خسته شدم از مجردی!!!

کارشناس بحث: استاد صابر

سلام ...
هر وقت تونستی یک دونه پراید بخری ... اونوقت فکر ازدواج کردن رو بکن ... امسال 10 میلیون تومن هست ... دو ماه بعد 14 میلیون ... چهار ماه بعد 16 میلیون ... یک سال بعد 30 میلیون ... فکر میکنم تا 5 سال دیگه که شما میخواین ازدواج کنین .... قیمتش به 500 میلیون برسه ... پس از الان پول کنار بزار ...

سوره ی مبارکه ی نور/آیه ی کریمه ی 32:
وَأَنكِحُوا الْأَيَامَىٰ مِنكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ ۚ إِن يَكُونُوا فُقَرَ‌اءَ يُغْنِهِمُ اللَّـهُ مِن فَضْلِهِ ۗ وَاللَّـهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ
مردان و زنان بی‌همسر خود را همسر دهید، همچنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را؛ اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بی‌نیاز می‌سازد؛ خداوند گشایش‌دهنده و آگاه است!

سلام
کارشناس عزیز ، به نظر بنده حلقه ی مفقوده ای بهش اشاره کردین چیزی جز شرایط مناسب اقتصادی نیست. بیایید با خودمون روراست باشیم و آرمانی فکر نکنیم. امیدوارم قبول کنید که حتی اگر این رسوم و تشریفات و سخت گیری های ازدواج هم کلا از بین برود و دختر و پسر مثل انسانهای 1400 سال پیش با امکانات اولیه زندگی خود رو شروع کنند، باز هم سیر کردن شکم که یک نیاز اولیه ی هر انسانی هست در این شرایط کار آسونی نیست!!!
جوون ایرانی تا 23 یا 25 سالگی دنبال کسب مدرک دانشگاهیه و بعدشم دو سال باید بره سربازی و تازه بیاد بیرون ببینه خدا چی میخواد!
من با خوش خیالی جلو رفتن در ازدواج مخالفم. بسیار هستند جوونایی که ازدواج کردند و الان توش موندند و آبروشون جلو همه رفته.

البته کاملا مشخصه که این عدم امکان ازدواج په بحران جنسی شدید رو تو جامعه ما ایجاد کرده و به راحتی حل نمیشه. بدیهیه که ازدواج حیاتیه ولی وقتی نمیشه چاره چیه؟
من خودم وقتی تو محیط جامعه از دسته گل هایی که بعضی جوونها به آب میدن مطلع میشم واقعا تعجب میکنم و میرم تو شوک! با خودم میگم نگاه کن اینی که تو اوج جوونی و طراوت باید دستش تو دست یه آدم خوب باشه به خاطر نداشتن همسر به چه راههایی میرن و چه کارهایی میکنند.
این درک من از جامعه بود .به نظر شما این حلقه ی مفقوده چیه؟

[="Arial"][="Black"]سلام خب قبول دارم ازدواج کردن خوبه , آدم از مجردی کة خسته میشه به فکر ازدواج میفته اما از متاهلی خسته شد چیکار کنه ? بنظر من تنهایی و نیاز جنسی داشتن انگیزه ای نیست که بشه باهاش تا آخر عمر زندگی.کرد
بعدش به هر.حال بعد دو سه سال زندگی پای یه بچه هم وسط میاد الان میگن هر که دندان دهد نان هم دهد خب قبول ولی پول کلاس زبان و کامپیوتر و القرآن و مدرسه چجوری میشه ?
من واقعا این رو با چشم های خودم دیدم که قبل ازدواج هیچی نداشتن اما حالا وضعشون خوبه,
دوست عزیز خب مگه غیر از اینه که خدا گفته اونایی که امکان ازدواج ندارن تقوا پیشه کنند من بی نیازشون می کنم خب از خدا این رو.بخواه
بنظر من حلقه مفقوده بی اعتمادی تو این دوره و.زمونه نمیشه اعتماد کرد چون هر کسی با یه قصد و.نیتی میادش[/]

