▪❖۩ وقت پرواز آسمان ۩❖▪ ویژه نامه شهادت امام علی علیه السلام و شب های قدر
تبهای اولیه
علی در این سحر پرواز دارد
وپروازش هزاران راز دارد
بهشت و فاطمه درانتظار است
گل و بلبل بهم آواز دارد
******
فرشته بزم مند روی مولا است
افق رنگین از گیسوی مولا ست
روید از لاله وسنبل بپرسید
چرا مرغابی ها دل جوی مولا ست ؟
******
مگر مو لا سفر در پیش دارد؟
سحر گاه او خطر در پیش دارد ؟
ویا سر دیگر در کار باشد
که مرغان این حذر در خویش دارد ؟
********
:hamdel::hamdel::hamdel::hamdel::hamdel:
:Sham::Sham::Sham::Sham::Sham:
ارزگانی
به خدای کعبه رستگار شدم..........گاه زمزمه کن به چاه مطلب میگفت .....تا وقت سحر هزار مطلب میگفت......شد چاه پر از آه علی از بس که.....تاصبح امان از دل زینب میگفت:Sham::Sham::Ghamgin::geristan:
:Sham:خبر آوردند که امشب از هزار شب بهتر است و يک اتفاق ويژه مي افتد و آن اينکه امشب دست ملکوت به طرف زمين کشيده مي شود:Sham:
بسم الله النور ملتمس دعای شما خوبان:Gol:
[FONT=arial]
یا آبَاالحَسَنِ یا اَمیرَالمُؤمِنینَ یا عَلیَّ بنَ اَبی طالِبٍ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه
ضربت خوردن و شهادت حضرت علی (ع)
فزت و رب الکعبه
بیست و یکم رمضان، سالروز شهادت بزرگ مردى است که پیشینیان به حقیقت او نرسیده اند و آیندگان نیز مانند او را نخواهند دید. آری! علی، مفهوم بی انتهایی است که در محدوده واژه و قلم نمی گنجد. علی، اوج قدرت خداوندی است که فروغ جاودانگی اش دنیا را در برگرفته است.
در قرآن آیاتی در شأن آن امام همام و شیعیان او نازل شده است. از آن جمله: روزی پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود : «ای علی، آیا این سخن پروردگار را شنیده ای: کسانی که ایمان آورده اند و کار شایسته کرده اند، آن ها بهترین مردمان اند. مقصود از این آیه، تو و شیعیان توست و وعده گاه من با شما، حوض کوثر است. آن گاه که امت ها برای حسابرسی آورده شوند، شما در حالی فراخوانده می شوید که پیشانی سپیدانِ حجله نشین هستید».
صدای عدالت در مسجد کوفه طنین انداز میشود و خون عدل بر محراب مسجد میپاشد.
این صدا صدای مردی است که نه عادل بلکه خود عدل بود و میخواست به جهانیان بگوید که تا ظهور منجی آخر الزمان عدل شهید شد و عدالت به خاطره ها سپرده شد.
صدا صدای هیهات بود از دنیا و دنی های روزگار، صدای رهایی بود از شر مردم دغل و هزار رنگ کوفه، مردمی که هنوز هم هستند، نه در کوفه در جایجای این زمین پهناور.
و در لیته القدر مولود کعبه و قرآن ناطق ضربت از پست ترین مردمان عالم خورد. مردمانی که در اوج ضلالت و پستی خود را بهترین مسلمانها میدانستند و پیشانیهاشان از پیشانی ساییدن بر زمین برای خدایی که نه خدای محمد بلکه خدای ذهن ناپاکشان بود پینه بسته بود. کورانی که از اسلام آنچه را که خود میخواستند میپذیرفتند و از اتقوا الله فقط ذکر و سجده اش را میدانستند.
و ما امید واریم و از خدا میخواهیم که ظهور عدل را دوباره ببینیم و سرهای خوارج را بر سر دار ها (خوارجی که در پشت نام مسلمانی جنایت میکنند و انسانهای بی گناه را برای عقاید احمقانه خود با بمب و ترور میکشند و خوارجی که اسلام را ملعبه دستان خویش ساخته اند تا به نوایی و ثروتی برسند) مشاهده کنیم.
پس در لیله القدر دستها را به آسمان میبریم و از او میخواهیم: اللهم عجل لولیک الفرج و از خداوند ظهور منجی اش را خواستاریم.
