آيا به نظر شما حجاب بايد اجباري باشد؟

تب‌های اولیه

1001 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

1. برخی از هموندان با استناد به آیه لا اکراه فی الدین اختیاری بودن رعایت حجاب در جامعه اسلامی را تجویز می کنند ولی باید توجه داشته باشند که مفاد این آیه به این معناست که در پذیرش دین اکراه و اجباری وجود ندارد و اصلا نمی شود هم که وجود داشته باشد چرا که دین یک مقوله قلبی است ولی این نکته را نباید از نظر دور داشت که کسانی می توانند در جامعه اسلامی زندگی کنند که یا واقعا مومن به اسلام باشند و یا حداقل در ظاهر و در ملا عام خود را مقید به عمل به مقررات اسلامی کنند و اگر اینگونه نباشد جامعه اسلامی با جامعه غیر اسلامی چه تفاوتی خواهد داشت؟ جامعه ای اسلامی را متصور شوید که در ملا عام شراب خورده می شود ، زنا می شود و دهها مفسده دیگر به این امید که با تبلیغ دین این خلافکاران روزی هدایت خواهند شد غافل از اینکه تا آنها هدایت شوند که امکان دارد هم نشوند هزاران نفر را همراه خود به فساد خواهند کشید.

به نام حق


با درود به جناب رضا


1. راستش پاسخ سوالم را در سایر تایپیک ها نیافتم لیکن خواهشمندم لینکش را برایم بفرستید تا مطالعه کنم. با تشکر

2. بنده اولا هیچ تفسیری نکردم تنها از اطلاعات اندک خویش بهره گرفته و مخاطب خداوند را در آیه به شما نشان دادم
درواقع معنی کردم آیه را ، همین

دوما عجیب است که شما برای تمام آیه ی شریفه ، حدیث نقل کردید الا همانجایی که بنده به آن تاکید کرده بودم و کلید حل شدن این بحث تنها و تنها و تنها در آنجاست ... چرا ؟؟؟؟؟؟

سوما تمام ضمایری که در ادامه ی ایه امده است و شما از آنها حدیث آوردید به زنان مومن بر می گردد که در اول آیه ی شریفه آمده است ، این را که شما بهتر باید بدانید

3. خواهش می کنم یا حدیثی را نقل نکنید یا اگر اینکار را انجام می دهید با ذکر منبع موثق باشد


مشکل آیه هنوز حل نشده است زیرا شما اصلا به آنجایی که بنده اشاره کردم ، توجه نکرده و حرفی نزدید پس سوالات بیشمار بنده هنوز پابرجاست


4. درباره ی استفتائات هم وارد نمی شوم به دلیل عدم انحراف از بحث وارد نمی شوم

5. شما بطور کامل نظرات قبلی بنده را مطالعه کردید؟؟؟؟

اگر کردید نظرتان را بعد از به نتیجه رسیدن بحث درباره ی ایه ی شریفه بفرمایید



یا علی

به نام حق

با درود به جناب رضا

1. راستش پاسخ سوالم را در سایر تایپیک ها نیافتم لیکن خواهشمندم لینکش را برایم بفرستید تا مطالعه کنم. با تشکر

2. بنده اولا هیچ تفسیری نکردم تنها از اطلاعات اندک خویش بهره گرفته و مخاطب خداوند را در آیه به شما نشان دادم
درواقع معنی کردم آیه را ، همین

دوما عجیب است که شما برای تمام آیه ی شریفه ، حدیث نقل کردید الا همانجایی که بنده به آن تاکید کرده بودم و کلید حل شدن این بحث تنها و تنها و تنها در آنجاست ... چرا ؟؟؟؟؟؟

سوما تمام ضمایری که در ادامه ی ایه امده است و شما از آنها حدیث آوردید به زنان مومن بر می گردد که در اول آیه ی شریفه آمده است ، این را که شما بهتر باید بدانید

3. خواهش می کنم یا حدیثی را نقل نکنید یا اگر اینکار را انجام می دهید با ذکر منبع موثق باشد

مشکل آیه هنوز حل نشده است زیرا شما اصلا به آنجایی که بنده اشاره کردم ، توجه نکرده و حرفی نزدید پس سوالات بیشمار بنده هنوز پابرجاست

4. درباره ی استفتائات هم وارد نمی شوم به دلیل عدم انحراف از بحث وارد نمی شوم

5. شما بطور کامل نظرات قبلی بنده را مطالعه کردید؟؟؟؟

اگر کردید نظرتان را بعد از به نتیجه رسیدن بحث درباره ی ایه ی شریفه بفرمایید

یا علی

با سلام
جناب سرباز اسلام در همان انجمنی که سوال تکراری مطرح کردید و بوسیله مدیر اجرایی پاک شد جواب سوال خود را میتوانید در تاپیکهای مختلف پیدا کنید!!

ابراز عقیده کردید !!این درست!!
اما از آیه قرآن استفاده کردید !!که این استدلال شما اشتباست!!
در تفسیر اشاره کامل شده!!چند آیه دیگر در مورد حجاب داریم!!!؟
شما بفرماید که چطور تصور کردید و از قرآن کمک گرفتید که حجاب باید اختیاری باشد !؟:Sokhan:
بنده که کاملا نشان دادم که گفتار شما در جامعه اسلامی از بیخ اشتباست!!:Sham:
و برای تصدیق سخنم از علما مطلب آوردم!!!
اما متاسفانه میبینم که باز مطلب به بیراه میرانید!!آیا بنظر شما اکثر مردم ایران مؤمن نیستند!!؟
و باید چون مؤمن نیستند حجاب نداشته باشند!!؟
از کجا استنباط کردید که در آیه همچین برداشتی شده !!؟منبع لطفا!!:Sokhan:
نه حقی و نه تکلیفی ؟
و نه اینکه در یک جامعه اسلامی زندگی می کنند !!و نه حتی قانونی وجود دارد!!! منبع را از کجا آوردید!!؟
و سخن علما را نادیده میگیرد!!یعنی میفرماید که شما آگاه تر از آنها هستید!!و در تفسیر آیه با اندیشه خودتان به این نتیجه رسیدید!!؟
توضیح دهید ؟:Sokhan:
شما بر چه مبنا و منبع ای حجاب را اختیاری میدانید!!؟:Sokhan:
اگر تفسیر آیه بود که کاملا روشن است و بنده ارائه دادم!!منبع از یکی از ۳ مفسر گران قدر میباشد!!:Sham:
حالا دوست گرامی اگر شما نقدی به علما و مفسرین دارید بفرماید ما گوش میکنیم!!!:Sokhan:
یا حق

[QUOTE=peymanmusavi;16293]بسم الله الر حمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

به نظر من تنها در صورت اختیاری بودن حجاب و هر امر دیگری ست که زیبایی و عظمت آن
نمودار میشود . اجباری بودن حجاب در واقع نابودی اصل آن است.
در ضمن حجاب در اسلام به هیچ وجه جنبه کیفری نمدارد که اجباری گردد بلکه امری اخلاقی
محسوب میشود.[/QUOTE]
با سلام و تشکر:Gol:

ببینید دوست عزیز در تکمیل پست شماره 7، و برای اطلاع تفصیلی تر شما و دیگر دوستان عزیز، لازم بذکر است:


از ديدگاه اسلام، حجاب "مصونيت است نه محدوديت." زیرا در فضايي که حجاب رعايت مي گردد، امکان بيشتري براي تعالي و رشد انسان فراهم مي شود، از آنجائیکه اسلام برای رشد و تعالی انسان و جوامع انسانی اهمیت ویژه ای قائل است، از اینرو ما بي حجابي را حتي براي جوامع غربي، همچون سم مهلکي تلقي مي کنیم و معتقدیم که هر مقدار برهنگي بيشتر باشد، انسان از رسيدن به مقصدي که براي آن خلق شده است، دورتر مي شود.

اين حکم همانند احکام ديگر اسلام بمنظور آماده سازي بستري مناسب براي راهيابي انسان به کمالات مناسب، از طرف خداوند متعال طراحي گشته است.

از اين نقطه نظر:

- زن بمثابه ي گلي تشبيه شده است که براي در امان ماندن از دستبرد غارتگران بايد خود را بپوشاند و به مردان بيگانه عرضه نکند.

- زن همانند درّي گرانبها دانسته شده است که بايد در صندوق حجاب از آن محافظت کرد تا از گزند دزدان عرض و ناموس در امان ماند.

- زن نبايد با وضع غير مناسب در مجامع عمومي يا در جمع نامحرم حاضر شود تا جوان اين مملکت با خاطري آسوده به تحصيل خود بپردازد، و در تلاش بمنظور دستيابي به مدارج بالاي اخلاقي و انساني کامياب گردد.

البته ناگفته حتی بر کسانی که با اصل حجاب، ب هر دلیلی مخالفت می ورزند روشن است که حجاب، آثار و فوايد بسيارى دارد كه متأسفانه در حوصله‏ى اين مقال نيست.

اينجاست که مي توان گفت: حکم پوشش از نامحرم و حجاب، يک حکم اسلامي است که دلايل و فلسفه ي خاص خود را دارد و بايد از طرف مسلمانان جامعۀ اسلامی و حتی غير مسلماناني که در جامعه ي اسلامي حضور مي يابند، رعايت گردد.

با عنايت به اين نکات است که خداوند در آيه‏ى 31 سوره‏ى نور فرموده است: «وَ قُل لِّلْمُؤْمِنَتِ يَغْضضنَ مِنْ أَبْصرِهِنَّ وَ يحْفَظنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلا مَا ظهَرَ مِنْهَا وَ لْيَضرِبْنَ بخُمُرِهِنَّ عَلى جُيُوبهِنَّ وَ لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ ءَابَائهِنَّ أَوْ ءَابَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَنِهِنَّ أَوْ بَنى إِخْوَنِهِنَّ أَوْ بَنى أَخَوَتِهِنَّ أَوْ نِسائهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَت أَيْمَنُهُنَّ أَوِ التَّبِعِينَ غَيرِ أُولى الارْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظهَرُوا عَلى عَوْرَتِ النِّساءِ وَ لا يَضرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يخْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلى اللَّهِ جَمِيعاً أَيُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكمْ تُفْلِحُونَ» و به زنان با ايمان بگو كه چشمان خود را فرو بندند و عورت‏هاى خود را (تمام بدن، غير از صورت و دست‏ها) حفظ كنند و زيور و زينت خود و جاى آنها را آشكار نسازند...[1]

در آخر اين آيه هر گونه عوامل تحريك ممنوع‏ شمرده شده و آمده است كه نبايد زنان به هنگام راه رفتن پاهاى خود را چنان به زمين كوبند تا صداى خلخالهايشان به گوش رسد ! اين امر نشان مى‏دهد كه اسلام به اندازه‏اى در مسائل مربوط به عفت عمومى سختگير و مو شكاف است كه حتى اجازه چنين كارى را نيز نمى‏دهد ، و البته به طريق اولى عوامل مختلفى را كه دامن به آتش شهوت جوانان مى‏زند مانند نشر عكسهاى تحريك آميز، فيلمهاى اغوا كننده، رمانها و داستانهاى جنسى را نخواهد داد، بدون شك محيط اسلامى بايد از اينگونه مسائل كه مشتريان را به مراكز فساد سوق مى‏دهد و پسران و دختران جوان را به آلودگى و فساد مى‏كشاند پاك و مبرا باشد [2].

پر واضح است که تحقق واقعي اينگونه احکام در پرتو رعايت حجاب در جامعه اسلامي تو سط مسلمانان و حتی غير مسلمانان ميسر است و معقول نيست که کسي بگويد عدم رعايت حجاب در جامعه ي اسلامي موجبات فساد جوانان و از هم پاشيدگي کانون گرم خانواه ها و... را فراهم نمي کند.

اين سؤال شما مثل آن است که کسي بپرسد چرا مردم، اعم از مسلمان و غیر مسلمان، نمي توانند بطور آزادانه در جامعه، شراب بنوشند؟

در پاسخ خواهيم گفت که:

اسلام آزادي هاي فردي را بخاطر منافع اجتماعي محدود مي کند. از نظر ما ارتکاب گناه در جامعه و ملاء عام ، خود گناه ديگري محسوب مي گردد مثلا روزه خواري يک گناه است و تظاهر به روزه خواري در ملاء عام گناه ديگر، زيرا اثرات نامطلوبي بر جامعه اسلامي خواهد گذاشت.

اصولاً فلسفه امر به معروف و نهي از منکر همين است يعني بمنظور صيانت جامعه از فساد، اسلام گفته است که بر هر مرد و زن مسلمان واجب، تحت شرایط آن، امر به معروف و نهي از منکر کند.

شما فرض کنيد که در درون قايقي نشسته ايد و عده اي هم در کنار شما هستند و شما هم شنا بلد نيستيد. و یا حتی بهترین شناگر هستید. ناگهان در وسط دريا، کسي مي خواهد قايق را سوراخ کند يا کاري انجام دهد که مردم غرق بشوند، در اين حالت آيا شما خواهيد گفت که او آزاد است که هر کاري را بکند، مزاحم او نشويد، و یا چنین تصوری می کنید که من شناگر قابلی هستم، دیگران هم باید شنا را فرا می گرفتند و یا اینکه انشاء الله از عهدۀ نجات خود بر می آیند و ...

يقينا شما بمنظور جلوگيري از غرق شدن قايق و آسيب نرسيدن به سرنشينان آن، در جاي خود نمي نشينيد مگر اينکه کاري از دست شما بر نيايد. آيا انتظار داريد که ديگران در این مرحله، به کمک شما بيايند يا به کمک خرابکار؟ البته ممکن است شما در تلقي خود، جامعه را همانند کشتي در دريا ندانيد که در اين بستر انسانها بايد به ساحل نجات راه يابند، اما اين مباني خاص خودش را دارد که بايد در فرصت ديگري بدان پرداخت.

قرآن در سوره آل عمران آيه 110 مي فرمايد: «شما بهترين امتي بوديد که به سود انسان ها آفريده شديد (چه اينکه) امر به معروف و نهي از منکر مي کنيد و به خدا ايمان داريد» در اين آيه امر به معروف و نهي از منکر را يک دستور عام بيان مي کند و آن را يکي از ويژگي هاي امت اسلامي مي شمرد. و در آيه 104 همان سوره مي فرمايد: «بايد از ميان شما جمعي دعوت به نيکي کند، و امر به معروف و نهي از منکر نمايد و آنها رستگارانند» اين امر مهم را ويژه ي گروهي از امت اسلامي و به تعبير ديگر ويژه ي حکومت و کارگزاران حکومت مي داند».[3]

البته اين بدان معنا نيست که اين فريضه ي الهي در امت هاي پيشين و اهل کتاب نبوده زيرا خداوند در آيه ي 113 و 114 سوره آل عمران، ويژگي صالحان اهل کتاب را که به اسلام گرويدند را در سه چيز خلاصه مي کند: ايمان به مبدأ و معاد، سپس امر به معروف و نهي از منکر و در پايان پيشي گرفتن در انجام کارهاي نيک... .[4]

پس حكومت اسلامى و حاكمان آن در برابر تعليم و تربيت جوانان و نوجوانان و عامه‏ى مردم مسئولند و شرعاً و قانوناً مجاز نيستند اسباب و علل كم رنگ شدن دين و اخلاق جامعه را فراهم آورند و مى‏بايست در مسير حفظ سلامت روح و روان جامعه و تعالى اخلاق و كرامت‏هاى انسانى تلاش كنند.

موفق باشید ...:Gol:

پاورقی_________________________________
[1] سوره ‏ى مباركه نور، آيه 31.
[2] تفسير نمونه ج : 14 ص : 455
[3] پيام قرآن، مکارم شيرازي، ج 10، ص 254 و 256.
[4] همان، ص 257.

