با توجه به آیه 42 سوره آل عمران که حضرت مریم را برترین زنان عالم معرفى ‏مى ‏کند؟

کارشناس بحث: استاد عمار

با سلام

اتفاقا آیه قید زمانی رو به همراه داره و اون استفاده از صیغه ماضی است « اصطفاک» صیغه اول از باب

افتعال در زمان ماضی است که به معنی ماضی نقلی یعنی از گذشته تا حال میباشد یعنی ای مریم خدا تو

را از میان زنان گذشته تا حال برگزید .

ولی در مورد اهلبیت و خصوصا حضرت زهرا میفرماید :

[=Traditional Arabic]ُ[=Traditional Arabic][=arial black] إِنَّما يُريدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ‏ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهيرا
\
با صیغه مضارع آورده . یعنی از حال تا آینده دائما خدا اهلبیت رو تطهیر کرده و میکند که حتما میدانید

برگزیدگی مریم از زنان زمان خودش به علت تطهیر او بوده کما اینکه آیه اشاره دارد . خداوند اصطفا و

برگزیدن مریم را به دلیل طهرک معرفی میکند . پس علت برگزیدن مریم تطهیر اوست که آن هم به صورت

ماضی نقلی آمده و دلالت بر این دارد که محدود به زمان خودش است . ولی تطهیر اهلبیت دائمی است .

اضافه بر اینکه تطهیر اهلبیت در آیه 33 احزاب به مفعول مطلق نوعی هم مزین شده که به معنی تطهیر از

تمام جهات است که در مریم این نوع تطهیر را اشاره نکرده .
[=Traditional Arabic]

حضرت مريم برترين زن در زمان خودش بوده است و نه همه ادوار تاريخ كما اينكه علماي اهل سنت نيز به اين موضوع اقرار دارند

جامع البيان طبري. وقتي آقاي طبري اين آيه را مطرح مي‌كند، مي‌گويد:
«وَ اصْطَفاكِ عَلي‏ نِساءِ الْعالَمين‏»، يعني اختارك علي نساء العالمين في زمانك.
يعني خداوند تو را بر زنان جهان در عصر خودت برگزيد.
جامع البيان لإبن جرير الطبري، ج 3، ص 357
مرحوم علامه طباطبائي (ره) هم مي‌فرمايد:
منظور از عالم، تمام إنس و جنّي است كه در يك عصر واقع شده‌اند.

اما ايا حضرت زهرا س از حضرت مريم هم افضليت دارد و بر همه زنان عالم حتي زنان زمان حضرت مريم هم افضل است يا خير؟ جواب بله هست زيرا

زَيْدِ بْنِ عَلِيٍّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام يَقُولُ إِنَّمَا سُمِّيَتْ فَاطِمَةُ علیها السلام مُحَدَّثَةً لِأَنَّ الْمَلَائِكَةَ كَانَتْ تَهْبِطُ مِنَ السَّمَاءِ فَتُنَادِيهَا كَمَا تُنَادِي مَرْيَمَ بِنْتَ عِمْرَانَ فَتَقُولُ يَا فَاطِمَةُ اللَّهُ اصْطَفاكِ وَ طَهَّرَكِ وَ اصْطَفاكِ عَلى‏ نِساءِ الْعالَمِينَ يَا فَاطِمَةُ اقْنُتِي لِرَبِّكِ وَ اسْجُدِي وَ ارْكَعِي مَعَ الرَّاكِعِينَ فَتُحَدِّثُهُمْ وَ يُحَدِّثُونَهَا فَقَالَتْ لَهُمْ ذَاتَ لَيْلَةٍ أَ لَيْسَتِ الْمُفَضَّلَةُ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ مَرْيَمَ بِنْتَ عِمْرَانَ فَقَالُوا إِنَّ مَرْيَمَ كَانَتْ سَيِّدَةَ نِسَاءِ عَالَمِهَا وَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَكِ سَيِّدَةَ نِسَاءِ عَالَمِكِ وَ عَالَمِهَا وَ سَيِّدَةَ نِسَاءِ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِين؛
زيد بن على عليه السّلام، وى مى‏گويد: از حضرت ابا عبد اللَّه عليه السّلام شنيدم كه مى‏فرمودند:
فاطمه سلام اللَّه عليها را به خاطر اين محدّثه ناميدند كه فرشتگان از آسمان فرود مى‏آمدند و آن حضرت را مى‏خواندند همان طورى كه مريم دختر عمران را صدا مى‏زدند، بارى فرشتگان مى‏گفتند: اى فاطمه خدا تو را برگزيد و پاكيزه‏ات نمود و بر تمام زنان عالم اختيارت كرد، اى فاطمه پروردگارت را بخوان و سجده‏اش نما و با ركوع‏كنندگان ركوع كن و بدين ترتيب حضرتش با آنها سخن مى‏گفت و آنها نيز با جنابش حديث و سخن مى‏گفتند، شبى فاطمه سلام اللَّه عليها به فرشتگان فرمود: مگر مريم بنت عمران بر تمام زنان عالم برترى ندارد؟
فرشتگان عرضه داشتند: مريم بانو و سرور زنان عالم خودش بود و خداوند عزّ و جلّ تو را بانو و سرور زنان عالم خودت و عالم مريم قرار داده و بدين ترتيب تو سرور تمام زنان عالم هستى از اوّلين تا آخرين.
‏ علل الشرائع، ترجمه ذهنى تهرانى، ج‏1، ص 595

برادر من حضرت مريم گرچه بر زنان زمان خود افضل هست و محبوب نزد خدا اما اين را بدانيد كه ايشان سايه حضرت زهرا س هم نمي شود وقتي پيغمبر كه خداوند در قران مي فرمايد انا ارسلناك الا رحمتت للعالمين پيغمبري كه خداوند او را رحمت بر همه جهانيان مي داند وقتي در مقابل حضرت صديقه طاهره قرار مي گيرد مي فرمايد فداها ابوها پدرت فداي تو شود، رحمت بر همه عالم مي خواهد خودش را فداي حضرت صديقه طاهره كند و خود همين نشان از افضليت حضرت است، وقتي كه حضرت صديقه طاهره غضبش غضب خدا باشد ديگر هيچ شك و شبهه اي بر افضليت ايشان بر حضرت صديقه طاهره سلام الله عليها نيست مضاف بر اينكه در زمان حضرت مريم كه عالم مادي حضرت زهرا س شكل نگرفته بوده است كه شما بخواهيد بگويد بر حضرت زهرا س افضل است لذا اين مسئله به لحاظ كلامي هم ثابت نيست

مبذولات حضرتعالي از منظر اهل سنت هم مشروعيت ندارد چه برسد شيعه

آقاي آلوسي (متوفاي 1270 هجري) كه از استوانه‌هاي علمي أهل سنت است و فردي وهابي است، مي‌گويد:
و الذي أميل إليه أن فاطمة البتول أفضل النساء المتقدمات و المتأخرات من حيث إنها بضعة رسول الله صلي الله عليه و سلم، بل و من حيثيات أخر أيضا ... و هذا سائغ علي القول بنبوة مريم أيضا، إذ البضعية من روح الوجود و سيد كل موجود لا أراها تقابل بشيء و أين الثريا من يد المتناول؟
نظر من اين است كه فاطمه بتول أفضل از تمام زنان اولين و آخرين است از جهت اين‌كه او پاره تن رسول الله (صلي الله عليه و‌‌ سلم) است و از ساير جهات هم همين‌گونه است و ... حتي اگر ما قائل شويم كه حضرت مريم نبي بوده است [چون برخي از آقايان أهل سنت معتقدند كه حضرت مريم و آسيه (عليهما السلام) نبي بوده‌اند]، باز هم فاطمه أفضل از او است؛ زيرا پاره تن روح وجود عالم هستي و پاره تن سيد تمام موجودات است [يعني رسول الله (صلي الله عليه و‌‌ سلم)] و با هيچ چيزي قابل مقايسه نيست. چه زماني مي‌تواند اين دست‌هاي بشري به ستاره ثريا برسد؟
روح المعاني للآلوسي، ج 3، ص 155

