چگونه می توانم از دیگران کسب محبت کنم؟
تبهای اولیه
سلام دوستان.لطفا راهنماییم کنید.من تقریباآدم مهربونی هستم(اطرافیامم میگن).بخصوص درمقابل بچه های کوچولو.چون عااااااااشقشونم.:hamdel::Mohabbat::Gol:پدرومادرم به خاطر یه سری مسائل ومشکلاتی که خودشون دارن نمیتونن ؛ینی نمیشه که بهم محبت کنن!!!تازه بی محبتی وپرخاشگری وتحقیرمم میکنن!!!تو محل کارم بابچه ها سروکاردارم و ازاونا محبت دریافت میکردم ولی خب الان که تابستونه وتعطیله:Ghamgin:تازه محبت بچه ها هم کافیم نبود.متاسفانه هرکی محبتم میکنه پس فردا میبینم دوست نانی ازآب دراومد.ینی واسه اینکه کارشو راه بندازم محبت بهم میکرد.درسته که آدم دلش میشکه و حس سرخوردگی یه ذره میکنه ولی خب من به همین محبتم قانع بودم:Ghamgin:
به نظرتون چیکارکنم؟ 6تادوست صمیمی دارم ولی 8ماهی هست که اونام سرشون شلوغه(عقدکردن؛بچه دارشدن؛موبایلشون خاموشه وبه تلفن ثابتشون هم ج نمیدن؛مسافرتن؛مشغول درس خوندن هستن و...).باآدمای جدید دوست شدم(به اندازه موهای سرم دوست دارم)ولی خب به اندازه کافی محبت ومهربونی نمی بینم:Ghamgin:
شاید مشکل از منه شایدم از نحوه زندگی آشفته پدرومادرمه.به هرحال هرچی هست فقط کمکم کنید که چه کارهایی انجام بدم برا جبران این حس بدم؟!!!
لطفاتوصیه نکنید که برم پیش روانشناس چون امکانش نیس.
توصیه نکنیدکه روبرگه ای حرف دلمو بنویسم چون من آدمی فوق العاده اکتیو و اجتماعی هستم وازفعالیت وسروکارداشتن باافراد خوشم میاد.الانم تقریباهرروز هفته عصرها باآدمای بیرون از خونه سروکار دارم وفعالیت دارم.
سلام دوستان.لطفا راهنماییم کنید.من تقریباآدم مهربونی هستم(اطرافیامم میگن).بخصوص درمقابل بچه های کوچولو.چون عااااااااشقشونم.:hamdel::Mohabbat::Gol:پدرومادرم به خاطر یه سری مسائل ومشکلاتی که خودشون دارن نمیتونن ؛ینی نمیشه که بهم محبت کنن!!!تازه بی محبتی وپرخاشگری وتحقیرمم میکنن!!!تو محل کارم بابچه ها سروکاردارم و ازاونا محبت دریافت میکردم ولی خب الان که تابستونه وتعطیله:Ghamgin:تازه محبت بچه ها هم کافیم نبود.متاسفانه هرکی محبتم میکنه پس فردا میبینم دوست نانی ازآب دراومد.ینی واسه اینکه کارشو راه بندازم محبت بهم میکرد.درسته که آدم دلش میشکه و حس سرخوردگی یه ذره میکنه ولی خب من به همین محبتم قانع بودم:Ghamgin:
به نظرتون چیکارکنم؟ 6تادوست صمیمی دارم ولی 8ماهی هست که اونام سرشون شلوغه(عقدکردن؛بچه دارشدن؛موبایلشون خاموشه وبه تلفن ثابتشون هم ج نمیدن؛مسافرتن؛مشغول درس خوندن هستن و...).باآدمای جدید دوست شدم(به اندازه موهای سرم دوست دارم)ولی خب به اندازه کافی محبت ومهربونی نمی بینم:Ghamgin:
شاید مشکل از منه شایدم از نحوه زندگی آشفته پدرومادرمه.به هرحال هرچی هست فقط کمکم کنید که چه کارهایی انجام بدم برا جبران این حس بدم؟!!!
لطفاتوصیه نکنید که برم پیش روانشناس چون امکانش نیس.
توصیه نکنیدکه روبرگه ای حرف دلمو بنویسم چون من آدمی فوق العاده اکتیو و اجتماعی هستم وازفعالیت وسروکارداشتن باافراد خوشم میاد.الانم تقریباهرروز هفته عصرها باآدمای بیرون از خونه سروکار دارم وفعالیت دارم.
بسمه تعالی
با سلام و عرض تحیت محضر جنابعالی
نیاز به احترام و نیز محبت از نیازهای اساسی است که لازم است تا حد امکان تامین گردد. پایه و میزان این نیاز در اولین سال یا سالهای زندگی رقم می خورد، نوزادانی که توجه زیاد دریافت می کنند، این استعداد را دارند که در بزرگسالی خودخواه و کم علاقه به دیگران هستند و بالعکس نوزادانی که از دریافت توجه و محبت کافی برخرودار نبوده اند مستعد علاقه بیشتر به اطرافیان هستند...
قطع نظر از مباحث نظری پیشنهاد می شود؛
_ بپذیرید که رفیق نانی بودن یا داشتن، امر کاملا منطقی و مرسومی است. چرا که چاشنی رفتار و روابط انسانها را یا جلب منفعت تشکیل می دهد و یا دفع ضرر! پس انتظار نداشته باشید افراد شما را صرفا به خاطر خودتان بخواهند!!
_ سطح توانمدیهای خود را در عرصه های مختلف ارتقاء دهید و به اصطلاح خود را بالاتر بکشید تا جذابیت شما برای اطرافیان بیشتر گردد.
_ علاقمندیهای خود را با افراد بیشتری به اشتراک بگذارید.
_ با بالا بردن سطح مراوده با دیگر دوستان و نیز هدیه دادن، محبت دو طرفه را بیشتر کنید. " تهادوا تحابوا "؛ به همدیگر هدیه دهید تا محبت آفرینی کند!
_ برای خود ارزش و احترام بیشتری قائل شوید.
_ از تمرکز و حساسیت به این موضوع بپرهیزید
_ با دقت در انتخاب همسر، در ازدواج شتاب بیشتری داشته باشید.
در پناه خدای متعال موفق باشید
و آخر دعوانا ان الحمدالله رب العالمین
[=B Mitra]امام کاظم:[=B Mitra]
[=B Mitra]الْمَعْرُوفُ غُلٌ لَا يَفُكُّهُ إِلَّا مُكَافَاةٌ أَوْ شُكْر. بحارالانوار ،ج72،ص43[=B Mitra]
[=B Mitra]نیکی بندی است که چیزی غیراز شکر یا جبران آن را باز نمی کند.
نیکی همان چیزی است که با محبت به دیگری میدهیم
هدیه دهش گل ز لاله زار محبت
شاخه را چو او به باغ دل بنشاند
بهر تو روید گل از بهار محبت
[="Tahoma"][="Navy"]سلام
با توجه به نظر کارشناس محترم که رفیق نانی داشتن کاملا منطقی و مرسوم است ،
شما هم از این امر مستثنی نیستین چرا که خود شما هم دوستانتان را برای گرفتن محبت میخواهید نه فقط برای خودشان.
پیدا کردن دوست و آشنا کار خیلی سخت و پیچیده ای نیست ، بلکه نگه داشتن و حفظ آن با توجه به تفاوتهای فردی که در افراد وجود دارد مهم است .
شما باید با نحوه نگهداری افراد بعنوان دوست از طریق شناخت روحیه و موقعیت اجتماعی آنها آشنایی پیدا کنید تا بتوانید برای حفظ خود در کنار آنها موفق باشد.
پیروز باشید:Gol:[/]
باسلام
دبیر دین و زندگی ما میگه :گاهی بقیه باید دوست ما باشن و گاهی اوقات باید خودمون دوست خودمون باشیم.:Graphic (52):
یازهرا
سلام دوستان عزیز.تشکر که به تاپیکم جواب دادین.درمورد گفته های کارشناس انجمن مشاوره باید بگم که:درحال حاضر سعی می کنم که توانایی هامو بالا ببرم(ولی متاسفانه بعضی اطرافیام حسادت میکنن بهم و با نیشهشون وناامیدکردنم میزنن تو ذوقم ولی خب من کاری به کارشون ندارم زیاد وراه خودمو ادامه میدم)
درموردهدیه دادن راس میگید،اینم روش خیلی خوبیه که قبلا به کارش می بردم ولی خب الان به دلیل یه سری مسائل(مثل دور بودن دوستام؛دوستای صمیمیم تهران وایلام وبوشهر؛هستن)نمیشه اینکارو کرد.
درمورد ازدواج:ترسم از همینه. اینکه یکی از دلایل ازدواجم این باشه و موارد دیگه رو کمرنگ بگیرم!!!!که این افتضاح میشه!بخصوص اگه طرف مقابلم بلدنباشه محبت کلامی کنه!!!!
آره باید اعتمادبه نفسم هم بشتر وبیشتر کنم که کمتر محتاج دیگران از این لحاظ بشم.
هاااااااا...ای ی ی ی...که گفتی ینی چه؟!!..: علاقه مندیهای خود را بادیگران به اشتراک بگذارید.(چطوری؟منظورتون دقیق چیه؟باگفتگو؟خب اینجور که انگار یکم مصنوعیه!میشه شفاف تر توضیح بدید؟)
سلام
با دیگران همانطور رفتار کنید که دوست دارید با شما آنگونه رفتار گردد.
1-بدون دلیل به دوستان و فامیلی که انتظار ندارند تلفن کنید یا اگر میتونید در حد یه چای خوردن سر بزنید.
2-کمی پیگیر مشکلاتشون باشید.
3-در سورهی فاطر میفرماید: «من کان یرید العزّة فللّه العزّة جمیعا»
هرچه خود را برای خدا عزیز فرمائید, خدا عزت شما را نزد مردم زیاد می کند.
موفق باشید.
توصیه های جناب یا سرکار عارف هم خوب بودن.
مورد1 رو که انجام میدم خیلی خیلی تعجب زده میشن دوستام و من دلخور میشم که چرا رابطه یکطرفه ومصنوعی میشه!:Ghamgin:با چه عجب گفتنهاشون که مرتب وسط حرفام میگن،چن ثانیه سرخورده میشم!:Ghamgin: