پس حكم جهاد كه بر مرد واجبه و هيچ ديه اي به او تعلق نمي گيره و حتي در صورت نقص عضو در جنگ نه بهايي و ديه اي شرعا داره و نه در صورت مرگ ، ديه اي داره در نظر شما چگونه است ؟
بنده از ارزش زن و مرد در دیه صحبتی نکردم و بحث من اصلا در این نیست،صحبت من از استثنائاتی که تعدادشان بسیار است ولی خداوند به آنها اهمیت نداده ، که موردی که شما فرمودید نیز شاملش میشود و یحتمل باز هم حکمت خداست که ما نباید بدانیم و رازیست بر مابقی احکام دین که ما نباید بفهمیم . بله عزیز ، من از احکامی سخن میگویم که هر وقت دلیلش را پرسیدیم ، گفتند حکمت خداست و ما نفهمیدیم چرا دین به ما چیزی را توضیح نمیدهد و از کجا حقانیتش را بفهمیم وقتی همه احکامش را که مورد سوال من هستند پرسیدم و گفتند فقط خدا میداند . نتیجه این میشود که بنده نمیفهمم کدام دین درست است و کدام نیست ! چرا که اگر همین سوال را در مسیحیت بپرسم ، جوابش حکمت است ، در اسلام میپرسم جوابش حکمت است. پس بنده از کجا بفهمم کدامش صحیح ترین است ؟ علم غیب باید کسب کنم ؟ یا شانسی یکی را انتخاب کنم ؟ حالا اگر راهم غلط بود چه کنم ؟ استثنا قائل میشوند و مرا میبرند بهشت ؟ او ببخشید یادم نبود خداوند با استثناعات کاری ندارد . به قول یکی از دوستان :
عزیزم هر علمی فرق میکنه اگه نبی خدا کاری بکنه و دلیلشو نگه باعث بی اعتمادی مردم به نبی میشه که این با هدف نبوت تناقض داره (مثل این میمونه که نبی پدر منو بکشه و دلیلش هم این باشه که حکمت خداست!!!! خوب من بی اعتماد میشم به پیامبر دیگه!!) علم کلام هم برای دلیل اوریه که اینجا سکوت کرده! و اتفاقا این عدم اعتماد به نبی طبق قضیه هدف از نبوت دلیل بسیار خوبیه برای مسلمان نشدن
ایشان صحیح میفرمایند و حرف بنده نیز همین است .همه که مسلمان نیستند ،و مسلمان به دنیا نمی آیند . اگر قرار باشد آنها هم همین سوال های من را داشته باشند و بخواهند مسلمان شوند ، و هر چه سوال بپرسند بگویند خدای دین ما میداند ، فکر میکنید چقدر قانع کننده خواهد بود ؟ چقدر به دینی اعتماد خواهند کرد که نمیتواند جوابشان را بدهد ؟ و به خدایی ایمان بیاورند که یک مسلمان ایمان دارد ؟ آن مسلمان خدایش را قبول دارد و میگوید باشد همه حکمت هایش را قبول کردم ، آن غیر مسلمان چه را باور کند ؟ مشتی چیز که برایش ثابت نشده و بیجواب خواهد ماند؟ مگر اینکه بگویید هر که مسلمان به دنیا آمد ، کافی است برای مسلمان بودن و مابقی باید .حتی سوالی که شما پرسیدید را اگر دنبال جوابش باشید ، خواهید فهمید این نیز حکمت خدا است ، وا گر خودتان جوابش را میدانید چه بهتر که به من هم بگویید تا بدانم که رازی ، اضافه بر رازهایم نیست و جوابش حداقل حکمت خدا نیست . پس بحث من همانطور که دیدید بر دو کلمه حکمت خدا و بیخیال شدن از استثناعات است . استثناعاتی که در گذر زمان و با رسیدن به زمان ما از استثنا خارج شده اند .
مگر اینکه بگویید هر که مسلمان به دنیا آمد ، کافی است برای مسلمان بودن و مابقی باید .حتی سوالی که شما پرسیدید را اگر دنبال جوابش باشید ، خواهید فهمید این نیز حکمت خدا است ، وا گر خودتان جوابش را میدانید چه بهتر که به من هم بگویید تا بدانم که رازی ، اضافه بر رازهایم نیست و جوابش حداقل حکمت خدا نیست . پس بحث من همانطور که دیدید بر دو کلمه حکمت خدا و بیخیال شدن از استثناعات است . استثناعاتی که در گذر زمان و با رسیدن به زمان ما از استثنا خارج شده اند .
اینا فکر میکنند مشکل فقط این دیه است که میگن حکمت خداست و نباید سوال بپرسیم
اگه مشکل فقط این بود باشه سوالی درباره دیه نمیپرسیم
پس بقیه سوالاتمون رو چیکار کنیم اگه بگم خدا خواسته دیه اینجوری باشه لابد واسه بقیه هم باید این رو بگیم
این همه احادیث هم که بر ضد زنان هست و کسی جواب نمیده چرا ااینجوریه لابد اینم حکمته بدون اینکه جوابی براش داشته باشند
این احادیث و احکام از کجا اومده که اینقدر بر ضد زنان هست حالا جالبه که تفسیر هم میکنند که فلان حدیث به این معنی هست و در واقع هر چیزی که شما فکر میکنید بر ضد شماست به نفع شماست و متوجه نیستید
واقعا دارم شک میکنم لابد برداشت ما از غیرعادلانه بودن این احکام و احادیث اشتباه است شاید همش به نفع خودمونه متوجه نیستیم شاید این کلمات و سخنان در ذهن این دوستان معنی دیگه ای میده :Moteajeb!:
این احادیث و احکام از کجا اومده که اینقدر بر ضد زنان هست حالا جالبه که تفسیر هم میکنند که فلان حدیث به این معنی هست و در واقع هر چیزی که شما فکر میکنید بر ضد شماست به نفع شماست و متوجه نیستید
واقعا دارم شک میکنم لابد برداشت ما از غیرعادلانه بودن این احکام و احادیث اشتباه است شاید همش به نفع خودمونه متوجه نیستیم شاید این کلمات و سخنان در ذهن این دوستان معنی دیگه ای میده
جالب اینجاست تو یکی از تاپیک ها ( تایپک برتری زن بر مرد ) آقایون خیلی از این عنوان ناراحت شدند حالا انتظار دارند ما هر چی بر ضد زنان میشنوم نه تنها واکنش منفی نشان ندیم بلکه بهش افتخار هم بکنیم و حتما بخاطر بسپاریم که این مطالب بر ضد زنان چیزهای در پی دارد که عقل ما قادر به درک آن نیست :khaneh::khaneh:
البته توجه به یک نکته مهم است.
اگر حکم حکومتی مصداقی برای احکام ثانوی باشد، چنانچه برخی چنین اعتقادی دارند، به واسطه مصلحت عمومی جامعه در حکومت اسلامی نقصان دیه زن از بیت المال داده میشود.
اما همانطور که میدانید، حکم حکومتی یا حکم ثانوی( چه این دو یکی باشند یا دو حکم متفاوت) تا زمانی تاب مقاومت و جلوگیری از حکم اولی را دارد که عنوانش باقی باشد. به محض اینکه آن عنوان برطرف شد، حکمش را نیز برطرف میشود و نکته دیگر هم اینکه همزمانی که حکم ثانوی به واسطه موضوعش ایجاد شده، حکم اولی باقی است و از بین نرفته و تغییر نیز نکرده است بلکه به واسطه پیدا شدن یک مسئله ای همانند ضرر و ... جلوی حکم اولی گرفته میشود. مثلا کسی که روزه برایش ضرر دارد، تا زمانی که این عنوان باقی است، حکم اولی روزه که وجوب است از او برداشته میشود ولی به محض اینکه ضرر برطرف شد و دیگر روزه ضرر نداشت، حکم اولی باز هم او را شامل میشود
با سلام :Gol:
همونطور که اشاره کردید مقتضیاتی باعث بوجود آمدن احکام ثانویه میشود و در ضمن همانطور که گفتید حکم اولیه همچنان ثابت باقی می ماند. حالا به نظر شما در جامعه کنونی ما که زنان پای به پای مردان در بسیاری از عرصه ها ( بقیه عرصه های باقی مانده هم به لطف برخی ها هنوز بر روی زنان بسته شده و گرنه در آن عرصه ها حضور پیدا می کردند ) حضور داشته و چه بسا حضورشان در خیلی از موارد فعالتر هم بوده حالا این احکام دیه رو چطور میشه توجیه کرد ؟ ایآ زمانش نشده این نصف بودن دیه زنان کلا برداشته شه و دیه زن و مرد در تمام حالات برابر شه ؟
یا مسئله اجازه زن از شوهر چی ؟ قبول دارم در قدیم زنان جز چهاردیواری خانه جای دیگه رو نمی شناختند حالا بهشون میگفتی برای بیرون رفتن اجازه بگیرید مشکلی با این اجازه نداشتند. ولی یه خانم تحصیلکرده در این دوره و زمونه چطور حاضر میشه برای هر بیرون رفتنی از شوهر اجازه بگیره ؟؟؟ اصلا براش قابل در است ؟ اصلا این اهانت به درک و فهم زنه که بخواهد راه به راه اجازه بگیره . خودش عقل داره و تشخیص میده کجا بره کجا نره .
من معتقدم زندگی مشترک باید به تمام معنا مشترک باشد نه یکی زیر سایه دیگری زندگی کنه در تمامی کارهاش مواظب باشه حق دیگری رو پایمال نکنه . اگه دلش خواست نذر ی کنه حتما به طرف اطلاع بده تا ایشان اجازه اون رو صادر کنه . این زندگی نیست این بردگیه
وقتی هم میگیم این احکام با عقل انسان جور در نمیاد میگید این مصلحت خداست و نباید با عقل خود آنرا درک کرد. این محدودیت عقل گرایی در اسلام را من در کتابی خوانده بود و جالب است بدانید از دید آرون سیگال ( اسم کتابه یادم نیست :khandeh!:) یکی از علل عقب ماندگی جوامع اسلامی عدم مشارکت زنان در علم است زنانی که ما در جامعه خودمون بهترین فضیلت را برای آنها ماندن در چهاردیواری خانه میدونیم.
[SPOILER]به امید روزی که حقوق بشر به معنای واقعی کلمه در ایران اجرا و حقوق و آزادی های شخصی گروهی تنها به بهانه جنسیتشان نادیده گرفته نشود[/SPOILER]
بنده از ارزش زن و مرد در دیه صحبتی نکردم و بحث من اصلا در این نیست،صحبت من از استثنائاتی که تعدادشان بسیار است ولی خداوند به آنها اهمیت نداده ، که موردی که شما فرمودید نیز شاملش میشود و یحتمل باز هم حکمت خداست که ما نباید بدانیم و رازیست بر مابقی احکام دین که ما نباید بفهمیم . بله عزیز ، من از احکامی سخن میگویم که هر وقت دلیلش را پرسیدیم ، گفتند حکمت خداست و ما نفهمیدیم چرا دین به ما چیزی را توضیح نمیدهد و از کجا حقانیتش را بفهمیم وقتی همه احکامش را که مورد سوال من هستند
من البته تمامي صفحات تاپيك رو مطالعه نكردم اما 4-5 صفحه رو خوندم . خب بنده هم دارم پاسخ يكي از همين شبهات مطرح شده در خصوص تفاوت ديه زن و مرد رو عرض ميكنم كه اصل اين سوال يكي از مواردي هست كه در كل سوالات شما در حوزه ي حكمت احكام قابل بررسي هست .
حقيقتي كه من به عنوان خانم بسيار با اون برخورد كرده ام - بي تعارف عرض كنم - اين هست كه زماني كه داشتم به اين در و آن در مي زدم براي يافتن پاسخ پرسشهايم ، عده اي را حقيقتا دلسوز و بي طرف نديدم ، اينها از اين آب گل آلود نياز من به پاسخ و عطش روحم براي رسيدن به جواب، داشتند سوء استفاده مي كردند و آنچه خود مي خواستند را به حلق تشنه ي من مي ريختند . بارزترينش هم بحث هاي حقوق زن در اسلام بود كه جدا برايم سوال شده بود . آنها اينطور وانمود مي كردند كه اسلام دين حق نيست چرا ؟ چون دين حق دين اعتدال و عدالت است و بارزترين مصداق بي عدالتي در احكام مربوط به زن است ، ارثش ، ديه اش ، عقلش و ... همه در اسلام كمتر از مرد است چرا ؟ چون اسلام ديني مرد سالارانه است .اگر نيست چرا ارث زن نصف ارث مرد است ؟ چرا ديه زن نصف ديه مرد است ؟ اين نشان مي دهد كه در اسلام اصالت ارزش با مرد است و زن طفيلي اوست .اين ادعاي آنان بود.
اما وقتي حقيقتا از خدا كمك خواستم كه شبهات مرا برطرف كند به پاسخ هاي منطقي و قانع كننده ايي در مورد حكمت اين گونه احكام رسيدم . يكي از سوالات بسيار اساسي و جدي من ، در مورد ديه بود ، پاسخي كه در پست قبلي خدمت شما عرض كردم ، پاسخي بود كه براي رد ارزشگذاري ديه بر افراد و جنسيتها ، به آن دست يافتم . ديني كه مي گويد جهاد بر مرد واجب است و ديگر هيچ چيزي هم به او يا خانواده اش شرعا تعلق نمي گيرد چه كشته شود ، چه دچار نقص عضو شود چه هرچي ، اگر اصالت و ارزش را به مرد مي داد بايد حكم را بر عكس صادر مي كرد . پس بحث ارزشگذاري مرد و زن نيست .
ما هم اجازه ي پرسش از حكمت احكام را داريم منتها از اهلش ، اين كارشناساني كه به شما مي گويند از حكمت احكام نپرسيد ، منظورشان اين نيست كه مطلقا نپرسيد ، شما اگر به معصوم عليه السلام دسترسي داشتيد بپرسيد ، حتما حكمتش را به شما مي گويند زيرا علم آنان به منبع وحي متصل است ، تازه پيشنهاد مي كنم اگر به معصوم عليه السلام دسترسي پيدا كرديد ، بيشتر و عميق تر بپرسيد ، تا جايي كه شما پرسش كنيد ، مطابق با حد و ظرفيت شما به شما پاسخ خواهند داد .
اما همه ي احكام هم اينطور نيست كه حكمتهايشان مشخص نباشد بلكه به مرور زمان و پيشرفت دانش بشري ، حكمت برخي احكام مشخص مي شود .
براي آگاهي از حقانيت يك دين و الهي بودن آن ، شما خواهر بزرگوارم نيازي به بررسي يك به يك احكام آن دين نداريد ، مگر در صدر اسلام و در اولين ماههاي پس از بعثت ، احكام خاصي نازل شده بود ؟ كه مردم با استفاده از پرسش از حكمت آن احكام به الهي بودن اين دين پي ببرند ؟
حالا فرض كه پيامبر حكمت عميق تشريع برخي از احكام را مي فرمودند آيا براي آنان قابل درك بود ؟ مثلا اثرات تخريبي فوق العاده مشروبات الكي را بر نسل بشر ، يا تاثيرات گوشت خوك بر روان انسان ، يا ....
