(¯`•._.•.✿✿✿ پیامک-اس ام اس هفته دفاع مقدس ✿✿✿.•._.•´¯)اشعار

یارب امشب غرق در گمراهیم
اشک حسرت میکند همراهیم
با تمام معصیت هایم ولی
خاک پای بچه حزب اللهی ام...

چشم انتظاری من شب را سیاه تر کرد
از بس ستاره چیدم، از شام تا سحر من
سهم من و تو از عشق زیبا و عادلانه است
یک مشت استخوان تو، یک مشت بال و پر من...

تو سرخ و سپید میشوی ، میدانم
سیبی که رسید میشوی، میدانم
انگار که بو برده ای از باغ بهشت
آخر تو شهید میشوی، میدانم...

راوی میگوید:
داخل سنگر شد و درخواست پتو کرد چون نمیشناختیمش گفتیم پتو نداریم گفت: اشکال ندارد و همان گوشه برزنت را کشید روی خود و خوابید صبح خیلی خجالت کشیدیم [="red"]شهید خرازی[/] بود

سلام علیکم

دیروز از هرچه بود گذشتیم،امروز از هر چه بودیم!
آنجا، پشت خاکریز بودیم و اینجا در پناه میز!
دیروز دنبال گمنامی بودیم و امروزمواظبیم ناممان گم نشود !
جبهه، بوی ایمان می داد و اینجا ایمانمان بو می دهد !
الهی نصیرمان باش تا بصیر گردیم، ب
صیرمان کن تا از مسیر برنگردیم و آزادمان کن تا اسیر نگردیم....
" شهید شوشتری"
به یاد شهیدان و امام شهدا صلوات

این زبان گوید حدیث لاله را -نغمه اندوهناک ناله را
جنگ بود وبارش رگبارها-عشق بود و غیرت سردارها
عشق بود واشکها در دیده ها- در مسیر تانکها فهمیده ها
غرش تکبیر بود و بهت دشت-آیه های نور در والفجر8
ای شلمچه بغضها را پاره کن-دردهای عاشقی را چاره کن
مأمن جانهای بی مأوا تویی- سرخوش از یاد جهان آرا تویی
کاش می شد عشق را در دیده کاشت- ذره ای از غیرت فهمیده داشت
یاد بادآن روزهای بی غروب -خاطرات سرخ مردان جنوب
یاد فصل کوچ قایق ها بخیر-یاد پهلوی شقایق ها بخیر.

گرچه نه پلاک و نه جسد مي بينيم
بعد از تو هنوز مستند مي بينيم
ديگر خبر از "روايت فتح" ات نيست
هر هفته دوشنبه ها "نود" مي بينيم
يك مشت نگاه خسته مي آوردند
انگار كه دسته دسته مي آوردند:geryeh:
رقص پريان هرزه آنسو تر ها
يك قافله چشم بسته مي آوردند

چشم پاک دختری از جمله‌ای تر مانده است
چشم‌های پاکش اما خیره بر در مانده است
روی دیوار اتاق کوچک تنهایی‌اش

عکس بابایش کنار شعر مادر مانده است . . .


یاد و خاطره شهیدان گرامی باد

ای روشنای خانه امید، ای شهید

[=&quot]شهادت را نه در جنگ، در مبارزه می دهند[/][=&quot]…!!!
[/][=&quot]ما هنوز شهادتی بی درد می طلبیم، غافل که شهادت را جز به اهل درد نمی دهند...ّ[/]

[=&quot]هنوز راه همان است و مرد بسیار[/][=&quot]است[/]
[=&quot]خبر دهید که اهل نبرد بسیار است[/]

[=&quot]زود بیدار شدم تا سر ساعت برسم
باید اینبار به غوغای قیامت برسم
من به قد قامت یاران نرسیدم،ای کاش
لااقل رکعت آخر به جماعت برسم
آه مادر مگر از من چه گناهی سر زد
که دعا کردی و گفتی به سلامت برسم
طمع بوسه مدار از لبم ای چشمه که من
نذر دارم لب تشنه به زیارت برسم
سیب سرخی سر نیزه است،دعا کن من نیز
اینچنین کال نمانم به شهادت برسم[/]

[=&quot]بازی عوض شده...[/][=&quot]
[/][=&quot]و همان هم قطار ها از داخل قطار به ما سنگ میزنند...[/][=&quot]
[/][=&quot]بیهوده دل نبند بر این تخت روی آب ، [/][=&quot]
[/][=&quot]روزی تمام اسکله ها زنگ میزنند!!![/]