مگر پاداش همه اعمال نزد خدا نیست؟ چرا فقط روزه؟
تبهای اولیه
سلام و عرض ادب و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما بزرگواران
سوالی ذهن بنده را مشغول کرده و آن اینکه در حدیث قدسی میخوانیم:
خداوند فرموده است: «روزه، براى من است و خودم پاداش آن را مىدهم».
حالا سوالم اینه:
مگه پاداش همه اعمال دست خدا نیست ؟ چرا خداوند فقط درباره روزه فرموده خود پاداش آن را می دهم؟!
با تشکر
:Gol:
پيامبر خدا صلى الله عليه وآله: قالَ اللّهُ عز و جل: «الصَّومُ لي، وأنَا أجزي بِهِ»؛
خداوند فرموده است: «روزه، براى من است و خودم پاداش آن را مىدهم».
تهذيب الأحكام: ۴ / ۱۵۲ / ۴۲۰ كتاب من لا يحضره الفقيه: ۲ / ۷۵ / ۱۷۷۳، الكافي: ۴ / ۶۳ / ۶
[="Navy"] سوالی ذهن بنده را مشغول کرده و آن اینکه در حدیث قدسی میخوانیم: خداوند فرموده است: «روزه، براى من است و خودم پاداش آن را مىدهم». حالا سوالم اینه: مگه پاداش همه اعمال دست خدا نیست ؟ چرا خداوند فقط درباره روزه فرموده خود پاداش آن را می دهم؟! با تشکرسلام و عرض ادب و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما بزرگواران
سلام
اثبات شیء نفی ما عدا نمی کند و جمله برای تاکید و اهمیت روزه است.[/]
در رابطه با اهمیت روزه روایت ها وارد شده است و بسیار بر آن اصرار شده خوب مگر این تشنگی و گرسنگی چه اهمیتی دارد که در قرآن و فرمایشات پیامبر اکرم و ائمه معصومین تا به این حد سفارش شده در پس این پرده و رنج روزه چه پنهان است؟
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود :روزه سپر آتش است 1و نیز فرمودند :
روزه دار تا آن زمان که غیبت مسلمانی را نمی کند در حال عبادت است ، هر چند که در بسترش خوابیده باشد.2
و در حدیث قدسی آمده :
روزه برای من است و من به آن جزا میدهم و برای روزه دار دو شادی است ، هنگامی که افطار می کند ، و هنگامی که پروردگار عزوجل خویش را ملاقات می کند. قسم به کسی که نفس محمد صلی الله علیه و آله در دست اوست دهان بدبوی روزه دار در نزد خداوند معطر تر از عطر مشک است.3
امام موسی کاظم علیه السلام فرمود :
اگر روزه دارید قبل از ظهر بخوابید زیرا که خدای تبارک و تعالی ،روزه دار را به هنگام خواب اطعام می کند و می نوشاند.4
برخی از بزرگان گفته اند :
اگر روزه هدفی جز ارتقاء از پستی های نفس حیوانی به اوج روحانیت ملکوتی نداشت انسان را از این فضل و بزرگی کفایت می کرد. در حالی که روزه سپری از آتش جهنم است . زیرا که روزه ،آتش شهوت و غضب را که آتش درون انسان در دنیا بوده و منشاء آتش اخروی می باشد را خاموش می کند. و به همین جهت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در حدیث فوق فرمودند : تا زمانی که غیبت مسلمان را نکند، در عبادت است. به خاطر این که غیبت خوردن گوشت مرده است .5 پس نوعی خوردن و اکل می باشد که به واسطه آن بدن قوی می گردد.
و با وجود اینکه همه عبادات از آن خداست ، خداوند فرموده که : روزه از برای من است. به همانگونه که زمین از آن خداست ،ولی خداوند ،کعبه را نیز اختصاصا برای خود می داند. سر این مطلب دو نکته است:
نکته اول : همه عبادات ،در نظر گاه مردم است ولی روزه از آنجا که فقط ترک کردن و خود نگهداری است و در آن عمل نیست که به مشاهده دیگری در آید و نیتی درونی می باشد بدین جهت جز خداوند بر آن آگاه نیست.
