آیا فکر من فکر وسواسی است؟

تب‌های اولیه

26 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا فکر من فکر وسواسی است؟

با سلام

در مورد جلوگیری از ضرر و زیان به افراد وسواس فکری دارم کمکم کنید . به عنوان مثال چندروز پیش تکه اجری رو وسط جاده دیدم توی جاده فرعی کرج و احساس کردم شاید خطرناک باشه برای ماشینای دیگه از طرفی رفت و امد ماشین در اون منطقه درحد متوسط بود وسرعتشون هم همینطور الان دو هفته است به خودم می گم من گناه کردم و کاهلی که پیاده نشدم و اونو برنداشتم به نظرتون چیکار کنم الان مقصرم تو این قضیه ؟//

با نام و یاد دوست



کارشناس بحث: استاد امیدوار

amir reza 57;406059 نوشت:
با سلام

در مورد جلوگیری از ضرر و زیان به افراد وسواس فکری دارم کمکم کنید . به عنوان مثال چندروز پیش تکه اجری رو وسط جاده دیدم توی جاده فرعی کرج و احساس کردم شاید خطرناک باشه برای ماشینای دیگه از طرفی رفت و امد ماشین در اون منطقه درحد متوسط بود وسرعتشون هم همینطور الان دو هفته است به خودم می گم من گناه کردم و کاهلی که پیاده نشدم و اونو برنداشتم به نظرتون چیکار کنم الان مقصرم تو این قضیه ؟//


بسمه‌تعالي
با عرض سلام و تحيت محضر جنابعالي
همانگونه كه خود نيز اشاره فرموده‌ايد شما به وسواس فكري مبتلا هستيد، و موضوع مورد اشاره هم يكي از مصاديق وسواس فكري شماست. بر اين مبنا بي اعتنايي شما به برداشتن آجر نه تنها كار اشتباهي نبوده است، بلكه از نظر شرعي اين بي اعتنايي واجب و از نظر روانشناختي نيز لازم و بجا بوده است.
وسواس فكري معمولا بعد از يك دوره ابتلاء به وسواس عملي اتفاق مي‌افتد و به هر حال ريشه در اضطراب دارد. لذا لازم است حضرتعالي از طرفي با تغيير در سبك زندگي سطح اضطراب خود را كاهش دهيد و از طرف ديگر نسبت به چنين افكاري كاملا بي اعتنا باشيد.
پيشنهاد مي‌كنم موضوعات مرتبط با اضطراب و وسواس را كه در سايت و همچنين ذيل اين تاپيك وجود دارد را مطالعه بفرماييد. اميد است گام به گام و با لطف الهي بر چنين وضعيتي غلبه پيدا كنيد.
در صورتيكه با انجام تكنيكهاي مطرح شده در تاپيكهاي مربوطه ( نوشتاري، صوتي و تصويري)اين وضعيت همچنان استمرار داشته باشد، ضرورت دارد به يك روان شناس باليني مراجعه بفرماييد.

و آخر دعوانا ان الحمدالله رب العالمين

ممنون از پاسخ شما اما مساله ای که فکر منو درگیر می کنه اینکه واقعا احتمال داره لاستیک ماشینی به واسطه برخورد با اجر بترکه ..

با سلام خدمت کارشناس گرامی

چندی پیش در جاده ای درحوالی کرج چشمم به تکه اجری افتاد که وسط جاده افتاده من معمولا این جور چیزها رو ببینم برمی دارمشون تا به کسی احیانا اسیب نرسونه اما اون روز این کارو نکردم از همون موقع تا الان 6 ماهه که به این موضوع فکر می کنم نکنه باعث شده لاستیک ماشینی که با سرعت رد شده بترکه و اتفاقات ناگواری بیافته برای راننده اش الان با این شرایط چکارمی تونم بکنم واقعا درمونده شدم لطفا راهنمائی بکنین ممنونم ....؟

واقعا وسواس داریدا
نه بابا...اینقدر هم اهمیت نداره....
الکی روح خودتونو آزار ندید
فراموشش کنید-شاید اصلا اون سنگ رو خدا وسیله ی مرگ کسی قرار داده بوده و شما نباید بر میداشتینش!

amir reza 57;489185 نوشت:
با سلام خدمت کارشناس گرامی

چندی پیش در جاده ای درحوالی کرج چشمم به تکه اجری افتاد که وسط جاده افتاده من معمولا این جور چیزها رو ببینم برمی دارمشون تا به کسی احیانا اسیب نرسونه اما اون روز این کارو نکردم از همون موقع تا الان 6 ماهه که به این موضوع فکر می کنم نکنه باعث شده لاستیک ماشینی که با سرعت رد شده بترکه و اتفاقات ناگواری بیافته برای راننده اش الان با این شرایط چکارمی تونم بکنم واقعا درمونده شدم لطفا راهنمائی بکنین ممنونم ....؟

سلام
پیشنهاد می‌کنم برای کاهش اضطراب با خدا آشتی کنید!

1-کتاب آشتی با خدا از طریق آشتی با خود راستین

http://almizan.lobolmizan.ir/index.php/1389-07-28-17-06-19

amir reza 57;489185 نوشت:
با سلام خدمت کارشناس گرامی

چندی پیش در جاده ای درحوالی کرج چشمم به تکه اجری افتاد که وسط جاده افتاده من معمولا این جور چیزها رو ببینم برمی دارمشون تا به کسی احیانا اسیب نرسونه اما اون روز این کارو نکردم از همون موقع تا الان 6 ماهه که به این موضوع فکر می کنم نکنه باعث شده لاستیک ماشینی که با سرعت رد شده بترکه و اتفاقات ناگواری بیافته برای راننده اش الان با این شرایط چکارمی تونم بکنم واقعا درمونده شدم لطفا راهنمائی بکنین ممنونم ....؟

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام خدمت شما بزرگوار

بنده در کنار فرمایشات استاد امیدوار ، راهکار شش مرحله ای خدمتتان می دهم ، امید هست ان شاءالله با بکارگیری دقیق انها وضعییتان بهبود یابد ؛

منتها شما در اغاز باید دقت بفرمایید که غالبا در همچین وضعیتی زیر نظر روانشناس بالینی ماهر باید قرار بگیرید.

علی ایحال بنده این راهکار شش مرحله ای را خدمتتان میدهم سعی کنید با دقت انجام دهید.

مرحله اول: هر موقع این فکر با فکرها ذهن شما را می خواست درگیر کند ، هر فکری به ذهنتان رسید روی کاغذ بنویسید بصورت ستونی هر فکری مثلا نکند اتفاقی افتاده ، نکند گناهی گردنم بیاید

، همه افکار را زیر هم بصورت ستونی بنویسید.

مرحله دوم : آنها را یک سری با صدای ارام بخوانید.

مرحله سوم : انجام ریلکسیشن هست ( تن آرامی) ، ریلکسیشن به این صورت است که در جایی آرام و بدون سر و صدا و بهتر است با لباسهایی راحت انجام شود. در ریلکسیشن از نوک با

شروع می کنید به تمرکز ، یعنی اول از انگشتان پا شروع می کنید در همان حال دارز کش و راحت به سنگین شدن انگشتان پا و اینکه انگار دارند به خواب می روند متمرکز می شوید بعد به مچ پا

بیاید و همان حالت تمرکز را داشته باشید بعد به ترتیب، ساق پا ، زانو، ران ها ، باسن ، شکم و کلیه دور کمر ، بعد قفسه سینه ، شانه ها ، بازوان ، آرنج ها ، ساعد دست ها ، مچ دست ها ،

کفین دستها ، انگشتان دستها ، بعد بالا گردن ، سرو صورت ، گوش ها و در نهایت سر.

مرحله چهارم : درهمان حال ریلکسیشن و دراز کش همان افکاری را که به صورت ستونی نوشته اید همانند بالنی فرض کنید که این افکار را در بر گرفته و

می گذرد و لازم نیست جلو آنها گرفته شود بلکه انها افکاری گذارا هستند همانند بالن که می گذرند.

مرحله پنجم: از ریلکشیشن بیرون بیایید دوباره با همان صدا لیست افکار کتوب را بگیرید ان افکار را بخوانید.

مرحله ششم : نقش درمانگر را بازی کنید ، و فکر کنید مراجعی پیش شما آمده و لیست افکارش را به شما داده ! شما در قبال این وضعت شواهد دال بر

صحت و سقم این افکار و شواهد غیر منطقی بودن افکارش را به وی می گویید و سپس مزایا و معایب این افکار را به وی گوشزد کنید.

amir reza 57;489185 نوشت:
با سلام خدمت کارشناس گرامی

چندی پیش در جاده ای درحوالی کرج چشمم به تکه اجری افتاد که وسط جاده افتاده من معمولا این جور چیزها رو ببینم برمی دارمشون تا به کسی احیانا اسیب نرسونه اما اون روز این کارو نکردم از همون موقع تا الان 6 ماهه که به این موضوع فکر می کنم نکنه باعث شده لاستیک ماشینی که با سرعت رد شده بترکه و اتفاقات ناگواری بیافته برای راننده اش الان با این شرایط چکارمی تونم بکنم واقعا درمونده شدم لطفا راهنمائی بکنین ممنونم ....؟

بسمه تعالی
با عرض سلام و تحیت محضر جنابعالی
از مجموع پستها و تاپیکهای حضرتعالی بر می آید، که مراجعه حضوری شما به روانشناس بالینی مذهبی ضرورت دارد. اما تا فراهم شدن زمینه مراجعه حضرتعالی به نکات پیش گفته بنده و نیز سایر گرامیان با دقت توجه کنید و در مرحله عمل بکار بگیرید.
بدانید که شما هیچ مسولیتی در قبال برداشتن آن آجر نداشته اید، حتی اگر تصادفی هم اتفاق افتاده باشد و حتی اگر تلفات جانی هم رخ داده باشد. ضمن اینکه به یاد داشته باشید هیچ ماشینی حتی غیراستاندارترین آنها به خاطر برخورد با آجر تصادف نمی کند. شما نه مسوول جاده اید نه مدیر کارخانه ماشین سازی، نه مسوول حواس پرتی و قانون گریزی رانندگان و....
همه عزیزانی که با شما صحبت می کنند مسلمان و مذهبی هستند اما اینطور نیست که مثل شما فکر کنند. اگر قرار بود مانند شما بیندیشند که ....
به یاد داشته باشید اتفاقا بخاطر وسواس بودنتان وظیفه شرعی همان بی توجهی بوده است و اگر غیر این را انجام می دادید مستحق سرزنش بودید.

سعی کنید از این افکار فرار نکنید و برای مدتی به انها بیندیشید تا تابو و وحشتناک بودن این افکار شکسته شود.

در پناه خدای متعال موفق باشید

سلام....
آخی چه دلسوز و یکم وسواسی ....
اشکال نداره خوب برش می داشتین ...
اما حالا اشکال نداره ...
وللش...
فکرشم نکنین....
این جوری به خودتون تلقین می کنین که وسواسی این،این جوری بدتر می شه و واقعا وسواسی می شین...

:sun:

به نظرم اگه جاده خلوت بوده وهمچین فکری کردین که شاید به این واسطه تصادفی رخ بده
باید یه گوشه پارک میکردین واجر رو بر میداشتین
اما اگه جاده شلوغ باشه دیگه شما نباید بهش فکر کنین چون خطرناک میشده دیگه
اما در کل
این حس مسئولیت پذیری شمارو میرسونه
که در جاهایی خودش رو به صورت افراطی نشون میده
مثلا در جاده ای سوار ماشین در حال حرکت
یه حیوان مرده در ست وسط جاده
اگه جاده خلوت باشه ترجیحا
بهتره جسد حیوون رو کنار بزنین به هر وسیله ای تا بیشتر له نشه
اما در جاده شلوغ چطور؟
ایا میشه؟نه...
خودتون پیش خودتون 2دوتا چهار تا کنین
ببینین کدوم کار منطقیه
همیشه همون کار رو انجام بدین
توی موقعیت های دشوار
عمل کردن از روی احساست
همیشه نتیجه عکس میده
یعنی نتیجه مطلوب حاصل نمیشه

بسم الله

با سلام خدمت دوستان عزیز

همونطور که استاد امیدوار فرمودند ماهیت فکر بدلیل وسواس بودن غلط هست ، پس دامن زدن به اینکه آجر برداشتن یا برنداشتن بد بوده یا خوب ، خودش دامن به مسئله میزند و ممکن است

ذهن پرسشگر را بیشتر درگیر کند! بهتر است راهکار برای نیاندیشیدن یا حساس نشدن به این فکر به ایشان دهیم.

