بازهم ازدواج موقت و چالشهای پیش رو ...
تبهای اولیه
اگر خواستگار سوال نپرسد لازم نیست موضوع را بیان کند.
اصلا انتظار نداشتم حکم این باشه که پسر رو بپیچونه!!!!!
به نظر من شاید از لحاظ شرعی مشکلی نداشته باشه ولی از لحاظ اخلاقی مشکل داره زیادشم داره!
ما پسرها که میریم خواستگاری، رسما این تو نظرمونه که خواستگاری یه خانوم پاک میریم و قکر نمیکنم اگه بریم خواستگاری سوال کنیم که شما قبلا ازدواج موقت داشتی یا نه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
صداقت و درستی و اخلاق رو باید تو خواستگاری رعایت کرد و به نظرم هر کس ازدواج موقت کرده و رابطه عشقی یا حتی رابطه جنسی داشته باشه و بخواد با این حکم ها یه عمر از سادگی همسر آیندش سو استفاده کنه، مدیون میشه.
قابل توجه:
این پست از تاپیک:
http://www.askdin.com/thread40653.html
جدا شده و جهت پاسخگویی به این تاپیک منتقل شده است.
اصلا انتظار نداشتم حکم این باشه که پسر رو بپیچونه!!!!!
به نظر من شاید از لحاظ شرعی مشکلی نداشته باشه ولی از لحاظ اخلاقی مشکل داره زیادشم داره!
ما پسرها که میریم خواستگاری، رسما این تو نظرمونه که خواستگاری یه خانوم پاک میریم و قکر نمیکنم اگه بریم خواستگاری سوال کنیم که شما قبلا ازدواج موقت داشتی یا نه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
صداقت و درستی و اخلاق رو باید تو خواستگاری رعایت کرد و به نظرم هر کس ازدواج موقت کرده و رابطه عشقی یا حتی رابطه جنسی داشته باشه و بخواد با این حکم ها یه عمر از سادگی همسر آیندش سو استفاده کنه، مدیون میشه.
انتظارتان خیلی بجا نیست،
از لحاظ هم شرع و هم اخلاق این بهترین و تنها گزینه است،
خانمی که ازدواج موقت کرده یعنی طوق بندگی خدا را بر گردنش انداخته که وقتی نیاز داشته بر خلاف تصور عموم که داشتن روابط آزاد را از ازدواج موقت قابل قبولتر میدانند رضایت خدا را بر رضایت عموم مردم ترجیح داده است، و این همان پاکی است، نگاههای ما به این مسأله خراب شده است، چشمها را باید شست ... جور دیگر باید دید
اگر ما مردها هم خداوند را به خدایی قبول داشتیم و آنچه را خداوند مقرر داشته سبک نمیشمردیم خانمهایی که حلال خدا را بر حرام خدا ترجیح دادهاند هم راحتتر میتوانستند به خواستگارشان این مسائل را بگویند ... نیازی به توریه نبود (اگرچه احتمالاً باز هم نیازی به بیان اینگونه مسائل نخواهد بود)، اگرچه توریه هم بخشی از صداقت است که باز اشتباه میکنید که آن را همسنگ دروغ میدانید ... اینها سوء استفاده نیست، چنین شخصی نه مدیون همسرش خواهد بود و نه مدیون خودش یا کس دیگر اگر به حکم خداوند عمل کند.
خداوند همهی ما را بر دین خودش ثابتقدم گرداند، که دینش را بشناسیم و در التزام بر آن استوار گردیم.
یا علی
درود
این نقل نبات ها تا برای مردای متاهل و مجرد خیلی شیرین و قابل قبوله و خیلی هم راحت! و در کمال خونسردی و گاها کسب ثواب! مطرح میشه چیزی ک قباحتش رفته و مسئله خیلی عادی شده و بارها وبارها درباره زنان صیغه ای شون تو همین سایت سوال میپرسن
ولی الان که پای یک خانم و غرایز انسانیش وسط کشیده میشه >>این نقل و نباتااا قباحت داره خواهر! راحت بیان نکن! آخر زمونه !
چیزی که به زور تو ذهنتون کردن درباره اینکه زن انسان نیست (با هزار ترفند ارزش و بها دادن ظاهری به زن !) رو سعی کنید به زور از ذهنتون خارج کنید چون زن یک انسان است با ارزش های اخلاقی یکسان و نیازهای انسانیِ یکسان با مرد ...خواهر! نه جواهری که باید تو صندوقچه پنهانش کرد از ترس اینکه ارزشش کم بشه یا دزدیده بشه !
چیزی که به زور تو ذهنتون کردن درباره اینکه زن انسان نیست (با هزار ترفند ارزش و بها دادن ظاهری به زن !) رو سعی کنید به زور از ذهنتون خارج کنید چون زن یک انسان است
درود،
کاملاً فرمایش متینی است ...