نکته دوم : شهوات که ابزار شیطانند ، با خوردن و آشامیدن قوت می یابند و چون روزه ،خودداری از خوردن و آشامیدن است، پس در حقیقت روزه قهر دشمنی با دشمن، شیطان و شهوات می باشد. به همین منظور پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
شیطان در رگهای فرزندان آدم به مانند خون جریان می یابد . پس مجاری آن را به وسیله گرسنگی سد کنید.6
شهوات مرتع و چراگاه شیطان است . و دیگر ، بوی بد دهان است که در نزد خداوند مطبوع تر و خوشبوتر از بوی مشک می باشد.
روزه سپر آتش است .پس چون یکی از شما روزه دار بود ،دشنام ندهد و ازسر جهل سخن نگوید و آن هنگامی که کسی باوی به نزاع برخاست یا به او ناسزا گفت بگوید که روزه ام .
برای آنکه روزه و بدبویی دهان به دنبال آن ،سبب پاکی روح است که نزد خداوند می باشد ، زیرا که آنچه در نزد انسان است بدن و جسم انسانی است نه روح او و خدای تبارک و تعالی در این آیه به آن اشاره فرموده است:
آنچه نزد شماست همه نابود خواهد شد، آنچه نزد خداست باقی می ماند.7
مرتبه پاکی روح کجا و پاکی و خوشبویی مشک؟! زیرا که پاکی روح ، روحانی و عقلی و معنوی است ، و خوشبویی مشک جسمانی و حسی و صوری می باشد.
در باره مراتب روزه، ابو حامد غزالی ، مطالبی را بیان می کند که خلاصه آن این است :8
بدان برای روزه سه درجه است : روزه عموم ، روزه خصوص و روزه خصوص خصوص.
1- اما روزه عموم – نگهداری شکم و فرج از شهوات است .
2- اما روزه خصوص نگهداشتن گوش و چشم و زبان و دست و پا و سایر جوارح از گناه است ،که شش مطلب کامل می گردد:
اول : پوشاندن چشم و نگه داشتن آن از افتادن به نگاهی که گناه یا مکروه است ، بلکه هر چه قلب را مشغول می دارد و از ذکر خدای متعال منحرف می کند . رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
نگاه تیری مسموم از تیرهای ابلیس است ،پس کسی که نگاه را از ترس خدا ترک نماید ، خداوند به ایمانی عطا می کند که حلاوت و شیرینیش را در قلبش می یابد.
و نیز فرمود :
پنج چیز روزه دار را افطار می دهند ، دروغ ، غیبت ، سخن چینی ، سوگند دروغ، و نگاه از روی شهوت.9
دوم: حفظ زبان از سخن بیهوده و دروغ و غیبت و سخن چینی و فحش و ستم و خصومت و ریاکاری .
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:
روزه سپر آتش است. پس چون یکی از شما روزه دار بود، دشنام ندهد و از سر جهل سخن نگوید و آن هنگامی که کسی با وی به نزاع برخاست یا به او ناسزا گفت بگوید که روزه ام.10
شهوات ابزار شیطانند ، با خوردن و آشامیدن قوت می یابند و چون روزه ،خودداری از خوردن و آشامیدن است ، پس در حقیقت روزه قهر دشمنی با شیطان و شهوات می باشد.
سوم: بازداشتن گوش از استماع محرمات. چون هر چه که سخن حرام باشد، گوش دادن آن نیز حرام است ، خدای متعال می فرماید: شنوندگان دروغ و خورندگان مال حرام .11
و پیامبر اکرم فرمودند : غیبت کننده و شنونده هر دو شریک در گناهند.12
تغذیه در روزه داری
چهارم : نگاه داشتن بقیه اعضاء بدن از بدی ها و نگاه داشتن شکم از خوردن غذای شبهه ناک به وقت افطار. زیرا که روزه از حلال (بازداشتن خود از حلال) و افطار با حرام ، معنای صحیحی ندارد. مانند این میباشد که قصری به پا شود و فورا منهدم شود یا دارویی جهت معالجه خورده شود و بلافاصله سمّ مهلک بنوشد. چون محرمات ، سمومی هستند که دین را هلاک می کنند ،و روزه داروی انسان است . و دارو با سم ، نفعی در بر ندارد. پیامبر فرمود: چه بسیار روزه داری که برایش بهره ای از روزه داری غیر از گرسنگی و عطش نیست.
پنجم : در وقت افطار ، در خوردن زیاده روی نکند و شکم را پر نکند زیرا که هیچ ظرفی در نزد خداوند، مغضوب تر از شکم پر – حتی از حلال –نیست . چگونه می شود که فردی روزه داشته باشد ، با دشمن خدا (شیطان) مبارزه کند و با هوای نفس ستیزه کرده ، تقوای الهی را نگه دارد و تا شب، خود را از شهوات نگه داشته، پس از افطار، آن را تهییج نماید و رغبت نفس را بیشتر سازد و آن را از لذات انباشته گرداند؟ و البته بهتر و برتر آن است که نفس را در خوردن از عادت همیشگی برحذر داشته و یا اینکه روزه دار غذای همیشگی خود را بخورد و از پرخوری پرهیز نماید.
ششم : قلب روزه دار بعد از افطار ، مابین امید و ترس ، مضطرب و نگران باشد، چون نمی داند که آیا روزه اش قبول شده است ،که از مقربین باشد ، یا اینکه رد شده و مورد خشم الهی قرار گرفته است؟
و اما دنباله سخن ابوحامد غزالی :
3- روزه خصوص خصوص: روزه قلب از توجه داشتن به پستی ها و افطار دنیایی و دور نگه داشتن آن از غیر خدا می باشد. افطار این روزه ،به فکر در باره دیگر مسائل دین و آخرت و آن مسائلی از دنیاست که نقص برای دین دارد زیرا که این چنین تعلق دنیوی ، توشه آخرت است.
........................................................................................
منبع: بنیادهای اخلاق اسلامی ، علامه سید عبدالله شبر
[1]. من لا یحضره الفقیه ج 2 فضل الصیام ص 74
[2] .همان
[3] .همان ص 75
[4] .اصول کافی ، کتاب الصیام ،ج 4،ص 65،شماره 14
[5] .اشاره به آیه 12سوره مبارکه حجرات
[6] .صحیح بخاری ، ج 3، ص 62، مسند احمد ج 3 ص 156
[7] .سوره نحل آیه 96
[8] .احیاء العلوم ،ج 1 ، ص 234
[9]. احیاءالعلوم ج 1 ص 234
[10] مسند احمد ج 2 ص 306
[11] سوره المائده آیه 43
[12] محجة البیضاء ج 2 ص 132به نقل از جامع الاخبار باب الغیبه
به نظر من اینکه خدا میفرماید خودم.....نشانه ی مقام بلند روزه نزد خداست ولی ما گاهی اوقات کار هایی را برای اهل بیت و یا افراد دیگر انجام میدهیم اما پاداش آن را خدا میدهد اما تفاوت در اینجاست که ما روزه را برای او میگیریم و به طور متقابل پاداش رااز خودش دریافت میکنیم:Nishkhand:
پرستش، نوعی رابطه است که بین انسان و معبود او تحقق پیدا می کند. انسان، این نوعِ خاص از رابطه را که ستایشگرانه و سپاسگزارانه است، تنهابا خدای خود برقرار می کند. چنین رابطه ای بین انسان و غیر خدا، نه شدنی است و نه جایز؛ چرا که صورت کامل این ارتباط عبادی، درآگاهانه و دارای ملاک و معیار بودن آن است.
شناخت خدای یگانه، به عنوان کاملترین ذات با کاملترین صفات و منزّه از هر گونه عیب و نقص و نیز شناخت رابطه او با جهان، واکنشی را در انسان ایجاد می کند که از آن به پرستش و عبادت تعبیر می شود و با توجه به این ویژگی است که هیچ مخلوقی در مقام پرستش، نمی تواند معبود انسان واقع شود. از این رو، قرآن کریم تأکید می کند و اصرار می ورزد که پرستش، مخصوص خداست و باید برای خدا باشد و هیچ گناهی هم مانند شرک به خدا نیست.
