جمع بندی تحدی من با قرآن به زبان فارسی
تبهای اولیه
با سلام خدمت شما جناب دانش
با سلام
بگو اوست خدای عزوجل ۱ خدایی که طاعتش موجب قربت است ۲ و شکرگزاری اش مزید نعمت ۳ پس خدا را انچنان که شایسته است عبادت کن و زکات بده ۳ و کافران را نزدیک است طعامی تند و فلزات گداخته
براي آغاز بحث لطفا به يك سوال مهم پاسخ بفرماييد و آن اينكه در پاسخ به تحدي قرآن كريم - با زبانش و اينكه فارسي باشد يا عربي يا ... كاري ندارم و منظور نظرم نيست - چه فاكتورها ، مولفه ها و مشخصه هايي را در مثليت آنچه ارائه كرده ايد با قرآن كريم مد نظر قرار داده ايد ؟بهر حال براي اينكه به تحدي قرآن كريم پاسخ بدهيد از آنجا كه در آيات مربوطه درخواست شده است كه كتابي ، ده سوره يا يك سوره" مثل" قرآن كريم ارائه كنيد :
- تحدي به كل قرآن : فَلْيَأْتُوا بِحَدِيثٍ مِّثْلِهِ إِن كَانُوا صَادِقِينَ ( طور/34) پس اگر راست مىگويند سخنى مثل آن بياورند
- تحدي به ده سوره : أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُواْ بِعَشْرِ سُوَرٍ مِّثْلِهِ مُفْتَرَيَاتٍ وَادْعُواْ مَنِ اسْتَطَعْتُم مِّن دُونِ اللّهِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ( هود /13) يا مىگويند اين [قرآن] را به دروغ ساخته است بگو اگر راست مى گوييد ده سوره برساخته شده مانند آن بياوريد و غير از خدا هر كه را مى توانيد فرا خوانيد
- تحدي به يك سوره: أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُواْ بِسُورَةٍ مِّثْلِهِ وَادْعُواْ مَنِ اسْتَطَعْتُم مِّن دُونِ اللّهِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ( يونس/38) يا مى گويند آن را به دروغ ساخته است بگو اگر راست مى گوييد سوره اى مانند آن بياوريد و هر كه را جز خدا مى توانيد فرا خوانيد
اما در هر سه مورد "مثليت" با قرآن درخواست شده است .
حال شما چه فاكتور يا فاكتورهايي از اين "مثليت " را در متني كه ارائه كرده ايد مد نظر قرار داده ايد ؟
با تشكر
السلام علی من اتبع الهدی
اگر بشر توانست متنی ارائه دهد که اسلام شناسان و قرآن شناسان، آن را برابر با قرآن دانستند آنگاه می توان پذیرفت که قرآن، غیرالهی است.
کمترین اعجازهایی که درقرآن هست و دراین نوشته ها نیست، "اعجاز علمی"و "اعجازعددی" است که درسراسرقرآن به وفور یافت می شود.
اگر بتوان هرنوشته ی کوتاهی را برابربا قرآن دانست که حافظ و سعدی، پیشگامان تحدی می شدند.
با سلام
بگو اوست خدای عزوجل ۱ خدایی که طاعتش موجب قربت است ۲ و شکرگزاری اش مزید نعمت
سبحان الله
دوست عزیز این که نشد تحدی شما 5 تا آیه بدی 3تاش مال سعدی باشه..شما باید از خودت بگی نه کپی از این و اون کنی و سرهم بندی بگی تحدی...
منت خدای را عزوجل که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش مزید نعمت.
با سلام و عرض ادب خدمت کارشناس بحث استاد هدی
مولفه ها و معیار های مثلیت بنده فقط فصاحت است و بلاغت همان طور که میدانید در تمام سور قران وجوه اعجاز یکسان نیست و در بعضی فقط فصاحت و بلاغت اعجاز است و در بعضی دیگر بیشتر
توجه کنید
با سلام جناب سید محمد
اگر به متن قران دقت کرده باشید خدا میفرماید در مثل اوری از جن و انس کمک بگیرید اینجا هم بنده از سعدی کمک گرفتم
موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
چیزی مصداق تحدی محسوب می شود که آیه قرآن نباشد و در عین حال با قواعد کلی ای که در قرآن و آیات قرآن وجود دارد،سازگار باشد.یکی از این قواعد کلی که در تمامی آیات قرآن برقرار است،عربی بودن آیه است.حال آن که متن شما عربی نیست.پس آنچه که آورده اید مثل هیچ آیه ای از قرآن نیست.
بنده برای این حرف که تحدی باید عربی و مطابق قواعد کلی باشد،دلیل دارم.در عین حال فرض می کنیم کسی این حرف را که تحدی باید عربی باشد نپذیرد.می گوییم باشد شما به زبان دیگری تحدی کنید.ولی قبل از آن که متنی تهیه کنید تحدیتان باطل است و علتش هم آن است که هیچ زبانی به عربی نمی رسد و لذا آن چه که آورده اید،توان تحدی ندارد.البته این که هیچ زبانی به عربی نمی رسد،خودش قابل بحث است.
لبیک یا مهدی
و من الله التوفیق
خیر جناب بن موسی به این تاپیک مراجعه کنید http://www.askdin.com/thread39952.html
البته این که هیچ زبانی به زبان عربی نمیرسد تاپیکی جدا میطلبد ولی اگر دقت کرده باشید زبان. بنده در تحدی نیمه عربی است و زیبایی های هردو زبان در ان جاریست موفق باشید
سلام آقا يا خانوم دانش
از اين تحدي ها تو فيس بوك هم زياد ميذارن
و من تا حالا نديدم پاسخي در برابر تحدي ها بدن!
تازه جمله اي خوندم كه مي گفت:
هيچ سخني نمي تواند مانند يك سخن ديگر باشد
چون يا بايد شبيه اون سخن باشه، يا خود اون سخن باشه
مثلاً عدد 2 فقط با خودش برابر هست، شما مي توني عددي مثل 2 بياري كه برابر 2 باشه؟
خير
در اون متن نوشته بود در سخن هم همين طوره
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
خیر جناب بن موسی به این تاپیک مراجعه کنید آیا تحدی قرآن فقط به زبان عربی است؟
البته این که هیچ زبانی به زبان عربی نمیرسد تاپیکی جدا میطلبد ولی اگر دقت کرده باشید زبان. بنده در تحدی نیمه عربی است و زیبایی های هردو زبان در ان جاریست موفق باشید
این تاپیک را پیش از این خوانده بودم.در این خصوص گفتیم که شما می توانید بگویید تحدی به عربی نیست و به زبان دیگری تحدی کنید.ولی ما این مقدمه را وارد عمل می کنیم که تحدی به هر زبانی غیرعربی مردود می شود به علت نقص آن زبان دیگر.