با تشکر فراوان:Gol::Gol:

از کارشناس محترم خیلی ممنونم واقعا منو نجات دادین .... چند وقتی بود از همه چی افتاده بودم حتی نمازم هم قضا میشد ... میدونین چرا ؟ چون احساس می کردم خب من که سهل انگاری کردم دیگه اون دنیا حق الناس رو گردنمه ...اما واقعا خدا روشکر که عضو این سایتم و کارشناس محترم و دوستای عزیزم به من کمک کردن.. خدا خیرتون بده اجرتون با آقا امام زمان (عج)......

sepid*;489763 نوشت:
به نظرم اگه جاده خلوت بوده وهمچین فکری کردین که شاید به این واسطه تصادفی رخ بده
باید یه گوشه پارک میکردین واجر رو بر میداشتین

دقیقا یادم نیست اما فکر کنم می شد باکمی دقت برداشتش .. به همین دلیله که احساس گناه می کنم ....البته دوستان دارن کمک می کنن که مشکلو حل کنم ...

:Moteajeb!: یعنی تا این حد وسواس؟؟ فک کنم خیلی اذیت بشه ادم اینجوری...

یه سر به روانپزشک بزن دوستم...:Gol:


به نظرم صرفا فکر نکردن به یه مشکل وسواس گونه راهکار جالبی نیست
نه تنها جالب نیست
اثر بخش هم نیست/اون افکار وجود داره
چطور میشه بهش فکر نکرد وقته مثل خوره توی ذهن اون ادم داره رژه میره؟
اصولا رفتار وسواسی رو رو باید از زیاد به کم کاهش داد
یعنی انجام عملی رو در فرد با گفتن بهش فکر نکن نمیشه کور کرد
باید طرف یاد بگیره
تا جایی که میتونه به فکرش جامع عمل نپوشونه/
شاید فکرش خیلی کارا ازش بخواد که در لحظه انجامش بده
اما این خودش باید بگه الان نه
دفعه بعد
هرچقدر افکار وسواسی رو به عقب برونیم
دیگه نسبت بهش بی توجه میشم
یعنی قدرت این افکار کم رنگ تر میشه توی ذهن مون
شما باید با در نظر گرفتن شرایط مکانی وزمانی
تشخیص بدی این دستوری که مغز شما صادر میکنه
تا چه حد شدنیه؟
ایا واجبه؟یا واجب نیست؟اگه واجب نباشه که به راحتی ازش بگذرین وانگار نه انگار
اما اگه واجب بود
بازم بسته به شرایط تون باید تصمیم بگیرین
که ایا این کار شدنیه یا خیر؟
اگه انجامش بدم خطری برای خودم نداره؟
حتی اگه 1درصد هم با انجام کاری احتمال خطری برای شما باشه باید منصرف بشین وبگین
به من چه
این پشت گوش انداختن ها کار خودشو میکنه
نگران نباش
فقط کمی تمرین وممارست میخواد

[="Tahoma"][="Black"]

amir reza 57;406059 نوشت:
با سلام

در مورد جلوگیری از ضرر و زیان به افراد وسواس فکری دارم کمکم کنید . به عنوان مثال چندروز پیش تکه اجری رو وسط جاده دیدم توی جاده فرعی کرج و احساس کردم شاید خطرناک باشه برای ماشینای دیگه از طرفی رفت و امد ماشین در اون منطقه درحد متوسط بود وسرعتشون هم همینطور الان دو هفته است به خودم می گم من گناه کردم و کاهلی که پیاده نشدم و اونو برنداشتم به نظرتون چیکار کنم الان مقصرم تو این قضیه ؟//

یه جمله ای بود که همیشه منو میخندوند ..مرگ دست خداس پراید وسیله اس
به نظرم مرگ دست خداست ...اگه عمری به این دنیا باشه ....هیچ چیزی نمیتونه باعث مرگش بشه
یکی تو ماشین اخرین سیستم اش میمیره ...یکی با یه زمین خوردن ساده
چیزی واسه شرزنش کردن وجود نداره
شمایی که اینقدر به فکر ثواب و گناهشی
میدونی این افکار باعث میشه از نظر روحی بیمار بشید ؟
شما مدام به این افکار فکر میکنید و باعث زجر دادن خودتون میشید ؟
این گناه نداره ؟
اسیب رسوندن به خودتون ؟؟؟؟؟؟

[/]

با سلام خدمت کارشناس گرامی

چندی پیش به دلیل اینکه خجالت میکشیدم اطرافیان ، منو مسخره کنند و بگن طرف بیکار ه ،سنگ کنار جاده رو برنداشتم ، اگه اتفاقی بیافته و ماشینی در اثر برخورد با سنگ لاستیکش بترکه و برای سرنشینش اتفاقی بیافته ، با توجه به اینکه خیلی به خودم فشار آوردم تا اینکارو انجام بدم اما نتونستم آیا من مقصر هستم ؟ چون اگه خودم تنها بودم اینکارو می کردم حتی به بهانه رسیدن بقیه ماشینا وایستادم اما نتونستم برم و بردارم سنگ رو ، . این خجالت منو کشته و احساس میکنم در این جور موقعیت ها نمی ذاره کارمو انجام بدم ..... خیلی خیلی تلاش کردم اما نتونستم این حس رو کنار بگذارم ایا بخاطر عدم انجام این عمل(برداشتن سنگ ) بازخواست میشم یا اینکه به دلیل وضعیتی که براتون تعریف کردم مقصر نیستم چون تمام تلاشمو کردم که برم ورشدارم اما نتونستم .....اگه جوابتون منفی هست اون موقع مثلا همه میگن خب فلان گناه رو کردم یا فلان کار رو انجام ندادم مقصر نیستم چون بهم فشار اومد پس بیگناهم دیگه ....لطفا راهنمائی کنین منو .......:Ghamgin:

amir reza 57;560795 نوشت:
با سلام خدمت کارشناس گرامی

چندی پیش به دلیل اینکه خجالت میکشیدم اطرافیان ، منو مسخره کنند و بگن طرف بیکار ه ،سنگ کنار جاده رو برنداشتم ، اگه اتفاقی بیافته و ماشینی در اثر برخورد با سنگ لاستیکش بترکه و برای سرنشینش اتفاقی بیافته ، با توجه به اینکه خیلی به خودم فشار آوردم تا اینکارو انجام بدم اما نتونستم آیا من مقصر هستم ؟ چون اگه خودم تنها بودم اینکارو می کردم حتی به بهانه رسیدن بقیه ماشینا وایستادم اما نتونستم برم و بردارم سنگ رو ، . این خجالت منو کشته و احساس میکنم در این جور موقعیت ها نمی ذاره کارمو انجام بدم ..... خیلی خیلی تلاش کردم اما نتونستم این حس رو کنار بگذارم ایا بخاطر عدم انجام این عمل(برداشتن سنگ ) بازخواست میشم یا اینکه به دلیل وضعیتی که براتون تعریف کردم مقصر نیستم چون تمام تلاشمو کردم که برم ورشدارم اما نتونستم .....اگه جوابتون منفی هست اون موقع مثلا همه میگن خب فلان گناه رو کردم یا فلان کار رو انجام ندادم مقصر نیستم چون بهم فشار اومد پس بیگناهم دیگه ....لطفا راهنمائی کنین منو .......:Ghamgin:

بسمه تعالی
آقا امیر رضا سلام علیکم

انتظار می رفت که بعد از حدود 1 سال نسبت به این افکار وسواسی غلبه و یا لا اقل سطح آن را کاهش داده باشید اما متاسفانه وضعیت شما بر خلاف این انتظار است

