جمع بندی ایا این عدالت است؟؟
تبهای اولیه
با سلام خدمت خوانندگان و کارشناسان بزرگوار
ابتدا صحبتامو با یک سوال تکراری شروع میکنم:
چرا بعضی از بهره هوشی بیشتری نسبت به بقیه برخوردارند یا چرا بعضی مادرزاد زشت اند؟ چرا بعضی در شروع زندگی از بقیه کم تر هستند؟ شاید در جواب گفته بشه که تمام اتفاقاتی که برای انسان می افته تقصیر خود بشره یا دست کم تقصیر طبیعته و خدا فقط وظیفه وجود بخشیدن به انسان رو داره . که حاصل چنین تفکری یعنی وجود من در این جسم و در اینجا به صورت رندم و شانسی است! ولی این قضیه قابل رده مثلا تا حالا به عصمت انبیا توجه کردین؟ اون ها از بدو تولد بدون علت چیزی بیشتر از دیگران داشتند و خدا مستقیما در سرنوشت اونا دخالت کرده . چرا ما جای اونا نباشیم؟ چه بسا اگه خدا مستقیما دخالت نمیکرد انسان خوبی نمیشدند . پس این قضیه که شانس شما به خدا ربطی ندارد و خدا فقط وظیفه وجود دادن دارد باطل است :ok:
نتیجه این که خدا به هر کس بخواهد میبخشد و به هرکس نخواهد نه! خوب شاید بگید مال خودشه و نیازی به جواب پس دادن به من و شما نداره . اما سوال این جاست که ایا از خداوندی که خودش رو نهایت بخشش و عدل و انصاف معرفی میکنه بر میاد که چنین کاری کنه؟ مثال میزنم: فرض کنیم من 3 هزار تومان پول دارم و میخوام اون رو بین سه فقیر (که فرض کنیم مانند وجود اولیه ما بی تفاوتند) تقسیم کنیم . خوب انصاف حکم میکنه که مساوات رو بینشون رعایت کرده و به هرکدوم هزار تومان بدم . اما ایا از انصاف و عدالت دور نیست که بدون دلیل به یکی دو هزار تومان و به اوندو هرکدوم پونصد تومان بدم؟ بله شاید من این شرط رو رعایت نکنم و این کار رو بکنم اما از خدای مهربان و عادل و منصف مطلق هم چنین چیزی بر میاد؟
با تشکر
[=microsoft sans serif]باسلام
چرا بعضی از بهره هوشی بیشتری نسبت به بقیه برخوردارند یا چرا بعضی مادرزاد زشت اند؟ چرا بعضی در شروع زندگی از بقیه کم تر هستند؟ شاید در جواب گفته بشه که تمام اتفاقاتی که برای انسان می افته تقصیر خود بشره یا دست کم تقصیر طبیعته و خدا فقط وظیفه وجود بخشیدن به انسان رو داره . که حاصل چنین تفکری یعنی وجود من در این جسم و در اینجا به صورت رندم و شانسی است! ولی این قضیه قابل رده مثلا تا حالا به عصمت انبیا توجه کردین؟ اون ها از بدو تولد بدون علت چیزی بیشتر از دیگران داشتند و خدا مستقیما در سرنوشت اونا دخالت کرده . چرا ما جای اونا نباشیم؟ چه بسا اگه خدا مستقیما دخالت نمیکرد انسان خوبی نمیشدند . پس این قضیه که شانس شما به خدا ربطی ندارد و خدا فقط وظیفه وجود دادن دارد باطل است
نتیجه این که خدا به هر کس بخواهد میبخشد و به هرکس نخواهد نه! خوب شاید بگید مال خودشه و نیازی به جواب پس دادن به من و شما نداره . اما سوال این جاست که ایا از خداوندی که خودش رو نهایت بخشش و عدل و انصاف معرفی میکنه بر میاد که چنین کاری کنه؟ مثال میزنم: فرض کنیم من 3 هزار تومان پول دارم و میخوام اون رو بین سه فقیر (که فرض کنیم مانند وجود اولیه ما بی تفاوتند) تقسیم کنیم . خوب انصاف حکم میکنه که مساوات رو بینشون رعایت کرده و به هرکدوم هزار تومان بدم . اما ایا از انصاف و عدالت دور نیست که بدون دلیل به یکی دو هزار تومان و به اوندو هرکدوم پونصد تومان بدم؟ بله شاید من این شرط رو رعایت نکنم و این کار رو بکنم اما از خدای مهربان و عادل و منصف مطلق هم چنین چیزی بر میاد؟
برای پاسخ به این سوال، ابتدا باید به چند نکته توجه کرد.