منبع:همشهری آنلاین
ویرایش وتلخیص:آکاایران
صبر و برد باری علی(ع) ، آن دلاور عرصه های نبرد با حاکمان و سردمداران زور و زر و تزویر ، آنچنان است که جان آدمی با آن عظمت ، با مشاهده و دریافت آن بردباری ازهم می شکافد و چاک چاک می شود . تیغ حلمت جان ما را چاک کرد
آب علمت خاک ما را پاک کرد
که نیم ، کوهم ز حلم و صبر و داد کوه را کی در رباید تند باد خشم بر شاهان شه و ما را غلام خشم را هم بستهام زیر لگام تیغ حلمم گردن خشمم زدست خشم حق بر من چو رحمت آمدست
امیر مومنان حضرت امام علی(ع) که جان عالم به فدایش باد مولا و سرور مان در باره خود می گوید:
مگر من آن کاه بی وزن و مقدارم که با تند بادهای مخالف به این سو و آن سو پرتاب می شود وبا وزش نسیمی یا تندبادی اختیارخود را از دست می دهد و به اسارت آن باد در می آید .
خشم ، سلطه طلبی و قدرت پرستی ، بر شاهان و حاکمان ظالم و خود کامه ، غلبه دارد و آنان نیز برده ناآگاه و بی اختیار آن صفات رذل و پلیدند .
شکیبایی و یرد باری دارم که با تیغ ربانی خود گردن خشمم را زده است و خشم و هیجان حیوانی به درون من راهی ندارد.برآن شده ام که صبر و تحمل را پیش بگیرم ، چونان بردباری کسی که در چشمش خس و خاشاکی فرو رود و مجرای گلویش را استخوانی بگیرد .
فَصَبَرْتُ وَ فِي اَلْعَيْنِ قَذًى وَ فِي اَلْحَلْقِ شَجًا (خطبه سوم نهج البلاغه)
ای بردگان زر و زور و تزویر خدا نابودتان کند ، قلبم را با خونابه پر کردید و سینه ام را از خشم مالامال کرده و غم های متوالی را جرعه جرعه به من خوراندید ...
قَاتَلَكُمُ اَللَّهُ لَقَدْ مَلَأْتُمْ قَلْبِي قَيْحاً وَ شَحَنْتُمْ صَدْرِي غَيْظاً وَ جَرَّعْتُمُونِي نُغَبَ اَلتَّهْمَامِ أَنْفَاساً ...( خطبه بیست هفتم نهج البلاغه )
فدای آقایی بشویم که تیغ در گلو و خار در چشم داشت
از امشب بیشتر با نهج البلاغه انس بگیریم
بیشتر درد دل آقا را بدانیم
بیشتر در راه آقا زندگی کنیم
شب بیست ویک ماه رمضان شب بزرگی است که اتفاقات بزرگی در آن رخ داده در این شب حضرت عیسی به آسمان عروج فرمودوهمچنین این شب شب عروج ملکوتی و شهادت امیرالمومنین نیز می باشد که اهیت این شب را فراوان و قدر آنرا بالا میبرد واز طرفی این شب شب تقدیر مقدرات وبه نوعی شب قدر در پیشگاه خداوند است. در این شب امیرالمومنین از این دنیای فانی رخت بربست که بیش از بیست و پنج سال تیغ در گلو و خار در چشم بودِ، ولی آیا این تیغ گلو وخار چشم درمان شد وازبین رفت؟ یا خیر پس از او به امام و حجت جانشین خود به ارث گذاشت؟ وهمینطور امام حسن مجتبی(علیه السلام) به اباعبدالله الحسین(علیه السلام) وایشان نیز به امامان بعد از خود تا برسد به محضر مقدس امام زمان(عجل الله تعالی فرجه). حال این تیغ گلو و خار چشم چیست؟ آیا تا به حال خدای ناکرده خدای ناکرده تیغی در گلویتان گیر کرده که بالا یا پایین نرود ودر همان حال خاری نیز به چشم مبارکتان باشد چه حالی است؟ یک ثانیه اش هم عذاب است. این تیغ گلو وخار چشم چیست که امیرامومنین را عذاب میداد؟ آیا مگر همان بقایای در سوخته نبود؟و حقی که از او پایمال شد توسط شیطان و اولیای شیاطین. آیا امیر المومنین علی (علیه السلام)خلافت و حکومت را برای آبادی دنیا خودش میخواست یا برای احقاق حق مظلوم و اجرای عدالت؟ آیا حضرت زهرا دنیا پرست بود و تجملاتی؟ یا چادر وصله دار میپوشید در اوج دارایی و ثروت؟ پس چرا برای احقاق حق وبرگرداندن حکومت به امیرالمومنین جانش را داد؟ اینها که اهل دنیا نبودند؟ نکته همین جاست اینها حکومت را برای دنیا نمی خواهند، بلکه حکومت وسیله ایست برای سرکوبی ظالمان و خونخواران که باید در دست اولیا ی خدا باشد نه هیچ کس دیگر. علی (علیه السلام) وقتی میدید مظلومی حقش غصب شده خاری در چشمش فرو میرفت ولی چه کند که دستانش را بسته بودند. وقتی فریاد مظلومی برای احقاق حقش توسط حاکم ظالم وهمان طاغوت خفه میشد تیغ گلویش را زخم میکرد،و... بگذریم. حالا این خار چشم وتیغ گلو اگر بیش از بیست و پنج سال مولا علی را می آزرد و بعد از آن سایر ایمه، حال این خار چشم وتیغ گلو که بسیار بسیار تیز تر هم شده بیش از یکهزار و صدو چهل و یک سال خورشیدی است که مولایمان حضرت ولیعصر(عج)را می آزارد. آیا اگر همان روز امام نزد طبیبی میرفت، نمیشد این خار و تیغ را معالجه کند تا کار به اینجا نکشد؟؟! نه خیر این کار شیعیان ومحبان مولاست ، نه هیچ طبیب و جراح دیگری، بدانید اگر همان روز مردم از ولی امرشان و جانشین پیامبر که خدا معین کرده بود حمایت میکردند وعهد خود را نمی شکستند دیگر نه تیغی بود درگلو ونه خاری در چشم. حال آیا امروز ما فقط باید همه را به گردن همان مردم آن زمان بیندازیم و بگوییم اگر پدرانمان علی (علیه السلام)را یاری میکردند این حال وروز را نداشتیم نه خیر حال، امروز وظیفه شیعیان ومحبان حضرت ولی عصر (عج) است که اورا یاری و به سوی او رو کنند تا این خار و تیغ لعنتی نابود گردد. متاسفانه ما با امروز و فردا کردن ظلم بزرگی به خودمان وسایر جوامع که سرگردان وحیران در انواع بلاها به سر میبرند و به دنبال منجی میگردند میکنیم و عامل تاخیر ظهور همین غفلتهای شیعیان است . اگر روز قیامت یکی از همین افرادی که از سرگردانی و نشناختن منجی هلاک شده جلوی شیعه ای را بگیرد وبه او بگوید چرا با ول انگاری وسهل انگاری باعث هلاکت ورنج ما دردنیا شدی در صورتی که کلید سعادت در دستان شما بود چرا آنرا آشکار نکردید؟ اگر شما در امر تلاش برای تعجیل ظهور جدی میبودید جلوی گمراهی ها وفسادها ومرگ ومیرها گرفته میشدچه پاسخی خواهیم داشت؟؟؟ آری اگر همه بخواهیم واقعا به او میرسیم . او قرار نیست هیچ وقت بیاید!! بی خودی ننشینید تاکسی بیاید باید برویم تا به او برسیم، رمز ظهور همین است . به امید اینکه بفهمیم بیچاره شده ایم ودشمنان از هر طرف ما را احاطه کرده اند و با این حال از خدا تعجیل در فرج امام زمان را بخواهیم و بدانیم فرج پس از ناامیدی است.
والسلام علیکم
یاعلی علیه السّلام
درکوی غمش گردل و دین باخته ام من دلسوخته و با غم دل ساخته ام من
جان بر کف و مستانه برون تاخته ام من چو ندید که مردانه قد افراخته ام من
با دست غم گریه در عالم پا گرفته قرآن میان رحل بستر جا گرفته
در کوچه های خاکی کوفه یتیمی مانند زینب روضه ی بابا گرفته
[FONT=arial, helvetica, sans-serif] يا علي (ع) از نگه خويش مکن نوميدم [FONT=arial, helvetica, sans-serif]گرچه از تيغ جفا غرقه بخون گرديدم ليک در سجده گه خويش خدا را ديدم
هيچ کس قدر مرا با همه قدرم نشناخت تا که در مسجد و محراب به خون غلتيدم
[h=5]نجف اشرف، پناهگاه بىپناهان [/h]اميرمؤمنان على عليه السلام پيشواى بزرگ اسلام و امام اول شيعيان جهان در سال چهلم هجرى يعنى سى سال بعد از رحلت پيامبر خاتم صلى الله عليه و آله و سلم چشم از اين دنياى مادى فروبست و روح بلندپروازش از تنگناى اين جهان به ملكوت اعلى بال و پر گشود. نشريه كوثر شماره 10 صفحه 52 مصطفى محمدى اهوازى
به دستور حضرت، فرزندانش امام حسن عليهالسلام و امام حسين عليهالسلام، بدن مطهر او را در زمين مرتفعى كه عرب به آن «نجف» مىگويد، مدفون ساختند. بدون اينكه مردم بدانند محل دفن آن حضرت كجاست.
