چرا خداوند قادر متعال، فقط بعضی از انسانها را هدایت می کند؟

سلام علیکم جمیعا

رز سفید گرامی اگر بگویم این آدمیزادی که خودم یکی از آنهایم چقدر خودخواه و متکبر است شما هم میگوئید این انسان لیاقت هدایت را ندارد.

همینهائی که هدایت هم میشوند با کلی ارفاغ هم لیاقتش را ندارند اگر رحمت الهی را بحساب نیاوریم.

یاحق

[=Century Gothic]با سلام

[=Century Gothic]قرآن کریم هدایت و اضلال را به خداوند نسبت داده و مى‌فرماید: «یُضلّ الله مَن یَشاءُ و یَهدى مَن ‏یَشاءُ»(۱) خداوند هر کسى را بخواهد گمراه و هر که را بخواهد هدایت مى‌کند.

با رجوع به قرآن و ارجاع آیات ‏به یکدیگر دو نوع هدایت به خداوند نسبت داده مى‌شود:
اول: هدایت عمومى
و دوم: هدایت پاداشى.‏
هدایت عمومى، هدایت فراگیر و همگانى است که شامل همه‌ی انسان‌ها مى‌شود مانند قرآن که در ‏وصف آن آمده است «هُدىً لِلنّاسِ»؛ هدایت براى مردم است.
هدایت عمومى، هدایتى ابتدایى است؛ کسى ‏که به هدایت ابتدایى پاسخ مثبت دهد و به دنبال آن حرکت نماید و کسى که به قرآن معتقد شده و به حکم ‏آن آشنا گردد و در خدمت قرآن قرار گیرد از هدایت پاداشى بهره مى‌برد.‏
اضلال خداوند بر خلاف هدایت امرى وجودى نیست،
چه این که ضلالت نیز در قبال هدایت عدم ملکه ‏است، ضلالت یک امر وجودى نیست تا خداوند به کسى اعطا نماید بلکه بهره نداشتن از الطاف الهى است.
‏هدایت تشریعى، هدایتى عمومى است و بدون استثنا همه ی انسانها را در بر مى‌گیرد، لیکن هدایت ‏پاداشى هدایت تکوینى است و کسى که از آن بهره‌مند شود وسایل رسیدن به مقصد به او اعطا مى‌شود.

‏قلب او به طرف کارهاى خیر نرم و ملایم مى‌شود و نسبت به شر تنفر پیدا مى‌کند و به آن گرایش پیدا ‏نمى‌کند.‏

هدایت پاداشى در تعابیر قرآنى مختص کسانى است که به هدایتهاى تشریعى پاسخ مثبت مى‌دهند، ‏مانند:
«یَهدِى اِلَیه مَن أناب»(۲) کسى که به سوى خداوند بازگردد و انابه نماید بسوى او هدایت مى‌شود.
ان تُطیعوه تهتدوا»(۳) اگر او را اطاعت نمایید، هدایت مى‌شوید.:Sham:

و همچنین: «مَن یُؤمن بالله یَهدِ ‏قلبه»(۴) کسى که ایمان به خداوند بیاورد دل او را هدایت مى‌نماید.‏:Sham:

آیات بسیارى از قرآن کریم ناظر به این مطلب است که اگر کسى ایمان بیاورد و مقدارى بر آنچه ایمان ‏آورد، عمل نماید قلب او به آسانى به طرف خیر حرکت مى‌کند و معارف دینى را نیک مى‌فهمد.‏

هدایت پاداشى ایجاد علاقه و گرایش و تهیّه‌ی توفیق و وسایل و مانند آن است.‏

اضلال و گمراه کردن خداوند برخلاف هدایت نمودن او به دو قسم تقسیم نمى‌شود بلکه براى اضلال بیش ‏از یک قسم نیست، زیرا خداوند ـ معاذ الله ـ اضلال ابتدایى ندارد و کسى را در ابتدا گمراه نکرده و فریب ‏نمى‌دهد،:Sham:
اضلال خداوند همواره کیفرى است و اضلال کیفرى شامل کسانى مى‌شود که على‌رغم هدایت ‏ابتدایى، که شامل عقل، فطرت و الهام فجور و تقوى از درون و وحى تشریعى و کتابهاى آسمانى، رسالت و ‏امامت از بیرون، دین را پشت سر گذارده و از نداى فطرت اعراض نموده و به طرف گناه حرکت مى‌نماید.

