اما شما در هیچکدام از تاپیکهای که شرکت کرده اید به دنبال جواب نبودید.
شما انچنان سخن می گویید که گویی وحی بهتون نازل میشه
بخاطر این تهمت باید در قیامت جوابگوی من باشید و من هرگز شمارو نمی بخشم
امام عشق;459964 نوشت:
در تاپیک ثابت شده است که زن شوهردار نمیتواند ازدواج کند.اما شما با استدلالهای بی منطق سعی دارید جوری پیش بروید که همه متقاعد شوند زن شوهردار میتواند ازدواج کند.
برداشتهای اشتنباه و کج فهمی شما دلیل بر این نتیجه گیری است
دقیقا مثل اون تاپیکی که من لیستی از رهبران زن جهان را اوردم که نام اسراییل هم توش بود
و شما گفتین
اها گفتی اسراییل !!!! دیدی طرفدار اسراییلی :Khandidan!:
اینه منطق شما اوردن نام اسراییل یعنی طرفداری از اسراییل :Gig::Moteajeb!:
خوب من چطوری با شما بحث کنم وقتی عقلت اینقدره
بخدا که چند تا طرفدار مثل شما بسه که اسلام رو از بین ببره
امام عشق;459964 نوشت:
شما بدون منطق میگویی اسلام بخاطر اینکه پدر بچه مشخص نیست چنین گفته است
باز هم تهمت
امام عشق;459964 نوشت:
شما و دوستانتان عادت دارید وقتی در پاسخ عاجز میشوید بگویید دیگر با من سخن نگو و یا دیگر بنده با کسی سخن نمیگویم
من وقت اضافه ندارم با افراد ی که تهمت می زنند و اهل فکرو استدلال نیستند بحث کنم
راه چهارمی هم من پیشنهاد می کنم
قضاوت کنید کدام بهتر است
4) با حفظ رابطه ازدواج قبلی بعنوان اسیر و کنیز در میان مسلمانان باقی بماند
و حق طلاق گرفتن و ازدواج دوباره یا ماندن بر سر ازدواج قبلی به خودش واگذار شود
موفق باشید
گرچه احکام الهی پیشنهاد بردار نیست و اهل ایمان باید تابع محض دستورات الهی باشند:
وَ ما كانَ لِمُؤْمِنٍ وَ لا مُؤْمِنَةٍ إِذا قَضَى اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَمْراً أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَ مَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً مُبيناً(احزاب/36)
هيچ مرد و زن با ايمانى حق ندارد هنگامى كه خدا و پيامبرش امرى را لازم بدانند، اختيارى (در برابر فرمان خدا) داشته باشد و هر كس نافرمانى خدا و رسولش را كند، به گمراهى آشكارى گرفتار شده است
اما در عین حال، پیشنهاد شما چند اشکال ساده دارد:
1- وقتی زنی کنیز شد، دیگر چیزی به اسم طلاق ندارد! کنیز مطابق احکام اسلامی «آزاد» می شود.
2- وقتی اختیار تام به او بدهید، از آنجا که اسیر شده و هنوز کینه جنگ با مسلمانان را به دل دارد، بدون تردید ماندن بر ازدواج پیشین و گریز از مملکت اسلامی را انتخاب می کند (که یک آفتش را قبلا عرض کردم؛ ممکن است بس از بازگشت، با تقویت مجدد جبهه کفر، آنان را دوباره بر علیه مسلمانان بشوراند)!
3- ماندن بر ازدواج پیشین، درست همانند فرض دومی است که در پاسخ #11 اشاره کردم و گفتم:
صدیقین;459597 نوشت:
اين گونه زنان،
1- يا بايد به محيط كفر بازگردانده شوند،
2- يا بدون شوهر در ميان مسلمانان بمانند،
3- و يا رابطه آنان با شوهران سابق قطع شود و از نو ازدواج کنند.
صورت اول بر خلاف اصول تربيتى اسلام است، صورت دوم هم ظالمانه است، بنا بر اين تنها راه صحیح و معقول همان راه سوم است که اسلام تجویز فرموده است.
به نظر من نباید حق انتخاب از انسانها سلب بشه همین :Gol:
بله، به نظر بنده هم نباید حق انتخاب را از یک انسان سالم _که دیگران از دست او در امانند_ سلب کرد، اما از یک انسان مریض و مهاجم چی؟! آیا او هم به همان اندازه، حق انتخاب دارد؟!
اگر آری، پس عدالت مسأله کجا رفته؟! این جوری که سنگ روی سنگ بند نمی شود و مهاجم با خاطری آسوده از این مساله که "اگر اسیر شود دوباره آزاد می گردد"، هر وقت هوسش کشید، به میهن اسلامی حمله می کند!
اگر نه، پس بفرمایید با او چکار کنند؟! غیر از فرض هایی که عرض کردم راهی دارد؟!
اینکه عرض می کنم به فرض مسأله دقت نمی کنید برای همین است که گویا فکر می کنید آن زن، یک خانم باشخصیت و تحصیل کرده ی از فرنگ برگشته است و با شما با کمال ادب و احترام صحبت و مذاکره می کند! خیر، او به خانه و کاشانه و سرزمین شما حمله کرده و به همراه همرزمان کافرش، خدای ناکرده به جان و مال و ناموس شما سوء قصد نموده!
با این آدم چکار باید کرد؟!
برمی گردید به او می گویید: ببخشید خانم! اشتباهی تشریف آوردید! اینجا خانه شما نیست! خانه شما از آن طرفی است!
یا اینکه با اقتدار تمام با او برخورد می کنید و جانانه از جان و مال و ناموستان دفاع می کنید و متجاوز را بیرون می رانید و اگر اسیر شد، به جای رفتار غیر انسانی و شکنجه و آزار و کشتن او _که فراوان در لشکرکشی ها و تجاوزهای غیر مسلمانان دیده می شود_ او را در خانه و کاشانه ای امن، سرپناه می دهید؟!
می فرمایید: به او حق انتخاب دهید تا برگردد! عرض می کنم: این کار عاقلانه نیست! برگردد، دوباره هوای جنگ و نبرد به سرش می زند، و با کینه ی شتری که پیدا کرده، افراد بیشتری _بیش از دفعه قبل_ بسیج می کند و این بار اسیر نمی شود، بلکه تا شما را نکشد و انتقام نگیرد، آرام نمی نشیند!
**************
دوستان عزیز!
به نظرم همین مقدار توضیحات برای این بحث نسبتا کافی به نظر می رسه،
بنابراین بحث بنده در اینجا تمام است و بقیه مباحث تاپیک را به پاسخگوی محترم احکام می سپارم.
از صبر و شکیبایی ایشان و سایر دوستان هم تشکر می کنم.
در پناه حق تعالی باشید
ازدواج و یا حتی دوستی زنان متاهل با دیگر مردان تهدیدی است برای فروپاشی یک جامعه زیرا باعث از هم پاشیده شدن کانون خانواده ها خواهد شد
و در این مورد استثنائات نمیتواند باعث تغییر حکم گردد، چرا که همان موارد استثناء هم اگر به قصد حفظ زندگی اول باشد هیچگونه تضینی وجود ندارد که در آینده با چنین تزلزلی مواجه نشود.
بله، به نظر بنده هم نباید حق انتخاب را از یک انسان سالم _که دیگران از دست او در امانند_ سلب کرد، اما از یک انسان مریض و مهاجم چی؟! آیا او هم به همان اندازه، حق انتخاب دارد؟!
اگر آری، پس عدالت مسأله کجا رفته؟! این جوری که سنگ روی سنگ بند نمی شود و مهاجم با خاطری آسوده از اینکه اگر اسیر شود باز آزاد می شود، هر وقت هوس کند، به میهن اسلامی حمله می کند!
اگر نه، پس بفرمایید با او چکار کنند؟! غیر از فرض هایی که عرض کردم راهی دارد؟!
اینکه عرض می کنم به فرض مسأله دقت نمی کنید برای همین است که گویا فکر می کنید آن زن، یک خانم باشخصیت و تحصیل کرده ی از فرنگ برگشته است و با شما با کمال ادب و احترام صحبت و مذاکره می کند! خیر، او به خانه و کاشانه و سرزمین شما حمله کرده و به همراه همرزمان کافرش، خدای ناکرده به جان و مال و ناموس شما سوء قصد نموده!
با این آدم چکار باید کرد؟!
برمی گردید به او می گویید: ببخشید خانم! اشتباهی تشریف آوردید! اینجا خانه شما نیست! خانه شما از آن طرفی است!