آرى على عليهالسلام شخصيت عاليقدرى كه با زور بازوى وى كمر كفر و سطوت شرك و بت پرستى در هم شكست و با جانبازيهاى مردانهاش، تعاليم اسلام در سراسر عربستان گسترش يافت و مردم به دين خدا گرويدند، بواسطه كينه ديرينهاى كه دشمنان از وى بدل گرفته و در سينه پنهان داشته بودند، چنان از خلافت و روى كار آمدن وى نگران و ناراضى بودند كه اگر دستى به قبر او پيدا مىكردند، از تعرض به ساحت مقدس و مدفن مقدس آن حضرت خوددارى نمىنمودند.
از اين رو مدفن اميرالمؤمنان در حدود 150 سال همچنان از انظار عموم پنهان بود و فقط ائمه طاهرين و عدهاى از شاگردان مخصوص آن بزرگواران از محل دفن آن حضرت آگاه بودند، و در فرصتهايى كه دست مىداد، دور از چشم دشمنان، تربت پاك شاه مردان را زيارت مىكردند.
با اين وصف روزى هارون الرشيد در بيرون كوفه كه دشت وسيعى بود، به صيد آهو رفت. به فرمان او اطراف بيابان را قرق كردند و از هر طرف آهوان را رم مىدادند تا به تيررس خليفه قرار گيرند. ناگهان چشم هارون الرشيد به يك گله آهو افتاد و آنها را دنبال كرد، شكارچيان وى نيز تازىها و بازهاى شكارى را رها كردند كه نگذارند آهوان فرار كنند.
آهوان بسرعت از تلى بالا رفتند و در آنجا خوابيده و آرام گرفتند. شكارچيان و هارون الرشيد ديدند همين كه سگها و بازهاى شكارى نزديك بلندى مىرسند هر كدام به سويى پرت مىشوند.
آهوان بدون هيچ واهمهاى از بلندى به زير مىآمدند و همين كه سگها و بازهاى شكارى را بطرف آنها رها مىكردند به نقطه مرتفع تل بالا رفته و آسوده مىخوابيدند ولى هر بار كه سگها و بازها براى صيد آنها مىخواستند از بلندى بالا روند به طرز اسرارآميزى سقوط مىكردند.
از اين رو مدفن اميرالمؤمنان در حدود 150 سال همچنان از انظار عموم پنهان بود و فقط ائمه طاهرين و عدهاى از شاگردان مخصوص آن بزرگواران از محل دفن آن حضرت آگاه بودند.
مدفن اميرالمؤمنين عليهالسلام به دست يكى از دشمنان آن حضرت كشف شد و زيارتگاه خاص و عام گرديد. هارون و همراهان تا سه بار شاهد اين وضع بودند، شكارچيان تعجب كردند و هارون حيران ماند. هارون دستور داد براى وى خيمه زدند و سفارش كرد بروند كوفه و مردى سالخورده كه از اوضاع آن محل اطلاع داشته باشد پيدا نموده بياورند پيرمردى فرتوت از قبيله بنى اسد را پيدا كردند و نزد هارون آوردند. هارون از پيرمرد پرسيد: آيا راجع به اين نقطه اطلاعى دارد و از گذشتگان خبرى شنيده است؟
پيرمرد گفت: اگرخليفه به من تامين بدهد كه خودم و اين محل در امان باشد اطلاعى كه دارم در اختيار مىگذارم.
هارون گفت: خدا را گواه مىگيرم كه از جانب من هيچگونه صدمهاى به تو و اين محل نخواهد رسيد.
پير مرد گفت: پدرم براى من نقل كرده كه در زمان پدرش شيعيان عقيده داشتند كه اين بلندى محل حضرت اميرالمؤمنين على بن ابيطالب عليهالسلام است. خدا اينجا را حريم امن خود قرار داده است و هر كس بدان پناه برد در امان خواهد بود.