دو چیز است که به زور در ذهنمان کردهاند که باید با عقلانیت (یا به قول شما به زور، زور در مقابل مقاومت نفس) از ذهنمان بیرونشان کنیم:
۱. در ذهن برخی مردان متأسفانه اینطور تلقین و تثبیت شده که زنان بهرهی کمتری از انسانیت دارند و وسایل خوشگذرانی یا کلفت برای پختن و رُفتن و شستن و یا دایهی کودکان هستند،
۲. در ذهن برخی زنان هم متأسفانه اینطور تلقین شده که زن و مرد یکی هستند، نه فقط از نظر ابعاد انسانی که بلکه در جزئیات حقوق و تکالیف، و هر کس غیر این را بگوید ولو عقلانی هم بگوید از همان گروه اول است، یعنی مردانی که در ذهنشان زنان را دون انسانیت میدانند، باز متأسفانه.
شیطان ایمان هم مردها و هم زنان از فرزندان آدم و حوّا علیهماالسلام را با هم هدف و نشانه گرفته است و هر کدام را مطابق شرایط خودشان گمراه میکند.
درود
باز هم رفع تکلیف ...
۲. در ذهن برخی زنان هم متأسفانه اینطور تلقین شده که زن و مرد یکی هستند، نه فقط از نظر ابعاد انسانی که بلکه در جزئیات حقوق و تکالیف، و هر کس غیر این را بگوید ولو عقلانی هم بگوید از قماش گروه اول است، یعنی مردانی که در ذهنشان زنان را دون انسانیت میدانند، باز متأسفانه.
شیطان ایمان هم مردها و هم زنان از فرزندان آدم و حوّا علیهماالسلام را با هم هدف و نشانه گرفته است و هر کدام را مطابق شرایط خودشان گمراه میکند.
اول اینکه قماش ادبیات چاله میدونی هست ادبیات مناسب تری میتونید داشته باشید برای بیان منظورتون .. میتونید بگین گروه یا دسته
دوم اینکه این قسمت رو متوجه نشدم و ربطش رو به توضیحات خودم در این تاپیک و احتمالا منظور شما رو از بیان این قسمت نفهمیدم و توضیح بدین این قسمت چه ربطی به نظر من داشت و چه ربطی به این تاپیک و چه ربطی به موضوع ؟
سوم اینکه زنان کاملا با مردان در عقل و نیاز ها و غرایز برابر هستن (زن و مرد کاملا یکی هستند مگر خلاف اون ثابت بشه! با مدرک و شواهد ..) هر ادعایی نیاز به اثبات داره و اگر شما مدعی یکی نبودن زن و مرد هستین و اگر چیزی رو میخواین ثابت کنید که باعث تفاوت زن و مرد در بهره مندیشون از عقل ویا نیازهای انسانیشون میشه باید به طور علمی با مدرک و شواهد کاملا علمی اونو ثابت کنید نه صرفا نظر شخصی و دیدگاه خودتون ..
درباره برابر یا نا برابر بودن یا همسان و ناهمسان بودن حقوق و تکالیف هم تنها زمانی می توان بحث کرد که من و شما یک ایدئولوژی رو قبول داشته باشیم (مخصوصا زمانی که کفه ترازو در قضاوت درباره درستی و نادرستی به سمت یک ایدئولوژی خاص سنگینی میکند )نه اینکه طبق ایدئولوژی شما تکالیف و حقوق زن و مرد این است و من باید طبق ایدئولوژی شما این تکالیف و حقوق زن و مرد رو قبول کنم پس بحث این قسمت منتفی شد!
درود
...
اول اینکه قماش ادبیات چاله میدونی هست ادبیات مناسب تری میتونید داشته باشید برای بیان منظورتون .. میتونید بگین گروه یا دسته
درود،
اطلاح کردم اگرچه هنوز مطمئن نیستم که آن واژه حتماً ادبیات نامناسبی داشته باشد
دوم اینکه این قسمت رو متوجه نشدم و ربطش رو به توضیحات خودم در این تاپیک و احتمالا منظور شما رو از بیان این قسمت نفهمیدم و توضیح بدین این قسمت چه ربطی به نظر من داشت و چه ربطی به این تاپیک و چه ربطی به موضوع ؟
در جملات شما جملهی متینی دیدم که به نظرم نیمی از قضیه بود به همین خاطر کاملش کردم ... البته مستقیماً ارتباطی به بحث ندارد ولی غیرمستقیم میتواند مرتبط باشد.
زن و مرد هر دو باید نگاهشان به خودشان و یکدیگر درست شود و اگر چنین باشد دیگر اصل سؤال استارتر محترم تاپیک هم موضوعیتش را از جهتی از دست میدهد و بدیهی میگردد، اگرچه از جهات دیگری همچنان سؤالی به جا خواهد بود
سوم اینکه زنان کاملا با مردان در عقل و نیاز ها و غرایز برابر هستن (زن و مرد کاملا یکی هستند مگر خلاف اون ثابت بشه! با مدرک و شواهد ..) هر ادعایی نیاز به اثبات داره و اگر شما مدعی یکی نبودن زن و مرد هستین و اگر چیزی رو میخواین ثابت کنید که باعث تفاوت زن و مرد در بهره مندیشون از عقل ویا نیازهای انسانیشون میشه باید به طور علمی با مدرک و شواهد کاملا علمی اونو ثابت کنید نه صرفا نظر شخصی و دیدگاه خودتون ..
البته حق با شماست که این بحث هم خارج از موضوع تاپیک است و هم بین دو نفر با تفاوتهای ایدئولوژیکی به جایی نمیرسد، ولی فقط خواستم بگویم که ما هم ادلهی علمی برای این بیانات داریم:
[SPOILER] مثل اینکه اگر در بدن دو انسان تفاوتی وجود داشته باشد با توجه به این آیات از قرآن کریم که:
«... وَخَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِيرًا» [الفرقان، ۲]
... و خلق کرد هر چیزی را پس حد و قدر آن را نیز بدان گونه كه درخور آن باشد تعیین فرمود [یعنی حدود و مقدرات آن را نیز در نهایت کمال و نیکویی و در اعتدال کامل تقدیر نمود]
«قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَىٰ كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَىٰ» [طه، ۵۰]
گفت پروردگار ما کسی است که اعطا کرد به هر چیزی خلقت [خاص] خودش را سپس هدایتش نمود [به آنچه خیرش است و به ادوات کسب آنها که در وجود او قرار داده است، با غرایض و به صورت تکوینی و یا تشریعی]
میتوان نتیجه گرفت که چون وسایل کسب خیرات در دنیا برای زن و مرد متفاوت است آنها باید خلقهای متفاوتی باشند، همانطور که هیچ دو مردی هم عینا و دقیقا مانند یکدیگر نخواهند بود و هیچ دو زنی هم دقیقاً و عیناً مانند یکدیگر نخواهند بود.
اما گروهبندیها بر اساس شباهتهاست، زن و مرد به علت شباهتهای روحی و جسمی هر دو انسان هستند و از سایر جانوران و جانداران و بیجانان متمایز هستند، ولی تفاوت بدنی و روانی بین ایشان که باعث شده ایشان را در دو گروه زن و مرد قرار دهیم همین تفاوتها و به اندازهی همین تفاوتها باعث میشود که نتوانیم آنها را در برخی جزئیات دقیقاً مشابه یکدیگر بدانیم و به ناچار تفاوتهایی میان اصل وجودی این دو صنف از انسانها قائل باشیم، چه آنکه اگر یکی بودند میبایست لوازم زندگی آنها هم دقیقاً یکی میبود که میبینیم نیست.
میماند یک مطلب. تفاوت میان زن و مرد آنقدر زیاد بوده (چه جسمی و چه روانی) که در روشهای زندگی ایشان و چه در احکامشان تفاوتهایی باشد اما اگر خداوند عادل است آیا نباید میان زندگی مردها با هم و زنها با هم نیز تفاوت باشد وقتی آنها هم دقیقا و عیناً مانند هم نیستند؟ پاسخ مثبت است، عدالت خداوند لازم خواهد داشت که شرایط زندگی افراد متفاوت یکسان نباشد که همینطور هم هست، افراد در شرایط متفاوتی به دنیا میآیند و در شرایط متفاوتی بزرگ میشوند و در آزمایشهای متفاوتی قرار میگیرند و سیرحوادث متفاوتی را تجربه میکنند و دست آخر هم خداوند فرموده که از هر کسی به اندازهی توانایی او انتظار میرود «لا یکلف الله نفسا الا وسعها».
[/SPOILER]
در هر صورت اصل صحبت این بود که نوشتهی حقیر حاشیهای بر جملهای از شما بود که به نظر حقیر درست بود، این مکالمه هم همانطور که شما فرمودید واقعاً در اینجا جایی ندارد و ادامهی آن انحراف از بحث شمرده خواهد شد. اینها توضیح داخل پرانتز بود.
خداوند همهی ما را بر دین خودش ثابتقدم گرداند، که دینش را بشناسیم و در التزام بر آن استوار گردیم.
