2- سزد: شایسته و سزاوار است. 3- آهو: عیب. 4- یعنی: هر هنری که انسان نادان نشان دهد، به چشم عیب به آن می نگرند. 5- بِدان: به کسی که. 6- کِت: که تو را. 7- کمتر گرای: کمتر معاشرت کن. 8- شگفتی نباشد: جای تعجب نیست. 9- گوژ: منحنی، خمیده. 10- شاعران بی دیوان، ص 93.
و اگر بر تو ببندد همه ره ها و گذر ها
ره پنهان بنماید که کس آن راه نداند
مولانا:ok:
کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش
کی روی ره ز که پرسی چه کنی چون باشی ؟
2- سزد: شایسته و سزاوار است.
3- آهو: عیب.
4- یعنی: هر هنری که انسان نادان نشان دهد، به چشم عیب به آن می نگرند.
5- بِدان: به کسی که.
6- کِت: که تو را.
7- کمتر گرای: کمتر معاشرت کن.
8- شگفتی نباشد: جای تعجب نیست.
9- گوژ: منحنی، خمیده.
10- شاعران بی دیوان، ص 93.
بیا تا برایم دستی ز دل
که نتوان برآورد فردا ز گل
:Sham:اول قدم از عشق سر انداختن است
جان باختن است و با بلا ساختن است