یا اینکه با اقتدار تمام با او برخورد می کنید و جانانه از جان و مال و ناموستان دفاع می کنید و متجاوز را بیرون می رانید و اگر اسیر شد، به جای رفتار غیر انسانی و شکنجه و آزار و کشتن او _که فراوان در لشکرکشی ها و تجاوزهای غیر مسلمانان دیده می شود_ او را در خانه و کاشانه ای امن، سرپناه می دهید؟!
می فرمایید: به او حق انتخاب دهید تا برگردد! عرض می کنم: این کار عاقلانه نیست! برگردد، دوباره هوای جنگ و نبرد به سرش می زند، و با کینه ی شتری که پیدا کرده، افراد بیشتری _بیش از دفعه قبل_ بسیج می کند و این بار اسیر نمی شود، بلکه تا شما را نکشد و انتقام نگیرد، آرام نمی نشیند!
**************
دوستان عزیز!
به نظرم همین مقدار توضیحات برای این بحث نسبتا کافی به نظر می رسه،
بنابراین بحث بنده در اینجا تمام است و بقیه مباحث تاپیک را به پاسخگوی محترم احکام می سپارم.
از صبر و شکیبایی ایشان و سایر دوستان هم تشکر می کنم.
در پناه حق تعالی باشید
نمیدونم واقعا چی بگم ...
مساله جنسی یه مساله کاملا شخصی هست ...
یه خانوم وقتی به کسی علاقه داره ... تمام وجودش رو در اختیاره اون شخص قرار میده ...
حالا چون یه خانومه کافر کاره اشتباهی کرد ...یه مرده مسلمتان حق داره این وجود رو ازش بگیره ... دیگه اون جنسیت ماله خودش نیست ...
نمیدونم یه مرد مسلمون وقتی به یه خانوم کافر به زور تجاوز میکنه و ... چطور توجیه پیدا میکنه ...
استدلال میکنین این خانوم اشتباه کرد ... مقبول ... بکشنش ... اعدامش کنن ... ولی این چه طریقه برخورد هست ...
اون خانومی هم که کافر هست برایه خودش شخصیت داره ... اون ها هم تو محیطی بزرگ شدن ... و چیزی رو عقلانیت فرض کردن ... و بابته اون اومدن تو میدون .... میگم خدا رو شکر که مسیحی ها چنین تفکراتی ندارند ... وگرنه الان معلوم نبود دنیا چه خبر بود ...
به نظره من هم بهتر هست این بحث ادامه پیدا نکنه ...
من هم از صبر و شکیبایی شما هم تشکر میکنم ... موفق باشید .
اما پستی که بنده پیرامون پست 52 سرکار بی نظیر دادم نباید پاک میشد.
زیرا ایشان در پست 52 ادعا کردند بنده به ایشان تهمت زدم و بنده به ایشان ثابت کردم تهمت نزدم و سخنی که گفته بودم کلام خودشان بود.
ایشون در پست 52 بنده رو کج فهم و بی عقل خطاب کردند شما آن پست را حذف نکرده اید ولی پستی که در دفاع از خودم بود را حذف کرده اید.
از شما تقاضا دارم یا پست بنده را برگردانید یا پست 52 را نیز حذف بفرمایید.
حالا چون یه خانومه کافر کاره اشتباهی کرد ...یه مرده مسلمتان حق داره این وجود رو ازش بگیره ... دیگه اون جنسیت ماله خودش نیست ...
نمیدونم یه مرد مسلمون وقتی به یه خانوم کافر به زور تجاوز میکنه و ... چطور توجیه پیدا میکنه ...
استدلال میکنین این خانوم اشتباه کرد ... مقبول ... بکشنش ... اعدامش کنن ... ولی این چه طریقه برخورد هست ...
اون خانومی هم که کافر هست برایه خودش شخصیت داره ... اون ها هم تو محیطی بزرگ شدن ... و چیزی رو عقلانیت فرض کردن ... و بابته اون اومدن تو میدون .... میگم خدا رو شکر که مسیحی ها چنین تفکراتی ندارند ... وگرنه الان معلوم نبود دنیا چه خبر بود ...
به نظره من هم بهتر هست این بحث ادامه پیدا نکنه ...
با تشکر از اظهار نظرتان
همان خداوندی که طلاق رو تجویز فرموده و دلیل جدایی بین زن و مرد قرار داده ، برای تحقیر کفاری که به او ایمان ندارند و به جنگ اهل ایمان آمدند و برای دفاع از مؤمنان ، حکم کرده که زن کافر بدین صورت از همسرش جدا شود و بعد از گذراندن عده به ازدواج مرد مسلمان در آید و ارتباطی بین این بحث و تجاوز نیست .
شما انچنان سخن می گویید که گویی وحی بهتون نازل میشه
بخاطر این تهمت باید در قیامت جوابگوی من باشید و من هرگز شمارو نمی بخشم
برداشتهای اشتنباه و کج فهمی شما دلیل بر این نتیجه گیری است
دقیقا مثل اون تاپیکی که من لیستی از رهبران زن جهان را اوردم که نام اسراییل هم توش بود
و شما گفتین
اها گفتی اسراییل !!!! دیدی طرفدار اسراییلی :Khandidan!:
اینه منطق شما اوردن نام اسراییل یعنی طرفداری از اسراییل :Gig::Moteajeb!:
خوب من چطوری با شما بحث کنم وقتی عقلت اینقدره
بخدا که چند تا طرفدار مثل شما بسه که اسلام رو از بین ببره
باز هم تهمت
من وقت اضافه ندارم با افراد ی که تهمت می زنند و اهل فکرو استدلال نیستند بحث کنم
شما همه جا نشان داده اید ذره ای فکر ندارید
گرچه احکام الهی پیشنهاد بردار نیست و اهل ایمان باید تابع محض دستورات الهی باشند:
هيچ مرد و زن با ايمانى حق ندارد هنگامى كه خدا و پيامبرش امرى را لازم بدانند، اختيارى (در برابر فرمان خدا) داشته باشد و هر كس نافرمانى خدا و رسولش را كند، به گمراهى آشكارى گرفتار شده است
اما در عین حال، پیشنهاد شما چند اشکال ساده دارد:
1- وقتی زنی کنیز شد، دیگر چیزی به اسم طلاق ندارد! کنیز مطابق احکام اسلامی «آزاد» می شود.
2- وقتی اختیار تام به او بدهید، از آنجا که اسیر شده و هنوز کینه جنگ با مسلمانان را به دل دارد، بدون تردید ماندن بر ازدواج پیشین و گریز از مملکت اسلامی را انتخاب می کند (که یک آفتش را قبلا عرض کردم؛ ممکن است بس از بازگشت، با تقویت مجدد جبهه کفر، آنان را دوباره بر علیه مسلمانان بشوراند)!
3- ماندن بر ازدواج پیشین، درست همانند فرض دومی است که در پاسخ #11 اشاره کردم و گفتم:
اگر آری، پس عدالت مسأله کجا رفته؟! این جوری که سنگ روی سنگ بند نمی شود و مهاجم با خاطری آسوده از این مساله که "اگر اسیر شود دوباره آزاد می گردد"، هر وقت هوسش کشید، به میهن اسلامی حمله می کند!
اگر نه، پس بفرمایید با او چکار کنند؟! غیر از فرض هایی که عرض کردم راهی دارد؟!
اینکه عرض می کنم به فرض مسأله دقت نمی کنید برای همین است که گویا فکر می کنید آن زن، یک خانم باشخصیت و تحصیل کرده ی از فرنگ برگشته است و با شما با کمال ادب و احترام صحبت و مذاکره می کند! خیر، او به خانه و کاشانه و سرزمین شما حمله کرده و به همراه همرزمان کافرش، خدای ناکرده به جان و مال و ناموس شما سوء قصد نموده!
با این آدم چکار باید کرد؟!
برمی گردید به او می گویید: ببخشید خانم! اشتباهی تشریف آوردید! اینجا خانه شما نیست! خانه شما از آن طرفی است!
یا اینکه با اقتدار تمام با او برخورد می کنید و جانانه از جان و مال و ناموستان دفاع می کنید و متجاوز را بیرون می رانید و اگر اسیر شد، به جای رفتار غیر انسانی و شکنجه و آزار و کشتن او _که فراوان در لشکرکشی ها و تجاوزهای غیر مسلمانان دیده می شود_ او را در خانه و کاشانه ای امن، سرپناه می دهید؟!
می فرمایید: به او حق انتخاب دهید تا برگردد! عرض می کنم: این کار عاقلانه نیست! برگردد، دوباره هوای جنگ و نبرد به سرش می زند، و با کینه ی شتری که پیدا کرده، افراد بیشتری _بیش از دفعه قبل_ بسیج می کند و این بار اسیر نمی شود، بلکه تا شما را نکشد و انتقام نگیرد، آرام نمی نشیند!
دوستان عزیز!
به نظرم همین مقدار توضیحات برای این بحث نسبتا کافی به نظر می رسه،
بنابراین بحث بنده در اینجا تمام است و بقیه مباحث تاپیک را به پاسخگوی محترم احکام می سپارم.
از صبر و شکیبایی ایشان و سایر دوستان هم تشکر می کنم.
در پناه حق تعالی باشید
ازدواج و یا حتی دوستی زنان متاهل با دیگر مردان تهدیدی است برای فروپاشی یک جامعه زیرا باعث از هم پاشیده شدن کانون خانواده ها خواهد شد
و در این مورد استثنائات نمیتواند باعث تغییر حکم گردد، چرا که همان موارد استثناء هم اگر به قصد حفظ زندگی اول باشد هیچگونه تضینی وجود ندارد که در آینده با چنین تزلزلی مواجه نشود.
گویا این پاسخ باب میل هر کسی نبوده!!!!!!!
نمیدونم واقعا چی بگم ...
مساله جنسی یه مساله کاملا شخصی هست ...
یه خانوم وقتی به کسی علاقه داره ... تمام وجودش رو در اختیاره اون شخص قرار میده ...
حالا چون یه خانومه کافر کاره اشتباهی کرد ...یه مرده مسلمتان حق داره این وجود رو ازش بگیره ... دیگه اون جنسیت ماله خودش نیست ...
نمیدونم یه مرد مسلمون وقتی به یه خانوم کافر به زور تجاوز میکنه و ... چطور توجیه پیدا میکنه ...
استدلال میکنین این خانوم اشتباه کرد ... مقبول ... بکشنش ... اعدامش کنن ... ولی این چه طریقه برخورد هست ...
اون خانومی هم که کافر هست برایه خودش شخصیت داره ... اون ها هم تو محیطی بزرگ شدن ... و چیزی رو عقلانیت فرض کردن ... و بابته اون اومدن تو میدون .... میگم خدا رو شکر که مسیحی ها چنین تفکراتی ندارند ... وگرنه الان معلوم نبود دنیا چه خبر بود ...
به نظره من هم بهتر هست این بحث ادامه پیدا نکنه ...
من هم از صبر و شکیبایی شما هم تشکر میکنم ... موفق باشید .
[="Black"]عرض سلام خدمت مدیران محترم سایت.
[/]
بنده کاری ندارم پستها به چه دلیل پاک شده است.
اما پستی که بنده پیرامون پست 52 سرکار بی نظیر دادم نباید پاک میشد.
زیرا ایشان در پست 52 ادعا کردند بنده به ایشان تهمت زدم و بنده به ایشان ثابت کردم تهمت نزدم و سخنی که گفته بودم کلام خودشان بود.
ایشون در پست 52 بنده رو کج فهم و بی عقل خطاب کردند شما آن پست را حذف نکرده اید ولی پستی که در دفاع از خودم بود را حذف کرده اید.
از شما تقاضا دارم یا پست بنده را برگردانید یا پست 52 را نیز حذف بفرمایید.
[="Black"]
[/]
سرکار بی نظیر بنده در همان تاپیک پاسخ شما را کامل داده ام.
شما در تمام تاپیکها عادت دارید تاپیکهای دیگر را قاطی کنید تا از تاپیک نتیجه گرفته نشود.
[="Tahoma"][="Black"] FT_Mohammadi;461748 نوشت:
با تشکر از اظهار نظرتان
همان خداوندی که طلاق رو تجویز فرموده و دلیل جدایی بین زن و مرد قرار داده ، برای تحقیر کفاری که به او ایمان ندارند و به جنگ اهل ایمان آمدند و برای دفاع از مؤمنان ، حکم کرده که زن کافر بدین صورت از همسرش جدا شود و بعد از گذراندن عده به ازدواج مرد مسلمان در آید و ارتباطی بین این بحث و تجاوز نیست .
همیشه سلامت و موفق باشید[/]