سلام
یادمه یه بار برای پاکسازی زمینمون داشتیم شاخه های خشکیده درختای باغمون که هرس کرده بودیم و جمع میکردم که بسوزنم!
چندتا دسته چوب رو که من با چنگک بلند کردم انداختم تو اتیش دیگه خیلی بزرگ شد من دیگه نتونستم جلوتر برم
گفتم عُووووَ... این اتیش الان اینطوریه پس جهنم چیه...خدا به داد ما برسه!
رفتم دوباره یه دسته دیگه بلند کنم بندازم تو اتیش دیدم از رو چنگک افتاد، باز دوباره بلند کردم بازم دیدم دوباره افتاد، یه بار دیگه خواستم بلند کنم هیچی ازهم وا شد و دیگه نتونستم جمع کنم بندازم تو اتیش!
اعصابم خورد شد گفتم منه خسته ادم این چرا این اینطوری مرگ مرگ میکنه ،که بطور اتفاقی دیدم روی یکی از چوباش یه ملخ که بخاطر فشرده شدن چوبا صدمه دیده بود گیر افتاده !:Moteajeb!:
من خیلی تعجب کردم چون چند لحظه بعد متوجه شدم این حیوون چون اسیب دید و اسیر شده بود از هول سوختن دلش بی تابی میکرد و خدا هم اینطوری بهش رحم کرد و به دادش رسید تا اون بتونه فرار کنه!!!
اونجا بود که من فهمیدم هر کسی (حتی حیوون ) اگه خدا رو صدا بزنه خدا اونو از عذاب نجات میده!
شیعه، به معنای پیروان و یاران است؛ از این رو، به پیروان حضرت علی و دیگر امامان معصوم، شیعه می‌گویند. (1)
از آن جا که خداوند متعال، پیامبر اکرم و حضرت علی و پیروان او را بر حق دانسته است، و ما نیز می خواهیم که به حق عمل کنیم و می دانیم که هر کس از امام علی(ع) اطاعت کند، به مقصد و سعادت دنیا و آخرت می‌رسد، به همین جهت، گذشتگان ما با آگاهی کامل، مکتب شیعه را پذیرفته و نیز آن را می‌پذیریم.
پیامبر اکرم‌می‌فرماید: "ان علیاً و شیعته هم الفائزون؛ (2) حضرت علی و پیروان او، همان سعادتمندند".
و نیز می‌فرماید: "یا علی! نخستین چهار نفری که وارد بهشت می‌شوند، من هستم و تو و حسن و حسین، و پشت سر ما ذریة ما وارد می‌شوند، و پشت ذرّیة ما، دوست‌داران ما و شیعیان ما از سمت راست و چپ [وارد می‌شوند]." (3)
اینک برای روشن‌تر شدن مطلب، به چند نکته درباره حق بودن شیعه اشاره می‌کنیم:
حقانیت شیعه را با توجه به حقانیت امامان معصوم در قرآن می‌توان اثبات کرد. در قرآن، آیات فراوانی در این مورد وجود دارد؛ از جمله:
1. آیه "تطهیر": "إِنَّمَا یرِیدُ اللَّه‌ُ لِیذْهِب‌َ عَنکم‌ُ الرِّجْس‌َ أَهْل‌َ الْبَیت‌ِ وَ یطَهِّرَکم‌ْ تَطْهِیرًا؛ (4) خداوند فقط می‌خواهد پلیدی و گناه را از شما اهل‌بیت دور کند و کاملاً شما را پاک سازد".
علاوه بر مفسران شیعه، برخی از اهل‌سنت نیز معتقدند: این آیه در عصمت اهل‌بیت پیامبر (ص) نازل شده است (5) و روشن است که تنها معصوم می‌تواند پیشوا و امام مردم باشد.
2. آیة "اکمال دین": "الْیوْم‌َ أَکمَلْت‌ُ لَکم‌ْ دِینَکم‌ْ وَأَتْمَمْت‌ُ عَلَیکم‌ْ نِعْمَتِی؛ (6) امروز دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم".
این آیه، در غدیر خم بعد از نصب حضرت علی به خلافت نازل گردید.
آیه شریفه‌مذکور، به روشنی بر نصب خلافت علی از جانب خداوند دلالت دارد. بیش تر مفسران اهل سنت نیز به آن اعتقاد دارند. (7)
3. آیة "اولی‌الامر": "أَطِیعُواْ اللَّه‌َ وَأَطِیعُواْ الرَّسُول‌َ وَأُوْلِی الاْ مْرِ مِنکم‌ْ؛ (8) اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولواالامر (اوصیای پیامبر) را".
برخی اهل سنت در این آیة شریفه نیز مانند شیعه می‌گویند: مراد از "اولی‌الامر"، امامان معصوم‌هستند.(9)
4. اعلان رهبری و سرپرستی امامان در قرآن (10)، رکن دین بودن امامان (11)؛ حبل‌الله (ریسمان خدا) بودن امامان (12)؛ صراط مستقیم بودن آنها (13)؛ معیار حق بودن امامان در قیامت (14)؛ با تقواترین (15)؛ رستگارترین (16)؛ برترین (17)؛ صابرترین (18)؛ شایسته‌ترین برای هدایت کردن (19)؛ عادل‌ترین (20)؛ صادق‌ترین (21) و... از جمله ویژگی هایی است که در حقانیت امامان معصوم به نقل از شیعه و سنی در قرآن آمده است. (22)
جهت آگاهی بیش تر، به کتاب شیعه در اسلام، علامه طبابایی، کتاب امامت و رهبری، استاد مطهری و نیز کتاب‌های تیجانی مانند آن گاه هدایت شدم، اهل سنت واقعی مراجعه نمایید.
پی نوشت ها:
1. قاموس، قریشی، تهران، دارالکتب الاسلامیة، بی تا، ج 4، ص 94.
2. میزان الحکمه، محمد محمدی ری شهری، دارالحدیث، ج 6، ص 2925.
3. همان.
4. احزاب (33)، آیه 33.
5. المسند، سلیمان‌بن‌داود بن‌الجارود، حیدرآباد، بی تا، ج 8، ص 274.
6. مائده (5)، آیه 3.
7. الارشاد، جوینی، چ مصر، بی تا، ص 420.
8. نسأ (4)، آیه 59.
9. تفسیر بحر المحیط، ابن‌حیان‌اندلسی، نشر السعاده، مصر، بی تا، ج 3، ص 278.
10. مائده (5)، آیه 55.
11. شوری (42)، آیه 13.
12. آل‌عمران (3)، آیه 103.
13. حمد (1)، آیات 6 ـ 7.
14. اعراف (7)، آیه7.
15. بقره (2)، آیه 2.
16. همان، آیه 5.
17. آل‌عمران (3)، آیه 198.
18. همان، آیه 200.
19. اعراف (7)، آیه 181.
20. همان.
21. توبه (9)، آیه 119.
22. ر.ک: احقاق‌الحق، نورالله حسینی، ج 4، ص 150 ـ 165 و 170، کتابفروشی اسلامی؛ ینابیع الموده، قندوزی حنفی، ج 1، ص 331 ـ 332 و343، دارالاسوه؛ درالمنثور، سیوطی، ج 3، ص 290، چ مصر؛ شواهدالتنزیل، حسکانی نیشابوری، ج 1، ص 66، مؤسسه تبع و نشر؛ الشیعه فی القرآن، صادق الحسینی الشیرازی، ص 1 ـ 135، مؤسسه الوفأ.
خداروشکر، اسکدین، انقدر سایت جامعی است که با حضور در اینجا دیگر نیازی به حضور در سایت های دیگر نیست!
به عبارت دیگر، اسکدینی ها می توانند به خودکفایی اینترنتی برسند!
تنها چیزی که من رو تو اسک دین نگه داشته تاپیک بیخیال درمانی هستش وگرنه منم میخوام برم
میگم یه وقت زشت نباشه من اصلا نمی خوام برم و هرروز هم دارم علاقه مندتر میشم!
سلامتی و افزایش اجر همه ی دست اندرکاران اسکدین...صلواتی عنایت بفرمایید....
خداروشکر، اسکدین، انقدر سایت جامعی است که با حضور در اینجا دیگر نیازی به حضور در سایت های دیگر نیست!
به عبارت دیگر، اسکدینی ها می توانند به خودکفایی اینترنتی برسند!
میگم یه وقت زشت نباشه من اصلا نمی خوام برم و هرروز هم دارم علاقه مندتر میشم!
سلامتی و افزایش اجر همه ی دست اندرکاران اسکدین...صلواتی عنایت بفرمایید....
خروس پر حنایی گلوش و باد کرد و گفت قوقولی قوقوووووووووول!...یعنی حسنک کجایی چرا نمیایی من مردم از گرسنگی !...اما حسنک باز هم نیومد!
گوسفند سفید پشمالو دمبه ده کیلویی خودش رو تکون داد و گفت بَععع بَعععععع بَعععععععععع!...یعنی حسنگ کجایی چرا نمیایی من مردم از گرسنگی !...اما حسنک باز هم نیومد!
بز زنگوله پای شیطون طویله شاخ های خود رو به زمین زد و گفت مِععععه مِعععععه یعنی حسنگ کجایی چرا نمیایی من مردم از گرسنگی !...اما حسنک باز هم نیومد!
سگ سفید پا کوتای گله دمش را تکون داد و گفت هاپ هاپ هاپ یعنی حسنگ کجایی ما مردیم از گرسنگی !...اما حسنک باز هم نیومد!
گاو پیشونی سفید طویله سری جنباند و با صدای بلند گفت ماااااا مااااااا مااااااا یعنی حسنک کجایی چرا نمیایی من مردم از گرسنگی !...اما حسنک باز هم نیومد!
**********
راستی چرا هیچکی نپرسید چرا حسنک هیچ وقت نیومد؟!
[SPOILER]
تازه می فهمم چرا اهل بیت اطهار، این همه بر اهمیت "امر به معروف و نهی از منکر" تأکید ثقیل داشتند.
به حدی که حضرت اباعبدالله، هدف قیام خود را همین نامیدند.
واقعاً ترک "امر به معروف و نهی از منکر" فاجعه و مصیبت شدید و عظیمی است.
فکر نکنم بلایی بدتر از این باشد!
قبلاً شنیده بودم که : اگر امر به معروف نکنی، مدتی بعد فاسقان به "معروف کنندگان" گیر می دهند! و آنها را نهی می کنند.
الان به این سخن ایمان آوردم.
به این صورت که
در یکی از تاپیک های همین سایت که درمورد حجاب بود، عده ای از بانوان محترم!!! که هیچ اعتقادی به حجاب ندارند، یکی از خانم های مقید به حجاب را مورد توهین و ناسزا و دشنام قرار دادند و این دعوا به صفحه ی شخصی او هم کشیده شد و صفات برازنده ی خودشان را به او نسبت دادند.
این یعنی مصیبت عظمی!
حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام:
امر به معروف و نهی از منکر در مقایسه با سایر معروف ها همچون آب دریاست در مقایسه با آب دهان!
پس می ارزد که درراهش وقت و انرژی صرف کرد و حتی به خاطرش جان داد!
وهابیت حروووومزاااااده ها باپیشنهاد به سازمان ملل میخواد روز عاشورا رو روز پایکوبی بین المللی اعلام کنه شیعیانم براجلوگیری ازین کار به این سازمان پیشنهاد دادن این روز رو روزعزای عمومی اعلام کنه:
[FONT=arial]نه بابا! از این خبرا نیست...
الکی میخوان سر من و شما رو گرم کنن و خودشون مسائل دیگه رو پیش ببرن.
بیخود یه مساله بی‌اهمیت رو شلوغش نکنید، اینا برای اینه که ما را از مسائل مهم دنیا غافل کنند.
خدا روزی نشود که به شهدا شرمنده باشیم.شهیدان کمکمان کنید تا با دین کامل از دنیا برویم.اگرهم لیاقت شهیدشدن داریم نیز به ما عطا بفرما که شهید شوم:Ghamgin:
سوال: این همه تو ماه محرم گریه کنیم که چی بشه؟ امام به گریه ی ما نیاز داره؟ اون هم تازه بعد هزاروچهارصد سال؟!
حالا شاید بگید که "ما خودمون نیاز داریم!!" واقعاً چه نیازی هست؟ با گریه کردن و تو سرکوبیدن چی قراره به دست بیاریم و کدوم نیازمون برطرف بشه؟! برا چی این همه وقتمونو تلف کنیم برای گریه کردن؟! بهترنیست به کارهای مهم تر زندگی برسیم؟!