قرآن کریم که اضلال را به مشیت الهى نسبت مى‌دهد در برخى از آیات مشیّت خداوند را توضیح داده و ‏مى‌فرماید:
«و ما یُضلّ به الاّ الفاسقین»(۵) یعنى؛ او با آن جز فاسقان را گمراه نمى‌کند.‏:Sham:

اضلال خداوند بر خلاف هدایت امرى وجودى نیست، چه این که ضلالت نیز در قبال هدایت عدم ملکه ‏است، ضلالت یک امر وجودى نیست تا خداوند به کسى اعطا نماید بلکه بهره نداشتن از الطاف الهى است.‏

آیات بسیارى از قرآن کریم ناظر به این مطلب است که اگر کسى ایمان بیاورد و مقدارى بر آنچه ایمان ‏آورد، عمل نماید قلب او به آسانى به طرف خیر حرکت مى‌کند و معارف دینى را نیک مى‌فهمد.

خداوند، گرایش، علاقه، انس، اسباب و وسایل، دوست خوب، استاد خوب، شاگرد خوب و شرایط مناسب ‏را به فاسق اعطا نمى‌کند:Sham:‏
و امکان بهره‌ورى از این امور را از او سلب مى‌نماید و او را به حال خود رها مى‌کند ‏و به این ترتیب هواهاى نفسانى بر او چیره شده و زمام زندگانى او را به دست گرفته و در اختیار شیطان قرار ‏مى‌دهد.:Sokhan:
او دَرِ رحمت خود را بر انسان گمراه مى‌بندد.
و در سوره مبارکه فاطر به این حقیقت اشاره شده ‏است که: «ما یَفتح الله للناس من رحمةٍ فَلا مُمسِک لها و ما یُمسک فلا مرسل له من بعده و هو ‏العزیز الحکیم»(۶).‏

آنچه را که خداوند از رحمت بر بندگان خود بگشاید بازدارنده‌اى براى آن نیست و آنچه را او باز دارد، ‏گشاینده‌اى ندارد و خداوند شکست‌ناپذیر و حکیم است.
[=Century Gothic]‏و یا «‏خداوند سبحان به انسان خاطى و گناهکار ابتدا فرصت توبه و انابه و بازگشت را اعطا مى‌کند و او اگر از این ‏مهلت نیز استفاده نکند به اضلال الهى گرفتار مى‌گردد.‏

‏(۱) سوره مدثر، آیه ۳۱ و سوره ابراهیم، آیه۴٫ ‏
‏(۲) سوره رعد، آیه۲۷٫‏
‏(۳) سوره نور، آیه ۵۴٫‏
‏(۴) سوره تغابن، آیه ۱۱٫‏
‏(۵) سوره بقره، آیه ۲۶٫‏
‏(۶) سوره فاطر، آیه ۲٫‏

سلام
سوال خود را بیشتر توضیح بدهید
شما با این سوال پاسخ خود را در بحثهای ذیل پیدا میکنید
1- بحث عدل
2- جبر واختیار
3- خیر وشر
4- هدایت تکوینی
5-عقل

توصیه بنده به خودم و شما بازیابی توحید در اعتقاداتمان است

اینکه در قرآن آمده است كه خداوند هر كس را بخواهد گمراه و هر كس را بخواهد هدايت مي‌كند(1) هرگز اين آيه به معناي اجبار و سلب اختيار از انسانها نيست (چرا كه در قرآن آمده است انا هديناه السبيل اِمّا شاكراً و اِمّا كفوراً) بلكه از آنجا كه آيات قرآن مبيّن و مفسّر يكديگرند لازم است براي فهم يك آيه آيات ديگر مربوط به آن نيز بررسي شود.
در اينجا نيز هر گاه اين آيه (هر كس را بخواهد...) را در كنار آيات ديگر كه خواستن‌ِ خدا را معنا مي‌كند قرار دهيم متوجه مي‌شويم كه خداوند هدايت اوليه را به همگان عرضه نموده است‌. كساني كه از اين هدايت بهره برده و راه صحيح را در پيش گيرند خداوند بر هدايتشان مي‌افزايد و آنها را ياري مي‌كند (كساني كه در راه ما جهاد كنند آنها را به راههاي روشن خويش رهبري و هدايت مي‌كنيم‌.(2» و آنان كه از اين هدايت به انتخاب خود بهره نبرده و راه گمراهي را در پيش گيرند آنان را به حال خود رها مي‌سازد مانند ظالمين (خداوند ستمگران را گمراه مي‌سازد (3»، اسرافكار وسوسه‌گر (اينچنين خداوند هر اسرافكار و وسوسه‌گر را گمراه مي‌سازد (4»). پس مشيت و ارادة خدا بي حساب نيست‌. نه بي حساب توفيق هدايت مي‌دهد و نه بي حساب توفيقش را از كسي سلب مي‌كند و اينها همه نتيجة اعمال اختياري خود انسانهاست‌.

براي كسب اطلاع بيشتر، مي‌توانيد به تفسير نمونه‌، ذيل آيات مربوط به هدايت و ضلالت‌، مراجعه فرماييد.
پاورقي:
38- ابراهيم / 4
39- عنكبوت / 69
40- ابراهيم / 27
41- غافر/ 34

با سلام

يعني منظورتان اين است كه خداوند جبرا مردم را به راه راست هدايت كند ؟؟

اين سخن مستلزم چند مطلب است:

-- سلب اختيار از انسان
-- عدم رعايت عدل الهي در مواجهه با مردم زيرا برخي عمل خوب دارند و بايد پاداش بگيرند ولي برخي گناه كار اند و بايد عذاب ببينند
-- خداوند بر خلاف خواسته خود عمل كند

بزرگوار

خداوند انسان را خلق و قوه اختيار به ايشان عطا كرده است و انسان با توجه به خوسته خود راه خود را برگزيند

از طرفي عده اي نمي خواهند عمل ثواب انجام دهند خداوند چه كار كند؟؟؟ خداوند عادل است و بايد بين كسي كه عمل ثواب انجام مي دهد با كسي كه دايم در گناه است فرقي بگذارد يا نه؟؟؟

اگر جبرا انسان را به چنين كاري وا دارد يعني كه خدا بر خلاف افريده خود عمل كند يعني خدا در اين صورت به انسان هم اختيار داده و هم سلب اختيار مي كند و اين اعمال از خداوند جل جلاله به دور است

با سلام

بله مي گوييم و البته نيازي هم براي استدلال به اين مطلب نيست زيرا به اندازه اي واضح و روشن است

بله ما متعتقديم انسان بر اساس فطرت پاك انساني افريده مي شود

بزرگوار

نتيجه درستي از اين سوالات خود نگرفته ايد

خداوند ابتدا به ساكن و بدون حساب و كتاب كسي را عذاب نمي كند به عبارت ديگر:
انسان ابتدا از دستورات خداوند سرپيچي مي كند و قوانين الهي را زير پا مي گذارد و به خالق خود بي احترامي مي كند و از قوانيني كه حاكم بر طبيعت است و از طرف خداوتد در عالم تكوين و تشريع نهاده شده است سرپيچي مي كند

خب نتيجه قهري اين همه نا همگوني و ناسازگاري با عالم و خالق عالم چيز ديگري مي تواند غير از اين باشد ؟؟؟

بهتر است مخاطب سوال خود را عوض كنيد تا به نتيجه برسيد
بفرماييد چرا انسان در مقابل اين خدايي كه مهربان است و بخشنده و.......نافرماني ميكند ؟؟؟
و خود را در معرض عذاب الهي قرار مي دهد؟؟
چرا انسان از فرامين و دستورات الهي نافرماني مي كند؟؟

سلام:Gol:

روز جمعه تون بخیر:Gol:

خوب جناب طاها مثلا چرا بعضی ها باید توی یه خانواده بد به دنیا بیان بعضی ها خوب(اخرشم میگن با دختر خوشکلی که از یه خانواده فقیره ازدواج نکنید!!!)؟بعضیا توی خانواده فقیر،بعضیا پولدار؟ و ...
خوب اون بچه که گناهی نکرده

التماس دعا

بزرگوار اين مطالبي است كه الان است و شما در مورد انها بحث مي كنيد

اينها به خداوند بر نمي گردد

همه اين مشكلات به خود انسان برمي گردد و بس

براي اين كه اين مطالب روشن شود بايد برگرديم به اوايل به جايي كه خداوند اولين مخلوق خود را افريد

اگر خداوند در خلقت اولين خود عدالت را رعايت نكرده باشد بله حرف شما قبول

ولي ايا خداوند اين كار را كرده است ؟؟؟

بزرگوار
خداوند جهان را در نهايت عدالت افريده است و طبيعتا افريده هاي بعدي خداوند هم عادلانه افريده شده اند

اين كه موجودي به نام انسان اين عدالت را با عدم پيروي از قوانين الهي بر هم زده است و جهاني پر از ظلم و ستم درست كرده است و طبقات فقير و غني را به وجود اورده است و انسانهايي اين چنين ظالم تربيت شده اند و............... چه ربطي به خداوند دارد

انسان نظم و عدالت در جهان را برهم زده است و فقير و غني را رقم زده است

حال شما به اين قسمت از داستان انسان و مخلوقات رسيده ايد و صفحات قبلي اين قصه را ناديده مي گيريد و سوال از عدالت خداوند مي كنيد

انسان اگر از همان اول به قوانين الهي ارزش قايل بود و دستورات الهي را تبعيت مي كرد اين چنين گرفتار مشكلات نمي بود و مشكل را گردن خداوند نمي انداخت

در مورد زشت و زيبا و ناقص العضو و .....بودن انسان هم مساله اين چنين است

با سلام

خداوند چگونه بايد انسانها را هدايت مي كرد و نكرده است؟؟

پيامبر نفرستاده است؟؟؟

كتاب نفرستاده است؟؟

امام براي دين تعيين نكرده است؟؟؟

چطور بايد هدايت كند؟؟؟

اگر مطلب تان را متوجه نشده ايم بفرماييد تا بحث ادامه يابد

با سلام خدمت شما
اما اینکه فرمودید چرا خداوند فقط بعضی ها را هدایت میکند
جواب این سوال را می شود به این صورت بیان نمود که:
خداوند تمام اموری را که برای هدایت بندگان نیاز بوده است، فراهم ساخته که از آنها میتوان به فطرت، عقل، انبیاء و ... اشاره نمود حال با این اسباب اگر شخصی خودش نخواهد هدایت شود و تمام آن اسباب را انکار کند دیگر چه کاری در حق او می شود انجام داد. فرض کنید که شخصی به طرف یک پرتگاه در حرکت است و هم چشم و گوش خود را گرفته به طوری که نه جلوی خود را می بیند و نه ندای کسی را می شنود که به او هشدار دهد و او را آگاه سازد، آیا این شخص قابل نجات است؟
مثل کافران مانند همین شخص است همان طور که خدا می فرماید:( وَ مَثَلُ الَّذِينَ كَفَرُوا كَمَثَلِ الَّذِي يَنْعِقُ بِما لا يَسْمَعُ إِلاَّ دُعاءً وَ نِداءً صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لا يَعْقِلُونَ (بقره/171) مثل تو اى پيامبر در دعوت كفار، مثل آن چوپانى است كه دام خود را نهيب ميزند و مثلا مى‏گويد: (از رمه دور نشويد، كه طعمه گرگ مى‏گرديد)، ولى گوسفندان تنها صدايى از او ميشنوند و به گله بر ميگردند ولى‏ سخنان او را نمى‏فهمند)، كفار هم همين طور هستند، از فهم سخنان تو كه همه بسود ايشان است كَرَند و چون حرف صحيحى كه معناى درستى را افاده كند ندارند، پس لال هم هستند، و چون پيش پاى خود را نمى‏بينند، گويى كور هم هستند، پس كفار هيچ چيزى را نميفهمند، چون همه راههاى فهم كه با چشم است يا گوش و يا زبان، برويشان بسته شده است. پس نه این است که خداوند اینها را هدایت نمی کند بلکه اینان خوداهل هدایت نیستند. واگر هم خداوند اینان را گمراه می کند به خاطر همین است که خود اینها باعثش هستند همانطور که خدا می فرماید: (خَتَمَ اللَّهُ عَلى‏ قُلُوبِهِمْ وَ عَلى‏ سَمْعِهِمْ وَ عَلى‏ أَبْصارِهِمْ غِشاوَةٌ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ بقره/7) یعنی اینان بر گوشها و چشمانشان حجاب بود و خدا هم بر دلهاشان مهر زد و این مى‏فهماند كه يك مرتبه از كفر از ناحيه خودشان بوده، و آن اين مقدار بوده كه زير بار حق نمى‏رفته‏اند، و يك مرتبه شديدترى را خدا بعنوان مجازات بر دلهاشان افكنده، پس اعمال آنان در وسط دو حجاب قرار دارد، يكى حجاب خودشان، و يكى حجاب خدا است