هر وقت توانستيد ادعايتان را علمي ثابت كنيد ما در خدمت شما هستيم وگرنه احساسي حرف زدن از منظر عقلا جايگاهي ندارد

برادر عزيزم شما همچين مي گويي مريم كه انگار دختر خاله خود را صدا مي كنيد، حضرت مريم

ثانيا در اينكه حضرت مريم جزء زنان برتر هست هيچ شك و شبهه اي نيست بحث ما بر افضليت است كه گفتيم طبق مباني شيعه و سني حضرت صديقه طاهره فاطمه زهرا س از حضرت مريم افضل تر است

كما اينكه روايت علل شرايع را خوانديم و همچنين اين هم منطق و مباني اهل سنت نسبت به حضرت صديقه طاهره مي باشد

جناب آقاي آلوسي وهابي (متوفاي 1270 هجري) هم روايتي را از تاريخ مدينة دمشق إبن عساكر از إبن عباس نقل مي‌كند و مي‌گويد:
أربع نسوة سادات عالمهن: مريم بنت عمران و آسية بنت مزاحم و خدجية بنت خويلد و فاطمة بنت محمد صلي الله عليه و سلم و أفضلهن عالما فاطمة.
4 زن بودند كه سرور زنان عصر خويش بودند: مريم دختر عمران و آسية دختر مزاحم و خدجية دختر خويلد و فاطمة دختر محمد (صلي الله عليه و سلم) و برترين اينها فاطمه است.
بعد هم مي‌گويد:
و الذي أميل إليه أن فاطمة البتول أفضل النساء المتقدمات و المتأخرات من حيث إنها بضعة رسول الله صلي الله عليه و سلم، بل و من حيثيات أخر أيضا.
نظر من اين است كه فاطمه بتول أفضل از تمام زنان اولين و آخرين است از جهت اين‌كه او پاره تن رسول الله (صلي الله عليه و‌‌ سلم) است و از ساير جهات هم همين‌گونه است.
روح المعاني للآلوسي، ج 3، ص 155

بزگوار به زور كه شما نمي توانيد عقيده خود را بر ديگران تحميل كنيد البته عقيده شما قابل احترام است اما در مقام علمي قابل استناد نيست

زماني كه حضرت زهرا س بدنيا امد ، حضرت مريم خادم ايشان بودند و خود اين نشان از افضليت حضرت صديقه طاهره بر حضرت مريم مي باشد

عن المفضل بن عمر، قال: قلت لأبي عبد الله جعفر بن محمد (عليه السلام): كيف كانت ولادة فاطمة (عليها السلام)؟ قال: نعم، إن خديجة (رضوان الله عليها) لما تزوج بها رسول الله (صلي الله عليه و آله) هجرتها نسوة مكة، فكن لا يدخلن عليها، و لا يسلمن عليها، و لا يتركن امرأة تدخل عليها، فاستوحشت خديجة من ذلك ... ... فوجهت إلي نساء قريش و بني هاشم ليلين منها ما تلي النساء من النساء. فأرسلن إليها بأنك عصيتنا، و لم تقبلي قولنا، و تزوجت محمدا، يتيم أبي طالب، فقيرا لا مال له، فلسنا نجيئك، و لا نلي من أمرك، فاغتمت خديجة لذلك. فبينا هي في ذلك إذ دخل عليها أربع نسوة طوال كأنهن من نساء بني هاشم، ففزعت منهن، فقالت لها إحداهن: لا تحزني ـ يا خديجة ـ فإنا رسل ربك إليك، و نحن أخواتك، أنا سارة، و هذه آسية بنت مزاحم و هي رفيقتك في الجنة، و هذه مريم بنت عمران، و هذه صفوراء بنت شعيب، بعثنا الله إليك لنلي من أمرك ما تلي النساء من النساء.

از امام صادق (عليه السلام) پرسيدم كه ولادت حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) چگونه بوده است؟

حضرت به صورت مفصل قضيه ازدواج حضرت خديجه (سلام الله عليها) را و عصبانيت زنان مكه را مطرح مي‌كند كه به خاطر ازدواج با رسول اكرم (صلي الله عليه و آله) كه يك يتيمي بيشتر نبود، داراي مال و مكنتي نبود. با حضرت خديجه (سلام الله عليها) قهر كردند. حتي شب ولادت حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) كه درد زايمان بيشتر شد، سراغ زنان مكه و قريش فرستاد. همه گفتند كه چون شما برخلاف رأي ما، با يك يتيم ازدواج كرديد، ما از حضور خودمان در رابطه با ولادت فرزندت معذور هستيم ... ... حضرت خديجه (سلام الله عليها) خيلي ناراحت بود، تا اين‌كه مشاهده كرده زناني بلند قد را كه در كنارش هستند. اول ناراحت شد و سپس از آنها خواست كه خود را معرفي كنند. آنها هم خود را معرفي كردند: ساره و آسيه و مريم و صفورا بنت شعيب. گفتند كه خداوند ما را از بهشت فرستاده تا در اين ولادت، بجاي زنان قريش از تو پرستاري كنيم و در ولادت اين نوزاد مبارك مساعدت كنيم. با مساعدت آنها، حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) قدم به گيتي نهاد و اولين لحظه به سخن درآمد:
فنطقت فاطمة (عليها السلام) بشهادة أن لا إله إلا الله، و أن أبي رسول الله سيد الأنبياء، و أن بعلي سيد الأوصياء، و أن ولدي سيدا الأسباط.
شهادت بر وحدانيت خداوند و رسالت رسول خدا (صلي الله عليه و آله) و وصايت شوهر بزرگوارش امير المؤمنين (عليه السلام) و امامت فرزندان بزرگوارش داد.
دلائل الامامة للطبري، ص77 تا ص79

من فقط اسنادی رو ارائه می دهم که این واصطفاک علی نساء العالمین یعنی در زمان خودشون:

http://www.islamweb.net/newlibrary/display_book.php?flag=1&bk_no=50&surano=3&ayano=42

تفسیر طبری ج6ص393
="واصطفاك على نساء العالمين"، يعني: اختارك على نساء العالمين في زمانك،

تفسیر ابن ابی حاتم ج2ص647
قَوْلُهُ تَعَالَى: وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ
3491 - حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ، ثنا الْهَيْثَمُ بْنُ الْيَمَانِ، ثنا الْحَكَمُ، عَنِ السُّدِّيِّ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ قَالَ: عَلَى نِسَاءِ ذَلِكَ الزَّمَانِ الَّذِي هُمْ فيه

عباس، والحسن، وابن جريج: اصطفاها على عالمي زمانها. قال ابن الأنباري: وهذا قول الأكثرين.

زاد المسیر ج1ص282

این قول اکثرین است دقت کنید اکثر نه کثیر اکثر بیشتر از کثیر است

قول عالم اهل سنت

قلت: وحاصل الكلام السابق أن السّبكي اختار أن السيدة فاطمة أفضل من أمّها، وأنّ أمّها أفضل من عائشة، وأن مريم أفضل من خديجة، واختار شيخنا أن فاطمة أفضل من مريم

سل الهدی و الرشاد ج11ص162

حالا ما می گیم تفاسیر رو می ذاریم کنار این آیه اما چیز دیگری را می گوید :
يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ (47)

بنی اسرائیل را تفضیل داده است بر عالمین
بقره
اینم جواب بدید با عینک ظاهر بینی رفتیم جلو

از نظر من حضرت مریم و حضرت فاطمه از زنان برتر تاریخ هستند اما اینکه کدام یک برتر بود و یا خیر از توانایی و درک آن من و شما از توانمون خارجه

خداوند متعال خود می داند که کدام یک برتری دارند و وظیفه ما نیست انقد زوم و توجه کنیم به این موضوع

هر یک از زنان مسلمان و مومن قابل احترام هستند و مقایسه آن ها کار ناشایستی است

حضرت فاطمه و حضرت زینب تا حضرت آسیه و حضرت مریم و حضرت خدیجه و زنان مومن دیگر

پس چیزی که به هیچ یک از ما مربوط نیست و وظیفه ی ما نیست و در نظر خدا فقط تشخیص داده میشه بهتره دربارش بحث هم نکنیم

وَأَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ (47)

این کجاش نعمته کجا گفته از نظر نعمت

خدایی می گم ها به ما که رسید شد نعمت به نظر من بهتر است دلیل ارائه کنید !!زیرا حرف زدن چیزی را درست نمی کند

در ضمن تمام مسلمین هم طبق عینک فقط قرآنی بهتر هستند

كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ (110)

سوره آل عمران

خیر امه للناس بهترین

برادر عزيزم واقعا ما مات و مبهوت مختصات علمي شما بزرگوار هستيم

عزيزجان اگر به ايه خوب دقت كنيد هيچ وقت اين سخن را افاضه نمي كرديد

خداوند در اين ايه به بني اسرائيل دستور مي دهد دو چيز را ياد كنند كه يكي نعمت دادن به انهاست و ديگري فضيلت دادن انها بر بقيه جهانيان حالا در كجاي ايه فرموده ما شما را به خاطر نعمت افضليت داده ايم؟

اينكه ادعا مي كنيد ايه مي فرمايد به خاطر نعمت افضليت داده را بياوريد در كجا امده؟ نكند شما قراني جداگانه داريد؟

ثانيا شما با ايه ذيل چه خواهيد كرد؟

وَلَقَدْ آَتَيْنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ
و به يقين فرزندان اسرائيل را كتاب [تورات] و حكم و پيامبرى داديم و از چيزهاى پاكيزه روزيشان كرديم و آنان را بر مردم روزگار برترى داديم (16)


در اين ايه هم مربوط به بني اسرائيل مي شود كجا خدا فرموده ما انها را به خاطر نعمت برتري داديم؟ مضاف بر اينكه خداوند در اين ايه به سه نكته اشاره مي كند كه يكي از انها افضليت دادن بني اسرائيل بر بقيه جهانيان است

خوب بزگوار به اين شكل شما بايد يهودي شويد زيرا انها بر مسلمانان افضل تر هستند

و از همه جالب تر اين است كه حضرت محمد به عنوان خاتم انبيا از اسماعيل و يونس و لوط علي نبينا عليه سلام هم افضل نيست البته طبق مباني شما :khaneh:

وَإِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَيُونُسَ وَلُوطًا وَكُلاًّ فضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِينَ ﴿86﴾

سلام
باتشكر

دوست گرامي اگر همه كامنت ها را مي خوانديد به چنين مطلبي استناد نمي كرديد زيرا ما افضليت حضرت صديقه بر حضرت مريم را از قران و سنت ثابت كرده ايم

جدي مي فرمايد؟

يعني اينكه خدا در قران حضرت مريم بر ديگر زنان را قياس مي كند و افضل مي داند يعني كار ناشايستي كرده است؟

در مورد افضليت بني اسرائيل و انبيا كه فرموده چطور يعني خداوند مداوم و مكرر در حال افعال ناشايست بوده؟