نکته اول: عدالت خداوند یکی از صفاتی است که با عقل اثبات میشود و برهان عقلی برای ان داریم نه اینکه آنرا از ملاحظه خارج گرفته باشیم.
یعنی وقتی ما در مورد عدالت خداوند میخواهیم نظر بدهیم، کاری به شرع و عالم خارج نداریم.
به عقل خود مراجعه میکنیم و خدایی که اثباتش کرده ایم، عدالتش را نیز به حکم عقل اثبات میکنیم.
زیرا اگر عدالت نداشته باشد یعنی یک نوع نقصی در او هست و این نقص، با کمال مطلق و بی نیازی مطلقش سازگار نیست.
نکته دوم: دنیا محل عبور و محل آزمایش بندگان برای رسیدن به آخرت و رسیدن به زندگی جاودان است و انسان در این دنیا، یک سره در حال سپری کردن ازمایشها و ابتلائاتی که او با موفقیت در انها قدم به قدم به سعادت نزدیک میشود و با شکست در هر یک، یک مرتبه از سعادت دور میشود و به شقاوت و بدبختی میرسد.
نکته سوم: عدالت یعنی قرار دادن هر چیز در جای خودش. خداوند در خلقت اسمان و زمین هر چیزی را در موضع خود قرار داده است و بر اساس حکمت خودش، و علم و رحمت خودش به بندگان، آنان رانیز به صورتی و با شرایط و موقعیت هایی خلق کرده که بهتر بتوانند به سعادت و کمال برسند.
چه بسا انسانهای پولداری که ثروت باعث بدبختی انان شده و چه بسا انسانهای زیبایی که نه در دنیا پیشرفت کرده اند و همین زیبایی باعث بدبختی اخروی آنان شده و سایر امور هم همینطور.
با توجه به این مطالب، مشخص میشود که در چنین مسائلی در وهله اول یک پشتوانه عقلی برای اثبات عدالت خدا داریم که هر مسئله و اشکالی که به ذهن میرسد با تحلیل و حلاجی مشخص میشود که در حقیقت نقضی بر عدالت نیست بلکه عین حکمت و عدالت خداوند است. خداوند بر اساس علم بی انتهای خودش میداند که هر بنده ای در چه شرایطی میتواند به کمال برسد و به همین جهت ازمایش و ابتلائات هر شخص به میزان توانی است که به صورت خدادادی به او داده شده یا در طی مراحل زندگی و موفقیت در ازمایشهای قبلی به او داده شده است.
توجه به این مسائل به انسان کمک میکند که بفهمد مشکلات و سختی های زندگی، در حقیقت ازمایشهایی است که پیروزی در آنها باعث کمال او و سعادت او میشود. این نگاه، باعث میشود که زندگی باتمام مشکلاتش برای انسان شیرین شود و همانند انسان بیماری که در طول درمان، رنج و تلخی دارو را به تن می خرد.
مسئله عصمت انبیاء نیز گرچه خارج از این بحث است ولی به صورت اجمالی عرض میکنم این مسئله انطور که شما می فرمایید نیست و عصمت ملکه ای است که خود شخص با اعمال اختیاری آنرا به دست اورده است. و این مسئله منجر به مجبور بودن انها نمیشود وگرنه عصمت فضیلتی برای انان نیست.
موفق باشید.
تمام اتفاقاتی که برای انسان می افته تقصیر خود بشره یا دست کم تقصیر طبیعته و خدا فقط وظیفه وجود بخشیدن به انسان رو داره . که حاصل چنین تفکری یعنی وجود من در این جسم و در اینجا به صورت رندم و شانسی است!
سلام دوست من...
اولا که خدا هیچ وظیفه ای نداره...و هرچه به ما داده و می ده و خواهد داد فقط و فقط از سر لطف و حکمته نه وظیفه
و در کار خدا، اون چیزی که حکم می کنه، حکمته نه شانس....