ضرورت دسترسي به امامي حاضر - در عصري كه اين سوالات ما را احاطه كرده و نياز به ياوري داريم - كاملا از طرف ما با تمام وجودمان حس مي شود . همين نياز هاي بنده و شما و امثال ما و فرياد عطش دانستن و تعالي است كه نياز و ضرورت دسترسي به امام حاضر را به ما تفهيم مي كند . مي بينيد كه اگر امام حاضر نباشد كه به سوالات عميق ما پاسخ بفرمايد ، گاه دينمان در معرض تزلزل قرار مي گيرد البته جاي شك و ترديد نيست به هيچ وجه ،كه از پس پرده غيب دستگير ما هستند و ما را هدايت مي كنند اما گاه نياز به نور مستقيم خورشيد داريم ، برخي گياهان ، براي رشد و نمو خود نياز به نور مستقيم خورشيد دارند وگرنه آن حدي كه بايد ، رشد نمي كنند . من تصور مي كنم اعتماد به كتاب خدا و دين الهي و صبور بودن و دست از دين نشستن ، راهي است كه ما را در معرض افاضات حق و توجهات حضرت وليعصر عجل الله تعالي فرجه ، قرار مي دهد . زيرا ما مسلماناني هستيم محتاج و نيازمند دانستن و تشنه ي علم امام ، و حتما ايشان به ياري ما برخواهند خواست كه در قران كريم فرموده است :
ايها العزيز مسنا واهلنا الضر وجينا ببضاعه مزجاه فاوف لنا الكيل وتصدق علينا ان الله يجزي المتصدقين
اى عزيز به ما و خانواده ما آسيب رسيده است و سرمايهاى ناچيز آورده ايم بنابراين پيمانه ما را تمام بده و بر ما تصدق كن كه خدا صدقه دهندگان را پاداش مى دهد
بهر حال ببخشيد كه زياده گويي كردم . خواستم كمكي بر ذهن پرسوال شما كرده باشم .
اللهم عجل لوليك الفرج
اون خانمی که در حال حاضر برای جامعه و خانواده اش مفید بوده و هست چی ؟ یه نیروی کار از بین نرفته ؟ دوست عزیز داری درباره از بین رفتن مردی حرف میزنی که احتمال داره بر اثر حادثه ایی دیگر یا به مرگ طبیعی هیچ وقت به اون سن نرسه از همین حالا برای اون نوزاد پسر یا پسر بچه باید دیه ایی برابر یک مرد کاملدر نظر گرفته بشه ؟؟؟
مسائلی که شما مطرح میکنید، مربوط به شرایط امروز جامعه ما است و نه مربوط به دوران های سابق و نه حتی برای پنجاه سال پیش.
همانطور که عرض شد شاید اگر امروز امام زمان باشد، خودشان حکم دوران حاضر را بیان کنند و مسئله جور دیگری باشد ولی حالا که دسترسی به ایشان ممکن نیست باید به همان ادله قبلی اکتفا کرد.
اما برای جبران این مسئله به عنوان یک حکم حکومتی، فعلا با توجه به تغییر شرایط جامعه و عوض شدن این حکمتهایی که به ذهن بنده و شما میرسد و تغییر نگاه به مسئله برای جبران این نقصان، دیه مساوی حساب میشود.
شما بفرمایید این مسائلی که بنده به عنوان حکمت این مسئله ذکر کردم با توجه به عرفی آن زمان که زن تنها در خانه کار میکرد و به هیچ وجه سرپرست خانواده و نان آور خانه نبود چه ایرادی دارد.
درباره صله رحمی که گفتید چه چیزی واجبتر از رفتن به خانه پدر و مادر و دیدن و عیادت آنهاست تا اونجایی که من از دوستان پرسیدم اگر مردی حتی از سر لجبازی مانع رفتن زن به خانه پدرش شود زن باید باز هم اطلاعت کند.
البته این مسئله اختلافی است.
برخی از فقها معتقدند که در مسئله صله رحم، اذن و اجازه شوهر لازم نیست.
نه تنها در این مورد بلکه برای انجام هر کار واجبی که انجام ان متوقف برخارج شدن از خانه است.
وگرنه در خانه ما هم ندیدم مادرم برای این بیرون رفتن ها از پدرم اجازه بگیره اصلا چنین چیزی معنی نداره
به همین خاطر، برخی فقها می فرمایند مهم عدم مخالفت و ناراحتی شوهر از بیرون رفتن همسرش است. یعنی اگر بداند که راضی است کافی است و لازم نیست در تک تک موارد از او اجازه بگیرد.
اینا فکر میکنند مشکل فقط این دیه است که میگن حکمت خداست و نباید سوال بپرسیم
سرکار نگین مثل اینکه چندین تاپیک نوشته اید و پرسیده اید و پاسخ شنیده اید این حرفها دیگر چه معنائی میدهد نمی دانم .
جالب اینجاست تو یکی از تاپیک ها ( تایپک برتری زن بر مرد ) آقایون خیلی از این عنوان ناراحت شدند حالا انتظار دارند ما هر چی بر ضد زنان میشنوم نه تنها واکنش منفی نشان ندیم بلکه بهش افتخار هم بکنیم و حتما بخاطر بسپاریم که این مطالب بر ضد زنان چیزهای در پی دارد که عقل ما قادر به درک آن نیست
یعنی شما هنوز متوجه نشدید پاسخگویان در تمام این چند تاپیک مشغول تشریح فلسفه احکام در صدور احکامی که نتیجه اش استحکام خانواده و جامعه اسلامی هستند و تفاوت در حقوق زن و مرد بر اساس همین دکترین را دارند برایتان تشریح میکنند ولی متاسفانه بعد از این مدت و این همه ادله شما و دوستان هر تفاوت حقوقی ای که بین زن و مرد دیده اید بلا فاصله بدون هیچ اقامه دلیلی و صرفا با چند شعار تکراری آنرا به ضد زن و برتری آقایان بر زنان توصیف کرده اید و انگار ندیده اید که هیچ دلیل علمی ای برایتان آورده شده باشد .
رج زدن ادله و نیاوردن دلیل علمی و بنیت ذکر توهمات فمنیستی هیچ نتیجه خوبی را برای خانواده و اجتماع به ارمغان نمی آورد مگر آن نتیجه ای که در جوامع غرب شاهدیم.
فمنیسم بواسطه اینکه با فطرت همخوانی ندارد اولین ضربه اش را به خانواده زده فروپاشی نظام خانواده را به ارمغان می آورد و بعد فساد و فحشاء
لذا اگر شما حقوق خانواده و جامعه در دین اسلام را ضد زن و عده ای برخلاف شما ضد مرد میدانند آن نظامی که بهتر است و ادعا میکنید بهتر است را همین جا مطرح بفرمائید تا ما هم بدانیم شما چه چیز بهتری دیده اید و این شکل سلبی سوالاتتان بهایجابی هم تغئیر شکلی بدهد. قل هاتوا برهانکــــــــم ان کنتم صادقین
ما تا به الان تنقیض ( البته به زعم خودتان ) دیده ایم و شعار . هیچ بحث علمی ای از شما ندیده ایم و نخوانده ایم و این روال بحث علمی نمیشود.
شعار ندهید ؛ شعار دلیل نیست . نظام و حقوق تعریف کنید بهتر از اسلام که حقوق زن و مرد را ادا میکند و مخالف فطرت و پایگاه اجتماعی و نقش افراد در نظام خانواده و اجتماع نیست .
کاملا علمی پاسخ دهید و تبئین کنید درست مانند اساتید که پاسخگو بوده اند . از مدیران محترم هم میخواهم اگر بحثی را ایشان اقامه کردند بخاظر انحراف از بحث این بخش را از این تاپیک را جدا نمایند و در تاپیکی دیگر این بحث شکل بگیرد و فقط لینکی را برای عودت در اینجا بجا بگذارند.
با شما موافقم. برای زن چطور است تبصره میگذارند که بچه مثلا در فلان سن پیشش میماند و بعد از آن میتواند برود پیش پدرش و نه مادرش و قانون از ریز و درستش را محاسبه میکند و یا برای قوام بودم زنان حدیثی نیاورده اند ولی در این مورد از همان ابتدا حواسشان جمع بوده است؟ با این حساب توجیه اینکه دیه بیشتر برای مردان به علت قوام بودن است ، توجیه درستی نیست چرا که قوام بودن گویا دلیل اصلی نیست ، چرا که یک نوزاد متولد نشده پسر نیز همان مقدار را میگیرد . چون قرار است حدود 20 سال بعد ! قوام شود ؟ شاید ؟ حواسشان به قوامامن آینده بوده که یک نوزاد به دنیا نیامده پسر ، دیه اش از یک زن قوام بیشتر است . به نوزاد فکر کرده اند که بعدا چکاره میشود به فکر زنانی که چنین سرنوشتی دارد و زیاد هم هستند نبوده اند؟
چه بگویم که هر چه در این مسئله جلوتر روم ، شک م نبیشتر میشود ، این مسئله را بگویم چرا به زن توجه نکرده ، آن را بگویم ؟ احادیث و توصیفات زیبا در باره زنان مخصوصا در نهج البلاغه را بگویم یا حکمت این همه راز های حقوقی زنان را که نه میدانند و نه میدانیم ؟
قوانین قیومیت و سرپرستی کودک تا به این ساعت : تا سن 7 سالگی به عهده مادر بین 7 تا 9 سالگی بعهده پدر بعد از این سن فرزند خود برای پذیرش قیوم تصمیم میگیرد.
مادر قیومیت فرزند را میتواند بعهده بگیرد و این قیومیت به معنای قابلیت قیومیت یک خانواده نیست و شرایط خاص خودش را دارد و همچنین مرد که قیومیت خانواده را میتواند بگیرد باید این شرایط خاص بر او نیز صادق باشد . بطور خلاصه این قیومیت هرگز بمعنای قومیت خانواده کامل نیست . قیومیت فرد است بر فرد و طبعا با قیومیت خانواده تفاوت در معنی و محتوی دارد .
دیه یک نوزاد با یک پیرمرد و یک مرد با هر دو اینها تفاوت دارد . دیه یک بالغ با غیر بالغ تفاوت دارد . دیه یک سرپرست با فرد تحت سرپرستی تفاوت دارد . دیات بر اساس خسارت و لطمه وارده محاسبه و تعئین میگیرد و این بمعنای قیمت افراد نیست .
بعضی از این سوالات را در تاپیک های مختلف ذکر کرده اید و پاسخ لازم را هم شنیده اید .
شبهات شما ملقمه ای از شبهات است با موضوعات مختلف . اگر میخواهید پاسخ بگیرید هر کدام را جداگانه مطرح کنید .
اگر هم میخواهید با این شرایط جمع بندی کنید از مجموعه ای از این شبهات و برداشت های غلط یا مغرضانه تا با آن شعار فمنیستی بدهید مختارید
بارها از شما و از یکیاز دوستان تان خوانده ام که به اسلام شک دارید و تهدید یا اظهار میکنید بر میگردد . در مقابل تمام شبهات شما یا دلیل اقامه شده یا نپرسیده دست به این جمع بندی زده اید
مسائلی که شما مطرح میکنید، مربوط به شرایط امروز جامعه ما است و نه مربوط به دوران های سابق و نه حتی برای پنجاه سال پیش.
سلام بله قبول دارم منم بارها بیان کردم وضع و شرایط کنونی جامعه باعث به وجود آمدن نیازهای جدید میشه . من منکر این است که اسلام در دوران جاهلیت به زن عزت و کرامت بخشید عزت و کرامتی که اروپایی ها چندین قرن بعد ازاسلام متوجه آن شدند.
ولی الان چی ؟ آیا نباید برخی احکام و قوانین متناسب با نیاز جامعه تغییر پیدا کند؟
استادمون میگفت تو این دوره و زمونه هر کی کامپیوتر و زبان بلد نباشه بیسواده . دقت کنید در سالیان قبلی یه خوندن و نوشتن کفایت میکرد ولی آیا الان هم همون خوندن و نوشتن کفایت میکنه؟
بزرگوار به نظر من برخی از حقوقی که علما برای شوهر ذکر کردند اصلا ربطی به شوهر نداره و جزء آزادی ها و حقوق شخصی هر انسانیه که حتی با ازدواج هم نباید نادیده گرفته شود مثل همین حق تحصیل زن.
ما برای جبران این مسئله به عنوان یک حکم حکومتی، فعلا با توجه به تغییر شرایط جامعه و عوض شدن این حکمتهایی که به ذهن بنده و شما میرسد و تغییر نگاه به مسئله برای جبران این نقصان، دیه مساوی حساب میشود.
واقعا در همه موارد مساوی حساب میشه ؟ من شنیدم که تساوی دیه فقط در تصادفات صورت گرفته ؟ میشه لطفا بیشتر توضیح بدید ؟
همانطور که عرض شد شاید اگر امروز امام زمان باشد، خودشان حکم دوران حاضر را بیان کنند و مسئله جور دیگری باشد ولی حالا که دسترسی به ایشان ممکن نیست باید به همان ادله قبلی اکتفا کرد.
درسته امام زمان حضور ندارند ولی ولی فقیه و علما که هستند . اگر یه حکم یا قانون باعث پایمال شدن حق گروهی از انسانها بشه آیا با این حرف که باید منتظر امام زمان بمانیم توجیه پذیره ؟ چه کسی جوابگوی حقوق پایمال شده آن اشخاص است؟
قوانین قیومیت و سرپرستی کودک تا به این ساعت : تا سن 7 سالگی به عهده مادر بین 7 تا 9 سالگی بعهده پدر بعد از این سن فرزند خود برای پذیرش قیوم تصمیم میگیرد.
مادر قیومیت فرزند را میتواند بعهده بگیرد و این قیومیت به معنای قابلیت قیومیت یک خانواده نیست و شرایط خاص خودش را دارد و همچنین مرد که قیومیت خانواده را میتواند بگیرد باید این شرایط خاص بر او نیز صادق باشد . بطور خلاصه این قیومیت هرگز بمعنای قومیت خانواده کامل نیست . قیومیت فرد است بر فرد و طبعا با قیومیت خانواده تفاوت در معنی و محتوی دارد .
دیه یک نوزاد با یک پیرمرد و یک مرد با هر دو اینها تفاوت دارد . دیه یک بالغ با غیر بالغ تفاوت دارد . دیه یک سرپرست با فرد تحت سرپرستی تفاوت دارد . دیات بر اساس خسارت و لطمه وارده محاسبه و تعئین میگیرد و این بمعنای قیمت افراد نیست .
بعضی از این سوالات را در تاپیک های مختلف ذکر کرده اید و پاسخ لازم را هم شنیده اید .
شبهات شما ملقمه ای از شبهات است با موضوعات مختلف . اگر میخواهید پاسخ بگیرید هر کدام را جداگانه مطرح کنید .
اگر هم میخواهید با این شرایط جمع بندی کنید از مجموعه ای از این شبهات و برداشت های غلط یا مغرضانه تا با آن شعار فمنیستی بدهید مختارید
بارها از شما و از یکیاز دوستان تان خوانده ام که به اسلام شک دارید و تهدید یا اظهار میکنید بر میگردد . در مقابل تمام شبهات شما یا دلیل اقامه شده یا نپرسیده دست به این جمع بندی زده اید
خب مختارید والله یهدی من یشاء و یضل من یشاء .
با سلام . منظور من استثناعات بود ، که بارها سوال پرسیدم و جواب گرفتم که خداوند این حکم را برای زمان اعراب جاهلی بیان کرده و الان در زمان ما جزء استثناعات است و حکمی برای آن نداریم و بنده گفتم مگر اسلام فقط برای آن زمان بود ؟ خدا باید نگاهی هم به این زمان میکرد . و اما قوامیتی که مد نظر بنده بود و شما به اشتباه آن مسئله را با مسئله فرزند یکی کردید ، آن قوامیتی بود که قبلا به یکی از کاربران مثالش را گفتم و از استثنا خارج شده . فرمودند کسی هم مشناسم که قوام باشد ؟ و گفتند به زنی که از روی راحتی خیال میرود کار میکند و شوهرش برای خانه کار میکند میگویند قوام. بنده نیز گفتم حرفشان صحیح است اما قوام فقط چیزی نبود که ایشان ذکر کردند . جواب من این بود :
با یک لحظه تفکر 8 نفر به ذهنم رسیدند که 3 نفر همسایه و یکی دوست و 4 تا اقوام هستند و این فقط یک لحظه تفکر بود . از کوچه های بعدی خبر ندارم همچنانکه امار دقیقی از زنان قوام در دست نیست . پس بله ، همچنانکه در اخبار افزایش عجیب آن را بیان میکنند و خودم دارم میبینم ، تعدادشان در حال افزون شدن هم هست .
بنده با واژه زن قوام آشنایی دارم ! نیازی به گفتن نبود! بگذارید من این را به شما بگویم که قوام بودن فقط چیزی نبود که شما ذکر کردید .تعداد زنان قوام فقط در این نیست که مرد بیمار باشد و زن کار کند . بلکه بنا بر همان اخبار ها ، به علت افزایش طلاق تعداد زنان قوام زیاد شده یعنی یک زن به همراه مابقی نا خور ها منهای مرد که حاضر نشده نان خور هایش را بپذیرد و قوام باشد و قوامیتش را سپرد به دیگری و خود الفرار. این مورد هم هست که ذکر نکردید !
این یک معنای زن قوام بود . چند تا معنای دیگر هم دارد. مرد از پس مخارج بر نمی آید و زن نیز مجبور است کار کند به درخواست مرد تا زندگی بگذرد. بله ! این هم یک نوع قوام بودن است که با پول هر دو زندگی میچرخد و با یکی ، راه به جایی نمیبرند و البته میدانم این با آن موضوع که زن با اختیار کار میکند و نیاز ندارد ، یکی نیست و مرد آنجا قوام است !
معنای دیگر همان است که گفتید مرد نمیتواند کار کند و زن کار میکند و میشود قوام
و گاهی مانند دوست من ، یک مادر است و دو سه تا دختر و مادر مریض است و دختر باید کار کند و میشود قوام
و گاهی مانند خواهر مادربزرگ من که امکان ازدواج نداشتند و نابینا هم هستند ، با دست رنج خودشان زندگی میگذرانند و قوام خودشان هستند
و مانند 2 تا از پیرزن های کوچه ، بچه هایشان در همان خانه پدری ترکشان میکنند و دیگر برنمیگردند و خودشان میمانند و خرج خودشان .
و چندین مثال دیگر که همگی در اطراف من در جریان هستند و هر روز میبینم .
از طرف دیگر ممنون برای راهنمایی که کردید :Gol: ولی تاپیک های من تایید نمیشوند ولی هر روزه تاپیک های دیگران تایید میشوند ، دلیلش را بنده هنوز کشف نکردم :Gig: سوالات هم مجزا میپرسم ، یا با دوستان میپرسیم ، که اگر دیده باشید همه اش میگویند حکمت خدا بود. همان 20 سوال را از مرجع تقلیدم هم پرسیدم و گفتم اینها سوالات اعتقادی من هستند که برای اعتقاد به دینم باید جوابشان را بدان. بسیار محتاتانه جواب هر 20 تا را یک چیز گفتند و گفتند حکمت خداست و رازیست که ما نمیدانیم . چندین سوال به همین شکل در ادیان دیگر رپسیدم و گفتند خدای ما میداند و به خدا اعتماد کن. و من هنوز سوالم اینجاست که به کدامین پناه ببرم ؟ همه شان در پاسخ به سوالات من گفتند خدای ما میداند . پس از کجا بدانم کدام حق است ؟
تا می آییم بگویم حقوق زن ، میگویند فمینیست ! یعنی نشد یکبار ما این را بگوییم ، نگویند فمینیستم. حالا مطمئنم که زن در اسلام شاید نباید حقوقی داشته باشد زیرا تا هر زنی این را گفته سریع میگیند فمینیست ! اگر بگویند جواب نداریم و حکمت خداست هنوز بهتر از این کلمه است چرا که ابتدا فقط بنده شاکی بودم از حکمت خدا که چرا همه ی سوالات اعتقادی زنان شده حکمت خدا و راز و سکی جوباشان نمیدهد . کم کم دیدم تنها نیتسم و دیگران هم برایشان سوال شده که چرا جواب سوالاتشان را نمیدهند . پس نفرمایید که نپرسیدیم. به تاپیک هایی که زده ایم و جواب هایی که همه ا گفتند حکمت خداست و راز است و ما نمیدانیم رجوع کنید که تعدادشان از دست ما در رفته است . اگر یک سوال بود ، دو تا یا سه تا میگفتیم اشکالی ندارد ، حکمت خداست ولی وقتی همه سواالت جوابش همین است ، آیا نباید شک کرد که چرا یک دین جواب سوالات را نمیدهد ؟ سابقا هم گفتم ، اگر یک دین الکی این حرف را میزد ، میگفتند چون جواب ندارد همه اش میگوید حکمت خداست ، اما از دینی که خودم دوستش دارم ، چنین انتظاری ندارم و جواب میخواهم . همه که مسلمان نیستند ؛ شاید غیر مسلمان بخواهد مسلمان شود. اگر همین سوالاتش باشد چه ؟ و جواب حکمت خدا باشد ؟ آیا برای او قابل پذیرش است ؟ یا میرود سراغ دینی که جوابش را بدهد ؟ یا میرود حکمت خدای دین خودش را قبول میکند ؟ منظورم خداییست که دینش به او معرفی کرده
ولی ممنونم از شما که پرسیدید و اختیار در این راه را برای من قائل شدید :Gol:
با سلام . منظور من استثناعات بود ، که بارها سوال پرسیدم و جواب گرفتم که خداوند این حکم را برای زمان اعراب جاهلی بیان کرده و الان در زمان ما جزء استثناعات است و حکمی برای آن نداریم و بنده گفتم مگر اسلام فقط برای آن زمان بود ؟
حقوق زن و مرد در فروعات شاید تبصره بخورد مانند اینکه در ضمن عقد میتوان شرط مهریه مدت دار گذاشت ولی نمیتوان مهریه نگذاشت یا نمیتوان گفت مهریه از این به بعد شرط نیست
توضیح دسته بندی و چگونگی به روز شدن احکام فقهی را اگر خواستید در این صفحه مطالعه بفرمائید
اگر مدعی هستید فمنیست نیستید و چرا شعارها و فهم هایتان فمنیستی است و غیر از آن هیچ دلیل دیگری را نمی فهمید ؟
در هر حال
پاسخ فمنیست - بهائی یا از هر مسلکی که هستید که مدعی است مکتب و مذهب بهتری دارد که حقوق زن و مرد را رعایت میکند پاسخ ؟
لب باز کنید . ادعا کنید . از خدای خودتان و از منطق خود بگوئید .
بزرگوار سلام . فهم های ما فمنیستی نیست ، ما داریم میگوییم چرا جواب همه سوالات زنان فقط حکمت خداست و همان بحثی که قبلا به شما گفتمش . مشکل ما این است :
از طرف دیگر ممنون برای راهنمایی که کردید ولی تاپیک های من تایید نمیشوند ولی هر روزه تاپیک های دیگران تایید میشوند ، دلیلش را بنده هنوز کشف نکردم سوالات هم مجزا میپرسم ، یا با دوستان میپرسیم ، که اگر دیده باشید همه اش میگویند حکمت خدا بود. همان 20 سوال را از مرجع تقلیدم هم پرسیدم و گفتم اینها سوالات اعتقادی من هستند که برای اعتقاد به دینم باید جوابشان را بدان. بسیار محتاتانه جواب هر 20 تا را یک چیز گفتند و گفتند حکمت خداست و رازیست که ما نمیدانیم . چندین سوال به همین شکل در ادیان دیگر رپسیدم و گفتند خدای ما میداند و به خدا اعتماد کن. و من هنوز سوالم اینجاست که به کدامین پناه ببرم ؟ همه شان در پاسخ به سوالات من گفتند خدای ما میداند . پس از کجا بدانم کدام حق است ؟
تا می آییم بگویم حقوق زن ، میگویند فمینیست ! یعنی نشد یکبار ما این را بگوییم ، نگویند فمینیستم. حالا مطمئنم که زن در اسلام شاید نباید حقوقی داشته باشد زیرا تا هر زنی این را گفته سریع میگیند فمینیست ! اگر بگویند جواب نداریم و حکمت خداست هنوز بهتر از این کلمه است چرا که ابتدا فقط بنده شاکی بودم از حکمت خدا که چرا همه ی سوالات اعتقادی زنان شده حکمت خدا و راز و سکی جوباشان نمیدهد . کم کم دیدم تنها نیتسم و دیگران هم برایشان سوال شده که چرا جواب سوالاتشان را نمیدهند . پس نفرمایید که نپرسیدیم. به تاپیک هایی که زده ایم و جواب هایی که همه ا گفتند حکمت خداست و راز است و ما نمیدانیم رجوع کنید که تعدادشان از دست ما در رفته است . اگر یک سوال بود ، دو تا یا سه تا میگفتیم اشکالی ندارد ، حکمت خداست ولی وقتی همه سواالت جوابش همین است ، آیا نباید شک کرد که چرا یک دین جواب سوالات را نمیدهد ؟ سابقا هم گفتم ، اگر یک دین الکی این حرف را میزد ، میگفتند چون جواب ندارد همه اش میگوید حکمت خداست ، اما از دینی که خودم دوستش دارم ، چنین انتظاری ندارم و جواب میخواهم . همه که مسلمان نیستند ؛ شاید غیر مسلمان بخواهد مسلمان شود. اگر همین سوالاتش باشد چه ؟ و جواب حکمت خدا باشد ؟ آیا برای او قابل پذیرش است ؟ یا میرود سراغ دینی که جوابش را بدهد ؟ یا میرود حکمت خدای دین خودش را قبول میکند ؟ منظورم خداییست که دینش به او معرفی کرده
ولی ممنونم از شما که پرسیدید و اختیار در این راه را برای من قائل شدید
مگر این نیست که در اسلام راهی برای سودجویان نیست ؟ یا مگر ما بهاییان را مسخره نمیکنیم که خدای بهاییان که پیامبرش را فرستاده یادش رفته بگوید با خواهر و برادر خود ، رابطه نداشته باشید و زنا است و حرام است و جلوی هوس بازی را نگرفته است و یادش رفته حکمش را بیاورد تا جلوی سوء ساتفاده کنندگان را بگیرد...
ما سوال میپرسیم که از نظر ما این نقطه از دین جای سوال دارد . مثلا ما یک حدیث ، و فقط یک حدیث خواستیم تا ثابت شود راه هوس بازی مردان در دین باز نشده ، و متعه یا 4 ازدواج برای هوس بازی مرد نیست و اگر انجام شود حرام است . ولی چنین نیست . مرد همسردار با داشتن هوس یا بدون آن حتی در شهر خودش میرود با هر کسی که خواست همبستر میشود. این برای من یادآور عدالت خدا نیست . یا در جایی دیگر گفتم :
99 درصد از زنان اجازه چنین کاری را نمیدهند یعنی فرمودید تنوع طلب نیستند . پس چرا باید به مرد خوش بگذرد و به زن توجهی نشود ؟ و خدا جانب تنوع طلبی مردان را بگیرد از نوع 4 زن و بینهایت صیغه که به قول یکی از کارشناسان اسمش را گذاشتند هوس بازی حلال !!! بعضی ها در کمال بی شرمی میگویند این لطفی است به خود زن ! این کجایش لطف است به زن ؟ که مرد میتواند برای هوس خودش حتی با دسترس بودن زنش برود هزارتا متعه بگیرد ؟ یا برود به جای ازدواج به بیوه ها ، با دخترکان جوان باکره ازدواج کند که خیلی راحت پسر مجرد برای آنها پیدا میشود ؟ خداوند هم زحمتی
مثلا میبینیم زن نباید بیرون رود و دلیلش را فاسد کردن جامعه و اختلاط عنوان میکنند. در این مورد کی باید کوتاه بیاید طبق دستور خداوند ؟ زن ! تا جامعه در امان بماند
باید حجاب کند تا هم خودش هم مردان از هوس و شهوت دور بماند و زن باید کوتاه بیاید چون موی او زیباتر است .ولی دیه موی مرد بیشتر است !
یا در مورد ازدواج موقت ، زن باید کوتاه بیاید چون مردش تنوع طلب است
یا در مورد 4 زن دائم هم زن نباید چیزی بگوید چون مرد تنوع طلب است و این در حالی است که بر اساس حرف روانشناسان ، مردها میگویند مرد میتواند چند زن بگیرد چون تنوع طلب است و چه حرف صحیحی ، اما همان روانشناسان میگویند زن با این کار مرد نابود میشود ولی گویا مهم نیست !
دیه مرد بیشتر از زن است و میگویند چون سرپرست است و باید پول بیاورد ، ولی دیه پسر متولد نشده هم بیش از مادرش است که دارد به او غذا میرساند ! یعنی به فکر یک جنین متولد نشده پسر هم بوده اند ولی به فکر زنان قوام و سرپرست نبوده اند و حتی یک حدیث هم در خصوص زنان سرپرست به ما نرسیده است و باز این زن است که باید ساکت بماند
میگویند دیه بیضه چپ مرد ، به علت بچه دار شدن بیش از دیه زن است و اتفاقا همان علمی که با استناد به آن میگویند مرد تنوع طلب است ، میگوید این صحیح نیست ، ولی باز اهمیتی ندارد !
میگویند مرد متاهل هر وقت دوست داشت میتواند متعه کند ، چه با هوس چه بدون هوس و این میشود هوس بازی شرعی ، خدا هم جلویش را نگرفته ، فقط بعضی ها میگویند مکروه است که مکروه انجامش گناهی ندارد ، به مرد خوش میگذرد ، به دستور خدا و باز زن نباید چیزی بگوید ! هیچ مانع شرعی هم ندارد که جلوی مرد را بگیرد. ما که تا به حال ندیدیم . شما اگر دیدید ، حدیث و آیت را نشان ما بدهید تا ثابت شود خدا جلوی سوء استفاده کنندهگان را گرفته است تا حرم سرای شرعی درست نکنند .
مثلا من بی ایمانم ، بی دینم ، یک دین حقیقی میخواهم . سوالاتم هم همین است به عنوان یک زن که میخواهم دین راستین را پیدا کنم . اگر همین سوالات را که در اسلام پرسیدم و جوابش حکمت خداوندی بود که اسلام را فرستاده ، در ادیان دیگر هم بپرسم و جوابش حکمت خداوندی باشد که مسیحیت ، بهاییت ، یهودیت ، زرتشت یا ... را فرستاده ، بنده از کجا بفهمم کدامش صحیح است ؟ همه شان که بی جوابی بود و حکمت خدا . پس فرقی نمیکند کدامش را انتخاب کنم یا به طور کل از کجا بفهمم کدامش صحیح است ؟ وقتی مهمترین سوالات اعتقادی من را همگی یکسان جواب دادند ؟ بالاخره هر کسی سوالی دارد و دوست دارد برای رسیدن به حقیقت به جوابش برسد درست مانند
دین اسلام که چپ و راست میگویند مرد فلان کار را بکند ، حورالعین گیرش می آید و تشویقی است برای او . بله بزرگوار ، هر کسی دینش را بر اساسی انتخاب میکند . مثلا یک مسیحی می آید مسلمان میشود. میپرسند علتش چه بوده ؟ میگوید عشق به حضت علی ع ، دیگری به عشق حضرت فاطمه ع ، یکی به عشق حور العین ها ! یکی برای آرامشی که نماز به او میداده ، یکی علتش را جواب گرفتن سوالاتش در دین اسلام میداند و یادم هست یکی از همین مسلمان شده ها میگفت ، برای سوالات مهمم که از نظر خودم بسیار اعتقادی بودند و مهم که باعث تفکرم در دین میشد ، جوابی در مسیحیت نیافتم و مسلمان شدم . مثل ما مانند مثل همین شخص است . حالا فکر کنید جواب سوالاتش میشد حکمت خدا ، یعنی رازی که من و شما نمیدانیم . آیا قبول میکرد اسلام را ؟ پس چه خوب است به جای ایراد گرفتن ، و انوع تهمت ها را زدن ، منطقی تر فکر کنیم یا اگر میتوانید کمکی کنید در جواب سوالات به ما ، دریغ نکنید . هر چند در چند سوال ، شما پاسخ مرا دادید و بسیار هم خوب بود و تشکر هم کردم از شما و قانع شدم و خوشحال بودم که جواب گرفتم . پس میبینید که روح حقیقت پذیر را داریم نه اینکه منکر همه چیز باشیم .
البته من اعلام میکنم به همگی دوستان ، شما جبهه میگیرید که چون تو مسلمانی ، پس باید قبول کنی. سطح اعتقادات من صفر است . زیر صفر هم هست و فرقی با یک غیر مسلمان نمیکند ، اینطور فکر کنید و جوابگو باشید و فک کنید دارید یک غیر مسلمان را مسلمان میکنید . آیا گفتن اینکه سوالاتت در دین ما راز خداوند است ، جوابی قانع کننده است ؟ آدمی با عقل و منطقش که خداوند به او داده تا حقیقت را بفهمد ، دنبال دین و حقایقش میرود . بارها هم جواب سوالاتم را دادید و ممنونم و پذیرفتم و بسیار بسیار تشکر کردم و اینطور نیست که شخصی باشم که قانع نشوم .ثابت کرده ام اینطور نیست و اینرا کسانی که جواب سوالتم را دادند میدانند . ولی سوالات اعتقادی من در باره حقوق زن در اسلام پاسخ داده نشده و میگویند ما نمیدانیم و راز خداوند است و بنده اش نمیداند. لطفا منطقی با این موضوع برخورد کنید و جوابم را به عنوان یک غیر مسلمان بدهید چرا که همانطور که گفتم بنده با یک غیر مسلمان فرقی ندارم . موفق باشید
اگر مدعی هستید فمنیست نیستید چرا شعارها و فهم هایتان فمنیستی است و غیر از آن هیچ دلیل دیگری را نمی فهمید ؟
یعنی باید ببینیم بهمون ظلم میشه حرفی نزنیم تا شما نگی فمینیستی آره واقعا من حکمت این احکام رو نمیفهمم شما میفهمی برام توضیح بده
چرا به مرد اجازه حبس خانگی زن داده شده؟؟؟ ( شاید در دید شما این ظلم نباشد چون خانم نیستید و براتون مهم نیست که این احکام به ضرر یک جنس هست)
چرا وقتی یه زن به خاطر ازدواج مجدد شوهرش زندگیش متلاشی میشه حق اعتراضی ندارد؟؟؟
چرا حقوق شخصی مثل حق تحصیل و اشتغال زن باید بعد از ازدواج جزو حقوق شوهرش شود؟؟؟
چرا وقتی علم ثابت کرد که زنان صلاحیت رهبری دارند حدیث خلافش رو میگه خوب هر حدیثی در صورت صحت یه دلیلی باید داشته باشد دلیل عقلی و علمی آن را برام بگید
ببینید لطفا اینجوری جواب ندهید
دلیلش مصلحت خداست چون این مصلحت فقط میتونه ما رو از سوال پرسیدن منع کند و این برداشت رو داشته باشیم که قصد دارید زنان رو با این جواب از حقوقی که میتوانند داشته باشند دور کنید
اینکه زنان احساساتی هستند این دلیل قبلا ثابت شد بی اساس است چون اگر دلیلش این بود حتما روانشناسان به این نکته توجه کرده بودند. ( البته اینجا منظورم رهبری است)
و به اینکه چرا نماز صبح دو رکعته هم ربطش ندهید چون نماز صبح هر چند رکعت هم باشه ظلمی در حق کسی نشده ولی به خاطر وجود این احکام بیش از هزار سال است یک جنس از خیلی از حقوق و آزادی ها منع شده اند.
چرا مدام سر و کله شما در این طور تاپیک ها در می آید ؟
من تاپیک های دیگه هم شرکت میکنم شاید شما منو ندیدی
عنی شما هنوز متوجه نشدید پاسخگویان در تمام این چند تاپیک مشغول تشریح فلسفه احکام در صدور احکامی که نتیجه اش استحکام خانواده و جامعه اسلامی هستند و تفاوت در حقوق زن و مرد بر اساس همین دکترین را دارند برایتان تشریح میکنند ولی متاسفانه بعد از این مدت و این همه ادله شما و دوستان هر تفاوت حقوقی ای که بین زن و مرد دیده اید بلا فاصله بدون هیچ اقامه دلیلی و صرفا با چند شعار تکراری آنرا به ضد زن و برتری آقایان بر زنان توصیف کرده اید و انگار ندیده اید که هیچ دلیل علمی ای برایتان آورده شده باشد .
قدرت فهم و درک مردم زمان پیامبر بر کسی پوشیده نیست قرآن هم در این جامعه نازل شده باید یه جوری با سطح فرهنگی مردم اون جامعه میخوند یا نه ؟ بخاطر همین قرآن تدریجی نازل شد تا فهمش برای مردم آن دوره اسان باشه پیامبر نیز به یکباره همه احکام رو به مردم آموزش ندادند در طی 23 سال این احکام رو به مردم فهماندند . حتی با این وجود یکی از مشکلات اصلی حضرت علی نیز باز سطح فرهنگی مردم اون زمان بیان شده . خوب با این اوصاف من معتقدم خیلی از این احکام و روایات معصومین ناظر بر مردم آن زمان بوده و قابل فهم برای آنان. وضعیت زنان در اون دوره هم مشخص بوده بجز کارهای خانه در هیچ فعالیت اجتماعی شرکت نداشتند پس پذیرش این احکام برایشان راحت بوده وهیچ مخالفتی نداشتند.
مثل همین چهارهمسری مردان. چیزی رایجی در جامعه آن زمان بوده یا تحصیل و سوادآموزی زنان در اون دوره، خیلی از مردها هم سواد نداشتند چه برسه به زنها. بیشتر هم سعی شده علوم الهی و احکام به مردم اون دوره آموزش داده بشه و جالبه اینکه زن در ان زمان برای فراگیری این علوم نیازی به اجازه شوهرش نداشته خوب الان چی ؟ جناب فاتح تو این دوره و زمونه هم این علوم ؟ من معتقدم هر شخصی باید علوم رایج این دوره رو یاد بگیره وگرنه بیسواده و یه فرد بیسواد تو زندگی شخصی اش هم نمی تونه موفق باشه .
یا مسئله دیه : وقتی زن امروزی پابه پای مرد در جامعه حضور داره و نان آور خانه است یه نیروی کاری فعال در جامعه ست این نصف بودن دیه دیگه اصلا معنا نمیده در کل منظور من اینه که در این دوره و زمونه نمیشه این احکام رو اجرا کرد . و این وظیفه علماو فقهاست با تعیین احکام ثانویه از پایمال شدن حقوق زنان به اسم دین جلوگیری کنند. حق تحصیل و حق اشتغال زنان باید جزء حقوق شخصی خود زنان باشه و بعد از ازدواج هم نباید مانعی براش وجود داشته باشه.
اگر در گذشته مصداقی برای رهبری زنان در جوامع اسلامی نداشتیم دلیل نمیشه الان هم زنان نتونند به این مقام ها علی الخصوصی ریاست جمهوری و .... دست پیدا کنند اصل باید بر شایسته سالاری باشه نه جنسیت سالاری
فمنیسم بواسطه اینکه با فطرت همخوانی ندارد اولین ضربه اش را به خانواده زده فروپاشی نظام خانواده را به ارمغان می آورد و بعد فساد و فحشاء
هر دستاورد بشری مطلقاً خوب نبوده در کنار فوایدی که داشته ممکنه ضرراتی هم به دنبال داشته باشه من نمیگم فمنیسم صرفاً خوب بوده ولی واقعیت اینه در برهه ای از تاریخ تونسته حقوق تضییع شده زنان اروپایی رو زنده کنه پس نمیتونی یه دفعه اون رو رد کنی
انگار ندیده اید که هیچ دلیل علمی ای برایتان آورده شده باشد .
ما هم هر چی دلیل علمی آوردیم شما نپذیرفتید . در ضمن شما همش روایات رو برامون مثال زدید دلیل علمی نیاوردید که :ok:
چرا مدام سر و کله شما در این طور تاپیک ها در می آید ؟
وا این چه حرفیه من در خیلی از پست های دیگه حضوری فعال داشتم پست های قبلی من شاهده که چقدر فعال بودم :Nishkhand:
الان سرم شلوغه وگرنه دوباره تو همه پست ها شرکت میکنم :ok:
دلیلش مصلحت خداست چون این مصلحت فقط میتونه ما رو از سوال پرسیدن منع کند و این برداشت رو داشته باشیم که قصد دارید زنان رو با این جواب از حقوقی که میتوانند داشته باشند دور کنید
جواب شما و سرکار شبنم و باران در این تاپیک و تاپیک های مختلف با موضوعیت زن و تفاوت حقوقی اش در اسلام توسط کارشناسان و کاربران بتفضیل داده شده در حالیکه حتی یک بار یک بحث علمی از شما در اینجا دیده نشده
یعنی یک بار یکی از شما بیاید بگوید مثلا
در بهائیت این حکم به این شکل هست و به این دلیل علمی بهتر از اسلام است یا به این دلیل علمی در فمنسیم این حکم هست و مطابق میل ماست و حکمش بهتر از اسلام است.
مواضع شما تا به ملقمه ای از شبهات مختلف برای سردادن شعارهای فمنسیتی بوده چرا جرات این راندارید از عقیده خود دفاع کنید و آنرا بیان کنید ؟ شما که مدعی سوال داشتن هستید چرا تابه الان هیچ پاسخی تا به الان شما ندیده اید ؟
آیا هیچ پاسخ دیگری غیر از مصلحت خدا به چشمتان نخورد ؟
پاسخ بدهید . کدام آئین و مکتب و مسلک بهتر از اسلام است .
مواضع شما تا به الان شعار بوده و بس . صرفا ادله علمی برای یک موضوع و شبهه ای که مطرح میکنید اقامه کنید و بهترش را بگوئید
تو تاپیک سوالی در مورد تعدد زوجات به باران گفتی
مرد تنوع طلب است این ساختار جنسیتی میتواند قابلیت باروری چندین زن را دارد در حالیکه زن بارور شونده است و این ساختار جنسیتی را ندارد
خواستم بپرسم چرا مردهای خوب اینجوری نیستند مگر اونا هم مرد نیستند؟؟ :Gig: ( البته من جامع امروزی رو میگم و خودتون میدونید تو جامعه ی امروزی چه کسانی سراغ چند همسری میروند )
بعد وقتی میگید خدا اینجور مرد رو خلق کرده مگر خدا زن رو هم زیبا خلق نکرد ولی اون رو به شدت محدود کرد تا خودش و دیگران در امنیت باشند :Gig:
در کل منظور من اینه که در این دوره و زمونه نمیشه این احکام رو اجرا کرد . و این وظیفه علماو فقهاست با تعیین احکام ثانویه از پایمال شدن حقوق زنان به اسم دین جلوگیری کنند. حق تحصیل و حق اشتغال زنان باید جزء حقوق شخصی خود زنان باشه و بعد از ازدواج هم نباید مانعی براش وجود داشته باشه.
همانطور که در تاپیکهای قبلی نیز به دفعات بیان کردم، این مسئله در دوره کنونی به جهت مصلحت عمومی جامعه اسلامی، با حکم ثانویه یا حکم حکومتی حل شده است و دیه زن و مرد به صورت متساوی پرداخت میشود.
اگر در گذشته مصداقی برای رهبری زنان در جوامع اسلامی نداشتیم دلیل نمیشه الان هم زنان نتونند به این مقام ها علی الخصوصی ریاست جمهوری و .... دست پیدا کنند اصل باید بر شایسته سالاری باشه نه جنسیت سالاری
اما منع رهبری زنان، مسئله ای تاریخی نیست تا با گذشت زمان حکم ان تغییر کند. مسئله ای است که به واسطه خصوصیات جسمی و روحی زنان برقرار شده است و تا زمانی که این موضوع برقراراست و زن همچنان زن است و همان خصوصیات را دارد، حکمش نیز همان است.
از سوی دیگر، اگر قرار باشد به واسطه مطالبات عمومی و درخواست مردم حکم شرعی عوض شود، بنابراین در اسلام نیز مسائلی چون شرابخواری و ربا و بی بند و باری جنسی و ..... نیز باید به واسطه مطالبه بشر امروز حلال شود و حکم ان تغییر کند.
ما هم هر چی دلیل علمی آوردیم شما نپذیرفتید . در ضمن شما همش روایات رو برامون مثال زدید دلیل علمی نیاوردید که
موقعیت بحث باید روشن شود.
اینکه بحث در چارچوب منابع متقن و معتبر دینی است یا بحثی فرادینی.
ایا قرار است دین را بفهمیم و سوال خود را از دین و منابع ان بپرسیم یا قرار است دین و معارف انرا استیضاح کنیم؟
اگر قرار است دین را بپذیریم، دین مجموعه ای از اعتقادات و احکام و اخلاقیات است. وقتی اصول ان پذیرفته شد، در جزئیات چون و چرا کردن معنا ندارد.
به فرموده قران کریم، ما نباید «نومن ببعض و نکفر ببعض»(1) باشیم.
هر حکمی که موافق با میلمان بود را بپذیریم و هرانچه مخالف با میل ما بود را رد کنیم.
اما چون بحث ما مربوط به جزئیات دین است، مدرک و دلیل ما نیز قطعا نقلی و روایت و ایه میشود و بحث به هیچ وجه ربطی به تجربه و ادله تجربی و ازمایش ندارد.
چرا دیه چهار انگشت زن کمتر از دیه سه انگشت اوست ؟!!!
پرسش: بر اساس احکام دین اسلام، دیه زن و مرد تا زمانی که به میزان یک سوم دیه کامل برسد مساوی است ولی زمانی که دیه جراحت وارد شده به زن، به میزان یک سوم دیه کامل رسید، دیه ای که به زن داده میشود، نصف دیه مرد در همان جراحت مشابه است. مثلا دیه قطع انگشتان زن تا سه انگشت، با دیه قطع انگشتان مرد مساوی است ولی هنگامی که این مسئله به قطع 4 انگشت رسید، دیه ای که به زن داده میشود، دیه دو انگشت است.
حال سوال اینجاست که حکمت چنین حکمی از جانب خداوند چیست؟
پاسخ:
احکام دین اسلام که ازجانب خداوند متعال به نبی مکرم اسلام ص نازل شده است، بر اساس مصالح و مفاسدی است که در متعلق آن احکام یا خود آن احکام است.اما اینکه این مصلحت و مفسده که حکمت و فلسفه احکام است، چیست، مسئله ای است که عقل انسان توان رسیدن به آن را ندارد و هیچ عقلی توان درک انرا ندارد.به همین جهت ائمه معصومین سلام الله علیه فرموده اند که دین خداوند با عقل های جزء نگر بندگان قابل درک نیست.
در روایتی مرحوم صدوق از امام سجاد علیه السلام نقل میکند که دین خدا با عقول ناقص بشری و آراء باطل و قیاس قابل درک و فهم نیست و تنها با تسلیم در برابر فرامین الهی است که میتوان دین خدا را درک کرد:
[FONT=microsoft sans serif]پرسش: اگر عقل ما از درک فلسفه احکام ناتوان است، پس چرا قران ما را به تدبر و تفکر ترغیب کرده است؟
پاسخ:
دعوت به تفکر در جایی است که تفکر برای انسان فایده دارد. تفکر دراینکه کیست و از کجاست و چرا بوجود امده و به کجا میرود و چگونه باید زندگی کند؟ اینها سوالهای اساسی است که هر انسانی دارد. چه بخواهد دینی را قبول کند چه نکند. اصولا اینها سوالهایی است ماقبل دینی و با قطع نظر از اینکه دینی را شخص داشته باشد یا نه.
اما اینکه بعد از اثبات عقلی اصول دین، و خدا و اصل نبوت و صفات خدا و لزوم وجود معاد و وجود دین و شریعت، حالا فلان حکم چرا اینطور است، این دیگر مسئله ای نیست که اینقدر حساسیت ما را بر انگیزد. اگر به وجود خدا و عدالت و حکمت او با عقل خود ایمان اوردیم و انگاه دینی را بر همان اساس پذیرفتیم، دیگر لازم نیست که تمام جزئیات و حکمت آن جزئیات برای عقل ما مکشوف شود. چه اشکالی دارد که پشتوانه تمام احکام و مصلحت تمام احکام این باشد که خود ان احکام و تعبد و عمل به انها باعث رشد و کمال بندگان میشود.
البته اين بدین معنا نیست که عقل ما به هیچ وجه توان کشف مصلحتها و مفسده های احکام را ندارد. بلکه به این معناست که حکمت کامل هر حکمی را نمیتوانیم کشف کنیم بلکه از انجا که احکام تابع مصالح ومفاسد مربوط به نفس وبدن ماست، عقل انسان میتواند برخی از مفاسد و مصالح جزیی احکام را درک کند.[1] [FONT=microsoft sans serif]
[/HR][FONT=microsoft sans serif][1] . مجموعه اثار شهید مطهری، ج21، ص293(نرم افزار استاد مطهری)
[FONT=microsoft sans serif]
پرسش: مستند چنین حکمی، روایتی از ابان بن تغلب است درحالی که در مورد این روایت، دواشکال وجود دارد. اولا از نظر سندی برخی از راویان آن یعنی عبدالرحمن بن حجاج بنا ایراد دارد . علاوه بر اینکه متن این روایت و طرز بیان آن چون با قواعد نقلی و فهم عقلی منافات دارد. به همین دلیل است که ابان نیز از شنیدن این حکم از امام تعجب کرد. بنابراین این روایت نمی تواند مستندی برای چنین حکمی قرار بگیرد. بنابراین این حکم، حکمی بدون سند است.
پاسخ:
اولا: این روایت از نظر سندی هیچ ایرادی ندارد و صحیح است.
سند این روایت عبارت است از:
الْحُسَيْنُ بْنُ سَعِيدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِب
الف. حسین بن سعید: او از اصحاب امام رضا، امام جواد و امام هادی علیهم السلام و دارای توثیق خاص است.[1]
ب. محمد بن ا بی عمیر زیاد العیسی:امامی، ثقه و از اصحاب اجماع و ثقه است.[2]
ج. عبدالرحمن در این روایت، جناب عبدالرحمن بن حجاج بجلی است.این شخص گرچه گفته شده که در ابتدا بر مذهب کیسانیه بوده اما بعد از ان مستبصر شده و به مذهب شیعه دوازده امامی بازگشته است و ازبزرگان حدیث شیعه شده است.در مدح او تعابیر خاصی شده است.ثقه ثقه؛[3] از اصحاب ابی عبدالله[4] و امام کاظم علیهما السلام؛[5] ثبتا وجها؛[6] دارای کتابهای زیادی که اصحاب انها را نقل کرده اند. [7]امام صادق ع در مورد او فرموده که دوست دارم در شیعیان من افرادی همانند او باشند.[8]امام کاظم در مورد او فرموده که او «لثقیل علی الفواد»[9] یعنی در دل ها داراي مقام و منزلتي بزرگ است. [10] و نیز در حق او شهادت داده که به بهشت میرود.[11]وکیل امام صادق علیه السلام نیز بوده است.[12]
د. ابان بن تغلب:امامی ثقه جلیل القدر از اصحاب امام باقر و امام صادق علیهما السلام است.[13]
ثانیا: این روایت با هیچ دلیل عقلی و نقلی منافاتی ندارد علاوه براینکه طرز بیان آن نیز هیچ ایرادی ندارد و نشانه از ضعف در ان نیست. تعجب ابان نیز منافاتی با تعبد او ندارد. یک نفر ممکن است تعبد داشته باشد ولی با این حال از یک مسئله تعبدی تعجب نیز بکند. ابان نیز مثل هر انسان غیر معصوم دیگری در مقابل حکمی که فلسفه ان را نمیدانست تعجب کرد و اظهار شگفتی کرد اما نگفت که من این حکم را قبول ندارم. بلکه به این دلیل که به دنبال حکمت ان بود، از امام سوال نمود و امام نیز فرمود دین خدا و احکام شرعی با عقل ناقص بشری قابل فهم و قابل رصد نیست بلکه این امور تعبدی است. اما تعبدی که پشتوانه ان تعقل است و مبانی ان باتعقل به دست می اید.
[FONT=microsoft sans serif]پرسش: آیا شیعه قرار است فقط شیعه بماند؟ کسی از ادیان دیگر نباید قبولش کند ؟ آیا کسی که بخواهد اسلام را قبول کند ، و هنوز معصومین ع را باور ندارد ، یا شک دارد و ... و حقانیتشان هنوز برای او ثابت نشده ، اگر چنین چیزی را ببیند ، میگوید آری هنوز مسلمان نشده به حقانیت ایمان دارم ؟ خیر ، در مرحله تحقیق است ، همچنانکه من هستم . در دیگر ادیان هم به راحتی میتوانند حرف خود را به پیامبر ص بچسبانند و بگویند حرف خدا و پیامبر است پس قبولش کن. بنابراین اینکه ما می گوییم عقل انسان از درک فلسفه احکام ناتوان است نادرست است.
پاسخ:
حقانیت یک دین با مراجعه به جزئیات آن دین و بریده بریده نگاه کردن اموزه های ان نیست. اگر اصول یک دین بر اساس مبانی عقلی درست بود و روح حاکم برجزئیات آن با اصول عقلی و مبانی اولیه آن در تعارض نبود، میتوان به ان دین را دین حقی دانست. اما اینکه تک تک احکام و اموزه های جزیی انرا در نظر بگیریم و بخواهیم علت و وجه انها را بفهمند، این قطعا امری است نشدنی. نه در دین اسلام و نه در هیچ دین دیگر.
دلیل ان نیز مشخص است. منشأ تمامی ادیان آسمانی از موجودی است ماوراء طبیعی و مسائلی که او می داند و بر اساس ان برنامه ای برای سعادت بندگان می ریزد، برنامه ای است کل نگر، نه فقط برای اسایش یک موجود بریده از تمام موجودت دیگر. به همین دلیل است که برنامه شریعت اسلام، یک برنامه جامع است که تمام جوانب فردی و اجتماعی را در نظر گرفته. هم مربوط به وظایف و امور شخص اوست و هم در مورد ارتباط او با دیگر انسانها و دیگر موجودات و حتی در ارتباط با طیعیت و اجتماع هم برنامه دارد.
بنابراین حالا فرض کنید که خداوند بخواهد که علت تک تک احکامش را بیان کند. قطعا یک سری همیشه ناخشنود خواهند بود و به دنبال سهم خواهی هستند.درست همانند مجلس که اگر نمایندگان مجلس به جای اینکه مصلحت عمومی افراد جامعه را در نظر بگیرند بخواهند هر یک مصلحت منطقه خود را در نظر بگیرند. حال به نظر شما جامعه ای که چنین مجلسی با چنین نمایندگانی دارد هیچگاه میتواند پیشرفت داشته باشد. در حالیکه در برنامه بودجه کشور که مصحلت عمومی دیده میشود، قطعا مصلحت جامعه به عنوان یک امر واحد در نظر گرفته میشود و به همین جهت ممکن است منافع برخی در این میان با یکدیگر در تزاحم باشد که در این برنامه سعی بر تعدیل آن شده است.
بنده از ارزش زن و مرد در دیه صحبتی نکردم و بحث من اصلا در این نیست،صحبت من از استثنائاتی که تعدادشان بسیار است ولی خداوند به آنها اهمیت نداده ، که موردی که شما فرمودید نیز شاملش میشود و یحتمل باز هم حکمت خداست که ما نباید بدانیم و رازیست بر مابقی احکام دین که ما نباید بفهمیم . بله عزیز ، من از احکامی سخن میگویم که هر وقت دلیلش را پرسیدیم ، گفتند حکمت خداست و ما نفهمیدیم چرا دین به ما چیزی را توضیح نمیدهد و از کجا حقانیتش را بفهمیم وقتی همه احکامش را که مورد سوال من هستند پرسیدم و گفتند فقط خدا میداند . نتیجه این میشود که بنده نمیفهمم کدام دین درست است و کدام نیست ! چرا که اگر همین سوال را در مسیحیت بپرسم ، جوابش حکمت است ، در اسلام میپرسم جوابش حکمت است. پس بنده از کجا بفهمم کدامش صحیح ترین است ؟ علم غیب باید کسب کنم ؟ یا شانسی یکی را انتخاب کنم ؟ حالا اگر راهم غلط بود چه کنم ؟ استثنا قائل میشوند و مرا میبرند بهشت ؟ او ببخشید یادم نبود خداوند با استثناعات کاری ندارد . به قول یکی از دوستان :
ایشان صحیح میفرمایند و حرف بنده نیز همین است .همه که مسلمان نیستند ،و مسلمان به دنیا نمی آیند . اگر قرار باشد آنها هم همین سوال های من را داشته باشند و بخواهند مسلمان شوند ، و هر چه سوال بپرسند بگویند خدای دین ما میداند ، فکر میکنید چقدر قانع کننده خواهد بود ؟ چقدر به دینی اعتماد خواهند کرد که نمیتواند جوابشان را بدهد ؟ و به خدایی ایمان بیاورند که یک مسلمان ایمان دارد ؟ آن مسلمان خدایش را قبول دارد و میگوید باشد همه حکمت هایش را قبول کردم ، آن غیر مسلمان چه را باور کند ؟ مشتی چیز که برایش ثابت نشده و بیجواب خواهد ماند؟ مگر اینکه بگویید هر که مسلمان به دنیا آمد ، کافی است برای مسلمان بودن و مابقی باید .حتی سوالی که شما پرسیدید را اگر دنبال جوابش باشید ، خواهید فهمید این نیز حکمت خدا است ، وا گر خودتان جوابش را میدانید چه بهتر که به من هم بگویید تا بدانم که رازی ، اضافه بر رازهایم نیست و جوابش حداقل حکمت خدا نیست . پس بحث من همانطور که دیدید بر دو کلمه حکمت خدا و بیخیال شدن از استثناعات است . استثناعاتی که در گذر زمان و با رسیدن به زمان ما از استثنا خارج شده اند .
جواب شما یک کلمه است ::::::::::::
روایت صحیح از امام باقر صلوات الله علیه :
إِنَّ اللَّهَ لَا يُسْأَلُ كَيْفَ أَحَلَ وَ كَيْفَ حَرَّم
اینا فکر میکنند مشکل فقط این دیه است که میگن حکمت خداست و نباید سوال بپرسیم
اگه مشکل فقط این بود باشه سوالی درباره دیه نمیپرسیم
پس بقیه سوالاتمون رو چیکار کنیم اگه بگم خدا خواسته دیه اینجوری باشه لابد واسه بقیه هم باید این رو بگیم
این همه احادیث هم که بر ضد زنان هست و کسی جواب نمیده چرا ااینجوریه لابد اینم حکمته بدون اینکه جوابی براش داشته باشند
این احادیث و احکام از کجا اومده که اینقدر بر ضد زنان هست حالا جالبه که تفسیر هم میکنند که فلان حدیث به این معنی هست و در واقع هر چیزی که شما فکر میکنید بر ضد شماست به نفع شماست و متوجه نیستید
واقعا دارم شک میکنم لابد برداشت ما از غیرعادلانه بودن این احکام و احادیث اشتباه است شاید همش به نفع خودمونه متوجه نیستیم شاید این کلمات و سخنان در ذهن این دوستان معنی دیگه ای میده :Moteajeb!:
جالب اینجاست تو یکی از تاپیک ها ( تایپک برتری زن بر مرد ) آقایون خیلی از این عنوان ناراحت شدند حالا انتظار دارند ما هر چی بر ضد زنان میشنوم نه تنها واکنش منفی نشان ندیم بلکه بهش افتخار هم بکنیم و حتما بخاطر بسپاریم که این مطالب بر ضد زنان چیزهای در پی دارد که عقل ما قادر به درک آن نیست :khaneh::khaneh:
با سلام :Gol:
همونطور که اشاره کردید مقتضیاتی باعث بوجود آمدن احکام ثانویه میشود و در ضمن همانطور که گفتید حکم اولیه همچنان ثابت باقی می ماند. حالا به نظر شما در جامعه کنونی ما که زنان پای به پای مردان در بسیاری از عرصه ها ( بقیه عرصه های باقی مانده هم به لطف برخی ها هنوز بر روی زنان بسته شده و گرنه در آن عرصه ها حضور پیدا می کردند ) حضور داشته و چه بسا حضورشان در خیلی از موارد فعالتر هم بوده حالا این احکام دیه رو چطور میشه توجیه کرد ؟ ایآ زمانش نشده این نصف بودن دیه زنان کلا برداشته شه و دیه زن و مرد در تمام حالات برابر شه ؟
یا مسئله اجازه زن از شوهر چی ؟ قبول دارم در قدیم زنان جز چهاردیواری خانه جای دیگه رو نمی شناختند حالا بهشون میگفتی برای بیرون رفتن اجازه بگیرید مشکلی با این اجازه نداشتند. ولی یه خانم تحصیلکرده در این دوره و زمونه چطور حاضر میشه برای هر بیرون رفتنی از شوهر اجازه بگیره ؟؟؟ اصلا براش قابل در است ؟ اصلا این اهانت به درک و فهم زنه که بخواهد راه به راه اجازه بگیره . خودش عقل داره و تشخیص میده کجا بره کجا نره .
من معتقدم زندگی مشترک باید به تمام معنا مشترک باشد نه یکی زیر سایه دیگری زندگی کنه در تمامی کارهاش مواظب باشه حق دیگری رو پایمال نکنه . اگه دلش خواست نذر ی کنه حتما به طرف اطلاع بده تا ایشان اجازه اون رو صادر کنه . این زندگی نیست این بردگیه
وقتی هم میگیم این احکام با عقل انسان جور در نمیاد میگید این مصلحت خداست و نباید با عقل خود آنرا درک کرد. این محدودیت عقل گرایی در اسلام را من در کتابی خوانده بود و جالب است بدانید از دید آرون سیگال ( اسم کتابه یادم نیست :khandeh!:) یکی از علل عقب ماندگی جوامع اسلامی عدم مشارکت زنان در علم است زنانی که ما در جامعه خودمون بهترین فضیلت را برای آنها ماندن در چهاردیواری خانه میدونیم.
[SPOILER]به امید روزی که حقوق بشر به معنای واقعی کلمه در ایران اجرا و حقوق و آزادی های شخصی گروهی تنها به بهانه جنسیتشان نادیده گرفته نشود[/SPOILER]
سلام
من البته تمامي صفحات تاپيك رو مطالعه نكردم اما 4-5 صفحه رو خوندم . خب بنده هم دارم پاسخ يكي از همين شبهات مطرح شده در خصوص تفاوت ديه زن و مرد رو عرض ميكنم كه اصل اين سوال يكي از مواردي هست كه در كل سوالات شما در حوزه ي حكمت احكام قابل بررسي هست .