جواب:
تصور کنید که یک نفر، گوشش بریده می شود. سپس گوشش را بخیه می زنند و درمان می کنند و فرد کاملاً بهبود می یابد.
حالا اگر از صحنه ی بریده شدن گوش او فیلم بگیریم و حتی بعد از پنجاه سال(!!!) به مادرش نشان دهیم، جگر مادرش آتش می گیرد. حالا هی به مادرش بگو "بابا این همه سال گذشته دیگه! گریه برای چیه؟! اینکه گوشش الان خوب خوب شده! زخمی براش نمونده اصلا! برای چی گریه می کنی؟!"
مادر می گوید: "تو مادر نیستی که بفهمی!"
قطعاً هم راست می گوید! زیرا فرزند، جزئی از وجود مادر است. و مادر، صدبار هم این صحنه ی آسیب فرزندش را ببیند ناراحت می شود زیرا قسمتی از وجود خود را در حال نابودی می بیند.
اما توجه کنید زخمی که به امام علیه السلام وارد شد هرگز التیام نیافت.
امام حسین، هرگز بخشی از وجود ما نیست! بلکه تمام وجود ماست!
خدا به پیامبرش فرمود: "اگر تو نبودی جهان را نمی آفریدم!"
پیامبر درمورد امام حسین علیه السلام فرمود: "حسین از من و من از حسین هستم!"
بنابراین خلقت ما وابسته به وجود مقدس حضرت اباعبدالله الحسین است.
پس اگر هنوز هم بعد از هزاروچهارصد سال، برای چنین مصیبت عظیمی گریه می کنیم، حق داریم، بسیار بیشتر از آن مادری که برای آسیب فرزندش گریه می کند.
کسی که برای عزاداری محرم، به دنبال دلیل می گردد، نیاز به دلیل ندارد. بلکه نیاز به طبیب دارد!
اللهم ارزقنا شفاعة الحسین علیه السلام
------------------------------------
دوستان عزیز! ازتون خواهش می کنم که مطالب این چنینی را در سایت ها و شبکه های اجتماعی و وایبر و لاین و غیره و گروه هایی که عضو هستید پخش کنید.
چون با نزدیک شدن محرم، قطعاً تبلیغات مسموم مزخرف ضد دینی درمورد محرم و عزاداری و حضرت امام حسین علیه السلام، در این فضاها پخش خواهد شد.
ما باید با پخش کردن مطالب حقیقی در این مورد، بر این توطئه ی کثیف دشمنان اسلام، پاتک بزنیم.
دوستان! لطفاً مطالب مؤثرتر و زیباتری در این زمینه بنویسید و اینجا قرار دهید تا آنها را هم پخش کنیم و در جهت بیداری شیعیان، ایفای نقش نماییم.
اجرکم عندالله العظیم
التماس دعا
فرمانده سپاه صاحب الزمان اصفهان(عج الله ) امروز گفت: این گروه که دارای شش سرشاخه اصلی هست با راه اندازی محیط های ضد اخلاقی و مستهجن در شبکه های مجازی اقدام به عضوء گیری و اغفال دختران و پسران جوان می کرد.
سردارسرتیپ دوم پاسدار غلام رضا سلیمانی با بیان اینکه افراد این گروه با سرویس های جاسوسی هم مرتبط هستند افزود:هر یک از این سرشاخه ها در حدود یک سال فعالیت خود بین 300 هزار تا 360 هزار عضو از سراسر کشور جذب کرده بود.
وی افزود:مرکز سایبری سپاه صاحب الزمان(عج الله) پس از یک سلسله اقدامات فنی اطلاعاتی پیچیده این افراد را که در شبکه های تلفن همراه و شبکه های اجتماعی فعال بودند شناسایی کرد و همه شش سرشاخه شناسایی بدست عناصر اطلاعاتی در چندین شهرستان استان اصفهان دستگیر شدند.
فرمانده سپاه صاحب الزمان اصفهان(عج الله ) با اشاره به اینکه افراد دستگیر شده به اعمال مجرمانه خود در سایت های ضد اخلاقی اعتراف کرده اند گفت: این گروه پس از هدایت جوانان برای اعمال منافی عفت، آنها را از فضای مجازی به حقیقی هدایت می کردند و برای آن ها مراسم دسته جمعی می گرفتند.
سردار سلیمانی با هشدار به خانواده ها مبنی بر نظارت بیشتر بر فعالیت فرزندان خود در شبکه مجازی ،افزود: از فرستادن اطلاعات و تصاویر به گروه های مختلف که با عناوین مختلف عضو گیری می کنند خوداری کنند و از عضویت در آنها بپرهیزند.(واحد مرکزی خبر)
.
.
پدر و مادرها خیلی باید مواظب جوانان در استفاده از اینترنت باشند .
برخی مثلا میگن عجب پسر خوبی داریم . از صبح تا شب خونه نشسته و اتاقشه !
بعدش یهو میبینن که پسرشون (دخترشون ) از فلان پارتی شبانه سر در اورد ...
اینترنت گاهی میتونه بسیار خطرناکتر از ماهواره عمل کنه . چون اینجا بیشتر ارتباطها دو طرفه هست
سلام
اين كليپ رو حتما ببينيد و نشر دهيد
از وقتي اينو دانلود كردم و چندين بار ديدم[video]http://www.samenblog.com/cp/videos/720.mp4[/video]
ديگه نگام به جهان و سياست عوض شده
شمیم کربلایی : :Gol::Gol:
:Sham::Sham:
:hamdel::hamdel: در ابتدا باید اشاره شود :
در روایات برای زیارت همه امامان معصوم ثواب هایی بیان شده است مثلا پیامبر می فرماید :«هر کس مرا یا یکی از ذریهام را زیارت کند، روز قیامت زیارتش کرده و از هراس های آن روز،نجاتش میدهم». (1)
امام صادق (ع) می فرماید :« زیارت قبر پیامبر و زیارت قبور شهدا و زیارت قبر حسین،برابر با حج مقبول در همراهی پیامبر است».(زیارة قبر رسول الله و زیارة قبور الشهداء و زیارة قبر الحسین تعدل حجة مبرورة مع رسول الله) (2)
پیامبر فرمود :«یا علی!هر کس مرا،یا تو را،یا دو فرزندت-حسن و حسین-را،در حال حیاتمان یا پس از مرگمان زیارت کند،ضامن میشوم که او را از هول و وحشت های قیامت خلاص کرده و در درجات خویش،همراه خود سازم». (3)
البته در روایات بر زیارت امام حسین (ع) تاکید بیش تری شده است. امام صادق(ع) فرمود:
"من زار الحسین(ع) من شیعتنا لم یرجع حتی یغفر له کلّ ذنب و یکتب له بکلّ خطوة خطاها... و محاعنه ألف سیئة و یرفع له ألف درجة؛(4)
هر کس از شیعیان ما، حسین(ع) را زیارت کند، تمام گناهان او بخشیده شده و برای هر قدمی که بر می دارد، یک گناه از او آمرزیده شده و هزار گناه او محو و هزار درجه بالا برده می شود".
امام رضا(ع) فرمود: "من زارالحسین(ع) فقد حجّ واعتمر؛(5)
هر کس امام حسین(ع) را زیارت نماید، حج و عمره انجام داده است".
امام صادق(ع) فرمود: "هر کس امام حسین(ع) را روز عاشورا زیارت کند، بهشت بر او واجب می شود".(6)
همو فرمود: "اگر کسی امام حسین(ع) را روز عرفه، در حالی که آگاه به حق او است، زیارت کند، برای او هزار حج و هزار عمره،نوشته می شود".(7)
این که در احادیث صادره از معصوم سفارش مؤکدی به رفتن کربلا و زیارت امام حسین (ع) شده ،بیشتر به خاطر آشنا شدن مردم با ابعاد وسیع این حادثه جانگداز اما درس آموز است .
زائری که به سرزمین کربلا قدم می گذارد، می داند که در این مکان مقدس خاندان اباعبدالله و نیز حضرت در مظلومانه ترین حالت به شهادت رسیدند .
انتخاب چنین مرگی با آغوش باز، با هدف تسلیم نشدن به دشمن، دارای پیام خاصی است که بهتر توجه شعور و نیز عواطف پاک انسانی را جلب می کند و این کم نیست، و زایر کربلا متوجه این نکته خواهد بود .
آنچه که به تربت و قبر امام حسین قداست و کرامت بخشیده، خون حسین(ع) و شهادت او است.شهادت، خاک را بوییدنی کرد، شهادت سنگ را بوسیدنی کرد.
پینوشت ها:
1.بحار،ج 100،ص 123،وسائل،ج 10،ص 259.
2.وسائل،ج 10،ص 278،حدیث 6.
3.همان،ص 257،حدیث 16.
4.بحارالانوار، ج 98، ص 25.
5. همان، ص 40.
6. تهذیب، ج 6، ص 56.
7. وسائل الشیعه، ج14، ص 463.
دوستان کسی از خانوم یاس نرگس ( به طاها به یاسین سابق ) خبر نداره؟
.
چند دقیقه پیش یادشون افتادم ، شدیدا دلم شور افتاده همش حس میکنم زبانم لال اتفاقی واسشون افتاده..:Ghamgin:
.
پروفایلشون رو چک کردم آخرین حضورشون توی اسکدین 18 مرداد بوده و توی اسک قرآن 14 مرداد..:Ghamgin:
.
اگر کسی ازشون خبری داره به منم بگه..
.
امیدوارم هرجا هستن سلامت باشن..:Doaa::Doaa::Doaa:
اگر در جریان باشید اسید پاشی هایی به چهره افراد در اصفهان صورت گرفته :
رسانه های دروغگوی غربی با طرح ادعای اینکه حوادث اخیر اسید پاشی ارتباط معنا داری با بدحجابی قربانیان دارد، سعی داشتند که
این حوادث را یک برنامه حساب شده و منظم از سوی قشر مذهبی جامعه علیه بانوان ایرانی
که از حجاب مناسبی برخوردار نیستند، معرفی کنند
برای این که انسان عاشق واقعی خدا شود، چه کارهایی باید انجام دهد؟
پیش از آن که راه و رسم عاشقی را بیان کنیم. لازم است عشق را تعریف نماییم و ویژگیهای «عاشق حقیقی» را بشناسیم.
اگر چه واژة عشق در معارف اسلامی با همین لفظ و حروف (ع. ش. ق ) کاربرد زیادی ندارد و ما به بیش از سه مورد دست نیافتیم.
یک مورد برای عبادت به کار رفته است. مرحوم کلینی (ره) در اصول کافی از امام صادق (ع) نقل میکند : «أفضل الناس من عشق العبادة و عانقها؛(1) برترین مردم کسی است که به عبادت عشق بورزد و ملازم آن باشد».
مورد دیگر برای جناب سلمان فارسی (ره) مشاهده می‌شودکه پیامبر اکرم(ص) فرمود: «بهشت بیشتر به سلمان عشق می‌ورزد تا سلمان به بهشت».(2)
مورد سوم حدیثی است از امیرالمؤمنین (ع) به نقل از امام باقر(ع) در مورد اباعبدالله الحسین (ع) و شهدای کربلا. روایت چنین است: علی(ع) با مردم کوفه عازم صفین بودند، نزدیک کربلا که رسیدند، حضرت از یاران خودش جلو افتاد. وقتی به مکانی به نام «مقدخان» رسیدند، چند بار آن جا را دور زد و طواف کرد و فرمود: این جا مکانی است که دویست پیامبر خدا(ص) و دویست نفر از اولاد پیامبران را به ناحق کشته اند که همة آنان جزو شهدا هستند، سپس به واقعة عاشورا اشاره کرد و فرمود: اینجا، استراحتگاه اسب‌ها و مرکب‌های شهیدان عاشقی است که به خاک و خون کشیده می‌شوند [ و عشق آنان به عالی ترین درجة ممکن رسیده است، به گونه ای که ] نه احدی از پیشینیان بر آنان سبقیت جسته، و نه کسی از آیندگان به گرد آنان می‌رسد».(3)
در منابع شیعی شاید نتوان مورد دیگری پیدا کرد که این واژه به کار رفته باشد.
اما بحث بر سر لفظ عشق نیست، بلکه مفهوم و معنای حقیقی عشق مورد نظر است که این مفهوم با عبارات مختلف و الفاظی مانند حبّ و محبّت بیان شده است، مثلاً جمله ای که حضرت سیدالشهدا و سالار عشاق در دعای عرفه بیان می‌دارد و به معشوق خویش چنین می‌گوید: «خدایا! همین افتخار مرا بس است که بندة کوی تو باشم».