زندگی ها هم به جز 3-4 ماه اول که :hamdel: بر مغز حاکم هست :Gig: بقیه اش در بیش از 90 درصد مواقع روحیه فداکاری از بین میره و طلب کار میشن از همدیگه و منجر به طلاق میشه (از نوع طلاق عاطفی). البته اگه سربازی رو رد کردید میتونید به پشتوانه ی پدر، عمو یا ... ازدواج کنید و به مامان بگید یه دختر خوب واسه تون نشون کنه و عقد کنید ولی 2 حالت داره: یا باید قید ارشد رو بزنید و کار کنید و به زندگی خودتون برسید یا حین تحصیل کار هم کنید و به زندگی با همسر هم برسید. در هردو حالت هم کار لازمه هم دادن حق همسر (کلا بی خیالی های دوران مجردی باید فراموش بشه). و اگر تصمیم بر ازدواج داشتید حتما طوری قول و قرار بگذارید که بتونید ادا کنید وگرنه یهو سر رو برمیگردونید میبینید کلی شروط ضمن عقد و مهریه عند المطالبه و ... رو قول دادید حواستون نبوده!

موفق باشید

حرف شما متینه ولی باید مسایل مختلف رو کنار هم بذاریم بعد تحلیل کنیم. اینکه بعضی از مسئولین بی کفایت بودن که قیمتها اینچنین شود. این که پدر و مادر ها چشم و هم چشمی شون زیاد شده و سبب بالا رفتن سن ازدواج شده. یک رفیقی دارم خونوادشون قبل اینکه پسرشون به سن ازدواج برسه کلی جوننای فامیلشونو تشویق به ازدواج میکردند و کلی بقول خودشون روشنفکر بودن که زندگی اول سختی داره و... و برای بچه های فامیل استین بالا میزدن ولی حالا که به بچه خودشون رسیده انگار نه انگار سن ازدواجشه. رفیقم بعضی وقتا تو دردلاش متاسفانه حرفای بدی به والدینش میزنه (البته کار ندارم حرفای رفیقم بده و نباید گفته بشه) ولی این حرفا ثمره رفتار والدینشه.
یک بحث دیگم مربوط به امتحان الهیه (که البته این امتحان الهی شاید به وسیله همون بی کفایتی بعضی مسولین و چشم و همچشمی والدین بوجود اومده) . شما در نظر بگیر در هر دوره زمانی جوونا به یک طریق امتحان شدن. مثلا خیلیا امر ازدواج رو در زمان های قدیم مثال میزنن ولی به این امر توجه نمیکنن اون زمان با اینکه زود ازدواج میکرن و خوبم بوده ولی بطریق دیگه جونا تحت امتحان الهی بودن مثلا مرگ و میر بچه هاشون واقعا زیاد بوده حداقل سمت ما اینجوری بوده) ولی الان امتحان جوونا بطریق دیر ازدواج کردنشونه یعنی اونایی که توانایی مالی و اقتصادی ندارن و نمیتونند ازدواج کنند به این طریق امتحان میشن.
یعنی نباید فک کرد قدیما گل و بلبل بوده. البته هر چی پیش میریم نگه داشتن ایمان مثل گلوله اتیش تو دسته (حدیث)
البته نظر شخصیه منه.

[="Arial"][="Black"]استاد یه سوال دارم چه انگیزه هایی برای ازدواج خوبه?[/]

[="Arial"][="Black"]سلام خب با توجه به این نمودار اینا انگیزه های غلط هستن خب من میگم انگیزه های درست چیا هستن
[/]

البته موارد بالا کاملا غلط نیستا!؟ چه بسا خیلی ها معیارهای درستی برای ازدواج داشتن ولی همین مواردی که شما ذکر کردین کارشون رو پیچیده کرد و به جدایی ختم شد. فکر کنم یه سرچی تو انجمن بکنید به سوالات مشابه زیادی بر بخورید.

یک نفر رو می شناسم که بعد از 8 سال زندگی و داشتن یک پسر 7 ساله طلاق گرفت . فقط به این خاطر که اولا" تعاونی خراب شده مسکن مهر پولشونو

بالا کشید و تنها پس اندازشونو از دست دادند و با بالا رفتن اجاره خونه ها نتونستند مستقل باشند واون پسر مجبور بود با پدرومادرش زندگی کنه و اون خانم

نتونست تحمل کنه وخیلی راحت جدا شدند . خب این یه نمونه از زندگی که در ابتدا به فکر مال و منال نبودند اما فکر میکنید اون عشق وشور اول زندگی همیشه

ادامه پیدا میکنه ؟ وقتی تب و تابش بخوابه تازه به فکر سختی های زندگی میوفتند . به نظر من پسر تازمانی که به خودش مطمئن نشده که میتونه یک زندگی حتی

ساده رو بچرخونه نباید تن با ازدواج بده .

ازدواج امر مقدسیه که نباید انجامش داد.
تمام

سلام...

آدم خودش بدبخته بره یکی دیگه رو هم بدبخت کنه؟ خدا رو خوش میاد؟
در تناقضی بس ناجوانمردانه شاعر میفرماید:
گر دست فتاده ای بگیری مردی ..... زن صیغه کنی به وقت پیری مردی
تا جوونی بشین زندگیتو بکن یعنی در واقع خوش بگذرون بعدش دیگه همون که شاعر فرمود.
والا ما دستمون به دهنمون میرسه، خدای نکرده مشکل نداریم از این لحاظ و ناقص الهیکل مادرزاد نیستیم. ولی آدم باید غذا داشته باشه بذاره دهن خودش یا نه؟ دست خالی به دهن رسیدن که فایده نداره

[="Tahoma"][="Teal"]

سلام:Gol:
من با استاد صابر موافقم.
راستش خیلی ناراحتم، من که دخترم چه گناهی کردم که حق انتخاب ندارم و فقط باید منتظر بمونم تا انتخاب بشم؟
منم نیاز به ازدواج دارم؛ برای اینکه به خدا نزدیک تر بشم، از فکرای منفی که گاهی ذهنمو درگیر میکنه و منو از خدا دور میکنه، دور بشم و یه زندگی خوب داشته باشم
الان پسرها میگن که بخاطر مسائل اقتصادی و.. نمیشه ازدواج کرد
درصورتی که دخترایی هستند مثل من که توقع زیادی ندارن و فقط به دنبال یه فرد مومن و معتقد هستند:Shekastan Del:

بنظر من دو نفر که شرایط مالی . کاری مناسبی ندارن عقد کنن و چند سال نامزد باشن هم نیازشون برطرف میشه هم فرصت دارن واسه ساختن یه زندگی:ok:

شماهم باید این کارو بکنی:
زوجی که به دنبال اسپانسر برای عروسی می گردند

http://www.yjc.ir/fa/news/4965633/%D8%B2%D9%88%D8%AC%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%A8%D9%87-%D8%AF%D9%86%D8%A8%D8%A7%D9%84-%D8%A7%D8%B3%D9%BE%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%B1-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D8%B1%D9%88%D8%B3%DB%8C-%D9%85%DB%8C-%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D9%86%D8%AF-%D8%B9%DA%A9%D8%B3

[="Arial"][="Black"]من یه نظر بدم چطوره آقا پسرا قبل از اینکه بخوان ازدواج کنن از پدرشون درخواست کنن که چند ماه اینا مسولیت خونه رو به دوش بکشن و ببینن چطوریه مسولیت
انگار در حد یه کنکور آزمایشی[/]

بسم الله الرحمن الرحیم

عرض سلام و ادب

1 - رهایی از انجام گناه های احتمالی
2 - نزدیکی به خداوند ( تکمیل ایمان)
3 - به نظر بنده جبران کمبود شخصیتی جزء انگیزه های غلط نیست. زیرا زن و مرد مکمل یکدیگر هستند و تا مادامی که با هم نباشند دچار کمبود شخصیتی هستند.

سخن کسانی که میگویند بدون خانه و ماشین(پراید) و ... نمیتوان ازدواج کرد کاملا غلط است.
ما یک ایمان داریم و یک باور به ایمان.
تا زمانی که ایمان ما به خدا تبدیل به باور و اعتقاد نشود مشکل حل نمیشود.
خداوند فرموده است ازدواج کنید مال میدهم. ما ایمان داریم که خداوند بر سر عهدش است اما در دل میگوییم اگر ندهد چه؟
همین اگر ندهد چه یعنی شک به خدا و تا زمانی که این اگر ندهد تبدیل به حتما میدهد(باور) نشود مشکلات حل نمیشود.

اعتقاد به خداوند به مال افراد برکت میبخشد. برکت در مال یعنی اوج خوشبختی.
برکت در مال خودش بحثی بسیار سنگین است.

عدم اعتقاد به خداوند باعث میشود برکت از مال برود.

[="Black"]

سلام بنظر من مشکل از اینجاس که سن ازدواجا رفته بالا بخواییم درستم قضاوت کنیم یچیزایی شده عرف جامعه که آدم حرصش در میاد.چی بگم والله کی دلش از این قضیه خون نیست.اگه خانواده ها سطح توقع ها بیارن پایین تر ویکمم تلاش بیشتر بشه فکر کنم جواب بده.نه اونوریا ابدا روانشون ازادتر نیست.بیچاره ها تن دادن به بی غیرتی یا اونایی هم که ازدواج میکنن و یذره احساس مسئولیت داشته باشن باید خمیشه دغدغه اشته باشن که شریک زندگیش بش وفادار خواهد موند؟امیدوارم موفق باشید.بنظرم تو عرفای افراطی سعی کنید گیر نکنید وزود ازدواج کنید. کی میگه خدا روزی بنده ای که میخوادتشکیل زندگی بده تا پاک بمونه وتلاش هم میکنه نمیرسونه؟ بله حرفی کسی نمیگه ولی در عمل دارن میگن(بعضیا)اونایی که میگن تا فلان وفلان نباشه دخترمونو بهت نمیدیم.البته تلاش هم خیلی مهمه.

وَأَنكِحُوا الْأَيَامَى مِنكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ إِن يَكُونُوا فُقَرَاء يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ

[=arial]به قول فامیل دور: من دیگه حرفی ندارم...

[=arial]به نظر من خانواده ها باید کمک کنند تا جوون ها ازدواج کنند و حتی اگر در حال تحصیل هستند از اون ها حمایت مالی کنند تا ان شاء الله خودشون بعد یه مدت گلیمشونو از آب بکشند بیرون.

احسنت بر بچه محله امام رضا ع همشهری خودم.
به خدا ایمان داشته باش الهه خشم ؛ همین.
منم دیگه حرفی ندارم.

سلام علیکم و رحمة الله و برکاته،
الآن مشکل ما چیه که ازدواج‌ها سخت شده‌اند؟ «تِلْكَ أَمَانِيُّهُمْ» یعنی آرزوهایشان ... آروزهای خودشان و خانواده‌هایشان ... ترس از رفتار خلاف عرف جامعه ... ترس از کنار گذاشتن سنت‌هایی که همه انجام می‌دهند اگرچه همه هم همیشه اقرار دارند که آن سنت‌ها اشتباه است ولی باز همه انجام می‌دهند ... حلقه‌ی مفقوده شناخت راه درست و اعتقاد به راه درست و اراده‌ی انجام به راه درست است ...

مثلاً برادرمان پول زیادی ندارند ... نیاز به ازدواج دارند ... می‌خواهند برای ارشد درس بخوانند ... آیا ایشان حاضرند برای اینکه ازدواج کنند قید ادامه‌ی تحصیلشان را بزنند و بروند سر یک کار سطح پایین‌تر و ازدواج کنند؟ حالا فوق لیسانس نباشند به کسی بر می‌خورد؟ دکتری نگیرند آسمان به زمین می‌آید؟ ولی اگر از نظر روانی و روحی تخریب بشوند یا عادات بد پیدا کنند کمتر از این نیست که آسمان به زمین بیاید ...
یا اینکه پول زیادی ندارند ... آیا فقط ثروتمندان ازدواج می‌کنند؟ آیا فقط ثروتمندان بچه‌دار می‌شوند؟
اصلاً پول زیادی هم داشته باشند و ازدواج مناسبی که مدّ نظرشان هست هم بکنند آیا تضمینی هست که زندگی‌اشان همیشه بر همان منوال بماند؟ یک زلزله می‌تواند ثروتمندی را ظرف چند ثانیه کم‌بضاعت کند. آیا خانم در این شرایط شوهرش را تنها خواهد گذاشت؟ آیا آن آقا دوباره همسرش را رها می‌کند که درس بخواهد یا یک کار بهتر پیدا کند؟

جناب ahmad70
زندگی را ساده بگیریم ... راضی باشیم به رضای خدا ... اگر ازدواج برایمان لازم است قدم جدّی برداریم و از اطاعت کردن خداوند نترسیم که ترس یکی از حربه‌های شیطان است ... آقاپسری که برای ازدواج گام برمی‌دارد باید بداند که خانمی هم هست که او هم تنهاست و با این تصمیم او به یک‌باره حداقل دو نفر از تنهایی و تنگنا نجات پیدا می‌کنند ...

این هم که گفته می‌شود ازدواج خیلی وقتها از روی نیاز جنسی است و این انگیزه خوب نیست اشتباه می‌کنند، حدیث داریم که کسی که برای رسیدن به مال یا زیبایی ازدواج کند به هیچ یک نخواهد رسید و کسی که برای دینش (تکمیل دین یا حفظ دین) ازدواج کند به هر دو می‌رسد ... کافیه مهم‌ترین پارامترهایتان را در انتخاب همسر درست اختیار کنید و اگر آنها را در کسی پیدا کردید که در پارامترهایی مثل زیبایی و ... هم قابل قبول بود اقدام به خواستگاری کنید و با سنت‌های اشتباه هم تا جا دارد (ایجاد کینه و دشمنی و ... نمی‌کند) مخالفت کنید، هم زندگی خودتان خداپسندانه‌تر آغاز شود و هم الگو شوید برای دیگرانی که فکر می‌کنند نمی‌شود ساده زندگی مشترک را شروع کرد.

چون خودم بیش از شما نیاز به نصیحت دارم پس سخن کوتاه باید والسلام :Gol:

یا علی

در بحث موانع ازدواج ، مهم ترین مسئله بالارفتن سن ازدواج است.

راه حل مشکلات اقتصادی هم به جوون ها بستگی داره و هم به جامعه:

اگه پسر انقدر مرد بار اومده باشه که در سن ۲۰ سالگی به فکر مدیریت یک خانواده باشه حتما می تونه در کنار درس کار هم بکنه و بهانه نتراشه
اگه دختر و خانوادشون سطح توقعاتشونو پایین بیارن و بنا رو بر سازش بگذارن مشکل حل میشه
اگه جامعه شغل های پاره وقتی رو برای گذران امور مالی جوانان دانشجو پیش پاشون بگذاره تا در حین درس با فعالیت چند ساعته در اون بتونن درامدی کسب کنن مشکل حل میشه

جالبه که بعد از ازدواج هر سه مشکل کم کم حل میشه ولی هیچ یک حاضر نیستند این حد از اقدامات رو برای شروع سریع تر یک زندگی جدید عملی کنن.

بنظرم تقصیر خانواده هاست. خیلیا هستن که به بچشون میگن دهنت بوی شیر میده( البته منظورم پسراس چون تو این تاپیک صحبت سر اینه ک آقا پسرا باید برای ازدواج اقدام کنن که البته درست هم هست.)
من واقعا نمونه های زیادی دیدم که ازدواج کردن و در کنارش درس خوندن و کار کردن و واقعااااااااااااا وضع زندگیشون بهتر شده همونطور که خدا وعده داده که فرزندانتونو به ازدواج دربیارید تا برکت بهشون بدیم:Mohabbat:

ولی نمیدونم راه حل برای دخترا چیه

ضمنا اینکه یه نفر بیاد بگه نیاز به ازدواج دارم اصلا چیز بدی نیست و خجالت هم نداره چون یه نیاز طبیعی و فیزیولوژیکه
:Gol:

[="Black"]

داداش گلم سلام
داداشی من به مهریه کار ندارم.
تو غرب بنظر شما خانواده معنایی داره؟
اگه داشت که ازدواج با همجنس و حتی حیوانات و .... نبود
این اقا اگه مجرد بمونه بهتر نیست تا اینکه ازدواج کنه و مل غریبیا که این زنه شوهر داره میره با اون (کلیت و نمیگم)اون زن داره میاد با این زنه که شوهر داره و....
بهتر نیست مجرد بمونه؟
[/]

در مورد ازدواج و نیازهای جنسی . این را بدانید که چه قبل از ازدواج و چه بعد از ازدواج انسان باید سعی کند خودش را پاک نگه دارد . آدمها عوض میشوند اما معمولا آدم ناپاک بعد از ازدواج هم ناپاک است . پس بنابراین سعی کنید پاک باشید تا همیشه پاک بمانید و خدا عنایت کند .
فکر نکنید بعد از ازدواج زمینه گناه تمام میشود و راحت میشوید .
تشکیل خانواده اول راه است و از هر طرف میبارد و چه بسا مشکل تر از قبل از ازدواج هم بشود .

البته تلاش برای ازدواج مقدس و وظیفه است .

سلام من عضو جدید هستم

در مورد این موضوع من باید عرض کنم ، در کشورهای غربی تکلیف بحث رابطه با جنس مخالف مشخصه و حالا هر چی باشه فشار جنسی رو یه طوری تخلیه می کنن ولی در ایران عزیز :khandeh!: و کشورهای مسلمان :ok: بیشترین فشار جنسی هست و بیشترین آمار جستجو برای سایت های سکس وجود داره این هم از نعمات کشورهای اسلامی ! از طرفی تبعیش ها و حق خوری ها و پارتی بازی ها و اختلاس های حضراتی که هر روز توی اخبار می شنوید و می شنویم باعث شده وضعیت اقتصادی بد بشه و بعد یه عده وام ازدواج (حالا چقدره !) هم نمی دن و می گن بچه دار شید :Nishkhand: واقعا آدم در این آشفته بازار متعجب می شه که می بینه بعضی خانواده ها هم قدر یک گاو فهم و شعور ندارن و تقاضاهای بیجا می کنن و انتظار دارن جوانها هم پاک بمونن تا ۳۵ الی ۴۰ سالگی :Doaa: ! این وسط موضوع وقتی جالب می شه که متوجه می شیم جوان های عزیزمون هم در حال زیر آبی رفتن هستن ! پسر ها به شیوه ای و دخترها به شیوه ای ! پسر ها حس مسئولیت پذیری رو از دست دادن و دخترها هم حاضرن به جای ازدواج ، دوستی رو انتخاب کنن چون راحتتر و سهل الوصول تر هست ! پسرها هم دائما در حال تعویض معشوقه هستند و دختر ها هم که بعضا ارتباط جنسی دارن ، با پزشک مشکلشون رو برای ازدواج (در آینده) حل می کنن :ok:

اونوقت این وسط عده هم می یان می گن تقوا پیشه کنید :Kaf: و حواسشون نیست این حکم عمومیت نداره و نمی شه به همه گفت تقوا پیشه کنید تا ۴۰ سالگی ! بعله ! بعد هم که همون عده به همجنسگرایی ، خود ارضایی و روابط نا مشروع رو می یارن می گن ای بی دین ها :read: ، من که واقعا لذت می برم از این جامعه آدم بره تو هند ازش (از مردها) خواستگاری کنن بهتره ! یا بره آفریقا شیرها بخورنش بهتره از این اوضاع

اکثر مشاورهای دینی هم همون طور که دستمون گفتن می گن ازدواج امر مقدسی ولی نباید انجام شود
کلا خیلی باحاله :khandeh!:

-----------------------------Start Replay----------------------
"""زن هم نمی تونه مثل یه مرد کار کنه و ..."""
"" حالا اگه کسی تونست کاری کنه که همه ی مردها بچه به دنیا بیارن، حق داره دسته گل برداره بره خواستگاری کنه از یه پسر"""
-----------------------------End Replary-----------------------

چه ربطی داره به همدیگه!!!
میشناسم خانواده ای رو که خانواده دختر از پسره خواستگاری کردند الانم زندگیشون خوبه! پسره شمالیه دختره جنوبی... فقط دختر نباید خودش مستقیم جلو بیاد همین!
مرد مرده زن هم زنه قرار نیست خانوم ها مرزبان بشن و بنا و سفور شهرداری و ... بشوند و سربازی برن و قرار هم نیست مرد ها عادت ماهیانه داشته باشن و بچه بزاان!!!
به قول شاعر بگوری: نخود نخود هرکه رود خانه ی خود نخود نخود... خووب بییید:khandeh!:
اگر هم چنین چیزایی دیدید بندازید به حساب آخرالزمان :Nishkhand:

سلام دوست عزیز زیاد غصه نخور وضعیت من بدتر از شماست. بخاطر افسردگی حتی دیپلم نتونستم بگیرم حالا شما دارید واسه ارشد میخونید. من کلاً فکر نمیکنم هیچوقت بتونم زن بگیرم حتی اگر با این مدرک سیکل پولدار بشم بخاطر افسردگی و مشکلات خانوادگی و... امیدی به ازدواج ندارم و خیلی پوچ و بی هدف شدم پس شرایط من رو که متوجه شدید میبینید که وضعیت شما مثل اکثر جوانهاست و از من بنظر میاد بهتره و حتی من با این شرایط چند وقتی است که دیگر ناراحت نیستم و راحت و آرام هستم چون شرایط رو پذیرفتم و گفتم من این هستم و نه بیشتر! و البته این به این معنی نیست که تلاش نکنی بلکه باید با تلاش به همین وضعیت راضی باشی و اصلاً در تخیلاتت نباشی که بگی من باید اینطوری و اونطوری باشم و زن بگیرم و به چیزی که نداری و الان نیستی بیخودی فکر نکن و جلوی افکارت را بگیر و به چیزی جز الان فکر نکن. پس زیاد غصه نخور و شرایط رو بپذیر و به خودت سخت نگیر.
اون قسمت در مورد غربی ها رو هم من قبول ندارم وضعیت اونها بدتر از ماست و مثل شرایط ما نیست و بعضی از خانواده ها استحکام ندارند و همسران و فرزندان آرامش ندارند و... که دوستان گفتند.

سلام علیکم برادر عزیزم،
خواستم گزارش بدهم خدمتتان که لااقل یک متأهل هست که حرف شما رو زیاد تأیید نمی‌کنه! :Nishkhand:
یادم هست که خانواده اصرار داشتند ادامه‌ی تحصیل بدهم، ولی حقیر دانستم که ازدواج برایم لازم است (تصمیم داشتم اگر نتوانم ازدواج کنم سر به کوه و بیابان بگذارم از شرّ شهر مذهبی‌ای مانند تهران)، پس گفتم چاره‌ای نیست از سر کار رفتن، می‌خواهم ازدواج کنم پس باید بروم سر کار و درس خواندن دیگر کافی است، اما خانواده اصرار داشتند که باید درس بخوانی ... خسته‌اتان نکنم رفتیم به دفتر مرجع تقلیدم و بر خلاف تصورم روحانی با وقاری با شنیدن ما وقع در کمتر از چند لحظه رو به حقیر کردند و گفتند به حرف پدر و مادرت گوش کن! آنها خرج تو را می‌دهند و تو هم درس بخوان! این بود که زبانم برای چند سال بسته شد و چند سال بود که ازدواج کرده بودم بدون اینکه سر کار بروم ولی کم‌کم بحمدالله کار خوبی هم پیدا کردم و مشغول شدم و از نظر مالی مستقل شدیم، نه اینکه پولدار شده باشیم، ولی اگر بدانید داشتن همسر چه نعمت بزرگیه می‌بینید که خیلی از بهانه‌ها در این وسط بی‌ارزش هستند. البته در آن مدت که خرجمان با پدرم بود زندگیمان دانشجویی بود و نمی‌خواستم به پدرم هم فشار بیاید و مطابق محاسباتی بخشی از آنچه بهم کمک کردند را هم به عنوان قرض یادداشت کردم که ان شاء‌ الله زمانی اگر رسید که توانستم پس بدهم به ایشان برگردانم. با این حساب پیشنهاداتی که به جناب ahmad70 دادم را خودم قبلاً انجام داده بودم و ان شاء الله لااقل در این یک مورد خاص چندان مصداق «لم تقولون ما لا تفعلون» نبوده باشم.:ok:
ازدواج ساده (در حدّ ولیمه به نزدیکان) + جهیزیه‌ی ساده به خرج داماد + مهریه‌ی کم به عنوان هدیه برای تشکر از همسرم که خود را بر حقیر حلال کردند (نه شمشیری که بر علیه داماد به خانواده‌ی عروس سپرده می‌شود) و ...

اگر فکر می‌کنید حقیر کار شاقّی کردم هم اشتباه می‌کنید ... یکی از دوستانم بعد از گران شدن دلار با ۴۰۰ هزار تومان شروع به فراهم کردن مقدمات ازدواجشان کردند و یک روز کامل برایمان تعریف می‌کردند که چطور خداوند برایشان وسائل زندگی را «من حیث لا یعلمون» رسانید ... ولی خوب ایشان و خانمشان هر دو بحمدالله ایمان و توکلی بالا و تلاشی ستودنی دارند ... الآن هم زندگی ایشان خیلی شیرین‌تر از هر خانواده‌ی دیگری است که شما در غرب ممکن است پیدا کنید ... یا حتی خیلی از ثروتمندان وطنی ... الحمد لله ...
ما شاء الله ... ما شاء الله ... ما شاء الله

یا علی

سلام علیکم برادر عزیزم،
راستش این است که این از نعمات اسلام نیست بلکه سوغات غربیهاست ...
اسلام دارد سعی می‌کند تبعات آن سوغاتی‌های خانمان‌سوز را کم کند ...
اگرچه شیطان ابتدا برای بعضی‌ها از کنجکاوی آغاز می‌کند ولی اگر این کارها آزاد باشد و کنجکاوی هم کم شود اینطور نیست که دیگر شیطان راهی برای ایجاد فساد بلد نباشد، بلکه از راه‌های دیگری وارد می‌شود که غرب پر از راه‌های دیگر شیطان است گر نیک بنگرید :ok:

مشکل اینجاست که به ما اینطور تلقین شده است که اسلام با شهوت و ارضای جنسی و لذت جنسی مخالف است، در حالیکه احادیث بسیاری داریم که چه کنیم که قوت جنسی‌امان بیشتر شود (مثل اینکه پوشیدن کفش زرد مستحب است و کفش سیاه مکروه) و چیزهایی شبیه به آن، یا اینکه از بزرگترین مستحبات خلوت کردن با همسر است، یا اینکه معاشقه هم لازم است، یا ... ؛ و بعد اسم این کارها که شما گفتید را می‌گذاریم زیرآبی و دور زدن سختی‌های دین خدا و غیره، در حالیکه اسلام فقط با یک چیز در این زمینه مخالف است و آن بی‌قیدی است! کسی که قیود لازم برای ازدواج را به گردن بگیرد دیگر خدا راضی و بنده‌ی خدا هم راضی ... هر کی می‌خواهد باز ناراضی باشد دیگر مشکل خودش است!
این قیود هم فکر نکنید هر کدام برای خود یک شقّ‌القمر است، مثلاً‌از قیود ازدواج این است که با کافر ازدواج نکنیم، یا با محارم ازدواج نکنیم، یا خانمی اگر قبلاً نزدیکی کرده است باید عده نگاه دارد و مشابه‌های آن. حالا قیود ازدواج دائم سنگین است، ازدواج موقت که دیگر قیودش خیلی ساده است! ازدواج موقت از نظر سختی شرایط مثل دوستی بین دختر و پسر در غرب است، اگر آن سخت است این هم سخت است ... رابطه‌ی بین دختر و پسر اشکال که ندارد خوب هم هست ولی فقط به شرطی که قیودش رعایت شود تا فسادهای بزرگی که درش هست (و امروز دامان غرب را گرفته است) کنترل شود ...
دختر خانمی که ازدواج موقت کند هم لازم نیست برود با پزشک مشکلش را حل کند، اصولاً مشکلی نیست که بخواهد حل شود، ما چوب دیدگاه‌های غلط خودمان و اطرافیانمان را می‌خوریم ... برای اصلاح شدن هم لازم نیست الگو از غرب فاسد و بی‌قید و بند بگیریم بلکه کافی است تصمیم بگیریم اسلامی زندگی کنیم ...

دعوت به تقوا که عمومیت دارد در آن بحثی نیست ... به قول دوستمان کسی که ازدواج کرده هم بی‌نیاز از تقوا نیست ... حتی در حدیث نبوی هم آمده که ازدواج نیمی از دین را کامل می‌کند و در نیم دیگر باز تقوی پیشه کنید!
اما هم تقوا پیشه کنید و هم ازدواج کنید ...
تا بحال مشاوره‌ی دینی‌ای ندیدم که بگویند ازدواج مقدس است ولی نباید انجام شود ... اگرچه برخی افراد که سطح توقعاتشان بالاست اگر دل به دریا بزنند و ازدواج کنند فردا که نیازشان فروکش کرد و دوباره به توقعات پیشین خود بازگشتند به مشکل خواهند خورد، این افراد برای کاهش سطح توقعاتشان لازم است به صورت مضتعف تقوا پیشه کنند. البته موارد متعدد است این دسته افراد یک نمونه از افرادی بودند که نیاز به تقوای مضاعف دارند ... وقتی هیچ چیزمان اسلامی نباشد ازدواج اسلامی ممکن است دوای دردهایمان نباشد چون آن ازدواج قرار است در بستر یک زندگی اسلامی جوابگو باشد نه در بستر یک زندگی به سبک غربی.

یا علی :Gol: