدی در از بین زدن زندگی اونها ندارم ... هدف و نیت من این هست که با اون پسری که دوست دارم ازدواج کنم ... شاید نتیجه این دو یکی شود ... اما { الاعمال بالنیات } اعمال با خط کش نیت سنجیده میشن ... من هیچ سودی از این نمیبرم که زندگی این دو به هم بخوره .... هدفمم این نیست ... هدف من تنها این هست که به اون پسره برسم .

بزرگوار اصلا اینجا مسئله چند زنه شدن اقا نیست.سعی کنید بتونید موضوع هارو از هم تفکیک کنید.انچه که مورد اشکال است به هم زدن رابطه ی زن و شوهر و بر هم زدن خانواده توسط این خانومه.مسلم است این کار حرامه.جناب سجاد هم توضیح دادن این رو این مورد در مورد اقایون هم هست که اگر با عملشون خانواده ای رو به هم بریزن گناه بزرگی کردند این مورد در توضیح المسائل امام هست: مسئله 2061- اگر مرد، زنى را گول بزند كه از شوهر طلاق بگيرد و زن او شود طلاق و عقد صحيح است، ولى هر دو معصيت بزرگى كرده‏اند.

جدا از مسئله ی فقهی وجدان انسان کجا رفته؟انقدر راحت در مورد به هم ریختن خانواده ی دیگران صحبت کنه.یک بچه ی طلاق به جامعه تحویل بده و....ایشان الان درگیر احساسند و متوجه فاجعه ای که ممکنه عملشون به بار بیاره نیستن متاسفانه.

دقیقا مسئله همینه چون گویا شما هم به متن یاشون دقت نکردین. همین رفتار اگر از یک آقا سر بزنه ، موردی نداره و مرد میشه 2 زنه . و باز هم 2 زنه حق مرده و یارادی نداره

حالا یک بانو این رو عنوان کرده و میخواد اینکارو بکنه و مرد بشه 2 زنه . (حالا اینکه طلاق بگیره یا نگیره ) . گناهی که در مورد قبل نبود در مورد زن الان هست . جالبه یک کلمه مرد تبدیل شد به زن و عمل مرد شد عمل زن و بیگناهی تبدیل شد به گناه کبیره

اما فرمودید حرامه ؟ من گفتم ثابت کنید حرامه با حدیث و آیه وگرنه عقل بنده در تاپیک های قبلی هم همینو به من یاداوری کرد که حرامه و حرام رو نباید انجام داد ولیکن فرقش در تاپیک هیا قبلی این بود که مرد با همین وضعیت زن دوم یمگرفت و هیچ گناهی نبود ، الان شد حرام ؟ این باید توسط کلام خدا و معصومین ع ثابت بشه نه حرف این و اون وگرنه بنده هم در تاپیک های قبلی گفتم این کار مرد حرامه و این ازئواج دومش که بدین صورت کل گرفته حرامه ولی حسابی حال منو جا آوردن با نظرات زیباشون !

این هم که فرمودید در توضیح المسائل امام خمینی ره است ، ایشان بسیار برای من قابل احترام هستند زیرا رهبر انقلاب ما هستند ولیکن من نیاز به سخن خدا و معصوم ع دارم تا بدونم هر مرجعی چطور به این حکم رسیده ؟

مثلا کتاب فقهی ما م لا یحضره الفقیه هست که بیشتر مسائل رو ازش ر آروردیم و طبق اون حکم میدیم . آیا در این کتاب چنین چیزی ذکر شده و سس نیاز به بررسی سندی داره

و گفتید وجدان ؟ بله وجدان من هم هیچ کدام از اینها رو قبول نمیکنه و هیمنطور عقلم و احساسم و تمامی وجودم ولی در تاپیک هایی که همین مورد و سوال رو زهار بار پرسیدم ولی به جای یک زن ، مرد قرار داشت کسی حتی به خودش زحمت نداد که همین مسئله در رساله امام ره رو یادآور بشه و همه موافق بودند . مسئله زن بودن هست و این همون چیزی هست که فاطمه جان میخوان نشون بدن .

با عرض سلام خدمته شما دوست ارجمند ...

من شدیدا با شما مخالف هستم .
دین و مذهب از اون اموری هستند که شالوده تفکرات ما رو تعیین میکنند ... و اصلا یک انسانی که مذهب گرا هست با انسانی که مذهب گرا نیست تفاوت اساسی دارد .

بزار 2 نفر رو با هم مقایسه کنیم ( فرضی ) هر دو میخواهند سیاستمدار باشند ....

1- نفر اول : انسان مومن و معتقد به خدا ... این شخص در زمان جنگ میان ایران و عراق به 18 سالگی میرسه ... دو دو تا 4 تا های زندگیش رو میکنه و میخواد سیاست مدار بزرگی باشه ... میفهمه که الان یه فرصت بزرگی داره به نام شهادت ... تندی از درس و مدرسه فرار میکنه و خودش رو با هزار بدبختی و دم اینو و اون رو دیدن به صف اول جبهه میرسونه . بعدش وقتی لشگر میخواد از رویه میدون میرن رد بشه ... میبینه که الان وقتشه ... میره و تندی از فرصتش استفاده میکنه و به بالاترین سطح کمالی که یه انسان میتونسته برسه میرسه .

2- نفر دوم : رئیس سابق بانک ملی : که 3000 میلیارد تومن اختلاص کرد و گذاشت رفت ... روابط ایجاد کرد . از فرصتش استفاده کرد و ...

هر دو این انسانها سیاست مدار بودن ... اما این کجا و آن کجا ... به خاطر این هست که دین بر رویه همه چیز اثر میزاره و تعریفش رو عوض میکنه ... دو انسانی که سیاستمدار مذهبی هستن رو میشه با هم مقایسه کرد ولی مقایسه فردی که سیاستمدار غیر مذهبی است با کسی که سیاستمدار مذهبی است کاری اشتباه است .

به نظره من اخلاق هم همینگونه است ...
فرق است بین کسی که به دنبال رضای الهی است با کسی که به دنبال تعامل با انسانهاست ...



من که از این مثال شما هیچی نفهمیدم!!! خدایی چندبار هم خوندم ولی اصلا ارتباط این دو باهم و با حرف من و با مساله خودتون رو درک نکردم! بگذارید به حساب گیج و گنگی من! از این بگذریم.
با وجود آن نفهمیدن ولی من این فرمایش شما را کاملا خوب فهمیدم و درک میکنم دقیقا چه میفرمایید:


فرق است بین کسی که به دنبال رضای الهی است با کسی که به دنبال تعامل با انسانهاست .

آی گفتی!
واقعا فرق است...سخن کاملا درستی است و البته اکثر دوستان اینجا این نکته شما را دقت نمیکنند هی میخواهند حرف خودشان را بزنند.
بنابران به نظر مخلص دیگه مشخصه! شما که ظاهرا فقط و فقط و فقط دنبال رضای الهی هستید و نه چیز دیگری برای محکم کاری و اجرای فریضه تقلید میتونید با مرجع تقلیدتون هم مذاکره بفرمایید تا مطمئن شوید که به بخش (رضای الهی)دین شما آسیب کمتری میرسد. انشاالله تعالی ایشان هم به جز پاره ای توصیه های اخلاقی از خودشان چیز دندانگیری بلحاظ حکم فقهی بر حرمت این داستان نخواهد یافت! شما حساب کار را قبلا کرده اید. متدین باهوشی هستید!
اخلاق غیر دینی را هم که وقعی نمیگذارید ، تقبیح مردم هم که از اخلاق غیر دینی نشات میگیرد قطعا اهمیتی ندارد . شما حسابتان با خداست نه با مردم و نه حتی با خودتان! با استمرار در دین داری و احتمالا طلب شفاعت و دعا و نذر و نیاز بیشتر به مرور زمان کاملا از اخلاق غیر دینی خالی خواهید شد . نگران آن هم نباشید.

راستی تا کنون به صحنه هایی مثل سربریدن آدم ها توسط طالبان یا فروش دختران در افغانستان (کاملا متدینانه بر مبنای اذن ولی) و سایر .....دقت کردید . اینها کاملا پایبند رضای الهی هستند و شما کمترین نگرانی و تشویش را در صورت مجاهدی که چاقویش گلوی یک انسانی را میبرد یا به مغز یک انسان شلیک میکند نمیبینید. اینها مراتب بالاتر جلب رضای الهی و کشتن اخلاق غیر دینی در خود است

آی گفتی!
واقعا فرق است...سخن کاملا درستی است و البته اکثر دوستان اینجا این نکته شما را دقت نمیکنند هی میخواهند حرف خودشان را بزنند.
بنابران به نظر مخلص دیگه مشخصه! شما که ظاهرا فقط و فقط و فقط دنبال رضای الهی هستید و نه چیز دیگری برای محکم کاری و اجرای فریضه تقلید میتونید با مرجع تقلیدتون هم مذاکره بفرمایید تا مطمئن شوید که به بخش (رضای الهی)دین شما آسیب کمتری میرسد. انشاالله تعالی ایشان هم به جز پاره ای توصیه های اخلاقی از خودشان چیز دندانگیری بلحاظ حکم فقهی بر حرمت این داستان نخواهد یافت! شما حساب کار را قبلا کرده اید. متدین باهوشی هستید!
اخلاق غیر دینی را هم که وقعی نمیگذارید ، تقبیح مردم هم که از اخلاق غیر دینی نشات میگیرد قطعا اهمیتی ندارد . شما حسابتان با خداست نه با مردم و نه حتی با خودتان! با استمرار در دین داری و احتمالا طلب شفاعت و دعا و نذر و نیاز بیشتر به مرور زمان کاملا از اخلاق غیر دینی خالی خواهید شد . نگران آن هم نباشید.

راستی تا کنون به صحنه هایی مثل سربریدن آدم ها توسط طالبان یا فروش دختران در افغانستان (کاملا متدینانه بر مبنای اذن ولی) و سایر .....دقت کردید . اینها کاملا پایبند رضای الهی هستند و شما کمترین نگرانی و تشویش را در صورت مجاهدی که چاقویش گلوی یک انسانی را میبرد یا به مغز یک انسان شلیک میکند نمیبینید. اینها مراتب بالاتر جلب رضای الهی و کشتن اخلاق غیر دینی در خود است

سلام ...
جناب Manmehdiam .... ایشالله که خوب و خوش هستی ...
به قوله یکی از دوستانه همین سایت ... مگه ما چی غیر از اسلام داریم .

هزاران نفر مسیری برای خودشون انتخاب کردن و دارن توش قدم بر میدارن ...

1- یکی میشه طالبان .
2- یکی میشه وهابیت .
3- یکی میشه شیعه .
4- یکی میشه شافعی و مالکی .
5- یکی میشه سلمان رشدی .
6- یکی میشه شمس و مولانا .
7- یکی میشه حافظ که عاشق بود و خمره به دوش و حافظ قرآن .
8- یکی میشه زاهد ظاهر پرست .
9- یکی میشه فاطمه .
10- یکی هم میشه ملاصدرا .
11- یکی هم میشه ابن سینا .

همشون هم دارن میزنن تو سره همیدگه ....

خوب تو هم مثله من باش ... چی میشه ... نه طالبان باش . نه کسی که چاقو گردن گردن کسی میزاره ... نه حافظ باش و نه ابن سینا .... سعی کن بهترین مسیر رو انتخاب کنی ... و اونو ادامه بدی ... از هیچ چی هم نترس ... باور کن من به یقین به این مطلب رسیدم که با تمام تفاصیلی که شما عنوان کردین ... باز هم مومن بودن بهتر از مومن نبودن هست . میدونم که خودت هم بهش رسیدی ... فقط من و شما دنباله بهترین مسیر هستیم و فکر میکنیم که مسیری میتونستیم پیدا کنیم که بهتر و معقولانه تر و مهربانانه تر باشه ...

من خیلی وقت هست که از کوچه ... وجود داشتن یا نداشتن خداوند گذر کردم ... الان 10 سالی هست که تو کوچه عدالت خدا گیر کردم و هر کاری میکنم نمیتونم بیرون بیام ... ایشالله یکی بتونه منو بیرون بیاره ... تمام پستهام و شبهه هام رو هم اگر نگاه کنی ریشه اش عدالت خداست ...

اینی که لطف کردین و منو باهوش خطاب کردین تشکر میکنم ... ولی باهوش بودن فایده نداره . زرنگ بودنه که خوب هست .... کاشکی زرنگ تر بودم ...

موفق باشی ....

سلام جناب هورشید ...
1- ابتدائا در مورده حرام بودن این عمل صحبت کردین در صورته امکان شماره پستی که این عمل رو حرام عنوان شده است رو قید کنین تا من بررسیش کنم ... همچنین در مورده گناه بودن این عمل صحبت شده که اینجور که من فهمیدم گناه این عمل ماننده طلاق گرفتن میمونه ... وطلاق گویا امری مکروه هست ... البته من شریک جرم میشم . نه اینکه مقصر اصلی . چون به هر حال شخصی که اشتباه میکنه ... آقایی هست که عمل طلاق رو انجام میده .... من شریک جرم در عملی مکروه میشوم ...
2- در مورده اون مساله ای که شما قید کردین در مورده مردی که زنی را از رابطه زانشویی خارج میکند تا خودش با او ازدواج کند ... هیچ دخلی به بحث ما ندارد .... مگر شما میتوانید فرض کنید که زن و مرد با هم برابر هستند ... اگر شما جرات دارین یه بار یه همچین حرفی بزنین ببینین چجوری عین مور و ملخ میریزن سرتون و ...
3- مساله آخری که میخوام در موردش صحبت کنم این هست که { الاعمال بالنیات } من میتونم به شما تضمین بدم که من هیچ قصدی در از بین زدن زندگی اونها ندارم ... هدف و نیت من این هست که با اون پسری که دوست دارم ازدواج کنم ... شاید نتیجه این دو یکی شود ... اما { الاعمال بالنیات } اعمال با خط کش نیت سنجیده میشن ... من هیچ سودی از این نمیبرم که زندگی این دو به هم بخوره .... هدفمم این نیست ... هدف من تنها این هست که به اون پسره برسم .

جناب سجاد بر هم زدن رابطه ی زن و شوهر رو گفتن حرامه.و باعث طلاق شدن...نه ازدواج با مرد زن دار.شما گویا پست اولتون رو فراموش کردین!!!
اون حکم هم ربطی به تساوی زن و مرد نداره.عرض کردم سعی کنید موضوع ها رو تفکیک کنید...مسله باعث طلاق دو نفر شدن است.طلاق مکروه است نه بر هم زدن رابطه ی زن و شوهر.نیتتون هر چی که هست در نهایت خودخواهی دارید یه خانواده رو از هم میپاشونید...خودتونو گول نزنید!!خودتونم خوب میدونید دارید چی کار میکنید!امیدوارم لا اقل اون اقا انقدر عفیف و با شعور باشه که تن به این کار نده و گرنه که هر کسی همون چیزی نسیبش میشه که لایقشه....
حرفای قشنگ زدن و ادعای اخلاق کردن راحته اما...
موفق باشید

سلام و عرض ادب

راستی به نظرم در پاسخ به خودتون به امضاتون هم توجه کنید خوب باشه.:ok:

[FONT=arial]وَلَا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَكْتُمُوا الْحَقَّ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ



[FONT=arial]و حق را با باطل مخلوط و مشبه نکنید و


[FONT=arial] حق را پنهان مسازید


[FONT=arial] در حالی که میدانید .
[FONT=arial]البقره (42)



خواهر من داری می خوای از شرع استفاده کنی تا نیات و احساسات و خواسته هات جنبه دینی مذهبی بگیره؟

خودت می دونی

شما الان درگیر احساساتی

یکیو می خواستی مدتها داری بهش فک می کنی و ... این جور مواقع احساسات مثل موریانه قدرت تفکر رو می خوره
که شاید واسه همه پیش بیاد

فقط... اگر تونستی وقت کردی امیدوارم یه بار دیگه عقلانی فک کنی این آقا همونی هس که شما رو خوشبخت کنه؟

در بارش با یه آدم فهمیده صحبت کن
شاید اونی نباشه که شما می خوای

آدمی که یه بار خیانت کنه دفعه دومم می تونه.

اومدیم و بعد عقد گفت زن اولمم می خوام...

طلاق عرش خدا رو می لرزونه
شاید یکی از دلایلش این باشه که زنی که تنهاس و یه بار شکست خورده به خودش اجازه میده آشیونه آدمای دیگه رو برای خوشبختی خودش ویرون کنه

نمی دونم شاید یه مدت دیگه خانم اون آقا بیاد اینجا و بگه می خوام با یه مرد زن دار دیگه ازدواج کنم...

به هر حال خودتون بهتر می دونین

سلام جناب کارشناس نسیم رحمت گرامی

لطفا به این سوال هم جواب دهید

با تشکر

سلام

سوالی دارم از جناب کارشناس محترم

اگر مردی یا زنی پس از ازدواج و حتی داشتن بچه دید که همسرش او را از نظر جنسی و روحی قانع نمی کنه
تکلیف این مرد و زن چیست ؟


جناب سجاد بر هم زدن رابطه ی زن و شوهر رو گفتن حرامه.و باعث طلاق شدن...نه ازدواج با مرد زن دار.شما گویا پست اولتون رو فراموش کردین!!!
اون حکم هم ربطی به تساوی زن و مرد نداره.عرض کردم سعی کنید موضوع ها رو تفکیک کنید...مسله باعث طلاق دو نفر شدن است.طلاق مکروه است نه بر هم زدن رابطه ی زن و شوهر.نیتتون هر چی که هست در نهایت خودخواهی دارید یه خانواده رو از هم میپاشونید...خودتونو گول نزنید!!خودتونم خوب میدونید دارید چی کار میکنید!امیدوارم لا اقل اون اقا انقدر عفیف و با شعور باشه که تن به این کار نده و گرنه که هر کسی همون چیزی نسیبش میشه که لایقشه....
حرفای قشنگ زدن و ادعای اخلاق کردن راحته اما...
موفق باشید

سلام هورشید جان ... امیدوارم که خوب و خوش و سلامت باشی ...

1- جناب استاد سجاد در پست مذکور اشاره کردند که این عمل باعث میشه عرش خداوند به لرزه بیاد و اشاره کردند که عملی که موجب به لرزه در اومدن عرش خداوند بشه ... حتما گناه هستش ... من به پست ایشون دوباره مراجعه کردم ... و چیزی در مورده حرام بودن عمل طلاق یافت نکردم . اگر امکان هست شماره پست رو مرقوم فرمائید تا بتونم مراجعه کنم .

2- هورشید جان من یک بار خدمتتون عارض شدم ... الاعمال بانیات ... اعمال با خط کش نیت سنجیده میشوند ... فرض کن شما یه دونه سوسک رو میگری و جهت تفریح کردن میکشیش ... آیا گناهکاری ... صد در صد ... ولی حالا فرض کن یه شیلنگ آب دستت میگیری و میری باغچه رو آبیاری میکنی ... یه چیزی در حدود 1000 تا مورچه . 4... 5 تا سوسک و ... رو میکشی ... آیا اون دنیا بازخواستت میکنند ... خیر ... چون نیت شما آبیاری باغچه خونتون بوده ... حالا هزاران موجوده زنده هم کشته شدند به درک ... من یک بار تاکید کردم ... من هیچ قصدی مبنی بر فتنه گری ... برهم زدن میان زن و شوهر ... بدبخت کردنه بچه ایشان و ... ندارم . من هدفم مشخص هست ... میخواهم به اون پسری که میخواهم برسم ... و برای این کار من هیچ فعل حرامی رو مرتکب نمیشم ... تنها اون آقا مرتکب فعل مکروهی میشود و در بدبینانه ترین حالت من شریک جرم در فعلی مکروه خواهم شد .

سلام جناب هورشید ...
1- ابتدائا در مورده حرام بودن این عمل صحبت کردین در صورته امکان شماره پستی که این عمل رو حرام عنوان شده است رو قید کنین تا من بررسیش کنم ... همچنین در مورده گناه بودن این عمل صحبت شده که اینجور که من فهمیدم گناه این عمل ماننده طلاق گرفتن میمونه ... وطلاق گویا امری مکروه هست ... البته من شریک جرم میشم . نه اینکه مقصر اصلی . چون به هر حال شخصی که اشتباه میکنه ... آقایی هست که عمل طلاق رو انجام میده .... من شریک جرم در عملی مکروه میشوم ...