هارون تا اين را شنيد از اسب پياده شد و آب خواست و وضو گرفت و در همان نقطه به نماز ايستاد سپس خود را به زمين افكند و تا سه روز گريه و زارى كرد...
هارون دستور داد گنبدى بر آن تربت پاك بنا كردند و هر بار كه به كوفه مىآمد به زيارت آن حضرت مىرفت.
بدينگونه مدفن اميرالمؤمنين به دستيكى از دشمنان آن حضرت كشف شد و زيارتگاه خاص و عام گرديد.
منبع: پایگاه امام علی(علیه السلام)
ای خدا شیعه دلش محزون است:Sham:
از غم عشق علی مجنون است:Sham:
این همان ماتم عظمی باشد:Sham:
سحر آخر مولا باشد:Sham:
[FONT=book antiqua]این چه داغیست که جان همه را سوزانده
[FONT=book antiqua]در دل قــــبر دل فاطــــمه را ســـوزانده[FONT=book antiqua]
حسـن از هـیبت نامش جملی را انداخت
[FONT=book antiqua]باورم نیست که یک ضربه علی را انداخت
[FONT=book antiqua]شهادت مظلومانه مولي الموحدين تسليت باد
سلام ای اولین مظلوم عالم
پسـر عمّ رسـول الله خاتم
ز داغت ای امیـر آسمانها
دو چشم شیعیانت گشته زمزم
شهادت مظلومانه مولي الموحدين امام علی علیه السلام تسليت باد .
[FONT=Microsoft Sans Serif]بر روح تمام شیعیان تیغ زدند
بر مردترین مرد جهان تیغ زدند
خورشیدبه سینه، ماه برسر می زد
انگاربه فرق آسمان تیغ زدند.
[FONT=Microsoft Sans Serif]نامش به لب اهل نياز است علي
بر خلوتيان محرم راز است علي
در مسجد کوفه چون شهيدش کردند
گفتند: مگر اهل نماز است علي؟!
[FONT=microsoft sans serif]
شهادت مظلومانه مولي الموحدين امام علی علیه السلام تسليت باد .
[FONT=Book Antiqua]با آنکه امید همه هستی تو علی(ع)
[FONT=book antiqua]بر عرش خدا قائمه هستی تو علی(ع)[FONT=book antiqua]
آنقدر غریبی که خدا می داند
[FONT=book antiqua]مظلوم تر از فاطمه(س) هستی تو علی(ع)[FONT=book antiqua]
[FONT=Book Antiqua]دل را ز شرار عشق سوزاند علی(ع)
[FONT=book antiqua]یک عمر غریب شهر خود ماند علی(ع)[FONT=book antiqua]
[FONT=book antiqua]وقتی که شکافت فرق او در محراب
[FONT=book antiqua]گفتند مگر نماز می خواند علی(ع)[FONT=book antiqua]
در برج ولامهر جهان تاب علي(ع) است
[FONT=book antiqua]در شهر علوم نبي باب علي(ع) است
[FONT=book antiqua]
از اول خلقت بشر تا امروز
[FONT=book antiqua]مظلوم ترين شهيد محراب علي(ع) است[FONT=book antiqua]
شهادت مظلومانه مولي الموحدين تسليت باد
[FONT=times new roman]اصلا سفر به کرببلا احتیاج نیست... زل میزنم به عکس حرم مســـــــــــت میکنم...
امشب خدا بگشود درهای سما را
پیوسته می خواند به خود اهل دعا را
گر پهن کردی ساعتی سجاده ات را
یاد آر یاران و ببرهم نام ما را
امام صادق علیه السلام میفرمایند شیطان قدرت ندارد در قلب ادمی وسوسه کند مگر موقعی که وی از یاد خداروی گرداند.امر الهی را خوار شمارد در گناه مستقر گردد و فراموش کند که خداوند از سرش اگاهی دارد. بر اساس گفتار امام صادق نیز میتوان دریافت که علت وسوسه شیطان در اعمال خود فرد نهفته است.وتا انسان مرتکب خلافی نگردد شیطان توانایی وسوسه در قلب او را ندارد.
امام صادق علیه السلام میفرمایند خروج سفیانی از امور حتمی است. و خروج او در ماه رجب بوده از اغاز خروج تا پایان عمرش 15 ماه است. 6 ماه تمام جنگ میکند هنگامی که بر مناطق 5 گانه تسلط پیدا کرد 9 ماه حکومت میکند. ویک روز هم اضافه نمی شود.