مفهوم عشق و عاشقی:
عشق جذبه‌ای است از نوع محبّت و مافوق محبّت. مجمع البحرین می‌نویسد: «عشق محبتی است که از حد تجاوز کند و انسان را از حال عادی خارج نماید. پس هر محبتی ملازم عشق نیست اما هر عشقی با محبت همراه است. انواع محبت‌ها در انسان وجود دارد، امّا همة آنها در مرتبة عشق نیستند. دو دوست نسبت به یکدیگر محبت دارند. مرید نسبت به مراد و مرشد خویش محبت دارد اما عشق محبتی دیگر است.
عشق که فعل ماضی آن «عشق» است، در اصل از «عَشَقه » که نام گیاهی است که در فارسی به آن پیچک می‌گویند، گرفته شده است. این گیاه به هر چیزی برسد، دور آن می‌پیچد و به تدریج آن را در احاطة خود می‌گیرد. وقتی حبّ اشتداد پیدا کند و همانند پیچک جان و روح انسان را به تسخیر خویش در آورد، آن را «عشق» می‌نامند.
جالینوس حکیم می‌گوید. «در مغز انسان سه جایگاه ویژه قرار دارد: یکی مخزن تخیل است. دومی جایگاه فکر و سومی ظرف ذکر و یادآوری است.»
عاشق به کسی گویند که لحظه ای خیال و فکر و ذکرش از معشوق جدا نباشد. عشق و محبّت و هجران معشوق آن چنان قلب و جان و روح عاشق را مسخّر نموده که آب و خواب و غذا را از او گرفته و او به چیزی جز معشوق
نمی‌اندیشد و کسی جز او را نمی‌بینند. هر کس چنین نیست، عاشق نیست.(4)
عشق قهّار است و من مقهور عشق :Gol: چون قمر روشن شدم از نور عشق
بنابراین تا انسان از خود پرستی، نفس پرستی و بت پرستی کهن و مدرن رها نشود و در منزل «عبودیت و بندگی» سکنی نگزیند، عشق را نمی‌فهمد و عاشق نگشته است.
چگونه می‌توان عاشق خدا شد؟
1- بندگی:
امام سجاد (ع) می‌فرماید: «العبودیة جوهرة کنهها ربوبیة؛ (5) بندگی گوهری است که باطنش خدایی و خداوندگاری است».
چرا در تشهد نماز ابتدا شهادت به عبودیت خاتم الانبیا می‌دهیم، سپس رسالت او را گواهی می‌کنیم؟ چون شرف آن نبی مکرّم، در بندگی او بود نه در رسالت او.
آیا نخوانده‌ای آیه قرآن را که شیطان در مقابل بندة خدا اظهار عجز و ناتوانی میکند؟ دشمن قسم خوردة انسان گفت: «به عزّتت سوگند! که تمام انسان‌ها را گمراه خواهم کرد، مگر بندگان مخلصت»؛ آنانی که دل از غیر بریدند و برای تو خالص شدند. مخلص آن بندة عاشقی است که هر دو عالم را یک باره از دل برون کرده تا غیر او را نبیند و محبت هیچ چیزی حتی بهشت در دل او نباشد.
کسی که عبد خدا گشت و مشمول خطاب یا عبادی قرار گرفت، بندة شیطان و انسان یا هوای نفس نمی‌شود. پس جادة عشاقی، جادة عبودیت و بندگی است. راه و رسم بندگی آموز تا عاشق شوی. سیر و حرکت زمانی میسّر است که در اثر معرفت و آگاهی بیداری دل حاصل گردد و چراغ ایمان در دل روشن شود. روغن چراغ ایمان، عمل صالح و ترک گناه است.
2- پیروی از پیامبر:
ایمان به خدا، و تنفر و بیزاری از فسق و کفر و گناه در نهاد هر انسانی بالفطره وجود دارد. وقتی از درون سر برآورد و در عرصة عمل صالح تجلّی پیدا کرد، گل عشق که علامت کمال و رشد یافتگی است، شکوفه میزند.عاشق مهجور، چشم به راه پیام معشوق است و به هر چیزی که به معشوق تعلق دارد یا نماینده و پیام رسان او است، عشق می‌ورزد. قرآن کریم می‌فرماید:
«ای پیامبر! به مردم بگو: اگر خدا را دوست می‌دارید( و به او عشق می‌ورزید)، از من پیروی کنید، تا خدا هم شما را دوست داشته باشد و لغزش‌های گذشتة شما را ببخشد که خداوند آمرزنده و مهربان است».(6) آری عشاق خدا، مطیع رهبران الهی هستند.
عاشق خدا نباید انتظار داشته باشد که رهبر الهی از آنان اطاعت کند و دستور بگیرد و یا با تحمیل افکار خود برای رسیدن به مقاصد و اهداف مادی به او فشار بیاورد که این کار به زیان مردم است، چنان که می‌فرماید: «بدانید رسول خدا میان شما است. هر گاه در بسیاری از امور از شما پیروی کند، به مشقت خواهید افتاد، ولی خداوند ایمان را محبوب شما قرار داده و آن را در دل هایتان زینت بخشیده و کفر و فسق و گناه را منفور شما قرار داده است. رشد یافته و هدایت شده کسانی هستند که واجد این صفات باشند».(7)
انسان هنگامی می‌تواند به اوج ایمان برسد که نیرومند ترین علاقة او یعنی عشق به خویشتن را تحت الشعاع عشق به ذات خدا و نمایندگان او قرار دهد. پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: « سوگند به کسی که جانم در دست او است! هیچ یک از شما به حقیقت ایمان نمی‌رسد مگر زمانی که من نزد او محبوب تر از خودش و مالش و فرزندش و تمام مردم باشم».(8)
نکتة ظریفی در آیة مذکور که شایسته است در آن دقت شود، این است که همة جمله‌های قبل به صورت خطاب است اما جملة پایانی آیه (اولئک هم الراشدون) به صورت غایب است. تفاوت تعبیر ظاهراً برای این است که نشان دهد: حکم «عاشق خدا، مطیع رهبر است» اختصاص به یاران پیامبر(ص) ندارد، بلکه یک قانون عمومی است.
یکی ازعلایم رشد یافتگی در هر زمانی این است که صفاتی فطرت خویش را با عشق به ایمان، تنفر از کفر و فسق و عصیان و اطاعت و پیروی کامل از رهبری حفظ کند.(9)
3- تهجد:
عشق وصال بی سحر خیزی نمی‌شود.
عشق وصال داری و شب تا صبح سر بر بستر ناز خوابت آید؟ زهی خیال باطل ! نشنیده ای که با کلیمش موسی (ع) فرمود: دروغ می‌گوید کسی که گمان برد خدا را دوست دارد، ولی چون تاریکی شب در آید، خواب را بر حضورم ترجیح دهد».(10)
4- خود شناسی:
عشق یک میل درونی است که برای ظهور و فعلیت یافتن، مانند همة امیال درونی نیازمند فضایی مناسب است تا پرورش یابد و شکوفه و گل دهد.
اگر چه عشق ریشه در آفرینش انسان دارد لیکن تجلی و ظهور آن وابسته به میزان شناختی است که عاشق از کمال معشوق دارد.
پس شدت عشق و زیاد و کم شدن شعلة آتش درون سوز عشاق به دو عامل بستگی دارد:
1میزان کمال که در معشوق نهفته است و جلوه هایی که از آن بروز میکند.
2ظرفیت فکری عاشق و میزان شناختی که از معشوق و تجلیات او دارد.
بنابراین نخستین گام در شعله ور شدن، آتش عشق، داشتن شناخت درست از کمال و جلوه‌های معشوق است. تحصیل شناخت خدا، برای اکثر افراد بدون خودشناسی و شناخت تجلیات خدا میسر نیست.
از این رو خود آگاهی و خود شناسی برترین شناخت‌ها دانسته شده است.
علی(ع) می‌فرماید: «افضل المعرفة، معرفة الانسان نفسه؛(11) برترین آگاهی ومعرفت آن است که انسان نفس خود را بشناسد».علامت این که انسان خود آگاه گشته و خود را شناخته است، خدا شناسی او است که پیامبر اکرم(ص) فرمود: «اعرفکم بنفسه، اعرفکم بربّه؛(12) داناترین شما در خودشناسی، خداشناس ترین شما است».
تو که از نفس خود زبون باشی :Gol: عارف کردگار چون باشی؟!
ای شده در نهاد خود عاجز :Gol: کی شناسی خدای را؟ هرگز!
5- ترک گناه:
انسانی که می‌خواهد عاشق خدا شود، باید برای خود بنایی محکم بسازد و این بنا از اجزایی تشکیل میشود که
عبارت است از:
خودشناسی، تحکیم مبانی اعتقادی، مطالعه در مبدأ و معاد، پرهیز کامل از گناهان، توبه بعد از هر گناه، اطاعت از باری تعالی، انجام واجب و ترک محرم مانند:غیبت، دروغ، تهمت، بدزبانی، کینه و دیگر گناهان کبیره. اینها مصالحی هستند که اگر در کنار یکدیگر قرار گیرند، به دژ محکمی تبدیل می‌شوند که جز عشق نامی ندارد و صاحبش میزبان معشوقی به نام خدا که خالق هستی است، خواهد شد. امام صادق (ع) فرمود: «قلب حرم خدا است. در حرم خدا غیر خدا را ساکن نکنید».(13)
پس قلب مأمن و مأوای عشق است که نباید در آن حرامی وارد شود. حرامی در این تفسیر گناه است، آن هم نه گناه عبوری که انسان به دلیل نسیان وجایز الخطا بودن، آن را انجام می‌دهد، بلکه گناهی که برای سکونت آمده است.
پس عشق خیال نیست، آتشی است که در دل شعله ور میگردد، تا چیزی محبوب و معشوق انسان شود. وقتی چیزی محبوب میشود که از تمام حصارهای غیر پرستی (دنیا و متعلقات آن) بیرون آید تا جمال محبوبش مکشوف شود. دل جای دو محبوب نیست، نمیتوان هم خدا را دوست داشت و هم خرما را!
انسان وقتی می‌تواند عاشق خدا شود که از حصار خود پرستی و دنیا پرستی بیرون آید، جاذبه های دنیا آن قدر زیاد است که گاهی از حد شمارش خارج میشود، ولی همه آنها به یک حصار بسته است و آن چیزی جز تعلق نیست و اگر این جذبه فروکش کرد، جذبه اصلی نمایان میشود.
پی‌نوشت‌ها:
1. محمد باقر مجلسی، بحار، ج 70، ص 253.
2. همان، ج 22، ص 341.
3. همان، ج 41، ص 295.
4. مجمع البحرین و مادة عشق.
5. مصباح الشریعه، ص7.
6. آل عمران (3) آیه 31.
7. حجرات (49) آیه 7.
8. جمعی از نویسندگان، تفسیر نمونه، ج 17، ص 203.
9. همان.
10. همان، آداب و مراحل سلوک الهی، ج 1 (تخلّی )، ص 143، استاد کریم محمود حقیقی.
11. محمد رضا مهدوی کنی،نقطه‌های آغاز در اخلاق عملی، ص 54 به نقل از فهرست غرر، ص 387، شمارة2935.
12. همان.
13. بحار الانوار، ج 67، ص 25، حدیث 27.
دوستان کسی از خانوم یاس نرگس ( به طاها به یاسین سابق ) خبر نداره؟
.
چند دقیقه پیش یادشون افتادم ، شدیدا دلم شور افتاده همش حس میکنم زبانم لال اتفاقی واسشون افتاده..
.
پروفایلشون رو چک کردم آخرین حضورشون توی اسکدین 18 مرداد بوده و توی اسک قرآن 14 مرداد..
.
اگر کسی ازشون خبری داره به منم بگه..
دوست عزیز! اینجا دنیای مجازیه! دنیایی که با یه کلیک، به راحتی، همه چیز وارونه میشه!
حتی دنیای حقیقی هم اعتباری نداره! چه برسه به اینجا!
امر به معروف و نهی از منکر یکی از اصول عملی اسلام است ، که از مهم ترین و عالی ترین واجبات اسلامی است. درباره عظمت این دو وظیفه مهم، به تعبیری رساتر و کامل تر از آن چه در قرآن کریم و کلمات اهل بیت و اماما ن معصوم(ع) آمده است،دست نمی‌یابیم.