با سلام
ان شاالله همین طور باشد و طوری عمل نکنیم که فقط با دینش دنیای خودمون رو بسازیم
اگر ما مردها هم خداوند را به خدایی قبول داشتیم و آنچه را خداوند مقرر داشته سبک نمیشمردیم خانمهایی که حلال خدا را بر حرام خدا ترجیح دادهاند هم راحتتر میتوانستند به خواستگارشان این مسائل را بگویند ... نیازی به توریه نبود (اگرچه احتمالاً باز هم نیازی به بیان اینگونه مسائل نخواهد بود)، اگرچه توریه هم بخشی از صداقت است که باز اشتباه میکنید که آن را همسنگ دروغ میدانید
ببینید خانم هایی هستند که اگر شوهرشون برن و صیغه یا ... کنند، در این صورت سریع جدا میشن! این یعنی چی؟ یعنی این که ناراضی هستند! یعنی حقشون ضایع شده! حالا حلال باشه یا حرام! من با این خانوم بحثم نیست و نمیخوام کسی به خودش بگیره.
در این مورد هم کسانی رو من میشناسم که مشکلی ندارن خانومشون کار حرام هم قبلا انجام داده باشه اما، خیلی ها رو هم میشناسم که به هیچ وجه راضی نمیشن، و اگه ذره ای بو ببرند حتی حلال! جدا میشن و زندگیشون به هم میریزه! و نگفتن این چیزا (فکر کنم) حق الناسه!
خیلی حلال ها تو زندگی اتفاق می افته که اگه مثلا طرف مقابل بو ببره ازش همه چیز خراب میشه!
خانوم و آقایی که مسائل جنسی داشتند، این به خودشون ربط داره و به نظرم این توجیه این کار نمیشه که نگن، اگر مشکلی نداره و از نظر شما یه چیز عادی هست، پس توصیه کنید که بگن، یه جیز عادیه دیگه (حتما اگر طرف مقابل هم قبول نکنه، عائم بدیه!!!)
اینها سوء استفاده نیست، چنین شخصی نه مدیون همسرش خواهد بود و نه مدیون خودش یا کس دیگر.
هست! طرف اگر راضی نباشه، خدا هم راضی نیس، البته میتونیم خودمونا فرستاده فوق ویژه خدا بدونیم و هر چی دوس داشتیم بگیم!
این نقل نبات ها تا برای مردای متاهل و مجرد خیلی شیرین و قابل قبوله و خیلی هم راحت! و در کمال خونسردی و گاها کسب ثواب! مطرح میشه چیزی ک قباحتش رفته و مسئله خیلی عادی شده و بارها وبارها درباره زنان صیغه ای شون تو همین سایت سوال میپرسن
ببینید شما نمیتونین همه مردها و پسر ها رو با هم جمع کنی! من تو یه جمع پسرونم که 1 کلمه حرف زشت هم نشنیدم!
اینا بهتون بگم که به ارای هر مردی که صیغه میکنه یک زن صیغه میشه!!!! یعنی نسبت ها برابرند، و به ازای هر پسری که کار حرام میکنه، یه دختر هست که تن به این کار میده!
جامعه تو فساده و مردم عقده ای، بحث پسر و دختر نیس!
ولی الان که پای یک خانم و غرایز انسانیش وسط کشیده میشه
ما مگه گفتیم این خانوم کار بدی کرده؟!!!!!!!!
البته لازم به یا آوری هست که این غرایز رو جزو غرایز انسانی طبقه بندی نمیکنند!:khandeh!:
چیزی که به زور تو ذهنتون کردن درباره اینکه زن انسان نیست (با هزار ترفند ارزش و بها دادن ظاهری به زن !)
این از قدیم به ما رسیده! جدا از بحثمون، زن باید آزادی کامل داشته باشه! :Sham:
البته من به خانومی که سوال رو پرسیدن و مشکلشون رو مطرح کردن میگم که این چیزایی رو که میخونید نظر شخصی من هست و شما زیاد روشون حساب باز نکنید و من دیدم جایی دیگه هم پرسیدن و همین جوابی که دوستان فرمودند بهشون داده شده، اما شما باید با دقت و تفکر، در آنچه که گفته شده، و در نظر گرفتن شرایط خاص خودتان، آداب و رسوم و عرف خانواده و شهرتان، بهترین شیوه را در پیش بگیرین. البته فراموش نکنید که هميشه بهترين تصميم، راحت ترين تصميم نخواهد بود.
:Gol:امیدوارم بهترین تصمیم رو بگیرید و از خدا می خوام موفق باشید :Gol:
با سلام
ان شاالله همین طور باشد و طوری عمل نکنیم که فقط با دینش دنیای خودمون رو بسازیم
سلام علیکم،
آمین ... ممنون از دعای خوبتان، خدا کمک کند که دینداریمان نه برای کسب مال و منال باشد نه برای کسب اعتبار و آبرو و نه برای خوشایند دیگران ... البته کار راحتی هم نیست داشتن اخلاص
ببینید خانم هایی هستند که اگر شوهرشون برن و صیغه یا ... کنند، در این صورت سریع جدا میشن! این یعنی چی؟ یعنی این که ناراضی هستند! یعنی حقشون ضایع شده! حالا حلال باشه یا حرام! من با این خانوم بحثم نیست و نمیخوام کسی به خودش بگیره.