از شمار اموری که در قرآن کریم و سخنان اهل بیت علیهم السلام بسیار مورد تأکید است، انحصار عبادت برای خداست، به گونه ای که حتی از شریک قرار دادن سایر امور و افراد در این کار هم به شدّت نهی شده است. در سوره حمد خطاب به خداوند می خوانیم: «فقط تو را پرستش می کنیم و تنها از تو یاری می جوییم». در روز قیامت، همه انسان ها در خواهند یافت که زمام امور عالم به دست خداست و همه به جدّ اعتراف خواهند کرد که تنها چنین خدایی است که ساحت ربوبی اش، شایسته بندگی و انحصار در آن است. نیز هم اوست که در همه امور دنیا و آخرت، باید پناهگاه همگان باشد و از او یاری خواست که یاری رسان است و جز او، کس را چنین نیرویی نیست و در نتیجه، جز او هم کسی شایستگی بندگی و اطاعتت ندارد.
اگر اجزی را معلوم بخوانیم معنی این می شود:
اما اگر اجزی را مجهول بخوانیم معنا این می شود:
(یعنی من پاداش روزه ی روزه دار میشوم)
حال تو ای روزه دار ببین که روزه ات را برای چه کسی می گیری و چه پاداشی در قبال آن دریافت می کنی.
۱. پيامبر خدا صلی الله عليه وآله: قالَ اللّهُ عز و جل: «الصَّومُ لي، وأنَا أجزي بِهِ»؛۱
خداوند فرموده است: «روزه، براى من است و خودم پاداش آن را مىدهم».
۲. پيامبر خدا صلی الله عليه وآله: يَقولُ اللّهُ تَعالى: «كُلُّ عَمَلِ ابنِ آدَمَ لَهُ؛ فَالحَسَنَةُ بِعَشرِ أمثالِها إلى سَبعِمِئَةِ ضِعفٍ، إلاَّ الصِّيامَ هُوَ لي وأنَا أجزي بِهِ، إنَّهُ يَترُكُ الطَّعامَ وشَهوَتَهُ مِن أجلي، ويَترُكُ الشَّرابَ وشَهوَتَهُ مِن أجلي؛ فَهُوَ لي وأنَا أجزي بِهِ»؛۲
خداوند می فرمايد: «هر كار آدمیزاده، براى خود اوست. كار نيك ده برابر تا هفتصد برابر میشود، مگر روزهدارى، كه آن براى من است و خودم پاداش آن را مىدهم. روزهدار، غذا و علاقه به آن را به خاطر من ترك مىكند و نوشيدنى و علاقه به آن را به خاطر من رها مىنمايد. پس، آن براى من است و خودم، پاداش آن را مىدهم».
۳. امام على عليه السلام در حكمتهاى منسوب به ايشان: الصَّومُ عِبادَةٌ بَينَ العَبدِ وخالِقِهِ، لا يَطَّلِعُ عَلَيها غَيرُهُ، وكَذلِكَ لا يُجازي عَنها غَيرُهُ؛۳
روزه، عبادتى ميان بنده و آفريدگار اوست. كسى جز آفريدگار، از آن آگاه نمی شود و كسى جز پروردگار، پاداش آن را نمی دهد.
اورقی
۱. تهذيب الأحكام: ۴ / ۱۵۲ / ۴۲۰ عن الفضيل بن يسار عن الإمام الباقر عليهالسلام، كتاب من لا يحضره الفقيه: ۲ / ۷۵ / ۱۷۷۳، الكافي: ۴ / ۶۳ / ۶ عن أبي الصباح عن الإمام الصادق عليهالسلام وفيه «عليه» بدل «به»؛ صحيح البخاري: ۶ / ۲۷۲۳ / ۷۰۵۴ وص ۲۷۴۱ / ۷۱۰۰، مسند ابن حنبل: ۳ / ۱۶ / ۷۱۹۹ كلّها عن أبي هريرة وص ۱۳ / ۷۱۷۷، صحيح مسلم: ۲ / ۸۰۷ / ۱۶۵، السنن الكبرى: ۴ / ۴۵۴ / ۸۳۳۳، مسند أبي يعلى: ۱ / ۴۶۹ / ۱۰۰۱ كلّها عن أبي هريرة وأبي سعيد الخدري، سنن النسائي: ۴ / ۱۵۹ عن الإمام عليّ عليهالسلام.