و این هم اثبات عدالت خدا با قرآن و سخن خود خدا :
هیچ کس رو خدا به چیزی تکلیف نمی کنه مگر به اندازه توان اون شخص و خدا به هرکی هرچی داده همونقد و به همون اندازه ازش تکلیف می خواد
مثلا فرض کن دو نفر داریم، یکی ثروتمند و یکی فقیر....
اون ثروتمنده باید در راه خدا زکات بده، خمس بده، به فقرا کمک بکنه و در نتیجه باید سختیه گذشتن از مالش رو بچشه
چون وظیفشه و خدا تکلیفش کرده
اما اون فقیره، پول نداره تو راه خدا کمک کنه اما خیلی دوست داره که پول می داشت و کمک می کرد....
حالا ببین: انما الاعمال بالنیات
خدا می گه: تو نیتش رو داشته پس من ثوابشو بهت میدم
می بینی: هیچ سختی برای دل کندن از مالش نکشید، ثوابشم برد. علاوه بر اونکه اون شخص ثروتمند در معرض ریا و سمعه و.... هم قرار داره.....
بسه یا بازم بگم....!!!!!
پس :
لاَ يُكَلِّفُ اللّهُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا
ولی این قضیه قابل رده مثلا تا حالا به عصمت انبیا توجه کردین؟ اون ها از بدو تولد بدون علت چیزی بیشتر از دیگران داشتند و خدا مستقیما در سرنوشت اونا دخالت کرده . چرا ما جای اونا نباشیم؟ چه بسا اگه خدا مستقیما دخالت نمیکرد انسان خوبی نمیشدند
اینو رو من زیاد اطلاعات دقیق ندارم اما کلی می دونم و ریز جزئیات رو کارشناسان سایت باید بگن:
اینطور نیست که امامان ما بدون زحمت شدن امام....
تا جایی که می دونم و شنیدیم یک عالمی داریم به نام عالم ذر، که می تونی در لینک های زیر بیشتر راجع بهش بخونی:
http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=206392
http://www.askdin.com/thread19673.html
در این عالم بود که سعادت و شقاوت هرکس معلوم شد. حالا به چه امتحانی، خدا عالمه که ما هم یادمون نیست
در قران هم خدا به اون اشاره می کن:
الست بربکم قالوا بلی
با سلام...خداوند هرکس را طبق اندازه درک و قدرت او چیزی به او می دهد...عدل خدا در کل برای همه یکسان است اما در بخش های مختلف متفاوت است برای مثال 1- من فردی رو می شناسم که میلیاردر هست....زیباست....همه چیز مادی دارد....اما دین ندارد و در همون جوونیش خودکشی کرد....2- خب از طرفی فردی رو میشناسم هیچی از دنیا نداره اما راضیه و کلی به درجات عالی نزد خدا رسیده..3- .از طرفی فردی رو می شناسم که کلی مایه داره و زیباست و غیره و خدا رو هم داره و کلی در اوج نعمت است از هر لحاظ و خدا از او راضی است.. 4- .و از طرفی فردی رو میشناسم که زشت و فقیره و اصلا هیچی نداره و اصلا هم سمت خدا نیست و آخرتشم در فناست...خب حالا چی فکر می کنی؟؟ تحت هر شرایطی نقطه ی مقابلی وجود دارد که نشون می ده عدل خدا همه جا هست مهم اونچه که باید رفتار کنیم است ّ برای مثال ما در احادیث داریم که خداوند شهوت را ده جزء آفرید 9 جزء آن را در زن قرار داد و یک جزء آن را در مرد قرار داد....آیا این عدالت است؟ بله چونکه اینگونه: خداوند کاملا با عدل شهوت زن و مرد را تقسیم کرده...لذا در مردان بیش از 70 درصد لذت از طریق دیدن و چشم است تا حس لامسه.....ولی در زنان بیش از 70 در صد از طریق لامسه است تا چشم...خلاصه بی شک برابرند در کل...دقیقا مثل خود زن و مرده...زن بوضوح زیباتر از مرده....ولی مرد بوضوح قوی تر و عاقل تر از زنه...ولی با این حال هر دو کاملا با هم جفت شده و کاملا یکسان با هم از هم خوششون میاد و لذت می برند...لذا ما با خدایی عادل روبه رو هستیم