همانگونه که بنده و دیگر گرامیان نیز اشاره کردیم، این افکار مبنای اخلاقی و دینی ندارند. لذا تبعیت از انها جایز نیست. اولا شما در قبال برداشتن سنگ وظیفه نداشته اید و ثانیا اگر اتفاقی هم بیفتد که نمی افتد باز هم به شما ارتباطی ندارد. بنابراین از احساس گناه و سرزنش خودداری کنید. و اجازه ندهید شیطان از این طریق شما را از صراط مستقیم دور کند
خجالت شما هم ریشه در ضعف اعتماد به نفس دارد از این رو سطح توقعات و نیز احساس مسولیتهای بی مورد را کاهش دهید. برای خود ارزش بیشتری قائل شوید، برنامه های متنوع و شاد داشته باشید و برای عملی کردن راههای پیش گفته اهتمام جدی داشته باشید

در پناه خداوند متعال موفق باشید

amir reza 57;420647 نوشت:
ممنون از پاسخ شما اما مساله ای که فکر منو درگیر می کنه اینکه واقعا احتمال داره لاستیک ماشینی به واسطه برخورد با اجر بترکه ..

اگر بترکه مقصر شما نیسّید

amir reza 57;560795 نوشت:
چون تمام تلاشمو کردم که برم ورشدارم اما نتونستم

امیز رضا جان...
نیت جنابعالی برداشتن آن سنگ بود و واسۀ نیت تان هم تلاش کردید... دیگر تکلیف از شما ساقط شد

سلام دوست عزیز یه سوال داشتم ممنون میشم اگه لطف کنی و جوابمو بدی، آیا تا بحال اقدامی اساسی واسه مشکلت کردی، چی بوده؟؟ و اگه نه چرا اقدامی نکردی؟؟

ی نکته دیگر اینکه با طرح اینگونه مسائل، وسواس به جان افرادی که وسواسی نیستند می افتد.

omidaqa;562205 نوشت:
سلام دوست عزیز یه سوال داشتم ممنون میشم اگه لطف کنی و جوابمو بدی، آیا تا بحال اقدامی اساسی واسه مشکلت کردی، چی بوده؟؟ و اگه نه چرا اقدامی نکردی؟؟

سلام
چنانچه مطلب خود را به شکل نقل قول بیان بفرمایید، جناب امیر رضا زودتر متوجه خواهند شد... مانند بنده که نظرتان را نقل قول کردم

:Gol:بحمدالله محاصره غزه شکسته شد:Gol:

بگو ان شالله یکی دیگه برداشته....:ok: از ذهنت بیرونش کن....اصلا بهش فکر نکن....

مترصد;562203 نوشت:
امیز رضا جان...
نیت جنابعالی برداشتن آن سنگ بود و واسۀ نیت تان هم تلاش کردید... دیگر تکلیف از شما ساقط شد

جناب مترصد عزیز ، با سلام و عرض ادب از اینکه به فکر دوست کوچک خود هستید ممنونم همچنین از دوستان دیگر هم متشکرم ، من منظورم دقیقا همینه ، من تلاشمو کردم برم برشدارم اما نتونستم (به خودم فشار زیادی اوردم ) کما اینکه در موقعیت های دیگر اینکارو کردم ... دراینصورت تکلیفی به عهده من نخواهد بود ...

omidaqa;562205 نوشت:
سلام دوست عزیز یه سوال داشتم ممنون میشم اگه لطف کنی و جوابمو بدی، آیا تا بحال اقدامی اساسی واسه مشکلت کردی، چی بوده؟؟ و اگه نه چرا اقدامی نکردی؟؟

سلام بر دوست مهربان من ، والا دیشب با مرکز مشاوره همین سایت صحبت کردم و در حال حل مسئله هستم ... مشکل اصلی من همانگونه که بچه ها اعلام کردند عدم اعتماد به نفسه حتی اگه این کار من وسواس باشه اگه میتونستم خجالت و اعتماد به نفس پائین رو کنار بگذارم این کار رو انجام میدادم اما چون نهایت تلاشمو کردم دیگه تکلیف از من ساقط میشه ....

موضوع قفل شده است