قرآن می‌فرماید: «کنتم خیر امة اخرجت للنّاس تأمرون بالمعروف و تنهون عن المنکر و تؤمنون بالله؛(1) مسلمانان بهترین امتی هستید (یا بودید) که خدا برای مردم جهان نمایان فرمود، زیرا امر به معروف و نهی از منکر می‌کنید و ایمان به خدا دارید».
پیشوای یکتاپرستان حضرت علی (ع) می‌فرماید: «و ما أعمال البرّ کلّها و الجهاد فی سبیل الله عند الأمر بالمعروف و النهی عن المنکر إلا کنفثة فی بحر لجیّ؛ (2) تمام کارهای نیک و (حتی) جهاد در راه خدا، در برابر امر به معروف و نهی از منکر، همچون آب دهان در برابر دریای پهناور است».
حضرت صادق(ع) فرمود: «إن الامر بالمعروف و النهی عن المنکر سبیل الانبیاء و منهاج الصلحاء فریضة عظیمة بها تقام الفرائض و ...؛(3) امر به معروف از منکر، روش پیامبران و شیوه صالحان و فریضه بزرگ الهی است، که سایر واجبات به وسیله آن بر پا می‌شوند».
این که در کدام مورد امر به معروف و نهی از منکر باید تا حد بذل جان پیش رفت و در کدام مورد باید حفظ مال، آبرو، و جان را مقدم داشت، بستگی به موضوع امر به معروف و نهی از منکر دارد. اگر موضوع از احکام جزئی و در سطح محدود، باشد، حفظ مال، آبرو و جان مقدّم است. اما اگر موضوع در درجة بالای اهمیت است ،باید امر به معروف و نهی از منکر کرد، گرچه انسان در این راه کشته شود.
شهید مطهری می‌فرماید:
ارزش امر به معروف و نهی از منکر بالاتر از اینها است. البته با توجه به موردش. ببین امر به معروف و نهی از منکر را برای چه می‌خواهی بکنی؟ در چه موضوعی می‌خواهی امر به معروف و نهی از منکر کنی؟ یک وقت موضوع کوچکی است،مثلاً کسی کوچه را کثیف میکند، پوست خربزه را می‌اندازد در کوچه، این جا باید نهی از منکر کنید، حال اگر بدانید اگر او را نهی کنید، یک فحش ناموس به شما می‌دهد، این کار این قدر ارزش ندارد که یک فحش ناموسی بشنوید.
یک وقت هست موضوعی است که اسلام برای آن اهمیتی بالاتر از جان و مال و حیثیت انسان قائل است. می‌بینید قرآن به خطر افتاده است، اصول قرآنی به خطر افتاده است، آیا این جا می‌گویی: امر به معروف نکن،نهی از منکر نکن، که اگر این را بگویم،جانم، آبرویم، در خطر است؟ اجتماع نمی‌پسندد و...».(4)
شهید مطهری با نقل این مطالب، آن را به شدت رد میکند.
امام خمینی(ره) می‌فرماید: «امر به معروف و منکر از موضوعاتی باشد که از نظر اسلام بسیار مهم است و امر به معروف و نهی از منکر در چنین موضوعی، متوقف بر بذل جان باشد، بذل جان واجب است». (5)
امام حسین(ع) نیز در چنین موقعیتی بودند و «معروف» اصل اسلام و سنت پیامبر بود که در حال از بین رفتن یا تحریف بود.
حضرت اباعبدالله الحسین(ع) دیدند اگر در آن برهه از زمان و در آن اوضاع خاصی که بر جامعه اسلامی حاکم بود، امر به معروف و نهی از منکر نکند، اصل اسلام در خطر است و فاتحه اسلام خوانده میشود؛ نیز زحماتی که جدّ بزرگوارش برای اسلام کشیده و جان فشانی شهیدانی که خونشان را در راه اسلام نثار کردند، در معرض بی اثر شدن است. از این رو بر خود لازم دانست که قیام کند،گرچه جان خود و بستگانش را در این راه فدا کند.
یک روز پیش از حرکت امام حسین(ع) از مدینه به طرف مکه مروان بن حکم حضرت را در کوچه دید و گفت: یا اباعبدالله! تو را نصیحت میکنم به این که با یزید بیعت کنی که خیر دین و دنیایت در بیعت با یزید است. حضرت در پاسخ فرمود: «انا لله و انا الیه راجعون و علی الأسلام السلام اذ قد بلیت الأمة براع مثل یزید؛ (6) وقتی فردی مانند یزید حاکم امت اسلام باشد ، فاتحه اسلام خوانده است».
بنابراین معلوم است که در آن زمان و موقعیت، اساس اسلام در خطر بود.
حضرت در جای دیگر فرمود:
«ألا ترون أنّ الحق لا یُعمَل به و أنّ الباطل لا یتناهی عنه،لیرغب المؤمن فی لقاء اله محقا؛ (7) آیا نمی‌بیند به حق عمل نمی‌شود؟ آیا نمی‌بیند قوانین الهی پایمال میشود؟ آیا نمی‌بیند این همه مفاسد پیدا شده و احدی نهی نمی‌کند؟ در چنین اوضاعی، مؤمن باید از جان خود بگذرد و لقای پروردگار را در نظر بگیرد».
در نتیجه عمل حضرت مصداق عملی امر به معروف و نهی از منکر بود. در نتیجه بخشی آن نیاز به آن همه جان فشانی و سختی وجود داشت، به علاوه این عمل عین تکلیف حضرت محسوب می شد . در نتیجه تلاش در این مسیر به هلاکت انداختن خود به حساب نمی آید، همان گونه که جهاد به عنوان یک تکلیف دینی منافاتی با آیه مورد نظر ندارد .برای اطلاع از این مسئله به منبع ذیل مراجعه شود.(8)
در شکل‌گیری این قیام غیر نهی از منکر، عوامل زیر هر کدام به نحوی نقش داشته است:
1ـ یزید بعد از به قدرت رسیدن به استاندار مدینه نامه نوشت که از حسین (ع) برای او بیعت بگیرد. اگر بیعت نکرد، او را به قتل برساند. پس اگر امام قیام نمی‌کرد ،باز هم در خطر بود. خون او این تأثیر که بقای اسلام را برای همیشه تأمین کند، نمی‌داشت.
2ـ مردم کوفه برای امام نامه نوشتند. اگر امام به دعوت آن ها پاسخ مثبت نمی‌داد، حجت بر آن ها تمام نبود. امام حسین (ع) به عنوان امام زمان آن عصر وظیفه داشت برای رهبری قیام کند و به سوی عراق بیاید و سفیر خود را بدان جا فرستد تا حجت بر آن ها تمام گردد و عذری در قیامت نداشته باشند.
3ـ مهم‌ترین عامل که آن را علت کامل و یا علت تکمیل کننده سایر عوامل تلقی کرد ، همان است که در زیارت نورانی اربعین آمده:
«وبذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک من الجهالة وحیرة الضلالة؛ (9) جانش را در راه تو فدا کرد تا بندگانت را از نادانی و حیرت گمراهی نجات دهد».
بنا بر این اساس قیام امام برای نجات مردم از جهالت نوین و گمراهی جدید بود که به نام دین و خلیفه مسلمانان می‌خواست از سوی یزید اجرا شود. حضرت با قیام خود حقایق را روشن ساخت. برای ابد روشن نمود که جهالت نوین یزیدی ربطی به دین ندارد. نباید نفاق در لباس دین مردم را به حقایق آسمانی بدبین کند.
در کتاب «جلوه‌های عرفانی نهضت حسینی» درباره عوامل قیام امام حسین (ع) به تفصیل بحث شده است.
پی‌نوشت‌ها:
1. آل عمران(3) آیه 109.
2. نهج البلاغه، کلمات قصار.
3. وسائل الشیعه، ج11، ص 395،نشر دار الاحیا التراث العربی، بیروت، بی تا.
4. شهید مطهری، مجموعه آثار، ج17، ص 267،نشر صدرا ،1378 ش.
5. امام خمینی، تحریرالوسیله، ج1، ص 472،نشر آثار امام خمینی، 1379 ش.
6. اعیان الشیعه، ج2، ص 402،دارالاحیا لتراث العربی، بیروت ،بی تا.
7. بحارالانوار،ج42، ص 192،نشر دارالاحیا التراث العربی، بیروت ،1403 ق.
8. جلوه های عرفانی نهضت حسینی، محمد امین صادقی ،نشر بوستان کتاب، قم، 1387 ش.
9. مفاتیح الجنان، ص 775.
نتیجه گیریتون ممکنه درست باشه
اما درباره مقدماتتون بیشتر تحقیق کنید
قضاوت کار ما نیست!
با عرض سلام
قضاوت کار قاضی هست . این رو بنده میدونم . قضاوتی هم اینجا صورت نگرفته ! حکمی هم صادر نشده
این اختلاط مباحث باعث شده که یه سری مشکلاتی در جامعه بوجود بیاد .
امر به معروف و نهی از منکر بر اساس این باور های نادرست کم رنگ شده .
تا میگی فلانی چرا فلان کارو کرده .. بر اساس یه سری باورهای نادرست تزریقی میگن مگه شما قاضی هستی ؟
.
بر اساس عملکردهای یه فردی حق داریم ابراز نظر کنیم بر اساس شرایطی که دین معرفی کرده ...
.
اون الگوهایی که یه فرد مذهبی باید داشته باشه رو با عملکردهای فرد مطابقت داده و اگر تضادی بود
کاربر مهمان خوش آمدید
سلام
یادمه یه بار برای پاکسازی زمینمون داشتیم شاخه های خشکیده درختای باغمون که هرس کرده بودیم و جمع میکردم که بسوزنم!
چندتا دسته چوب رو که من با چنگک بلند کردم انداختم تو اتیش دیگه خیلی بزرگ شد من دیگه نتونستم جلوتر برم
گفتم عُووووَ... این اتیش الان اینطوریه پس جهنم چیه...خدا به داد ما برسه!
رفتم دوباره یه دسته دیگه بلند کنم بندازم تو اتیش دیدم از رو چنگک افتاد، باز دوباره بلند کردم بازم دیدم دوباره افتاد، یه بار دیگه خواستم بلند کنم هیچی ازهم وا شد و دیگه نتونستم جمع کنم بندازم تو اتیش!
اعصابم خورد شد گفتم منه خسته ادم این چرا این اینطوری مرگ مرگ میکنه ،که بطور اتفاقی دیدم روی یکی از چوباش یه ملخ که بخاطر فشرده شدن چوبا صدمه دیده بود گیر افتاده !:Moteajeb!:
من خیلی تعجب کردم چون چند لحظه بعد متوجه شدم این حیوون چون اسیب دید و اسیر شده بود از هول سوختن دلش بی تابی میکرد و خدا هم اینطوری بهش رحم کرد و به دادش رسید تا اون بتونه فرار کنه!!!
اونجا بود که من فهمیدم هر کسی (حتی حیوون ) اگه خدا رو صدا بزنه خدا اونو از عذاب نجات میده!
با یاد خدا
چینش اعضا
تا حالا پیش اومده که یکی از اگشتاتون اسیب ببینه ( در اثر ضربه ی چکشی چیزی یا برش چاقو ..) ؟
الان یکی از انگشتام در اثر ضربه چکش کبود شده ...
اگر دقت کرده باشید . اگر بخواهید کار خاصی انجام بدید کلا یه جاش میلنگه .. یعنی نمیشه و این انگشت اسیب دیده در انجام کار اخلال ایجاد میکنه .
خواستم اون چینش دقیق اعضا رو بگم که با حکمت خاصی هر عضو جای خودش هست ...
همون ظهور برهان نظم ...
از ریز ترین ذرات اتم ( کوارک ) بگیریم این نظم حاکم هست تا کل کهکشانها و عالم هستی و عوالم بالاتر ...
.
.
.
شیعه، به معنای پیروان و یاران است؛ از این رو، به پیروان حضرت علی و دیگر امامان معصوم، شیعه می‌گویند. (1)
از آن جا که خداوند متعال، پیامبر اکرم و حضرت علی و پیروان او را بر حق دانسته است، و ما نیز می خواهیم که به حق عمل کنیم و می دانیم که هر کس از امام علی(ع) اطاعت کند، به مقصد و سعادت دنیا و آخرت می‌رسد، به همین جهت، گذشتگان ما با آگاهی کامل، مکتب شیعه را پذیرفته و نیز آن را می‌پذیریم.