در ضمن از زمان خلقت حضرت محمد(ص) دقیقا خود حضرت اراده کرد و لیاقت داشت که پیامبر بشه نه اینکه خدا بجبر پیامبر کند او را....تمام عظمت حضرت محمد(ص) بخاطر خود او و اعمال اوست که خدا او را از اول خلقت تا آخر آن از ازل تا ابد دانسته عالی مقام قرار داد....لذا راه برای ماها هم باز است اما چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است...ما خودمون نمی خوایم وگرنه میشه
با سلام خدمت خوانندگان و کارشناسان بزرگوار
ابتدا صحبتامو با یک سوال تکراری شروع میکنم:
چرا بعضی از بهره هوشی بیشتری نسبت به بقیه برخوردارند یا چرا بعضی مادرزاد زشت اند؟ چرا بعضی در شروع زندگی از بقیه کم تر هستند؟ شاید در جواب گفته بشه که تمام اتفاقاتی که برای انسان می افته تقصیر خود بشره یا دست کم تقصیر طبیعته و خدا فقط وظیفه وجود بخشیدن به انسان رو داره . که حاصل چنین تفکری یعنی وجود من در این جسم و در اینجا به صورت رندم و شانسی است! ولی این قضیه قابل رده مثلا تا حالا به عصمت انبیا توجه کردین؟ اون ها از بدو تولد بدون علت چیزی بیشتر از دیگران داشتند و خدا مستقیما در سرنوشت اونا دخالت کرده . چرا ما جای اونا نباشیم؟ چه بسا اگه خدا مستقیما دخالت نمیکرد انسان خوبی نمیشدند . پس این قضیه که شانس شما به خدا ربطی ندارد و خدا فقط وظیفه وجود دادن دارد باطل است :ok:
نتیجه این که خدا به هر کس بخواهد میبخشد و به هرکس نخواهد نه! خوب شاید بگید مال خودشه و نیازی به جواب پس دادن به من و شما نداره . اما سوال این جاست که ایا از خداوندی که خودش رو نهایت بخشش و عدل و انصاف معرفی میکنه بر میاد که چنین کاری کنه؟ مثال میزنم: فرض کنیم من 3 هزار تومان پول دارم و میخوام اون رو بین سه فقیر (که فرض کنیم مانند وجود اولیه ما بی تفاوتند) تقسیم کنیم . خوب انصاف حکم میکنه که مساوات رو بینشون رعایت کرده و به هرکدوم هزار تومان بدم . اما ایا از انصاف و عدالت دور نیست که بدون دلیل به یکی دو هزار تومان و به اوندو هرکدوم پونصد تومان بدم؟ بله شاید من این شرط رو رعایت نکنم و این کار رو بکنم اما از خدای مهربان و عادل و منصف مطلق هم چنین چیزی بر میاد؟
با تشکر
دوستان جوابای خوبی دادن, اما نکاتی به نظرم رسید گفتم شاید کمک باشه:
- عدل یعنی چی؟ یعنی آن چیزی که ظلم نیست. حالا میشه بفرمایید چه ظلمی کرده خداوند کرده با بچه ای عقب مانده که خیلی هم زشته؟
جدا بشینید و روی این موضوع فکر کنید, مگر ما از خدا چیزی طلب داریم که حالا که نداده شده ظالم؟
- در مورد نقایص مادرزادی فرمودید شانسی, نخیر, اگر شانسی بود که درمانی نداشت. مادری که الکلی است مشخص است که بچه اش ناقص بدنیا میاد. بقیه نواقص هم علتی داره که یا کشف کردیم یا نه و اساسا پزشکی برای این بوجود آمده.
- فرمودید خدا کامل است و توانا پس "باید" مخلوقاتش هم کامل و صحیح و سالم خلق کنه نه ناقص. خدا اگر موجودی ناقص رو مثل تمام ماها خلق کنه یعنی ضعیفه؟!
- لطفا توجه کنید, ظلم کردن یه چیزه و بی حکمت و بیهوده کاری کردن یه چیزه دیگه.
خدا ظلم نمی کنه, دوس داشته به یکی بیشتر بده. ظلم نکرده اما شما می تونی بگی پس حکمت این کار چیه و آیا این کار بیهوده نیست. که اون موقع هزارتا جواب وجود داره.
حکمت داشتن یه موضوعی فرق داره با عادلانه بودنش.
ظلم این نیست که خدا یکی رو عقب مانده آفریده, ظلم اینه که با عقب مانده و باهوش با یک چشم نگاه کنه که اینطور نیست.
شما مثالی زدید به مثال بنده هم توجه کنید:
معلمی است که دانش آموزای متفاوتی دارد و به یکی از اینا نیم نمره اضافه کرده. اینجا نه به اون و نه به بقیه ظلم شده, اگرچه اگر حکمتی نداشته باشه میشه کاری بیهوده.
اگر یک دیوانه ای بزند و یکی را بکشد نه در دنیا و نه در روز قیامت مواخذه نخواهد شد که اگر میشد اون موقع میشد ظلم.
و فقط یکی از حکمت های وجود افرادی ناقص در اطراف ما اینه که بشینیم و فکر کنیم و واقعا توجه کنیم: آیا ما از خدا چشم و گوش و عقل سالم طلب داشتیم یا اینها همش از فضل و رحمتش است؟
آیا شکر این نعمت ها واجب نیست؟ آیا می توان شکرگزار بود؟
حالا که این امکانات رو خدا بهم داده نگفته واسه چی بهمون اینارو داده؟
width: 100% | |
---|---|
[TD="class: QuranFarsi | width: 49%"][/TD] |
[TD="class: QuranArabic | width: 49%"]أَلَمْ نَجْعَل لَّهُ عَيْنَيْنِ |
وَلِسَانًا وَشَفَتَيْنِ | |
[/TD] | |
[TD="class: QuranFarsi | width: 49%"][/TD] |
و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون
با سلام خدمت خوانندگان و کارشناسان بزرگوار
ابتدا صحبتامو با یک سوال تکراری شروع میکنم:
چرا بعضی از بهره هوشی بیشتری نسبت به بقیه برخوردارند یا چرا بعضی مادرزاد زشت اند؟ چرا بعضی در شروع زندگی از بقیه کم تر هستند؟ شاید در جواب گفته بشه که تمام اتفاقاتی که برای انسان می افته تقصیر خود بشره یا دست کم تقصیر طبیعته و خدا فقط وظیفه وجود بخشیدن به انسان رو داره . که حاصل چنین تفکری یعنی وجود من در این جسم و در اینجا به صورت رندم و شانسی است! ولی این قضیه قابل رده مثلا تا حالا به عصمت انبیا توجه کردین؟ اون ها از بدو تولد بدون علت چیزی بیشتر از دیگران داشتند و خدا مستقیما در سرنوشت اونا دخالت کرده . چرا ما جای اونا نباشیم؟ چه بسا اگه خدا مستقیما دخالت نمیکرد انسان خوبی نمیشدند . پس این قضیه که شانس شما به خدا ربطی ندارد و خدا فقط وظیفه وجود دادن دارد باطل است
نتیجه این که خدا به هر کس بخواهد میبخشد و به هرکس نخواهد نه! خوب شاید بگید مال خودشه و نیازی به جواب پس دادن به من و شما نداره . اما سوال این جاست که ایا از خداوندی که خودش رو نهایت بخشش و عدل و انصاف معرفی میکنه بر میاد که چنین کاری کنه؟ مثال میزنم: فرض کنیم من 3 هزار تومان پول دارم و میخوام اون رو بین سه فقیر (که فرض کنیم مانند وجود اولیه ما بی تفاوتند) تقسیم کنیم . خوب انصاف حکم میکنه که مساوات رو بینشون رعایت کرده و به هرکدوم هزار تومان بدم . اما ایا از انصاف و عدالت دور نیست که بدون دلیل به یکی دو هزار تومان و به اوندو هرکدوم پونصد تومان بدم؟ بله شاید من این شرط رو رعایت نکنم و این کار رو بکنم اما از خدای مهربان و عادل و منصف مطلق هم چنین چیزی بر میاد؟
با تشکر
برای جواب کامل به این سئوال پیشنهاد میکنم کتاب عدل الهی شهید مطهری را بخوانید.
تمام سئوالات دیگر شما را هم جواب داده است.
سلام به نظر من مشكل ما اينه كه خدارو با خودمون مقايسه ميكنيم وخيلي راحت به خودمون اين اجازه رو ميديم كه در مورد كاراش نظر بديم كساني كه از نظر هوشي بهره بيشتري دارن يا زيباترن از نظر تكليفي هم متفاوترن وزير ذره بين قوي تري قرار گرفته اند درمورد عصمت انبيا ع نيز همين طوره اونا انسانهايي مثل خود ما هستن ولي خداوند درون اونا رو ميبينه كه لياقته اين عصمت رودارن بنابراين روشون كار ميكنه اگه قرار بود رو من وتو كار كنه كه تا الان بشري به سمت خدا راهنمايي نميشد در مورد سه فقير هم اگه بدوني يكيش پوله رو ميره مواد مخدر ميگيره هرگز بهش نميدي وبين اون دوتا شايد تقسيم كني نتيجه اينه كه خداوند ميدونه كه اين عصمت لايقش كيه ودر چه راهي مصرف ميشه بنابراين به صاحبش ميده واين عين عدالته.
[=microsoft sans serif]باسلامنکته سوم: عدالت یعنی قرار دادن هر چیز در جای خودش. خداوند در خلقت اسمان و زمین هر چیزی را در موضع خود قرار داده است و بر اساس حکمت خودش، و علم و رحمت خودش به بندگان، آنان رانیز به صورتی و با شرایط و موقعیت هایی خلق کرده که بهتر بتوانند به سعادت و کمال برسند.
چه بسا انسانهای پولداری که ثروت باعث بدبختی انان شده و چه بسا انسانهای زیبایی که نه در دنیا پیشرفت کرده اند و همین زیبایی باعث بدبختی اخروی آنان شده و سایر امور هم همینطور.با توجه به این مطالب، مشخص میشود که در چنین مسائلی در وهله اول یک پشتوانه عقلی برای اثبات عدالت خدا داریم که هر مسئله و اشکالی که به ذهن میرسد با تحلیل و حلاجی مشخص میشود که در حقیقت نقضی بر عدالت نیست بلکه عین حکمت و عدالت خداوند است. خداوند بر اساس علم بی انتهای خودش میداند که هر بنده ای در چه شرایطی میتواند به کمال برسد و به همین جهت ازمایش و ابتلائات هر شخص به میزان توانی است که به صورت خدادادی به او داده شده یا در طی مراحل زندگی و موفقیت در ازمایشهای قبلی به او داده شده است.
بسم الله الرحمن الرحیم
با عرض سلام
متاسفانه این دلیل، عدالت خداوند درمورد انسانها را ثابت نمیکند و در فرمایش حضرت علی علیه السلام هم پیرامون آفرینش آسمانها و زمین و نظمی است که آنها را استوار و پابرجا نموده...
اینکه خداوند چون دانا و حکیم است و میداند که هر کس چه ظرفیتی دارد و به میزان آن ظرفیتش به او نعمت میدهد لازمه اش اینست که همه ی انسانها سعادتمند شوند، در صورتیکه چنین نیست.
خداوند ممکن است به دو نفر انسان به یک میزان مال و جمال و هوش و کمال بدهد اما یکی اهل سعادت شود و دیگری اهل شقاوت.
در نتیجه اگر بخواهیم تفاوت نعمات را به حکمت خداوند برای رسیدن افراد به سعادتشان، نسبت دهیم به تناقض خواهیم رسید چون وقتی یکی به کمال انسانی نرسد و دیگری برسد این خود با دلیل ما ، یعنی همان حکمت خدا مغایرت دارد.
اگر هم بگوییم که نه، آن کس که به کمال و سعادت نرسیده به اختیار خودش نرسیده و آن کس که رسیده به اختیار خودش رسیده، پس این افراد در شرایط متفاوت و با داشتن نقص و کمبودها هم باز باید به اختیار خود که برخواسته از اعتقاداتشان هست به همان شیوه ای عمل کنند که در شرایط رفاه عمل میکردند.
پس دلیلی ندارد که فکر کنیم مثلا یکی اینقدر بی ظرفیت هست که اگر خداوند بهش انواع نعمات را میداده تعدی میکرده و منحرف میشده، اما الان که نداده بخاطر نداشتنش هست که طغیان نمیکند.
سلام امين؛ يه جاي جملت اشتباست/ اگه خداوند به دونفربه يك ميزان مال "جمال "هوش" كمال بده ممكنه يكي اهل سعادت وديگري نه .با عقل جور درنمياد اگه خداوند به كسي كمال بده مطمئن باش رستگاره .
سلام امين؛ يه جاي جملت اشتباست/ اگه خداوند به دونفربه يك ميزان مال "جمال "هوش" كمال بده ممكنه يكي اهل سعادت وديگري نه .با عقل جور درنمياد اگه خداوند به كسي كمال بده مطمئن باش رستگاره .
سلام به شما
کمال اکتسابی هست که باعث رستگاری انسان میشود نه آنچه که خداوند بعنوان ابزار در اختیار انسانها قرار داده
كمال ابزار نيست بلكه همون اعمال معنوي هستند مگه اعمال ابزاره؟
خواهر گرامی
انسانها مرکب از جسم و روح هستند بنابراین دو کمال دارند یک کمال جسمی و دو کمال روحی .
کمال جسمی یعنی همان توان و نیروی جسمانی و هوش و استعداد برای فراگیری علوم که آن را خداوند به ایشان عطا میکند و کمال روحی همان است که خود با سعی و کوشش و با عنایت پروردگار به آن دست میابند.
اما در کمال جسمی ممکن هست با هم تفاوتهایی داشته باشند ولی نقصان آن نمیتواند مانعی برای کمال روحی باشد، بلکه برعکس همین کمبودها میتواند برایشان وسیله ای برای رسیدن به کمال روحی شود.
ببین من چند روز پیش بایکی همین بحث رو میکردیم....اتفاقا منم برام سوال بود که مثلا چرا خدا یکی و معلول آفریده یا چرا یکی تو جوونی میمیره...و بهم چواب داد اینها توی اون دنیایی که ماقبلا توش زندگی میکردیم تعیین شده...یعنی ما خودمون باعثش شدیم والان یادمون نمیاد و شاکی هستیم....نمیدونم چقدر حرفش صحت و سقم داره....اما این جواب و بهم داد...قطعا خدا صلاح مارو خوب میدونه و اینکارارو میکنه و این ماهستیم قدرت درک حکمت های خدارو نداریم...من که خودمو با اینکه خدا اینجوری صلاح دونسته متقاعد میکنم چون میترسم اگر واکاوی کنم باعث بشه از خدا دور شم...
[=microsoft sans serif]اینکه خداوند چون دانا و حکیم است و میداند که هر کس چه ظرفیتی دارد و به میزان آن ظرفیتش به او نعمت میدهد لازمه اش اینست که همه ی انسانها سعادتمند شوند، در صورتیکه چنین نیست.
باسلام
با عرض معذرت، در مطلبی که عرض کردم به صورت کامل دقت نکردید.
خداوند متعال در وهله اول برنامه ای را برای سعادت بشر فرستاده است که انسان به واسطه اعمال اختیاری خود نسبت به کمال خود اقدام کند.
تمام شرایط و لوازمی نیز که برای انسان مهیا میشود و انسان به صورت مستقیم در فراهم امدن انها نقشی نداشته( همانند وراثت، خانواده، محیط تولد و ...) هیچ کدام اختیار انسان را از بین نمی برد. انسان با وجود تمام شرایط نامطلوب برای سعادت رسیدن نیز توان رسیدن به سعادت را دارد.
اما نکته مهم اینجاست که
چون خداوند متعال نسبت به بندگانش لطیف و رووف است، تا انجا که ممکن است و اختیار انسان را از بین نمیبرد، شرایط و ابزار الاتی را درا ختیارش قرار میدهد که راه رسیدن به سعادت را برایش سخت و دشوار وتقریبا غیر ممکن نکند.
اگر او جنبه پول زیاد را ندارد، توانایی رسیدن به ثروت زیاد را در اختیارش قرار نمیدهد.
البته این به ان معنا نیست که او را مجبور کند یا از راه های دیگر او را مبتلا نکند، بلکه به این معناست که از چیزی که توان مقابله بسیار کمی با ان دارد، او را دور میکند.