در خصوص موضوع آن تاپیک هم می شود بحث مفصلی کرد و در واقع بحث بر سر این است که مصداق "مثل" دقیقاً چیست؟بسیاری گفته اند که این "مثل" باید شامل همه مشخصات باشد.حتی برخی می گویند امی بودن را هم باید شامل شود.لذا اگر اینطور به قضیه نگاه کنیم تحدی شما از جنبه های گوناگون رد می شود.
ضمن این که زبان نیمه عربی بی معناست و جمع چند واژه قارسی با عربی با یکدیگر،به جمع واژه های عربی با هم نمی رسد.
لبیک یا مهدی
و من الله التوفیق
با سلام
اولا همان طور که در ان تاپیک گفته شده خداوند از تمام جن و انس درخواست تحدی کرده پس این درخواست با امی بودن شخص تحدی کننده ناسازگار و نامتناسب است وهمانطور که در همین تاپیک ذکر کردم مصداق مثال اوری امتیازات یکی از سور قران است
دوم این که گفتید زبان نیمه عربی معنا ندارد بنده قبول ندارم همین الان زبان ما به شدت با زبان عربی امیخته شده و اگر این امیختگی باعث زیبایی. کمال سخن بشود هیچ اشکالی بوجود نمی اورد
موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم
سلامکه تحدی به هر زبانی غیرعربی مردود می شود به علت نقص آن زبان دیگر.
لبیک یا مهدی
و من الله التوفیق
اينكه زبان عربي كامل هست و بقيه زبان ها ناقص هست، فقط يك ادعاي نژادپرستانه اسلامي و عربي هست كه در راستاي تحقير ديگر زبان ها و فرهنگ ها بكار ميرود(مانند اينكه زبان جهنّم فارسي هست و بهشت عربي)
وگرنه زبان عربي تنها براي مسلمانان و اعراب ارزش دارد و بخاطر جمعيت زياد اعراب هست كه از زبان هاي زنده ي دنياست
مهم ترين ادعا بر كامل بودن زبان عربي سخت بودن اون هست كه زبان هايي مثل چيني خيلي سخت تر هست!
و دليل ديگه هم فرق داشتن صيغه هاي مؤنث و مذكر هست !
كه هـيچ دليلي بر كامل بودن نيست
و باعث سخت تر شدن و نوعي تبعيض جنسيتي هست
سلام
بسیار برای بنده عجیب هست که جناب حکمت این تاپیک رو اجازه دادند تایید بشه و به بحث گذاشته بشه در حالی که شاید نزدیک به 20 تاپیک در مورد تحدی قرآن و جزییاتش و ... در انجمن ایجاد شده و هیچ وقت هم متاسفانه به یک جای معقول نرسیده.
به زننده تاپیک یه مطلب رو عرض کنم و تمام.
اگر این 20 تا تاپیک رو بخونین تهش به یه نتیجه میرسین :
تا قیام قیامت هم بهتر از قرآن بیارید عمرا کسی از مسلمانان حتی نمیتونه به خودش بقبولونه که فلان مطلب بهتر از قرانه
خیلی خنده داره که قرآن میگه وادعو شهداءکم یعنی شما که مدعی هستی با کسانی که میگن قرآن معجزه است برین توی یه دادگاه بشینین و قاضی این دادگاه هم قاعدتا نباید مسلمون باشه.خوب اگر مسلمون نباشه یعنی قرآن رو به عنوان معجزه قبول نداره اگرم مسلمون باشه که اصلا نمیتونه قاضی باشه چون مثل اینه که توی مسابقه بین ایران و آرژانتین ، داور از ایران باشه
بگذرین
مطمن باشین با پیگیری این تاپیک ذره ای نه به معلومات شما اضافه میشه و نه عمرا بتونین جمعیت مسلمانان رو قانع کنین.
این تاپیک هم مثل تمام اون تاپیک ها بعد از کلی بحث و جدل یه جمع بندی میشه ، مفاد تحدی برای هزارمین بار مطرح میشه ، و بعد هم اعلام میشه که هیچ کس نمیتونه بهتر از قرآن بیاره و بعد هم تاپیک بسته میشه تا دوباره در آینده یکی یه همچین تاپیکی با عنوان تحدی قرآن باز کنه
الله یعلم ما فی الصدور المومنین
السلام علی من اتبع الهدی
بدون شک، زبان عربی، کاملترین زبان دنیاست و این هرگز ادعای نژادپرستانه نیست!
حتی تحقیقات دانشگاه هاروارد هم این را تایید نموده اند.
دلیل کامل بودن زبان عربی چیست؟
مثال:
بسم الله الرحمن الرحیم
رحمن یعنی کسی که رحمتش شامل حال همه ی موجودات جهان می شود.
رحیم یعنی کسی که رحمتش شامل حال مؤمنان واقعی می شود.
واژه ی "اسم" هم معنی گسترده ای دارد که هرگز نمی توان آن را برابر با نام دانست.
اسم یعنی صفات نامحدود الهی که هرگز با زبان، قابل بیان نیستند.
"ب" یعنی یاری می جویم از...
حال شما بسم الله الرحمن الرحیم را با همین معانی ای که گفتم به فارسی ترجمه کنید...
آیا کمتر از یک طومار می شود؟
ولی زبان زیبای عربی با یک جمله، این همه مفاهیم را انتقال می دهد.
اگرچه زبان ما با عربی آمیخته شده ولی هرگز معانی کلماتی که به کارمی بریم اینگونه نیست.
ما اگر کلمه ی "اسم" را به کارببریم منظورمان فقط همان نام است. درحالی که درعربی، این کلمه معانی گسترده تری دارد.
پس عربی کاملترین زبان دنیاست و هر عبارتش مفاهیم وسیعی را منتقل می کند.
پس نمی توان با یک جمله ی فارسی، چنین مفاهیمی را منتقل کرد.
چندتا مثال دیگه می آورم:
الحمدلله رب العالمین
رب یعنی مالکی که خودش هم اداره ی امور را به عهده دارد.
مثلا گاهی کسی یک زمین می خرد اما اداره اش را به دیگری می سپارد. یعنی خودش مالک است اما مدیرش دیگری.
رب یعنی مالک+مدیر و مدبر
خداوند هم مالک جهان است و هم مدیر و مدبر جهان.
مالک یوم الدین
خداوند مالک روزقیامت است.
اگرچه واژه ی رب هم به معنای مالک است اما چرا درمورد دنیا گفته رب و درمورد قیامت گفته مالک؟
وقتی کلمه ی رب را می شنویم زیاد به یاد کلمه ی مالک نمی افتیم.
در دنیا هم یک عده هستند که شک می کنند که واقعا خدایی هم هست!
اما درقیامت دیگر کسی درمالک بودن خدا شک نمی کند. به همین سبب درمورد قیامت، از واژه ی مالک استفاده شده.
حال فرض کنید بخواهیم دو جمله ی
بسم الله الرحمن الرحیم و الحمدلله رب العالمین
را با تمام معانی اش فارسی کنیم:
"یاری می جویم از صفات نامحدود خداوندی که رحمتش شامل حال همه ی موجودات جهان می شود و همچنین همون خدایی که رحمتش شامل حال بندگان مؤمن و صالح واقعی هم میشه ها!!"
"ستایش و سپاس، مخصوص خداوندی است که صاحب و مالک تمام جهان است و همچنین خودش هم اداره اش می کنه"
البته درمعنی خود واژه های حمد و ال قبل آن هم بحث بسیار است.
دوستان عزیزم! خداوند بیهوده قرآن را به عربی نازل نکرده.
قطعاً ویژگی منحصر به فردی دراین زبان بوده.
اگر بهشتیان به عربی سخن می گویند هم علتش همین کامل بودنش است زیرا منظورخود را به طور کامل فقط با همین زبان می توانند بیان کنند. بهشتیان هیچ نقص و کمبودی ندارند حتی در زبان.
موفق باشید
السلام علی من اتبع الهدی
بدون شک، زبان عربی، کاملترین زبان دنیاست و این هرگز ادعای نژادپرستانه نیست!
حتی تحقیقات دانشگاه هاروارد هم این را تایید نموده اند.دلیل کامل بودن زبان عربی چیست؟
مثال:
بسم الله الرحمن الرحیم
رحمن یعنی کسی که رحمتش شامل حال همه ی موجودات جهان می شود.
رحیم یعنی کسی که رحمتش شامل حال مؤمنان واقعی می شود.واژه ی "اسم" هم معنی گسترده ای دارد که هرگز نمی توان آن را برابر با نام دانست.
اسم یعنی صفات نامحدود الهی که هرگز با زبان، قابل بیان نیستند.
حال شما بسم الله الرحمن الرحیم را با همین معانی ای که گفتم به فارسی ترجمه کنید...
آیا کمتر از یک طومار می شود؟
ولی زبان زیبای عربی با یک جمله، این همه مفاهیم را انتقال می دهد.اگرچه زبان ما با عربی آمیخته شده ولی هرگز معانی کلماتی که به کارمی بریم اینگونه نیست.
ما اگر کلمه ی "اسم" را به کارببریم منظورمان فقط همان نام است. درحالی که درعربی، این کلمه معانی گسترده تری دارد.پس عربی کاملترین زبان دنیاست و هر عبارتش مفاهیم وسیعی را منتقل می کند.
پس نمی توان با یک جمله ی فارسی، چنین مفاهیمی را منتقل کرد.
موفق باشید
میشه بفرمایین با چه سنگ محکی زبان عربی! بدون شک! کامل ترین! زبان دنیاست؟
این حرفتون رو باید کاملا علمی ، طبق اصول زبان شناسی ، طبق اتفاق آراء بین اکثر زبان شناس های دنیا ثابت کنین در غیر لین صورت این که عربی کامل ترین زبان دنیاست تا به امروز یکی از پوچ ترین سخنان دنیاست
السلام علی من اتبع الهدی
بدون شک، زبان عربی، کاملترین زبان دنیاست و این هرگز ادعای نژادپرستانه نیست!
حتی تحقیقات دانشگاه هاروارد هم این را تایید نموده اند.دلیل کامل بودن زبان عربی چیست؟
مثال:
بسم الله الرحمن الرحیم
رحمن یعنی کسی که رحمتش شامل حال همه ی موجودات جهان می شود.
رحیم یعنی کسی که رحمتش شامل حال مؤمنان واقعی می شود.واژه ی "اسم" هم معنی گسترده ای دارد که هرگز نمی توان آن را برابر با نام دانست.
اسم یعنی صفات نامحدود الهی که هرگز با زبان، قابل بیان نیستند.
"ب" یعنی یاری می جویم از...
حال شما بسم الله الرحمن الرحیم را با همین معانی ای که گفتم به فارسی ترجمه کنید...
آیا کمتر از یک طومار می شود؟
ولی زبان زیبای عربی با یک جمله، این همه مفاهیم را انتقال می دهد.اگرچه زبان ما با عربی آمیخته شده ولی هرگز معانی کلماتی که به کارمی بریم اینگونه نیست.
ما اگر کلمه ی "اسم" را به کارببریم منظورمان فقط همان نام است. درحالی که درعربی، این کلمه معانی گسترده تری دارد.پس عربی کاملترین زبان دنیاست و هر عبارتش مفاهیم وسیعی را منتقل می کند.
پس نمی توان با یک جمله ی فارسی، چنین مفاهیمی را منتقل کرد.
چندتا مثال دیگه می آورم:الحمدلله رب العالمین
رب یعنی مالکی که خودش هم اداره ی امور را به عهده دارد.
مثلا گاهی کسی یک زمین می خرد اما اداره اش را به دیگری می سپارد. یعنی خودش مالک است اما مدیرش دیگری.
رب یعنی مالک+مدیر و مدبر
خداوند هم مالک جهان است و هم مدیر و مدبر جهان.مالک یوم الدین
خداوند مالک روزقیامت است.
اگرچه واژه ی رب هم به معنای مالک است اما چرا درمورد دنیا گفته رب و درمورد قیامت گفته مالک؟
وقتی کلمه ی رب را می شنویم زیاد به یاد کلمه ی مالک نمی افتیم.
در دنیا هم یک عده هستند که شک می کنند که واقعا خدایی هم هست!
اما درقیامت دیگر کسی درمالک بودن خدا شک نمی کند. به همین سبب درمورد قیامت، از واژه ی مالک استفاده شده.حال فرض کنید بخواهیم دو جمله ی
بسم الله الرحمن الرحیم و الحمدلله رب العالمین
را با تمام معانی اش فارسی کنیم:
"یاری می جویم از صفات نامحدود خداوندی که رحمتش شامل حال همه ی موجودات جهان می شود و همچنین همون خدایی که رحمتش شامل حال بندگان مؤمن و صالح واقعی هم میشه ها!!"
"ستایش و سپاس، مخصوص خداوندی است که صاحب و مالک تمام جهان است و همچنین خودش هم اداره اش می کنه"البته درمعنی خود واژه های حمد و ال قبل آن هم بحث بسیار است.
دوستان عزیزم! خداوند بیهوده قرآن را به عربی نازل نکرده.
قطعاً ویژگی منحصر به فردی دراین زبان بوده.
اگر بهشتیان به عربی سخن می گویند هم علتش همین کامل بودنش است زیرا منظورخود را به طور کامل فقط با همین زبان می توانند بیان کنند. بهشتیان هیچ نقص و کمبودی ندارند حتی در زبان.موفق باشید
اگه استدلال شما به برتري زبان عربي معاني هست
شما در مورد زبان هاي ديگه مطالعه نكردي كه عربي رو تو جيب شون ميذارن
تعجب من اينه كه شما چطوري فارسي مي نويسيد؟!
جناب لبیک یاعلی النقنی
وقتی بنده میگم زبان نیمه عربی نیمه فارسی یعنی. در تحدی دقیقا نیمه عربی همان معانی عربی را دارا میباشند
موفق باشید
اين رو جدي مي گم
قصد كنايه ندارم ولي من هر كس رو ديدم كه سنگ عربي رو به سينه ميزد براي اثبات حرفش از همين مثال رحمن و رحيم و معني دقيق اين دو كلمه استفاده مي كرد
آخه با چهارتا معني مختلف يه كلمه كه نميشه اينطور نژادپرستانه گفت و بقيه رو تحقير كرد
اينطوري باشه زبان انگليسي و آمريكايي بايد برتر باشه، چون بسياري از كلمات علمي و كاربردي وجود داره كه اصلاً توي فارسي و عربي وجود ندارن!
جناب دانش،
سلام علیکم،
بزرگان سخن مثل امیر مؤمنان علیهالسلام که نهجالبلاغهاشان آن دانشمند سنی را به گفتن این مطلب وا داشت که «ان علی بشر کیف بشر» (اگر علی بشر است پس بشر چیست) و امام سجاد علیهالسلام که صحیفهاشان را زبور اسلام میدانند و خواجه عبدالله انصاری که آن نثر مسجع عجیب را به عنوان تفسیر قرآن نوشت و همان سعدی و حافظ که از ایشان کمک گرفتهاید و فردوسی و جامی و مولوی و ... که هر کدامشان بزرگی در ادبیات هستند و بعضاً تسلط هم به فارسی داشتهاند و هم عربی همگی سر تعظیم جلوی عظمت قرآن فروآوردهاند و ادعایی که شما کردهاید را نکردهاند.
به نظر شما دلیلش چیست؟
اگر آنها توانایی آوردن قرآن بودند به راحتی میتوانستند ادعای تحدی قرآن را باطل کنند، پس چرا نکردند؟
یا علی
جناب owari
علیکم سلام
ببینید ربطی به تاپیک نداره ولی فکر میکنم مولانا مثنوی اش را همسنگ قران میدانست و حتی شمس تبریزی ان را بالاتر از قران میدانست!
این که ان اشخاص چرا این ادعا را نکردند دلایل متفاوتی میتواند داشته باشد مثلا کسی نان خودش را اجر نمیکند...
موفق باشید
برای دانستن میزان فصاحت و بلاغت در یک نوشتار، باید دانش ادبی بالایی داشت.
شما از سعدی سخنی را آوردهاید؛ سعدیای که میگوید: «من گوی بلاغت را از همه رباییدهام»:
width: 700 [TR] [TD][/TD] [TD="align: left"]زمین به تیغ بلاغت، گرفتهای سعدی[/TD] [TD][/TD] [TD]سپاس دار، که جز فیض آسمانی نیست[/TD] [/TR]
همین سعدی، در سخنانش میگوید: «یتیمی (محمد) که قرآنش از سوی خدا آمده است (:ناکرده)، بر همهی نوشتارها برتری دارد»:
width: 700 [TR] [TD][/TD] [TD="align: left"]یتیمی که ناکرده قرآن دُرست[/TD] [TD][/TD] [TD]کتبخانهی چند ملت بشُست[/TD] [/TR]
ولی ما دانش ادبی بالایی همچون سعدی نداریم که تفاوت بلاغت در سخنها را دریابیم و دریابیم که سخن کسی همچون سعدی، چرا از قرآن پایینتر است. همچون نقاشی که از شیوهی رنگآمیزیِ یک نقاشی میتواند رمزهای زیادی در مورد نقاش دریابد (در مورد چیرگی و منظور آن نقاش برای هرکدام از رنگها)؛ ولی کسی که به نقاشی آگاهی ندارد، نمیتواند این تفاوتها را دریابد زیرا دانش نقاشی نمیداند.
تا کسی دانش نقاشی را هم نیاموزد، کسی نمیتواند به او چیزی در مورد این تفاوتها بگوید (چون این چیزها حسی هستند).
من برای نشان دادن برتری قرآن در اینجا سخن نگفتم؛ تنها خواستم دو پیشنهاد دوستانه بکنم:
- در چنین جایی (این تارنما) به دنبال کشف برتری قرآن از نگرش ادبی و بلاغت نباشید؛ زیرا اینجا یک کانونی ادبی نیست و میتوان گفت کارشناسان اینجا دانش ادبیای ندارند و بیشتر در زمینه دینی میتوانند پاسخ شما را بدهند.
- قرآن را نپذیرید؛ ولی ردش هم نکنید. اگر به راستی دنبال حقیقت باشید، کمکم اسرار قرآن بر شما روشن میشود.
width: 700 |
---|
[TR] |
[TD][/TD] |
[TD="align: left"]که نه آنچه تو ندانی، آن نه علم است[/TD] |
[TD][/TD] |
[TD]کـــه دانــد حکــمـت یــزدان ســراســر؟[/TD] |
[/TR] |
السلام علی من اتبع الهدیعربی، از زبانهای برتر جهان است؛ اما در برترین بودنش جای تردید است.
بدون شک، زبان عربی، کاملترین زبان دنیاست و این هرگز ادعای نژادپرستانه نیست!
حتی تحقیقات دانشگاه هاروارد هم این را تایید نموده اند.
دلیل کامل بودن زبان عربی چیست؟شما واژهی «خدا» را به عربی ترجمه کنید.
مثال:
بسم الله الرحمن الرحیم
رحمن یعنی کسی که رحمتش شامل حال همه ی موجودات جهان می شود.
رحیم یعنی کسی که رحمتش شامل حال مؤمنان واقعی می شود.
واژه ی "اسم" هم معنی گسترده ای دارد که هرگز نمی توان آن را برابر با نام دانست.
اسم یعنی صفات نامحدود الهی که هرگز با زبان، قابل بیان نیستند.
"ب" یعنی یاری می جویم از...
حال شما بسم الله الرحمن الرحیم را با همین معانی ای که گفتم به فارسی ترجمه کنید...
در زبان پهلوی، خدا به کسی میگویند که خود قانونگذار و مجری قانون است.
همچون:
کدخدا: (کد: دهکده؛ روستا)؛ (خدا: قانونگذار و مجری قانون)=> کدخدا: قانونگذار و مجری نظم و قانون روستا.