۲. سنن الدارمي: ۱ / ۴۵۱ / ۱۷۱۹، مسند أبي يعلى: ۵ / ۳۵۸ / ۵۹۲۱ كلاهما عن أبي هريرة، مسند ابن حنبل: ۳ / ۶۹ / ۷۴۹۷ عن عبد اللّه عن أبيه وكلاهما نحوه.
۳. شرح نهج البلاغة: ۲۰ / ۲۹۶ / ۳۸۵.
روایات دیگر دلیل برآنست که خداوند پاداش دهنده است وبصورت خاص به این عبادت توجه دارد.
انسان می تواند در ماه مبارك رمضان راه صد ساله را بپیماید و ماه تمام بشود و عیدی بگیرد از خدا. چه عیدی بگیرید؟ آدمیت. شاید هم این كه روز اول شوال را اسلام عید قرار داده است برای همین باشد كه ما به واسطه ماه مبارك به مقصود و مطلوب رسیدیم.
پاداش بزرگ روزه یك روایتی است كه این روایت را دو جور خواندند "الصَّوْمُ لِي وَ أَنَا أَجْزِي بِه" (من لا يحضره الفقيه ج 2: 75) مشهور این جور می گویند روزه مال من است من هم پاداش می دهم. گفته اند كه نماز و حج هم مال خدا است و خدا پاداش می دهد. پس "الصوم لی و انا اجزی به" یعنی چه؟ لذا اهل دل این "اجزی" را مجهول خواندند می گویند "الصوم لی و انا اُجزا به" روزه مال من است پاداشش خود من هستم. خودم را می دهم به این. گاهی عمل مال خدا است این خلوص فقهی است، گاهی دل مال خدا است این خلوص اخلاقی است. علاوه بر اینكه عمل ما خدا است، دل هم مال خداست. در ماه مبارك رمضان انسان می تواند برسد به این مقام، یعنی بشود مصداق «لا تُلْهيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّه» (نور: 37) دیگر وابستگی هیچ كسی در دل نباشد جز خدا. این ها خیال نكنید عرفان است گفته های اخلاقی است و در قرآن و روایات و زیارات زیاد دیده می شود.
مناجات خدا با بنده! در این مناجات شعبانیه می فرماید: "إِلَهِي هَبْ لِي كَمَالَ الانْقِطَاعِ إِلَيْكَ " دیگر هیچ چیزی در دلش نیست انقطاع الی الله پیدا شده یعنی خدا بر دلش حكومت می كند. بعدش می گوید خدایا دیگر می رسیم به آنجا كه من مناجات با تو می كنم، تو هم مناجات با من می كنی "فناجيته سرّاً " گاهی ما با خدا مناجات می كنیم، گاهی خدا با ما، نمی شود كه خدا مناجات بكند من نشنوم. این كه مناجات نیست گاهی ما مناجات می كنیم خدا می شنود می گوییم خدا، خدا، خدا. گاهی هم خدا با ما مناجات می كند می گوید عبدی، عبدی، عبدی. "عبدی اطعنی حتی اجعلك مثلی اقول كن فیكون تقول كن فیكون" یعنی بنده ام مرا اطاعت كن تا تو را مثل خودم گردانم همان طور كه می گویم باش پس می باشد، تو هم بگویی باش پس باشد! این ها چیزهایی نیست كه كم نظیر باشد. مخصوصاً در اهل علم زیاد است. خدا می فرماید: این بنده ام با نوافل و مستحبات - یعنی علاوه بر این كه واجبات را به جا می آورد - می رسد به آنجا كه من چشم او، دست او، زبان او، اعضا و جوارح او می شوم. دیگر به واسطه من می بیند و می شنود. این متصل می شود به قدرت خدا و كار خدایی می كند. متصل می شود به نور خدا و با نور خدا می بیند. روزه دل از غیر خدا اما معلوم است ریاضت می خواهد البته ریاضت های هندی و صوفی گری هوی و هوس است كسی را به جایی نمی رساند بلكه ریاضت دینی ملاك است. انسان در ماه مبارك رمضان یك ماه روزه بگیرد اگر نتواند دل روزه باشد لااقل تمام اعضا و جوارح او روزه باشد. شكم فقط نه! روزه فقهی نه! روزه اخلاقی، روزه عرفانی. دل روزه باشد یعنی هیچ چیزی