چیکار کنم پدر دختر راضی بشه؟
تب‌های اولیه
با سلام به همه کارشناسان و کاربران محترم سایت.
یکی از دوستام یه سوالی از من کرد و من یه جواب هایی بهش دادم اما بهش اینجا رو هم معرفی کردم که بیاد و سوالش رو مطرح کنه و پاسخ کارشناسان و مشاوران محترم سایت و همچنین کاربران سایت رو هم بشنوه از اونجایی که خیلی به اینترنت و اینجور مسائل سر نمیزنه خودشو راحت کرد و از من خواست که سوالش رو نقل قول کنم. منم عین سوال رو بدون هیچ گونه دخل و تصرف نقل قول میکنم. در ادامه هم اگر سوالی براش پیش بیاد از طریق بنده مطرح خواهد کرد. با تشکر
" سلام
جوانی هستم 28 ساله که مدتی پیش به خواستگاری دختری متدین و چادری با خانواده ای خوب و صمیمی رفتم. در همان جلسه اول مهر دختر به دلم افتاد و این موضوع برای دختر و مادرش هم همین گونه بود. هم خانواده ما اونا رو پسندیدند و هم خانواده اونا. سه جلسه خواستگاری انجام شد و تفاهمات بسیار زیاد بود. اما پس از جلسه سوم دختر برای اولین بار مطرح کرد که پدرش مخالف است. بعد از آن جلسه چندین بار پدرم با پدرشون، مادرم با مادرشون و من هم با پدرشون صجبت کردیم ولی متاسفانه پدرشون به شدت مخالف بودند. اگر چه منو پسندیده بود ولی قائل به این بود که "دخترم هنوز درست نمیتونه تصمیم بگیره و ممکنه اگه ما براش تصمیم نگیریم و بعد از ازدواج پشیمون بشه اون وقت همه چیز رو از چشم ما ببینه و بگه که شما باید منو راهنمایی می کردید." اینم بگم که پدرش یه خواهر داره که ظاهرا طلاق گرفته خواهر مادرش هم ( یعنی خاله دختر ) طلاق گرفته و حالا پدر از اینکه دخترش عاقبت به خیر نشه تا حدود زیادی ترسیده و این باعث شده بگه اگه دخترم رو میخواید باید حداقل تا لیسانسش رو میگیره صبر کنید. یعنی حداقل دو سال. سن دختر 20 سال هست. حالا از طرفی یه دختر خوب و متدین و خانواده دار در رو به روی من قرار گرفته و نمیتونم به راحتی ازش بگذرم ( و البته دو طرفه هست این خواستن ) و از طرف دیگه دو سال برای منی که همین الان هم احساس میکنم سن ازدواجم داره میگذره خیلی زمانی طولانی هست.
یکبار هم تلفنی و یکبار هم در محل کار پدرش با پدر دختر صحبت مفصل کردم ولی متاسفانه هر چقدر تلاش کردم در عین اینکه فوق العاده مهربون و با احترام با من رفتار کردند ولی با امر ازدواج دخترشون مخالف بودند.
لطفا راهنمایی کنید چطوری میتونم دل پدر این دختر رو نرم کنم.
ممنون
[=Times New Roman]
از اينکه تا اين حد به فکر زندگي و سعادتمندي دوستتان هستيد بسيار خوشحاليم. ازادامه اين پست خطاب ما به خود دوستتان است و لازم است مزالب را بطور دقيق به سمع ونظر ايشان برسانيد.
برادر گرامي !
ما به شما کاملا حق مي دهيم زيرا مورد خوب و مناسبي براي تشکيل زندگي مشترکتانپيدا کرده ايد و احساس مي کنيد ايشان ملاک هاي لازم براي يک همسر خوب را دارند.
با توجه به مخالفت پدرشان چند راه به ذهن مي رسد.
در درجه اول بايد به ايشان حق دهيد چون به هر حال نگران زندگي فرزندشان هستند وبخاطر طلاق هاي اطرافيان مقداري مارگزيده شده اند و از ريسمان سياه و سفيد[="Tahoma"] [="B Mitra"] مي ترسند.
در گام اول مي توانيد از کساني را که تاثير زيادي روي ايشان دارند استفاده کنيدمثلا ببينيد که در فاميلشان ايشان از چه کسي حرف شنوي دارد و چه کسي مي تواندايشان را راضي کند.
در گام دوم بايد ديد ايشان روي چه مسئله اي بسيار حساسيت دارند يا به اصطلاح رگخواب ايشان چيست. مثلا اگر روي تحصيل دختر زياد پافشاري مي کنند تعهد کنيد که باادامه تحصيل بعد از ازدواج مخالف نيستيد.يا حتي مي توانيد بگوييد که عقدي بين ماخوانده شود اما تا پايان درسشان در دوران نامزدي به سر مي بريد.
در گام سوم اگر هيچکدام از اين موارد جواب نداد و احساس ميکنيد به موردي کهفرموديد وابسته هستيد و حاضر نيستيد ايشان را با هيچ موردي عوض کنيد پس چاره اي جزصبر کردن تا زمان تعيين شده نداريد. البته ابتدا بايد جواب مثبت قطعي را از خودخانواده دختر و مخصوصا پدر ايشان بگيريد.[="Tahoma"]
[="Tahoma"][="Teal"]به نام خدا
سلام
در خواست كنيد دختر خانوم بر ازدواج با شما پافشاري كنند.
ومن الله توفيق[/]
سلام
برای اینکه ایشون بتونه پدر طرف رو راضی کنه باید علت اصلی مخالف ایشون رو بدونه. اگه علت اصلی همینی باشه که در ظاهر میگه یعنی چون فکر میکنه هنوز ازدواج برای دختر خانم زوده و ثباتی در تصمیم گیری نداره نباید ازدواج کنه، در این صورت میتونن بهش بگن اولا 20 سال سنی نیست که طرف چنین ثباتی رو نداشته باشه نمونش هم افراد زیادی هستن که در این سن ازدواج کردن و موفق هم بودن ثانیا اگه شما نگران تصمیم نادرست دخترتون هستید باید کمکش کنید که تصمیم عاقلانه ای برای ازدواج بگیره نه اینکه کلا از ازدواج در این شرایط منعش کنید چون ایشون دو سال دیگه هم باز به کمک و تجربه شما برای انتخاب همسر نیاز خواهد داشت و چیزی عوض نمیشه. بعلاوه اینکه ازدواج یه سری ملاک های خاص خودش رو داره که احتمال خطا در انتخاب رو کاهش میده. لذا اگه شما کمکش کنین که مطابق اون ملاک های فرد مورد نظرش رو انتخاب کنه بهتر از اینه که الان بدون دلیل از ازدواج منعش کنین.
اگه به صورت منطقی راضی نشدن و شما(خطاب به سوال کننده اصلی) هم فکر میکنی طرف ارزشش رو داره، میتونین برای راضی کردن پدر ایشون از فردی استفاده کنین که روی ایشون نفوذ داره و حرفش رو قبول میکنه. اگه باز هم راضی نشد اصرار شما روی این ازدواج از طریق خواستگاری های مکرر و فرستادن واسطه میتونه در ر اضی شدنش موثر باشه.
البته این کارها در صورتیه که ایشون اصل ازدواج شما با دخترش رو قبول نکنه ولی اگه قبول کرد که شما مال هم باشین ولی دو سال صبر کنین تا درسش تموم شه در این صورت ارزش صبر کردن رو داره اما اگه هیچ قولی نداد و اقدامی مبنی برای رسمی شدن این ازدواج نکرد، بهتره بیخیال این ازدواج بشین چون هیچ ضمانتی برای اینکه بعد از دو سال به شما جواب مثبت بدن وجود نداره و این مسئله به ضرر شماست.
همه این موارد در صورتی بود که علت اصلی مخالفت همینی باشه که گفته ولی ممکن هم هست این طور نباشه و مخالفت اونها به این خاطر باشه که شما رو نپسندیدن. حتی ممکنه خود طرف هم موافق نباشه ولی چون روشون نمیشه جواب رد بدن پدرش رو بهونه قرار دادن. برای اینکه این رو بفهمی میتونی از یه واسطه مورد اعتماد استفاده کنی تا بره علت اصلی رو جوبا بشه البته باید طوری برخورد نکنه که بفهمن از طرف شما رفته چون در این صورت باز هم ممکنه علت اصلی رو کتمان کنن.
پیروز و سربلند
موفق و خوشبخت باشيد.
ومن الله توفيق
پیروز و سربلند
با سلام و عرض ادب به خدمت همه دوستانی که در این موضوع دوست بنده را با پاسخگویی و صلوات همراهی فرمودند با کمال خوشحالی باید بگم که همین الان دوستم اعلام کرد خوشبختانه پدر دختر با این ازدواج موافقت کردند. دوستم هم که این سایت رو خیلی برای خودش خوش یمن دیده از من خواست که از همین تریبون مراتب تشکر خودش رو به عرض همه دوستان برسونه.
خدا به همه بانیان خیری که این سایت رو طراحی و مدیریت می کنن اجر دو جهانی عطا فرماید ان شاء الله.
به امید خوشبختی تمامی جوانان
یا علی
از من خواست که از همین تریبون مراتب تشکر خودش رو به عرض همه دوستان برسونه.
خواهش میکنم وظیفه بود. البته من فقط نیت کمک داشتم.
شيريني يادتون نره
شیرینی رو چطوری بهتون برسونه بنده خدا؟ حتما منظورتون شیرینی معنوی هست.:Hedye:
حالا بگین بیاد ی تایپیک بزنه:چگونه پدر دختران را راضی کنیم؟!
به قول ما : دیدمش میگمش:Khandidan!:
انشاالله که خوشبخت بشند و بدون هیچ مشکلی زندگیشونو شروع کنند .
اما یه سئوال از خود شما دارم آیا راهنمایی دوستان رو به گوششون رسوندید و
دوستتون از اون راهنمایی ها استفاده کرد یا اینکه بخت باهاش یار بوده و یک دفعه
همه چی به خیر گذشته ؟
انشاالله که خوشبخت بشند و بدون هیچ مشکلی زندگیشونو شروع کنند .
اما یه سئوال از خود شما دارم آیا راهنمایی دوستان رو به گوششون رسوندید و
دوستتون از اون راهنمایی ها استفاده کرد یا اینکه بخت باهاش یار بوده و یک دفعه
همه چی به خیر گذشته ؟
راستش اصلا فرصت نشد که این راهنمایی ها رو به کار ببنده. خودمم از اینکه پدر دختر به سرعت راضی شد شوکه شدم. ولی به هر حال توصیه های دوستان بسیار ارزشمندست.
با سلام به همه کارشناسان و کاربران محترم سایت.یکی از دوستام یه سوالی از من کرد و من یه جواب هایی بهش دادم اما بهش اینجا رو هم معرفی کردم که بیاد و سوالش رو مطرح کنه و پاسخ کارشناسان و مشاوران محترم سایت و همچنین کاربران سایت رو هم بشنوه از اونجایی که خیلی به اینترنت و اینجور مسائل سر نمیزنه خودشو راحت کرد و از من خواست که سوالش رو نقل قول کنم. منم عین سوال رو بدون هیچ گونه دخل و تصرف نقل قول میکنم. در ادامه هم اگر سوالی براش پیش بیاد از طریق بنده مطرح خواهد کرد. با تشکر
" سلام
جوانی هستم 28 ساله که مدتی پیش به خواستگاری دختری متدین و چادری با خانواده ای خوب و صمیمی رفتم. در همان جلسه اول مهر دختر به دلم افتاد و این موضوع برای دختر و مادرش هم همین گونه بود. هم خانواده ما اونا رو پسندیدند و هم خانواده اونا. سه جلسه خواستگاری انجام شد و تفاهمات بسیار زیاد بود. اما پس از جلسه سوم دختر برای اولین بار مطرح کرد که پدرش مخالف است. بعد از آن جلسه چندین بار پدرم با پدرشون، مادرم با مادرشون و من هم با پدرشون صجبت کردیم ولی متاسفانه پدرشون به شدت مخالف بودند. اگر چه منو پسندیده بود ولی قائل به این بود که "دخترم هنوز درست نمیتونه تصمیم بگیره و ممکنه اگه ما براش تصمیم نگیریم و بعد از ازدواج پشیمون بشه اون وقت همه چیز رو از چشم ما ببینه و بگه که شما باید منو راهنمایی می کردید." اینم بگم که پدرش یه خواهر داره که ظاهرا طلاق گرفته خواهر مادرش هم ( یعنی خاله دختر ) طلاق گرفته و حالا پدر از اینکه دخترش عاقبت به خیر نشه تا حدود زیادی ترسیده و این باعث شده بگه اگه دخترم رو میخواید باید حداقل تا لیسانسش رو میگیره صبر کنید. یعنی حداقل دو سال. سن دختر 20 سال هست. حالا از طرفی یه دختر خوب و متدین و خانواده دار در رو به روی من قرار گرفته و نمیتونم به راحتی ازش بگذرم ( و البته دو طرفه هست این خواستن ) و از طرف دیگه دو سال برای منی که همین الان هم احساس میکنم سن ازدواجم داره میگذره خیلی زمانی طولانی هست.یکبار هم تلفنی و یکبار هم در محل کار پدرش با پدر دختر صحبت مفصل کردم ولی متاسفانه هر چقدر تلاش کردم در عین اینکه فوق العاده مهربون و با احترام با من رفتار کردند ولی با امر ازدواج دخترشون مخالف بودند.
لطفا راهنمایی کنید چطوری میتونم دل پدر این دختر رو نرم کنم.
ممنون
دو نکته لازم به گفتنه اولا فاصله سنیتون زیاده
دوما دختری که خواهرش و خاله اش طلاق گرفتن نشون میده ایراد از خودشونه و مطمئنا همین دختر هم بعدا از تو طلاق خواهد گرفت البته شاید
با سلام و ضمن تشکر از همه دوستاني که دوستمان را در گرفتن رضايت ياري کردند. اميدواريم همواره اين زوج در کنار هم خوشبخت باشند و يک عمر با نشاط و سرسبزي زندگي کنند.
اما قابل توجه دوستان ديگه اينکه اگر همه ما اراده کافي براي رسيدن به اهدافمان را داشته باشيم قطعا موفق خواهيم شد. بينيد اين دوستمان چون واقعا مورد را پسنديده بود براي رسيدن به او پافشاري کرد ما هم براي رسيدن به اهدافمان بايد تلاش کنيم.
موفق و سربلند باشيد.