پیامبر اکرم‌می‌فرماید: "ان علیاً و شیعته هم الفائزون؛ (2) حضرت علی و پیروان او، همان سعادتمندند".
و نیز می‌فرماید: "یا علی! نخستین چهار نفری که وارد بهشت می‌شوند، من هستم و تو و حسن و حسین، و پشت سر ما ذریة ما وارد می‌شوند، و پشت ذرّیة ما، دوست‌داران ما و شیعیان ما از سمت راست و چپ [وارد می‌شوند]." (3)
اینک برای روشن‌تر شدن مطلب، به چند نکته درباره حق بودن شیعه اشاره می‌کنیم:
حقانیت شیعه را با توجه به حقانیت امامان معصوم در قرآن می‌توان اثبات کرد. در قرآن، آیات فراوانی در این مورد وجود دارد؛ از جمله:
1. آیه "تطهیر": "إِنَّمَا یرِیدُ اللَّه‌ُ لِیذْهِب‌َ عَنکم‌ُ الرِّجْس‌َ أَهْل‌َ الْبَیت‌ِ وَ یطَهِّرَکم‌ْ تَطْهِیرًا؛ (4) خداوند فقط می‌خواهد پلیدی و گناه را از شما اهل‌بیت دور کند و کاملاً شما را پاک سازد".
علاوه بر مفسران شیعه، برخی از اهل‌سنت نیز معتقدند: این آیه در عصمت اهل‌بیت پیامبر (ص) نازل شده است (5) و روشن است که تنها معصوم می‌تواند پیشوا و امام مردم باشد.
2. آیة "اکمال دین": "الْیوْم‌َ أَکمَلْت‌ُ لَکم‌ْ دِینَکم‌ْ وَأَتْمَمْت‌ُ عَلَیکم‌ْ نِعْمَتِی؛ (6) امروز دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم".
این آیه، در غدیر خم بعد از نصب حضرت علی به خلافت نازل گردید.
آیه شریفه‌مذکور، به روشنی بر نصب خلافت علی از جانب خداوند دلالت دارد. بیش تر مفسران اهل سنت نیز به آن اعتقاد دارند. (7)
3. آیة "اولی‌الامر": "أَطِیعُواْ اللَّه‌َ وَأَطِیعُواْ الرَّسُول‌َ وَأُوْلِی الاْ مْرِ مِنکم‌ْ؛ (8) اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولواالامر (اوصیای پیامبر) را".
برخی اهل سنت در این آیة شریفه نیز مانند شیعه می‌گویند: مراد از "اولی‌الامر"، امامان معصوم‌هستند.(9)
4. اعلان رهبری و سرپرستی امامان در قرآن (10)، رکن دین بودن امامان (11)؛ حبل‌الله (ریسمان خدا) بودن امامان (12)؛ صراط مستقیم بودن آنها (13)؛ معیار حق بودن امامان در قیامت (14)؛ با تقواترین (15)؛ رستگارترین (16)؛ برترین (17)؛ صابرترین (18)؛ شایسته‌ترین برای هدایت کردن (19)؛ عادل‌ترین (20)؛ صادق‌ترین (21) و... از جمله ویژگی هایی است که در حقانیت امامان معصوم به نقل از شیعه و سنی در قرآن آمده است. (22)
جهت آگاهی بیش تر، به کتاب شیعه در اسلام، علامه طبابایی، کتاب امامت و رهبری، استاد مطهری و نیز کتاب‌های تیجانی مانند آن گاه هدایت شدم، اهل سنت واقعی مراجعه نمایید.
پی نوشت ها:
1. قاموس، قریشی، تهران، دارالکتب الاسلامیة، بی تا، ج 4، ص 94.
2. میزان الحکمه، محمد محمدی ری شهری، دارالحدیث، ج 6، ص 2925.
3. همان.
4. احزاب (33)، آیه 33.
5. المسند، سلیمان‌بن‌داود بن‌الجارود، حیدرآباد، بی تا، ج 8، ص 274.
6. مائده (5)، آیه 3.
7. الارشاد، جوینی، چ مصر، بی تا، ص 420.
8. نسأ (4)، آیه 59.
9. تفسیر بحر المحیط، ابن‌حیان‌اندلسی، نشر السعاده، مصر، بی تا، ج 3، ص 278.
10. مائده (5)، آیه 55.
11. شوری (42)، آیه 13.
12. آل‌عمران (3)، آیه 103.
13. حمد (1)، آیات 6 ـ 7.
14. اعراف (7)، آیه7.
15. بقره (2)، آیه 2.
16. همان، آیه 5.
17. آل‌عمران (3)، آیه 198.
18. همان، آیه 200.
19. اعراف (7)، آیه 181.
20. همان.
21. توبه (9)، آیه 119.
22. ر.ک: احقاق‌الحق، نورالله حسینی، ج 4، ص 150 ـ 165 و 170، کتابفروشی اسلامی؛ ینابیع الموده، قندوزی حنفی، ج 1، ص 331 ـ 332 و343، دارالاسوه؛ درالمنثور، سیوطی، ج 3، ص 290، چ مصر؛ شواهدالتنزیل، حسکانی نیشابوری، ج 1، ص 66، مؤسسه تبع و نشر؛ الشیعه فی القرآن، صادق الحسینی الشیرازی، ص 1 ـ 135، مؤسسه الوفأ.
میخوام از اسکدین برم..
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
[SPOILER]
ﻗﯿﺎﻓه هاشونو ﻧﮕﺎااااا :Moteajeb!:
ﺷﻮﺧﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﺑﺎﺑﺎااااا :Moteajeb!:
ﭘﺎشین ﺍﺷﮑﺎﺗﻮنو ﭘﺎﮎ کنین :Moteajeb!:
ﺍﻭﻥ ﺗﯿﻐﻢ ﺑﺬﺍﺭین ﺯﻣﯿﻦ...!!! :khandeh!::offlow:
[/SPOILER]
تنها چیزی که من رو تو اسک دین نگه داشته تاپیک بیخیال درمانی هستش وگرنه منم میخوام برم
[h=2]سربازان امام زمان(عج)ازچه می هراسند؟[/h]
[h=2]سکوت کن...[/h]
خداروشکر، اسکدین، انقدر سایت جامعی است که با حضور در اینجا دیگر نیازی به حضور در سایت های دیگر نیست!
به عبارت دیگر، اسکدینی ها می توانند به خودکفایی اینترنتی برسند!
میگم یه وقت زشت نباشه من اصلا نمی خوام برم و هرروز هم دارم علاقه مندتر میشم!
سلامتی و افزایش اجر همه ی دست اندرکاران اسکدین...صلواتی عنایت بفرمایید....
میگم یه وقت زشت نباشه من اصلا نمی خوام برم و هرروز هم دارم علاقه مندتر میشم!
سلامتی و افزایش اجر همه ی دست اندرکاران اسکدین...صلواتی عنایت بفرمایید....
سلام اتفاقا خیلیم زشته که نمیخواین برین
خروس پر حنایی گلوش و باد کرد و گفت قوقولی قوقوووووووووول!...یعنی حسنک کجایی چرا نمیایی من مردم از گرسنگی !...اما حسنک باز هم نیومد!
گوسفند سفید پشمالو دمبه ده کیلویی خودش رو تکون داد و گفت بَععع بَعععععع بَعععععععععع!...یعنی حسنگ کجایی چرا نمیایی من مردم از گرسنگی !...اما حسنک باز هم نیومد!
بز زنگوله پای شیطون طویله شاخ های خود رو به زمین زد و گفت مِععععه مِعععععه یعنی حسنگ کجایی چرا نمیایی من مردم از گرسنگی !...اما حسنک باز هم نیومد!
سگ سفید پا کوتای گله دمش را تکون داد و گفت هاپ هاپ هاپ یعنی حسنگ کجایی ما مردیم از گرسنگی !...اما حسنک باز هم نیومد!
گاو پیشونی سفید طویله سری جنباند و با صدای بلند گفت ماااااا مااااااا مااااااا یعنی حسنک کجایی چرا نمیایی من مردم از گرسنگی !...اما حسنک باز هم نیومد!
**********
راستی چرا هیچکی نپرسید چرا حسنک هیچ وقت نیومد؟!
[SPOILER]
چون حسنک رفته بود جنگ کشته شده بود!!
:geristan:
[/SPOILER]
[h=2]تصویر لو رفته از یک ترورسیت تکفیری![/h]
با یاد خدا
شبی عارفی با خداوند مناجات می کرد و مشغول نماز و عبادت بود.
هاتفی خبر دادش که آهای شیخ خواهی آنچه از تو میدانیم به خلائق گوییم تا سنگسارت کنند؟
شیخ بگفت :
” خدایا خواهی آنچه از کرم تو می بینم و از مهربانیت میدانم با خلق گویم تا دگر کسی تو را سجود نکند؟”
ندا آمد که : ” نه از ما ؛ نه از تو!”
زاهـد به کـرم، تو را چو ما نـشـناسـد ........ بیـگـانه تـــو راچـو آشــنا نـشـناســد
گـفتی کـه گـنه کـنی به دوزخ برمـت ......... این را به کسی گو که تو را نشناسد
(دیوان ابوسعید)
السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
تازه می فهمم چرا اهل بیت اطهار، این همه بر اهمیت "امر به معروف و نهی از منکر" تأکید ثقیل داشتند.
به حدی که حضرت اباعبدالله، هدف قیام خود را همین نامیدند.
واقعاً ترک "امر به معروف و نهی از منکر" فاجعه و مصیبت شدید و عظیمی است.
فکر نکنم بلایی بدتر از این باشد!
قبلاً شنیده بودم که : اگر امر به معروف نکنی، مدتی بعد فاسقان به "معروف کنندگان" گیر می دهند! و آنها را نهی می کنند.
الان به این سخن ایمان آوردم.
به این صورت که
در یکی از تاپیک های همین سایت که درمورد حجاب بود، عده ای از بانوان محترم!!! که هیچ اعتقادی به حجاب ندارند، یکی از خانم های مقید به حجاب را مورد توهین و ناسزا و دشنام قرار دادند و این دعوا به صفحه ی شخصی او هم کشیده شد و صفات برازنده ی خودشان را به او نسبت دادند.
این یعنی مصیبت عظمی!
حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام:
امر به معروف و نهی از منکر در مقایسه با سایر معروف ها همچون آب دریاست در مقایسه با آب دهان!
پس می ارزد که درراهش وقت و انرژی صرف کرد و حتی به خاطرش جان داد!
خداوند توفیق و شجاعت چنین عملی را به ما دهد!
روز بیست و چهارم ماه ذی الحجه بنا بر اشهر روزی است که مباهله کرد پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله با نصارای نجران و پیش از آنکه خواست مباهله کند
عبا بر دوش مبارک گرفت و حضرت امیرالمومنین و فاطمه و حَسَن و حسین علیهم السّلام را داخل در زیر عبا نمود و گفت پرودگارا هر پیغمبری را اهل
بیتی بوده است که مخصوص ترین خلق بوده اند به او خداوندا اینها اهل بیت منند پس از ایشان برطرف کن شک و گناه را و پاک کن ایشان را پاک کردنی
پس جبرئیل نازل شد و آیه تطهیر در شأن ایشان آورد پس حضرت رسول صلّی الله علیه و آله آن چهار بزرگوار را بیرون برد از برای مباهله چون نگاه نصاری
بر ایشان افتاد و حقّیّت آن حضرت و آثار نزول عذاب مشاهده کردند جُرأت مباهله ننمودند و استدعای مصالحه و قبول جزیه نمودند و در این روز نیز حضرت
امیر المومنین علیه السلام در حال رکوع انگشتری خود را به سائل داد و آیه إنََّما وَلِیُّکُمُ اللهُ در شأنش نازل شد و بالجمله این روز روز شریفی است و در
آن چند عمل وارد است هر کس طالب آن می باشد به مفاتیح الجنان - اعمال ماه ذی الحجه - رجوع نماید .
[FONT=arial black]سلام!!!
[FONT=arial black]وهابیت حروووومزاااااده ها باپیشنهاد به سازمان ملل میخواد روز عاشورا رو روز پایکوبی
بین المللی اعلام کنه شیعیانم براجلوگیری ازین کار به این سازمان پیشنهاد دادن این روز رو روزعزای عمومی اعلام کنه:
[FONT=arial black]▪۲۰ملیون امضا نیازه....
[FONT=arial black]▪خودتون وخونوادتون!
[FONT=arial black]▪در سایت ashoora.org
[FONT=arial black]▪در تمام صفحات اجتماعی نشربدین!!!
[FONT=arial black]راستی بچه شیعه ها کپی فراموش نشه!!!
[FONT=arial black]لبیک یا حسین....
خوش اومدی...
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
کجا بابا؟ شوخی کردم:Nishkhand:
[FONT=arial]نه بابا! از این خبرا نیست...
الکی میخوان سر من و شما رو گرم کنن و خودشون مسائل دیگه رو پیش ببرن.
بیخود یه مساله بی‌اهمیت رو شلوغش نکنید، اینا برای اینه که ما را از مسائل مهم دنیا غافل کنند.
[h=2]ما امنیتمان را به کسانی مدیون هستیم که از...[/h]
رزمندگان با بررسی کارت هویت یک شهید، در حال شناسایی او هستند
خدا روزی نشود که به شهدا شرمنده باشیم.شهیدان کمکمان کنید تا با دین کامل از دنیا برویم.اگرهم لیاقت شهیدشدن داریم نیز به ما عطا بفرما که شهید شوم:Ghamgin:
سلام به همه دوستان عزیز
از کنار مضجع شریف علی ابن موسی الرضا علیه السلام دارم این پست رو می فرستم. و اگر قابل باشم دعاگوی همه شما هستم
روز مباهله را به همه اسک دینی های عزیز تبریک میگم
سلام من تازه واردم اومدم یه عرض سلام و ادبی:hamdel: بکنم
سوال: این همه تو ماه محرم گریه کنیم که چی بشه؟ امام به گریه ی ما نیاز داره؟ اون هم تازه بعد هزاروچهارصد سال؟!
حالا شاید بگید که "ما خودمون نیاز داریم!!" واقعاً چه نیازی هست؟ با گریه کردن و تو سرکوبیدن چی قراره به دست بیاریم و کدوم نیازمون برطرف بشه؟! برا چی این همه وقتمونو تلف کنیم برای گریه کردن؟! بهترنیست به کارهای مهم تر زندگی برسیم؟!
جواب:
تصور کنید که یک نفر، گوشش بریده می شود. سپس گوشش را بخیه می زنند و درمان می کنند و فرد کاملاً بهبود می یابد.
حالا اگر از صحنه ی بریده شدن گوش او فیلم بگیریم و حتی بعد از پنجاه سال(!!!) به مادرش نشان دهیم، جگر مادرش آتش می گیرد. حالا هی به مادرش بگو "بابا این همه سال گذشته دیگه! گریه برای چیه؟! اینکه گوشش الان خوب خوب شده! زخمی براش نمونده اصلا! برای چی گریه می کنی؟!"
مادر می گوید: "تو مادر نیستی که بفهمی!"
قطعاً هم راست می گوید! زیرا فرزند، جزئی از وجود مادر است. و مادر، صدبار هم این صحنه ی آسیب فرزندش را ببیند ناراحت می شود زیرا قسمتی از وجود خود را در حال نابودی می بیند.
اما توجه کنید زخمی که به امام علیه السلام وارد شد هرگز التیام نیافت.
امام حسین، هرگز بخشی از وجود ما نیست! بلکه تمام وجود ماست!
خدا به پیامبرش فرمود: "اگر تو نبودی جهان را نمی آفریدم!"
پیامبر درمورد امام حسین علیه السلام فرمود: "حسین از من و من از حسین هستم!"
بنابراین خلقت ما وابسته به وجود مقدس حضرت اباعبدالله الحسین است.
پس اگر هنوز هم بعد از هزاروچهارصد سال، برای چنین مصیبت عظیمی گریه می کنیم، حق داریم، بسیار بیشتر از آن مادری که برای آسیب فرزندش گریه می کند.
کسی که برای عزاداری محرم، به دنبال دلیل می گردد، نیاز به دلیل ندارد. بلکه نیاز به طبیب دارد!
اللهم ارزقنا شفاعة الحسین علیه السلام
------------------------------------
دوستان عزیز! ازتون خواهش می کنم که مطالب این چنینی را در سایت ها و شبکه های اجتماعی و وایبر و لاین و غیره و گروه هایی که عضو هستید پخش کنید.
چون با نزدیک شدن محرم، قطعاً تبلیغات مسموم مزخرف ضد دینی درمورد محرم و عزاداری و حضرت امام حسین علیه السلام، در این فضاها پخش خواهد شد.
ما باید با پخش کردن مطالب حقیقی در این مورد، بر این توطئه ی کثیف دشمنان اسلام، پاتک بزنیم.
دوستان! لطفاً مطالب مؤثرتر و زیباتری در این زمینه بنویسید و اینجا قرار دهید تا آنها را هم پخش کنیم و در جهت بیداری شیعیان، ایفای نقش نماییم.
اجرکم عندالله العظیم
التماس دعا
با یاد خدا
بزرگترین گروه ضد اخلاقی شبکه مجازی منهدم شد
فرمانده سپاه صاحب الزمان اصفهان(عج الله ) امروز گفت: این گروه که دارای شش سرشاخه اصلی هست با راه اندازی محیط های ضد اخلاقی و مستهجن در شبکه های مجازی اقدام به عضوء گیری و اغفال دختران و پسران جوان می کرد.
سردارسرتیپ دوم پاسدار غلام رضا سلیمانی با بیان اینکه افراد این گروه با سرویس های جاسوسی هم مرتبط هستند افزود:هر یک از این سرشاخه ها در حدود یک سال فعالیت خود بین 300 هزار تا 360 هزار عضو از سراسر کشور جذب کرده بود.
وی افزود:مرکز سایبری سپاه صاحب الزمان(عج الله) پس از یک سلسله اقدامات فنی اطلاعاتی پیچیده این افراد را که در شبکه های تلفن همراه و شبکه های اجتماعی فعال بودند شناسایی کرد و همه شش سرشاخه شناسایی بدست عناصر اطلاعاتی در چندین شهرستان استان اصفهان دستگیر شدند.
فرمانده سپاه صاحب الزمان اصفهان(عج الله ) با اشاره به اینکه افراد دستگیر شده به اعمال مجرمانه خود در سایت های ضد اخلاقی اعتراف کرده اند گفت: این گروه پس از هدایت جوانان برای اعمال منافی عفت، آنها را از فضای مجازی به حقیقی هدایت می کردند و برای آن ها مراسم دسته جمعی می گرفتند.
سردار سلیمانی با هشدار به خانواده ها مبنی بر نظارت بیشتر بر فعالیت فرزندان خود در شبکه مجازی ،افزود: از فرستادن اطلاعات و تصاویر به گروه های مختلف که با عناوین مختلف عضو گیری می کنند خوداری کنند و از عضویت در آنها بپرهیزند.(واحد مرکزی خبر)
.
.
پدر و مادرها خیلی باید مواظب جوانان در استفاده از اینترنت باشند .
برخی مثلا میگن عجب پسر خوبی داریم . از صبح تا شب خونه نشسته و اتاقشه !
بعدش یهو میبینن که پسرشون (دخترشون ) از فلان پارتی شبانه سر در اورد ...
اینترنت گاهی میتونه بسیار خطرناکتر از ماهواره عمل کنه . چون اینجا بیشتر ارتباطها دو طرفه هست
سلام
اين كليپ رو حتما ببينيد و نشر دهيد
از وقتي اينو دانلود كردم و چندين بار ديدم[video]http://www.samenblog.com/cp/videos/720.mp4[/video]
ديگه نگام به جهان و سياست عوض شده
سلام خوش اومديد
شمیم کربلایی :
:Gol::Gol:
:Sham::Sham:
:hamdel::hamdel:
در ابتدا باید اشاره شود :
در روایات برای زیارت همه امامان معصوم ثواب هایی بیان شده است مثلا پیامبر می فرماید :«هر کس مرا یا یکی از ذریهام را زیارت کند، روز قیامت زیارتش کرده و از هراس های آن روز،نجاتش میدهم». (1)
امام صادق (ع) می فرماید :« زیارت قبر پیامبر و زیارت قبور شهدا و زیارت قبر حسین،برابر با حج مقبول در همراهی پیامبر است».(زیارة قبر رسول الله و زیارة قبور الشهداء و زیارة قبر الحسین تعدل حجة مبرورة مع رسول الله) (2)
پیامبر فرمود :«یا علی!هر کس مرا،یا تو را،یا دو فرزندت-حسن و حسین-را،در حال حیاتمان یا پس از مرگمان زیارت کند،ضامن میشوم که او را از هول و وحشت های قیامت خلاص کرده و در درجات خویش،همراه خود سازم». (3)
البته در روایات بر زیارت امام حسین (ع) تاکید بیش تری شده است. امام صادق(ع) فرمود:
"من زار الحسین(ع) من شیعتنا لم یرجع حتی یغفر له کلّ ذنب و یکتب له بکلّ خطوة خطاها... و محاعنه ألف سیئة و یرفع له ألف درجة؛(4)
هر کس از شیعیان ما، حسین(ع) را زیارت کند، تمام گناهان او بخشیده شده و برای هر قدمی که بر می دارد، یک گناه از او آمرزیده شده و هزار گناه او محو و هزار درجه بالا برده می شود".
امام رضا(ع) فرمود: "من زارالحسین(ع) فقد حجّ واعتمر؛(5)
هر کس امام حسین(ع) را زیارت نماید، حج و عمره انجام داده است".
امام صادق(ع) فرمود: "هر کس امام حسین(ع) را روز عاشورا زیارت کند، بهشت بر او واجب می شود".(6)
همو فرمود: "اگر کسی امام حسین(ع) را روز عرفه، در حالی که آگاه به حق او است، زیارت کند، برای او هزار حج و هزار عمره،نوشته می شود".(7)
این که در احادیث صادره از معصوم سفارش مؤکدی به رفتن کربلا و زیارت امام حسین (ع) شده ،بیشتر به خاطر آشنا شدن مردم با ابعاد وسیع این حادثه جانگداز اما درس آموز است .
زائری که به سرزمین کربلا قدم می گذارد، می داند که در این مکان مقدس خاندان اباعبدالله و نیز حضرت در مظلومانه ترین حالت به شهادت رسیدند .
انتخاب چنین مرگی با آغوش باز، با هدف تسلیم نشدن به دشمن، دارای پیام خاصی است که بهتر توجه شعور و نیز عواطف پاک انسانی را جلب می کند و این کم نیست، و زایر کربلا متوجه این نکته خواهد بود .
آنچه که به تربت و قبر امام حسین قداست و کرامت بخشیده، خون حسین(ع) و شهادت او است.شهادت، خاک را بوییدنی کرد، شهادت سنگ را بوسیدنی کرد.
پینوشت ها:
1.بحار،ج 100،ص 123،وسائل،ج 10،ص 259.
2.وسائل،ج 10،ص 278،حدیث 6.
3.همان،ص 257،حدیث 16.
4.بحارالانوار، ج 98، ص 25.
5. همان، ص 40.
6. تهذیب، ج 6، ص 56.
7. وسائل الشیعه، ج14، ص 463.
داره بارون میاد
محرم نزدیکه
چه مقدمه ی خوبی....
دوستان کسی از خانوم یاس نرگس ( به طاها به یاسین سابق ) خبر نداره؟
.
چند دقیقه پیش یادشون افتادم ، شدیدا دلم شور افتاده همش حس میکنم زبانم لال اتفاقی واسشون افتاده..:Ghamgin:
.
پروفایلشون رو چک کردم آخرین حضورشون توی اسکدین 18 مرداد بوده و توی اسک قرآن 14 مرداد..:Ghamgin:
.
اگر کسی ازشون خبری داره به منم بگه..
.
امیدوارم هرجا هستن سلامت باشن..:Doaa::Doaa::Doaa:
با یاد خدا
اگر در جریان باشید اسید پاشی هایی به چهره افراد در اصفهان صورت گرفته :
.خیلی باید اگاه بود .
جنگ نرم - تخریب چهره قشر خاص
برای این که انسان عاشق واقعی خدا شود، چه کارهایی باید انجام دهد؟
پیش از آن که راه و رسم عاشقی را بیان کنیم. لازم است عشق را تعریف نماییم و ویژگیهای «عاشق حقیقی» را بشناسیم.
اگر چه واژة عشق در معارف اسلامی با همین لفظ و حروف (ع. ش. ق ) کاربرد زیادی ندارد و ما به بیش از سه مورد دست نیافتیم.
یک مورد برای عبادت به کار رفته است. مرحوم کلینی (ره) در اصول کافی از امام صادق (ع) نقل میکند : «أفضل الناس من عشق العبادة و عانقها؛(1) برترین مردم کسی است که به عبادت عشق بورزد و ملازم آن باشد».
مورد دیگر برای جناب سلمان فارسی (ره) مشاهده می‌شودکه پیامبر اکرم(ص) فرمود: «بهشت بیشتر به سلمان عشق می‌ورزد تا سلمان به بهشت».(2)
مورد سوم حدیثی است از امیرالمؤمنین (ع) به نقل از امام باقر(ع) در مورد اباعبدالله الحسین (ع) و شهدای کربلا. روایت چنین است: علی(ع) با مردم کوفه عازم صفین بودند، نزدیک کربلا که رسیدند، حضرت از یاران خودش جلو افتاد. وقتی به مکانی به نام «مقدخان» رسیدند، چند بار آن جا را دور زد و طواف کرد و فرمود: این جا مکانی است که دویست پیامبر خدا(ص) و دویست نفر از اولاد پیامبران را به ناحق کشته اند که همة آنان جزو شهدا هستند، سپس به واقعة عاشورا اشاره کرد و فرمود: اینجا، استراحتگاه اسب‌ها و مرکب‌های شهیدان عاشقی است که به خاک و خون کشیده می‌شوند [ و عشق آنان به عالی ترین درجة ممکن رسیده است، به گونه ای که ] نه احدی از پیشینیان بر آنان سبقیت جسته، و نه کسی از آیندگان به گرد آنان می‌رسد».(3)
در منابع شیعی شاید نتوان مورد دیگری پیدا کرد که این واژه به کار رفته باشد.
اما بحث بر سر لفظ عشق نیست، بلکه مفهوم و معنای حقیقی عشق مورد نظر است که این مفهوم با عبارات مختلف و الفاظی مانند حبّ و محبّت بیان شده است، مثلاً جمله ای که حضرت سیدالشهدا و سالار عشاق در دعای عرفه بیان می‌دارد و به معشوق خویش چنین می‌گوید: «خدایا! همین افتخار مرا بس است که بندة کوی تو باشم».
مفهوم عشق و عاشقی:
عشق جذبه‌ای است از نوع محبّت و مافوق محبّت. مجمع البحرین می‌نویسد: «عشق محبتی است که از حد تجاوز کند و انسان را از حال عادی خارج نماید. پس هر محبتی ملازم عشق نیست اما هر عشقی با محبت همراه است. انواع محبت‌ها در انسان وجود دارد، امّا همة آنها در مرتبة عشق نیستند. دو دوست نسبت به یکدیگر محبت دارند. مرید نسبت به مراد و مرشد خویش محبت دارد اما عشق محبتی دیگر است.
عشق که فعل ماضی آن «عشق» است، در اصل از «عَشَقه » که نام گیاهی است که در فارسی به آن پیچک می‌گویند، گرفته شده است. این گیاه به هر چیزی برسد، دور آن می‌پیچد و به تدریج آن را در احاطة خود می‌گیرد. وقتی حبّ اشتداد پیدا کند و همانند پیچک جان و روح انسان را به تسخیر خویش در آورد، آن را «عشق» می‌نامند.
جالینوس حکیم می‌گوید. «در مغز انسان سه جایگاه ویژه قرار دارد: یکی مخزن تخیل است. دومی جایگاه فکر و سومی ظرف ذکر و یادآوری است.»
عاشق به کسی گویند که لحظه ای خیال و فکر و ذکرش از معشوق جدا نباشد. عشق و محبّت و هجران معشوق آن چنان قلب و جان و روح عاشق را مسخّر نموده که آب و خواب و غذا را از او گرفته و او به چیزی جز معشوق
نمی‌اندیشد و کسی جز او را نمی‌بینند. هر کس چنین نیست، عاشق نیست.(4)
عشق قهّار است و من مقهور عشق :Gol: چون قمر روشن شدم از نور عشق
بنابراین تا انسان از خود پرستی، نفس پرستی و بت پرستی کهن و مدرن رها نشود و در منزل «عبودیت و بندگی» سکنی نگزیند، عشق را نمی‌فهمد و عاشق نگشته است.
چگونه می‌توان عاشق خدا شد؟
1- بندگی:
امام سجاد (ع) می‌فرماید: «العبودیة جوهرة کنهها ربوبیة؛ (5) بندگی گوهری است که باطنش خدایی و خداوندگاری است».
چرا در تشهد نماز ابتدا شهادت به عبودیت خاتم الانبیا می‌دهیم، سپس رسالت او را گواهی می‌کنیم؟ چون شرف آن نبی مکرّم، در بندگی او بود نه در رسالت او.
آیا نخوانده‌ای آیه قرآن را که شیطان در مقابل بندة خدا اظهار عجز و ناتوانی میکند؟ دشمن قسم خوردة انسان گفت: «به عزّتت سوگند! که تمام انسان‌ها را گمراه خواهم کرد، مگر بندگان مخلصت»؛ آنانی که دل از غیر بریدند و برای تو خالص شدند. مخلص آن بندة عاشقی است که هر دو عالم را یک باره از دل برون کرده تا غیر او را نبیند و محبت هیچ چیزی حتی بهشت در دل او نباشد.
کسی که عبد خدا گشت و مشمول خطاب یا عبادی قرار گرفت، بندة شیطان و انسان یا هوای نفس نمی‌شود. پس جادة عشاقی، جادة عبودیت و بندگی است. راه و رسم بندگی آموز تا عاشق شوی. سیر و حرکت زمانی میسّر است که در اثر معرفت و آگاهی بیداری دل حاصل گردد و چراغ ایمان در دل روشن شود. روغن چراغ ایمان، عمل صالح و ترک گناه است.
2- پیروی از پیامبر:
ایمان به خدا، و تنفر و بیزاری از فسق و کفر و گناه در نهاد هر انسانی بالفطره وجود دارد. وقتی از درون سر برآورد و در عرصة عمل صالح تجلّی پیدا کرد، گل عشق که علامت کمال و رشد یافتگی است، شکوفه میزند.عاشق مهجور، چشم به راه پیام معشوق است و به هر چیزی که به معشوق تعلق دارد یا نماینده و پیام رسان او است، عشق می‌ورزد. قرآن کریم می‌فرماید:
«ای پیامبر! به مردم بگو: اگر خدا را دوست می‌دارید( و به او عشق می‌ورزید)، از من پیروی کنید، تا خدا هم شما را دوست داشته باشد و لغزش‌های گذشتة شما را ببخشد که خداوند آمرزنده و مهربان است».(6) آری عشاق خدا، مطیع رهبران الهی هستند.
عاشق خدا نباید انتظار داشته باشد که رهبر الهی از آنان اطاعت کند و دستور بگیرد و یا با تحمیل افکار خود برای رسیدن به مقاصد و اهداف مادی به او فشار بیاورد که این کار به زیان مردم است، چنان که می‌فرماید: «بدانید رسول خدا میان شما است. هر گاه در بسیاری از امور از شما پیروی کند، به مشقت خواهید افتاد، ولی خداوند ایمان را محبوب شما قرار داده و آن را در دل هایتان زینت بخشیده و کفر و فسق و گناه را منفور شما قرار داده است. رشد یافته و هدایت شده کسانی هستند که واجد این صفات باشند».(7)
انسان هنگامی می‌تواند به اوج ایمان برسد که نیرومند ترین علاقة او یعنی عشق به خویشتن را تحت الشعاع عشق به ذات خدا و نمایندگان او قرار دهد. پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: « سوگند به کسی که جانم در دست او است! هیچ یک از شما به حقیقت ایمان نمی‌رسد مگر زمانی که من نزد او محبوب تر از خودش و مالش و فرزندش و تمام مردم باشم».(8)
نکتة ظریفی در آیة مذکور که شایسته است در آن دقت شود، این است که همة جمله‌های قبل به صورت خطاب است اما جملة پایانی آیه (اولئک هم الراشدون) به صورت غایب است. تفاوت تعبیر ظاهراً برای این است که نشان دهد: حکم «عاشق خدا، مطیع رهبر است» اختصاص به یاران پیامبر(ص) ندارد، بلکه یک قانون عمومی است.
یکی ازعلایم رشد یافتگی در هر زمانی این است که صفاتی فطرت خویش را با عشق به ایمان، تنفر از کفر و فسق و عصیان و اطاعت و پیروی کامل از رهبری حفظ کند.(9)
3- تهجد:
عشق وصال بی سحر خیزی نمی‌شود.
عشق وصال داری و شب تا صبح سر بر بستر ناز خوابت آید؟ زهی خیال باطل ! نشنیده ای که با کلیمش موسی (ع) فرمود: دروغ می‌گوید کسی که گمان برد خدا را دوست دارد، ولی چون تاریکی شب در آید، خواب را بر حضورم ترجیح دهد».(10)
4- خود شناسی:
عشق یک میل درونی است که برای ظهور و فعلیت یافتن، مانند همة امیال درونی نیازمند فضایی مناسب است تا پرورش یابد و شکوفه و گل دهد.
اگر چه عشق ریشه در آفرینش انسان دارد لیکن تجلی و ظهور آن وابسته به میزان شناختی است که عاشق از کمال معشوق دارد.
پس شدت عشق و زیاد و کم شدن شعلة آتش درون سوز عشاق به دو عامل بستگی دارد:
1میزان کمال که در معشوق نهفته است و جلوه هایی که از آن بروز میکند.
2ظرفیت فکری عاشق و میزان شناختی که از معشوق و تجلیات او دارد.
بنابراین نخستین گام در شعله ور شدن، آتش عشق، داشتن شناخت درست از کمال و جلوه‌های معشوق است. تحصیل شناخت خدا، برای اکثر افراد بدون خودشناسی و شناخت تجلیات خدا میسر نیست.
از این رو خود آگاهی و خود شناسی برترین شناخت‌ها دانسته شده است.
علی(ع) می‌فرماید: «افضل المعرفة، معرفة الانسان نفسه؛(11) برترین آگاهی ومعرفت آن است که انسان نفس خود را بشناسد».علامت این که انسان خود آگاه گشته و خود را شناخته است، خدا شناسی او است که پیامبر اکرم(ص) فرمود: «اعرفکم بنفسه، اعرفکم بربّه؛(12) داناترین شما در خودشناسی، خداشناس ترین شما است».
تو که از نفس خود زبون باشی :Gol: عارف کردگار چون باشی؟!
ای شده در نهاد خود عاجز :Gol: کی شناسی خدای را؟ هرگز!
5- ترک گناه:
انسانی که می‌خواهد عاشق خدا شود، باید برای خود بنایی محکم بسازد و این بنا از اجزایی تشکیل میشود که
عبارت است از:
خودشناسی، تحکیم مبانی اعتقادی، مطالعه در مبدأ و معاد، پرهیز کامل از گناهان، توبه بعد از هر گناه، اطاعت از باری تعالی، انجام واجب و ترک محرم مانند:غیبت، دروغ، تهمت، بدزبانی، کینه و دیگر گناهان کبیره. اینها مصالحی هستند که اگر در کنار یکدیگر قرار گیرند، به دژ محکمی تبدیل می‌شوند که جز عشق نامی ندارد و صاحبش میزبان معشوقی به نام خدا که خالق هستی است، خواهد شد. امام صادق (ع) فرمود: «قلب حرم خدا است. در حرم خدا غیر خدا را ساکن نکنید».(13)
پس قلب مأمن و مأوای عشق است که نباید در آن حرامی وارد شود. حرامی در این تفسیر گناه است، آن هم نه گناه عبوری که انسان به دلیل نسیان وجایز الخطا بودن، آن را انجام می‌دهد، بلکه گناهی که برای سکونت آمده است.
پس عشق خیال نیست، آتشی است که در دل شعله ور میگردد، تا چیزی محبوب و معشوق انسان شود. وقتی چیزی محبوب میشود که از تمام حصارهای غیر پرستی (دنیا و متعلقات آن) بیرون آید تا جمال محبوبش مکشوف شود. دل جای دو محبوب نیست، نمیتوان هم خدا را دوست داشت و هم خرما را!
انسان وقتی می‌تواند عاشق خدا شود که از حصار خود پرستی و دنیا پرستی بیرون آید، جاذبه های دنیا آن قدر زیاد است که گاهی از حد شمارش خارج میشود، ولی همه آنها به یک حصار بسته است و آن چیزی جز تعلق نیست و اگر این جذبه فروکش کرد، جذبه اصلی نمایان میشود.
پی‌نوشت‌ها:
1. محمد باقر مجلسی، بحار، ج 70، ص 253.