در تعریف مکروه گفته اند : مکروه عملی است که ترک آن مطلوب است وثواب دارد وانجامش عذاب ندارد
پس هر کسی هم مقصر اصلی باشه ، گناهی بر اون نیست چه برسه به شریک جرمش :ok:

جواب من هم اگر بدین ممنون میشم و به نظرم تا با حدیث و سند از معصوم ع گناه بودن یا نبودنش اثبات نشود ، بحث هم نتیجه نداره و من فکر میکنم اگر سندی حدیثی چیزی بود تا الان بزرگواران نشان میدادند و نشان ندادنش دلیل بر این هست که این عمل گناه نیست .... و در این صورت چه راه بزرگی برای حرام سرای شرعی باز شده در دین

از نظر من هم گناهه ولی تا حالا یاد گرفتم هر چیزی از نظر بنده گناهه از نظر اسلام نیست . نمیدونم چرا ؟ مثلا همین مورد. و اگر کسی منکرش هست مننون میشم حدیثی چیزی نشونم بدین که چنین ازدواجی رو باطل شمرده باشه و اگر باطل نشمرده یعنی بهش اهمیت نداده و صحیح میدونن این قضیه رو

سلام جناب کارشناس نسیم رحمت گرامی
لطفا به این سوال هم جواب دهید
با تشکر
نقل قول نوشته اصلی توسط بی نظیر نمایش پست ها
سلام
سوالی دارم از جناب کارشناس محترم

اگر مردی یا زنی پس از ازدواج و حتی داشتن بچه دید که همسرش او را از نظر جنسی و روحی قانع نمی کنه
تکلیف این مرد و زن چیست ؟

سلام و عرض ادب،
در صورت وجود چنین مشکلی باید به کارشناس مشاوره دینی، تاکید می کنم مشاوره دینی؛ مراجعه کنند و مشکل خود را با ایشان مطرح و به کمک ایشان راهکاری بیابند.
صرف عدم اقناع جنسی و روحی دلیل قانع کننده ای نیست. تجربه نشان داده است جز در موارد محدود در بسیاری از موارد تصورات غلط این ابهامات ار در ذهن ما ایجاد می کند.
به هر حال امیدوارم این موضوع را کارشناس مشاور " استاد حامی" پاسخ دهند.

با سلام برکاربر FT_Mohammadi
کار شما همان طور گه گفتین اگه عمل کنین گناه نیست اما ممکنه غیر اخلاقی باشه
نکته بعدی اینکه به چنین مردی اطمینانی نیست جهت زندگی مشترک
و نکته آخر اینکه اگه فردا زن دیگه ای همین کار رو با شما کرد نباید ناراحت شین هر چی عوض داره گله نداره:Gol:

از نظر من هم گناهه ولی تا حالا یاد گرفتم هر چیزی از نظر بنده گناهه از نظر اسلام نیست . نمیدونم چرا ؟ مثلا همین مورد. و اگر کسی منکرش هست مننون میشم حدیثی چیزی نشونم بدین که چنین ازدواجی رو باطل شمرده باشه و اگر باطل نشمرده یعنی بهش اهمیت نداده و صحیح میدونن این قضیه رو

در تاپبک مربوط مطرح کنید تا کارشناسان محترم پاسخ بدن..
اما اگر منظورتون پستی است که در جواب بنده نوشتید بنده به مسئله ی فقه تقلیدی که از اصول مدهب شیعه است معتقدم.و حکم مرجعم (چون خودم مجتهد نیستم) برام حکم دین رو دارد....مبنای صحبت شما با بنده متفاوت هست...(گرچه این مسئله به وضوح در ایات قران امده و سنت پیامبر و ائمه هم ان رو تایید میکنه)

در تعریف مکروه گفته اند : مکروه عملی است که ترک آن مطلوب است وثواب دارد وانجامش عذاب ندارد
پس هر کسی هم مقصر اصلی باشه ، گناهی بر اون نیست چه برسه به شریک جرمش

بزرگوار چرا انقدر اصرار دارید بر خلاف امضای خانم محمدی عمل کنید؟!طلاق مکروه است بر هم زدن رابطه ی زن و شوهر و باعث طلاق شدن به لرزه در اوردن عرش خدا!(باز هم پست اول تاپیک رو یاداور میشم)
(نیت ایشون هر چی که هست اثر عملشون همینه.بخوایم با منطق ایشون عمل کنیم بابت قتل غیر عمد هم نباید دیه بگیریم چون نیت کشتن فرد مقابل نیوده!!!!ملاک بودن نییت در عمل یه معنی این نیست که افراد مسئول نتیجه و عواقب کارهاشون نیستند)

سلام....:hamdel:
20 صفحه خیلی زیلد بود من وقت نکردم همش و بخونم....
ولی یه یه سخن از مولا علی (ع) هست که میفرمایند....هر آنچه برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند و هر آنچه برای خود نمی پسندی برای دیگران هم مپسند......
من اگه باشم همچین کاری نمی کنم......موفق باشید:Gol:

بزرگوار چرا انقدر اصرار دارید بر خلاف امضای خانم محمدی عمل کنید؟!طلاق مکروه است بر هم زدن رابطه ی زن و شوهر و باعث طلاق شدن به لرزه در اوردن عرش خدا!(باز هم پست اول تاپیک رو یاداور میشم)

بنده دقیقا دبنال حق هستم و وقتی دیدم همین کار را مردان کردند و گناه نبود و زن فقط قصد انجامش را داشت و گناه شد ، فهمیدم این حق معنای مختلفی داره و اینکه شما هر بار میفرمایید مکروه هست ، مکروه که گناه نیست و عذابی هم ندارد .

اول اینکه طلاق مکروه هست پس هر کسی طلاق گرفت ، عذاب خواهد شد ؟ خیر

در تعریف مکروه گفته اند : مکروه عملی است که ترک آن مطلوب است وثواب دارد وانجامش عذاب ندارد . پس وقتی از نظر خداوند فقط مکروه هست و مکروه عذاب در پی ندارد بنده این رو به عنوان امضای تصدیق خدا بر این عمل در نظر میگیرم

و فرمودید طبق امضای خانوم محمدی :

و حق را با باطل مخلوط و مشبه نکنید و حق را پنهان مسازید در حالی که میدانید .
البقره (42)

پس لطفا به من برچسب نزنید که حق را باطل در آمیختم و گناه کردم ! چه گناهی ؟ مکروه شد گناه ؟ ثابت کنید لطفا ! چون ما طور دیگری خواندیم و در این صورت هر کسی طلاق گرفت گناه مرتکب شده

پس اگر گناه هست و حق دیگران پایمال میشود و خدا آگاه هست که گناه هست چرا خدا حق را پنهان ساخته و ما حدیثی و آیتی در این مورد نمیبینیم ؟
خیر ، پذیرفتنش برای من و شما و و به تازگی برای بعضی مردان که شنیدند یک زن قصد انجامش را دارد و گناه هم نیست سخت هست. بله عزیز . برای من هم سخت هست و سالهاست دارم با این مورد زندگی میکنم و با همین قانون خدا دست و پنجه نرم میکنم که بفهمم کجای این کارش یک اتم و فقط یک سر سروزن برای من یادآور عدالت بزرگی خدا هست ؟ و تا بدینجا عدالتی ندیدم در این موضوع و اگر در خصوص موضوع به این بزرگی که بر هم زننده ی آرامش جامعه هست و بنیان خانواده ها از هم گسسته میشود هیچ مطلبی از سوی خدا یا فرستادگانش نیست ، مقصر من نیستم . جوابگو هم من نیستم چون همین سوالات شما ، حتی بسیار فراتر از اون در ذهن من هست و جوابی برای آن نیست و پیدا نکردم و اگر بود تا الان یک نفر از بزرگواران کارشناس حتما نشان ما میداد . فکر میکنید من قبول کردم این عمل را ؟ زشت تر و شنیع تر از این عمل خیانت و بولهوسی در نظر من چیز دیگری نیست . ولی گویا نظر خدا با من یکی نیست و به این موضوع اهمیتی نداده و خیلی خسته ام که تکرار کنم که این بیخیالی و نبود جواب چقدر روح من رو خراشیده و دین رو در نظر من بی ارزش کرده . چه کنم که گفتنش دردی را دوا نخواهد کرد ؟

من در تاپیک های متعددی داشتم همین گناه بودن این عمل رو نشان میدادم که البته در همه ی اون تاپیکها به استثنای این یکی که یک بانو در باره ش حرف زده ، همش در باره مردان بوده که چنین کردند و دو زنه شدند و حقشون هم بود و بنده هر چقدر مثل الان شما فریاد زدم و به در و دیوار کوبیدم خودمو ، به جایی نرسیدم و حتی به گفته دوستان ! بنده در مقابل فرمان خدا دارم ایستادگی میکنم و مرد رو از حقش !!!! محروم میکنم و من هم با نا امیدی تاپیک رو ترک کردم .

در تاپبک مربوط مطرح کنید تا کارشناسان محترم پاسخ بدن..
اما اگر منظورتون پستی است که در جواب بنده نوشتید بنده به مسئله ی فقه تقلیدی که از اصول مدهب شیعه است معتقدم.و حکم مرجعم (چون خودم مجتهد نیستم) برام حکم دین رو دارد....مبنای صحبت شما با بنده متفاوت هست...(گرچه این مسئله به وضوح در ایات قران امده و سنت پیامبر و ائمه هم ان رو تایید میکنه)

ما در مسائل امروز به مواردی برخورد میکنیم که قبلا وجود نداشت و نیازمند حکم جدید هست که از مراجع عظام میگیریم. ولی این مسئله که یکی از مهمترین و رایج ترین مسئله ما در دین هست ، آیا حتی یک کلمه از یک معصوم در باره آن و رد کردنش وجود نداره ؟ نبود حدیث ، گویا دلیل بر صحت انجام این عمل هست

و دوباره تاکید میکنم قبل از جبهه گیری ، دقت کنید که بنده نیز مخالف این عمل هستم به طور صد در صد و گناه محسوب میشه نزد من ! ولی وقتی نزد خداوند گناه نیست و نه آیتی و نه حدیثی ... هیچ چیز نمیبینم ، این باعث تعجب خودم هم شده . پس فکر کنم باید از خداوند بپرسیم یا بپرسید که چرا حرامش نکرده و فقط مکروهه و مکروه هم عذاب در پی نداره نه از من که بنده ی خدا هستم و در چیستی این حکم مانده ام !

با سلام برکاربر FT_Mohammadi
کار شما همان طور گه گفتین اگه عمل کنین گناه نیست اما ممکنه غیر اخلاقی باشه
نکته بعدی اینکه به چنین مردی اطمینانی نیست جهت زندگی مشترک
و نکته آخر اینکه اگه فردا زن دیگه ای همین کار رو با شما کرد نباید ناراحت شین هر چی عوض داره گله نداره:Gol:

سلام آقا وحید ...

1- امکانش هست بگین کجاش غیره اخلاقی هست ... قبول دارم معروف نیست ... اما چرا غیر اخلاقی هست ؟؟؟ امکانش هست یه توضیحی بدین ...
2- آقا وحید میشه به چنین مردی اعتماد کرد ... یه سری راه ها و روشها وجود داره ... که مانع این مساله میشه که شوهرت به یه دختره دیگه وابسته بشه ... کافی هست اونها رو رعایت کنی ...
3- اشتباه میکنه دختری بخواد با من همچین کاری بکنه ... پوستش رو میکنم ...

آقا وحید ...
فرض کن شما 10 سال درس خوندی و 10 سال تجربه کاری داری ... بعدش میری و یه شرکت میزنی ... و از هزاران ساعت تجربه و اندوخته علمی ات استفاده میکنی ... بعدش یه نظافت چی استخدام میکنی تا شرکتت رو تمییز کنه ... وقتی ایشون میاد و میخواد شرکت شما رو تمییز کنه ... میگی { هر آنچه برای خود میپسندی برای دیگران نیز بپسند و آنچه برای خود نمیپسندی برای دیگران نیز نپسند } این طرز تفکر اشتباه هست میتونم هزاران ساعت در موردش صحبت کنم ... عمل . نظر . داده . شئی میتواند برای من شیرین و برای انسانه دیگری زهر هلاهل باشه ... من ابزارها ... ماشین ها و تمهیداتی رو اندیشه میکنم که هیچ دختری نتونه این کار رو انجام بده ... خوشبختی ماله من هست چون لایقش هستم و براش تلاش میکنم .

موضوع قفل شده است