ما قياس در اين مسئله را از سنت و لسان اهل بيت ثابت كرده ايم

ما ثابت كرديم و پيرو افضليت حضرت زهرا س بر حضرت مريم هستيم زيرا اهل بيت فرمودند و تبعيت از اهل بيت هم وظفه ماست اني تاركم فيكم ثقلين كتاب الله و عترتي

کامنت ها رو نخوندم چون برام اهمیت نداشت برتری هر کدام از بانوان و تنها موردی که اهمیت داره اینه ما مسلمانان باید حضرت زهرا رو الگو قرار بدیم وگرنه قبلا هم عرض کردم بر عهده ی من و شما نیست بخواهیم بیایم مقایسه کنیم بین انبیا و مومنین !

خداوند خودش جایگاه هر کدوم رو می دونه و هیچ وظیفه ای هم بر عهده تو نیست بدونی کدوم نزد خداوند شایسته تر هست !

دوست عزیز گفتار قرآن و انبیا محترم است و قرآن از طرف خداوند نازل شذده یعنی وقتی فلان قوم و یا فلان پیامبر رو برتر نامیده این نظر شخصی خود خداست و شایسته است

اما کار تو ناشایست است که به گرد پای هیچکدام از مومنین نامبرده هم نمی رسی بعد میای دربارشون مقایسه راه می اندازی
حرف تمام انبیا و امام ها یکی بوده و این مقایسه کردن ها فقط تفرقه می ندازه بین اهل کتاب که شایسته نیست !

شما فکر خودت باش و وظایفی که خدا برات قرار داده دیگه چیکار داری نظر خداوند و بزرگان درباره ی شخصیت های مومن چی بوده
همین که ما می دونیم مومن بودند قابل احترام هستند وقتی که به گرد پای هیچکدام نمی رسی بهتره مقایسه هم انجام ندی

منم این برتری رو از زبان ائمه بارها خوندم و برتری حضرت زهرا رو قبول دارم چون از زبان معصومین خواندم و شنیدم
اما باز هم میگم تو در اندازه ای نیستی که بخواهی شخصیت هر یک از مومنان رو کمتر جلوه بدی ! چون به اون مرحله ایمان نرسیدی

اگه قرآن یا امام درباره شخصیت ها میگه در اون اندازه هستند که نظر خود رو بگن اما از نظر من شخصی مثل من و شما که توی مراحل اولیه دین هستیم نباید درباره نظرات بزرگان دخالت کنیم و شخصیت شخص بزرگوار دیگه رو پایین تر جلوه بدیم

آل‏ عمران : 33 إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى‏ آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهيمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَى الْعالَمين‏

در این آیه حضرت می فرمایند که کل پیامبران را بر عالمین برتری بخشیده اند و اگر نظر برخی از هموندان را بپذیریم در این صورت حضرت کل پیامبران را بر مردمان هم عصر آنان برتری بخشیده اند نه به مردمان زمان ما. اینکه حضرت بنی اسراییل را بر عالمیان برتری بخشیده اند بدین معناست که اکثر پیامبران و از جمله پیامبر اسلام از نسل آنها هستند.

پیامبر دختر دیگری هم از بانو خدیجه داشتند به نام بانو رقیه. این بانو به ذوالهجرتین معروف هستند چرا که یک بار به حبشه و بار دیگر به مدینه هجرت فرموده اند و در راه اسلام متحمل چه زحمات و مصائبی که نشده اند منتها تعصب فرقه گرایی به حدی شدید است که برخی حتی نام ایشان هم به گوششان نخورده است.

ما که خوندیم نمی دانم چرا شما چیزی نمی گید و فقط یک چیز کلی می گید

اگر به قبل و بعد نگاه کنید که ابوبکر که اهل سنت می گند در غار بوده است قبل و بعدش چیه ؟؟در مورد کافران یعنی ابوبکر ....است

این که نشد بحث علمی برادر قبلش اینه بعدش اینه