در این مورد هم کسانی رو من میشناسم که مشکلی ندارن خانومشون کار حرام هم قبلا انجام داده باشه اما، خیلی ها رو هم میشناسم که به هیچ وجه راضی نمیشن، و اگه ذره ای بو ببرند حتی حلال! جدا میشن و زندگیشون به هم میریزه! و نگفتن این چیزا حق الناسه!
خیلی حلال ها تو زندگی اتفاق می افته که اگه مثلا طرف مقابل بو ببره ازش همه چیز خراب میشه!
خانوم و آقایی که مسائل جنسی داشتند، ای به خودشون ربط داره و این توجیه این کار نمیشه که نگن، اگر مشکلی نداره و از نظر شما یه چیز عادی هست، پس توصیه کنید که بگن، یه جیز عادیه دیگه (حتما اگر طرف مقابل هم قبول نکنه، عائم بدیه!!!)
برادرم، «ناراضی هستند» درست، اما «حقشون ضایع شده» جای تأمل دارد. اگر کسی چیزی را بخواهد که حقی در آن ندارد و به او ندهند و او ناراحت و ناراضی باشد آیا این نارضایتی حقی را برای او ایجاد میکند یا دلالت بر ضایع شدن حقی از او میکند؟
به یک نفر میگویند در قرعهکشی بانک برنده شدی، شخص تا صبح خوابش نمیرود و در آرزوهای دور و دراز فرو میرود و ... و صبح که میرود بانک میگویند اشتباه شده و اسم کس دیگری بود اشتباهی به شما گفتند. حقی که در این وسط ضایع شده موضوعش آن ماشین نیست بلکه موضوعش خبررسانی اشتباه در مورد ماشین است، خبری که دریافت آن توسط شخص اشتباهی او را به زحمت و تکلف انداخته است. در اینجا هم نزدیک به یک قرن است که مثلاً از اوائل دورهی رضاشاه بحث تجدد پیش آمد و اروپایی شدن و بعد سبک غربی ترویج داده شد و منشور حقوق بشر معرفی شد و ... کمکم منشور حقوق بشر و آموزههای غربی در مقابل حقوق بشر اسلامی و آموزههای اسلامی قرار گرفت و آنها را نفی کرد و سعی کرد خودش را خبر درست معرفی کند ... حالا افرادی که تعدادشان کم هم نیست حقوقی را برای خودشان متصور شدهاند که از طرف حضرت حق برایشان ایجاد نشده است ... در مقابل ضایع شدن این حقوق به جعل کنندگان این حقوق میشود اعتراض کرد ولی به خداوند نمیشود اعتراض کرد ... پس اگر مجازاتی هم برای ضایع کردن این حقوق برای شخص نقض کنندهی آنها باشد حداکثر دنیایی است و در آخرت خداوند با منشور حقوق بشر خودش به اجرا یا افساد حقوق افراد رسیدگی میکند.
اینکه اگر خیلیها خیلی چیزها را بفهمند همهچیز خراب میشود هم الآن در خیلی از موارد درست است ولی این تنها خبر از فاجعهی وسیعی میدهد که ذیل باور کردن حقوق جعل شده توسط بیدینها در غرب اتفاق افتاده است و این درد بزرگی است که افراد زیادی وعدهی ماشینی داده شدهاند که وقتی صبح بیدار شوند به آنها گفته خواهد شد خبر ماشین خبر اشتباه بوده است و آن آرزوهای بالا و بلند سرابی بیش نبوده است.
خیلی از کسانی که در این دام گرفتار شدهاند هم نمیشود طبق توصیهی شما گفت آدمهای بدی هستند، چون ایشان ابتدا خبر باطل به ایشان داده شده و آن را قطعی دانستند بعد دین به ایشان عرضه شده و در نتیجه از ابتدا با دین سر ناسازگاری دارند ... در حالیکه در حدیث از معصوم علیهالسلام داریم که اول دین را به فرزندان خودتان آموزش دهید ... همه قدرت تحلیل ندارند و متحول شدن علاوه بر شجاعت و انصاف و صداقت نیاز به عقلانیت قوی هم دارد. به هر حال خدا میداند که بر چه کسی حجتش تمام شده و بر چه کسی نشده، از چه کسی باید انتظار داشت که به صف دینداران و ملتزمان به دینش بپیوندد و از چه کسی هنوز نمیتوان چنین انتظاری را داشت.
هست! طرف اگر راضی نباشه، خدا هم راضی نیس، البته میتونیم خودمونا فرستاده فوق ویژه خدا بدونیم و هر چی دوس داشتیم بگیم!
این را در بالا توضیح دادم، اینکه که شما میفرمایید وقتی است که رضایت بندهای بر رضایت خداوند منطبق شده باشد و ما این موضوع را فقط در مورد اشخاص معصومی صادق میدانیم که به مقام رضا رسیدهاند و راضیة مرضیة شدهاند. چنین کسانی اگر از کسی ناراضی باشند یعنی خداوند از آن شخص ناراضی است و اگر از کسی راضی باشند یعنی خداوند هم از او راضی است. اینکه رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمودند هر کس فاطمه را بیازارد مرا آزرده و هر کس مرا بیازارد متعرض خداوند شده است در همین راستاست. اما قابل تسری به همهی افراد نیست. بسیاری از افراد در پارهای مسائل اگر حقیر را ناراضی کنند خدا را راضی کردهاند چون پناه میبرم به خدا چه بسا در برخی موارد رضایت حقیر و رضایت خداوند در دو نقطهی مقابل هم باشند، خداوند هدایتم کند.
البته لازم به یا آوری هست که این غرایز رو جزو غرایز انسانی طبقه بندی نمیکنند!:khandeh!:
اینکه برخی غرایض مثلاً شهوات حیوانی نامیده میشوند به این معنا نیست که اینها مربوط به انسان نمیشوند و اگر کسی داشته باشد از حیوانات وام گرفته است، بلکه به این معنی است که برخی غرایض و شهوات مشترک میان انسان و حیوان است، هم انسان با وجود انسانیتش دارد و هم حیوان با وجود حیوانیتش. بنابراین در این مورد خاص چون ممکن است اشتباه در برداشت پیش بیاید بهتر است شما این غرایض را هم انسانی بنامید، واقعاً هم انسانی هستند و تنها در نامگذاری است که به آنها حیوانی گفته میشود. بزرگان دین که از ملائکه بالاتر بودند هم این غرایض را داشتهاند و بیش از ما هم داشتهاند و انسانیتشان هم از ما کاملتر بوده است.
جدا از بحثمون، زن باید آزادی کامل داشته باشه!
البته من به خانومی که سوال رو پرسیدن و مشکلشون رو مطرح کردن میگم که این چیزایی رو که میخونید نظر شخصی من هست ...
آزادی کامل نه برای مرد است و نه برای زن، مگر حداکثر در مورد اعتقادات و مسائلی که بروز خارجی ندارند و واقعاً میتوان آنها را کاملا و مشخصاً فردی دانست. با این وجود باز در آن زمینهها هم نمیتوان انسان را آزاد دانست چون انسان مالک خودش هم نیست و ملک تنها از آن خداست، به همین دلیل هم بازخواست روز جزا را داریم، اگر اینطور نبود که هر کسی با خودش هر چه میکرد لازم نبود به کس دیگری (از جمله خداوند) پاسخگو باشد.
یا علی
درود،
اطلاح کردم اگرچه هنوز مطمئن نیستم که آن واژه حتماً ادبیات نامناسبی داشته باشددر جملات شما جملهی متینی دیدم که به نظرم نیمی از قضیه بود به همین خاطر کاملش کردم ... البته مستقیماً ارتباطی به بحث ندارد ولی غیرمستقیم میتواند مرتبط باشد.
زن و مرد هر دو باید نگاهشان به خودشان و یکدیگر درست شود و اگر چنین باشد دیگر اصل سؤال استارتر محترم تاپیک هم موضوعیتش را از جهتی از دست میدهد و بدیهی میگردد، اگرچه از جهات دیگری همچنان سؤالی به جا خواهد بودالبته حق با شماست که این بحث هم خارج از موضوع تاپیک است و هم بین دو نفر با تفاوتهای ایدئولوژیکی به جایی نمیرسد، ولی فقط خواستم بگویم که ما هم ادلهی علمی برای این بیانات داریم:
[SPOILER] مثل اینکه اگر در بدن دو انسان تفاوتی وجود داشته باشد با توجه به این آیات از قرآن کریم که:
«... وَخَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِيرًا» [الفرقان، ۲]
... و خلق کرد هر چیزی را پس حد و قدر آن را نیز بدان گونه كه درخور آن باشد تعیین فرمود [یعنی حدود و مقدرات آن را نیز در نهایت کمال و نیکویی و در اعتدال کامل تقدیر نمود]
«قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَىٰ كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَىٰ» [طه، ۵۰]
گفت پروردگار ما کسی است که اعطا کرد به هر چیزی خلقت [خاص] خودش را سپس هدایتش نمود [به آنچه خیرش است و به ادوات کسب آنها که در وجود او قرار داده است، با غرایض و به صورت تکوینی و یا تشریعی]
میتوان نتیجه گرفت که چون وسایل کسب خیرات در دنیا برای زن و مرد متفاوت است آنها باید خلقهای متفاوتی باشند، همانطور که هیچ دو مردی هم عینا و دقیقا مانند یکدیگر نخواهند بود و هیچ دو زنی هم دقیقاً و عیناً مانند یکدیگر نخواهند بود.
اما گروهبندیها بر اساس شباهتهاست، زن و مرد به علت شباهتهای روحی و جسمی هر دو انسان هستند و از سایر جانوران و جانداران و بیجانان متمایز هستند، ولی تفاوت بدنی و روانی بین ایشان که باعث شده ایشان را در دو گروه زن و مرد قرار دهیم همین تفاوتها و به اندازهی همین تفاوتها باعث میشود که نتوانیم آنها را در برخی جزئیات دقیقاً مشابه یکدیگر بدانیم و به ناچار تفاوتهایی میان اصل وجودی این دو صنف از انسانها قائل باشیم، چه آنکه اگر یکی بودند میبایست لوازم زندگی آنها هم دقیقاً یکی میبود که میبینیم نیست.
میماند یک مطلب. تفاوت میان زن و مرد آنقدر زیاد بوده (چه جسمی و چه روانی) که در روشهای زندگی ایشان و چه در احکامشان تفاوتهایی باشد اما اگر خداوند عادل است آیا نباید میان زندگی مردها با هم و زنها با هم نیز تفاوت باشد وقتی آنها هم دقیقا و عیناً مانند هم نیستند؟ پاسخ مثبت است، عدالت خداوند لازم خواهد داشت که شرایط زندگی افراد متفاوت یکسان نباشد که همینطور هم هست، افراد در شرایط متفاوتی به دنیا میآیند و در شرایط متفاوتی بزرگ میشوند و در آزمایشهای متفاوتی قرار میگیرند و سیرحوادث متفاوتی را تجربه میکنند و دست آخر هم خداوند فرموده که از هر کسی به اندازهی توانایی او انتظار میرود «لا یکلف الله نفسا الا وسعها».
[/SPOILER]
در هر صورت اصل صحبت این بود که نوشتهی حقیر حاشیهای بر جملهای از شما بود که به نظر حقیر درست بود، این مکالمه هم همانطور که شما فرمودید واقعاً در اینجا جایی ندارد و ادامهی آن انحراف از بحث شمرده خواهد شد. اینها توضیح داخل پرانتز بود.
ادله علمی در پاسخ شما ندیدم این دلایل ایدئولوژیکی هستن نه علمی ..
ببینید شما نمیتونین همه مردها و پسر ها رو با هم جمع کنی! من تو یه جمع پسرونم که 1 کلمه حرف زشت هم نشنیدم! شما یه چیز شنیدی هی برو این ور و اون ور بگو!
اینا بهتون بگم که به ارای هر مردی که صیغه میکنه یک زن صیغه میشه!!!! یعنی نسبت ها برابرند، و به ازای هر پسری که کار حرام میکنه، یه دختر هست که آرزوش اینه!
جامعه تو فساده و مردم عقده ای، بحث پسر و دختر نیس!
چه چیزی رو شنیدم و هی برم اینور و انور بگم ؟ متوجه نشدم این قسمت رو ؟!!! در کل متوجه نشدم منظورتون ازین قسمت چیه !!
چیزی که الان مجازه و مجوز براش وجود داره آزادی جنسی مردان با کلاه شرعی! است و برای زنان قباحت در هر چیزی حتی با وجود کلاه شرعیه که به قول شما ارزوی زنان شده!!!
ما مگه گفتیم این خانوم کار بدی کرده؟!!!!!!!!
البته لازم به یا آوری هست که این غرایز رو جزو غرایز انسانی طبقه بندی نمیکنند!
ما نگفتیم شما چیزی گفتین ما پست شخص دیگری را نقل قول کردیم
انسان (زن و مرد) حیوانی ناطق است . بنابریان غرایز انسانی و غرایز حیوانی جز در "اسم" انسان و حیوان فرقی با هم ندارند.
سلام خانم.
من منظورم از اون جمله ،
پُستی بود که جناب طاهر حذفشم کردن و دلیل حذف اون پست هم این بود :
نیازی به استفاده از این الفاظ نبود !
منظور من سوال کاربر نبود!
درود نقل قول شما رو از پستم پاک کردم :Gol:
[=arial]
با تشکر از دوستانی که لطف نمودن و پاسخ دادن ولی من که اصلا قانع نشدم...چون پاسخ ها نه قانع کننده هست نه سندیتی داره...اگر صیغه یا همون عقد موقت وجود داره کدوم یکی از ائمه زن صیغه ای داشتن؟ با سند ذکر کنید لطفا....
چرا خداوند در سوره ی نور می فرماید اونهایی که شرایط ازدواج کردن رو ندارن خویشتن داری کنن ...خداوند که با بنده هاش تعارف نداره اگه میخواست می فرمود خواهر و برادران محترم بفرمایید عقد موقت کنید...
[=arial]برای راحتی کار خودمون صحبتهای خدا رو اونطوری که میخواهیم تفسیر نکنیم چون روزی باید جوابگو باشیم...[=arial]در پناه حق
سلام
با تشکر از دوستانی که لطف نمودن و پاسخ دادن ولی من که اصلا قانع نشدم...چون پاسخ ها نه قانع کننده هست نه سندیتی داره...اگر صیغه یا همون عقد موقت وجود داره کدوم یکی از ائمه زن صیغه ای داشتن؟ با سند ذکر کنید لطفا....
چیزی که الان به فکرم می رسه اینه که متعه سنت رسول الله هست و با توجه به روایاتی که ائمه در توصیه به عمل و زنده کردن این سنت دارند، بعید به نظر می رسه که خود به این سنت عمل نکرده باشند.
برای مثال هم:
حضرت علي عليه السلام زني را از قبيله بني نهشل در كوفه متعه كردند.
وسائل الشیعه، ج 21، ص 10
چرا خداوند در سوره ی نور می فرماید اونهایی که شرایط ازدواج کردن رو ندارن خویشتن داری کنن ...خداوند که با بنده هاش تعارف نداره اگه میخواست می فرمود خواهر و برادران محترم بفرمایید عقد موقت کنید
اتفاقا خداوند همین رو گفته اما ازدواج دو نوع است دائم و موقت، خدا گفته خواهران و برادران محترم ازدواج کنید (دائم و موقت) اگر شرایط ازدواج را ندارید خویشتن داری کنید.
جهت اطلاع بیشتر
[h=2]آیا مسقیما در قرآن به ازدواج موقت اشاره شده است؟[/h]
[h=2]تحلیل و بررسی ازدواج موقت !!! [/h]
[=arial black]اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا اهل بیت نبوه (ع)
[=arial black]
کدوم یکی از ائمه زن صیغه ای داشتن؟ با سند ذکر کنید لطفا...
[=arial black]خواهر محترم سلام
در مورد این حرف شما تا آنجا که بنده می توانم پاسخ بدهم این است که لازم نیست حتما دنبال سندی گشت که نبی مکرم(ص) یا هر کدام از امامان 12گانه ما همسر صیغه ای داشته اند
یعنی منظورم این است که صرفا به دنبال فعل معصوم(ع) نگردید.....اگر معصوم(ع) در احادیث اجازه این نوع ازدواج را داده باشد کافی است.
نکته ای رو هم متذکر می شوم این است که طبق گفته شما که فرمودید:
چرا خداوند در سوره ی نور می فرماید اونهایی که شرایط ازدواج کردن رو ندارن خویشتن داری کنن ...خداوند که با بنده هاش تعارف نداره اگه میخواست می فرمود خواهر و برادران محترم بفرمایید عقد موقت کنید...برای راحتی کار خودمون صحبتهای خدا رو اونطوری که میخواهیم تفسیر نکنیم چون روزی باید جوابگو باشیم...
[=arial black]طبق چیزی که خودتان فرمودید،شما گفتید که خداوند فرموده است آنهایی که شرایط ازدواج ندارند خویشتن داری نمایند
خوب ازدواج دو نوع است
دائم
موقت
اون چیزی که این حقیر که علمی در این زمینه ندارم به ذهنم می رسد این است که یک وقت هست شخصی نمی تواند ازدواج دائم کند اما شرایط ازدواج موقت را دارد، یک وقت هم هست که نه می تواند دائم ازدواج کند و نه موقت، لذا باید عفت پیشه نماید، باز هم از کارشناسان محترم درخواست کنید به شبهاتی که در ذهن شما ایجاد شده است پاسخ دهند.
ضرت علي عليه السلام زني را از قبيله بني نهشل در كوفه متعه كردند.
وسائل الشیعه، ج 21، ص 10
[=arial black]جناب افشین سلام
شما به حدیثی استناد نمودید که به نظر می رسد ضعیف باشد (طبق تشخیص نرم افزار)
[=arial black]
لذا ضروری است که یا کارشناس م[=arial black]حترم در این زمینه اظهار نظر نمایند و یا این که مدیران این تایپیک این مورد را به کارشناس حدیث ارجاع دهند.[=arial black]