حقيقتي كه من به عنوان خانم بسيار با اون برخورد كرده ام - بي تعارف عرض كنم - اين هست كه زماني كه داشتم به اين در و آن در مي زدم براي يافتن پاسخ پرسشهايم ، عده اي را حقيقتا دلسوز و بي طرف نديدم ، اينها از اين آب گل آلود نياز من به پاسخ و عطش روحم براي رسيدن به جواب، داشتند سوء استفاده مي كردند و آنچه خود مي خواستند را به حلق تشنه ي من مي ريختند . بارزترينش هم بحث هاي حقوق زن در اسلام بود كه جدا برايم سوال شده بود . آنها اينطور وانمود مي كردند كه اسلام دين حق نيست چرا ؟ چون دين حق دين اعتدال و عدالت است و بارزترين مصداق بي عدالتي در احكام مربوط به زن است ، ارثش ، ديه اش ، عقلش و ... همه در اسلام كمتر از مرد است چرا ؟ چون اسلام ديني مرد سالارانه است .اگر نيست چرا ارث زن نصف ارث مرد است ؟ چرا ديه زن نصف ديه مرد است ؟ اين نشان مي دهد كه در اسلام اصالت ارزش با مرد است و زن طفيلي اوست .اين ادعاي آنان بود.
اما وقتي حقيقتا از خدا كمك خواستم كه شبهات مرا برطرف كند به پاسخ هاي منطقي و قانع كننده ايي در مورد حكمت اين گونه احكام رسيدم . يكي از سوالات بسيار اساسي و جدي من ، در مورد ديه بود ، پاسخي كه در پست قبلي خدمت شما عرض كردم ، پاسخي بود كه براي رد ارزشگذاري ديه بر افراد و جنسيتها ، به آن دست يافتم . ديني كه مي گويد جهاد بر مرد واجب است و ديگر هيچ چيزي هم به او يا خانواده اش شرعا تعلق نمي گيرد چه كشته شود ، چه دچار نقص عضو شود چه هرچي ، اگر اصالت و ارزش را به مرد مي داد بايد حكم را بر عكس صادر مي كرد . پس بحث ارزشگذاري مرد و زن نيست .
ما هم اجازه ي پرسش از حكمت احكام را داريم منتها از اهلش ، اين كارشناساني كه به شما مي گويند از حكمت احكام نپرسيد ، منظورشان اين نيست كه مطلقا نپرسيد ، شما اگر به معصوم عليه السلام دسترسي داشتيد بپرسيد ، حتما حكمتش را به شما مي گويند زيرا علم آنان به منبع وحي متصل است ، تازه پيشنهاد مي كنم اگر به معصوم عليه السلام دسترسي پيدا كرديد ، بيشتر و عميق تر بپرسيد ، تا جايي كه شما پرسش كنيد ، مطابق با حد و ظرفيت شما به شما پاسخ خواهند داد .
اما همه ي احكام هم اينطور نيست كه حكمتهايشان مشخص نباشد بلكه به مرور زمان و پيشرفت دانش بشري ، حكمت برخي احكام مشخص مي شود .
براي آگاهي از حقانيت يك دين و الهي بودن آن ، شما خواهر بزرگوارم نيازي به بررسي يك به يك احكام آن دين نداريد ، مگر در صدر اسلام و در اولين ماههاي پس از بعثت ، احكام خاصي نازل شده بود ؟ كه مردم با استفاده از پرسش از حكمت آن احكام به الهي بودن اين دين پي ببرند ؟
حالا فرض كه پيامبر حكمت عميق تشريع برخي از احكام را مي فرمودند آيا براي آنان قابل درك بود ؟ مثلا اثرات تخريبي فوق العاده مشروبات الكي را بر نسل بشر ، يا تاثيرات گوشت خوك بر روان انسان ، يا ....
ضرورت دسترسي به امامي حاضر - در عصري كه اين سوالات ما را احاطه كرده و نياز به ياوري داريم - كاملا از طرف ما با تمام وجودمان حس مي شود . همين نياز هاي بنده و شما و امثال ما و فرياد عطش دانستن و تعالي است كه نياز و ضرورت دسترسي به امام حاضر را به ما تفهيم مي كند . مي بينيد كه اگر امام حاضر نباشد كه به سوالات عميق ما پاسخ بفرمايد ، گاه دينمان در معرض تزلزل قرار مي گيرد البته جاي شك و ترديد نيست به هيچ وجه ،كه از پس پرده غيب دستگير ما هستند و ما را هدايت مي كنند اما گاه نياز به نور مستقيم خورشيد داريم ، برخي گياهان ، براي رشد و نمو خود نياز به نور مستقيم خورشيد دارند وگرنه آن حدي كه بايد ، رشد نمي كنند . من تصور مي كنم اعتماد به كتاب خدا و دين الهي و صبور بودن و دست از دين نشستن ، راهي است كه ما را در معرض افاضات حق و توجهات حضرت وليعصر عجل الله تعالي فرجه ، قرار مي دهد . زيرا ما مسلماناني هستيم محتاج و نيازمند دانستن و تشنه ي علم امام ، و حتما ايشان به ياري ما برخواهند خواست كه در قران كريم فرموده است :
ايها العزيز مسنا واهلنا الضر وجينا ببضاعه مزجاه فاوف لنا الكيل وتصدق علينا ان الله يجزي المتصدقين
اى عزيز به ما و خانواده ما آسيب رسيده است و سرمايهاى ناچيز آورده ايم بنابراين پيمانه ما را تمام بده و بر ما تصدق كن كه خدا صدقه دهندگان را پاداش مى دهد
بهر حال ببخشيد كه زياده گويي كردم . خواستم كمكي بر ذهن پرسوال شما كرده باشم .
اللهم عجل لوليك الفرج
[FONT=microsoft sans serif]باسلام
مسائلی که شما مطرح میکنید، مربوط به شرایط امروز جامعه ما است و نه مربوط به دوران های سابق و نه حتی برای پنجاه سال پیش.
همانطور که عرض شد شاید اگر امروز امام زمان باشد، خودشان حکم دوران حاضر را بیان کنند و مسئله جور دیگری باشد ولی حالا که دسترسی به ایشان ممکن نیست باید به همان ادله قبلی اکتفا کرد.
اما برای جبران این مسئله به عنوان یک حکم حکومتی، فعلا با توجه به تغییر شرایط جامعه و عوض شدن این حکمتهایی که به ذهن بنده و شما میرسد و تغییر نگاه به مسئله برای جبران این نقصان، دیه مساوی حساب میشود.
شما بفرمایید این مسائلی که بنده به عنوان حکمت این مسئله ذکر کردم با توجه به عرفی آن زمان که زن تنها در خانه کار میکرد و به هیچ وجه سرپرست خانواده و نان آور خانه نبود چه ایرادی دارد.
[FONT=microsoft sans serif]
البته این مسئله اختلافی است.
برخی از فقها معتقدند که در مسئله صله رحم، اذن و اجازه شوهر لازم نیست.
نه تنها در این مورد بلکه برای انجام هر کار واجبی که انجام ان متوقف برخارج شدن از خانه است.
به همین خاطر، برخی فقها می فرمایند مهم عدم مخالفت و ناراحتی شوهر از بیرون رفتن همسرش است. یعنی اگر بداند که راضی است کافی است و لازم نیست در تک تک موارد از او اجازه بگیرد.
آخه برتری زن از مرد افسانه است. و جایگزین کردن افسانه بر واقعیت ناراحتی داره.
سرکار نگین مثل اینکه چندین تاپیک نوشته اید و پرسیده اید و پاسخ شنیده اید این حرفها دیگر چه معنائی میدهد نمی دانم .
یعنی شما هنوز متوجه نشدید پاسخگویان در تمام این چند تاپیک مشغول تشریح فلسفه احکام در صدور احکامی که نتیجه اش استحکام خانواده و جامعه اسلامی هستند و تفاوت در حقوق زن و مرد بر اساس همین دکترین را دارند برایتان تشریح میکنند ولی متاسفانه بعد از این مدت و این همه ادله شما و دوستان هر تفاوت حقوقی ای که بین زن و مرد دیده اید بلا فاصله بدون هیچ اقامه دلیلی و صرفا با چند شعار تکراری آنرا به ضد زن و برتری آقایان بر زنان توصیف کرده اید و انگار ندیده اید که هیچ دلیل علمی ای برایتان آورده شده باشد .
رج زدن ادله و نیاوردن دلیل علمی و بنیت ذکر توهمات فمنیستی هیچ نتیجه خوبی را برای خانواده و اجتماع به ارمغان نمی آورد مگر آن نتیجه ای که در جوامع غرب شاهدیم.
فمنیسم بواسطه اینکه با فطرت همخوانی ندارد اولین ضربه اش را به خانواده زده فروپاشی نظام خانواده را به ارمغان می آورد و بعد فساد و فحشاء
لذا اگر شما حقوق خانواده و جامعه در دین اسلام را ضد زن و عده ای برخلاف شما ضد مرد میدانند آن نظامی که بهتر است و ادعا میکنید بهتر است را همین جا مطرح بفرمائید تا ما هم بدانیم شما چه چیز بهتری دیده اید و این شکل سلبی سوالاتتان بهایجابی هم تغئیر شکلی بدهد. قل هاتوا برهانکــــــــم ان کنتم صادقین
بگذارید فارسی ساده و روان بگویم
ما تا به الان تنقیض ( البته به زعم خودتان ) دیده ایم و شعار . هیچ بحث علمی ای از شما ندیده ایم و نخوانده ایم و این روال بحث علمی نمیشود.
شعار ندهید ؛ شعار دلیل نیست . نظام و حقوق تعریف کنید بهتر از اسلام که حقوق زن و مرد را ادا میکند و مخالف فطرت و پایگاه اجتماعی و نقش افراد در نظام خانواده و اجتماع نیست .
کاملا علمی پاسخ دهید و تبئین کنید درست مانند اساتید که پاسخگو بوده اند . از مدیران محترم هم میخواهم اگر بحثی را ایشان اقامه کردند بخاظر انحراف از بحث این بخش را از این تاپیک را جدا نمایند و در تاپیکی دیگر این بحث شکل بگیرد و فقط لینکی را برای عودت در اینجا بجا بگذارند.
قوانین قیومیت و سرپرستی کودک تا به این ساعت : تا سن 7 سالگی به عهده مادر بین 7 تا 9 سالگی بعهده پدر بعد از این سن فرزند خود برای پذیرش قیوم تصمیم میگیرد.
مادر قیومیت فرزند را میتواند بعهده بگیرد و این قیومیت به معنای قابلیت قیومیت یک خانواده نیست و شرایط خاص خودش را دارد و همچنین مرد که قیومیت خانواده را میتواند بگیرد باید این شرایط خاص بر او نیز صادق باشد . بطور خلاصه این قیومیت هرگز بمعنای قومیت خانواده کامل نیست . قیومیت فرد است بر فرد و طبعا با قیومیت خانواده تفاوت در معنی و محتوی دارد .
دیه یک نوزاد با یک پیرمرد و یک مرد با هر دو اینها تفاوت دارد . دیه یک بالغ با غیر بالغ تفاوت دارد . دیه یک سرپرست با فرد تحت سرپرستی تفاوت دارد . دیات بر اساس خسارت و لطمه وارده محاسبه و تعئین میگیرد و این بمعنای قیمت افراد نیست .
بعضی از این سوالات را در تاپیک های مختلف ذکر کرده اید و پاسخ لازم را هم شنیده اید .
شبهات شما ملقمه ای از شبهات است با موضوعات مختلف . اگر میخواهید پاسخ بگیرید هر کدام را جداگانه مطرح کنید .
اگر هم میخواهید با این شرایط جمع بندی کنید از مجموعه ای از این شبهات و برداشت های غلط یا مغرضانه تا با آن شعار فمنیستی بدهید مختارید
بارها از شما و از یکیاز دوستان تان خوانده ام که به اسلام شک دارید و تهدید یا اظهار میکنید بر میگردد . در مقابل تمام شبهات شما یا دلیل اقامه شده یا نپرسیده دست به این جمع بندی زده اید
خب مختارید والله یهدی من یشاء و یضل من یشاء .
سلام بله قبول دارم منم بارها بیان کردم وضع و شرایط کنونی جامعه باعث به وجود آمدن نیازهای جدید میشه . من منکر این است که اسلام در دوران جاهلیت به زن عزت و کرامت بخشید عزت و کرامتی که اروپایی ها چندین قرن بعد ازاسلام متوجه آن شدند.
ولی الان چی ؟ آیا نباید برخی احکام و قوانین متناسب با نیاز جامعه تغییر پیدا کند؟
استادمون میگفت تو این دوره و زمونه هر کی کامپیوتر و زبان بلد نباشه بیسواده . دقت کنید در سالیان قبلی یه خوندن و نوشتن کفایت میکرد ولی آیا الان هم همون خوندن و نوشتن کفایت میکنه؟
بزرگوار به نظر من برخی از حقوقی که علما برای شوهر ذکر کردند اصلا ربطی به شوهر نداره و جزء آزادی ها و حقوق شخصی هر انسانیه که حتی با ازدواج هم نباید نادیده گرفته شود مثل همین حق تحصیل زن.
واقعا در همه موارد مساوی حساب میشه ؟ من شنیدم که تساوی دیه فقط در تصادفات صورت گرفته ؟ میشه لطفا بیشتر توضیح بدید ؟
درسته امام زمان حضور ندارند ولی ولی فقیه و علما که هستند . اگر یه حکم یا قانون باعث پایمال شدن حق گروهی از انسانها بشه آیا با این حرف که باید منتظر امام زمان بمانیم توجیه پذیره ؟ چه کسی جوابگوی حقوق پایمال شده آن اشخاص است؟
با سلام . منظور من استثناعات بود ، که بارها سوال پرسیدم و جواب گرفتم که خداوند این حکم را برای زمان اعراب جاهلی بیان کرده و الان در زمان ما جزء استثناعات است و حکمی برای آن نداریم و بنده گفتم مگر اسلام فقط برای آن زمان بود ؟ خدا باید نگاهی هم به این زمان میکرد . و اما قوامیتی که مد نظر بنده بود و شما به اشتباه آن مسئله را با مسئله فرزند یکی کردید ، آن قوامیتی بود که قبلا به یکی از کاربران مثالش را گفتم و از استثنا خارج شده . فرمودند کسی هم مشناسم که قوام باشد ؟ و گفتند به زنی که از روی راحتی خیال میرود کار میکند و شوهرش برای خانه کار میکند میگویند قوام. بنده نیز گفتم حرفشان صحیح است اما قوام فقط چیزی نبود که ایشان ذکر کردند . جواب من این بود :
از طرف دیگر ممنون برای راهنمایی که کردید :Gol: ولی تاپیک های من تایید نمیشوند ولی هر روزه تاپیک های دیگران تایید میشوند ، دلیلش را بنده هنوز کشف نکردم :Gig: سوالات هم مجزا میپرسم ، یا با دوستان میپرسیم ، که اگر دیده باشید همه اش میگویند حکمت خدا بود. همان 20 سوال را از مرجع تقلیدم هم پرسیدم و گفتم اینها سوالات اعتقادی من هستند که برای اعتقاد به دینم باید جوابشان را بدان. بسیار محتاتانه جواب هر 20 تا را یک چیز گفتند و گفتند حکمت خداست و رازیست که ما نمیدانیم . چندین سوال به همین شکل در ادیان دیگر رپسیدم و گفتند خدای ما میداند و به خدا اعتماد کن. و من هنوز سوالم اینجاست که به کدامین پناه ببرم ؟ همه شان در پاسخ به سوالات من گفتند خدای ما میداند . پس از کجا بدانم کدام حق است ؟
تا می آییم بگویم حقوق زن ، میگویند فمینیست ! یعنی نشد یکبار ما این را بگوییم ، نگویند فمینیستم. حالا مطمئنم که زن در اسلام شاید نباید حقوقی داشته باشد زیرا تا هر زنی این را گفته سریع میگیند فمینیست ! اگر بگویند جواب نداریم و حکمت خداست هنوز بهتر از این کلمه است چرا که ابتدا فقط بنده شاکی بودم از حکمت خدا که چرا همه ی سوالات اعتقادی زنان شده حکمت خدا و راز و سکی جوباشان نمیدهد . کم کم دیدم تنها نیتسم و دیگران هم برایشان سوال شده که چرا جواب سوالاتشان را نمیدهند . پس نفرمایید که نپرسیدیم. به تاپیک هایی که زده ایم و جواب هایی که همه ا گفتند حکمت خداست و راز است و ما نمیدانیم رجوع کنید که تعدادشان از دست ما در رفته است . اگر یک سوال بود ، دو تا یا سه تا میگفتیم اشکالی ندارد ، حکمت خداست ولی وقتی همه سواالت جوابش همین است ، آیا نباید شک کرد که چرا یک دین جواب سوالات را نمیدهد ؟ سابقا هم گفتم ، اگر یک دین الکی این حرف را میزد ، میگفتند چون جواب ندارد همه اش میگوید حکمت خداست ، اما از دینی که خودم دوستش دارم ، چنین انتظاری ندارم و جواب میخواهم . همه که مسلمان نیستند ؛ شاید غیر مسلمان بخواهد مسلمان شود. اگر همین سوالاتش باشد چه ؟ و جواب حکمت خدا باشد ؟ آیا برای او قابل پذیرش است ؟ یا میرود سراغ دینی که جوابش را بدهد ؟ یا میرود حکمت خدای دین خودش را قبول میکند ؟ منظورم خداییست که دینش به او معرفی کرده
ولی ممنونم از شما که پرسیدید و اختیار در این راه را برای من قائل شدید :Gol:
سلام علیکم و رحمه الله
حقوق زن و مرد در فروعات شاید تبصره بخورد مانند اینکه در ضمن عقد میتوان شرط مهریه مدت دار گذاشت ولی نمیتوان مهریه نگذاشت یا نمیتوان گفت مهریه از این به بعد شرط نیست
توضیح دسته بندی و چگونگی به روز شدن احکام فقهی را اگر خواستید در این صفحه مطالعه بفرمائید
http://www.askdin.com/thread33082.html
یاحق
این همه تاپیک زدند و سوال پرسیدیم ولی جواب نگرفتیم این حرفها معنی خاصی نمیدهد فقط دنبال جواب بودیم
اگه همه سوالات رو با هم میپرسیم اخه جواب همه این سوالات یکی هست ( حکمت خدا )
بسیار خب .
اگر مدعی هستید فمنیست نیستید چرا شعارها و فهم هایتان فمنیستی است و غیر از آن هیچ دلیل دیگری را نمی فهمید ؟
چرا مدام سر و کله شما در این طور تاپیک ها در می آید ؟ بدون هیچ منطق و دلیل علمی ای شعار هایتان را مینویسید و اشکال های پوچ میکنید ؟
در هر حال
پاسخ فمنیست - بهائی یا از هر مسلکی که هستید که مدعی است مکتب و مذهب بهتری دارد که حقوق زن و مرد را رعایت میکند پاسخ ؟
لب باز کنید . ادعا کنید . از خدای خودتان و از منطق خود بگوئید .
علت این احکام شرعی در کتاب علل الشرایع آورده شده است
بزرگوار سلام . فهم های ما فمنیستی نیست ، ما داریم میگوییم چرا جواب همه سوالات زنان فقط حکمت خداست و همان بحثی که قبلا به شما گفتمش . مشکل ما این است :
مگر این نیست که در اسلام راهی برای سودجویان نیست ؟ یا مگر ما بهاییان را مسخره نمیکنیم که خدای بهاییان که پیامبرش را فرستاده یادش رفته بگوید با خواهر و برادر خود ، رابطه نداشته باشید و زنا است و حرام است و جلوی هوس بازی را نگرفته است و یادش رفته حکمش را بیاورد تا جلوی سوء ساتفاده کنندگان را بگیرد...
ما سوال میپرسیم که از نظر ما این نقطه از دین جای سوال دارد . مثلا ما یک حدیث ، و فقط یک حدیث خواستیم تا ثابت شود راه هوس بازی مردان در دین باز نشده ، و متعه یا 4 ازدواج برای هوس بازی مرد نیست و اگر انجام شود حرام است . ولی چنین نیست . مرد همسردار با داشتن هوس یا بدون آن حتی در شهر خودش میرود با هر کسی که خواست همبستر میشود. این برای من یادآور عدالت خدا نیست . یا در جایی دیگر گفتم :
مثلا من بی ایمانم ، بی دینم ، یک دین حقیقی میخواهم . سوالاتم هم همین است به عنوان یک زن که میخواهم دین راستین را پیدا کنم . اگر همین سوالات را که در اسلام پرسیدم و جوابش حکمت خداوندی بود که اسلام را فرستاده ، در ادیان دیگر هم بپرسم و جوابش حکمت خداوندی باشد که مسیحیت ، بهاییت ، یهودیت ، زرتشت یا ... را فرستاده ، بنده از کجا بفهمم کدامش صحیح است ؟ همه شان که بی جوابی بود و حکمت خدا . پس فرقی نمیکند کدامش را انتخاب کنم یا به طور کل از کجا بفهمم کدامش صحیح است ؟ وقتی مهمترین سوالات اعتقادی من را همگی یکسان جواب دادند ؟ بالاخره هر کسی سوالی دارد و دوست دارد برای رسیدن به حقیقت به جوابش برسد درست مانند
دین اسلام که چپ و راست میگویند مرد فلان کار را بکند ، حورالعین گیرش می آید و تشویقی است برای او . بله بزرگوار ، هر کسی دینش را بر اساسی انتخاب میکند . مثلا یک مسیحی می آید مسلمان میشود. میپرسند علتش چه بوده ؟ میگوید عشق به حضت علی ع ، دیگری به عشق حضرت فاطمه ع ، یکی به عشق حور العین ها ! یکی برای آرامشی که نماز به او میداده ، یکی علتش را جواب گرفتن سوالاتش در دین اسلام میداند و یادم هست یکی از همین مسلمان شده ها میگفت ، برای سوالات مهمم که از نظر خودم بسیار اعتقادی بودند و مهم که باعث تفکرم در دین میشد ، جوابی در مسیحیت نیافتم و مسلمان شدم . مثل ما مانند مثل همین شخص است . حالا فکر کنید جواب سوالاتش میشد حکمت خدا ، یعنی رازی که من و شما نمیدانیم . آیا قبول میکرد اسلام را ؟ پس چه خوب است به جای ایراد گرفتن ، و انوع تهمت ها را زدن ، منطقی تر فکر کنیم یا اگر میتوانید کمکی کنید در جواب سوالات به ما ، دریغ نکنید . هر چند در چند سوال ، شما پاسخ مرا دادید و بسیار هم خوب بود و تشکر هم کردم از شما و قانع شدم و خوشحال بودم که جواب گرفتم . پس میبینید که روح حقیقت پذیر را داریم نه اینکه منکر همه چیز باشیم .
البته من اعلام میکنم به همگی دوستان ، شما جبهه میگیرید که چون تو مسلمانی ، پس باید قبول کنی. سطح اعتقادات من صفر است . زیر صفر هم هست و فرقی با یک غیر مسلمان نمیکند ، اینطور فکر کنید و جوابگو باشید و فک کنید دارید یک غیر مسلمان را مسلمان میکنید . آیا گفتن اینکه سوالاتت در دین ما راز خداوند است ، جوابی قانع کننده است ؟ آدمی با عقل و منطقش که خداوند به او داده تا حقیقت را بفهمد ، دنبال دین و حقایقش میرود . بارها هم جواب سوالاتم را دادید و ممنونم و پذیرفتم و بسیار بسیار تشکر کردم و اینطور نیست که شخصی باشم که قانع نشوم .ثابت کرده ام اینطور نیست و اینرا کسانی که جواب سوالتم را دادند میدانند . ولی سوالات اعتقادی من در باره حقوق زن در اسلام پاسخ داده نشده و میگویند ما نمیدانیم و راز خداوند است و بنده اش نمیداند. لطفا منطقی با این موضوع برخورد کنید و جوابم را به عنوان یک غیر مسلمان بدهید چرا که همانطور که گفتم بنده با یک غیر مسلمان فرقی ندارم . موفق باشید
یعنی باید ببینیم بهمون ظلم میشه حرفی نزنیم تا شما نگی فمینیستی آره واقعا من حکمت این احکام رو نمیفهمم شما میفهمی برام توضیح بده
چرا به مرد اجازه حبس خانگی زن داده شده؟؟؟ ( شاید در دید شما این ظلم نباشد چون خانم نیستید و براتون مهم نیست که این احکام به ضرر یک جنس هست)
چرا وقتی یه زن به خاطر ازدواج مجدد شوهرش زندگیش متلاشی میشه حق اعتراضی ندارد؟؟؟
چرا حقوق شخصی مثل حق تحصیل و اشتغال زن باید بعد از ازدواج جزو حقوق شوهرش شود؟؟؟
چرا وقتی علم ثابت کرد که زنان صلاحیت رهبری دارند حدیث خلافش رو میگه خوب هر حدیثی در صورت صحت یه دلیلی باید داشته باشد دلیل عقلی و علمی آن را برام بگید
ببینید لطفا اینجوری جواب ندهید
دلیلش مصلحت خداست چون این مصلحت فقط میتونه ما رو از سوال پرسیدن منع کند و این برداشت رو داشته باشیم که قصد دارید زنان رو با این جواب از حقوقی که میتوانند داشته باشند دور کنید
اینکه زنان احساساتی هستند این دلیل قبلا ثابت شد بی اساس است چون اگر دلیلش این بود حتما روانشناسان به این نکته توجه کرده بودند. ( البته اینجا منظورم رهبری است)
و به اینکه چرا نماز صبح دو رکعته هم ربطش ندهید چون نماز صبح هر چند رکعت هم باشه ظلمی در حق کسی نشده ولی به خاطر وجود این احکام بیش از هزار سال است یک جنس از خیلی از حقوق و آزادی ها منع شده اند.
من تاپیک های دیگه هم شرکت میکنم شاید شما منو ندیدی
قدرت فهم و درک مردم زمان پیامبر بر کسی پوشیده نیست قرآن هم در این جامعه نازل شده باید یه جوری با سطح فرهنگی مردم اون جامعه میخوند یا نه ؟ بخاطر همین قرآن تدریجی نازل شد تا فهمش برای مردم آن دوره اسان باشه پیامبر نیز به یکباره همه احکام رو به مردم آموزش ندادند در طی 23 سال این احکام رو به مردم فهماندند . حتی با این وجود یکی از مشکلات اصلی حضرت علی نیز باز سطح فرهنگی مردم اون زمان بیان شده . خوب با این اوصاف من معتقدم خیلی از این احکام و روایات معصومین ناظر بر مردم آن زمان بوده و قابل فهم برای آنان. وضعیت زنان در اون دوره هم مشخص بوده بجز کارهای خانه در هیچ فعالیت اجتماعی شرکت نداشتند پس پذیرش این احکام برایشان راحت بوده وهیچ مخالفتی نداشتند.
مثل همین چهارهمسری مردان. چیزی رایجی در جامعه آن زمان بوده یا تحصیل و سوادآموزی زنان در اون دوره، خیلی از مردها هم سواد نداشتند چه برسه به زنها. بیشتر هم سعی شده علوم الهی و احکام به مردم اون دوره آموزش داده بشه و جالبه اینکه زن در ان زمان برای فراگیری این علوم نیازی به اجازه شوهرش نداشته خوب الان چی ؟ جناب فاتح تو این دوره و زمونه هم این علوم ؟ من معتقدم هر شخصی باید علوم رایج این دوره رو یاد بگیره وگرنه بیسواده و یه فرد بیسواد تو زندگی شخصی اش هم نمی تونه موفق باشه .
یا مسئله دیه : وقتی زن امروزی پابه پای مرد در جامعه حضور داره و نان آور خانه است یه نیروی کاری فعال در جامعه ست این نصف بودن دیه دیگه اصلا معنا نمیده
در کل منظور من اینه که در این دوره و زمونه نمیشه این احکام رو اجرا کرد . و این وظیفه علماو فقهاست با تعیین احکام ثانویه از پایمال شدن حقوق زنان به اسم دین جلوگیری کنند. حق تحصیل و حق اشتغال زنان باید جزء حقوق شخصی خود زنان باشه و بعد از ازدواج هم نباید مانعی براش وجود داشته باشه.
اگر در گذشته مصداقی برای رهبری زنان در جوامع اسلامی نداشتیم دلیل نمیشه الان هم زنان نتونند به این مقام ها علی الخصوصی ریاست جمهوری و .... دست پیدا کنند اصل باید بر شایسته سالاری باشه نه جنسیت سالاری
هر دستاورد بشری مطلقاً خوب نبوده در کنار فوایدی که داشته ممکنه ضرراتی هم به دنبال داشته باشه من نمیگم فمنیسم صرفاً خوب بوده ولی واقعیت اینه در برهه ای از تاریخ تونسته حقوق تضییع شده زنان اروپایی رو زنده کنه پس نمیتونی یه دفعه اون رو رد کنی
ما هم هر چی دلیل علمی آوردیم شما نپذیرفتید . در ضمن شما همش روایات رو برامون مثال زدید دلیل علمی نیاوردید که :ok:
وا این چه حرفیه من در خیلی از پست های دیگه حضوری فعال داشتم پست های قبلی من شاهده که چقدر فعال بودم :Nishkhand:
الان سرم شلوغه وگرنه دوباره تو همه پست ها شرکت میکنم :ok:
جواب شما و سرکار شبنم و باران در این تاپیک و تاپیک های مختلف با موضوعیت زن و تفاوت حقوقی اش در اسلام توسط کارشناسان و کاربران بتفضیل داده شده در حالیکه حتی یک بار یک بحث علمی از شما در اینجا دیده نشده
یعنی یک بار یکی از شما بیاید بگوید مثلا
در بهائیت این حکم به این شکل هست و به این دلیل علمی بهتر از اسلام است یا به این دلیل علمی در فمنسیم این حکم هست و مطابق میل ماست و حکمش بهتر از اسلام است.
مواضع شما تا به ملقمه ای از شبهات مختلف برای سردادن شعارهای فمنسیتی بوده چرا جرات این راندارید از عقیده خود دفاع کنید و آنرا بیان کنید ؟ شما که مدعی سوال داشتن هستید چرا تابه الان هیچ پاسخی تا به الان شما ندیده اید ؟
آیا هیچ پاسخ دیگری غیر از مصلحت خدا به چشمتان نخورد ؟
پاسخ بدهید . کدام آئین و مکتب و مسلک بهتر از اسلام است .