هیچ كسی در روز در دل نباشد جز خدا «في بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فيها بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ * رِجالٌ لا تُلْهيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ». (نور: 37 - 36) این طور نیست كه تنبلی كند نرود سر كسب. نه! سر كسبش است اما «لا تُلْهيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ » دیگر هیچ چیزی دل این را نبرده است جز صاحب دل! انسان یك ماه روزه بگیرد و صاحب دل را در خانه بیاورد صاحب دل را در دل بیاورد تا كم كم مستقر بشود. شب و روز با خدا ماه مبارك رمضان ما مهمان خدا هستیم و عمده این است كه پروردگار عالم موقع افطاری، افطاری روحی به ما بدهد یك قدم برویم جلو. این راه خیلی مشكل است «يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّكَ كادِحٌ إِلى رَبِّكَ كَدْحاً فَمُلاقيهِ» (انشقاق: 6) پر رنج و پرخوار است بالآخره منتهی سیر خدا «إِنَّ إِلى رَبِّكَ الرُّجْعى» (علق: «وَ أَنَّ إِلى رَبِّكَ الْمُنْتَهى» (نجم: 42). انسان می رسد به یك جایی كه الآن هیچ كس نمی تواند تخیل كند كجاست. این آیه «تَتَجافى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفاً وَ طَمَعاً وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ * فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ جَزاءً بِما كانُوا يَعْمَلُونَ» (سجده: 17 - 16) یعنی آن هایی كه در دل شب پا می شوند پشت پا به رختخواب می زنند. گاهی صفت جمال خدا، گاهی صفت جلال خدا بر دل اینها مستولی می شود، گاهی مقام خشوع، گاهی مقام رحمت بر دل اینها مستولی می شود و شب آنها با خدا روزشان هم به اندازه وسعشان در راه خدا. ...بالاتر از بهشت انسان می تواند برسد به آنجا كه دیگر دنیا و هر چه در دنیاست - یعنی دنیا منهای خدا- برایش شكنجه باشد اما نماز شب، رابطه با خدا، خدمت به خلق خدا برایش بالاترین نعمت ها باشد از بهشت بالاتر! راجع به حضرت مریم (سلام الله علیها) می گویند كه بعد از آن كه رحلت كرد؛ بعد از آن كه حضرت عیسی (علیه السلام) از كفن و دفن او فارغ شد، زنده اش كرد، گفت مادرم می خواهی برگردی؟ گفت بله! برای این كه روزه بگیرم در روز و نماز بخوانم در شب. این معلوم می شود كه نماز شب برای حضرت مریم (سلام الله علیها) از آن بهشت بالاتر است كه می خواهد از آن بهشت برگردد برای نماز شب و روزه گرفتن. روح خداترسی در جان این ماه مبارك رمضان یك معلم اخلاق است و از این معلم اخلاق خیلی استفاده بكنید. خود قرآن شریف می گوید معلم اخلاق است «كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ» (بقره: 183). مرحله اول كه این روزه می دهد حس پرهیزكاری است؛ حس خویشتنداری. روح خدا ترسی در عمق جان ما. این روح خداترسی در عمق جان ما اگر نباشد، ما نمی توانیم خودمان را حفظ كنیم. به جاهای بدی می رسیم. دعا و راز و نیاز با خدا در این ماه مبارك رمضان خیلی مهم است. این دعای ابوحمزه ثمالی را بخوانید هر شب، خواب نروید شب ها! این دعای افتتاح دعای بالایی است. انصافاً نماز شب می خوانید همیشه، اما این نماز شب در ماه مبارك را خیلی اهمیت بدهید. منبع: هفته نامه صبح صادق، مرداد 1389، شماره