"البته زمانهای دیگر رو قبول ندارم . شایدم درست متوجه نشدم ."
یک موضوعی هست با نام تله پورت یا همان طی الارض متداول در زبان خودمان. معمولا برای افراد انتظار می رود. با این حال می توان اشیاء را هم منتقل نمود.انتقال در لحظه از نظر فیزیکی چندان با جابجایی در زمان فرقی ندارد. بنابراین می توان انتظار داشت که ژنها متعلق به فردی در مثلا زمان حاضر بوده که به 2000 سال پیش منتقل شده اند. البته فرایند رشد جنین عیسی هم فکر نمی کنم عادی بوده باشد.
در همان آيه سوره آل عمران، وجه شبه را خودش فرموده است، وجه شبه عبارت است از «کن فيکون» بودن اراده الهي به ايجاد يک موجود.
همه چیز از کن فیکون خداست . به تعبیری شیرین تر خداوند میخواهند بفرمایند که فکر نکنید ایجاد کننده شمایید !!! و این کن فیکون هر ناممکنی رو ممکن میسازه و امیدوار باشید !
کلام شما بوی گل و منافاتی با وجود بهشتی و وجوه مشترک این دو عزیز نداره ...
"البته زمانهای دیگر رو قبول ندارم . شایدم درست متوجه نشدم ."
یک موضوعی هست با نام تله پورت یا همان طی الارض متداول در زبان خودمان. معمولا برای افراد انتظار می رود. با این حال می توان اشیاء را هم منتقل نمود.انتقال در لحظه از نظر فیزیکی چندان با جابجایی در زمان فرقی ندارد. بنابراین می توان انتظار داشت که ژنها متعلق به فردی در مثلا زمان حاضر بوده که به 2000 سال پیش منتقل شده اند. البته فرایند رشد جنین عیسی هم فکر نمی کنم عادی بوده باشد.
تقدیر و تشکر و انشاالله مورد تحسین بزرگان
اما هر قدر فوق تخیلی نشه راحت تر پذیرفته و درک میشه ...
منظورم از تخیل وهم نیست منظورم دقیقا همون چیزیه که میتونه مارو به حقیقت نزدیک کنه
اما به هر میزانی که حقیقت و سندیت مساله بیشتر بشه برچسب تخیل کمرنگ تر میشه
و گرنه بلند پروازی و مساله فوق تخیلی میشه که کمتر کسی به اون بها میده ...
کلام شما بوی گل و منافاتی با وجود بهشتی و وجوه مشترک این دو عزیز نداره ...
ممنون. ميدونم منافاتي نداره، و خيلي هم درسته ولي اوني که در آيه کريمه مورد نظر خداوند است همون «کن فيکون» بودن است که در متن آيه عنوان شده است.
ممکنه يک معنايي، کاملاً صحيح باشد ولي از کلام برنيايد.
مثلاً شخصي ميگه: علي مانند شير است، چون شجاع است.
خب اينجا وجه شبه کاملاً مشخّص شده (علّت منصوصه) و نميشه بگيم که شايد منظور متکلّم يه چيز ديگه بوده، مثلاً دهان علي بدبو است چون دهان شير هميشه بدبو ميشه.
مجددا باید از دوستان بخواهم که در چارچوب سوال اصلی بحث کنند. اینکه قرآن حضرت مریم را هم مذکر و هم مونث خطاب کرده است، ادعای صحیحی نیست و پاسخ آن پیش از این نیز داده شد و اساسا موضوع بحث ما نیز نیست فلذا این مسئله را ادامه ندهید.
همچنین بحث بر سر چگونگی اتفاق افتادن این مسئله نیست، بحث بر سر چرایی آن بود که در مورد آن نیز بنده و دیگر دوستان نظرات خود را بیان کردند و دوستان دیگر هم اگر نظری در این مورد دارند بیان کنند.
نوشته اصلی توسط Mohammad2db
کلام شما بوی گل و منافاتی با وجود بهشتی و وجوه مشترک این دو عزیز نداره ...
ممنون. ميدونم منافاتي نداره، و خيلي هم درسته ولي اوني که در آيه کريمه مورد نظر خداوند است همون «کن فيکون» بودن است که در متن آيه عنوان شده است.
ممکنه يک معنايي، کاملاً صحيح باشد ولي از کلام برنيايد.
مثلاً شخصي ميگه: علي مانند شير است، چون شجاع است.
خب اينجا وجه شبه کاملاً مشخّص شده (علّت منصوصه) و نميشه بگيم که شايد منظور متکلّم يه چيز ديگه بوده، مثلاً دهان علي بدبو است چون دهان شير هميشه بدبو ميشه.
با نهايت احترام.
هوالعالم
خشت اول گر نهد معمار کج ...
اینا پاسخ های خوبی برای اذهان کنجکاو و صاحب علم یا مایل به علم و منطق نیست و اینطوری راه این عزیزان برای تلاش در توجیه این امور هموار نمیشه که هیچ
مسدود هم میشه ...
بذارید اینطوری بگیم
در سوره ال عمرانی که میفرمایید حرفی از کن فیکون اورده نشده
اما در سوره مبارک مریم که مربوط به تاپیک میشه چنین چیزی داریم :
هرگز براي خدا شايسته نبود فرزندي انتخاب كند، منزه است او، هر گاه چيزي را فرمان دهد ميگويد: موجود باش! آن هم موجود ميشود.
سرجمع قصد تفهیم این مطلب رو دارند که عیسی زاییده مریم است و فقط از اراده ما ! که کسی عیسی رو فرزند خدا ندونه ...
و روشنه که حرفی از به یکباره موجود شدنه عیسی مسیح در آغوش خانم مریم نبوده و نیست
همه چیز طبیعی به نظر میاد .اِلا جرقه اول مادی ایجاد نطفه !!!
اونهم برای من و شمایی که به کن فیکون خدا( یا روشن تر ازون جابجایی تخت سلیمان توسط مخلوق و کمتر از خدا) اعتقاد داریم
نباید چندان ناممکن به نظر بیاد ..
به دلیل حکمت الهی
این سوال پیش می آید که:
چه لزومی داشت که بعد از حضرت آدم یک انسان دیگر هم بدون پدر متولد شود؟
سوال دیگر اینکه:
تولد عضرت عیسی (ع) بر خلاف حضرت آدم، به وسیله ی یک مادر صورت گرفت پس آیا تولد ایشان عینا مانند حضرت آدم بوده است؟
سلام
تولد حضرت عیسی ع نتیجه تعالی خاص معنوی حضرت مردم و نشانه ای برای عالمیان بود در عظمت یک زن و مقاماتی انسانی که می تواند بدست آورد
تفاوت حضرت عیسی ع با آدم ع اینستکه آدم پدرو مادر ندارد و عیسی ع پدر ندارد
یا علیم
سوال: در تولد حضرت عیسی چه لزومی داشت که یک انسان بدون پدر متولد شود؟
پاسخ:
- خداوند حکیم است و افعال او همگی دارای حکمت هستند، بنابراین حتی اگر در مسئله ای حکمت امری بر ما معلوم نباشد، نمی توانیم اصل حکیمانه بودن آن را زیر سوال ببریم. ما باید تلاش کنیم که به درک بیشتر و عمیق تری از حکمت الهی برسیم.
- در مورد تولد حضرت عیسی(ع) باید به این مسئله توجه کرد که اصل تولد ایشان در شرایطی که حضرت مریم (س) همسری نداشتند، معجزه ای بود که نشانگر ویژگی خاص فرزندی که به دنیا آمده است بود. و از این جهت توجه مردمان آن زمان به این کودک و ویژگی خاص او جلب شد. همچنین اینکه حضرت عیسی (ع) در گهواره با مردمان سخن گفت، دلیل دیگری بر حقانیت او بود.
مجموع این معجزات، نشانه ای بود برای مردم که حقانیت پیام حضرت عیسی را دریابند.
- تولد حضرت عیسی از این جهت که ایشان پدری نداشتند، مانند حضرت آدم است و البته این تفاوت وجود دارد که حضرت عیسی مادر داشتند ولی در مورد حضرت آدم چنین نبوده است. اما
نکته ای که باید مورد توجه باشد این است که عده ای ولادت حضرت عیسی را که بدون داشتن پدر بود، انکار می کردند. در قرآن می فرماید که ولادت حضرت عیسی مانند ولادت حضرت آدم است و همچنان که آدم (ع) بدون پدر متولد شد، پس امکان آن وجود دارد که حضرت عیسی نیز بدون پدر متولد شود. این در حالی است که حضرت عیسی حداقل مادر داشت در حالیکه حضرت آدم حتی مادر نیز نداشت و اگر به چشم ظاهر بنگریم، باید خلقتش دشوارتر باشد. بنابراین هنگامی که خداوند چنین خلقتی در مورد حضرت آدم انجام داده است، خلقت حضرت عیسی (که از لحاظ داشتن مادر، آسان تر نیز به نظر می رسد ) استبعادی ندارد.
گزاره ها را در یک تقسیم بندی می توان به سه دسته تقسیم کرد: 1 گزاره های عقل پذیر 2 گزاره های عقل ستیز 3 گزاره های عقل گریز. گزاره های عقل پذیر گزاره هایی هستند که صحت آنها از منظر عقلی قابل اثبات است. گزاره های عقل ستیز گزاره هایی هستند که از منظر عقلانی قابل رد هستند. و گزاره های عقل گریز گزاره هایی هستند که نه قابل اثبات و نه قابل انکار هستند.
گزاره های دینی در دو دسته عقل پذیر و یا عقل گریز قرار می گیرند.
اصول دین (توحید، نبوت، معاد، امامت و عدل)و مسائل اساسی دین که در آنها تقلید مجاز نیست، باید به قضایای عقل پذیر منتهی شوند اما پس از پذیرش این اصول اساسی، اگر در این منابع معتبر، مطلبی بیان شد که برای ما قابل اثبات عقلی نبود و عقل گریز بود، با توجه به اثبات اولیه که برای اعتبار این منابع داریم، می توانیم آنها را بپذیریم.
به عبارت دیگر، تفاوت یک داستان خیالی و مسئله به دنیا آمدن حضرت عیسی در این است که ولادت حضرت عیسی به آن صورت، یک قضیه عقل گریز است که در یک منبع معتبر (قرآن) بیان شده است در حالیکه داستان خیالی یک قضیه عقل گریز است که در هیچ منبع معتبری ذکر نشده است. با توجه به این تفاوت و اینکه داستان ولادت در واقع مستند به دلیل با واسطه است، داستان ولادت عیسی(ع) قابل پذیرش است ولی داستانی که شما بیان کردید چنین نیست.
به طور خلاصه: مسائلی که عقل گریزند اگر دارای دلیل دیگری باشند مانند اینکه از سوی فرد یا کتاب دارای اعتبار (که اعتبارش پیش از این اثبات شده است) بیان شده باشد، قابل قبول است و این تفاوت این قضایا با اوهام و خرافات است.
اگر مطلب عقل گریزی در قرآن بیاید، وظیفه مسلمانان پذیرش آن است و این مسئله نیز غیر عقلانی نیست زیرا آنها برای اعتبار قرآن، دلیل دارند و طبق دلیل عمل می کنند.
جناب اين رو جناب رؤوف پاسخ دادند و ديگه جا نداره از من بپرسيد، مگر اينکه قصد ديگري همچون مراء و جدال داشته باشيد.
در مورد انعام هم با اينکه ربطي به موضوع ندارد ولي جوابش اين است که:
تذکير ضمير به اعتبار «جمع» است و تأنيث آن به اعتبار «جماعة»، و همچنانکه در ادبيّات گفته شده، هر دو وجه جائز است.
إيّاکم والمراء والجدال.
در همان آيه سوره آل عمران، وجه شبه را خودش فرموده است، وجه شبه عبارت است از «کن فيکون» بودن اراده الهي به ايجاد يک موجود.
"البته زمانهای دیگر رو قبول ندارم . شایدم درست متوجه نشدم ."
یک موضوعی هست با نام تله پورت یا همان طی الارض متداول در زبان خودمان. معمولا برای افراد انتظار می رود. با این حال می توان اشیاء را هم منتقل نمود.انتقال در لحظه از نظر فیزیکی چندان با جابجایی در زمان فرقی ندارد. بنابراین می توان انتظار داشت که ژنها متعلق به فردی در مثلا زمان حاضر بوده که به 2000 سال پیش منتقل شده اند. البته فرایند رشد جنین عیسی هم فکر نمی کنم عادی بوده باشد.
هوالعالم
همه چیز از کن فیکون خداست . به تعبیری شیرین تر خداوند میخواهند بفرمایند که فکر نکنید ایجاد کننده شمایید !!! و این کن فیکون هر ناممکنی رو ممکن میسازه و امیدوار باشید !
کلام شما بوی گل و منافاتی با وجود بهشتی و وجوه مشترک این دو عزیز نداره ...
تقدیر و تشکر و انشاالله مورد تحسین بزرگان
اما هر قدر فوق تخیلی نشه راحت تر پذیرفته و درک میشه ...
منظورم از تخیل وهم نیست منظورم دقیقا همون چیزیه که میتونه مارو به حقیقت نزدیک کنه
اما به هر میزانی که حقیقت و سندیت مساله بیشتر بشه برچسب تخیل کمرنگ تر میشه
و گرنه بلند پروازی و مساله فوق تخیلی میشه که کمتر کسی به اون بها میده ...
ممنون. ميدونم منافاتي نداره، و خيلي هم درسته ولي اوني که در آيه کريمه مورد نظر خداوند است همون «کن فيکون» بودن است که در متن آيه عنوان شده است.
ممکنه يک معنايي، کاملاً صحيح باشد ولي از کلام برنيايد.
مثلاً شخصي ميگه: علي مانند شير است، چون شجاع است.
خب اينجا وجه شبه کاملاً مشخّص شده (علّت منصوصه) و نميشه بگيم که شايد منظور متکلّم يه چيز ديگه بوده، مثلاً دهان علي بدبو است چون دهان شير هميشه بدبو ميشه.
با نهايت احترام.
با سلام خدمت دوستان گرامی
مجددا باید از دوستان بخواهم که در چارچوب سوال اصلی بحث کنند. اینکه قرآن حضرت مریم را هم مذکر و هم مونث خطاب کرده است، ادعای صحیحی نیست و پاسخ آن پیش از این نیز داده شد و اساسا موضوع بحث ما نیز نیست فلذا این مسئله را ادامه ندهید.
همچنین بحث بر سر چگونگی اتفاق افتادن این مسئله نیست، بحث بر سر چرایی آن بود که در مورد آن نیز بنده و دیگر دوستان نظرات خود را بیان کردند و دوستان دیگر هم اگر نظری در این مورد دارند بیان کنند.
موفق باشید
هوالعالم
خشت اول گر نهد معمار کج ...
اینا پاسخ های خوبی برای اذهان کنجکاو و صاحب علم یا مایل به علم و منطق نیست و اینطوری راه این عزیزان برای تلاش در توجیه این امور هموار نمیشه که هیچ
مسدود هم میشه ...
بذارید اینطوری بگیم
سرجمع قصد تفهیم این مطلب رو دارند که عیسی زاییده مریم است و فقط از اراده ما ! که کسی عیسی رو فرزند خدا ندونه ...در سوره ال عمرانی که میفرمایید حرفی از کن فیکون اورده نشده
اما در سوره مبارک مریم که مربوط به تاپیک میشه چنین چیزی داریم :
و روشنه که حرفی از به یکباره موجود شدنه عیسی مسیح در آغوش خانم مریم نبوده و نیست
همه چیز طبیعی به نظر میاد .اِلا جرقه اول مادی ایجاد نطفه !!!
اونهم برای من و شمایی که به کن فیکون خدا( یا روشن تر ازون جابجایی تخت سلیمان توسط مخلوق و کمتر از خدا) اعتقاد داریم
نباید چندان ناممکن به نظر بیاد ..
به دلیل حکمت الهی
این سوال پیش می آید که:
چه لزومی داشت که بعد از حضرت آدم یک انسان دیگر هم بدون پدر متولد شود؟
سوال دیگر اینکه:
تولد عضرت عیسی (ع) بر خلاف حضرت آدم، به وسیله ی یک مادر صورت گرفت پس آیا تولد ایشان عینا مانند حضرت آدم بوده است؟
سلام
تولد حضرت عیسی ع نتیجه تعالی خاص معنوی حضرت مردم و نشانه ای برای عالمیان بود در عظمت یک زن و مقاماتی انسانی که می تواند بدست آورد
تفاوت حضرت عیسی ع با آدم ع اینستکه آدم پدرو مادر ندارد و عیسی ع پدر ندارد
یا علیم
سوال:
در تولد حضرت عیسی چه لزومی داشت که یک انسان بدون پدر متولد شود؟
پاسخ:
- خداوند حکیم است و افعال او همگی دارای حکمت هستند، بنابراین حتی اگر در مسئله ای حکمت امری بر ما معلوم نباشد، نمی توانیم اصل حکیمانه بودن آن را زیر سوال ببریم. ما باید تلاش کنیم که به درک بیشتر و عمیق تری از حکمت الهی برسیم.
- در مورد تولد حضرت عیسی(ع) باید به این مسئله توجه کرد که اصل تولد ایشان در شرایطی که حضرت مریم (س) همسری نداشتند، معجزه ای بود که نشانگر ویژگی خاص فرزندی که به دنیا آمده است بود. و از این جهت توجه مردمان آن زمان به این کودک و ویژگی خاص او جلب شد. همچنین اینکه حضرت عیسی (ع) در گهواره با مردمان سخن گفت، دلیل دیگری بر حقانیت او بود.
مجموع این معجزات، نشانه ای بود برای مردم که حقانیت پیام حضرت عیسی را دریابند.
- تولد حضرت عیسی از این جهت که ایشان پدری نداشتند، مانند حضرت آدم است و البته این تفاوت وجود دارد که حضرت عیسی مادر داشتند ولی در مورد حضرت آدم چنین نبوده است. اما
نکته ای که باید مورد توجه باشد این است که عده ای ولادت حضرت عیسی را که بدون داشتن پدر بود، انکار می کردند. در قرآن می فرماید که ولادت حضرت عیسی مانند ولادت حضرت آدم است و همچنان که آدم (ع) بدون پدر متولد شد، پس امکان آن وجود دارد که حضرت عیسی نیز بدون پدر متولد شود. این در حالی است که حضرت عیسی حداقل مادر داشت در حالیکه حضرت آدم حتی مادر نیز نداشت و اگر به چشم ظاهر بنگریم، باید خلقتش دشوارتر باشد. بنابراین هنگامی که خداوند چنین خلقتی در مورد حضرت آدم انجام داده است، خلقت حضرت عیسی (که از لحاظ داشتن مادر، آسان تر نیز به نظر می رسد ) استبعادی ندارد.
گزاره ها را در یک تقسیم بندی می توان به سه دسته تقسیم کرد: 1 گزاره های عقل پذیر 2 گزاره های عقل ستیز 3 گزاره های عقل گریز. گزاره های عقل پذیر گزاره هایی هستند که صحت آنها از منظر عقلی قابل اثبات است. گزاره های عقل ستیز گزاره هایی هستند که از منظر عقلانی قابل رد هستند. و گزاره های عقل گریز گزاره هایی هستند که نه قابل اثبات و نه قابل انکار هستند.
گزاره های دینی در دو دسته عقل پذیر و یا عقل گریز قرار می گیرند.
اصول دین (توحید، نبوت، معاد، امامت و عدل)و مسائل اساسی دین که در آنها تقلید مجاز نیست، باید به قضایای عقل پذیر منتهی شوند اما پس از پذیرش این اصول اساسی، اگر در این منابع معتبر، مطلبی بیان شد که برای ما قابل اثبات عقلی نبود و عقل گریز بود، با توجه به اثبات اولیه که برای اعتبار این منابع داریم، می توانیم آنها را بپذیریم.
به عبارت دیگر، تفاوت یک داستان خیالی و مسئله به دنیا آمدن حضرت عیسی در این است که ولادت حضرت عیسی به آن صورت، یک قضیه عقل گریز است که در یک منبع معتبر (قرآن) بیان شده است در حالیکه داستان خیالی یک قضیه عقل گریز است که در هیچ منبع معتبری ذکر نشده است. با توجه به این تفاوت و اینکه داستان ولادت در واقع مستند به دلیل با واسطه است، داستان ولادت عیسی(ع) قابل پذیرش است ولی داستانی که شما بیان کردید چنین نیست.
به طور خلاصه: مسائلی که عقل گریزند اگر دارای دلیل دیگری باشند مانند اینکه از سوی فرد یا کتاب دارای اعتبار (که اعتبارش پیش از این اثبات شده است) بیان شده باشد، قابل قبول است و این تفاوت این قضایا با اوهام و خرافات است.
اگر مطلب عقل گریزی در قرآن بیاید، وظیفه مسلمانان پذیرش آن است و این مسئله نیز غیر عقلانی نیست زیرا آنها برای اعتبار قرآن، دلیل دارند و طبق دلیل عمل می کنند.