آیا کمتر از یک طومار می شود؟ترجمه، همواره از متن اصلی طولانیتر است و این برای همهی زبانها یکسان است. یک بیت شعر فارسی را که میخواهند به همان فارسی (نه زبان دیگر) ترجمه کنند، ترجمهاش از متن اصلی طولانیتر میشود
اگر بهشتیان به عربی سخن می گویند هم علتش همین کامل بودنش است زیرا منظورخود را به طور کامل فقط با همین زبان می توانند بیان کنند. بهشتیان هیچ نقص و کمبودی ندارند حتی در زبان.در بهشت، از سخن استفاده نمیشود؛ زیرا سخن، یک چیز مادی است و تنها برای اینجهان، که جهانی مادی است میباشد.
width: 700 |
---|
[TR] |
[TD][/TD] |
[TD="align: left"]بـعــد از ایـن وادی، فـقـر اسـت و فـنـا[/TD] |
[TD][/TD] |
[TD]کـی بـود ایـنجــا سـخـنگـفـتـن روا؟[/TD] |
[/TR] |
زبان عربی، یک زبان کلیگو است و نمیتواند در بسیاری از جاها تفکیک شخصیت داشته باشد. این موضوع، باعث بسیاری از شبهههای قرآنی (همچون فرشته یا جن بودن شیطان) شده است. آیا این زبان را، زبانی بیایراد میدانید؟
اگر عربی نیز، به اندازهی پارسی مورد تاخت و تاز یونانیها، سکاها، تازیان و ... قرار میگرفت و از میزان خالص بودن و نیرومندیاش در هرکدام از این تازشهای سنگین و کمرشکن کم میشد، بازهم چنین زبانی میبود؟
زبان مصریان در برابر عربی، ناپدید شد؛ زبان سوریه و دیگر کشورهایی که اکنون عربی شدهاند نیز، ناپدید شد! چه شد که زبان پارسی، خود را در برابر اینهمه تاخت و تاز و هجوم فرهنگی و زبانی نگه داشت؟
آیا زبانی که در برابر اینهمه نشیب و فراز و اینهمه زخم که خورده است، همچنان پابرجا و استوار مانده است، زبانی سست است؟
جناب owari
علیکم سلام
ببینید ربطی به تاپیک نداره ولی فکر میکنم مولانا مثنوی اش را همسنگ قران میدانست و حتی شمس تبریزی ان را بالاتر از قران میدانست!
این که ان اشخاص چرا این ادعا را نکردند دلایل متفاوتی میتواند داشته باشد مثلا کسی نان خودش را اجر نمیکند...
موفق باشید
آجر شدن نان به كنار!
شما جان افراد رو هم در نظر بگيريد، كسي جرأت نداشته و نداره كه بگه، چون سريع نابود مي كننش!
در زمان متوكل، 500 فيلسوف رو به جرم كفر كشتن
و يا داستان منصور حلاج
همين مولوي هم چند دفعه نزديك بود فتواي قتلش رو بدن
به همين دليل مولوي هوشيار بود و ...
طوري مي نوشت و ادعا نمي كرد تا كشته نشه
[*]قرآن را نپذیرید؛ ولی ردش هم نکنید. اگر به راستی دنبال حقیقت باشید، کمکم اسرار قرآن بر شما روشن میشود.
سلام
قرآن را نپذیرید یعنی چی؟
اسرار قرآن یعنی چیزی که سر و راز است و باید حتما دنبال حقیقت باشیم تا مشخص شود؟
و...
ببینید جناب آبرنگ ، توی علوم پزشکی امروز مخصوصا توی دهه اخیر شدیدا روی این مساله که فاکتور "تلقین" بدون استثنا در تمامی بیماری ها ، حالات و حتی موارد ناشناخته دخیل هست بسیار تاکید میشه..
هیچ کس منکر این نیست که قرآن یک کتاب خوبی است که درس های زندگی ، بعضا پیش بینی اینده ، تاریخ ، مساءل سیاسی ، علوم تازه کشف شده و ... داخلش هست و کتاب از نظر من که خواننده معمولی هستم میتونه کتاب خوبی توی قفسه کتابخونه ام باشه که مخصوصا توی مساءل اخلاقی و رفتاری هرزگاهی بهش مراجعه کنم(کاری که تقریبا همین مسلمانان هیچ وقت انجام نمیدند) اما اینکه شما میگین قرآن رو نپذیرید یعنی چی؟من به عنوان کتابی که هیچ اشکالی در آن نیست ، کسی نمیتواند مثل آن را بیاورد ، برای تمامی قرون و اعصار کافی است(حتما تاپیک وحی رو بخونین) و مابقی ادعاهای مسلمانان ، اون رو قبول ندارم.
برای تمام ادعاهایم هم اون قدر علت دارم که اگر واقعا در آخرت معلوم شد استباه کردم ، حداقلش خدا قبول کنه که چاره ای جز اشتباه نداشتم.
اما تلقین رو مطرح کردم ، توی ایران افرادی که هیپنوتیزم میکنند و وارد هستند زیادند ، برید پیششون و بگین این مطلب که " قرآن معجزه است ، قرآن برترین کتاب دنیاست ، قرآن توش اشتباه وجود نداره و ...." رو از توی مغزتون تخلیه کنند حالا بیایند تا با هم بشینیم این کتاب رو از اول و با دقت بخونیم.من و شما خیلی راحت میتونیم توی 5 دقیقه این کتاب رو بهتر کنیم و احتمال اینکه بعد از خوندنش شما اعتراف کنین که " اگر دنبال حقیقت باشین اسرارش براتون فاش میشه" احتمالا....الله اعلم.
این حرف رو از من داشته باشین که با تلقین الان سرطانش رو درمان میکنند چه برسه به اینکه اول به ما بگند قرآن بهترین کتاب دنیاست و بعد شروع کنیم به خوندنش.
عربی، از زبانهای برتر جهان است؛ اما در برترین بودنش جای تردید است.
[/SIZE]
جای تردید؟
شما یه مقاله علمی یا یه مطلب علمی به من نشون بدین که بگه عربی احتمالا برترین زبان دنیاست.
من زبان شناس نیستم اما اینکه بگیم عربی برترین زبان دنیاست مثل اینه که بگیم قلب آدمیزاد مهمترین ارگان بدنه و از اون مهمتر نداریم
ببینید جناب آبرنگ ، توی علوم پزشکی امروز مخصوصا توی دهه اخیر شدیدا روی این مساله که فاکتور "تلقین" بدون استثنا در تمامی بیماری ها ، حالات و حتی موارد ناشناخته دخیل هست بسیار تاکید میشه..
اين يكي از اثبات هاي جبر مطلق هست كه همه ي كاربراي اين سايت ميدونن هست ولي توهم اختيار دارن!
خود زبان عربي در پاگيري از زبان هاي باستاني مثل يوناني و هندي قديم كمك گرفته! پس اونا كامل ترن
كسي يه ذره زبان شناسي بدونه از اين حرف ها نمي زنه كه زبان عربي برتر هست و غيره
با سلام.
قصد ورود به بحث را ندارم. در مورد تحدی زیاد در این انجمن بحث کردیم و به نتیجه ای نرسید.
ولی چون سخن از زبان عربی شد خواستم نکته ای را که به ذهنم رسید عنوان کنم.
یکی از خصوصیات منحصر به فرد زبان عربی موجز بودن آن است. در واقع با این زیان می توان مفاهیم زیادی را در قالب یک متن کوچک عنوان کرد.
تا حالا فکر کردید که چرا بزرگترین فلاسفه ما ( ایران ) از فارابی و ابن سینا و سهره وردی و ملاصدرا و علامه طباطبایی گرفته تا حتی این رشد اندلسی کتبی به زبان عربی نگاشته اند. چرا آنها زبان مادری خودشان را انتخاب نکردند؟ آیا بی انصافی نیست که بگوییم به دلیل تعصبشان به زبان عربی بوده است؟ مسلما این عالمان بزرگ تشخیصشان در انتخاب زبان عربی به جای فارسی بهتر ارایه کردن مفاهیمی بوده است که قصد بیانش را داشته اند. منتهی در مورد فصاحت و بلاغت و زیبایی متن معتقدم کاملا سلیقه ای است. فارسی زبانان متن فارسی را می پسندند و اعراب متن عربی را. بسیاری از ما که شاید تعصبات دینی بالایی داریم از خواندن اشعار زیبای فارسی لذت بیشتری می بریم تا متون عربی.
و من الله توفیق
اون دانشمند ها مجبور بودن به عربي بگن
چون اعراب مسلمون زبان فارسي رو نابود كردن و تقريباً چيزي ازش نمونده بود (زبان ديگه تقريباً در دسترس نبود) اين هم در نظر بگيريد كه مسلمانان و اعراب نوشتن و گفتار به زباني غير از زبان عربي رو ممنوع كرده بودن، و هر كس كه فارسي مي نوشت كشته مي شد(مانند ماجراي خوارزم)
تا وقتي فردوسي اومد و زبان فارسي رو زنده كرد
كه تا جايگزيني كامل فارسي به عربي هم خيلي طول كشيد چون قدرت دست اعراب و مسلمون ها بود
حتي تا زمان مشروطه اصطلاحات عربي خيلي خيلي بيشتر بود تو فارسي
[
یکی از خصوصیات منحصر به فرد زبان عربی موجز بودن آن است. در واقع با این زیان می توان مفاهیم زیادی را در قالب یک متن کوچک عنوان کرد.و من الله توفیق
اين ويژگي در زبان انگليسي هم هست
و در زبان فارسي هم با آشنا بودن كامل به ادبيات ميشه با كلمات كم مفهوم بلندي رو رسوند
اون دانشمند ها مجبور بودن به عربي بگن
چون اعراب مسلمون زبان فارسي رو نابود كردن و تقريباً چيزي ازش نمونده بود (زبان ديگه تقريباً در دسترس نبود) اين هم در نظر بگيريد كه مسلمانان و اعراب نوشتن و گفتار به زباني غير از زبان عربي رو ممنوع كرده بودن، و هر كس كه فارسي مي نوشت كشته مي شد(مانند ماجراي خوارزم)
تا وقتي فردوسي اومد و زبان فارسي رو زنده كرد
كه تا جايگزيني كامل فارسي به عربي هم خيلي طول كشيد چون قدرت دست اعراب و مسلمون ها بود
حتي تا زمان مشروطه اصطلاحات عربي خيلي خيلي بيشتر بود تو فارسي
با سلام.
دوست عزیز. بی انصافی نکنید.
بنده از یک دوره خاص که سخن نگفتم. بنده 5-6 دوره متفاوت رو خدمت شما عرض کردم. در ضمن همین که خودتان معترفید که در آن دوران آثار باشکوهی چون شاهنامه و مثنوی معنوی مولانا و ... نوشته شدند خود گواه بر این است که این طور هم که شما می گویید خفقان نبوده. حالا شاید در یک دوره کوتاهی چنین بوده است. ولی همان طور که عرض کردم بدلیل موجز بودن آن است.
اين ويژگي در زبان انگليسي هم هست
و در زبان فارسي هم با آشنا بودن كامل به ادبيات ميشه با كلمات كم مفهوم بلندي رو رسوند
بنده امروز امتحان زبان تخصصی داشتم. در رشته فلسفه. باید یک سری متن فلسفی رو با ترجمه هاش می خوندم. مقایسه که کردم دیدم تعداد صفحاتش زیاد باهم تفاوتی ندارد.
به هر حال کتاب ها که حاضر است. می توانید به کتاب های مرجع آن علما که عرض شد و ترجمه هاش رجوع کنید. بنده برخی از اونها رو در اختیار دارم. مطلبی که عرض کردم بر اساس چیزی است که خودم به عینه دیدم. البته بنده هیچ تعصبی نسبت به زبان عربی ندارم. ولی نباید در تحقیق از وادی انصاف دور شد.
و من الله توفیق
سبحان الله
دوست عزیز این که نشد تحدی شما 5 تا آیه بدی 3تاش مال سعدی باشه..شما باید از خودت بگی نه کپی از این و اون کنی و سرهم بندی بگی تحدی...منت خدای را عزوجل که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش مزید نعمت.
قرآن فرموده همه جمع شويد و مثل آن را بياوريد بنابراين لازم نيست همه نوشته مال خود مان باشد و بلكه از سعدي و ديگران هم مي توان استفاده كرد
البته كارشناسان گفته اند كه اين نوشته ها هيچ مثليتي با قرآن ندارند؛ اين پاسخ دوستمان نيز درست نيست
اون دانشمند ها مجبور بودن به عربي بگن
نکته دیگر اینکه کتاب های علامه طباطبایی بیشتر در زمانی نگاشته شد که بیشترین توجه دولت و حکومت به هویت ملی ایرانی مربوط به زمان هخامنشیان بود.
و من الله توفیق
سبحان الله
ببینید دوستانی که گفتن میتوان از کسی کمک گرفت. شما به معنی فارسی اکتفا نکنید و یه نگاه به عربیش هم بکنید تا واژه ی من دون الله رو هم ببینید
قُلْ فَأْتُواْ بِسُورَةٍ مِّثْلِهِ وَ ادْعُواْ مَنِ اسْتَطَعْتُم مِّن دُونِ الله
َ إِن كُنتُمْ فىِ رَيْبٍ مِّمَّا نَزَّلْنَا عَلىَ عَبْدِنَا فَأْتُواْ بِسُورَةٍ مِّن مِّثْلِهِ وَ ادْعُواْ شُهَدَاءَكُم مِّن دُونِ الله
أَمْ يَقُولُونَ افْترََئهُ قُلْ فَأْتُواْ بِعَشْرِ سُوَرٍ مِّثْلِهِ مُفْترََيَاتٍ وَ ادْعُواْ مَنِ اسْتَطَعْتُم مِّن دُونِ اللَّهِ
من دون الله یعنی غیر خدا و عمدتا شرکایی که برای خدا در نظر گرفته میشد من دون الله هستند و افرادی که من دون الله خطاب میشوند یا مشرکین ایند یا کسانی که زیر ولایت الله نرفتند و منکر وحی اند.
حالا به من بگید سعدی مشرکه؟خیر. ولایت جز خدا رو داره؟خیر. پس این کاری که شما کردید تحدی نیست دزدی ادبی است رفتید جملات سعدی را کمی تغییر دادید گفتید من تحدی کردم... شما یا خود باید تحدی کنید یا از من دون الله کمک بگیرید وگرنه تحدی حساب نمیشه
نکته دیگر اینکه کتاب های علامه طباطبایی بیشتر در زمانی نگاشته شد که بیشترین توجه دولت و حکومت به هویت ملی ایرانی مربوط به زمان هخامنشیان بود.
و من الله توفیق
خب مشخصه كه شخصي مثل طباطبايي تعصب اسلامي و عربي داره!
منظور من از دانشمندان، دانشمندان قديمي تر بود
و قطعاً براي مخالفت با دولت وقت و ملي گرايي عربي نوشتن
خب مشخصه كه شخصي مثل طباطبايي تعصب اسلامي و عربي داره!
منظور من از دانشمندان، دانشمندان قديمي تر بود
و قطعاً براي مخالفت با دولت وقت و ملي گرايي عربي نوشتن
بنده نمي دانم نسبت تعصب دادن به یکی از بزرگترین مفسرین قرآن چه معنایی دارد اما برای آشنایی شما ایشان شاعر هم بوده اند و مثلاً شعری دارند به نام کیش مهر که در این شعر از یک کلمه عربی به جز حلاج که آنهم اسم یک شخص است استفاده نکرده اند.
اين قابليت موجز بودن كم و بيش در تمام زبان هاي دنيا وجود داره
فقط بايد به اون زبان كاملاً مسلط بود
وگرنه مشخص هست كه شخصي مثل من نمي تونه از اين قابليت در زبان انگليسي استفاده كنه
ولي اين به معني ايراد زبان انگليسي نيست
و اصلاً بنظر من عبارت زبان كامل و برتر مغلطه اي بيش نيست، چون همه ي زبان هاي دنيا از زبان هاي ديگر تأثير گرفتن (در زبان شناسي اومده)
اون وقت جالبه كه همين زبان عربي ،لفظ پركار برد(پ،p) و (چ،ch)
رو به همراه گ،ژ كلاً نداره!!
اون وقت كامل ترين هست
چه جالب!
من اين شعر كيش مهر و خوندم و معني اش هم مي دونم ولي خب مشخصه شخصي مثل آقاي طباطبايي تعصب عربي داشتن
[h=2]زبان برتر و متكامل باید قابلیت این را داشته باشد كه واژه سازی های جدید در آن ممكن باشد، و حتی امكان تغییر در دستورهای گفتاری آن برای مواقع خاص ممكن باشد[/h]
با سلام.
قصد ورود به بحث را ندارم. در مورد تحدی زیاد در این انجمن بحث کردیم و به نتیجه ای نرسید.
ولی چون سخن از زبان عربی شد خواستم نکته ای را که به ذهنم رسید عنوان کنم.
یکی از خصوصیات منحصر به فرد زبان عربی موجز بودن آن است. در واقع با این زیان می توان مفاهیم زیادی را در قالب یک متن کوچک عنوان کرد.
تا حالا فکر کردید که چرا بزرگترین فلاسفه ما ( ایران ) از فارابی و ابن سینا و سهره وردی و ملاصدرا و علامه طباطبایی گرفته تا حتی این رشد اندلسی کتبی به زبان عربی نگاشته اند. چرا آنها زبان مادری خودشان را انتخاب نکردند؟ آیا بی انصافی نیست که بگوییم به دلیل تعصبشان به زبان عربی بوده است؟ مسلما این عالمان بزرگ تشخیصشان در انتخاب زبان عربی به جای فارسی بهتر ارایه کردن مفاهیمی بوده است که قصد بیانش را داشته اند. منتهی در مورد فصاحت و بلاغت و زیبایی متن معتقدم کاملا سلیقه ای است. فارسی زبانان متن فارسی را می پسندند و اعراب متن عربی را. بسیاری از ما که شاید تعصبات دینی بالایی داریم از خواندن اشعار زیبای فارسی لذت بیشتری می بریم تا متون عربی.
و من الله توفیق
سلام
قطعا هیچ کس نمیتونه منکر این باشه که هرزبانی ویژگی های منحصر به فرد خودش رو داره.
به عنوان مثال عرض کنم توی بحث پزشکی تقریبا زبان انگلیسی مورد قبول همه هست چون شاید از هر 20 اصطلاح و واژه ، 5 اصطلاح واقعا نمیشه توضیح واضح فارسی براش آورد.
شاید توی بحث وحی هم زبان عربی مناسب ترین زبان بوده ، من این رو نمیدونم و کارشناسش هم نیستم که تاییدش کنم.
اما اینکه بعضی دوستان متعصبانه زبان عربی رو بهترین زبان و کامل ترین زبان از لحاظ های مختلف میدونند یک ادعای پوچی بیش نیست و تقریبا اهانت به مابقی زبان های دنیاست.
پی نوشت : هرچند توی تاپیک وحی فکر میکنم خیلی ها هنوز قانع نشدند که آیا واقعا وحی از جانب باری تعالی به زبان عربی بوده یا اینکه پیغمبر اسلام برداشت های خودشون رو ناچارا به دلیل عرب زبان بودن ، به زبان عربی بیان کردند.هیچ کس نمیدونه چه اتفاقی در هنگام نزول وحی و اتصال ایشون به عالم دیگر اتفاق افتاد در نتیجه هنوز مشخص نمیشه که قطعا خدا هم به عربی با پیغمبر حرف زده که دوستان اینقدر این زبان رو بالا میبرند.
دوستان خواهشا دقت کنین از بحث تاپیک منحرف نشید ، بحث سر اینه که زننده تاپیک به زبان فارسی تحدی کردند و کارشناس هم عنوان کردند تحدی به هیچ وجه الزاما نباید به زبان عربی باشه(اینو من نمیگم بلکه کارشناس گفتند)
اینکه ما بحث کنیم حالا عربی بهترین زبان دنیا هست یا نیست اصلا مرتبط با بحث تاپیک نیست.هرچند این تاپیک مثل اون همه تاپیک دیگه در مورد تحدی به هیچ جا نخواهد رسید.
الله اعلم
بحث سر اینه که زننده تاپیک به زبان فارسی تحدی کردند و کارشناس هم عنوان کردند تحدی به هیچ وجه الزاما نباید به زبان عربی باشه(اینو من نمیگم بلکه کارشناس گفتند)
http://www.askdin.com/thread39952.html
تحدی باید به زبان عربی باشد زیرا قرآن فرموده فَلْيَأْتُوا بِحَدِيثٍ [HL]مِّثْلِهِ[/HL] إِن كَانُوا صَادِقِينَ ( طور/34) پس اگر راست مىگويند سخنى[HL] مثل[/HL] آن بياورند
و چون هیچ زبانی مثل زبان عربی نیست پس اگر تحدی به هر زبان دیگری باشد قابل قبول نیست اگر کسی برای اینکه تحدی می تواند به زبان غیر عربی باشد دلیلی دارد به تاپیک فوق رجوع کند.
http://www.askdin.com/thread39952.html
تحدی باید به زبان عربی باشد زیرا قرآن فرموده فَلْيَأْتُوا بِحَدِيثٍ [HL]مِّثْلِهِ[/HL] إِن كَانُوا صَادِقِينَ ( طور/34) پس اگر راست مىگويند سخنى[HL] مثل[/HL] آن بياورند
و چون هیچ زبانی مثل زبان عربی نیست پس اگر تحدی به هر زبان دیگری باشد قابل قبول نیست اگر کسی برای اینکه تحدی می تواند به زبان غیر عربی باشد دلیلی دارد به تاپیک فوق رجوع کند.
در همان تاپیک بود که کارشناس فرمودند تحدی میتونه به زبانی غیر از زبان عربی باشه.
در همان تاپیک بود که کارشناس فرمودند تحدی میتونه به زبانی غیر از زبان عربی باشه.
در همان تاپیک هم ما جواب ایشان را داده و این سخن را رد کردیم و در ضمن ایشان در آن تاپیک هم دلیلی بر این سخن قرار ندادند و ادعای بدون دلیل بود.
دلیل خود را بار ها بیان کردیم و دوباره تکرار می کنیم:
تحدی باید به زبان عربی باشد زیرا قرآن فرموده فَلْيَأْتُوا بِحَدِيثٍ مِّثْلِهِ إِن كَانُوا صَادِقِينَ ( طور/34) پس اگر راست مىگويند سخنى مثل آن بياورند
در همان تاپیک هم ما جواب ایشان را داده و این سخن را رد کردیم و در ضمن ایشان در آن تاپیک هم دلیلی بر این سخن قرار ندادند و ادعای بدون دلیل بود.
دلیل خود را بار ها بیان کردیم و دوباره تکرار می کنیم:
تحدی باید به زبان عربی باشد زیرا قرآن فرموده فَلْيَأْتُوا بِحَدِيثٍ مِّثْلِهِ إِن كَانُوا صَادِقِينَ ( طور/34) پس اگر راست مىگويند سخنى مثل آن بياورند
شما پست اول دوستمون رو به عربی برگردان .تموم شد رفت.
شما پست اول دوستمون رو به عربی برگردان .تموم شد رفت.
خوب ما هم همین را می گوییم که شما اینقدر قشنگ به فارسی شعر می گویید همین را به عربی بگویید تا به اعجاز قرآن پاسخ بدهید ان کنتم صادقین!
مراجعه کنید به تاپیک. http://www.askdin.com/thread39952-2.html جوابتان را دادم
هنوز تاپیک شروع نشده شما نتیجه گرفتی که بله تحدی نباید غیر عربی باشه!
تحدی باید به زبان عربی باشد زیرا قرآن فرموده فَلْيَأْتُوا بِحَدِيثٍ مِّثْلِهِ إِن كَانُوا صَادِقِينَ ( طور/34) پس اگر راست مىگويند سخنى مثل آن بياورند
و چون هیچ زبانی مثل زبان عربی نیست پس اگر تحدی به هر زبان دیگری باشد قابل قبول نیست اگر کسی برای اینکه تحدی می تواند به زبان غیر عربی باشد دلیلی دارد به تاپیک فوق رجوع کند.
با سلام.
یکی از معیار های مثلیت را برخی علما صدور متنی مثل قرآن از شخصی مثل پیامبر ذکر کرده اند. از آجاییکه هیچ دو نفری مثل هم نیستند و حتی انسان های دوقلو در اثر انگشت و .... با هم متمایز می شوند لذا بر اساس معیار شما مثل قرآن آوردن به مبارزه ای محال و غیر معقول تبدیل خواهد شد.
شاید بگویید منظور از مثل قرآن تنها به خصوصیاتی که در قران هست خلاصه می شود. می گوییم یکی از خصوصیات قرآن آورنده آن است. مثل آورنده آن هم هیچ کحا پیدا نمی شود. بر همین اساس هیچ کس نمی تواند مثل اشعاری که در ابتدای تاپیک ارایه شد بیاورد.
و من الله توفیق
یکی از معیار های مثلیت را برخی علما صدور متنی مثل قرآن از شخصی مثل پیامبر ذکر کرده اند. از آجاییکه هیچ دو نفری مثل هم نیستند و حتی انسان های دوقلو در اثر انگشت و .... با هم متمایز می شوند لذا بر اساس معیار شما مثل قرآن آوردن به مبارزه ای محال و غیر معقول تبدیل خواهد شد.
سلام
یکی از جنبه های مثلیت قرآن قطعا صدور آن از پیامبر امی است یعنی کسی که خواندن و نوشتن نمی داند به این معنا شرایط پیامبر در مثلیت قرآن قطعا دخیل است اما تمام ویژگی هایش دخیل نیست مثلا اثر انگشتش یا قدش یا ... که تاثیری در اصل قرآن و مطالب آن ندارد چه به صورت مستقیم و چه غیر مستقیم اما آن ویژگی های پیامبر که در قرآن به طور مستقیم یا غیر مستقیم دخیل است جز شرایط تحدی است مثلا در زمان جاهلیات مطالبی گفته شود که عمق علمی آن سال های بعد فهمیده شود و یا مطلبی از یک فرد امی گفته می شود که هیچ شخصی توانایی آوردن مثل آن را ندارد.
وَمَا كُنتَ تَتْلُو مِن قَبْلِهِ مِن كِتَابٍ وَلَا تَخُطُّهُ بِيَمِينِكَ ۖ إِذًا لَّارْتَابَ الْمُبْطِلُونَ [٢٩:٤٨]تو هرگز پیش از این کتابی نمیخواندی، و با دست خود چیزی نمینوشتی، مبادا کسانی که در صدد (تکذیب و) ابطال سخنان تو هستند، شک و تردید کنند!
می گوییم یکی از خصوصیات قرآن آورنده آن است. مثل آورنده آن هم هیچ کحا پیدا نمی شود. بر همین اساس هیچ کس نمی تواند مثل اشعاری که در ابتدای تاپیک ارایه شد بیاورد.
اگر بخواهیم این مطالبی که اول تاپیک ارایه شد را با قرآن مقایسه کنیم متوجه می شویم که قطعا قرآن از آن بهتر است
نویسنه آن اشعار سواد خواندن و نوشتن دارد و این مطالبی را گفته است که هر یک از ما هزاران بار شنیده ایم و در عصر ما یک مطلب تکراری است و هیچ مطلب تازه ای ندارد اما قرآن به زبان شخصی که خواندن و و نوشتن نمی داند بیان شده آنهم در عصر جاهلیت که ما مشاهده می کنیم که افرادی که با ما هم عصر هستند در تفسیر این قرآن مطالب تازه ای می گویند با اینکه از زمان پیامبر تا کنون صدها تفسیر از قرآن بیان شده اما با این حال مشاهده می کنیم در همین عصر هم افرادی که به تفسیر قرآن می پردازند مطالب تازه ای از قرآن برداشت می کنند که در گذشته وجود نداشته و مطالب بسیار دیگر
جناب شریعت عقلانی میشود اینطور برداشت کرد که قران تمام مصادیق مثل اوری را درخواست نکرده بلکه با توجه به تحدی به همه موجودات انس و جن. در اسرا زبان عربی و مثل پیامبر بودن را از خط زده زیرا این دو غیر عقلانی است هماطور که در تاپیک موازی این تاپیک عرض کردم