به نام حق مطلق

جناب رضا

شما گویا تخصص دارید در اینکه جدل کنید و در جدل خود نیز تنها کاری که نمی کنید خواندن و تفکر روی کلامی است که طرف مقابلتان نوشته است

از آنجایی که از جدل بیزارم تنها به پاسخ سوالهای شما بسنده می کنم و از ادامه دادن بحث با شما تا حد امکان امنتاع می ورزم زیرا شما دنبال حقیقت نیستید و تنها کپی پیست می کنید و می خواهید به هر قیمتی که شده طرف را ولو اگر به چنگ زدن به هر کلامی و حرفی ، شکست دهید

بنده خوشبختانه یا متاسفانه به هیچ وجه همچون شما نیستم و تنها برای نیل هرچه بیشتر به حق و حقیقت بحث - نه جدل - می کنم

و اما سوالات شما

1. اینکه از قرآن استفاده کردم اشتباهست از نظر شما یا اینکه استدلال کردم ؟؟؟

در متن اولین پست ارسالی بنده هیچ حرفی از قرآن نبود این شما بودید که آیه ی شریفه را برای اثبات خود آوردید و بنده تنها و تنها در احترام به ایه ی قرآن ، درباره ی ایه صحبت کرده و ابتدا معنی اش کردم و سپس در توضیح هرچه عرض شد برای توجه دادن بیشتر شما بود نه تفسیر به رای .

می بینیم که شما همچنان درباره ی بدیهی ترین سوالی که کردم نیز جوابی ندادید

مخاطب این ایه ی شریفه بقدری بدیهی است که شما از زیر توجیه در می روید وگرنه شکی ندارم که تابحال بارها و بارها جوابیه می نوشتید

2. درباره ی نتیجه از قرآن برای حجاب اختیاری هم قبلا عرض کردم و نحوه ی انرا نیز دقیقا توضیح دادم متاسفانه همانطور که عرض شده شما به نوشته های بنده کم لطفی می نمایید

3. باور کنید چندبار مطالب شما را خواندم ولی نفهمیدم استدلال بنیان شکنتان را در رد حجاب اختیاری در کدام قسمت اوردید که بنده متوجه نشدم

شاید اشتباه از بنده است ، اگر چنین است لطف کرده و دوباره انها را برای روشن نمودن فهم بنده بیان نمایید

4. دقیقا اکثر مردم ایران مومن نیستند

و دقیقا بر طبق همین ایه ی شریفه مخاطب نبوده و مختارند که حجاب داشته باشند یا نه

اجباری در انها نیست

5. منبع دیگر چیست؟؟؟

شما ترجمه ی ایه را بخوانید ... همان ابتدایش را ... منبع از این واضح تر در دست ندارم

شما می خواهید بحث را از سر ضعف یا کم حوصلگی یا هرچیز دیگری به اینجا بکشانید که بنده خود رای هستم و با علمای بزرگ اسلام مخالف که اولا حاشا و کلا و دوما بنده اجازه ی چنین انحراف از بحثی را به شما نمی دهم

شما استدلالتان را بفرمایید و مطمئن باشید اگر منطقی بود بنده خواهم پذیرفت

و سوما اصلا اجباری در این نیست که از روی بی میلی و عصبانیت جوابگوی بنده باشید

اینگونه حمل بر دانش کم شما می شود ، ناخواسته البته

اگر روال دیگری در بحث پیش گرفتید ، بنده بازهم درخدمت هستم

و دلایلم را پله به پله عرض خواهم نمود

کما اینکه با کمی تحقیق مقداری از دلایل را در چند پستی که در انجمن حجاب گذاشتم خواهید دانست

یا علی

به نام حق

جناب صدیق گرامی با عرض سلام

قسمت اول

شما تا هنگامی که از " باید " و نباید " سخن می رانید متاسفانه از میزان تاثیر گذاری کلامتان بسیار خواهد کاست. وقتی پای اجبار به استدلال منطقی کشیده می شود دیگر دو حالت بیشتر برایش نمی توان متصور بود یا بحث تبدیل به جدل و افراط و تفریط می گردد و یا نا تمام پایان می یابد بی هیچ نتیجه ای.

دوست بزرگوار اگر حتی حق تمامی اش با شما بود ، سعی کنید از چنین قیودی استفاده نفرمایید که بیشتر از اثرات مثبت حس مقابله و عکس العمل را در طرف مقابلتان می افزاید حال خوسته یا ناخواسته

در فلسفه ی حجاب زیبا سخن راندید و بنده هم با شما تا حدی موافق هستم ولی باید به این نکات توجه کنیم که اولا ما برای تبلیغ فلسفه ی حجاب باید بسیار کار کنیم و بسیار کم کاریم متاسفانه و بیشتر شعر می گوییم و ادبی حرف می زنیم تا منطقی و دقیق و فلسفی . میزان تاثیر گذاریمان هم متغیر است ولی در اکثر موارد می شود حکایت همان هیات های پرشوری که تاثیری بسیار بر فکر و روح دارد ولی تنها و تنها تا چند روز و بعد آن دوباره همان اش است و همان کاسه (البته منظور اکثریت بودند ) و شما بهتر از بنده می دانید که گریه ی با اگاهی و دانش بر امام حسین علیه السلام چقدرررر متفاوت است با گریه ی بی دانش و بی فهم و درک و معرفت ... تفاوت در تاثیر گذاریش و زمان آن و دوام آن از زمین است تا عرش خداوند تبارک و تعالی

ببینید بنده با فلسفه ی بودن حجاب نه تنها مشکلی ندارم بلکه کاملا موافق هستم و همیشه در این راه تمام سعیم را می کنم ولی مشکل از جایی شروع می شود که خانم طرف مقابل مان را چگونه به این امر فرامی خوانیم ؟؟؟

با تشر و باید و نباید و حکم و عذاب و بهشت و جهنم ؟؟؟

یا با منطق و نشان دادن درست فلسفه ی اسلام ؟؟؟ که شیوه ی قرآن و اهل بیت است ؟؟؟

و اینکه به طرف مقابل اختیاری که خداوند برایش در نظر گرفته را ما نیز قائل هستیم یا خیر؟؟؟

همگی می دانیم که زور هیچگاه پاسخ نمی دهد و هیچ طرفی از ان نمی بندیم کمااینکه می بینید در جامعه ی کنونی به هیچ وجه نبستیم

ما وقتی پیروزیم که وقتی زن مخاطب ما در هجوم تفکرات پر شور و زرق و برق غربی قرار داشت ، ما نیز با استدلال همراه با چاشنی شور ( نه شور مطلق و ادبیات ) منطق خود را بنحو احسن با او در میان بگذاریم و سپس از او بخواهیم تفکر کرده و خود یکی را برگزیند

شما یقین داشته باشید اگر ما کم کاری نکنیک و با زور و چماق و زندان تهدید و تطمیع نکنیم ، فلسفه ی ما را خواهد پذیرفت و آنگاه حجابی بسر می کند که هزاران هزار رنگ و بمب و زندان و..... توانایی کشیدن ان را از سرش نخواهد داشت . چون می داند که چرا حجاب دارد و می داند که ازاد بود و با دینی روبرو شد که او را در انتخاب عقیده اش ازاد گذاشت نه اینکه زورش کند و...

قسمت دوم

جناب صدیق گرامی

درباره ی ایه ی شریفه هم قبلا نظرم را عرض کردم که برای احترام به جناب عالی دوباره آن را اینجا می اورم

خواهشمندم که دقت لازم را مبذول فرمایید

خیلی مایل بودم به این آیه ی حیاتی اشاره کنید

خداوند را سپاس می گویم بابت این امر

اولین کلمه بعد از قل ، مخاطب آیه را مشخص می کند که بسیار حیاتی و مهم است و شما بدان توجه نکردید دوست گرامی

سخن از زنان مومن رفته است نه از تمام زنان

یعنی مرحله ی اول و در واقع کلید ورود به این حکم این است که شما پیش فرض را رعایت کنید یعنی مومن بودن را

حتما شما بهتر از بنده می دانید که در تعبیر قرآن مومن با مسلمان تفاوتی عظیم دارد

پس این حکم برای مومنان است نه حتی مسلمانان ، سایر زنان هم که دیگر هیچ

بسیار مایلم اگر خواستید درباره ی شرایط به ایمان قرآنی رسیدن ، باهم گفتگو کنیم ولی فی الحال به جهت اینکه سخنی مهمتر در میان است و خطر انحراف از اصل وجود دارد ، از کنارش با همین تک اشاره می گذریم

و درباره ی ادامه ی متن آیه ی شریفه همه ی دوستان و مخصوصا شما دقت کنید و ببینید نوع لحن و نوع دستوری که خداوند داده است ، چیست و نوع تحکمی که بارها در این گروه و در بین آمران به معروف و آقایان مجری طرح عفاف و حجاب دیدیم چه

واقعا قابل قیاس نیست ... ذکر کنم که حاضرم در این رابطه هم با شما بحث بیشتری انجام دهم که ببینیم که از نظر روان شناسی خداوند چه شاهکاری به خرج داده و اقایان چه تفاوت نجومی با نوع لحن و بیان و برخورد خدا و نوع دعوت خدا دارند

بحث اصلی در اینجاست

اینجا مورد خطاب به مومنان است.

پس حجاب برای مومنان واجب شده است ولی نه به روش تحکمی آقایان مدعی اسلام !!!! که به روش خاص خداوند

بیایید صحبت کنیم در این باره که چرا خداوند چنین حکمی را اینقدر محدود کرده است؟؟؟ چرا تنها حرف از مومنان رفته و نه حتی مسلمانان؟؟؟

در یک جامعه در خوشبینانه ترین حالتش چند مومن داریم؟؟؟

آیا این حکمی اجتماعی و بغایت حساس نیست دوستان ؟؟؟

پس چرا اینقدر در سطح جامعه محدود؟؟؟

بیایید روی این بحث کنیم که چرا خدا از همان ابتدا مانند سایر احکام جدی و متقن خویش ، نفرموده همه ی زنانی که در جامعه ی اسلامی هستند؟؟؟ یا حداقل چرا نفرموده مسلمانان؟؟؟

چرا فرموده مومن درحالی که ما هیچ نشان ثابتی برای تشخیص اینکه فردی مومن هست یا نه نداریم ؟؟؟

باز مسلمان را می شود معین کرد ولی مومن به کدام معیار ثابت و لایتغیر سنجیده می شود ؟؟؟

چرا این حکم و اجرایش را تا حد تشخیص فردی پایین اورده است؟؟؟

با این مخاطب قرار دادن چه منظوری داشته ؟؟؟ که یک فرد باید مومن شود تا حجاب را بفمد ، درست است؟؟؟

که حتی مسلمان نیز مخاطب نیست

چرا این حکم و احکام نظیرش درباره ی حجاب در سال هفتم هجری ، دقت بفرمایید ، هفتم هجری ... یعنی 20 سال بعد از بعثت و 7 سال بعد تشکیل حکومت پیامبر صادر شده است؟؟ و می بینیم که زنان عکسالعملی بینظیر درباره ی چنین حکمی از خود نشان می دهند چنان که می دانید و می دانیم.

چرا چنین حکم مهمی باید اینقدر دیر نازل شود همچون حکم شراب ؟؟؟؟

می بینیم که مسلمانان زیر تعلیم پیامبر و صحابه آنچنان از نظر اصول دین و مخصوصا توحید پایه شان مستحکم است که حالا فروعیات را به چنین منطقی و دعوتی می پذیرند ولی ما چه؟؟؟

فرزندانمان را بی آنکه بگوییمش چرا؟؟؟ مجبورش می کنیم حجاب بسر بگیرد .... کاش دلیلی نگوییم ، بهتر است تا دلایل شرم آوری بکار ببریم که باعث جدایی افکار و تمایلات فرزند پاک و اماده ی تعلیممان با اسلام ناب شود.

و بعد جلوی عصیان روح ازاده ی فرزندی که نمی داند چرا باید حجاب داشته باشد و بزور و تهدید دنیوی و اخروی و هزار شور مقدس که در آن ذره ای شعور نیست ، با فحش و فضیحت و آبرو بری و دستگیری و زندان و..... می ایستیم و روحش را له می کنیم تا علم علی (ع ) را برافرازیم

ما نحوه ی تربیت و تعلیممان اشتباه است و می خواهیم با زور روی این اشتباه و افتضاخمان و کم کاریمان سرپوش بگذاریم

وگرنه کسی که حجاب را اگاهانه بسر کرد ، هیچ تند بادی نخواهد توانست اورا از راهش بیرون کند زیرا پایه ی اسلامش و اصولش مستحکم است زیرا خانه ی عقایدش لانه ی عنکبوتی پر شور نیست که ، چند روز بعد یادش برود و به نسیمی خانه اش ویران شود . زیرا با منطق و استدلال حجاب دارد نه با زور و ارعاب و ابرو ریزی و اجبار و عادت و ....

این روش پیامبر است یا راه فرعونیان ؟؟؟؟

والله که معاویه ی پست و شقی نیز چنین احمقانه ، مردم را از دین و عقیده ی شومش دور نکرد

جای حرف بسیار است اگر ابهامی هست بفرمایید با کمال میل در خدمتتان هستم

قسمت سوم

درباره ی مثال کشتی با اینکه مثال ناقصی است و این را خودتان هم بطور ضمنی اذعان دارید ولی باید عرض کنم که اگر در مثلا آن کشتی مذکور هم کیش و هم ایین های ما - شنا نمی دانند یا نمی توانند جلوی غرق شدن را بگیرند ، مقصر سوراخ کننده نیست که مقصر ما هستیم که کم کاری نمودیم و انها را از نظر فکری و فلسفی مستحکم نکرده و اموزش ندادیم

اگر در جامعه ی ما یک زن مسلمان با حجاب با هر تندباد پر زرق و برق غربی ، پایه های لانه ی عنکبوتی عقایدش بلرزد و به انها روی بیاورد اشکال از انها نیست که تبلیغ می کنند ، انها کاری را می کنند که همیشه کرده و می کنند و خواهند کرد ، اصالتشان همین است

ما هیچگاه و در هیچ صورتی از شر تبلیغات و هجوم انها و ( سوراخ کردن های انها بقول شما ) در امان نیستیم این را هم شما و هم همگی می دانیم

اشکال از ماست که وقت اموزش حجاب یا هیچ به او نگفتیم و از سر عادت و رسم خانوادگی یا از سر زور و چماق ما بی انکه بداند چیست و یا از سر استدلال های ادبیاتی و احساسی کم شعور ، به حجاب کشیده شده است

و حالا لانه ی عقایدش به تعبیر قرآن کریم از لانه ی عنکبوتی سست تر است و بعد ما همه را گردن دشمنی می اندازیم که جز این کاری ندارد و یا به گردن دختر و زن نگون بختی که دستپخت اشتباهات بی کران ماست

دریغ از انکه مشکل کار از ماست و خانه از پای بست ویران است

از مایی که نهی از منکرمان ( امر به معروف که یادمان رفته ) با چماق است و زندان و زور و بی ابرو کردن طرف ، نه با شمشیر برنده و مستحکم دلیل و برهان و منطق

از کی تا بحال مفهوم امر به معروف و نهی از منکر شده گشت ارشاد و کمیته و ..... ؟؟؟

مشکل اینجاست اقای صدیق بزرگوار که همه ی ما یک هدف داریم ولی ابزارمان بیدترین ابزار ممکن است و تیشه به ریشه ی اسلام می زند تا دشمن

انها زنان مان را با هزار رنگ و زیبایی و جذابیت در بهترین نحو ممکن دعوت به خود پلیدشان می کنند و ما با چماق و زور و اجبار و بعد انتظار تمکین هم داریم

می خواهیم اشکال کم کاریمان را زیر جامه ی زور پنهان کنیم و این جفایی است به اسلام ناب محمدی (ص )

برای ادامه ی بحث در خدمت هستم

یا علی

به نام حق

جناب صدیق گرامی بازگشتم تا مثال شما را نوعی دیگر بیان کنم تا نظرتان را بدانم که موافق می شوید یا مخالف ؟

همان کشتی را در نظر بگیرید با مارک فرانسه و غرب !!!