[=microsoft sans serif]آیا این عدالت است؟
پرسش: چرا بعضی از بهره هوشی بیشتری نسبت به بقیه برخوردارند یا چرا بعضی مادرزاد زشت اند؟ چرا بعضی در شروع زندگی از بقیه کم تر هستند؟ شاید در جواب گفته بشه که تمام اتفاقاتی که برای انسان می افته تقصیر خود بشره یا دست کم تقصیر طبیعته و خدا فقط وظیفه وجود بخشیدن به انسان رو داره . که حاصل چنین تفکری یعنی وجود من در این جسم و در اینجا به صورت رندم و شانسی است! ولی این قضیه قابل رده مثلا تا حالا به عصمت انبیا توجه کردین؟ اون ها از بدو تولد بدون علت چیزی بیشتر از دیگران داشتند و خدا مستقیما در سرنوشت اونا دخالت کرده . چرا ما جای اونا نباشیم؟ چه بسا اگه خدا مستقیما دخالت نمیکرد انسان خوبی نمیشدند . پس این قضیه که شانس شما به خدا ربطی ندارد و خدا فقط وظیفه وجود دادن دارد باطل است
نتیجه این که خدا به هر کس بخواهد میبخشد و به هرکس نخواهد نه! خوب شاید بگید مال خودشه و نیازی به جواب پس دادن به من و شما نداره . اما سوال این جاست که ایا از خداوندی که خودش رو نهایت بخشش و عدل و انصاف معرفی میکنه بر میاد که چنین کاری کنه؟
پاسخ:
برای پاسخ به این سوال، ابتدا باید به چند نکته توجه کرد.
نکته اول: عدالت خداوند یکی از صفاتی است که با عقل اثبات میشود و برهان عقلی برای ان داریم نه اینکه آنرا از ملاحظه خارج گرفته باشیم.یعنی وقتی ما در مورد عدالت خداوند میخواهیم نظر بدهیم، کاری به شرع و عالم خارج نداریم. به عقل خود مراجعه میکنیم و خدایی که اثباتش کرده ایم، عدالتش را نیز به حکم عقل اثبات میکنیم. زیرا اگر عدالت نداشته باشد یعنی یک نوع نقصی در او هست و این نقص، با کمال مطلق و بی نیازی مطلقش سازگار نیست.[1]
نکته دوم: دنیا محل عبور و محل آزمایش بندگان برای رسیدن به آخرت و رسیدن به زندگی جاودان است و انسان در این دنیا، یک سره در حال سپری کردن ازمایشها و ابتلائاتی که او با موفقیت در انها قدم به قدم به سعادت نزدیک میشود و با شکست در هر یک، یک مرتبه از سعادت دور میشود و به شقاوت و بدبختی میرسد.
نکته سوم: عدالت یعنی قرار دادن هر چیز در جای خودش. خداوند در خلقت اسمان و زمین هر چیزی را در موضع خود قرار داده است و بر اساس حکمت خودش، و علم و رحمت خودش به بندگان، آنان رانیز به صورتی و با شرایط و موقعیت هایی خلق کرده که بهتر بتوانند به سعادت و کمال برسند.
چه بسا انسانهای پولداری که ثروت باعث بدبختی انان شده و چه بسا انسانهای زیبایی که نه در دنیا پیشرفت کرده اند و همین زیبایی باعث بدبختی اخروی آنان شده و سایر امور هم همینطور.[2]
با توجه به این مطالب، مشخص میشود که در چنین مسائلی در وهله اول یک پشتوانه عقلی برای اثبات عدالت خدا داریم که هر مسئله و اشکالی که به ذهن میرسد با تحلیل و حلاجی مشخص میشود که در حقیقت نقضی بر عدالت نیست بلکه عین حکمت و عدالت خداوند است. خداوند بر اساس علم بی انتهای خودش میداند که هر بنده ای در چه شرایطی میتواند به کمال برسد و به همین جهت ازمایش و ابتلائات هر شخص به میزان توانی است که به صورت خدادادی به او داده شده یا در طی مراحل زندگی و موفقیت در ازمایشهای قبلی به او داده شده است.
توجه به این مسائل به انسان کمک میکند که بفهمد مشکلات و سختی های زندگی، در حقیقت ازمایشهایی است که پیروزی در آنها باعث کمال او و سعادت او میشود. این نگاه، باعث میشود که زندگی باتمام مشکلاتش برای انسان شیرین شود و همانند انسان بیماری که در طول درمان، رنج و تلخی دارو را به تن می خرد.[3]
[=microsoft sans serif]
[/HR][=microsoft sans serif][1] . اموزش عقائد، مصباح یزدی، محمد تقی، تهران، نشر بین الملل، 1377ش، ص 164و 165
[=microsoft sans serif][2] . اموزش عقائد، ص162و 163
[=microsoft sans serif][3] . همان، ص165-168