جمع بندی فرق گناه و فساد
تبهای اولیه
:Narahat az:سلام علیکم
میخواستم ببینم فرق گناه و فساد چیه؟؟؟
آخه توی کتاب پیام قرآن جلد 4 صفحه ی 468 اینجوری نوشته.در مورد ایه 41 سوره روم.
این ایه بیانگر رابطه گسترده ای میان گناه و فساد است و ...
بقیه متن هم جوری نوشته اند که انگار اصلا گناه یه چیزیه و فساد چیز دیگه ای...
اگه میشه سریع جواب بدید.
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و احترام
«ظَهَرَ الْفَسَادُ فىِ الْبرَِّ وَ الْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِى النَّاسِ لِيُذِيقَهُم بَعْضَ الَّذِى عَمِلُواْ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ»[1] (فساد، در خشكى و دريا بخاطر كارهايى كه مردم انجام داده اند آشكار شده است خدا مى خواهد نتيجه بعضى از اعمالشان را به آنان بچشاند، شايد (بسوى حق) بازگردند).
آيه فوق معنى وسيع و گسترده اى را پيرامون ارتباط" فساد" و" گناه" با يكديگر بيان مى كند كه نه مخصوص سرزمين مكه و حجاز است، و نه عصر و زمان پيامبر ص بلكه به اصطلاح از قبيل قضيه حقيقيه است كه پيوند" محمول" و" موضوع" را بيان مى كند، به عبارت ديگر هر جا فسادى ظاهر شود بازتاب اعمال مردم است، و در ضمن يك هدف تربيتى دارد، تا مردم طعم تلخ نتيجه اعمالشان را بچشند، شايد به خود آيند.
بعضى مى گويند: اين آيه ناظر به آن قحطى و خشكسالى مى باشد كه به خاطر نفرين پيامبر ص دامان مشركان مكه را گرفت، باران قطع شد، بيابانها خشكيد و خشكيده تر شد، و حتى استفاده از صيد دريا (درياى احمر) براى آنها مشكل گشت.
به فرض كه اين سخن از نظر تاريخى صحيح باشد تنها بيان يك مصداق است و معنى آيه را در مساله ارتباط فساد و گناه هرگز محدود نمى كند، نه محدود به آن زمان و مكان و نه محدود به خشكسالى و كمى باران.[2]
[1] - سوره روم ،آیه41.
[2] - تفسير نمونه، ج16، ص: 451.
به نام او
نظر من این است که گناه و فساد را هر دو ، یک نفر انجام می دهند ولی گناه یک نفر انجام می دهد و تاثیرش بر روی خودش است و خودش ضرر می بیند و گمراه می شود ولی فساد هم خود فرد ضرر می بیند و گناه می کند و هم جماعت را شامل این حال می کند .
می شود گفت که فساد گناهی است که یک نفر در جامعه یا جمعیتی پخش کند .
یا حق
یعنی این که گناه اونیه که یه نفر تنهایی انجام میده و باعث شیوع اون گناه نمیشه ولی فساد فراگیر شدن گناهه آره؟؟
سؤال:
از منظر قرآن و آموزههای اسلامی، فساد (و تباهی) در جوامع انسانی، چه رابطهای با گناه (و فسق و فجور) انسان دارد؟
پاسخ:
عمل و عکس العمل در نظام هستی:
خداوند سبحان برای گردش کار آفرینش و نظم و انضباط بخشیدن به امور هستی سنتها و قوانینی قرار داده است که خلقت بر این اساس سامان یافته و اداره میشود. اندیشهها، گفتارها و کارهای انسان نیز براساس این قانون الهی دارای عکسالعملهای مناسب است. به طور کلی، بر جهان هستی سنت عمل و عکسالعمل حاکم است و همیشه بین اعمال انسانها و حوادث کنونی ارتباط تام و تمام برقرار است و نیکیها و بدیهای هر کس به او برمیگردد. در واقع، وضعیت کنونی هر کس و هر جامعهای، نتیجه وضعی اعمال او و کارهای افراد جامعه اوست!
گناه موجب فساد و تباهی جامعه:
یکی از بزرگترین دشمنان خوشبختی و سعادت انسان و جامعه، گناه و نافرمانی از دستورات خداوند است. خداوند متعال که آفریننده و خالق انسانها است و به همه نیازها و احتیاجات ما آگاهی کامل دارد و از سوی دیگر تمام تهدیدهای زندگی فردی و اجتماعی بشر را نیز به خوبی میشناسد برای رفع احتیاجات انسانها و حفظ شخص و شخصیت آنها از انواع آفات و امراض جسمی و روحی، دستورات کامل و راهگشایی فرستاده است. رعایت اوامر و نواهی خداوند سبحان، ضامن سلامت فردی و اجتماعی بشر است. اکنون به هر میزانی که انسان یا جامعهای در عرصه عمل از این دستورات حیات بخش و روح نواز فاصله بگیرند، به همان تناسب خود و دیگران را گرفتار انواع و اقسام گرفتاری و تباهی و فساد میکنند.
در این رابطه، خدای متعال میفرماید: «ظهرالفساد فی البر والبحر بما کسبت ایدی الناس لیذیقهم بعض الذی عملوا لعلهم یرجعون» (1)؛ فساد، در خشکی و دریا به خاطر کارهایی که مردم انجام داده اند آشکار شده است! خداوند میخواهد نتیجه بعضی از اعمالشان را به آنها (مردم) بچشاند، شاید (متنبه و هوشیار شوند و به سوی درستی و راستی و حق) بازگرداند. بگو در زمین سیر کنید و ببینید که عاقبت کسانی که قبل از شما بودند چگونه بود.
در آیه دیگر میخوانیم: «ما اصابکم من مصیبة فبما کسبت ایدیکم و یعفوا عن کثیر» (2)؛ هر مصیبتی به شما رسد به خاطر عملکرد شماست؛ ولی بدانید که خداوند به خاطر رحمت و لطفش از بسیاری گناهانتان میگذرد. (اگر بخواهد کیفر همه کارهای شما را بدهد، احدی روی زمین باقی نمیماند) برخی سختیها و تلخیهای دنیوی، گوشهای از کیفر گناهان انسان است.
پیامهای آیه در تفسیر راهنما:
1. شرک، سبب فساد و تباهی در زمین است. «عما یشرکون ظهرالفساده»
2. اعمال انسان، درطبیعت اثر میگذارد. اعمال ناروای انسان، مانع از سودبخشی آب و خاک و عامل بروز پدیدههای ناگوار است. «ظهرالفساد فی البر و البحر بما کسبت ایدی الناس»
3. فساد محیط زیست، به خاطر عملکرد انسان است. «ظهر الفساد ... بما کسبت...»
4. همه کیفرها به قیامت واگذار نمیشود؛ بلکه بعضی کیفرها در همین دنیا تحقق مییابد. «لیذیقهم بعض الذی»
5. آن جا که هدف، هشدار و اصلاح است. گاهی اندکی تنبیه کافی است. «لیذیقهم بعض الذی عملوا لعلهم یرجعون»
6. هدف از چشاندن کیفر بعضی گناهان، توبه و بازگشت است. «لعلهم یرجعون» (باید از بلاها درس گرفت).
سخن تفسیر نمونه درباره رابطه گناه با فساد و تباهی:
بدون شک، هر کار خلافی در وضع «جامعه»، و از طریق آن در وضع «افراد» اثر میگذارد، و موجب نوعی فساد در سازمان اجتماعی میشود، گناه و کار خلاف و قانون شکنی، همانند یک غذای ناسالم و مسموم است که در سازمان بدن انسان، تأثیر نامطلوب خواهد گذارد و انسان گرفتار واکنش طبیعی آن میشود:
- «دروغ» سلب اعتماد میکند.
- «خیانت در امانت» روابط اجتماعی را برهم میزند.
- «ظلم» همیشه منشأ ظلم دیگری است.
- «سوء استفاده از آزادی» به دیکتاتوری میانجامد، و دیکتاتوری به انفجار.
- «ترک حقوق محرومان» کینه و عداوت میآفریند، و تراکم کینهها و عداوتها اساس جامعه را متزلزل میسازد.
خلاصه این که: هر کار نادرست و گناه آلود، چه در مقیاس محدود و چه گسترده، عکسالعمل نامطلوبی دارد و فساد میآورد، و یکی از تفسیرهای آیه «ظهر الفساد فی البر و البحر بما کسبت ایدی الناس» همین است (این رابطه طبیعی «گناه» و «فساد» است.)
آن جا که میفرماید «ولو أن اهل القری آمنوا و اتقوا لفتحنا علیهم برکات من السماء و الارض و لکن کذبوا فاخذناهم بما کانو یکسبون» (3)؛ اگر آنها که در شهرها و آبادیها زندگی میکنند، ایمان بیاورند و تقوا پیشه کنند، برکات آسمانها و زمین را به روی آنها میگشاییم؛ ولی آیات ما را تکذیب کردند، ما نیز آنها را به مجازات اعمالشان گرفتیم!
به این ترتیب، «فساد» در آیه مورد بحث، اعم از مفاسد اجتماعی و بلاها و سلب برکات است. از آن چه بیان شد، به خوبی میتوان فهمید که انسان در گرو اندیشهها و گفتارها و اعمال خویش است و آن چه از او صادر شده، به او وارد خواهد شد: از مکافات عمل غافل نشو گندم از گندم بروید جو ز جو.
نتیجه:
انجام گناه و خطا و اشتباه در درگاه خداوند متعال چه به صورت فردی (مثل دروغ) و یا اجتماعی (مثل ترک امر به معروف) موجب فساد در فرد (بیاعتباری فرد در صورت دروغگویی او) و یا جامعه (ترویج بیدینی و از بین رفتن حیا در بین مردم به خاطرترک امر به معروف) میشود. یعنی گناه مقدمه و زمینهساز فساد است و این گناه، با فساد رابطه تنگاتنگی دارند.
منابع:
1. (اسراء: 17/ 41 ـ 42.
2. شوری: 42/ 30.
3. اعراف: 7/ 96.