آنها می خواهند کشتی ایدلوژی های خاص خود اعم از امپریالیست و لیبرالیست و ... را به ساحل مدینه ی فاضله شان رهنمون کنند

در این بین چند نفر محدود از زنان ساکن کشتی آنها ، حجاب را بعنوان پوشش برگزیده و بسر می کنند .

و آنها هم این عمل را در حکم سوراخ شدن کشتی شان می دانند توسط انتخاب و بسر کشیدن حجاب ان چند زن

پس همان می کنند که می بینیم

انها هم با قدغن کردن حجاب در کشتی و مملکتشان ، دقیقا به استدلال مشابه ما دارند خود و جامعه و ارزو هاشان را نجات می دهند

و دوست ندارند غرق شوند

درست است ؟؟؟

پس چرا ما اعتراض می کنیم ؟؟؟؟

به نام حق

جناب صدیق گرامی با عرض سلام

شما تا هنگامی که از " باید " و نباید " سخن می رانید متاسفانه از میزان تاثیر گذاری کلامتان بسیار خواهد کاست. وقتی پای اجبار به استدلال منطقی کشیده می شود دیگر دو حالت بیشتر برایش نمی توان متصور بود یا بحث تبدیل به جدل و افراط و تفریط می گردد و یا نا تمام پایان می یابد بی هیچ نتیجه ای.

دوست بزرگوار اگر حتی حق تمامی اش با شما بود ، سعی کنید از چنین قیودی استفاده نفرمایید که بیشتر از اثرات مثبت حس مقابله و عکس العمل را در طرف مقابلتان می افزاید حال خوسته یا ناخواسته

ببینید بنده با فلسفه ی بودن حجاب نه تنها مشکلی ندارم بلکه کاملا موافق هستم و همیشه در این راه تمام سعیم را می کنم ولی مشکل از جایی شروع می شود که خانم طرف مقابل مان را چگونه به این امر فرامی خوانیم ؟؟؟

با تشر و باید و نباید و حکم و عذاب و بهشت و جهنم ؟؟؟

یا با منطق و نشان دادن درست فلسفه ی اسلام ؟؟؟ که شیوه ی قرآن و اهل بیت است ؟؟؟

و اینکه به طرف مقابل اختیاری که خداوند برایش در نظر گرفته را ما نیز قائل هستیم یا خیر؟؟؟

همگی می دانیم که زور هیچگاه پاسخ نمی دهد و هیچ طرفی از ان نمی بندیم کمااینکه می بینید در جامعه ی کنونی به هیچ وجه نبستیم


با سلام مجدد:Gol:

ببینید دوست عزیز

قرار نیست در گفتمان یک چنین موضوع روشن و بدیهی ای، کار حجمی و کمی کنیم و مطالب تکراری به هم حواله دهیم.

بنده در یک بیام منطقی و بدور از تعصب فلسفۀ حجاب و ضرورت رعایت آن در جامعه را بیان کردم و اینک نیز در پاسخ به هر 4 چهار پست اخیرتان، مطالبی را تقدیم می کنم، انشاءالله کمی از ابهامات برطرف شود.

شما می فرمایید فلسفۀ ضرورت حجاب را قبول دارید. بسیار خوب، خود این پذیرش، یک گام مثبت و امیدوارکننده است.

می فرمایید در خصوص فرهنگ سازی امر حجاب، کار زیادی صورت نگرفته، این هم قبول، تا نقطۀ مطلوب، قدم های زیادی فاصله داریم. باید همه با هم دست به دست هم دهیم و گام های بزرگتر و مؤثرتری برداریم.

چند سؤال اینجا مطرح می شود، و ان اینکه:

آیا جامعۀ اسلامی تا زمانیکه به مرحلۀ رشد و تعالی همگانی و بالا رفتن سطح فرهنگ جامعه نرسیده و اجرای احکام الهی نهادینه نشده، باید دست روی دست بگذاریم و هیچ اقدامی در جهت "امر بمعروف و نهی از منکر" و حفظ معنویت جامعه که از فرائض الهی و وظایف حاکمان دینی است نکنیم؟

آیا اجراء و پیاده شدن احکام الهی و نیازها و برنامه های معنوی در جامعۀ دینی، نیاز به نظارت و دخالت مجریان و متولیان امر ندارد؟ آیا باید قانون، به این عنوان که جامعه اسلامی و دینی است و مردم ان، همه مسلمان و مؤمن هستند، و باید خودشان رعایت کنند، تعطیل شود؟

دوست عزیز:Gol:

آیا اهمیت احکام الهی و برنامه های معنوی، از برنامه های اقتصادی و نیازهای مادی مردم کم تر است؟ اینکه حکومت باید، برای حفظ سلامت جسمانی مردم، بر تولید کنندگان مواد داروئی و غذائی و متصدیان ارائۀ خدمات به مردم، نظارت داشته باشد و با متخلفان برخورد قانونی کند، اما بر اجراء احکام الهی و برنامه های معنوی جامعه اسلامی که وجود یا عدم آنها تأثیرات مثبت و منفی ای فراوانی بر جامعه می گذارد نظارت نداشته باشد.

آیا اگر زنان و دخترکان زیباروی طناز به بازار جوانان پاک و اما پر از غریزه و هیجان و شهوت در آیند و متاع جمال و نمای خود را در چشم و خیال حساس آنان به حراج گذاشته و از آنان دل ربایی کنند، جلوگیری حکومت از ترویج گناه و فساد آنان، دخالت در حریم شخصی افراد است؟ یا دخالت حاکمیت اسلامی، به عنوان آمر به معروف و نگهبان سلامت اخلاق و معنویت دینی جامعه است،

البته پر واضح است، در برخورد با اینگونه موارد، دوری از افراط و تفریط.، شرط اساسی است و زور و فشار و ارعاب، بدون فرهنگ سازی عمومی و داشتن برنامه های رشد و تعالی برای جامعه نتیجۀ مطلوبی در بر نخواهد داشت.

علاوه بر اینکه امر بمعروف و نهی از منکر دستور قرآنی و خطاب جمعي است يعني امر به معروف ونهي ازمنكر يك كار دسته جمعي است. مانند آيه (كنتم خير امة اخرجت لناس تامرون بالمعروف وتنهون عن المنكر ) و ( ولتكن منكم امه يدعون الي الخير ويامرون بالمعروف وينهون عن المنكر ) كه در سوره آل عمران ذکر شده. در آيه ( ولتكن منكم امه یدعون الي الخير و ... ) مطلب، فضاي وسيعي دارد . جمعيتي را خطاب می کند كه داراي هدف واحد، امام واحد و مسلك واحد باشند. آيين نامه واحدي براي كارشان تنظيم كرده باشند.(نظیر جامعه اسلامی که حکومتی تشکیل داده و رهبر عادل و عالمی دارند) اگر اينها مردم را به خير دعوت كنند خيلي موثر است.

مضافاً آنکه فلسفۀ احکام الهی دو وجه دارد که شما تنها به یک وجه آن اهمیت می دهید:

وجه اول آن، متوجه رعایت حقوق دیگران اعم از حق الله و حق الناس است، که رعایت آن، موجب دخول به بهشت و راحتی از عذاب می شود. همان که شما اسمش را باید و نباید ها و حکم و عذاب و بهشت گذاشته اید. زیرا عدم رعایت بسیاری از احکام الهی، علاوه بر آنکه آثار بسیار بدی در سطح جامعه می گذارد، دیگران را از مسیر هدایت و کمال، باز داشته و به انحراف می کشاند، که از مصادیق روشن حق الناس محسوب می شود.

آیا بیان اینگونه مسائل، موجب روشنگری و ترغیب بیشتر مردم، به رعایت احکام الهی نمی شود؟ حجاب، ورود به حریم خصوصی دیگران، شرب خمر در ملأ عام و ... از این قبیل احکام هستند.

وجه دوم ان، عبارت از این است که از یکسو منافع و خیرات و آثار خوب رعایت احکام الهی نظیر حجاب و ... و از سوی دیگر، مضرات و گرفتاری هائی که بدلیل عدم رعایت ان، دامنگیر انسان می شود گفته شود.

این دو وجه، فلسفۀ وجوب احکام الهی را تشکیل می دهند، چه اشکالی دارد که باید و نبایدهای احکام و ثواب و عقاب ناشی از رعایت و یا بی توجهی احکام، هم برای مردم بیان شود؟

در پایان لازم بذکر است بزرگترین اشکال شما، در اینکه رعایت حجاب و احکام الهی را در جامعه اسلامی و دینی، امری اختیاری می دانید، از انجا نشأت می گیرد که در فهم آیۀ شریفۀ "لا اکراه فی الدین" دچار مشکل هستید و البته کم نیستند کسانی که به مشکل شما گرفتارند.

آیۀ شریفۀ "لا اکراه فی الدین" مربوط به قبل از انتخاب دین و آیین خاصی است، یعنی انسان مختار است که پس از تحقیق و تفحص، دین و آیین مورد پسند و به زعم خود کامل تر را برگزیند، اما پس از ورود در هر دین و آیینی باید به احکام و دستورات و برنامه های آن دین و آیین مقید و پایبند باشد.

اینگونه نیست که بگوید من به دلخواه خود، هر کدام از برنامه ها را بخواهم و مطابق میلم باشد عمل می کنم و هر کدام را دلپسندم نباشد از کنارش می گذرم. به عبارتی به خواهد به برخی احکام ایمان بیاورد و به برخی ایمان نیاورد، (افتؤمنون ببعض و تکفرون ببعض) باشد.

در مثل، حکایت "لا اکراه فی الدین" بمثابۀ انتخاب کشور و مملکتی برای زندگی است، تا وقتی انسان کشوری را انتخاب نکرده، نسبت به قوانین ان کشورها هیچ تعهد و پایبندی ندارد، لکن وقتی کشوری را برای زندگی پذیرفت، باید به قوانین آن پایبند باشد، این مسأله مورد پذیرش همۀ صاحبان عقل و بصیرت است.

و یا تا ورزشی را انتخاب نکرده، هیچ، اما وقتی ورزش خاصی را مثلاً کشتی را برگزید، باید تابع قوانین آن باشد و نمی تواند، از قوانین و دستورات مربی خود سرپیچی کند.

از این نمونه ها بسیار،

من آنچه شرط بلاغ است با تو گفتم حال/ تو خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل

موفق باشید ...:Gol:

سلام من رای بر اجبار دادم چرا که دشمن حجاب که عموما فریب خوردگان مسلمان نما هستند از ازادی حجاب به نفع مقاصد پلید خود استفاده خواهند کرد . موضوع دیگر این است ما مسلمانان باید پایبند سیره و فرهنگ اصیل خودمان باشیم نه رفتار و فرهنگی که اصلا با اعتقادات و باورهایمان در تضاد است مشکلات فعلی در این خصوص را ببینیم! امدیم حجاب ازاد شد اونوقت چه شود- حجاب سدیست بین منحرف شدن و نشدن.

سلام

اجبار با فطرت بشر مغایرت دارد
اجبار عقل را می کاهد
اجبار ترس را می گستراند
اجبار توهین به شعور مردم است
اجبار ریا کاری را می گستراند
اگر اجبار لازم بود خداوند راههای جبارانه بیشتری داشت
اجبار یعنی من بیشتر از تو می فهمم
اجبار یعنی اکثرا نمی فهمند
اجبار یعنی خدا در افرینش نقص گذاشته و من با این اجبار احمال و قصور خدا در آفرینش را جبران میکنم
اجبار یعنی شما همه رمه هستید
اجبار یعنی اسراف
اجبار یعنی تظاهر به دین از عمل به دین بسیار نیکوتر است
اجبار یعنی من جبارم بی آنکه بداند خدای جبار یعنی چه ؟و بنده جبار یعنی چه؟
اجبار یعنی اقرار به ناتوانی در دلیل
اجبار جبرا محکوم به سقوط است
این از اجبار در دین و عقیده
حالا حجاب
شما با اجبار حجاب مدعی این میشوید در ممالکی که حجاب درآنها حاکم بوده رذائل اخلاقی کمتر از دیگر جاها بوده و استحکام خانواده بسیار بیشتر
دلایل آماری و تاریخی خود را با ذکر سند بیاورید

سلام

اجبار با فطرت بشر مغایرت دارد
اجبار عقل را می کاهد
اجبار ترس را می گستراند
اجبار توهین به شعور مردم است
اجبار ریا کاری را می گستراند
اگر اجبار لازم بود خداوند راههای جبارانه بیشتری داشت
اجبار یعنی من بیشتر از تو می فهمم
اجبار یعنی اکثرا نمی فهمند
اجبار یعنی خدا در افرینش نقص گذاشته و من با این اجبار احمال و قصور خدا در آفرینش را جبران میکنم
اجبار یعنی شما همه رمه هستید
اجبار یعنی اسراف
اجبار یعنی تظاهر به دین از عمل به دین بسیار نیکوتر است
اجبار یعنی من جبارم بی آنکه بداند خدای جبار یعنی چه ؟و بنده جبار یعنی چه؟
اجبار یعنی اقرار به ناتوانی در دلیل
اجبار جبرا محکوم به سقوط است
این از اجبار در دین و عقیده
حالا حجاب
شما با اجبار حجاب مدعی این میشوید در ممالکی که حجاب درآنها حاکم بوده رذائل اخلاقی کمتر از دیگر جاها بوده و استحکام خانواده بسیار بیشتر
دلایل آماری و تاریخی خود را با ذکر سند بیاورید


سلام دوست عزیز جناب متحیر

ببینید با کلام شعر گونه نمی شود کاررا پیش برد، می شد در برابر هر گزارۀ شما پاسخی به شیوۀ خودتان از زاویۀدیگر مثلاً در بیان آفات اختیار داد. و حتی می شد به همان شیوه و از نگاهحد وسطی (بل امر بین الامرین)، با ادبیاتی شعرگونه، هر دو زوایۀ جبریون واختیاریون را نقد کرد.

اما بحث منطقیو علمی، کلام منطقی ودقیق و سعۀ صدر عالمانه می طلبد، نه میدان مشاعرهاست که به ایهام وابهام گوئی ادبی، طرفتان را متحیر و تسلیم کنید.

بگذریم ... دوست عزیز

باید بدانید که نگاه دین اسلام و مکتباهل بیت (ع) به امور عالم، نه دائر مدار جبر است و نه اختیار صد در صدی،چنانکه امام صادق (ع) در بیانی نورانی فرموده اند: "لا جبر و لا تفویض، بلامر بین الامرین ...".

از اینرو هیچ یک از شرایع دینی ونیز، اسلام موافق با اجبار و منطق زور نبوده، بلکه هدف انبیاء بیدار کردنفطرت های بشری برای گام نهادن در مسیر هدایت و خارج نمودن ایشان، از باطلاقهای ضلالت و گمراهی بوده و در این مسیر، هیچگاه به زور متوسل نشده اند،مگر در برابر طاغوت های زمانه، منکران و دشمنان قسم خوردۀ دین و دیانت، کهقصدشان تنها ضربه زدن به راه هدایت و عبودیت الهی و گمراه کردن بندگان پاک وخداجو بوده است.

اما چنانکه می دانید احکام دین اسلام، دارای دو بُعد است: 1. احکام فردی 2. احکام اجتماعی

اسلام در بُعد فردی احکام، هیچگونهسختگیری و اجباری را بر فرد فرد مسلمان تحمیل نمی کند، بلکه صرفاً بر اساسیکسری توصیه های اخلاقی و ارزشی، آثار و عواقب، ترک واجبات و انجام محرماتالهی در حوزۀ فردی را گوشزد می کند.

اما در حیطۀ اجتماعی، از انجائیکهمستحضرید، احکام اجتماعی دین بیش از احکام فردی ان است، از اینرو عرصۀپیاده شدن بسیاری از احکام اجتماعی دین، در حکومت دینی محقق است. این امردر زمان امام معصوم (ع) تحت نظارت امام معصوم بعنوان حاکم اسلامی و در زمانغیبت، تحت نظارت حاکمان عالم و متقی و عادل است(ولی فقیه) عملی است.