والسلام
تو تاپیک سوالی در مورد تعدد زوجات به باران گفتی
مرد تنوع طلب است این ساختار جنسیتی میتواند قابلیت باروری چندین زن را دارد در حالیکه زن بارور شونده است و این ساختار جنسیتی را ندارد
خواستم بپرسم چرا مردهای خوب اینجوری نیستند مگر اونا هم مرد نیستند؟؟ :Gig: ( البته من جامع امروزی رو میگم و خودتون میدونید تو جامعه ی امروزی چه کسانی سراغ چند همسری میروند )
بعد وقتی میگید خدا اینجور مرد رو خلق کرده مگر خدا زن رو هم زیبا خلق نکرد ولی اون رو به شدت محدود کرد تا خودش و دیگران در امنیت باشند :Gig:
[FONT=microsoft sans serif]باسلام
همانطور که در تاپیکهای قبلی نیز به دفعات بیان کردم، این مسئله در دوره کنونی به جهت مصلحت عمومی جامعه اسلامی، با حکم ثانویه یا حکم حکومتی حل شده است و دیه زن و مرد به صورت متساوی پرداخت میشود.
اما منع رهبری زنان، مسئله ای تاریخی نیست تا با گذشت زمان حکم ان تغییر کند. مسئله ای است که به واسطه خصوصیات جسمی و روحی زنان برقرار شده است و تا زمانی که این موضوع برقراراست و زن همچنان زن است و همان خصوصیات را دارد، حکمش نیز همان است.
از سوی دیگر، اگر قرار باشد به واسطه مطالبات عمومی و درخواست مردم حکم شرعی عوض شود، بنابراین در اسلام نیز مسائلی چون شرابخواری و ربا و بی بند و باری جنسی و ..... نیز باید به واسطه مطالبه بشر امروز حلال شود و حکم ان تغییر کند.
[FONT=microsoft sans serif]باسلام
موقعیت بحث باید روشن شود.
اینکه بحث در چارچوب منابع متقن و معتبر دینی است یا بحثی فرادینی.
ایا قرار است دین را بفهمیم و سوال خود را از دین و منابع ان بپرسیم یا قرار است دین و معارف انرا استیضاح کنیم؟
اگر قرار است دین را بپذیریم، دین مجموعه ای از اعتقادات و احکام و اخلاقیات است. وقتی اصول ان پذیرفته شد، در جزئیات چون و چرا کردن معنا ندارد.
به فرموده قران کریم، ما نباید «نومن ببعض و نکفر ببعض»(1) باشیم.
هر حکمی که موافق با میلمان بود را بپذیریم و هرانچه مخالف با میل ما بود را رد کنیم.
اما چون بحث ما مربوط به جزئیات دین است، مدرک و دلیل ما نیز قطعا نقلی و روایت و ایه میشود و بحث به هیچ وجه ربطی به تجربه و ادله تجربی و ازمایش ندارد.
ــــــــــــــــــــــــــــ
1. سوره نسا، ایه 150
چرا دیه چهار انگشت زن کمتر از دیه سه انگشت اوست ؟!!!
پرسش: بر اساس احکام دین اسلام، دیه زن و مرد تا زمانی که به میزان یک سوم دیه کامل برسد مساوی است ولی زمانی که دیه جراحت وارد شده به زن، به میزان یک سوم دیه کامل رسید، دیه ای که به زن داده میشود، نصف دیه مرد در همان جراحت مشابه است. مثلا دیه قطع انگشتان زن تا سه انگشت، با دیه قطع انگشتان مرد مساوی است ولی هنگامی که این مسئله به قطع 4 انگشت رسید، دیه ای که به زن داده میشود، دیه دو انگشت است.
حال سوال اینجاست که حکمت چنین حکمی از جانب خداوند چیست؟
پاسخ:
احکام دین اسلام که ازجانب خداوند متعال به نبی مکرم اسلام ص نازل شده است، بر اساس مصالح و مفاسدی است که در متعلق آن احکام یا خود آن احکام است.اما اینکه این مصلحت و مفسده که حکمت و فلسفه احکام است، چیست، مسئله ای است که عقل انسان توان رسیدن به آن را ندارد و هیچ عقلی توان درک انرا ندارد.به همین جهت ائمه معصومین سلام الله علیه فرموده اند که دین خداوند با عقل های جزء نگر بندگان قابل درک نیست.
در روایتی مرحوم صدوق از امام سجاد علیه السلام نقل میکند که دین خدا با عقول ناقص بشری و آراء باطل و قیاس قابل درک و فهم نیست و تنها با تسلیم در برابر فرامین الهی است که میتوان دین خدا را درک کرد:
الصَّدُوقُ فِي كَمَالِ الدِّينِ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِصَامٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَعْقُوبَ الْكُلَيْنِيِّ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ الْعَلَاءِ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَيْدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ قَيْسٍ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالِيِّ قَالَ قَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ع:
«إِنَّ دِينَ اللَّهِ لَا يُصَابُ بِالْعُقُولِ النَّاقِصَةِ وَ الْآرَاءِ الْبَاطِلَةِ وَ الْمَقَايِيسِ الْفَاسِدَةِ وَ لَا يُصَابُ إِلَّا بِالتَّسْلِيمِ فَمَنْ سَلَّمَ لَنَا سَلِمَ وَ مَنِ اهْتَدَى بِنَا هُدِيَ وَ مَنْ دَانَ بِالْقِيَاسِ وَ الرَّأْيِ هَلَكَ.[1]
بنابراین، نمیتوان از علت و حکمت احکام سوال پرسید.
[/HR][1] . کمال الدين و تمام النعمة،ابن بابويه، محمد بن على، تصحیح: غفارى، على اكبر، تهران، نشر اسلاميه، 1395 ق، چاپ دوم، ج1، ص 324
[FONT=microsoft sans serif]پرسش: اگر عقل ما از درک فلسفه احکام ناتوان است، پس چرا قران ما را به تدبر و تفکر ترغیب کرده است؟
پاسخ:
دعوت به تفکر در جایی است که تفکر برای انسان فایده دارد. تفکر دراینکه کیست و از کجاست و چرا بوجود امده و به کجا میرود و چگونه باید زندگی کند؟ اینها سوالهای اساسی است که هر انسانی دارد. چه بخواهد دینی را قبول کند چه نکند. اصولا اینها سوالهایی است ماقبل دینی و با قطع نظر از اینکه دینی را شخص داشته باشد یا نه.
اما اینکه بعد از اثبات عقلی اصول دین، و خدا و اصل نبوت و صفات خدا و لزوم وجود معاد و وجود دین و شریعت، حالا فلان حکم چرا اینطور است، این دیگر مسئله ای نیست که اینقدر حساسیت ما را بر انگیزد. اگر به وجود خدا و عدالت و حکمت او با عقل خود ایمان اوردیم و انگاه دینی را بر همان اساس پذیرفتیم، دیگر لازم نیست که تمام جزئیات و حکمت آن جزئیات برای عقل ما مکشوف شود. چه اشکالی دارد که پشتوانه تمام احکام و مصلحت تمام احکام این باشد که خود ان احکام و تعبد و عمل به انها باعث رشد و کمال بندگان میشود.
البته اين بدین معنا نیست که عقل ما به هیچ وجه توان کشف مصلحتها و مفسده های احکام را ندارد. بلکه به این معناست که حکمت کامل هر حکمی را نمیتوانیم کشف کنیم بلکه از انجا که احکام تابع مصالح ومفاسد مربوط به نفس وبدن ماست، عقل انسان میتواند برخی از مفاسد و مصالح جزیی احکام را درک کند.[1]
[FONT=microsoft sans serif]
[/HR][FONT=microsoft sans serif][1] . مجموعه اثار شهید مطهری، ج21، ص293(نرم افزار استاد مطهری)
[FONT=microsoft sans serif]
[FONT=microsoft sans serif]
پرسش: مستند چنین حکمی، روایتی از ابان بن تغلب است درحالی که در مورد این روایت، دواشکال وجود دارد. اولا از نظر سندی برخی از راویان آن یعنی عبدالرحمن بن حجاج بنا ایراد دارد . علاوه بر اینکه متن این روایت و طرز بیان آن چون با قواعد نقلی و فهم عقلی منافات دارد. به همین دلیل است که ابان نیز از شنیدن این حکم از امام تعجب کرد. بنابراین این روایت نمی تواند مستندی برای چنین حکمی قرار بگیرد. بنابراین این حکم، حکمی بدون سند است.
پاسخ:
اولا: این روایت از نظر سندی هیچ ایرادی ندارد و صحیح است.
سند این روایت عبارت است از:
الْحُسَيْنُ بْنُ سَعِيدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِب
الف. حسین بن سعید: او از اصحاب امام رضا، امام جواد و امام هادی علیهم السلام و دارای توثیق خاص است.[1]
ب. محمد بن ا بی عمیر زیاد العیسی:امامی، ثقه و از اصحاب اجماع و ثقه است.[2]
ج. عبدالرحمن در این روایت، جناب عبدالرحمن بن حجاج بجلی است.این شخص گرچه گفته شده که در ابتدا بر مذهب کیسانیه بوده اما بعد از ان مستبصر شده و به مذهب شیعه دوازده امامی بازگشته است و ازبزرگان حدیث شیعه شده است.در مدح او تعابیر خاصی شده است.ثقه ثقه؛[3] از اصحاب ابی عبدالله[4] و امام کاظم علیهما السلام؛[5] ثبتا وجها؛[6] دارای کتابهای زیادی که اصحاب انها را نقل کرده اند. [7]امام صادق ع در مورد او فرموده که دوست دارم در شیعیان من افرادی همانند او باشند.[8]امام کاظم در مورد او فرموده که او «لثقیل علی الفواد»[9] یعنی در دل ها داراي مقام و منزلتي بزرگ است. [10] و نیز در حق او شهادت داده که به بهشت میرود.[11]وکیل امام صادق علیه السلام نیز بوده است.[12]
د. ابان بن تغلب:امامی ثقه جلیل القدر از اصحاب امام باقر و امام صادق علیهما السلام است.[13]
ثانیا: این روایت با هیچ دلیل عقلی و نقلی منافاتی ندارد علاوه براینکه طرز بیان آن نیز هیچ ایرادی ندارد و نشانه از ضعف در ان نیست. تعجب ابان نیز منافاتی با تعبد او ندارد. یک نفر ممکن است تعبد داشته باشد ولی با این حال از یک مسئله تعبدی تعجب نیز بکند. ابان نیز مثل هر انسان غیر معصوم دیگری در مقابل حکمی که فلسفه ان را نمیدانست تعجب کرد و اظهار شگفتی کرد اما نگفت که من این حکم را قبول ندارم. بلکه به این دلیل که به دنبال حکمت ان بود، از امام سوال نمود و امام نیز فرمود دین خدا و احکام شرعی با عقل ناقص بشری قابل فهم و قابل رصد نیست بلکه این امور تعبدی است. اما تعبدی که پشتوانه ان تعقل است و مبانی ان باتعقل به دست می اید.
[FONT=microsoft sans serif]
[/HR][FONT=microsoft sans serif][1] . فهرستالطوسي،بابالحاء،بابالحسين،ص49(نرم افزار درایه النور)؛ رجالالطوسي،أصحابأبيالحسن...،بابالحاء، ص355(نرم افزار درایه النور)
[FONT=microsoft sans serif][2] . رجال کشی، ص 591؛(نرم افزار درایه النور) رجال نجاشی، 327؛(نرم افزار درایه النور) فهرست للطوسی، ص 405
[FONT=microsoft sans serif][3] . رجالالنجاشي،بابالعين، ص237؛ رجالابنداود، ،بابالعينالمهملة، ص223 (نرم افزار درایه النور)؛ الخلاصةللحلي،الفصلالثامنعشر، البابالرابععبدالرحمن،ص113(نرم افزار درایه النور).
[FONT=microsoft sans serif][4] . همان
[FONT=microsoft sans serif][5] . رجال طوسي، ص 353، شماره 2.
[FONT=microsoft sans serif][6] . رجالالنجاشي،بابالعين،ص237 ؛ الخلاصةللحلي، الفصلالثامنعشر...، البابالرابععبدالرحمن، ص113
[FONT=microsoft sans serif][7] . رجال طوسي، ص 353، شماره 2.
[FONT=microsoft sans serif][8] . رجالالكشي،الجزءالأول،الجزءالخامس، ص442
[FONT=microsoft sans serif][9] . رجالالكشي، الجزءالأول،الجزءالخامس،ص441
[FONT=microsoft sans serif][10] معجم رجال الحديث، ج 9، ص 318. (نرم افزار درایه النور)
[FONT=microsoft sans serif][11] . رجالالكشي،الجزءالأول، الجزءالخامس، ص442 ؛ رجالابنداود، بابالعينالمهملة، ص223
[FONT=microsoft sans serif][12] . الخلاصةللحلي، الفصلالثامنعشر،البابالرابععبدالرحمن،ص113
[FONT=microsoft sans serif][13] . رجالالنجاشي،بابالألفمنه،ص10؛ فهرستالطوسي،بابالهمزة،بابأبان،ص44
[FONT=microsoft sans serif]پرسش: آیا شیعه قرار است فقط شیعه بماند؟ کسی از ادیان دیگر نباید قبولش کند ؟ آیا کسی که بخواهد اسلام را قبول کند ، و هنوز معصومین ع را باور ندارد ، یا شک دارد و ... و حقانیتشان هنوز برای او ثابت نشده ، اگر چنین چیزی را ببیند ، میگوید آری هنوز مسلمان نشده به حقانیت ایمان دارم ؟ خیر ، در مرحله تحقیق است ، همچنانکه من هستم . در دیگر ادیان هم به راحتی میتوانند حرف خود را به پیامبر ص بچسبانند و بگویند حرف خدا و پیامبر است پس قبولش کن. بنابراین اینکه ما می گوییم عقل انسان از درک فلسفه احکام ناتوان است نادرست است.
پاسخ:
حقانیت یک دین با مراجعه به جزئیات آن دین و بریده بریده نگاه کردن اموزه های ان نیست. اگر اصول یک دین بر اساس مبانی عقلی درست بود و روح حاکم برجزئیات آن با اصول عقلی و مبانی اولیه آن در تعارض نبود، میتوان به ان دین را دین حقی دانست. اما اینکه تک تک احکام و اموزه های جزیی انرا در نظر بگیریم و بخواهیم علت و وجه انها را بفهمند، این قطعا امری است نشدنی. نه در دین اسلام و نه در هیچ دین دیگر.
دلیل ان نیز مشخص است. منشأ تمامی ادیان آسمانی از موجودی است ماوراء طبیعی و مسائلی که او می داند و بر اساس ان برنامه ای برای سعادت بندگان می ریزد، برنامه ای است کل نگر، نه فقط برای اسایش یک موجود بریده از تمام موجودت دیگر. به همین دلیل است که برنامه شریعت اسلام، یک برنامه جامع است که تمام جوانب فردی و اجتماعی را در نظر گرفته. هم مربوط به وظایف و امور شخص اوست و هم در مورد ارتباط او با دیگر انسانها و دیگر موجودات و حتی در ارتباط با طیعیت و اجتماع هم برنامه دارد.
بنابراین حالا فرض کنید که خداوند بخواهد که علت تک تک احکامش را بیان کند. قطعا یک سری همیشه ناخشنود خواهند بود و به دنبال سهم خواهی هستند.درست همانند مجلس که اگر نمایندگان مجلس به جای اینکه مصلحت عمومی افراد جامعه را در نظر بگیرند بخواهند هر یک مصلحت منطقه خود را در نظر بگیرند. حال به نظر شما جامعه ای که چنین مجلسی با چنین نمایندگانی دارد هیچگاه میتواند پیشرفت داشته باشد. در حالیکه در برنامه بودجه کشور که مصحلت عمومی دیده میشود، قطعا مصلحت جامعه به عنوان یک امر واحد در نظر گرفته میشود و به همین جهت ممکن است منافع برخی در این میان با یکدیگر در تزاحم باشد که در این برنامه سعی بر تعدیل آن شده است.