2. همان، ج 22، ص 341.
3. همان، ج 41، ص 295.
4. مجمع البحرین و مادة عشق.
5. مصباح الشریعه، ص7.
6. آل عمران (3) آیه 31.
7. حجرات (49) آیه 7.
8. جمعی از نویسندگان، تفسیر نمونه، ج 17، ص 203.
9. همان.
10. همان، آداب و مراحل سلوک الهی، ج 1 (تخلّی )، ص 143، استاد کریم محمود حقیقی.
11. محمد رضا مهدوی کنی،نقطه‌های آغاز در اخلاق عملی، ص 54 به نقل از فهرست غرر، ص 387، شمارة2935.
12. همان.
13. بحار الانوار، ج 67، ص 25، حدیث 27.
به نام خدا
با سلام
رحلت آیه الله مهدوی کنی را خدمت همه دوستان تسلیت میگم
همه دوستان : الفاتحه مع الاخلاص بعد الصلوات هدیه به روح ملکوتی آن بزرگ مرد
با یاد خدا
یه مطلبی میخوندم . به چادر سر کردن طرف اعتراضاتی شده . با توجه به عکس هایی که در اینستاگرام و فلان و بهمان منتشر کرده .
ادعا هم داره که چرا ابروی منو میبرید !!
با اینکه خودش عکسهایی رو به اشتراک گذاشته و سایتی خبری هم این عکس هارو نشر کرده بود و اشاره کرده بودن به
به نمادی بودن بودن چادر فلانی .
[HL]یه مطلبی هم که عرض شده بود این بود که من تا حالا نون چادر رو نخوردم ...
[/HL]
نون چادر :Gig:
قرار بود شما به خاطر چادر نون بخورید ؟ عجب !!
حالا قصد نداریم نامی هم از طرف ببریم .
فقط هدفم این بود یه نتیجه گیری مهم کنم :
پس نتیجه میگیریم که خانمی اگر به خاطر رسیدن به امور مادی خاصی چادر سرش کرد . برخی مواقع هم میره توی کیفش
..
دوست عزیز! اینجا دنیای مجازیه! دنیایی که با یه کلیک، به راحتی، همه چیز وارونه میشه!
حتی دنیای حقیقی هم اعتباری نداره! چه برسه به اینجا!
دلایل قیام امام حسین ؟
امر به معروف و نهی از منکر یکی از اصول عملی اسلام است ، که از مهم ترین و عالی ترین واجبات اسلامی است. درباره عظمت این دو وظیفه مهم، به تعبیری رساتر و کامل تر از آن چه در قرآن کریم و کلمات اهل بیت و اماما ن معصوم(ع) آمده است،دست نمی‌یابیم.
قرآن می‌فرماید: «کنتم خیر امة اخرجت للنّاس تأمرون بالمعروف و تنهون عن المنکر و تؤمنون بالله؛(1) مسلمانان بهترین امتی هستید (یا بودید) که خدا برای مردم جهان نمایان فرمود، زیرا امر به معروف و نهی از منکر می‌کنید و ایمان به خدا دارید».
پیشوای یکتاپرستان حضرت علی (ع) می‌فرماید: «و ما أعمال البرّ کلّها و الجهاد فی سبیل الله عند الأمر بالمعروف و النهی عن المنکر إلا کنفثة فی بحر لجیّ؛ (2) تمام کارهای نیک و (حتی) جهاد در راه خدا، در برابر امر به معروف و نهی از منکر، همچون آب دهان در برابر دریای پهناور است».
حضرت صادق(ع) فرمود: «إن الامر بالمعروف و النهی عن المنکر سبیل الانبیاء و منهاج الصلحاء فریضة عظیمة بها تقام الفرائض و ...؛(3) امر به معروف از منکر، روش پیامبران و شیوه صالحان و فریضه بزرگ الهی است، که سایر واجبات به وسیله آن بر پا می‌شوند».
این که در کدام مورد امر به معروف و نهی از منکر باید تا حد بذل جان پیش رفت و در کدام مورد باید حفظ مال، آبرو، و جان را مقدم داشت، بستگی به موضوع امر به معروف و نهی از منکر دارد. اگر موضوع از احکام جزئی و در سطح محدود، باشد، حفظ مال، آبرو و جان مقدّم است. اما اگر موضوع در درجة بالای اهمیت است ،باید امر به معروف و نهی از منکر کرد، گرچه انسان در این راه کشته شود.
شهید مطهری می‌فرماید:
ارزش امر به معروف و نهی از منکر بالاتر از اینها است. البته با توجه به موردش. ببین امر به معروف و نهی از منکر را برای چه می‌خواهی بکنی؟ در چه موضوعی می‌خواهی امر به معروف و نهی از منکر کنی؟ یک وقت موضوع کوچکی است،مثلاً کسی کوچه را کثیف میکند، پوست خربزه را می‌اندازد در کوچه، این جا باید نهی از منکر کنید، حال اگر بدانید اگر او را نهی کنید، یک فحش ناموس به شما می‌دهد، این کار این قدر ارزش ندارد که یک فحش ناموسی بشنوید.
یک وقت هست موضوعی است که اسلام برای آن اهمیتی بالاتر از جان و مال و حیثیت انسان قائل است. می‌بینید قرآن به خطر افتاده است، اصول قرآنی به خطر افتاده است، آیا این جا می‌گویی: امر به معروف نکن،نهی از منکر نکن، که اگر این را بگویم،جانم، آبرویم، در خطر است؟ اجتماع نمی‌پسندد و...».(4)
شهید مطهری با نقل این مطالب، آن را به شدت رد میکند.
امام خمینی(ره) می‌فرماید: «امر به معروف و منکر از موضوعاتی باشد که از نظر اسلام بسیار مهم است و امر به معروف و نهی از منکر در چنین موضوعی، متوقف بر بذل جان باشد، بذل جان واجب است». (5)
امام حسین(ع) نیز در چنین موقعیتی بودند و «معروف» اصل اسلام و سنت پیامبر بود که در حال از بین رفتن یا تحریف بود.
حضرت اباعبدالله الحسین(ع) دیدند اگر در آن برهه از زمان و در آن اوضاع خاصی که بر جامعه اسلامی حاکم بود، امر به معروف و نهی از منکر نکند، اصل اسلام در خطر است و فاتحه اسلام خوانده میشود؛ نیز زحماتی که جدّ بزرگوارش برای اسلام کشیده و جان فشانی شهیدانی که خونشان را در راه اسلام نثار کردند، در معرض بی اثر شدن است. از این رو بر خود لازم دانست که قیام کند،گرچه جان خود و بستگانش را در این راه فدا کند.
یک روز پیش از حرکت امام حسین(ع) از مدینه به طرف مکه مروان بن حکم حضرت را در کوچه دید و گفت: یا اباعبدالله! تو را نصیحت میکنم به این که با یزید بیعت کنی که خیر دین و دنیایت در بیعت با یزید است. حضرت در پاسخ فرمود: «انا لله و انا الیه راجعون و علی الأسلام السلام اذ قد بلیت الأمة براع مثل یزید؛ (6) وقتی فردی مانند یزید حاکم امت اسلام باشد ، فاتحه اسلام خوانده است».
بنابراین معلوم است که در آن زمان و موقعیت، اساس اسلام در خطر بود.
حضرت در جای دیگر فرمود:
«ألا ترون أنّ الحق لا یُعمَل به و أنّ الباطل لا یتناهی عنه،لیرغب المؤمن فی لقاء اله محقا؛ (7) آیا نمی‌بیند به حق عمل نمی‌شود؟ آیا نمی‌بیند قوانین الهی پایمال میشود؟ آیا نمی‌بیند این همه مفاسد پیدا شده و احدی نهی نمی‌کند؟ در چنین اوضاعی، مؤمن باید از جان خود بگذرد و لقای پروردگار را در نظر بگیرد».
در نتیجه عمل حضرت مصداق عملی امر به معروف و نهی از منکر بود. در نتیجه بخشی آن نیاز به آن همه جان فشانی و سختی وجود داشت، به علاوه این عمل عین تکلیف حضرت محسوب می شد . در نتیجه تلاش در این مسیر به هلاکت انداختن خود به حساب نمی آید، همان گونه که جهاد به عنوان یک تکلیف دینی منافاتی با آیه مورد نظر ندارد .برای اطلاع از این مسئله به منبع ذیل مراجعه شود.(8)
در شکل‌گیری این قیام غیر نهی از منکر، عوامل زیر هر کدام به نحوی نقش داشته است:
1ـ یزید بعد از به قدرت رسیدن به استاندار مدینه نامه نوشت که از حسین (ع) برای او بیعت بگیرد. اگر بیعت نکرد، او را به قتل برساند. پس اگر امام قیام نمی‌کرد ،باز هم در خطر بود. خون او این تأثیر که بقای اسلام را برای همیشه تأمین کند، نمی‌داشت.
2ـ مردم کوفه برای امام نامه نوشتند. اگر امام به دعوت آن ها پاسخ مثبت نمی‌داد، حجت بر آن ها تمام نبود. امام حسین (ع) به عنوان امام زمان آن عصر وظیفه داشت برای رهبری قیام کند و به سوی عراق بیاید و سفیر خود را بدان جا فرستد تا حجت بر آن ها تمام گردد و عذری در قیامت نداشته باشند.
3ـ مهم‌ترین عامل که آن را علت کامل و یا علت تکمیل کننده سایر عوامل تلقی کرد ، همان است که در زیارت نورانی اربعین آمده:
«وبذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک من الجهالة وحیرة الضلالة؛ (9) جانش را در راه تو فدا کرد تا بندگانت را از نادانی و حیرت گمراهی نجات دهد».
بنا بر این اساس قیام امام برای نجات مردم از جهالت نوین و گمراهی جدید بود که به نام دین و خلیفه مسلمانان می‌خواست از سوی یزید اجرا شود. حضرت با قیام خود حقایق را روشن ساخت. برای ابد روشن نمود که جهالت نوین یزیدی ربطی به دین ندارد. نباید نفاق در لباس دین مردم را به حقایق آسمانی بدبین کند.
در کتاب «جلوه‌های عرفانی نهضت حسینی» درباره عوامل قیام امام حسین (ع) به تفصیل بحث شده است.
پی‌نوشت‌ها:
1. آل عمران(3) آیه 109.
2. نهج البلاغه، کلمات قصار.
3. وسائل الشیعه، ج11، ص 395،نشر دار الاحیا التراث العربی، بیروت، بی تا.
4. شهید مطهری، مجموعه آثار، ج17، ص 267،نشر صدرا ،1378 ش.
5. امام خمینی، تحریرالوسیله، ج1، ص 472،نشر آثار امام خمینی، 1379 ش.
6. اعیان الشیعه، ج2، ص 402،دارالاحیا لتراث العربی، بیروت ،بی تا.
7. بحارالانوار،ج42، ص 192،نشر دارالاحیا التراث العربی، بیروت ،1403 ق.
8. جلوه های عرفانی نهضت حسینی، محمد امین صادقی ،نشر بوستان کتاب، قم، 1387 ش.
9. مفاتیح الجنان، ص 775.
سلام
نتیجه گیریتون ممکنه درست باشه
اما درباره مقدماتتون بیشتر تحقیق کنید
قضاوت کار ما نیست!
لطفا جهت حمایت از شیخ نمر عکس های پروفایلتان را در برنامه های مختلف عکس ایشان قرار دهید.
بزودی تاپیکی در این انجمن جهت جلوگیری از اعدام این شجاع دل ساخته میشود.
امیدوارم تا قبل از ساخت این تاپیک توسط من کسی دیگر پیش قدم بشود.
با عرض سلام
قضاوت کار قاضی هست . این رو بنده میدونم . قضاوتی هم اینجا صورت نگرفته ! حکمی هم صادر نشده
این اختلاط مباحث باعث شده که یه سری مشکلاتی در جامعه بوجود بیاد .
امر به معروف و نهی از منکر بر اساس این باور های نادرست کم رنگ شده .
تا میگی فلانی چرا فلان کارو کرده .. بر اساس یه سری باورهای نادرست تزریقی میگن مگه شما قاضی هستی ؟
.
بر اساس عملکردهای یه فردی حق داریم ابراز نظر کنیم بر اساس شرایطی که دین معرفی کرده ...
.
اون الگوهایی که یه فرد مذهبی باید داشته باشه رو با عملکردهای فرد مطابقت داده و اگر تضادی بود
میشه نظر داد . کاری با باطن قضیه نداریم .
خیلی ممنون