چرا به دین نیاز داریم؟
تبهای اولیه
سلام
در برخی تاپیک های دیگر هم گاهی به این موضوع پرداخته شده ولی معمولاً بحث اصلی نبوده یا بحث به سمت موضوعی دیگر کشیده شده است، برای همین این تاپیک ایجاد شده است.
امیدوارم دوستان دیگر هم در این بحث شرکت کنند و هر یک از دیدگاه تخصصی خودشون هرچند که غیر از علوم دینی باشه به این موضوع بپردازند.
دیدگاهی که من از منظر آن به این موضوع نگاه می کنم دیدگاه هوش مصنوعی است که به لحاظ درسی یکی از گرایش های مهندسی کامپیوتر در سطح تحصیلات تکمیلی است.
من کمی در مورد این علم بحث می کنم ولی حتی وارد کلیات این علم هم نمی شوم چرا که نه ممکنه و نه لازم.:Narahat az:
اولین موضوع تعریف هوش مصنوعی است. به طور کلی هدف این علم آموزش ماشین (کامپیوتر) برای انجام اعمالی که نیاز به هوشمندی و تصمیم گیری دارند است. توجه کنید که تصمیم گیری همواره نیازمند هوشمندی نیست. به عنوان مثال به راحتی می توان یک برنامه نوشت که بتواند اعداد زوج یا فرد را تشخیص دهد ( در مورد زوج یا فرد اعلام کردن یک عدد تصمیم بگیرد). به این صورت که عدد صحیح را بر دو تقسیم کند و اگر باقیمانده صفر شد عدد را زوج بنامد و در غیر اینصورت فرد. این برنامه هوشمند نیست بلکه نویسنده آن هوشمند است. یک ماشین برای آنکه هوشمند باشد باید با یک روش ساده شروع کند و با مشاهده اشتباهات و موفقیت های خود و اصلاح روش تعیین زوج یا فرد بودن یک عدد بتواند روش صحیحی برای این کار بیابد.
اجازه دهید عامل را نیز تعریف کنیم. یک عامل با استفاده از حسگر های خود ویژگی های محیط را دریافت می کند و با استفاده از عملگر های خود محیط را تغییر می دهد و هدف آن بهبود با استفاده از معیار کارایی خود است:Gig:. در مورد انسان حسگر ها شامل چشم، گوش و... می شود و عملگرهای انسان دست، پا و ... هستند. تعریف معیار کارایی در مورد انسان قدری پیچیده است ولی در کل می توان آن را برایند رضایت از خود، امید، لذت و ... دانست.( در کل آنچه به ما می گوید آیا حالت فعلی و عملکرد ما خوب است و یا بد و به چه مقدار. همچنین این معیار انگیزه ما برای عمل است):ok:
به عنوان مثال فرض کنید یک جاروبرقی هوشمند داریم که توسط حسگرهایی می تواند بفهمد آیا در محیط زباله وجود دارد، اگر دارد در کجا است و محل فعلی دستگاه کجاست. همچنین توسط عملگر های خود می تواند به محل مورد نظر برود و آنجا را تمیز کند. همچنین فرض کنیم که جارو برقی یک معیار کارایی دارد که در حالتی که محیط تمیز است به ماشین امتیاز 0.5 می دهد و در حالتی که در محیط زباله است به ماشین امتیاز 0.5- می دهد. به این نحو اگر ماشین بخواهد کارایی اش بیشترین مقدار ممکن باشد باید همواره محیط را تمییز نگه دارد. ماشین در هر زمان بررسی می کند که کارایی اش چقدر افزایش یا کاهش یافته است و سعی می کند با اصلاح عملکرد خود، کار خود را بهبود بدهد.
سوالی که در آغاز وجود داشت این بود که آیا می توان اجازه داد ماشین خودش مقدار پاداش (0.5و0.5-) را تعیین کند. جواب این سوال خیر است چرا که در این حالت یک ماشین به سادگی ممکن است در حالتی که زباله در محیط قرار دارد به جای آنکه با یافتن بهترین مسیر و سرعت خود را به آن برساند و آن را پاک کند و یاد بگیرد چگونه بهتر عمل کند، امتیاز زمانی که محیط کثیف است نیز را برابر 0.5 قرار دهد.(تقلب) در این حالت برای ماشین اینکه چه عملی را انجام دهد. فرق نمی کند. یا 1 قرار دهد و سعی کند محیط را همواره کثیف نگهدارد.:Ghamgin:
حال فرض کنیم جاروبرقی ما دارای مشکل فنی است یا تمایلی دارد که باعث می شود خود را به دیوار بزند. سازنده گان این ماشین برای جلوگیری از اینکه ماشین به خود صدمه بزند به این عمل پاداش 1- داده اند. حال در حالت عادی ماشین سعی می کند خود را به دیوار نزند اما اگر بتواند پاداش ها را تغییر دهد در زمانی که سعی می کند بفهمد چرا معیار کارایی اش پایین است و چگونه می تواند آن را افزایش دهد به این نتیجه می رسد که اگر در این حالت(برخورد با دیوار) به جای 0.5- به خود 1 بدهد مشکل رفع می شود. در نهایت ماشین مرتباً خود را به دیوار می کوبد( عامل هوشمندی که عملکرد احمقانه نشان می دهد و در نهایت خود را نابود خواهد کرد!)
توجه کنید که این نوعی تقلب است. برای ما انسان ها با توجه به اینکه باید دارای اختیار باشیم اجازه داده شده است که بتوانیم در تصورمان از رفتار خوب و بد تا حدودی دخالت کنیم. و ما هم این کار را به بدترین نحو انجام می دهیم و به جای آنکه خود را اصلاح کنیم تعریفمان را از خوب و بد آنقدر عوض می کنیم که ما خودمان را خوب بدانیم.:Esteghfar: به همین علت است که همه ما فکر می کنیم که ما می فهمیم و سایرین نمی فهمند و اشتباه می کنند و به همین علت است که دو طرف هر جنگی خود را خوب و محق می دانندو ... . توجه کنید که این تا حدودی لازمه ی اختیار انسان نیز است.
همچنین علت آنکه یک فرد زمانی که مرتکب گناهی ( بد حجابی، دزدی، رابطه و ...) می شود به جای آنکه خود را اصلاح کند، زشتی آن عمل را نزد خود کم می کند یا برای خودش بهانه می آورد نیز همین است. در واقع سعی می کند به جای اصلاح خود که دشوار و خلاف تمایلاتش است تعریفش از خوب و بد را عوض کند تا درنهایت به هدف نهایی خود که رضایت از خود و... است برسد. حتی در این راه ممکن است منکر واقعیت هایی مثل آخرت نیز شود.
برای همین هیچ موجود هوشمندی نمی تواند برای خود یک عملی را خوب یا بد بداند( البته اگر بداند یک عمل خوب یا بد است در مورد اعمال نزدیک و مشابه آن می تواند با استدلال کورمال، کورمال در مورد خوب یا بد بودن آن به صورت غیر دقیق عمل کند) و در واقع اگر موجودی بگوید که می تواند این کار را انجام دهد در واقع هوشمندی خود را زیر سوال برده است.:Ealam:
توجه کنید که استفاده از نظر جمعی هم ممکن نیست چرا که همه دارای تمایلات یکسان هستد و پاداش یکسانی با یک عمل دریافت می کنند. همچنین اگر موجودی تمایلات یکسان با ماشین ما نداشته باشد، نمی تواند آن را و کمال آن را درک کند (مثل ماشینی که به دیوار خوردن آن را خراب نمی کند)
تا اینجا ضرورت دین برای تعیین آنکه یک عمل خوب یا بد است لازم به نظر می رسد. اما چه کسی می تواند آن را تعیین کند؟
چه کسی می تواند برای ماشین پاداش ها ( خوب یا بد بودن یک عمل و میزان خوب یا بد بودن ) را تعیین کند؟
در اینجا ما این کار را انجام دادیم چون سازندگان(ذهنی) آن ماشین بودیم. اما از آنجا که ما خودمان دارای تمایلاتی هستیم این ماشین را برای کمک به خودمان و برده گی ساختیم نه رسیدن به کمال نهایی خود هرچند که از آنجا که سلامت ماشین، کارایی و ... برایمان مفید و مهم بوده با استفاده از پاداش ها کاری کرده ایم که ماشین خود را نابود نکند، همواره به میزان کافی شارژ داشته باشد و ... .
در نهایت تنها موجودی می تواند کمال نهایی را اعطا کند که پاداش ( لذت، رنج و...) برای او معنی نداشته باشد، ماشین نتواند به آن سود یا ضرری برساند، عالم باشد ، قادر باشد و ... .
موارد بسیار دیگری مثل وجود بهشت و جهنم و دائمی بودن آنها، لزوم بعثت انبیا و ... را به راحتی می توان با توجه به ویژگی ها و تعریف موجود هوشمند اثبات نمود. همچنین مواردی که سعی می شود تا با تغییر دید مردم از خوب یا بد (مثل ادعاهای حقوق بشری) اعمالی را خوب یا بد جلوه دهند را می توان درک نمود. این را به شما وا گذار می کنم تا با فکر کردن آنها را اثبات کنید.