پس از این مقدمه، وقتی از یکسو روشنگردید که پیاده شدن احکام اجتماعی اسلام، بدون وجود حکومت صالح، غیر ممکناست و از سوی دیگر بدیهی است که حکومت بدون "نظم و قانون" و "برنامه ریزی ونظارت" و ... توفیقی ندارد.

این نتیجه حاصل می شود که باید درمسیر پیاده شدن احکام اجتماعی اسلام که از طرفی زمینه ساز رشد آحاد افرادجامعه و از سویی موجب رشد و تعالی جامعه می گردد، قانون حاکم باشد و دستگاههائی مسئولیت اجراء و نظارت بر قانون و برخورد با متخلفان را بر عهدهبگیرند.

هیچ نظام و حکومتی با مترقی ترینبرنامه ها و مدون ترین قوانین و ادارۀ امور هیچ ملتی حتی با فرهنگ ترین ملتها، بدون وجود قانون و بدون دستگاه های اجراء و ناظر بر قانون به سر منزلمقصود نخواهد رسید.

بدیهی است بدون قانون و اهرم های لازمۀ آن، ظلم و فساد، لاابالی گری و بی نظمی و تجاوز و ناامنی سراسر جامعه را فرا خواهد گرفت.

پس در جامعۀ اسلامی نیز اگر دستگاههای اجرائی، نظارتی و قضائی برای برخورد با متخلفان، هنجارشکنان، احکامستیزان و مروجان بی بندو باری و فساد نباشد، سنگ روی سنگ بند نمی گردد وباید بر آن جامعه و بر قید اسلامیت آن، (جمهوری اسلامی) گفت: "و علیالاسلام والسلام"، یعنی باید فاتحۀ حاکمیت همۀ احکام و دستورات و ارزشهایالهی را در آن جامعه خواند.

چنانکه امام حسین (ع) وقتی ظلم و جورو فسادی که زمانۀ حکومت یزید بن معاویه از صدر تا به ذیل جامعه را مشاهدهنمود، اقدام به قیام را بر خویش فرض دانست، و سکوت و مسامحه را ظلم بهاسلام ناب محمدی.

برگردیم به بحث خودمان...

چنانکه در حکمت حجاب اسلامی که یکیاز مترقی ترین احکام اسلام عزیز، در بعد فردی و اجتماعی است، گفتیم: حجاب،مصونیت است نه محدودیت، البته نه بدان معنا که حجاب، تنها برای فرد دارندۀآن مصونیت است، بلکه کل جامعه را بیمه نموده و از وسوسه های شیطانی ونفسانی مصون می دارد. وقتی چنین شد و حکمت آن پدیدار گشت، حتی تعطیل یک روزاین حکم و قانون الهی، آثار و مضرات بی حد و اندازه ای بر اریکه جامعهخواهد گذاشت. بنظر شما مسئول این کار زیانبار کیست؟

رعایت حجاب اسلامی در بیرون از جامعۀاسلامی، برای فرد مسلمان واجب و فرض است، و در درون جامعۀ اسلامی بدلیلآثار بی حد و حصری که بر تارک جامعه و بر روح و روان فرد فرد جامعه میگذارد، باید بصورت یک قانون همگانی رعایت شود.

بر اهل نظر روشن است که: در بین مللجهانی، هر ملت و جامعه ای را با شناسنامه، مشخصات ایدئولوژیکی و اعتقادی وارزشها و قوانین حاکم بر آن می شناسند، یکی از مؤلفه های برجستۀ جامعۀاسلامی و برگ های زرین شناسنامه ای مسلمانان، که از احکام نورانی الهیاستخراج گردیده و قرآن عزیز نیز، بر آن صحه گذاشته و آن را به روشنی بیاننموده، وجوب حجاب اسلامی است.

اگر حجاب، در جامعۀ اسلامی، متروکباشد، و رعایت آن به صورت قانون همگانی در نیاید، نه تنها بین شناسنامه وفرهنگ جامعه اسلامی با جوامع غیردینی و لائیک تفاوتی مشاهده نمی شود، بلکهعدم رعایت همین یک مؤلفۀ مهم و اساسی، کافی است که همچون غده ای سرطانی وخوره ای جانکاه، به جان جامعه افتاده و شالودۀ آن را با مشکل و تباهی مواجهسازد، زیرا وقتی با رواج بی حجابی و ولنگاری، فساد علنی و همگانی گشت،ارزشهای متعالی و انسان ساز الهی، به تعطیلی کشیده خواهد شد، و انگاه تنهااز جامعه اسلامی جز نامی باقی نخواهد ماند.

دوستان عزیز
سخنانی از این قبیل: با اجبار حجاب،کاری پیش نمی افتد و باید مردم را آزاد گذاشت تا خودشان به اختیار انتخابکنند، باید فرهنگ سازی کنیم و ... اینها (رعایت قانون و فرهنگ سازی) هیچمنافاتی با یکدیگر ندارند.

یعنی، بدلیل آثار مخرب بی حجابی وبدحجابی که زمینه ساز فساد و لاابالی گری در جامعه است، نمی توان این فریضۀالهی را با انهمه آثار و فواید فردی و اجتماعی، از دایرۀ قوانین اجتماعیاسلام خارج نمود، بلکه توأمان، ضمن حفظ و لزوم رعایت همگانی حجاب، بعنوانیک قانون در جامعه می توان به فرهنگ سازی و رشد معرفتی مردم اقدام نمود. تابدانجا که مردم، خود به فواید و آثار بی حد و اندازۀ حجاب پی برده و خودبه رعایت این قانون مترقی اهتمام و عشق بورزند. و به دارا بودن چنین قانونیدر مجموعه قوانین کشورشان افتخار کنند.

در قالب مثال؛ اگر در بین گروهی صاحبو عقل و اندیشه بعنوان اظهار نظر، بگوییم بدلیل اینکه باید مردم را بهفواید و آثار قوانین و مقررات راهنمائی و رانندگی آگاه کرد، به عبارتیفرهنگ سازی کنیم و چنین و چنان کنیم، پس نباید قوانین و مقررات راهنمائیرانندگی در جامعه توسط مجریان و ناظران، پیاده و با متخلفان برخورد شود، درکل، اعمال قانون را از سطح جامعه برداریم و یا بگوییم باید با فرهنگ سازی،مردم را در جهت حفظ حریم شخصی و عدم تجاوز به حقوق دیگران آگاهی دهیم، وحق نداریم، با متخلفان و حریم شکنان، برخورد قانونی کنیم، چون از مصادیقاجبار و زور است.

در چنین صورتی و با اینگونه اظهارنظرات، آن مجموعه افراد، چه قضاوتی نسبت به ما خواهند نمود، آیا سادهاندیشی، حداقل قضاوت آن گروه نسبت به ما نیست...

طبق نوشتۀ شاعرانۀ دوست مان، اجبار و زور هیچ فایده ای نداشته، چنین و چنان است، از فطرت بدور است، و نظایر آن ...

انشاء الله که منظورشان این نیست کهاجرای قوانین و برخورد با متخلفان و قانون شکنان از مصادیق زور و جبر است، وباید آزادی مطلق و صد در صدی در جامعه حاکم شود که ناچاراً به این گزارهخندیدن جایز است. ...

البته در این موضوع و این محور، جای صحبت و نکات لطیف، بسیار است که فعلاً به همین اندازه بسنده می کنیم.

موفق باشید ...



جناب "صدیق" شما که حرفهای "متحیر" عزیز رو شعر میدونید میشه همون طور که ادعا کردید از همین شعرها در مورد اختیار بیارید؟؟
ضمنا اگه این طور باشه که شما میگید پس ما حق نداریم به کشورهای غیر اسلامی ایرادی بگیریم وقتی اونها با حجاب دارها برخورد خوبی ندارن
به نظر من جامعه آزاد جامعه ایست که هر کسی با هر عقیده ای و هر مذهبی بتونه آزادانه توش زندگیی کنه

با سلام به همگی

جناب "صدیق" شما که حرفهای "متحیر" عزیز رو شعر میدونید میشه همون طور که ادعا کردید از همین شعرها در مورد اختیار بیارید؟؟
ضمنا اگه این طور باشه که شما میگید پس ما حق نداریم به کشورهای غیر اسلامی ایرادی بگیریم وقتی اونها با حجاب دارها برخورد خوبی ندارن
به نظر من جامعه آزاد جامعه ایست که هر کسی با هر عقیده ای و هر مذهبی بتونه آزادانه توش زندگیی کنه

ما عقیده ای و دینی داریم که حاضریم با هرکس و هر دولتی که بخواد در موردش بحث کنیم و این چیزی که می گیم برای ارتقاء و حذف مقام و منزلت انسانی خود افراد جامعه است وچیزی نیست که طبق نظر یا عقیده شخصی باشه، با عقل و منطق خدا و دین اثبات میشه خود دین میگه این کار اشتباهه ثانیا این بحث حجاب و فرهنگ عمومی بحثی حتی فرا دینی است که علاوه بر تاثیرات شخصی تاثیرات زیادتری در حوزه خود جامعه داره که کاملا واضحه و جامعه رو به انحطاط می کشونه
یا حق

و اما جالب که از ماست که بر ماست!!
چرا که کور دلان در صدد حجابند اما !!ما ؟
داشتم خبری را میخواندم که دیدم چقدر جالب!!

ممنوعیت پوشش در این شهر ساحلی در ایتالیا شامل دامن و جین های کوتاه می شود
یک شهر ساحلی در ایتالیا درصدد آن است تا پوشیدن دامن کوتاه و لباس های بدن نما را در این شهر ممنوع کند.
این برنامه برای بهبود وضعیتی است که شهردار این شهر ساحلی آن را استاندارد "نجابت عمومی"نامیده است.

شهر کاستلا ماری دی استابیا در جنوب خلیج ناپل، تازه ترین شهر ایتالیاست که از اختیارات جدید برای مقابله با رفتارهای ضد اجتماعی استفاده می کند.
لوییجی بو بییو، شهردار این شهر ساحلی می گوید "این مقررات باعث بازگشت ادب شهری می شود و همزیستی مدنی را آسان تر می کند. ":Kaf:
در صورت تصویب ابن طرح متخلفان بین ۲۵ تا ۵۰۰ یورو جریمه می شوند.
"تصمیم صحیح"
دانکن کندی خبرنگار بی بی سی در ایتالیا می گوید سیاست آقای بو بییو شهردار کاستلا ماری دی استابیا این است که لباس های بدن نما و خیلی باز در این شهر پوشیده نشود.
گزارشگر بی بی سی می گوید این به آن معنا است که پوشیدن انواع دامن و جین کوتاه را در این شهر ممنوع می شود.
آقای بوبییو شهردار این شهر که از حزب آزادی است می گوید هدف او افراد "بی نزاکت، سرکش و بدرفتار" هستند.
.
همچنین اگر این طرح رای مورد نظر را کسب کند، در این شهر ساحلی، گرفتن حمام آفتاب و بازی فوتبال در اماکن عمومی نیز ممنوع می شود.
دون پائولو چچره، کشیش محلی در مصاحبه با روزنامه ای در ناپل می گوید: "با این تصمیم موافق است."
او ادامه می دهد: "این کار می تواند با افزایش آزار و اذیت جنسی مبارزه کند."
کاستلا ماری دی استابیا، تازه ترین شهری است که از اختیاراتی که سیلویو برلوسکونی، نخست وزیر ایتالیا به شهردارها داده، استفاده می کند.
این اختیارات برای مبارزه با جنایات و رفتارهای نابهنجار اجتماعی است.
در بقیه شهرهای نیز ممنوعیت هایی در نظر گرفته شده است.
.

سلام

یه نظر من هیچ کاری رو خدا به انسانها اجبار نکرده ،این خود ما هستیم که باید بعضی از مسایل رو از آیه های قران و احکام اسلامی درک کنیم. اگه بخواییم اسلام واقعی رو داشته باشیم باید آزاد باشیم تا در سایه آزادی و اعتقاد مسیرمون رو انتخاب کنیم. خدا به همه انسانها آزادی عقیده داده ولی تو اون دنیا درباره این عقیده از انسانها سوال میکنه!!!

سلام جناب صدیق عزیز
اینجا بحث درباره اجباری بودن حجاب است
و خلط چند مبحث است
1- قانون کشوری
2- دستو دین
3- شعائر دین
4- عقیده و ایمان
5- منتسب کردن قانون کشوری با احکام دینی
6- فرهنگ اجتماعی
7- حقوق بشر
8- حقوق بشر اسلامی

اگر از جانب قانون یک کشور حجاب اجباری باشد سمعا وطاعتا
ولی نکته ای که باعث مخالفت اینجانب میشود که به نام دین این اجبار صورت میگیرد
هر چند چیزی که بیشتر تعجب و حیرت این جانب را می افزاید رواج موارد خلاف دین است که مبارزه با آنها نه تنها کمتر از مسئله حجاب نیست بلکه از اهم واجبات است به عنوان مثال واضح و روشن ربا ست که در قرآن از آن به عنوان جنگ با خدا یاد میشود ولی....
چون اینجا یک سایت دینی است دیگر وارد سایر مباحث نمیشویم

پس دوست عزیز با کمال احترام بگذار بگذریم

سلام
بنده هم مخالف اجباری بودن حجاب و کلا مخالف اجبار هستم. اصلا یادم نمیره کلاس سوم راهنمایی بودم و هنگام نماز(زمان ما نماز خواندن تو مدرسه اجباری بود الان رو نمیدونم) به جهت اینکه هنگام وضو گرفتن آب کمی روی دستم ریخته بودم به مدت 3 ساعت تمام بدون کفش و جوراب تو برف نگه داشته شدم. همان شب از خدا خواستم که این ناظم را تنبیه کند اما مدتها گذشت و چنین نشد و من برای زمان طولانی به آن سبب از خدای خودم دلگیر بودم.
خدمت دوستانی که فرموده بودند که بی حجابی به حقوق دیگران آسیب وارد میکند باید عرض کنم که اشکال از آقایان است که با دیدن مو حقوقشان آسیب پذیر میشود. دقیقا مانند ماه رمضان که روزه خواری جرم میشود. یکی میخواد روزه بگیره و صبر و استقامت و شکیبایی خودش را بالا ببره اونوقت یکی دیگه که اصلا اعتقادی به روزه گرفتن نداره باید در انظار چیزی نخوره تا خدای ناکرده به صبر و استقامت آقای روزه دار خدشه ای وارد نشه.اتفاقا اگه روزه دار دید و نخواست شرطه.
یکی به من بگه واقعا این مسائل در صدر اسلام همینگونه بوده؟

bina88
طوریکه موسوی دارد دری وری می گوید اینها حتی یک دکترین سیاسی مشخص هم ندارند که بگویند ما به این دلیل اعتراض کرده ایم و این را می خواهیم منطقی حکمفرمانیست برای این خرابکاریها ولی در هر صورت با وجود این مراتب می آیند و تظاهرات می کنند روسری از سرشان بر می دارند و ....

فکر میکردم که اینجا فقط مباحث دینی مطرح میشود.
آیا خط فکر سیاسی در اینجا دخیل است که این پست هنوز حذف نشده؟

حق

جناب صدیق گرامی

ابتدا عذرخواهی می کنم بابت تاخیر در پاسخ گویی ، بگذارید به حساب گرفتاری هایی که جزو لاینفک هر جوان نسل سومی است.

و اما بعد

باید عرض کنم لازم و ضروری است که ابتدا خود حکم اجباری یا اختیاری بودن حجاب را ، فارغ از ورود به جامعه ، بصورت کاملا مستقل مورد بحث قرار دهیم زیرا اینگونه که شما بحث را برای بار دوم به جامعه کشاندید باعث اختلاط بین حکومت و اصل دین می شود و باید جبرا برای رسیدن به نتیجه ای قطعی این دو را از هم تفکیک کرد زیرا بر هیچ احدی پوشیده نیست که اعمال حاکمیت در ایران با اصل دین فاصله ای بسیار دراز دارد.

لذا خواستارم بحث را روی آنچه در اصل دین موجود است متمرکز کنیم تا به نتیجه برسیم

اینگونه که هر از چند گاهی گریزی به جامعه زده می شود باعث سردرگمی طرفین بحث و دوری از اصل موضوع می شود.

کما اینکه می بینید که چطور منحرف شده است. زیرا در آرمان شهر های ذهنی از یک جامعه هر کس متغیر هایی بعلاوه ی اسلام نیز دارد ولی وقتی بحث کاملا روی اسلام باشد و مستقلا به دنبال اصل و ریشه باشیم آنگاه پایه ی بحث و اعتقاد همه یکسان شده و در نتیجه نه بحث به انحراف کشیده می شود و نه بعضی ها تنور جدل را داغ می کنند.

موضوع کاملا بدیهی است . اگر اصل اثبات شود دیگر حرفی و گریزی و سفسطه ای باقی نخواهد ماند

عجیب است که درباره ی آیه ی شریفه ی مذکور و همینطور سیره ی معصومینی که ذکر شد ، هیچ حرفی نزدید

بنده پیشنهاد میکنم بحث از آیه ی شریفه و سیره ی معصومینی که نیمه کاره توسط جناب صدیق و سایر دوستان رها شد ادامه یابد

خواستارم از اینجا شروع کنیم و بعد آنکه طرفین از مسئله قانع گشتند، اگر شما دلایل و مدارک دیگری بر اجباری بودن حکم حجاب و لازم الاجرا بودنش در قرآن و سیره ی اهل بیت دارید ، ارائه نمایید ، تا درباره ی آنها نیز گفتگو کنیم . مسلما این برای طرفداران حجاب اختیاری نیز صدق می کند.

در انتظار پاسختان هستم

یا حق

فکر میکردم که اینجا فقط مباحث دینی مطرح میشود.
آیا خط فکر سیاسی در اینجا دخیل است که این پست هنوز حذف نشده؟

.....................................توضيح


البته كار بينا رو رد يا تائيد نميكنم ولي مگر دين جداي از سياسته؟ :Gig:

با سلام و ارادت
[quote=architect;57635]
جناب "صدیق" شما که حرفهای "متحیر" عزیز رو شعر میدونید میشه همون طور که ادعا کردید از همین شعرها در مورد اختیار بیارید؟؟[/quote]
البته امکانش هست، اما وظیفۀ بنده در این فضا چیز دیگری است، اما فکر کنم در پاسخ ارائه شده تا حدودی مطالبی که قابل نقد بود به تفصیل بیان شد.
[quote=architect;57635]
ضمنا اگه این طور باشه که شما میگید پس ما حق نداریم به کشورهای غیر اسلامی ایرادی بگیریم وقتی اونها با حجاب دارها برخورد خوبی ندارن
به نظر من جامعه آزاد جامعه ایست که هر کسی با هر عقیده ای و هر مذهبی بتونه آزادانه توش زندگیی کنه[/quote]
دوست عزیز

اتفاقاً اشکال اساسی همین جاست و از بیش از اینها به کشورهای غیر اسلامی اشکال و ایراد وارد است که در حوصلۀ بحث ما نیست.

وقتی حجاب در کشور ما مطرح می شود، از انجائیکه جامعه و حکومت ما دینی هستند اقتضاء دارد بر یک چنین حکومتی که به اراده و انتخاب خود مردم شکل گرفته قوانین دینی و عالی ترین و کامل ترین آن یعنی اسلام حقیقی برگرفته از مکتب تشیع حاکم باشد.

چنانکه گفتیم و شما هم می دانید حجاب یک حکم اسلامی است و رعایت آن واجب، که بمنظور حفظ و مصونیت جامعه از فساد و تباهی، جلوگیری از آسیب های اساسی به عفت و حیا و ارکان خانواده و برداشتن موانع از سر راه رشد و تعالی فرد فرد جامعه و ... باید بصورت یک قانون اسلامی در جامعه دینی لحاظ، و رعایت آن همگانی شود.

اما در بارۀ کشورهای غیر اسلامی لائیک و سکولار که عرصۀ دین را جدای از سیاست می دانند و در قوانین اساسی و موضوعۀ کشورشان، چنان دم از آزادی عقیده و بیان می زنند که گوش فلک را کر نموده، اما در عمل می بینیم که بر خلاف اندیشۀ حکومتی و قوانین خودشان، حجاب را که یک انتخاب عقیدتی از سوی مسلمانان و حتی برخی مذهبیون سایر ادیان است، در عرصۀ اجتماع و سیاست بر نمی تابند و شدیداً با پدیدۀ حجاب مخالفت می ورزند.

و این نشان از آنست که شعار "جدائی دین از سیاست" در نزد ایشان، بازاری بیش، برای فریب مردم و به حاشیه راندن دین از عرصۀ اجتماع و سیاست نیست. هر کجا سیاست شان اقتضاء کند و یا به عبارت اندیشۀ آنها "هدف وسیله را توجیه کند" و منافع شان در خطر باشد یا منافعی را دنبال کنند، مرزها را برداشته و سیاست شان را وارد حریم عقیده و دین نموده و بر آن تحمیل می کنند.

آیا هنوز هم بعنوان یک مسلمان، اگر علاوه بر اندیشه، حمیت و غیرتی داشته باشید، معتقدید که اعتراض به کشورهای غیر اسلامی در مسألۀ ممنوعیت حجاب اسلامی که مخالف قوانین اساسی خودشان و منشور سازمان ملل است، اشکال دارد؟

موفق باشید ...

سلام

یه نظر من هیچ کاری رو خدا به انسانها اجبار نکرده ،این خود ما هستیم که باید بعضی از مسایل رو از آیه های قران و احکام اسلامی درک کنیم. اگه بخواییم اسلام واقعی رو داشته باشیم باید آزاد باشیم تا در سایه آزادی و اعتقاد مسیرمون رو انتخاب کنیم. خدا به همه انسانها آزادی عقیده داده ولی تو اون دنیا درباره این عقیده از انسانها سوال میکنه!!!
با سلام جناب رسول عزیز:Gol:

با فرمایشات شما موافقم ...:Gol:

خدا به ما عقل و اختیار داده تا آزادانه انتخاب کنیم، و از این نعمت ها مورد سؤال قرار خواهیم گرفت.

اتفاقاً در تأیید فرمایش شما، اگر انشاءالله نظر شما نیز، همسوی با نظر بنده باشد.

مردم ایران اسلامی بعد از 2500 سال نظام شاهنشاهی که حکومت زور و فساد و تحمیل اراده و خواهش های نفسانی انسان های خودبرتربین و هواپرست بود، حاکمیت اسلام و قوانین الهی را توسط مردی الهی و بنده ای رها از هواهاهای نفسانی، آزادانه و با اختیار خودشان انتخاب کردند و به قوانین اسلام تحت نظارت و رهبری ولایت فقیه رأی دادند.

وقتی مردم به حاکمیت دینی رأی دادند یعنی چه؟ یعنی حکومت اسلامی باشد و قوانینش مال حکومت های غیر دینی؟ یعنی مردم مسلمان باشند و جامعه اش بی حجاب و مختلط؟ و ...

مردم خودشان انتخاب کردند که احکام و دستورات اسلامی بعنوان قانون بر جامعه حاکم باشد، حجاب هم یک دستور و حکم اسلامی است. شما با رأی و نظر و انتخاب و اختیار مردم، مخالفید؟

یک کلام، ختم کلام، "این تذهبون" ...؟

سلام علیکم جناب متحیر:Gol:

[FONT=arial][FONT=times new roman]سلام جناب صدیق عزیز
[FONT=arial][FONT=times new roman]اینجا بحث درباره اجباری بودن حجاب است
[FONT=arial][FONT=times new roman]و خلط چند مبحث است
[FONT=times new roman][FONT=calibri]1- [FONT=arial]قانون کشوری
[FONT=times new roman][FONT=calibri]2- [FONT=arial]دستو دین
[FONT=times new roman][FONT=calibri]3- [FONT=arial]شعائر دین
[FONT=times new roman][FONT=calibri]4- [FONT=arial]عقیده و ایمان
[FONT=times new roman][FONT=calibri]5- [FONT=arial]منتسب کردن قانون کشوری با احکام دینی
[FONT=times new roman][FONT=calibri]6- [FONT=arial]فرهنگ اجتماعی
[FONT=times new roman][FONT=calibri]7- [FONT=arial]حقوق بشر
[FONT=times new roman][FONT=calibri]8- [FONT=arial]حقوق بشر اسلامی

دوست عزیز

در نگاه لائیک و سکولاری شاید بشود سخن شما را با تأمل و از سر مسامحه پذیرفت اما در نگاه و اندیشۀ اسلام حقیقی نه. چون در اندیشۀ اسلام ناب، دین از سیاست جدا نیست. و به قول امام (ره): "دیانت ما عین سیاست ما و سیاست ما عین دیانت ماست".

[FONT=arial][FONT=times new roman]اگر از جانب قانون یک کشور حجاب اجباری باشد سمعا وطاعتا
[FONT=arial][FONT=times new roman]ولی نکته ای که باعث مخالفت اینجانب میشود که به نام دین این اجبار صورت میگیرد

این هم همان اشکال قبلی و مقتضی همان پاسخ، و البته در پاسخ های قبلی به دوستان دیگرتان هم گفتم که از انجائیکه نظام و حکومت ما به انتخاب خود مردم دینی و اسلامی است لاجرم باید قوانینش اسلامی باشد. و حجاب قبل از آنکه یک قانون کشوری باشد، یک قانون اسلامی است و چون قوانین نظام ایران، اسلامی است. پس اینگونه نفرمایید که به اسم اسلام مردم را به حجاب مجبور می کنند.

آیا شما در قبال چنین توهینی که به مردم فهیم، شعورمند و دین محورایران می زنید پاسخی دارید؟

موفق باشید ...


[FONT=arial][FONT=times new roman]هر چند چیزی که بیشتر تعجب و حیرت این جانب را می افزاید رواج موارد خلاف دین است که مبارزه با آنها نه تنها کمتر از مسئله حجاب نیست بلکه از اهم واجبات است به عنوان مثال واضح و روشن ربا ست که در قرآن از آن به عنوان جنگ با خدا یاد میشود ولی....
[FONT=arial][FONT=times new roman] چون اینجا یک سایت دینی است دیگر وارد سایر مباحث نمیشویم

[FONT=arial][FONT=times new roman]پس دوست عزیز با کمال احترام بگذار بگذریم

حکومت اسلامی بنای رواج خلاف موازین اسلامی را ندارد، اگر چه ممکن است در برخی موارد مصادیقی شکل بگیرد اما اراده و هدف گیری حکومت بر اساس اصلاح و پیاده شدن احکام الهی است و از جمله وظایف حاکم اسلامی (ولی فقیه) و سایر مراجع و اندیشمندان اسلامی اینست که مشکل را به مراجع ذیربط منعکس کنند.

در هر صورت، اگر مورد خاصی در ذهنتان هست بطور مصداقی در تایپیکی جداگانه طرح کنید تا با کمک دوستان و کارشناسان محترم بررسی کنیم.

موفق باشید ...:Gol:

سلام مجدد وعرض ادب جناب صدیق
قصد این تاپیک اظهار نظر بود نه اظهار مخالفت
بنده یارای چنین مخالفتی نه در ذهن و نه در زبان و نه در عمل دارم
خدا همه ناصحان دلسوزان دین را در احیاء دین بر قلوب مردم موفق و پیروز کند


و همان طور که خود به درستی اشاره کردید

بحث اصلی راجع به سکولاریسم است

موفق و پیروز باشید

البته كار بينا رو رد يا تائيد نميكنم ولي مگر دين جداي از سياسته؟

به عقیده من دین از هیچ چیز جدا نیست حتی اقتصاد، جامعه، ورزش، فرهنگ و ... همه را شامل میشود.
اما اینجا اسک دین هست و سوالات و شبهات دینی مطرح مطرح میشود. این صحبت ایشان چه ربطی به دین داشت؟
عفت کلام چیز خوبی است که در بسیاری از مثلا دیندارها یافت نمیشود و مخالفان را با کلمات بسیار ناشایست خطاب میکنند یا صفتهای ناروا برایشان می آورند.
من همانطور که از موسوی و کروبی بدم میاید از احمدی نژاد نیز شاید بیشتر بدم بیاید. اما این دلیل نمیشه که بخواهم بی احترامی کنم.
کسانی که شبهات دینی دارند ممکن است از هر خط فکری سیاسی باشند. طوری نباشد که این حس تلقین شود که اینجا فقط یک خط فکری سیاسی مورد قبول است و نیامده بروند.

سلام آقای صدیق

آقای صدیق الان 32 ساله که از پیروزی شکوهمند انقلای اسلامی گذشته و طرز فکر آدما عوض شده، درسته که به احکام و قوانین جامعه اسلامی رای دادیم ولی الان بیشتر قشر جامعه رو جوانان با ایده ها و فکرای جدید تشکیل میدن باید اونا رو با احکام دینی و قوانین اسلامی آشنا کرد متاسفانه راهکار خوب و مناسبی برای شناخت جوانان از احکام اسلامی رو نداشته و نداریم. ما عدم شناخت کافی از دین داریم جوانان الان دنبال دلیل خوب و قانع کننده درباره موضوعات مختلف دین از جمله حجاب میگردن که باید با دلایل دینی و عینی بهشون اثبات کرد. ضمنا اختیار آدما دست خودشونه خودشون میدونن که چه جوری با خدای خودشون معامله کنن. به زور و اجبار نمیشه کسی رو به سوی دین کشوند باید با دلیل و برهان اصل دین رو به جوانان این زمونه اثبات کرد. اینم بگم که مهم ذات آدماست که باید پاک باشه ،اگه به زور کسی حجاب داشته باشه و چیزی ازش نفهمه و هرکاری دلش بخواد انجام بده به نظر من نه تنها توهین به حجابه بلکه توهین به دینه. یه فرد باید با اختیار خودش قوانین و احکام دین رو بپذیره نه با جبر و زور، اینجوری هم خودش رو بهتر میشناسه هم خدای خودش رو.

التماس دعا

سلام آقای صدیق

آقای صدیق الان 32 ساله که از پیروزی شکوهمند انقلای اسلامی گذشته و طرز فکر آدما عوض شده،



[FONT=Century Gothic]
با سلام
و با اجازه استاد صدیق گرامی !!
اینکه میفرماید طرز فکر آدما عوض شده منظورتان چیست?!رو به کمال و تکامل رفتیم !؟یا ...خیر ؟

درسته که به احکام و قوانین جامعه اسلامی رای دادیم ولی الان بیشتر قشر جامعه رو جوانان با ایده ها و فکرای جدید تشکیل میدن باید اونا رو با احکام دینی و قوانین اسلامی آشنا کرد متاسفانه راهکار خوب و مناسبی برای شناخت جوانان از احکام اسلامی رو نداشته و نداریم.

[FONT=Century Gothic]بله دوست گرامی درست میفرماید !!در مورد راهکارهای دینی و فرهنگی !!باید کارهای اساسی انجام شود!
اما در مورد فکرهای جدید, مناسب که مطلب تهاجم فرهنگی مطرح بشه چون یکی از مشکلات بزرگ جوانان تهاجم فرهنگی !و دیگری که خیلی هم مهم نداشتن شناخت و اگاهیست به مذهب.
و نگرشه فرهنگی که به جوامع غربی دارند!مشکل اینجاست که ما اینقدر افراط میکنیم که بعضی از وقتها ان غربی هم به گرد پای ما نمیرسد!!

ما عدم شناخت کافی از دین داریم جوانان الان دنبال دلیل خوب و قانع کننده درباره موضوعات مختلف دین از جمله حجاب میگردن که باید با دلایل دینی و عینی بهشون اثبات کرد.

[FONT=Century Gothic]دقیقا اشتباه همین جاست که خیلیها فکر میکنند و فقط فکر میکنند که آگاه هستند !!اما دوست عزیز اینطور نیست!!
اگر به اندازه کافی آگاهی داشتیم و شناخت دیگر جای برای شبهه در ذهنمان باقی نمیگذشتیم!!و مسله حجاب و غیره حل شده بود!!

ضمنا اختیار آدما دست خودشونه خودشون میدونن که چه جوری با خدای خودشون معامله کنن.

[FONT=Century Gothic]اگه میشه در این مورد بیشتر توضیح دهید!!چون اینجور که شما میفرماید نیست؟

اگر منظور شما آزادی و رابطه ان با دین است که:

[FONT=Century Gothic]از نظر ديني‌ ـ به‌ خاطر تقسيم‌ بين‌ مفاهيم‌ اخلاقي‌ و حقوقي‌ ـ دو نوع‌ آزادي‌ داريم‌: يكي‌ آزادي‌ اخلاقي‌؛ يعني‌ رفتارهاي‌ اختياري‌ انسان‌، اگر دخالتي‌ در سعادت‌ انسان‌ دارد، مطلوب‌ است‌ و به‌ آن‌ امر شده‌ و اگر منافات‌ دارد، از آن‌ نهي‌ شده‌ است‌؛ ولي‌ لازمه‌اش‌ اين‌ نيست‌ كه‌ حتماً دولت‌ تعقيب‌ كند.


[FONT=Century Gothic]انجام‌ دادن‌ كارهاي‌ غير اخلاقي‌ و نهي‌ شده‌، اگر به‌ مرتبه‌ي‌ نهي‌ تحريمي‌ باشد، (اين‌ اخلاقاً، به‌ اصطلاح‌ در مقابل‌ حقوقي‌ است‌) در آخرت‌ مجازات‌ دارد؛ اين‌ خارج‌ از آزادي‌ حقوقي‌ است‌.


[FONT=Century Gothic] ديگري‌، همان‌ آزادي‌ حقوقي‌ و سياسي‌ است‌؛ يعني‌ اگر انسان‌ كاري‌ را انجام‌ دهد كه‌ از نظر دين‌ نهي‌ شده‌ باشد، دولت‌ اسلامي‌ به‌ عنوان‌ ضامن‌ اجرايي‌ تعقيب ‌مي‌كند، و شخص‌ را به‌ انجام‌ واجبات‌ و ترك‌ محرمّات‌ وادار مي‌كند.


[FONT=Century Gothic]اصل‌ دين‌ ـ اگر ما دين‌ را پذيرفتيم‌ ـ يعني‌ محدود كردن‌ آزادي‌ها. دين‌ مي‌گويد اين‌ اعتقاد را داشته‌ باش‌؛ پس‌ من‌ آزاد نيستم‌ هر اعتقادي‌ داشته‌ باشم‌. آزاد نيستم‌ به‌ آزادي‌ اخلاقي‌. اخلاق‌ ديني‌ به‌ من‌ مي‌گويد كه‌ تو آزاد نيستي‌ هر عقيده‌اي‌ را داشته‌ باشي‌.:Sham:

اگر به‌ توحيد، عقيده‌ داشتي‌، به‌ بهشت‌ و اگر قايل‌ به ‌شرك‌ بودي‌، به‌ جهنم‌ مي‌روي‌. اِن‌َّ الشِّرْك‌َ لَظُلْم‌ٌ عَظِيم‌ٌ؛ إِنَّ اللَّهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ. :Sham:


[FONT=Century Gothic]پس‌ دين‌ در اعتقادات‌ انسان‌ نيز امر و نهي‌ دارد و او را آزاد نمي‌گذارد تا به‌ هر چيزي‌ كه‌ مي‌خواهد معتقد باشد. :Sham:
مي‌گويد، اگر اين‌ اعتقاد را داشته‌ باشي‌، ممكن‌ است‌ تا ابد در جهنم‌ بسوزي‌: لا' يَغْفِرُ اَن‌ْ يُشْرَك‌َ بِه‌ِ. اما دولت‌ تعقيب‌ نمي‌كند.


[FONT=Century Gothic]معناي‌ صحيح‌ لا' اِكْر'اه‌َ فِي‌ الدِّين‌ِ همين‌ است‌.
هيچ‌ كس‌ را براي‌ اعتقادي‌ كه‌در دلش‌ مي‌گذرد مؤاخذه‌ نمي‌كنند.
نهي‌ در ارتداد هم‌ به‌ خاطر اظهار آن‌ است‌؛ آن‌ هم ‌براي‌ تأثيري‌ است‌ كه‌ در جامعه‌ و در گمراهي‌ ديگران‌ مي‌تواند بگذارد، وگرنه‌، با صرف‌ اعتقاد قلبي‌، دولت‌ اسلامي‌ با او كاري‌ ندارد؛ ولي‌ نهي‌ اخلاقي‌ ديني‌ به‌ او تعلّق‌ مي‌گيرد.:Sham:
ارتداد وقتي‌ است‌ كه‌ بيان‌ شود، به‌ طوري‌ كه‌ در جامعه‌ منشأ اثر گردد.


[FONT=Century Gothic]پس‌ دين‌ هيچ‌ چيزي‌ را براي‌ انسان‌ آزاد، مطلق‌ نمي‌گذارد؛
حتّي‌ فكر كردن‌ را.:Sham:
انسان‌ حق‌ ندارد در دلش‌ نسبت‌ به‌ برادر مؤمن‌ خود گمان‌ بد داشته‌ باشد؛ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ‌ٌ. نسبت‌ به‌ گمان‌ نيك‌، آزادي‌ خوب‌ است‌ و ثواب‌ هم‌ دارد. :Sham:


[FONT=Century Gothic] پس‌ پذيرفتن‌ دين‌،؛ يعني‌ محدود كردن‌ آزادي‌، هم‌ آزادي‌ اخلاقي‌ و هم ‌آزادي‌ حقوقي‌؛ چون‌ دين‌ شامل‌ هر دوي‌ اين‌ها مي‌شود، بخشي‌ از آن‌ را در اين‌جا نهي‌ مي‌كند؛ مي‌گويد: نتيجه‌اش‌ در آخرت‌ ظاهر مي‌شود.:Sham:
اسمش‌ را منهيّات‌ اخلاقي‌ مي‎گذاريم. (باز تأكيد مي‌كنم‌ قِسم‌ اخلاقي‌ را براي‌ مماشات‌ با فرهنگ‌ امروزي‌ عرض‌ مي‌كنم‌ و الاّ اصطلاح‌ اخلاقي‌ ما اين‌ نيست‌).

پس‌ پذيرفتن‌ دين‌؛ يعني‌ پذيرفتن‌ عدم‌ آزادي‌.:Sham:
بايد ببينيم‌ كه‌ دين‌ چه‌ كارهايي‌ را جايز شمرده‌ و چه‌ كارهايي‌ را منع‌ كرده‌ است‌. همان‌ طور كه‌ در حوزه‌ي‌ حقوق‌، پذيرفتن‌ قانون‌ به‌ معني‌ پذيرفتن‌ عدم‌ آزادي‌ است‌. اگر كسي‌ اصول‌ قانون‌ اساسي‌ كشوري‌ را بپذيرد آزادي‌ خودش‌ را محدود كرده‌ است‌. پس‌ بديهي‌ است‌ كه‌ دين، با آزادي اخلاق‌ و حقوق‌ برخورد دارد و در بعضي جاها‌ اين‌ها را محدود مي‌كند. كساني‌ كه‌ اين‌ را انكار مي‌كنند مي‌خواهند ديگران‌ را بفريبند.


[FONT=Century Gothic]بعضي‌ معتقدند كه‌ دين‌ حق‌ ندارد آزادي‌ را محدود كند؛ در حالي‌ كه‌ محتواي‌ دين‌ بايدها و نبايدهاست‌؛ امّا دين‌ را بر كسي‌ تحميل‌ كردن‌، كار دين‌ نيست‌، بلكه‌ آزادي‌ حقوقي‌ است‌. آيا دولت‌ مي‌تواند ديني‌ را بر كسي‌ تحميل‌ كند يا نه‌؟ اين‌ مسئله‌ي‌ ديگري‌ است‌. :Sham:


[FONT=Century Gothic]محتواي‌ دين‌، يعني‌ محدود كردن‌ عقايد، افكار، باورها، رفتارها و ارزش‌ها.:Sokhan:
همان‌ طور كه‌ پذيرفتن‌ هر قانوني‌ به‌ معناي‌ پذيرفتن‌ محدوديت‌ است‌؛ چه‌ قانون‌ كمونيستي‌ باشد، چه‌ لائيك‌، چه‌ اسلام‌ و يا هر دين‌ و مكتب‌ و مذهبي‌. كلام‌ در اين‌ است‌ كه‌ دين‌ تا چه‌ اندازه‌ مي‌تواند آزادي‌ را محدود كند؟
اين‌ مسئله‌ در باره‌ي‌ قانون‌ و حقوق‌ هم‌ مطرح‌ است‌ كه‌ قانون‌ چه‌ اندازه‌ مي‌تواند آزادي‌هاي‌ فرد را محدود كند. منظور كساني‌ كه‌ مي‌گويند نبايد آزادي‌ها را محدود كرد، همين‌ موارد مشكوك‌ است‌.

به زور و اجبار نمیشه کسی رو به سوی دین کشوند باید با دلیل و برهان اصل دین رو به جوانان این زمونه اثبات کرد. اینم بگم که مهم ذات آدماست که باید پاک باشه ،اگه به زور کسی حجاب داشته باشه و چیزی ازش نفهمه و هرکاری دلش بخواد انجام بده به نظر من نه تنها توهین به حجابه بلکه توهین به دینه. یه فرد باید با اختیار خودش قوانین و احکام دین رو بپذیره نه با جبر و زور، اینجوری هم خودش رو بهتر میشناسه هم خدای خودش رو.

التماس دعا

اینکه فرمودید به زور نمیشه کسی را وادار به کاری کرد از لحاظ عقیده و فکر کاملا درست !
اما دوست گرامی نباید فراموش کرد که جامعه ما یک جامعه اسلامیست و
سراسر قرآن‌ شهادت‌ مي‌دهد كه‌ الزام‌هايي‌ هست‌يعني‌، در عمل ‌مي‌شود كساني‌ را وادار به‌ انجام‌ كاري‌ كرده‌، اگر انجام‌ ندادند تعقيبش‌ كنند. السَّارِقُ وَ السَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُما!
و در مورد حجاب که شما بهتر میدانید دوست گرامی در قرآن در سوره نور و احزاب کاملا بر داشتن حجاب توصیه شده !!
و برای آگاهی بیشتر میتوانید رجوع کنید به کتاب استاد شهید مطهری
نام كتاب : مسئله حجاب..
یا حق

اگر حجاب آزاد شد باید مشروبات الکلی هم آزاد شود همین استدلالهائی که برای آزادی حجاب می آورید را با مشروبات الکلی جایگزین کنید چه نتیجه ای می گیرید؟ فاحشه خانه هم باید آزاد شود ، باید به هم جنس بازان هم احترام گذاشت و برای انها سند ازدواج صادر کرد(البته نه آنهائی که بیمار هستند) جامعه اسلامی به جامعه لیبرالی تبدیل میشود شاید در قدم اول متوجه نباشید که دارید چه کار میکنید

این بحث حجاب و فرهنگ عمومی بحثی حتی فرا دینی است که علاوه بر تاثیرات شخصی تاثیرات زیادتری در حوزه خود جامعه داره که کاملا واضحه و جامعه رو به انحطاط می کشونه

دوست عزیز شما میتونی ثابت کنی تو جوامعی که به حجاب خیلی اهمیت داده میشه هیچ انحطاطی وجود نداره یا کمتر از جوامع دیگه انحطاط داره؟؟؟
البته بستگی داره انحطاط رو چه جوری معنی کنی و اون رو فقط به ارتباطات نامشروع خلاصه نکنی. هرچند این ارتباطات هم ربطی به حجاب نداره.
دروغ, غیبت, تهمت, رشوه, آدم کشی تو روز روشن, رباخواری...... به نظر شما اینها تو جامعه ما بیشتره یا تو جوامع غیر اسلامی؟؟
شما از ادارات ما خبر داری؟؟ خصوصا ادارات بخش خصوصی که چطور یه عده به خاطر نیاز مالی اونجا کار میکنن و انواع دزدی ها رو بین مافوق هاشون میبینن و چقدر از روی حقوقی که براشون تعیین شده کسر میشه تا به خودشون برسه و جرأت اعتراض هم ندارن چون اخراج میشن. و اینکه چطور مثلاً آبدارچی یه اداره بی ارزش ترین مقام به شمار میاد ولی همه با دیدن رئیس اداره تا کمر خم میشن......
اینها به نظر شما انحطاط نیست؟؟
به نظر شما بهتر نیست به جای اینکه این همه وقت و نیرو صرف گشت زدن تو خیابون و گرفتن بی حجابها بشه نیروهایی برای سرکشی به ادارات و کاهش فساد مالی بخشهای خصوصی در نظر گرفته بشه؟؟ مطمئن باش اگه لقمه حروم تو شکم مردم نره از خیلی انحرافات دیگه شون جلوگیری میشه

حق

جناب منصف بزرگوار

یک عمل نیکو وقتی ارزش دارد که شما مخیر باشید ان کار را انجام دهید یا عمل متقابلش را

اگر شما در مکانی مجبور به نماز خواندن باشی ، آن نماز دیگر ارزش چندانی ندارد

این مهم است که در جایی حضور داشته باشید که مخیر بین نماز خواندن و نخواندن باشید و نماز را انتخاب کنید

امیدوارم منظور این کنایه را فهمیده باشید

در ضمن باید عرض کنم اسلام انقدر عظیم است که لیبرالیسم را نیز به نوعی در خود حل می کند

و بعد اینکه مگر لیبرال چه ایراد بنیادی دارد که ان را تابو کرده اید؟؟؟

لیبرالیسم اگر دقیق و کامل اجرا شود واقعا متدی پیشرفته است که بسیار بسیار با ایدلوژی های متشابه انسانی اش نظیر مارکسیسم متفاوت است

دقیقا همانطور که اسلام و تشیع اصیل ما به تشیع صفوی متغیر است

اینکه از دولت های غربی عمدتا مشاهده می شود لیبرالیسم حقیقی نیست دقیقا به همان استدلالی که در ایران حکومت اسلام حقیقی وجود ندارد

پس لطفا تا اصول و مبانی لیبرالیسم را ندانستید درباره ان ، حرف مذموم دیگران را تکرار نفرمایید

......

اینهایی که گفتید مرا به یاد سخنان ایت الله طالقانی بزرگ می اندازد که الحق چقدررر حریت داشتند و چقدررر آزاده بودند

نظرات ایشان را درباره ی همینها که می فرمایید ، بخوانید

......

به امید اگاهی

به امید روزی که با تحقیق به حق برسیم و به کمال

به امید اسلام اصیل و حقیقی

یا علی

جناب صدیق گرامی بنده بی صبرانه منتظر ادامه ی بحث از جانب جنابعالی در درجه ی اول و سایر دوستان در درجه ی بعدی هستم

یا حق

اگر حجاب آزاد شد باید مشروبات الکلی هم آزاد شود همین استدلالهائی که برای آزادی حجاب می آورید را با مشروبات الکلی جایگزین کنید چه نتیجه ای می گیرید؟ فاحشه خانه هم باید آزاد شود ، باید به هم جنس بازان هم احترام گذاشت و برای انها سند ازدواج صادر کرد(البته نه آنهائی که بیمار هستند) جامعه اسلامی به جامعه لیبرالی تبدیل میشود شاید در قدم اول متوجه نباشید که دارید چه کار میکنید

سلام
چه ربطی داره دوست عزیز؟
نمیدونم میدونید یا نه ولی تصادف مربوط به ماشین میشود.
پس بهتره که از ماشین استفاده نکنیم چون ممکنه تصادف کنیم. بهتون پیشنهاد میکنم که حتما یه سفر به هندوستان بروید و محیط آنجا را ببینید که دوستان مسلمان و مسیحی و هندو ها چگونه با صلح و صفا در کنار هم زندگی میکنند. تازه مسلمانان آنجا از خیلی از مومن های ایران 2 آتیشه تر هستند. درسته که بعضی مواقع بین آنها درگیری رخ میدهد اما اصلا ربطی به حجاب و مشروبات الکلی و این چیزها ندارد.

..

جناب منصف بزرگوار یک عمل نیکو وقتی ارزش دارد که شما مخیر باشید ان کار را انجام دهید یا عمل متقابلش را اگر شما در مکانی مجبور به نماز خواندن باشی ، آن نماز دیگر ارزش چندانی ندارد این مهم است که در جایی حضور داشته باشید که مخیر بین نماز خواندن و نخواندن باشید و نماز را انتخاب کنید
سلام خدمت دوستان گرامی به نظر شما برای اینکه کار نیکوی ما به فرض شما ارزش دار شود باید بستر آلوده شدن سایر افراد جامعه هم فراهم شود؟ این آزادی ها نه تنها جلوی فساد را نمی گیرد بلکه به سایر افراد سالم جامعه هم لطمه می زند کسی میتواند توی کشتی بشینید و زیر خودش سوراخ کنه بعد بگوید به بقیه چه ربطی داره؟
سلام چه ربطی داره دوست عزیز؟ نمیدونم میدونید یا نه ولی تصادف مربوط به ماشین میشود. پس بهتره که از ماشین استفاده نکنیم چون ممکنه تصادف کنیم. .
نمی دانم این مثال شما مربوط به کدام بخش از سخنان من بود
بهتون پیشنهاد میکنم که حتما یه سفر به هندوستان بروید و محیط آنجا را ببینید که دوستان مسلمان و مسیحی و هندو ها چگونه با صلح و صفا در کنار هم زندگی میکنند. تازه مسلمانان آنجا از خیلی از مومن های ایران 2 آتیشه تر هستند. درسته که بعضی مواقع بین آنها درگیری رخ میدهد اما اصلا ربطی به حجاب و مشروبات الکلی و این چیزها ندارد.
این قیاس کلی و ذهنی است اگر بتوانید به صورت مستندتری دلیل بیاورید قبول میکنم


دوست عزیز شما میتونی ثابت کنی تو جوامعی که به حجاب خیلی اهمیت داده میشه هیچ انحطاطی وجود نداره یا کمتر از جوامع دیگه انحطاط داره؟؟؟
البته بستگی داره انحطاط رو چه جوری معنی کنی و اون رو فقط به ارتباطات نامشروع خلاصه نکنی. هرچند این ارتباطات هم ربطی به حجاب نداره.
دروغ, غیبت, تهمت, رشوه, آدم کشی تو روز روشن, رباخواری...... به نظر شما اینها تو جامعه ما بیشتره یا تو جوامع غیر اسلامی؟؟
شما از ادارات ما خبر داری؟؟ خصوصا ادارات بخش خصوصی که چطور یه عده به خاطر نیاز مالی اونجا کار میکنن و انواع دزدی ها رو بین مافوق هاشون میبینن و چقدر از روی حقوقی که براشون تعیین شده کسر میشه تا به خودشون برسه و جرأت اعتراض هم ندارن چون اخراج میشن. و اینکه چطور مثلاً آبدارچی یه اداره بی ارزش ترین مقام به شمار میاد ولی همه با دیدن رئیس اداره تا کمر خم میشن......
اینها به نظر شما انحطاط نیست؟؟
به نظر شما بهتر نیست به جای اینکه این همه وقت و نیرو صرف گشت زدن تو خیابون و گرفتن بی حجابها بشه نیروهایی برای سرکشی به ادارات و کاهش فساد مالی بخشهای خصوصی در نظر گرفته بشه؟؟ مطمئن باش اگه لقمه حروم تو شکم مردم نره از خیلی انحرافات دیگه شون جلوگیری میشه

چند سال پیش به عنوان تدوینگر در یک شرکت خصوصی مشغول به کار بودم ولی همیشه تهیه کننده ها یا حقوق مرا با چند ماه تاخیر می دادند یا وقتی هم می دادند کم می دادند و معمولا 200 تومن هاپولی می شد
برای همین شغلم را عوض کردم مثال آبدارچی را هم درک کرده ام وقتی به مدرسه می رفتم چطور معلم ها و ناظم و .. به ابدارچی توهین می کردند اون بدبخت هم فقط سرشو می انداخت پائین و چشم چشم می کرد
اما فساد خوب یا فساد بد نداریم باید با همه نوع فساد برخورد شود

نمی دانم این مثال شما مربوط به کدام بخش از سخنان من بود

سلام
مربوط به این بخش از صحبتهای شما میشود که اگر حجاب آزاد باشد باید مشروب و زنا و ..... همه چیز آزاد باشد.

این قیاس کلی و ذهنی است اگر بتوانید به صورت مستندتری دلیل بیاورید قبول میکنم

برای من قیاس ذهنی نبود و کاملا مستند بود. باید دید و تجربه کرد نه اینکه شنید و پرهیز کرد.

سلام مربوط به این بخش از صحبتهای شما میشود که اگر حجاب آزاد باشد باید مشروب و زنا و ..... همه چیز آزاد باشد.
سلام بر یابنده عزیز شما با توجه به این فرض این نتیجه را گرفته اید که استفاده کردن از ماشین مفید است ولی برای اینکه مثال شما درست شود باید برای این فرض هم دلیل بیاورید که بی حجابی هم مفید است بعد به پدیده تصادم پرداخته شود
برای من قیاس ذهنی نبود و کاملا مستند بود. باید دید و تجربه کرد نه اینکه شنید و پرهیز کرد.
این بستگی به گستره دید شما دارد مردمی که شما مشاهده کردید مردم کل جامعه هندوستان نبودند شما باتوجه به وسعت دید خود دو جامعه را به صورت ذهنی با هم مقایسه کرده اید منم گفتم این قیاس به این صورت درست نیست و باید از آمار و شواهد مستند استفاده کرد هر کسی می تواند با توجه به وسعت دید خود نتیجه هائی بگیرد که با دیگری متفاوت باشد

سلام
ببخشید من وقت نکردم نظرات دوستان را بخونم...در نظر خواهی من گفتم که اختیاری باشه...
ولی خب اینجا سوالی که پیش میاد اینه که اگر اختیاری شد اگر فردا شخصی تصمیم گرفت که کاملا لخت وارد خیابان شود چه کسی و چه قانونی و چه معیاری باید با او مقابله کند؟اصلا باید با او مخالفت کرد؟؟
در فرانسه زمانی کار مردم به جایی رسید که کاملا لخت میومدند بیرون و هر کاری میکردند میدیدند فایده ای ندارد...
اومدند گفتند حداقل با یه تگه برگ هم شده عورت خود را بپوشونید اونها گفتند شما میخواهید جلوی آزادی ما را بگیرید.
حالا تکلیف با این افراد چیست؟
امیدوارم جوابتان این نباشد که هر چی که خود مردم خواستند و هر چی عرف بود.چرا؟چون اگر اینطور باشه دیگه دین نیازی نیست...هر کی هر کاری خواست انجام بده.آنچه که عرف است هم در میان دینداران است نه در میان همه و در صورتیکه با حکم خداوند در تعارض نباشد.

در ادارات اجباری شدن دیگه خیلی...
میشه مثل دانشگاه آزاد که دانشجو وقتی به در دانشگاه میرسه چادرش رو از توی کیفش در میاره و سرش میکنه...بعدش هم که میخواز بره خونه جلوی در دانشگاه یهو چادر از سرش درمیاره...
حالا شما فکر کنید دارید از جلوی یه اداره رد میشید یهو میبینید چند نفر دارند روسری هاشون رو در میارن...بعدش هم مانتو ها رو در میارن...اونوقت چی میگید؟

سلام بر یابنده عزیز شما با توجه به این فرض این نتیجه را گرفته اید که استفاده کردن از ماشین مفید است ولی برای اینکه مثال شما درست شود باید برای این فرض هم دلیل بیاورید که بی حجابی هم مفید است بعد به پدیده تصادم پرداخته شود

با سلام
دوست ندارم که با شما بحث کنم چون میدونم راه به جایی نمیبرد دوست گرامی و بحث را به جهت اینکه شاید بعضی دوستان مایل به دنبال کردن آن باشند، ادامه میدهم.
کسی که آزادی حجاب را با آزادی فساد و فحشا مقایسه میکند معمولا انعطاف پذیر نیست(قصد بی احترامی ندارم بلکه نظرم بود)
و از اینکه از جملات من استنباط اشتباه میکنید دلگیر هستم.
بنده به هیچ عنوان نگفتم که استفاده از ماشین مفید است. چه مفید باشد چه نباشد شما مجبور (شدیدا تاکید میکنم که مجبور) به استفاده از آن هستید در واقع نیاز جامعه است.
اما در مورد فواید بی حجابی باید خدمت شما عرض کنم که اگر بنا بر ایجاد مغلطه باشد که دیگه اکثر ما ایرانیها استاد اینگونه رفتارها هستیم.
اگر ماشین سواری مفید است من ثابت کنم که بی حجابی نیز مفید است؟
حال اگر شما اختیاری بودن حجاب را نیاز یک جامعه فرض کنید حتما خواهید گفت شاید فحشا هم فردا نیاز شود یا مثلا همجنس بازی هم نیاز شود و الی آخر همه را به بی حجابی میچسبانید.
من میگویم که بی کاری بدتر از بی حجابی است و 99 درصد اون معضلاتی که شما در ذهن خود برای بی حجابی ترسیم کرده اید را بیکاری عامل میشود.
اگر که بیکاری را عامل فساد نمیدانید بفرمایید تا با ذکر دلیل عنوان کنم
اگر که بیکاری را عامل فساد میدانید، شمایی که آتیش تندی نسبت به معضلات دارید چرا برای این امر مهم تظاهرات و راهپیمایی نمیکنید و از مسئولان مملکت اسلامی بازخواست نمیکنید و برعکس به جهت برخوردهای سخیف روزمره نیروی انتظامی در خیابانها در حمایت از حفظ عفاف در جامعه در خانه یا محل کار بی اعتنا به موضوع نشسته اید یا شاید تشویقشان هم بکنید(الله اعلم).

یک نکته ای را که اصلا دوست نداشتم مطرح کنم این است که:
در حال حاضر در ایران تمامی کسانی که به قول شما بی دین هستند یا دینشان سست است( یا هر چه که شما عنوان کنید) دارای ماهواره میباشند. و فیلمها و سریالهایی را دنبال میکنند که از حجاب خبری نیست و این قضیه کاملا در این خانواده ها عادی شده.
این دسته از افراد اگر فردا در خیابان خانوم بدون حجاب نیز ببینند مساله ای نخواهد بود و راحت و عادی از کنار ایشان رد خواهند شد.
حال میماند که آن دسته که ماهواره ندارند و بادین هستند.......
اصلا و ابدا قصد بی احترامی به دین دار ها را ندارم و نیز بر عملکرد یا داشتن ماهواره هیچ تاییدی ندارم گرچه خودم از مخالفان سرسخت ماهواره هستم نه بخاطر رواج فساد و فحشا. بلکه بخاطر فرهنگ اشتباهی که وارد جامعه ما میکند.

این بستگی به گستره دید شما دارد مردمی که شما مشاهده کردید مردم کل جامعه هندوستان نبودند شما باتوجه به وسعت دید خود دو جامعه را به صورت ذهنی با هم مقایسه کرده اید منم گفتم این قیاس به این صورت درست نیست و باید از آمار و شواهد مستند استفاده کرد هر کسی می تواند با توجه به وسعت دید خود نتیجه هائی بگیرد که با دیگری متفاوت باشد

5 سال برای خود عمری است که در آنجا گذرانده ام یعنی از سن 30 سالگی تا 35 سالگی و دقیقا در سنینی که میتوان به دنبال معضلات و مشکلات یک جامعه گشت و آن را پیدا کرد. به نظر شما برای مقایسه به چند سال زندگی در کشور دیگر نیاز است؟
ضمن اینکه از صحبت شما این استباط میرود که شما هیچ کشوری را دچار انحطاط و فساد و فحشا و .... غیره نمیدانید و چون در هیچ کشوری زندگی طولانی نداشته اید و یا اگر میدانید بر اساس ذهنیات ساختگی و شنیده ها است که این نیز جواب خودتان است.

به نام حق

جناب منصف گرامی

کسی نگفت که بستر آلوده فراهم شود خلط مبحث نشود. جامعه روال عادی و عرفی خود را پیش می برد و ما نباید به هیچ وجه امری را حال صحیح یا غلط - درست یا نادرست - به زور و اجبار به جامعه تحمیل کنیم.

میزان تاثیرات منفی ازادی زوری حجاب رضاخان شاید با میزان حجاب اجباری نظام کنونی برابری نکند ولی مطمئنا فاصله ی کمی دارند.

تحمیل با زور و چماق و زندان و اجبار نه تنها فرهنگ نمی سازد بلکه اصولا فرهنگ را به زوال می کشد.

درباره ی مسئله ی کشتی هم اگر بحث بنده را با جناب صدیق دنبال می کردید توضیحات بنده را راجع به چنین مثالی مطالعه می نمودید ، برای راحتی شما دوباره آن را اینجا کپی می کنم

درباره ی مثال کشتی با اینکه مثال ناقصی است و این را خودتان هم بطور ضمنی اذعان دارید ولی باید عرض کنم که اگر در مثلا آن کشتی مذکور هم کیش و هم ایین های ما - شنا نمی دانند یا نمی توانند جلوی غرق شدن را بگیرند ، مقصر سوراخ کننده نیست که مقصر ما هستیم که کم کاری نمودیم و انها را از نظر فکری و فلسفی مستحکم نکرده و اموزش ندادیم

اگر در جامعه ی ما یک زن مسلمان با حجاب با هر تندباد پر زرق و برق غربی ، پایه های لانه ی عنکبوتی عقایدش بلرزد و به انها روی بیاورد اشکال از انها نیست که تبلیغ می کنند ، انها کاری را می کنند که همیشه کرده و می کنند و خواهند کرد ، اصالتشان همین است

ما هیچگاه و در هیچ صورتی از شر تبلیغات و هجوم انها و ( سوراخ کردن های انها بقول شما ) در امان نیستیم این را هم شما و هم همگی می دانیم. آنها کارشان سوراخ کردن است.

اشکال از ماست که وقت اموزش حجاب یا هیچ به او نگفتیم و از سر عادت و رسم خانوادگی یا از سر زور و چماق ما بی انکه بداند چیست و یا از سر استدلال های ادبیاتی و احساسی کم شعور ، به حجاب کشیده شده است

و حالا لانه ی عقایدش به تعبیر قرآن کریم از لانه ی عنکبوتی سست تر است و بعد ما همه را گردن دشمنی می اندازیم که جز این کاری ندارد و یا به گردن دختر و زن نگون بختی که دستپخت اشتباهات بی کران ماست

دریغ از انکه مشکل کار از ماست و خانه از پای بست ویران است

از مایی که نهی از منکرمان ( امر به معروف که یادمان رفته ) با چماق است و زندان و زور و بی ابرو کردن طرف ، نه با شمشیر برنده و مستحکم دلیل و برهان و منطق

از کی تا بحال مفهوم امر به معروف و نهی از منکر شده گشت ارشاد و کمیته و ..... ؟؟؟

مشکل اینجاست اقای صدیق بزرگوار که همه ی ما یک هدف داریم ولی ابزارمان بیدترین ابزار ممکن است و تیشه به ریشه ی اسلام می زند تا دشمن

انها زنان مان را با هزار رنگ و زیبایی و جذابیت در بهترین نحو ممکن دعوت به خود پلیدشان می کنند و ما با چماق و زور و اجبار و بعد انتظار تمکین هم داریم

می خواهیم اشکال کم کاریمان را زیر جامه ی زور پنهان کنیم و این جفایی است به اسلام ناب محمدی (ص )

حالا همان کشتی را در نظر بگیرید با مارک فرانسه و غرب !!!

آنها می خواهند کشتی ایدلوژی های خاص خود اعم از امپریالیست و لیبرالیست و ... را به ساحل مدینه ی فاضله شان رهنمون کنند

در این بین چند نفر محدود از زنان ساکن کشتی آنها ، حجاب را بعنوان پوشش برگزیده و بسر می کنند .

و آنها هم این عمل را در حکم سوراخ شدن کشتی شان می دانند توسط انتخاب و بسر کشیدن حجاب ان چند زن

پس همان می کنند که می بینیم

انها هم با قدغن کردن حجاب در کشتی و مملکتشان ، دقیقا به استدلال مشابه ما دارند خود و جامعه و ارزو هاشان را نجات می دهند

و دوست ندارند غرق شوند

درست است ؟؟؟

پس چرا ما اعتراض می کنیم ؟؟؟؟

امیدوارم اتفاقی برای جناب صدیق نیفتاده باشد

دوستان اگر از ایشان خبری دارند بنده را هم در جریان بگذارند

یا حق

به نام حق

جناب نان شب

بنده از شما می خواهم ایران را تنها و تنها با خودش مقایسه بفرمایید که ما از هیچ نظری تقریبا شبیه فرانسوی ها نیستیم

شما که از عریان کامل شدن مردم در صورت اجرای چنین حکمی می ترسید را ارجاع می دهم به قبل از انقلاب

آیا عریانی کامل بود؟؟؟

آیا اصولا جامعه ی ایرانی اجازه ی چنین رفتاری را می داد ؟؟

آن هم بعد از انقلابی به آن عظمت ؟؟؟

انقلابی که اگر در این زمینه افراط نمی کردیم می توانستیم حتی بعضی زیاده روی های غیر عرفی را محدود کنیم کمااینکه چنین پتانسیلی از نظر روحی و شور در تمام ایران وجود داشت ولی ما به تدابیر روشن ضمیرانی چون ایت الله طالقانی گوش نکرده و با نهایت شدت بر لب های رژ زده تیغ کشیدیم و مو ها را پونز زدیم و.....

شما تصور کنید اگر ما ان زمان اجازه می دادیم با چنان شوری هنوز هر کسی در داشتن حجاب مختار باشد و خودمان نیز کار فرهنگی نیمه تمام و امیدوارانه ی پیش از انقلاب را پیش می بردیم ، انگاه جو غالب با علاقه و شور و مهمتر از ان شعور حجاب را انتخاب می کردند که دیگر مطمئن باشید هیچ تندبادی نمی توانست پایه هایشان را بلرزاند

جو غالب دانشگاهیان در سالهای نزدیک انقلاب به کلی تغییر کرده بود و فضا از هر جهت مناسب ولی حیف و صد افسوس که قدر چنین موهبتی را ندانستیم

دوست گرامی جامعه برای تغییر در فرهنگ عمومی اش نباید ضربه ای سهمگین ببیند که در این صورت بعد چند سال عکس العملی شدید را بروز می دهد نظیر آنچه در اواخر دهه ی هفتاد شروع شد و به حالا رسید

فرقی هم ندارد شما با چماق اجبارتان حق ترین کلام ممکن را بزنید یا باطل ترین ان را ، نتیجه یکیست

در ضمن دین آمده تا عرف جامعه را به سمت خود و به سمت حق ببرد آن هم نه با زور که بر طبق سیره ی پیامبر اکرم و ائمه با شعور و منطق آن را به مدینه ی فاضله ی امت نهایی اسلام پیش ببرد

دقت بفرمایید : از " ناس " به سمت " امت واحده "

اگر توضیحی بود بنده در خدمت هستم

یا حق

سلام
جناب سرباز اسلام و سایر دنبال کنندگان این مقال
در این تاپیک به اشارت جناب صدیق در پاسخ پستهای اینجانب به بحث اصلی علت گرم شدن بازار این مقال اشارت کردند که بنده هم با اشارت مرقوم در پاسخهای ایشان از ادامه بحث در این تاپیک بازماندم
ولی ذهن های کنجکاو و جسورتر و فکورتر و دلسوزانه تر این مقال را از سر صداقت پی میگیرند
بناچار اینجانب به عنوان نظاره گر منتظر پاسخهای جناب صدیق و یاران محترمشان هستم
و فقط با ذکر صلوات حضور خود را اعلام میداریم
گرچه که فکر میکنم این انتظار ما در این بحث همانند انتظار من در این تاپیک
http://www.askdin.com/showthread.php?t=8341&page=5 به درازا بکشد
ولی بشارت بر شما باد که خداوند با صابرین است

حق


با سلام و درود خدمت متحیر گرامی



راستش بنده نیز از عدم توجه جناب صدیق به این پست مهم که نتایج نظرخواهی اش با توجه به نوع این فروم ، نشان از حساسیت بیش از حد این موضوع در سطح جامعه دارد ، دلخور هستم


بنده مشکلات معیشتی که روح و جشم هم نسلانم بدان گره خورده است را دلیل غیبت ایشان و سایر بزرگواران هم عقیده ی ایشان فرض کرده و می پندارم - گرچه حضور فعال این عزیزان در این روزهای اخیر و در موضوعات گوناگون چنین فرضی را بشدت کمرنگ کرده است.


لیکن چون شما همچنان صبر می کنم تا ایشان از راه برسند


بی شک تنها حق و حقیقت است که پایدار خواهد ماند



یا حق


[size=12]

اگر ماشین سواری مفید است من ثابت کنم که بی حجابی نیز مفید است؟
حال اگر شما اختیاری بودن حجاب را نیاز یک جامعه فرض کنید حتما خواهید گفت شاید فحشا هم فردا نیاز شود یا مثلا همجنس بازی هم نیاز شود و الی آخر همه را به بی حجابی میچسبانید.
من میگویم که بی کاری بدتر از بی حجابی است و 99 درصد اون معضلاتی که شما در ذهن خود برای بی حجابی ترسیم کرده اید را بیکاری عامل میشود.
اگر که بیکاری را عامل فساد نمیدانید بفرمایید تا با ذکر دلیل عنوان کنم
اگر که بیکاری را عامل فساد میدانید، شمایی که آتیش تندی نسبت به معضلات دارید چرا برای این امر مهم تظاهرات و راهپیمایی نمیکنید و از مسئولان مملکت اسلامی بازخواست نمیکنید و برعکس به جهت برخوردهای سخیف روزمره نیروی انتظامی در خیابانها در حمایت از حفظ عفاف در جامعه در خانه یا محل کار بی اعتنا به موضوع نشسته اید یا شاید تشویقشان هم بکنید(الله اعلم).



علاوه بر بی عفتی ، بیکاری هم موثر است گفته اند نفست را بکاری مشغول کن تا نفست تو را بکار دیگری مشغول نکند
در قسمت دیگر سخنانتان شما در مورد من دچار پیش داوری شده اید شما از کجا ناظر اعمال اینجانب هستید که میدانید نسبت به چیزی بی اعتنا هستم یا در جای دیگری تظاهرات میکنم

من متوجه نشدم این
یک نکته ای را که اصلا دوست نداشتم مطرح کنم این است که:
در حال حاضر در ایران تمامی کسانی که به قول شما بی دین هستند یا دینشان سست است( یا هر چه که شما عنوان کنید) دارای ماهواره میباشند. و فیلمها و سریالهایی را دنبال میکنند که از حجاب خبری نیست و این قضیه کاملا در این خانواده ها عادی شده.
این دسته از افراد اگر فردا در خیابان خانوم بدون حجاب نیز ببینند مساله ای نخواهد بود و راحت و عادی از کنار ایشان رد خواهند شد.
حال میماند که آن دسته که ماهواره ندارند و بادین هستند.......
اصلا و ابدا قصد بی احترامی به دین دار ها را ندارم و نیز بر عملکرد یا داشتن ماهواره هیچ تاییدی ندارم گرچه خودم از مخالفان سرسخت ماهواره هستم نه بخاطر رواج فساد و فحشا. بلکه بخاطر فرهنگ اشتباهی که وارد جامعه ما میکند.

من کجا چنین سخنی نوشتم که کسانی که بی دین هستند ماهواره دارند!

5 سال برای خود عمری است که در آنجا گذرانده ام یعنی از سن 30 سالگی تا 35 سالگی و دقیقا در سنینی که میتوان به دنبال معضلات و مشکلات یک جامعه گشت و آن را پیدا کرد. به نظر شما برای مقایسه به چند سال زندگی در کشور دیگر نیاز است؟
ضمن اینکه از صحبت شما این استباط میرود که شما هیچ کشوری را دچار انحطاط و فساد و فحشا و .... غیره نمیدانید و چون در هیچ کشوری زندگی طولانی نداشته اید و یا اگر میدانید بر اساس ذهنیات ساختگی و شنیده ها است که این نیز جواب خودتان است.

شما چگونه از نوشته های من به این استنباط پی بردید که من هیچ کشوری را دچار انحطاط نمی دانم؟
به این دلیل که در هیچ کشوری زندگی طولانی نداشته ام؟ یا شما از کجا میدانید که من در کشور دیگری زندگی طولانی نداشته ام؟
برای مقایسه به دلائل و آمار نیاز است نه به سن و سال دلیل بیاورید قبول میکنیم

به نام حق
جناب منصف گرامی
کسی نگفت که بستر آلوده فراهم شود خلط مبحث نشود. جامعه روال عادی و عرفی خود را پیش می برد و ما نباید به هیچ وجه امری را حال صحیح یا غلط - درست یا نادرست - به زور و اجبار به جامعه تحمیل کنیم

میزان تاثیرات منفی ازادی زوری حجاب رضاخان شاید با میزان حجاب اجباری نظام کنونی برابری نکند ولی مطمئنا فاصله ی کمی دارند.


بنا بر چه آماری ؟

تحمیل با زور و چماق و زندان و اجبار نه تنها فرهنگ نمی سازد بلکه اصولا فرهنگ را به زوال می کشد.
درباره ی مسئله ی کشتی هم اگر بحث بنده را با جناب صدیق دنبال می کردید توضیحات بنده را راجع به چنین مثالی مطالعه می نمودید ، برای راحتی شما دوباره آن را اینجا کپی می کنم
درباره ی مثال کشتی با اینکه مثال ناقصی است و این را خودتان هم بطور ضمنی اذعان دارید ولی باید عرض کنم که اگر در مثلا آن کشتی مذکور هم کیش و هم ایین های ما - شنا نمی دانند یا نمی توانند جلوی غرق شدن را بگیرند ، مقصر سوراخ کننده نیست که مقصر ما هستیم که کم کاری نمودیم و انها را از نظر فکری و فلسفی مستحکم نکرده و اموزش ندادیم
اگر در جامعه ی ما یک زن مسلمان با حجاب با هر تندباد پر زرق و برق غربی ، پایه های لانه ی عنکبوتی عقایدش بلرزد و به انها روی بیاورد اشکال از انها نیست که تبلیغ می کنند ، انها کاری را می کنند که همیشه کرده و می کنند و خواهند کرد ، اصالتشان همین است
ما هیچگاه و در هیچ صورتی از شر تبلیغات و هجوم انها و ( سوراخ کردن های انها بقول شما ) در امان نیستیم این را هم شما و هم همگی می دانیم. آنها کارشان سوراخ کردن است.
اشکال از ماست که وقت اموزش حجاب یا هیچ به او نگفتیم و از سر عادت و رسم خانوادگی یا از سر زور و چماق ما بی انکه بداند چیست و یا از سر استدلال های ادبیاتی و احساسی کم شعور ، به حجاب کشیده شده است
و حالا لانه ی عقایدش به تعبیر قرآن کریم از لانه ی عنکبوتی سست تر است و بعد ما همه را گردن دشمنی می اندازیم که جز این کاری ندارد و یا به گردن دختر و زن نگون بختی که دستپخت اشتباهات بی کران ماست
دریغ از انکه مشکل کار از ماست و خانه از پای بست ویران است
از مایی که نهی از منکرمان ( امر به معروف که یادمان رفته ) با چماق است و زندان و زور و بی ابرو کردن طرف ، نه با شمشیر برنده و مستحکم دلیل و برهان و منطق
از کی تا بحال مفهوم امر به معروف و نهی از منکر شده گشت ارشاد و کمیته و ..... ؟؟؟
مشکل اینجاست اقای صدیق بزرگوار که همه ی ما یک هدف داریم ولی ابزارمان بیدترین ابزار ممکن است و تیشه به ریشه ی اسلام می زند تا دشمن
انها زنان مان را با هزار رنگ و زیبایی و جذابیت در بهترین نحو ممکن دعوت به خود پلیدشان می کنند و ما با چماق و زور و اجبار و بعد انتظار تمکین هم داریم
می خواهیم اشکال کم کاریمان را زیر جامه ی زور پنهان کنیم و این جفایی است به اسلام ناب محمدی (ص )
حالا همان کشتی را در نظر بگیرید با مارک فرانسه و غرب !!!
آنها می خواهند کشتی ایدلوژی های خاص خود اعم از امپریالیست و لیبرالیست و ... را به ساحل مدینه ی فاضله شان رهنمون کنند
در این بین چند نفر محدود از زنان ساکن کشتی آنها ، حجاب را بعنوان پوشش برگزیده و بسر می کنند .
و آنها هم این عمل را در حکم سوراخ شدن کشتی شان می دانند توسط انتخاب و بسر کشیدن حجاب ان چند زن
پس همان می کنند که می بینیم
انها هم با قدغن کردن حجاب در کشتی و مملکتشان ، دقیقا به استدلال مشابه ما دارند خود و جامعه و ارزو هاشان را نجات می دهند
و دوست ندارند غرق شوند
درست است ؟؟؟
پس چرا ما اعتراض می کنیم ؟؟؟؟

اولا من هم با فرهنگ سازی موافقم ولی در جائی که به افراد سالم جامعه لطمات روحی روانی وارد می شود چه باید کرد؟
استناد کردن به زور و اجبار دلیل نمی شود تا حکمی اجرا نشود
در این صورت چرا مراکز فساد هم به زور و اجبار تعطیل شده است؟
مساله تحمیل شدن مطرح نیست مساله این است که این آزادی به حقوق مسلمانان لطمه می زند
البته این به عکسش هم برقرار است یعنی کسی که می خواهد بی حجاب باشد ولی با این قانون حقوقش ضایع می شود
ولی به این جهت که بر سایر مسلمانان اثر منفی می گذارد باید این حکم برقرار باشد

سلام به سرباز اسلام و تشکر
عرض شود خدمتتان که که فرمایشتان تا بخش زیادی موافقم...اما این سوال را باید پاسخ گفت و اگر پاسخ مناسب داده نشود به نظر من باید اجباری شود...
اگر شخصی کاملا عریان به کوچه و بازار آمد آیا کسی میتواند جلوی او را بگیرد؟
با چه معیاری؟
...این احتمال هم وجود دارد...نگویید که ندارد.

در قسمت دیگر سخنانتان شما در مورد من دچار پیش داوری شده اید شما از کجا ناظر اعمال اینجانب هستید که میدانید نسبت به چیزی بی اعتنا هستم یا در جای دیگری تظاهرات میکنم

حق با شماست و بنده پیش داوری کردم و این جوابی بود برای شمایی که اختیاری بودن حجاب را به اشائه فساد و فحشا و ... ختم میکنید و پیش داوری کردید.
اینجا یک انجمن گفتگو است پس نباید مغلطه ایجاد کرد چون بحث به بیراهه میرود و نتیجه جنجال میشود.
سعی کنیم که با دلیل و منطق به نتیجه برسیم.
اگر مایل به ادامه بحث بصورت منطقی هستید لطفا مصداق خودتون رو از اختیاری بودن حجاب در یک جامعه و انحطاط آن جامعه به فساد و فحشا و زنا و .... را به علت بی حجابی بیان کنید.
لطفا به همراه آمار و دلایل کافی و محکم و منطقی و علمی و ......

موضوع قفل شده است